From Washington to ghaza

Ahmad Mahini candidate for Presidental election in America

From Washington to ghaza

Ahmad Mahini candidate for Presidental election in America

انقلاب در داستان سرایی

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۵، ۰۹:۰۶ ب.ظ | ۰ نظر

نوشتن داستان را غربی ها، از زمان رمان نویسی تخیلاتی: داستان های بلند میدانند و هیچ تاریخی، بعد یا قبل از آن را قبول ندارند. در دنیا هم اگر نویسنده ای بهتر از آن ها باشد نمی پذیرند. در حالیکه داستان نویسی چه بلند و چه کوتاه، دارای پیشینه تاریخی بلندی به: بلندای نوشتن و کتابت است و شاید اصلا، برای انتقال داستان بوده که خط اختراع شد. تا آنچه سرگذشت خود و پیشینیان بوده، بنویسند و به آیندگان منتقل شود. یکی از عناصر داستانی که همیشه دچار تحول بوده، دروغ یا راست بودن موضوع آن است.

 داستان های تخیلی معمولا بر اساس دروغ بنا می شده، تا عناصر دیگر را چون جذابیت یا پیوستگی بپوشاند. و نویسندگان چون قادر به تنظیم عناصر داستانی، در حوادث واقعی نبودند در خیال خود برای انان پایان و: روند جذابی ایجاد می کردند! انقلاب اسلامی به دنیای داستان این نکته را عرضه کرد که: واقعیت ها در بسیاری از موارد از: تخیلات زیبا تر و جذاب تر هستند و: دارای پیوستگی ذاتی هم می باشند.

عاقبت به خیری یا نتیجه مثبت در داستان، از عوامل دیگری است که انقلاب اسلامی براین عناصر داستانی اضافه کرد، یا آن را برجسته و قابل دفاع نمود. زیرا تا قبل از انقلاب اسلامی همه داستان ها، بدون پایان بود و معمولا خواننده را در: فضای ذهنی نویسند بالامی برد و: در بالاترین نقطه و اوج احساسات، او را رها می کرد که با سر به زمین بخورد! و این در واقع همان نیهلیسم یا پوچ گرایی است. متاسفانه با وجود مکاتب دیگر نویسندگی، نویسندگان ایران همچون صادق هدایت، فقط همین سبک را به ایران هدیه داده اند. در حالیکه اصل کلی این است اگر کسی پایان خوبی نداشته باشد، داستان او هم خواندن ندارد! چه رسد به نوشتن.

  آدم های شکست خورده و یا نابود شده، چه الگویی می توانند به جوانان یا موجودات زنده دنیا بدهند؟ آیا انتظار می رود مردم با خواندن و دانستن این داستان ها، به کجا بروند؟ عاقبت مثل صادق هدایت که در ادامه خودکشی های داستانی، خودش هم خودکشی کند تا داستانش را اثبات کند؟

یکی دیگر از دستاوردها و یا انقلاب در داستان، در ایران آن است که به متون قدیمی هم بها داده شده است. یعنی نویسندگان ما نخواسته اند برای برجسته کردن خودشان، همه را لگدمال کنند. انصاف هم همین است که ما بدانیم مبدع و متفکر، فقط خود ما نیستیم بلکه دیگرانی هم در این کار ها بوده اند. داستانهای بلند شاهنامه و و داستان های عشقی: مانند لیلی و مجنون کم نیستند. در داستانهای کوتاه هم سابقه کم نداریم، امثال و حکم در کتب ما بسیار است، علاوه براینکه کلیله ودمنه، قدیمی ترین کتاب داستان های کوتاه می باشد.

 در اسلام هم همینطور است، اولین داستان بلند را حضرت باری تعالی نوشته و: خود فرموده احسن قصص است . و آن داستان تراژیک -رمانتیک  حضرت یوسف است. و در آنجا می بینیم که بالاخره زلیخا به یوسف می رسد، و کام دل بدست می اورد.  و هم اینکه برادران از بدکرداری خود پشیمان می شوند. عزت نفس  و گناه نکردن حضرت یوسف هم، با اینکه سخت است و زندانی دارد، ولی به تخت فرمانروایی می انجامد. داستان های کوتاه هم در قرآن کریم بسیار زیاد است. تا جایی که برخی معاندین قرآن را فقط کتاب فصه نامگذاری کرده اند.

