جمهوری اسلامی جهانی

   آشتی ملی در سوریه یعنی شروع آشتی بین المللی.  در واقع پیروزی دولت سوریه بر داعش، راه را برای پیروزی دولت عراق هم آماده می سازد. به همین دلیل است که حامیان داعش، در صدد اصلاح رفتار خود هستند. از یکسو دولت بحرین و از سوی دیگر آل سعود، آمادگی خود را برای پیوستن به این آشتی بین المللی اعلام می کنند. در نظام نوین جهانی دیگر آشتی ملی معنی ندارد، زیرا هر درگیری در داخل هر کشوری به عوامل: بیرونی و بین المللی مرتبط می شود.  مثلا اگر آل سعود و آمریکا از داعش حمایت نکنند، برای آن تجهیزات و پول نفرستند، در عرض یک روز از بین می رود، و مشکلی بنام داعش دیگر وجود نخواهد داشت. ولی حمایت مالی و تسلیحاتی از این گروه، هر روز آن را برای توسعه عملیات تروریستی خود تشویق می کند. داعش هم تمایلی به محصور شدن در: مرزهای عراق و سوریه ندارد و می بینیم که: اروپا و آسیا و آفریقا و حتی امریکا مقصد بعدی آن ها است.

  این نشان می دهد که کوچکترین عنصر سیاسی در جهان هم، محدود به مرزهای خود نیست و: گستره جهانی را در برنامه های خود دارد. یعنی آل سعود یا اسرائیل ، آمریکا یا روسیه فرقی ندارند، همه دولت ها و سیاستمداران ابتدا خود را تجهیز می کنند، بعد به سراغ همسایه ها می روند و بعد هم، یک برنامه جهانی اعلام می کنند. جهانی سازی یا جهانی شدن، ایدئال یک مورچه سیاستمدار هم است! چه رسد به داعش و طالبان و القاعده و امثال آن. اما اهمیت موضوع در این است که: چه کسی قدرت و تجهیزات ،  ایدئولوژی و محبوبیت لازم را برای این کار دارد؟ روز 12فروردین 1358 مردم ایران، با رای 98درصدی خود به جمهوری اسلامی، در واقع رای به برتری این ایدئولوژی برای تمام جهان دادند. زیرا سال ها بود که می گفتند: تنها راه نجات جهان، پیروی از عقاید شیعه است، ولی کسی قبول نمی کرد. با پیروزی انقلاب اسلامی و حاکمیت جمهوری اسلامی، معلوم شد که اگر واقعا مردم، آزادی انتخاب داشته باشند، و غل و زنجیر وهابیت و رسانه ها، از دست وپای انان برداشته شود، همگی به جمهوری اسلامی رای می دهند. که البته در ابتدا این جمهوری اسلامی را برای: ایران رقم زدند تا دنیا تست کند.   اکنون بعد از 36سال یعنی 12فروردین 1394ایرانی ، بر تمام دنیا ثابت شده که تشیع علوی، نه تنها ایران را بخوبی اداره می کند، بلکه آمادگی دارد تا تمام دنیا راهم اداره کند. و توانایی این اداره را، از هر جهت دارا می باشد. از لحاظ امنیت، ایران پاک ترین و امن ترین کشور جهان است.  از لحاظ ثروت بالاترین منابع نفتی و گازی را دارد. از لحاظ نیروی انسانی ماهر هم تمام ایران دانشگاه است! طرح و برنامه ایران هم که هیچ شکی در آن نیست، همان کتاب قران است. قانون اساسی براساس گفتار خداوندی و: پیامبر و ائمه معصومین است.

  در این سی و جهار سال در واقع، دولت در تبعید یک حکومت جهانی و جمهوری اسلامی جهانی، در ایران شکل گرفته بود، اما به بقیه نیز فرصت عرض اندام داد. کمونیست ها اولین گروهی بودند که: پرچم را بالا بردند و تسلیم شدند! زیرا آنها حرفهای خوبی می زدند، ولی همه را از کتب اسلامی دزدیده بودند. و وقتی صد آمد، نود هم پیش ماست! سوسیالیست ها و ملی گرها، هرچند مقاومت کردند ولی حرف تازه ای نداشتند. اما متاسفانه غرب راه حیله و فریب را برگزید، تا کمی بیشتر دوام بیاورد. آنها به بخشهای درونی اسلام، فرمان مبارزه با یکدیگر را دادند. دراین میان آل سعود و رژیم پاکستان بیشترین فرمانبری را، از انها داشتند. گروههای ضدانقلاب گرچه در دامان غرب بودند، ولی با دلارهای نفتی عربستان و: با مزدورانی بی جیره و مواجب از پاکستان، می خواستند امنیت را از ایران ببرند، تا ثابت کنند ایران هم امن نیست!

  اما امروز همه آنها امتحان خود را دادند، و سرافکنده عقب نشستند. و این در واقع می تواند نقش تمامی آنهایی را که در پشت: در های بسته با هم متحد شدند، تا ایران تنها مبارزه کنند. ولی منطق و ایدئولوژی اسلام خود را بر آنها پیروز کرد. در عرض چند ماه گذشته همه تلاش خود را برای: به شکست کشاندن این تفاهم نامه، با استفاده از مزدوران داعش به کار بستند، عربستان را جلو انداختند. ولی امسال سال آشتی بین المللی و: بازگشت دولت در تبعید جهانی به عرصه بین المللی است. تا جمهوری اسلامی جهانی را رقم بزند. به گفته شهید مطهری جمهوری  شکل حکومت را تعیین می کند، یعنی عموم مردم. و اسلام محتوای حکومت را.  ما هم خواستار برپایی رفراندوم جهانی، برای ایجاد جمهوری اسلامی جهانی هستیم

世界伊斯兰共和国

   在叙利亚，国际协调民族和解。事实上，伊斯兰政府的胜利，伊拉克政府准备为胜利的方式。这就是为什么伊斯兰国的支持者试图改革自己的行为。一方面，巴林政府和沙特的房子，准备加入与他们在国际和解。其他国家的和解，在新的世界秩序是没有意义的，因为每个国家内部冲突的因素：外部和国际化。例如，如果沙特和美国的众议院不支持ISIS，对设备和资金Nfrstnd，在一天内消失，并呼吁伊希斯将是没有问题的。然而，从该组金融支持和武器，每天都鼓励发展其恐怖行动。 ISIS还舍不得包围伊拉克和叙利亚的边境，我们看到：欧洲，亚洲，非洲和美洲甚至是他们的下一个目的地。

  这表明，在世界上最小的政治元素，不仅限于边界：其方案的全球范围。铝 - 阿拉伯或以色列，美国还是俄罗斯并不重要，各国政府和政治家们装备你的第一个，然后去给邻居，然后，一个全球性的计划向前推进。全球化和全球化，理想的政治家是一只蚂蚁！什么似乎ISIS和塔利班和基地组织及其同类。但重要的问题是：谁拥有必要的权力和设备，意识形态和普及这样做呢？ 12日，伊朗Farvardin，伊斯兰共和国了98％，1358人实际投票导致这种意识形态是整个世界。多年来，人们说，只有这样，才能拯救世界，继什叶派信仰，但并未承认任何人。随着伊斯兰革命和伊斯兰共和国的胜利，很显然，如果真是让人有选择的自由，和瓦哈比主义和媒体的连锁店，他们的脚被删除，所有的伊斯兰共和国投票。当然，在开始的时候伊斯兰共和国伊朗藐视世界的考验。如今，36年之后，伊朗12日波斯Farvardin 1394，整个世界已经证明，什叶派阿拉维派，管理良好，不仅伊朗，而且世界的方式准备好处理。和Office的能力，从任何方向是可以胜任的。在安全方面，伊朗是最干净和最安全的国家在世界上。在财富方面具有最高的石油和天然气储量。伊朗熟练劳动力方面都是大学！伊朗的计划是没有关于它的书，古兰经怀疑。基于神和先知和伊玛目讲话宪法。

  在34年实际上，在全球治理和全球伊斯兰共和国伊朗流亡政府成立，但挑衅其余这样的机会。共产党人是提高他们的国旗和投降第一组！因为他们是优秀的专业人员，但所有的伊斯兰书籍被盗。而当他在190的时间与我们联系！国家社会主义和广告，然而，回击但没有任何新的东西。不幸的是，西挂羊头卖狗肉选择站在多一点。他们是伊斯兰的内部分裂，命令是各自为战。同时，沙特和巴基斯坦政权的服从，他们分别来自。虽然在西方的怀抱反革命集团，但与沙特的石油美元和来自巴基斯坦不节食并支付雇佣兵，他们在伊朗想要的安全性，以证明伊朗不是安全！

  但是，今天他们都通过了期末考试，和羞辱退出。和所有那些谁可以真正背后的角色：在封闭的联合起来，只打伊朗。但是，你的伊斯兰教的逻辑和意识形态将战胜他们。在过去的几个月里他努力战胜这一备忘录，使用雇佣兵ISIS，沙特阿拉伯提出申请。但今年和解和政府的回归国际年流亡全球性的国际舞台。为了使全球伊斯兰共和国。根据政府的总统形式决定烈士Motahari，广大市民。和伊斯兰统治的内容。我们还呼吁建立一个全球公投，打造全球伊斯兰共和国

جوانه بانوی فراتاریخی

دختر جوانی 18 ساله که برتر از: تاریخ جهان عمر داشته است، و در همه زمان ها و مکان ها حضور دارد، و در قلب تک تک انسانها جای گرفته است. فاطیما، قبل از اینکه فاطمه  شیعیان باشد، بانوی دو عالم است و زنی است که با: عمر کوتاه خود تاریخ بلند را سرافکنده کرده است. او خانه گلی داشت و: این خانه بسیار کوچک و اسباب و اثاثیه ان بسیار فقیرانه بود. ولی در این خانه پیامبر اسلام پدر ایشان رفت و آمد داشت، همسرش حضرت علی باوی بود، و چهار یا پنج طفل داشت که دنیا را تکان دادند. یکی از آنها  امام حسین ع است. امام حسن ع برادر بزرگتر امام حسین است. حضرت زینب س و  ام کلثو خواهران کوچکترند. یکی دیگر بنام محسن است که: در اثر ظلم دشمنان در بین در و دیوار، از مادر خود سقط شد ولی نام او، همیشه زنده است و قاتل او یک سوم: سادات جهان را قتل عام کرده است.

   اسرار خلقت توسط این عزیزان بر بشر معلوم گشته، و مردم فهمیده اند که دنیا فقط این چند لحظه زندگی مادی نیست، که در یک چشم بهم زدنی تمام شود. بلکه وجود و هستی امری ازلی و ابدی است. و کسانی که خداگونه باشند، همچون خدا ازلی و ابدی بوده و: با حلقت پیوند دائمی خواهند داشت. آنهاییکه 120سال عمرشان در کتاب گینس ثبت می شود، در برابر  سیصد سال عمر سلمان فارسی، یا نهصد سال نهضت نوح نبی یا 14قرن انتظار مهدی موعود، چه حرفی برای گفتن دارند؟ شاید فقط همین را بگویند که در آن موقع، کتاب گینس وجود نداشته تا آن را ثبت کند! ولی ما می گوییم از کتاب گینس بالاتر وجود دارد، و آن کتاب قران است که لوح محفوظ دارد.

