Acción contra la injusticia en los Estados Unidos

گروه اقدام علیه بی عدالتی در امریکا

تشکیل گردید و عضو می پذیرد. همه آمریکایی هایی که علاقمند به: آمریکایی ازاد و بدون برده داری هستند، میتوانند در این گروه عضو شوند. ارتباط ما در فضای مجازی خواهد بود، تا پلیس فدرال یا نیروهای امنیتی، نتوانند پی گیری کنند. هدف این گروه معرفی اهمیت: مقاومت مردم آمریکا است. زیرا برخلاف آنکه مقاومت در یمن یا لبنان خلاصه می شود، اینطور نیست. مردم فلسطین یا یمن به راحتی می توانند از مرز خارج شده، زندگی آسوده ای در کشورهای اطراف داشته باشند. اصولا در ایران از قدیم هم مخالفان را نمی کشتند، بلکه تبعید می کردند. شاه ایران هم وقتی حزب رستاخیز را تاسیس کرد، گفت: هرکس عضو این حزب نشود، گذرنامه به او می دهیم تا هرجا خواست برود! در ایران فعلی، همه مخالفان در خارج با آرامش زندگی می کنند. اما در امریکا و استرالیا و کانادا و اروپا اینطور نیست. مخالفان تا کشته نشوند، راحت نمی شوند! زیرا قانون جزیره زندانی، بر انها حاکم است. انگلیس جزیره ای است که دسترسی به خشکی ندارد، استرالیا و کاناداو آمریکا هم اینطورند. زندان بزرگی هستند که اقیانوس آنها را احاطه کرد. مانند جزیره آلکاتراز از همه طرف احاطه شده، کسی نمی تواند از ان فرار کند. فقط راه کشتی یا هواپیما هست، که آنهم تحت کنترل دقیق است. لذا یک مبارز و انقلابی آمریکایی، باید آخر خط را ببیند، و پا به خیابان بگذارد. او از جان گذشته واقعی است باید مانند ایرانیان، در جنگ با دشمن پاهای خود را ببندند! که فرار نکنن و بعد جنگ کنند. در امریکا برخلاف ایران و مقاومت منطقه، که همه در آرزوی داشتن اسلحه هستند، همه اسلحه دارند. بنابر این دست خالی نیستند. لذا میتوانند دست به کارهای بزرگی بزنند. ولی ترس از زندان بزرگ! مانع آنها است. در یک بررسی خیلی ساده شرایط فعلی آمریکا و اروپا، به شرایط قبل از انقلاب اسلامی ایران بر می گردد. آنها به کف خیابان آمده و جان خود را بر کف دست گرفته اند. لذا باید از ساده ترین کارها شروع کنند! اولین کار سرنگونی مجسمه های: نماد قرون وسطی و برده داری است. این کار باعث می شود تا ترامپ مجبور شود: بعنوان مدافع! برده داری وارد عمل شود. موضع گیری ها شفاف تر می شود. دومین کار بیرون کردن پلیس و نیروهای امنیتی از شهر است.  چون نیازی به آنها نیست. آنها آنتن! و خبر چین ترامپ هستند. مرحله سوم ثبت قانونی استقلال است. در اینجا باید دانست که به رقبای ترامپ نیازی نیست. به هیچکدام از انها نباید بها داد. زیرا بها دادن به رقبای ترامپ، یعنی قبول اصل وابستگی و امید داشتن به نتایج انتخابات. در حالیکه انتخابات آمریکا، به دلیل کارت الکترال  همان بردگی است. زیرا برده داران در حزب دموکرات و جمهوریخواه، گرد آمدند و با اندکی تفاوت، سعی دارند قدرت را بین خود پاسکاری کنند! مردم خرس وسط هستند برای خنده. لذا باید این زنجیره شکسته شود، تا مردم آزاد شوند. باید استقلال خود را جشن بگیرند.طبق قانون انتخابات، رئیس جمهور را با رای مستقیم خود انتخاب نمایند. آنها باید روابط خارجی و داخلی را باز تعریف کنند. هرجا نشانه ای از دولت مرکزی است، تغییر دهند. ساختمان و اموال و املاک را بین مردم تقسیم کنند! مثل فرش گلستان! چون وقتی مسلمانان غنیمت به دست می اوردند، برای اینکه مدعی جدیدی بنام شاه پیدا نشود، طلاها را ذوب می کردند،که یکدست شود بعد با تبر ان را بین افراد تقسیم می کردند، تا همه ثروت مند شوند. دارایی های غیر فیزیکی باید بومی شود. بسیاری از اسامی ایرانی و پارسی دری است، میتوانند درست بنویسند. آلکاتراز (پلیکان)  مانند همه کلمات دیگر ال اضافی دارد: که پارسی دری را به عربی تبدیل کرده. لذا همه باید عوض شود.

Matar a Trump Todos los problemas están resueltos

ترامپ را بکشید

همه مشکلات حل می شود. زیرا یک پیشگو برای سال 2019مرگ وی را پیشگویی کرده، اگر کسی به این اقدام دست بزند مشهور خواهد شد، اما اگر کسی اقدام نکند، ممکن است در یک حادثه کشته شود. و این برای ملت آمریکا خوب نیست، که جرات کشتن یک پشه را هم نداشته باشند، در حالیکه همه مسلح هستند. ترامپ بغیر از این، نماد یک گروه نژاد پرست است، که دوران آن گذشته. و اکنون زمان آن است که ملت آمریکا، به چیز دیگری غیر از نژاد پرستی افتخار کنند. همانطور که گفتند، که ترامپ از اکراین استفاده انتخاباتی کرده، جان بولتون هم گفته که او از چینی ها خواسته! از او حمایت کند.  روسیه هم او را در پیروز شدن کمک کرد. بنابر این ترامپ قدرت طلبی است، که برای رای آوردن به چین و روسیه واکراین وابسته است! نه به مردم خود. مردم آمریکا در هر دوره کمتر شرکت کردند، این به معنای جمع بزرگی از ساکت ها است، چون نمی توانند حرف خود را بزنند، مقاومت منفی می کنند. اگر بخواهند انتقادی از ترامپ بکنند! چینی ها را به آمریکا سرازیر می کند، یا از سربازان اکراینی استفاده، یا جاسوسی مردم را از طریق روسیه می کند. کشورهایی که همه طالب قدرت هستند، و به هیچ چیز جز حاکمیت نمی اندیشند! لذا کشتار امریکایی ها برایشان یک تمرین است. البته آمریکایی ها مزدور! را نمی کشند، زیرا ترامپ از انها خواسته: مردم عادی را بکشند. مردم عادی با اینکه هیچ اسلحه ای ندارند، ولی زبان گویایی دارند. مقاومت منفی زبان گویای مردم است. وقتی که شرایط سخت می شود. آمریکاییها به راحتی به خرید اسلحه روی می اورند. نشان می دهد که هیچکس به فکر مردم نیست. مردم خودشان به تنهایی باید: از خود دفاع کنند. بچه هایشان را که به مدرسه می فرستند، امید ندارند که برگردند. زیرا که هر ان ممکن است، کسی بیاید و رگبار به کودکان ببندد، بعد هم مثلا خود را بکشد! تا ماهیت او معلوم نشود. امروز مردم آمریکا و اروپا، از هر کس دیگری بی پناه تر هستند. حتی کرونا هم به همین شکل است. کرونا جنگ زرگری بین ترامپ و چین است. اسناد معتبری هست که شرکت مشترک: این دو کرونا را جهش داد و شیوع نمود، تا جلوی تظاهرات مردم را بگیرد. و به این بهانه آنها را خانه نشین کند. اما مردم نترسیدند زیرا گفتند: اگر قرار است به دست کرونا کشته شویم، بهتر است طریق مرگ را، خودمان آگاهانه انتخاب کنیم! واین بود که یکی پس از دیگری: ایالتها، پلیس و نیروهای امنیتی را بیرون کرده، خودمختاری اعلام نمودند. البته آنها باید سازمان ملل را هم دوره کنند، و او را مجبور به قبول خودمختاری نمایند. زیرا طبق قانون سازمان ملل، اگر سه چیز فراهم باشد یک کشور جدید ایجاد می شود: اول مردم دوم زمین سوم پرچم. مردم مینا پولیس، سیاتل تگزاس یا اتلانتا توانسته اند مردم و زمین را داشته باشند. آنها میتوانند یک پرچم نیز انتخاب کرده، سازمان ملل را اشغال کنند! تا رای به استقلال داده شود. استقلال هر ایالت یعنی اینکه به راحتی می توانند: از ایران یا دیگر کشورها کمک بخواهند، مستقیما وارد تجارت برمبنای احترام متقابل شوند. و کشتی های ایران هم آماده است، به همین شکل باید سازمانهای دیگر هم قبول کنند. اگر قبول نکردند به زور آنها را مجبور کرد. زیرا سازمان ملل هم مثل صهیونیست ها  و آل سعود، فقط زبان لوله تفنگ را می شناسند. و اگر خواهش یا التماس شود(مانند برجام پرست ها) اصلا گوش نمی دهند. آنها میتوانند، هربار،یکجا تجمع کنند، و یا کاخ سفید را به تصرف در اورند. تصرف کاخ سفید به مردم اجازه می دهد: تا زیان های ناشی از ایام کرونا، و تظاهرات را جبران کنند. باید در انجا غذای رایگان داده شود، و جایی برای استراحت عمومی شود.

Коли долар універсальний

وقتی دلار همه کاره است

 دولت و رئیس جمهور را برای چه می خواهیم؟  آمریکا در حال سقوط است ولی دلار او در ایران گرانتر می شود. یعنی اینکه دولت هیچکاره است. البته شاید کاری برای ان بتوان تصور کرد: جمع آوری دلار و ارسال آن برای حفظ ترامپ! البته بنام خرید کالاهای استراتژیک. آنهاییکه امام خمینی را دیده، ولی باور نکرده اند، هر روز یک خیانت جدید: برعلیه تاریخ جهان مرتکب می شوند. این خیانتها گرچه امروز قابل اثبات نیست، شاید هم قابل طرح در دادگاهها نباشد، ولی زیان آن بسیار بیشتر از اختلاس ها و دزدیها است. یکی از انها باور داشتن سازمان های بین المللی است. ساده اندیشانی که فکر می کنند: این سازمانها درست شده اند تا به مردم رسیدگی کنند، و شرایط زندگی انان را ساده تر کنند! در واقع ابلهانه می اندیشند، که این سازمان ها شب و روز! در فکر فداکاری برای مردم دنیا هستند. در حالیکه آنها ذاتا هزینه افزا بوده، داراییهای جاری مردم را به داراییهای منجمد تبدیل کرده! هزینه های منجمد را برای آنها هزینه جاری می کنند. مانند تصویب و اجرای قانون مرزها! ایجاد مرز مهمترین خیانتی است که انجام می دهند. یا تعریف گذرنامه! بدون اینکه مردم بدانند، کینه همدیگر را در دل بزرگ و بزرگتر می کنند. در اسلام سفارش شده که باید با همسایه مهربان بود. ولی آنها سعی می کنند مانند: قضیه افغانی ها، دو ملت را به جان هم بیاندازند. اکنون نیز مرز بندی در آمریکا، بلای جان خودشان شده است. مردم سیاتل مانع ورود پلیس و ارتش آمریکا شده اند. تا راحت تر زندگی کنند. ولی این خیالپردازان هنوز آمریکا را، همان ابر قدرت می دانند که بعد از جنگ جهانی دوم، 18هزار دانشمند را از المان، به زور به امریکا برد تا برایش: جنگ افزار های کشتار جمعی بسازند. یا هنوز فکر می کنند آژانس بین المللی اتمی! می خواهد که همه مردم دنیا بطور مساوی، از انرژی اتمی بهره مند شوند. لذا به گزارش های آنها که ذاتا غلط است، خیلی اهمیت می دهد. هنوز فکر می کنند که آمریکا قدرت اقتصادی است، اگر هم در حال مرگ است، باید از او اثر انگشت گرفت! اخیرا هم همه چیز را به تحریم آمریکا گره زده اند. فکر می کنند با تحریم آمریکا، همه خواهند مرد. هنوز قیام مردم سیاتل یا بروکلی و کلرادو را باور نکرده اند. هنوز بر قدرت جهنمی نژاد پرستان، لایه نرم حقوق بشر می کشند. ایران بزرگی را که همه دنیا را متاثر ساخته نمی بینند. حرف امام خمینی را که :آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، نمی شنوند. در حالیکه مردم آمریکا باور کرده اند که: عمر برده داری تمام شده، ولی اینها کاسه از اش داغتر می گویند: هیچ خبری نیست. رسانه های مزدور انگلیس و آل سعود، جمعیت میلیونی بروکلی یا نیویورک رانمی بینند، ولی یک عضو مافیای برده فروشی، بنام کودکان کار را مظلوم جلوه می دهند. اکنون مردم سیاتل با تمام قدرت، مقابل ارتش جرار و پلیس جنایتکار و نیروهای امنیتی قاتل ایستاده اند، و اعلام خود مختاری کرده اند! دومین ایالت یا کشور جدید التاسیس، پورتلند می باشد که این راه را ادامه می دهد. اما سازمان های بین المللی مخصوصا سازمان ملل، سکوت کرده اند. آنهاییکه بدون دلیل از تجزیه قومی در ایران حمایت می کردند، حالا آتش آن را در دامن خود می بینند. : آن که دائم هوس سوختن ما می کرد، کاش می آمد و از دور تماشا می کرد. ما به ملت آزاده آمریکا و اروپا تبریک می گوییم، از انها می خواهیم با اتکا به قدرت خداوندی، هرگز کوتاه نیایند، از پلیس جنایتکار آمریکا و اروپا نترسند. پیروزی بسیار نزدیک است. آنها نباید خیابانها را ترک کنند، تا روزی که جمهوری اسلامی را در کشور وایالت خود پیاده کنند. خداوند کسانی را که در راهش مبارزه می کنند یاری می رساند.

Template economics!

تفکر قالبی مشکل اصلی این روزهای جهان است. تفکری که از انقلاب صنعتی آغاز می شود: اینکه همه باید یک جور فکر کنند! راه حل ها هم باید یکنواخت باشد. اما مشکل اصلی باقی است. مثل موضوع برده داری. در قرن بیست و یکم، عصر فضا و انفجار اطلاعات هستیم! ولی تحولات آمریکا نشان می دهد: هنوز در زمان برده داری به سر می بریم! رئیس جمهور فرانسه،  با تمام اعتقادش از تروریسم پلیسی حاکم برفرانسه دفاع می کند، و از اینکه مجسمه: نماد های برده داری بر زمین بیافتد، تنش می لرزد! مردم آمریکا بعد ششصد سال یکه تازی، فقط امروز توانسته اند مجسمه جرج واشنگتن را سرنگون کنند. کسی که 607برده داشت، و به واسطه همین برده ها، در رای آوردن پیروز بود. هر روز ویدئو تازه تری از برخورد فاشیستی پلیس آمریکا، افشا می شود پلیسی که: افتخارش آزادی و می خواست دنیا را هم دمکراتیزه کند! شعارش لیبرالیستی و فریاد حقوق بشرش، گوش فلک را کر کرده بود. هنوز هم خیلی ها تعجب می کنند! مگر نژاد پرستی وجود دارد؟ مگر در آمریکا مردان اطو کشیده و کراوات قرمز! می توانند اینهمه خشن باشند، که ارتش را وادار به مقابله با مردم خود بکنند؟  ذلیل فکرانی در ایران هم، هنوز به دنبال التماس هستند. می خواهند از مرده امپریالیزم! اثر انگشت بگیرند تا وارث همه نکبت های ان باشند، تابلو بدهی آمریکا نشان می دهد: این گدای شیک پوش بیش از 28تریلیون دلار بدهکار است. اما افتخار تفکر قالبی همین است که: با این بدهی سنگین، باز هم اقای دنیا هست. در فارسی می گویند: پزعالی با جیب خالی. متاسفانه یقه سفید های ایرانی هم، دچار این تفکر قالبی هستند. هنوز ایران را کشورهای عقب مانده، جهان سومی و فقیر می دانند. در صحبت های خود از کشورهای پیشرفته می گویند! بدهی 28تریلیون دلاری آمریکا و 80تریلیون دلاری اروپا را، افسانه می دانند. می خواهند ما نیز به همان راه برویم. در حالیکه ثروت ایران، به تنهایی برابر تمام کشورهای آمریکایی و اروپایی است. هر شهرستان ایران، یک کشور اروپایی یا یک ایالت آمریکایی است. اروپا به نداشته هایش افتخار می کند، ولی اینها به ثروت های نفت و گاز و طلا و پتروشیمی ایران هم افتخار نمی کنند. نمی دانند سرتا پای ثروت امریکا و اروپا،  فقط غارت و دزدی از ایران بوده. غارت نفت ایران طی 110سال، همه در جیب آنها است. البته وزارت خارجه، فقط به کره جنوبی گیر داده. درحالیکه روزانه 6میلیون بشکه نفت ایران، در این 110 سال به قیمت پایه 100تریلیون دلار میشود، که برابر بدهی کل اروپا و آمریکا است. لذا همه متفکران اقتصادی و سیاسی نیاز دارند: که قالب ها را بشکنند!  حالا که بت های برده داری، یکی بعد از دیگری شکسته می شود، بت فکری خودشان را هم بشکنند. برخلاف تصور آنها، که از فقر مردم می گویند. مردم بسیار ثروتمند هستند: خداوند معادن زیادی بصورت رایگان، برای انها داده: زمین های کشاورزی جنگلها و مراتع فراوان است. ولی تنها مانع اینهمه ثروت، تفکر قالبی است. جنگلها را حفاظت می کنند! یعنی درخت ارزش بیشتری از انسان دارد. انسان از گرسنگی بمیرد، ولی فلامینگوها باید سالم به مقصد برسند. معادن را انحصاری می کنند تا هیچکس استفاده نکند. زمین ها و رودخانه ها را از دست مردم می گیرند. اگر این ستم نباشد، زمین با همین منابع قعلی می تواند: پذیرای چهار برابرجمعیت هم باشد، هنوز منابع دریایی دست نخورده است. اما تفکر قالبی می گوید: منابع محدود است و نیاز ما نامحدود.از زمان آدام اسمیت تغییر نکرده! هرچه آدام اسمیت در کتاب ثروت ملل نوشته، کینز هم همان را تایید کرده و بلکه بر ان افزوده!

