از غزنه تا غزه

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

از غزنه تا غزه

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

۸۷ مطلب با موضوع «اقتصادمقاومتی» ثبت شده است

ریشه کنی فقر در جهان با فرمول امام علی ع

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۲۳ فروردين ۱۴۰۳، ۰۱:۱۱ ق.ظ | ۰ نظر

حضرت علی ع در دوران حکومت خود، اعلام فرمود که هیچ فقیری در سرتاسر آن امپراتوری وسیع، از چین تا مصر و از ارمنستان تا یمن، وجود ندارد. در حالیکه در حکومت فعلی ما، نوانخانه اعلام کرده که فقرا، نه تنها کاهش نیافته بلکه: هر روز افزایش می یابند. باید دید که علی چه کرد؟ اولا دید علی ع جهانشمول بود، نه ملی گرایی. لذا با این دید ۸میلیارد نفر در جهان، همه عائله خداوند هستند (الناس عیال الله) و فقیر بودن آنها، یعنی گرسنگی، تشنگی، بی مسکنی و بیکاری است. و خداوند انسان را خلیفه خود قرار داده که :این مشکلات را حل کنند. زیرا این مشکلات دست ساز بوده، و از سوی آدم ها برای دیگران رقم می خورد. در حالیکه خداوند میفرماید: روزی شما را قبل تولدتان، در شیرمادر قرار دادیم. و یا می فرماید فرزندانتان را از ترس فقر، نکشید یا سقط نکنید. ما هم شما را، روزی می دهیم هم آنها (نحن نرزقکم و ایاهم)طبیعتا امام زمان ( ونایب او)هم برای یک محله،یا قوم تعیین نشده بلکه ماموریتی جهانی دارد. بطوریکه اگر خلخالی از پای زن یهودی، در دور ترین نقطه جهان هم، دزدی شود حضرت علی می فرماید: اگر مسئولی از شنیدن آن دق کند و بمیرد، او را سرزنش نمی کنم. در مرحله دوم برای کارکنان دولت و غیر دولتی، مستمری تعیین کرده بود. بطوری که حتی برادرش زیاده خواهی کرد، او را با آهن گداخته نصیحت نمود.الان کارکنان دولت و یا بخش عمومی و شرکتهای دولتی و بخش خصوصی، حقوق های نجومی می گیرند. ولی هیچکس در دنیا، یارانه نمی گیرد. و اگر هم در آمریکا داده میشود، در حد کمتر از حداقل هاست. لذا اختلاف طلقاتی شدیدی بوجود آمده: که امکان گریز از ان نیست . و باعث تورم و گرانی می شود. زیرا دولتی ها مانند بریتانیا، همه ارزاق را به بهای گرانتری می خرند، چیزی برای ضعفا باقی نمی ماند. مثلا کل یارانه سرانه هر فرد، به یک کیلو گوشت هم نمی رسد. سومین حرکت و برنامه امام علی تقسیم بیت المال بود. در حالیکه حالا بیت المال پس انداز می شود! یعنی فقر مردم برای پرکردن خزانه، ایجاد می شود. فرض کنید که همه حکومت های جهان، بانک مرکزی و خزانه داری خود را تعطیل، و همه را بین مردم تقسیم نمایند، آیا فقیری باقی می ماند؟ طبق آیه قران این کار کنز مال محسوب شده، عذاب شدیدی در انتظار مسئولین خزانه ها هست.عذاب شدید می تواند همان انقلابات کارگری و پابرهنه باشد، میتواند گرانی و تورم و نارضایتی عمومی باشد. و همه اینها به کنار، عذاب الهی برای بی ثمر کردن: روزی رسانی خداست که: وعده آتش جهنم داده شده. و هرکس بیت المال یا انفال را ملک شخصی یا دولتی نماید، و آن را بین مردم تقسیم نکند مشمول این عذاب شده، و حکم امامت از انها برداشته می شود. حتی در تقسیم بیت المال، نباید ملی گرا بود! یکی از شرایط امام معصوم این است که: همه زبانهای دنیا حتی حیواات را بداند. و این نشان می دهد انفال یا اموال عمومی، برای همه هست حتی کسانی که ما زبان آنها را نمی دانیم. همانطور که قرار نیست چاه نفت را به فرد بدهند، بلکه باید در امد آن بین مردم همه مناطق تقسیم شود. حضور معادن و منابع و نعمت های الهی در: برخی از مناطق دلیل خصوصی شدن آنها نیست. همه دنیا باید در اختیار امام زمان یا نایب برحقش باشد. و اوهم آن را تقسیم کند. اگر تقسیم نکند منع حق کرده است. آیا در جاییکه مردم :از زمین و جنگل و کوه و دشت و معدن، سهم مساوی داشته باشند کسی فقیر خواهد ماند؟ البته آنهاییکه از سیستم خارج هستند. یا امکان پرداخت به انها نیست: مانند کودکان یا معلولان به سرپرست آنها داده می شود. و اگر سرپرستی هم نداشتند، خود حاکم باید سرپرستی انها :و رسیدگی را بعهده بگیرد. چنانچه حضرت علی به تنهایی و: در خارج از وقت اداری(شبانه) برای جاماندگان و فقرا، نان و غذا می برد. و شبها از شدت اینکه نتوانسته: به همه سر بزند و شاید کسی جامانده باشد، سر در چاه فرو می برد. و از خدا طلب مغفرت می کرد. چنانچه در رسیدگی به یک خانواده شهیدکه، غفلت کرده بود، صورت خود را مقابل آتش گرفت.

  • سید احمد حسینی ماهینی

راهپیمایی سه ماهه

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۳ اسفند ۱۴۰۲، ۰۷:۲۶ ب.ظ | ۰ نظر

