از غزنه تا غزه

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

از غزنه تا غزه

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

۱۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

شرط زبان فارسی،  برای میزبانی ایران

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۳، ۱۲:۱۶ ق.ظ | ۰ نظر

 

ایران می تواند میزبان تمام وزرای: غیر متعهد ها باشد، البته به شرط اینکه زبان محلی یا  فارسی، زبان رسمی اجلاس ها باشد.

ایران در دو بعد این آمادگی را دارد: اول در بعد تاریخی، که دارای بهترین پیشینه تاریخی، در کل دنیا است و دوم به لحاظ: مهمان نوازی و دوست داشتن تمام مردم دنیا.

مهمان نوازی ایرانیان، به قدری زیاد است که تقریبا، ایران کشور همایش ها و کنفرانس ها شده است. چرا که ایران مانند دیگر کشورها، به هزینه های میزبانی حساس نیست، و طبق فرمایش اسلام، آن را روزی خود مهمان می داند. در حالیکه آمریکا بالاترین هزینه ها را می گیرد! و این در صورتی است که: خودش هیچ پرداختی ندارد. و بدهی او به سازمان های بین المللی، از مرز بدهیهای دیگر گذشته است .

با عنایت به موفقیت اجلاس: وزرای علوم تحقیقات و نو آوری جنبش غیر متعهد ها در تهران، امکان تکرار آن برای تمام وزرا وجود دارد. یعنی ایران می تواند حد اقل 16 اجلاس مشابه نیز داشته باشد. و هزینه ای بر کسی تحمیل نشود، تا جنبش سازماندهی بهتری پیدا کند.

اما شرط اساسی این است که در اجلاس ها، زبان انگلیسی کمتر و یا اصلا استفاده نشود. زیرا در گذشته های نه چندان دور، زبان علمی و بین الملی و دفتر دیوانی جهان، فارسی و ایرانی بوده است.  و حک شدن شعری از گلستان سعدی، بر تارک سازمان ملل این را ثابت می کند.

هدف جنبش هم همین است، یعنی کنوانسیون ها و مقررات موضوعه جنبش، اشعار می دارد که نباید به غرب یا شرق، وابستگی و تعهدی داشته باشد. و زبان مهمترین عامل وابستگی است.  بطوریکه اگر در ترکیه دقت کنیم، فقط با تغییر رسم الخط، همه تاریخ آن نابود شد. نسل جدید ترکیه قادر نیستند، حتی کتیبه هایی که در میدان های استانبول نقش بسته بخوانند! حتی قران را هم باید: به رسم الخط انگلیسی ها بخوانند!

بنابر این بهترین راه، اصلاح زبان رسمی جنبش است. البته میتوان زبان محلی هر کشوری را، که اجلاس در آن برگزار می شود، رسمی اعلام کرد ولی میتوان زبان فارسی را، جایگزین زبان انگلیسی کرد.

این دو راهکار با پیشرفت های تکنولوژیک، و ترم افزاری هم سازگار است. یعنی بجای اینکه اشخاص زبان محلی خود را رها کنند، و به زبان انگلیسی دست و پا شکسته حرف بزند، و بعد هم آن را تکذیب کنند! به زبان خود حرف می زنند و مترجم های الکترونیکی، یا زنده آن را ترجمه کنند.

این امر ، اصل بازگشت به خویشتن را هم تفسیر می کند. زیرا یکی از زیر بناهای فکری جنبش، در زمان اولیه همین موضوع بوده است. در حالیکه قبول زبان انگلیسی، آنهم برای کشورهایی که :هیچکدام انگلیسی زبان نیستند، باعث از خود بیگانگی بیشتر می شود!

همه دنیا با آموزش و مکالمه زبان انگلیسی، مشکل دارند و مشکل سیاستمدران بیشتر است، و ابر قدرت ها این را وسیله ای قرا داده اند تا اهداف جنبش را به مسخره بگیرند. یا افرادی را بر سرکار بیاورند که: خودشان  پرورش داده اند.

