از غزنه تا غزه

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

از غزنه تا غزه

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

۱۸ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

رکود مضاعف، ننیجه امید به برجام.

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۰۷ ب.ظ | ۰ نظر

امید واری به نتیجه اجرای برجام، تاکنون رکود مضاعف را به اقتصاد ایران تحمیل کرده، که بسته های ضد رکود هم نمی تواند حاصلی داشته باشد. پس وای به روزی که خود برجام اجرا شود! زیرا واقعیت برجام چیزی دیگری است، و تصورات برخی از آن چیز دیگر، از این رو، وقتی که اجرا شود تازه خود را نشان می دهد.

همه  ما به داستان حضرت یوسف ع آگاه هستیم، و میدانیم ایشان در تعبیر خواب خود توانست: نظر مثبت ساقی فرعون را جلب کند، و از او خواست که پیش فرعون: برای آزادی اش وساطت کند. در اینجا بدون توجه به اراده حق تعالی، از یک مشروبخوار حاجت خواست، و لذا خدا کاری کرد که او فراموشی بگیرد، و یوسف همچنان در زندان بماند.

این البته نه به معنی این است که: فعل حرام صورت گرفته، یا خدای نخواسته برجام خواهان کافر هستند، نه اتفاقا آن ها همگی نیت های خوبی داشتند، و آن خدمت به ملت و اسلام بود. ولی فقط یک لحظه خدا را فراموش کردند، و آب خوردن مردم را هم به برجام وصل کردند. هر جا کم می اوردند می گفتند: این برای تحریم های ظالمانه است! ولی حالا ببینند که چقدر کم اوردند، فقط یک قلم در نفت، پرمدعاترین عنصر در مخمصه ای گیر کرده که: قیمت نفت از سی دلار در بشکه هم کمتر شده! یعنی حتی هزینه های استخراج را هم نمی پوشاند: باش تا صبح دولتت بدمد، کاین هنوز از نتایج سحراست.

    یعنی هنوز ایران وارد بازار نفت نشده، اینقدر قیمت ها پایین آمده وای به روزی که: چهار میلیون بشکه در روز هم، به این بازار بیشتر تزریق شود. طبیعتا قیمت از این هم پایین تر خواهد رفت. البته این غصه ندارد! زیرا شعار دولت از ابتدا، اداره اقتصاد منهای نفت بوده است. ولی فرق است بین شعار تا عمل! از زمان مصدق هم چنین شعاری می دادند، ولی چه کسی توانسته این کار را بکند؟ فقط تحریم بود که این کار را بر ما تحمیل کرد. مخصوصا در برخی سال های جنگ، نفت را مجانی هم نمی خریدند! ولی جنگ تحمیلی به این بودجه ها وابسته نبود! دولت فعلی هم اگر دنبال آن است که: در امد نفت بالا برود و فروش آن هم زیادتر شود، امری ناشدنی است لذا باید: بودجه را بدون اتکا به نفت بنویسد.

البته بودجه مردم بدون اتکا به نفت است، یعنی هیچکس در ایران گرسنه نمانده، تا بگوید چون دلار بالا رفته یا: قیمت نفت پایین آمده! بلکه این اقتصاد یک اقتصاد مقاومتی است، که کمترین نسبت را با نقت دارد. برعکس دولتمردان که، همیشه خواب قیمت بالای نفت و فروش زیاد آن را می بینند، و وقتی بیدار می شوند افسردگی می گیرند! و انتقام خود را بر سر پتروشیمی در می اورند.

اینکه مکانیزم اقتصاد مقاومتی عملی چیست، باید آن را مطالعه کرد. ما مطالعه کردیم ولی از انتشار ان معذوریم، تا دشمن از ان سو استفاده نکند.  فقط برای تحقیق بیشتر علمای اقتصادی دولت! چند سوال را مطرح می کنیم: آیا تعداد مشاغل پروانه دار بیشتر است، یا بدون پروانه؟ آیا تعدا کارمندان بیشتر است، یا تعداد کارگران؟ آیا مشاغل زیر زمینی بیشتر است، یا مشاغل خود اظهار؟ و آیا ثروت های نظامی بیشتر است، یا ثروت های تاریخی و باستانی؟

این موارد باصطلاح کیس استادی! به ما ثابت می کند که: اقتصاد ایران در دست دولت نیست، و مرز بندی آن به قدری درشت است، که از کار یکدیگر سر در نمی اورند!مردم راه خود را می روند، و دولت هم راه خود را می رود. دولت چشم به خارج و دلار و نفت  دارد، ولی مردم هرصبح یک بسم الله می گویند، و کرکره مغازه را بالا می کشند! وحشت آن ها از بی پولی یا بی مشتری ماندن نیست، بلکه با کمال تاسف وحشت آنان از آمدن: ماموران دولتی در لباس بیمه و مالیات، عوارض و حق آب و برق و انشعاب فاضلاب و..است.

     لذا تا موقعی که دولت به راه مردم نیاید، و با خدا نباشد و به ناخداها و کدخداها تکیه کند، همیشه دچار بی وفایی به عهد شده، و با خزانه های خالی مواجه خواهد بود. ولی وقتی مانند مردم، وقتی کرکره اداره را بالا می زند بگوید: از تو حرکت از خدا برکت، آن وقت اقتصاد مقاومتی شروع می شود. اقتصاد مقاومتی را در قوطی عطار باید یافت نه در ذهن بیمار!

رکود مضاعف، ننیجه امید به برجام

双底衰退,因此希望能Brjam。
希望Brjam的结果,已经实行了经济双底衰退,抗衰退包不能什么都不是。祸到一个谁Brjam跑! Brjam因为现实是另一回事,并认为一些其他的事情,所以,当你运行你的新节目。
我们都知道约瑟的故事,因为我们是的,我们知道他可以解释他的梦想:法老的管家画一个积极的意见,问他法老面前:释放他插手。在这里,无论神,郁郁葱葱的大自然的意志,所以意志,神没有忘记他,约瑟夫不得不留在监狱。
当然,这并不意味着非法行为做,或上帝保佑,是异教徒Brjam想,没有办法的办法他们都好意,并服务于国家和伊斯兰教。但是,只有片刻忘记了神,人的饮用水被连接到Brjam。只要至少他们说:这是制裁!但现在我看到一点也不只是一个笔油,自命不凡卡住成分的困境,石油价格已经不到三十美元一桶!这还不包括开采成本:直到天亮吹你的政府,卡宴依然是神奇的效果。伊朗还没有进入市场,因此价格已经下降只是等待,直到每天400万桶,给予该市场进一步。当然,价格会更低。当然,这不担心!因为从开始时的状态座右铭,一直管理经济少油。但是,言论和行动之间的区别!由于摩萨德还高喊,但谁可以做到这一点?只是制裁,它强加给我们。特别是在一些战争,不买无油!但战争是不相关的预算!目前的政府,如果它正在考虑出售其石油收入上升较大,这是不可能的,因此,必须编写预算不依赖于石油。
当然,预算不依赖于石油,这意味着没有人在伊朗是不是饿了,于是他爬上随着美元或油价有所回落!但经济是经济实力雄厚,比例最低的油。相反,政治家谁一直梦想着高油价和高的销售看出来,当他们醒来的抑郁症!而他们对石化报仇呀。
什么是电阻经济的实际机制,应该研究。我们研究,但无法将其释放到敌人另一方面不使用。只有经济研究的学者的状态!我们问了几个问题:是的就业人数是行货,还是无照?是员工人数较多,或者职工人数?多做地下作业,或者他们的工作说?而无论是军人的命运,或历史和考古的财富吗?
这就是所谓的高手的情况下!证明给我们的经济是不是在政府手中,而界限是如此之大,每个工作头不行。人走你的路,和政府去你的方式。了望和美元贬值和石油,但人们每天早晨说比斯米拉赫,和百叶窗,大吃!他们怕缺钱或缺乏客户忠诚度的,但不幸的是,他们担心即将到来的:国家工作人员装扮成保险和税收,责任和权利,以水,电,下水道分支。 .ast。因此,只要政府不来的人,而不是神,依靠队长和市长,一直欺骗了约,库房将是空的。但是,当这样的人,滚动起来,当他的办公室说神的举动祝福你,然后启动经济的实力。经济实力在杂货店罐不应该在病人的心!

  • سید احمد حسینی ماهینی

تاثیر معادلات: خطی و غیر خطی،

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۳۸ ب.ظ | ۰ نظر

 در مبارزه با امپریالیزم و: استکبار جهانی.

بسیاری از اشخاص در روند توسعه اجتماعی، به معادلات خطی معتقدند و: برخی دیگر نامعادلات غیر خطی را موثر می دانند. و البته راه صحیح آن معادلات غیرخطی است، که حاکم بر پیشرفت و توسعه و حتی قدرت سیاسی می باشد. اما این نگرش ها چه تاثیری بر مبارزه  یا روند تکمیلی آن دارد؟ این بحثی است که اینجانب در سال های 1354 در دانشگاه تهران، مطرح کردم و سه شب هم در سخنرانی های مهم خود در مسجد الهادی، در شب های قدر سال 1356 آن را برای اولین بار بر: روی تخته سیاه داخل مسجد، برای حداقل هزار دانشجوی انقلابی توضیح دادم.

 اینکه عده ای می گویند آمریکا، بالاخره کدخدا است و نمی شود همیشه با او مبارزه کرد، و باید با آن کنار آمد، این یک مفهوم خطی است. البته نه به معنی خط سیاسی که: این روز ها معمول شده، بلکه به معنی آماری و پژوهشی با مفهومی که: در درس تحقیق در عملیات بحث می شود. از نظر اینها رشد انسان یا تمدن غرب، یک رشد خطی است یعنی با یک شیبی از: مبدا شروع می شود و با همان ضریب، برای همیشه رو به بالا حرکت می کند. لذا فکر می کنند که آمریکا برای همیشه، کدخدا است و کدخدایی او هر روز قوی تر می شود، و افول یا سقوط در ان راه ندارد.

اولین بار این نظریه در کتاب تاریخ ادیان: دکتر شریعتی ترسیم و بررسی شد. از نظر فلسفه تاریخی غرب ، تمدن غرب در انتهای سی وشش تمدن تاریخی قرار دارد، و با رشدی مستقیم تا انتها ادامه می یابد:

اما نظریه افول یا سقوط، حرف دیگری دارد. یکی از حالات آن معادله درجه دو است، که بعدا به لایف سایکل معروف شد.  در این نظریه هذلولی هر تمدنی یک رشد دارد، و یک سقوط. و این رشد و سقوط قرینه یکدیگر هستند، یعنی هرچه رشد یک تمدن در زمان کمتری اتفاق افتاده باشد، سقوط آن نیز زودتر خواهد بود. از نظر فلسفی این نظریه براساس اصل :( کمال کل شی اول زواله)،  اوج کمال هرچیزی ابتدای افول و زوال آن می باشد، بناشده است. مانند عمر بشر که تا 40 سالگی قوی و پر زور می شود، ولی از این میانگین که گذشت، پیری او آغاز می شود و آنقدر ضعیف می شود که: دوباره مانند کودکی به کمک عصا و یا: چهار دست و پا راه می رود!

    معادلات غیرخطی وسیع تر از این هم می شود، گاهی ممکن است زیگزاگی یا چند درجه ای باشد. یا حتی بصورت نامعادله در آید. اما این حالات استثنا است، و در کلیت تاریخ و فلسفه تاریخ نمی گنجد. لذا کسانی که در مبارزه با آمریکا، همانطور که اشاره شد، بند را به آب می دهند و باصطلاح کم می اورند، و بریده می شوند. نظریه خطی را قبول دارند، و هیچ نوع نزول یا سقوطی را، برای امپریالیسم و استکبار تصور هم نمی کنند.

ولی واقعیت آن است که عمر امپریالیسم، با ظهور انقلاب اسلامی به نیمه رسید. و اوج آن شکسته شد و شعار امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، آن را تایید کرد و مهر وامضا نمود. و از آن تاریخ سیر نزولی استکبار و قدرت: امپریالیزم آغاز شد. اگر شروع آن را پیروزی در جنگ دوم جهانی بدانیم، تقریبا عمر تمدن غرب یا آمریکا 80سال می شود، که چهل سال آن در قبل از انقلاب اسلامی گذشت، و چهل سال آن بعد از انقلاب اسلامی بوده، و اکنون آمریکا درسن قاعدگی یا بازنشستگی است. و میرود که به حافظه تاریخ سپرده شود. دلایل این افول بدهی هزارمیلیارد دلاری و: کسر بودجه دوهزار میلیارد دلاری آن است. آمریکا در اوج قدرت خود میتوانست به کمک: قدرت خود دلار منتشر کند و بدون پشتوانه آن را خرج کند، و کشورهای دیگر نیز کاری به پشتوانه آن نداشتند، همینکه قدرت آمریکا در انفجار بمب های اتمی را، می دیدند دلار های او را هم قبول می کردند.

ولی حالا ترس مردم از بمب اتم فرو ریخته، و با اینکه تمام نقاط جهان بوسیله بمب اتمی مین گذاری شده، ولی کسی ترسی از آن ندارد. لذا مبارزه با دلار های او هم شروع شده است. فقط کسانی که هنوز معادلات خطی را قبول دارند، به قدرت دلار هم یقین دارند! والا کسانی که از دایره ترس بیرون امدند، به دنبال جایگزینی دلار می باشند. و همین حادثه برای پایگاه های نظامی امریکا اتفاق می افتد.


تاثیر معادلات: خطی و غیر خطی،

方程的影响:线性和非线性的,反对帝国主义,反对的斗争:全球的嚣张气焰。
许多人在社会发展的过程中,线性方程组的和其他一些非线性的不平等是显著。当然正确的方式非线性方程,支配的发展乃至政治权力。但是,这种态度会影响到战斗或完成它的过程?这是一场辩论,我有一个一年1354年在德黑兰大学,有人提出三夜在他的·哈迪清真寺在夜间重要讲话,所以1356年的第一次:在清真寺内的黑板上,至少有一千革命性的学生解释说。有人说,美国,经过村长并不总是与他打仗,来到它来说,这是一个线性的概念。这并不意味着政治路线:常见的这些天,但统计方法和研究理念,将在运筹学的课程中讨论。人类发展或西方,一个线性增长,即与原点的梯度的这些术语始于系数相同,始终向上移动。我们认为,美国永远和他的村长村长变强的每一天,而不是那样的下降或回落。
这是第一次在宗教理论史医生Shariati跟踪和调查。西方的历史哲学,西方是在36的历史文明的终结,并直接增长到年底继续说:
但下降或下降,另一封信理论。其中一个条件是,二次方程式,即后来被称为生命周期。文明的双曲线增长的理论,并下降。和消长是对称的,即一个文明的生长发生在更短的时间,越早它将跌倒。这一理论的衰亡的开始的哲学基础是完美的一切的巅峰版本。如人的生命,具有很强的壮汉40岁,但在过去的平均水平,老龄化和太虚弱了,他又开始像一个孩子,拄着拐杖的帮助或:四号位走!非线性方程组是比这个更宽,有时也可能是之字形或几度。甚至只是不平等来。但是,这种情况是特殊的,历史的全部历史和哲学是没有的。因此,那些谁打美国,如上所述,带子入水,从而减少他们,和切。线性理论同意,任何下跌或坍塌,帝国主义和傲慢想象他们不会。
但现实是,生活中的帝国主义​​,与伊斯兰革命的到来达到了一半。它被打破了,高度和标语美国不会有错,就确认并盖章签字。而就傲慢和力量的下降趋势:帝国主义开始了。如果一开始就赢得了第二次世界大战就知道了,对西方和美国,80岁的生命,伊斯兰革命前40年过去了,伊斯兰革命40年后,现在美国在经期或退休年龄并给出了历史的史册。这种情况的原因下降万亿美元的债务:赤字是2000十亿美元。美国在其权力的高度可以帮助:放权和菲亚特美元之花,和其他国家不支持的话,当美国的原子弹的威力,美元看见他接受当中。
但怕原子弹的下降,尽管世界上所有的原子弹开采的,但谁也不怕了。于是,他开始与美元一拼。只有那些谁接受线性方程组,美元的实力肯定!否则,那些谁出来恐惧的圈子,都在寻找替代美元。这一事件发生在美国的军事基地。



  • سید احمد حسینی ماهینی

ولادیمیر یعنی علیزاده!

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۳۲ ق.ظ | ۰ نظر

بسیاری تصور می کنند: روسیه سرزمین کفر و الحاد است، درحالی که فقط لهجه آن ها فرق می کند. و بیشترین اثر را اسلام در تاریخ آن ها داشته است. مسکو همان مسجد یا ماسک است، و ولادیمیر یعنی فرزندان حضرت امیر ع و: پوتین یعنی انجیر فروش یا ابوتین! اولادی  با همزه زیر الف و سکون واو ،یک کلمه ترکی به معنی فرزندان است. که در روسی به ولادی تکلم می شود. وقتی با کلمه دیگری ترکیب می شود، یعنی از فرزندان یا نوادگان او. حتی اولادی در برخی جاها خلاصه شد به: او یا اف، هم تبدیل شده مانند اینکه: بگویم علی اف. در واقع علی اولادی بوده، یعنی فرزندان علی که میتواند: استعاره باشد یعنی بگوییم از فرزندان علی  بوده، یا بگوییم که از فرزندان حضرت علی ع بوده است.

در فارسی هم داریم که پور علی یا علیپور گفته می شود، یعنی فرزند علی حالا ممکن است این علی، هر کسی باشد که نام علی دارد، یا اینکه واقعا منظور خاص و: حضرت علی ع باشد. علی زاده یا علیزادگان و آل علی و غیره هم به کار رفته است. این پسوند با صفات دیگر یا اسامی دیگر حضرت علی هم بکار رفته است، مانند میر زاده یا امیر زاده یا ذولفقار نسب یا علی وند و: همه نشان از آن دارد که بطور مستقیم یا غیر مستقیم، با امام علی نسبتی بیان داشته شده است

علاوه بر وجه تسمیه،  بسیاری از نکات تاریخی هم معکوس بیان شده است، اولین بار جمهوری اسلامی در شرق روسیه، و بنام جمهوری اسلامی ترکستان شرقی تشکیل می شود. انقلاب روسیه هم از همین انقلاب الهام می گیرد، و به سرنگونی رژیم استبدادی روسیه می انجامد.  زیرا تاتارها در تاریخ روسیه بسیار موثر بوده اند، و انقلاب سال 1917 هم علیرغم معروفیت آن به بلشویکی، یک انقلاب اسلامی بوده است و هواداران آن، به دنبال برابری برادری جکومت عدل علی بودند .

حتی در ایران نیز وقتی احزاب کمونیست، برای اولین بار تشکیل می شود، اغلب آن ها در مساجد شکل می گیرد، و کمونیست اسلامی یا برابری عدل علی، شعار آنان بوده است که در مفهوم سوسیالیزم مطرح می شود. میرزا کوچک خان هم در مساجد رشت، به این گروهها احترام می گذاشته. حتی به حیدر خان عمو اوغلی مناصب حکومتی داده، و از نزدیکان خود قرار می دهد که بعد خیانت می کند.

البته روسیه و سرنوشت انقلاب اکتبر 1917 نیز، مانند اغلب حرکت ها در روسیه، به انحراف می رود و لنین که با اسلامگرایان رشد کرده و به آنان قول های فراوانی داده بود، بعد از ازدواجی که با یک زن یهودیه داشته، تصمیم به براندازی دین می گیرد. البته  ظهور صهیونیزم در این انحرافها در سراسر جهان نقش داشته، و شاید بتوان گفت در تمام نهضت اسلامی نقش منفی داشته، و آن ها را به انحراف برده است. چنانچه مثلا در زمان مصدق، آمریکا وقتی در ایران موفق به کودتا می شود، و نهضت ملی را به بن بست می کشد، از این تجربه در کشورهای دیگری چون: مصر و اندونزی و پاکستان و شیلی و حتی هندوستان هم، بهره می برد و نهضت های ملی انان را، نیز به نفع خود مصادره می کند.

ظهور اسرائیل در فلسطین اشغالی، به این انحرافات دامن می زند، حتی در داخل فلسطین مردم مبارز را هم، از دین متنفر می کند و اغلب فلسطینی های: مخالف اسرائیل هم باید ضد مذهب می شدند، تا آن ها را به رسمیت بشناسد. مثلا ابوعمار قبلا در دانشگاه الازهر مصر درس می خواند، و به واسطه راهنمایی های شهید نواب صفوی، به فلسطین بر می گردد و مبارزه را شروع می کند، ولی برای اینکه به رسمیت شناخته شود، گرایش مذهبی را رها کرده وچپگرا می گردد. این انحرافات معمولا در مناطق دور افتاده تر مانند روسیه شدید تر بود بطوریکه  لنین مجبور می شود: تمام اسلامگرایان را حذف کند و: انقلاب خود را ابتدا بلشویکی و بعدا کارگری بخواند. و از این منظر با مذهب مبارزه کند.

