From Washington to ghaza

Ahmad Mahini candidate for Presidental election in America

From Washington to ghaza

Ahmad Mahini candidate for Presidental election in America

۳۳ مطلب در آذر ۱۳۹۸ ثبت شده است

آغاز کاهش قیمت ها

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۸، ۰۱:۴۷ ق.ظ | ۰ نظر

فواره چون بالارود، عاقبت سرنگون گردد! مثال کسی است که همیشه سربالا می رفته، بالاخره یک روزی این سربالایی تمام می شود، و باید که سرازیر شود. در عربی هم گفته می شود: کمال کل شی اول زواله : اوج هر چیزی اول سقوط ان است. چهل سال است که قیمت ها می تازند، و بالا می روند! اما دیگر عمر انها به سر امده، و رو به کاهش گذاشته اند. مدتها بود که قیمت ها را به کاهش ارزش پول ملی، و بالارفتن قیمت ارز نسبت می دادند! و چون اهرم دلار دست خودشان بود، آن را هر روز گرانتر می کردند. تا اینکه آن پهباد متجاوز ساقط شد، و دلار را هم ساقط کرد. اکنون کوشش دشمنان در حفظ قیمت فعلی، یا ثبات قیمت ها است که دلار، بیش از این سقوط نکند. اما کوشش آنان بی حاصل بود، زیرا همه کشورها دلار را از چرخه اقتصادی بیرون انداختند. و چون اینها از جیب مایه می گذاشتند، تا دلار بیش از این ساقط نشود، لذا بر روی کالاهای دیگر خود را نشان می داد. مانند اینکه قیمت طلا و سکه سکته می کرد. یعنی با دلار انها، هیچ چیزی را نمی توانستند بخرند. غول تولید آمریکا، تبدیل به غول واردات شده بود! و هر روز به دلار بیشتری احتیاج داشتند، تا بدهی خود را بپردازند. اما چیزی نداشتند بدهند تا دلار بگیرند! واین قضیه در کشورما معکوس شد! یعنی دلار ذخیره شد، چون کالایی با آن نخریدند. و واردات در ایران به غول صادرات تغییر شکل داد. رونق تولید بحدی شد که: بسیاری از کارخانجات، بازاری برای کالای خود پیدا نکردند! و ناچار باید صادر می شدند. این داستان نابود شدن گرانی بود. کاهش قیمت از طلا و سکه به کالاهای دیگر رسید: فرش و  میوه جات در ردیف بعدی بود. زیرا بقدری تولید بیش از مصرف بود، که جایی برای گرانفروشی نمی گذاشت. نقطه عطف این شکنندگی از بحث: گران کردن بنزین شروع می شود، دست دولت را داغ گذاشت: که سلطان گرانی ها را هم به زندان بیاندازد. همانطور که سلطان سکه و ارز و طلا به زندان رفتند. اکنون با سلطان واردات باید شروع کرد. آنهاییکه به بهانه ارزان شدن، کالا وارد می کردند ولی به دهها برابر می فروختند! و سود به جیب می زدند، و تولید داخل را هم نابود می کردند! برنج وارد می کردند که ارزان بدهند، بعد کوپن ها از مردم می خریدند! تا برنج گرانتر شود. و با این بازی تولید برنج در ایران را هم نابود می کردند، تا رقیبی برای سود های باد آورده نداشته باشند. امروز کشور آمریکا23بیلیون دلار بدهی دارد که: بخاطر واردات است. بلایی که به سر ایران وارد آوردند، با بصیرت مثال زدنی ایرانیان، تبدیل به سلاحی بر علیه خودشان شد. الان آمریکا بدون واردات از چین نمی تواند زندگی کند. دولت می خواهد برخلاف تبلیغات بازرگانی خودش، تعرفه بر انها ببندد تا کمتر وارد شود، ولی جایگزینی ندارد لذا عقب نشینی می کند. این نقطه مقابل ایران است: دولت می خواهد بنزین را گران کند، ولی هیچکس موافق نیست. ادعا می کند که قیمت تمام شده آن زیاد است(مثل اب  و برق و نفت و..) اما معلوم می شود: تمام این هزینه ها فقط حقوق مدیرعامل و: پاداش هیات مدیره می شود. که اگر این نوع هزینه را در نظر نگیرند قیمت تمامشده کمتر از مبلغی می شود که اکنون محاسبه می شود. قلم عمده دیگر که قیمت تمام شده ها را بالا می برد، بهره بانکی و جریمه های مالی و سربار است. مدیران برای کسب سود بیشتر برای خودشان، نه تنها حقوق و پاداش نجومی منظور می کنند، بلکه با دریافت وام از بانکها و یا انتشار اوراق قرضه، همه را یکجا اختلاس کرده به آمریکا می فرستند. اگر این هزینه ها هم بجای خود برگردد، قیمت حامل های انرژی به صفر نزدیک می شود. چرا همه آنها منابع خدا دادی است.

