سرداران اخلاص و سرداران اختلاس

زندگی در میان اوهام و حقایق، چندان ساده هم نیست. که باید همیشه فکر کرد چه چیزی واقعیت است، و چه چیزی اوهام است؟ چند روزی است که در تهران وضعیت ضد داعش ایجاد شده، و هر نوع تهدید به بمب گذاری دروغ از آب در آمده. حالا باید پرسید این همه هزینه که واقعیت دارد، برای چه امری انجام شده که، واقعیت نداشته است و ریشه اینهمه تفاوت در کجاست؟

یکی از القاب شیطان بزرگ خناس است، یعنی با یکبار مذاکره و محکوم شدن عقب نشینی نمی کند، برمی گردد و دلایل جدیدی می اورد، تا مرز اوهام را وسعت دهد و شخص را در جایی پیاده کند، که بین اوهام و واقعیت را تشخیص ندهد، و براثر اصرار شیطان و خستگی خودش در دفاع، ناچار تسلیم شود و به وسوسه های شیطانی عمل کند. تفاوت بین سرداران اخلاص و: سرداران اختلاس هم از همین جا است.

در قضیه زنجانی هم می بینیم که: همه کسانی که به او کمک کردند، پیش خود می گفتند او یک سرباز است، و دستش از همه جا کوتاه است، پس کمکی بکنیم تا پس از اتمام دوران سربازی، بیکار نباشد وبتواند در امدی داشته باشد. و این نیت خیر خواهانه، از همان زمان دکتر نوربخش آغاز می شود. بابک زنجانی هم این کمک ها را در همین راستا ارزیابی می کند، و با خود می گوید با فروش دلار در بازار آزاد، هم به اقتصاد ایران کمک می کند و هم به زندگی شخصی اش .

حتی وقتی از همه سرداران اخلاص هم کمک می خواهد، با خلوص تمام و برای بن بست شکنی در اقتصاد، به او کمک می کنند. روزی که وزارت نفت دید در تحریم است، اعلام کرد هرکس بتواند نفت را بفروشد و: تحریم را دور بزند، ما به او نفت می دهیم. همه این کار ها از روی اخلاص بود، کمک به کشور برای رهایی از تحریم حساب می شد. ولی یکجا این دو عوض شدند! جایی که برق دلار ها چشم ها را کور کرد، و کمک های الهی به خودکامگی تعبیر شد. ودلار ها بجای اینکه روانه خزانه دولت و بیت المال بشود، روانه حساب های شخصی شد.

  البته اینهم مهم نبود، زیرا در تاریخ بعد از انقلاب اسلامی، این کار ها سابقه دارد. چه در زمانی که ایران در تحریم تسلیحاتی بود، و پول ها به حساب شخصی افراد واریز می شد، تا بتوانند سلاح خریداری کنند. و چه در زمانی که برای خرید دارو، و کالاهای اساسی هم باید از حساب شخصی استفاده می شد. اما خناس اینجا هم دست بر نمی داشت.

اگر پول بیت المال دو روز بیشتر، در حساب آن ها می ماند، دولت که ضرر نمی کرد! ولی سود این دو روز برای دلال، میتوانست زمین تا اسمان فرق کند. گاهی هم حساب به حساب کردن آن، باعث می شد تا افراد بتوانند حتی گرین کارت آمریکا راهم دریافت کنند، و شهروند آمریکا یا اروپا هم بشوند! ولی اینهم بد نبود! بالاخره کسی که کنار رودخانه میرود، باید آمادگی خیس شدن هم داشته باشد. واگر دلالی که میلیاردها دلار سلاح، یا تجهیزات می خرد به نان شب محتاج باشد، که دشمن با یک نان شب او را فریب می دهد.

و این بود که دریافت درصد ها هم توجیه می شد. شرکت هایی که مایل بودند به خریداران خود، اشانتیون بدهند و مبالغی را بدون دردسر به: حساب های شخصی مسئول خرید واریز نمایند. می بینیم که شیطان را از هر در که بیرون می کنید، از در دیگری وارد می شود. و شما باید برای این جنگ هزار تو آماده باشید. هرجا قافیه را ببازید، از سردار اخلاص بودن خلاص می شوید، و به سرداران اختلاس می پیوندید.

نکته مهم همین جا است: مال دیگران را مال خود ندانیم، بلکه امانت الهی بدانیم در نزد خودمان. دست به آن نزنیم و حتی یک لحظه برای آن نقشه نکشیم. آیا این امر ساده ای است؟ وقتی همه امکانات اختلاس آماده است، یعنی پول کلان در دست شما است، و دولت رسید یا امکان باز پس گیری آن را ندارد، اینجا، وجدان شما بر رسید دولتی غلبه می کند یا نه؟

آیا خرید تجهیزات جدید به بهانه: حملات نامرئی داعش، می تواند از این دست باشد؟ آیا ایجاد جنگ روانی از طرف داعش است، یا یک عده از افراد داخلی ؟ باید تمام سایت ها یا افرادی که در توسعه نا امنی دست دارند، دستگیر شوند زیرا آن ها هستند که: به هر دلیل فضا را امنیتی می کنند، تا امنیت فضا را از بین ببرند.

指挥官和官员贪污真诚的区别
其中妄想和生活的事实，并非如此简单。你应该经常思考什么是现实，什么是幻觉？在反对伊斯兰国家德黑兰几天已创建，以及任何炸弹威胁趴在水中。现在，我们可能会问，难道这一切的成本，这是真的，什么是做是不正确的，是所有这些差异的根源在哪里？
Khnas是大魔头的标题之一，该语句将没有退路的单一谈判，收益并带来了新的理由边境地区的率性和一只脚的地方，不幻想和现实之间的区别，并且由于他的坚持捍卫魔鬼和疲劳，不得不屈服于诱惑和邪恶的行为。真诚和指挥官贪污的指挥官之间的区别也在于此。
在赞詹的情况下，看到所有那些谁帮助他，他对自己说的是一个军人，他是短无处不在，那么军事援助的时间后这样做，失业和有收入是。而慈善的本意，因为医生Noorbakhsh开始。 Zanjani也有助于在这方面，评价，并表示要抛售美元在公开市场上，以帮助经济复苏，以及他的个人生活。
即使众将也将有助于真诚，纯洁和所有打破经济僵局，帮助她。一旦制裁部的观点，说任何人都可以卖石油禁运旁路，我们给他我们的石油。所有这些工作是爱心，帮助该国逃避制裁进行了审议。但是，这两个曾经被替换！在电力美元蒙蔽的眼睛，和帮助神被视为独裁。美元和改为发送到国库，国库，被送到个人账户。
  这并不重要，但因为伊斯兰革命后，它有一个记录。什么是当时伊朗的武器禁运，而这笔钱被存入个人账户，购买武器。而当你买药和基本商品的个人账户已被使用。但在这里Khnas没有就此止步。
如果公共资金的两天，他们仍然在考虑中，政府并没有输！但对于经销商这两天的好处可能因地球上的天堂。有时，它占渲染人们甚至不能让我的绿卡美国，并且是美国或欧洲的公民！但是，太糟糕了！有人谁去河边，也应准备弄湿。如果数十亿美元的经纪武器装备购买面包的需要是，他欺骗了敌人的晚宴。
并且是两者的获得者是有道理的。公司希望买家在他们的Ashantyvn无忧的基金：做实个人账户的购房定金。我们看到，魔鬼不会得到任何的说了出来，另一个用武之地。而且你必须为这场战争数千你准备。任何地方韵减肥，摆脱了一般的诚意，并加入贪污的船长。
这里最重要的是：我们并不拥有他人的财产，但上帝，我们之间靠自己。它挑起来杀死甚至一个时刻到地图。是不是很简单？当一切准备就绪贪污，大资金是在你的手中，并达到国家或夺回它，在这里，是你的良心克服政府与否的可能性？
攻击ISIS无形的借口，不要购买新设备才能实现这一目标？它是伊斯兰国家的心理战，或者一群当地百姓？对所有网站或那些发展是不安全的，因为他们被发现无论出于何种原因，都空安全，太空安全和破坏。

 

میلیارد ها تیتر در یک ثانیه!