نزدیکی اسلامگرایان و: نفوذ آن ها بقدری بود که، حتی مائو رهبر فقید چین، در دورانی که در مسکو در دانشگاه کوتو، درس می خواند رشته او حقوق اسلامی بود، و پایان نامه اش همین است، ولی در اثر نفوذ صهیونیستها، او هم کاملا ضد اسلامی می شود. خوشبختانه با ظهور امام خمینی ره ،همه چیز بجای خود بر می گردد. اکنون چین و روسیه به اسلام نزدیکتر شده، و حتی کشورهای شیعه از یکی دو کشور سابق، به 21کشور فعلی می رسد، که در ائتلاف ضد یمن عربستان شرکت نکردند. یعنی از 51 کشور اسلامی، فقط 30کشور با عربستان هستند.


Vladimir's Alizadeh!

弗拉基米尔阿里扎德!
许多人认为俄罗斯是不信和无神论的土地,而只是口音不同而已。而影响最大的伊斯兰教已在它的历史。莫斯科,清真寺或面罩,以及伊玛目阿里神殿的儿童和弗拉基米尔·普京,无花果出售或阿布瘦!儿童福利哈姆扎和平静下一个元音,土耳其字,意思是孩子。符拉迪沃斯托克俄罗斯口语​​。当与另一个词,孩子或者他的后代相结合。即使后代在一些地方很短:他或F,它已经成为这样的:说阿利耶夫。阿里·阿里·穆罕默德,其实是阿里的后裔,它可以是:是一种比喻,是阿里的儿子,或伊玛目阿里的话说,儿子说。
在波斯,有说是阿里布尔可怜的阿里,阿里的儿子,现在可能是因果关系,任何人阿里是谁,还是真的特定的顺序:在伊玛目阿里。阿里扎德或Alizadegan和Al阿里等已被使用。这个扩展与其他性状或其他名称阿里也用,如死亡或出生时或出生阿米尔·佐勒菲卡尔·阿里的公民和血统:直接或间接所有这一切,有关伊玛目阿里的陈述
除了称谓,已经扭转了许多历史点已经提到,在东,俄罗斯的第一个伊斯兰共和国,并要求形成的东土耳其斯坦伊斯兰共和国。俄国革命也激发了革命,独裁政权垮台将导致俄罗斯。对于鞑靼人在俄罗斯历史上已经非常有效,与1917年布尔什维克革命,尽管其受欢迎程度,一直是伊斯兰革命的支持者,阿里不得不寻求对兄弟统治的正义。
即使是在伊朗,共产主义政党,举行首次,其中大部分发生在清真寺,伊斯兰教和共产主义的正义或平等阿里的时候,他们的座右铭一直是发生在社会主义的环境。小米尔扎汗清真寺拉什特,对于这些群体。即使海德尔叔叔汗Oghli政府的立场,和他们的亲属的背叛之后。
是。犹太复国主义在世界各地的偏差的崛起做出了贡献,或许在所有的伊斯兰运动产生了负面的作用,它是出轨。如果举例来说,摩萨德在伊朗的时间在美国,当政变成功,和全国运动僵局持续,来自于其他国家,如埃及,印度尼西亚,巴基斯坦和智利乃至印度,利益和经验民族运动,并没收了胜利。
以色列在巴勒斯坦被占领土的出现,助长了这种变化,即使是在巴勒斯坦人民的斗争,仇恨宗教,大多数巴勒斯坦人:以色列反对党一直反宗教,承认他们。阿布·阿马尔爱资哈尔大学在埃及,例如,先前研究和指导原则烈士被纳瓦布萨法维,巴勒斯坦事业的斗争开始,但是对于被认可,宗教信仰被遗弃和左导向可以。这些偏差通常在偏远地区,如俄罗斯,在那里,他不得不被删除,所有的伊斯兰主义者更严重:布尔什维克革命和职工再读取。而从这个角度看宗教的斗争。
近伊斯兰教徒和影响他们,这样,即使是已故领导人毛泽东时代的中国,而此时的莫斯科大学江东,学习伊斯兰法,他被搁浅,而这是他信的结尾,但犹太复国主义的影响下,他一时间这是反伊斯兰教的。幸运的是,霍梅尼的到来,一切顺利的地方。中国和俄罗斯更接近伊斯兰教,和前两个国家甚至什叶派的国家,目前达到21个国家,也门,沙特阿拉伯没有参加该联盟。从51穆斯林国家中,只有30沙特阿拉伯国家的IE浏览器。

  • سید احمد حسینی ماهینی

آل سعود در پشت: تحریم های حزب الله.

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۲۴ ب.ظ | ۰ نظر

جدی ترین گروهی که از بدو تولد داعش تا کنون، با آن مبارزه کرده است حزب الله لبنان است. و اکنون که قرار است منابع مالی داعش، ولو بصورت ظاهری بسته شود، آل سعود که پدر خوانده داعش است، آمریکا را مجبور کرده است تا: منابع مالی حزب الله هم بسته شود! البته این دو تفاوت اساسی دارند، که میتوان گفت درست برعکس یکدیگر عمل می کند. یعنی آمریکایی ها همانقدر که در قطع کمک های داعش،  دروغ می گویند در مورد قطع کمک به حزب الله جدی هستند! و برعکس هرچقدر داعش به کمک های عربستان و آمریکا وابسته است، حزب الله هیچ نیازی به این کمک ها ندارد.

به عبارت دیگر : حزب الله نیاز به خط اعتباری از بانک های: امریکا یا اروپا ندارد که اگر قطع شود، نگران گردد زیرا: از ابتدا این تحرم وجود داشته و: هرگز بانکهای امریکایی خط اعتباری برای حزب الله نداشته اند. درحالیکه حزب الله نیز نیازی به این: خط اعتباری نداشته زیرا، اولین کار این موضوع، دریافت اطلاعات است. یعنی با افتتاح هر نوع حساب باید، تمام اطلاعات مورد نیاز در آن درج گردد. حتی اگر رابط یا یکی از اعضای گمنام هم، این کار را بکند باز هم کشف ارتباط و: بودن ضمانت ها و پیگیری حامیان اصلی را، باید از وظایف بانک ها دانست. که این برای حزب الله به معنی: از بین رفتن منابع اصلی و در اختیار قراردادن: نیروهای مخصوص خود است.

   در حالیکه داعش بر عکس آن عمل می کند، یعنی عربستان یا آمریکا با هواپیما و: در بیابان برای ان ها سلاح و پول می ریزند، و نیازی به رسید و دریافت خط اعتباری نمی باشد! فروش نفت  داعش را هم به گردن نمی گیرند، و پرداخت پول یا دریافت نفت را تکذیب می کنند. حتی نیازی به تلفن زدن و تماس حضوری، یا تشکیل جلسه هم نیست. همینکه می بینند که داعش، قدرت ایستادگی در مقابل حزب الله را ندارد، می فهمند که باید 4000 دستگاه تویوتا و: چندین هزار قبضه تفنگ و مقدار زیادی پول به آن ها بدهند. و این امر برای حذف ردیابی کمک به داعش است.

     در مورد حزب الله هم قضیه این طور است، آمریکا سعی دارد رابطه ای بین موشک های بالستیک،  یا دیگر امکانات حزب الله با ایران، پیدا کند ولی چون برعکس فکر می کند، هرگز موفق نمی شود! به نظر آن ها ایران است که به حزب الله موشک می دهد! و یا آن ها را تقویت می کند یا سلاح، برای آن ها می خرد یا به آن ها سلاح می فروشد! در حالیکه بر عکس است. لبنان قبل از ایران به موشک و: فناوری آن دست پیدا کرد .

همه بیاد دارند که ایران در جنگ تحمیلی 8 ساله، موشک خود را از سوریه وارد می کرد، و با ورود اولین موشک بود، که بغداد و بانک رافدین مورد اصابت قرار گرفت. حتی از آن بالاتر وقتی که دکتر چمران، از ناسا بیرون آمد ابتدا به لبنان رفت، و بعد به ایران آمد. در لبنان اولین کاری که کرد، هنرستان فنی برای شیعیان لبنان تاسیس کرد. و همه دانش و تجربه خود را در اختیار: امام موسی صدر قرار داد.

حتی از نظر مالی و انتشاراتی و فرهنگی، همیشه لبنان پیشتاز بوده است. بسیاری از کتب شیعیان در بیروت چاپ می شده، و هنوز هم قران های چاپ بیروت بی همتا است. امام موسی صدر در ایران بود، هرگز لیبی یا معمر قذافی ایشان را نمی شناخت! و از آن ها احساس خطر نمی کرد. این لبنان بود که به امام موسی صدر قدرت بخشید. حتی لقب امام را لبنانی ها ابتدا به موسی صدر دادند، سپس به امام خمینی. و این درحالی بود که در ایران، این لقب را مسخره می کردند و می گفتند: مگر سیزده تا امام داریم؟

حتی عراق و نجف در ایجاد انقلاب اسلامی ، و ترسیم خط مشی از ایران جلوتر بودند. کتب مراجع نجف همیشه الهام بخش: قم و مشهد در ایران بوده و: اقتصاد اسلامی اولین بار توسط محمد باقر صدر، در عراق نوشته شد و مدیریت اسلامی توسط: آیه الله شیرازی به رشته تحریر در آمد. علمای جبل عامل لبنان هم، گاهی از این علما معروف تر و موثر تر بودند . لذا ملتی با این پشتوانه قوی، هرچند جمعیت کمی دارند، ولی هرگز از تحریم های امریکا یا آل سعود، شکست نمی خورند. فقط روسیاهی برای آمریکا و کنگره خواهد بود.