Corona National Headquarters

ستاد ملی تماشای کرونا

برای بقای خود می جنگد! انها می گویند که کرونا رفتنی نیست، یعنی اینکه ما هم رفتنی نیستیم! اما مردم می دانند که هم کرونا رفتنی است و هم آنهاییکه کاسبان کرونا هستند. حسابهای بانکی آنها نشان می دهد که با شیوع کرونا چه مقدار صفر های آن افزایش یافته است. البته پزشکی از قدیم هم افراد نخاله زیاد داشته که از ان بعنوان بیوتروریسم نامبرده می شود. یعنی از علم پزشکی خود برای افزایش ثروت استفاده می کردند. و دراین راه فدا شدن میلیونها نفر هم برایشان مهم نبود! کسانی که باعث شیوع  ایدز و سارس و امثال آن شدند، اکنون در ثروت های باد آورده در تراست ها و کارتل های دارو سازی جهان غرق هستند. و برای حفظ این ثروت ها هست که انفلوانزا و هپاتیت و حصبه و حتی کرونا را ابزار خود می دانند. بیماریهای طبیعی رفتار طبیعی هم دارند و بلافاصله از بین می روند. ولی وقتی ویروس رفتار ناشناخته ای از خود بروز داد یعنی اینکه اتاق فکر بشری آن را هدایت می کند. در ابتدا گفتند که کرونا در اثر گرما از بین می رود! ولی حالا می گویند از بین نمی رود و همیشه با ما هست. زیرا از ایجاد ویروس جدید نا امید شده اند. رفتار ویروس تضعیف سیستم دفاعی بدن است ولی آن را با رفتار میکرب های جانبی تلفیق کردند تا این رفتار او تغییر کند. مثلا اگر ویتامین دی در بدن افزایش یابد کرونا بطور قطع از بین می رود. آزمایشهای انجام شده بر روی 10هزارنفر این موضوع را ثابت کرده. لذا توصیه سازمان بهداشت جهانی بر عکس آن است تا ویروس از بین نرود! زیرا ویتامین دی رایگان است و اگر شخص خود را در معرض تشعشات خورشیدی قراردهد ظرف یکساعت آن را دریافت می کند! معنی این حرف آن است که مردم باید در خیابان ها بمانند در تظاهرات شرکت کنند. در تجمعات مذهبی و تفریحی حضور داشته باشند حتی کنار دریا بروند. اما توصیه بهداشت جهانی این است که در خانه ها بمانید! که آفتاب بر شما نتابد! حتی کولر گازی هم روشن نکنید. دلیل عدم استفاده از کولر گازی این است که تهویه هوا بطور صحیح انجام نمی گیرد! اما همین کار را ماسک می کند ولی انها می گویند ماسک بزنید! زیرا با زدن طولانی مدت ماسک، تهویه بخوبی انجام نمی شود و کمبود اکسیژن باعث خفگی می گردد. در واقع هر نوع توصیه سازمان بهداشت جهانی مبتنی بر نیاز مافیای دارو در جهان است. فرانسه 8میلیون ماسک مازاد دارد باید فروخته شود! والا مافیا ورشکسته می شود.برای رعایت نظافت باید دستها تا آرنج شسته شود و صورت هم آب زده شود. ولی چون تداعی وضو می کند لذا فقط دستها را تا مچ تایید می کنند. اینهمه شرکت های دانش بنیان در عرض 4ماه تولیدات ضد کرونایی داشته اند. ولی سازمان بهداشت جهانی می گوید همه شایعه است و کسی نمی تواند کاری برعلیه کرونا بکند. آنها که نه تخضض آماری دارند و نه تخصص ویروس شناسی پیش بینی می کنند در آبانماه دوباره ویروس کرونا برمی گردد و باید همه خانه نشین شوند. اگر دقت کنید درست زمان ابعین حسینی است. پس هدف بهداشت جهانی از این پیش بینی های شتاب زده و بدون پشتوانه علمی فقط همین است که زائران به کربلا نروند! اکنون هم که ادعا می کنند آمار کرونا بالا رفته، برای جلو گیری از زیارت خانه خداست. زیرا نحوه اعلام آمار مبتلایان دقیقا معکوس است. فرض کنید هزار نفر را مبتلا تشخیص می دهند ولی از این هزار نفر 800نفرشان نیازی به بستری شدن  ندارند و مرخص می شوند. در واقع بایدابتلا را همان 200نفر اعلام نمایند. اما 800نفر را هم در ان اعلام می کنند تا ترس مردم بیشتر شود. بیماران را هم با دستگاههای ونتیلاتور آلوده به دور از نور خورشید نگهمیدارند تا مرگ و میر انها بیشتر شود.

