From Washington to ghaza

Ahmad Mahini candidate for Presidental election in America

From Washington to ghaza

Ahmad Mahini candidate for Presidental election in America

۴۷ مطلب در آذر ۱۴۰۲ ثبت شده است

فقط نابودی اسرائیل

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۲۳ آذر ۱۴۰۲، ۰۷:۱۹ ق.ظ | ۰ نظر

الزام آور نبودن مصوبات مجمع عمومی باعث شد، با اینکه جامعه جهانی به توقف حملات غزه رای داد ولی، اسرائیل بدون حمایت جامعه جهانی نیز به جنگ ادامه میدهد. کشتار غزه  نشان می دهد که تنها راه  پایان جنگ ها و نسل کشی ها، نابودی کامل اسرائیل است. زیرا اسرائیل شیطان مجسم است، و رگ و ریشه خود را، در تمام جهان گسنرده هست.  برگزاری اجلاس آب و هوایی در زیر گوش ایران، و دعوت از رئیس رژیم جعلی اسرائیل آنهم :بعد از تصویب قطعنامه سازمان ملل، یک هشدار است: که نشان می دهد اسرائیل همچنان، در میان سران عرب از جایگاه ویژه برخودار است.  در حالیکه افکار عمومی جهان باید بداند که :تاسیس این کشورها، همزمان با تاسیس اسرائیل است. یعنی همان دستی که اسرائیل را بوجود آورد، شیخ نشین ها را هم تاسیس کرد. و لذا زادگاه همه آنها یکی است. نابودی اسرائیل هم، به معنی نابودی: خاستگاه همه هواداران هرتزوک است. امروز مشخص می شود که: آیا کشورهایی که رای منفی، به مصوبه اتش بس غزه دادند، همچنان متحد اسرائیل باقی خواهند ماند یا خیر. سناریوی لازم در این زمینه بر دو نوع است: در پلن آ، فرضیه این است که اسرائیل، محکوم شود. و از حضور او برای :الزام آور کردن مصوبه مجمع عمومی سازمان ملل، تاییدیه های لازم گرفته شود. یعنی همانطور که رئیس قطر و امارات گفته اند: رایزنی ها، راه حلی برای ادامه آتش بس بوجود آورد. یعنی: شیخ نشین ها و مخالفان مصوبه، خط خود را از اسرائیل جدا کرده اند. و اسرائیل از نظر سیاسی مرده است. اما پلن بی، یا سناروی دوم این است که: حدود 50کشور همچنان با اسرائیل بمانند، و از او در مقابل کشتار فلسطینی ها حمایت کنند. دراین صورت ، باید ملتهای این کشورها ، کار انها را یکسره کنند. یعنی آنها اجازه برگشت به کشور خود را نداشته باشند. در این جا نیز سه احتمال وجود دارد: که باید برای انها طرح مناسب داشت: و بدون فوت وقت آن را اجرا کرد:  در مرحله اول، مردم توانایی ممانعت از ورود رهبران اسرائیلی خود را دارند، لذا رهبران 50کشور فوق، در دبی ماندگار می شوند. و راه برای بازگشت ندارند. در مرحله دوم، مردم به انتخاب جایگزین دست زده، و با تغییر در رفتار حاکمان خود، آنها را نیز برکنار می کنند. و افراد حامی غزه را حاکم می کنند. در مرحله سوم، مردم توان مقاومت ندارند، و رهبران دوباره به میز خودشان وصل می شوند. که در اینصورت باید سناریوی سخت داشته، محاکمه و ترور را از نظر دور نداشت. در ابتدا چنانچه فضای باز سیاسی وجود داشت، اقدام به طرح دعوی در دادگاهها نمود. و با ارائه مدارک لازم خواستار زندانی شدن این رهبران بشوند. اخرین مرحله سناریوی سخت، به این شرح هست:  مردم هر محله باید اقدام به تشکیل هسته مقاومت نمایند. این هسته مقاومت وظیفه مطالعه و شناخت مقاومت را دارد. ما احتمال می دهیم این هسته های مقاومت، از چهل سال پیش بوجود آمده. لذا اتصال آنها به هم را باید در دستور کار قرار داد. سلسله مراتب این هسته های مقاومت به این شرح است: ابتدا فردی، بعد خانوادگی، بعد محلی. باید اقدام به مطالعه اخبار و تحلیل های مقاومت نمایند. سپس این محله ها با هم متحد و منطقه ای شوند. با استانی شدن، تشکیل هسته مقاومت: شورای عالی استانهای ان کشور، شکل می گیرد، که میتواند با معرفی کاندیدای خود، خواستا عزل  همه مقامات طرفدار اسرائیل شود. در این حالت، مقاومت در بدنه همه ملتها، با همبستگی کامل، باعث می شوند تا جایی برای طرفدران اسرائیل باقی نماند. اخرین روش ترور آنان است. لذا اخبار دقیق: اجلاس آب و هوایی کاپ را پیگری کنید. اگر رئیس رژیم صهیونیستی، با هرکس تماس گرفت، آن را یاد داشت کنید. ملاقات دوج انبه و چند جانبه او را زیر نظر داشته باشند. لیست مقدماتی ترور رهبران اسرائیلی تمام کشورها، به این ترتیب تهیه می شود! برای نهایی کردن این لیست، در هنگام رای گیری به نفع اسرائیل، یا عدم ترک جلسه سخنرانی رئیس، باید توجه کرد. یعنی هرکس در جلسه سخنرانی اسحق هرتزوگ شرکت کرد، مرگ خود را امضا نموده است.

  • سید احمد حسینی ماهینی

نظریه پردازی سواد رسانه ای

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۲۲ آذر ۱۴۰۲، ۰۶:۲۳ ق.ظ | ۰ نظر