Prices start to decline

The fountain, like a balloon, will eventually be shot down! An example is someone who always goes uphill, finally one day this uphill is over, and he has to go downhill. In Arabic it is also said: Perfection of the whole object of the first Zawala: The peak of everything is its first fall. Prices have been going down for 40 years, and they are going up! But their lifespan is over, and they are declining. Prices have long been attributed to the depreciation of the national currency, and to the rise in the currency! And because the dollar lever was in their hands, they were getting more expensive every day. Until that invader was overthrown, and overthrown by the dollar. The enemy is now trying to maintain the current price, or price stability, so that the dollar does not fall further. But their efforts were futile, as all countries pulled the dollar out of the economic cycle. And since they were out of pocket, so that the dollar would not fall any further, he would show up on other goods. As if the price of gold and coins were striking. That is, with their dollars, they couldn't buy anything. The American-made giant had become an import giant! And they needed more dollars every day to pay off their debt. But they had nothing to pay for the dollar! And that was reversed in our country! That is, the dollar was saved because they did not buy goods. And imports in Iran have transformed into an export giant. Production boomed to such an extent: Many factories could not find a market for their goods! And they had to be exported. It was a story of expensive destruction. The fall in gold and coins fell to other commodities: rugs and fruits were next in line. Because there was so much production over consumption, that there was no room for expensive sales. The breakthrough of this fragmentation of the debate: gasoline starts to rise, puts the government in hot hands: to put the sultans in jail too. Just as the Sultan of Coins, Currency and Gold went to prison. Now we have to start with the Sultan of Imports. Those who bought goods under the pretext of cheapness but sold tens of times more! And they were making a profit, and they were destroying domestic production! They imported rice to give cheap, then bought coupons from people! To make rice more expensive. And with this game they also destroyed rice production in Iran, so that they would not have to compete for wind profits. Today, the United States has $ 23 billion in debt: due to imports. The disaster they inflicted on Iran became a weapon against them with the Iranians' exemplary insight. America cannot live without imports from China right now. The government wants to impose tariffs to lower its tariffs, but has no alternative, so it withdrew. This is the opposite of Iran: the government wants to increase gasoline, but no one agrees. It claims to be expensive (like electricity, oil, etc.) but it turns out: All these costs are only the salaries of the CEO and the board's remuneration. That if they did not consider this kind of cost, the finished price would be less than the amount now calculated. Another major item that raises the cost of the expense is bank interest and financial penalties and overhead. Managers are not only making astronomical salaries and bonuses for themselves, but also embezzling them all together by borrowing from banks or issuing bonds. If these costs come back in place, the price of energy carriers will come to zero. Why are they all God's resources?

  • سید احمد حسینی ماهینی

البته وکیل های متعهد هم وجود دارند،

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۲ آذر ۱۳۹۸، ۰۹:۲۳ ب.ظ | ۰ نظر

مدیریت واسعه اسلامی حکم می کند که: بین کارکنان و مسئولین در درهکده جهانی، برای پاداش یا مجازات فرقی نباشد. اگر فقط  دزد های فقیر را مجرم بدانند و مجازات کنند، ولی از مجازات دانه درشتها چشم پوشی کنند، همانقدر که این امر در داخل کشور زشت است، در خارج از کشور هم زشت است. مثلا بجای اینکه نیم پهلوی مجازات شود، فقط به سراغ مزدوران آنها برویم. تا بحال هیچ دادگاهی در ایران نه مریم رجوی را محکوم کرده، و نه رضا پهلوی را، درحالیکه همه میدانند آمر و فرمانده و معاون در: همه قتل ها و تخریب ها و ترورها، این دو بودند. وزارت اطلاعات هم، فقط مزدوران ریز آنها را دستگیر می کند، ولی از دستگیری دانه درشتها غافل است. در حالیکه دستور قران (فقاتلوا ائمه الکفر) است. واقعا با اینهمه اعترافات دستگیر شدگان، چرا کیفر خواستی علیه این فرماندهان ظلم و جنایت قرائت نمی شود؟ چرا آنها با خیال راحت، جوانان وطن را گوشت دم توپ گذاشته، خودشان میگساری می کنند؟ قوه قضائیه باید به این جرمها رسید گی کند. مدعی العموم دلایل و مستندات کافی برای این کار دارد. علاوه بر اقاریر دستگیر شدگان، اعترافات خود این قاتلان هم، در همه شبکه ها معاند گواه بر مدعا است. حکم را صادر و به وزارت خارجه اعلام کنند. و یا به پلیس بین الملل بفرستند تا آنها را، دستگیر و به ایران تحویل دهند! والا شبهه می شود که با اینها همدست هستند! همانطور که گفته شده که: در روز برفی 25 آبان، شهردار تهران به دستور برادرش، عمدا غافلگیر! شد تا گروههای فشار، بتوانند راهبندان ایجاد کرده، و مردم را عصبی نمایند، که دست به شورش بزنند. دستگیر چهار نفر قمه کش یا خرابکار مهم است، ولی وقتی عقبه آنها سالم باشد، آتش زیر خاکستر می شوند! و هردم ممکن است دوباره آشوب به پا کنند. و این تازه، مدیران میانی فتنه است! یعنی هنوز دستور دهنده اصلی نیستند! بلکه دستور دهنده اصلی، ترامپ و پمپیو و برایان هوک هستند. آنهاییکه بودجه تصویب می کنند و علنا: در آتش فتنه دمیده و مردم را به خرایکاری تشویق می کنند. قوه قضائیه و وزارت خارجه، تا کنون طوری عمل کرده اند، که گویا خبر ندارند! و یا مدرک کافی ندارند. و یا اینکه مماشات می کنند تا آنها سرعقل بیایند. چرا این مماشات را با قمه کش های فریب خورده نمی کنند؟ آیا همان قضیه افتاب دزدی است؟ لذا از قوه قضائیه در خواست می شود: اکنون که نوبت به دانه درشتها رسیده، فرماندهان و آمران آشوبها را رها نکنند. گرچه با بدنه کارشناسی وزارت خارجه و یا قوه قضائیه، این امر بعید به نظر می رسد! زیرا غالب حقوقدانهای این دو دستگاه، یا درس خوانده آمریکا هستند، یا آمریکا را اصلا خطاکار نمی دانند. و در هیچیک از کار های آنان، اشتباهی تصور نمی کنند! آدم های مسخ شده ای که همه گناه ها را، به مسئولین ایران یا مردم عقب مانده! آن نسبت می دهند. فرمان های ستیزه جویانه و خرابکارانه: ترامپ و پمپیو و ماکرون را، نصیحت های خیر خواهانه و مصداق کامل: ازادی بیان می دانند. رئیس قوه قضائیه باید مانند مختار، از بالای سر انها عبور کرده، به آنها زخم بزند! البته وکیل های متعهد هم وجود دارند، که وطن فروش نباشند، و بخواهند برعلیه دشمنان وطن احکامی صادر نمایند. از انها کمک بگیرند و: ترامپ وپمپیو و ماکرون را به جرم دخالت در امور داخلی ایران، و دستور قتل و تخریب محاکمه نمایند. حکم صادره را اعلام نمایند. سربازان امام زمان عج، این حکم ها را اجرا و در همانجا آنها را، به درک واصل خواهند کرد. چنانچه امام خمینی ره در مورد سلمان رشدی حکم صادر کرد.(او که تبعه ایران نبود) تا همه بدانند که: از چنگال عدالت نمی توانند فرار کنند، یا برای خود حاشیه امنی بسازند. برای ارتش ایران یا سپاه کاری ندارد که یک موشک بزنند، فقط نیاز به حکم دارند.