واجب إیران فی الانتفاضة المناهضة للعنصریة

وظیفه ایران در قیام ضد نژاد پرستی

مردم آمریکا و اروپا(اتلانتیک شمالی) تنها نیستند، و در قیام برعلیه نژاد پرستی نباید تردید کنند. مظلومان دنیا تا سرنگونی: نظام دیکتاتوری لیبرال فاشیست آمریکا، در کنار آنها هستند. سازمان ملل نیز سعی دارد به این قیام بپیوندد. اما هر کس باید وظیفه خود را بشناسد. سازمان ملل باید فورا خود مختاری سیاتل را به رسمیت بشناسد، و حقوق اساسی و امنیت مردم آنجا را تامین کند. ایالت های دیگر هم باید هرچه سریعتر، نسبت به اعلام خودمختاری و ثبت: در سازمان مللل اقدام نمایند. برای این کار فقط کافی است پلیس را از شهر بیرون کنند، و دفاتر ان را مرکز خود مختاری خود معرفی نمایند. این کار باعث خواهد شد که: بتوانند ارتش و پلیس ملی داشته باشند، و اگر چنانچه ارتش آمریکا به آنها حمله کرد، اشغالگر محسوب می شود، و میتوانند از سپاه ایران کمک بخواهند. اروپاییها در این کار پیشقدم شوند! زیرا با براندازی مجسمه های طاغوتیان، نشان دادند که لیاقت آزادی و نفس کشیدن را دارند. آنها هم باید مراکز پلیس را تصرف نمایند. البته پلیس فرانسه اعلام همبستگی کرده، و دستبند ها را تحویل دولت داده است. ولی این کافی نیست. همه مردم اروپا، آفریقا و کل مستضعفان جهان بپا خیزند. هرنوع آثار تسلط شیطان بزرگ را تصرف کرده، تبدیل به محل خدمت به مردم و محرومین نمایند. همه کاخ ها باید مصادره، و به حسینیه تبدیل شوند تا: در حکومت جدید، مردم گرسنه و بی پول نباشند. امکانات پلیس و کاخ ها باید تبدیل به: آشپزخانه های بزرگ و تالار پذیرایی های باشکوه شود. و مردم در ان حمایت مالی و معنوی شوند. در ایران و خط مقاومت هم، وظیفه سنگین تر است. روحانیون باید در صف اول مبارزات باشند. هرکس می خواهد با دولت آمریکا مبارزه کند، الان وقت آن رسیده. سپاه پاسداران باید مواظب آتش سوزیهای تصنعی باشد، که مزدوران آمریکا برای انحراف افکار عمومی، آن را ادامه می دهند. ماهیت ضد امپریالیستی همه مدعیان امروز معلوم می شود: اگر ساکت باشند و یا احیانا نهضت را باور نکنند، معلوم می شود دروغ می گویند. سازمان های بین المللی، وظیفه دارند از مردم آمریکا حمایت کنند. الان هنگام ارسال کمک های بشر دوستانه است، تا مردم از قیام خود خسته نشوند. باید در بین مناطق خودمختار نهاد های مردمی ایجاد شود. حداقل نهادهای مئرد نیاز در این شرایط: نهاد بسیج و امداد است. به دستورات امام خمینی در انقلاب اسلامی ایران دقت نمایند. ابتدا ایشان شورای انقلاب را تشکیل داد. سپس دولت در سایه را معرفی کرد. دولت در سایه و شورای انقلاب از میان: افراد انقلابی و شرکت کننده در تظاهرات، اقدام به عضوگیری برای انضباط جدید شهری نمود تا: حفظ امنیت و مقابله با نیروهای سرکوبکر را بر قرار کنند. دولت مرکزی در این موقع اقدام به اعزام نیروهای ارتش می نماید. باید مانع ورود آنها به شهر ها شد. و یا ارتش آمریکا خود را تسلیم کند. یعنی سربازان فرار کنند و به شهرهای خود بروند. و بعد همه نیروهای فراری از ارتش مرکزی دورهم جمع شده و ارتش آزادیبخش ایالت خود را تشکیل دهند. کمیته امداد امام خمینی اولین نهاد بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است تا به خانواده های شهدا و جانبازان و انقلابیون زیان دیده رسیدگی کنند. و بعد نوبت جهاد سازندگی می رسد که به زمین های کشاورزی روی آورده تا غذای مردم را تامین کنند. روابط بین الملل هرگز نباید فراموش شود. عده ای منتقد دولت مرکزی باید مسئولیت تماس با با اتحادیه افریقا و اروپا باشند. تا با اخذ آرای لازم ایالت خود را به ثبت برسانند. و ایران در همه این زمینه ها آماده همکاری براساس روابط متقابل است. لذا باید که هر ایالتی اعلام خودمختاری نموده، صاحب ارتش ملی و پرچم جداگانه شوند.

