ستاد انتخاباتی

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبزها رای بدهند

ستاد انتخاباتی

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبزها رای بدهند

۲۴ مطلب در فروردين ۱۳۹۴ ثبت شده است

焦土政策,

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۲۵ ب.ظ | ۰ نظر

 这次在也门的压迫!

焦土政策是一种军事战略,这意味着移除所有可用敌人的资源。它可以是施加到攻击力的策略,地球本身已经完成。这是对斯基泰人,大流士曾使用过。这种策略在第二次世界大战:南北战争美国也包括在内。虽然根据日内瓦公约[1]第54条,摧毁粮食供应:民用冲突地区被禁止,但仍使用这种方法,军方,尤其是在也门继续进行。

举办​​了焦土政策,自1940年以来几乎稳定,继续在穆斯林土地上,霸气的伊玛目的神社破坏的开始启动,因为没有人敢抗议都没有了,他们都表示没有干扰!该政策对所有伊斯兰国家,并直接或间接沙特继续。

   直接,如产生额外的棋子塔利班,基地组织和短跑的,间接的,这种破坏和屠杀穆斯林的第一朝拜之地。为恐怖组织如塔利班数据,财政援助和武器是明确指出,即使是在沙特亲王基地组织的存在,作为世界的领导者被批准。

  但是现在的情况是塔利班略有不同,和沙特阿拉伯的训练是年轻。被称为塔利班在巴基斯坦的摇篮,三千所学校建立了与沙特资助,学生称塔利班或瓦哈比学生被命名。最后,先进的最终形式,短跑是世界上佣兵力量,高工资聘请。在伊斯兰国家中,多兵Mnkhrf像伊拉克或人:黎巴嫩长枪使用。

但对于隐藏的王国,两大城市,偷偷发生在麦加和麦地那,古迹​​的破坏,并开始与什叶派穆斯林和需要支持的穆斯林团体对抗,从而促进建筑,隐藏或有权完成项目的破坏。其中大多数是在战斗的形式:什叶派伊斯兰教进行分流。

   在穆斯林朝拜第一,这是一个看不见的手,还有以色列的破坏是帮助的,因为从来没有在沙特阿拉伯,以色列的任何军事攻击未参加阿拉伯军事协定。在八年以色列,沙特阿拉伯,美国和英国所有金融和军事援助覆盖,以免引起过敏穆斯林。

·沙特,宗教的第一个图纸破坏,宗教作品来了,为此他需要“以不同的方式做到这一点。可以注意到那么多的”朝圣的麦加和麦地那,特别是旋钮的地方先知,奥斯曼帝国统治期间修建的,但把它们结合在一起:有没有历史背景。在1362我去麦加朝圣时,巴尼哈希姆车道的时候,有许多历史古迹。但现在这一切都被破坏了,如犹太人定居点,转换成公寓,街道或公路桥。事实上,对古迹建筑定居点的政策,第一朝拜,麦加和麦地那,第二个的圣城谢里夫,无论从来源喂食。不能比·沙特等。因为别人做了,但它没有任何意义了沙特的房子,是指宗教的破坏。现在的也门,显然这样做!粮食资源和人员,清真寺和历史遗迹炸弹。

سیاست زمین سوخته ،

 این بار در یمن مظلوم!

سیاست زمین سوخته یک استراتژی نظامی است، که به معنی از بین بردن تمامی منابع: در دسترس نیروی دشمن است . ممکن است این سیاست در مورد: نیروی مهاجمی اعمال گردد که، در زمین خودی در حال پیشروی است . سکاها از این روش بر ضدداریوش بزرگ استفاده نموده بودند . از این استراتژی در جنگ جهانی دوم و: جنگ داخلی آمریکا هم استفاده شده است . با وجود اینکه بر طبق ماده ۵۴ کنوانسیون ژنو[۱] ، از بین بردن ذخیره غذایی : غیرنظامیان مناطق درگیری ممنوع است ، اما همچنان استفاده از این روش نظامی، مخصوصا در یمن  ادامه دارد .

شکل سازمان یافته سیاست زمین سوخته، تقریبا از سال 1940ببعد، فقط در سرزمین های اسلامی ادامه یافته است، ابتدای آن از تخریب قبور ائمه در بقیع آغاز شده است، و چون هیچکس جرات اعتراض به خود نداد، و همه اعلام عدم دخالت کردند! این سیاست برای تمام ممالک اسلامی، و به دستور مستقیم یا غیر مستقیم آل سعود ادامه یافت.

   مستقیم مانند: ایجاد گرو ههای طالبان ، القاعده و داعش بوده  و: غیر مستقیم مانند تخریب و کشتار در: سرزمین قبله اول و دوم مسلمانان  است. برای گرو ههای تروریستی مانند طالبان،  کمک های مالی و تسلیحاتی آشکار صورت می گرفت، که در موضوع القاعده حتی حضور شاهزاده سعودی، بعنوان رهبر شاخص آن مورد تایید همه جهانیان است.

  اما در مورد طالبان وضع کمی فرق می کرد، و عربستان به سمت تربیت نیرو های جوان تر رفت. در پاکستان که به مهد طالبان معروف است، سه هزا مدرسه با بودجه عربستان تاسیس شد، و دانش آموزان آنجا را بنام طالبان، یا طلبه های وهابی نامگذاری کردند.  وبالاخره شکل پیشرفته و نهایی آن، گروه داعش است که از همه سراسر جهان، نیروهای مزدور را، با دستمزد های بالا استخدام کردند. در میان کشورهای اسلامی هم ، از گرو ههای منخرف مانند: افراد بعثی عراق یا: فالانژ های لبنان استفاده کردند.

اما در مورد دست های پنهان عربستان، در دو شهر مهم، این کار بطور مخفیانه صورت می گرفت: در مکه و مدینه، تخریب منابع و آثار تاریخی شروع شد، و چون برای مبارزه با اسلام شیعی، نیاز به پشتیبانی گروههای از مسلمانان داشتند، لذا کمک به تخریب این بناها را،  بصورت مخفی و یا تحت عنوان: پروژه های عمرانی انجام دادند. اغلب این ها هم در قالب مبارزه با: شیعه به عنوان بخش انحرافی اسلام انجام می شد.

   در قبله اول مسلمین، این دست پنهانی تر بود، یعنی برای تخریب آنجا از گروه صهیونیستی کمک گرفتند، به این دلیل  هرگز عربستان، کوچکترین تعرض نظامی به اسرائیل نکرد، و در پیمان های نظامی اعراب هم شرکت ننمود. در طول مدت هشتاد سال عمر اسرائیل، همه کمک های نظامی و مالی عربستان، تحت پوشش آمریکا و انگلستان انجام می گرفت، تا باعث حساسیت مسلمان ها نشود.

آل سعود از ابتدا با تقشه تخریب کل دین، و اثار دینی روی کار آمد، و برای این منظور نیاز داشت تا" از طرق مختلف این کار را انجام دهد. میتوان اشاره کرد که بخش اعظم" اماکن زیارتی در مکه و مدینه ، مخصوصا قبه پیامبر، در زمان تسلط عثمانی ها ساخته شده بود، ولی آنان دست به ترکیب: بافت های تاریخی نزده بودند. اینجانب که سال 1362 به زیارت خانه خدا رفته بودم، در آن زمان کوچه بنی هاشم ، و بسیاری از آثار تاریخی وجود داشت. اما اکنون همه آن ها تخریب شده و: مانند شهرک های صهیونیست نشین، تبدیل به آپارتمان ، خیایان یا پل و اتوبان شده است. درواقع سیاست شهرک سازی بر روی آثار تاریخی،  در قبله اول یعنی قدس شریف، و قبله دوم یعنی مکه و مدینه، هردو از یک منبع تغذیه می شوند. که به غیر از آل سعود نمی تواند باشد. چرا که برای دیگران این کار، هیچ معنی ندارد ولی برای آل سعود، معنی انهدام اساس دین و مذهب است.  کاری که هم اکنون در یمن، بطور آشکار انجام می دهد! منابع غذایی و مردم ،مساجد و  اماکن تاریخی را بمباران می کند.

 

 

  • سید احمد حسینی ماهینی

也门打造!我们将使它比以前更好

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۲۹ ق.ظ | ۰ نظر

让敌人会告诉你一切,并没有什么做的,他将所有的时间,我们将转向。让毁了一切!我们Hvahym一个新的建筑,但它的其他事情做:破坏它的权利。生活让我们的敌人是坏的,使之更好,比第一个更漂亮,但构建的东西是我们的!并赋予我们,不是外星人

伊朗伊斯兰和经验,已顺利通过。而对于其他人,无论是也门和阿富汗,黎巴嫩,叙利亚和伊拉克已经打开。这就是为什么敌人的性质:是时候让我们打,现在的废墟,它把对我们有利,并且认为我们需要他!所有这一切都被摧毁了的事情,以展示自己的仇恨,但也门的人都知道了这一切,并期待着重建缺乏沙特阿拉伯和美国。

也门人都闪耀着一样,即使他们的领导人鼓励站在宝石,安萨尔真主的三个星期没有领导者,它显露。安萨尔真主的领导者认为,人们在沙特阿拉伯的野蛮袭击,会打乱他们的宗教,他们会!从说话和语言,但也门人民在三个星期的实力,因此不要,她很高兴,他在公开场合露面,和一个火热的讲话称。

     虽然他在过去几天一样,所提出的问题,但并没有让他们失望,也门人民都远远领先于他们的领导人,或许更领导人去思考自己的生活,但即使人们不担心他的生命。据预计,上周五,周五祈祷性命之忧,离开众,和抗议出来,讥笑的敌人。

他有这样的信心在也门的人,他们站在像在问题面前一座山,而不是烦恼。如今,他们感到非常自豪和明确的方式来跟随,和沙特阿拉伯知道你的敌人。并很快将解放的神圣庇护,和沙特的房子将被发送到地狱。

即使人们在沙特阿拉伯是鼓舞人心的也门人性,他们还发现,较高的颜色为黑色,和沙特阿拉伯的政府和房子是肮脏的,他们做了一切努力,以人称谢,但它的所有原因是战斗机出击:恐飞在高空中,和美国的战斗机,它被用于了支持。

    随着沙特政府和美国人民,发现那一拳砧,只是把它打破了,和砧仍牢牢地掌握在自己的位置。安萨尔真主,甚至领导者一起,醒来后会发现,人们是认真的,有乐趣与他们的命运。

如果电阻口号昨天只是,今天你可以看到如下:沙特炸弹雄厚的实力,而敌人的渴望最后一次说,履行他们的坟墓。知识分子了解到,历史不会回来,如果你认为他们想留下来,你必须明白的语言,历史,不仅在行为,这是在先锋。

他们知道的也门人民之间的差异:埃及的究竟是什么人,为什么人们撤退到埃及,但这并不是也门人民?只有他们成功的关键,信奉伊斯兰教的先知和他的家人。什么埃及人,其次是零售订单:拿撒勒人的启发,如果是打的第一个短跑,赢了,但对于穆罕默德·穆尔西短跑公众支持,表明它仍然是夺冠没有准备好

یمن را خواهیم ساخت! بهتر از قبل  هم خواهیم ساخت.