مردم ایران در طول سال، کار می کنند، پس انداز کرده، و خرج نمی‌کنند: تا در پایان سال، در راهپیمایی سه ماهه: بسوی بازار شرکت کنند. این راهپیمایی از اول بهمن ماه اغاز، و در پایان فروردین ماه هرسال، پایان می پذیرد. و یکی از بزرگترین راهپیمایی های جهان است، که هزاران سال قدمت دارد. ولی تا کنون کسی اقدام به ثبت ان نکرده، زیرا کاملا مردمی، سنتی و بین المللی هست. یعنی از سراسر جهان، این حرکت اغاز میشود: مسیحیان گروه اول هستند که: از شب ژانویه، با درختان کاج و بابا نوئل، سفرهای فضایی را هم آغاز می کنند: گوزن ها در فضای برفی! هدایای بابانوئل را حمل می کنند. تا در روز موعود، همه چیز آماده باشد. بچه شاد و خندان منتظر ورود آن، از پنجره های خانه خود هستند. بازار ها بدون نیاز به بازاریابی پلاستیکی! مملو از خریدار می شود.  همه برای خود همه چیز را نو می کنند. حتی اگر کسی پول نداشت برای او هم می خرند. به این وسیله زمستان سرد و سیاه، با خنده و شادی پوشیده می شود. بعد چینی ها هستند: که نوروز را زودتر، جشن می گیرند زیرا چینی ها نژاد عجول هستند. کودکان آنها هم زود بدنیا می ایند و: زود هم بزرگ می شوند. در همه انها، ایرانی ها همراه انها هستند، و با شادی انها شادی می کنند. سپس نوبت فلات قاره، و حوزه تمدنی ایران می رسد. که نشانه شادی و ثروتمندی مردم، و تشکر انها از خداست. ولی دشمن مردم، اینها را نمی‌بیند! مردم را فقیر و غمناک تصور میکند. در هر حال، این راهپیمایی ها، از صبح زود، تا پاسی از شب ادامه دارد! هیچکس احساس خستگی نمی‌کند، شادمانی ها موقعیتی تکمیل میشود که: برای نماز و نیایش، به یکی از مساجد قدیمی میروند، و تشکر خدا را بجای میاورند. در هنگام نیاز هم، به امامزادگان سر میزنند، تا یاد اور شکوه و عظمت: چهارده قرن امامت، و حکمرانی علویان، و نوه های یزدگرد سوم باشند. موقعیکه گرسنه میشوند، رستورانهای ارزان قیمت، اماده پذیرایی انها است، حتی شهرداری اجازه داده: غرفه غذا در پیاده راهها باشد، و مردم در همانجا :میزنهار خود را انتخاب کنند! و به شکرانه سیر شدن خود، گربه ها، کلاغها و سگها را هم غذا بدهند. منظره زیبایی است که: مردم خودشان، بهتر از رسانه ها آن را درک می کنند. و رسانه ها از بغض شان، فقط از گرانی و نا امیدی می گویند. در حالیکه مردم حتی اگر نیاز به خرید هم نداشته باشند، در شوق و شور این راهپیمایی، سر از پا نمی شناسند. همچنان وفادار، در پیاده راه های منتهی به بازار، قدم می زنند. چهره های همه آنها شاد، و رضایت و شکر گزاری، در برق چشمانشان پیدا است. از این جا میتوان فهمید که دنیا، با دو نوع اقتصاد کاملا متضاد روبرو هست: اقتصاد فروپاشیده و نوکیسه غربی! و اقتصاد ریشه دار و 15هزار ساله شرقی. در اقتصاد نوکیسه ها هیچ چیز سرجایش نیست. همه چیز در حال فروپاشی است: مردم گرسنه اند، کارگران دائم به فکر اعتصاب، و سرمایه داران دائم به فکر اخراج هستند. بازار یابی مفهوم خود را از دست داده. و هرچه بازار یاب ها زحمت می کشند، با یک امضا ترامپ همه به: آتش تحریم می سوزند. اما اقتصاد  مقاومتی یا اقتصاد ریشه دار، همه چیز را بجای خود گذاشته ! مردم می دانند چگونه کار کنند، و چگونه هزینه نمایند. لذا از نظر اقتصاد دانها، مردم بیکار و بی پول هستند! در حالیکه آنها 9ماه کار می کنند، و خرج نمی کنند. و سه ماه (ترن اورد مالی) برابر با همان 12سال است. و آنها این را نمی فهمند. یا عمدا آن را نادیده گرفته، و یا آن را یک شوک اقتصادی و: موجی می دانند که از بین می رود. بله! موج آن همه بازار را تخلیه می کند. تا دوباره تولید کنندگان فرصت تولید داشته باشند. و زندگی چرخه دائمی خود را حفظ کند. لذا شما می بینید بازار ها ،سالها هستند و معماری انها بصورت سنتی هست. ولی حکومتها روز به روز ساقط می شوند.  گاهی حتی کشتار وسیع، انقلاب و کودتا اتفاق می افتد. لذا می توان گفت: عکس العمل رسانه ها، بغض فروخفته  اقتصاد دانان است

  • سید احمد حسینی ماهینی

فرق درآمد و غنیمت

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۱۷ بهمن ۱۴۰۲، ۱۲:۵۱ ق.ظ | ۰ نظر