  به سادگی در می یابیم که در این کار هم، غرب فقط خودش را قبول دارد! و از موقعی که بوجود آمده، تاریخ را نوشته و نوشته های قبلی ها را قبول نمی کند، و یا آن را افسانه و نادرست می پندارد. در حالیکه از گفته ها  و نوشته های قرآنی  درست تر، هیچ گفتاری نیست و اگر سم پاشی آنها نباشد، واقعی ترین تاریخ را باید از زبان وحی و: خاندان وحی شنید.

لذا ما برای بهتر شناختن بانوی دوعالم بگوییم که: پیامبر اسلام جبرائیل را ملاقات کرد درحالیکه: ایشان دستور داد چهل شبانه روز به خانه همسرش خدیجه نرود، چله نشینی با روزه و عبادت انجام دهد. بعد از جهل روز عبادت و روزه داری، دوباره جبرائیل بر ایشان نازل شد و فرمود: خداوند می خواهد به تو هدیه ای دهد، برخیز و به خانه برو و با همسرت بخواب. البته قبل از رفتن به ایشان برای افطار، طعام هایی از بهشت داد، تا هم تقویت بدنی شوند و هم آماده انتقال نطفه باشند. و ایشان وقتی به خانه رسید و با حضرت خدیجه دیدار نمود،  حضرت خدیجه فرمود که من احساس کردم که: نور فاطمه س از صلب پیامبر به رحم من وارد شد.

  این نشان می دهد نور فاطمه س قبل از به دنیا آمدنش، در جهان وجود داشته و این مختص ایشان نیست، حتی در باره حضرت علی ع می فرمایند که : حضرت جبرائیل ایشان را استاد خود می خواند، علت را پرسیدند گفت: وقتی خدا مرا خلق کرد از من پرسید: خدایت کیست و من نمی دانستم چه بگویم، که ایشان به فریاد من رسید. و فرمود بگو پروردگار من تویی .   این نگاه ها، دنیای انسان را تغییر می دهد و از نگاه تنگ وتاریک و چندروزه، به دنیا انسان رامحفوظ می دارد. حتی در مورد انسان های معمولی هم داریم که: روزی از حضرت علی پرسیدند: چطور است که  وقتی برخی از افراد را می بینیم، با اینکه اولین بار است ولی احساس می کنیم: قبلا او را دیده ایم. و حضرت می فرماید( الارواح جنود مجنده)  روح انسان ها قبلا با همدیگر، ملاقات هایی داشته اند  و این است که: آشنا به نظر می رسند. در تفسیر آیه یی از قرآن هم آمده است که: خداوند از همه افراد بشر قبلا! تعهد گرفته است که او را بپرستند.

    لذا وجود حضرت فاطمه قبل از تولد دنیایی، امری بدیهی است که سمپاشی های سکولار ها، نمی گذارد در باره ان صحبت شود. اگر آنها اجازه دهند و ما، آزادی بیان داشته باشیم می گوییم که: جمله( لولاک لما خلقت الافلاک) هم وجود دارد که: اگر پیامبر نبود خداوند این دنیا را نمی آفرید.  علاوه بر این در هنگام نامگذاری این طفل، پیامبر اکرم حوادث بعدی را هم بیان می فرماید: دلیل اینکه چرا فاطمه است، می فرماید او جداکننده شیعیان در روز قیامت است. یعنی فاطمه سلام الله نه تنها قبلا بوده، بلکه بعدا نیز وجود دارد و: همین الان هم حاضر و ناظر ما هم هست

夫人芽反

18岁的女孩，上面：旧世界的历史，是目前在所有的时间和地点，以及位于每个人的心脏。法蒂玛，什叶派法蒂玛前两个世界和女人的寿命短的女主人羞辱其悠久的历史。他有泥房子：这房子是非常小，家具很是可怜。但是，在这所房子里。他的父亲去了伊斯兰教的先知，哈兹拉特·阿里Bawi是他的妻子，那震撼世界四五个孩子。其中之一是伊玛目侯赛因。伊玛目哈桑和伊玛目侯赛因AS哥哥。哈兹拉特Zaynab和Umm Klsv三个小姐妹。穆赫辛是另外一个名字：在壁之间的敌人的残酷，被他的母亲流产，但他的名字将永远活着，他是一个杀手第三世界萨达特谋杀。

   人体奥秘的创建由亲人被带到上，人们明白，世界不仅仅是物质生活的片刻，瞬间撞击完成。但它是永恒的存在。和那些谁是虔诚的，因为神是永恒的：循环将有一个永久链路。那些在纪录吉尼斯为120岁，三十年对萨波斯语，或运动的先知诺亚900年或14世纪马赫迪想到，老说些什么？也许只是说，在那个时候，有一个吉尼斯世界纪录了！但我们说还有比吉尼斯较高，这本书是法令可兰经。

  简单地说，我们发现，在这个时候，西承认只有自己！而当发生，以前的条目和条目的历史不接受，或​​者认为它是一个神话和虚假。

所以告诉我们更好地了解世界丝束的夫人：先知加布里埃尔会见时：他下令四十天回家给妻子卡蒂嘉，逸趣做禁食和祈祷。禁食祷告无知的一天后，再次来到加布里埃尔对他们说：上帝要送你一件礼物，起来，回家睡觉和你的妻子。当然，在此之前将他们开斋，这顿饭从天上，加强身体并准备受精。当他回家，他会见了卡蒂嘉，哈兹拉特卡蒂嘉说，我觉得：努尔法蒂玛萨拉从刚性先知进入了我的子宫。

  灯光秀法蒂玛萨拉来临前的世界，在自己的世界，而这甚至不是对伊玛目阿里说：哈兹拉特·加布里埃尔称他们为他的主人，有人问为什么，他说：当上帝让我库尔德族问我：谁是你的上帝，我不知道该说什么，他来到我的哭声。并说，主啊，我告诉你。

   从这个角度看，世界改变了我们的样子和狭窄，黑暗和短暂的，人类储量世界。即使是在普通百姓的情况下，也有：哈兹拉特·阿里的天问：它是如何，当一些人看，但感觉，虽然我们第一次没见过他。和法王（灵魂）已经在一起，有会议是，他们似乎熟悉。从古兰经诗句毅说：所有的人已经是神！已经采取了承诺，崇拜他。

    所以法蒂玛世界诞生之前，显而易见的是，世俗主义的喷涂，不谈论它。如果我们让他们的言论自由，我们说，（）还有：如果他不缺上帝创造了这个世界。此外，命名的儿童在，随后发生的事件所提到的先知说：之所以法蒂玛说，他是分裂什叶派审判日。法蒂玛是神不仅面前，但也存在：已经现在，我们的观察员以及。

تامین امنیت جهان توسط ایران

    تامین امنیت جهان باید به دست ایرانی سپرده شود. ایران سال ها است که به جزیره امن در میان دریای آتش و خون تبدیل شده است. و غارتگران بین المللی از هنگامیکه در: جنگ تحمیلی شکست خوردند ، سودای جنگ با ایران را رها کرده، و به سراغ مکان های دیگر رفتند. لذا جمهوری اسلامی ایران، با توجه به تجربیات 8 سال دفاع مقدس قادر است که: امنیت جهان را به سادگی پوشش دهد. زیرا برای ایران کانون بحران و نا امنی کاملا شناخته شده، و آن رژیم آل سعود است . البته دیگران هم این را می دانند، ولی در توهم دریافت دلارهای نفتی، آن را نه تنها از بین نمی برند، بلکه هر روز به آن میدان می دهند: تا کشتار وسیع تری برپا کند. عادل الجبیر در همه جا اعلام می کند که: به یمن و بحرین لشکر کشی می کند، و یا در افغانستان و پاکستان مردم را می کشد تا: آنها طرفدار ایران نشوند!

 یعنی کل نا امنی در جهان در یک جمله است: و آن جلوگیری از رشد تمدن اسلامی ایرانی . اما آنها موفق نخواهند بود، زیرا رشد تمدن اسلامی ایرانی به آرامی و با مهربانی ادامه دارد. صلح و آرامشی که در ایران است، آمال و آرزوهای مردم دنیا را تشکیل می دهد. و آنها هم می خواهند از بندگان خوب خدا باشند، تا خداوند هم نفت و گاز و نفت و: نعمت های را دیگر را به انها هم ارائه دهد. مثلا کشورهای آسیای میانه و قفقاز، به پیروی از ایران نوروز را گرامی می دارند، و کشور خود را با معادن نفت و گازی که: بتازگی کشف کرده اند اداره می کنند!

 اما اسرائیل و دولت آمریکا و انگلیس، و کشورهای استکباری خدا را قبول ندارند و: می خواهند مردم برده آن ها باشند و: فکر کنند که روزی آنها دست این دولت ها است. سال ها است که آمریکا و انگلیس از: سلاح تحریم استفاده می کنند و: این یعنی به جهان اعلام می کنند که: زندگی و مرگ شما دست ما است! و خداوند هیچ اثری در زندگی مردم ندارد. ولی مردم می خواهند بدون آمریکا و انگلیس و اسرائیل زندگی کنند، و روزی خود را از خداوند بگیرند. و تاکنون هم هیچ کس از "بی امریکایی" نمرده است! بلکه این خود دولت آمریکا است که در حال مرگ است، و برای نجات خود دست به هر کاری می زند. دنیا ثابت کرده است که آمریکا نه تنها روزی رسان نیست، بلکه مانع الرزق هم هست. بسیاری از کشورها را به زور اشغال کرده، و ثروت آنها را به غارت می برد. اگر آمریکا در ژاپن نباشد و مردم ژاپن، خودشان ارتش داشته باشند، میتوانند تمام بودجه ای که صرف پایگاهای نظامی و: حضور آمریکایی ها در کشور خود می کنند، به فقرا و روستاییان خود رسیدگی کنند. همینطور تمام 120کشوری که: امریکا در آن حضور نظامی یا اقتصادی دارد.

  البته آمریکا و اسرائیل همه ظاهر قضیه است، تمام آنها به دلار های نفتی آل سعود فکر می کنند. لذا برای تامین امنیت جهان، کافی است دو یا چند چاه نفت عربستان، مورد حمله موشکی قرار گیرد و: صادرات نفت عربستان کاهش یابد، یا کاهش یابد، آن وقت هیچ دلار نفتی نیست تا: مزدور و جنگ طلب استخدام کند، و به 120کشور جهان بفرستد. ایران هم چنین موشکی را دارد. البته لیبی و لبنان و سوریه  ویمن هم دارند.

  دنیا بداند که اگر چنین نکند، و تامین امنیت اروپا را به ایران نسپارد ، دیگر اثری از اروپا نخواهد ماند. زیرا اروپا در گیر بحران های اقتصادی است، و دیگر توان مقابله با بحران های دیگر را ندارد. ما اطلاعات وسیعی داریم که: پلیس و نیروهای ارتش در اروپا و آمریکا، حقوق ناچیزی می گیرند و: این حداقل حقوق هم به موقع به آنها پرداخت نمی شود . واگر کوچکترین بحران و آشوب دیگری ، این کشورها را در بر بگیرد، آن مقدار مالیاتی را هم که مردم میدادند، قادر به پرداخت نخواهند بود و: وضع درآمدی پلیس از این هم بدتر خواهد شد. دیگر کسی حاضر نخواهد شد جان خود را، برای ملکه انگلیس یا ولیعهد و: دیگر مقامات اروپایی به خطر بیاندازد.   البته در ایران هم دگراندیش هایی وجود دارند، که فکر می کنند اروپا در همان دهه طلایی زندگی خود است! رفت و آمدها نشان داد که همه کشورهای اروپایی، بعنوان یک امدادگر به ایران نگاه می کنند، که میتواند با واردات زیاد، آنها را از بحران های اقتصادی نجات دهد. ولی اینان هم درست برعکس فکر می کنند، و تصور دارند که اروپا، ناجی اقتصاد و امنیت ایران خواهد بود! اما تاریخ از این دگر اندیشان، فقط بعنوان دستمال کاغذی و آلترناتیو استفاده خواهد کرد! و وقتی همه چیز پاک و تمیز شد، خواهند دید که با تفکرات قرن نوزدهم یا بیستم، نباید وارد قرن بیست و یکم می شدند

伊朗的安全世界

  世界的伊朗安全应交存。伊朗是多年的火与血的海洋安全小岛就成了。而当国际抢劫者：战争中失去了与伊朗，放弃了苏打战争，又到其他地方。伊朗伊斯兰共和国，根据八年的神圣防卫的经验能够是：简单地覆盖全球的安全。伊朗被称为危机和不安全的震中，它是·沙特政权。当然，其他的人都知道这一点，但得到的石油美元的假象，不但不杀它，但一天中的每一天：建立更广泛的破坏。阿德尔铝到处宣布，在也门和巴林，或在阿富汗和巴基斯坦的竞选杀人因此他们不是亲伊朗！

 世界上普遍的不安全一句话：防止伊斯兰文明的生长伊朗。但他们不会成功，因为伊斯兰文明的持续增长和温和亲切。和平与安宁在伊朗，弥补了世界人民的愿望。他们想成为上帝的忠仆，神，石油和天然气及石油：他们也献上祝福他人。例如，中亚和高加索地区，伊朗，诺鲁齐的国家庆祝跟进，并已最近发现石油和天然气储量贵国跑！

 但以色列和美国，英国，和国家的状态，不接受上帝的傲慢：他们希望人们奴：他们认为有一天，这个政府。对于使用他们的武器和制裁的时期，美国和英国：这意味着他们向世人宣告：生死掌握在我们手中！上帝不会对人们的生活产生任何影响。但是，人们希望生活在没有美国，英国和以色列，并从他们的主赏金。到目前为止，从“美国”没有人是没有死！相反，它是美国正在垂死政府自身建设，做任何来到你的救援。世界已经证明，美国不是唯一一个谁提供，同时也阻碍了规定。许多国家用武力占领，财富被掠夺了他们。如果美国不能在日本和日本人民，有自己的军队，可以用在军事基地的所有基金：在他们的国家美国的存在，把他们贫穷的村民照顾。以及所有的120个国家，美国的军事和经济存在。

  美国和以色列是冰山一角，当然，所有的沙特人认为他们的石油美元。因此，要确保世界，只有两个或三个油井沙特阿拉伯，沙特阿拉伯的火箭弹袭击和石油出口减少，或减少，则没有石油美元不会：破解和好战的招聘，并在120个国家。黑莓手机的世界。伊朗还拥有导弹。当然，利比亚，黎巴嫩，叙利亚和也门为好。

  世界知道，如果没有，并确保欧洲对伊朗遵守其需求的影响将是来自欧洲。欧洲是参与，因为经济危机，不再能够与其他危机应对。我们拥有广泛的信息，警方并在欧洲和美国的军队，薪水微薄，最低工资不能按时。如果有丝毫的危机和混乱，没有国家，税收，人们无力支付会不会量：收入警方会加重病情。现在没有人会死，为英国女王和王储和其他欧洲官员妥协。当然，也有持不同政见者在伊朗，谁认为欧洲是他生命中的黄金十年！上下班，所有的欧洲国家，为救援人员寻找到伊朗，这可能进口，从经济危机中拯救他们。但是反过来也是如此，他们认为，并认为欧洲，伊朗的经济和安全的救星！但持不同政见者，就像面巾纸和历史将使用替代！而当一切都干净，十九或二十世纪的思想，他们看到的，不得进入二十一世纪。

تعطیلات دلیل عدم نیاز به دولت.

تاثیر حسگر افزایش تعطیلات بر روی: کوچک سازی دولت.

هزچه بیشتر تعطیلات وسعت پیدا می کند، نا کارآامدی دولت حجیم را بهتر یاد آوردی می کند. به سادگی می بینیم که دولت عملا در یکماه فروردین، کلا تعطیل است و این هیچ مشکلی برای مردم ایجاد نمی کند! درساعات کاری هم عملا کارکرد کارکنان دولت، حداکثر دوساعت کاری کارآئی دارد. یعنی اگر حجم دولت تا 90درصد هم کوچک شود، هیچ مشکلی در روند جاری و اداری کشور بوجود نمی اید.

 ایام عید همچنان نشان می دهد که: کسب و کار هم فقط یکماه کارائی داشته و: کاسب کاران هم عملا اگر در سال یکماه کار کنند، برای یکسال خود ذخیره و درآمد خواهند داشت. البته هم دولت و هم بازار، یعنی هم بخش عمومی و هم خصوصی، به این موضوع رسیده اند ولی برخی عوامل هست که: باعث می شود که آن را یک ضد ارزش تلقی نمایند. و سعی کنند تعطیلات را کم کرده و: یا ساعات کار واحد های صنفی را افزایش دهند.

 مثلا در زمینه کارکرد امور قضایی، بیش از نود درصد پرونده ها مربوط به ارگان های دولتی است. که یا بین مردم و دولت اتفاق افتاده و یا دربین خود اجزا دولت می باشد. کل دیوان عدالت اداری برای همین منظور است. بازرسی کل کشور و کمیسیون های اصل نود و غیره، ناظر براین موضوع می باشند. بیشترین ارقام شکایتی هم مربوط به شهرداری ها است. و این نشان می دهد که کارکرد دولت، فقط افزایش تنش در بین مردم را در بر دارد.

 والبته این تنش را لازم و ضروری میدانند. برخی آن را از باب اجرای قانون می دانند، و برخی ها مخصوصا منتقدان، آن را مشغول کردن مردم و بازی دادن آن ها می دانند. فرضا در قضیه برجام، همه این عناصر را می بینیم که: عمر دوساله دولت را به برجام یک مشغول، و حالا که تمام شده برجام دو وسه مطرح می شود .

   درجنگ و دفاع مقدس هم این موضوع کاملا روشن بود. صدام نان شب کم نداشت که نیاز به: حمله به ایران داشته باشد! بلکه این خوی تجاوز طلبی و: جلب نظر جهانی بود که او را، تشجیع به هجوم به مرزهای ایران نمود. بر عکس آن هم موقعی مشخص شد که: آزادی  خرمشهر آبادان قطعی شد. براساس نظرات مطرح شده، چون ایران توانسته بود دفع شر بکند، و مرزهای خود را پس بگیرد، نیازی به ادامه جنگ نبود. ولی برخی از فرماندهان با مخالفت با نظر امام خمینی ره، مدعی شدند برای اینکه در مذاکرات، دست برتر داشته باشیم باید مقداری از : خاک دشمن را در اختیار داشته باشیم  علاوه بر انگیزه های فوق، انگیزه سود آوری و بهره بردای از بحران هم دخالت داشت. مخصوصا برای بخش خصوصی این امر مهم بود. مثلا وقتی که کارخانه ها با ظرفیت 15 یا 20درصد فعالیت می کردند، آن را یک نقطه ضعف می دانستند! درصورتی که با این ظرفیت نیاز مردم برطرف می شد، و لزومی به افزایش آن نبود. دقیقا من یادم است که هواپیماها، با ده بیست سرنشین می پریدند، واین هواپیمایی را به فکر واداشت تا: مشتری پردازی کند! یا اینکه فروشگاهای زنجیره ای قدیم کورش هم، همینطور با ظرفیت خیلی کمی مردم را پوشش می داد. اما فروشگاههای رفاه با اندیشه مصرف سازی! و افزایش خرید مردم بوجود آمد، تا مردم با مراجعه به یک فروشگاه بزرگ، و دیدن انواع کالاها مجبور شوند: خرید بیشتری انجام دهنددر آموزش و پرورش هم همینطور است، مکتب خانه های قدیم در مساجد تشکیل می شد، ولی برای ایجاد شغل برای عده ای و: بالا بردن دستمزد کارگران و کارمندان، مدارس را بوجود آوردند. هدف آنها این بود که جوانان، وارد بازار کار نشوند. تا دستمزد کارگران و کارمندان کاهش پیدا نکند. نوجوانان  هم به یک مصرف کننده تبدیل شوند، که از پایین فشار برخانواده وارد کنند تا: خرید های بیشتری بکند و کسبه و بازار هم به نوایی برسند.  در مجموع همانطور که گفته شد، تعطیلات یا پایین بودن راندمان کاری، نتیجه گسترش حیطه اختیارات دولت، وحجیم کردن آن از یک سو، و حریص بودن و بدنبال افزایش سودهای نجومی و: باد اورده بودن کسبه از سوی دیگر، آن را ایجاد کرده است. یعنی ما نباید سرنا را از سر گشادش بزنیم! و بگوییم تعطیلات باید کم شود بلکه باید حجم بازار و دولت کاهش یابد و به حجم کشاورزی افزوده شود.