آل سعود در پشت: تحریم های حزب الله

沙特背后制裁真主党。
出生伊希斯的最新组到目前为止,它已经打了黎巴嫩真主党。而现在,伊希斯的财政资源,哪怕只是看着包,沙特的房子是伊希斯的养父,已迫使美国为:真主党的融资将被关闭!当然,这两者是完全不同的,刚好相反,可以说,每个供应。美国人在伊希斯的援助,卧谈援助真主党是严重的!相反,但与沙特阿拉伯和美国伊斯兰国的帮助下,真主党并不需要救助。
换句话说,真主党要求从银行信贷额度:如果切不是美国或欧洲,是有关各方的抵制,因为那里是这样的:从来没有美国的银行授信额度为真主党。尽管真主党也做到这一点:不能因为信贷额度,首先映入眼帘的事情,得到的信息。使用应,要包括在它的所有所需的信息的任何帐户的开口。即使界面或匿名的成员,并重新做了连接:保障和跟踪的主要赞助商,应该是银行的责任。这意味着真主党:特种部队:关键资源和嵌入的损失。虽然ISIS是相反的,即沙特阿拉伯和美国的飞机,并在旷野的武器和金钱来了,并不需要来获得信用额度是不是! ISIS油也没有脖子,并支付或接受石油否认。即使没有电话,打电话的人,还是不见面。当他们看到伊希斯没有站出来反对真主党的力量,必须明白,4000丰田和数千支步枪和大量的钱给他们。而这将有助于消除跟踪伊希斯。在真主党的情况下,问题是,美国正试图通过伊朗,发现弹道导弹,或者真主党的其他功能之间的链接,但他认为的相反,永远不会失败!这是伊朗是真主党的火箭!或者,他们加强或武器,因为它购买或出售他们的武器!而画面。黎巴嫩到伊朗的导弹技术达到了。
所有客房均配备一个8岁的伊朗战争中,导弹从叙利亚,并与第一枚火箭,Rafidain银行巴格达的到来,被枪杀。即使医生Chamran,美国航空航天局出来后第一个去黎巴嫩,后来返回伊朗较高。在黎巴嫩,第一件事就是他创立的什叶派在黎巴嫩技校。而在处置伊玛目穆萨·萨德尔他们所有的知识和经验了。
即使是在财政和出版,文化,黎巴嫩一直处于领先地位。什叶派穆斯林在贝鲁特发表了很多书,而且还是无与伦比的贝鲁特打印古兰经。伊玛目萨德尔在伊朗,利比亚或卡扎菲从来不认识他们!并没有感到威胁。这是黎巴嫩的伊玛目穆萨·萨德尔加强。即使黎巴嫩伊玛目穆萨·萨德尔是第一个,然后霍梅尼。而事实上,在伊朗,这个称号嘲笑和他的13说,除非我们有吗?
即使伊拉克和纳杰夫在创建伊朗伊斯兰革命是前进,划清界线。参考书纳杰夫总是鼓舞人心:库姆和马什哈德伊朗:第一个伊斯兰经济穆罕默德Baqir萨德尔,伊拉克,写和伊斯兰管理由阿亚图拉Shirazi的写。学者的Jabal黎巴嫩,一些学者更出名,更有效。的大力支持下的国家,虽然人口少,但从来没有制裁美国或沙特,不会再次失败。只有耻辱美国国会。

  • سید احمد حسینی ماهینی

اجرای برجام، فقر غرب را آشکار تر خواهد کرد.

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۲۹ ب.ظ | ۰ نظر

این بحث یک انتقاد نیست، و نباید از آن چشم پوشی کرد، بلکه علت به تعویق افتادن تحریم ها را، بصورت کاملا شفاف نشان می دهد. لذا باید برجام را با همین حالت: شکسته بسته، یا چوب لای چرخ پذیرفت. و زیاد به غرب فشار نیاورد! زیرا مذاکره کنندگان ایرانی، در فضای 1960و دهه اوج قدرت اقتصادی اروپا و آمریکا زندگی می کنند. در دنیای آن ها ساعت بر روی نیمه شب: ژانویه 1961 ایستاده است! اوج خوشبختی و ثروتمندی امریکا و: نهایت رفاه و کامروایی وابستگان آن ها، در پیروزی های پی در پی کارتل ها و تراست ها: برای گسترش بازار های جدید مصرفی در جهان سوم، و سرازیر شدن ثروت های افسانه ای: هند و چین و ایران و عربستان به کام آن ها است.

   آنها فکر می کنند با تایید برجام، شرکت های ثروتمند چند ملیتی اروپایی و آمریکایی، به ایران خواهند آمد و بر طبق سیاست های آنان به کمک: رشد تولید و توسعه ایران خواهند پرداخت. اما این فرضیه به دلایل زیر نا کافی است: اروپا و امریکا بجای برنامه ریزی برای سرمایه گذاری در ایران، به فکر ایجاد تحریم های جدید هستند. البته طبیعی است که با قدرت و نفوذ ایران، در سازمان های بین المللی و مخصوصا در: شرکت های اروپایی روسی و چینی، آن ها موفق به اجرای نیات خود نخواهند شد. ولی ناچار به اعتراف خواهند گردید. اعترافی که همیشه در حال انجام آن هست، ولی  شنیده نمی شود یعنی : مذاکره کنندگان ایرانی آن را درک نمی کنند! باور هم نمی کنند.

    واقع قضیه این است که آمریکا ، اروپا حتی چین و روسیه به اجرای برجام، نگاهی متضاد با ایران دارند. آن ها اجرای برجام را نقطه عطفی برای: نجات اقتصاد خود می دانند،  و ایران نیز به نجات اقتصاد خود می اندیشد! و این دو نظریه متضاد، هیچگاه قابل جمع با هم نیستند. مگر اینکه اقتصادی طراحی شود، که در ان سود وجود نداشته باشد. یا سود بین خریدار و فروشنده بطور مساوی تقسیم شود.

   توضیح این مسئله ساده است: وقتی یک حادثه اقتصادی اتفاق می افتد، معنی آن این است که منابع از جایی کم می شود، و به جایی دیگر اضافه می شود. مثلا پول از جیب خریدار کم، و به جیب فروشنده اضافه می شود. نمی توان بدون اینکه این منابع تغییر کنند، یک فعل اقتصادی را تعریف کرد. حتی در دوران کالا به کالا هم همینطور بوده، از یک طرف تخم مرغ کم می شده و: به طرف دیگر اضافه می شده. و در مقابل ، گندم خریدار کاهش می یافت و: بر گندم فروشنده اضافه می شد. اصولا حسابداری دوبل یا: مفهوم بدهکار و بستانکار همین است. اگر صندوق بدهکار شود، حتما بانک یا اشخاص بستانکار می شوند.

   حالا برجام بر سر این مسئله است که: هر دو طرف اقتصاد خود را ورشکسته میدانند، و امید به طرف مقابل دارند. و هیچکدام هم گریه و زاری طرف مقابل را، برای ورشکستگی خود قبول نکرده، بلکه آن را فیلم بازی یا یک نوع بازار گرمی می دانند! اروپا و آمریکا می گویند: ایران نفت دارد، بزرگترین منابع گازی را دارد، معادن آن در جهان بی نظیر است، پس اقتصاد ایران قوی است، و هرچه دولتمردان ایرانی می گویند: ما پول نداریم و کسر بودجه داریم، فقط رل بازی کردن برای دریافت: امتیاز بیشتر از اروپا و آمریکا است.

   اروپا و آمریکا هم با اعلام بدهی های: میلیاردی خود و ورشکستگی اغلب شرکت های مهم، همراه با اخراج کارکنان و افزایش بیکاری، به زبان بی زبانی می گویند: نیاز به نجات غریق دارند.اما ایرانی ها مخصوصا قوم مذاکره کننده، این ها را پروپاگاندا برای فریب ایران می دانند! و معتقدند این رکود جهانی، یک عقب نشینی تاکتیکی است. به قول آن ها شیر همان شیر است ولو که استعمار پیر است! نتیجه این ناباوری ها همین است که: مهمانی های بزرگ گرفته می شود، روسای شرکت ها دعوت می شوند، ولی هیچ کاری جلو نمی رود! آن ها می خواهند ایران بازار مصرف کالاهایشان باشد، و شرکت ها را از ورشکستگی و کاهش فروش نجات دهند، و اینها می گویند نه! ما می خواهیم شما سرمایه گذاری کنید: ایران تولید کند و: مازاد آن را هم صادر نماید.


 کشتار شیعیان مظلوم نیجریه

Brjam实施西部的贫困将更加明显。
这场辩论是不是批评,不应该被忽视,但由于制裁措施的推迟,因为完全透明的展示。因此与相同条件下Brjam:破包,或石墙接受。和许多西方国家没有推!由于伊朗的谈判,在20世纪60年代欧洲和美国生活的经济权力的顶峰。在午夜的世界时钟:立于1961年1月!美国和幸福和丰富的巅峰:福利及其亲属的繁荣,在连续的胜利卡特尔和托拉斯开拓第三世界新的消费市场,以及传说中的财富涌入印度和中国和伊朗和沙特阿拉伯完成它们。
   
他们认为,随着Brjam,欧洲和美国的跨国公司富裕的批准,将来到伊朗,根据自己的政策,帮助发展生产和发展将是。但这个假设是不够的,原因如下:欧洲和美国,而不是计划投资在伊朗,想想创造新的制裁措施。当然,这是自然的,伊朗的实力和影响力的国际组织,尤其是欧洲公司,俄罗斯和中国,就无法开展自己的意图。但他们不得不承认。门票总是这样做,但没有听说过:伊朗谈判不明白!你们不要信。
    
事实上,这是美国,欧洲,甚至中国和俄罗斯实施Brjam,不符合伊朗。他们Brjam实现里程碑:营救他们的经济,伊朗挽救本国经济,认为!而且,这两个对立的理论,永远无法聚集。除非经济设计,其中没有利润。或利润被买方和卖方之间平分。
   
原因很简单:当一个经济事件发生时,这意味着该地方的资源很小,并且加入其他地方。例如,从低买方和卖方的口袋里的钱将被添加到口袋里。这些资源不能被没有定义的经济活动改变。即使在产品相同的产品,一方面低和鸡蛋:已被添加到另一侧。与此相反,谢绝小麦买家:小麦卖家加入。双人会计原则或概念,是债务人和债权人。如果基金是欠,你是银行或债权人的实体。
   
现在Brjam在这个问题上,双方认为自己破产的经济,并希望对方。而没有其他的呐喊,不接受失败,但作为电影或者是市场的热点,你懂的!欧洲和美国称,伊朗有石油,其最大的天然气储量,在世界上的地雷是唯一的,所以经济强劲,而伊朗当局在说:我们没有钱,我们有财政赤字,只为角色扮演主题:积分超过欧洲和美国。
   
欧洲和美国有债务十亿公告和破产往往是最重要的公司,以及裁员和失业率上升,通信,表示需要救生员,但人们,尤其是伊朗的谈判,这些宣传引诱伊朗知道!而且,全球经济衰退是一个战术性撤退。根据相同的乳是牛奶,即使是旧殖民主义!其结果是同一个目标:成为一个大党,企业负责人被邀请,但不转发任何东西!他们希望伊朗从破产的商品市场,企业和保存销售下滑,他们说没有!我们希望您能在伊朗投资和生产剩余出口。

  • سید احمد حسینی ماهینی

پس لرزه های: آرمانشهر اربعین.

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۲۴ ب.ظ | ۰ نظر

پیادره روی اربعین حسین ع، تنها یک ماراتن مقاومتی،  یا المپیک همگانی  در تمام رشته های بین المللی نیست، بلکه یک آرمانشهر عملی و واقعی است که: تمام جهانیان می توانند در آن سهیم باشند. از روزی که ماه صفر تمام می شود، برنامه ریزی برای اربعین سال آینده آغاز می شود. ابتدا مرحله خود انتقادی یا بررسی نقاط ضعف و قوت آن است، که هیات ها و نظام های مردمی، در حین جمع آوری وسایل و تجهیزات خود، در مورد آن بحث و تبادل نظر می کنند، سپس به جمع آوری پیامد های آن می پردازند و: بعد از آن تحلیل داده ها آغاز می شود.