رسانه های غربی فکر می کنند: فقط خودشان هستند که میتوانند تیتر درست کنند! ولی باید بدانند که هر رسانه ای، برای خود شورای تیتر دارد که: از میان هزاران تیتر یکی را انتخاب می کند، تا برای یک خبر در نظر بگیرد. آن هزاران تیتر هم در ذهن تولید کنندگان تیتر، نمی میرند بلکه زنده هستند، و به رسانه های کوچکتر منتقل می شوند. و اگر روند کوچک شدن رسانه ها را پی گیری کنیم، می بینیم در هر ثانیه میلیارد ها تیتر و سو تیتر داریم، که در ذهن ها وجود دارد، و آماده تولد در یکی از رسانه های جهان است.

    اگر هرم تیتر را در نظر بگیریم، معمولا در یک دوره مشخص زمانی مانند یک روز، یا یک هفته یک تیتر است که برجسته می شود. ولی این به معنی آن نیست که تیترهای دیگری وجود ندارد. در همین پیاده روی اربعین حسینی، همه به فکر تیتر بودند! از هرکس می پرسیدی: جواب روشنی داشت و برای آن زحمت هم کشیده بود. البته در قاعده هرم، تیتر هایی وجود دارند که هرگز، فرصت متولد شدن هم پیدا نکردند. یعنی کسی از آن ها سوال نکرد و آن ها هم، کسی را پیدا نکردند تا مطرح نمایند.

    تیتر به معنی شعار هم می شود. شعار هم در مفهوم زیر تعریف می شود: بیان هدف با کوتاهترین جمله. کوتاهترین جمله جهان که به عنوان شعار انتخاب شده، همان الله اکبر است یعنی در دو کلمه، بالاترین اهداف بیان شده: خداوند برتر از هرچیزی است که تصور شود. برتری سیاسی و اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی همه متعلق به خدا است. حتی فیزیک طرح این شعار، ترس از دیگران را ازبین می برد، و با ادای این جمله نفس عمیقی کشیده می شود، و آرامش به دل ها بر می گردد.

البته تیتر ها یا شعار های دیگری هم وجود دارد، یعنی شاید بتوان گفت به تعداد همه انسان ها، شعار یا تیتر وجود دارد. این تیتر ها هم میلیاردی هستند، یعنی هر انسانی فقط برای زندگی کلی خود، شعار یا تیتر ندارد بلکه هر روز و: برای هرکس که می بیند یا می شنود تیتر دارد. و این لازمه اش شنیدن یا دیدن همه آن ها است، و برای این کار ما باید به رسانه احترام بگذاریم. آن هم نه فقط به رسانه هایی که تیترهای جهانی را اعلام می کنند، بلکه حتی قلب یک کودک معلول که: از مادر یا پرستار خود شکایت، یا تشکر می کند یک رسانه است.

   رسانه فقط روزنامه و کتاب یا سینما و سریال و شیکه های حبری نیستند، هر کانالی که بتواند پیامی را از خود عبور دهد، یک رسانه است. اینکه ما بگوییم فقط سینما رسانه است، و برای مرگ آن گریه کنیم، درست نیست. یا بگوییم کتاب رسانه است، و همه فقط باید کتاب بخوانند! این محصور شدن در زمان اختراع کتاب و: یخ زدن در گذشته است . امروز فقط 30میلیون ایرانی در تلگرام عضو هستند، که هرکدام یک کتاب هستند و:کسی باید آن ها بخواند.

امروز 120میلیون خط تلفن، در یک کشور 80میلیونی وجود دارد. و همه آن ها حرفهایی دارند که باید شنیده شود. اگر سلام دادن مستحب و: جواب سلام واجب است، تلفن زدن مستحب ولی گوشی برداشتن واجب است! کسی که به شما زنگ می زند، یا پیامک می فرستد، حتما کار واجبی دارد. و بی توجهی به این امر حرام است، مخصوصا اگر تلفن زننده، ازشما طلبکار هم باشد که: دستور پیامبر است که اگر حتی، در نماز هم باشی باید نماز را بشکنی!

حال چه شده که دستگاه قضا، همه موبایل ها را می گیرد! یا برخی سایت ها فیلتر می شود، و یا رسانه ملی می گوید: اگر می خواهید تمرکز کنید، تلفن های همراه از دسترس خارج کنید. آیا انها خودشان هم، اگر با کسی کار داشته باشند، دوست دارند در دسترس نباشد؟ بنا براین فرزند زمان خود باشیم، و از انحرافات جزئی نهراسیم، زیرا که سیل بنیان کن رسانه آن ها را، چون کاهی به هوا خواهد فرستاد.

  قانون کلی است که فرهنگ مسلط، همه ابزار ها را در اختیار خواهد گرفت. یعنی اگر کسانی ابزار هایی بسازند، که بخواهند بر ضد بشریت استفاده کنند، خداوند مامورانی دارد که: آن ها را متنبه می کند. مثلا می بینیم پدر بمب اتمی، بعد از انفجار هیرو شیما، دوباره به انجیل بر می گردد! و از اختراع خود اعلام برائت می کند، و جایزه صلح بنام ایشان می شود!

十亿标题在第二！
西方媒体只属于自己的认为标题不能修复！但你要知道，每一个媒体，标题为：其中数以千计的标题中进行选择，以审议该报告。成千上万的心中厂家头条标题，没有死，而是活的，并转移到更小的网点。而如果按照媒体萎缩的趋势，我们看到每一个二手十亿标题和标题，我们都在心中，并准备出生了世界媒体之一。
    如果我们考虑到金字塔的标题，一般时间，如一天或一周高亮显示标题在指定期限内。但是，这并不意味着就没有其他的头条新闻。四十侯赛因走，都是关于标题！男人还想要一个明确的答案，这是刻意拉到一起。当然，在金字塔的底部，有头条新闻，从来没有找到机会就要诞生了。这意味着，他们中的一个没有质疑过它，没发现任何人提出的。
    指本头条口号。口号中定义的意义：在最短的句子的明确目的。其中包括世界上最短的选择为真主阿克巴尔的座右铭，在两个词，最高的既​​定目标：相信上帝是高于一切。政治霸权与经济，社会，文化和一切属于上帝。即使物理工程这个口号，消除别人的恐惧，并断言深呼吸，平静的回到了心脏。
当然还有其他的标题或口号，或者指望所有的人，有一个口号或标题。头条新闻甚至数十亿每一个人，只为你的整体寿命，口号或标题，而且每天都和大家谁看到或听到的称号。这就需要听到或看到所有的人，为此，我们需要尊重媒体。不只是媒体，与全球的头条新闻，但残疾儿童的心脏，母亲或护士的投诉，或拜媒体。
   只有报纸，书籍或电影，并连续，和网络媒体都没有Hbry，每个通道能够把信息传递，一个网上平台。我们只说电影媒体，以及它的死亡哭，是不正确的。或者告诉媒体书，一切只是要读！书的本发明的封闭件：在过去的冷冻。如今只有3000万伊朗人成员电报，各有一本书，有人要读它。
今天，80亿人没有一个国家1.2亿条电话线。和所有需要的东西被听到。如果行礼，并建议：你好问题是强制性的，强制性的要求，但有必要删除手机！来电谁你或发送短信，就必须脱毛的工作。注意力不集中到这件事情是禁止的，特别是如果手机讨厌，那是你的债权人，先知，即使在祷告的时候，你应该打破的祈祷！
什么是司法系统，所有的手机都可以！或者一些网站被过滤掉，并在全国性媒体说，如果你要专注于，手机遥不可及。难道他们自己，如果他们没有工作，热爱干脆？所以，当我们的儿子，小偏差害怕，因为媒体现在他们的防洪基础上，将送秸秆到空气中。
  一般的规律是，主流文化，所有的工具将提供。这意味着，如果这些工具来构建，他们希望用危害人类，上帝有代理商，将警告他们。例如，我们看到了原子弹之父，广岛爆炸后，又回到了圣经！而本文中的发明，并应被称为和平奖！

 

مدیریت فوق علمی: امام حسین ع

اداره حداقل 36 میلیون جمعیت، در یک محدوده زمانی  و مکانی، از عهده هیچ مدیریت علمی بر نمی آید. زیرا علم مدیریت فقط برای اداره بنگاه های اقتصادی و بازرگانی ، صنعتی یا تولیدی با حداکثر جمعیت دو یا سه رقمی طراحی شده، و مدیریت سنگین یا فوق سنگین را نپذیرفته، و اصلا برایش قابل درک نیست! برخی آن را یک مدیریت کاریزماتیک، برخی نیز آن را هنر و فن تعبیر کرده اند، و برخی نیز مدیریت جهانی را فقط: به انتهای تاریخ حواله کرده اند که، کسی تا آن موقع زنده نماند تا ببیند: این ها راست می گویند یا خیر!