由于需要政府的假期。

增加节日对传感器的影响：国家。

Hzchh节假日非常普遍，低效率的大政府更好地记住。这是很容易看到，政府实际上是在四月份，完全关闭，它不会导致对人民的任何问题！在工作​​时间实际上运作的政府雇员，做两份小时最大效率。这意味着，如果政府的大小，以90％的过小，不能在一个持续的和行政发生任何问题。

 开斋节也表明，企业有只有一个月的表现：生意人实际工作，如果在一个月内，一年将被保存和收入。当然，无论是政府与市场，公共和私营部门，来解决这个问题，但也有一些因素会使其被视​​为反值。并尝试打破，要么增加贸易的工作时间。

 例如，在司法职能的领域，例百分之九十以上都涉及到政府机关。所发生的人民和政府之间或国家的组件之间。法院为了同样的目的。一般检查委员会九十年代等等，观察家们强调了主题。大多数投诉都涉及到本市的数字。这说明政府的功能，并且它仅增加了人们之间的张力。

 当然，这强调迫切需要知道的。有人认为这是一个法律问题，以及一些评论家尤其是，它是一个游戏的人都知道它。例如，在Brjam的情况下，所有这些元素，我们看到了政府的两年Brjam忙碌的生活，而现在，所有这三个Brjam 2出现。

   很显然，战争和神圣的防守。萨达姆是不能少的面包，需要对伊朗的攻击！更要有气质和侵略性：全球号召力，他会鼓起勇气入侵伊朗的边界。相反，当它变得清晰起来霍拉姆沙赫尔的自由，阿巴丹证实。根据表达的意见，因为伊朗是能够做到恶，它们的边界撤离，就没有必要继续战争。但是到了霍梅尼的一些反对派领导人，自称是在谈判中占上风，我们有我们自己的一些敌方领土的除上述奖励，利润动机和利用危机干预一。特别是，它是对私营部门的重要。例如，当工厂用的15％或20％的容量运行时，它被认为是一个缺点！如果您需要人的能力被驱散，并没有必要予以增加。我只记得，这架飞机，与十多位乘客跳下来，这时候想起来了：让客户！赛勒斯是旧的或连锁店，以及人们所覆盖很少的能力。然而，使用的便利店的想法！并增加那里的人购买，所以人们去商店，看看各种商品是：购买更多的教育做的是同样的，学校由老房子在清真寺，而是创造就业一些提高工人和职员的工资，创造学校。他们的目标是，进入劳动力市场的年轻人都没有。要工资的员工并没有减少。青少年也成为消费者的家庭进入低压：购买更多做，店主和市场他们的苦难。总共，如前所述，节假日或低工作效率，从而延长了政府管辖，以及它一方面本体，和贪婪，随后天文利润上升：的另一方面商家富矿，它创造是。也就是说，我们必须把小威从她的松动！并说，假期应该是很低，但市场成交量减少和农业的体积和政府补充说。

انقلاب در آموزش

دنیای غرب خیلی سعی می کند که: خود را فرهنگی، دوستدار دانش و عاقل نشان دهد و: سطح آموزش افراد را بالا ببرد. ولی نه در عمق و نه در سطح آموزش، نتوانسته کاری از پیش ببرد. زیرا آموزش لازمه از خود گذشتگی و پشت پا زدن به: بسیاری از تمایلات و خواسته ها است. وغرب از یکسو تمایل دارد که: انسان ها مانند حیوانات زندگی کند،از سوی دیگر می خواهد که: دانش بالاتری داشته باشد. و این تضاد هنگامی خود را بخوبی نشان می دهد که: در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی فقط: غیر اروپایی ها و غیر امریکایی ها هستند که: موفق هستند و ادامه تحصیل می دهند.

  در مراکز آموزش ابتدایی، فقط مسائل جنسی جاذبه ای برای تدریس محسوب می شود!  در دوره راهنمایی تجاوز به عنف اجرا می شود، تا نمای کاملی از زندگی حیوانی دیده شود! کتب و مجلات دانش اموزان پر است از: تصویرهای جنسی که که جفتگیری را از زوایای مختلف برایشان تشریح می کند. یادگیری الفبا و کامپیوتر و اینترنت و حتی ریاضیات، فقط با انگیزه دستیابی بیشتر به میل جنسی صورت می گیرد. تا جاییکه کودکان همگی به رشد قبل از بلوغ می رسند. تا جایکه در سنین جوانی ، ناتوانی های جنسی حاصل از افراط، آنان را آزار می دهد.

  اگر پدر مادر ها غیرت نشان دهند و: در مقابل شبیخون فرهنگی دولتهایشان مقاومت کنند، فرزندان آنها به بیماری شیزوفرنی دچار، و یا به اتهام آن بیماری، از مدارس اخراج می شوند. در حالیکه در ایران براساس دستور اسلامی، با تفکیک جنسیتی مدارس به کودکان می اموزند که: فقط به فکر درس و مشق باشند. تکالیفی که دانش آموزان ایرانی دارند، آنها را در مدرسه و حتی در منزل درگیر درس میکند. در هیچ کشوری این امرسابقه ندارد، و کسی هم از این موضوع ناراحت نیست زیرا: آموختن علم در ایران، یک وظیفه یا یک شغل نیست، بلکه امری مقدس است و تنها کاری است که: اولیا از فرزندان خود انتظار دارند. ایران نشان داده که در عرض سی چهل سال دوران انقلاب اسلامی، همیشه بالاترین آمار دانشجو و: دانش اموز را داشته است و حتی داشتن: یک درصد بیسواد را برای خود ننگ می داند!

  بسیاری از معلمان نهضت سواد آموزی استخدام می شوند تا: فقط برای یک یا چند نفر محدود در روستا، یا نقاط دور افتاده کار کنند. و بسیاری از مدارس در سطح شهرستان ها، کمتر از ظرفیت خود دانش آموز دارند. این امر البته در سطح دانشگاه قابل اثبات تر است: زیرا اکنون توسعه دانشگاهها در ایران، به حدی رشد یافته که صندلی بسیاری از آنها خالی است، از 1500شعبه دانشگاه علمی کاربردی، میتوان فهمید که اهمیت دانش در کاربردی کردن هرچه بیشتر آن است.

 دانشگاه آزاد اسلامی با بیشترین شعبه، و دانشگاه پیام نور با توسعه فراوان خود، از جمله دانشگاههایی هستند که بعد از انقلاب اسلامی بوجود آمدند، تا کمبود ها و ناتوانی های دانشگاه های دولتی را جبران کنند. این دانشگاهها به مرحله ای رسیدند که: باید فعالیت بین المللی خود را آغاز کنند، تا توسعه علمی و فرهنگی ایران، به شکل جهانی در آید.       در همان اوایل انقلاب اسلامی، بنده سمت تدریس در تمام دانشگاهها را داشتم. زیرا در این دانشگاهها به علت انقلاب فرهنگی، همه درسها تعطیل شده بود تا: جزوات آموزشی و روشهای آن، مورد بازنگری قرار گیرد. ولی دانشجویان نه تنها از این تعطیلی خوشحال نبودند، بلکه با مراجعه به دانشگاهها، از ما می خواستند برای انها مبانی انقلاب اسلامی را تدریس نماییم. و ما در تمام دانشگاهها، واحد اندیشه شناسی ایجاد کردیم. بیشتر مدیران آموزشگاهها و حتی فرماندهان نظامی، در این کلاسها شرکت می کردند تا: با مبانی و اصول انقلاب اسلامی آشنا شوند. و از آنجا بود که نهضت آموزشی آغاز شد، و شور وشوق آموزش توسعه یافت، وهجوم جوانان به مراکز علمی وسعت یافت. اکنون ایران یک دانشگاه بزرگ است، که از بالاترین مقام آن تا پایین ترین آنها، به آموزش عشق می ورزند. رهبری معظم انقلاب اسلامی، با تمام مشغله هایش مطالعه و تدریس را رها نکرده، تا کودکانی که به نظر روانشناسان بد اموز یا دیر اموز هستند، و باری بر دوش خانواده یا دولت محسوب می گردند. و این نهضت می رود تا جهان را هم، به دانشگاه عظیم تری تبدیل کند.

在教育革命

西方的企图：他们的文化，知识爱好者和智慧显示：提高人们的教育水平。但不深入，而不是训练水平，未能获得任何牵引力。因为教育需要奉献和踢回了很多欲望和愿望是。西一方面往往是：人类活的动物一样，从另一方面想，知识是高。而当他的良好表现出冲突：在大学和高等教育机构唯一的非欧洲和非美国人认为是成功的，继续接受教育。在小学教育中心，而不仅仅是性吸引力是教！油菜运行的学校，已经看到了动物生命的完整视图！书籍和杂志都充满学生：从不同的角度色情图片解释说，交配。学习拼音和电脑和互联网，甚至数学，只是更主动地达到性欲发生。至于孩子们都长大成熟。并在在年轻的年龄，残疾，他们的纵欲刺激性。如果家长表现出他们对文化入侵的政府性热情的和，其子女患病的精神分裂症，疾病或收费受苦，被学校开除。而在伊朗根据伊斯兰教教义，在隔离的学校孩子学习，他们只想到功课。伊朗学生功课，课程将涉及到他们在学校，甚至在家里。这是在任何国家前所未有的，一个谁没有被这一点，因为困扰：在伊朗，任务或工作中学习科学，更是神圣的，和他们的孩子想到的唯一的事情。伊朗已经表明，在三，四十年代的伊斯兰革命，始终学生人数最多：学生，甚至有不识字的百分比知道耻辱自己！许多教师被录用扫盲运动已经不仅仅局限于一个或更多的人在农村或偏远地区工作。而不少学校在城市，不到它的学生的能力。本课程在大学阶段成立：因为在伊朗大学的发展，已经发展到这样的程度，大部分都是空座位，应用科学的1500多支大学，一看就懂的知识在越来越多的应用它的重要性。伊斯兰阿萨德大学，最大的分支，PNU凭借其雄厚的开发，其中包括伊斯兰革命后建立的，以弥补短缺和公立大学的无能的大学。他们应该开始其国际活动，科学和文化发展的高校，要普及。在早期的伊斯兰革命，我在所有的大学教学。因为由于文化大革命的大学，被封闭，所有课程：教育小册子和程序，将对其进行审查。但学生们不仅节日快乐，只好到大学，我们要教他们的伊斯兰革命他们的原则。我们所有的大学都创造了一个念头。更多的管理人员和军事指挥官参与了这些类：熟悉伊斯兰革命的原则。此外，由于运动开始培训，培训的积极性开发，而年轻人到科学中心的涌入扩大。伊朗是一个主要的大学，最高到他们的行列中最低的，教爱。伊斯兰革命领袖，其所有忙于学习和教学抛弃，心理学家似乎不好孩子谁是学生或不至于，并且被认为是家庭还是政府的负担。而这一运动将是世界一起，做出更大的大学。

انقلاب در داستان سرایی

نوشتن داستان را غربی ها، از زمان رمان نویسی تخیلاتی: داستان های بلند میدانند و هیچ تاریخی، بعد یا قبل از آن را قبول ندارند. در دنیا هم اگر نویسنده ای بهتر از آن ها باشد نمی پذیرند. در حالیکه داستان نویسی چه بلند و چه کوتاه، دارای پیشینه تاریخی بلندی به: بلندای نوشتن و کتابت است و شاید اصلا، برای انتقال داستان بوده که خط اختراع شد. تا آنچه سرگذشت خود و پیشینیان بوده، بنویسند و به آیندگان منتقل شود. یکی از عناصر داستانی که همیشه دچار تحول بوده، دروغ یا راست بودن موضوع آن است.

 داستان های تخیلی معمولا بر اساس دروغ بنا می شده، تا عناصر دیگر را چون جذابیت یا پیوستگی بپوشاند. و نویسندگان چون قادر به تنظیم عناصر داستانی، در حوادث واقعی نبودند در خیال خود برای انان پایان و: روند جذابی ایجاد می کردند! انقلاب اسلامی به دنیای داستان این نکته را عرضه کرد که: واقعیت ها در بسیاری از موارد از: تخیلات زیبا تر و جذاب تر هستند و: دارای پیوستگی ذاتی هم می باشند.

عاقبت به خیری یا نتیجه مثبت در داستان، از عوامل دیگری است که انقلاب اسلامی براین عناصر داستانی اضافه کرد، یا آن را برجسته و قابل دفاع نمود. زیرا تا قبل از انقلاب اسلامی همه داستان ها، بدون پایان بود و معمولا خواننده را در: فضای ذهنی نویسند بالامی برد و: در بالاترین نقطه و اوج احساسات، او را رها می کرد که با سر به زمین بخورد! و این در واقع همان نیهلیسم یا پوچ گرایی است. متاسفانه با وجود مکاتب دیگر نویسندگی، نویسندگان ایران همچون صادق هدایت، فقط همین سبک را به ایران هدیه داده اند. در حالیکه اصل کلی این است اگر کسی پایان خوبی نداشته باشد، داستان او هم خواندن ندارد! چه رسد به نوشتن.

  آدم های شکست خورده و یا نابود شده، چه الگویی می توانند به جوانان یا موجودات زنده دنیا بدهند؟ آیا انتظار می رود مردم با خواندن و دانستن این داستان ها، به کجا بروند؟ عاقبت مثل صادق هدایت که در ادامه خودکشی های داستانی، خودش هم خودکشی کند تا داستانش را اثبات کند؟

یکی دیگر از دستاوردها و یا انقلاب در داستان، در ایران آن است که به متون قدیمی هم بها داده شده است. یعنی نویسندگان ما نخواسته اند برای برجسته کردن خودشان، همه را لگدمال کنند. انصاف هم همین است که ما بدانیم مبدع و متفکر، فقط خود ما نیستیم بلکه دیگرانی هم در این کار ها بوده اند. داستانهای بلند شاهنامه و و داستان های عشقی: مانند لیلی و مجنون کم نیستند. در داستانهای کوتاه هم سابقه کم نداریم، امثال و حکم در کتب ما بسیار است، علاوه براینکه کلیله ودمنه، قدیمی ترین کتاب داستان های کوتاه می باشد.

 در اسلام هم همینطور است، اولین داستان بلند را حضرت باری تعالی نوشته و: خود فرموده احسن قصص است . و آن داستان تراژیک -رمانتیک  حضرت یوسف است. و در آنجا می بینیم که بالاخره زلیخا به یوسف می رسد، و کام دل بدست می اورد.  و هم اینکه برادران از بدکرداری خود پشیمان می شوند. عزت نفس  و گناه نکردن حضرت یوسف هم، با اینکه سخت است و زندانی دارد، ولی به تخت فرمانروایی می انجامد. داستان های کوتاه هم در قرآن کریم بسیار زیاد است. تا جایی که برخی معاندین قرآن را فقط کتاب فصه نامگذاری کرده اند.

  یکی دیگر از اصول داستانی ایران، دکوپاژ صحیح صحنه های مورد نظر است. فردوسی به عنوان بزرگترین قصه نویس که صدها و هزاران نقال و قصه گو، از ایشان نقل می کنند در تمام صحنه ها، بخوبی از ارائه جزئیات آن مخصوصا به زبان شعر بر آمده. شاید بتوان گفت زبان شعر برترین زبان در داستان گویی است، که فقط مخصوص ایرانیان است. خصوصیت شعر این است که دارای نظم و آهنگ است، و قصه گویی را از منو لوگ بودن یا، خشک بودن صحنه ها حفظ می کند. مردم هم، شعر را بهتر حفظ می کنند تا سخنان نثر ومعمولی . زیرا بیان نثر از عهده همه بر میاید و: هرکس می تواند با یک کلمه کم یا زیاد، آن را به میل خود تغییر دهد. ولی کلمات منظم که به صورت استاندارد درامده اند، قابل تغییر یا دستبرد نیستند و یا: کمتر در آن دزدی اتفاق می افتد. شاهنامه در واقع از چین به ایران آمده، ولی هزاران کتاب موجود نتوانسته به: پای شاهنامه فردوسی برسد، و یا خیلی از افراد خواسته اند از حافظ یا سعدی تقلید کنند، ولی کسی نتوانسته همانند آن بیاورد. و این ها همه الهام گرفته از فرآن کریم است که ادعا می کند: کسی نمی تواند آیه ای مثل آن بیاورد.

在讲故事的革命

写西的故事，因为小说中的幻想：他们知道也没有历史小说，后期或早期不同意。在世界上，如果作者是不是比自己强。虽然多空双方的小说，有着悠久的历史：写作和写作的高度，也许，传达故事线的发明。什么是他们的故事和祖先，写，传递给后代。一个总是被改变，虚假或真理的事情是故事的元素。

 小说往往是基于谎言，以涵盖其他元素，如魅力或连续性。和作家能够调整的故事元素，而不是在他们的梦想中的实际事件的结束：他们创造迷人的过程！它推出了伊斯兰革命的故事，其实在很多情况下，想象空间更美观，更具吸引力的是：协调彼此。

续集的好还是阳性结果的故事，即伊斯兰革命进一步补充虚构成分，或突出显示它与其他因素辩护。伊斯兰革命前，因为所有的故事，读者没有结束，往往在写作，提高心理空间，并在最高点和情感，他放弃了他的头碰到了地上！而这实际上是在同一个虚无主义或虚无主义。不幸的是，还有其他学校的作者，作家伊朗萨德克希达亚特，刚才这种风格的礼物给伊朗。总的原则是，如果有人没有一个好的结局，不读他的故事！更不用说写。

  亚当故障或遭到破坏，或者模型可以给出生的年轻人还是活的有机体？不要指望别人阅读和理解这些故事，哪里去了？如萨德克希达亚特续集继续自杀的故事，自己自杀来证明自己的故事吗？

另一个故事成就或伊朗革命等同于旧文本。我们要求作者以突出自己，他们践踏一切。公平，使我们知道创新者和思想家，不只是我们自己的，但其他人已经在这个岗位上。 Shahnameh高大的故事和爱情故事，如莱拉和玛吉努并不少见。有一个在短篇小说的小经验，智慧是我们的书，这是五卷，是短篇小说的最古老的书。

 这是伊斯兰教一样，上帝的先知写的第一部小说：故事很好说。约瑟的悲惨故事-Rvmantyk。而且我们看到，最终达到Zulaykha约瑟夫，取得了味觉。和弟弟后悔自己的罪行。约瑟没有了自尊和内疚，即使它是很难的监狱，而是要登上王位。在古兰经中短篇小说是非常高的。在某种程度上，一些敌人古兰经唯一的书被称为FSH。

  伊朗，正确的剪纸场景的另一个故事是需要的。菲尔多西是最伟大的小说家的说书人说书和成千上万，告诉他们所有的场景，以及细节，尤其是富有诗意的语言。也许诗歌是在讲故事最好的语言，这是唯一的伊朗人。这是诗的特点是从菜单中，或者干燥的诗歌和歌曲，和讲故事的日志和保存现场。人，诗是更好地维护规范散文讲话。因为所有的仇恨言论和散文的：每个人都可以是一个词，或多或少，它修改自己的喜好。但是，集群标准定期的话，修改或不抢以内盗窃发生。 Shahnameh实际上来自中国对伊朗，但成千上万的书籍提供能够：到达Shahnameh，还是有很多人都问哈菲兹或萨阿迪模仿，但谁也不会喜欢它。没有人能够带来的诗句那样：而这些都是由古兰经声称启发。

سفر درمانی

یکی از توصیه های پیامبر در مورد گردشگری، این است که می فرماید سفر کنید تا سالم بمانید. متاسفانه در بسیار ی از زندگی های مشترک، ممکن است این موضوع نادیده گرفته شود. مثلا یکی از اعضا خانواده با سفر مخالف باشد، همین یک نفر ممکن است بقیه را هم بی انگیزه کند. اما دلایل مخالفت خود را بگوید، راه بسیار ساده تر می شود. یکی از دلایل مخالفت با سفر، نداشتن بودجه است. برخی ها با حداقل بودجه هم راضی به سفر هستند، ولی غالبا برای سفر بودجه زیادی در نظر می گیرند و: چون قادر به پرداخت آن نیستند، از خیر  مسافرت می گذرند.

  مثلا از تهران تا مشهد، میتوان با صد هزار تومان هم سفر کرد، و زیارت نمود و برگشت. ولی غالبا کمتر از یک میلیون تومان در نظر نمی گیرند، زیرا می گویند باید با هواپیما بروند، و در هتل های درجه یک اقامت کنند و: بهترین غذاها را بخورند و جاهای دیدنی بروند، و بهترین و بیشترین سوغاتی را بخرند. و این تصور باعث می شود تا سفر زیارتی امام رضا ع، به یک سفر عمری تبدیل شود، یعنی برخی ها فقط یکبار ممکن است به زیارت مشرف شوند.

  اما رانندگان ماشین های سبک و سنگین می دانند که: سفر کردن آنقدر ها هم سخت نیست، و هزینه های زیادی هم نمی خواهد. مخصوصا الان که دولت در تمام شهرها، پارک هایی برای اتراق مسافران درست کرده که: همه امکانات را هم دارد.  اغلب هم میتوان از خودرو بجای هتل استفاده کرد، و هزینه های کمتری پرداخت نمود. اگر کسی از تهران در ارومیه کار اداری داشته باشد، میتواند بلیط شب رو بگیرد و صبح در ارومیه باشد. کار های خود را انجام دهد، عصر هم کنار دریایی برود و دوباره شبانه برگردد. این طوری حداقل هزینه ها را خواهد داشت. حتی برای سفر کربلا هم چون سخت می گیرند، عمری یکبار می روند! و برخی ها درحسرت هم می مانند. در صورتی که مستحب است هرشب جمعه، امام حسین ع، را در زیر قبه ملکوتی اش زیارت کنیم! و این یعنی زیاد سخت نگیرید و: بجای یکبار در طول عمر چند بار بروید  موضوع دیگر سفر مخصوصا برای خانوده های جوان، موضوع تعصب و ناموس پرستی است. برخی از مردان خشونت فراوانی را برای: حفظ همسر خود به کار می برند، آنها را کتک می زنند تا باکسی صحبت و: رفت و آمد نداشته باشد. ولی برخی ها که کتک نمی زنند، سعی دارند با حرف زدن جلوی سفر همسر خود را بگیرند. آنها حتی در و دیوار خانه را آکوستیک می کنند، پرده های ضخیم می چسبانند که: مبادا نور آفتاب هم همسرشان را بدزدد.