Geen sokkeropgraderings nie

عدم ارتقا فوتبال

دلایل زیادی وجود دارد که از ارتقا رتبه فوتبال ایران جلوگیری می شود. البته دلایل ظاهرپسند و ساده آن نحوه بازی کردن، تعداد گل ها و غیره است، ولی دلیل اصلی آن قاضی ها و وکلای فدراسیون فوتبال هستند، که رئیس قوه قضائیه باید سری به آنها بزند. آنها با تنظیم قرارداد های الکی، باعث ضربه به فوتبال شده که یکی از انها،  کاهش درجه و یا جریمه کردن است. نمونه آن در همه قرارداد های خارجی مشخص و روشن است. به گزارش ماهین نیوز، شفر در یک مکالمه خصوصی با خبر نگار ما، گفت فقط 50هزار دلار دست او را می گیرد! از 550هزار دلار در خواستی، 250هزار دلار اول برای فیفا است، که حاضر شده این دعوا را مطرح کند250هزار دلار دوم هم؛ برای معاونت حقوقی فدراسیون فوتبال ایران است! که راه اعتراض را نشان داده اند. خبرنگار ما می افزاید با اینکه راننده او بودم، ولی او هیچ.قت به صراحت نمی گفت. وی چنان صحبت می کرد که: گویا امری طبیعی است که: از معاونت حقوقی به همه بازیکنان خارجی، گفته می شد که بیش از سی درصد دستمزد آنها، برای عقد قرارداد گرفته خواهد شد. سی درصد هم به فیفا داده می شد، تا بنام آنها شکایت شود برای ایزگم کردن، و جبران کسری بودجه آنهاهم بشود. بقیه نیز بعنوان هزینه های اقامت کسر می شد! فقط ده درصد قراردادها به بازیکن ها، یا مربی های خارجی می رسید. لذا برای ارتقا فوتبال باید قوه قضائیه ورود کند. آن هم نه یک ورود تشریفاتی و از سر سیری، بلکه دست و بال وکیل الخارجی ها را ببندند، که در مسند وکیل المله یا وکیل الدوله نشسته اند! ولی هم از توبره می خورند، و هم از آخور. سبیل سران فوتبال را هم کمی چرب می کنند، که اگر قرار شد کسی قربانی شود، سر آنها زیر تیغ گیوتین قرار گیرد. یکی از دلایل مهم عدم ارتقا فوتبال، همین سرگیجه گرفتن مدیران است، هرچه می گردند عامل اصلی فساد در فوتبال را پیدا نمی کنند! زیرا وقتی به دفتر حقوقی می رسند، آنها قیافه حق بجانب گرفته و می گویند: ما خودمان قانون را بهتر می دانیم! در حالیکه اگر کسی بهتر می داند، راحت تر می تواند قانون را دور بزند. محصول چنین گیج سازی غم باری، فقط کاهش درجه فوتبال ایران است. زیرا اگر پول بازیکن خارجی، و سهم 90درصدی دلالان حقوقدان! داده نشود فورا فوتبال را به قربان گاه برده، و رده فیفای آن را کاهش می دهند. یا از ارتقا آن جلو گیری می کنند.که سالها است ایران در همان رتبه مانده است. یا جلوی نقل و انتقالات را بگیرند. زیرا فوتبال ایران، استعداد رتبه اول را دارد. چون همه بازکنانی که به خارج رفته اند، این را ثابت کرده اند.ولی حقوقدانان آن با بستن قرارداد های آبکی، منافع شخصی را برمنافع ملی ترجیح می دهند. جالب است برای حل و فصل مجدد آن، بازهم به دامن این آقایان پناه برده می شود! البته در همه ارگانها، چنین افرادی وجود دارند که: از انها بعنوان شیفتگان غرب! نامبرده می شود. ولی باید آنها را مزدوران غرب نامید که وظیفه بزک کردن غرب دارند. البته بزک کردن غرب هم فقط به دلیل منافع شخصی است یعنی: تا آنجایی پیش می روند تا گند کاری خود را، بعنوان دستور فیفا یا بهداشت جهانی جا بزنند. مانند همین ها، دروغ های منتسب به سازمان بهداشت جهانی است، تا قیام مردم آمریکا را ملکوک کند، یا مانع پیاده روی اربعین شود. اگر دقت شود پیش نویس همه آنها، به دست ضد انقلاب ایران نوشته شده! مانند همین تحریم ها، که ظاهرا تبلیغ می کنند کار ترامپ است، ولی فراری های ایرانی آن را نوشته، و به دست ترامپ می دهند. بنابر این هرجا ایران اول نیست، بخاطر حضور عناصر خود فروخته در ان سازمان است. حتی در سازمان ملل! زیرا سازمان ملل هم ساخته آنهاست.

la chute des États-Unis a empêché le peuple de supprimer automatiquement Seattle et les États.