  یکی دیگر از اصول داستانی ایران، دکوپاژ صحیح صحنه های مورد نظر است. فردوسی به عنوان بزرگترین قصه نویس که صدها و هزاران نقال و قصه گو، از ایشان نقل می کنند در تمام صحنه ها، بخوبی از ارائه جزئیات آن مخصوصا به زبان شعر بر آمده. شاید بتوان گفت زبان شعر برترین زبان در داستان گویی است، که فقط مخصوص ایرانیان است. خصوصیت شعر این است که دارای نظم و آهنگ است، و قصه گویی را از منو لوگ بودن یا، خشک بودن صحنه ها حفظ می کند. مردم هم، شعر را بهتر حفظ می کنند تا سخنان نثر ومعمولی . زیرا بیان نثر از عهده همه بر میاید و: هرکس می تواند با یک کلمه کم یا زیاد، آن را به میل خود تغییر دهد. ولی کلمات منظم که به صورت استاندارد درامده اند، قابل تغییر یا دستبرد نیستند و یا: کمتر در آن دزدی اتفاق می افتد. شاهنامه در واقع از چین به ایران آمده، ولی هزاران کتاب موجود نتوانسته به: پای شاهنامه فردوسی برسد، و یا خیلی از افراد خواسته اند از حافظ یا سعدی تقلید کنند، ولی کسی نتوانسته همانند آن بیاورد. و این ها همه الهام گرفته از فرآن کریم است که ادعا می کند: کسی نمی تواند آیه ای مثل آن بیاورد.

الثورة فی القص

在讲故事的革命

写西的故事,因为小说中的幻想:他们知道也没有历史小说,后期或早期不同意。在世界上,如果作者是不是比自己强。虽然多空双方的小说,有着悠久的历史:写作和写作的高度,也许,传达故事线的发明。什么是他们的故事和祖先,写,传递给后代。一个总是被改变,虚假或真理的事情是故事的元素。

 小说往往是基于谎言,以涵盖其他元素,如魅力或连续性。和作家能够调整的故事元素,而不是在他们的梦想中的实际事件的结束:他们创造迷人的过程!它推出了伊斯兰革命的故事,其实在很多情况下,想象空间更美观,更具吸引力的是:协调彼此。

续集的好还是阳性结果的故事,即伊斯兰革命进一步补充虚构成分,或突出显示它与其他因素辩护。伊斯兰革命前,因为所有的故事,读者没有结束,往往在写作,提高心理空间,并在最高点和情感,他放弃了他的头碰到了地上!而这实际上是在同一个虚无主义或虚无主义。不幸的是,还有其他学校的作者,作家伊朗萨德克希达亚特,刚才这种风格的礼物给伊朗。总的原则是,如果有人没有一个好的结局,不读他的故事!更不用说写。

  亚当故障或遭到破坏,或者模型可以给出生的年轻人还是活的有机体?不要指望别人阅读和理解这些故事,哪里去了?如萨德克希达亚特续集继续自杀的故事,自己自杀来证明自己的故事吗?

另一个故事成就或伊朗革命等同于旧文本。我们要求作者以突出自己,他们践踏一切。公平,使我们知道创新者和思想家,不只是我们自己的,但其他人已经在这个岗位上。 Shahnameh高大的故事和爱情故事,如莱拉和玛吉努并不少见。有一个在短篇小说的小经验,智慧是我们的书,这是五卷,是短篇小说的最古老的书。

 这是伊斯兰教一样,上帝的先知写的第一部小说:故事很好说。约瑟的悲惨故事-Rvmantyk。而且我们看到,最终达到Zulaykha约瑟夫,取得了味觉。和弟弟后悔自己的罪行。约瑟没有了自尊和内疚,即使它是很难的监狱,而是要登上王位。在古兰经中短篇小说是非常高的。在某种程度上,一些敌人古兰经唯一的书被称为FSH。

  伊朗,正确的剪纸场景的另一个故事是需要的。菲尔多西是最伟大的小说家的说书人说书和成千上万,告诉他们所有的场景,以及细节,尤其是富有诗意的语言。也许诗歌是在讲故事最好的语言,这是唯一的伊朗人。这是诗的特点是从菜单中,或者干燥的诗歌和歌曲,和讲故事的日志和保存现场。人,诗是更好地维护规范散文讲话。因为所有的仇恨言论和散文的:每个人都可以是一个词,或多或少,它修改自己的喜好。但是,集群标准定期的话,修改或不抢以内盗窃发生。 Shahnameh实际上来自中国对伊朗,但成千上万的书籍提供能够:到达Shahnameh,还是有很多人都问哈菲兹或萨阿迪模仿,但谁也不会喜欢它。没有人能够带来的诗句那样:而这些都是由古兰经声称启发。

  • سید احمد حسینی ماهینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی