پهباد و نرخ دلار!
از وقتی که پهباد آمریکایی سقوط کرد، ارزش دلار هم در بازار های ایران، روبه سقوط گذاشت تا جاییکه: نگرانی های زیادی در بین دشمنان، و مزدوران یقه سفید داخلی ان برانگیخت. چاره کار را در ان دیدند که یک پهباد از خودشان بزنند، و بنام ساقط کردن پهباد ایرانی تبلیغ کنند، تا دوباره ارزش دلار بالا برود! این روند نشان میدهد که برخی عناصر که به سادگی از ان عبور می کنیم، بر مسئله مهم تاثیر گذار هستند. سقوط پهباد ایرانی از نظر صاحبان دلار، یعنی وقوع جنگ بین ایران و آمریکا، به هم ریختن همه بازار های پولی و مالی! راه نجات هم، تبدیل همه اموال به دلار و خارج کردن آن است. به همین جهت دلار کمیاب شده، قیمت آن بالا می رود. لذا مقابله پهبادی به معنی کاهش ارزش دلار خواهد بود. طبق فرمول موجود، کاهش ارزش دلار یعنی ثبات اقتصادی، و ادامه صلح در منطقه است. پس فرمول دلار در دست: فرماندهان هوافضای ایران می باشد. اما ازآن طرف کاهش یا افزایش قیمت ها، در دست فرماندهان نیست. زیرا که رابطه بین قیمت دلار، با گرانی و ارزانی کالاهای دیگر، رابطه یک طرفه است. صاحبان کالا برخلاف صاحبان دلار، هیچ قصدی برای پایین آوردن قیمت کالاها نداشتند. و دراین مدت که کاهش دلار، به سمت پایین در حال سرعت گرفتن بود، هیچ کالایی به قیمت قبل برنگشت. پس رابطه دلار با تورم، گسسته و فرمایشی است. یعنی هر وقت دلار بالا می رود، قیمت ها هم چند برابر می شود، آنهم به بهانه گران شدن دلار، ولی وقتی دلار پایین می آید، بازهم قیمت نان و کالاهای دیگر گرانتر می شود. معلوم می شود صاحبان کالا، با صاحبان دلار تفاوت هایی دارند. اگر صاحبان دلار به آمریکا وابسته باشند، صاحبان کالا احتمالا به شرق! یعنی چین یا روسیه وابسته اند. زیرا که کالاهای آنها، رونق بیشتری در ایران دارد. لذا با کاهش دلار، آنها قیمت های خود را کاهش نمی دهند. سیاست کلی مزدوران شرقی! در فشار حداکثری با آمریکا، هماهنگ است ولی با شکست امریکا، آنها شکست نمی خورند، بلکه قوی تر می شوند! زیرا سیاست ایران را از ترس آمریکا، به دوستی با شرق سوق می دهند. مثل ترکیه: وقتی از اف 35نا امید شد، به سوی سوخو 35 هدایت شد. این امر از زمان مصدق، وحتی رضا شاه در ایران وجود داشته است. توده ای ها، همیشه روی نان و کارگر تکیه می کردند، جبهه ملی ها بر روی در آمد دلارهای نفتی. بعد از انقلاب هم با اینکه رده های اول نظام، سیاست مستقلی داشتند. ولی نفوذی های شرق و غرب، بیکار نبودند. گاهی امیرانتظام و یزدی ها به سوی دلار پر می کشیدند، گاهی هم بهزاد نبوی و موسوی ها، بسوی کوپنی کردن کالاها. کوپنی کردن کالاها، ظاهر زیبای عدالت محوری داشت، ولی عملا در جهت حذف اراده خداوندی بود. قدرتی که مبنای حکومت اسلامی، و مرجع تصمیمات امام خمینی ره و یاران بود. آنها با این نوع عدالت، علاوه بر تغییر ذائقه و ایجاد پر مصرفی، نشان می دادند که خداوند هم، قادر نیست مانند آنها از فقرا و کارگران حمایت کند! به عبارت بهتر، خداوند طرفدار بورژواها و سرمایه داران است. اکنون نیز به بهانه سیل و زلزله، این سیاست در حال اجرا است. کسانی که به سیل زده ها کمک می کنند: دو دسته هستند! آنهاییکه واقعا پای کار هستند، و از ملک خویش! می بخشند. وآنهاییکه از ملک دیگران یا بیت المال می بخشند! دسته دوم می خواهند ثابت کنند: خداوند با سیل و زلزله، به فقرا ضربه می زند ولی آنها، از این ضربه جلوگیری می کنند! بردن یخچال به روستایی فاقد برق! یا فرش به مکانهای که خودشان فرش می بافند، و فرستادن نان و برنج خارجی به: مرکز تولید نان وبرنج چه معنی دارد؟
Dirt and Dollar Rates!
Since the fall of the American Army, the value of the dollar has fallen in the Iranian market to the point where it raised many concerns among enemies and white-collar domestic mercenaries. They found a way to get a rush on their own, in the name of abolishing the Iranian drone, so that the dollar could go up again! This process shows that some of the elements that we simply pass through will affect the important issue. The collapse of the Iranian poplar in terms of dollar owners, the outbreak of a war between Iran and the US, shattering all monetary and financial markets! The way to salvation is to turn all property into dollars and remove it. Because of this, the dollar is scarce and the price rises. Therefore, a coping campaign would mean a devaluation of the dollar. According to the formula, the depreciation of the dollar means economic stability and the continuation of peace in the region. So the dollar is in the hands of Iran's aerospace commanders. But on the other hand, the price reduction or rise is not in the hands of the commanders. Because: the relationship between the price of the dollar, with the price and cheapness of other goods, is one-way relationship. Unlike the dollar owners, the owners of goods did not have any intention to lower the price of goods. And during this time the falling dollar was slowly moving, no goods returned to the price. Therefore, the dollar's relationship with inflation is discrete and disconnected. That is, whenever the dollar rises, prices are multiplying, under the pretext of dollar appreciation, but when the dollar goes down, the price of bread and other goods is still more expensive. It turns out that the owners of the goods are different from the owners of the dollar. If the dollar's owners are dependent on the US, the owners of the goods are probably to the east! Named: China or Russia. Because: their goods are booming in Iran. So, with a drop in the dollar, they do not cut their prices. The general policy of Eastern mercenaries! It is in the maximum pressure with the United States, but with the defeat of America, they will not fail, they will become stronger! Because: Iran's policy drives America's fear of a friendship with the Orient. Like Turkey, when disappointed with the F-35, it was headed to Sukhoi 35. This has existed since the time of Mosaddeq, and even Reza Shah in Iran. The masses always relied on bread and labor, the national fronts on oil dollars. After the revolution, even though the first ranks of the system had an independent policy. But the influxes of East and West were not unemployed. Sometimes the Emirate and Yazdis filled the dollar, sometimes Behzad Nabavi and Mousavi, toward the coupons of goods. The couponing of the goods had a beautiful appearance of pivotal justice, but virtually in order to remove the will of God. The power: that was the basis of the Islamic government, and the decision of Imam Khomeini and his followers. They showed this kind of justice, in addition to changing the tastes and consuming consumption, that God cannot, like them, support the poor and the workers! In other words, God is in favor of bourgeois and capitalists. Now, under the pretext of floods and earthquakes, this policy is underway. Those who help the flood are two categories! Those who really are at work, and from their property! They give it. And those who give away the property of others or bait al-malm! The second group wants to prove: God blows the poor with flood and earthquakes, but they do not stop this blow! Bring the refrigerator to a powerless village! Does the carpet have carpet weaving, and the delivery of bread and foreign rice to the center of bread and rice production?
أسعار الأوساخ والدولار!
منذ سقوط الجیش الأمریکی ، انخفضت قیمة الدولار فی السوق الإیرانیة إلى درجة أثار فیها الکثیر من المخاوف بین الأعداء والمرتزقة المحلیین ذوی الیاقات البیضاء. لقد وجدوا طریقة للاندفاع من تلقاء أنفسهم ، باسم إلغاء الطائرة الإیرانیة ، حتى یرتفع الدولار مرة أخرى! توضح هذه العملیة أن بعض العناصر التی نعبرها ببساطة ستؤثر على القضیة المهمة. انهیار الحور الإیرانی من حیث مالکی الدولار ، اندلاع حرب بین إیران والولایات المتحدة ، تحطیم جمیع الأسواق النقدیة والمالیة! طریقة الخلاص هی تحویل جمیع الممتلکات إلى دولارات وإزالتها. ولهذا السبب ، الدولار نادر ویرتفع السعر. لذلک ، فإن حملة المواجهة تعنی تخفیض قیمة الدولار. وفقا للصیغة ، فإن انخفاض قیمة الدولار یعنی الاستقرار الاقتصادی واستمرار السلام فی المنطقة. إذن الدولار فی أیدی قادة الفضاء الإیرانیین. ولکن من ناحیة أخرى ، فإن تخفیض الأسعار أو ارتفاعها لیس فی أیدی القادة. لأن العلاقة بین سعر الدولار والسعر ورخص البضائع الأخرى ، هی علاقة أحادیة الاتجاه. على عکس مالکی الدولار ، لم یکن لدى مالکی البضائع أی نیة لخفض سعر البضائع. وخلال هذا الوقت کان الدولار المتراجع یتحرک ببطء ، ولم تعد أی سلع إلى السعر. لذلک ، علاقة الدولار مع التضخم منفصلة ومنفصلة. أی أنه کلما ارتفع الدولار ، تتضاعف الأسعار ، بحجة رفع قیمة الدولار ، ولکن عندما ینخفض الدولار ، لا یزال سعر الخبز والسلع الأخرى أکثر تکلفة. اتضح أن أصحاب البضائع یختلفون عن أصحاب الدولار. إذا کان أصحاب الدولار یعتمدون على الولایات المتحدة ، فمن المحتمل أن یکون أصحاب البضائع فی الشرق! اسمه الصین أو روسیا. لأن بضائعهم تزدهر فی إیران. لذلک ، مع انخفاض الدولار ، فإنها لا تخفض أسعارها. السیاسة العامة للمرتزقة الشرقیین! إنه فی أقصى ضغط مع الولایات المتحدة ، لکن مع هزیمة أمریکا ، لن یفشلوا ، سوف یصبحون أقوى! لأن سیاسة إیران تدفع الخوف الأمریکی من الصداقة مع الشرق. مثل ترکیا ، عندما شعرت بخیبة أمل من F-35 ، کانت متجهة إلى Sukhoi 35. لقد کان هذا موجودًا منذ عهد مصدق ، وحتى رضا شاه فی إیران. کانت الجماهیر تعتمد دائمًا على الخبز والعمل ، وهی الجبهات الوطنیة بدولارات النفط. بعد الثورة ، على الرغم من أن الرتب الأولى من النظام کانت لدیها سیاسة مستقلة. لکن تدفقات الشرق والغرب لم تکن عاطلة عن العمل. فی بعض الأحیان کانت الإمارات والیزد یملئون الدولار ، وأحیانًا یکونون بهزاد نبوی وموسوی ، نحو کوبونات البضائع. کان لقسائم البضاعة مظهر جمیل للعدالة المحوریة ، ولکن تقریبًا من أجل إزالة إرادة الله. القوة التی کانت أساس الحکومة الإسلامیة ، وقرار الإمام الخمینی وأتباعه. لقد أظهروا هذا النوع من العدالة ، بالإضافة إلى تغییر الأذواق والاستهلاک المستهلک ، أن الله لا یستطیع ، مثلهم ، دعم الفقراء والعمال! بعبارة أخرى ، الله فی صالح البرجوازیین والرأسمالیین. الآن ، تحت ذریعة الفیضانات والزلازل ، هذه السیاسة جاریة. أولئک الذین یساعدون الفیضان فئتان! أولئک الذین هم حقا فی العمل ، ومن ممتلکاتهم! یعطونه. وأولئک الذین یتخلون عن ممتلکات الآخرین أو یطعنون فی المالم! المجموعة الثانیة ترید أن تثبت: الله یهب الفقراء بالفیضانات والزلازل ، لکنهم لا یوقفون هذه الضربة! أحضر الثلاجة إلى قریة عاجزة! هل تحتوی السجادة على نسج السجاد ، وتوصیل الخبز والأرز الأجنبی إلى مرکز إنتاج الخبز والأرز؟
Kir və Dollar məzənnələri!