بگذار دشمن هرچه می خواهد بگوید، و هرکاری می خواهد بکند، دوران او تمام خواهد شد، و نوبت ما خواهد رسید. بگذار همه چیز را خراب کند!  ما همه را از نو حواهیم ساخت، کار دیگری جز این نداریم تا: خرابکاری آن ها را درست کنیم . زندگی یعنی همین که : دشمن خراب کند و ما بسازیم، آن هم از اول بهتر و زیبا تر، اما چیزی بسازیم که برای خودمان باشد! و منت بیگانگان بر سر ما نباشد

این را ایران اسلامی تجربه کرده و: با افتخار از آن عبور نموده است. و راه برای دیگران، چه از یمن و افعانستان ، چه لبنان و سوریه وعراق باز کرده است. ذات دشمن در همین است که: یکبار برای ساختن آن ها به ما ضربه زد، حالا هم برای خراب کردن آن ها، بر سر ما منت می گذارد و فکر می کند محتاج او هستیم! همه آن چیز هایی که ساخته اند خراب می کنند، تا کینه خود را نشان دهند، اما مردم یمن همه این ها را می دانند، و منتظر بازسازی آن ها، بدون حضور عربستان و آمریکا هستند.

مردم یمن چون گوهری تابناک هستند که : حتی رهبران خود را هم به ایستادگی تشویق می کنند، غیبت سه هفته ای رهبر انصار الله، این را نشان داد. رهبر انصار الله فکر می کرد که: مردم در اثر حملات وحشیانه عربستان، ناراحت خواهند شد و، از دین و مذهب خود دست خواهند کشید! و لذا از صحبت و سخنرانی خود داری کرد، ولی مقاومت مردم یمن دراین سه هفته، چنان او را خوشحال کرد که در انظار عمومی ظاهر شد، و سخنان آتشین را بیان کرد.

     هرچند نبود او در این چند روز، برای مردم سوال ایجاد کرد، ولی هرگز آن ها را نا امید نکرد، مردم یمن بسیار جلوتر از رهبران خود هستند، شاید رهبران بیشتر به فکر جان خود بودند، ولی مردم حتی از جان خود نترسیدند. درست در جمعه هایی که انتظار می رفت: از ترس جان خود نماز جمعه و جماعت را ترک کنند، آمدند و تظاهرات کردند و دشمن را به مسخره گرفتند.

خداوند چنان ایمانی به مردم یمن داد، که آن ها چون کوه در مقابل مشکلات ایستادند، و ناراحت نشدند . امروز دیگر سرافراز هستند و راه روشن خود را دنبال می کنند، عربستان و آل سعود را دشمن خود می دانند. و بزودی حرمین شریفین را آزاد خواهند کرد، و آل سعود را به جهنم خواهند فرستاد.

مقاومت مردم یمن حتی برای: مردم داخل عربستان هم الهام بخش بود،  آن ها هم فهمیدند که بالاتر از سیاهی رنگی نیست، و دولت عربستان و خاندان کثیف آل سعود، هرچه توانستند انجام دادند تا: مردم یمن را منصرف کنند، ولی همه قدرت آن ها همین بود: چند سورتی پرواز جنگنده هایی که: از ترس مردم در ارتفاعات بالا پرواز می کردند، و از حمایت جنگنده های آمریکایی، در آن بالا ها استفاده می کردند.

    مردم عربستان همزمان با دولت آل سعود و آمریکا، فهمیدند که مشت زدن بر سندان، فقط دست آن ها را می شکند، و سندان همچنان محکم بر جای خودش است. حتی رهبران جنبش انصار الله هم، از خواب بیدار شدند و فهمیدند که: مردم جدی هستند و با سرنوشت خود شوخی ندارند.

اگر تا دیروز فقط شعار مقاومت می دادند، امروز دیدند که می توانند زیر: بمب های فراوان عربستان هم مقاومت کنند، و آرزوی دشمن را برای: یک آخ گفتن هم، به گور شان برسانند.  روشنفکران هم فهمیدند که تاریخ، هرگز به عقب بر نمی گردد، و اگر خوب فکر کنند و بخواهند بمانند، باید زبان تاریخ را بفهمند، و نه تنها به آن عمل کنند، که در ان پیشتاز باشند.

آن ها بدانند که فرق مردم یمن با: مردم مصر در چه بود، و چرا مردم مصر عقب نشینی کردند، اما مردم یمن این طور نبودند؟  تنها رمز پیروزی آنان، اعتقاد

 به اسلام ، پیامبر و خاندان او بود. چیزی که مصری ها نداشتند، و به دنبال خرده فرمایش های: روشنفکرانه ناصری ها بودند!اگر آن ها از ابتدا با داعش مبارزه می کردند، پیروز می شدند ولی حمایت علنی: محمد مرسی از داعش، نشان داد که هنوز آن ها، برای پیروزی آماده نبودند 

  • سید احمد حسینی ماهینی

烈士埃文,这意味着第八艺术

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۳۴ ب.ظ | ۰ نظر

圣战电视和收音机,这是一个重要的使命节目的内容。在这种方式中,只有一种方式做的目的是证明工作的重要性,这是生命和血液中的这种方式的来源。埃文烈士智能化程度高,真正的精英,他的时间,据了解,因此,拒绝在神的家作证近!并说我应该得到在战场上丧生。

 他是一个残酷的谋杀1372年:伊朗朝圣者的叛徒神社,是能够参加的最前沿:对以色列人民的抗议,真主的圣众议院,约翰买了枪,除了上帝烈士的房子,但它不是为她的使命。阿维尼烈士,因为我有其他的,这并不重要那么多值得骄傲的。

   如今,大家都知道,最简单的事情,在战争中,武器和去外地,但出发日期后,有并发症,可能是值得拿起这个武器,他的斗争,以建立一个英雄,或者它作为一个盲人杀人放倒对文明的反抗它。现在,我们看到也门手无寸铁的人被称为恐怖分子,武装到了牙齿和Al沙特的圣地,护法。

    这个魔术或当代,只有八分之一的艺术可以做这样的事情。埃文烈士第七艺术,红线很直率的批评,直至受托人了第七艺术的,他们可以没收。一个简单的看一下对规则的电视,该规则将是电影和电视制作伊斯兰教的倡导者。而对于战斗伊斯兰教的偏光膜已成为。还有一些如电影,电视导演和HQD和仇恨说话。

要理解这个意义,我们需要知道的电影节,开始在戛纳,他们的目标是夺取和反文化的电影,尽管在红地毯上收效甚微!而不得不说的那个地方,在那里他们说,并把言论自由的名义。反对文化政策,主要是为了打击伊斯兰觉醒和宗教生活的人续约。

    他们被带到了象征奥斯卡颁奖典礼的地方,卖淫是一个已婚的女人,谁有最高的不道德的事情,大多数电影:色情发挥了。演员丹男人与女人表示,它们之间的协调量可达非伊朗电影在那里蓬勃发展,而IRIB,身体能抵挡所有的攻击出。和视频,并能够提供人性温和的产品。和所有产品文档埃文喜欢。

     欧文知道烈士:前血培养是应该的,而且是从烈士Motahari,只为他的书,他被暗杀在他家门前,或祭坛,只有烈士,为逝者祈祷的理解。这个选择是对的!圣训告诉我们,上帝的房子是可敬的,但所有的Zmtsh:虔诚的声誉,是一个黑色的石头。

如果电影和电视,宗教人士,破坏,并丢下了烈士,留下什么美好的地方,并在电视和烈士,烈士的汇合处。他的同事说,在地雷爆炸了腿,是从他的身体分离,我们不得不把它放在他的胸口!但他只是祷告,求上帝,赦免你的罪和烈士Mhsvbsh。那就是当梁Arabia've去:他的声音的证词,他表示,目前在这里没有地方。

شهید آوینی، هنر هشتم را معنی کرد!

گروه جهاد در صدا و سیما، یک رسالت مهم داشت و آن، اسلامی کردن محتوای برنامه ها بود. لذا در این راه فقط یک راه وجود داشت تا: اهمیت کاری را که انجام میداد اثبات کند، و آن از جان مایه گذاشتن و: خون دادن در این راه بود. شهید آوینی با هوش بالایی که داشت، و حقیقتا نخبه زمان خود بود، این را فهمیده بود و لذا، حاضر نشد در کنار خانه خدا به شهادت برسد! و با خود گفت: من باید در میدان جنگ به شهادت برسم.

 وی که در سال 1372 در کشتار وحشیانه: خائن الحرمین از زائران ایرانی، حضور داشت  می توانست با: پیوستن به صف مقدم :تظاهرات ضد صهیونیستی ایرانیان، در بیت الله الحرام، یک گلوله به جان بخرد و: در کنار خانه خدا شهید شود، ولی این برای او رسالت محسوب نمی شد. زیرا شهید آوینی فکر دیگری در سر داشت، که اینهمه افتخار در مقابل آن اهمیتی نداشت.

