From Washington to Rafah

Ahmad Mahini candidate for Presidental election in America

From Washington to Rafah

Ahmad Mahini candidate for Presidental election in America

۳۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

Todos somos revolucionarios en América

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۴۳ ب.ظ | ۰ نظر

مرحله نوین انتفاضه در امریکا شروع شده، لذا همه کسانی که قدرت دارند، و میتوانند در صحنه باشند، بهتر است حضور یابند! و برای وقت دیگری منتظر نباشند. ما، آمریکایی یکپارچه می خواهیم که: جنوبی و شمالی و کانادا نداشته باشد، همه یکپارچه و متحد ضد پلیس فدرال، و ارتش سرکوبگر ایستادگی کنند. قاره آمریکا بخودی خود یک زندان بزرگ است، که با اقیانوسها و کوههای یخ محاصره شده، و فرار از آن امکان ندارد. نفت کش ایرانی 12هزار کیلومتر، مسیر آبی طی کرد و بعد از 10روز توانست :خود را به دریای کارائیب برساند. همین موضوع خط پیامی برای مردم آمریکا، در هر نقطه آن داشت: که ایران قدرت مند و شجاع، در کنار شماست. گرچه لیبرالهای ایرانی دوآتشه تر از ترامپ، می خواهند بر این پیروزی سرپوش بگذارند، ولی مردم دنیا پیام را گرفته اند. قران تکلیف را روشن کرده: از مومنان سوال می کند: چرا به کمک مستضعفین نرفتید؟: پیرمردان و پیرزنانی ( که کرونا گرفته اند) فریاد برمی اورند: خدایا از نزد خود کمک بفرست، تا ما را از این سر زمین که اهل آن ظالم هستند، نجات دهد!(و مالکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین..) لیبرال فاشیست های ایرانی این آیه را نخوانده اند، اگر هم خوانده اند اشتباه تفسیر می کنند: قران می گوید باید در راه آنها(مستضعفان) اسلحه دست بگیرید، و جنگ و دفاع کنید. چرا که ترامپ دستور شلیک داده، و مردم مستضعف آمریکا هم، باید بتوانند شلیک کنند. پس همه مومنان جهان، باید کمک های تسلیحاتی و لجستیگ به مردم آمریکا بدهند، تا از خودشان دفاع کنند. ولی سازمان ملل فقط قطعنامه صادر می کند! و از گرگ، می خواهد که دست از دریدن گوسفندان بردارد. عین همین کار را لیبرالهای وزارت خارجه ایران می کنند. آنها هم فقط ترامپ را نصیحت می کنند. ضرب المثل فارسی است که می گوید: مرد فقیری به نزد ثروتمندی رفت، و اوضاع بد خود را گفت! ثروتمند گفت: هرچه بخواهی برایت اشک می ریزم، ولی پول از من نخواه! لیبرالهای ایرانی که عادت دارند: در برابر ظلم ظالم، به دامن آن پناه ببرند، اینجا هم فقط دیپلماسی التماسی دارند. ولی این از مسئولیت مومنان کم نمی کند. چه مردم آمریکا و چه مردم دنیا، باید مسلح شوند و در برابر: پلیس فدرال و نقشه های جادویی ترامپ برای کشتار معترضان، مقاومت کنند.  مردم آمریکا بدانند تا خودشان نخواهند، کمک دیگران هم اثری ندارد(ان الله لایغیرما بقوم..) زیرا کمک ها را برای خودشان برمی دارند. اما اگر مردم بخواهند، میتوانند پلیس فدرال را خلع سلاح کنند، پادگانها، کلانتری ها و مراکز پلیس را آتش بزنند. و گول لیبرال فاشیست ها یا سلطنت طلب های ایرانی را نخورند. در همین لبنان، رئیس بانک مرکزی مامور اجرای تنش ها، برحسب دستور پلیس فدرال آمریکاست. بانک مرکزی ایران هم همینطور است، بجای خدمت به تقویت پول ملی ایران، باعث تقویت دلار آمریکا می شود. و برای این کار بجای کلمه آمریکا، از صندوق بین المللی پول استفاده می کند! همین اخیرا قرار شد که ایران، چهار صفر از پول خود را حذف کند، ولی رئیس بانک مرکزی به شورای نگهبان گفت که: صندوق بین المللی پول راضی نیست! در حالیکه ایران بالاترین مبلغ را در صندوق دارد، ولی آنها از کمک 5میلیارد یورویی برای کرونا هم، مضایقه کردند تا ایرانی ها از بیماری بمیرند! ولی حالا که ایران می خواهد: ارزش پولش را ده هزار برابر، در برابر دلار بالا ببرد، همین لیبرال فاشیستها نمی گذارند. اما اگر ترامپ بخواهد، فوری اختلاس می کنند و به او می دهند. یا راه مصادره کردن را نشان می دهند! مثل آنکه به ترامپ گرا داد: یا یکجا نفتکش های ما را بزند! و یا برای ما دردسر درست کند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

Jibîrkirin mayîn sedema her tiştî ye

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۹ خرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۴۱ ب.ظ | ۰ نظر

