برای جلوگیری از کاهش قیمت بود.

نعمت باران و کمک رسانی مردم، هر دو ناباورانه بود! این یعنی به خودباوری شک داشتن و: نادیده گرفتن توانایی های خود. وقتی در همه جا صحبت از خشکسالی می شود، و قدر باران های موسمی را نمی دانند، لذا گرفتار هجوم باران های سیل اسا می شوند، و این یعنی طبیعت با ما حرف می زند. هنگامی که تولیدات خود را قبول نداریم، و دنبال تولیدات جدید هستیم، باید که منتظر تلفات آنها باشیم. داشته های خود را قدر نمی دانیم، لذا آن را از دست می دهیم . بالانس بین این ناباوری و خودباوری، در اجرای فرامین الهی است. زیرا او است که همه چیز را به اندازه آفریده. ولی ما به دلایل گوناگون، مرز آنها را در هم شکسته، به افراط و تفریط روی می اوریم. ساخت 172 سد بزرگ و کوچک در سراسر کشور، یعنی تفکر حفاظتی از خطرات سیل. اما وقتی آن را به مسخره می گیریم،  این سدها هم دچار شکنندگی شده، و خودشان مایه عذاب می شوند. مراعات محدوده رودخانه ها، یعنی تفکر ضد سیلابی داشتن، اما وقتی حریم رودخانه ها را می شکنیم، و آن را تبدیل به خانه و ویلا می کنیم! باید که منتظر نابودی آن ها باشیم. این خیال خام است که فکر کنیم، زرنگ تر از طبیعت هستیم! و میتوانیم سر ان را کلاه بگذاریم. سیل کمک ها نشان می دهد که: مشکل اقتصادی در کار نبوده! همه چیز وجود داشته ولی دیده نمی شد. همه کالاها احتکار شده، انهم نه بخاطر سود آوری یا اختلاس! بلکه فقط برای اینکه دیده نمی شدند. و هرسال فشار بر افزایش تولید، آنها را هر روز پنهان تر می کرد. هلال احمر یا کمیته امداد، که نیازی به سودجویی ندارند ولی می بینیم که: بالاترین حجم کالاها در ابنار های انها دپو شده است. زیرا امن ترین مرکز از لحاظ: بازرسی و تعزیرات و مصادره است! موسسات خیریه دیگر همینطور، بالاترین موجودی حساب ها و: موجودی کالاها برای این گونه موسسات است. و این نه بخاطر وجود نیازمندان یا فقرا است، بلکه بخاطر فرار از عوارض احتکار کردن است. به عبارت بهتر پولشویی های بزرگ، در همین موسسات خیریه و بنام: فقرا و مستمندان است که: پناهگاهی برای فرار مالیاتی محسوب می شود. در همه دنیا این پوشش وجود دارد: برای گرسنگان آفریقا دل می سوزانند، و از مردم کمک جمع می کنند، ولی هرگز به دست آنها نمی رسد. این یعنی افزایش تولید و اقتصاد خوب، با مدیران بد.  لذا باید گفت همه تبلیغات برای: فقیر نشان دادن مردم در سراسر دنیا، یک ترفند سرقت و دزدی است. زیرا هیچ کجا نمی تواند: رابطه بین جمع آوزی و توزیع آنها را رصد کند. مثلا اگر در ایران بگویند که: فقط از هلال احمر اجازه بگیرند، آیا هلال احمر به اندازه بازرسی کل کشور، نیروی حسابرس دارد؟ طبیعی است که از نام هلال احمر، راحت تر می توان سوء استفاده کرد. و اگر هم رها شوند، صورتحساب های ساختگی، یا مخفی نگهداشتن کالا ها، امری ساده تر از گذشته است. طبیعی است که اینهمه امکانات، که برای سیل زدگان ارسال می شود، یک شبه تولید نشده است. همانطور که اینهمه: باروری ابرها لحظه ای و آنی نیست. نقص سیستم در اشتباه رهبران، و سوء استفاده از شعار ها است. در حالی به رونق تولید می اندیشیم که: انباشت تولیدات، نفس همه را بریده است. نه خریدار قدرت خرید دارد، و نه انبار دار جایی برای انبار کردن. و همه اینها از سوداگری تولید کنندگان است. که فروش گرانتر را، سرلوحه خود قرار داده اند. و سیل وزلزله این تابو را از بین می برد. و آنها مجبورند انبار های خود را باز گشایی کنند، زیرا سرریز کالاها، بدون تغییر قیمت را امکان پذیر می کند. مثال ساده آن ریختن گندم در دریا، توسط کشاورزان آمریکایی بود، که برای جلوگیری از کاهش قیمت بود.

Self-confidence and disbelief

The blessings of the rain and the help of the people were both incredulous! This means self-doubt and: ignoring your abilities. When talking about droughts everywhere, and do not know the magnitude of monsoon rains, they are flooded with flood rains, which means nature is talking to us. When we do not accept our products and we are looking for new products, we have to wait for their casualties. We do not appreciate our own, so we lose it. The balance between this disbelief and self-confidence is in executing divine orders. For he is the one who created everything as much. But for a variety of reasons, we break the boundaries of them, we go to extremes. The construction of 172 large and small dams throughout the country, ie the protection of flood risks. But when we ridicule it, these dams are also fragile, and they themselves are tormented. Observe the limits of the rivers, that is, anti-flood thinking, but when we break the rivers, we turn it into houses and villas! We have to wait for them to be destroyed. It's a fantasy to think that we are more savvy than nature! And we can put a hat on it. The flood of aid shows that: the economic problem has not worked! Everything existed but not seen. All goods are hoarded, not for profit or embezzlement! But only to be seen. And every year the pressure on increasing production hid them every day. Red Crescent or Relief Committee, which do not need to be profitable, but we see that: the highest volume of goods has been depleted in their barns. Because the safest center in terms of: Inspection and sanctions and confiscation! Other charities also have the highest inventory and inventory of goods for such institutions. And this is not due to the needy or the poor, but to escape the effects of hoarding. In other words, big money laundering is in the same charitable institutions: the poor and the poor: it is a refuge for tax evasion. All over the world, there is a cover: they burn for the hungry people in Africa, and they help the people, but they never reach them. It means increasing production and good economy, with bad executives. So all the ads for: The poor showing people around the world is a trick of robbery and theft. Because there is no way to observe the relationship between aggregation and distribution. For example, if they say in Iran: Only to receive the Red Crescent, does the Red Crescent have the power of auditors as much as the entire country's inspection? It is natural that the name of the Red Crescent can be easily exploited. And if left, fictitious bills, or keeping goods hidden, is easier than before. It is natural that all of the facilities that are sent to flood victims have not been produced overnight. As all this: the fertility of the clouds is not instantaneous and instantaneous. The system malfunctions are mistaken by the leaders, and the abuse of the slogans. Thinking of the product boom, the accumulation of produce is the cut off of everyone's breath. Neither the purchaser has the power of purchase, nor the warehouse has a place to store. And all of this is from manufacturers' speculation. Which have put more expensive sales. And the whirlwind flood eliminates this taboo. And they have to reopen their warehouses, because the overflow of goods makes it possible without price change. The simple example was the dumping of wheat by the sea, by American farmers, to avoid falling prices.

