أسباب جوهریة للسوق لمحاربة طفرات الإنتاج

دلایل ذاتی بازار برای مبارزه با جهش تولید

بازار به دلایل مهمی مخالف جهش تولید است، تا بتواند قیمت ها را بالابرده و سود خود را ماکزیمم کند! اولین دلیل انحصار طلبی یا منوپل کردن است. مثلا در خودرو سازی ایران، این موضوع صدق می کند زیرا حالت منوپل دارد. واردات ممنوع و خودروساز رقیب مهمی هم وجود ندارد، و مردم ناچارند هر قیمتی تعیین می شود بپردازند. دلیل خوبی هم برای کاهش تولید دارند: آلودگی هوا! وهمین سرمشق بازارهای دیگر از جمله: مسکن و بورس و دلار و طلا و غیره. حتی خداماتی چون زیارت عتبات یا: رفتن به سرزمین وحی را هم در بر می گیرد.نمونه دیگر کاهش ارزش پول ملی است، که برخلاف ماموریت ذاتی بانک مرکزی، اتفاق می افتتد و از این سیستم برخوردار است . چون ارز های بین المللی در انحصار بانک مرکزی است، لذا با عرضه کم آن باعث افزایش قیمت می شود، تا بودجه خود را تامین کند. اینکه قیمت دلار درعرضه و تقاضا تعیین می شود، دروغ بزرگ اقتصاد دانان لیبرال فاشیست است. زیرا 99درصد ارز در اختیار بانک مرکزی است، حتی دلارهایی که بخش خصوصی دارد، مجبور است در سامانه نیما عرضه کند، و بانک مرکزی برای تثبیت روند نزولی ارزش پول، آن را می خرد! آنها بهانه خوبی برای این احتکار گری دلار دارند: بودجه دولت را تامین می کنند، چون دولت بودجه خود را از سیستم بانکی تامین می کند! لذا بازار که در همه جا حضور دارد، تنها می تواند با منوپل کردن تولید و عرضه، سود خود را حداکثری کند. دومین دلیل دور از دسترس نشان دادن کالا است. یعنی یکتا نشان دادن آن، یا وارداتی بودن را تبلیغ می کنند. البسه و مواد غذایی به این شکل است: مثلا می گویند شلوار جین را بطور قاچاقی از دبی آورده اند! یا پارچه انگلیسی را با دور زدن تحریم، هزینه بالایی داده اند. یا پیراهن ترک را با خرید: معافیت ها بصورت چمدانی وارد کرده اند.( اینجاها گیر نمی اید). بنابر این تاکید بر واردات برای مبارزه با تولید داخل، یکی از نیازهای اساسی بازار برای سود آوری است. لذا انتظار حمایت از تولید داخلی از بازار، انتظاری توهم آمیز است. دلیل سوم نشان دادن کمبود در هر کارلایی است. مهارت آنها این است که در فضای تولید انبوه، این کار را می کنند! مثل دلارهایی که بانک مرکزی دارد، و با وجود فراوانی، به خاطر ایجاد کمبود و بالا رفتن قیمت ها به بازار ارائه نمی کند. در حالیکه اگر 1600میلیون دریافتی از امریکا را، با همان دلار امریکایی، بین مردم تقسیم کند به هرنفر 20 دلار به هر نفر می رسد! که هر خانوار صد دلار می شود. هنگامیکه مردم برای  تبدیل آن به بازار بروند، قیمت دلار کاهش می یابد، و در کنار آن ارزش پول ملی بالا می رود. تورم گرانی کل کالاها از بین می رود. اما آنها ارزانی را نمی خواهند چون: در اینجا چیزی به بانک مرکزی نمی رسد! و نمی تواند اقایی کرده، حتی درخواست استقلال نماید. در کالاهای دیگر هم ما تولیدات زیادی داریم، ولی همگی در انبار های دولتی و یا بخش خصوصی، یا مغازه ها و خانه ها احتکار شده! تا قیمت افزایش یابد و هرکس سود خود را ماکزیمم کند. پس تعطیلی کارخانه ها و کارگاهها و بیکاری کارگران، همگی محصول این احتکارها است. یعنی تولید بسیار زیاد است و نیازی به تولید جدید نیست، بلکه جلوی انها باید گرفته شود. تا این احتکارها توجیه اقتصادی پیدا کند. اما این کار برای رهبران نباید افشا شود! رهبران باید فکر کنند تولید خوابیده! و هر کاری می کنند فایده ندارد. زیرا که هر سیاستی تعیین می کنند، برای اجرا به همین ها می دهند. واین رانت اطلاعاتی بزرگی است که به گرانفروشی کمک می کند. زیرا مسیر ها را بنام مقررات می بندند. تا هیچکس نتواند این گره را باز کند