در عمل نیز مدیریت های کلان، به عهده تصادف گذاشته می شود. و البته برخی ها بازخورد سیستمی گفته اند، برخی ها هم قضا و قدر و خیلی فناتیک تر ها، معتقدند که اصلا نباید راجع به آن فکر کرد، و خودش می آید و درست می شود! مثلا در مدیریت دو میلیونی حجاج می بینیم که: سیاستمداران سعودی آن را به: قضا و قدر تعبیر می کنند و ایران را، به تسلیم در برابر قضای الهی توصیه می نمایند.

یا در را هپیمایی های میلیونی در غرب، تئوری مدیران بر مدیریت جنایی و: نفی و یا حذف این نوع مدیریت ها است. و لذا می بینیم تا اعلام راهپیمایی یا تظاهرات می شود، میلیون ها پلیس را روانه خیابان می کنند که: ماموریت آن ها فقط پراکنده کردن افراد است، و آن ها هم به زور اسلحه مشقی و واقعی، مردم را می ترسانند تا خیابان ها را ترک کنند. و اگر ترک نکردند، تنها راه باقی مانده کشتن یا زندانی کردن آن ها، مانند جنایتکاران است.

در واقع مدیریت علمی در برابر مدیریت: سنگین و فوق سنگین یا دچار شگفتی می شود، و یا از آن می ترسد. و راهپیمایی اربعین هردو جنبه را داشت : دوستان و هواداران این همایش عظیم، شگفت انگیزی خود را ابراز داشتند. دشمنان نیز از ترس خود، حتی منکر آن شدند! و از نقل و انتقال عکس یا خبر ان جلوگیری کردند، با اینکه راجع به نحوه: غذا دادن به سگ ها و خوک ها، ساعت ها فیلم های اموزشی و غیره پخش می کنند!

مدیریت جمعیت 36میلیونی در کمال ارامش، نشان از ظرفیت بالای این نوع مدیریت، برای اداره دنیا دارد. و ثابت می کند در این نوع مدیریت، هیچ کس از قلم نمی افتد. همانطور که در جمعیت 36میلیونی، که حتی از جمعیت 90درصد کشورهای دنیا، بیشتر است یک نفر گرسنه یا بی مکان نبود. مواد خوراکی از آنچنان فراوانی کمی و کیفی بر خوردار بود که، زائران در انتخاب آن دچار تردید می شدند. در حالیکه همین یک مشکل را هیچ سازمان رسمی، و مدیریت کلان جهانی نمی تواند تضمین کند.

   البته نقش دولت های ایران و عراق، در اداره آن قابل تامل است، ولی بودجه ای که صرف این پذیرایی شد، دهها برابر بودجه جاری و عمرانی این دو کشور است. چه رسد به هزینه های حمل و نقل، که معمولا تمام هزینه های آن چند برابر: روز های معمولی شده بود. مثلا کرایه اتوبوس تهران تا مهران 32است، ولی در این روزها 100معمولی ترین آن ها بود. و دولت ها اگر ادعای مدیریت این تشکل را دارند، حداقل در این یک مورد به زائران، بیش از سه برابر اجحاف کرده اند، که نتوانستند کنترلی حتی بر قیمت ها داشته باشند.

در واقع مدیریت رسمی و دولتی، از اداره آن کنار گذاشته شد. زیرا آن ها طرفدار جمعیتی کم و آرام، و در حد ظرفیت حمل و نقل خودشان می باشند. اما تنها کسی که از این جمعیت نمی ترسد، و از زیاد شدن آن ها خوشحال تر هم می شود، امام حسین ع و ائمه معصومین هستند. شاید در ظاهر چاقوی جراحی: دانشمندان غلوم مدیریت، قدرت و توانایی دیدن این مدیریت را نداشته باشند، ولی واقعیتی است که وجود دارد:

 http://www.chamran.org/old/Books/ensanvakhoda4.htm

در این جمعیت 36میلیونی، یک فقره دزدی یا خیانت و جنایت انجام نشد، با اینکه بالاترین سرعت ها را، در حمل و نقل داشتند یک فقره تصادف دیده نشد. همه با هم درکنار یکدیگر، به امید توجه خاص امام حسین ع، نظم و انضباط را رعایت می کردند، و هرجا مشکلی پیش می آمد، با یک صلوات ختم به خیر می شد! و همه مردم با تمام اختلاف زبانی که داشتند، این مفاهیم را درک می کردند.

.

伊玛目侯赛因由于这种管理
办公室至少有36万人，在一系列的时间和空间，从科学管理不能做任何事情。因为科学只是来管理企业管理和商业，工业或制造业具有两个或三个数字的最大设计，重或超重的管理拒绝了，并没有理解他！有人称之为一个有魅力的管理，有些人把它理解为艺术和技术，以及一些全球管理只为有转移日期，谁在那之前没能活着看到：他们说的是真话还是不行。 ！
在实践中，战略管理，把事故。当然，有些人所说的反馈系统，一些相同的命运和更狂热，我不应该考虑这个问题，他就来正确的了！例如，在两百万朝圣者的管理地看到，政治家阿拉伯之：缘分解释和伊朗，臣服于神会推荐。
Hpymayy或数以百万计在西方，刑事和行政的管理理论：这种类型的管理被取消或删除。因此，我们看到示威或抗议是宣布数以百万计的街头警察，他们的任务就是驱散民众，他们枪尖假冒真，被恐吓的人上街离开。如果他们没有离开，剩下的唯一办法杀死或监禁他们像罪犯。
事实上，科学的管理来管理：是重型和超重型或惊讶，或害怕。而这两方面的三月四十：这个伟大的会议的朋友和球迷，表达了他的奇妙。他们害怕的敌人，他们甚至否认！和图片或新闻的转移抑制，而在路上：饲养狗和猪，教学视频等，他们可以玩上好几个小时！
3600万管理和平居民，结果显示这种类型的管理运行全球高容量。而在这种类型的管理证明，没有笔也就无从谈起。截至3600万人口，甚至90％的世界人口的，不止一个人是不是饿了或无家可归。这种食品的质量和数量的频率非常出色，被选择的朝圣者对此表示怀疑。虽然这是一个问题没有正式的组织，和管理可以保证全局宏。
   伊朗和伊拉克政府的作用，显着跑，但预算花在接待，十倍于目前的预算两国和发展。更别说运输的成本，这是通常都是它的成本，每日数次正常。例如，迈赫兰德黑兰公交车票价是32，但在那些日子里，这是最正常的100。如果政府声称，该协会的管理，至少在这一个案件的朝圣者，超过三次的滥用，它竟没有对价格的控制。
事实上，国家行政机关，其被免职。因为是小而安静的人群的球迷，和自己的运输能力。但是，只有一个人谁不害怕这个群体，而其中很大一部分会更加快乐，伊玛目侯赛因和伊玛目。也许手术刀：科学家Ghlvm管理，电源管理，并看到这个没这个能力，但实际情况是存在的：
 
在3600万这个人群，一算叛国罪和盗窃重罪与否，用最快的速度，传输还没有看到事故的罪名。总之，一起，在伊玛目侯赛因特别注意，纪律，尊重，希望，和那里的问题是，这是一个不错的结局我！而所有的人在语言中的所有分歧，他们了解这些概念。

تورات و انجیل را از روی قران نوشتند!

تورات  و انجیل را از روی قران نوشتند!