سال که به نیمه رسید، کم کم بازسازی و نمونه سازی کارگاه ها و تجهیزات آن، برای سفارش و تولید کمبود و کاستی ها آغاز می شود. و کار گاه های مختلف در سراسر جهان، مشغول تولید می شوند: ساده ترین آن تولید پارچه سیاه برای عزاداری، و پارچه های سبز و قرمز برای نماد سازی حوادث: اتفاق افتاده در روز دهم سال 61هجری است، روزی که به اندازه تمام تاریخ بزرگ است، و تا انتهای تاریخ قد کشیده و ادامه دارد.

 تهیه لیستی از آمال و ارزو ها، امیدهای دست یافتنی به نام حاجت و :شروع به ادای نذورات برای تولید: گندم و محصولات دامی و کشاورزی برای تغذیه و: البسه زائران اربعین مرحله بعدی است. کودکان با آرزوهای قشنگ شان، و جوانان با تخیلات وسیعشان، و بزرگسالان کمی جدی تر نیت های خود را لیست می کنند، و خواسته های خود را مرور می نمایند و بعد: آماده می شوند تا آن ها براورده کنند! اما اربعین می گوید: برای رسیدن به ارزوی خود، باید آرزوی دیگران را براورده کنی! تا آن ها هم آرزوی ترا براورده کنند.

روز اربعین نرسیده یعنی 52روز مانده به اربعین، شب اول محرم همه کارگاهها تجهیز می شود، و مردم همه چیز هایی را که فراهم کرده اند برپا می کنند، و کمبود مواد و لوازم خود را هم از: چین و امریکا و روسیه و تایوان ، کره جنوبی وژاپن می خرند! دسته های عزاداری منسجم می شوند، و تا روز عاشورا شکل کامل خود را پیدا می کنند. اما این تمام قضایا نیست: اربعین در راه است و: آرمانشهر اربعین تشکیل می شود!

در آرمانشهر اربعین همه دعوت هستند، و هرکس کاری دارد که کمترین آن پیاده روی است. دوختن لباس، پختن غذا شستن ظروف پذیرایی از زائران و.. همه کار ها تقسیم می شود، کسی دستمزد نمی خواهد! هرچند که اگر هم بخواهد، چند برابر روز های معمولی به او پرداخت می شود. می بینیم تمام مایحتاج مردمی، از حمل و نقل و غذا در آرمانشهر اربعین یا رایگان است، و یا تا سه برابر قیمت دریافتی دارد. درواقع هم گردش مالی است و هم گردش کالی به کالی. آنهاییکه دارند سه برابر می پردازند، تا آن هایی که ندارند دو برابر بخورند. هر فرد هم می تواند اینطور باشد: کرایه ماشین  وهتل و..ها را سه برابر می پردازد، ولی از غذای نذری هم استفاده می کند. و این امر بالانس پولی یا تراز مالی کلانشهر را تنظیم می کند.

اما دشمنان هم بیکار نمی نشینند! آرمان آنها به هم خوردن این پیاده روی و: ترسیدن مردم از رفتن به این دموستراسیون بزرگ است. آن ها هم تمام ظرفیت های خود را به کار می گیرند، در واقع جهان بر دو قسمت می شوند : کسانی که آگاهانه آرمانشهر اربعین را انتخاب نکنند، باید بطور نا آگاه در آرمان دشمنان جای بگیرند. و اگر با اراده واختیار خود به زمین بازی امام حسین ع نیامدند، باید به زور در زمین دشمنان بازی کنند.

لذا پس لرزه های اربعین را، میتوان اینطور تعریف کرد: کشتار مردم شیعه، برای دعوت از آنان برای بازی در زمین دشمن! زیرا دشمن فهمیده که: زائران اربعین را نمی تواند بترساند. آن ها راه خود را می روند و: به هیچ چیز جز امام حسین ع فکر نمی کنند، و حتی اگر زخمی بشوند آن را کمتر از: زخم های امام حسین ع می دانند، واگر شهید هم بشوند همه می گویند: خون او در راه امام حسین ع بر زمین ریخت. پس به سراغ جامانده یا غافلان می روند.

دشمن با خود می اندیشد: اگر جامعه نا آگاه و بیطرف را بترساند، لا اقل بر جمعیت هواداران حسینی ع اضافه نمی شود، و این یک پیروزی است! و این حماقت او را وادار می کند تا: به سرزمین های دورتر برود که: حصاری بر دور آن ها بکشد!  اما زمانی که دیگر احمق یا نا آگاهی یافت نشود، آن زمان وقت تنها آرمانشهر جهانی، یعنی حکومت جهانی نوه امام حسین ع بر جهان است.


همایش گذر از علوم سیاسی غربی

余震:乌托邦四十。
行走四十侯赛因·阿里,阻力只是一场马拉松,在国际或国家奥委会的各个领域,而是一个实践的乌托邦是,世界上所有可以参加。从萨法尔结束月份的一天,计划于明年是四十分之一。第一阶段是非常关键的或审查的长处和短处,工作人员和公众,同时收集你的装备,讨论并交换意见,然后收集并付出代价数据分析开始后。
其中一半要逐步重建和原型车间和设备,订单和生产开始不足。有时,在世界各地,生产的最简单的黑色面料的哀悼,以及布绿色和红色,以象征的事件发生在公元61的第十天,当所有伟大的历史上规模和结束日期和持续高。梦想,希望和访问列表,以希望:要谷歌生产的小麦和畜产品,农业和营养:服装香客第四十届下一步。美丽的梦想,他们的孩子和青年广泛的想象力,和成年人多了几分严肃的意图到你的列表,你的愿望进行审查,然后:准备迎接他们!但第四十届说,实现他的野心,应该要满足他人!他们希望见到你。
在四十达到52天前四十,回历的第一个晚上的所有车间设备,而且已经放弃了的东西,缺少材料,以中国和美国,俄罗斯和台湾地区两个,韩国和日本都买!莫宁类别是一致的,多达修罗找到你的完美造型。但是,这并不是所有情况下:方式十届和:乌托邦是四十了!
在乌托邦四十所有被邀请了,大家都工作了其中最重要的行走。做衣服,做饭,洗碗,等所有的工作分为接待朝圣者,将不支付谁!但是,如果他想,他付出双倍的普通一天。见人的所有需求,四十乌托邦或免费的交通和吃饭的,或最多是得到的价格三倍。事实上,无论是营业额和营业额钾钾。有三个倍支付给谁不要吃两次。每个人还可以是这样:汽车租赁和酒店等并支付三倍,但食物赠品使用。它规定了货币和财政平衡大都市的平衡。
但是敌人不会坐以待毙!导致他们走路和吃:怕去大Dmvstrasyvn。他们已经用他们所有的能力,事实上,这两个部分:那些谁自觉地选择不第四十届乌托邦,必须了解他们的敌人的愿望。而且,如果当局将来到操场伊玛目侯赛因,迫使敌人在球场上打球。
四十的余震,可以定义为:什叶派杀害,邀请他们对敌人玩!由于敌人明白,游客不能第四十届恐慌。他们去他们的方式:不要去想什么比伊玛目侯赛因等,愿他安息,即使他们很受伤,这是鲜为人知的伊玛目侯赛因,烈士溃疡,如果人们都这样说:他的血在路上伊玛目侯赛因棚。然后去左边或疏忽。
你的敌人在想:如果无知和冷漠吓唬,不支持者侯赛尼增加的数量最少,这是一个双赢!而这个愚蠢到他走开土地周围的栅栏拉!但是,当那个愚蠢或无知没有找到,这一次全球唯一的乌托邦,一个世界政府对世界的孙子伊玛目侯赛因神社。

  • سید احمد حسینی ماهینی

فلسفه داعش افرینی !

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۴۷ ب.ظ | ۰ نظر

داعش و یا گروه های افراطی اسلامی، از دو سوی حمایت می شوند که میتوان گفت: فلسفه آفرینش این گروه ها را تشکیل می دهد. اولین جایی که آن ها را می آفریند یا ایجاد می کند، قدرت های جهانی بالاخص آمریکا و فرانسه و: البته کمک های مالی عربستان و قطر و امارات است. اما اینها کسانی نیستند که بر روی: اسب بازنده شرط بندی کنند، لذا میتوان گفت گروه دوم هستند که: این ها را به آفرینندگی بیشتر تشویق می کنند، و آنهم گروندگان یا فالوور های این گروه هستند. مسلما اگر گرایش مردمی به این گروهها نبود، سرمایه گذاری در آن ها هم بیهوده می شد.

 در حوادث نیجریه می بینیم که: با وجود بوکو حرام، ارتش کشور مستقیما به کشتار شیعیان دست می زند. یعنی نشان می دهد که بوکو حرام، میلیشیا یا هواداران غیرنظامی و لباس شخصی های: ارتش برای کشتن شیعیان هستند. در پاکستان و افغانستان هم همینطور است، یعنی وقتی که شیعیان وجود دارند، مخالفان شیعه در ابتدا بدون هویت، با آنها مبارزه می کنند، بعدا وقتی نتیجه نمی گیرند، ناچار هستند که هویتی جعلی برای خود درست کنند! و در نهایت به هویت اصلی خود باز می گردند.

آل سعود هم همین روند را دارد، سال ها شیعیان را بدون داشتن هویت آشکار، کشتار می کرد و به اصطلاح به گردن قومیت و ملیت های مختلف می انداخت. آن را یک اختلاف عقیدتی یا قومی نشان می داد. مثلا فرقه وهابیت را سپر بلای خود می کرد. تخریب اماکن مقدس و فروش عتیقه ها را، یک فریضه دینی جلوه می داد. اما با تمام کشتاری که انجام داد، ناگهان مواجه شد با ظهور یک قدرت تمام عیار شیعه، که انقلاب اسلامی در ایران را، پایگاه خود قرار داده بود.

این بار دیگر  بهانه های وهابیت، چاره ساز نبود و کتاب های نوشته شده امام خمینی ره، جواب تمام ادعاهای آنان را می داد. لذا استراتژی قومی را جایگزین استراتژی دینی کردند: شیعه را در مقابل اعراب قرار داده، و عراق را به نمایندگی از اعراب، به جنگ 8 ساله با ایران فرستادند. اما امام خمینی زنده ماند، تا بر این جنگ قومی هم پیروز شود، و شعار ایرانی مجوس را باطل کند. اما آن ها دست بردارد نبودند، و به دلار های خود تکیه کردند تا: این بار غرب را به مقابله با ایران فرستادند!