باید دانست که اصل سواد رسانه ای با :هدف القا قدرت از طریق دانایی است. لذا تنظیم خبر، تحلیل  و گزینش آن، با هدفگذاری براندازی تبیین می شود. یعنی سواد رسانه ای بیشتر، قدرت براندازی بیشتر به انسان می دهد. به همین لحاظ ابتدا با انتقاد شروع می شود. مثلا: آمریکا می گوید: ما از ایران در خواست کرده ایم: تا جنگ را گسترش ندهد. که درواقع یک نوع التماس  هست،  و دست برتر ایران در طوفان الاقصی را نشان می دهد. اما ایرنا با تیتر : آمریکا: به ایران پیام داده ایم،آن را تبدیل به یک پیام کوبنده، پرقدرت و بازدارنده می کند. تا مخاطب قدرت برتر آمریکا را حس نماید.  و این نشان می دهد دفتر نیویورک ایرنا، مزدور است تا همچنان آمریکا را ابر قدرت، و ایران را تروریست و جنگ طلب معرفی کند. این نوع تعبیر های رسانه ای کم نیست، تمام اهل رسانه های نوستالژیک، که تئوری رسانه ای آنها هنوز در دهه 1960 منجمد شده، تحلیلی چنین دارند.  در خبرگزاری فارس که خود را منتسب به سپاه می کند، مقاومت غزه را نابودی ان الغا می کند: مثلا در قالب ترحم به مردم غزه می نویسد99درصد غزه نابود شده است.(اسرائیل تمام تونل ها را پر از آب کرد) یعنی اسرائیل یک قدم دیگر بردارد، به اهداف و ماموریت خود که نابودی حماس و مردم غزه هست، می رسد. روزنامه دنیای اقتصاد، هرنوع حرکت رو به جلوی دولت را، با تیتر های مشکوک، عقب ماندگی و افزایش فقر، تفسیر می کند: مثلا کاهش نرخ بهره یا تثبیت نرخ ارز را، تحمیل دستوری! و افزایش آن را تورم و فلاکت و افلاس متورم! معنی می کند. که از موضع دانایی اقتصادی(که خود را عقل کل می داند) هر اقدام دولت رئیسی را، یک قدم به سقوط آن نزدیکترکند. در طول دوران بعد از انقلاب، تمام رسانه های اقتصادی موضع ضد دولتی داشته اند: اگر نرخ ارز یا قیمت ساختمان کاهش پیدا می کرد: رکود بازار  و بیکاری مهندسان و :تحصیلکرده ها را مطرح می کردند. و اگر همان ها افزایش پیدا می کرد: تورم را با نرخ بیکاری جمع کرده، فلاکت اقتصادی را تیتر می زدند.  در هر صورت دنبال نوستالژیک خودشان، که در دهه 1350 گم شده بود می گردند. تا جایی که سفید شویی پهلوی، گفتمان غالب مردم می شود. حتی تلویزیون من و تو( به عنوان سرفرماندهی این سواد رسانه ای) به تطهیر پرویز ثابتی هم همت می گمارد. لذا دوستان انقلاب، باید به سادگی این کودتای خزنده را خنثی کنند، اولین کار تعریف یک تئوری براندازی جدید، برعلیه نظام کفر و سلطه جهانی است. چون ماهیت سواد رسانه ای براندازی است، آن را در جهت: براندازی سلطه اسرائیل و آمریکا و اروپا جهت دهد. و اگر فرضیه اثباتی را بجای سلبی فوق خواهان هستند، باید تئوری خود را برمبنای  این اصل قرار دهند که: ایران ابرقدرت یکتا و یکتاپرست جهان بوده، هست و خواهد بود. لذا تغییر جهت تیتر ها،بسیار ساده خواهد شد. اخبار دروغ و جعلی و هم به راحتی شناخته خواهد شد. مثلا در قضیه اکراین، سواد رسانه ای و یا قدرت پنهان غرب، مظلوم نشان دادن ناتو هست! که مثلا نمی خواهد وارد جنگ اکراین شود، لذا روسیه، متجاوز هست. اما تئوری رسانه ای ایران، می گوید: دو ابر قدرت شرق و غرب، برای زور آزمایی به اکراین حمله کردند: تا قدرت یکدیگر را تست کنند: اما جنگ اکراین قفل شد. زیرا هردو مساوی بودند، و ایران با یک پهباد ارزان، آنهم فقط با رسانه ای شدن، برگ برنده را در دست گرفت. و لذا قدرت رسانه ای دشمن، بجای محکوم کردن روسیه، به کمک پهبادی ایران (که واقعیت هم نداشت) حمله ور شد.  هماهنگی رسانه های داخلی هم، باعث شد تا فتنه سال قبل ، با هدف رسانه ای یعنی براندازی جمهوری اسلامی تحقق یابد. اما در جنگ غزه، با شناخت تاکیتک رسانه ای دشمن، همه چیز به نفع ایران تعبیر شد: با اینکه ایران شرکت نداشته، ولی همه پیروزی ها را به ایران نسبت دادند. و رهبر ایران هم اعلام کرد: ما در جنگ غزه نیستیم، ولی اگر لازم باشد همه کار می کنیم. یعنی قدرت ایران بقدری زیاد است که: فقط یک غزه کوچک، میتواند آمریکا و اروپا و اسرائیل را یکجا،به چالش بکشد.

  • سید احمد حسینی ماهینی

مسلمان یعنی قوم سلمان!

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۲۱ آذر ۱۴۰۲، ۰۷:۰۴ ق.ظ | ۰ نظر