بودجه ایران شامل دو نوع درآمد هست: در امد حلال و حرام!  دولت باید درآمد نفت را به مردم بدهد: امام صادق علیه السلام فرمود: سهم خداوند از انفال، زیر نظر رسول خدا صلى الله علیه وآله مصرف میشود. یعنی مصرف می شود! نه پس انداز. در روایات و کتب فقهى، منابع طبیعى و ثروت‏هاى عمومى، غنائم جنگى، اموال بیصاحب مثل زمینى که صاحبش آن را رها کرده و اموال مردگان بیوارث، جنگل‏ها، درّه‏ ها، نیزارها، زمین‏هاى موات، معادن و... همه از انفال محسوب شده ‏اند.  بعد از تقسیم، اگر درآمد شخص از :هزینه های شخصی اضافه آمد، از آنها مالیات بگیرد. لذا اخذ مالیات بدون پرداخت درآمد نفت(یا انفال) ممنوع است. و تفاوت ماهوی مالیات با زکات و خمس همین است: که بودجه ولی فقیه از خمس، و بودجه دولت از مالیات و  بودجه جاری هم، از محل زکات جبران شود. لذا در این خصوص حوزه ها و مراکز اندیشه ورزی، باید مطالعه کنند، نه اینکه بگویند: ببینیم آمریکا چه کرده! ما که مقلد آمریکا نیستیم! مقلد آیات عظام هستیم، و با کمال احترام نکته ای را گوشزد باید کرد:  جلوی تبدیل اندیشه ورزی به: ترجمه ورزی را بگیرید. زیرا کارشناسان و داوران انتخاب شده، کاملا ترجمه ای هستند. یکی از این داوران به صراحت می گفت: ایران کشوری توسعه نیافته است، و باید اصول توسعه یافتگی را از: کشورهای پیشرفته! بیاموزد و آن را باور کند. این درست همان حرفی است که: مرحوم تقی زاده در صد سال پیش گفت. یعنی نهضت ترجمه. و از آن بدتر یعنی: ممنوعیت اندیشه ورزی داخلی، و ترویج مصرف اندیشه های غربی. متاسفانه کلیه موارد حرام در مکاسب را، همین ها، به بهانه اجرایی شدن در کشورهای پیشرفته، حلال می دانند.  فاجعه  آن است که اصلا: حلال و حرام سرشان نمی شود.  لذا بهره بانکی، درآمد نفتی، بجای برکت داشتن برای دولت ها، باعث سقوط آنها می شود.بنا بر این یک بار برای همیشه، دولت باید بپذیرد در مسائل جاری و اقتصادی کشور: حلال و حرام سرش می شود یا خیر! آیا می خواهد با سیستم ربوی صهیونیستی، بودجه را ببندد یا روش اسلامی؟ این نقطه همان پل صراط است، که می گویند از مو باریک تر است، و از شمشیر برنده تر: آیا می خواهد مانند آمریکای سابق! با زور از مردم مالیات بگیرد؟ که نهایت آن بدهی 30تریلیارد دلاری است؟ یا اینکه اول آنها را مستغنی کند، تا آنها به میل خود خمس و  زکات و مالیات بدهند؟ زیرا دستور خدا هم به پیغمبر: اخذ مالیات از اغنیا(خذ من اموالهم صدقه)هست. لذا برای حلال شدن و با برکت شدن بودجه، بدون استناد به عمل کشورهای پیشرفته!عناصر زیر تغییر یابد: تمامی انفال در اختیار مصرف شود، نه پس انداز. مراتع، جنگل ها، کوهها و دشت ها همه باید به: نسبت مساوی بین مردم تقسیم شود. و چون، اسلام جهان شمول است، و همه انسان های کره زمین، از یک پدر و مادر هستند. لذا برنامه و بودجه ای تنظیم شود که: مردم جهان بطور مساوی از نعمات خداوندی استفاده کنند. سیستم خود اظهاری در خمس باید ساماندهی شود، تا همه مردم دنیا خمس خود را بپردازند. کسی نگوید دسترسی نداشته ام، یا نمی دانم چیست! هرکس به سن تکلیف می رسد، در هر کجای دنیا هست باید رعایت کند. کسانی هم که نماز می گذارند، باید زکات هم بدهند. صدقه و مالیات، سهم فقیران در جیب ثروتمندان هستند. باید از انها گرفته شود.( وفی اموالهم حق معلوم) و به این وسیله به سوی فقر زدایی از: کل جهان اقدام کرد. البته در ایران ممکن است، قابل اجرا نباشد زیرا از یکسو: برنامه ریزان با مکاسب اشنا نیستند. و از سوی دیگر، فقها نباید در چارچوب دولت ها عمل کنند.  دربسیاری از موارد، احکام ثانویه، بر احکام اولیه ترجیح داده می شود!. و اکل میته جایز است. مثلا می گویند تورم بالا است، نرخ بهره را هم بالا ببریم. و چون حکم حکومتی مرجح هست، لذا بانک مرکزی با تصمیم :مافوق قانونی و مافوق عرف جهانی، نرخ بهره را به 40درصد می برد. که درواقع بدهی دولت را افزایش می دهد! تا آن را مصادره کند، چون اغلب هزینه های دولتی، بدهی به بانکها است.

  • سید احمد حسینی ماهینی

بودجه ی مردمی

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۱۵ بهمن ۱۴۰۲، ۰۶:۵۳ ب.ظ | ۰ نظر

بودجه ریزی و برنامه، امری تازه و نورس نیست، که یک عده نوکیسه و کراواتی، بخواهند بما یاد بدهند. ایران امپرا توری 15هزار ساله دارد. و تا کنون بودجه و برنامه هم داشته، از همه مهمتر، خداوند است که سازمان برنامه هم دارد! خام اندیشانی که از گاوچرانی، به کاخ ریاست راه پیدا کرده اند، هرگز نمی توانند بودجه ریزی را به ما یاد بدهند. چون عمرشان به تکرار پذیری، و تجربه پذیری قد نمی دهد. بدتر از انها کسانی هستند که: هر نوع پیشرفت ایران را نادیده می گیرند و هنوز هم، می گویند ایران کشوری توسعه نیافته است! و باید اصول توسعه را از غربی ها یاد بگیرد، آن را بپذیرد و اجرا کند! واقعا وقتی خانه اندیشه ورزی، چنین کسانی را داور! انتخاب می کند معلوم است که: اصلا قصد اندیشه ورزی ندارند. بلکه می خواهند همچنان، به ادبیات ترجمه بپردازند و: تقلید صد درصد از برنامه ریزی غربی. آنها فکر می کنند 15هزار تمدن ایرانی، با آب دهن اداره می شده! می گویند روزی :مظفرالدین شاه برای ابطال نظریه بودجه غربی ، هرکس بودجه می خواست، یک تف به کف دستش می انداخت. ناصرالدین شاه که اصلا قبول نمی کرد. لذا مردم ضرب المثل درست کردند که: یک تف هم به کف دست ما نیانداخت! بودجه را میتوان معادل حسابداری ملی! یا خزانه داری یا مدیرت مالی ملی! گرفت که حرام است. مثلا می گویند اولین کسی که حسابداری را بعد از اسلام، به رسمیت شناخت، حجاج ابن یوسف ثقفی بود! او که شیعه ها را دسته جمعی می کشت! و این نشان می دهد خزانه داری و حسابداری، برای از بین بردن شیعه هست. زیرا اساس شیعه برمبنای: بودجه توده ای ، و اساس ظالمان برمبنای بودجه متمرکز است. در واقع تنها دموکراسی واقعی و ازادی اصیل، در احکام اسلامی است. چرا که سانترالیزم در ان وجود ندارد. و کسی بر دیگری برتری جویی نمی کند. و همه 8میلیارد مردم ،جهان از یک پدر و مادر هستند. همه دارای حقوق مساوی. و کار ها هم، به همه مردم سپرده شده است. اما دموکراسی غربی، دست  و پای انسانها را می بندد. و می گوید حالا آزاد هستی! زیرا مهمترین اصل در غرب و عالم ماده پرستان، اقتصاد و خورد و خوراک است. و آنهم براساس ارزش پولی: ارزیابی و تقسیم می شود: یعنی هرکس پول داشته باشد زندگی می کند، ولی کسی که نداشته باشد، باید بمیرد.(قانون تنازع بقا یا همان تعارض منافع) با این مبانی و تئوری های آن،دولت باید تمرکز داشته باشد، همه پولها دست دولت باشد. آنگاه دولت به کسانی که می خواهد زنده بمانند، به اندازه بخور و نمیر اجازه داشتن پول را بدهد. قبلا گفتیم دولت غیر اسلامی، فرقش با ملت این است که: ملت خزانه را پر باید بکند، و دولت آن را خالی کند. البته در دولت سرمایه داری، سرمایه دار این کار را می کند. با مکانیزم نامرئی مانند: کاهش دستمزد و یا حداقل دستمزد، تمام ثروتها را نزد خود، نگه می دارد. در حالیکه اسلام هر گونه جمع اوری نقد، مسکوکات و املاک را توسط: هر نهاد یا فردی حرام می داند. و باید هرچه در خزانه هست، بدون فوت وقت بین مردم به طور مساوی تقسیم شود. درواقع خزانه دولت اسلامی، مردم هستند: نه گاوصندوق ها.هر سرپرست خانوار، یک خزانه دار و برنامه ریز هست. لذا پول و نقدینگی باید: به سرپرست خانوار داده شود. او قیم فرزندان خود هست. اما در سرمایه داری ، سرمایه دار یا دولت، قیم مردم هستند. می گویند پولها را به ما بدهید، تا ما به نمایندگی مردم هزینه کنیم. درواقع می گویند: مردم عقل معاش ندارند، اگر بین آنها توزیع کنیم، مثلا کار های عمرانی انجام نمی شود. سیستم الهی هم یک سیستم توده ای، یا کلکتیو است: یعنی خزائن نزد خدا هست. و خدا به هرکس که دلش می خواهد می دهد. و این خواستن، هم به خدا برمی گردد. و هم به مردم. یعنی کسی که دعا کند، دعایش مستجاب می شود. آنقدر این سیستم مردمی هست که: می گویند: ملک رزق(میکائیل) سربازانی دارد که: آنها وظیفه دارند یک قطره باران را، حفاظت و هدایت کند تا به یک مورچه، یا گیاه و یا انسان مورد نظر برساند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

