از غزنه تا غزه

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

از غزنه تا غزه

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

烈士埃文,这意味着第八艺术

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۳۴ ب.ظ | ۰ نظر

圣战电视和收音机,这是一个重要的使命节目的内容。在这种方式中,只有一种方式做的目的是证明工作的重要性,这是生命和血液中的这种方式的来源。埃文烈士智能化程度高,真正的精英,他的时间,据了解,因此,拒绝在神的家作证近!并说我应该得到在战场上丧生。

 他是一个残酷的谋杀1372年:伊朗朝圣者的叛徒神社,是能够参加的最前沿:对以色列人民的抗议,真主的圣众议院,约翰买了枪,除了上帝烈士的房子,但它不是为她的使命。阿维尼烈士,因为我有其他的,这并不重要那么多值得骄傲的。

   如今,大家都知道,最简单的事情,在战争中,武器和去外地,但出发日期后,有并发症,可能是值得拿起这个武器,他的斗争,以建立一个英雄,或者它作为一个盲人杀人放倒对文明的反抗它。现在,我们看到也门手无寸铁的人被称为恐怖分子,武装到了牙齿和Al沙特的圣地,护法。

    这个魔术或当代,只有八分之一的艺术可以做这样的事情。埃文烈士第七艺术,红线很直率的批评,直至受托人了第七艺术的,他们可以没收。一个简单的看一下对规则的电视,该规则将是电影和电视制作伊斯兰教的倡导者。而对于战斗伊斯兰教的偏光膜已成为。还有一些如电影,电视导演和HQD和仇恨说话。

要理解这个意义,我们需要知道的电影节,开始在戛纳,他们的目标是夺取和反文化的电影,尽管在红地毯上收效甚微!而不得不说的那个地方,在那里他们说,并把言论自由的名义。反对文化政策,主要是为了打击伊斯兰觉醒和宗教生活的人续约。

    他们被带到了象征奥斯卡颁奖典礼的地方,卖淫是一个已婚的女人,谁有最高的不道德的事情,大多数电影:色情发挥了。演员丹男人与女人表示,它们之间的协调量可达非伊朗电影在那里蓬勃发展,而IRIB,身体能抵挡所有的攻击出。和视频,并能够提供人性温和的产品。和所有产品文档埃文喜欢。

     欧文知道烈士:前血培养是应该的,而且是从烈士Motahari,只为他的书,他被暗杀在他家门前,或祭坛,只有烈士,为逝者祈祷的理解。这个选择是对的!圣训告诉我们,上帝的房子是可敬的,但所有的Zmtsh:虔诚的声誉,是一个黑色的石头。

如果电影和电视,宗教人士,破坏,并丢下了烈士,留下什么美好的地方,并在电视和烈士,烈士的汇合处。他的同事说,在地雷爆炸了腿,是从他的身体分离,我们不得不把它放在他的胸口!但他只是祷告,求上帝,赦免你的罪和烈士Mhsvbsh。那就是当梁Arabia've去:他的声音的证词,他表示,目前在这里没有地方。

شهید آوینی، هنر هشتم را معنی کرد!

گروه جهاد در صدا و سیما، یک رسالت مهم داشت و آن، اسلامی کردن محتوای برنامه ها بود. لذا در این راه فقط یک راه وجود داشت تا: اهمیت کاری را که انجام میداد اثبات کند، و آن از جان مایه گذاشتن و: خون دادن در این راه بود. شهید آوینی با هوش بالایی که داشت، و حقیقتا نخبه زمان خود بود، این را فهمیده بود و لذا، حاضر نشد در کنار خانه خدا به شهادت برسد! و با خود گفت: من باید در میدان جنگ به شهادت برسم.

 وی که در سال 1372 در کشتار وحشیانه: خائن الحرمین از زائران ایرانی، حضور داشت  می توانست با: پیوستن به صف مقدم :تظاهرات ضد صهیونیستی ایرانیان، در بیت الله الحرام، یک گلوله به جان بخرد و: در کنار خانه خدا شهید شود، ولی این برای او رسالت محسوب نمی شد. زیرا شهید آوینی فکر دیگری در سر داشت، که اینهمه افتخار در مقابل آن اهمیتی نداشت.