تله ای بنام وام گرفتن یا کارت اعتباری

خیانت بانکها تمامی ندارد، گرچه قوه قضائیه به آن ورود کرده، و هشدار داده تا تولید را نابود نکنند. ولی انها دست بردار نیستند، مانند مار بر سر گنج تولید نشسته اند! هرکس قدمی به تولید بر می دارد آن را نیش می زنند. یکی از جدیدترین خیانت های بانکها، صدور دروغین کارت اعتباری برای سهامداران عدالت است. آنها تله های زیادی گذاشته اند. اولین بار که خود را خریدار سهام جازدند، تا تمام سهام خود را از سهامداران، با پول بیت المال خریداری و از دست آنها خارج کنند. ثبت نام در بانک برای فروش سهام عدالت، دو نوع تله بود: اول اینکه سهامداران عدالت، به کارگزاری ها مراجعه نکنند تا به قیمت واقعی بفروشند! بلکه به یک دهم قیمت به بانکها بدهند. دوم اینکه کار بنگاه داری بانکها را که ممنوع است، به صورت دیگری ادامه دهند، تا صاحب تمام سهام عدالت بشوند. با اعتراض مردم این بنگاه داری را تبدیل به: دلال بازی کردند. یعنی گفتند ما خودمان نمی خریم! بلکه واسطه فروش آن می شویم. در این حالت هم کار بورس را انجام می دهند، که بدون مجوز است. هدف آنها از این کار تملک تمام سهام عدالت، و سهامدار شدن در تمام شرکتهای مربوطه است، تا به این وسیله در مدیریت شرکتها وارد شده، کارخانجات را تعطیل کنند. شرکتهای پتروشیمی و بانکها، همه دارای سهام عدالت هستند. با مقاومت رئیس جمهور و وزیر اقتصاد، ناچار از این کار غیر قانونی دست برداشتند! البته عملا این کار را می کنند، ولی این بار بدون تبلیغ! یعنی وقتی دولت خبردار می شود، که: همه شرکتهای مهم در اختیار بانکها است، آنها با پول مردم(سپرده ها) برای خودشان سهام خریده، با فرمول هایی که دارند، در مجمع عمومی صاحب رای شده، و مدیریت آنها را مصادره و کارخانجات را تعطیل می کنند. همانطور که رئیس قوه قضائیه گفت. البته برای سرپوش گذاشتن به این خیانت، اخیرا برنامه ای تحت عنوان کارت اعتباری مطرح ساخته اند. بانکها که عملا ورشکسته اند، و هیچ تسهیلاتی را پرداخت نمی کنند! حاضر شدند 60درصد سهام عدالت، به دارند گان آن وام اعطا کنند. اولا قیمت سهام را به یکصدم حساب می کنند. مثلا با اینکه 500هزار شده 92میلیون، ولی انها زیر 500هزار قیمت گذاری می کنند. و درواقع با پرداخت 300هزار، شخص را بدهکار کرده، بقیه را هم بعنوان جریمه و بهره مصادره می کنند. همه این طرح های برای این است که:این پولها را دلار بخرند و به صندوق بین المللی پول دهند. حتی بازار سکه را راه اندازی می کنند تا سکه را با قیمت بالاتر از دست مردم خارج کنند: که بودجه ضدانقلاب ایران توسط آمریکا شود. یا اینکه اختلاس شده، مستقیما به ضدانقلاب خارج از کشور پرداخت شود. اما اخیر با فریب دادن رئیس جمهور، توانسته اند تحت نام کالاهای اساسی این کار را بکنند! اینهمه گرانی دلار برای این است که: همه دلار ها را به بهانه خرید کالاهای اساسی، از بازار جمع می کنند. لذا عرضه دلار کم شده، قیمت آن بالا می رود. در حالیکه اصلا نیازی به کالاهای اساسی نیست! زیرا 4میلیون تن در اسکله ها است، 4میلیون تن ترخیص شده در انبار ها است، 4میلیون تن هم روی کشتی ها است که دموراژ می دهند. 4میلیون تن هم در حال خرید است. این پولهایی که 45میلیارد دلار است، و جمع می کنند، می خواهند راهی پیدا کنند تا خارج کنند! به قول خودشان ال سی باز می کنند، خواهیم دید که بجای کالاهای اساسی، کالاهای لوکس و دست دوم وارد کرده، یا گندم و برنج وارد می کنند تا کشاورزان را بدبخت کنند. لذا قوه قضائیه باید ورود کند، یا رئیس جمهور دستور توقف آن را برای مدتی بدهد.  زیرا با این دلار ها مانع سقوط آمریکا شده، مردم خود مختار سیاتل و ایالات را سرکوب می کنند.

القتلى الذین یقتلون اعداء اهل البیت!

مرده هایی که دشمنان اهل بیت را می کشند!

براساس برخی پیش بینی های معصومین علیهم السلام، باران زیادی بعد از چند سال خشکی فرو می ریزد که مرده ها را زنده می کند، این مرده ها هرچه ظالم در دنیا است، یکی پس از دیگری سرنگون می کنند! امام علی ع می فرمود: العجب کل العجب بین جمادی و رجب. مثل سال گذشته ای، از بیستم جمادی، باران زیادی می اید سد ها پر می شود، سیلاب ها سرازیر می گردد! و کرونا مردم را بیدار می کند، آنها زنده می شوند، و دشمنان خدا را از بین می برند. اولین دشمنان خدا کسانی هستند، که به هر بهانه ای خانه خدا را تعطیل می کنند. مردم را از مسجد رفتن منع می کنند. قبور مطهره را تخریب کرده  و: مانع زیارت مردمی می شوند. مهمترین نماد دشمنان اهل بیت وهابی ها هستند، که در شکل آل سعود یک قرن است: تخریب مادی و معنوی قبور ائمه را شروع کرده اند. هنوز کسی نتوانسته به آنها حرفی بزند! البته اخیرا پارلمان محلی پاکستان، بازسازی بقیع را تصویب کرده است. در هندوستان بطور نمادی معماری جدید قبور ائمه بقیع طراحی شده، برخی از عراقی ها نیز در مرز عربستان، روز 8شول را یاد آوری کرده، و در امریکا در تظاهرات بزرگی، خواستار رفع حصر از ائمه بقیع شده اند. اما حالا وقت آن است که: از آل سعود کشته شود و: بازسازی بقیع آغاز شود. آن وقت احترام ائمه حفظ خواهد شد. مزدوران سعودی در همه سرزمین های اسلامی، به تخریب مشغول هستند. تعدادی از انها مانند داعش،عملا بمب گذاری می کنند یا: با توپ و تانک به گنبد و بارگاه: ائمه و یاران آنها در سوریه و عراق حمله می کنند. اما اغلب بصورت مرموزی، به دست خود شیعیان این کار را انجام می دهند. هزار نقطه تاریخی در مکه و مدینه، به بهانه اتوبان سازی و هتل و گردشگری! تخریب شده اند که هیچ اثری از انها نیست. در ایران هم به مردم آموزش می دهند: به بهانه یافتن گنج، همه امامزاده ها را تخریب کنند. با اینکه یازده هزار امامزاده در ایران شناسنامه دار هستند، ولی همه آنها مورد هجوم سوداگران به بهانه یافتن گنج هستند. برخی ساده اندیشان هم اصلا منکر وجود امامزاده شده، بین مردم آنها را مسخره می کنند. اخیرا در ایران روش دیگری هم پیش گرفته اند، و آن سوء استفاده از بیماری کرونا است. در حالیکه کرونا از علائم ظهور است، و مردم را زنده می کند. آنها تبلیغ می کنند که مردم را می کشد. طب سکولار برای مقابله با کرونا در ایران، ابتدا تبلیغ کرد که از قم شروع شده! در حالیکه کرونا ویروس مخلوق خدا است، و همیشه بوده! بعد زیارتگاهها را تعطیل کرده، و نماز جمعه ها را منحل نمودند. در حالیکه در امریکا و اروپا مردم زنده شدند! و این بخاطر کرونا بود. مردم اروپا و امریکا همانطور که شعار می دهند: قبلا نمی توانستند نفس بکشند! والان در خیابانها، بصورت میلیونی می آیند و کرونا را شکست می دهند، چون نفس می کشند. احتیاجی به دستگاه ونتیلاتور هم ندارند، چرا که باعث مرگ و میر کرونایی ها، همین دستگاه است. آنها تا دیروز کریستف کلمب را می پرستیدند! اما امروز او و همه برده داران تاریخ را، از بین برده و بر شهرداریها و کاخ های ستمگران مسلط شده اند. این معنی زنده شدن مرده ها است. رستاخیزی که الان شروع شده، اگر مردم قدر ان را بدانند، همه ستمگران را نابود خواهد کرد. سازمان صهیونیستی،بهداشت جهانی، گفته های شان دروغ است. سازمان بهداشت جهانی با پترودالر های آل سعود، می خواهد هر چه نماد شیعه را از بین ببرد. در حالیکه کرونا آمده تا مردم دائم الوضو باشند، حجاب را رعایت، و مواظب نظافت خود باشند. مردم آمریکا و اروپا بدانند: اگر برای رضای خدا کار کنند، و دشمنان اهلبیت را از بین ببرند، خدا هم آنها را پیروز می کند.