امپراتوری پزشکی ایران
پزشکی در ایران، سابقه ای به میزان خلقت آدم و نوح دارد. زیرا آنها هم بیمار می شدند و به پزشک احتیاج پیدا می کردند. توصیه های پزشکی بیشتر بهداشتی بوده ، ولی به عنوان درمان نیز هست. و روایات هم داریم که پیامبر و معصومین، هم، خود به پزشک مراجعه می کردند، و هم دیگران را سفارش می کردند. سموم ضد انسانی، و ضد سموم،(سم شناسی) از قدیمی ترن آموزش های پزشکی و بهداشتی است. اینکه عده ای موادی ساخته یا کشف می کردند: که انسان با خوردن آن دچار مرگ شود. و یا کسانی باشند که سم را علاج کنند. اولین کنش پزشکان و یا شیمیدانان بود. سم در طبیعت وجود دارد مانند نیش مار، که خود مار هم بعنوان علامت انتخاب شده. و کلمه بیمار در فارسی، به معنی نداشتن این مار است! اما بطور منطقی کسی آن را مصرف نمی کرد. پس باید به شکلی در می آمد که: قابل مصرف باشد. این کار ظاهرا کار شیمی دانها بوده، ولی عملا کار پزشکان! زیرا باید نسوج بدن را می شناختند، و از تاثیر گذاری آن، بر تخریب نسوج مطمئن می شدند. و الا هر سمی که بر بدن اثر نکند، به درد نمی خورد. گاهی ان را در غذا می ریختند، تا رقیق شود، و گاهی هم درون میوه جات :تزریق می نمودند(مانند انگور سمی شهادت امام رضا ع) و گاهی نیز مستقیما تزریق می کردند. نتانیاهو گفته: ما مسلمانان را ابتدا با تفنگ از بین می بریم. بعد با موشک و بالاخره با آمپول. و هرسه اینها تکنولوژی هست، که تغمیم آن در نظریات کوانتمی، به هوش مصنوعی می رسد: تا عذاب وجدان هم نداشته باشد. البته امپراتوری ایران، با کمک حماس، کلیه کامپیوتر ها و نخبگان هوش مصنوعی، حتی رئیس گوگل را که در همایش اسرائیلی شرکت کرده بود، یکجا دستگیر و انتقال داد.  بمباران های پسا طوفان الاقصی، نتیجه هوش مصنوعی است، که به خلبانها هم نیازی نیست. زیرا هریک چیپ کامپیوتری، که در داخل کیس و پاور کامپیوتر، و زیر پوست نخبگان کار گذاشته، آدرس محل ربوده شدن را با مقصد: جنگنده ها تنظیم و ماشه را فشار می دهد. اما نمی دانند که چیپ ها، دستکاری شده و مناطق انحرافی را  نشان میدهند. ایران با این کار، بر سرقت دویست ساله علوم پزشکی پایان گذاشت. زیرا  همه پزشکان جهان، با اینکه از ابن سینا می آموختند، ولی به اسم پزشکی غرب، یا پزشکی اسرائیل آن را معرفی می کردند. الان در اسرائیل و آمریکا، همه به پزشکی گیاهی، روی اورده اند، ولی بازهم بنام خود ثبت می کنند. و از ان برای مرگ مسلمانان استفاده می شود. زیرا مسلمان یعنی قوم سلمان(بر وزن معرب، یعنی قوم عرب شده-انجمن حکمت و فلسفه) و مقام سلمان و قوم او، بارها از سوی پیامبر اسلام، در بالاترین قدرت علمی و تقوا معرفی شده است: اگر دانش با ایمان، به ستاره ثریا بسته باشد و در آسمان‌ها آرام گیرد، مردانی از ایران بدان دست می‌یابند. یعنی فرق دانش پزشکی قوم سلمان، با بقیه در این است که :همراه ایمان است. پس خیانت نمی کند و: مرگ بشریت را هدف قرار نمی دهد. در حالیکه پزشکی غربی و مخصوصا اسرائیلی، روش کشتار آرام و مخفی: انسان را دنبال می کند. مثلا یکی از روشهای آنان، نازا کردن مسلمان است: با تزریق مواد فلج کننده، در مواد غذایی و نوشابه ها، باعث اختلال در دندانها می شوند، اختلال در دندانها (پرفسور شکیبا) باعث بیماری مزمن کف لگن می شود، و این بیماری، زنان را نازا، و مردان را عقیم می کند. با این حال، امپراتوری پزشکی ایران توانسته راه حل این بیماری را هم پیدا کند و مرکر درمان نازایی ابن سینا، در سطح جهان حرف اول را می زند. که با برداشتن بخشی از روده! و دوختن دو سر ان، شگفتی می افرینند. بهداشت در ایران هم حرف اول را می زند. زیرا دستور پیامبر را رعایت می کنند. چون فره ایزدی همراه، (فرشته های نگهبان)، به وظیفه خود عمل کرده و انسانهای ایرانی را محافظت می کنند. سلمان پاک جزو اهل بیت پیامبر بود، و این امر نشان می دهد او و مردمش، همیشه مورد عنایت بوده اند. (روایت دشت ارژن)

  • سید احمد حسینی ماهینی

سازمان ملل در مسیر انحلال

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۲، ۰۷:۳۱ ب.ظ | ۰ نظر

سازمان ملل در مسیر انحلال
جنایتکار بودن شورای امینت، بر همه جهان ثابت شد. قبلا برعلیه ایران و عراق و لبنان و سوریه افغانستان، دستور حمله صادر می کرد. و چون تبلیغات تروریست بودن او، زیاد بود کسی متوجه جنایات او نمی شد. اما اکنون که سلاح تبلیغات از او گرفته شده، مردم دنیا دیدند که دوبار مصوبه ضد جنگ را وتو کرد، و دست اسرائیل را برای قتل عام فلسطینی ها باز گذاشت. حالا قرار است فردا مجمع عمومی سازمان ملل، تشکیل جلسه دهد. به نظر می رسد این جلسه اخر سازمان ملل باید باشد. زیرا مجمع عمومی هم هرچه تصویب کند، آمریکا و اروپا وتو خواهند کرد. لذا تنها راه باقی مانده آن است که: روسای جمهور کشورها، تصمیم به انحلال سازمان بگیرند، و به ملت های خود اعلام کنند که: در قتل عام جهانیان شرکت نداشته اند. والا همه جنایات اسرائیل و آمریکا، در سراسر جهان بنام آنها نوشته خواهد شد. زیرا، سازمان ملل از ابتدای تاسیس! دست به جنایت زده. و اعضا مجمع عمومی سکوت اختیار کردند.(الساکت اخی الراضی) و سکوت علامت رضا هست. حمله آمریکا به عراق و دیگر کشورهای مستقل، با مجوز شورای امنیت بوده است. و لذا کشتار بیش از یک میلیارد انسان، بر ذمه شورای امنیت است. شورای امنیت هم از سوی مجمع عمومی تایید می شود. لذا تداوم جنایت های جنگی شورای امنیت، نشان از مشارکت روسای جمهور کل جهان هست. کشتار فلسطینی ها گرچه توسط اسرائیل انجام می شود، ولی با حق وتو اروپا و آمریکا ادامه می یابد. براساس دستور قران، کشتن هر انسان معادل کشتن تمام انسانها هست. مثلا اگر حضر آدم ع کشته می شد (قبل از ازدواج و تولید مثل) یعنی هیچ انسانی روی زمین نبود. اگر منحنی جمعیت را رسم ، و از این معادله انتگرال بگیریم، کشتن حضرت آدم، معادل کشتن چهل میلیارد انسان بود، آنهم تا کنون! هر انسانی به همین مقدار عقبه دارد. فرض کنید در هر نسل دوبرابر میشود. و هر نسل هم بطور متوسط سی سال باشد . و مثلا نوح 15هزار سال پیش بود: و چهار پسر بنام های حام ویافث و سام و کنعان داشت. پس اوچهار برابر شده بود. اما متوسط را دوبرابر بگیریم، 15هزار سال 500نسل می شود. یعنی دو به توان پانصد! باید جمعیت امروز می بود. ولی فقط 7میلیارد است. و بقیه قتل عام شده اند. خیلی دست کم بگیریم، جنگ ها و کشتارها در طول تاریخ، مانع تولد: 50میلیالرد انسان شده است. حال اگر در جنگ دوم جهانی، دویست میلیون نفر کشته شده باشند، در سال1975، نسل دوم چهارصد میلیون، در سال 2005یک میلیارد و ششصد میلیون نفر می شدند، و درسال 2035به بیش از یک تریلیارد نفر بالغ می شدند، که الان نیستند. بنابر این،سازمان ملل ،از سال 1945تا کنون که: بیش از دویست کشور را به استقلال رانده، یعنی بین آنها و مادر اصلی(ایران) جنگ ایجاد کرده. و هنوز هم به دنبال تجزیه کردستان، سیستان و غیره هست، که هر روز تعدادی در این مسیر کشته می شوند. مسئولیت اینهمه کشته به عهده: تک تک روسای جمهور حاضر در: مجمع عمومی سازمان ملل خواهد بود: اگر، رای به انحلال سازمان ندهند. لذا فردا پیچ تاریخی مهمی است: یا باید حق وتو از سه کشور فوق گرفته شود، یا آن را بی اثر تصویب کنند. و یا در نهایت با اعلام بی خاصیتی و ضد هدف بودن: سازمان ملل آن را منحل نمایند. بعبارت دیگر:مجمع عمومی چند راه در پیش رو دارد، تا شریک جرم اینهمه نسل کشی ها نشود: اولین و ساده ترین راه اخراج، لغو عضئیت ان سه کشور است. با اینکار حق وتوی انها هم از بین می رود. دوم اینکه آنها را از شورای امنیت اخراج کنند، و بجای ان ایران و سوریه و عراق را تعیین نمایند. در اینصورت این سه کشور متفقین! یا پیروز جنگ دوم جهانی، مانند عضوی ساده فقط یک رای خواهند داشت. سوم:حق وتو را از انها گرفته به سه کشور جدید اعطا نمایند. اما اینها بعید است، لذا باید همگی دسته جمعی استعفا داده، سازمان ملل را منحل اعلام، و دارایی ان را بین اعضا تقسیم کنند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

ابتذال اسلامی در سینما

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۲، ۰۶:۵۸ ق.ظ | ۰ نظر

سینمای مستند و آینده

در سینمای ایران اینده ای وجود ندارد! هرچه هست مربوط به گذشته، آنهم نه گذشته دور، بلکه گذشته قبل از انقلاب اسلامی، درواقع سینمای مستند ایران، مروج فرهنگ جاهلیت با چاشنی نقد است. دیدگاه ارتجاغی و نوستالژیک سینما، به ضد انقلاب بودن آنها برمی گردد. که از بودجه دولت جمهوری اسلامی و: وزارت فرهنگ و ارشاد استفاده می کنند، اما در ستایش قاجار و پهلوی و فرهنگ آن، مرثیه سرایی عطمی دارند. آینده از نظر آنها ترسناک و غیر قابل باور هست. چیزی که نباید اتفاق بیافتد. و همه ساعتها در تاریخ1346/6/6متوقف شده اند. زمانی که همه هنرمندان، در خرابه های تخت جمشید، ماه رمضان را با شامپاین و ودکا، به استقبال می رفتند، با همجنسگرایی و اجرای سکس در مسجد دانشگاه تهران، آن را ادامه می دادند. و این خلاصه ایدئولوژی سینمای ایران است :که مانند ساعت های دنیا که بر: ده و ده دقیقه(پایان جنگ جهان) تنظیم شده اند. هر حرکتی در سینمای ایران، مانند کش شلوار، با حالت ارتجاعی، دوباره به جای خودش برمی گردد. مدیر سینمای حقیقت: آینده را تاریک و وحشتناک می بیند. چون هیچ کدام از مستند های ایران، در بازار های جهانی مشتری ندارد. درواقع ستون هنری سینما، هنوز از زلزله انقلاب اسلامی، حتی شکاف هم برنداشته. فیلمقارسی ه! با روکش روسری های نیم بند، به نام جهان با من برقس وارد می شوند. و خروجی انهم، مجبوبیت روز افزون: روسپی های درباری  و: تکرار طوطی وار ترانه های کوچه بازاری آن است. حتی در تلویزیون و رادیوی ایران، پس زمینه های مستند و اخبار، همیشه آهنگ های کاباره ای :مانند مرا ببوس است. وزیران نا اهل ارشاد، بجای اینکه محتوای سینما را آینده نگر کنند، به همان سیاق قبلی، جایزه ها را بین کسانی تقسیم می کنند، که بیشترین نوستالژی و هماهنگی را :با هنرمندان درباری داشته باشند. اسمش را هم می گذراند: قدردانی از هنر مندان پیشکسوت! نمی دانند این قدردانی ها انتها ندارد. و اگر انتهایی هم داشته باشد: پاره کرده بیشتر خطوط قرمز، و افشای درونمایه فساد سینمایی است. در حالیکه خط امام می گوید: ما با سینما مخاف نیستیم، با فحشا مخالفیم! اما همه فیلمهای مجوز گرفته اخیر از وزارت فرهنگ و ارشاد و جایزه برده! فقط در قدرت تخریب انها: از خط قرمز ها است.(حتی جنگ را هم با روابط جنسی تصویر میکنند) بنده، بارها در جشنواره های مختلف، این را اعلام کردم، ولی نتیجه آن تحریم خبرگزاری ماهین است. مسئول روابط عمومی جشنواره فجر، صراحتا گفت: ماهین نیوز ، سیاسی برخورد می کند، لذا ما دعوت نمی کنیم. در حالیکه همه فیلمهای برنده، سیاسی هستند، سیاسی از ان جهت که: تمایلات دشمنان را به صورت زیبایی، در جامعه طرح می کنند. مهمترین تمایلات دشمنان بی اینده بودن است، تا انقلاب مردم ایران را یک اشتباه بی سرانجام نشان دهد. در حالیکه خودشان، در تمام فیلم ها و مستند های غربی، پرواز به اینده و پرتاب شدن به: دنیای پر از زیبایی و شهوت و پول و قدرت را دارند. این شوق به اینده برای ایران، زیبا تر و مفید تر است. زیرا ایران در گذشته تمدن ساز بوده، ابر قدرت و تنها امپراتور جهان بوده، الان هم هست، در آینده هم خواهد بود: (قد صدق الله رسوله الرویا بالحق: لتدخلن المسجد الحرام ان شاء الله) و این وعده خداست که رویای پیامبرش را تایید می کند. ولی این رویاها، در سینمای ایران خرافات معنی شده، اما رویاهای جنگ ستارگان! و نابودگر1و2و3.. همچنان پرفروش ترین ها است. لذا ما در یک پیچ تاریخی هستیم: اگر سینما خود را با اسلام و انقلاب اشتی ندهد، باید از دور خارج شود. چون در تب و تاب نفوذ ضد انقلاب، به تعطیلی کشیده می شود. همچنان که به بهانه، فتنه سال قبل، حضور در جشنواره را تحریم کردند. و هنوز هم به دنبال تحریم آن هستند. علت بقا آن هم همنوایی با فتنه ها هست. چون فتنه ای ها، با فشار از پایین و چانه زنی از بالا، آن را همسو با خود کرده است. مدیران سینمای ایران می دانند: اگر هوای ضد انقلاب را نداشته باشند! رونق نخواهند داشت. سینمای ایران، متعلق به فرهادی های روسپی باز، و مدیری های همجنس گرا هست.

  • سید احمد حسینی ماهینی

مردم دنیا باید به غزه کمک کنند

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۱۹ آذر ۱۴۰۲، ۱۰:۱۴ ب.ظ | ۰ نظر

مدیرت حذفی در جنگ
برتری نژادی و قومی صهیونیزم، در کوه صهیون شکل گرفت و در سال های 1972، به نسل کشی و اخراج فلسطینی ها انجامید. و 8سال بعد درسالهای 1979با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، امام خمینی مدیرت جنگی را به دست گرفت. برمبنای مدیریت حذفی ایشان، اعلام شد که اسرائیل باید از بین برود. این موضوع نشان می دهد: که نقطه اوج قدرت اسرائیل تبدیل به افول آن شد. مسئولان رژیم صهیونیستی هم اعلام کردند: با ظهور انقلاب اسلامی: زلزله بزرگی پایه های: تازه تاسیس رژیم جعلی را لرزانده است. زیرا امام خمینی براساس حمایت های لبنان ولیبی، روی کار امده بود. و بغض خفته اعراب را بعنوان: نیروی محرکه خود انتخاب کرده بود. از این رو، رژیم صهیونیستی به فکر افتاد با ربودن امام موسی صدر، مانع این حرکت شود. در ادامه به ربایش چهار نفردیگر از دیپلماتهای ایران اقدام شد. اما مجازات قذافی به آمریکا واگذار شد، تا باجت های جنگنده او را ساقط کنند، و این جتها در لاکربی سقوط کردند. و قذافی ماند. همزمان نیز با اقداماتی ، دولت لیبرال بازرگان و موسوی را مجبور کردند، که نیرویی به لبنان نفرستند. با اینکه امام خمینی گفته بود: باید قدس آزاد شود، آنها شعار : راه قدس از کربلا می گذرد را مطرح کردند.  امام خمینی که با مقاومت خودی ها، در برابر جنگ حذفی روبرو شده بود، راه جدیدی در پیش گرفت: لازم نبود که برای آزادی قدس، از ایران نیرو اعزام شود، بلکه باید خود آنها تقویت شود. لذا جنبش امل وابسته به امام موسی صدر، منحل و بجای ان حزب الله لبنان تاسیس شد. استراتزی جنگ حذفی هم تغییر جهت داد: همه انقلابیون که در فلسطین، لبنان و لیبی و مصر دوره دیده بودند: تا انقلاب ایران را رهبری کنند، در ایران ماندند: از دکترچمران گرفته، تا محمد منتظری و محمدعلی ربانی . و امکاناتی که مهندس چمران در لبنان ایجاد کرده بود، هم از مدیریت ایران خارج شد. زیرا دکتر چمران هنرستانی تاسیس کرده بود: تا همه فنون ناسا را به دانشجویان انتقال داده شود. به همین جهت، در جنگ بین ایران و عراق، از این تجربیات استفاده شد. لیبی و سوریه، موشک به ایران دادند. و این امر باعث شد: تا اسرائیل روی افراد زون کند. به کمک منافقین، 17هزار نفر از دشمنان اسرائیل، در تهران را از بین بردند. و تقریبا دور و بر امام خمینی، از نیروها ی فلسطینی و لبنانی خالی شد. لذا نابودی اسرائیل کمی به تاخیر افتاد. به بهانه جنگ با صدام، مدیرت جنگ حذفی، از فلسطین به عراق منتقل شد. و همه نیروهای اعزامی به فلسطین، راهی مرزهای عراق شدند. حزب الله لبنان هم که دبیرکل خود را (موسوی) را ازدست داد. لذا تعویق نابودی اسرائیل ادامه یافت. زیرا همانطور که در ایران، لیبرال ها بین یاران امام خمینی و مدیریت جنگ او، شکاف انداختند، در لبنان نیز اختلاف بین جنبش امل و حزب الله بالا گرفته بود. اوضاع پیچیده شده بود. با ارتحال امام، دبیرکل جدید حزب الله دریافت که: نباید به ایران متکی باشد. لذا با کمک نیروهای هنرستانی چمران، ارتش نوینی پایه گذاری کرد. و توانست در سال 2003بر اسرائیل غلبه کند، که به جنگ سی و سه روز معروف شد. با این پیروزی، همه گروههای غیر اسلامی تسویه شدند. و مدیریت حذفی دوباره جان گرفت. اما این بار مسئولیت نه در ایران، بلکه در خود کشورهای یمن و عراق و لبنان و سوریه متمرکز شد. چون ایران معتقد شده بود: اگر اسرائیل کاری با ایران ندارد، نباید با او کاری داشته باشد. و این سیاست هنوز ادامه دارد. زیرا دکترین جدید مدیریت جنگ،  براساس عدم حمله ابتدایی تنظیم شده است. یعنی ایران فقط در صورتی وارد عمل می شود که: اسرائیل به منابع و منافع مستقیم ایران ضربه بزند. و چون اسرائیل هم علیرغم تبلیغات، جرات رودر رویی مستقیم ندارد. لذا مدیریت حذفی از دستور کار خارج شده. و به مدیریت ضربه متقابل تبدیل شده است. گرچه همچنان سخنان امام خمینی، مبنی بر حذف اسرائیل، در تریبونها گفته می شود. اما عملا به کشورهای خط مقاومت هم، سیاست ضربه متقابل القا شده است. لذا غزه بر سر دوراهی است: باید که مدیریت حذفی جنگ را، به تنهایی به ادامه دهد.

  • سید احمد حسینی ماهینی

قومولله، انفروا خفافا و ثقالا

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۱۹ آذر ۱۴۰۲، ۰۷:۰۱ ق.ظ | ۰ نظر

غزه شیعه باید شود
غزه به چند دلیل باید شیعه شود، تا پیروز گردد: اول اینکه ایران قابل اعتماد نیست. سالها هزینه استعمار و استبداد و استثمار، از ایران موجودی ساخته که بجز رهبری و رئیس جمهور ان، اغلب مسئولین در غرب پرونده دارند. و به نوعی نمک پروده آنها هستند. اغلب انها از منافقین، کمونیست ها، بودند، و مثلا توبه کرده اند، کسی که از اول عقاید اسلامی داشته باشد نداریم. لذا می بینیم تا فرصتی پیش می آید: انگلیسی صحبت می کنند، و آنتن خود را به آمریکا و اروپا وصل می نمایند. گروه دیگر انان آشکارا، در اروپا و آمریکا درس خوانده و زندگی کرده اند. و گوشت و پوست آنها در انجا پرورش یافته، البته برخی ها هم فراری بوده یا در اعداد فرار مغزها، قرار می گیرند. آنها اغلب با نقشه به ایران برگشته اند. مثل دکتر ولایتی که عامل اصلی پذیرش همه قرار دادهای خارجی است. و یا دکتر مرندی که با طب سنتی مخالف است. و همه مصوبات بهداشت جهانی را پیاده می کند. اصولا فکر و ذهن آنها مانند تقی ارانی، از فرق سر تا نوک پا، خارجی شدن است. البته (اسمشو نبر) هست. یعنی در زبان نمی گویند. بلکه در عمل پیاده می کنند، هرچیزی از اسلام را هم، که غرب اجازه دهد، می پذیرند، و بقیه را خرافات می دانند. در موضوع غزه هم از دوطرف: مانع پیروزی غزه می شوند: یکی اینکه تبلیغ می کنند، غزه از بین رفته، مردم در قحطی و گرسنگی هستند. این یعنی تایید غرب و اسرائیل، که می خواهند غزه نابود شود. و تا 99درصد هم می گویند نابود شده، و دوم هم می گویند به داخل سرزمین های اشغالی، حمله نکنید بلکه در داخل تونل ها بمانید. در حالیکه تفکر رهبر و رئیس جمهور، مبتنی بر قران و منویات امام خمینی، برعکس ان است: امام خمینی گفته بود: اسرائیل باید از بین برود. ولی اینها می گویند غزه از بین برود. آخرین خبر را هم خبرگزاری های ایران گفتند که: همه تونلهای غزه را، اسرائیل با آب پر کرده! یعنی ان یک درصد هم از بین رفتند. و کار غزه تمام شد. ثانیا سران کشورهای اسلامی هم قابل اعتماد نیستند، آنها برای غزه آرزوی مرگ دارند، و برایشان فقط کفن می فرستند. آنهم کفن های زیبا، که هر غزه ای زنده هم، آرزوی مرگ :و خوابیدن در ان بکند. زیرا آنها هم مثل مسئولین ایرانی ، جیک و پوکشان در دست اسرائیل هست. عکس های خاک برسری! زیادی از خوشگذرانی هایشان در غرب: دست موساد و سیا  وجود دارد. لذا مردم غزه باید بدانند که همه دنیایی :که به ان امید بسته اند، فقط یک تله هست. کارگزارن ایرانی هم مانند سران عرب، آرزویی جز نابودی غزه ندارند. پس باید خالص و مخلص برای خدا بمانند. و مانند امام حسین ع هیچ امیدی، به دیگران نداشته باشند. دشمنان امام حسین ع نه مسیحی بودند، و نه یهودی! خیلی از انها جانبازان جنگی بودند. ابن سعد و شمر و.. همگی مسلمان بودند، نماز می خواندند، قران تلاوت می کردند. اما دلشان با یزید بود. لذا کودکان غزه هم، مانند کودک شش ماهه امام حسین، نوجوانان و جوانان غزه هم باید به علی اکبر امام حسین و قاسم امام حسن تاسی بجویند. حتی اگر بی ابی و تشنگی، بر انها غلبه کرد باید :به تشنگی حضرت ابولفضل در کنار نهر فرات، فکر کنند. امروز تنها صاحب الزمان است، که به فکر غزه هست، و نایب برحق او، و بقیه مانند ابن سعد و شمر و یزید، فقط نابودی غزه را می خواهند. صاحب الزمان هم مجری قران است. در قران برعکس خواسته مسئولین بی غیرت، بیان شده! قران گفته: فجاسو خلال الدیار، یعنی غزه باید به سرزمین های اشغالی حمله کند، تک تک شهرک نشینان را بیرون بکشد. نه اینکه در غزه بماند، و به تشنگی و گرسنگی فکر کند. امام حسین به ما یاد داد که: گرسنگی و تشنگی نباید مانع مقاومت شود. زیرا قران فرمود(ولنبلونکم بشی من الخوف و الجوع..) برای بیرون امدن از این امتحان الهی، باید خروج کنید! نه اینکه در زیر زمین ها مخفی شوید، تا دشمن بگوید همه شما مرده اید. قیام و خروج دستور قران است: فرمود( قومولله مثنی و فرادا، قومو لله قانتین، انفروا خفافا و ثقالا!) یعنی دست خالی هم باشید، باید خروج کنید. چه رسد به الان که: موشک بجای سنگ دارید.

  • سید احمد حسینی ماهینی

شناخت شناسی: تاریخ علم غربی

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۱۸ آذر ۱۴۰۲، ۰۸:۵۳ ب.ظ | ۰ نظر

همه چیز از نو باید شروع شود، زیرا فلسفه و تاریخ و جامعه شناسی و حتی :فرمول های ریاضی و علوم پایه را، غرب به سلیقه خود نوشته است. تاریخ علم از نظر انها از ۱۹۸۰مقارن: بروز انقلاب اسلامی نوشته شده. همه نظریات دانشمندان مربوط به این دوره علمی هست! و مابقی هرچه در گذشته بوده کلاسیک و سکولار است. یعنی وجود ندارد. حتی شناخت شناسی! هم بیش از 50سال سابقه ندارد. از نظر غرب، تمدن ایران یک اتفاق ساده، زودگذر بوده و تمام شده! پس عهد عتیق اصلا داخل تاریخ نیست. در قرون وسطی هم، کلیسا حاکم بوده و انکیزاسیون، تفتیش عقاید و کشتار گالیله ها را بدنبال داشته است. قرون معاصر هم به سه قسمت تقسیم می شود: یک قسمت که صرف مبارزه با خرافات کلیسا شده، لذا فقط جنبه تفننی و اعتراضی داشته، و اصالت قابل دفاعی ندارد. شاید قرن نوزده و اوایل قرن بیست را، بتوان در این جمله خلاصه کرد: کسی علمی بود که :با کلیسا مبارزه می کرد.در قرن بیستم هم که دنیای غرب، درگیر جنگ و تغییر مرزها بود. و به علم فقط برای جنگیدن فکر می کرد. لذا میتوان به آن عصر دینامیت، موشک و بمب افکن نامگذاری کرد. چون ایران با تاسیس سازمان ملل، جلوی جنگ را گرفت، لذا این جنگ سالاران، شروع به حذف ایران کردند. که اغاز ان با اصتقلال کشورهای عربی و تجزیه عثمانی بود. ولی تا امروز ادامه دارد. و با اینکه سازمان ملل 200کشور از ایران جدا کرد، هنوز هم دنبال تجزیه بیشتر ایران، و تاسیس حداقل 9کشور از ایران! سه کشور از عراق، سه کشور از سوریه و افغانستان ولبنان و یمن است. تا اینکه ایران بیدار شد. و خواستار بازگشت به امپراتوری سابق خود شد. این دوره، دوره علم و پدر علم و امثال ان در امریکا و اروپا آغاز می شود. اما همه علوم، از صفر شروع و تاریخ، یا تاریخجه از ان بیان نمی شود. هگل و مارکس و پولیتسر، بعنوان دانشمندان احساسی یا سیاسی یاد می شوند. ولی هایدگر و غیره وارد میدان می شوند. پدر علم مدیریت نه در ایران یا در اروپا ، بلکه در امریکا از نهضت روابط انسانی میو، اغاز می شود و بقیه مدیریت کلاسیک! نامگذاری می گردد. زیرا همه آنها را انقلاب اسلامی دفن کرد. بروکراسی وبر(نگو، بنویس)، با ضبط صوت جایگزین شد. و امام خمینی بجای چاپ اعلامیه، به سخنرانی و پخش صوت و تصویر اقدام نمود. دوران انتقال مکتوب به مجازی، اغاز شده بود. کسی بخود زحمت نمی داد که : کتاب چاپ کند یا کتاب بخواند، براحتی صوت یا نوار یا کاست و پادکست را، در خودرو و خانه و خیابان گوش می دادند یا نگاه می کردند. چون ساواک و اسرائیل، در دوران مکتوب باقی مانده بودند، تصور تاثیر نوارکاست یا حلقه فیلم را نداشتند. لذا سخت گیری هم نمی شد. و همین تصور در دانشگاههای آمریکا و انگلیس هم بود. آنها با کتاب به جنگ فضای مجازی اولیه می رفتند. کتابها ارزانتر و فراوانتر چاپ می شد. تا سرعت کتابخوانی بالا رود. ولی نتیجه چیزی جز توسعه فضای مجازی نبود. در حالیکه کتاب فقط در انحصار قشر فرهیخته بود، مردم راه خود را از روشنفکران جدا کردند. و آنها را با کتاب تنها گذاشتند. این بود که اصرار بر علم خالص، مرز دانش و غیره بالا گرفت. و فضای مجازی را به سطحی نگری متهم کردند. در حالیکه مطالعه در فضای مجازی، انلاین ومطابق با اخرین ایده ها بود. یعنی بجای اینکه دانشجو صبح زود! به کتابخانه برود تا کتاب گیر بیاورد، صفحات مورد نظر ار پیدا کند و از ان یاد داشت بردارد! در یک دقیقه با اینترنت، آن را جستجو و کپی فیس می کرد. و این برای قشر روشنفکر کتابخوان قابل درک نبود. از طرف دیگر تحقیقات در جهان کتابخوان ها! یا موازی بود یا دچار خلا می شد. یا باهم متناقض از آب در می امد. مثلا در امریکا، فرضیه ای اثبات می شد، در حالیکه در ژاپن سعی داشتند ان را کنار بگذارند. حتی در خود آمریکا، نظریات و فرضیه ها، بسرعت از میدان خداحافظی و جای خود را به فرضیه های جدید می دادند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

نفوذ به مرزهای اسرائیل

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۱۸ آذر ۱۴۰۲، ۰۶:۴۰ ق.ظ | ۰ نظر

طوفان الاقصی نشان داد که: به راحتی میتوان به مرزهای اسرائیل نفوذ کرد: زیرا خانه اسرائیل، از خانه عنکبوت هم سست تر است. براساس اطلاعات موجود در ماهین نیوز: همه نخبگان و هوش مصنوعی و کامپیوتر های ان، در اسرائیا جمع شده بود. آنها می خواستند کاری کنند که ماشین جنگی اسرائیل، هوشمند شده و نیازی به سرباز نداشته باشند. زیرا نظامیان صهیونیست بر: سه قسمت شده بودند: اعظم آنها مهاجرت کرده اند. یعنی بیش از نیمی از نظامیان صهیونیست که: از کشورهای دیگری آمده بودند، و بستگان و دارایی هایی داشتند، به کشور خود بازگشتند. تنها کسانی مانده اند، که بومی آنجا بوده، یا ایرانی تبار هستند. ایرانی تبار ها فکر می کنند: که اگر برگردند، حکم اعدام آنها صادر شده است. اما  کسی که توبه کند، مانند کسی است که اصلا به اسرائیل نرفته. گروه سومی که مانده اند، برای حقوق و دستمزد بیشتر چانه زنی می کنند. البته گروههای چهارمی هم هستند که: برای ضربه زدن از درون، مامویت دارند تا در اسرائیل بمانند. نمونه آنها کسانی هستند که با فلسطین اعلام همبستگی کرده، در تظاهرات شنبه ها حاضر می شوند. و نتانیاهو نیز هیچ کاری از دستش برنمی اید. زیرا فرماندهی جنگ را به مریم قجر و رضا پهلوی سپرده است. مریم قجر با میلیشیای فرسوده خود، و رضا پهلوی هم با خلبانان فراری، در حال زور آزمایی هستند. لذا نفوذ در مرزهای اسرائیل کاملا امکان پذیر هست. فقط باید از روش امام خمینی استفاده کرد: در درجه اول با دست خالی! زیرا که ایرانیان با دست خالی بهتر می جنگند. کاراته به همین معنی است. از در دوران باستان تا کنون جواب داده است. یعنی دشمن به اتکای تکنولوژی، خود را قوی تصور می کرده، و فکر می کرده در محاسبات نظامی، از ایرانیان جلو افتاده! و لذا اقدام به حمله می کرد.  اما دلاوریها و رشادت های ایرانیان، جای تکنولوژی دشمنان را گرفته! و آنها را نابود می کرد. در حمله رومیان به ایران، سردار سورنا ها و آریو برزن ها، به تنهایی در تنگه های مهم دشمن را تارو مار کرده اند. سردار سلیمانی هم با دست خالی به جنگ داعش رفت: روزی که کاک مسعود! منتظر کمک ایران برای مقابله با حمله داعش بود، منتظر موشک ها و هواپیماها بود! ولی باکمال تعجب دید سردار سلیمانی، فقط با چند خودروی تشریفاتی آمده است. بله ، او با دست خالی، پرونده داعش در سویه و عراق را درهم پیچید. اکنون نیز مردم فلسطین باید با تاسی: به حضرت امام حسین ع ، کمک صاحب الزمان عج و با هدایت جانشین برحق او، طومار اسرائیل را در هم بپیچند، و تمام حامیان آن را پشیمان کنند. سناریو اولویت دار برای این کار، نفوذ یا بازگشت 14میلیون فلسطینی، به سرزمین خودشان است. بعد هم رای گیری و ایجاد دولت فلسطین بزرگ. این بازگشت البته، با کمک آتش تهیه یمن، عراق و سوریه و حزب الله لبنان، همراه خواهد بود. اکنون مراکز اتمی اسرائیل نابود شده، پاسگاههای مرزی همگی تحلیه شده، شهرک های جدید الاحداث: منتظر قدوم فلسطینی های آواره هست. باید همت کنند. جنبش حماس هم با انتشار بیانیه ای اعلام کرده: هرکس با هر توانی که دارد، به اسرائیل نفوذ کند. آنهاییکه گذرنامه دارند، به طور رسمی وارد فرودگاه تل آویو شوند. کسانی که امکان اخذ ویزا دارند همینطور، اما بقیه مردم باید با دست خالی بروند. در صورت نیاز به سلاح، آن را از ماموران اسرائیلی مصادره کنند. این دستور قران است: ( انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا) از دستور قران سرپیچی نکنید. مطمئن باشید: بهترین مفسران قران، ائمه شیعه و اهل بیت پیامبر هستند(حدیث ثقلین). ولذا اگر تا کنون متوجه این ایات شریف نبوده اید، چون زعمای غیر شیعه، شما را مرده می خواهند، و برای شما کفن می فرستند. تنها صاحب الزمان است که به فکر شما است. ایات فراوانی هست در قران، که باید دوباره و با دقت آنها را بخوانید: و به فرموده امام علی ع :حمله کنید و جمجمه خود را به خدا بسپارید.

