از غزنه تا غزه

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

از غزنه تا غزه

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

۱۸۵ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

پایان بحران اقتصادی جهان، با روش عاشورایی.

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۰۳ ب.ظ | ۰ نظر

روز حسین ع یا عاشورا، فقط غمنامه نیست، کتاب زندگی است آن هم زندگی: آزادانه و جوانمردانه. امام حسین ع فرمود:اگر دین ندارید لا اقل آزاده باشید. و همچنین فرمود: مرگ با عزت از زندگی با ذلت بهتر است. یکی از شقوق زندگی با ذلت، استعمار اقتصادی و داشتن زندگی سخت معیشتی است. آیا این ذلت نیست که یک قاره ای مثل آفریقا، مرکز طلا و اورانیوم جهان باشد، ولی مردمش قحطی زده و گرسنه ، محتاج کمک های دیگران باشد؟ هیچ کشوری در جهان نیست که: منابع بیشمار اقتصادی چندین برابر: جمعیت خود نداشته باشد، ولی چه چیزی باعث شده تا افغانستان، یا میانمار در گرسنگی باشند، و یا مردم مکزیک و پرو شب گرسته بخوابند؟

چرا باید در امریکا و اروپا، همیشه نوانخانه ها شلوغ باشند و: حداقل غذا هم به خیلی ها نرسد؟ چرا آلمان، قوی ترین اقتصاد اروپا از پذیرش: چند صد نفر آواره سوری هراس دارد؟ و چرا اروپا دروازه خود را به فقرا بسته اند؟ آیا این زندگی ذلت بار نیست که: در استرالیا و کانادا، مهاجرین مانند بردگان کار کنند و: بعد هم شب را گرسنه بخوابند؟ا در شیلی و نیکاراگوئه با داشتن آنهمه منابع مس و نیشکر، مردم فقیر و کپر نشین و برای: روشنایی کپر خود برق دزدی کنند؟

آیا این ذلت نیست که درعربستان و بحرین، یمن و کشورهای دیگر حوزه خلیج فارس، با وجود منابع سرشار نفتی، برای گذران زندگی باید کودک فروشی، و تن فروشی کنند؟ در چین بعنوان اقتصاد اول جهان، مردم سوسک و خرچنگ ، گوشت سگ و میمون بخورند، و برای رفع گرسنگی، حتی به موش ها هم رحم نکنند؟ اینست که امام حسین می گوید: (هیهات مناالذله)

ازما ذلت و خواری و خفت باید دور شود. خداوند ما را آزاد آفریده و: همه امکانات رفاهی را برای ما گذاشته. فقط مواد مغذی دریا، هشت برابر جمعیت فعلی روی زمین را سیر می کند، و یا معادن نفت و گاز برای: صد ها سال انرژی را تامین می کند، چرا مردم باید در سختی زندگی کنند؟

فرمول عاشورا برای این گره های کور، یک راه حل ساده دارد: مشکل اصلی تمام این گرفتاریها، حاکمان ظالم و ستم پیشه هستند. آن ها جلوی کار و کشاورزی مردم را می گیرند، و همه محصولات را هم برای خود برمی دارند، و مردم گرسنه می مانند. لذا باید آن ها ازبین بروند، قران هم همین را می گوید: (فقاتلو ائمه الکفر) سران کفر و نفاق را بکشید! این ها همان هایی هستند که: ثروتشان برابر تمام دارایی های مردم خودشان است.

   آل سعود اگر پول های نفت را بین مردم تقسیم می کرد، و همه را برای خود برنمی داشت، آیا چنین ثروتی داشت؟ خلیفه بحرین یا فطر و امارات، از همین راه به ثروت رسیده اند. زیرا حاصل دسترنج کارگران را می فروشند، به دلار تبدیل می کنند و به خزانه خودشان واریز می کنند. در حالیکه دستور اسلام و خدا این است که: هرنوع در امد عمومی باید به نسبت مساوی، بین همه تقسیم شود. همه ثروت ثروتمندان هم باید تقسیم شود. امام حسن برادر بزرگتر ، چند بار تمام ثروت خود را تقسیم کرد.

روز عاشورا این ثروت تقسیم می شود، وهمه ثروتمندان خوب برای: مردم خودشان غذا و امکانات، می خرند و تقسیم می کنند. غذای نذری یعنی همین . به عبارت بهتر، اگر ثروتمندی به دلیل فکر اقتصادی قوی تری، توانست در آمد بیشتری داشته باشد، باید تا آنجا که می تواند، با اختیار خود، آن را بین مردم تقسیم کند. اما اگر با اختیار تقسیم نکرد، باید او را مجبور به این کار کرد. (خذ من اموالهم صدقه)

درواقع ثروتمندانی که از: توزیع ثروت خود جلوگیری می کنند، یزید های کوچکتری هستند که: باید با آن ها مبارزه کرد. زیرا مشخصه عمده آل ابو سفیان، در ثروت نامشروع آن ها بود . آن ها هرگاه می خواستند که: کسی را فریب بدهند، و از اردوگاه امام حسین ع خارج کنند، به او پیشنهاد پول و ثروت و: کیسه های پر از طلا می دادند.

   کاری که امروز بانک های جهانی می کنند. برای فریب مردم، به یکی دو نفر آنان پول زیاد می دهند، تا بقیه پولهایشان را به بانکها بیاورند، و بانک ها با این پول ها، اقتصاد مردم را قبضه کنند و: آن ها در فقر و محرومیت و: بی پولی بمانند تا همیشه محتاج باشند!

پایان بحران اقتصادی جهان،  با روش عاشورایی.

全球经济危机,阿舒拉节。

侯赛尼和阿修罗的日子,不仅仅是悲剧,它是生活的一种生活的书:自由和公正的。伊玛目阿里说,如果不是宗教,至少不是免费的。而且还表示:尊严死是比生命羞愧更好。一个替代的生活与屈辱,经济殖民主义并过着艰苦的生活。这难道不是一种耻辱,像非洲,世界上黄金和铀,但人们的大陆正在挨饿,肚子饿了,需要别人的帮助?世界上没有一个国家在经济发展的许多倍多的资源:它的人口是没有,但是是什么让阿富汗或缅甸,饥饿,或墨西哥和秘鲁的人饿着肚子睡觉,晚上?

为什么美国和欧洲,一直拥挤的收容所和数量至少是不食?为什么德国,在欧洲最强大的经济体接受几百亚兰人不敢?为什么欧洲已经关闭了他们的门给穷人?是不是生活在澳大利亚和加拿大的屈辱,移民作为奴隶饿着肚子睡觉后,每天晚上工作吗?有这么多贫困人口的铜资源在智利和尼加拉瓜的甘蔗和棚满足于照明棚偷电?

这难道不是一种耻辱,沙特阿拉伯和巴林,也门和其他国家在波斯湾,尽管其丰富的石油资源,谋生儿童批发,而不是卖淫?在中国作为世界经济中,人们甲虫和蟹,狗和猴子吃的肉,偷,甚至在老鼠不能幸免?说,伊玛目侯赛因()

屈辱和耻辱应该是离我们远去。上帝创造了我们自由和所有的设施将设立。只有营养素海,八倍目前的人口在地球上,大蒜,石油和天然气储量为:提供能量了几百年,为什么人们生活在困苦?

盲人节点修罗公式,一个简单的解决方案:所有这些麻烦的主要问题,对统治者的压迫。他们是前部和农人,和他们所有的产品去除,人会饿死。因此,他们应该被销毁,古兰经说同样的事情:不忠和伪善拖的头!这是那些财富等于自己的人的全部资产。

   如果沙特的油钱是人民内部的分裂,而不是把它所有为自己,这是值得吗?巴林或阿联酋哈利法开斋节,以同样的方式来拥有财富。因为造成工人工资抛售美元和国债存入自己。虽然伊斯兰教和上帝的命令是公众应有的一切收入平均分配给所有的分开。所有富人的财富应划分。伊玛目哈桑的哥哥,好几次将所有的财富。

修罗这笔财富被划分,所有的富人都不错的人养活自己和设施购置和鸿沟。食物是跳投。换句话说,如果一个有钱的,由于强劲的经济思想,可能会有更多的,应该尽可能您可以自行决定,除以它的人之一。但是,如果该部门没有,他必须被强迫去做。

事实上,富人分发他们的财富预防,耶齐德是更小的:他们必须争取。因为阿布苏夫扬主角,财富是不合法的。如果他们希望有人欺骗,进出伊玛目侯赛因的阵营,和平是他,给了他钱,袋子里充满了黄金。

   世界银行今天什么。为了欺骗人民,回答一两个人大量的资金带来剩下的钱给银行,而银行的钱,经济和人民抓住它的贫穷和匮乏:缺钱永留他们所需要的!

  • سید احمد حسینی ماهینی

حل چالش های اقتصادی با: الگوی محرم و صفر.

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۰۶ ب.ظ | ۰ نظر

حل چالش های اقتصادی با: الگوی محرم و صفر.

بسیاری از اشخاص ساده اندیش به: محرم و صفر فقط یک نگاه ترحم آمیز دارند! که چرا امام حسین ع خودش را به کشتن داد، تا اینهمه مردم در عذاب باشند، و هرسال برایش عزاداری کنند! اما این احمق ها نمی دانند که: امام قتیل العبرات است، یعنی یک اسوه همه جانبه: برای همه نوع عبرت پذیری. آن هم فقط برای گریه کردن نیست. البته برخی ها بزرگوارانه! به امام حسین حق می دهند که: در مسائل سیاسی هم دخالت کند، و می گویند که برای مبارزه با: حاکم ظالم قیام کرده است . ولی اگر قیام امام حسین ع تک بعدی بود، نمی گفتند عبرات می گفتند عبرت!

عبرت های عاشورا هم، فقط سیاسی نیست. یعنی امام مبارزه نکرد که فقط: مسائل سیاسی و یا دینی و اخلاقی حل شود. به نظر ما بزرگترین مبارزه امام حسین ع، مبارزه با ابعاد پنهان حاکمیت جور، اعم از سیاسی و اقتصادی و فرهنگی ، نظامی و حتی مدیریتی است. و از این ظلم بالاتر نیست که: ما گرفتاری اقتصادی داشته باشیم، و راه حل آن را از امام حسین ع، نخواهیم و به دیگر کوتاه بینان تاریخ، که نامشان را دانشمندان اقتصادی گذاشته اند! امید داشته باشیم تا مشکلات ما را حل کنند. البته مردم این را قبول دارند که: حتی در مشکلات اقتصادی و سیاسی هم، به ائمه پناه می برند. بسیاری از خواسته های زائران مخصوصا در حرم امام رضا ع، خواسته های اقتصادی و معیشتی و: مشکلات بیکاری و بدهی است. ولی دولتی ها و روشنفکران، بهتر می بینند که به آدام اسمیت و کینز! پناه ببرند و آنها را از گورشان بیرون بکشند.

    لذا ما دونوع اقتصاد داریم: یکی اقتصاد سنتی یا مذهبی و دیگری: اقتصاد لیبرالی یا دولتی .این دونوع، دو تفکر نیستند بلکه عملکرد و حل چالش ها هم هستند. مثلا دولتی ها با شادمانی از اصل: تحریک تقاضا در اقتصاد ایران حرف می زنند، و به خیال اینکه مطلب جدیدی کشف کرده اند، تئوری های مصرف گرایی کینز را، برای ما سخنرانی می کنند. در حالیکه اقتصاد ایران بطور سنتی، چهار مرحله تحریک تقاضای فصلی، و چندین مرحله تحریک تقاضای گردشی دارد. مردم ایران بطور سنتی، یک سال کار می کنند و پس انداز می کنند، تا در شب عید آن را خرج کنند. لذا نوروز یکی از ابزار تحریک تقاضا، و مصرف گرایی درایران است. که درماه اسفند به اوج خود می رسد، و مقایسه آن با رکود فرودرین ماه، بخوبی رونق اقتصادی را نشان میدهد.

    یکی دیگر موضوعات، باز شدن مدارس است که شهریور ماه را به ماه شکوفایی اقتصادی می رساند. در آغاز تابستان نیز این موضوع وجود دارد: تعطیلات بزرگترین حامی رونق: صنعت گردشگری در ایران و جهان است. و بالاخره شب چله و: ورود به زمستان هم بازار گرمی خود را دارد.

علاوه بر مصرف گرایی و تحریک تقاضا، در اول هر چهار فصل، ما موارد گردشی هم داریم که: نمونه آن محرم و صفر است. در این دوماه همه اقتصاد ایران، به میدان می آید از صنایع غذایی و: نذری های همه گیر تا صنایع پوشاک و منسوجات، حتی الکتریکی و الکترونیکی. غیر از محرم و صفر ایام عزادار و شهادت هست، به ماه شعبان و رمضان می رسیم، یاعید قربان و عید غدیر،  که ایام شادیها هستند و تولدها، که توصیه فراوان شده برای همدیگر، هدایا بخرند و به همدیگر عیدی بدهند.

    شاید اقایان بگویند اینها علمی نیست! و مثلا احساسی است . ولی بدانند همین رفتار های اقتصادی است که: ایران را هزاران سال است که برپا نگهداشته، و نگذاشته مستعمره کسان دیگر بشود، و یا دست نیاز به سمت دیگران درازکند. ما در روایات داریم که امام صادق فرمود: خداوند جهان را در ایام نوروز خلق کرد، و به انسان ها گفت همه ساله آن را جشن بگیرند، و از نعمت های خدا استفاده کنند، امام صادق تاکید می کند که: ایرانی ها آن را گرامی داشتند، ولی اعراب آن را ضایع کردند!

اگر بپذیریم که ادیان الهی، یک ریشه دارد، و ایران اسلامی همیشه توحیدی بوده است، لذا می بینیم که همین ها، باعث اقتدار و پایندگی آن شده، چه در آن زمان که می گفتند: فر ایزدی نگهدار ما است، چه اکنون که می گویند خداوند نگهدار ما است.

经济挑战:回历和回历的格局。

很多人天真地:回历和萨法尔只是有一个富有同情心的样子!这就是为什么他杀死了伊玛目侯赛因,和平是他,所有的人在煎熬中,每年凄惨!但这些傻瓜不知道,伊玛目为各类课程的综合模型。它不只是哭。有些是大手笔!伊玛目侯赛因正确的答案是:所涉及的政治问题,并说打:暴君复活。但是,如果一维的伊玛目侯赛因的起义,小子说,他们不学!

阿舒拉节的经验教训,只是没有政治。伊玛目没有正义斗争:政治,宗教和道德的问题都解决了。我们认为,伊玛目侯赛因最大的打击,争取用暴政隐藏维度的,包括政治,经济,文化,军事,甚至管理的规则。而且并不比我们有经济问题,并从伊玛目侯赛因神社解决方案的不公正待遇更高,而不是短期并就其经济的科学家有自己的名字等基础!希望能解决我们的问题。当然,人们会同意,即使是在经济和政治问题,伊玛目避难所。许多朝圣者,尤其是在伊玛目礼萨的要求靖国神社,经济和生活条件,失业和债务问题的要求。但是,政府和知识分子应该看到,亚当·斯密和凯恩斯!住房和带他们出去了坟墓。

    因此,我们有两种经济:一是宗教和其他传统经济或经济或政府的自由主义这两种类型,但两人在一起的想法,解决难题。政府如大喜的原则:以刺激经济需求的说话,认为你已经发现了一些新的东西,消费凯恩斯的理论,他们对我们说话。虽然经济传统上,四季节性需求的刺激,和多相电力需求受到刺激。传统上一年的工作,节省花费在它的前夕伊朗人。新年是刺激需求和消费在伊朗的工具之一。其中达到其峰值在三月初,并与停滞比较Frvdryn个月,以及经济繁荣的节目。

    另一个话题,在九月开幕的学校会带来繁荣月球。也有件事在暑假的开始发展的最大支持者:旅游在伊朗和世界。最后保利夜:它的温暖进入冬季市场。

除了消费,刺激需求,在每个赛季开始的时候,我们仍然需要访问样本是回历和回历。在这两个月中,所有伊朗的经济,现场来自食品行业:还愿的流行服装和纺织品行业,甚至电子。除了哀悼穆哈兰和萨法尔是见证时期,Sha'ban和斋月到来时,Yayd宰牲节和开斋节Ghadir,即节日和生日,许多建议给对方,给对方买赠,并支付。

    或许先生说这不是科学!而这样的感觉。但是要知道,经济行为是伊朗维持了几千年,而不是一个群体的其他人,或需要延长其他人。我们的传统,伊玛目萨迪克说:上帝在元旦期间创造了世界,那人说,每年为了庆祝它,神的祝福,伊玛目坚持认为伊朗人庆祝分别,但阿拉伯人摧毁它!

