پرده آخر توطئه: بانکها

پرده آخر توطئه: بانکها

توطئه مشوش کردن اوضاع اقتصادی، گرچه با دستگیری برخی افراد خنثی شد، ولی عملا اهداف دیگری در پیش داشت که: پس لرزه های بعد از ان، میتواند بخوبی افضاگراین توطئه ها باشد. یکی از این توطئه ها بسته جدید بانک مرکزی است، که سعی دارد نرخ بهره را، پایین نیامده دوباره بالا ببرد. البته هدف او جمع آوری: پول های سرگردان اعلام شده! اما همه میدانند پولهای سرگردان، اگر در دست مردم باشد، براثر قانون عرضه و تقاضا و رقابت آزاد، بهتر عمل می کند تا اینکه انحصارا در دست بانکها باشد. درواقع هدف بانک مرکزی، از بالابردن سود سپرده ها، جمع آوری نقدینگی پراکنده و متمرکز کردن آن، در دست دبیرکل بانک مرکزی است. تا هرگونه تصمیم گیری را با قدرت به: دولت و حاکمیت القا کند. اما در کنار این موضوع باید دانست که: برخلاف ادعای آقایان، پول های سرگردان در دست مردم نیست! مردم حداکثر بتوانند هریک، یک قطعه سکه یا یک خودرو بخرند. که تاثیر جندانی در بازار ندارد. پولهای سرگردان از آنسوی مرزها، از سوی سلطنت طلب ها ومنافقین آمده، و در دست خودشان هم هست. لذا بطور هماهنگ، همه دلارها را از بازار جمع می کنند، یا همه سکه ها را می خرند. واینها کسانی نیستند که گول:5یا ده درصد اضافه نرخ بهره را بخورند، و پولها را به بانکها تحویل دهند! ضمن اینکه بدلیل اسامی مستعار، قادر به چنین کاری هم نیستند. لذا اگر بهره بانکی اضافه شود، مردم کم بضاعت مانند: بازنشسته ها و کارمندان حقوق بگیر را فلج می کند. آنها برای ده درصد سود بیشتر، اینکار را خواهند کرد. ضمن اینکه تمرکز این پولها در دست بانکها، و انتقال آن به بانک مرکزی (مانند سپرده خزانه و ضمانت وغیره) باعث قدرتمندی بانک مرکزی، فراتر از قوای سه گانه و حتی: رهبری می شود. و لذا می بینیم که مراجع عظام هم، وادار به سکوت می شوند! و ازاینکه بهره و ربا علنی، در مملکت امام زمان است، کاری از دستشان برنمی اید. زیرا اضافه کردن سود سپرده، دقیقا به معنی مقداری پول دادن، و مقدار بیشتری را گرفتن، که خالص ربا هست. زیرا دیگر کلاه شرعی های سابق هم، کنار گذاشته می شود. ضمن اینکه مکانیزم افزایش سود سپرده، از نظر بانکی و نظام مالی سالم، قابل قبول نیست: زیرا ممکن است یکسال پولها را از دست مردم بیرون بکشد، ولی سال بعد مجبور است با اصل و فرع! به مردم برگرداند. و دچار همان بیماری اوراق قرضه می شود! که برای پرداخت بدهی سالهای قبل، بازهم اوراق قرضه منتشر می کنند! واکنون بزرگترین بیماری بودجه دولتی، سندرم اوراق قرضه است. بالارفتن نرخ سود سپرده ها، از سه طریق به تولید ضربه می زند: اول اینکه نقدینگی را از سطح جامعه، به سوی بانکها می کشد و کسی، نرخ بدون ریسک بانکها را رها نمی کند، تا در تولید سرمایه گذاری کند. دوم اینکه نرخ وام وتسهیلات اعطایی بانکها هم، به همین نسبت بالا می رود. وتولید کننده اگر وام هم بگیرد، قادر به پرداخت بهره آن، از سود تولیدات خود نخواهد بود. ناچار به بازار های کاذب و سودهای دلالی، و امثال آن روی می اورد. لذا همه وام های بخش تولید، عملا به بازار ارز و سکه، خودرو و مسکن سرازیر می شود. سوم اینکه بانکها هم برای تامین نرخ بالای سود سپرده ها، مجبور است به بازار های کاذب رجوع کند! و بجای وام دادن به مراکز تولیدی، آن را در خرید مسکن و سکه و ارز وارد کند. یعنی شوک های اقتصادی، را برای مردم عادی می کند! مردم باید افزایش منظم قیمت دلار و سکه و مسکن باشند: دلار750 ریالی به 120هزار ریال می رسد! و این یعنی حیانت بزرگ: بانک مرکزی که، ماموریتی جز حفظ ارزش پول ملی ندارد.