   امروزه همه میدانند که: ساده ترین کار در جنگ، سلاح برداشتن و به میدان رفتن است، اما در پس این حرکت تاریخی، پیچیدگی هایی وجود دارد که ممکن است: ارزش این سلاح  برداشتن را بالا ببرد، از مبارز یک قهرمان بسازد، و یا آن را در حد یک قتل کور پاین آورده و: یک شورشی ضد تمدن از آن بسازد. همین الان می بینیم مردم بی دفاع یمن، تروریست خطاب می شوند، و آل سعود تا دندان مسلح، خادم الحرمین.

    و این شعبده بازی یا جادوی قرن معاصر است، و کسی جز هنر هشتم چنین کاری نمی تواند بکند. شهید آوینی با انتقادات بسیار صریح از هنر هفتم، توانست خط قرمزی ایجاد کند، تا متولیان  از دور خارج شده هنر هفتم، نتوانند آن را مصادره کنند. در یک نگاه ساده توانست حاکمیت تلویزیون را برعلیه : حاکمیت سینما بشوراند، و از تلویزیون ابزاری مدافع اسلام بسازد. در حالیکه سینما به قطبی برای: مبارزه با اسلام تبدیل شده بود. و هنوز هم افرادی چون مدیر خانه سینما، با حقد و کینه از تلویزیون صحبت می کنند.

برای درک اهمیت مطلب، ما باید بدانیم جشنواره های سینمایی، که از جشنواره کن آغاز شد، هدف ان ها این بود که: فیلمهای توقیفی و ضد فرهنگی را، بر بالای فرش قرمز بنشانند! و سخن هایی که جایی برای گفتن نداشتند، در انجا گفته شوند، و نام آن را آزادی بیان گذاشتند. خط مشی های ضد فرهنگی آن، عمدتا برای مبارزه با بیداری اسلامی و تجدید حیات دینی بشر بود.

    آنها کار را به جایی رسانده بودند که: سمبل اسکار، روسپیگری  زن شوهرداری شد، که بالاترین کارهای خلاف اخلاقی را داشته، و بیشترین فیلم های: پورنوگرافی را بازی کرده بود.  دست دان هنرپیشه مرد ایرانی، با چنین زنی نشان داد که: چه مقدار هماهنگی بین آن ها وجود دارد، تا سینمای ایران را به نا کجا اباد ببرند، و این در حالی بود که صدا وسیما، یک تنه درمقابل تمام این هجوم ها ایستادگی می کرد. و فیلم ها و محصولات نجیب را تحویل جامعه بشری می داد. و همه اینها محصول: مستند سازی های امثال آوینی بود.

     شهید آوینی می دانست در: جبهه فرهنگی هم باید خون داد، و این را از شهید مطهری فهمیده بود، که فقط بخاطر کتاب هایش، او را در مقابل منزلش ترور کردند، و یا شهدای محراب که فقط، به خاطر نماز خواندن کشته شدند. و این انتخاب او درست بود! احادیث ما هم می گوید که :خانه خدا بسیار محترم است، ولی با همه این عظمتش در مقابل: آبروی مومن، سنگ سیاهی بیش نیست.

اگر قرار است که سینما و تلویزیون،  دین مردم را از بین ببرد، و زحمات شهیدان را بر باد دهد، چه بهتر که همانجا بماند، و در نقطه تلاقی تلویزیون و شهدا، شهید شود. همکاران او می گویند: پایش در اثر انفجار مین، از بدنش جدا شده بود و ما، مجبور شدیم آن را روی سینه اش بگذاریم! ولی او فقط دعا می کرد و از خدا می خواست: گناهانش را ببخشد و شهید محسوب ش کند. و این همانی بود که وقتی تیرهای سعودی، به سوی ش می رفت و: شهادت صدایش می کرد، گفته بود نه اینجا جایش نیست.

 

  • سید احمد حسینی ماهینی

业率揭幕禁用。它可能看起来

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۴، ۰۴:۴۳ ب.ظ | ۰ نظر

失业率揭幕禁用。它可能看起来,这是两者之间的因果关系,而另外一个原因!但一个原则说,一切都可以有效地一切,只需要弄明白。谁也认为,例如,汽车尾气的空气污染,并通过驱动了云空气污染,雨下得低,降​​水少造成的罚款GZD的外观?新鲜!它会造成臭氧空洞。德黑兰周五表示,相信这将根除腐败,坏的盖头腐败之一。如果有人说,这项工作是不是强加自己的路。不,不是因为它是坏的政策危及安全屏障,不知道坏的盖头,伊斯兰教和伊斯兰政权的鬼脸。

我们可以说:青年失业是坏盖头的重要原因!我们不知道是谁做的一切都是正确的,只是留下这件衣服?但穿着不当所有这些未解决的问题,如失业和通货膨胀。电梯法蒂玛PBUH说,伊玛目阿里要求在我的生活中的事情,因为我可以是任何东西,我想,它可以提供惭愧。现在坏盖头你说什么?他们有你想要的一切,就在伊斯兰教育,最高和最昂贵的珠宝,你想要最好的,最LAMD着装的看法正面。当然,如果他们没有达到其他字符,但它要求,和年轻的爱,爱你能做什么?你在尊严和权利的工作:工人的日常需求?所以来到洗钱,走私,海盗和非法毒品是,在相当大的钱对她的情妇,并决心对所有犯罪,腐败和卖淫。年轻是一种清洁和巴氏杀菌,甚至在他父亲的家门口,不抽烟,突然有一天,成为全国最大的腐败!他的动机,想不当情人。

这意味着,没有其他动机,所有的贪污,盗窃,贿赂不是盖的,生病的父母,为什么不偷,因为大多数父亲或母亲不满意的工作。但没有婚姻伴侣或朋友!这就是敦促和荣誉,所有他们想要的,他们的座右铭是:会为了钱做任何事!如果你不是一个价!于是服饰文化,一个鬼脸开始到所有的规则,和神经节在战斗着装躺下,摊开所有的规则。

因此,政府或新闻,但是,它有时认为,如果女性是不是在找Yalli和Tlly,丈夫和父亲不建议以任何方式,他们可以扭曲的收入文件,不是一次补贴,但也有少数通道补贴。与此相关,政府也很简单。这可能是因为家庭,鼻或皮肤的整容手术这样做,一个富裕的家庭就知道了!有人谁每天或每周或损坏指甲纹身,或隆鼻,鱼,猫偷吃50000土门补贴或在阿訇的话,说给穷人,而不是预算?财政预算案,为何天价奖金,工资十亿外国使团,但钱不是钱修和装备的医院?

隆鼻与美的一个简单的统计数据显示了什么的人谁这么饱腹,只是心烦意乱,他们的技巧是不是老鹰一个伟大的团队!支付更高的价格,更好地服务,尽管所需的时间做到这一点!

肥胖不是一种疾病,它是时尚这些天,所有的医疗设备,成本和广告预算吃掉,这是什么意思?这是否意味着不思饮食,并采取了?是的,但它在哪儿听到的?

بیکاری معلول بد حجابی است.

    ممکن است مشکل به نظر برسد که: بین این دو رابطه علت و معلولی بر قرار است، و یکی علت دیگری است! ولی یک اصل علمی می گوید: همه چیز می تواند در همه چیز موثر باشد،  و فقط باید آن را کشف کرد. مثلا چه کسی باور می کرد: دود اتومبیل باعث آلودگی هوا شود، و آلودگی هوا با فراری دادن ابرها، باعث کم باریدن شده،  و بارش کم باعث پیدایش ریز گزد ها شود؟ و تازه! باعث سوراخ شدن لایه اوزون هم بشود.

     امام جمعه موقت تهران گفت که: باور کنید می شود فساد را ریشه کن کرد، و بد حجابی هم یکی از امور فساد است. و اگر برخی ها می گویند این روش کار ساز نیست، روش خودشان را اعمال کنند. بی  تفاوت نباشند، چون بد حجابی امنیت سیاسی را هم به خطر می اندازد، و بد حجاب در واقع بدون اینکه بداند، دهن کجی به اسلام و نظام اسلامی می کند.

ما نیز می توانیم بگوییم: بد حجابی عامل اصلی بیکاری جوانان است!  کسی نگوید مگر همه کار های ما، درست شده و فقط مانده این بدحجابی؟  بلکه بد حجابی اساس همه این مشکلات حل نشده، از جمله بیکاری و تورم است. درجاییکه فاطمه زهرا سلام الله علیها می گوید: من در طول زندگی چیزی از حضرت علی ع نخواستم، زیرا گفتم ممکن است چیزی بخواهم،که  نتواند فراهم کند و خجالت بکشد.

  حالا بد حجاب ها چه می گویند؟ آن ها همه چیز می خواهند، یعنی درست در نقظه مقابل تربیت اسلامی هستند، بالاترین و گرانترین جواهرات را ، بهترین و آلامدترین لباس ها را می خواهند. البته اگر دستشان نمی رسد حرف دیگری است، ولی خواسته آن ها این است، و جوان علاقمند و عاشق چه می تواند بکند؟ آیا کار های شرافتمندانه و حقوق :کارگری یا کارمندی کفاف این خواسته ها را می دهد ؟

    لذا به سراغ پولشویی، قاچاق، دزدی و مواد مخدر می رود، تا با یک پول کلان به سراغ معشوقه برود، و همین خواسته انگیزه تمام جنایت ها ، فساد ها و فحشا ها می شود. یعنی یک جوان پاک و پاستوریزه ، که در خانه پدری حتی جلوی پدرش، سیگار هم نمی کشید ناگهان یک روزه، تبدیل به بزرگترین اختلاس کننده کشور می شود! و انگیزه او فقط خواسته ناروای معشوق است.