در هر گوشه و کنار این مملکت، بلایای طبیعی و انسانی در حال وقوع است، و همه بجای اینکه از ان درس بگیرند، فقط می خواهند که بلایا دفع شود! بلایا از سوی خدا باشد، حتما پیام دارد و اگر کسی گوشش به پیام ها بدهکار نباشد، نمی تواند درخواست رفع بلا کند. مثل اینکه کسی روزها، نشسته آب بخورد و شب ها ایستاده! طبیعی است که او درد مثانه می گیرد. حالا خود را به نادانی بزند، و بگوید چه ربطی دارد؟ فقط خود را گول زده! یا مثلا وقتی می گویند: ایستاده شلوار نپوشید، قوه باه از بین میرود! شخص آن را مسخره کند، و همیشه دنبال دکتر امور جنسی، برای تقویت قوه باه بگردد! وقتی معصومین حرفی را می زنند در واقع، زون کرده اند روی اصل مشکل و بلا. اما مردم آن را نمی فهمند، و جای دیگری برای رفع بلا می روند. آداب لباس پوشید، آداب استحمام و آداب دیگری که: در کتب معتبر آمده برای همین است. کسی که نماز می خواند، در واقع خود را بیمه می کند! اولا وضو گرفتن او همان شستن دستها است، که کرونا را دور می کند! ثانیا:قیام و قعود آن ورزش سوئدی! یا نرمش صبحگاهی است. وقتی می گویند در بین اذان صبح و طلوع آفتاب نخوابید، چون تنظیمات بدن در حال عمودی است. در حال افقی بهم می خورد. غذاهایی که شب قبل خورده اید، در حال خارج شدن از معده و وارد شدن به روده است(8ساعت بعد). الان شما ببینید که: مردم مینیا پلیس تظاهرات کردند! آنها پیام نفت کش های ایرانی به ونزوئلا را دریافت کردند. در حالیکه در خود ایران، خیلی ها اصلا گوش نمی دهند. آنها فهمیدند که ایران قدرت دارد، که از انها حمایت کند و پلیس آمریکا، این قدرت را ندارد. ترس آنها از وحشیگری پلیس آمریکا ریخته. پلیسی که یک سیاهپوست بدون اسلحه را خفه کند، یعنی خیلی بی عرضه هست که: به جنگ یک فرد بی اسلحه می روند. و معلوم است نمی تواند با افراد قوی تر از خود، که سلاح هم داشته باشند، مبارزه کنند. این تظاهرات مردم آمریکا، همه جا هست و مردم از جنوب تا شمال، تا کانادا همه خواستار سرنگونی رژیم هایشان هستند. انها یک آمریکای کامل و: هماهنگ با جمهوری اسلامی می خواهند. (جمهوری اسلامی یکپارچه قاره آمریکا) فقط راه را نمی دانند. خداوند با فرستادن طوفان، گردباد و سیل، و اخیرا کرونا، دولتها را ضعیف کرد: تا مردم نفس بکشند. حالا اگر مردم قدر ندانند، یا خودشان در تظاهرات ضد دولتهایی مثل ترامپ شرکت نکنند، بلا از سرشان دفع نمی شود. ترامپ می رود بدتر از ان می آید. مسلمانان هم همینطورند: آنها می بینند که بهشت بقیع در مدینه مخروبه شده، و چهار امام معصوم و دختر پیامبر، در ان غریبانه دفن هستند، ولی کسی برای قتل آل سعود کاری نمی کند! مردم یمن باید بقیع را آزاد کنند، یا مردم عراق و ایران و همه مسلمانها، ولی وقتی به امام بزرگوار بی اعتنایی می کنند، خداوند خشم می کند.هشتم شوال روز جهانی تخریب بقیع است. 80سال است کسی آل سعود را تنبیه نکرده، چرا یمنی ها اقدام نمی کنند؟ آیا بی عملی است؟ یا ترس از آل سعود؟ مردم عراق چرا نباید: تظاهرات بقیع را داشته باشند؟ مجلس آنها که می خواهد برعلیه آل سعود اقدامی کند، ریشه ای اقدام کند. خوب می دانند که مدتها به حرم ائمه در عراق، بی توجهی می کردند، اسیر صدام شدند. خداوند ظالمین را بر انها حاکم ساخت! حالا که 7تن از ائمه در عراق مورد احترام هستند، چرا در عربستان 5تن از انان مورد بی حرمتی باشند؟ آنها آیات خدا روی زمین هستند. واسطه فیض رحمت الهی هستند. وقتی مردم یمن کاری نمی کنند، هر روز مورد بمباران قرار می گیرند! تا بیدار شوند. وقتی مردم ایران بی توجه هستند، هر روز سیل و زلزله می آید تا شاید بیدار شوند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

თაჰმინე მილანის ფატუა

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۹ خرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۳۸ ب.ظ | ۰ نظر