     بن لادن یک شاهزاده سعودی، در هیبت یک مخالف، برج های دوقلو را منفجر کرد تا بگوید: ایران چنین کاری کرده و غرب را، مجبور به حمله به ایران نماید. وقتی نتوانستند، بجای ایران به عراق و افغانستان حمله کردند! تا ایران را در محاصره قرار دهند. ولی اشغال کشورهای بیشتری مانند پاکستان ، ممکن نبود لذا به هویت سازی جعلی، تحت عنوان طالبان و القاعده در این کشورها روی اوردند.

اکنون جهان دو قطبی کامل شده است: شیعیان و هواداران آن در یک سمت، آل سعود و دشمنان شیعه در سمت دیگر. لذا هرجا که شیعه وجود دارد، حتما بمب گذاری و کشتار شیعیان هم وجود دارد! فرقی نمی کند در روستای پاراچنار پاکستان باشد، یا روستای نارداران جمهوری آذربایجان و: یا روستای گامبورونگالای نیجریه. همه اینها انتقام از وحدت شیعیان در: راهپیمایی روز اربعین است.

اما این وحشت آفرینی ها و: داعش سازی ها، خود نوید آینده روشنی دارد. زیرا سعدی می گوید: انتهای هر شب سیاه ، سفیدی سحر است. هرچه داعش و حامیان آن ها، از آل سعود گرفته تا شرکت های امنیتی بلاک واتر، تا گروه های تروریستی بوکو حرام و غیره، بیشتر جنایت کنند چهره آن ها برای: اداره جهان مخدوش تر می شود، و دنیا نیاز به آرامش را بیشتر احساس خواهد کرد. و انتظار فرج بعد از شدت بیشتر می شود، و همه خواهند دید که در نا امیدی، بسی امید است پایان شب سیاه سفید است.

    همه ظالمان تاریخ در اوج ظلم هایشان نابود شدند! درست روزی که فکر می کردند که: دیگر کسی نیست آن ها را ازبین ببرد، ناگهان از بین می رفتند! نمرود دشمن بزرگ حضرت ابراهیم ع، فقط با یک مگس در بینی از دنیا رفت! یعنی یک مگس در بینی او رفت،او از شدت ناراحتی پتک بر سر خود کوبید! تا مگس را از بین ببرد، خودش اربین رفت. واین جهان با افزایش ظلم تکفیری ها، به انتظار ظهور یک منجی مطمئن تر خواهد شد. همانطور که وعده سوسیالیست ها برای جامعه برابر، دروغ از آب در امد ، وعده رفاه و آرامش و دموکراسی لیبرال ها نیز، به سنگ کوبیده خواهد شد..


   "منا"یی دیگر در "نیجریه

ISIS理念:
伊斯兰或极端伊斯兰团体,从可以说是支撑的两侧,这些群体的创造。它提高或产生首位,是世界大国,当然,尤其是美国和法国,财政援助是沙特阿拉伯和卡塔尔和阿拉伯联合酋长国。但这些的马会失去他们的赌注,后者可以说,这将鼓励更多的创造力,和信徒或本集团的追随者。当然,如果人们在这些群体往往不投资于它,太,是徒劳的。
 
我们看到在尼日利亚的事件:博科圣地,尽管军队直接进入屠宰什叶派。这表明,博科圣地,民兵或平民的支持者和便衣的军队杀死什叶派。在巴基斯坦和阿富汗是相同的,即当有什叶派,起初什叶派反对派没有身份,他们打,那么结果会不会不可避免地造成一个虚假的身份为自己!最后返回到其原始身份。
沙特是相同的过程,因为什叶派没有一个明确的身份,谋杀,并呼吁种族和国籍不同。这表明观点或种族的差异。例如,瓦哈比教派有他们的替罪羊。圣地和出售古董的破坏,其效果是一种宗教义务。但是,做了所有的杀戮,突然面对一个全面的什叶派力量的出现,伊斯兰革命在伊朗,已经把他们的基地。
这一次瓦哈比主义的借口,失败和书籍写的霍梅尼,他回答他们的所有要求。宗教的策略是,以取代种族策略:什叶派阿拉伯人和伊拉克代表阿拉伯人,8年与伊朗的战争发送。但霍梅尼在世赢得内战,波斯贤士口号无效。但是,他们并没有停止,而美元一直依靠自己:这次对伊朗的西方派!
     
本·拉登是沙特王子,在对手的方式,炸毁了双塔说,伊朗和西方国家并不一定要对伊朗的攻击。什么时候才能,而不是伊拉克和阿富汗的袭击,!伊朗答案围攻。但是,像巴基斯坦占据越来越多的国家,这是不可能那么假身份,塔利班和基地组织转向。
两极世界已经完成:什叶派和它的支持者在一边,沙特和另一边的什叶派敌人。因此,那里是一个什叶派,被轰炸和屠杀什叶派那里!不要紧,在帕拉奇纳尔,巴基斯坦,或Nardaran阿塞拜疆,要么尼日利亚Gambvrvngalay村的村的村民。什叶派在第四十天的行军统一所有复仇。
但是,恐怖和:ISIS建筑本身有一个光明的未来。由于萨阿迪说,当晚,黑,白魔法结束。伊希斯和他们的支持者,沙特众议院的保安公司黑水,恐怖组织博科圣地等,他们面临更多的犯罪行为的管理变得更加扭曲的世界,世界需要倍感轻松会的。而等待更加激烈,大家会看到,挫折,多少希望晚上结束是黑色的。
    
历史上所有的暴君,在他们的暴政的高度被摧毁!正当他们以为其他人不消灭他们,突然死了!尼姆罗德,先知亚伯拉罕的大敌,愿他安息,只是一只苍蝇在世界的鼻子!这是一个在他鼻子上飞,他的悲伤在他的头上猛地一把大锤!杀苍蝇,他去Arbyn。这个世界的不公将被逐出教会,期待一个救世主的出现将更加安全。作为承诺的社会主义者对社会,谎言就出来了,和平,繁荣和自由民主的承诺是,岩石会被粉碎。

  • سید احمد حسینی ماهینی

آسیای صغیر یا اروپای صغیر

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۳۰ ب.ظ | ۰ نظر

ترکیه امروز، در زمان هخامنشیان و اشکانیان و سلوکیان، به عنوان جزئی از ایران بوده و: گاهی هم بین ایران و روم دست به دست می گشته، و درواقع همیشه نقش جاسوس دوجانبه را بازی می کرده است. گاهی برای رهایی از مهرداد ایرانی، به سوی قیصر روم می رفته و: وقتی سمبه ایرانی ها، پر زور بوده مطیع ایران می شده است. این صفت جاسوسی هنوز در رگ های: زمامداران ترکیه وجود دارد، و الان سال ها است که به جاسوسی اروپا، برضد اسیا مشغول هستند. بهانه ان ها هم پیوستن به اتحادیه اروپا است .

البته قبل از آن روس ها و کشورهای تابع شوروی سابق، این کار را انجام دادند و با اینکه ، اغلب آن ها در آسیا هستند ولی عملا به جاسوسی برای اروپا تبدیل شدند. و دستمزدشان این بود که جزو اتحادیه اروپا پذیرفته شدند. آتاتورک هم در ترکیه، خواست از این قافله عقب نماند، لذا به قلع و قمع مذهب پرداخت، و هرچه آثار فارسی و عربی بود، از بین برد و مسلمانان مذهبی را کشت، و بی حجابی و مشروبخواری را رواج داد.

   اما مقاومت مسلمانان بخصوص: شیعیان و علویان تاکنون مانع از آن شده که: ترکیه کاملا هویت خود را از دست بدهد. مخصوصا وجود مولانا در قونیه و اشعار نغز فارسی و عربی آن، یکی از نقاط مثبت و جنبه مقاومتی مردم ترکیه است. هرچند که آتاتورک بسیار کوشید زبان فارسی را از بین ببرد، و خط الرسم عربی را نابود کند، تا مردم نسبت به گفته های این حکیم بزرگ بیگانه شوند. اما مولانا ماندگار شد و رقص سماع آن، پوششی شد برای دوستی اهل بیت مخصوصا حضرت علی ع .

البته شهرهای دیگری نیز مانند: وان و ارتادگو و.. که علاقه شدیدی به ایران داشتند، و بعضا شیعه دوازده امامی هم هستند، برای این ماندگاری شکنجه های فراوانی دیدند. لذا مردم ترکیه با هر خط الرسم و هر زبانی، اشعار فارسی مولانا را حفظ هستند، و مانند آیه های قران برای یکدیگر می خوانند! و همه ساله مراسم با شکوه سماع را، در قونیه برگزار می کنند وذکر یاعلی را، هرگز فراموش نمی کنند.

از آنجا که ترکیه این بار دروازه ورود: تمدن غربی به ایران و آسیا بوده است توانسته بود: آتاترک را سرمشق بسیاری از کشورها، مطرح کند که رضاخان پهلوی در ایران، یکی از مقلدان ایشان بود. مخصوصا در امر کشف حجاب و امور مفسده انگیز. زیرا اساس جاسوسی برای غرب در آن زمان، از بین بردن تمام ارزشهای شرقی و: جایگزین کردن تمام مواردی بود که: در ضدیت کامل با دین و مذهبی باشد که: در اعتقادات مردم ریشه دوانیده بود.

   اما همانطور که اعتقادات مردم در شرق، و زیر بار ضربات سهمگین کمونیسم، از بین نرفته بود و بعد از شصت سال سرکوبی، مانند جوانه تازه رسی در تمام جمهوری های: همسود قد کشید، غرب نیز با تمام ضربات خود بر اسلام، شاهد زایش اسلام در درون خود است! هرچند که آن ها بیراهه می روند، و از داعش بعنوان مظهر اسلام، حمایت می کنند ولی این خود نشان: تحولات تاریخی وسیعی است که: ابزارهای تاریخی را برضد سازندگان آن سامان می دهد.

ترکیه و سردمداران آن، برای حفظ موقعیت خود تصور می کنند که: باید به همه چیز های قبلی، پشت پا بزنند تا در اقتدار بمانند. لذا با کردها دوست می شوند و: برای حمایت از بارزانی لشکر پیاده می کنند! با داعش دوست می شوند و: برای حمایت از اسلام مورد نظر خود، مرزهای ترکیه را در اختیار آنان قرار می دهند. اما این اشتباهات بالاخره روزی اصلاح خواهد شد، و مردم خواهند فهمید که راه را اشتباه رفته اند، و به سرعت جبران خواهند کرد.