زیرا اصل مهم برای یاد گیری زبان انگلیسی، فراموشی زبان مادری است. یعنی ابتدا باید خود را و: زبان محلی را فراموش کرد! والا آن هایی که ابتدا، زبان محلی خود را، در ذهن ترجمه می کنند! و بعد بیان می کنند، کار زبان انگلیسی به سامان نمی رسد.

امروز دکتر روحانی رئیس جمهور اسلامی ایران، با سخنان خود به زبان فارسی، افتخار آفریدند. زیرا همه ما میدانیم صحبت کردن به انگلیسی، برای ایشان مشکل نیست ولی، به پاس ارزش گذاری به زبان فارسی، برای وزیران دو زبانه 66 کشور جهان، فارسی نطق کردند. حتی مقدمات سخن یعنی: حمد خدا و رسول را فراموش نکردند.

دکتر فرهادی نیز ثابت کرد: با علم به زبان انگلیسی ترجیح می دهد: خود باوری ایرانیان و دیگر اعضا جنبش را ارتقا دهد.

اما وزیر افغانی و فارسی زبان، یا وزیر عربی عراق! هنوز به این خود باوری نرسیده بودند: هنوز افسار تمدن بر گردن، و زبان استعمار در کام بودند و سخنانی می گفتند که بر منقار آنان تعبیه شده بود.

波斯语言要求,

伊朗举办

伊朗可能是部长一大堆,是一个不具约束力的,前提是当地的语言或波斯,本次会议的官方语言。

伊朗准备在两个方面:第一,历史的维度,具有最佳的历史,第二个在世界上的术语:热情好客,爱所有的人。

人的热情好客,以至于差点,伊朗是会议和大会的国家。对于伊朗同其他国家一样,是不是托管的成本,和伊斯兰教的说法敏感,它知道什么时候你的客人。虽然美国的最高成本!如果不拥有任何付款。他的债务的国际组织,债务是过去的边界。

考虑到会议的成功,研究和创新不结盟运动德黑兰部长,有可能重蹈它的所有部长。伊朗可能有一个类似的会议至少16。并实行对人没有更好地组织的运动成本。

其基本要求是英语的惯例少用或根本不使用。在不那么遥远的过去,国际科学和官僚办事处遍布全球的语言,伊朗是波斯。并能开出萨迪的古丽的一首诗,联合国的顶点证明了这一点。

我们的目标是一致的,即公约和法规,诗歌应该西部或东部,隶属关系和承诺。最重要的因素是依赖于语言的。所以,如果我们看一下土耳其,只需通过改变字体,所有的历史也被摧毁。新一代土耳其甚至无法读取刻在伊斯坦布尔领域的铭文!甚至可兰经,你必须阅读英文拼写!

所以最好的办法,官方语言改革运动。它可以是每一个国家,这在其举行会议的当地语言,但它可以正式宣布波斯语,英语被换下。

这两种方法来技术的进步,以及术语软件是兼容的。这意味着不是让人们离开自己的母语,并在蹩脚的英语说话,然后拒绝了!说他们的语言和翻译邮件,或现场翻译。

这也解释了回自己。因为知识的基础设施,所述初始时间是相同的。而英语,特别是对于不具有任何英语的国家,异化更多

所有的世界,教英语会话,以及一个棘手的问题是政客和超级大国已经把它作为一种方法,使自己的目标乐趣。或人谁承担的工作,他们已经开发。

由于其原理是学习英语,忘了母语。那一定是你自己,忘了当地的语言!否则,那些开始他们的母语,他们翻译的心!然后他们说,不要用英语命令。

今天,医生伊朗伊斯兰共和国的精神头,在他的波斯语演讲,自豪地创建。我们都知道,在讲英语,但他们很难通过波斯语言的价值,66个国家的双语部长,波斯讲话。即使是初步的一句话:上帝和先知的一致好评不忘。