  • سید احمد حسینی ماهینی

بازاریابی غربی

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۱۷ آذر ۱۴۰۲، ۱۱:۱۱ ب.ظ | ۰ نظر

بازاریابی غربی، همان بازار یابی برای غرب است. و آموزش دهندگان آنقدر خنگ هستند که: تحولات جهانی را نمی بینند. همه عالم و آدم فهمیده اند که: آمریکا ایران را تحریم کرده! ولی اینها اصلا قبول ندارند. زیرا معنی تحریم یعنی باطل کردن: هر نوع بازاریابی است. معلوم نیست چه اتفاق دیگری باید بیافتد، تا آنها باور کنند که بازاریابی مرده است. براساس اطلاعات موجود در ماهین نیوز، یکی از روشهای اثر پذیر کردن تحریم ها، کلاسهای بازاریابی است. یعنی افرادی از سازمانهای امریکایی و انگلیسی، بودجه دریافت می کنند تا :در سرکلاس ها ثابت کنند، ایران نمی تواند و نباید تحریم ها را دور بزند. بلکه باید با آمریکا مذاکره کند. کار اینها به جایی رسیده که مثلا :یک مقام انگلیسی هم بخود اجازه می دهد: مقامات ایرانی را تحریم کند. معلوم نیست تحریم انگلیس به چه دردی می خورد، ولی برای اینها، مهم است تا آن را بزرگ کنند، یک بخش طنزی از رادیو بی بی سی، در شبکه دو پخش می شود که: حماقت این افراد را بخوبی نشان می دهد. مهمترین نقش آنها این است که: ثابت کنند ایران بدون آمریکا، نمی تواند خود را اداره کند. روش آنها برای تحمیل این تفکر، فقط تمسخر است. کاری که دوقرن است، مزدوران آمریکا و انگلیس انجام می دهند. زمانی می گفتند: فرانسه موشک می سازه، ایران آفتابه سازه. البته آفتابه هم نمی گفتند! لولهنگ می گفتند. بعد فرهنگستان فارسی جای لغت را عوض کرد. لذا سعی دارند این شعار نوستالژیک را، به زبان علمی! و به عنوان بازاریابی یا کسب و کار، بیان کنند. زمینه این تفکر نوستالژیک، در بسیاری از مسئولین ما هم وجو دارد. مثلا آنها فکر می کنند: هنوز جامعه عقب مانده، مردم فقیر، و مشکلات زندگی بسیار است. رحیم صفوی یکی از این افراد است: همه پیشرفتهای دریایی و موشکی را نفی می کند! فقط به این دلیل که: ما هنوز نتوانسته ایم: تورم را حل کنیم. این  ها نمی دانند: تورم حل شدنی نیست. زیرا با رشد جمعیت همبستگی مستقیم دارد. مثلا شما نمی توانید زمین های شمران را ثابت نگهدارید. چون زمین محدود، ولی تقاضا هر روز بیشتر می شود. یا نمی دانند که هر فقیری در ایران، از 8جا یارانه و کمک می گیرد. برق و آب برای انها رایگان است. همینکه برق و آب برای انها رایگان است، یعنی دارای خانه و ماشین هستند. و :حداقلی زندگی را دارند. حالا حرص و طمع باعث می شود :زیاده خواهی و تجمل پرستی کنند، موضوع دیگری است. همه فقرا یارانه می گیرند، و سهام عدالت دارند. پس مفهوم نوستالژیک، که بعضی ها نان شب هم ندارند! کاملا دروغ است. اما در کلاسهای کسب و کار، همه چیز غیر علمی و مطابق خواست آمریکا هست. قانون اقتصاد می گوید: همیشه اشتغال کامل است. ولی اینها می گویند:مشکل جامعه بیکاری است. یعنی حتی به ادعاهای اقتصادی خودشان هم، پشت پا می زنند. ده درصد بیکاری، لازمه اشتغال کامل است. زیرا در انصورت، اشتغال مفهوم ندارد: چون اگر همه مشغول باشند، که آزمون استخدامی و غیره، کسی شرکت نخواهد کرد، کلیه گزینش ها و استخدامی ها باید تعطیل شود. حتی کسانی که مشغول هستند، انگیزه نخواهند داشت. چون ترس از بیکاری وجود ندارد. پس باید در همه زمینه ها صادق بود! حتی در زمینه علوم اقتصادی غربی، و الا همان می شود که آمریکا و اروپا، از یکسو ادعای بشر دوستی دارند، واز سوی دیگر فلسطینی ها را دوست ندارند. اینهمه تئوری برای بازاریابی می دهند، ولی با یک تحریم به تمام دانشمندان بازاریابی زکی می گویند. دویست سال بازار یابی، با یک دستخط ترامپ به گور فرستاده می شود. واقعیت و حقیقت بازاریابی این است: که ما برای تولیدات خود  مشتری های بیشتری پیدا کنیم. ولی وقتی تحریم وجود دارد، عملا عصا گرفتن از دست کور ها است. یا بستن دست سربازان و فرستادن آنها به میدان مین. دلیل آنهم واضح است: بر اثر تحریم، بازار ایران از دست بازاریابان خارج می شود. آیا شرکتهای امریکایی ضرر می کنند؟ یا ایران؟ شما می بینید که هرچند وقت یکبار شرکتهای معظم آمریکایی و اروپایی ورشکسته می شوند. والبته آنها! نمی بینند. و هنوز در فضای 1960هستند.

  • سید احمد حسینی ماهینی