   امروزه همه میدانند که: ساده ترین کار در جنگ، سلاح برداشتن و به میدان رفتن است، اما در پس این حرکت تاریخی، پیچیدگی هایی وجود دارد که ممکن است: ارزش این سلاح  برداشتن را بالا ببرد، از مبارز یک قهرمان بسازد، و یا آن را در حد یک قتل کور پاین آورده و: یک شورشی ضد تمدن از آن بسازد. همین الان می بینیم مردم بی دفاع یمن، تروریست خطاب می شوند، و آل سعود تا دندان مسلح، خادم الحرمین.

    و این شعبده بازی یا جادوی قرن معاصر است، و کسی جز هنر هشتم چنین کاری نمی تواند بکند. شهید آوینی با انتقادات بسیار صریح از هنر هفتم، توانست خط قرمزی ایجاد کند، تا متولیان  از دور خارج شده هنر هفتم، نتوانند آن را مصادره کنند. در یک نگاه ساده توانست حاکمیت تلویزیون را برعلیه : حاکمیت سینما بشوراند، و از تلویزیون ابزاری مدافع اسلام بسازد. در حالیکه سینما به قطبی برای: مبارزه با اسلام تبدیل شده بود. و هنوز هم افرادی چون مدیر خانه سینما، با حقد و کینه از تلویزیون صحبت می کنند.

برای درک اهمیت مطلب، ما باید بدانیم جشنواره های سینمایی، که از جشنواره کن آغاز شد، هدف ان ها این بود که: فیلمهای توقیفی و ضد فرهنگی را، بر بالای فرش قرمز بنشانند! و سخن هایی که جایی برای گفتن نداشتند، در انجا گفته شوند، و نام آن را آزادی بیان گذاشتند. خط مشی های ضد فرهنگی آن، عمدتا برای مبارزه با بیداری اسلامی و تجدید حیات دینی بشر بود.

    آنها کار را به جایی رسانده بودند که: سمبل اسکار، روسپیگری  زن شوهرداری شد، که بالاترین کارهای خلاف اخلاقی را داشته، و بیشترین فیلم های: پورنوگرافی را بازی کرده بود.  دست دان هنرپیشه مرد ایرانی، با چنین زنی نشان داد که: چه مقدار هماهنگی بین آن ها وجود دارد، تا سینمای ایران را به نا کجا اباد ببرند، و این در حالی بود که صدا وسیما، یک تنه درمقابل تمام این هجوم ها ایستادگی می کرد. و فیلم ها و محصولات نجیب را تحویل جامعه بشری می داد. و همه اینها محصول: مستند سازی های امثال آوینی بود.

     شهید آوینی می دانست در: جبهه فرهنگی هم باید خون داد، و این را از شهید مطهری فهمیده بود، که فقط بخاطر کتاب هایش، او را در مقابل منزلش ترور کردند، و یا شهدای محراب که فقط، به خاطر نماز خواندن کشته شدند. و این انتخاب او درست بود! احادیث ما هم می گوید که :خانه خدا بسیار محترم است، ولی با همه این عظمتش در مقابل: آبروی مومن، سنگ سیاهی بیش نیست.

اگر قرار است که سینما و تلویزیون،  دین مردم را از بین ببرد، و زحمات شهیدان را بر باد دهد، چه بهتر که همانجا بماند، و در نقطه تلاقی تلویزیون و شهدا، شهید شود. همکاران او می گویند: پایش در اثر انفجار مین، از بدنش جدا شده بود و ما، مجبور شدیم آن را روی سینه اش بگذاریم! ولی او فقط دعا می کرد و از خدا می خواست: گناهانش را ببخشد و شهید محسوب ش کند. و این همانی بود که وقتی تیرهای سعودی، به سوی ش می رفت و: شهادت صدایش می کرد، گفته بود نه اینجا جایش نیست.

 

  • سید احمد حسینی ماهینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی