اقتصاد بدون آمار
اقتصاد بدون إحصائیات
یحاول الاقتصاد مساعدة زملائک فی العلوم والریاضیات والإحصاءات! حتى الآن ، تمت کتابة العدید من الصیغ ، ولکن لم یتم استخدام أی منها فی هذا المجال ، أی أنهم لا یستجیبون. یقول المعجبون إن عملنا غیر متوقع ، لکننا نرید تنظیم العقول! لاتخاذ القرارات الصحیحة. بعد الثورة الإسلامیة ، والسیاسیین ، هذه النظریات المقترنة. کلهم کانوا یسوقون للفوز بالسوق الإیرانی بکل مقاطعتهم. تحدثوا عن التدفق النقدی ، ولکن بسرعة إلى البنوک الإیرانیة. لذا فإن کل إحصاءاتهم تکمن فی الماء. واختفت کل نظریاتهم. الباحثون الأمریکیون والأوروبیون الذین ، بسبب قلة الموهبة ، ذهبوا إلى الإدارات الأمریکیة والأوروبیة الکبرى ، التی تعتبر مفیدة للمعلمین والمستشارین فقط للطلاب الذین لیس لدیهم نقود. فی إیران الإسلامیة ، أضیف عنصر آخر: وأنه وفقا للأوامر الإسلامیة ، لا ینبغی إعطاء العدید من الأنشطة إحصاءات ، لأنها تعتبر فروض. على سبیل المثال ، کل إیرانی فی یوم عید الفطر ، یجب أن یعطی ما معدله عشرة آلاف تومان ، یعنی 800 ملیار دولار! دوران فی یوم واحد ، مما یخلق قانون دینی. لکن الأمر هو: یدفع هذا المبلغ من قبل الشخص نفسه إلى الناس الذین یعرفون. لذلک لن یتم تسجیلها فی إحصاءات الخزانة العامة أو المیزانیة العامة ، إلخ. یجب أن تکون جمیع المدفوعات الخیریة: للحفاظ على سمعة متلقی المنحة. إذا افترضنا أن دخل المجتمع طبیعی ، فإن 50٪ من السکان هم أقل من المتوسط و 50٪ فوقها. لذلک ، یتم دفع 50٪ من 50٪ من الأعمال الخیریة والصدقات والزکاة والخمیس والزکاة ، دون ذکرها فی الإحصاءات. وهذه الأسباب: إحصاءات صندوق النقد الدولی والبنک المرکزی ومرکز الإحصاء فی إیران ، یساء فهمها. هذا هو السبب فی أن وزیر العمل ، على الرغم من کونه غیر مسؤول ، یقول إن 40 ملیون شخص یعیشون تحت خط الفقر. لکن وزارة الصناعة والتجارة أو وزارة الطاقة تعلن أن نصیب الفرد من استهلاک الطاقة والمواد الغذائیة والملابس فی إیران یبلغ ثلاثة أضعاف المتوسط العالمی! التناقضات فی الإحصائیات عالیة جدا. عندما الإیرانیین، من حیث دولار و 70 دولار قبل حساب الثورة، عالیة جدا (لذلک اقول ذلک الوقت کان الوضع أفضل) واذا کانت الحکومة سعر الصرف (42،000 ریال) حساب المعدل سیکون إذا کان معدل اطلاق سراح ( 60000 ریال) صغیر جدا. وهذا أیضا سبب للتناقض فی الإحصاءات الاقتصادیة فی إیران. عندما تصل السلعة الأساسیة ، الدولارات هی 70 ریال! لکن الناس یریدون استیراد السلع ، فالدولارات هی 60 ألف ریال. عند تورید لحوم الدولة المستوردة ، والتی یتم سحقها بسعر الصرف الحکومی ، والمجمدة! مع جسد الناس الحر ، وهو أمر جدید ، لا یختلف کثیراً. وقد تم إیداع هذه الأرقام الفلکیة المفقودة للمستوردین الأجانب لسنوات عدیدة. لهذا رکض الجمیع! أو تخطط لهروب کبیر. من أجل الهزیمة ، یصنعون إحصائیات وهمیة من أجل: الحفاظ على عقول الناس مشغولین ، والهروب. کل هذه السرقات تتم من قبل البنوک السویسریة! لأنهم جمیعا شجعوا! ویتم تخزین الإنذارات الهاربة فی تلک البنوک. وهذا هو قانون الغابة ، أو سرقة السرقة.
اقتصاد بدون آمار
اقتصاد سعی دارد برای علمی جلوه دادن خود، از ریاضیات و آمار کمک بگیرد! تا کنون فرمول های زیادی هم نوشته شده، ولی هیچکدام از آنها در میدان عمل، به کار نمی آیند یعنی جواب نمی دهند. اساتید فن برای توجیه این موضوع می گویند: کار ما پیش بینی نیست، بلکه می خواهیم ذهن ها را منظم کنیم! تا تصمیمات درستی بگیرند. بعد انقلاب اسلامی، سیاستمداران، این چند تا تئوری را هم، به هم ریختند. اینهمه بازاریابی کرده بودند تا بازار ایران را فتح کنند، با یک تحریم همه آنها بر باد رفت. صحبت از جریان وجوه نقد کردند، ولی سویفت را به روی بانکهای ایرانی بستند. لذا همه آمار های آن ها، دروغ از آب در آمد. و همه تئوری هایشان از بین رفت. هرچقدر ذهنها را منسجم کرده بودند که: براساس علم اقتصاد و بازار آزاد و عرضه و تقاضا کار شود، با یک لگد گاوباز های آمریکایی، که حالا رئیس جمهور قبیله: سفید های آمریکا شده بودند، از بین رفت. لش و لوش های آمریکایی و اروپایی، که به دلیل نداشتن استعداد در ادامه تحصیل، به مدیریت های کلان آمریکا و اروپا دست پیدا کرده بودند، هرنوع نظر استادان و مشاوران را، فقط برای دانشجوهای بی پول سرکلاس مفید می دانستند! در ایران اسلامی یک عنصر دیگر هم به آن اضافه شده بود: و آن اینکه طبق دستورات اسلامی، بسیاری از فعالیت ها نباید آمار داده شود، چون ریا کاری به حساب می آید. مثلا هر ایرانی در روز عید فطر، باید متوسط ده هزار تومان، فطریه بدهد یعنی 800میلیارد تومان! گردش مالی در یک روز، که یک قانون مذهبی ایجاد می کند. ولی دستور این است که: این مبلغ توسط خود شخص، به افرادی که می شناسد پرداخت شود. پس در آمار خزانه یا بودجه عمومی و غیره، ثبت نمیشود. کلیه پرداختهای امور خیریه، باید اینطور باشد تا: آبروی گیرنده کمک مالی حفظ شود. اگر درآمد جامعه را نرمال فرض کنیم 50درصد مردم، زیر میانگین و 50درصد بالای آن هستند. لذا انفاق و نفقه و صدقه و خمس و زکات و غیره، از سوی 50درصد بالا، به سوی 50درصد پایین پرداخت می شود، بدون اینکه در آمار ذکر شود. و همین باعث می شود که: آمار های صندوق بین المللی پول، یا بانک مرکزی و مرکز آمار ایران، اشتباه اعلام شود. به همین دلیل است وزیر کار علیرغم بی مسئولیتی، اعلام می کند 40میلیون نفر زیر خط فقر هستند. ولی وزارت صنعت و تجارت یا وزارت نیرو، اعلام می کند مصرف سرانه حامل های انرژی، مواد غذایی و پوشاکی در ایران، سه برابر میانگین جهانی است! از این تناقض ها در آمارها، بسیار زیاد است. وقتی در آمد ایرانیان را، برحسب دلار 70ریالی قبل از انقلاب محاسبه کنند، بسیار بالا می شود!(لذا می گویند آن زمان وضع بهتر بوده) و اگر با نرخ ارز دولتی (42000ریال) محاسبه کنند، متوسط می شود واگر با نرخ آزاد (60000ریال) محاسبه شود، بسیار کم است. این هم یک علت تناقض در آمار های اقتصادی در ایران است. وقتی کالای اساسی وارد می شود، دلار ها 70ریالی است! ولی مردم می خواهند کالایی را وارد کنند، دلار ها 60000ریالی است. هنگام عرضه گوشت وارداتی دولتی، که با نرخ ارز دولتی خردیاری شده، و منجمد هم هست! با گوشت آزاد مردمی، که تازه هم هست، چندان تفاوت قیمت ندارد. این رقم های گم شده نجومی، سال ها است که به حساب واردکنندگان در: خارج از کشور واریز می شود. به همین دلیل همه فرار کردند! یا در حال برنامه ریزی فرار بزرگ هستند. برای رد گم کردن، آمار های ساختگی می دهند تا: ذهن مردم را مشغول کنند، و به فرار خود برسند. همه این دزدی ها هم، با هدایت بانکهای سوئیس انجام می شود! زیرا مشوق همه آنها بوده است! و حسابهای نجومی فراریان، در آن بانکها ذخیره می شود. واین همان قانون جنگل، یا دزدی سرگردنه می باشد.