Intrinsic reasons for the market to fight production mutations

The market is opposed to the jump in production for important reasons, so that it can raise prices and maximize its profits! The first reason is to monopolize or monopolize. For example, in Iranian car manufacturing, this is true because it has a monopoly mode. Prohibited imports and the carmaker have no significant competitors, and people have to pay whatever price is set. They also have a good reason to reduce production: air pollution! And the same example of other markets such as: housing and stock exchanges and dollars and gold and so on. It even includes atrocities such as pilgrimage to Atbat or: going to the land of revelation. Another example is the devaluation of the national currency, which, contrary to the inherent mission of the central bank, occurs and enjoys this system. Because international currencies are monopolized by the central bank, its low supply increases the price of its budget. The fact that the price of the dollar is determined by supply and demand is a big lie for liberal economists. Because 99 percent of the currency is in the hands of the central bank, even the dollars that the private sector has, it has to offer in the Nima system, and the central bank buys it to stabilize the downward trend in the value of money! They have a good excuse for this dollar hoarding: they provide the government budget, because the government provides its budget from the banking system! Therefore, the market, which is everywhere, can only maximize its profit by monopolizing production and supply. The second reason is that the product is out of reach. That is, they advertise that it is unique, or that it is imported. The clothes and food are as follows: for example, they say that the jeans were smuggled from Dubai! Or they have paid a high price for English cloth by circumventing the embargo. Or by buying a Turkish shirt: the exemptions are in the form of luggage (you won't get stuck here). Therefore, the emphasis on imports to combat domestic production is one of the basic needs of the market for profitability. Therefore, expecting domestic production to support the market is an illusory expectation. The third reason is that there is a shortage in each Karlai. Their skill is to do so in a mass-produced space! Like the dollars that the central bank has, and despite its abundance, it does not offer to the market to create shortages and rising prices. On the other hand, if he distributes the 1,600 million received from the United States, with the same American dollar, among the people, he will receive $ 20 per person! That costs a hundred dollars per household. When people go to the market to convert it, the price of the dollar goes down, and the value of the national currency goes up. Inflation in all goods disappears. But they don't want cheap because: nothing reaches the central bank here! And he can't even ask for independence. We also have a lot of products in other goods, but they are all hoarded in government warehouses or in the private sector, or in shops and houses! So that the price goes up and everyone maximizes their profits. So the closure of factories and workshops and the unemployment of workers are all the product of these hoardings. This means that production is very high and there is no need for new production, but it must be stopped. So that these hoardings can be economically justified. But this should not be disclosed to leaders! Leaders must think that production is asleep! And whatever they do is useless. Because whatever policy they set, they give it to them to implement. And this rent is a big piece of information that helps sell more expensively. Because they close the roads in the name of regulations. So that no one can untie this knot

أسباب جوهریة للسوق لمحاربة طفرات الإنتاج

یعارض السوق قفزة الإنتاج لأسباب مهمة ، حتى یتمکن من رفع الأسعار وتعظیم أرباحه! السبب الأول هو الاحتکار أو الاحتکار. على سبیل المثال ، فی صناعة السیارات الإیرانیة ، هذا صحیح لأنه یحتوی على وضع احتکار. الواردات المحظورة ولا یوجد لدى شرکات صناعة السیارات منافسین مهمین ، ویتعین على الناس دفع أی سعر یتم تحدیده. لدیهم أیضًا سبب وجیه لتقلیل الإنتاج: تلوث الهواء! ونفس المثال للأسواق الأخرى مثل: الإسکان والبورصات والدولار والذهب وما إلى ذلک. حتى أن هناک آلهة مثل الحج إلى الأتبات أو: الذهاب إلى أرض الوحی ، ومثال آخر هو تخفیض قیمة العملة الوطنیة ، والتی ، على عکس المهمة المتأصلة للبنک المرکزی ، تحدث وتتمتع بهذا النظام. ولأن البنک الدولی یحتکر العملات الدولیة ، فإن عرضه المنخفض یزید من سعر میزانیته. حقیقة أن سعر الدولار یتحدد بالعرض والطلب کذبة کبیرة للاقتصادیین اللیبرالیین. ولأن 99 فی المائة من العملة فی أیدی البنک المرکزی ، حتى الدولارات التی یمتلکها القطاع الخاص ، فعلیه أن یقدمها فی نظام نیما ، ویشتریها البنک المرکزی لتثبیت الاتجاه النزولی فی قیمة المال! لدیهم عذر جید لهذا الاکتناز بالدولار: إنهم یقدمون میزانیة الحکومة ، لأن الحکومة تقدم میزانیتها من النظام المصرفی! لذلک ، لا یمکن للسوق ، فی کل مکان ، أن تزید أرباحها إلى أقصى حد من خلال احتکار الإنتاج والعرض. السبب الثانی هو جعل المنتج غیر متوفر. أی أنها تعلن أنها فریدة من نوعها ، أو أنها مستوردة. الملابس والطعام على النحو التالی: على سبیل المثال ، یقولون أنه تم تهریب الجینز من دبی! أو دفعوا ثمناً باهظاً للقماش الإنجلیزی عن طریق التحایل على الحظر. أو عن طریق شراء قمیص ترکی: الإعفاءات فی شکل أمتعة (لن تتعثر هنا). ولذلک ، فإن الترکیز على الواردات لمکافحة الإنتاج المحلی هو أحد الاحتیاجات الأساسیة للسوق لتحقیق الربحیة. ولذلک ، فإن توقع الإنتاج المحلی لدعم السوق هو توقع وهمی. السبب الثالث هو إظهار نقص فی أی Karlai. مهارتهم هی القیام بذلک فی مساحة منتجة بکمیات کبیرة! مثل الدولارات التی یمتلکها البنک المرکزی ، وعلى الرغم من وفرته ، فإنه لا یعرض على السوق خلق نقص وارتفاع فی الأسعار. من ناحیة أخرى ، إذا قام بتوزیع 1600 ملیون دولار تم تلقیها من الولایات المتحدة ، بنفس الدولار الأمریکی ، بین الناس ، فسیحصل کل شخص على 20 دولارًا لکل شخص! هذا یکلف مئة دولار لکل أسرة. عندما یذهب الناس إلى السوق لتحویله ، ینخفض ​​سعر الدولار ، وترتفع قیمة العملة الوطنیة. التضخم فی جمیع السلع یختفی. لکنهم لا یریدون رخیصة لأن: لا شیء یصل إلى البنک المرکزی هنا! ولا یمکنه حتى طلب الاستقلال. لدینا أیضًا الکثیر من المنتجات فی السلع الأخرى ، ولکن جمیعها مخزنة فی المستودعات الحکومیة أو فی القطاع الخاص ، أو فی المتاجر والمنازل! بحیث یرتفع السعر ویزید الجمیع أرباحهم. لذا فإن إغلاق المصانع والورش وبطالة العمال هی نتاج هذه الألواح. وهذا یعنی أن الإنتاج مرتفع للغایة ولا حاجة لإنتاج جدید ، ولکن یجب إیقافه. بحیث یمکن تبریر هذه الکنوز من الناحیة الاقتصادیة. ولکن لا ینبغی الکشف عن هذا للقادة! یجب أن یعتقد القادة أن الإنتاج نائم! وکل ما یفعلونه لا فائدة منه. لأنه مهما کانت السیاسة التی یضعونها ، فإنهم یعطونها لهم لتنفیذها. وهذا الإیجار هو جزء کبیر من المعلومات التی تساعد على بیع أکثر تکلفة. لأنهم یغلقون الطرق باسم اللوائح. حتى لا یتمکن أحد من فک هذه العقدة

İstehsal mutasiyalarına qarşı mübarizə aparmaq üçün bazardaxili səbəblər

Bazar qiymətləri qaldırmaq və qazancını maksimum dərəcədə artırmaq üçün vacib səbəblərə görə istehsalın sürətlə artmasına qarşı çıxır! Birinci səbəb inhisarçılıq və ya inhisarçılıqdır. Məsələn, İran avtomobil istehsalında bu doğrudur, çünki inhisar rejimi var. Qadağan olunmuş idxal və avtomobil istehsalçısının əhəmiyyətli rəqibləri yoxdur və insanlar müəyyən edilmiş qiymətləri ödəməlidirlər. İstehsalın azaldılması üçün də yaxşı bir səbəbi var: havanın çirklənməsi! Digər bazarların da eyni nümunəsi: mənzil və birjalar, dollar, qızıl və s. Buraya hətta Atbat'a həcc ziyarəti və ya vəhy ölkəsinə getmək kimi vəhşiliklər də daxildir.Başqa bir misal, mərkəzi bankın xas missiyasına zidd olaraq meydana gələn və bu sistemdən zövq alan milli valyutanın devalvasiyasıdır. Beynəlxalq valyutalar mərkəzi bank tərəfindən inhisara alındığına görə, tədarükünün az olması büdcəsinin qiymətini artırır. Dolların qiymətinin tələb və tələb ilə müəyyənləşdirilməsi liberal iqtisadçılar üçün böyük yalandır. Çünki valyutanın 99 faizi mərkəzi bankın, hətta özəl sektorun sahib olduğu dollarların da əlində olduğuna görə, Nima sistemində təklif etməli və mərkəzi bank pulun dəyərinin aşağı düşməsi meylini sabitləşdirmək üçün satın alır! Bu dolların tutulması üçün yaxşı bir bəhanə var: hökumət büdcəsini təmin edirlər, çünki hökumət büdcəsini bank sistemindən təmin edir! Buna görə hər yerdə olan bazar yalnız istehsal və tədarükü inhisara almaqla qazancını artıra bilər. İkinci səbəb məhsulu əlçatmaz etməkdir. Yəni bunun bənzərsiz olduğunu və ya idxal olunduğunu reklam edirlər. Paltar və yemək aşağıdakı kimidir: məsələn, deyirlər ki, jeans Dubaydan qaçaq gətirildi! Və ya embarqonun qarşısını alaraq ingilis paltarı üçün yüksək qiymət ödədilər. Və ya bir türk köynəyi almaqla: istisnalar baqaj şəklindədir (buraya yapışmayacaqsınız). Buna görə yerli istehsalla mübarizə aparmaq üçün idxala vurğu bazarın gəlirlilik üçün əsas ehtiyaclarından biridir. Buna görə də yerli istehsalın bazara dəstək olacağını gözləmək yanlış bir gözləntidir. Üçüncü səbəb, hər Karlaidə bir çatışmazlığın olmasıdır. Onların bacarığı kütləvi istehsal olunan bir məkanda bunu etməkdir! Mərkəzi bankın dolları kimi və bolluğuna baxmayaraq bazara çatışmazlıqlar və artan qiymətlər yaratmağı təklif etmir. Digər tərəfdən, ABŞ-dan aldığı 1600 milyonu eyni Amerika dolları ilə, insanlar arasında paylasa, hər adam başına 20 dollar alacaq! Bu, hər ailəyə yüz dollara başa gəlir. İnsanlar onu çevirmək üçün bazara gedəndə dolların qiyməti enir, milli valyutanın dəyəri isə qalxır. Bütün mallarda inflyasiya yox olur. Ancaq ucuz istəmirlər, çünki: mərkəzi banka heç nə çatmır! Və hətta müstəqillik istəyə də bilməz. Digər mallarda da çox məhsulumuz var, amma hamısı dövlət anbarlarında və ya özəl sektorda, ya da dükan və evlərdə yığılır! Beləliklə qiymət artacaq və hər kəs qazancını artırır. Deməli fabriklərin və emalatxanaların bağlanması və işçilərin işsiz qalması bu yığımların məhsuludur. Bu o deməkdir ki, istehsal çox yüksəkdir və yeni istehsala ehtiyac yoxdur, ancaq dayandırılmalıdır. Bu yığımların iqtisadi cəhətdən əsaslandırılması üçün. Ancaq bu, liderlərə açıqlanmamalıdır! Liderlər istehsalın yuxuda olduğunu düşünməlidirlər! Və etdikləri heç bir işə yaramır. Çünki hansı siyasət qursalar da, həyata keçirmək üçün onlara verirlər. Və bu kirayə daha baha satılmasına kömək edən böyük bir məlumat parçasıdır. Çünki qaydaları adına yolları bağlayırlar. Heç kim bu düyünü çıxara bilməz