法哈迪也证明了医生的英语偏好方面的知识:伊朗和运动的其他成员,以促进自尊。

阿富汗部长和波斯湾,或伊拉克的阿拉伯部长!这种信念仍然没有挂脖的文明,语言和言语说殖民主义对腭放在自己的嘴。 

  • سید احمد حسینی ماهینی

تاکتیک های بومی: عامل  پیروزی در جنگ

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۳۳ ب.ظ | ۰ نظر

امروز در مراسم  برگزاری: شانزدهمین دوره جایزه کتاب سال دفاع مقدس،  یک موضوع از همه چیز مهمتر و: جلوه گر تر بود.  کتاب هایی چون آمبولانس شتری، گردان قاطرچی ها، که برنده جایزه هم شدند نشان داد: راز و رمز های پیروزی در 8 سال دفاع مقدس، هنوز بیان نشده یا هنوز نویسندگان، کلاس کاری شان آنقدر پایین نیامده! که به تاکتیک های بومی هم نگاه بیاندازند.

شاید نویسنده، هدفش ریشخند بوده، و یا اینکه مطلبی گفته که مخاطب را جلب کند، ولی همین انگیزه باعث شده که: بسیاری از رمز و رازها بیرون افتد. مردم که می دانند، ولی نویسندگان هم آن را بدانند، و مسئولین هم گوشه چشمی داشته باشند.

اگر خوب مطالعه کنیم، می بینیم در آن سال ها ،چیزی برای دفاع نداشتیم و دشمن، با انگیزه فتح سه روزه تهران، به ایران حمله کرد.همانطور که جناب حجت الاسلام ابوترابی، در این جشنواره گفت: در آن سال ها  دشمن با خیال راحت، به ایران حمله کرد! اما چه چیزی باعث شد که نتواند: سه روزه راهی تهران شود؟ شاید عده ای بگویند عرق ملی ایران بود که: در مقابل اعراب جنگ می کرد. و برای اینکه ایرانی، زیر بار یوغ عرب ها نروند، این قدر مقاومت کردند!

اما این فقط یک خیال باطل است، چرا که همین شعار را یک ایرانی هم داد! سرکرده منافقین در عملیات فروغ جاویدان، با شعار مهران تا تهران وارد، و تا نزدیکی های کرمانشاه هم امد! او که یک ایرانی بود و: انقلابی زمان شاه هم بود، پس چرا  موفق نشد؟ هنوز هم در سودای مالکیت برایران، در سوراخ ها خزیده یا: دار فانی را وداع گفته است.

مهمترین عامل پیروزی های ایران ، بکار گیری تاکتیک های بومی بود، که البته از همان ابتدا، مورد مسخره و بی توجهی هم بوده است! یکی از این تاکتیک ها، سازمان جنگ های نامنظم شهید چمران بود. زیرا شهید چمران به این خود آگاهی رسیده بود که: با ارتش منظم و کلاسیک که، همه ابر قدرت های دنیا حامی آن هستند، نمی توان مانند خود او جنگید.

   چون هر تاکتیک یا روشی درپیش گرفته می شد، همه خبر دار می شدند، زیرا تمام تاکتیک های کلاسیک، در اختیار آنان بود و اصلا، آن ها بودند که این تاکتیک ها را، درس می دادند و مسلما، شاگر در مقابل استاد، اصلا شانس پیروزی ندارد.  زیرا همیشه استاد چند فوت وفن را، برای روز مبادا نزد خود نگه می دارد .

    پس بطور مطلق با تاکتیک های شناخته شده نظامی، نمی شد در جنگ هشت ساله پیروز شد. نه از نظر منطقی درست بود، که گفته شد. و نه از نظر تجهیزات و ادوات نظامی، زیرا که صدام بعثی، هر نوع سلاح حتی شیمیایی می خواست، بطور فراوان در اختیار او می گذاشتند. ولی ایران در تحریم کامل بود. چه تحریم خارجی و ندادن اجزا و قطعات هواپیماها، و چه تحریم داخلی که دولتمردانی چون موسوی، با فریب، مانع تخصیص بودجه دولتی به جنگ می شدند.