The last curtain of conspiracy: banks

Conspiracy to disrupt the economic situation, although some people were thrown away by the arrest of some, but there were virtually other goals: the subsequent aftershocks could well be the conspiracy. One of these plots is the new Central Bank package, which is trying to raise the interest rate again. Of course, his goal is to collect money: announced wandering money! But everyone knows that wandering money, if it is in the hands of the people, works better than the law of supply and demand and free competition, rather than exclusively in the hands of the banks. In fact, the central bank's goal is to raise the profits of deposits, disburse liquidity and concentrate it, in the hands of the General Secretary of the Central Bank. To make any decision with power to: state and sovereignty. But besides this, it should be noted that, contrary to the claims of gentlemen, wandering money is not in the hands of the people! People can buy at least one, a piece of coin or a car. Which :has no impact on the market. The wandering wanders across the borders come from monarchists and defenders, and they are in their own hands. So, they coordinate, collect all the dollars from the market, or buy all the coins. And these are not the ones who are fooled: 5 or 10 percent of the excess interest, and send the money to the banks! Also, due to alias names, they are not able to do this. So, if you add bank interest, it will cripple people with low income, such as retirees and salaried employees. They will do it for ten percent more. Meanwhile, the centralization of these funds at the hands of the banks, and their transfer to the central bank (such as treasury deposit and guarantee), will make the central bank more powerful than the three powers and even lead it. And so we see that the great rulers are forced to remain silent! And there is nothing to do with the fact that the public interest in the country is Imam of the time. Because adding a deposit benefit means precisely giving you some money, and getting more money, which is pure rubbish. Because: another former hatchet is also abandoned. Meanwhile, the mechanism of increasing the profits of deposits is not acceptable in terms of banking and the healthy financial system: it may take one year to pull out the money from the people, but next year it has to go with the original! Returns to the people. And suffers from the same illness of the bonds! They still issue bonds to pay off debts in previous years! And now the biggest state budget disease is bond issue. The rise in interest rates on deposits tends to hit production in three ways: first, it draws liquidity from the community to banks, and someone does not abandon the risk-free banks to invest in production. Secondly, the rates of concessional loans granted by banks are rising the same. And if a developer makes a loan, he will not be able to pay interest on his profits. Inevitably the false markets and dealer deals, and so on. Therefore, all the loans in the manufacturing sector are virtually falling into the currency market and coins, cars and housing. Third, banks have to go to false markets for a high interest rate deposit! Instead of lending to manufacturing centers, it will buy it for housing and coins and currency. That means economic shocks, for ordinary people! People should have a steady increase in the price of dollars and coins and housing: $ 750 Rials to 120 thousand Rials! And this means the big hive: the central bank, which has no mission other than maintaining the value of the national currency.

الستار الأخیر من المؤامرة: البنوک

مؤامرة لعرقلة الوضع الاقتصادی ، على الرغم من أن بعض الناس ألقی القبض علیهم من قبل اعتقال البعض ، ولکن کان هناک أهداف أخرى تقریبا: یمکن أن تکون التوابع اللاحقة مؤامرة. إحدى هذه المؤامرات هی حزمة البنک المرکزی الجدیدة ، التی تحاول رفع سعر الفائدة مرة أخرى. بالطبع ، هدفه هو جمع المال: أعلن تجول المال! لکن الجمیع یعلم أن المال المتجول ، إذا کان فی أیدی الناس ، یعمل بشکل أفضل من قانون العرض والطلب والمنافسة الحرة ، ولیس حصرا فی أیدی البنوک. فی الواقع ، هدف البنک المرکزی هو زیادة أرباح الودائع ، صرف السیولة والترکیز علیها ، فی أیدی الأمین العام للبنک المرکزی. لاتخاذ أی قرار مع السلطة إلى: الدولة والسیادة. ولکن بالإضافة إلى ذلک ، تجدر الإشارة إلى أنه ، خلافا لمطالبات السادة ، فإن المال المتجول لیس فی أیدی الناس! یمکن للناس شراء قطعة واحدة على الأقل ، قطعة نقدیة أو سیارة. التی لیس لها تأثیر على السوق. یأتی التجوال المتجول عبر الحدود من الملکیین والمدافعین عن حقوق الإنسان ، وهم فی أیدیهم. لذلک ، یقومون بالتنسیق ، وجمع کل الدولارات من السوق ، أو شراء جمیع العملات. وهؤلاء لیسوا من ینخدعون: 5 أو 10 فی المائة من الفائدة الزائدة ، ویرسلون المال إلى البنوک! أیضا ، بسبب أسماء الاسم المستعار ، فهی غیر قادرة على القیام بذلک. لذا ، إذا أضفت فائدة مصرفیة ، فإنها ستشل الأشخاص ذوی الدخل المنخفض ، مثل المتقاعدین والموظفین الذین یتقاضون رواتب. سوف یفعلون ذلک ل 10 فی المئة أکثر. وفی الوقت نفسه ، فإن جعل هذه الصنادیق مرکزیة على أیدی البنوک ، ونقلها إلى البنک المرکزی (مثل ودیعة الخزینة وضمانها) ، سیجعل البنک المرکزی أکثر قوة من القوى الثلاث وحتى یقودها. وهکذا نرى أن الحکام العظماء مجبرون على التزام الصمت! ولیس هناک ما یدور حول حقیقة أن المصلحة العامة فی البلاد هی إمام العصر. لأن إضافة فائدة الإیداع تعنی منحک بعض المال على وجه التحدید ، والحصول على المزید من المال ، وهذا هو القمامة الصافیة. لأنه تم التخلی عن أحقاد سابقة أخرى. وفی الوقت نفسه ، فإن آلیة زیادة أرباح الودائع لیست مقبولة من حیث النظام المصرفی والنظام المالی السلیم: قد یستغرق الأمر عامًا واحدًا لسحب الأموال من الناس ، ولکن فی العام المقبل ، یجب علیه أن یتعامل مع الأصل! یعود الى الناس. ویعانی من نفس مرض السندات! ما زالوا یصدرون سندات لسداد الدیون فی السنوات السابقة! والآن أکبر مرض میزانیة الدولة هو قضیة السندات. یمیل الارتفاع فی أسعار الفائدة على الودائع إلى الإنتاج بثلاث طرق: أولاً ، یجلب السیولة من المجتمع إلى البنوک ، ولا یتخلى شخص ما عن البنوک الخالیة من المخاطر للاستثمار فی الإنتاج. وثانیا ، فإن معدلات القروض المیسرة التی تمنحها البنوک ترتفع بنفس النسبة. وإذا قدم المطور قرضًا ، فلن یتمکن من دفع فائدة على أرباحه. لا محالة فی الأسواق الخاطئة وصفقات تاجر ، وهلم جرا. ولذلک ، فإن جمیع القروض فی قطاع الصناعات التحویلیة تقع فعلیًا فی سوق العملات والقطع النقدیة والسیارات والإسکان. ثالثًا ، یتعین على البنوک أن تذهب إلى أسواق خاطئة مقابل إیداع مرتفع لأسعار الفائدة! وبدلاً من الإقراض إلى مراکز التصنیع ، ستشتریها للإسکان والعملات المعدنیة والعملة. وهذا یعنی الصدمات الاقتصادیة ، بالنسبة للناس العادیین! یجب أن یحصل الناس على زیادة ثابتة فی سعر الدولار والعملات المعدنیة والإسکان: 750 ریالاً أمیرکیاً إلى 120 ألف ریال! وهذا یعنی الخلیة الکبیرة: البنک المرکزی ، الذی لیس له مهمة سوى الحفاظ على قیمة العملة الوطنیة.

Komplonun son pərdəsi: banklar

İqtisadi vəziyyəti pozmaq üçün bəzi təzyiqlərə baxmayaraq, bəziləri həbs olunduqda, amma başqa məqsədlər var idi: sonrakı artçılıqlar komplo ola bilərdi. Bu sahələrdən biri yenə faiz dərəcəsini yüksəltməyə çalışan yeni Mərkəzi Bank paketidir. Əlbəttə ki, onun məqsədi pul toplamaqdır: pul dolandırdığını elan etdi! Ancaq hər kəs bilir ki, dolaşan pul, əgər xalqın əlində olarsa, yalnız bankların əlinə deyil, təklif və tələb və azad rəqabət qanunundan daha yaxşı işləyir. Əslində Mərkəzi Bankın məqsədi depozitlərin mənfəətini artırmaq, likvidliyin verilməsi və onu Mərkəzi Bankın Baş katibinin əlinə verməkdir. Dövlətə və suverenliyə güc verən hər hansı bir qərar vermək. Bununla yanaşı, qeyd etmək lazımdır ki, cənabların iddialarına zidd olaraq, pulun dolaşması xalqın əlində deyil! İnsanlar ən azı birini, bir sikkə parçasını və ya bir avtomobil ala bilər. Bazarda heç bir təsiri yoxdur. Sərhəd boyunca gedən gəzənlər monarxistlərdən və müdafiəçilərdən gəlirlər və onlar öz əlindədirlər. Beləliklə, onlar koordinasiya edir, bütün dollarları bazardan toplayır və ya bütün pulları alırlar. Və bu aldadıcı deyil: faizin 5 faizini və ya 10 faizini və banklara pul göndər! Həm də, alias adları səbəbiylə, bunu edə bilmirlər. Beləliklə, bank faizini əlavə etsəniz, bu, təqaüdçülər və əmək haqqı verən işçilər kimi az gəlirli insanları əlil edəcəkdir. Onlar bunu yüzdə on daha çox edəcəyik. Eyni zamanda, bu vəsaitlərin bankların əlində mərkəzləşdirilməsi və mərkəzi banka (xəzinə depoziti və zəmanət kimi) ötürülməsi mərkəzi bankı üç gücdən daha güclü hala gətirəcək və hətta onu idarə edəcəkdir. Gördük ki, böyük rəhbərlər səssiz qalmağa məcbur olurlar! Və ölkədə ictimai maraq zamanın İmamı olması ilə əlaqəsi yoxdur. Depozit haqqı əlavə etmək, dəqiq pul vermək və daha çox pul qazanmaq deməkdir. Çünki başqa bir köhnə papaq da tərk edilir. Bununla yanaşı, əmanətlərin mənfəətinin artırılması mexanizmi bankçılıq və sağlam maliyyə sistemi baxımından məqbul deyil: pul qazanmaq üçün bir il çəkə bilər, lakin gələn il orijinal ilə getmək məcburiyyətindədir! Xalqa dönür. Və bağların eyni xəstəliyindən əziyyət çəkir! Onlar hələ də əvvəlki illərdə borclarını ödəmək üçün istiqrazlar buraxırlar! İndi ən böyük dövlət büdcəsi xəstəliyi bağ problemidir. Depozitlər üzrə faiz dərəcələrinin yüksəldilməsi üç yolla hasilata səbəb olur: birincisi, icmanın banklardan likvidliyini banklara yönəldir və kimsə risksiz bankları istehsal etməyə sərmayə qoymur. İkincisi, banklar tərəfindən verilmiş güzəştli kreditlərin dərəcələri eynidır. İnkişaf etməkdə olan bir şəxs kredit verdiyi təqdirdə, onun mənfəətinə faiz ödəməyəcək. Qaçılmaz olaraq yalan bazarlar və dilerlər məşğul olur və s. Buna görə istehsal sektorundakı bütün kreditlər valyuta bazarına və pullara, avtomobillərə və evlərə düşür. Üçüncüsü, banklar yüksək faiz dərəcəsi depozitləri üçün yanlış bazarlara getməlidirlər! İstehsalat mərkəzlərinə kredit vermək əvəzinə, mənzil, pul və valyuta üçün satın alacaq. Bu, adi insanlar üçün iqtisadi zərbələr deməkdir! İnsanlar dollar, sikkə və mənzil qiymətində sabit artım göstərməlidirlər: 750 Rials - 120 min Rials! Və bu, böyük bir külək deməkdir: milli valyutanın dəyərini saxlamaqdan başqa heç bir missiya olmayan mərkəzi bank.