داس راچه کسی به دست پدر رومینا داد؟ سینماگر فمینیستی با تمام احکام شرعی مخالف است، و رفتار های غیر شرعی را تبلیغ می کند. یکی از مصادیق رفتارشان، بزرگنمایی و جرم انگاری کودک همسری است. این ریشه در بی اعتقادی ندارد، بلکه ریشه آن دشمنی با پیامبر اسلام است. کاری که حضرت عمر کرد! و گفت بعد از پیامبر، صیغه کردن حرام است. طلاق یک باره را سه باره کرد. در حالیکه خودش را داماد پیامبر می دانست! و دختر 9ساله اش(حصرت عایشه) را به عقد پیامبر در اورد. نمی توان گفت که خانمی که اینستاگرامش پر است از: بدگویی به کودک همسری، اطلاعی از تاریخ و زندگی پیامبر اسلام نداشته. حتی نمی توان پذیرفت که ایشان، و باند مخوفش عمری باشند! بلکه تیشه به ریشه اسلام می زنند، و حاضر نیستند هزینه آن را هم بدهند. طوری وانمود می کنند که خبر ندارند. چون اگر صراحتا به این موضوع اذعان کنند، مانند سلمان رشدی باید هزینه بدهد. حتی یکی از نمایندگان زن مجلس گفت که: کودک همسری مسئله فعلی ما نیست، ایشان ناراحت شد! یعنی هیچ کس را هم قبول ندارد. حالا این فتوای ضد کودک همسری او! نتیجه داد و پدری دخترش را کشت، تا او با مرد مسن تر از خود ازدواج نکند! مرد مورد علاقه رومینا تالشی، بیشتر از پدرش سن داشت. ولی او با آن فرار کرد. یعنی عشق به زندگی سن و سال نمی شناسد. یعنی برعلیه غریزه طبیعی، و عشق زناشویی هم قیام کرده است.  او بداند که پدر رومینا، هیچ انگیزه دیگری نداشت. فقط مخالف ازدواج دخترش با فردی بزرگتر بود. یعنی مطیع نظرات ضد کودک همسری ایشان! حالا باید ایشان به دادگاه خوانده شوند، که چرا باعث می شوند: ساده لوحان شهرستانی برای خواسته او، دست به قتل بزنند و دختر نازنین خودشان را سلاخی کنند! گرچه آنقدر دروغگو است، که حتی در اینستاگرامش سن مرد را ننویسد! و آندو را یک زوج عاشق همسن معرفی کند. بنابر این میتوان گفت کسانی که مخالف اسلام هستند، مانند گربه مرتاض علی، از هر جا بیافتند چهار چنگول روی زمین هستند. اگر کسی کشته شود، داد می زنند که فلانی کشته شد! و اگر هم کسی را بکشند، باز هم برای آن عزاداری می کنند. در همه احکام الهی این طور است: مثلا بریدن دست دزد را وحشیگری می دانند! ولی اگر از خودشان دزدیدند، می گویند باید آنها را اعدام کرد، که روی زمین پاک شود! تا وقتی دختر خودشان عاشق پیرمردها نشده، می گویند باید کودک همسری لغو شود! بعد که دیدند اینطور است، می گویند سن مهم نیست! خداوند هم، اینها را سرکار می گذارد. یک عمر گفتند خدا را نبینیم، باور نمی کنیم! حالا مجبورند ویروسی را که نمی بینند، باور کنند! یک عمر گفتند: حجاب زوری است و باید برداشته شود، حالا مجبورند از ترس ویروس، گان بپوشند و ماسک بزنند و دستکش دست کنند! و کسانی را که دستکش نمی پوشند، یا ماسک نمی زنند مسخره می کنند. یک عمر گفتند که وضو گرفتن یعنی چه؟ نماز خواندن خرافات است! حالا مجبورند هر دقیقه دستهاشان را بشوییند! و خدا خدا کنند. و کسانی را که نمی شویند، مسخره می کنند. چندتا زن گرفتن پیامبر را مسخره می کردند، ولی چند تا دوست پسر داشتن خودشان را نمی گفتند! از اینکه بوریس جانسون دختر مردم را حامله می کند، ناراحت نیستند ولی اگر او را عقد کند! ناراحت می شوند. شوهرشان اگر زنی را عقد یا صیغه کند، ناراحت می شوند ولی اگر با چند تا زن دیگر، زنا کند مهم نیست! حضرت علی ع این جور زنان را ناقص العقل خوانده: چون آنها از حلال خدا ناراضی، ولی به حرام خدا راضی هستند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

Chi interpreta il mazziere?

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۵۲ ب.ظ | ۰ نظر

همه اقتصاد ایران از دست دلال بازی شکایت دارد! اما کسی نمی داند این دلال کیست؟ یک نفر است؟ یک عده هستند، سازمان هستند یا گروه! زیرا دلال اصلی نام خود را بانک گذاشته تا: کسی به آن شک نکند، زیرا وقتی از دلال صحبت می شود، یک آدم ژنده پوش بدون دسته چک! تصور می کنند که در بازار منوچهری در آن ساختمان های فرسوده، ایستاده و با یک گوشی همه کارها را انجام می دهد، و همیشه هم در حال شمردن پول است. اما نمی دانند که دلال واقعی، ساختمان های زیبا خریده، کارمندان اطو کشیده و باسواد دارد، دست به پول هم نمی زند، بلکه همگی با رمزهای اینترنتی بانکهای سوئیس، پول ها را جابجا می کند. اگر کسی هم شک کرد 65میلیارد تومان، به یک نماینده مجلس می دهد، تا جلوی تحقیق و تفحص را بگیرد. زیرا مهمترین مشخصه آن، همین پولهای بی صاحب یا به قول خودشان پولهای سرگردان است. مردم را با جایزه و قرعه کشی گول می زنند، ته جیب شان را هم خالی می کنند، بعد یکجا می دهند و: سکه را با چهارصد تومان بیشتر، از بازار جمع می کنند! بعد می روند سراغ مسکن، آن را با چهار برابر قیمت می خرند. دلار و ارز را بلوکه می کنند، به دبی می فرستند. کاری که هیچ فردی به تنهایی نمی تواند بکند! اگر هم مشخص شد، به یک زن و شوهر پول می دهند: که گردن بگیرد! وکیلان یقه سفید با قیمت بالا استخدام می کنند، تا پاداش های نجومی خودشان را توجیه کنند. از مجلس هم مصوبه می گیرند که: سهام بانک رفاه فروخته نشود! بعد شروع می کنند: به خرید سهام عدالت. اگر خرید سهام عدالت از مردم، دلالی نیست؟ پس چیست؟ مردم وکالت به بانک بدهند: و هیچ گردشکاری هم نبینند! و آخر هم اگر زورشان رسید، بیایند با بانک مصالحه کنند. لذا اولین وظیفه مجلس یازدهم، محدود کردن بانکها به وظایف قانونی خودشان است. وظیفه آنها امانت داری است نه دله دزدی. با پول مردم سرمایه گذاری می کنند، فکر می کنند مال همه، مال خودشان است! حقوق نجومی آنها باید برگردانده شود. اخیرا در کار خودرو هم وارد شده بودند، که سرپرست صمت فهمید و جلوی آنها را گرفت! برای قرعه کشی 25 هزارخودرو، از 400هزار نفر ودیعه نیم میلیونی گرفته بودند، تا بلوکه کنند! ببین چه پولی می شود! با آن در این مدت بلوکه، کوه ها را جابجا می کنند! رژیم که جای خود دارد. باید بانکها مجازات شوند، و مانند دیگر ارگانهای تجاری، پلمپ شوند تا دیگر اینهمه اخلال در اقتصاد کشور نکنند، و گرانی درست نشود. یکی از خلاف های کوچک آنها! بهره گرفتن است، که طبق نظر همه مراجع گناه است. دیر کرد و جریمه که به سرشان بخورد. هرجا کارخانه ای هست، به بهانه وام دادن جلو می روند، بعد آن را مصادره، و مدیرانش را زندانی می کنند. متاسفانه کار از بیخ خراب است. چونکه در دوران انقلاب اسلامی، مردم سه جا را به آتش می کشیدند: مشروبفروشیها، روسپی خانه ها و بانکها! ولی مسئولین جمهوری اسلامی، مشروب فروشی ها را تعطیل کردند، حتی روسپی خانه ها را ظاهرا بستند. اما بانکها را تقویت کردند. فکر کردند که مردم انقلابی، اشتباه می کردند. در حالیکه در ان زمان، باز بهره ها کمتر و حساب شده تر بود. الان بنام بانکداری اسلامی، هزار برابر بهره  جریمه و دیرکرد، محاسبه، وام گیرنده را زندانی و اموالش را برمی دارند! خداوند در قران گفته این کار محاربه است. آنهاییکه از بانکها حمایت می کنند، آیا محاربه با خدا نمی کنند؟ و نباید بعنوان باغی حکم به اعدام آنها داده شود؟ آنها قوه قضائیه را هم خام کرده اند، موضوع به این سادگی، و گناه به این بزرگی را نمی بینند. بلکه برعکس کاری می کنند که: بانکها بیشتر تقویت تا بهتر چپاول کنند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