تنها راه باقی مانده، مراجعه به مردم و تاکتیک های بومی بود! مردم خرمشهر خوب می دانستند: از قایق و بلم چطور استفاده کنند!مردم سیستان و بلوچستان از شتر و اسب، و مردم تهران از جنگ های چریکی و نامنظم . این بود که مسخره ها شروع شد: نام بسیجی را بی ترمز گذاشتند! تا ان را به زیر یوغ فرماندهی خودشان در بیاورند، و اطلاعات و عملیات آن ها را دراختیار بگیرند. هجوم بی پروای مردم بی اسلحه را به دشمن، دیوار گوشتی نامیدند! تا از هجوم مردم به جبهه ها جلو گیری کنند.

  الان هم که سال ها است از آن دوران می گذرد، کسی جرات ندارد نامی از تاکتیک های بومی بیاورد، و اگر کسی هم چیزی می نویسد، باید به حالت طنز و مسخره باشد! که بگویند برای جذب مخاطب بوده است. و با این وسیله شعور مخاطب های: میلیونی کتاب های دفاع مقدس را، زیر سوال ببرند. عنوان پایی که جا ماند، یا امثال آن گرچه خوب است ولی، تاکتیک جذب مخاطب آن بیشتر از: روایت واقعیت است و این هم خطر دیگری است، که با دخالت دادن فن جذب مخاطب، ممکن است واقعیت دفاع مقدس را مخدوش نمایند.      

本土的能力:

因素赢得战争

今天的活动:第十六届圣年终奖的书,什么都更的问题:更聪明。书籍,如骆驼救护车,营斯金纳,谁赢得了大奖揭晓:成功的秘诀8年的战争,但没有说明或者不是作者,他们的工人阶级并没有这么低!也看看本土的能力。

也许是笔者的目的是为了嘲笑,或做一些事情来吸引观众,但动机做出了很多秘密在那里。人谁知道,但笔者却知道它,而当局的眼球。

如果我们研究,我们可以看到在那些年里,什么也没做保卫敌人,促使征服了为期三天的德黑兰,伊朗受到攻击。由于Hojjat·伊斯兰阿布Torabi,节日说,敌人安全,入侵伊朗!但是什么使得它失败:三路德黑兰?也许有人会说,国家汗:对阿拉伯人的战争。对于伊朗人,阿拉伯人去枷锁下,电阻的大小!

但是,这仅仅是一种假象,因为伊朗不是一个口号!在操作伪君子的永恒的领导者,其口号是德黑兰迈赫兰已经来临,来到附近的克尔曼沙汗!他是伊朗革命是国王,那么为什么没有成功?伊朗的野心在孔仍然占主导地位爬行要么死说。

成功的最重要因素,战术的本地应用程序,当然,从刚开始的时候被人嘲笑,忽视!其中的一个战术,组织非正规战争是Chamran烈士。 Chamran烈士,因为这是他的理解是,正规军和经典,世界上所有的权力都支持它,就像他无法抗拒。

   每个技能或技术被采用,都被告知,因为所有的经典战术在他们身上的一切,他们的战术,当然,当然,教授的学生在所有没有胜算。它始终是知识的主人,以备不时之需保持自己。

    一度被称为绝对的军事战术,战争并没有取得胜利。不正确的逻辑,有人说。而不是在装备和军事装备,为萨达姆复兴党成员而言,任何化学武器,甚至希望,充分把他的处置。但伊朗的制裁是完美的。什么国外抵制和故障组件和飞机部件,像穆萨维,欺骗,公​​款战争分配政客们阻止民事制裁。

剩下的唯一办法是指土著人民和战术!霍拉姆沙赫尔深知如何利用船和独木舟的人锡斯坦和俾路支斯坦,骆驼,马,和德黑兰市民和不规则的游击战。它开始嘲笑名巴斯基把刹车!它带给他们总部的枷锁,信息提供和他们的行动。鲁莽的攻击性武器,以人民的敌人,叫肉肉墙!拦截潮人的前面。

  现在,一年的时间,因为那个时候过去了,没有人敢走本土能力的名称,如果有人写的东西,你必须是一个讽刺和嘲弄!也就是说,以吸引观众。和观众的意识:神圣防御万册图书,破坏。因为我住等,虽然不错,但战术来吸引更多的观众:这个故事是真实的,这是另一种威胁,这吸引了观众与粉丝的干扰可能会扭曲战争的现实。