نوشتن کتاب آن هم در دوران عتیق معنی نداشت. یعنی نباید تصور کرد که مانند امروز، چاپخانه های بزرگی وجود داشت، نویسندگانی حرفه ای در کنار آن به نوشتن می پرداختند! و دستگاههای بزرگ صحافی، کتاب های نوشته و چاپ شده را مرتب می کرد. اصلا نباید تصور کرد که مردم در آن زمان، کتاب هم می خواندند، و شبها اگر یک کتاب را تمام نمی کردند، خوابشان نمی برد.آنچه تاریخ به ما می گوید در ان زمان، حتی خط وجود نداشت، و کاغذ هم اختراع نشده بود. بنابر این نوشتن کتاب تورات یک تخیل بیش نیست. واقعیت مسئله هم این است که: حضرت موسی ده لوح گلی، که در هر کدام یک جمله کوتاه، یا یک فرمان الهی بود که به ده فرمان مشهور است. به اعتبار امروز ده شعار بوده است: خوبی کنید دروغ نگوییدو..

در مورد انجیل هم باید گفت: مردمی که پیامبر خود را به صلیب کشیدند، چطور حرف های او را می نوشتند؟ و آیا کسی می توانست در ذهن خود کلمات مسیح را تکرار کند؟ چه رسد به اینکه آن را بنویسد! و درست هم بنویسد و با نبود امکانات، آن را صحافی و جلد هم بزند؟ و واقعیت تاریخی هم همین است، که تا سیصد سال مردم جرات هیچ کاری را نداشتند، تا اینکه پولس رسول که یکی از قیصران روم بود مسیحی شد، و گفته های خود را بجای گفته های مسیح، در بین مردم منتشر نمود ولی باز هم کتاب در بین نبود.

حتی سال ها بعد هم که خط پیشرفت نمود، کاغذ اختراع شد و پاپیروس و طومار و به میان آمد، کسی اگر چیزی هم می نوشت، یک ورق بود! یا حد اکثر چند ورق. و اگر می خواست آن ها را با هم پیوند دهد، جمله آخر را در اول صفحه بعد تکرار می کرد.هنوز اعداد اعشاری بوجود نیامده بود، تاصفحه ارایی صورت گیرد! و بعضا متون طولانی  در برگه های بزرگتر و: به صورت طومار نوشته می شد . اولین قانون به زبان لری: همه را بی (حمورابی) فقط یک لوح بود، و دستور کوروش کبیر یا وصیت داریوش بزرگ، فقط سنگ نبشته محسوب می شد.

در دربار ایران و یا در بین علمای یهود هم، نوشتن امری اشرافی  و تشریفاتی محسوب می شد، و طبقات اجتماعی عمومی، حق یادگیری و استفاده از ان را نداشتند. اولین کسی که یادگیری و سواد آموزی را مردمی کرد، پیامبر اسلام بود که به اسیران یهودی، اجازه داد تا با سواد آموزی به ده نفر، آزادی خود را تضمین کنند. ولی آن ها هم فقط بر روی سنگ یا چوب، یا لوحه تک برگی کار می کردند.

   اولین کسی که جمع آوری و صفحه آرایی را ابداع کرد، حضرت علی ع بود. ایشان در دوران خانه نشینی، تنها وظیفه خود را تنظیم کردن کلیه آیات الهی، براساس نظمی پیامبر پسند اعلام نمود. و تا روزی که تمام آیات را جمع اوری و مکتوب ننمود، دست به کار دیگری نزد. حتی خیلی ها ایشان را شماتت کردند که: تو سوره انا اعطیناک الکوثر را خوب می نویسی، اما کوثر خودت را رها کرده از آن دفاع نکردی!

   همگانی شدن کتاب نویسی از همانجا آغاز شد، زیرا عثمان هم دستور داد کسان دیگری، به جمع آوری مشغول شوند، ولی آن ها قدرت و دقت این کار را نداشتند، لذا با زیرکی تمام نوشته های حضرت علی ع را، بنام خود تنظیم کردن و به این صورت، رونویسی یا انتشارات هم آغاز شد. از آن به بعد هر مسلمانی در عمر تحصیلی خود، باید حداقل یک بار قران را ختم می کرد، و اگر می توانست یکبار هم آن را تحریر می کرد.

علمای یهود و نصارای نیز عقب نماندند، و به دنبال جمع آوری و نوشتن کتب خود با روش صفحه ارایی قرانی شدند، تقریبا در قرون وسطی بود که: زبان لاتین کامل شد و انجیل هایی که، جمع آوری شده بود به هم دوخته شدند، و با نام های محتلف و متون متفاوت منتشر شدند.

با اختراع چاپ، این بار انجیل نویسان و بعد تورات نویسان، جلوتر از قران نویسان قرار گرفتند، و اولین کتابی که رسما توسط خود گوتنبرگ چاپ و منتشر شد، انجیل  یا کتاب مقدس بود. بعد از آن کتاب های دیگر به زیور طبع آراسته شدند. حتی آنطور که معروف است اولین قران مسلمانان، در هندوستان با چاپ سنگی شروع شد، و بعد هم در بیروت به کمک مسیحیان ادامه یافت، اما همانطور که عثمان نگذاشت قران فقط به نام علی ع جمع آوری شود، آل سعود هم پیشقدم شد و تولیت چاپ و انتشار: قران را به خود اختصاص داد، و کدخدای خود خوانده اسلام شد.

可兰经经文写的！
写一本书，在古代它是毫无意义的。这不应该认为，像今天这样，有一个大的打印店，专业作家开始在它旁边写！而大家电的结合，这本书的编写和定期公布。它不应该被认为是人的时候，看书，晚上，如果一本书是不是所有的，她无法入睡。什么历史告诉我们的时候，甚至没有一条线，和纸张还没有发明。因此，这本书不过是一种幻想律法。现实情况是，摩西10泥板，在短短的一句话，或者一个神的命令，这就是著名的十诫。正如我们十个座右铭：看起来很好，不撒谎。
圣经有说谁是钉在十字架上的先知人，写了他的话怎么样？如果任何人都可以在他的脑海重复基督的话？更别说把它写！而且只需要编写和不足，这是没有约束力的封面？这是历史的事实，这三百年，人不敢做任何事情，让使徒保罗是一个基督徒罗马皇帝，他的话，而不是基督的话，人们还是书出版在这两者之间存在。
甚至几年后，该行的进步，造纸术发明纸莎草和卷轴，并提出了，有人写了，如果有的话，是一个表！或最多几页。如果你想将它们链接在一起，然后重复最后一句话的第一页。做十进制数已投入使用，布局完成！有时，在大长文本的形式：这本书是写。洛瑞的第一定律：一路（汉谟拉比）只是一个平板电脑，并说明将居鲁士或大流士大帝，是唯一的题词。
伊朗和文士在法庭或两个，写的是什么贵族和礼仪，公共和社会阶层，有学习和使用的权利。第一个学习和扫盲库尔德族，先知穆罕默德的犹太俘虏，使扫盲十，以保证他们的自由。但他们只是在石头或木头，或电路板的工作单叶。
   谁发明了收集和布局的第一人，伊玛目阿里。在他们撤退，他们唯一的任务就是建立神所有的经文，按订单先知友好的宣布。而直到收集到的时候，而不是所有迹象都写的那一天，另一起工作。甚至有不少人谁责备他们：你苏拉Kawthar写得很好，但它并没有防守科萨抛弃​​了你！
   通用，在那里他开始写这本书，是因为奥斯曼指使他人收集很忙，但他们没有动力和精度要求，所以巧妙地撰写的伊玛目阿里，自我调节的名称，在这种情况下，转录或排放开始。从那时起，每一个穆斯林在他们的学术生涯，至少有一次古兰经结束，如果它都不能写。
学者，犹太人和基督徒也没回来，接着收集和编写的书籍他们的可兰经的布局，几乎在中世纪是拉美已经完成，如此，收集被缝在一起的福音，以不同的名称和不同的文本发表。
随着印刷术的发明，这一次传福音和圣经的作家，博客写手都超出了可兰经，而第一本书是由古腾堡圣经或圣经正式出版。之后，其他书籍要Indomesian。即使被称为古兰经，穆斯林，印度开始与平版印刷，然后继续在贝鲁特帮助基督徒，但不能作为奥斯曼·阿里收集古兰经仅举·沙特主动和管理出版古兰经分别与伊斯兰教自称市长。