Trump-a borcunuzu yayımlayın!

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۹، ۰۷:۳۲ ب.ظ | ۰ نظر

بدهی صدا و سیما به ترامپ!

صدا و سیما علاقه شدیدی دارد که: به هر بهانه ترامپ را نشان دهد! صبح و ظهر و شب عصر و نیمه شب ندارد. روزانه حداقل دوساعت تصویری، و سه ساعت گفتاری، حجم اخبار و مطالب مربوط به ترامپ است. این یک نقیصه استراتژیک در مضامین حرفه ای است. چرا که اگر بطور مساوی، هر دقیقه یک میلیون تومان هزینه تولید برنامه باشد، چه مبلغی از بودجه صدا و سیما را می بلعد. یعنی با توجه به قانون هزینه فرصت های از دست رفته(آپورچونیتی کاست) بجای برنامه های ترامپ، اگر چیپس یا شکلات تبلیغ می کرد، نه تنها هزینه نداشت بلکه دوبرابر آن، درآمد کسب می کرد. کل محتوای همه این تولیدات هم یک کلمه است : ترامپ احمق است! اینکه گفتن ندارد. اگر حرف شما راست باشد، مردم هم فهم و شعورمی دانند و می فهمند. لازم نیست هر دقیقه به کسی که کور است ، عیب او را یاد آوری کنیم و بگوییم: میدانی تو کوری؟ اگر دروغ باشد که بهتان است، وجهه صدا و سیما را خراب می کند. این استراتژی کودکی است که: اگر کسی او را کتک می زند، بجای فرار از دست ظالم، به دامن او پناه می برد! تا شاید دلش بسوزد، کمتر کتک بزند. مانند سیاست برجامی: در حالیکه برنامه نفتکش های ایران برای ونزوئلا، نشان داد که میتوان بدون آمریکا هم زندگی کرد، ولی برجام پرستان می گویند: فقط آمریکا باید به ما اجازه زندگی کردن بدهد. لذا از نظر اقتصادی و سیاسی، نشان دادن ترامپ از صدا و سیما باید حذف شود، اخبار مربوط به استکبار بایکوت شود. اگر خیلی مهم است، در سازمان های ضد جاسوسی مطرح شود، و یا در وزارت اطلاعات بررسی شود. والا نشان دادن ترامپ، نه فقط اثر منفی در اقتصاد و سیاست کشور دارد، بلکه از نظر فرهنگی هم مضر است. نانسی پلوسی را با آن سینه باز در صدا و سیما، نشان دادن و از او حمایت کردن، یعنی تایید بی حجابی!(البته گاهی شرنجی می کنند!) آن وقت می گویند: چرا دختران ما حجاب را رعایت نمی کنند! قهرمانان آنها، ترامپ و نانسی پلوسی است. ترامپ با آن کراوات قرمزش، که همه صداو سیما را پوشش داده! و نانسی پلوسی هم با سینه کفتری چروکیده، ایده و مد روز برای پسران و دختران می شوند. حالا خبرنگار را در چارقد و چاقچور بپیچانند، آیا جواب اینهمه ول انگاری را می دهد؟ تشبه به کفار در اسلام مذموم است. کسی که این کار را می کند اشتباه می کند. ولی کسی که آن را تبلیغ می کند، نا دانسته یا احمقانه مدل قرار می دهد، گناهش بیشتر نباشد کمتر نیست. از نظر مذهبی هم این موضع خطرناک است. وقتی همه صداو سیما و مطبوعات، پر از عکس این دو نفر است، آن وقت عکس فلان آیت الله یا فلان روحانی، در گوشه و کنار ان وصله ناجوری بیش نیست. این تهاجم فرهنگی است، که زیر نظر رهبری خود را القا می کند. در حالیکه برای مبارزه با تهاجم فرهنگی، مانند تهاجم اقتصادی و سیاسی، نیاز به وحدت داخلی هست.همه تجهیزات تبلیغی در اختیار دشمن قرار داده، بعد می گویند چرا تهاجم فرهنگی یا مذهبی می شود. نه فقط ترامپ بلکه همه چهره های کفار، این طور فرهنگ و مذهب ما را به سخره می گیرد. دانش آموزان فکر می کنند: فقهای شورای نگهبان، در واقع بصورت شیفت نگهبانی می دهند! اما همین دانش آموزان می دانند: لیونل مسی چند تا گل زده، موهایش را کدام شکلی ارایش داده. حتی میدانند جنیفر لوپز، چند مدل مو دارد در حالیکه نمی دانند: حضرت فاطمه س چند فرزند داشت! سید ها را که 14قرن است در ایران هستند، عرب می داند ولی آموزش زبان انگلیسی را، از مهد کودک یاد می گیرد! همه اینها اکو سیستم فرهنگی جامعه را، دچار فروپاشی کرده، زمینه برای بازگشت خوی استکباری به داخل آماده می شود.

  • سید احمد حسینی ماهینی

Bankacılık adı verilen bir suç.

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۲۵ ب.ظ | ۰ نظر

جنایتی بنام بانکداری.

تا حالا بانکداران مخفیانه در افزایش قیمت ها عمل می کردند! و دولت ناچار بود یقه دیگران را بگیرد، یا افراد دیگری را به جرم: اخلال در بازار و گرانفروشی جریمه کند، ولی ریشه گرانفروشی خشک نمی شد زیرا: عامل اصلی همچنان نفس کش می طلبید. تا اینکه تعداد دانه درشتها کمتر و کمتر شد، مخصوصا اینکه برخی از بانکداران نیز به دام افتادند. حالا خود بانک رفاه وارد معرکه شده! سکه ها را چهار صد هزارتومان گرانتر، از سطح بازار جمع می کند. بانک رفاه از ان جهت پیشقدم شده، که بالاترین حقوق و دستمزد و پاداش غیرقانونی را، به مدیران خود می دهد، و ناچار است آن را تامین کند. دلیل دیگر ان هم وجوه: سرگردانی بنام حق بیمه در دستانش هست. 23میلیون بیمه شده در ایران، ماهانه چهارصد هزارتومان به بانک رفاه می دهند. این وجوه سرگردان، در همه جا می چرخد و همه چیز را گرانتر می خرد. یک روز در بازار خودرو، یک روز در بازار ارز و یک روزهم در سکه یا مسکن. نمونه آن شرکت شصتا بود که قرار بود: واگذار شود ولی باز خودش آن را با قیمت بالاتر، از دست خریداران بیرون کشید. الان هم منتظر اعلام سهام عدالت هست، تا پول اورت بریزد! و سهام عدالت را خریداری کرده، مانع از سهامدار شدن مردم در کارخانجات کشور شود. برای مثال فرض کنید بانک رفاه، از صبح در حال دریافت حق بیمه است: تا عصر مبالغ هنگفتی وارد بانک می شود. بلحاظ قانونی باید آن را به خزانه تحویل دهد، اما دیر می شود! و پولها در بانک می مانند! مدیر بانک به بازاری های زنگ می زند: هرچقدر پول بخواهید تا فردا صبح به شما می دهیم: با نرخ ده درصد، آنها هم از خدا خواسته همه پولها را می گیرند، جنس های خود را از گمرک و یا کارخانه ترخیص می کنند، فردا با ده درصد اضافی، ان را فروخته و پول بانک را بر می گردانند.(که البته بعید است). یعنی از خواب پول هم نمی گذرند. و این جنایتی است که هیچکس، به مقابله با ان نپرداخته. اصولا بانک بعنوان امانتدار معرفی می شود، و در اقتصاد سکولار که همه چیز برمبنای فریب مردم است، با این شعار پول را از دست مردم خارج می کنند، ولی بجای نگهداری، آن را برای ایجاد گرانی به کار می گیرند، تا سود بانکها را بالا ببرند و: جوابگوی بیمه گذاران باشند، و امثال آن. در واقع اگر دنبال موضوع حقوقی باشیم، باید بانکها را به خیانت در امانت محکوم کنیم! اما سردار حاجی زاده بعنوان فرمانده سپاه، که خود را مسئول پاسداری از اسلام در همه زمینه ها می داند، گفته که: بانکها به جای اجرای مصوبات بانک مرکزی، به فکر اجرای منویات خزانه داری آمریکا هستند.  و این امری بعید نیست! زیرا بانکها زائیده های امریکایی یا انگلیسی هستند، و باید به والدین خود احترام بگذارند! لذا راه جلوگیری از این همه جنایت بانکها، فقط منحل کردن آنها است. در اسلام جایگزین آن وجود دارد، که متاسفانه بانکداران زودتر از علما! این موضوع را فهمیده، آن را در نطفه خفه کرده اند. قرض الحسنه موضوعی است که در قران آمده. در ایران هم سابقه طولانی دارد، بطوریکه همه خانواده های بزرگ، بین خود چنین صندوقی را دارند. علاوه بر صندوق های فامیلی، در محلات هم با مرکزیت مساجد، چنین ارگانهایی هستند. اما بانکها به کمک وکلای خود فروخته، از همان ابتدا با رشد آنها مخالفت، و آن را به نظر خود از بین برده اند. استبداد بانک سکولار در ایران، کار را بجایی رسانده که حتی: وجود بانکهاب مشابه خود را هم برنمی تابد.  9بانک خصوصی که براساس قانون اسلامی کار می کردند، منحل و در یک بانک ادغامند! تا جنایات خود را با قدرت تمام انجام دهند. در حالیکه باید برعکس می شد. و قدیمی ها منحل میشدند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

קריסת ישראל מבפנים!

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۹، ۰۷:۲۸ ب.ظ | ۰ نظر

فروپاشی اسرائیل از درون!