   همسران هم مریض می شوند، جسمی یا روحی صدمه می بینند. لذا ناچار انها را به بیمارستان می برند! بسیاری از گردشگری های سلامت این جنبه را دارد، یعنی بیشتر زنان و کودکان هستند که مریض می شوند و: یا خود را به مریضی می زنند، تا بتوانند به سفر بروند. و ممکن است در همان شهر خودشان، دکتر خوب و بیمارستان مناسب باشد، ولی اگر بتوانند ترجیح می دهند: هرچه دورتر باشد تا از همه امکانات سفر، مانند هواپیما و هتل و خرید برخوردار شوند. از این جهت گردشگری سلامت در واقع همان: گردشگری است که در انتهای راه خود قرار دارد. یعنی قرار بود این افراد، سالم به این شهر ها سفر کنند، ولی ممانعت مردان یا شوهران و زنان شکاک، باعث شده تا در پوشش درمانی این کار را انجام دهند.

 برخی رفتار های زنان و یا مردان همسردار نیز، عکس العمل زور گویی طرف مقابل است. مثلا وسواس زنان بخاطر این است که : شوهرشان خرجی نمی دهند، یا کم می دهند لذا آنان برای نشان دادن: نیاز بیشتر به پول، خرید صابون و پرداخت آب بها را بهانه قرار می دهند. بسیاری از بیماری های روانی حاد، یا جسمانی نامشخص هم از همین دسته بیماری ها هستند.

  به همین دلیل است که در خانواده های گسسته، این بیماری ها دیده نمی شود و علت آن هم، این است که شوق سفر و دیدن زندگی دیگران، و تجربه در خانه ها و خیابان های دیگر، فرد را زیر فشار قرار می دهد. مخالفت طرف مقابل هم از سوی دیگر، بر او فشار وارد می اورد و در این میان، راضی به جدایی و دوری هم نیستند. لذا فشار وارده عاقبت کار خود را می کند و شخص به بیماری: عصبی یا جسمی دچار می شود.  لذا سفر رفتن و دیدن تجربه های جدید: یکی از راه های درمان درد های مخفی بشر است.  که باید آن را سفر درمانی دانست.

医疗之旅

他的一个旅游建议，称旅游是保持健康。不幸的是，在许多共同生活的，它可能被忽略。例如，一个家庭成员不同意之旅，这其中也可能妨碍他人。但理由反对说，是一个更简单的方法。其中一个原因反对旅程，而不是预算。有些人满足于最小的资金来旅行，但经常出差要考虑一个大的预算，因为他们不能够支付它，良好的旅游通行证。

  例如，从德黑兰到马什哈德，可能是十万块钱一趟，朝圣和背部。但往往不考虑低于一百万美元，因为他们说，必须乘坐飞机去，住宿和一流的酒店最好的食物吃，地方去，最好的和最不买纪念品。而这个想法让伊玛目礼萨的朝圣之旅，生活变得旅程，朝圣可俯瞰一些只有一次。

  但是，重型和轻型汽车司机知道旅游是不是很辛苦，而且它不会花费很多。尤其是现在，政府在所有的城市，为旅客公园由具有的所有设施阵营。大多数汽车可以用来代替酒店，并支付较低的成本。如果有人从德黑兰到Orumiyeh办公室，可能是早上和晚上的门票乌尔米耶中。做你的工作，晚上沿海傍晚散步，然后再返回。这将是如此最低的成本。卡尔巴拉因为他们的旅行甚至是难喝一次！而一些长相厮守的悲哀。我们建议，如果周五晚上，伊玛目侯赛因圣地，朝拜他的穹顶下的王国！这不是太硬，在一个千载难逢的旅行，而不是问题，一旦去了几次，尤其是对年轻的家庭，偏见和荣誉的问题。一些伟大的暴力男：保持你的妻子上班，他们击败了他们，跟一个对话框：没有上下班。但一些不击败他们，尽量在妻子面前说话走一趟。声学他们家连墙壁都是厚厚的窗帘附上阳光来偷他的妻子。

   配偶生病了，身体或心理受到伤害。于是，他们强迫他们去医院！许多健康旅游这一方面，即妇女和儿童谁生病了，要么自己的病情，才能够去旅行。并且可以拥有在同一个城市，好医生与医院是好的，但如果他们愿意：越旅游的所有功能，如飞机和酒店，享受购物的乐趣。在这方面，健康旅游本质上是一个旅游是在用自己的方式结束。这被认为是这些人，安全出行这些城市，但阻止男人或丈夫和妻子怀疑，造成医疗保险做到这一点。

 一些妇女或已婚男人，反应力，如果对方。例如痴迷对于女性来说，她们的丈夫不花费什么，或者至少表现出的日子，所以他们需要更多的钱，买了当天支付为由肥皂和水的费用。许多急性精神疾病，身体或这两类疾病是未知的。

  这就是为什么离散的家庭，这些疾病不能被看到，因为它是旅行和看别人的生活的渴望，以及其他房屋和街道的经验，使人们在压力下。反对的另一侧，另一方面，把他的压力，并在此期间，不满意分离。压力最终他的工作和个人对疾病的神经或身体的痛苦。所以，出门旅游，看看新的经验：一个人的秘密的方法来治疗疼痛。它应该被视为医疗之旅。

شبکه های اجتماعی در ایران.

     برخلاف تبلیغات وسیعی است که: ایرانیان را انزوا طلب و ضد گروه می خوانند، و می گویند ایرانی ها در ورزشهای فردی، مانند کشتی خوب هستند ولی در: ورزشهای جمعی مانند فوتبال خوب نمی توانند بازی کنند. باید گفت که اینطور نیست، ایرانیان هم در ورزشهای تک نفره، قوی هستند و هم در ورزشهای تیمی. فقط نیاز به زمان دارند تا قلق کار دستشان بیاید، و الا در فوتبال هم از نظر تکنیک کم ندارند، بلکه این دلار های نفتی عربستان و: قطر هست که کار را خراب می کند. و بازیکن ها را می خرد، تا آنها در مقابل کشورهای حوزه خلیج فارس، خوب بازی نکنند بعد آنها را استخدام می کند بجز ورزش، ایرانیان در تمام کار های گروهی، از تحقیقات و نوشته تا مراسم و گردشگری، دست دنیا را بسته اند. با یک بررسی ساده معلوم می شود که: اروپا و آمریکا تازه به اهمیت شبکه های اجتماعی پی برده اند، در حالیکه ایرانیان هزار سال است که: هیات داری می کنند و شبکه های چند گانه با: کارکرده های متفاوت را مدیریت می نمایند.  در ایران حداقل 5نوع شبکه اجتماعی مهم، با کارکردها و مدیریت های وسیع وجود دارد. شبکه های اجتماعی: سنتی ، دولتی ، مردمی ،مذهبی و آنلاین.

 اصولا اولین تمدن ها یعنی گروهها یا: شبکه های اجتماعی اولیه در ایران پدیدار شده است. برگزاری مراسم آئینی در پرستشگاه ها، مانند مراسم مهرگان، از مهمترین و قدیمی ترین آن ها است. اما این اشکال پراکنده کم کم به شبکه اجتماعی: سنتی و ماندگار بنام شبکه فامیلی، یا قومی و قبیله ای تبدیل شده است. دراین شیکه ها وحدت مدیریت ، گزارش دهی و گزارش گیری و: سلسله مراتب همه وجود داشته، و به صورت یک سیستم بسته، ولی بازخور پذیر اداره می شده است  یعنی اخبار بسیار سریع در این شبکه اطلاع رسانی می شده، و کسی حق نداشته با افراد خارج از فامیل، ارتباط داشته و یا حتی ازدواج کند. اما به مرور زمان این روش سنتی، مورد هجوم و تبلیغات روشنفکرانه قرار گرفته، و با الفاظی چون پدر سالاری، یا ممنوعیت ازدواج فامیلی به دلایل علمی و ژنتیک، با این شبکه مبارزه شد،و از بین رفت. و بجای آن شبکه های رسمی و دولتی، یا شبکه هایی که از خارج مدیریت می شدند جایگزین گردید.

  از آنجا که دولت ها پذیرفته بودند باید: در کنار سازمان های رسمی و قانونی، برخی سازمان های غیر رسمی یا مردم نهاد هم وجود داشته باشند، لذا گروههایی بنام ان جی او، با حمایت مالی و معنوی دولت ها تشکیل شد، تا مانع از سر گیری روابط فامیلی یا: قبیله ای به صورت سنتی شود. زیرا این گونه سآزمان ها به لیل خودجوش بودن، و سابقه تاریخ داشتن از مدیریت دولتی بی بهره بودند، و به ان نیازی نداشتند. ولذا دولت ها نیز کنترلی بر روی آنها نداشتند. مثلا در سال 1342 در ایران، هیات های قدیمی و سنتی توانستند: قیام ملی 15 خرداد را از میان  دسته های عزاداری شکل دهند. و این برای حکومت گران تمام شد، لذا خواهر و همسر شاه مامور شدند: تا با سفر صوری به روستاها و زیارتگاه ها، و تشکیل کانون پرورش فکری، و یا جامعه نسوان شبکه های اجتماعی جدیدی بوجود اورند، که زیر نظر خودشان باشد، تا بتوانند آن را کنترل نمایند        شبکه های اجتماعی در برخی از کشورها، توسط سازمان های اطلاعاتی و: بدون ذکر نام آنها تاسیس و اداره شد. مثلا یاهو که توسط موساد ایجاد شد، و یا گوگل که توسط سازمان سیا، و تلگرام که به وسیله کا گ ب ، و قصد آنها این بود که با دادن برخی فضاهای رایگان، اینترنت و ایمیل و وبلاگ و امثال آن، راه را برای کنترل نوشته ها و نظرات انان پیدا کنند. به این شبکه های اجتماعی که فرامرزی و بین المللی هستند، همان نام شبکه های اجتماعی آنلاین را منسوب نموده اند. که البته ایرانیان به این شبکه ها هم برگ زدند! یعنی مطالبی را در آن منتشر می کنند تا: مامورین امنیتی با مطالعه انها متحول شوند. به همین دلیل است که شبکه های انلاین، قادر به سرقت اطلاعات از ایرانیان نیستند، ولی ایرانیان ماموران آنها را به افشاگری وادار می کنند.