Islamská republika v severnom Atlantiku

جمهوری اسلامی آتلانتیک شمالی

تحلیل واقعیت ها بدون نگاه به اینده، همان نظریه نیهلیسم یا پوچ گرایی است! چرا که مردم نمی دانند چه می خواهند و: چرا باید در خیابان ها حاضر شوند. لذا باید تئوری پرداز ها فوری دست به کار شده، آینده ای برای تمامی حرکتهای مردمی از: اروپا و آمریکا حدس بزنند و آن را باور پذیر کنند. اصل اساسی در این نظریه پردازی این است که: نهضت وسیع مردمی در آتلانتیک شمالی، آینده ای غیر از لیبرالیزم فعلی دارد. یعنی بازگشت به لیبرالیزم امکان پذیر نیست. نه تنها لیبرالیزم بلکه فاشیسم یا کمونیزم، و هر ایسم غربی دیگر امکان بازگشت ندارند. حرکت مردمی رو به جلو است، و به پیشینه خود برنمی گردد. آنها نمی خواهند دوباره چرخ را اختراع کنند. حتی مردم عاصی از تمدن غربی، راضی نیستند به عصر انفجار اطلاعات برگردند. زیرا که عصر انفجار اطلاعات، عصر انفجار دروغ بود. عصر بزک کردن چهره های خون آشام، و زانو های نفس گیر. عصری بود که جای قربانی و قاتل را عوض کرده، جانی بالفطره ریاست سازمان حقوق بشر را داشت. حقوق بشری که آنها در عصر انفجار اطلاعات، به هوا می کردند بالنی بود پر از ریا و نفاق، آنهم نه ریاکاری شخصی و بی آزار، بلکه کسانی که بیش از یک چهارم مردم خود را زندانی کرده بودند. خیابان های انها پر از دوربینهای مخفی بود، نفس ها را درسینه ها حبس کرده بودند. مردم ستم دیده هم به خاطر همین تبلیغات، همیشه در التماس بودند. جرج فلوید زیر زانوی پلیس خشن مظلومانه می گفت: نمی توانم نفس بکشم. فکر می کرد با شنیدن این التماس، پلیس او را رها کرده و از خانواده اش عذر خواهی می کند. اما اینطور نبود. اقوام غربی اگر نه همه، بلکه اکثریت آنها جنایت کارانی بودند، که باید به این سرزمین های بی آب و علف تبعید می شدند! اجداد اولیه استرالیایی ها، زلاندنو و آمریکای شمالی و کانادا، همه از کسانی بودند که حکم تبعید داشتند. حتی نظامیان آمریکایی که به ویتنام، یا دیگر کشورها اعزام می شدند، اغلب از جانیان بالفطره بودند. آنها تاوقتی لگام گسیخته بودند، باکی نداشتند که در ویتنام انواع شکنجه ها را با افتخار نشان دهند. اما وقتی در ایران شکست خورده، هیمنه شان بر باد رفت، شو های جدید آغاز شد. این بار دستهای خود را شسته و در آنطرف میز نشستند! خواهان عدالت و برابری و حقوق بشر شدند. عصر تکنولوژی و اطلاعات به آنها کمک کرد: تا چهره ای انسان دوست از خود بسازند. مردم را چون عروسکهای کوکی، وادار کند که دائم بگویند ما خوشبختیم! اما یک کرونا آمد! اگر همه ویروس را یکجا جمع کنند، 5گرم بیشتر نمی شود. ولی پرده از چهره عصر ارتباطات برداشت. همه دروغ های انها آشکار شد. گیج شدند. ابتدا گفتند کرونا در بهار و تابستان از بین می رود. حالا به غلط کردن افتادند: که کرونا رفتنی نیست! بله کرونا تا عصر انفجار اطلاعات، انقلابهای چهارم و پنج را به گور نسپارد، از بین رفتنی نیست. کرونا عصر اطلاعات را به عصر اراده ها تبدیل کرد. مردم  در جستجوی اراده برخاستند. نماد دوران صنعتی و برده داری را، به زیر کشیدند به هر فروشگاهی حمله کردند. شهرداری ها را اشغال کردند، کاخ ها را به حسینیه تبدیل نمودند. با این حرکت محتوای انقلاب، و آینده آن را ترسیم کردند. باید همه کاخها اشغال شوند. و تبدیل به حسینیه شده، مرکز کمک به فقرا و محرومین گردند. و این چیزی نیست جز آنکه سردار سلیمانی خواسته بود. خواست همه مردم اروپا و آمریکا، یک چیز است: عبور از لیبرالیزم به سوی حکومت جمهوری اسلامی. آنها می دانند اگر 99درصد هم باشند، ولی خدا را نداشته باشند، پیروز نخواهند شد. زیرا پلیس وحشی تر از ان است که فکر می کنند. سالها خورده اند تا امروز پس بدهند.