الثقة بالنفس والکفر

وکانت برکات المطر ومساعدة الناس على حد سواء لا یصدق! هذا یعنی الشک الذاتی و: تجاهل قدراتک. عندما نتحدث عن حالات الجفاف فی کل مکان ، ولا تعرف حجم الأمطار الموسمیة ، تغمرها الأمطار الغزیرة ، مما یعنی أن الطبیعة تتحدث إلینا. عندما لا نقبل منتجاتنا ونبحث عن منتجات جدیدة ، علینا أن ننتظر خسائرهم. نحن لا نقدر الخاصة بنا ، لذلک نحن نفقدها. التوازن بین هذا الکفر والثقة بالنفس هو فی تنفیذ الأوامر الإلهیة. لأنه هو الذی خلق کل شیء بنفس القدر. ولکن لأسباب متنوعة ، فإننا نکسر حدودها ، نذهب إلى أقصى الحدود. بناء 172 من السدود الکبیرة والصغیرة فی جمیع أنحاء البلاد ، أی حمایة مخاطر الفیضانات. لکن عندما نسخر منه ، تکون هذه السدود هشة أیضًا ، وهی معذبة. راقب حدود الأنهار ، أی التفکیر فی مکافحة الفیضان ، لکن عندما نکسر الأنهار ، نحولها إلى منازل وفیلات! علینا أن ننتظر تدمیرهم. إنه لأمر خیالی أن نعتقد أننا أکثر ذکاء من الطبیعة! ویمکننا وضع قبعة علیه. فیضان المساعدات یظهر أن: المشکلة الاقتصادیة لم تنجح! کل شیء موجود ولکن لم یر. یتم تخزین جمیع البضائع ، ولیس من أجل الربح أو الاختلاس! ولکن فقط لنرى. وفی کل عام یخفیهم الضغط على زیادة الإنتاج کل یوم. الهلال الأحمر أو لجنة الإغاثة ، والتی لا تحتاج إلى أن تکون مربحة ، ولکننا نرى أن: أکبر حجم من البضائع قد استنفدت فی حظائرهم. لأن أسلم مرکز من حیث: التفتیش والعقوبات والمصادرة! الجمعیات الخیریة الأخرى لدیها أیضا أعلى المخزون والمخزون من السلع لمثل هذه المؤسسات. وهذا لیس بسبب المحتاجین أو الفقراء ، ولکن للهروب من آثار الکنز. وبعبارة أخرى ، فإن غسیل الأموال الکبیر یقع فی نفس المؤسسات الخیریة: الفقراء والفقراء: إنه ملاذ للتهرب الضریبی. یوجد غطاء فی جمیع أنحاء العالم: إنهم یحترقون من أجل الجیاع فی إفریقیا ، وهم یساعدون الناس ، لکنهم لا یصلون إلیه مطلقًا. وهذا یعنی زیادة الإنتاج والاقتصاد الجید ، مع المدیرین التنفیذیین سیئة. لذلک کل الإعلانات عن: الفقراء الذین یعرضون الناس فی جمیع أنحاء العالم هو خدعة من السرقة والسرقة. لأنه لا توجد وسیلة لمراقبة العلاقة بین التجمیع والتوزیع. على سبیل المثال ، إذا قالوا فی إیران: فقط لاستلام الهلال الأحمر ، هل یتمتع الهلال الأحمر بسلطة مدققی الحسابات مثلما یفحص البلد بأکمله؟ من الطبیعی أن یتم استغلال اسم الهلال الأحمر بسهولة. وإذا کان الیسار ، فواتیر وهمیة ، أو إبقاء البضائع مخفیة ، أسهل من ذی قبل. من الطبیعی ألا یتم إنتاج جمیع المرافق التی یتم إرسالها إلى ضحایا الفیضانات بین عشیة وضحاها. لأن کل هذا: خصوبة الغیوم لیست فوریة وفوریة. خطأ الأعطال فی النظام من قبل القادة ، وإساءة استخدام الشعارات. بالتفکیر فی ازدهار المنتج ، فإن تراکم المنتجات هو قطع أنفاس الجمیع. لا یملک المشتری القدرة على الشراء ، ولا یوجد للمستودع مکان للتخزین. وکل هذا من تکهنات المصنعین. التی وضعت مبیعات أکثر تکلفة. والفیضان الزائد یلغی هذا المحظور. وعلیهم إعادة فتح مستودعاتهم ، لأن الفائض من البضائع یجعل ذلک ممکنًا دون تغییر السعر. المثال البسیط کان إلقاء القمح عن طریق البحر من قبل المزارعین الأمریکیین لتجنب هبوط الأسعار.