 در ایران علاوه بر انها، شبکه های مردمی هم وجود دارد. مانند صندوق های اعتباری محلی یا خانوادگی. یعنی وقتی مردم دیدند نمی توانند با بانکهای ربوی، و نزول خوار که خود را زیر نام: بانکداری اسلامی مخفی کرده بودند، مبارزه کنند لذا هر شبکه اجتماعی، یک شبکه مالی مستقلی هم برای خود درست کرد. معروفترین این شبکه ها، همان شبکه های مالی فامیلی یا خانوادگی هست. که کار پس اندازهای خرد، قرعه کشی و اعطای وام و: یا تامین سرمایه اولیه کار برای توانمند سازی افراد فامیل را، بدون اخذ سفته و ضامن اقدام می نمایند

在伊朗的社交网络。

   相反的是宣传，伊朗人孤立主义和反群体，他们说伊朗在个人运动，如摔跤都不错，但在集体运动，如足球不能玩好。应该说，这是不正确的，伊朗人个人运动，团队运动是强大的，在一起。只是需要时间来工作，直到他们来了，要不然在足球场上，尤其是在技术方面，而是来自沙特阿拉伯和卡塔尔，这破坏了工作的石油美元。而且玩家购买他们，把他们对波斯湾国家，他们没有发挥好，然后把它们出租，除了运动，在一群伊朗人的所有工作，从研究和写作的仪式和旅游，世界已经关闭。事实证明，一个简单的检查：欧洲和美国已经意识到多么重要的社会网络，而伊朗人千年：工作人员，并有多个网络具有不同的工作及其管理。在伊朗，至少有五大社交网络，具有丰富的管理功能和那里。社交网络：传统的，政府，社区，宗教和在线。

 基本上，第一个文明，团体和：基本的社交网络在伊朗已经出现。持有寺庙，仪式礼仪如无脊椎动物，它是最重要的，最古老的。但社交网络的这个小零星的形式：传统和永恒作为家庭网络或部落就成了。管理，报告的团结和报告和层次的网络都在那里，并为一个封闭的系统，而是由这个网络上的消息很快反馈制约得到通知，没有人拥有的权利外家庭，关系甚至结婚的人。但随着时间的推移，传统的方式，被攻击和智力的广告，并与字如父权，婚姻，家庭或科学原因和遗传学，这个斗争，就消失了。而不是官方的网络，或者在外面管理网络被换下。

  因为政府已经同意在正式，非正式的一些或非政府组织并存，所谓的非政府组织团体的组织，政府用财政和道义支持形成，防止家庭关系的恢复或：部落传统。因为这些组织里尔自发的和缺乏公共管理的历史背景，并没有要求它。因此，政府也不得不对他们的控制。例如，在伊朗1342，老和传统的工作人员进行管理：送葬的形状群体的15 Khordad民族起义。它是政府价格昂贵，国王官的妹妹和妻子都前往村庄和圣地的脸，并在Kanoon或社区女性创造一个新的社会网络，这是他们自己的监督下，以它可以控制在社交网络中的一些国家，情报和不提他们的名字分别建立并运营。例如，雅虎创建由摩萨德，美国中央情报局和谷歌，以及电报克格勃，而目的是，通过给予一定的自由空间，互联网和电子邮件，博客和类似的方式来控制他们的作品和他们的观点。跨境和国际，都归功于同名的在线社交网络的社交网络。它也使伊朗人打！出版了它的材料：安全部队正在改变他们的研究。这就是为什么一个在线网络，他们不能够从伊朗窃取信息，但伊朗当局迫使他们披露。

 此外，人们有网络。如本地信贷资金或家庭。当人们看不到银行，利息，谁发现自己名下的放贷者：伊斯兰银行藏身，打架，所以任何社交网络，为自己创造了独立的金融网络。最有名的这些网络，家庭或家族的金融网络为好。那微储蓄，彩票和放贷，要么提供初始资金，使家庭成员工作，未取得本票和其行动的保证

مدافعین حریم تمدن بزرگ اسلامی

  حریم حرم تا کجا است؟  و مدافعان حرم، این پیشگامان تمدن بزرگ اسلامی تا چه حد، از هوش بالایی برخوردارند که تشخیص بزرگی را داده اند، تا همچون پدرانشان که انقلاب اسلامی را درایران پاسداری کردند، آنها هم از حریم انقلاب جهانی اسلام و تمدن فراگیر ایرانی پاسداری کنند. ما اکنون بعد از گذشت 35سال می فهمیم که: جوانان دوران انقلاب اسلامی و: یا دوران دفاع مقدس چه آرمان های بلندی داشتند و: چه افق بزرگی در دیدگاه خود می نگریستند، که هرچه زمان جلوتر می رود به اهمیت آن بیشتر پی برده می شود، و جهان در برابر این تصمیم آنان سرخم می کند.

 همانطور که امروز مدافعان حرم، به این باور رسیده اند که خون آنها پایمال نخواهد شد، بلکه به آبیاری نهضت بزرگ جهانی اسلام کمک کرده، و زمینه حکومت واحد جهانی، به رهبری قائم آل محمد را فراهم خواهد اورد، آنان نیز چنین پیامی را به ما منتقل کردند. این پیام گرچه برای بسیاری از شبه روشنفکران قابل قبول، و حتی قابل فهم نیست ولی مردم، همه آن را درک کرده اند و میدانند که: هر شهیدی از مدافعان حرم پرچمی است که: برقله جدیدی از فتوحات اسلامی برافراشته می شود  البته راه حق و پیمودن درست آن زحمت زیادی دارد، ولی عده ای سر از پا نشناخته در این راه قدم می گذارند، که بعد از سالها به درست بودن اقدام آنان آفرین گفته میشود. گرچه برخی ها در شناخت این راه بزرگ، گاهی به انحراف می روند ولی مهم نیست، راه انحرافی همه به بن بست می رسد و: آنها ناچار برمی گردند و در مسیر مستقیم و ادامه راه می دهند.     زمانی، این بیداری و انقلاب اسلامی را، در ایران به  جشن های دوهزار و پانصد ساله سپری کردند، و از دروازه تمدن بزرگ حرف زدند ولی، می خواستند آن را منحرف کنند. یعنی زایش نوین تمدن بزرگ اسلامی، برای اهل بینش و خبرگان و روشنفکران واقعی آشکار شده بود و: آنها از فریاد ها و دردهای مردم می فهمیدند که: زایش نوین تمدنی در راه است ولی، می خواستند باب میل خودشان آن را هدایت کنند.  عده ای هم آن را جهان سوم نام گذاری کردند! و خواستند که مرکز ان را به باندونگ یا پکن منتقل کنند. زیرا آنان فکر می کردند که  اروپا در تشخیص این تمدن اشتباه کرد، و نباید پایتخت این تمدن را ژنو یا پاریس قراردهد. حتی امریکا نیز این زایش جدید را، به خود منتسب کرد و خواست که نیویورک را، برای این تمدن، مهد و زادگاه قرار دهد ولی به اشتباه خود پی برد.

 آنها وقتی دیدند که نه ژنو و نه نیویورک، و نه حتی پکن برای این زایش تمدن نوین نمی تواند: گهواره خوبی باشد فهمیدند که مرکز ان در خاورمیانه خواهد بود، لذا به ایجاد اسرائیل پرداختند تا بتوانند: با یک خاورمیانه دلخواه خود، انوار این حرکت الهی را در حصار خودشان نگهدارند. ولی همه قنداق ها، برای این زایش کوچک بود. ناچار همه چشمه ها به سوی زادگاه تمدن و تاریخ جهان، یعنی ایران آمد اما آنها هم ابتدا سعی کردند تا کورشی خلق کنند، و تاریخ جدید بنویسند تا شاید این کودک در دامان آنهابیافتد. ولی ناجی تمدن یعنی امام خمینی ره، سر رسید و  انقلاب اسلامی ایران را مهد آن تمدن اعلام کرد.  اما آنها دست برنداشتند و خواستند که: عربستان ، مصر، عراق یا کویت را مرکزیت بدهند. لذا آنها را برعلیه این مرکزیت شوراندند، ولی انها هم فهمیدند که مرد این راه نیستند. تا اینکه انقلاب اسلامی به مشکلات درونی خود فائق امد، و با اتکا به مدیریت درون زا و اقتصاد مقاومتی، به توانایی های مادی و فیزکی جدید هم دست یافت.  اکنون می روند تا ملت های دیگر هم به بیداری و پیشرفت برسند. آنها میدانند که این تمدن نوین به نام ایران و: برداشت ایرانی از اسلام، که مبتنی بر هدایت های ائمه معصومین ثبت شده است. لذا به حرم امامان حمله بردند تا این مراکز را نابود کنند! و این مدافعان حرم بودند که نقشه جدید آنها را شناختند، و آن را بی سرانجام کردند. اکنون مدافعان حرم بدانند که حریم حرم، فقط کوی زینبیه در دمشق یا میدان مرکزی سامرا در عراق نیست. بلکه همه جهان حریم حرم خداوندی است. و هرکس که نام انسان دارد و قلبی برای تپیدن، این قلب حرم خدا است! مدافعان حرم باید از آن دفاع کنند. برای روشن شدن موضوع روایتی است که: بنی عباس خود را عموزادگان پیامبر می دانستند و: خلافت را حق خود می گفتند. یکی از آنها پیش امام موسی کاظم آمد و گفت: حدود فدک را برایم تشریح کن، تا آن را به شما بدهم که : دیگر ارثی از پیامبر طلبکار نباشید. امام موسی ع فرمود: فدک در زمان من از تونس تا سمرقند، و از عدن تا روم است:

http://www.fardanews.com/fa/news/343516

隐私倡导者的巨大伊斯兰文明

  有多远神圣领土？和神社的捍卫者，伊斯兰文明在很大程度上高智力谁拥有庞大的认可，开拓者，这样一来，像他们的父亲谁保卫​​伊斯兰革命在伊朗，也保护了伊朗革命席卷穆斯林世界和文明的隐私。我们现在35年后，我们明白，伊斯兰革命时期的青年：或神圣的战争什么远大的理想，什么大视野在他的视野所看到的，是未来的时间是进一步的重要性得以实现，以及对弓的决定世界。

 截至今天参拜靖国神社的捍卫者，已经开始相信，他们的血不会压倒，但灌溉帮助很大穆斯林运动，野外世界政府，由伊玛目马赫迪领导将为他们提供同样的消息到我们被转移。此消息，但是，接受了许多伪知识分子，甚至是可以理解的，但人们已经明白这一切，知道所引发Brqlh新的伊斯兰征服每一个烈士祠捍卫国旗。

  当然，正确的方式去只是这么多麻烦，但一些已知走路这样，据说这是多年来做了纠正他们的动作腿。虽然有些认识到这一点大，有时会误入歧途，但不要紧，达到一个死胡同弯路所有他们不得不来继续直行通过一天。