گلویی که باید فشرده شود

به نظر می رسد اقتصاد دانان و: نفتی های ایران و اوپک زورشان به عربستان نمی رسد، و او تنهایی بر اریکه قدرت سوار است، و هرکاری دلش می خواهد می کند! افزایش تولید به بالاتر از سهمیه تعیین شده، اولین و ساده ترین خیانت های ان به اعضا می باشد، و می بینیم با حرکت های نسنجیده باز هم، قیمت نفت را کاهش داد. کسی که اصلا عقل ندارد، صحبت از منطق کردن با او بی فایده است. ساده ترین اصل اقتصادی می گوید: برای افزایش بها، باید عرضه را کم کرد و: این مردان وحشی شمشیر و زن و شراب، که این را نمی فهمند! شما چطور می خواهید دور یک میز با آنان مذاکره کنید؟

تاریخ جنایت های آل سعود نشان می دهد که: آن ها فقط زبان شمشیر را می فهمند، لذا تا موقعی که زور بالای سرشان نباشد، به هیچ وجه به هیچ قانونی پایبند نیستند! زیرا خود را فراتر و قدیس تر از قانون می دانند. کسانی که در کشورشان حقوق اولیه بشر رعایت نمی شود، رئیس کمیسیون حقوق بشر بین الملل در سازمان ملل می شوند! و این هم برای ان ها کافی نیست، قطعنامه هم صادر می کنند! آن هایی که بویی از انتخابات و رای آزاد و: مردم سالاری نبرده اند، خود را مدعی العموم دنیا می دانند! آن وقت چطور باید به آن ها التماس کرد که: تولید نفت خود را پایین بیاورند تا: قیمت ها بالا رود و این، به نفع خودشان هم هست؟

این قوم صهیونیست مسلمان نما، برای ادم کشی های بیشتر داعش، نیاز به پول سریع و زیاد دارند. معلوم است که جهان بینی آن ها تا نوک بینی شان بیشتر نیست، و فقط فروش هرچه بیشتر و هنجار شکنی اوپکی را، افتخار خود می دانند. و این ها لایق این نیستند که به زبان آمار و ارقام علم و هنر، ادب و معرفت با آن ها صحبت کرد. اینهمه سال صحبت شده به کجا رسیده، جز اینکه از روی دست ما، دوستان ما را نشانه می روند؟

بهر حال به نظر می رسد، برای نجات نفت و اقتصاد ایران، و پایین آوردن میزان تولید، باید سردارانی چون قاسم سلیمانی پای به میدان بگذارند. تنها یک تهدید کوچک ایشان، باعث شد که راهپیمایی عظیم اربعین، بدون کوچکترین حادثه تروریستی برگزار شود، و چهل میلیون آدم در یک جا جمع شوند، و با خیال راحت دعا بخوانند. زیرا سردار گفته بود اگر: کم ترین خونی از بینی زائران بیاید، نماز صبح را در بقیع می خواند!

الان هم راه نجات اوپک همین است، باید این زبان نفهم های شکمباره را، با منطق جدید آشناتر کرد و: به آن ها فهماند که اگر دست از تخریب اقتصاد کشورهای اوپک برندارد، باید منتظر اصابت موشک به چاههای نفت خود باشد! اگر حتی از ایران نتوانند چنین حرفی بزند، لا اقل اجازه دهند یمن این کار را بکند. و یا به مردم بحرین اجازه: جهاد نفتی داده شود. حتی اگر مراجع اجازه دهند، مردم خود عربستان درس خوبی به آن ها خواهند داد.

فقط مشکل در این است که: رحما بینهم بد تفسیر شده! در جاییکه علمای وهابیت، زیر سایه آل سعود بدترین حملات را به: ائمه شیعه می کنند و چیز هایی که لایق خودشان است، به  معصومین نسبت می دهند، برخی  مراجع می گویند با آن ها مجادله نکنید! یا اگر مجادله می کنید به احسن وجه مجادله کنید! ان ها دستور علنی کشتار و قتل عام شیعه را می دهند، ولی رهبران شیعه دم از مذاکره منطقی، و گفتگوی بین المذاهب می زنند.

همینکه وهابیت را مذهب بدانند، این خودش هر مجتهدی را از درجه عادل بودن ساقط می کند! مردم نباید از این تایید کنندگان وهابیت، تقلید کنند و یا به سخنان آنان گوش بدهند.

اگر گلوی آل سعود در اوپک تحت فشار باشد، دنیا از وحشت و ترور خلاص می شود. به جای اینکه پول نفت تبدیل به گلوله و: مهمات شود به منبع مالی برای خرید نان و: گندم و سیر شدن گرسنگان تبدیل می شود. حداقل علما این کار را می توانند بکنند که: بگویند پول نفت مازاد بر سهمیه حرام ، خرید اسلحه با این پول ها هم حرام است! آیا از گفتن این جمله هم می ترسند؟ 

即必须按下颈部
看来经济学家和伊朗的石油和欧佩克他挣扎着到达沙特阿拉伯，他独自骑在电源，并执行他想什么！提高生产限额以上，第一和最简单的是由它的成员背叛，我们再次看到铤而走险，油价下跌。谁不介意跟她说话的逻辑是没有用的。最简单的经济学原理说来筹集资金，具有低供应和剑，女人和酒的野男人，他们不明白！围着一张桌子与他们你怎么谈判？
加入·沙特的罪行表明他们不懂艺术的唯一语言，只要力不是在他们之上，没有坚持任何法律！对于超出多圣人懂得法律。那些基本人权在他们的国家不尊重，联合国人权委员会的有关人权国际头部是！这是不够的，他们，他们发出的分辨率！这些谁没有自由选举和投票和民主都没有，认为自己是检察官的世界！那么应该怎样恳求，其石油产量以降低价格上升，这是他们自己的利益？
犹太复国主义的穆斯林面临的人，更多的伊斯兰谋杀，而且很多是需要钱快。事实证明，他们的世界观给小费更多，不仅仅是销售越来越规范破欧佩克，他们的荣誉。不配科学，艺术，文学和知识的这种语言的数字与他们交谈。凡在家里说这些年来，除了在我们的手中，我们的朋友将要签署？
然而，现在看来，以节省油和经济性，并降低生产水平，必须离开场地将军像卡西姆Soleimani。只有一小威胁他们，造成巨大的行军四十，没有丝毫的恐怖袭击事件的发生，四十万人都在一个地方，并安全地祈祷。因为指挥官曾表示，如果从朝圣者的鼻子最低血早上来祈祷霸气阅读！
欧佩克已经是出路，是不能Shkmbarh你的语言，熟悉新的逻辑：他们知道，如果不采取欧佩克成员国的破坏，油井应该会被击中！如果它甚至不能与伊朗对话，也门，至少让他们去做。或者到巴林的人：圣战是油。即使当局允许沙特阿拉伯人将是一个很好的教训给他们。
唯一的问题是Rehema被误解Bynhm！凡瓦哈比学者，在对沙特的袭击最严重的阴影：什叶派伊玛目和东西值得他们自己的无辜者相比，一些当局说，他们不争论！或者，如果争端的最好方式的争论！他们公开下令madhahib之间的杀害和屠杀什叶派穆斯林，但理性的讨论尾部的什叶派领导人，以及对话。
由于瓦哈比宗教，正义被推翻的每mujtahid的权利！人们不应该被认证的瓦哈比教派，复制或听他们的话。
如果沙特在欧佩克的喉咙是在压力下，摆脱恐怖的世界。油钱投入子弹，而不是：弹药的资金买面包和小麦和大蒜变成饥饿感。最小学者可以做的工作，他们说油钱超过定额非法的，买武器的钱也被禁止。你是说他们是害怕吗？

پیاده روی به سوی بقیع

پحداقل کشور شیعه، در چهار گوشه مرو –سامرا و: نجف تامدینه است که مقبره ائمه شیعه را، در بر می گیرد و حداکثر آن، کل جهان است که ارثیه انبیا و: محل حکومت امام  مهدی عج می باشد. امروزه با پیاده روی اربعین ثابت شد که: حدود 51کشور اسلامی و غیر اسلامی در کربلا حضور دارند، و بر وحدت جهان زیر سایه مدیریت امام حسین ع اصرار دارند. البته ایران و عراق از مدیران برجسته این حرکت هستند: عراق به واسطه مهمان پذیری و زائر دوستی، ایران به واسطه پشتیبانی و حمایت.