如果我们接受了神圣的宗教,根,和伊朗伊斯兰共和国一直是一神论,我们可以看到,这会导致持久的动力,这是他们当时表示,该炉是我们的保护神,那是什么说上帝保佑我们。

  • سید احمد حسینی ماهینی

نقطه ضعف اقتصاد ایران کجاست؟

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۱ ب.ظ | ۰ نظر

براساس آمار های موجود، ایران از لحاظ بسیاری از منابع اقتصادی، دارای مزیت های نسبی و: برتری های بی رقیب است. نفت و گاز ایران و معادن آن بسیار زیاد، و دارای ارزش فراوانی است، مخصوصا نیروی انسانی تحصیلکرده و: باهوش آن در سطح جهان حرف اول را می زند، موقعیت ژئو پلیتیک آن هم، بسیار موقعیت مناسبی است. اما چرا اقتصاد ایران رشد منفی نشان می دهد؟ و تورم در ان بسیار بالا است؟ صادرات آن در ردیف 51از 229کشور است.

شاید  مهمترین مسئله این است که: اصلا اقتصاد ایران مشکلی ندارد. بلکه این بحران سازان و: متحصصین بحران سازی هستند که: چنین سیاه نمایی و تبلیغات منفی می کنند. دلیل آن این است که اقتصاد ایران هم، مانند جنگ تحمیلی آن، چهل سال است یک تنه به مبارزه: با جهان رفته و پیروز هم هست. اگر اقتصاد ایران قوی و کار امد نبود، جنگ تحمیلی هم پیروزی نداشت. تحریم هم باعث فروپاشی نظام ایران می شد. لذا باید گفت: اولین نکته این است که به حرف آن ها گوش ندهیم.

برای روشن تر شدن موضوع، ما باید اقتصاد روشنفکری یا دولتی را، از اقتصاد مردمی و اسلامی جدا کنیم. اقتصاد دولت در ایام جنگ، زیر صفر بود و نخست وزیر وقت، بارها به همین دلیل استعفا داد! و این امر تا کنون هم ادامه دارد، یعنی هر دولتی روی کار می آید، می گوید خزانه خالی را تحویل گرفته، یا یک مخروبه ای به نام ایران را! به او تحویل داده اند.

 هیچگاه نشده در این چهل سال، دولتی آمده و بگوید خزانه پر است! و همیشه هم این سوال مطرح بوده: اگر خزانه خالی است چرا پس اینهمه جوش می زنند، حق و ناحق می کنند و تبلیغات وسیع به راه می اندازند که: صاحب دولتی شوند که خزانه اش خالی، شهر هایش ویران و اقتصادش نابود شده است؟ یا حرفهایشان دروغ است یا عملکرد شان صادقانه نیست. اما شق سومی هم وجود دارد که: اقتصاد ایرانی اسلامی را نمی فهمند!

     زیرا که اقتصاد ایرانی اسلامی، یک اقتصاد منحصر به فرد است، و قابل قیاس با هیچکدام از اقتصاد ها نیست، و اصلا نمی خواهد مثل آن ها هم باشد. زیرا اگر مثل آن ها بود، یک روزه شیرازه را می کشیدند، و کشور را نابود می کردند. مانند همین موشک ها یا پادگان های: عمق 500متری که شبیه هیچکدام از: پادگان ها نیست! زیرا اگر شبیه بود، و یا از قدرتی کمک گرفته شده بود، اطلاع آن ها، همیشه مانند شمشیر داموکلس بود که: بر گردن ما آویزان می شد، و جلوی پیشرفت را می گرفت.

   اگر در سازمان اطلاعاتی دوران انقلاب اسلامی مطالعه کنیم،می بنیم  که این سازمان اطلاعاتی، شبیه هیچکدام نیست و همه را هم دور می زند! و آن ها را بی خبر می گذارد. والا انقلاب اسلامی به پیروزی نمی رسید. اگر از الگوی کا گ ب استفاده می کرد، اسرائیلی ها آن را فوت آب بودند، و اگر از الگوی موساد استفاده می کرد، روسها پدافند آن را می دانستند، و اگر از انتلیجنت سرویس یا سیا الگو می گرفت، زودتر از این افشا می شد و نابود می گشت.

لذا می بینیم که نوار های امام خمینی، به سرعت برق و باد در همه خانه ها توزیع می شد، و در هر راهپیمایی میلیونها نفر حاضر می شدند! در حالیکه غرب و شرق، برای این کار میلیارد ها دلار خرج می کردند، و عاقبت هم یک تظاهرات فرمایشی از آب در می امد. اقتصاد ایران هم قوی است و هم متعادل، فقط چشمان کور، باید خودشان را علاج کنند تا: این واقعیت را درک کنند.   نفت ایران طوری است که: اگر نفت همه کشورها تمام شود، تازه آغاز می شود! گاز ایران منابع بی انتهایی است که: با اینکه همسایگان از آن دزدی می کنند، ولی اضافه می شود که: کم نمی شود. اینهمه می گویند شهریه ها گران است، و مردم را نا امید می کنند، ولی هرسال بیش از سال های قبل، فارغ التحصیل و متخصص داریم!

    با ندادن مجوز و: سخت گیریهای دولتی، تولید را به بن بست می کشند! ولی می بینیم که همه چیز در ایران تولید می شود، و حتی مارک خارجی می خورد، که از دست این گیر بازار ها خلاص شود. 

哪里是经济的弱点是什么?

据统计,伊朗有很多的经济资源,具有的优势:卓越是无与伦比的。石油和天然气和采矿是非常高的,而且有很大的价值,尤其是受过教育的人力资源:在其巧妙的文字是第一位的,其地缘政治位置,是很好的定位。但是为什么经济呈现负增长?而通胀过高?它的出口在229个国家的51排。

也许最重要的是,经济是一点问题都没有。但这场危机制造商:专业的危机是这样的诽谤和宣传工作。其原因在于经济,因为在战争中,四十一年就与世界打赢了。如果经济不强,被工作,并没有赢得战争的胜利。该故障是抵制伊朗政权。因此,必须指出:第一件事情就是不听他们的。

为了澄清这个问题,我们有智力或经济状况,人民的经济,而不是分开。经济在战争期间的状态,低于零和总理已经辞职出于这个原因!而这个一直在持续,即​​是上台的任何政府,表示,财政部是两手空空,或称为伊朗的毁灭!他递给。并非在这四十年,都来告诉公众国库满!而一直是问题出现了:如果国库是空的,因为这样他们都熬,对与错,并推出了大规模的宣传活动,一个政府,他的国库空虚,破坏它的城市,其经济被破坏?他们的表现不诚信或专业或假。但有第三种选择:伊斯兰伊朗经济不明白!伊斯兰伊朗的经济,经济是唯一的,不能与任何经济体,而且也不会像他们一样。因为如果有人喜欢,有一天,我还以为头带,和国家被摧毁。如导弹或营房:深度为500米,这是类似于任何军营没有的!因为,如果你喜欢,或者是助力,告知他们,总是像达摩克利斯之剑是挂在我们的脖子,和进展。如果我们研究伊斯兰革命的情报,Vtryf的情报机构,以及任何及所有旁路!他们知道这一点。否则,伊斯兰革命的胜利是没有。如果使用了克格勃的模式,以色列人英尺的水,如果使用摩萨德的模式,俄罗斯国防知道,如果CIA模型是Antlyjnt或服务,前面所公开而被摧毁。

因此,我们看到了霍梅尼的胶带,风速和功率分布在所有的家庭,数以百万计的人已经在前进!虽然西方和东方,数十亿美元的花费,最后一个阶段的抗议来自水。伊朗的经济强劲和平衡的,只是瞎了双眼,把自己治愈的事实清楚。伊朗的石油,使所有国家,如果油用完了,仅仅是个开始!伊朗的天然气资源是无穷的:尽管它的邻居偷,但补充说,不减速。但是,说学费是昂贵的,让人感到失望,但每年比前几年多了,我们有专门的研究生!许可证的缺乏:政府裁员,生产僵局杀!但我们看到,一切都产自伊朗,甚至是国外品牌在那里,这是摆脱消费市场。

  • سید احمد حسینی ماهینی

شکایت بر علیه سازمان های حقوق بشری:

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۲۱ ب.ظ | ۰ نظر

شکایت بر علیه سازمان های حقوق بشری:

ریاست محترم سازمان ملل متحد!

 با سلام و احترام به اطلاع  میرساند که: اینجانب شکایتی بر علیه سازمان های حقوق بشری دارم، که نشان می دهد آن ها از بودجه عمومی ساز مان، و حق عضویت همه کشورها استفاده می کنند، ولی فقط  گزارش های دروغ می دهند، و بسیاری از گزارش هایی هم که باید بدهند، از دادن آن خود داری می کنند. خواهشمند است دستور فرمایید این شکایت، در دادگاه بین المللی لاهه مطرح گردد، و نامبردگان به اشد مجازات برای: دروغ گویی و پوشاندن حقایق، محکوم گردند با تشکر.