نقش خزانه در سقوط دولتها و یا دولت سازی

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۱۵ بهمن ۱۴۰۲، ۰۷:۰۹ ق.ظ | ۰ نظر

نقش خزانه در دولت سازی
در دولت سازی آینده، حذف خزانه داری  مهمترین نقش را دارد. زیرا در قران می فرماید: (ولله خزائن السمواوات والارض) خزانه ها، همه برای خداست. و کسی حق ندارد خود را مالک آن بداند. و یا می فرماید (ولله ملکوت السماوات والارض) مالکیت آسمانها و زمین ها، برای خدا است و مالکیت خصوصی: یا دولتی و خصولتی، همه باطل است. ممکن است   حتی شرک باشد. یعنی با خدا شریک شدیم! ولی نه یک کفر است(کفران نعمت): زیرا حق خود را می پوشاند، آن را باطل می کند و خود را مالک می داند. بنا براین ذات اصلی دولت سازی جدید، مبتنی بر عدم مالکیت حتی مالکیت فکری است: زیرا فکر هم مخصوص خدا است. علم هم در مالکیت خدا است:( العلم نور، یقذفه الله فی قلب مایشا): علم و دانش پرتو و جرقه ای از نور خدا است، که در ذهن ها ایجاد می شود.(روزی همان روزشخص است) پس شورای نگهبان مواظب باشد: قانون مالکیت فکری هم مانند :قانون اراضی نشود.(الارض لمن احیاها) این مالکیت، مالکیت اعتباری است. یعنی از خداوند مجوز گرفته، نه از زمین شهری! زمین شهری فقط واسطه هست. تا حکم خدا را اجرا کند. یعنی زمین شهری یا سازمان جنگلها، نمی توانند: بطور دائم مرتع یا زمین را حتکار کنند، یا به شخص بخصوصی واگذار کنند. تنها ملاک واگذاری، کار است. و هنگامی که شخص یا دولت کاری نمی کنند، مالکیت انان بالذات لغو می شود. لذا اینهمه زمین و مراتع که: در دست سازمان جنگلها و مراتع و یا زمین شهری و حتی شهرداری، بیکار افتاده  همه باید واگذار به: کسانی شود که مسکن یا مزرعه ندارند. در دولت سازی جدید که ما در حال انجام آن، در سراسر دنیا هستیم، این موضوع شاخص ما است. یعنی در امریکا، اروپا، اسیا، افریقای جنوبی، اقیانوسیه حتی کره ماه و مریخ، دولتها حق ندارند: خود را مالک بدانند. این مفهوم دیگر خزانه داری است: خزانه داری نقدی مشمول ایه( کنز) می شود: که باعث سقوط دولت ها(عذاب شدید) می گردد( می گویند بودجه قرمز است). و مالکیت انفال (غیرمنقول) فقط در اختیار: مردم قرار می گیرد و: به مالکیت ابدی آنها در نمی اید. یعنی برای کار کردن میتوانند: آن را تصرف کنند. برای سود آوری یا سرمایه گذاری یا خرید وفروش، فقط از محصولات آن می توانند بهره ببرند. چرا که ایجاد خزانه، چه منقول و غیر منقول، شک داشتن به خزانه داری خداوند است: سعدی علیه الرحمه می فرماید:ای کریمی که از خزانهٔ غیب، گبر و ترسا وظیفه‌خور داری، دوستان را کجا کنی محروم؟ تو که با دشمنان نظر داری. لذا مردم بدانند که اگر حتی، دشمن خدا هم باشند، مستمری خود را باید: از خدا دریافت کنند. و دولت خدایی را حذف کنند. از امروز وظیفه همه مردم دنیا هست: اولا شیعه شوند. و سپس به حذف دولتهای ضد شیعه اقدام نمایند. مطالبات خود را در مورد زمین، خانه، شغل و غیره، فقط از خدا بخواهند. دشمنان خدا آنقدر قوی و پر رو هستند که: با اینکه همه امکانات خود را از خدا می گیرند، ناشکری هم می کنند.  تا همه را هم به بردگی خودشان ببرند. آنها می گویند هرچه می خواهید از دولت بخواهید! اشتغال، مسکن و ازدواج شما، فقط به دست دولت، آنهم بانکها، حل می شود: خدا بانکی! یا خداخزانه داری و یا خدا دولتی! را تبلیغ می کنند. تا هیچ چیز باقی نماند. و شما نیازی به عبادت خدا پیدا نکنید. و حتی دشمن خدا بشوید. اکثر دشمنان خدا، همان دولت پرستان هستند. مانند قیصر روم که می گفت: خدا به همان اسمانها برود و حکومت کند. روی زمین را به ما واگذار کند. در صورتیکه امام رضا ع فرموده: حتی نمک خود را از ما بخواهید! برای همین در اکثر مواقع در حرم امام رضا ع، نمک توزیع می کنند. یا در امامزاده صالح(برادر ایشان) تجریش، مردم نذر نمک می کنند و حاجت می گیرند! بعد هم نذر خود را ادا می کنند. و دائما در مقابل درب آن امامزاده، خیرات بسته های ده تومانی نمک است. اما دولتها، پزشکان خود را مامور می کنند: که ما نمک نخوریم! تا احتیاجی به امام رضا هم نداشته باشیم. حتی پارا فراتر گذاشته :نمک را بدتر از هرویین معرفی می کنند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