   اما این، همه ی قصه نیست، امام حسین ع خودش در کربلا شهید شد، اما قصدش زیارت خانه خدا بود. زیرا به خاطر اینکه تروریست های داعش گونه آن زمان، قصد داشتند در مکه ایشان را ترور کنند، برای اینکه مکه مرکز ترور یست ها نشود، از آن جا خارج شد و حج را نیمه تمام گذاشت. یعنی اینکه باید خانه خدا نباید دست تروریست ها باشد و اگر بود باید پس گرفته شود. ولی هنوز کسی به این خواسته امام حسین توجه نکرده است، و وجود حاکمیت آل سعود، این را ثابت می کند.

براساس آخرین اطلاعات و آمار افشا شده، آل سعود با پرداخت هزینه های تروریست ها، در منطقه غرب اسیا به مرکز تربیت و اعزام تروریست به جهان تبدیل شده است. آمریکا اگر این را درست می فهمید، بعد از یازده سپتامبر باید به عربستان حمله می کرد! اما دلار های نفتی عقل را از سر همه برده بود. آن ها میدانستند که این حادثه از عربستان سعودی هدایت می شود، ولی به افغانستان و به عراق حمله کردند!

هنوز هم هستند کسانی که: دلار های کثیف عربستان آن ها را از دیدن واقعیت کور می کند. و بجای بریدن ریشه، به قطع نمایشی شاخه ها و: دادن ادرس های غلط مشغول هستند. اما از آن ها انتظاری نیست، زیرا که بنده دنیا هستند و عاشق دلار، برای مشتی دلار آدم می کشند. اصلا محله نیویورکی ها برای این کار بوده! ولی فرق ان ها با عربستان در این است که: ان ها دوره ادم کشی می بینند، ولی ال سعود دوره ادم کشی می دهد! شاید اصلا پایه گذار ادم کشی برای پول، همین ال سعود بودند زیرا قبل از نفت، درامد ان ها از ادم کشی و قتل و غارت بود. بعد از پیدا شدن نفت، دست و وروی خود راشستند و: لباس سفید هم پوشیدند و شغل شریف شان را، به انگلیس و امریکا واگذار نمودند.

اما تعجب ما از آن هایی است که به فکر آخرت هستند، آنها دیگر به صد هزار تویوتای اهدایی دولت کویت، یا موشک های تحویلی اسرائیل فکر نمی کنند، بلکه می خواهند سوار بر ارابه های خدایان شوند، و بر بال فرشتگان پرواز کنند! و روسفید باشند. اینها چرا دست از دامن آل سعود بر نمی دارند؟ حتی اگر باور کنند که آل سعود، مردم یمن را به کشتن داده و یا: اگر کمی فکر کنند این آل سعود است که: مردم بحرین را در خانه خودشان می کشد، می روند زانو می زنند و خواهش می کنند که این کار ها را نکند!

یا اصلا می گویند این ها شایعه است! و آل سعود نباید کاری بکند که به شایعه ها دامن بزند. حتی اگر بدانند که شیخ نمر فقط یک روحانی است، نه خارجی و نه مسلح است، فقط حرف می زند باز هم می گویند: ما از آل سعود خواهش می کنیم: که او را اعدام نکند؟ یعنی دستگیری و زندانی کردن ، محاکمه کردن او اشکالی نداشت، و اعتراضی هم لازم نبود! حالا که ما شما اصرار دارید، از آنها خواهش می کنیم جلوی این اعدام را بگیرند.

این ها کم نیستند والا، الان بجای پیاده روی به کربلا، باید پیاده روی به بقیع و یا خانه خدا انجام می شد. زیارت امام حسین در کل مستحب است، ولی زیارت خانه خدا واجب است. لذا این پیام آخر به مسلمان جهان است، که فکری به حال بازسازی بقیه بکنید، و جلوی ساخت وساز های بی رویه اطراف خانه خدا را بگیرید، بگذارید مردم به زیارت حانه خدا بیایند. اگر فقط 36 میلیون به کربلا رفتند، بیش از آن باید به خانه خدا بروند و :حج تمتع ادا کنند. چه کسی باعث شده تا مشتری خانه خدا کم شود؟

ای مردم شیعه شرق عربستان، بر شما است روز شهادت امام صادق علیه السلام، پیاده روی مسالمت آمیز خود را، برای زیارت شیخ الائمه امام صادق، که مورد تایید تمامی فرقه ها بجز وهابیت است، آغاز کنید. 

步行到八旗
至少什叶派国家，在四角玛丽-Samra和纳杰夫什叶派伊玛目Tamdynh墓，占据了整个世界的先知的遗产和位置，是伊玛目马赫迪。如今，引进四十证明，约​​51伊斯兰和非伊斯兰国家都存在于卡尔巴拉，并坚持世界在伊玛目侯赛因的管理的统一。当然，伊朗和伊拉克是伊拉克的朝圣者的热情好客和友好，由伊朗支持的领先经理。
   然而，并非所有的故事，伊玛目侯赛因圣地卡尔巴拉成为烈士本人，而是他的意图是宗教仪式。因为由于时间恐怖分子，试图暗杀他在麦加，为二十，而不是麦加，在那里被拆除，留下未完成的朝圣者的谋杀。这意味着神的房子不应该是恐怖分子，是否应该撤销。但是，没有人不重视伊玛目侯赛因的要求，和·沙特的统治，证明了这一点。
根据最新的信息和统计信息已经披露，沙特费恐怖分子，训练和部署在西亚世界的恐怖分子。美国会知道，如果这是真的，经过十一年九月袭击是沙特！但美元继续全部有理由油。他们知道，这件事从沙特阿拉伯驱动，但在阿富汗和伊拉克的袭击！
还有那些肮脏的美元沙特他们看到盲人的现实。而不是切根和，削减分支机构和代表：错误的地址都很忙。但不要指望它，因为我爱世界，美元，杀了几个美元。这是所有纽约人社区！但不同的是沙特阿拉伯是：谋杀他们看，但是·沙特的谋杀！也许谋杀钱的创始人，因为·沙特是石油之前，他们的收入是来自杀人，谋杀和掠夺。石油，你的手和脸，Rashstnd后发现：这两个都穿着白色的衣服，他们崇高的职业，被委派到英国和美国。
但是，这些谁正在考虑在今后的惊喜，他们捐了十万丰田科威特，以色列或导弹运载不觉得，但他们骑在神的战车，和天使的翅膀上飞翔！他们无罪释放。为什么不是这些裙子沙特？即使你相信，沙特，也门杀，或者有些人认为沙特是巴林人在自己家中接受他们的膝盖和乞求去它不！
还是不说这是谣言！而沙特人不应该做任何挑衅的传言。即使他们知道，只有神职人员谢赫NIMR不是外部，但没有武器，仍然只会说地说：我们要求沙特的家，他不执行？逮捕和监禁，对他的审判是罚款，而抗议是没有必要的！现在我们已经你坚持，我们会要求执行停止。
这些都不是罕见的，崇高的，现在，而不是走到卡尔巴拉，应该走霸气已完成或神的殿。伊玛目侯赛因神社的总建议，但不是强制性的宗教仪式。因此，这最后一条消息向穆斯林世界，它会做大脑的其他部分正在重建，并围绕神的殿乱施工，请让市民前来参观禅师神。如果只有36万元拍得卡尔巴拉，更多的是应该去神的殿：他们执行朝觐。谁导致了较低的客户是上帝的房子？
东沙特的什叶派人，是伊玛目萨迪克，宁静的散步，殉难前往伊玛目萨迪克谢赫alaeme，经除瓦哈比主义所有派别的日期，开始。

سبنما مرده ای که با ارزش است!

هنر هفتم مرده ای است که چوب حراج به آن زده اند، و به هر قیمتی می خواهند آن را زنده نشان بدهند، وسودش را ببرند. در گذشته با آمدن سینما، شش هنر قبلی کنار گذاشته شد و: کسی برای آن ها دلسوزی نکرد! و سینما با قدرت تمام گفت: همه شما باید در من ادغام شوید نت زنده بمانید! و تنها هنری باقی ماند که: خود را نوکر سینما کرد! از تئاتر و نقاشی و خط وتجسمی و موسیقی، تنها چیزی باقی ماند که به درد سینما می خورد و: الباقی به زباله دان تاریخ فرستاده شد!

البته سازمان های دولتی به نام میراث فرهنگی و هنری، در کشورها و زیر نظر یونسکو تشکیل شد، تا کار آن ها آمپول تقویتی زدن به یک جسم مردنی را تجربه کند. اما آنها فقط می توانستند هنر هایی را زنده کنند، که بودجه کلان نخواهد و یا اینکه، بودجه برای آن تصویب شده باشد! و به این وسیله هنر های سنتی درست شد، و خودش بجای اینکه: یار شاطر باشد بار خاطر شد. در حالیکه قاچاقچیان سود های میلیاردی می بردند، ولی دولت ها برعکس، میلیاردها هزینه می کرد تا آن را از: دستبرد قاچاقچیان دور نگهدارند، بعد هم میلیاردها خرج می کردند تا آن را حفظ یا مرمت و یا ترویج مجدد کند. و این باب شدن موزه داری بود.

حالا خود سینما به چنین سرنوشتی دچار شده: و به موزه داری پیوسته است. او در برابر هنر هشتم یا دنیای مجازی، رنگ باخته است و اگر سوبسید ها و کمک مالی دولت نباشد، به بدترین وضع زندگی دچار می شود. صندوق هنرمندان نمونه کمک مالی دولت است، که حتی به زور می تواند حقوق بازنشستگی برای تعدادی از هنرمندان تهیه کند، تا آن ها از بیکاری و نداشتن درامد کم، در امان باشند. سینما ها اکثرا خرابه شده و هیچکس مایل به احداث یا تعمیر آن نیست، و کسی هم برای تماشای فیلم نمی رود!

مردم می گویند: وقتی در خانه خود و درکنار دوستان، یا خانواده دراز کش و نشسته می توانیم: فیلم را ببینیم و هروقت خوشمان نیامد، بزنیم کانال دیگر! چه مرضی است که ساعت ها، در این ترافیک اسیر بشویم و بعد هم، در صف بلیط بایستیم و چند برابر قیمت: سی دی را هم خرج خوراکی و تنقلات بکنیم، که می خواهیم یک فیلم ببینیم! لذا می بینیم دنیای دیجیتال، دنیایی از تنبلی برای مردم، به ارمغان آورده بطوریکه شخص می تواند حتی در موبایل خود، روز آمد ترین فیلم ها را ببیند!

دنیای چاپ و گرافیک و روزنامه و.. هم همینطور است، امروز داد ناشران در امده! مدیر انتشارات معاصر می گوید: فقط یکی از کتاب های محمود دولت آبادی را 220سایت، دانلود کرده و برای فروش گذاشته. یا یکی دیگر از کتاب های مرجع او را، دانشگاه پیام نور پی دی اف کرده و: رایگان در اختیار دانشجویانش قرار داده! در حالیکه قبلا این کتاب تیراژ بالایی داشته و: هرساله اغلب دانشجویان  مجبور به خرید بودند.

      همه فکر می کنند سرانه مطالعه پایین آمده! اما نمی دانند که مردم در موبایل های خودشان هم، در حال مطالعه هستند. اگر ساعتها سر توی موبایل کردن، برای مطالعه یا دیدن فیلم را، جزو کار های فرهنگی حساب نکنیم، طبیعی است که سرانه مطالعه 20دقیقه می شود! اما اسم این عمل آمار سازی است. واین آمار سازی کاسبکارانه، برای زنده نگهداشتن اجسادی است که: بوی الرحمن آن مدتهاست بلند شده! و بدنام کردن جوانانی است که به نو آوری روی آورده اند. شما چرا فقط فکر می کنید آن ها، عکس های سکسی در موبایل هایشان می بینند، چرا فکر نمی کنید دارند دعای کمیل می خوانند؟ این کینه توزی ها و بد گمانی ها، کاسبکارانه است نه دلسوزانه!

اگر قبول کنیم هر پیشرفتی، تعدادی قربانی می خواهد، باید بپذیریم که این بار نوبت قربانی شدن: غول هایی است که زمانی در این دنیا، خدایی می کردند و بر زمین وزمان حکم می راندند. و البته یک قانون کلی در مورد انسان ها صادق است: مرگ خوب است ولی برای همسایه! یعنی فدایی پیشرفت شدن خوب است، ولی برای دیگران! اگر تمام دنیا ازبین برود تا ما به منفعتی برسیم، خیلی خوب است ولی همینکه قرار شد: منفعت ما از بین برود تا دیگران زنده بمانند، آنوقت زمین وزمان را به هم می دوزیم.

فیلتر کردن سایت ها و اخبار و روز نامه ها ، سانسور کردن کتاب ها فیلم ها بسیار بد است، ولی وقتی منافع انتشارات معاصر به خطر می افتد، باید تمام سایت ها فیلتر شوند، تا نتوانند کتاب دانلود کنند، که ایشان به سود خودش برسد.

死的电影，值得！

拖车死了，它已被出售，并不惜一切代价想表现出来的活，拿Vsvdsh。在过去，电影院，六以前的艺术被删除，有人照顾他们！电影院和有力地告诉你，我不应该结合现场音乐！而且仍然是唯一的艺术，电影是他的跟班！戏剧，艺术和音乐的视线，这仍有疼痛，唯一吃影院：其余的被送到历史的垃圾堆！

政府机构的文化和艺术遗产的名义，联合国教科文组织的主持下形成的国家，以提高他们的工作伙伴接触一个垂死的身体体验。但是，他们只能把生活艺术，这是不是一个巨大的预算或预算是采用它！而传统艺术真实的，他反而：Yarshater的时间。虽然数十亿的利润是走私的，但相反的，花费数十亿美元，使之劫走私避开，然后再花数十亿美元，以维持或修理或重新推广。而博物馆的主题。

现在电影院遭受这样的命运：和博物馆已经加入。他是第八艺术或虚拟世界，秕，如果政府补贴和财政援助不至遭受最严重的生活条件。举例艺人救助基金，甚至以武力可以提供的养老金为一些艺术家，使失业和收入低，是安全的。电影院和任何人想要建造或修复遗址大多没有了，是不是有人看电影！

人们说：当你的家以及与朋友或家人说谎，休息可以：当他不喜欢这部电影，我们的渠道更多！为什么地球上就是几个小时，然后成为被困在交通，排队买票和数倍的价格：光盘中还食品和我们花零食，我们希望看到一个电影！因此，我们看到了数码世界，懒惰的人的世界，带来了作为一个人甚至不能在手机，这一天来了看电影！

印刷和图形，所以也就是今天的报纸出版商进来！当代出版经理说马哈茂德Dowlat阿巴迪，只有一个220的书籍的网站，下载和销售。还是他的另一个参考书，PDF和PNU：学生免费提供！虽然已经很高的书和流通：每一年，大多数学生被迫购买。所有低人均认为！但不知道人们在自己的手机，正在研究中。如果在手机的时钟，阅读或看电影，不计为文化工作，这是很自然的每20分钟人均！这种做法的名称为的统计信息。推销员一样，对这个统计数据，以保持这种气味长拉赫曼起来的尸体！而丑化年轻人谁已经转向创新。为什么你认为这是公正的，性感的照片在手机上看到的，你为什么不认为祷告叫卡米尔？怨恨和猜疑，推销员般不关心！

如果我们接受任何进展，受害人想，我们必须接受的时间牺牲：巨人，长期在这个世界上，神，时间统治地球。而关于男人当然一般情况下是正确的：死亡是好的，但为邻！狂热者是不错的进步，但给别人！如果整个世界消失，我们会得到好处，但只要它是很好的：我们失去了其他人的利益生存，那么土地，一时间缝在一起。

过滤和新闻网站和报纸，审查书籍和电影是非常糟糕的，但是当现代出版的利益受到威胁，必须经过过滤的网站，所以他们不能下载的书，他谈到了自己的利润。

مبارزه با داعش زیر سوال

صداقت ایران در مبارزه با داعش، بر روی ترازو:

ریشه را رها کرده، شاخه ها را می زنیم:

ایا ایران درمبارزه با داعش، درست عمل میکند؟

درحالیکه عربستان پدراصلی، و به وجود آورنده داعش است، سازش  با آن چه معنی دارد؟ ریشه را سالم گذاشتن و  به شاخه ها پرداختن، مسلم است که نتیجه نمی دهد. اکنون که تمام دنیا فهمیده که: عامل اصلی ایجاد داعش، عربستان است و حتی نیویورک تایمز می نویسد که :عربستان داعش سفید است، چگونه است که: هزاران بمب بر سر داعش می ریزند، ولی یک بمب نثار آل سعود نمی کنند؟