مواردی که نشان می دهد دروغ گویی کرده اند:

در مورد گزارش های حقوق بشری در ایران، همگی از ابتدا دروغ بوده است. زیرا که قانون اساسی ایران و قوانین موضوعه آن، بر اساس شرع مقدس اسلام است، و حقوق عمومی این آزادی را برای هرملت داده است، که براساس قوانین داخلی خود، که از مجاری قانونی تصویب شده اقدام نماید.

در قانون مجازات اسلامی که: به تایید مجلس و شورای نگهبان نیز رسیده، براساس ایات قران، کسانی که در زمین فساد کنند، مفسد فی الارض شناخته می شوند، و باید از بین بروند و اعدام شوند.. کسانی که اقدام به قتل یا سرقت مسلحانه، یا قاچاق مواد مخدر می کنند، از این نوع مجرمان هستند. لذا شرع مقدس اسلام نمی پذیرد، اینگونه افراد در روز زمین باشند، زیرا وجود آنان مانند میکرب است، و سریع سرایت کرده ودیگران را هم معتاد می کنند .

 یکی دیگر از احکام اسلام، این است که دست سارق را ببرند، زیرا دزد ممکن است از یک خانه، یا یک مغازه دزدی کرده باشد، ولی با شنیدن این خبر، همه مغازه دار ها و همه خانه دار ها، دچار ترس و ناامنی می شوند که: شاید فردا نوبت آن ها باشد، واین امر یک جرم و یا یزه فردی و ساده نیست، بلکه با امنیت عمومی سر و کار دارد، لذا باید دزد را دست برید تا در بین مردم،  این عادت از بین برود.

مواد مخدر نیز سالیانه باعث: از بین رفتن میلیون ها جوان، در سراسر جهان می شوند. و باعث این مرگ و میر ها، کسانی هستند که برای سود آوری و پرکردن جیب خود، با علم به مرگ آور بودن آن، اقدام می کنند لذا اینگونه افراد هم نباید، در بین مردم زنده بمانند. و همه این ها با طی مراحل قانونی اثبات جرم، و اهمیت آن اقدام می شود. لذا گزارش این امور به عنوان خلاف قانون بشر، تخلف محسوب می شود.

 میتوان گفت حمایت از جانیان و خیانتکاران هم هست! یعنی سازمان حقوق بشر، با انتشار گزارش های حمایتی، ثابت می کند که با آن ها همدست است، و یا حداقل دوست دارد که آن ها، زنده بمانند و به عملیات مجرمانه خود ادامه دهند! و این امر همان معاونت در جرم است، که گزارشگران حقوق بشر، باید به مجازات مقرر در آن برسند، و همگی اعدام شوند.

مواردی که نشان می دهد: آن ها کتمان حقایق کرده اند:

کشتار مردم فلسطین در سرزمین های اشغالی، همه روزه اتفاق می افتد و سازمان های: حقوق بشری هیچ گزارشی منتشر نمی کنند، و این به معنی آن است که با اشغالگران، همکاری دارند و معاونت در جرم کشتار مردم فلسطین، اتهام آن ها است و باید به این اتهام، رسیدگی و آن ها را که در روز روشن، از جنایکاران حمایت می کنند با خود: جنایتکاران جنگی در پشت یک میز محاکمه کرد.

ساز مان های حامی جنایتکاران، که بنام حامی حقوق بشر! خود را معرفی کرده اند، در عربستان نیز کتمان حقایق می کنند، و با مزدوران آل سعود دست به یکی هستند. زیرا آل سعود از ابتدای حکومت، حداقل 5 بار مردم مکه و مدینه را قتل عام کرد، تا توانست بر ان ها حکومت کند! روش اسرائیل و عربستان، در اشغالگری همانند خود آمریکا، جنایت بار است یعنی افرادی از: سرزمین های دیگر آمدند و با: کشتار مردم بومی بر آن ها حاکمیت پیدا کردند.

 سازمان های حقوق بشر با آگاهی کامل به: ماهیت این سه رژیم از آنان پول گرفت، و حمایت کرد. لذا این سازمان ها به دلیل دریافت رشوه و: معاضدت در کشتار مردم عربستان ، فلسطین و بومیان آمریکا باید محاکمه و اعدام شوند.

投诉人权组织:

联合国的总统!

 怀着崇敬的问候通知:我对人权组织的投诉,这表明公共资金的组织,以及所有国家的参与权,但只有不实的报道,和许多该报告也得给,给你。请参阅国际法院法院认为,和个人的说明投诉的惩罚:撒谎和掩盖事实,都注定感谢。

这些节目是在说谎:

对伊朗的人权报告,已经躺在从此开始。对于伊朗的宪法和法律,是根据伊斯兰法和公共法的自由每个国家,根据其国内法,匈牙利立法实现。

刑法的批准议会和宪法监护委员会,根据古兰经,那些谁在地球上的恶作剧,腐败蔓延在地球上,而且必须被淘汰和执行。这些谁犯下谋杀或抢劫武装,或者贩毒,他们是犯了这个类型的。它不接受伊斯兰教,这样的人在地球上,因为它们的存在就像是细菌,并迅速蔓延到其他人也沉迷其中。

 另一位伊斯兰法,就是让小偷的手,因为小偷可能是从房屋或商店被抢劫,但得知消息后,所有的店主和家庭主妇所有的恐惧和不安全感也许明天就是他们,这是一种犯罪行为和个人奖和简单,但涉及公共安全,应该贼去的人,这种习惯就会被淘汰。

年度药物引起:数以百万计的世界各地的年轻人的损耗。而造成死亡,那些谁的利润,并填写他们的口袋,有这种行为的死知识,所以这些人不应该活着的人之一。而这与证据的正当程序,以及行动的重要性所有。因此,报告违背人的法律,是一种违规行为。

 我们可以说,这是不法分子和叛徒的支持!该人权组织,以支持报告,证明它是有同谋,或者至少想看看他们的生存和继续他们的犯罪活动!同样的教唆,其人权记者,必须达到规定的处罚,和所有死亡。

当显示:他们有隐瞒事实:

巴勒斯坦人在被占领土的大屠杀,她每天都是这样和组织:人权报告没有,这意味着职业,协作和教唆巴勒斯坦人民的屠杀,这是充电,它是要收费的,在光天化日之下,对待他们,从犯罪分子的战术支持:战争罪犯试图在同一个表。

组织支持罪犯人权的名字!向人们介绍自己,在沙特阿拉伯隐瞒事实,并与沙特的房子是雇佣兵。由于沙特以来,政府,麦加和麦地那的人,造成至少5次,直到他能统治他们!以色列和沙特阿拉伯,占领就像美国一样,是犯罪,其他土地的人来杀害土著人民对他们的主权。

 人权组织在充分了解的自己的钱,并支持三种政体的性质。因此,这些组织因为贿赂和:在沙特阿拉伯,巴勒斯坦和美洲原住民杀害援助受到审判和执行。


  • سید احمد حسینی ماهینی

آمریکا سالاری یا مردم سالاری؟

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۴، ۱۱:۵۰ ب.ظ | ۰ نظر

بنظر می رسد که دوران: آمریکا سالاری در ایران، بپایان خود نزدیک می شود. گرچه مردم ما روزی که قیام کردند، همراه شعار مرگ بر شاه،  مرگ بر آمریکا هم می گفتند، ولی در میان اورکادر ها و یقه سفید ها، هنوز آمریکا سالاری جای: مردم سالاری را حفظ کرده بود. تقاوت عمده مردم سالاری، با آمریکا سالاری فقط در: همین شعار مرگ بر آمریکا نهفته است. زیرا مردم سالاری یعنی احترام به: نظرات و آرا مردم ایران ، ولی آمریکا سالاران می گفتند: ما این حرف ها حالیمان نمی شود، مرگ بر آمریکا نباید گفته شود!

یکی از ابعاد آمریکا سالاری در ایران، بحران سالاری یا ایجاد بحران، و خلق تنگناها و یا تبلیغ آن ها است. تا به اینوسیله بگویند که: اگر آمریکا برگردد، همه این مشکلات و بحران ها حل می شود. در راس این بحران سازی ها، بحران اقتصادی یا دلار سالاری وجود دارد. دلار سالاری یعنی اینکه به هرقیمتی شده، دلار باید سالار پول جهان باشد. در ایران این تئوری تحقق پیدا کرده، یعنی با اینکه چهل سال است، دلار در مقابل ارزهای دیگر کاهش پیدا می کند، در ایران نمی گذارند حتی ثابت بماند!