  • سید احمد حسینی ماهینی

علت اینهمه اختلاس چیست؟

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۳، ۱۲:۲۰ ق.ظ | ۰ نظر

در اقتصاد ایران دو روند متضاد وجود دارد. یکسوی آن دشمن را ناکام می گذارد، یعنی اقتصاد دان های جهان، با پشتوانه مالی ابر قدرت ها، هرچه برنامه ریزی می کنند، برعکس آن نتیجه می گیرند. لذا هرسال برنامه تحریم را تمدید می کنند. به نظر آن ها فقط یکسال تحریم کافی بود که اقتصاد ایران را فلج کند، و ایران دستهای خود را بالا ببرد! و نسخه های وابستگی اقتصادی را امضا کند.

    ولی الان 36 سال از آن روز ها می گذرد، اولین تحریم آن ها بلوکه کردن اموال ایران، و جلوگیری از ارسال قطعات و دارو به ایران بود. وقتی دیدند ایرانی ها قطعات را خودشان می سازند، و هواپیماها در حال کار کردن هستند، به صدام دستور دادند تا با یک شبیخون، و حمله ناگهانی، باقی مانده سلاح و تجهیزات ایرانیان را هم، نابود کند که وی در شهریور 1359در: یک هجوم سراسری هزاران تن بمب، بر سر ایرانیان ریخت ولی نتیجه چه شد؟

فردای همان روز 141 جت جنگی، برخواستند و تمام نیروی دریایی و هوایی صدام را نابود کردند. بطوریکه صدام تا پایان جنگ 8ساله ، فقط قادر بود از طریق: نیروی زمینی با ایران درگیر شود. با اینکه دولت ایران، یعنی دولت مهندس موسوی را وادار کردند، تا هیچ بودجه ای به جنگ اختصاص ندهد، ولی مردم با ارسال کمک های مالی، جنگ را بخوبی اداره کردند که، عاقبت صدام بر همه معلوم است.

این یک جریان اقتصاد اسلامی، یا اقتصاد مقاومتی بود که: در میان بهت و حیرت اقتصاد دانان مزدور، میتوانست ایران را بخوبی اداره کند. در واقع مردم ایران، با اتکا به روایات و احادیث اسلامی، روند اقتصادی را تنظیم و: به اجرا می گذاشتند و: کسی از متخصصان آن را درک نمی کرد، و یا نمی خواست که درک کند.

اما متاسفانه در درون این اقتصاد بومی، عده ای هم مانند کرم می لولیدند! در همان دوران انقلاب، که مردم بی برقی و بی نفتی می کشیدند، آن ها نفت را قاچاق می کردند، نه تنها نفت و ارزاق را، بلکه حتی عتیقه جات و آدم ها را هم، قاچاق می کردند و به در آمد های باد آورده می رسیدند. در دوران جنگ هم، مافیاهایی تشکیل دادند و ارزاق کوپنی را، انبار می کردند و به چند برابر قیمت می فروختند، اما مردم که این ها را می شناختند، صدایی نمی کردند تا: دشمن سوء استفاده نکند.

این روند دوگانه در اقتصاد ایران، ادامه داشت یکی اقتصاد بومی و داخلی بود، و دیگری اقتصاد وابسته و برون مرزی. متاسفانه اقتصاد بین المللی هم به کمک آن ها می امد، و مانند پدر خوانده، آن ها را تقویت می کرد. و تئوریهای نوین اقتصاد وابسته را، به آن ها تدریس می کرد! محل آموزش آنان، دانشکده های اقتصاد بودند! که با اساتید پروازی آمریکا و اروپا اداره می شد، و هدف آن ها مایوس کردن مردم از: اقتصاد بومی و اسلامی بود.

البته اولین گروه اقتصاد اسلامی، در دانشکده اقتصاد شهید بهشتی تشکیل شد، و مسئول آن ها در دوران انقلاب فرهنگی، که دانشگاه ها تعطیل بود، سراغ ما آمدند و ما، ضمن حمایت از آنان، حجت الاسلام تسخیری را برای تدریس معرفی نمودیم.  گروه های اقتصاد و مدیریت اسلامی دانشجویی، برای مقابله با فرهنگ و اقتصاد وابسته، هر روز در دانشکده های دیگر افتتاح می شد، و ما مجوز داشتیم در دانشگاه های تعطیل شده: انقلاب فرهنگی، کلاس های اندیشه شناسی اسلامی برگزار کنیم.