Punishment for foreign coarse grains!

Islamic Welfare Management mandates that: There shall be no distinction between staff and officials in the World School for remuneration or punishment. If only the poor thieves were found guilty and punished, but ignored the punishment of coarse grain, as much as it is ugly inside the country, it is ugly abroad. For example, instead of being punished half-way, just go to their mercenaries. So far, no court in Iran has condemned either Maryam Rajavi or Reza Pahlavi, all of whom are known to have been the commander-in-chief of all the killings, destruction and assassinations. The Ministry of Intelligence only detains small mercenaries, but is unaware of the arrests of the big seeds. Whereas the Quran is the order of the Prophet (pbuh). Really, with all the confessions of those arrested, why is it that the punishment you demand is not read against these cruel and cruel commanders? Why do they safely put the homeland youth in the cannon fodder and feed themselves? The judiciary must address these crimes. The claimant has sufficient reasons and documentation to do so. In addition to the confessions of the detainees, the confessions of the killers themselves are evidence on all networks. The sentence will be issued and reported to the State Department. Or send them to the international police to arrest them and hand them over to Iran! It is suspected that they are complicit! As it is said: On the snowy day of November 25, the mayor of Tehran, on the orders of his brother, deliberately surprise! The pressure groups were able to create barriers, and to make people nervous, to riot. It is important to arrest four people who are important cutters or saboteurs, but when their backs are healthy, the fires fall under the ashes! And both may be in turmoil again. And this is the new, middle managers of sedition! That is, they are still not the original instructor! Rather, the main commanders are Trump and Pompey and Brian Hook. Those who approve the budget and publicly: In the fire of sedition and encourage people to devastate. The judiciary and the State Department have so far acted as if they had no news! Or they don't have enough evidence. Or they are reluctant to come to their senses. Why not cheat these appeals with cheaters? Is it the same as the theft case? Therefore, the judiciary is urged: now that it is the turn of the great seed, the commanders and commanders of the chaos must not be abandoned. Whether with a bachelor's degree from the State Department or the judiciary, this seems unlikely! Because most jurists are either American educated, or not at all guilty of wrongdoing. And in none of their works do they imagine anything wrong! Betrayed people who blame all the blame on the Iranian authorities or the people! It is attributed. Militant and subversive commands: Trump, Pompey and Macron call it benevolent advice and perfect example: freedom of speech. The head of the judiciary must, like Mukhtar, pass over their heads and wound them! Of course, there are also committed lawyers, who are not home-sellers, who want to issue judgments against the enemies of the home. Get help from them and: Tramp, Pompey and Macron to prosecute them for interfering in Iranian internal affairs, and order murder and destruction. Announce the verdict. Imam Zaman's soldiers will execute these decrees and submit them to comprehension there. If Imam Khomeini issued a ruling on Salman Rushdie (who was not an Iranian), everyone would know that they cannot escape the grip of justice, or make a safe margin for themselves. For the Iranian army or the IRGC, it doesn't have to fire a rocket, they

  • سید احمد حسینی ماهینی

کاهش هزینه های جاری دولت.

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۱ آذر ۱۳۹۸، ۱۰:۲۱ ب.ظ | ۰ نظر

دولتها دچار یک بدهی منجمد هستند به نام بودجه جاری. که شامل حقوق و دستمزد کارمندان، پاداش هیات مدیره و مدیران است. رهایی از این  امر باعث می شود: دچار کسری بودجه نباشد، و دولت چابکتر گردد. راههای مختلفی برای کاهش هزینه های جاری پیشنهاد شده، ولی عملا آن را  افزایش داده و: بصورت مخفی در اورده! بطوریکه بیش از 60درصد هزینه های عمرانی هم، بایت حقوق و پاداش مدیران است. فرضا اگر به مدیرعامل بانک رفاه نمی توانند بیش از صد میلیون بدهند، بقیه را در شرکت های شستا یا پروژه های عمرانی! به او پرداخت می کنند. این پرداختها هم به بهانه کوچک کردن دولت! است یعنی می گویند: بجای اینکه صد نفر استخدام شوند! به یک نفر صد تا شغل می دهند. لذا به قول مولوی: از قضا سرکنگبین صفرا فزود: به جای اینکه دولت کوچکتر و چابکتر شود، بزرگتر و پرهزینه تر می شود. بجای اینکه پروژه های عمرانی خاتمه یابند، فقط افتتاح می شوند تا: بهانه برای پرداخت پاداش ها موجود باشد. راه حل اصلی همه این کار استفاده از تراکنش است. پلاتفرم هایی تهیه شود تا: وظائف دولت را انجام دهد! تا سازمانهای خدماتی، کارکنان خود را مرخص کنند. نمونه این کار در صندوقهای بازنشستگی است. در ایران 19صندوق بازنشستگی است و همگی به دلیل حقوق بالای مدیران عامل آنها، ورشکست شده اند. حق بیمه ها قبلا پیش خور شده اند. دولت هم به دلیل نداشتن بودجه، به جای بدهی انها تعدادی شرکت یا سهام به آنها واگذار کرده است. که اگر این شرکتها سودی داشته باشند، اول صرف کارکنان و مدیران شرکتها و صندوق ها می شود. و برای پرداخت مستمری از سیستم بانکی قرض می کنند. که بانک ها با بهره های سنگین، آنها را ورشکسته تر می کند. اما وقتی که پلاتفرم تهیه شد، هر کسی وارد آن شده و پس از تکمیل، به خودی خود به بانکها معرفی می شود، و بانکها هم طی یک تراکنش در ماه، کل مطالبات انها را واریز می کند. همه موسسات خیریه و سازمانهای تابعه وزارت رفاه همینطورند: مانند بهزیستی یا  کمیته امداد  میتوانند تمام کارمندان خود را مرخص کنند، ساختمان و املاک را بفروشند، و با یک پلاتفرم مددجویان را حمایت کنند. به این ترتیب یک دولت الکترونیک بوجود می اید، که در مجموع باعث ایجاد کشور هوشمند می شود. با هوشمند شدن کشور، شهر ها و شرکتها هم هوشمند اداره می شوند. بوروکراسی و کاغذ بازی از بین می رود. مثل اینکه فیش کاغذی  تلفن و آب و برق کاملا حذف شده، بجای ان اسمس ارسال می شود. و مردم هم با گوشیهای خود، آن را پرداخت می کنند. همین قطع کاغذ که اتفاق افتاده، میلیارد ها به نفع شده است. و باعث ارزانتر شدن هزینه برق و آب گردیده. اگر کل کار هوشمند شود، هزینه آب و برق بدون نیاز به سوبسید، قابل اداره می شود. و برای جهان هم صادر می گردد! و قیمت های جهانی را هم کاهش می دهد. و اسلام معنی خود را نشان می دهد. زیرا پیامبر (ص)فرمود: بهترین انسان ها کسانی هستند که برای مردم، مفید باشند و بهره بیشتری به آنان برسانند. اما چرا با اینکه مزایای ان را همه میدانند، ولی کسی حاضر به اجرای ان نیست؟ طبیعی است همان مدیران نجومی بگیر هستند که: مانع پیشرفت مملکت و یا چابکتر شدن دولت، و کاهش هزینه های تولید هستند. متاسفانه این افراد اغلب انقلابی هم نیستند، و فقط برای چاپیدن و اختلاس کردن، به دولت نفوذ کرده اند. هرچه می گذرد آنها قوی تر می شوند! و منابع بیشتری را برای خود برمی دارند. بطوریکه تعدا مسئولان ساده زیست، اندک بوده و شاید از انگستان دست هم کمتر باشند! که با تمسخر الباقی روبرو بوده، و قدرت عرض اندام ندارند

  • سید احمد حسینی ماهینی