مجموعه عواملی که در پی: افزایش قیمت دلار و یا دلار سالاری هستند، ما را به عوامل آمریکا سالار، یا ایران ستیز راهنمایی می کند. این عوامل در بانکها مخصوصا در: بانک مرکزی فراوان هستند، و سپس نوبت به صرافی ها می رسد، ممکن است در ظاهر لشکر کوچکی به حساب بیایند، ولی با این مظلوم نمایی، چهل سال است که به قیمت ورشکستگی اقتصاد ایران، و نابودی زیر ساخت های آن، نگذاشته اند دلار ثابت بماند، یا کاهش پیدا کند!

در زمان جنگ تحمیلی ،کارتر یک هزار تومانی را در یکدست ، و یک دلار را در دست دیگر گرفت، و گفت باید ارزش ریال، آنقدر کاهش پیدا کند که ده هزار آن، یک دلار شود! حالا کجاست که ببیند از مرز: سی هزار ریال هم گذاشته، و امید دارند بالاتر هم برود. آن ها کاری کرده اند که هیچ اقتصاد دانی، جرات ندارد به محدوده شان، سر بزند و سوالی بکند!

ما در بسته اقتصادی دولت جدید هم، می بینیم با اینکه تمام بیماری اقتصاد ما، از این سرطان است ولی، هیچ اشاره ای به آن نمی کنند! وسعی دارند مسئله را، از راه های دیگر حل کنند! سخنگوی دولت گویا در کلاس درس اقتصاد درس می دهد! نه اینکه برنامه اجرایی می دهد. همه کلماتی که در حسن این برنامه به کار برده، در این چهل سال همه گقته اند، و بقول ضرب المثل فارسی، هیچ ماست فروشی نمی گوید: ماست من ترش است!

آن وقت ها هم، همه دولت ها و همه سخنگوها می گفتند: می خواهند تورم را یک رقمی بکنند! هیچ کدام نگفتند که ما می خواهیم: بیکاری زیاد شود! وابستگی دولت به نفت افزایش یابد، و یا از این قبیل تحلیل ها. پس باید بین اقتصاد تخیلی و: اقتصاد واقعی مرزی قائل شد. این مرز همان شکستن هیمنه و قدرت دلار است.

هدف آمریکا سالاران، که اغلب نیز دکترای خود را، زیر نظر سازمان سیا گذرانده، و از انان مجوز دفاع از پایان نامه دریافت نموده اند، برپا نگهداشتن آمریکا و: جلوگیری از سقوط آن می باشد. همه شاخص های اقتصادی از زمان: آدام اسمیت تا کینز و غیره، نشان می دهد که آمریکا در حال سقوط است، ولی آمریکا سالاران ایران، به زور چوب از افتادن این مترسک، جلوگیری می کنند.

آمریکا سالاران را باید: آمریکا سازان جدید هم نامید، چرا که آمریکایی که این ها در ذهن مردم ایران می سازند، اصلا وجود خارجی ندارد. آمریکای اصلی، مجموعه از غرب وحشی است که: یک مشت جنایتکار اروپایی، با کشتن مردم بومی آنجا، زمین های ان ها را تصاحب کردند، و هنوز هم حاضر نیستند: با رنگین پوستان اعم از سرخپوستان و :سیاهپوستان و زرد پوستان، خود را برابر بدانند. در واقع آمریکا یک اسرائیل بزرگ است، که به زور اشغالگری برای خود، دولت خود ساخته ایجاد کرده. دلیل حمایت بی چون وچرا از: اسرائیل هم بی ریشه بودن هر دو است. ولی از نظر آمریکا سالاران، آنجا کشور رویاها است که: دویست سال است دموکراسی و: حقوق بشر در ان موج می زند! وباید با انها به زبان التماس، گفتگو کرد.

美国民主或民主?

看来这个时代:美国的民主在伊朗,已经接近尾声。但是,我们的人民那天起来,其口号是“死神来了国王,告诉美国的死亡,而是在两者之间接管盒和白领,还是美国的民主:民主被保留。民主的重大差异,美国的民主:口号“打倒美国所在。因为民主意味着尊重的意见和看法伊朗人民,但是美国军阀说,我们是不是我们的话,但是,打倒美国应该告诉!

一个美国的民主制度,民主的危机或危机,并创造瓶颈或宣传他们。截至本最后说,如果美国去,所有的问题和危机是可以解决的。在这场危机的负责人,在经济危机或美元是民主。民主意味着任何价格美元兑美元一定是世界的主要货币。伊朗在理论上满足,意味着四十年,美元兑其他货币,在伊朗甚至不保持不变!

设置以下因素:美元或美元民主,美国的我们的领导者,或者对伊朗的指南。这些银行,尤其是在央行丰富,再交流吧,可考虑小军出现了,但四十年的伤害,破产的经济,以下它的建设,并没有保持不变美元,或拒绝!

在战争时期,卡特美元的一方面,而在另一方面是美元,并表示货币的价值,从而使数以万计的跌势,美元!在哪里看到的边界,现在三万在一起,并希望能去更高。他们知道,没有经济,敢于他们的区域,探出头来,问的问题!

我们的新政府的经济套餐,看到我们的经济,所有的疾病,包括癌症,但并没有提到它!试图解决问题的解决以其他方式!理性的政府发言人经济在课堂教学中!这并不是说该行动计划。所有的哈桑用这个程序的话,在这四十年都表示,并根据波斯谚语,不出售任何我们说:我的酸奶是酸的!

然后,太,各国政府和所有发言者都表示,他们希望通胀单一的数字!无不是说我们想:失业率高!增加政府对石油的依赖,或者从这样的分析。因此,科学和经济之间:边界的实体经济被允许。这个边界破信誉和美元的力量。

美国军阀的目的,往往谁是他的中央情报局的监督下博士学位过去了,他们已经获得许可保卫论文,紧跟美国,并防止其崩溃。自亚当·斯密到凯恩斯和其他各项经济指标,表明美国正在下降,但美国的军阀,到落入稻草人力木,预防。

美国的军阀有:新的生产者被称为美国,因为美国人民让这一点,它不存在。北,坐落在狂野西部:一个欧洲少数几个罪犯,杀土著人在那里,他们把自己的土地,仍然不存在:印度人和有色人种,包括:黑色和黄色的皮肤,你的就知道了。事实上,美国是一个大以色列,占领力量为他自己,他的政府做出了。由于以色列的不加掩饰的认可,而不扎根两者。美国,然而,军阀,有梦想的国家:200年民主和人权的浪潮来临!必须用自己的语言乞求,说着。

  • سید احمد حسینی ماهینی

منتقل شد به mahin-news.ir

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۳۱ ب.ظ | ۰ نظر

منتقل شد به mahin-news.ir

  • سید احمد حسینی ماهینی

ای کاسبان بحران ،اینهم برجام

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۵۶ ب.ظ | ۰ نظر

اینهم برجام

کاسبان بحران، که به بهانه برجام، بحران را براقتصاد ایران تحمیل

کردند کاسبان بحران که سال ها است، برای کشور بحران می آفرینند، در سال های اخیر محکم می گفتند که: اگر با آمریکا ارتباط بر قرار شود، همه  مشکلات حل می شود، و ایران گلستان می شود. خوب، اینهم دست دادن با اوباما، مذاکره با جان کری! و اینهم تصویب برجام در شورای نگهبان. حالا دیگر بهانه ای دارند؟

  کاسبان بحران فقط تخصص بحران سازی دارند، ولی قدرت حل بحران را ندارند، ممکن است بسته های ضد تورمی هم بدهند، و بخواهند که دولت را در عبور از: بحران و رکود تورمی یاری دهند، ولی چه کسی برعلیه خود مانیفیست می نویسد؟ کسانی که سعی دارند دولت و رئیس جمهور را، به جایی بکشانند که بجای کار کردن، فقط سخنرانی کنند و از منتقدان صحبت نموده ، و یا آن ها را تهدید نمایند، و در نهایت آن ها را مانع پیشرفت کشور معرفی کند.

بسته های ضد تورمی آن ها، چند اشکال مهم دارد. اول اینکه پوپولیستی است یعنی: با تزریق پول در جامعه می خواهند: همه چیز را پولکی نشان دهند و بگویند فقط با پول، همه پیز حل می شود. همین پیشنهاد دو ایراد اساسی دارد: یکی اینکه اینهمه پول از کجا خواهد آمد؟ اگر فکر می کنند این پول در جایی هست که: در بودجه گنجانده نشده، این خطا است زیرا که نشان می دهد: در امدهایی وجود دارد که :هنوز شفاف نشده و در بودجه به آن ها پرداخت نشده، اگر بگوییم از ردیف ماده 17و 18 و محرمانه و: سری استفاده خواهد شد، که این ها مبلغی نمی شود!