Confianza en sí mismo e incredulidad

¡Las bendiciones de la lluvia y la ayuda de la gente fueron incrédulas! Esto significa duda de ti mismo y: ignorar tus habilidades. Cuando se habla de sequías en todas partes, y no se conoce la magnitud de las lluvias monzónicas, están inundadas de lluvias torrenciales, lo que significa que la naturaleza nos está hablando. Cuando no aceptamos nuestros productos y estamos buscando nuevos productos, tenemos que esperar por sus víctimas. No apreciamos lo nuestro, así que lo perdemos. El equilibrio entre esta incredulidad y la confianza en sí mismo está en ejecutar órdenes divinas. Porque él es el que creó todo tanto. Pero por una variedad de razones, rompemos los límites de ellos, vamos a los extremos. La construcción de 172 represas grandes y pequeñas en todo el país, es decir, la protección de los riesgos de inundación. Pero cuando lo ridiculizamos, estas represas también son frágiles, y ellas mismas son atormentadas. Observe los límites de los ríos, es decir, el pensamiento anti-inundación, pero cuando rompemos los ríos, ¡lo convertimos en casas y villas! Tenemos que esperar a que sean destruidos. ¡Es una fantasía pensar que somos más inteligentes que la naturaleza! Y podemos ponerle un sombrero. La avalancha de ayuda muestra que: ¡el problema económico no ha funcionado! Todo existía pero no se veía. Todos los bienes son atesorados, sin fines de lucro o malversación! Pero solo para ser visto. Y cada año la presión para aumentar la producción los ocultaba todos los días. La Media Luna Roja o el Comité de Socorro, que no necesitan ser rentables, pero vemos que: el mayor volumen de productos se ha agotado en sus graneros. Porque el centro más seguro en términos de: Inspección y sanciones y confiscación! Otras organizaciones benéficas también tienen el mayor inventario de bienes para dichas instituciones. Y esto no se debe a los necesitados o pobres, sino a escapar de los efectos de la acumulación. En otras palabras, el lavado de dinero grande está en las mismas instituciones de caridad: los pobres y los pobres: es un refugio para la evasión fiscal. En todo el mundo, hay una cubierta: arden por las personas hambrientas en África, y ayudan a la gente, pero nunca las alcanzan. Significa aumentar la producción y la buena economía, con malos ejecutivos. Así que todos los anuncios de: Los pobres que muestran personas en todo el mundo son un truco de robo y robo. Porque no hay manera de observar la relación entre agregación y distribución. Por ejemplo, si dicen en Irán: solo para recibir a la Media Luna Roja, ¿tiene la Media Luna Roja el poder de los auditores tanto como la inspección de todo el país? Es natural que el nombre de la Media Luna Roja pueda ser fácilmente explotado. Y si se deja, facturas ficticias, o mantener las mercancías ocultas, es más fácil que antes. Es natural que todas las instalaciones que se envían a las víctimas de las inundaciones no se hayan producido de la noche a la mañana. Como todo esto: la fertilidad de las nubes no es instantánea e instantánea. Las fallas del sistema son confundidas por los líderes y el abuso de los lemas. Pensando en el auge del producto, la acumulación de productos es el corte de la respiración de todos. Ni el comprador tiene el poder de compra, ni el almacén tiene un lugar para almacenar. Y todo esto es de la especulación de los fabricantes. Que han puesto las ventas más caras. Y la inundación del torbellino elimina este tabú. Y tienen que reabrir sus almacenes, porque el desbordamiento de bienes lo hace posible sin cambio de precio. El ejemplo simple fue el vertido de trigo por el mar, por los agricultores estadounidenses, para evitar la caída de los precios.