حرکت افراطی در ترکیه ، اروپا و آمریکا برای دفاع از داعش، یک امر طبیعی برای جبران: خسارت هایی است که قبلا به اسلام وارد کرده اند! یعنی آنها از اسلام خشونت را پذیرا هستند، و حق خود می دانند تا در مقابل: آن همه ظلمی که به مسلمانان کردند، مسلمانان هم قیام های افراطی و خشونت بار کنند. اما گرد و خاک  می رود، و راه روشن می شود و: معلوم می شود خشونت هم باید در جایی تمام شود.

  علت حضور روسیه در سوریه

小亚细亚或安纳托利亚欧洲
土耳其今天,阿契美尼德和帕提亚和塞琉古帝国,伊朗的一部分,有时伊朗和罗马两手之间已经,事实上一直扮演双重间谍的角色。有时,伊朗迈赫达德,罗马皇帝而当活塞伊朗人,壮汉的释放,还是顺从了伊朗。此属性仍是智能的静脉:土耳其统治者那里,现在多年的间谍欧洲对亚洲都很忙。他们原谅欧洲一体化。
在俄罗斯和前苏联国家,他们这样做是你,大多在亚洲,但实际上变成了间谍欧洲。和工资被接受的欧洲联盟。凯末尔在土耳其,也不会因本后面,所以消灭宗教,和波斯语和阿拉伯语,摧毁和宗教穆斯林的作品打死,促进了揭牌和饮水。
   
但穆斯林,特别是什叶派和阿拉维派的阻力已经被阻止:土耳其完全失去了自己的身份。有鲁米在科尼亚,特别是波斯和阿拉伯诗歌祝愿它,对土耳其的阻力积极的方面之一。尽管凯末尔的企图摧毁波斯语言和阿拉伯语书籍摧毁这个伟大的圣人的人说成是外国人。但鲁米仍然是唱歌和跳舞,这是一个覆盖家庭的友谊,特别是伊玛目阿里。
当然,其他城市如浴缸和Artadgv和..这是在伊朗的极大兴趣,有些是Twelver什叶派,酷刑的持久性是多不胜数。土耳其人民和任何管路内的任何图书,诗歌波斯毛拉维护,并像古兰经的经文来读取对方!同时,每年的庄严的仪式和舞蹈,在科尼亚Yaly的Vzkr举行,永远不会忘记。
这段时间以来,网关土耳其:伊朗和亚洲的西方文明之所以能:阿塔图尔克的许多国家的例子,提出了礼萨·巴列维在伊朗,是他的追随者之一。特别是在大恶揭幕。由于间谍西方的时候,销毁所有的西方价值观和更换是与宗教是扎根于人民的信念反对所有实例。
   
但是,随着人们在东方的信念,在艰苦的共产主义的打击并没有离开之后60年压迫,就像所有的共和国新枝访问:采取高度联合体,西,与伊斯兰教的所有攻击,节育伊斯兰教本身!虽然他们学乖了,伊希斯作为伊斯兰教的象征,但他们的支持:在历史范围的变化,对这个国家的历史的创造者工具。
土耳其和它的领导人,以保持自己的立场认为一切都应该是早期,一个愉快的权力。因此,库尔德人是这样的:支持巴尔扎尼的步兵师!伊希斯爱和保护他们的伊斯兰教,他们的回答到土耳其边境。但是,这些错误会被纠正一天,人们会知道,已经走错了路,他们会迅速恢复。
在土耳其,欧洲和美国极端主义运动捍卫伊希斯,很自然的事情,以补偿已进入伊斯兰教的损失!这意味着,他们接受伊斯兰教,暴力,他们有权反对:这一切的不公是穆斯林,穆斯林极端分子和暴力起义那里。灰尘进入,并且它变得清晰:暴力必须被证明是为期不远。

  • سید احمد حسینی ماهینی

در بزرگترین کشور علوی، چه می گذرد؟

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۳۵ ب.ظ | ۰ نظر

در بزرگترین کشور علوی، چه می گذرد؟

ترکیه به کجا می رود؟

ناکامی عربستان در جذب بیش از اندازه  گانگسترهای: بلاک واتر و لات ولوت محله نیویورکی ها برای: کشتار مسلمان، او را راهی کشور ترکیه کرد تا از انگیزه: پیوستن وی به اروپا، بیشترین استفاده را در کشتار همکیشان خودش ببرد. البته ارتش ترکیه مثلا لائیک است، ولی عملا برعلیه مسلمانان تجهیز شده است، و در حالیکه با اسرائیل و آمریکا واروپا دوست است، و با مسلمانان دشمن می باشد. از سوی دیگر اقتصاد ترکیه نیز به باز سازی نیاز داشت، که دلار های نفتی میتوانست به آن کمک کند، و اینهم یکی از عواملی است که: ترکیه را دوست داعش کرده است.

اردوغان در واقع به دو ساده باوری استراتژیک رسیده: که بسیار خطرناک است : اولا عربستان را دوست می داند، ثانیا فکر می کند هنوز آل سعود، همان ثروت سابق را دارد. زیرا قصد ترکیه از نزدیکی به آل سعود همین است که: از ثروت باد آورده آنان و: دلارهای کثیف نفتی برای: بازسازی اقتصاد خود بهره جسته، و خودرا آماده عضویت در اتحادیه اروپا کند. و لذا با اینکه می داند داعش تروریست است، بخاطر عربستان به آن ها کمک می کند.

   عامل دیگری که اردوغان را به اشتباه انداخته، وطن فروشی بارزانی است . مسعود بارزانی که در سر حکومت کردستان بزرگ ، شامل بخشی از ایران و عراق و ترکیه و سوریه را دارد، درواقع برای تحکیم موقعیت خود: بعنوان اقلیم کردستان ناچار، پ ک ک را قربانی اردوغان کرد و: با اینکه ترک ها را دشمن دیرینه کرد ها می دانست، برخلاف توصیه های اوجالان به دامن اردوغان پناه اورد.

ارتش ترکیه هم که دریک جنگ فرسایشی: بی سرانجام با کردها در داخل خاک خود بود، این وطن فروشی را به فال نیک گرفت. علاوه بر سرکوب کرد های ترکیه، به کمک کرد های عراق رفت. دعوت بارزانی از ارتش ترکیه، به همین دلیل است تا با تکیه بر قدرت ترکیه، اولا از حمله آن ها در امان باشد، و ثانیا در سیاست خارجی هم، خود را از دولت مرکزی عراق جدا کند، و عملا در تجزیه عراق قدم های اولیه را بردارد.

اتحاد بارزانی با داعش، از ابتدا مشخص بود ولی، به دلیل ترس از حمله داعش به کردستان، کمی عقب نشینی کرد. ولی با این استراتژی جدید در واقع، هم به استان های غربی عراق کمک کرده، تا از دولت مرکزی جدا شوند و: هم خود را از حملات مستقیم ارتش عراق وترکیه دور نگهداشته است.

بارزانی برخلاف تمام کردهای جهان، اصلا قائل به همزیستی مسالمت آمیز نیست، بلکه یک ایده فاشیستی و نژاد پرستانه دارد که: این موضوع دست اویز قدرت های بیگانه بوده و هست. ترکیه هم در این دام افتاده است. روش بارزانی آشتی از بیرون و: مبارزه از درون است. یعنی در ظاهر با دولت عراق و ترکیه یا ایران وسوریه هماهنگ است، ولی عملا پیشمرگه ها  کاملا مستقل عمل می کنند. و در هر کشوری جداگانه با آن ها مبارزه می کنند.

        اردوغان هم به خیال اینکه دست دوستی بارزانی، او را از یک درگیری مزمن نجات می دهد، به درگیری های جدید دچار شده است. ازیکسو نمی تواند ارتش خود را عقب ببرد، زیرا به بارزانی و عربستان و آمریکا و داعش قول داده است: و هزینه های کلانی هم دریافت کرده، و از سوی دیگر نه تنها درگیری های داخلی با کردها، تمام نشده بلکه بارزانی از این وسیله استفاده کرده: و مبارزه با دولت ترکیه را در دو جنبه نظامی سنتی، و پارلمانی به پیش می برد.

   از سوی دیگر کشور ترکیه، بزرگترین جمعیت علوی جهان را در خود جا داده، که این جمعیت اصلا هوادار در گیری های نظامی نیستند، و نه تنها با کردها نمی جنگند، بلکه حتی به نفع داعش نیز وارد معرکه نمی شوند. علوی ها در سوریه و مصر و حتی عربستان و یمن هم وجود دارند، ولی عملا و رسما ترکیه، بالاترین جمعیت را بخود اختصاص داده است. این مردم علوی مایل نیستند که: ارتش ترکیه وارد عراق یا سوریه شود چه رسد بخواهد جنگی در میان باشد.

لذا ارتش ترکیه و اردوغان، برای حفظ موقیعت نظامی خود در مرزهای عراق و سوریه، نباید روی ملت خود حساب کند. بلکه باید بر روی مزدورانی که عربستان معرفی می کند، تکیه نماید و این در درازمدت، مشت اردوغان را باز می کند که: با شعار ترکیه بزرگ و زنده کردن دوران عثمانی، ترکیه و ارتش آن را تحویل آل سعود و: مزدوران آسیایی و آمریکایی آن داده است.


The largest Ali, what is going on?