اسرائیل از درون دچار ضعف شده و خواهد پاشید. این حادثه زمانی اتفاق می افتد که: مثل بادکنک بدون توجه به ظرفیت خود، بزرگ و بزرگتر شود. این امر با توسعه شهرک نشینی، مهاجرت اجباری شهرک نشینان به زودی اتفاق می افتد. یکی از این راهها گسترش سازمان سری حزب الله، در درون تشکیلات نظامی صهیونیست ها است. براساس گزارش ماهانه به کنست، 99درصد نظامیان ارتش صهیونیستی گرایش به حزب الله دارند. یک درصد مانده هم به واسطه: وابستگی شدید به دستمزد های کلان و: عضویت در سازمان مخفی ارتش( رده شاباک)، از ابراز ان خود داری کردند. این موضوع در ماه مبارک رمضان، بسیار آشکار بود. بسیاری از انان نماز می خواندند، و مخفیانه روزه می گرفتند. یکی از سربازان که موقع نماز، خودروی نظامی را متوقف کرده و مانند ایرانی ها، سجاده کنار خودرو پهن کرده بود، به همکار خود گفت که: نمازش نباید قضا شود! و از او خواست مواظب ماموران صهیونیستی باشند. همکار وی به خبر نگار ماهین نیوز گفت: ما همه مخفیانه نماز می خوانیم! ولی در ظاهر می گوییم که: دعای تورات را از بر می کنیم! به همین جهت می گویند شباهت زیادی، با نماز خواندن مسلمانان داریم. دومین عامل فروپاشی از درون آنها، گرایش به زبان فارسی است. آنها اغلب شعر های فارسی را، که بیشتر از مولانا و حافظ فراگرفته اند حفظ می کنند. در کلاس های آموزش رمز، که به زبان فارسی برگزار می گردد، سر به سر ماموران آموزش می گذارند. بسیاری از کسانی که از سوی موساد، برای جنگ روانی بر علیه ایران انتخاب شده، دوره آموزش زبان فارسی را گذرانده اند، ایرانی هستند. آنها شدیدا کورش را در درون: ارتش صهیونیستی تبلیغ می کنند. زیرا کورش پادشاه ایرانی بود، که یهودیان را نجات داد. البته یهودیان متعصب، برای کشتار ایرانی ها عید می گیرند، ولی آنها ترجیح می دهند به خرابه های: پادگان های ساسانی وآثار تاریخی رفته، و عکس یادگاری بگیرند. نفوذ ایرانی ها تا سطح رئیس جمهور هم بوده، که موشه کاساب نمونه آن است. گفته می شود در شهر یزد بوده و همشاگرد: آقای خاتمی محسوب می شود. بسیاری از  جلاد های آنها مانند اریل شارون، و دیگران از یهودیهای ایرانی بودند که: از دماوند و جاهای دیگر دزدیده، به اسرائیل برده شدند. در منطقه دماوند روستایی به نام مشا، یا همان موسی وجود دارد. بسیاری از یهودیان فقیر ایرانی، که در زمان قاجار وضعیت مناسبی نداشتند( و از زمان کورش در ایران زندگی می کردند،) با کمک مالی آژانس بین المللی یهود، به آنجا برده شدند. در دوران انقلاب و پس از ان هم، تعداد زیادی از یهودیان مانند ثابت پاسال، مهاجرت کرده و اموال خود را باقی گذاشتند. دل انها برای ایران می تپید، ولی جاذبه ثروت و قدرت پوشالی اسرائیل، آنها را از خود بیخود کرده بود. بهترین دانشجویان دانشگاه تهران، به خاطر بورسیه و پول بیشتر به انجا رفتند، که برخی از انان یهودی زاده هم بودند. ولی الان متوجه اشتباه خود شده اند. آنها پیام داده اند: هرگز نخواهند گذاشت: از خاک اسرائیل برعلیه ایران اقدامی شود. گروه سوم عربهای مقیم هستند. از نظر صهیونیست ها اعراب داخل اسرائیل، اعراب مخنث  یا خود فروخته می باشند، زیرا به محض کوچکترین گرایش به حزب الله، یا ایران کشته یا اخراج می شوند. پس زیردست یا شهر وند دست دوم محسوب می گردند. نمونه آن سازش محمود عباس، و قبل از ان یاسر عرفات است. اما چنانکه محمود عباس به: وظیفه تاریخی و میهنی خود آگاه شده است(گویا ایرانی الاصل است) دیگران هم به او اقتدا کرده، و آماده همکاری با حزب الله، و ایران اسلامی هستند.(قراردادهای با اسرائیل را پاره کردند)

  • سید احمد حسینی ماهینی

Εθελοντική μετατόπιση του πλούτου (ισορροπία ή ισότητα;)

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۳۴ ب.ظ | ۰ نظر

شیفت ارادی ثروت(تعادل یا تساوی؟)

روز عید فطر نماد شیفت ارادی ثروت، از طبقات برخوردار به طبقات کم برخوردار است. این مانور در شب عید فطر بر انسان ها واجب می شود، تا طریقه مساوات و کمک های نقدی به همه بشریت را تجربه کنند. زیرا اگر جامعه را نرمال فرض کنیم. 65درصد مردم زندگی متوسط : حول محور میانگین دارد مثلا اگر میانگین جهانی سبد هزینه های روزانه یک نفر 10دلار باشد، 65درصد مردم بین 7تا 13دلار درآمد خواهند داشت. اما 95درصد مردم، بین 4تا 16دلار خواهند بود یعنی شکاف طبقاتی بین این افراد روزانه 12دلار است. 99درصد مردم بین 1تا 19دلار (3زد)خواهند بود. و اختلاف درآمدی انها 18دلار می شود. 1درصد باقی مانده به دو قسمت می شود! نیم درصد بالای نمودار، بسیار بسیار ثروتمند و نیم درصد در پایین نمودار، بسیار بسیار فقیر که به صفر میل می کند. بطوریکه در نمودار پاراتو که از معادله( ایکس به علاوه ایگرگ مساوی صد) استفاده می شود، نیم درصد مردم برابر 99.5درصد ثروت خواهند داشت. یا همان شعار معروف یک درصدی ها، که 99درصد ثروت دنیا را در دست دارند و یا گفته خود پاراتو: 20درصد جامعه، 80درصد ثروت را مالک هستند. بنابر این طرف راست یا بالای منحنی باید: به میزان بهرمندی از منحنی نسبت به بخشش مال خود، به همتراز در طرف چپ یا پایین منحنی، کمک کنند تا هردو به مقدار متوسط نزدیک تر شوند. حضرت علی ع که ثروتمند ترین فرد جهان بود، تمام دارایی خود را وقف می کرد، یا شبانه به درب منزل فقرا می برد، تا به افراد انتهای چپ جدول کمک کند. و زندگی شخصی خود را، با پایین ترین افراد یکی می کرد: نان خشک و نمک غذای ایشان بود. در حالیکه فرزندش امام حسن ع، در همان زمان مهمانسرای بزرگی داشت که: درب آن به روی همه باز بود. براساس آیات قران این کمک، حق افراد مستمند است که در اموال ثروتمندان قرار داده شده، لذا به بهانه توانمند سازی و غیره، نباید باشد. زیرا شخص به دلیل میزان استعداد فکری و قدرت بدنی، در این منحنی جای گرفته اند. در اشتغال هم می شود از این مدل استفاده کرد: کسانی دهها یا صد ها شغل دارند! و به اصطلاح وقت سرخاراندن ندارند، در واقع شغل دیگران را تصاحب کرده اند، و باید به آنها برگردانند.  و انتظار نداشته باشند که مانند آنها، کار را پیش ببرند! بلکه به شکرانه نعمت عقل اقتصادی بیشتر، کار را انجام دهند، ولی نام دیگران را در لیست حقوق قراردهند. با این کار تعادل اشتغال، به تساوی اشتغال می رسد: زیرا تعادل همان منحنی نرمال است، و لی تساوی منحنی تخت(مستطیلی) است. فرق علوم انسانی و اسلامی همین است. براساس علوم انسانی داروینیستی و ماکیاولیستی، فقرا باید بمیرند! زیرا ضعیف هستند، پیرمردان و نوزادان هم باید بمیرند، چون نمی توانند تولید ثروت کنند. معلولین و فقرا هم که مصرف کننده هستند. اما از نظر علوم اسلامی، حق نوزادان بر والدین است که: غذا و مسکن و آموزش فرزندان را تامین کنند. (صحیفه مبارکه امام سجادع) بر اولاد بزرگ هم فرض است که از والدین خود، به بهترین وجهی، بدون دریافت وجه!  نگهداری کنند.(حق معلوم) در کرونا هم مشخص شد که: اقتصاد بازار آزاد تمام خانه های سالمندان را کنار گذاشت. حتی تقسیم غذای رایگان را، در اتوبانها قرار داد که فقط آنهاییکه وسیله دارند، بتوانند بگیرند که بعدا با ثبت شماره خودرو، بر مالیات آنها اضافه شود. اما در ایران همه بسیج شدند، تا کل ماه رمضان را کمک مومنانه کنند. مانند تمام مومنان جهان، روز عید فطر هم، با کمک نقدی این فاصله طبقاتی را پر خواهند کرد. اگر شیطان نبود(سلطه سرمایه داری) همه مردم دنیا، در تساوی کامل زندگی می کردند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

Amharc cothrománach in ionad dearcadh sistéamach!

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۹، ۱۲:۵۴ ق.ظ | ۰ نظر

افق نگری بجای نگرش سیستمی!

تئوری های مدیریت به دلیل بیراهه رفتن، هر روز عوض می شود! هنوز یک قرن نگذاشته که از فردریک تیلور یاد کنیم! وی که مهندس مکانیک بود، دخالت در امور مدیریتی کرد ودر 1878چهار اصل اساسی، برای مدیریت را اعلام نمود. اما بلافاصله از سوی کلاسیک ها و نئوکلاسیک ها! مورد نقد قرار گرفت و ساختار گرایان، او را سنتی دانسته و نهضت روابط انسانی، همه را به دور ریخت. نگرش سیستمی آمد تا کمی ساماندهی کند، مدیریت اقتضایی و مدیریت پروژه ای به همه پشت پا زد! و بالاخره در ایران مدیریت جهادی مطرح شد. و توانست یک شبه ره صد ساله را برود! ماهواره ای به فضا پرتاب کند که همه انگشت به دهان بمانند: که در شرایط تحریم و شرایط کرونایی، چه اراده های قوی در پشت این مدیریت است. اما همه اینها یک خصوصیت دارند: افق نگر نیستند! یعنی استاد و شاگردی عمل می کنند، برخی موارد استاد از شاگرد زرنگتر شده، جلو می زند. ولی همه روی ریل گذشته نگری حرکت می کنند. فقط سرعت آنها در پیمودن گذشته، با یکدیگر فرق می کند. گاهی چون آمریکا گذشته را می دزدند! دانشمندان هسته ای را از آلمان نازی، که شکست خورده به سرقت می برند و یا: از عراق و پاکستان و ایران بسوی خود جذب می کنند. گاهی مثل ژاپن شبانه روز کار می کنند، تا گذشته را جبران کنند. گاهی مثل اروپا از امریکا، کمک مارشال می گیرند تا گذشته خود را بازسازی کنند. گاهی نیز مثل چین، به مهندسی معکوس روی می آورند! که بهترین دستاورد آنها، کپی از دیگران است: لذا می نشینند تا دیگران کاری بکنند، بعد هنوز از دست آنها خارج نشده، بازار را پر می کنند! اما یک تفاوت اساسی با مردم ایران دارند. که در سپاه پاسداران و یا نیروهای نظامی، درخشش آن را می بینیم. و آن قبول ولایت در مدیریت است. علی ع می فرماید: خدا انکس را رحمت کند که: بداند از کجا آمده، در کجا ایستاده و به کجا می روود!(رحم الله امر علمت من این فی این و الی این) واین مدیریت ولایی است.( توحید و نبوت و معاد). توحید مبدا آغاز، نبوت مبدا فعلی و معاد آینده بلند مدت است. افق دید هرکسی به این وسعت باشد، دچار روزمرگی و نهایتا فساد اداری نمی شود. فساد اداری و مدیریتی بخاطر این است که: همه چیز را در حال می بیند! گذشته را فراموش کرده، آینده را هم نمی خواهد باور کند. پس هرچه میتواند مال اندوزی، قدرت سازی و دروغگویی(تبلیغات و پروپاگاندا) می کند. اما وقتی به آن افق های دور نگاه کند، مانند شهید سلیمانی آسمانی می شود. گویا اصلا پیشرفت ذات اوست، و مدیریت جهانی در دستش، مانند موم نرم و راهوار است. همه کاری می کند، در همه جا هست و حضور او جریان ساز می شود. پله هایی بالاتر از کاریزما را طی می کند، بدون آنکه در باره آن مقاله بنویسد! یا آن را بزرگنمایی کند. جذبه او در دنیا پیچیده می شود، بدون اینکه خودش بداند. گامهایش برای همه دنیا، بر لویلیتی(مشتری مداری) او می افزاید. فقط شهید سلیمانی نبود، امثال او زیاد است. در لبنان سید حسن نصرالله، مدیر مدبری است که مانند جد بزرگوارش پیامبر اسلام، از یک جمعیت کوچک و فقیر در جنوب لبنان، ملتی قهرمان با تجهیزات فراوان ساخت. حماس و جهاد، در فلسطین همین کار را کرد. الحوثی در یمن. فیدل کاسترو که قهرمان مدیریت کاریزماتیک بود، با احترام تمام به امام خمینی می گوید: من شیعه هستم ولی اعلام نکنید! گاندی می گوید همه کارهای من، گوشه ای از مبارزات امام حسین ع  است.بنابر این افق نگری، یعنی اعتقاد به معاد و زندگی جاوید، انسان را برنامه ریز قوی به بار اورده، و برای یک سازماندهی بزرگ آماده می کند که: حاکمیت شرکتی ذزه ای از نمود ان است.