کمک به بی خانمان ها

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۱۰ بهمن ۱۴۰۲، ۰۶:۳۰ ق.ظ | ۰ نظر

در سرمای شدید اروپا و آمریکا، حتی در آسیا و آفریقا و اقیانوسیه، بیش از نیمی از مردم دنیا در :فقر و بدبختی به سرمی برند. برخی از انان حتی سرپناه ندارند تا :خود را از باد و باران و برف محافظت کنند. مشکل آنها نبود امکانات نیست، بلکه توزیع نامناسب امکانات هست: خانوار هایی هستند که حداقل دارای: ویلای شخصی درشمال، دفتر کار در مرکز و منزل در: مناطق مسکونی انهم به تعداد زیاد دارند. غذای انها آنقدر رنگین هست، که همه را دور ریز می کنند. زرا معده آنها، فقط یکی از غذاها را جا می گیرد. در همه زمینه ها اصراف می کنند: و دور ریز آنها تا 15درصد تولید ناخالص می رسد. لذا بهترین درمان برای درد بی خانمانها، مصادره اموال ثروتمندان است. نیازی به دادگاه و مامور اجرا هم نیست، زیرا همه بی خانمان ها مامور اجرا هستند.  هرکس سرپناه ندارد میتواند: به کاخ سفید یا کاخ ورسای و باتینگهام، مراجعه کند. و اگر راه ندادند، آنها را بکشد. زیرا همه اعضای این کاخ ها، در دادگاه امپراتوری ماهین، محاکمه شده ، حکم قتل آنها نیز صادر گردیده است. و بی خانمان ها هم، مامور اجرای ان شده اند. طبق منشور سازمان ملل و تمامی قوانین اساسی کشورها، مردم دنیا با هم برابرند. باید که اسکان و اشتغال آنها تامین شود. مخصوصا افراد فقیر مطلق. چون فقرا دو دسته هستند: یک دسته که ادعا می کنند فقیرند. ولی دارای درآمد (از گدایی) هستند، که باید مثل اعضای کاخ سفید: با آنان برخورد کرد. اما گروه دیگر واقعا فقیرند. حالا ممکن است مالباخته باشند، یا دچار سوء حادثه شده، دارایی خود را از دست داده اند و یا اینکه شغلی و درآمدی ندارند. یا توانایی و عقل معاش ندارند. باید مساحت کل زمین، محاسبه و به نسبت همه آحاد دنیا، بین آنها تقسیم شود. بر اساس محاسبه، به هر نفر از 8میلیارد نفر روی زمین، هزار متر مربع مزروعی(مراتع ، جنگلها و زمین های بایر)می رسد. علاوه بر آن صد مترمربع زمین: نیز در داخل شهر ها سهم هر نفر است. یعنی یک خانواده 5نفره، 5000مترمربع مرتع، 500متر زمین شهری، بنام شان شود. و این زمین ها فقط قابل واگذاری به فرزندان هستند. و قابل فروش نمی باشد. دولت ها باید این کار را بکنند. از حالا میتوانند به هر نوزادی که: به دنیا میاید 100متر زمین شهری و 1000متر زمین روستایی بدهند. اگر چنین نشد. مردم فاقد زمین میتوانند: به میزان خودشان تصرف کنند. و دولت ها حق ندارند آنها را بیرون کنند. مگر اینکه ثابت شود: در جای دیگری دارد. طبق قانون قران، زمین مال خداست(ان الارض لله، یورثها من یشا) و در روایات داریم که : (الارض لمن احیا ها). یعنی زمین برای کسی است که: روی ان کار کند، نه اینکه مالک شود و اجاره دهد! یا بایر نگهدارد. دولت ها هم که صاحب انفال می شند، حق ندارند آن را پس انداز کنند! و یا بایر نگهدارند. باید که فوری ان را بین نیازمندان تقسیم کنند. ولی انها با ایجاد سازمان حفاظت محیط زیست، در واقع حصاری به دور مراتع می کشند. و به کسی اجازه استفاده از ان را نمی دهند. اگر هم به حیوانات اجازه می دهند، برای فروش آنها به قیمت های بالا است که: قاچاق حیوانات محسوب می شود. ولی نام آن را محیط بانی می گذارند. همانطور که همه حق دارند: زمین شهری و روستایی داشته باشند، کسانی که مانع می شوند، در لیست سیاه قرار می گیرند. لیست سیاه یعنی آماده مصادره. اکنون  که ثروتمندانی: بیش از این مقدار زمین دارند. باید که آن را واگذار کند. واگر واگذار نکردند، بی خانمانها میتوانند: سهم خود را مطالبه کنند. برای شروع، مطمئن ترین منابع، کاخ سفید و کاخهای اروپایی و آمریکایی هستند. اگر در آسیا و افریقا هم کاخ هایی هستند: که در اختیار ثروتمندان و مسئولین: بطور شخصی هستند در لیست سیاه قرار می گیرند. مثلا مصادره کاخ سفید، کاخ ورسای و کاخ باتینگهام، همانطور که اشاره شد، حکم مصادره صادر گردیده: و بی خانمان های لندن، واشنگتن و پاریس در اولویت آن قرار دارند. و هرچه سریعتر باید: این کاخ ها اشغال شود.

  • سید احمد حسینی ماهینی

حکم مصادره اموال آمریکا

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۴ بهمن ۱۴۰۲، ۰۹:۱۶ ب.ظ | ۰ نظر