    一时间，伊斯兰革命在伊朗的觉醒，我们的主2500年的盛宴已经过去了，一个伟大的文明的大门，但他们谈过，他们想转移它。新一代伟大的伊斯兰文明，洞察和真正的专家和知识分子的人都清楚：他们哭，痛在人们理解是：现代文明的诞生即将到来，但希望进行自己的喜好。另一些人把它称为第三世界！并希望转让其万隆和北京的中心。认识到这一文明的，因为他们认为，欧洲是错误的，应该不会影响文明日内瓦或巴黎的首都。就连美国以及新生，问归因于纽约，这个文明的摇篮和发源地，但意识到自己的错误。

 当他们看到，无论是日内瓦，也不纽约，甚至也不是北京现代文明的诞生不能：摇篮是很好理解的，该中心将在中东，因此，以使以色列付出：任意中东的灯他的举动让自己内。但是，所有的关节，此生是很小的。不可避免的是，在世界文明和历史的弹簧，即伊朗，但他们也尝试过所有的发源地创造库雷希，并在新的记录可能会在他们的腿上落下这个孩子。但文化救世主霍梅尼，伊朗伊斯兰革命作为文明的摇篮赶到公布。但他们并没有放弃，问：沙特阿拉伯，埃及，伊拉克和科威特都集中。它煽动他们对中心，但他们也发现，男人不是这样。直到伊斯兰革命克服其内部问题，并依托性的内生性管理和经济，能否获得新的材料和物理。现在去其他国家被唤醒并取得进展。他们知道，现代的伊朗文明：伊斯兰的伊朗看法，这是基于无误的伊玛目指导已经被记录下来。因此，伊玛目攻击摧毁这些中心！而谁是新的地图靖国神社捍卫他们知道，这是毫无意义的。靖国神社捍卫者现在知道，神圣的领土，只有街道或广场中央在大马士革Zainabiyya萨迈拉在伊拉克。但整个世界是上帝的神圣领土。凡那个人的名字和心脏跳动，神的神社的心脏！靖国神社捍卫者必须捍卫它。要清除叙事线索是：巴尼阿巴斯先知自己的表妹知道：他的哈里发权说。其中一人是伊玛目穆萨·卡齐姆说，大约FADAK现在解释，所以它会给你先知的其他债权人并非与生俱来。伊玛目阿里说：FADAK把我从突尼斯到撒马尔罕，并从亚丁罗马：

http://www.fardanews.com/fa/news/343516

اراده هایی که باید تقویت شود.

شعر بسیار زیبایی از سعدی است که می فرماید: در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبر است، و گر نه هر گبری به پیری شود پرهیزگار. و این همان لایف سایکل یا سه دوره زندگانی فیلسوفانه است، که دکتر علی شریعتی به ان اشاره دارد و می گوید: مارکس جوان یک شورشگر و عصیانگر و ضد فلسفه است، ولی مارکس میانسال یک فرد جامعه شناس است، که زیاد کاری با عصیان و مبارزه ندارد، و بدنبال علتهای عقلی و فکری است. اما مارکس فیلسوف را می بینیم که: خودش اصول فلسفه می نویسد   در کار های الهی و اصول بر حق آن همینطور است، انسان های جوان به تبع غرور و جوانی، خدا و پیامبر را انکار می کنند و: حتی پدر و مادر خویش را ممکن است کتک بزنند، مدیران جامعه را هم در ردیف پدر و مادر خود دانسته، آنها را برنجانند ولی وقتی به به سن تجربه و پختگی می رسند، از آن تند رویها خبری نیست بلکه، با کمی عقلانیت و مهربانی به موضوع نگاه می کنند. هنگامی که خود صاحب فرزند و نوه شدند، تازه به اهمیت پدر و مادر پی می برند، و به دست بوسی انان می پردازند .

   اما همانطور که ممکن است دیر شده باشد، و دیگر پدر و مادری دربین نباشند که بخواهیم: از آنها عذر خواهی کنیم، در مسائل عقلانی و فلسفی هم همینطور است. یعنی همیشه فرصت عذر خواهی و بازگشت وجود ندارد. وقتی ما کودک هستیم و زیاد اشتباه می نویسیم، به ما مداد می دهند تا بتوانیم فوری اشتباه خود را، با مداد پاک کن اصلاح کنیم، ولی وقتی بزرگتر شدیم به ما خودکار می دهند! تا بدانیم که همیشه هر اشتباهی پاک شدنی نیست، و دز سنین بالاتر باید کمتر اشتباه کنیم، یا اصلا اشتباه نکنیم   حالا روزگار روسای جمهور امریکا اینطور است، وقتی کاندیدا هستند و پر غرور، برعلیه ایران و اسلام و مذهب می تازند! آنهم بسیار تند و افراطی وقتی رئیس جمهور شدند، و برخی مسائل اجرایی به گردن انها افتاد، سعی می کنند با ایران به توافق برسند، یا حداقل تند روی و افراطی عمل نکنند. ولی وقتی از اسب می افتند، و دیگر رئیس جمهور نیستند، ناگهان همه پرده های نادانی از جلوی چشمشان کنار می رود، و حقایق را می بینند و در کتاب: خاطرات خود یا سخنرانی های خود ایران را، یک ابرقدرت جدید و بی همتا می پذیرند، و به روسای جمهور فعلی هم توصیه می کنند، که اشتباهات آنها را تکرار نکنند.      جیمی کارتر و برژینسکی از جمله افرادی هستند که: در سحنرانی ها و مکتوبات خود، به اشتباهات خود در مورد ایران، صراحتا اقرار کرده و خواستار تصحیح رفتار امریکا هستند. اوباما گرچه هنوز رئیس جمهور است، ولی رفتاری محتاطانه دارد و سعی دارد که: زودتر به عقلانیت برسد . وی  برای ایرانیان پیام تبریک نوروزی میفرستند، حتی در سازمان ملل سفره هفت سین باز شده است. جالب ترین حرکت او رفتن به کوبا، آنهم درست در زمانی که هیلاری کلینتون و دیگران، به نشست موسسه صهیونیستی  آی پک رفته بودند.

  ممکن است فشار صهیونیست باعث شود، تا برای علنی نشدن این موضوعات، اوباما سلسله سخنانی متناقض هم بیان کند. ولی باید دانست تا همین حد هم کار اوباما،  پیام روشنی داشت و نشان داد که در امریکا و: حتی درون دولتمردان، اراده هایی است که باید تقویت شود، و به انها بها داده شود. و اگر ایران بتواند این اراده ها را شناسایی، و از انها حمایت کند به زودی: نتایج مثبت آن را خواهد دید، ولی اگر آنها را باور نکند و یا تنها بگذارد، یا بی توجهی و بدعهدی کند، ممکن است این اراده ها تضعیف شوند  البته سیاست ایران تمامت خواه و بزرگ منشانه است. یعنی به دنبال ایجاد تفرقه بین دولتمردان نیست، که برخی از آنها را حمایت کند، تا با برخی دیگر مبارزه کنند. بلکه ایران خواهان دولت یکدست حامی خود در آمریکا می باشد. و الا میتوانست مثل لابی صهیونیست ها، با پرداخت هزینه های تبلیغاتی آنان، سفره خود را جدا کند. این فلسفه سیاسی ایران از آنجا ناشی می شود که: خداوند رحمن و رحیم است، و پیامبر اسلام را هم، رحمتی برای عالمیان قرار داده است. یعنی در حالیکه فلسفه سیاسی غرب، براساس تفرقه بیانداز و حکومت کن است، فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی ایران به تبع قران کریم، براساس وحدت و مهربانی برای  تمام جهانیان است.   به جوانان و دگر اندیشان فرصت می دهد تا: خودشان به حقیقت دست پیدا کنند، و دراین راه هزینه این دگراندیشی راهم، به راحتی تحمل می کند زیرا، بازگشت حتی یک انسان به حقیقت، به اندازه بازگشت تمام انسان ها ارزش دارد. 

将需要得到加强。

很漂亮的萨阿迪说诗预言传统的小伙子是干净的，如果没有任何旧加布里要义。这是生命周期或三个哲学生活，这被称为医生阿里·沙里亚蒂说，青年马克思是一个叛逆，叛逆和反哲学，但他是中年人，社会学家，有很多事情要做与叛乱和没有战斗，其次是理性和智性的原因。但是，马克思哲学家看到他的理念和原则，它是正确的，年轻人，年轻骄傲的神圣原则写入，因此，否认上帝和先知，甚至他们的家长可能节拍，社区领袖一起排他的父母知道，他们伤害，但是当你到达的经验和成熟的年龄，它面临着严酷的消息，但有一点智慧和善意关注此事。当他还是个孩子以及孙子，新生家长意识到的重要性，并支付他们的吻。

   但是尽可能晚地，并成为其他家长询问谁之中：是我们深表歉意，智力和哲学问题了。人们总是道歉，并返回的机会。当我们的孩子，我们立即写了很多错了，错了我们，使我们可以用橡皮擦铅笔改正，但是，当我们得到了我们更大的自动化测试的一天！要知道，总是没有错擦除，和老年人应少剂量错误或错误在美国总统的时候，是不是现在，更待何时考生和自豪，对伊朗和伊斯兰教和宗教的攻击！然而，当总统是很激进，以及一些行政问题，他们下降到脖子，试图让伊朗同意，或者至少不是极端主义和极端主义。但是，当他们从马背上，而不是总统，顿时所有的窗帘放下自己的眼睛的无知，秋，看到书中的事实：他的记忆还是他的演讲伊朗，一个新的和独特的超级大国接受，而且目前的总统也建议他们不要重复自己的错误。卡特和布热津斯基，包括那些持续错写成伊朗，公开交代和美国都要求行为的改变。尽管奥巴马总统，但谨慎和试图使：首先要达到的合理性。他派诺鲁齐问候伊朗人，甚至连联合国已经打开哈夫特仙。最有趣的举动他去古巴，尤其是当希拉里·克林顿等人，已经到了犹太复国主义AIPAC协会的会议时间。

  犹太复国主义的压力可能会导致公众以避免这些问题，奥巴马还表示，一系列矛盾的陈述。但必须认识到，许多工作奥巴马，呈现出一个明确的信号，即美国，甚至在政府内部，将应加强，他们必须得到尊重。而如果伊朗将检测这一点，并即将支持他们：它会看到积极的结果，但如果他们不相信或留下，或忽视和混不下去的指责，这有可能会被削弱高贵的伊朗政治是专制。这不是创造政府，其中一些支持他们，跟别人打架之间的分歧。但伊朗希望在美国一个统一的政府支持者。和Ella想犹太复国主义游说，以支付他们的广告，他们分开的方式。一个事实，即安拉是有同情心，仁慈这种政治哲学，伊斯兰教的先知还放了怜悯的世界。而西方的政治哲学的基础上，分而治之，政治哲学，伊朗伊斯兰共和国，因此古兰经的基础上，团结和同情全人类。青年和持不同政见者的机会：找到自己的真相，并以这种方式的异议方式的成本，容易耐受，因为即使是人类回归真相，返回所有人类价值。