دوم اگر این سیاست بریز و بپاش، اجرا شود تورم درجامعه را چند برابر می کند. زیرا وقتی تولید وجود ندارد و یا افزایش نیافته، تحریک تقاضا باعث افزایش قیمت می شود. عملا دوباره نقطه سرخط می شود. یعنی با شیفت قیمت ها، تزریق کمک های دولتی و: یارانه تولیدی خنثی می شود. مانند عملکرد بانک مسکن ، هر وقت وام ها را افزایش می دهد، بلافاصله قیمت مسکن رشد می کند، و در همان قدرت خرید جدید متوقف می شود.  عملا قدرت خرید با افزایش: وام ها تغییری نمی کند.

تنها راه نجات اقتصاد از: فلاکت اقتصادی و رکود تورمی، توزیع یارانه های ارزی است. یعنی در آمد نفت به دلار محاسبه، و بر میزان جمعیت تقسیم و به آن ها پرداخت شود. الان هم با رفع تحریم، در انتقال وجوه به داخل ایران مشکلی نداریم! با توزیع این یارانه در بین مردم، عرضه دلار افزایش پیدا کرده، و قیمت آن کاهش می یابد. کاهش قیمت ارز مبنای محاسباتی: همه اقتصاد ایران است. و لذا در همه سطوح شاهد کاهش قیمت، و افزایش قدرت خرید و: چانه زنی مصرف کنند گان خواهیم بود.

اما در مورد مسئله حج و آل سعود، اینکه سر بر آستان آل سعود بسائیم، و از او خواهش کنیم که: امنیت حجاج را فراهم کند، یک فرضیه اشتباه است که باعث: جری شدن آل سعود و ماموران ایشان می شود. زیرا وقتی همه کاره ال سعود باشد، معلوم است که امنیت را به دلخواه خود تعریف می کند، لذا کشتن حاجیان و سوزاندن آن ها هم، توجیه منطقی امنیتی پیدا می کند. مانند همین الان که آل سعود: از کشتار و سوزاندن مردم نه تنها، توبه نکرده بلکه مانند اسرائیل، هر نوع کشتار را برای امنیت حجاج ضروری می داند! به نظر آل سعود هرچه تعدا حاجیان کمتر باشد، اداره آن ها و حفظ امنیت آن ها راحت تر است، پس باید هرطور شده تعداد آن ها را کم کرد! ولو با کشتن و سوزاندن و ترساندن آنها.

و بالاخره خوشحالی از هجوم یانکی ها، وایکینگها و ژرمن ها فقط، هزینه تشریفات را سرسام آور می کند. زیرا اروپا و آمریکا دیگر جهان سال 1960 نیستند، بلکه در بحران وبیکاری هستند، و با حضور شان در ایران، بحران و بیکاری آنان هم در: میزان بحران و بیکاری ایرانی، ضرب و اضافه و خواهد شد. دولت های اروپایی که به علت بحران و بیکاری خود، نمی توانند، از دویست هزار مهاجر سوری پذیرایی  و نگهداری کنند، چه کمکی می توانند به ایران بکنند؟ که چهار میلیون آواره را در خود نگهداری می کند؟ و به انان به چشم مهمان محترمی نگاه می کند؟

  • سید احمد حسینی ماهینی

نامه ای از معاویه درباره ایرانیان

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۴، ۱۱:۵۴ ب.ظ | ۰ نظر

نامه ای از معاویه درباره ایرانیان

حتما بخونید تا بدونید اینا کی بودند
در جلد ششم ناسخ التواریخ نامه ای از «ابان بن سلیم» نقل شده است که از جانب معاویه به «زیاد بن ابیه» (برادر خوانده معاویه، سرپرست کوفه و خوزستان و فارس) نوشته شده و متن این نامه توسط منشی زیاد بن ابیه به ابان بن سلیم که دوست نزدیکش بوده امانت داده شده است که آن را بخواند و او با توجه به مضمون جالب نامه رونوشتی از آن برای خودش برداشته است. نامه چنین آغاز می شود:
«... اما بعد...از من پرسیده ای که وظیفه تو در برابر قبایل عرب و غیرعرب چیست؟»
و پس از شرحی درباره ی قبایل یمن و بنی ربیعه و بنی مضر نوبت به ایرانیان می رسد. در این زمینه در ناسخ التواریخ چنین آمده است:
«... و اکنون می رسیم به این قومی که به نام موالی در میان امت اسلام به سر می برند و قوم فارسی نام دارند. گوش کن زیاد! این مردم را باید ذلیل کرد. باید همان روشی که عمر (عمربن خطاب) آن ها را می کوبید، طوری کوبیدشان که هرگز نتوانند سربردارند. این ها جز با سیاست عمر اداره شدنی نیستند. از عطایشان که حق عمومی اتباع اسلام است تا می توانی بکاه. در تقسیم خواربار تا می توانی از سهمشان کم کن. در جبهه ی جنگ آن ها را در صفوف مقدم بگمار تا زودتر از دیگران هدف حملات دشمن تازه نفس قرار گیرند. سربازان آن ها را به کار جاده سازی و هموار کردن راه ها و کندن درخت ها بگمار و سعی کن هر چه دشواری و عذاب باشد نصیب این عجم ها شود. کاری کن که سنگینی بارها بر دوششان هر چه بیشتر فشار آورد. زیرا که اگر جز این باشد هوای عصیان خواهند کرد.
مراقب باش که این عجم ها هرقدر هم صالح و متقی باشند بر صفوف جماعت در نماز پیشنمازی نکنند و در نماز جماعت در صف اول قرار نگیرند مگر آن که عده اعراب برای تکمیل صفوف کافی نباشد و هرچند هم در فقه و قرآن دانشمند باشند بر مسند قضا ننشینند و بر هیچ شهری از شهر های اسلام والی یا حاکم نشوند. و در معابر هرقدر هم مقامشان بالا باشد بر عرب هر چند هم پست و فرومایه باشد تقدیر نجویند و در ازدواج حق زناشویی با زن عرب نداشته باشند اما مردان عرب حق همسری با زنان فارسی را داشته باشند. این ها همه سیاست عمر رضی الله عنه است و عمر شایسته است از امت محمد صلی الله علیه و خاصا از بنی امیه شایسته ترین پاداش را ببیند.
با این همه عمر اشتباهاتی نیز داشت. مثلا می بایست قوانین و نظاماتی به وجود آورده باشد که برای همیشه عجم ها را در برابر عرب ذلیل و خوار نگاه دارد. اگر از ایجاد نفاق در میان امت اسلام پرهیز نداشتم، همین امروز مقرر می داشتم که اگر یک عجم، عربی را بکشد محکوم به قصاص یا دیه کامل می باشد ولی اگر عربی یک فارسی را به قتل برساند از قصاص معاف باشد و دیه را نیز نصف بپردازد. به هرحال، زیاد! از همین امروز که این نامه بدستت می رسد این عجم ها را بیشتر ذلیل کن، به آنان توهین کن، آن ها را از پیشگاهت دور دار، از آنان در رتق و فتق امور کمک مخواه، به درخواست هایشان اعتنا نکن.
از این سخن که بگذرم، بگذار نامه ای را برایت نقل کنم که عمر بن خطاب برای والی بصره «ابوموسی اشعری» ، در زمانی که تو به سمت منشی حکومت در زیردست این مرد خدمت می کردی، فرستاده بود. همراه این نامه ریسمانی به طول پنج وجب بود که هرچه حکایت بود در آن ریسمان بود. زیرا عمر در آن نامه به فرماندار بصره دستور داده بود که « به موجب این نامه مردان بصره را احضار کن و درمیان آنان از موالی و اعاجم (ایرانیان) هرکس را که طول قامتش به اندازه این ریسمان رسیده، گردن بزن» 1. این نامه را ابن ابی معیط خوانده و یادداشتی هم از آن برداشته بود و به طوری که نواده او ولیدبن عقبه برای من حکایت کرد، ابوموسی اشعری درکار خود درمانده بود که آیا فرمان عمر را اجرا کند یا درباره ی آن مطالعه ی بیشتری به عمل آورد و نیز نقل کرد که وقتی ابوموسی با تو در این باره مشورت کرد تو او را از اجرای این فرمان بازداشتی و توصیه کردی که فرمان عمر دوباره به خودش بازگردانده شود تا شخصا در فرموده خود تجدید نظر کند. و تو چون به خیال خود غم تیره بختان و بیچارگان می داشتی در پبشگاه خلیفه به التماس درآمدی تا او را از خون ایرانیان بازگردانی و به او گفتی که این قتل عام به ناحق، همه ی ایرانیان را خواهد برانگیخت و آن قدر دوپهلو و سه پهلو سخن گفتی تا عمر را از عقیده اش بازگردانیدی. ای زیاد! من در میان فرزندان ابوسفیان نامبارک تر از تو ندیده ام. زیرا تو نگذاشتی که با دست عمر عنودترین دشمن ما از صفحه روزگار برداشته شود. ای زیاد! سخنان تو عمر را به جایش نشانید ولی حقیقت این بود که اگر عمر تصمیم خود را عملی می کرد و ریشه این اعاجم را از بیخ می کند، آب از آب تکان نمی خورد، بلکه عرب عجم کشی را وسیله تقرب به درگاه الهی می شمرد. ولی تو، ای برادر، ای زیاد بن سفیان، وی را از این کار بازداشتی و ما را همچنان در خطر گذاشتی. لااقل اکنون تا دیر نشده است از خواب غفلت برخیز! تا فرصت از دست نرفته است این اعاجم را از میان بردار و ریشه آن ها را بسوزان.»

  • سید احمد حسینی ماهینی

دنیای بعد از داعش

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۴، ۱۱:۲۴ ب.ظ | ۰ نظر

دنیای بعد از داعش، دنیای خوبی خواهد بود، و همه  خواهند فهمید: چه کسی شعار می دهد و چه کسی عمل می کند. شعار اردوغان برای ترکیه بزرگ، چنان او را خود شیفته کرده بود که: حاضر شد در میان شادی گروههای معترض کرد، انفجار مهیبی ایجاد کند و: فکر کند کسی متوجه این کار او نمی شود. تقریبا همه ستمکاران همینطور هستند، و عاقبت کاری می کنند که فکر می کنند: کسی نمی داند ولی در آن گیر می افتند.

آل سعود هم سال ها، انفجار و بمب را برای مردم دنیا می فرستاد، ولی امروز خودش گرفتار آن شده است. دومین کشتی جنگی او در دریای یمن غرق شد، و چندین پهباد جاسوسی اش، به دست نیروهای یمن افتاد. و شهر های جنوبی اش، بی دفاع در برابر یمن هستند. اگر یمنی ها هم مثل آل سعود، وحشی بودند الان ریاض سقوط کرده بود. یمنی  ها بسیار خویشتندار هستند و: با اینکه قدرت نابودی آل سعود را دارند، این کار را نمی کنند.

و این راز ماندگاری گروه های ضد داعش است . یعنی داعش مانند همه قدرت های ستمگر، هرچه از دستش بیاید، انجام می دهد تا به قدرت برسد. اما گروه های ضد داعش، با اینکه می توانند هرکاری بکنند، ولی خویشتن داری می کنند. و همین محل امن و زندگی، برای مردم دنیا است.برای ایران یا روسیه کاری ندارد، یکی از این موشک هایی که به داعش ارسال کردند، به ریاض بزنند ولی این کار را نمی کنند، زیرا نمی خواهند شروع کننده جنگ باشند، و یا حرکت های انتقامجویانه و احمقانه انجام دهند.

سردار حسینی در خاطرات خود می گفت: وقتی عراقی ها را در جبهه اسیر کرده بودیم، دیدم آن ها خیلی ترسیده اند، جلو رفتم و با عربی دست و پا شکسته گفتم: نترسید همه شما به تهران اعزام می شوید. همه خندیدند و خوشحال شدند. بعد برای اینکه بیشتر روحیه به آن ها بدهم، دوباره رفتم و گفتم: نه شما به تهران نمی روید! دیدم همه ترسیدند و به التماس افتادند، گفتم شما به مشهد اعزام می شوید، برای زیارت امام رضا. و آن ها دوباره خوشحال شدند، و از خوشحالی زیارت ذوق می کردند.

اما وقتی خود من، بعد از این سخنرانی، برای عملیات رفتم و اسیر شدم، تنها چیزی که در دوران اسارت ندیدم، خنده بر روی لب های مزدوران بعثی بود. و این راز ماندگاری است. و نتیجه این شد که صدام زور گو و مستبد، به درک واصل شد و: عراقی های اسیر همه در عراق صاحب منصب شدند، و دوستی ایران و عراق باز هم بیشتر شد.

الان هم داعش در خاورمیانه ، طالبان در شرق ایران ، سفید پوستان در دل امریکا و: گروه های ضد مهاجرت در اروپا، حاکمان صهیونیست در فلسطین اشغالی، آل سعود در یمن، هرچه از دستشان می آید انجام می دهند. و آن را نشانه قدرت خود می دانند، اما غافل از آنکه گور خود را می کنند، و با سرعت رو به نابودی می روند. ظلم و ظالم هرگز دوام نمی اورند. یک دلیل دیگر تفاوت فرهنگ ها و: ارزشهای ظالم و مظلوم است: مثلا در یمن مردم کشته شدن را شهادت، ولی کنار آمدن با آل سعود را مرگ تدریجی میدانند. یعنی حاضرند روزی چند سورتی هواپیما، بر سرشان بمب بریزد و از این کار، لذت هم می برند! زیرا دیگر سایه ننگین آل سعود را، بر سر خود احساس نمی کنند و: ترس دائمی انها تبدیل به شجاعت شده است.

از هنگامیکه بمب اتم در: هیرو شیما منفجر شد همه دنیا ترسیدند. حتی آلمان و ژاپن که قدرت بزرگی بودند، حاضر شدند پای میز مذاکره بیایند و: ارتش خود را فدای مذاکره کنند. آلمان حتی پذیرفت که: کل بحران های اروپا را به سمت خود بکشاند، لذا می بینیم در طرح ریاضت اقتصادی، به همه اروپا حتی یونان کمک می کند، و یا در موضوع سرازیر شدن مهاجران، تنها آلمان است که باید جوابگو باشد.

اما با عملیات داعش و اردوغان و طالبان در بمب گذاری ها، دیگر ترس آن ها هم ریخته! ژاپن می خواهد ارتش خودرا احیا کند، و اروپا هم می خواهد تحریم ایران را بشکند، بدون اینکه از اسرائیل یا آمریکا ترسی داشته باشد. 

  • سید احمد حسینی ماهینی

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۴۳ ب.ظ | ۰ نظر

۲۰۱۵/۱۰/۱۰، ۹:۱۷ بعدازظهر - سیداحمد حسینی ماهینی: شش غروب تا محرم...


در میدان می مانم تا نفس آخرم 

راهی راه حسین هم قدم رهبرم 

کرده قیامت به پا شور قیام حسین

کی رود از یاد ما نام و مرام حسین

قافله ی عاشقان راهی کرب و بلاست 

مشعل راه خدا خون شهیدان ماست...



به یا سردار شهید حسین همدانی...

۲۰۱۵/۱۰/۱۱، ۱۲:۰۵ قبل‌ازظهر - سیداحمد حسینی ماهینی: ًسلام لطفا درگروه هااعلام کنید اگه افرادی به درب منزل شماامدن وگفتن ازطر ف دانشگاه امدیم برای تست قندخون رایگان سریع به پلیس اطلاع دهیدچون ویروس ایدز وارد بدن افراد میکن لطفااطلاع رسانی کنیدبه نظرمیرسدکه ازعناصرگروه ☺☺☺😊داعش میباشند,,فقط زود,بفرستید,,توهرگروهی هستید,,

هرکه برات مهمه اینو براش بفرس.سرهنگ قنبری

۲۰۱۵/۱۰/۱۱، ۱۲:۴۱ قبل‌ازظهر - ‪+98 912 113 6177‬: (بنام خدا)پیام تسلیت جانبازاکبرغلامی دبیرکل ائتلاف بزرگ قهرمانان به ملت شریف ایران

شهادت سرلشکرهمدانی http://etelaf-bozorg-varzeshkaran.com/news/view/id/867

۲۰۱۵/۱۰/۱۲، ۱:۴۲ قبل‌ازظهر - ‪+98 912 143 2413‬: خدا را لمس باید کرد.....

خدا را مى توان در باورى جا داد،

که در احساس وایمان غوطه ور باشد....!

خدا را مى توان بویید.......!!

واین احساس شیرینى است،

که ما از بیکران مهربانیها براى خود،

خدایى لا مکان وبى نشان سازیم..........!!

خدا را در زمین وآسمان جستن ،

ندارد سودى اى آدم...........!!

تو  !!

باید عاشقش باشى......!

باید گوش بسپارى،

به بانگ هستى وعالم........

خدا زیباترین معشوق انسان هاست..........!!

خدا را نیست همزادى...........

که او یکتاترین .......

عاشق ترین ........

معبود انسان هاست...........!!



۲۰۱۵/۱۰/۱۲، ۶:۵۷ قبل‌ازظهر - ‪+98 912 143 2413‬: خداوندادلم تنگ حسین است.....

دلم خاک کف پای حسین است....


خدایاکاش شهرم کربلا بود....

سرم هم مبتلابرنیزه هابود....


چنان مستم نماازجام مولا....

که جان بیرون روداز عشق مولا....


حسین ابن علی شمع وجوداست...

که فارغ ازهمه بودونبود است....


خدایاتاروپودم کربلاییست...

که آسایش دراین ملک بلانیست...


منم پروانه مولاگشته شمعم...

مکن تفریق .براوگشته جمعم...


طریق عشقبازی رازدارد...

بنازم دلبرم رانازدارد....


کشم نازت به جانم حضرت عشق....

فدای تارمویت حضرت عشق....


خداوندابهشتم کربلا کن...

وجودم رابه اقامبتلا کن...

۲۰۱۵/۱۰/۱۲، ۷:۵۱ قبل‌ازظهر - ‪+98 912 143 2413‬: " از بیل گیتس پرسیدند از تو ثروتمندتر هم هست؟

در جواب گفت بله فقط یک نفر پرسیدن کی؟

گفت سالها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم و تازه اندیشه طراحی مایکرو سافت روتو ذهنم پی ریززی میکردم. در فرودگاه نیویورک قبل از پرواز چشمم به نشریه ها وروزنامه ها افتاد از تیتر یک روزنامه خوشم امد دست کردم توی جیبم روزنامه رو بخرم دیدم که پول خرد ندارم خواستم از خرید منصرف بشم که دیدم یک پسر بچه سیاه پوست( روزنامه فروش) وقتی نگاه پر توجه من را دید گفت:

این روزنامه مال خودت بخشیدمش به شما

گفتم اخه من پول ندارم گفت برای خودت بخشیدمش به خودت

سه ماه بعد بر حسب تصادف همون فرودگاه و همون سالن پرواز چشمم به یک مجله خورد دست کردم تو جیبم دیدم پول خرد ندارم باز همون بچه بهم گفت:

مجله رو بردار برای خودت گفتم پسر جان چند وقت پیش یه روزنامه به من بخشیدی هر کسی اینجا دچار این مسئله میشه بهش میبخشی؟

پسر گفت اره من دلم میخواد ببخشم از سود خودمه که میبخشم!

به قدری این جمله ونگاه پسر تو ذهن من مونده که خدایا این بر مبنای چه احساسی اینارو میگه؟

زمانی که به اوج رسیدم تصمیم گرفتم اون فردرو پیدا کنم وجبران گذشته کنم

بعد از ۱۹ سال گروهی تشکیل دادم گفتم برید و اونی که در فلان فرودگاه روزنامه می فروخت رو پیدا کنید

یک ماه و نیم طول کشید تا متوجه شدند یک فرد سیاه پوسته که الان دردربان یک سالن تئاتر مشغول به کاره

خلاصه دعوتش کردند اداره

ازش پرسیدم من رو میشناسی گفت بله جناب عالی اقای بیل گیتس معروفید که دنیا می شناسند تون

گفتم سالها پیش زمانی که تو پسر بچه ای بودی روزنامه می فروختی من یه همچین صحنه ای از تو دیدم

گفت: که طبیعیه این حس و حال خودم بود

گفتم: میدونی چه کارت دارم میخوام اون محبتی که به من کردی رو جبران کنم

گفت که چطوری؟ !

گفتم هر چیزی که بخوای به تو میدم

( خود بیل گیتس میگه زمانی که با او صحبت میکردم او مرتب میخندید)

جوان سیاه پوست گفت: هر چه که بخوام؟

گفتم هرچی که بخوای من به۵۰ کشور افریقائی وام دادم به اندازه تمام انها به تو میبخشم!

گفت اقای بیل گیتس نمی تونی جبران کنی!

پرسیدم واسه چی نمیتونم جبران کنم

جوان سیاه پوست گفت که فرق من با تو اینه که من در اوج نداشتن به تو بخشیدم ولی تو در اوج دارائی می خوای به من ببخشی واین چیزی رو جبران نمیکنه

بیل گیتس میگه همواره احساس میکنم ثروتمند تر از من کسی نیست جز این جوان ۳۲ ساله سیاه پوست……. "

۲۰۱۵/۱۰/۱۳، ۹:۱۳ قبل‌ازظهر - ‪+98 912 143 2413‬: باز این چه شورش است که در خلق عالم است


باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است


باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین


بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است


این صبح تیره باز دمید از کجا کزو


کار جهان و خلق جهان جمله درهم است


گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب


کاشوب در تمامی ذرات عالم است


گرخوانمش قیامت دنیا بعید نیست


این رستخیز عام که نامش محرم است


در بارگاه قدس که جای ملال نیست


سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است


جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند


گویا عزای اشرف اولاد آدم است


خورشید آسمان و زمین، نور مشرقین


پرورده ی کنار رسول خدا، حسین


کشتی شکست خورده ی طوفان کربلا


در خاک و خون طپیده میدان کربلا


گر چشم روزگار به رو زار می گریست


خون می گذشت از سر ایوان کربلا


نگرفت دست دهر گلابیبه غیر اشک


زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا


از آب هم مضایقه کردندکوفیان


خوش داشتند حرمت مهمان کربلا


بودند دیو و دد همه سیراب ومی مکند


خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا


زان تشنگان هنوز به عیوق می رسد


فریاد العطش ز بیابان کربلا


آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم




۲۰۱۵/۱۰/۱۳، ۹:۴۲ قبل‌ازظهر - ‪+98 912 143 2413‬: نامه واقعی به خدا

( این نامه هم اکنون در موزه گلستان نگهداری میشود)

این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام نظرعلی طالقانی است که در زمان ناصرالدین شاه ، طلبه ای در مدرسه ی مروی تهران بود و بسیار بسیار آدم فقیری بود.یک روز نظرعلی به ذهنش می رسد که برای خدا نامه ای بنویسد.نامه ی او در موزه ی گلستان تهران تحت عنوان "نامه ای به خدا" نگهداری می شود.

مضمون این نامه :

بسم الله الرحمن الرحیم

خدمت جناب خدا !

سلام علیکم ،اینجانب بنده ی شما هستم.

از آن جا که شما در قران فرموده اید :

"ومامن دابه فی الارض الا علی الله رزقها"

«هیچ موجودزنده ای نیست الا اینکه روزی او بر عهده ی من است.»

من هم جنبنده ای هستم از جنبندگان شما روی زمین.

در جای دیگر از قران فرموده اید :

"ان الله لا یخلف المیعاد"

مسلما خدا خلف وعده نمیکند.

بنابراین اینجانب به جیزهای زیر نیاز دارم :

۱ - همسری زیبا ومتدین

۲ - خانه ای وسیع

۳ - یک خادم

۴ - یک کالسکه و سورچی

۵ - یک باغ

۶ - مقداری پول برای تجارت

۷ - لطفا بعد از هماهنگی به من اطلاع دهید.

مدرسه مروی-حجره ی شماره ی ۱۶- نظرعلی طالقانی

نظرعلی بعد از نوشتن ..

نامه با خودش فکر کرد که نامه را کجا بگذارم؟ می گوید،مسجد خانه ی خداست.پس بهتره بگذارمش توی مسجد. می رود به مسجد در بازار تهران(مسجد شاه آن زمان) نامه را در پشت بام مسجد در جایی قایم میکنه و با خودش میگه: حتما خدا پیداش میکنه! او نامه را پنجشنبه در پشت بام مسجد می ذاره. صبح جمعه ناصرالدین شاه با درباری ها می خواسته به شکار بره. کاروان او ازجلوی مسجد می گذشته، از آن جا که به قول پروین اعتصامی

"نقش هستی نقشی از ایوان ماست آب و باد وخاک سرگردان ماست"

ناگهان به اذن خدا یک بادتندی شروع به وزیدن می کنه نامه ی نظرعلی را از پشت بام روی پای ناصرالدین شاه می اندازه. ناصرالدین شاه نامه را می خواند و دستور می دهد که کاروان به کاخ برگردد. او یک پیک به مدرسه ی مروی می فرستد، و نظرعلی را به کاخ فرا می خواند. وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند ،دستور می دهد همه وزرایش جمع شوند و می گوید:

نامه ای که برای خدا نوشته بودید ،ایشان به ما حواله فرمودند .پس ما باید انجامش دهیم. و دستور می دهد همه ی خواسته های نظرعلی یک به یک اجراء شود.

این نامه الآن در موزه گلستان موجود است و نگهداری می شود.

این مطلب را میتوان درس واقعی توکل نامید.

(کعبه عشق)


  • سید احمد حسینی ماهینی