最大的阿里,到底是怎么回事?
哪里是土耳其走向何方?
沙特阿拉伯吸引超过匪徒失败:纽约杀害穆斯林黑水和大量的天鹅绒附近,土耳其已促使她加入了他在欧洲,在自己的教友杀害大多使用。土耳其军队,例如,是世俗的,但实际上装有对穆斯林,并为以色列和美国,欧洲和穆斯林的朋友是敌人。在另一方面,土耳其的经济也需要重建石油美元可以帮助它,这里是土耳其就像伊希斯的因素之一。
埃尔多安实际上是两个简单的战略的信念,是非常危险的。这就像沙特阿拉伯,但沙特二认为,是前者的财富。由于土耳其的意图靠近沙特是,他们的意外收获:肮脏的石油收入重建其经济中受益,他们在工会会员的欧洲。也因此知道,伊斯兰恐怖分子,沙特阿拉伯帮助。
   
手忙脚乱埃尔多安的另一个因素,巴尔扎尼是不爱国。巴尔扎尼,库尔德政府在逃,其中包括伊朗,伊拉克,土耳其和叙利亚,事实上,以巩固其地位的一部分:作为库尔德斯坦不可避免的是,库尔德工人党,埃尔多安的受害者,并与他就离开了老冤家要知道,尽管建议裙子埃尔多安奥贾兰的避难所。
土耳其军队,这是一场消耗战:其境内库尔德人是没有希望的,这是因为良好的叛徒。除了对土耳其的库尔德人的镇压行动,帮助伊拉克去。巴尔扎尼邀请了土耳其军队,靠土耳其的力量的原因,首先,这将是安全免受攻击,其次,在外交政策上,独立于伊拉克中央政府和事实上的分裂伊拉克的第一步删除。
与伊希斯巴尔扎尼结盟,那是因为害怕在库尔德极端分子的袭击从一开始就明确的,但是,小幅回落。但是,随着这一新战略,其实也是造成伊拉克西部省份,从中央分离,既远离直接攻击伊拉克和土耳其。
巴尔扎尼的库尔德人反对所有的世界,我相信和平共处,但法西斯主义和种族主义思想:它过去和现在的借口外国列强。土耳其是陷阱。巴尔扎尼出路和解,并从内部斗争。显然配合伊拉克政府和土耳其或伊朗和叙利亚,但实际上表现得相当独立自由斗士。而在每一个国家都在努力吧。
        
埃尔多安的手友谊巴尔扎尼的,相信他从长期冲突抢救,一个新的冲突发生。可以采取征求他的军队回来,因为巴尔扎尼,沙特阿拉伯和美国和ISIS已经承诺:并获得巨大的成本,而在另一方面,不仅与库尔德人内部冲突,但并非所有使用巴尔扎尼设备声望:和反对土耳其国家在传统的军事和议会未来的斗争。
   
另外土耳其,是世界上最大的Alevis到位的人口,人口不赞成军事冲突,不仅库尔德人不会打架,但不赞成伊希斯也进入了战斗。阿拉维派在叙利亚,埃及,甚至沙特阿拉伯和也门的存在,但实际上并正式,土耳其,比例最高的是占了。在阿拉维派的人不希望土耳其军队进入伊拉克和叙利亚,更不用说要在战争中。
土耳其军方与埃尔多安,以维持其在伊拉克和叙利亚边境军事地位,不要对他的人计算在内。但是,沙特推出了雇佣兵,这长期的支持,拳头打开埃尔多安说,土耳其有很大的标语和恢复奥斯曼时代,土耳其,沙特和交付军队:亚洲和美国雇佣军它被赋予。

  • سید احمد حسینی ماهینی

در تنها کشور شیعه جهان، چه می گذرد؟

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۲۰ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۴۹ ب.ظ | ۰ نظر


شاید ایران و عراق یا بحرین ، یمن و لبنان و کشمیر جزو 15کشور شیعه جهان باشند، ولی تنها کشوری که خالص شیعه است! و 99درصد آن دارای مذهب شیعه هستند، جمهوری آذربایجان می باشد. که به دلیل اینکه به زادگاه شاه اسماعیل صفوی معروف است، اکثر آن ها به احترام او شیعه هستند، و برایش تقدس خاصی قائل می باشند . البته در بین آن ها مسیحی یا سنی هم هستند، ولی درصد آن ها به نسبت ایران بسیار کمتر است. حتی لاچین که از آن جداشده و تحت: سلطه ارامنه است همگی شیعه هستند.

میتوان گفت شمال ایران مخصوصا: منطقه دیلمان و طبرستان که اولین حکومت های: شیعی را تجربه کردند، به این دلیل بوده است که پذیرای بازماندگان و نوادگان پیامبر بودند، و آن ها بعنوان یک محل امن راهی این دیار می شدند. آل بویه و دیلمیان از جمله حکومت های شیعی بودند که: به دوستی اهل بیت مشهور بودند. ولی ظهور شیخ صفی اردبیلی و بعدا شاه اسماعیل صفوی، و تاسیس صفویه در ایران یک نهضتی بود که فراتر: از منطقه دیلمان و طبرستان، یا گیلان و مازندران امروز را در بر می گرفت .

  محقق اردبیلی ، مقدس اردبیلی ، شیخ صفی اردبیلی یا دیگران نقش مهمی در ترویج فرهنگ شیعه، و گسترش آن به دیگر شهر های ایران داشتند. اما مهد حکومت آنان یعنی قفقاز یا جمهوری آذربایجان، با وسواس خاصی شیعه بودن را پیگیری کردند، بطوری که گفته می شود مذاهب و ادیان دیگر را به اطراف کوچ دادند، تا مرکزیت ایران را شیعه نشین نمایند.

متاسفانه با فساد برخی از شاهان صفوی، و بعدا قاجار این خطه از ایران جدا شد. و با اینکه قابل بازگشت بود، بعد از انقلاب اسلامی هم، تلاشی برای این امر صورت نگرفت. لذا حکومت کمونیستی و استالینیستی در دوران خود، پایه های دین را در این منطقه از بین برد، مساجد را تخریب و مومنان را به: سیبری تبعید و یا آنان را اعدام کرد، و ایران هیچ کاری انجام نداد.

   حتی بعد از فروپاشی شوروی سابق ، با وجود علاقه مشترکی که اهالی داشتند، تمایل شدیدی به اسلام وشیعه و پیوستن به ایران نشان دادند، ولی بی توجهی باعث شد تا حکومت جدید نیز مانند سلف خود، دین را از سیاست جدا کند و مومنان را، تهدید و آنان را نابود نماید. و زمین و خانه های آنان را مصادره، و به اسرائیلی ها واگذار نمایند. مساجد دوباره خالی شد و: سینه زنی و عزاداری ممنوع گردید. بجای آن فروش دختران و زنان، توزیع مشروبات الکلی و مواد و غذاهای حرام افزایش یافت.

در این مدت بعد از فروپاشی، فقط چندعزاداری نمایشی آن هم توسط سفارت ایران، در داخل واحد انجام شد ولی این عطش مردم را سیراب نمی کرد، تا اینکه آنان خود اقدام به برگزاری عزاداری کردند. ولی با شدت و قدرت دولت روبرو شده و چندین کشته دادند.

بی توجهی به چنین حرکاتی از سوی مسئولان، نباید ادامه پیدا کند و مردم شیعه قفقاز را در: سیطره یک مشت بی دین حامی داعش و اسرائیل، نباید تنها گذاشت. امروز بر هیچکس پوشیده نیست که نود درصد: زمین های حاصلخیز در دست اسرائیلی ها و: شرکت های وابسته به آن هست. و دولت جمهوری آذربایجان، ارتباط مستقیم با اسرائیل داشته و برای داعش نیز، نیرو و تجهیزات ارسال می کند .

در دریای مازندران نیز تصرفات فراوانی، ضد جمهوری اسلامی انجام داده و با اینکه، کل دریای محدوده آنان طبق توافقات با شوروی سابق، متعلق به ایران است، آن ها را ملک خود میداند، و اضافه برداشت های فراوانی از منابع مشترک: نفتی و گازی به کمک آمریکا دارد.

در زمینه سیاسی نیز شدیدا اسلام ستیز بوده، و مراودات زیادی با دشمنان جمهوری اسلامی دارد. و اطلاعات ذیقیمتی از منابع نظامی ایران را به دشمنان ارسال می دارد. حتی نقشه هایی تهیه کرده اند که ایران را، یکی از استانهای خود معرفی نموده است! بنده در چندین سفر خود به آنجا دیدیم که: تمام آثار فارسی را از کتابخانه ها و فرهنگ نامه ها، حذف کرده و حتی شاعران و دانشمندان ایرانی را بنام خود مصادره کرده اند.

آیا موقع آن نرسیده که به: این اهالی مظلوم شیعه کمک شود؟ وسیاسی کاری مردود شود؟


در تنها کشور شیعه جهان، چه می گذرد؟


在什叶派世界里,这是怎么回事?
也许伊朗和伊拉克,巴林,也门,黎巴嫩,克什米尔地区,15个什叶派国家之一,但唯一的国家,什叶派网!而99%是什叶派,阿塞拜疆。因为它是著名的萨法维国王伊斯梅尔的发源地,其中大多数是什叶派穆斯林在他的荣誉,他相信他们是神圣的。但是,其中有基督徒还是逊尼派,但比例比在伊朗要低得多。拉钦,甚至在亚美尼亚的统治分离都是什叶派。
可以说,特别是在伊朗北部:地区复杂的撬棍和什叶派政府经历,因为拥抱幸存者和先知的后代的方式,以及这个国家是一个安全的地方。 Buwayhid和Dylmyan包括什叶派政府的友谊是著名的囚犯。但谢赫萨菲市,后来沙阿伊斯梅尔沙法维在伊朗和建立超越运动的外观:撬棍和复杂的领域,或者是今天的吉兰和马赞达兰。
  
自我市圣城,谢赫萨菲市或他人在推动什叶派穆斯林的重要作用,并已蔓延到其它城市在伊朗。但他们的政府或高加索地区,阿塞拜疆,痴迷于什叶派的摇篮被跟踪,所以被认为是周围其他宗教被转移到伊朗什叶派的中心。
不幸的是,一些萨法维国王的腐败,卡加然后离开了伊朗领土。虽然它被退回,伊斯兰革命后,试图向它提出的。共产主义政权和斯大林时代,宗教在破坏该地区的基础,破坏清真寺和信徒:西伯利亚或执行他们,伊朗没有做任何事情。
   
即使是前苏联的解体,与人们不得不伊斯兰教什叶派和伊朗的强烈倾向被加入,而忽视导致了新政府有着共同的利益,像它的前身,宗教与政治和信徒分离,威胁并摧毁他们。并没收他们的土地和家园,而以色列将离开。该清真寺是空又说:她的乳房被禁止和哀悼。相反,女童和妇女,酒精饮料的分销禁止和材料和食品增加。
在崩溃后的时期,仅由单元内的伊朗使馆显示Chndzadary,但这并没有满足人们的渴望,直到他们自己都举行哀悼。但遭遇强烈地政府和一些被打死。
不注意这种行动当局,应保持和什叶派人口在高加索地区:少数亲伊斯兰的异教徒和以色列的主导地位,不应该被单独留在家中。今天,它不是什么秘密,百分之九十的:在以色列人手中肥沃的土地和附属很好的公司。和阿塞拜疆的政府,与以色列和伊希斯还派部队和设备的直接接触。
里海是还针对伊斯兰共和国,并与它巨大的财富,整个海域,根据与前苏联的协议,属于伊朗的,它知道你的财产,并透支很多共同的资源:石油和天然气帮助美国。
伊斯兰教是强烈反对的政治背景,并与这个伊斯兰共和国的敌人也很方便。而有价值的信息,敌人是伊朗的军事资源。即使提供,伊朗,它的省份之一,已推出的地图!我看见几个他访问的有:从图书馆和词典波斯的作品,删除,甚至诗人和科学家们已经抓住了他的名字。
这难道不是时候了被压迫的什叶派帮助的人?政治工作是拒绝?


  • سید احمد حسینی ماهینی