  • سید احمد حسینی ماهینی

Zionistische Weltgesundheitsorganisation!

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۲ خرداد ۱۳۹۹، ۰۴:۵۷ ق.ظ | ۰ نظر

سازمان صهیونیستی بهداشت جهانی!

همه سازمان های بین المللی، مخصوصا سازمان ملل زیر نفوذ صهیونیسهاست، چون هیچگاه به ضرر اسرائیل کاری نمی کند. از زمانی که آژانس بین المللی یهود، در کوه صهیون جلسه می گذاشت و: پروتکل هایی را برای فرمانروایی برجهان امضا می کرد، چیزی نگذشت که اروپا به وحشت افتاد. برای رهایی از این قوم فتنه گر و سازمان های تروریستی آن، راههای زیادی تجربه کرد. یکی از کشورهایی که در این کار پیشقدم شد: آلمان نازی بود. مردم آلمان فقط به این دلیل به هیتلر رای دادند، که بتواند جلوی این صهیونیست ها را بگیرد. اغلب یهودیان آلمان، صاحب بانک بودند! یعنی نیمکتی داشتند که بر روی آن می نشستند، و پول نزول می دادند و مثل بانک های امروز ایران! موقع پس گرفتن چندین برابر حساب کرده، عاقبت هم گرویی ها را هم، برای خود برمی داشتند. لذا همه مردم از این افراد عاصی بودند. نفوذ آنها در دولت و دادگاهها باعث می شد، شاکی بجای احقاق حق خود، به زندان بیافتد. نمونه بارز این رفتار را در کتاب جنایات و مکافات داستایوسکی می بینیم. هیتلر هم وقتی به قدرت رسید، به قول خود عملکرد و یهودیهای نزولخوار را، یکی پس از دیگری دستگیر و در اتش جهنم آشویتس سوزاند. اما آنها ساکت ننشستند، با کمک آمریکا و دیگر سرمایه داران، آلمان نازی را شکست داده، هیتلر را از بین بردند. اما یهودیان از مرده هیتلر هم برای خود سوء استفاده می کردند. با اینکه خودشان یهودیان فقیر را، به کوره های آدم سوزی می فرستادند، با مظلوم نمایی ادعا کردند که: 6میلیون یهودی را سوزانده اند. جنایت کاران جهان هم که عاقبتی جز آن نداشتند، به حرفهای انها گوش داده و به کمک آنها رفتند، تا نزولخواری رونق پیدا کند! و یهوذیها به ثروتهای افسانه ای، و شرکتهای بزرگ و سود آور دست پیداکنند. کم کم این موضوع را مطرح کردند که باید جایی داشته باشند. از امریکا و اروپا خواستند جزیره ای را به آنها بدهند، تا حکومت خود را برپا کنند. لذا مردم آمریکا و اروپا که پشیمان شده بودند، راه را در این دیدند که به خاورمیانه بروند! و در انجا مکانی را معرفی کنند. انگلیس با اعلامیه بالفور، اولین قدم را برداشت تا یهودیها را، از اروپا و آمریکا بیرون کنند، و به آنجا بفرستند. آنها ابتدا زمین هایی را با قیمت بالاخریداری کردند، اما بعد از استقرار، بقیه مردم را کشتند یا اخراج نمودند، تااسرائیل را تاسیس کند. جامعه ملل که با این کار مخالف بود، پایگاه آن در ژنو نعطیل شد، مرکز آن را به آمریکا برده، با تغییر نام به سازمان ملل، به یهودیها اجازه دادند طبق منشور جدید آن سازمان، صاحب زمین و پرچم و ملت شوند. همه جهان ، یهودیها را بیرون کردند تا به فلسطین بروند. با اینکار سازمان ملل، یکی از بزرگترین حامیان اسرائیل شد. امروز آژانس جهانی یهود، آی پک و امثال آن همه در سازمان ملل نفوذ کرده اند. با کمک مالی به کنگره آمریکا، همه ساله جلسات هماهنگی برگزار می کنند. با پرداخت هزینه انتخاباتی، افرادی را در کشورهای مختلف روی کار آوردند که: به آرمان صهیونیزم وفادار باشند. هیچکس در سازمان های دولتی جهان، حق ندارد هولوکاست را انکار، یا در باره آن سوال نماید. چون بلافاصله از کار برکنار شده، کسانی روی کار می آیند که: هولوکاست را قبول داشته باشند. نه تنها روسای جمهور غالب کشورها، و اعضای کابینه، بلکه سازمان ملل و سازمان های زیر مجموعه آن، با دریافت مبالغی هنگفت در اختیار دولت اسرائیل هستند. ولذا فریاد فلسطینی ها به جایی نمی رسید. اکنون نیز اسرائیل توانسته، با کمک آمریکا زمین های باقی مانده رابه دولت خود الحاق نموده، و مردم آنجا را آواره کند. روز قدس را هم به بهانه کرونا، تعطیل کردند

  • سید احمد حسینی ماهینی