Amerika Ordusunun düşməsindən bəri, dolların dəyəri İran bazarında düşmənlər arasında bir çox endirim və onun ağ rəngli icarəçiləri qaldırdı. Onlar, İran donanmasını ləğv etmək adına, təkrar getmək üçün, özləri tələsmək üçün bir yol tapdılar! Bu proses göstərir ki, sadəcə keçdiyimiz elementlər bəzi vacib məsələlərə təsir edəcəkdir. İranlı qaçaqların dollar sahibləri baxımından dağılması, İran və ABŞ arasındakı bir döyüşün baş verməsi, bütün pul və maliyyə bazarlarını pozması! Qurtuluş yolu bütün mülkləri dollara çevirmək və onu çıxarmaqdır. Bu səbəbdən dolların az olması və qiymət artmaqdadır. Buna görə də, bir mübarizə kampaniyası dolların devalüasiyası deməkdir. Formula görə, dolların amortizasiyası iqtisadi sabitlik və regionda sülhün davamı deməkdir. Beləliklə, dollar İranın aviasiya komandirlərinin əlindədir. Digər tərəfdən, qiymətin azaldılması və ya artması komandirlərin əlində deyil. Çünki dolların qiyməti ilə digər malların ucuzluğu və qiyməti arasındakı əlaqələr bir tərəfli əlaqələrdir. Dollar sahiblərindən fərqli olaraq, mal sahibləri malların qiymətini aşağı salmaq niyyətində deyillər. Və bu dövrdə düşən dollar yavaş-yavaş hərəkət etdi, heç bir mal qiymətə döndü. Buna görə dolların inflyasiya ilə əlaqəsi ayrı və kəsilməzdir. Yəni, dollar yüksəlməsinə baxmayaraq, qiymətlər dollar artımı bəhanəsi ilə çarpar, lakin dollar azaldıqda, çörəyin və digər malların qiyməti hələ də daha bahalıdır. Malların sahibləri dolların sahibindən fərqlənir. Dolların sahibləri ABŞ-dan asılı olduqda, mal sahibləri ehtimal ki şərqdədirlər! Çin və ya Rusiya adlandırdılar. Çünki onların malları İranda sürətlənir. Belə ki, dollar bir düşməsi ilə, onlar qiymətləri kəsmək deyil. Şərq muzdluların ümumi siyasəti! Amerika Birləşmiş Ştatları ilə maksimum təzyiqdədir, amma Amerikanın məğlubiyyəti ilə uğursuz olmayacaq, güclənəcəklər! Çünki İranın siyasəti Amerikanın Şərqlə dostluq qorxusuna səbəb olur. Türkiyə kimi, F-35 ilə məyus olduqda, Sukhoi 35'e yönəldi. Bu, Mosaddeqdən, hətta İranın Reza Şahından bəri mövcud olmuşdur. Kütlələr həmişə çörək və əməkə, neft dollarları üzərində milli cəbhəyə etibar etdilər. İnqilabdan sonra sistemin ilk sıralarında müstəqil bir siyasət olsa da. Şərq və Qərb axınları isə işsiz idi. Bəzən Əmirlik və Yazdis dolları dolu, bəzən Behzad Nabavi və Musavini malların kuponlarına qədər doldurdu. Malların couponu əsas ədalətin gözəl bir görünüşünə malik idi, amma Allahın iradəsini aradan qaldırmaq üçün faktiki olaraq. İslam hökumətinin əsasını təşkil edən güc və İmam Xomeyni və onun davamçılarının qərarı. Onlar bu cür ədalətin, zövqlərin dəyişdirilməsinin və istehlak istehlakının yanında, Allahın onlar kimi yox, yoxsulları və işçiləri dəstəkləyə bilmədiklərini göstərdilər! Başqa sözlə, Allah burjua və kapitalistlərin xeyrinədir. İndi sel və zəlzələ bəhanəsi ilə bu siyasət davam edir. Daşqınlara kömək edənlər iki kateqoriyadır! Həqiqətən işdə olanlar və onların əmlakından! Onlar verirlər. Başqalarının əmlakını və ya yemək malmını verənlər! İkinci qrup sübut etmək istəyir: Allah kasıbları sel və zəlzələlərlə zərbələndirir, amma bu zərbəni dayandırmaz! Soyuducunu gücsüz bir kəndə gətirin! Xalçanın xalça toxuması, çörək və xarici pirinç çörək və düyü istehsalı mərkəzinə çatdırılması varmı?