یعنی هیچ انگیزه دیگری، این همه اختلاس، دزدی یا رشوه را نمی پوشاند، مریضی پدر یا مادر، هیچوقت علت اینهمه دزدی ها نیست، زیرا اغلب پدران یا مادران، راضی به این کار نیستند. اما همسران و یا دوستان بدون ازدواج! چنین چیزی را مصرانه و: با افتخار تمام می خواهند و: شعار آن ها این است: برای پول باید هر کاری کرد! و اگر نکنی بی عرضه هستی !بنا بر این فرهنگ بدحجابی، به معنی آغاز دهن کجی به تمام احکام اسلامی است، و عقده های فرو خفته آنان در مبارزه با حجاب، به تمام احکام اسلامی گسترش پیدا می کند.

همین بحث یارانه ها که، دولت یا مطبوعات هرچند گاهی مطرح می کنند، اگر دختران و زنان به دنبال یللی و تللی نباشند، به شوهران و پدران خود توصیه نمی کنند که: به هرشکلی شده اسناد درآمدی را مخدوش کنند تا بتوانند: نه یکبار، بلکه از چند کانال یارانه بگیرند.

  البته با این کار، راه دولت هم بسیار ساده است. آن ها می توانند خانواده هایی را که: عمل زیبایی بینی یا پوست وغیره انجام می دهند، جزو خانواده های مرفه بدانند! زیرا کسی که روزانه  یا هفتگی، اقدام به تتو زدن یا کاشت ناخن، یا جراحی بینی می کند، ماهی 50هزار تومن یارانه را خورده و قی کرده !یا به قول امام جمعه: می گویند برای فقرا بودجه نیست؟ بودجه هست،  چرا برای پاداش های نجومی ، حقوق های میلیاردی و حق ماموریت های ارزی، پول هست ولی برای تعمیر بیمارستان و تجهیز آن پول نیست؟

یک آمار ساده از جراحی بینی و: زیبایی نشان می دهد که چه گروه عظیمی، از مردم آنقدر شکم سیر هستند که، فقط ناراحتی آن ها عقابی نبودن نوک بینی شان هست! بیشترین و بالاترین قیمت را می پردازند تا: بهتر عمل شوند و: هرچند بار هم لازم باشد، این کار را می کنند!

اصلا بیماری چاقی که این روز ها مد شده، و اینهمه تجهیزات پزشکی ،هرینه ها و بودجه تبلیغاتی را می خورد، به چه معنی است؟ آیا به معنی پرخوری و مصرف بالانیست ؟ بله اینطور است ولی کو گوش شنوا؟  

 

  • سید احمد حسینی ماهینی

电影已经死了

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۲۲ ب.ظ | ۰ نظر

很多人生活像电影了,但贝洛兹Afkhami电影节萨玛说,电影已经死了!任何艺术家去世。例如,古典波斯诗歌死了,因为它是高潮​​!那一个,但是,是一个有才华的诗人,暴风雪,哈菲兹和萨迪下,很安静。电影在十九世纪和二十世纪,拥有所有他的生活,甚至乱上世纪90年代未能恢复。

事实上,今天生活在电影院,艺术不是第七或第八艺术数字世界的名字。这部电影是前会像几十年来,已经死了,而电影观众的发布站,不再存在。正如在电影院试图告诉我的儿子,电影院后,电影院现在想说的是我的儿子和卫星电视,让你有帮助的电影!

但是,另一种是思想去看电影,种子不会破!相反,我们更愿意坐在家里看家庭电影,每一次,他们不感兴趣,或更改频道或CD!还是他们做饭,和自己的生活。或躺在床上观看卫星,并许愿当一部电影用双臂去睡觉。

可以说,伊斯兰革命是死亡,也就是终点,以防止电影的生存,卖淫和腐败,一部电影的尸体的逻辑终点。后,这是真的,电视诞生了,回家了,和大大小小的鼓励坐在家里。

      当然,有些人通过电影的爱情诱惑,想给新的生命,死臭,从而灵车基督徒,买了一些胭脂和鳕鱼,以及来找死里复活,它是虚构的,幸存者参观无色死了,不要弄湿你的裤子!有些人还易Prrv,站在伊斯兰革命前,说,这部电影是对伊斯兰革命,而不是艺术和文化!霍梅尼曾说过:我们不反对卖淫是对电影!

但他们是一个欧洲国家,像他的祖先,娘家姓,如果有的话兑现了全国国库左下角,这是一个多一天的拍卖,喝的酒,和头部在我们更好的圈速:现在的奥斯卡表演。和他们的热酒西端,和孩子们玩得开心。

和:完全放电的能量保持不变。

制片人今天需要知道:要遵循电影的概念,在五十年代,还是在西方九十年代,欺骗自己。因为它是更加残酷的历史:内存活,更别说把它回来了!总是过去的已经过去了,而未来应该牺牲它。它必须是指路明灯:澄清建筑的未来,无需携带它。

八大艺术或数字艺术的世界,随着伊朗发生了变化。艺术是第八大七艺的,因为所有的人都在自己的位置,这是一次。诗歌,艺术和音乐,演示文稿,图形和全部进入工作场所,并在它旁边,观众是如此疯狂,在她的石榴裙下。

第八届艺术中的一员,电脑游戏,都在过去的七年艺术的东西是低?故事,诗歌和史诗游戏,绘图字符,图形场景优越的需求!而最重要的是,青年和儿童的大脑,每天24小时的工作了。而7的技术中,每一个只有几个小时的现场观众后,分别专用于自己。

سینما مرده است

خیلی ها دوست دارند دوباره سینما زنده شود، ولی بهروز افخمی در جشنواره فیلم سما گفت: که سینما مرده است! همانطور که هر هنری می میرد. مثلا شعر فارسی به سبک کلاسیک مرده است، زیرا نقطه اوج دارد! یعنی هرکس هر چقدر هم، قریحه شاعری داشته باشد، و کولاک کند، زیر سایه حافظ و سعدی، حرفی برای گفتن ندارد. سینما هم در قرن نوزدهم و بیستم، عمر خود را تمام کرده است، حتی شلوغ کاری های دهه 1990هم نتوانسته آن را زنده کند.

در واقع چیزی که امروز بنام سینما زندگی می کند، هنر هفتم نیست بلکه هنر هشتم یا دنیای دیجیتال است. در واقع سینما رفتن مانند دهه های قبل، مرده است و تماشاگری که پای اکران سینما بایستد، دیگر وجود خارجی ندارد. همانطور که سال ها، تئاتر کوشید تا بگوید سینما فرزند من است، پس سینما همان تئاتر است، الان هم سینما می کوشد بگوید: تلویزیون و ماهواره فرزند من است، پس باید به سینما کمک کند!

اما دیگر کسی به فکر رفتن به سینما، و تخمه شکستن نیست! بلکه همه ترجیح می دهند در خانه بنشینند، و فیلم خانگی ببینند، و هر وقت هم دیدند جالب نیست، یا کانال را عوض کنند یا سی دی را! و یا اصلا بروند آشپزی کنند، و به زندگی خودشان برسند. و یا در رختخواب دراز بکشند، و ماهواره تماشا کنند و، با آرزوی هم اغوشی با آکتور فیلم بخواب بروند.

میتوان گفت انقلاب اسلامی، نقطه پایان این مرگ بود، یعنی با جلوگیری از ادامه حیات سینما، به عنوان فحشا و فساد، یک نقطه پایان منطقی بر جسد بی جان سینما گذاشت. بعد از آن بود که تلویزیون به معنی واقعی متولد شد، و به خانه ها رفت، و از کوچک و بزرگ را به نشستن در خانه تشویق کرد.

      البته عده ای فریفته و عشق سینما، خواستند جانی دوباره به مردار بد بو بدهند، لذا مانند مرده کش های مسیحی، مقداری سرخاب و سفیداب خریدند، و به دنبال این مرده آمده، و آن را بزک کردند تا : بازماندگان از دیدن روی بی رنگ مرده، شلوار خود را خیس نکنند! عده ای هم پر رو پررو، در مقابل انقلاب اسلامی ایستادند و گفتند که: انقلاب اسلامی با سینما مخالف است، یعنی با هنر و فرهنگ مخالف است! که امام خمینی ره به ناچار فرمود: ما با سینما مخالف نیستیم با فحشا مخالف هستیم!

ولی آن ها راهی دیار فرنگ شدند، تا مانند اجداد قجر خود، اگر چیزی هم ته خزانه غیرت این ملت باقی است، آن را حراج کنند و چند روزی باده بنوشند، و سرخود را در دامان از ما بهتران :کن  و اسکار بگذارند. و بر این سر گرم خود از باده غربی ها، نام سرگرمی کودکان و نوجوانان بگذارند.

اما بهر حال باید قبول کرد که سینما مرده است، و نباید برای آن دست و پا زد.البته همه میدانند که انسان مردنی، در لحظات آخر جان کندن، ناگهان فعال می شود و دست وپایی می زند، ولی این دست و پا زدن همان و: تخلیه کامل انرژی های باقی مانده همان.

امروز سینماگران باید بدانند: رفتن به دنبال مفهوم سینما در دهه پنجاه  ایران، یا دهه نود در غرب، گول زدن خود است.  زیرا تاریخ بی رحم تر از آن است که: یاد گذشته ها را زنده کند، چه رسد به اینکه آن را برگرداند! گذشته همیشه گذشته است، و نباید آینده را فدای آن کرد. بلکه باید از گذشته چراغی برای: روشن شدن راه آینده ساخت، بدون اینکه آن را با خود حمل کرد.

هنر هشتم یا هنر دیجیتال، در دنیا همزمان با ایران، دچار تحول شده است. هنر هشتم بزرگتر از هنر های هفتگانه است، زیرا همه آن ها را در خود جای داده، و بازهم جا دارد. شعر و نقاشی و موسیقی ونمایش و گرافیک و همه و همه را، به کار می گیرد و در کنار آن، مخاطب را هم تا پای جنون با خود می برد.

یکی از اعضای این هنر هشتم، بازی رایانه ای است، آیا چیزی از هفت هنر گذشته در آن کم است؟ داستان آن، شعر ها و حماسه های بازی، نقاشی شخصیت ها، گرافیک صحنه را در حد اعلا نیاز دارد! و از همه مهمتر مغز جوانان و کودکان را، در تمام 24 ساعت روزانه به کار می گیرد. در حالیکه هنر های هفتگانه، هرکدام یک بعد را داشتند و: فقط ساعاتی از زندگی مخاطب را، به خود اختصای می دادند.  

 

 

  • سید احمد حسینی ماهینی

如何为沙特的房子?

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۲۱ ب.ظ | ۰ نظر

对阿拉伯联盟和也门,如此庞大和不人道的残忍攻击,我们可以说,残暴的所有经验,自十九世纪开始到现在前所未有的总和。残酷发生在任何地方,这几乎是一个角落都可以!和重力的残暴和经验的产品是两个多世纪。

想象一下,所有的这是入侵西方到东方,这是他们的殖民地!但在如何打扮殖民地的士兵,尤其是法国军队,谁只是化装为阿拉伯人,被磨损或沙特阿拉伯等劳伦斯的存在,一个简短的问卷调查显示,绿灯,沙特的众议院和瓦哈比。

   当土耳其或奥斯曼帝国统治是天房和麦加,铝沙特为消除奥斯曼帝国权力,并采取麦加的统治,打击脚垫,比他其它的名字,它是与电源一个很好的经验欧洲,打造盾击,以掩饰自己的名字。

   由于沙特自己是犹太人,土耳其,世界各地的犹太人的教育,把你的日程!不过,英国政府,或作为箭头攻击法国选择了把他的报复,从大不里士里人!因为城市大不里士的仍然是一个犹太人在里面!和谢赫萨菲这个过程开始于早期的父亲沙特阿拉伯,伊朗,科威特,他们转了一圈,显然他们是穆斯林。

Vantqam在什叶派穆斯林,他们的野蛮袭击当天前​​的工作,对也门可以看到报复。但对这种暴行,有多个策略:第一个策略是也门人民的抵抗,也门人民有足够的自我意识已经来临:道奇犹太宣传沙特阿拉伯,因为这两个护法吃,这是最重要的一步。因为他们意识到这是为时已晚,但还是及时的。

接下来的策略就是自我意识穆斯林世界其他地方,谁相信,沙特不这样做,部长佛龛不占用保护区的,而且必须赶了出来!沙特的房子是在政府的头上,否则会造成问题的重要药物,因此它被认为是家庭纠纷,并呼吁和解与和平.nan甚至视而不见这些杀戮,关闭和也门指责。

   与沙特,两个极端的房子世仇,如一些人所认为种族主义的沙特,有毒的宣传,对阿拉伯人已经开始,甚至先知和伊玛目,他们是礼貌Asayh和:萨尔曼·拉什迪进行肮脏的工作!并且一定要小心这个方案是,它是在政策和要求沙特的房子。因为作为短跑,有关伊斯兰教和宗教文物,杀了这个时候,先知和伊玛目是人格暗杀。

在战场上的主要策略,沙特阿拉伯,因为他们的军事弱点,通常采用其他国家的力量。与所有的国家,非国家军队不说话,沙特军队与多国的士兵!所以,如果你为各国提供知识,他们是从参加他的臣民之间的代理沙特阿拉伯阻止。

     沙特空军,只有F-16战斗机,这是这架飞机的有趣的缺点,制造商正在与新闻马欣接触,有人透露,他与电子战说,干扰的卫星可以被定向从而使F-16,而不是萨那,吉达炸弹!

     在其管理试点最小的作用,特别是沙特飞行员谁没有经历过这一点。该机是目前分流的目标,通过噪音的作用,因此它可以不是军事目标,或预设轰炸他们,他们往往打平民目标!

چگونه میتوان جلوی آل سعود را گرفت؟

حملات وحشیانه سعودی ها و ائتلاف ضد یمن، آنقدر وسیع و غیر انسانی است که: میتوان گفت جمع کلیه تجربیات وحشیگری: قرون معاصر از آغاز قرن نوزدهم تا کنون است. یعنی هر کجا وحشیگری اتفاق افتاده، تقریبا گوشه ای از این حساب می شود! و این وحشیگری نقطه ثقل و :محصول کل تجربیات در طول دو قرن می باشد.

تصور همه بر این است که: غرب به شرق حمله کرد، و آن را مستعمره خود نمود! ولی یک بررسی کوتاه بر: نحوه لباس پوشیدن سربازان استعمار، مخصوصا سربازان فرانسوی، که درست مدل لباس اعراب را به شکل فانتزی، برتن داشتند و یا: حضور لورنس عربستان و امثال آن، نشان می دهد که چراغ سبز، از سوی آل سعود و وهابیون بوده است .

   زمانی که ترکیه یا عثمانی، بر کعبه و مکه حاکمیت داشت، آل سعود به عنوان ازبین بردن قدرت عثمانی، و در دست گرفتن حاکمیت مکه ، مبارزه با عثمانی را بنام: غیر از خودش آغاز کرد، و این تجربه خوبی شد تا: با قدرت دادن به اروپا، از آن ها سپر حمله بسازد، تا نام خود را مخفی کند.

   از آنجا که سعودی ها، خود یهودی و ترک تبار بودند،  پرورش یهودیان در سراسر دنیا را، در دستور کار خود قرار دادند! اما در عمل دولت های انگلیس، یا فرانسه را بعنوان پیکان حمله انتخاب کردند، تا انتقام خود را از آذری های تبریز بگیرند! زیرا هنوز هم تبریز شهری است که: یک یهودی در آن نیست! واز زمان شیخ صفی این روند آغاز شد، که در همان اوایل پدران سعودی را، از ایران راند و آن ها به کویت رفتند، و در ظاهر مسلمان شدند.

وانتقام از شیعه را سرلوحه کار خود قرار دادند، همین امروز هم از حملات وحشیانه آن ها، برعلیه یمن می توان این انتقام جویی را دید. اما در مقابل این وحشی گری، استراتژی های چند گانه وجود دارد: نخستین استراتژی مقاومت مردم یمن است، یعنی مردم یمن به اندازه کافی، به خود آگاهی رسیدند تا :گول تبلیغات یهودی های سعودی را، بنام خادم حرمین نخورند، واین مهمترین گام است. زیرا آن ها بسیار دیر متوجه این امر شدند، ولی بازهم به موقع است.

استراتژی بعدی خوداگاهی دادن: به بقیه مسلمانان جهان است، که به این باور برسند که سعودی ها، هرگز خادم الحرمین نبوده  و نیستند، بلکه اشغالگران حرمین هستند، و باید بیرون رانده شوند! البته آل سعود هنوز مزدوران مهمی، در راس حکومت ها دارد، که مسئله را بطور دیگری مطرح می کنند، و باصطلاح آن را یک اختلاف داخلی دانسته ، و خواستار آشتی و صلح هستند .آنان حتی چشم خود را به اینهمه کشتار، می بندند و یمن را مقصر می دانند.

   البته دشمنی با آل سعود، افراط و تفریط هم دارد، زیرا برخی ها به تصور اینکه آل سعود عرب هستند،  تبلیغات زهر آگین نژاد پرستانه ای را، برعلیه اعراب شروع کرده اند، و حتی به به پیامبران و امامان هم، اسائه ادب می کنند و: شغل کثیف سلمان رشدی را ادامه می دهند! و باید مواظب این ترفند هم بود، که این همان سیاست و خواسته آل سعود است.  زیرا همانطور که به دست داعش، آثار باستانی مربوط به اسلام و دین را، از بین می برند به وسیله اینها هم، ترور شخصیت پیامبر و ائمه می نمایند.

اما استراتژی اصلی، در میدان جنگ است، عربستان به دلیل ضعف ارتش خود،  معمولا نیروها را از کشورهای دیگر استخدام می نماید. و برخلاف تمام کشورها، که در ارتش خود غیر ملی را راه نمی دهند، ارتش عربستان مملو از: سربازان چند ملیتی است! بنابر این اگر کشورها به خود آگاهی برسند، از حضور افراد خود دربین مزدوران سعودی جلو گیری می کنند.

     برای نیروی هوایی عربستان هم، فقط از جنگنده های اف 16 استفاده می کنند، که این جنگنده ها نقطه ضعف جالبی دارند، که سازنده آن ها در تماس با ماهین نیوز، آن را افشا کرد:وی گفت با جنگ الکترونیکی و: ایجاد پارازیت از طریق ماهواره ها، می توان اف 16 را طوری هدایت کرد که: به جای صنعا، جده را بمباران کند!   

     خلبان کمترین نقش را در اداره آن دارد، مخصوصا خلبان های سعودی که، اصلا تجربه این کار را ندارند. هم اکنون نیز انحراف اهداف این جنگنده ها، از طریق پارازیت ها اقدام می شود، بطوریکه آن ها نمی توانند اهداف نظامی، یا موارد از پیش تعیین شده را بمباران کنند، و اغلب به اهداف غیرنظامی اصابت می کنند!

  • سید احمد حسینی ماهینی

只有医疗黑手党

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۲۱ ب.ظ | ۰ نظر

世界上所有的医疗黑手党黑手党更危险的秘密。然而,在本世纪后,董事人数为这笔交易,这在很大程度上是遗传操作的一部分,并已显示出一点的医生背叛,医疗黑手党继续沉默,并防止膜分布流行!只有一些国家,如伊朗的广播,勇气,它是广播许可证。

   但在西方,所以对付它,那是在这一领域取得了几乎所有的电影,该行被驱动的科幻电影!和评估,认为:假设故事来吸引观众,而不是外部的现实。其中大部分都是动画片的形式,孩子们提供了一个背叛了一些医生保持密封。

    与聘请的制片人,以及国际组织的一切努力,医务委员会,现在整个世界显然,困难和危险的疾病,如艾滋病,埃博拉病毒和SARS的直接医疗的研究成果,以及持续的全球生物恐怖主义。医生的背叛,上台在没有人类的世界,或人温顺,阉割,已经不是什么秘密。

     当然,这一切的背叛专业的,有太多高尚的人或医生之间,但医生直接与生死沟通,更为敏感。为了防止这种背叛过去,所有医疗毕业生被迫,发誓。而希波克拉底誓言是最古老的文件,显示了医疗黑手党,有同样的老样子。

但与黑手党​​的誓言,也就是不可控的。因为,一方面,所有的医学生,当时的世俗化带来的誓言,我不相信古兰经或预订!或会话,而不是脏话,唱歌和演奏他们的可笑!