یکی از مصادیق دستورات خدا، مقابله به مثل است: (الانف بالانف) یعنی دقیقا با دشمن، کاری بکنید که با شما کرده است. مثلا آمریکا اموال ایران را بلوکه کرده: و مردم را به سختی انداخته، باید اموالش مصادره شود. لذا دستور قضایی صادر شده که: یمن کلیه  سلاح ها و کشتی ها و ناو های امریکا و اسرائیل را، توقیف و مصادره نماید. یا  معادل آن از امریکا مطالبه وجه کند، تا آنها را آزاد کند. عدم اجرای حکم، باعث می شود تا دلار هرچه بیشتر: در ایران بالا رود و تاثیر بگذارد: بر قیمت های دیگر و: نارضایتی ایجاد کند. و این بار رئیسی را در مقابل: رهبری قرار دهد. کافی است در شرایط فعلی، یک میلیارد دلار به بازار فردوسی تزریق شود. اولا دولت کسری بودجه را جبران می کند، زیرا معادل آن ریال از بازار جذب می کند. ثانیا حجم نقدینگی کنترل می شود. چون آنهاییکه پول ایرانی دارند، همه را به دلار تبدیل می کنند. وچون عرضه بیشتر از نیاز بازار است، قیمت ها کاهش می یابد. و کاهش ارزش دلار، به معنای تقویت پول ملی است. لذا همه چیز هم هماهنگ: با آن ارزان تر می شود. البته همه اینها به شرطی است که: تزریق دلار ادامه یابد. یعنی مصادره اموال آمریکا و اخذ جریمه از انها، دائمی باشد. زیرا اگر فقط یکبار باشد، فردوسی خود را هم می کشد: و همه را یکجا می خرد. و دوباره همان حالت برمی گردد. و بالاخره، باعث می شود که اعتماد مردم بیشتر شود: و موضوع آبان ماه پیش نیاید. آنهاییکه این امر ساده را تکذیب می کنند، به هر دلیل باشد، برانداز هستند. وقصد دارند مردم را در مقابل دولت. و دولت را در مقابل رهبری، قرار دهند. چون دشمن دائما تبلیغ می کند: وضع از این هم، بدتر خواهد شد. و در آینده قحطی می شود! و به پول ایران هیچ چیزی نمی دهند. درواقع ذهن ها را از: سوی دشمنان آماده می کنند. و منتظر یک جرقه: از سوی دولت می مانند. و اگر دولت مثلا بگوید: حقوق بازنشستگان را کم می کند، آنها اعتراض را شروع می کنند. و قابل جمع کردن هم نیست. از آنطرف وقتی از امریکا پول می گیریم، معنی اش این است که دیگر پولی برایش باقی نمی ماند! تا به اسرائیل و گروههای ضد انقلاب، کمک کند. لذا دشمنی ها هم  از بین می رود. شاید هم نتواند تعهدات اجتماعی را هم انجام دهد. و شورش در امریکا پا بگیرد. آتشی که برای ما روشن کردند،  دامن خودشان را میگیرد. لذا می بینیم که وکلا و اقتصاد دانان آمریکازده، با عدم شکایت از امریکا! و توجیه بلوکه شدن دارایی ها، کاملا قصد براندازی دارند. و آتش درون آمریکا را، به درون ایران منتقل می کنند. زیرا آمریکا با پولهای بلوکه شده، مردم خود را ساکت می کند. وباعث می شود مردم ایران معترض شوند. ولی مصادره آنها، قضیه را برعکس می کند. هنوز هم وکلای آمریکازده! حاضر نشدند یک شکایت: برعلیه آمریکا و یا حکم مصادره اموال او بکنند. واقعا وطن فروشی تا کی! ما فقط سلبریتی ها را می بینیم که می نویسند: کودکان غزه، هرچه بیشتر کشته شوند ما خوشحال تریم. حتی کریمی از کشته شدند :زائران سلیمانی هم احساس خوشحالی می کند. اما درواقع این وکلا و اقتصاد دانان فارغ التصیل آمریکا، هستند که آتش بیار معرکه هستند. آنها حتی نظام آموزشی ما را هم وارونه کرده اند: تا جاییکه همه، فقط نصف خالی لیوان را می بینند . و اصلا به فکرشان نمی رسد: شاید نصفه پری هم وجود داشته باشد. همه تقصیرها و فخش ها :به دولت است. بدنه  دولت هم، همه توانش برعلیه رهبری! یعنی مردم می گویند: دولت خور و برد، دولتی ها هم می گویند رهبری برد و خورد! مثلا در همین واقعه غزه، اسرائیل را مقصر نمی دانند. و می گویند: حماس شروع کرد. با اینکه همه اختلاس گران برای امریکا کار می کنند، ولی ذهن همه را پر می کنند که :نظام اسلامی فساد سیستماتیک دارد. مسئله خیلی ساده است: هر دزدی باید یک پذیرنده(مالخر) داشته باشد. لذا همه اختلاس ها مستقیما: به جیب آمریکا می رود. ولی بدنامی اش: برای دولت و رهبری است. کسی که اختلاس می کند، پولها را در جیبش نمی گذارد! بلکه سویچ می کند :از حساب ایران به حساب آمریکا برود.

  • سید احمد حسینی ماهینی

تورم فقط یک راه دارد و بس

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۳ بهمن ۱۴۰۲، ۰۹:۳۷ ب.ظ | ۰ نظر

تورم فقط یک راه دارد و بس بقیه راهها شر ور است، و برای براندازی. مثلا می گویند باید یارانه ها را قطع کنیم! همین ها زیر پر روحانی، را گرفتند و بنزین را گران کرد و بعد گفت: من خودم هم شنبه خبردار شدم. مگر نوبخت نبود که می گفت: مالایطاع است. روحانی هم به او گوش داد. و سرنگون شد. حالا همان ها می خواهند: بازنشستگی را اصلاح کنند! دهک های جامعه را اصلاح کنند، یارانه بنزین را بردارند. یعنی این بار دیگر کل نظام ا می خواهند نابود کنند. مردم می گویند: دوزار یارانه می دهند، و هزار جور منت می گذارند. و تند تند هم می گویند: باید قطع شود. طرفداران رئیسی (نوبخت های جدید) می گویند: این پولپاشی ها باید تمام شود. ارز پاشی باید قطع شود. سوال ما این است: مگر حکومت اسلامی غیر از این است؟ مگر پیامبر و علی ع، بیت المال را جمع می کردند برای خودشان؟ کار حکومت اسلامی، پر کردن شکاف ها است. و باید که همه ارزها را بین مردم تقسیم مساوی کند. این ربا خواران هستند که: دنبال چمع کردن مال هستند. نزولخوار بزرگ هم الان، بانک مرکزی است. بانک مرکزی باید منحل شود! نه اینکه مستقل شود. زیرا مشمول ایه (والذین یکنزون الذهب) است. لذا اول برانداز، بانک مرکزی و به تبع آن بانکهای دیگر هستند. زیرا با افزایش نرخ بهره، شمشیر را از رو بسته و به :جنگ خدا رفته اند. از همین جا دومین گروه برانداز معلوم می شود: آنهاییکه می گویند: نرخ بهره باید بالاتر از تورم باشد. با این کار تولید را از بین برده، و رشد اقتصادی را منفی میکنند، زیرا مردم و سازمانها (مثل سازمان بازنشستگی) ترجیح می دهد: پول خود را در بانکها ذخیره کند. و بالاترین سود را بدون کار بگیرد. تولید کننده ها می گویند: چرا اینهمه به خود زجمت دهیم و تولید کنیم! پولمان را می گذاریم بانک، سودش را می گیریم. حتی سرمایه گذاری هم تعطیل می شود: آنها هم می گویند چرا سهام بخریم؟ پول را به بانک می سپاریم، و ریسک فری! سود می بریم. و اما آن راه حل: اخذ مطالبات و  برگرداندن: ثروتهای سرقت شده. سالی یک میلیارد هم زنده شود. تورم یک و دو دهم کمتر می شود. اگر عرضه دلار را 5همت بگیریم! تقاضا هم به همانقدر است. و لذا قیمت روی 50هزار است. اگر عرضه 6همت شود، قیمت به کانال 38برمی گردد. و اگرسالانه 5میلیارد بیشتر، عرضه شود. قیمت دلار به همان یک تومن برمی گردد. مطالبات ما از کشورهای مختلف، به میزان های مختلف و جمعا 80تریلیون دلار است. مثلا 20میلیارد از پاکستان، برای لوله گاز طلبکاریم. بجای اینکه کاسه گدایی دست بگیریم، و دنبال چین و ماچین باشیم، اینها را زنده کنیم. عراق از قطعنامه 598تا کنون، صد میلیارد دلار بدهی دارد. ولی اصلا گفته نمی شود! زیرا نمی خواهند دولت پولدار شود، و به مردم هم بدهد. بلکه می خواهند مردم همیشه در حال اعتراض باشند، تا شاید براندازی اتفاق بیافتد.60سال نفت را دادیم به انگلیس، شد بریتانیای کبیر! وقتی نفت ملی شد، دادند آمریکا 40سال برد، و شد ابرقدرت اقتصادی. اما بعد از انقلاب اسلامی سالانه، نیم تریلیون دلار بدهی بالا آورد. زیرا به خرج کردن عادت کرده بود. لذا دلارهای بی پشتوانه چاپ کرد، و در بازار ایران فروخت. یعنی بدهی ۲۴تریلیون دلار ی آمریکا، محصول چاپ دلارهای بی پشتوانه است. بعد ما که می خواهیم پول چاپ کنیم، و یارانه مردم را بدهیم، می گویند تورم زا است. حالا چرا این حرفها را می زنند؟ و موضوع را پیچیده نشان می دهند؟ چون دکترای انها را، سازمان سیا امضا کرده . و از انها تعهد گرفته: تمام ایران بفروشند. لذا وقتی حرفهایشان پذیرفته نمی شود، بلافاصله اختلاس می کنند. و مستقیا به امریکا می فرستند. در مدیریت خوانده ایم :بزرگترین برانداز هر مدیری، معاون اول اوست. بایدن هم این را ثابت کرده. حالاهم 45سال است که: چین می برد.و 800میلیارد دلار بدهکار است. بجای پرداخت، آن را ذخیره ارزی خودش کرده است. آن وقت بر سرما منت می گذارد که :حاضر است 5میلیارد دلار، در معادن خراسان جنوبی سرمایه گذاری کند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

وام گیرندگان در زندان

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۱۷ دی ۱۴۰۲، ۰۶:۳۶ ق.ظ | ۰ نظر

   بنده سالها است که از: انهدام بانکها سخن می گویم. از همان زمان که مردم در انقلاب، بانکها را نمی خواستند و مانند سینماها و مشروب فروشیها، آتش می زدند. اما برخی مسئولین مخصوصا حلقه مشهد، آن را نجس می دانند ولی می گفتند: پاک باید بشود. سینما را مثلا پاک کردند! بانکها را هم غسل تعمید دادند. ولی انها نمی دانند که: سگ به دریای هفتگانه بشوی! که چو تر شد پلیدتر باشد، خر عیسی گرش به مکه برند، چون بیاید هنوز خر باشد! برای اینکه ثابت شود که بانکها هنوز: پلید تر از گذشته اند یک سوال: با گذشت پنجاه سال از اسلامی کردن بانکها، چرا وام گیرندگان از بانکها، در زندان ، یا مصادره اموال شده و یا فراری هستند؟ سوالی است که از جناب مستطاب تاج الدینی شد، و ایشان تعجب کردند. اما جواب ان فقط یک کلمه است: چون رباخواری و حرام است. و حرام هم بی برکت. خوب البته جواب فناتیک و امل مابانه است. اما بدانید امل، مخلص ام البنین است: در حجاب و فرزند آوری.  می بینید با همین شگرد ها، دست و پای مسئولین را می بندند: و دین اسلام را به مسخره می گیرند. شاید بخواهید روشنفکر بازی در اورید: مانند آقای تاج الدینی از من آمار بخواهید: آمار نمی خواهد، بنده گفتم کلیه وام گیرندگان، لذا باید شما آمار بدهید که: یک نفر وام گرفته و خوشحال است. اما بهر حال این هم آمار: اول خود دولت، ورشکسته ترین بودجه را دارد! فقط برای اینکه از سیستم بانکی استقراض می کرده! یعنی بانکها در باغ سبز نشان می دادند: تا دولت استقراض کند، بعد برای همیشه او را بدهکار بهره، دیر کرد و جریمه! می دانستند. چرا به ارتش یا سپاه حتی: در بحبوبه جنگ وام و ارز نمی دادند؟ برای اینکه می دانستند، این برگشت ندارد. و نمی توانند ارتش را بدهکار و تصاحب کنند. اما دولت را بدهکار و همه اموال او را مصادره(خرید سهام بجای بازپرداخت بدهی) کرده اند. حاکمیت بدون اجازه بانکها، کاری نمی کند: حتی آقای رئیسی که رئیس بانک مرکزی را عوض کرد: برای این بود که با افزایش نرخ بهره مخالف بود. و بانک مرکزی رئیسی، اولین کاری که کرد: به بهانه کاهش تورم، نرخ بهره را آزاد کرد. و دیدیم که تورم هم آزاد! و دروغ انها همان اول معلوم شد. الان بزرگترین ارقام هزینه ای بودجه دولت: بدهی به بانکها و مراکز مالی مانند بورس و بیمه است. یعنی بجای اینکه بانک و بورس و بیمه، مددکار دولت باشند، شمشیر از رو بسته: و به فکر استقلال از دولت هستند. دوم: بیش از دو هزار واحد تولیدی توسط: دولت سیزدهم احیا شد: که مشکل همه آنها بانکی بوده است. دولت سیزدهم فقط آب به اسیاب بانکها می ریزد: یعنی مهلت می گیرد. مهلت گرفتن از بانکها، یعنی افزایش بدهی و عقب افتادن اقساط :و یعنی قطعی شدن زندانی مدیران عامل! و مصادره همه این کارخانه ها. چون بانک که از حق! خود نمی گذرد؟// باید بهره و دیرکرد و جریمه را بگیرد. فرضا الان آقای رئیسی نگذاشته، بعدا به حساب انها خواهد رسید. سوم شرکت شستا و صندوق های بازنشستگی: همه به بانکها بدهکارند، و در معرض تعطیلی. لذا تنها شرکتهایی الان در ایران سرپا هستند که: اولا وام از بانکها نگرفتند: و با پول حلال کار خود را پیش می برند. ثانیا، آنهاییکه وام گرفته اند، همه بخاطر وام، مصادره شده و در اختیار بانکها هستند. به همین جهت هست که: خرده فروشان یا تولیدکنندگان، همه زیر زمینی عمل می کنند: زیرا اگر پروانه بگیرند، مورد شناسایی بیمه قرار می گیرند، واگر وام بگیرند مورد شناسایی بانکها، و اگر فعالیت چشمگیر داشته باشند مورد شناسایی بورس قرار می گیرند: و به آنی بدهکار شده! باید که سهام خود را واگذار به :بیمه یا بانک و یا بورس بفروشند: و غزل خداحافظی را بخوانند: زیرا بورس  و بانک و بیمه، تله یهودی های نزولخوار است. آنها در قالب بانکها و بیمه و بورس، اقتصاد دنیا را در اختیار خود قرار می دهند. لذا تا موقعی که کار اسرائیل تمام نشود: کار بانکها و بیمه و بورس هم، تمام نمی شود: پس به یک نفر کار تمام کن، نیازمندیم.

  • سید احمد حسینی ماهینی

رفاه زدگی و ربا خواری چه می کند!

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۱۴ دی ۱۴۰۲، ۰۶:۵۵ ق.ظ | ۰ نظر

نسل بهره مند انقلاب، به هیچ چیز راضی نیست. چون طمع و حرص و آز، دست و پای او را بسته! از صد جا یارانه می گیرد، باز هم می گوید کم است، چند شغل دارد و از هرکدام، دهها برابر یک کارگر، درآمد دارد باز هم قانع نیست. خانه، و یلا و دفتر و .. دارد، باز هم می گوید: آب و برق ان را رایگان کنید. چهار فقره خودروری شحصی هم داشته باشد، باز هم دنبال خودر مدل جدید با بنزین رایگان است: این است وضعیت نوکیسه ها و کیلویی ها. مردم همچنان نظاره گر که: سیری انها تا کی خواهد بود؟جوابگویی آنها به بازرسین! تنها بلیط جشنواره و جگوزی، استخر و پارتی های شبانه: بنام اکران خصوصی. رونمایی و شام و نهار مفصل! آروغ های انان هم، در کنفرانس ها و همایشهای پرچرب و چیلی. طلبه هایی که تا دیروز، با شکم گرسنه در کلاس ها از حال میرفتند، امروز با خلال دندان وارد کلاس می شوند، تا خروپف خود را پشت عینک های دودی پنهان کنند. خواب خرگوشی انان از خستگی پارتی های شبانه: بنام جلسات کاری و سیری انان از کله پاچه! بنام صبحانه کاری! و نتیجه؟ چیزی جز حضور بیشتر دشمن در خانه ،و لگد زدن به خوابیده نیست. خسبیده هایی که: حتی با لگد دشمن هم بیدار نمی شوند. و همچنان با شکم گنده، غلط می زنند، تا لگد دیگری بخورند! شاید غذایشان تحلیل برود و به خواب بهتری برسند. مصرف اب و برق انها، شش برابر متوسط جهان پیشرفته است، ولی باز هم می گویند: برق را رایگان کنید. زباله های انها غذای 15میلیون نفر! و سر ریز محصولات کشاورزی، 30درصد است. که می گویند عیب ندارد: باید که زباله گرد ها هم، چیزی پیدا کنند. باید که چرنده ها و پرنده ها هم، غذا داشته باشند، باید که جویهای شهری پر از: غذا برای موشهای کثیف و شکم گنده باشد. باید که نسل موشها، سوسک ها زیاد شود، تا نسل انسانها کم شود. قطع درختان برای انها جرمش، سنگین تر از کشتن یک انسان است. اگر اسرائیل هزار نفر را در یک انفجار کرمان، شهید کند، مهم نیست جون هیچ درختی آسیب ندیده است. ولی اگر کسی درختی را قطع کند، تا خانه ای بسازد مجرم است. سرپناه محرومین، تنبلی خودشان است، و نباید به محیط زیست ضربه بزند. اگر سلیمانی یا سردار همدانی، شهید شدند تقصیر خودشان بود! با موبایل صحبت می کردند، ردشان مشخص شد. ترامپ که گفته: سلیمانی را بکشید، این یک دستور است، دیوانه بوده! و بر دیوانه حرجی نیست. بگذارید زنده بماند، تا دوباره برجام را پاره کند. و سلیمانی های دیگر را هم ترور کند، تا اینهمه جنگ در دنیا نباشد. بله، رفاه آدم ها را به این بی غیرتی ها می کشاند. برای همین گروه مترفین در قران، همیشه در مقابل انبیا بوده اند. امروز هم مترفین، علی ع را تنها گذاشته اند. حاضرند شمایل او را به اندازه: یک ساختمان شش طبقه بکشند، و با جرثقیل های امریکایی، آن را نصب کنند، ولی حاضر نیستند ترامپ را بکشند! می گویند خودش می میرد! یا می گویند به دست خودشان  کشته می شود. ماشین های ضد گلوله شان، از فرانسه و آلمان تهیه می شود، ولی شعارشان برضد آلمان و فرانسه است. صبحانه در تهران و نهار در پاریس و برلین، عادت دیرینه آنها است. بیمار هم که می شوند: بیمارستانهای انگلیس فقط درمان آنها را دارد. برای تحصیل فرزندان خود هم فکر کرده اند: آمریکا! بله دانشگاههای امریکا. لذا بیش از 50هزار اقازاده در آمریکا، تحصیل می کنند . هرکدام اگر صد هزار دلار، هزینه سالانه داشته باشند5میلیارد دلار به آمریکا، کمک مالی می کنند تا، دستشان برای کمک به اسرائیل باز باشد. خجالت هم نمی کشند: با یقه بسته برعلیه اسرائیل صحبت می کنند. همانطور که سفیر حسین ع، به امام حسین ع عرض کرد: کوفیان زبانشان با شماست، ولی تیغ هایشان بایزید است. امام حسین هم تنها است! همه دنیا اعتراف می کنند: در هیچ جنگی در دنیا، شبیه تر از غزه به امام حسین ع! ندیدند. همه دنیا در حرف با غزه، هستند ولی برای نصحیت او! اما شمشیرشان با اسرائیل است. اسرائیل درون ما است. اسرائیل همان شیطانی است که: از درون تک تک ماشعله می کشد: حرص و طمع، رفاه زدگی و دنیا طلبی.

  • سید احمد حسینی ماهینی