اما هنوز بعد از سال ها هم، باز اساتید دنبال همان برند های اقتصاد وابسته هستند، و همه جا اقتصاد اسلامی را به مسخره می گیرند. دانش آموزان این استاد ها هم، با روش های یاد گرفته از آنان، به جان اقتصاد ایران افتاده اند! و هر روز تعدادی از آنان به جرم: اختلاس و ارتشا دستگیر شده،  و یا فرار می کنند!

آنها از دید خودشان، اقتصاد پیشرفته ای را می دانند، و به آن عمل می کنند! از نظر آن ها وام گرفتن از بانک ها، و پس ندادن آن، چون عاملی است که باعث :ضعف اقتصاد بومی می شود، یک رسالت محسوب می شود! و هرچه بیشتر اختلاس و دزدی بکنند، بهتر است! زیرا از یکسو به ثروت های باد آورده، دست پیدا می کنند، و از سوی دیگر، اقتصاد ایران را متلاشی می کنند... 

这是什么腐败的原因是什么?

有相互矛盾的趋势经济。敌人会在世界失败单向,经济学家,与超级大国的金融支持,规划,相反的结果。今年他们计划扩大制裁。这是足以短短一年的制裁削弱伊朗的经济,伊朗和提高你的手中!经济依赖并签署副本。现在36年,因为这些日子一天天过去,制裁冻结伊朗的资产,防止酗酒和吸毒伊朗。当他们看到伊朗人,他们做的组件,以及飞机工作是,萨达姆下令了埋伏和攻击突然,剩下的武器装备伊朗人会破坏他在1359年9月在匆忙横跨几千吨炸弹,伊朗人倒之后有什么结果?

第二天,141架战斗机,萨达姆·侯赛因的海军和空军力量站起来并销毁。由于8岁的萨达姆结束,只能够通过:伊朗地面部队参与其中。政府,迫使政府穆萨维,一直没有分配任何资金的战争,但人们的财政援助,他们跑的战争,萨达姆的命运是众所周知的。

这是一种经济的,还是经济实力雄厚:聘请了经济学家们的恐慌,伊朗可以处理好。伊朗人民,立足于传统和伊斯兰传统,经济发展趋势设置了运行,有人从专家不理解,还是没有想明白。

不幸的是,当地的经济中,有些人是像蠕虫一样!在革命时期,人们谁曾电力和石油,石油走私,不仅是石油和对象,但即使古董和人也一样,他们被偷运出了意外之财到达。在战争期间,黑手党是一个优惠券对象存储形成,乘以销售价格,但他们知道的人,他们不好听,直到敌人不是滥用。

在经济这种双重趋势,仍是土著经济,经济和海外。不幸的是,国际经济是帮助他们,像父亲一样,他加强了他们。与现代经济的理论,这是教!现场培训,经济学院!美国和欧洲是由飞行教官管辖,他们的目标是从当地经济和伊斯兰教劝阻的人。

成立伊斯兰经济学,经济学烈士在天堂系的第一组,并在文革期间费用,学校被关闭,我们来到了我们身上,在他们的支持,Hojatoleslam任命为教出台。在经济学和管理学生群体,应对文化与经济,每隔一天在学校开了,我们不得不权限关闭大学:文革类的伊斯兰思想搁置。

但经过多年的合作,为经济的利益是伊斯兰经济学调侃开教授,和随处可见。大师的学生们也了解到他们生活的方式下跌的经济!每天他们中的一些犯罪,贪污贿赂犯罪已被逮捕或逃离!

他们看到自己,他们先进的经济体,并在行动!在向银行借款,然后给它的一个因素,导致无力在当地经济而言,是一种使命!贪污和盗窃,和他们做的越多,越好!因为一方面,以暴利财富,他们获得,并在另一方面,经济将崩溃...

  • سید احمد حسینی ماهینی