    之后两人都沉迷酒精或培训,他们需要及时与过量使用酒精,说脏话的,还是算了,这是荒谬的就知道了!还是他们使它强制性的,强制性的誓言,发誓不自然小妾。即使你签署宣誓书,和框架到你的房间!公开地说,所有这些工作是:证明他们没有那么高昂的代价,而且是在胁迫下!

现在,在所有国家中,最富有的阶层都是医生。而那些社会最贫穷阶层的。医生进行了培训,使他们生病了,不要哭从这里让步,因为我看到的尸体,鲜血,腐肉,而不是吓唬他们。它不再是必要的:德黑兰和纳塞尔Khosrow药物和治疗做黑手党的街道,因为,根据马可·波罗,政府改变,但街上有Khusraw!与地震释放出的各方面的一场革命,创造变化,但不能连柱移动到黑手党。

现在,你可以在电视上,很开心,身体怎么跑到龙嘴玩了,希望他们出来干净。当然,在新闻20 Vessey,在边际上,但我们没有:黑手党的药物服用,我们看到了几年的麻烦维持用药陋习,一天内爆和所有药品,储存海关,黑市一天,价格也较高。

Albtth政府不能看到:医疗黑手党,将验船师变了!而现在,他不抗议,如果抗议活动,这增强了袋子哈里发:黑市价格差异药物和医生的费用,油钱。

 تنها در مقابل مافیای پزشکی!

مافیای پزشکی از همه مافیا های جهان، خطر ناک و مخفی تر است.  البته در قرن حاضر، تعدادی از فیلمسازان به گوشه ای از ان پرداخته اند، که بیشتر جنبه دستکاری ژنتیکی دارد، و خیانت های پزشکان را کمی نشان داده اند، اما مافیای پزشکی ساکت ننشست، و مانع از توزیع مردمی همین چند تا فیلم هم شد! و فقط برخی دولت ها از جمله صدا و سیمای ایران، جرات و یا مجوز پخش آن را گرفتند.

   ولی در غرب چنان با آن مقابله شد، که تقریبا همه فیلم هایی که در این زمینه ساخته شدند، به ردیف فیلم های تخیلی علمی رانده شدند! و چنین ارزیابی شدند که: فرضیه داستانی برای جذب تماشاگر است، نه یک واقعیت خارجی. و اغلب آن ها هم به شکل کارتونی و: برای کودکان عرضه شدند، تا خیانت های برخی پزشکان همانطور سر به مهر باقی بماند.

    با تمام کوشش های فیلمسازان مزدور، و سازمان های نظام پزشکی جهانی ، اکنون برای همه مردم دنیا آشکار است که: بیماری های سخت و خطرناک مانند ایدز ، ابولا و سارس نتیجه تحقیقات مستقیم پزشکان، و در ادامه بیو تروریسم جهانی است. یعنی خیانت این پزشکان، برای رسیدن به قدرت در دنیای بدون انسان، و یا انسان های مطیع و اخته شده، بر هیچکس پوشیده نیست .

     البته این خیانت ها در همه حرفه ها وجود دارد، ویا دربین پزشکان انسان های باشرف هم  زیاد است، اما پزشکی به دلیل ارتباط مستقیم با زندگی و مرگ، از حساسیت بیشتری برخوردار است. در گذشته برای جلوگیری از این خیانت ها، همه فارغ التحصیلان پزشکی را مجبور می کردند: تا سوگند بخورند. و سوگند نامه بقراط از قدیمی ترین اسناد است که: نشان می دهد مافیای پزشکی، از همان قدیم هم وجو داشته است.

اما این مافیا با سوگند خوردن نیز، قابل کنترل نبود و نیست. زیرا از یکسو کلیه دانشجویان پزشکی را، لائیک بار می اورند تا در موقع سوگند خوردن، اصلا اعتقادی به قران یا کتاب آسمانی نداشته باشند! و یا در جلسه بجای سوگند خوردن، آواز بخوانند و مسخره بازی در آورند!

    بعد ها هم آن ها را معمولا، معتاد یا الکلی تربیت می کردند، تا در موقع لزوم با استفاده مفرط از الکل، سوگند را فراموش کنند و یا، آن را مسخره بدانند! و یا اصلا آن را اجباری بدانند، که سوگند اجباری، طبیعتا دارای صیغه قسم نخواهد بود. حتی اگر سوگند نامه را امضا کرده،  و دراتاق خود هم قاب کنند! باز می گویند که همه این کار ها را کردند تا: مدرک بگیرند و لذا از صمیم قلب نبوده، و تحت اجبار بوده اند!

الان در تمام  کشور ها، ثروتمند ترین قشرها پزشکان هستند. در حالیکه بیماران از فقیرترین اقشار جامعه هستند. یعنی پزشکان طوری تربیت شدند که: گریه و زاری مریض آن ها را از جا تکان ندهد، همانطور که دیدن جسد ، خون و مردار آن ها را نمی ترساند. البته دیگر لازم نیست به : مافیای خیابان ناصر خسرو تهران  و: دارو و درمان اشاره بکنیم، چرا که به قول مارکوپولو: حکومت ها عوض می شوند، ولی خیابان ناصر خسرو همانجا که بوده هست! و انقلاب در همه شئون لرزه انداخته، و تحول بوجود آورده ولی، نتوانسته ستون این مافیا را حتی جابجا کند.

حالا اگر سریالی در تلویزیون پخش می شود، خیلی خوشحال کننده است، که چطور یک تنه به دهان اژدها رفته، و امیدواریم که سالم هم بیرون بیایند. البته در گذشته در اخبار 20وسی هم، در حاشیه داشتیم ولی نتوانست حتی: جلوی مافیای دارو را بگیرد، و دیدیم که چند سال زحمت آن ها برای نگهداری: دارو های فاسد در گمرک، یک روزه به باد رفت و همه دارو های: انبار شده در گمرک، یک روزه روانه بازار سیاه شدند، و قیمت ها هم بالاتر رفت.

البتته دولت که دید نمی تواند: جلوی مافیای پزشکی را بگیرد، مبصر کلاس را از عوض کرد! و حالا دیگر کسی اعتراض نمی کند، واگر هم اعتراض کند، از کیسه خلیفه می بخشند و: مابه التفاوت قیمت بازار سیاه دارو؛ و دستمزد پزشک را، از پول نفت می دهند.   

  • سید احمد حسینی ماهینی

核协议:美国是我们的

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۳۴ ق.ظ | ۰ نظر

几年前,我写了宇宙的一篇文章(1372年)的精神世界的权力。但是,有一些是座右铭。又在1382在一个星期马欣说:美国是我省的一个,一些笑,并没有把它当回事!但是,现在的交易,再一次证明伊朗是美国的一个更高的功率。原因很清楚!

不同的专家早就是美国,而奥巴马还重申,它在总统结算的建议,他将不得不为:有一个积极的作用!另一个含义是:如果有人会做此定居,必要的票国会和政党之间有自己的保险。因为谁都知道伊朗反对派,而不是把美国的大选投票。

在美国所有的总统,伊斯兰革命后,在她早期的座右铭,口号提出的要求伊朗。和美国的伊朗人的贡献,用取胜。但是,在选举后,债务人的不带到以色列!他们还欢迎在旋转的犹太复国主义游说,但原来伤害他们!

这些谁不记得卡特民主党总统下令:伊朗革命空地,他们支持起义,并施加压力,王说给更多的政治自由。伊斯兰革命的口号,无论是东,也不西,赢得了卡特后懊悔,并作出自己的方式向以色列!然而,这项工作导致了霍梅尼说,卡特应该去,他就加入!

所有的手稿,演讲和忏悔卡特拥有发行量最大的!这为他后来戈尔巴乔夫谴责它,看到戈尔巴乔夫的披露,以及如何有效,它拥有众多的粉丝。戈尔巴乔夫是谁预测苏联的解体,从霍梅尼收到的信,但是Tkrd相信发生了!

  随后总统曾经:他们试图选举,伊朗人喜悦,像奥巴马,他的座右铭是封闭的监狱,并结束占领伊拉克和阿富汗呼吁。他很粗鲁,当然,和犹太复国主义游说,直到,说是没有拖欠伊朗!但它更是练习,因为我们在占领政权的讨论中看到,反对任何协议。他知道这是他的协议很重要。

    在小布什的父亲和儿子,除了伊朗的财政支持正在使用,甚至是雅利安种族:近伊朗和德国已经提出了这个方向。德国人认为,国家有一个共同的雅利安种族!而英格兰是一个不同的种族。即使在算法中,犹太复国主义的对手候选人,赢得了选票同样具有支持以色列所有的标语,给了他们的选票,布什加强Valgvr。

的美国的新的历史!从此以后形势明朗后,因为有了这个协议,美国将无法运行,但它不能,所以一步一步地利用它。例如,制裁将看到“其他美国没有支付任何费用,因为伊朗伊斯兰共和国是最后一次,并会产生自己的一切,和前美不美,什么是离开了她健康的经济在IS。

失业和缺乏资金的美国人,没有人可以否认,这意味着美国的债务:世界顶级的2000万美元,这将无法释放的伊朗资产。也许甚至全部是用了!

توافق هسته ای یعنی: آمریکا (واس ماس! ) مال ما است!

سال ها پیش در مقاله ای در کیهان نوشتم (1372)که: ایران بزرگترین ابر قدرت معنوی جهان است. ولی برخی ها آن را شعار دانستند. و باز در سال 1382 در هفته نامه ماهین نوشتم که: آمریکا یکی از استان های ما است، برخی ها خندیدند و آن را جدی نگرفتند! ولی الان توافق هسته ای دیگر ثابت کرد: ایران قدرت بالاتری از آمریکا است. دلیل آن هم روشن است!

مدت ها است که کارشناسان مختلف امریکا، پیشنهاد می کنند و اوباما هم بارها تکرار کرده است که :حل و فصل آن در دوره ریاست جمهوری، ایشان باید باشد تا بعنوان: یک عملکرد مثبت مطرح شود! معنی دیگر آن این است: اگر کسی این حل و فصل را انجام دهد، رای لازم را در کنگره و در میان حزب، برای خود بیمه کرده است. چون همه میدانند مخالفت با ایران، یعنی رای نیاوردن در انتخابات آمریکا.

تمام روسای جمهور در امریکا ، بعد از انقلاب اسلامی، در شعار های اولیه خود، خواسته ها و شعار های ایران را مطرح کردند. و از کمک های مالی ایرانیان مقیم آمریکا، استفاده کردند تا پیروز شدند. البته بعد از انتخابات، برای اینکه بدهکار ایران نباشند، خود را به سوی اسرائیل کشاندند! لابی صهیونیست ها هم از این چرخش آنان استقبال کردند، اما این چرخش به ضرر آن ها تمام شد!

کسانی که یادشان است می دانند که: کارتر بعنوان رئیس جمهور دموکرات دستور داد: فضا برای انقلابیون ایران باز شود، و از قیام آن ها حمایت کرد، و شاه را در فشار قرار داد: تا آزادی های سیاسی بیشتری بدهد. بعد که انقلاب اسلامی با شعار نه شرقی و نه غربی، پیروز شد کارتر پشیمان گشت، و راه خود را بسوی اسرائیل باز کرد! اما همین کار باعث شد تا: امام خمینی ره فرمود: کارتر باید برود، و او رفت و به تاریخ پیوست!

اکنون دست نوشته ها ، سخنان و اعترافات کارتر، بیشترین تیراژ را دارد! که البته او بعد از گورباچف، دست به افشاگری زد زیرا، دید که افشاگری های گورباچف، چقدر موثر بوده و طرفداران زیادی دارد. گورباچف همان کسی است که: پیش بینی فروپاشی شوروی را، طی نامه ای از امام خمینی دریافت کرد، ولی باور تکرد تا اینکه اتفاق افتاد!

  روسای جمهور بعدی هم همیشه در: انتخابات خودشان سعی داشتند، ایرانی ها را دلشاد کنند، مثل اوباما که شعار تعطیلی زندان ها را داد، و پایان اشغال عراق و افغانستان را خواستار شد. البته ایشان هم بی تربیتی کرد، و رو به لابی صهیونیست برد تا: بگوید که وامدار ایران نیست! اما این امر بیشتر یک مانور بود، زیرا در همین مذاکرات دیدیم که رژیم اشغالگر، با هر نوع توافق مخالف بود . ولی ایشان توافق را برای خودش مهم می دانست.

    در زمان بوش پدر و پسر، علاوه بر اینکه  از کمک مالی  ایرانیان استفاده می کردند، حتی بحث نژاد آریایی و: نزدیکی ایرانی و المان را از این جهت مطرح کردند. معتقد بودند که آلمان ها، با ایران دارای نژاد مشترک اریایی هستند! در حالیکه انگلیس ها نژاد دیگری هستند. حتی موقعی که با الگور، کاندیدای رقیب صهیونیستی، بطور مساوی رای آوردند،  با تمام شعار های حمایت از اسرائیل، رای خود را به بوش دادند والگور کنار رفت.

این تازه تاریخچه استان شدن آمریکا است! از این ببعد وضع روشن تر است، زیرا با این توافق، آمریکا قادر به اجرای ان نخواهد بود، نه اینکه نخواهد بلکه توان آن را ندارد، لذا قدم به قدم مجبور به پذیرش برتری ایران می شود. مثلا در لغو تحریم ها خواهیم دید که" دیگر امریکا چیزی برای پرداختن ندارد.  زیرا جمهوری اسلامی ایران، ایران زمان گذشته نیست، و همه چیز را خود تولید می کند، و آمریکا هم آمریکای سابق نیست، و چیزی از اقتصاد سالم برایش باقی نمانده است.

بیکاری و بی پولی آمریکایی ها را، دیگر هیچ کس نمی تواند انکار کند، و این یعنی که آمریکا با بدهی: بالای 2000هزار میلیارد دلار به دنیا، دیگر قادر به آزاد سازی دارایی های ایران نخواهد بود. و شاید هم اصلا همه آن ها را خرج کرده باشد!   

  • سید احمد حسینی ماهینی

把所有的鸡蛋放在一个篮子里

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۱۵ ب.ظ | ۰ نظر

交易所和OTC的房间,代表资本主义难免有些培训!而他这样做,是慢慢的侵权,没有任何人知道或做抗议。例如,说这一切:不要把鸡蛋放在一个篮子里,向他们表示,他们所有的资金,不仅在一家投资公司。不买股票只!但个股的组合购买,如果其中一人受伤,盈利否则中性。这一说法在逻辑和数学非常错误的。但最大的培训资本主义,特别是存量房!但摆在首位,这一原则被违反!说你有钱,股市带来的黄金和外汇市场还是回家吧!在第二步骤中,在逻辑上,在对称的数,零的总和。如果你希望按比例分配的损失,你知道,在一个篮子里,亏损和利润都相等,而你找不到任何东西!

在数学上,正和负的总和始终为零。 (西格玛正负等于零。)统计在一起平均偏差始终为零!并从这个逃脱是,每个正方形的结果,以消除负号。它不会损害或分配。但是,利润和亏损的分布,这在当时为零。有理智的人必须把所有的鸡蛋放在一个篮子里。收集更好看,它是保护,如果第一个是否定的,不要启动任何东西。

例如,如果你去一个事故在家里,不出去的房子!即使你说你是50%,50%,不完整的健康的生活方式,你还是喜欢到外面去!50%之多,如果说99%的健康的路要走,但你一去所有的钉子!或损坏你的心脏,如果你去疯了!在比赛的球员:普通电脑或几百倍,失去你的车在事故中,并为此事!但是,如果这些意外之一,发生在现实世界中,还有另外一个样子!是高兴还是难过。

因此,所有的人类活动,希望能采取百分之百的健康,并预测这是这起事件没有发生,否则,如果所有的预测,预测是事件之一碰巧,你喜欢不希望在所有!黑色的口感,不想告诉你!

这是在伊斯兰一神教,多神教和虚伪是偶然的,意外或异常强加讨论。世界上所有的完美统一。许多神已经否认,并拒绝分散的目标。即使是在结婚,合伙人或任何社会契约,我们必须把所有的鸡蛋放在一个篮子里!损失的生命买它,直到我们放弃有点坏!忠诚,坚定的是坦诚,是相同的,现在我们需要:忠实伊玛目阿里,不要打扰来他更早而不是成千上万的领导者在你的篮子!我们来到了伊玛目,让别人去!

资本主义政权,它说,但他慢!没有醒来一个名字涉及到客户的忠诚度。因此,如果客户在任何情况下,现在可以进行购买,股东应分开,该损失站稳脚跟,并没有那么有利可图,其股票买入和丢失时,是走出去,到另一家公司,高利贷者就是为什么它是被禁止的,因为任何人谁投资于失业,不仅会造福你。

همه تخم مرغ ها در یک سبد بگذاریم!

اتاق بورس و فرابورس، به نمایندگی از نظام سرمایه داری، گاهی آموزش هایی دارد که قابل تامل است! و البته خودش هم آن ها را به آرامی نقض می کند، بدون اینکه کسی بفهمد یا اعتراضی بکند. مثلا می گویند همه: تخم مرغ ها را دریک سبد نگذارید!و منظور آن ها این است که همه سرمایه خود را، تنها در یک شرکت سرمایه گذاری نکنید. و فقط یک نوع سهام نخرید! بلکه ترکیبی از سهام را بخرید تا اگر، یکی از ان ها زیان کرد، سود اوری دیگری آن  را خنثی کند.

    این حرف از نظر منطقی و ریاضی کاملا غلط است. ولی از بزرگترین آموزش های: سرمایه داری و خصوصا اتاق بورس است! اما آنان در همان قدم اول، این اصل را نقض می کنند! و می گویند شما هرچه پول دارید، به بازار بورس بیاورید و: در بازار ارز یا طلا و مسکن نروید! در قدم دوم هم از نظر منطقی، حاصل جمع اغیار صفر است. یعنی اگر شما به امید سرشکن کردن زیان، این کار را بکنید بدانید که در یک  سبد، زیان ها و سودها باهم مساوی هستند، و شما به هیچ چیزی دست پیدا نمی کنید!

از نظر ریاضی هم، جمع مثبت و منفی ها همیشه صفر است. (زیگمای باضافه و منهای آی مساوی صفر است.) از نظر آماری هم جمع انحراف میانگین ها همیشه صفر است! و بخاطر فرار از این موضوع هست که: حاصل هرکدام را مربع می کنند، تا نقش علامت منفی از بین برود. لذا (دی ور سیمیکیشن)! یا توزیع ضرر معنی ندارد.  بلکه توزیع سود و ضرر است، که حد آن هم صفر است. یعنی یک آدم منطقی باید: همه تخم مرغ ها را در یک سبد بگذارد. تا بهتر بتواند حواسش را جمع کند، و از آن محافظت نماید:  و اصولا اگر از ابتدا ، علامت منفی در کار باشد، هیچ کاری شروع نمی شود.

مثلا اگر شما برای تصادف کردن از خانه بروید، هرگز از خانه بیرون نمی روید! حتی اگر به شما بگویند شما 50درصد، سالم میرسید 50 درصد ناقص، شما بازهم ترجیح می دهید بیرون نروید!50درصد که زیاد است، اگر بگویند شما 99 درصد راه را سالم می روید، ولی یک درصد میخ به کلیه شما می رود! یا به قلب شما آسیب می رساند، دیوانه اید اگر بروید! البته بچه ها در بازی های: رایانه ای یا معمولی صدها بار، ماشین خود را در تصادف از دست می دهند، و برای آن ها مهم نیست! اما اگر یکی از همین تصادف ها، در عالم واقع اتفاق بیافتد، دیگر شمایی وجود ندارد! که خوشحال باشد یا ناراحت .

بنابر این همه فعالیت های بشری، با امید به صد در صد سلامت صورت می گیرد، و پیش بینی ها هم برای همین است: که اصلا حادثه ای اتفاق نیافتد، والا اگر با تمام پیش بینی ها، یکی از همان پیش بینی شده ها اتفاق بیافتد، شما ترجیح می دهید اصلا پیش بینی نکنید! و بگویید نمی خواهید سق سیاه باشید!

بحث توحید در اسلام هم همین است، یعنی شرک و نفاق امری عارضی ،  اتفاقی و تحمیلی یا استثنا است. همه جهان در یک وحدت کامل هستند. خدایان زیاد داشتن منع شده، و دارای اهداف های متفرق بودن نفی شده است . حتی در مورد ازدواج ، شراکت یا هر قرارداد اجتماعی  هم، ما باید همه تخم مرغ هایمان را دریک سبد بگذاریم! یعنی ضرر و زیان آن را هم بجان بخریم، نه اینکه تا دیدیم کمی ضرر دارد رها کنیم! وفاداری، ثابت قدم بودن و یکرنگ بودن یعنی همین، اکنون هم ما باید نسبت به: امام زمان ع وفادار باشیم، و از دیر آمدن او ناراحت نشویم، نه اینکه هزاران رهبر را در سبد خود داشته باشیم! تا دیدیم امام زمان نیامد، سراغ کس دیگری برویم!

البته  رژیم سرمایه داری هم، این را قبول دارد ولی آهسته می گوید! تا کسی بیدار نشود و: اسم این را (لویالتی ) وفاداری مشتریان می گذارد. پس اگر قرار باشد مشتری، با در هر شرایط ممکن با شرکت بسازد، از آن خریداری کند، سهامدار هم باید اینطور باشد، یعنی پای ضرر و زیان شرکت هم بایستد، نه اینکه تا سود آور است، سهام آن را بخرد و همینکه زیان ده شد، آن را رها کند و برود سراغ شرکت دیگری، ربا خواری هم به همین دلیل حرام است، چون کسی که سرمایه گذاری می کند، به زیان کاری ندارد فقط سود را می خواهد. 

  • سید احمد حسینی ماهینی

两个未知的祝福

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۳۴ ب.ظ | ۰ نظر

先知说)2的祝福是未知的,人们不知道,他们的健康和安全。这是福,因为走开,人们会注意到它,但是当他们是,人们看不到它!和当时的伊玛目,我们时刻关注自己的健康,但我们不注重其安全性,但它的利益的安全和健康。

当我们有食品安全,有人营养不良,所以不要浪费自己的健康,社会和心理安全,如果我们这样做,我们没有某种形式的心理疾病,如果我们的道德,社会遭受暴力并且,不被暴力犯罪,最后如果我们有政治和社会保障,过早死亡或谋杀的人谁不是。

现在我们就来伊玛目先生的健康,和平誓言要做到这一点(Salbh利润)并不受?没有安全第一伊玛目,住,一个不杀他们,谁没有攻击他们,而不是击败他们,那么他们需要的是健康的?如果健康和所有他知道自己,尊重健康。所以我们祈求?所以,如果我们要恰好满足了义务不这样做,所以我们不虚伪,是伊玛目安全问题的重视,他们的威胁,就像·沙特,我们确定和消除。它们。

对于这句话更科学的认识,我们必须认识到,组织的行为,人道主义需求两种类型的刺激,被认为是:那种刺激直接导致增加的动力和性能,如赔偿。但是,如果后者不是动机,但是,如果将有严重的失望!如社会地位或未来的供应。也许今天就是我们的青年问题,这两个元素,这是担心他们的未来和组织社会保障等方面,并不能满足他们!其次,他们没有考虑自己的社会地位,所以往往我们而失业,而不是结婚了!因为他们认为,可能会持续几代,被驱动,但是这一代知道这是荒谬的!

社会保障和养老金,为革命,一个身份和一个愿望,他们是就业的开始,这一天,他们退休了,和大气的入射光束,并且不需要任何人!但今天的年轻人,密封条是荒谬的他,他正在寻找水源,这一次里面全弄湿了!

它可以说,第一代和第二代之间的位移或改变在该分裂发生。上一代的动力,第二代已经成为一个不利因素。所谓的第一代手到嘴的,但是第二代大象一天!一旦他们确信这些事情是,它是可用,所以年轻人失业或失业,或感觉。

改革的青春,自己必须改革大人:为什么这么多的都推到自己的孩子,是极权主义。年轻的人都知道,这个小福,如果不认可和赞赏,他们没有达到更高的祝福。至于如果有人不具备的安全性,也失去了他的健康。这是一个祝福未知的,虽然它没有打开的方程,总和这是荒谬的。

دو نعمت مجهول

پیامبر اسلام فرمود: (نعمتان مجهولتان الصحت و الامان)  دو تعمت هست که ناشناخته است، و مردم آن را نمی شناسند، و آن دو سلامتی و امنیت است. یعنی این دو نعمت چون ازبین بروند، مردم آن را متوجه می شوند، ولی تا موقعی که هستند، مردم آن را نمی بینند! و در مورد امام زمان هم ، ما معمولا به سلامتی ایشان توجه داریم، اما به امنیت ایشان توجه نمی کنیم، در حالیکه امنیت اصل و سلامت فرع آن است .

وقتی ما امنیت غذایی داشته باشیم، کسی دچار سوء تغذیه نمی شود، لذا سلامتی خود را از دست نمی دهد، اگر ما امنیت اجتماعی و روانی داشته باشیم، دچار انواع بیماری های روانی هم نمی شویم، اگر امنیت اخلاقی داشته باشیم، جامعه دچار خشونت و: بزهکاری های خشن نمی شود، و بالاخره اگر امنیت سیاسی و اجتماعی داشته باشیم، کسی دچار مرگ زود رس یا ترور نمی شود.

حالا ما بیاییم و برای سلامتی آقا امام زمان، صلوات نذر کنیم،  آیا این امر( سالبه به انتفاع) موضوع نیست؟ آیا نباید امام زمان اول امنیت جانی داشته باشد، زنده بماند، کسی ایشان را ترور نکند، کسی به ایشان حمله نکند و ایشان را مضروب ننماید، تا بعد ایشان احتیاج به سلامتی داشته باشد؟ و اگر سلامتی جسمی منظور باشد، که ایشان خود تمام اصول بهداشتی را می داند، و رعایت می کند. پس دعای ما برای چیست؟

   لذا اگر تصمیم داریم که فقط: برای رفع تکلیف کاری را انجام ندهیم، و باصطلاح ریا کاری نکنیم ، لازم است مقوله امنیت جانی امام زمان را جدی بگیریم، و تهدیدهای متوجه ایشان را مانند آل سعود، شناسایی و ازبین ببریم. و تا آخرین قطره خون در ادامه این راه باشیم، چرا که اگر این گونه نباشیم، تمام شعار های ما که می گویم جانم فدای امام زمان، از بیخ و بن بی ارزش می شود، و همان آل سعود در اولین گام ایشان را ترور می کنند.

برای شناخت بهتر وعلمی تر این جمله، باید بدانیم که در رفتار شناسی سازمانی، برای نیاز های انسانی دو نوع محرک، در نظر گرفته شده است: یکنوع محرکی که مستقیما باعث: افزایش انگیزش و کارایی می شود، مانند پاداش و دستمزد. اما نوع دوم اگر باشد، باعث انگیزش نمی شود، ولی اگر نباشد باعث نارضایتی شدید می شود! مانند منزلت اجتماعی یا تامین آینده .

    شاید امروزه مشکل جوانان ما، همین دو عنصر است یعنی: برای آینده خود بیمناک هستند و: سازمان های تامین اجتماعی و غیره، اصلا آن ها را ارضا نمی کند! دوم اینکه منزلت اجتماعی برای خود قائل نیستند، لذا اغلب حاضر هستند: بیکار بمانند و ازدواج نکنند! زیرا  کاری که به آنها پیشنهادمی شود، ممکن است برای نسل قبلی، پرانگیزه بوده باشد، ولی این نسل آن را مسخره می داند!

تامین اجتماعی و بازنشستگی، برای نسل اول انقلاب، یک هویت و یک آرزو بود، یعنی آنها از ابتدای استخدام، روزی را می دیدند که بازنشسته شده، و جوی باریکه ای دریافتی دارند، و محتاج کسی نیستند! اما جوان امروز، جوی باریکه به نظرش مسخره است، او به دنبال سرچشمه پرآب است، که با یکبار داخل شدن تماما خیس شود!

بنابر این می توان گفت: یک شیفت یا تغییر ناگهانی، در این تقسیم بندی در میان نسل اول و دوم اتفاق افتاده است. یعنی عوامل انگیزش نسل قبل، به عوامل سلبی برای نسل دوم تبدیل شده است. باصطلاح نسل اول گنجشک روزی بودند، ولی نسل دوم را فیل روزی! بار آوردند که به این چیز ها قانع نباشد، و چون در درسترس نیست، لذا جوانان یا بی کار هستند یا احساس بیکاری می کنند.

برای اصلاح جوانان، بزرگترها اول خودشان را باید اصلاح کنند: که چرا اینهمه به کودکان خود فشار آوردند: تا تمامیت خواه شوند. جوانان هم بدانند که این نعمت های کوچک، اگر شناخته نشده و قدر دانی نشوند، به نعمت های بزرگتر نمی رسند. همانطور که اگر کسی امنیت نداشته باشد، سلامت خود را نیز ازدست می دهد. یعنی یک نعمت مجهول، اگر دارای معادله معلوم نشود، حاصل جمع آن پوچ می شود.


  • سید احمد حسینی ماهینی