         در حالیکه عربستان همه قدرت خود را برای: مبارزه با ایران به کار می برد، و نزدیک است دوباره پرونده ایران را به: ذیل ماده 7 ببرد چرا باید فقط آن را یک: طنز تلخ بدانیم؟ وقتی عربستان در یمن آشکارا، آدم کشی و کودک کشی می کند، آیا هیچ وجدانی نیست که بیدار شود؟ وقتی دکتر بروجردی می گوید: سازمان ملل عربستان را روی نقشه نمی بیند، همین برای ما کافی است که وجدان آسوده ای داشته باشیم؟ آن ها 17تن از حاجی ها را از منا دزدیده، و بازجویی می کنند و 5000هزار نفر را بخاطر این دستگیری، به کشتن دادند بازهم باید بگوییم که اشکالی ندارد؟

با مراجعه به زمانی نه چندان دور، در می یابیم که اهداف داعش همان اهداف آل سعود بوده است :بخوانید:

اگر درنده خویی عبدالعزیز و پسرش سعود نبود، نه امارت سعودی دوام می‏یافت و: نه مسلک وهابی رواج پیدا می‏کرد. به فرمان او هر مسلمان غیر وهابی، چه شیعی و چه سنی واجب‏القتل، و مال و ناموسش بر وهابیان حلال بود. تا کشف نفت هزینه ارتش و بودجه کشور سعودی، از همین محلها، تأمین می‏شد. از جمله فتوحات عبدالعزیز، که موجب شهرت او در عربستان شد، فتح مکه و مدینه و طایف بود که: مشاهد متبرکه و قبور ائمّه را ویران کرد، و رسوم وهابی را در حجاز جاری ساخت.

از کارهای ننگین عهد عبدالعزیز این بود که: پسرش سعود به امر او و فتوای علمای وهابی، در فروردین 1217 ه . ق. به کربلا حمله کرد و: اهالی آن شهر مقدس را قتل عام نموده، حرم حسین بن علی ـ ع ـ و عباس بن علی ـ ع ـ را، ویران کرده به آتش کشید. در این حمله که به بهانه دست‏اندازی اعراب شیعی: خزاعِل به حُجاج نجدی صورت گرفت، شهر کربلا کاملاً غارت شد، و خیابانهای آن از کشتگان انباشته گردید. اعراب وهابی کشتگان را برهنه می‏کردند، و لباسشان را می‏ربودند.به مشاهد کربلا هر اهانتی توانستند کردند، و جواهرات نفیس و پرده‏ها و قندیلها و هر چه: طلا و نقره و اشیاء گرانبها و نذورات، که در خزانه حرمها بود یغما کردند. سپس اشیاء غارتی را بر شتران بار کرده، به طرف نجد بازگشتند. می‏خواستند نجف را نیز ویران و قتل عام کنند، لیکن سیلاب بهاری راه را برایشان بست و ناچار به درعیّه بازگشتند.

http://www.persiangulfstudies.com/fa/index.asp?p=pages&id=577

     اما متاسفانه با تمام جنایت های: ذکر شده و نشده، گروهی در ایران هستند که عاشق آل سعود هستند، و در برابر امیر کویت که بالاترین کمک های: تسلیحاتی ومالی را به داعش می کند، زانوی ادب در سازمان ملل به زمین می زند! و فرمان آن ها را مطاع می داند، و در مقابل فحاشی های وزیر خارجه آل سعود، برایشان قران می خواند.

لذا جمع بین این تناقض امکان پذیر نیست، و مبارزه با داعش را زیر سوال می برد. در واقع میتوان گفت که عده ای که همدیگر را نمی شناسند، یکدیگر را می کشند برای عده ای که: همدیگر را می شناسند و به هم لبخند هم می زنند! شاید وزرای خیلی از کشورها، در دانشگاه های ماساچوست آمریکا با هم همکلاس بودند، و با همدیگر خاله خانم باجی هم بازی می کردند، ولی الان نمی توانند بخاطر مردم، خودشان با همدیگر دشمن شوند!

زکی یمانی وزیر نفت سابق عربستان، یک یمنی است ولی وزیر نفت عربستان شده بود، که از همکلاسی های دوران دانشجویی خیلی: از افراد ایرانی و غیره هست. آیا ما هم رسالت خود را باید فراموش کنیم؟  آل سعود چند قبضه تفنگ ایرانی را در قطیف تحمل نمی کند ، وایران باید یا عذر خواهی کند و یا تکذیب نمید!ولی خودش سال ها است که از اسرائیل و آمریکا اسلحه می خرد وبه آن افتخار هم می کند

 

伊朗的诚意反对伊斯兰国家的斗争中，在平衡：

已经放弃了树根，树枝标题：

你与伊朗伊斯兰奋斗，正确的行动？

虽然主要沙特的父亲，伊希斯是创造一个妥协，是什么意思？离开健康的根，并跳转到的地址，可以肯定的是，结果没有。现在，全世界都明白，伊西斯，沙特，甚至纽约时报的主要原因写道，沙特ISIS是白色的，是什么让成千上万的炸弹在ISIS到来，但炸弹没有延伸到沙特？

         虽然沙特阿拉伯他所有的力量，对伊朗使用打，并再次关闭伊朗的档案：为什么只有一胜第7条：幽默知道吗？当沙特在也门，很明显，谋杀和女婴，没有任何良知唤醒？当医生布鲁杰迪说，联合国，沙特将不会在地图上看到，这是足以让我们，我们问心无愧？他们偷走了17吨哈吉的米娜，他们质疑5000人逮捕，他们还是不得不说，这是好杀？

指的是时间不是很久以前，我们发现，沙特伊斯兰国家的目标一直不变的目标：阅读：

如果凶猛和他的儿子阿卜杜勒阿齐兹沙特发现阿拉伯酋长国，而不是没有最后传播瓦哈比教派。他的非瓦哈比穆斯林的命令，无论是什叶派还是逊尼派强制性安乐死，财产和他的荣誉瓦哈比是合法的。油和军事阿拉伯预算成本的发现，从相同的位置，提供了依据。其中包括阿卜杜勒阿齐兹征服，这使她的名气在沙特阿拉伯，麦加和破坏了伊玛目圣地麦地那和塔伊夫的意见，并在汉志的正在建设的瓦哈比教派的传统。

阿卜杜勒阿齐兹约是不光彩的事，他和他的儿子向沙特瓦哈比乌里玛追杀令，于1217年4月。 BC。卡尔巴拉袭击：圣城人民的屠杀，侯赛因·伊本·阿里和阿巴斯·伊本·阿里的神社，毁于火灾。对阿拉伯什叶派朝圣者Najdi是Khzal为借口攻击，卡尔巴拉被洗劫一空，街上满是死了。瓦哈比阿拉伯人死是赤身露体，他们的衣服被绑架。鉴于卡尔巴拉每侮辱他们可以，和精美的珠宝和窗帘，钟乳石和金银和贵重物品和产品中，财政部是神社被洗劫一空。骆驼的抢劫对象一次回到了高原。纳杰夫也想破坏和谋杀，但他们的方式关闭的洪水已经回到AL-Dir`iyya的春天。

     不幸的是，所有的犯罪行为：没有列出，也有人在伊朗谁爱·沙特和科威特埃米尔，最高支持：金融武器伊斯兰国家，礼貌联合国的接地他的膝盖！和命令服从它知道，和国务秘书·沙特的中伤，他们读可兰经。

因此，这之间的矛盾是不可能的，并破坏对伊斯兰国家的斗争。事实上，那些谁不知道对方，互相残杀的一些人互相认识，他们都微笑！许多国家的部长们或许，是同学在美国马萨诸塞州的共同的大学，和他们一起玩了吧唧姑姑，但不是现在就可以，因为人是他们的敌人在一起！

石油部长亚马尼扎基，前沙特，也门，但它是沙特阿拉伯石油部长，是一个学生的同学：伊朗人民和这么好。难道我们不应该忘记自己的使命？沙特枪盖提夫不会容忍伊朗，而伊朗应该否认或道歉，或不是吗？但是经过多年购买武器，以色列和美国，并以此为荣