Economy without statistics
The economy is trying to help mate your science, mathematics and statistics! So far, many formulas have been written, but none of them are used in the field, that is, they do not respond. Fans say that our work is not foreseeable, but we want to regulate the minds! To: make the right decisions. After the Islamic Revolution, politicians, this coupled theories. All of them had been marketing to win the Iranian market, with their entire boycott. They talked about the cash flow, but swift to the Iranian banks. So: all of their statistics lie in water. And all their theories disappeared. The more the minds were integrated: based on the science of economics and the free market, supply and demand, they were eliminated by an American bullfight that now became the president of the tribe: American White. The American and European lay men , who had achieved mastery in American and European management because of their lack of talent, found it useful for all students who did not have the money. In Islamic Iran, another element was added: and that according to Islamic orders, many activities should not be given statistics, because they are considered as hypotheses. For example, every Iranian on the day of Eid al-Fitr, should give an average of ten thousand tomans, it means 800 billion USD! The: turnover in one day, which creates a religious law. But the order is: This amount is paid by the person himself to the people who knows. So it will not be recorded in Treasury or Public Budget statistics, etc. All charitable payments should be: to maintain the reputation of the recipient of the grant. If we assume that society's income is normal, 50% of the population is below average and 50% above it. Therefore, charity, alms and alms, khums and zakat, etc., are paid 50% from 50%, without being mentioned in the statistics. And this causes: the IMF statistics, the Central Bank and the Statistics Center of Iran, to be misunderstood. That's why the minister of labor, despite being irresponsible, says 40 million people are below the poverty line. But the Ministry of Industry and Trade or the Ministry of Energy declares that the per capita consumption of energy, food and clothing suppliers in Iran is three times the global average! The contradictions in statistics are very high. When it comes to calculating the Iranian population, in the amount of 70 rials before the revolution, it is very high (so they say it's better then) and if it is calculated at the government exchange rate (42,000 Rials), it will be moderate if it is free ( 60000 Rials) is very small. This is also a cause of the contradiction in economic statistics in Iran. When the basic commodity arrives, the dollars are 70 Rials! But people want to import goods, the dollars are 60,000 Rials. When supplying imported state meat, which is crushed at the government exchange rate, and frozen! With the free people's flesh, which is new, it's not much different. These lost astronomical figures have been deposited to foreign importers for many years. That's why everyone ran away! Or: are planning big escapes. To defeat, they make fictitious stats to: keep the minds of the people busy, and escape. All these thefts are done by the Swiss banks! Because they were all encouraged! And the escaped alarms are stored in those banks. And this is the law of the forest, or the stealing robbery.
Statistika olmadan iqtisadiyyat
İqtisadiyyat elminizi, riyaziyyatı və statistikanı birləşdirməyə kömək edir! İndiyə qədər bir çox formul yazılmışdır, lakin onların heç biri sahədəki istifadə edilmir, yəni cavab vermirlər. Tərəfdarlar işimizin öngörüldüyünü deyir, ancaq ağılları tənzimləmək istəyirik! Doğru qərarlar qəbul etmək. İslam inqilabından sonra, siyasətçilər bu nəzəriyyələri birləşdirdi. Bütün bunlar, İran bazarını qazanmaq üçün, bütün boykotları ilə pazarlanıyordu. Onlar pul axını barədə danışdılar, amma İran banklarına sürətlə gəldilər. Belə ki, onların bütün statistikaları suda yatır. Və onların bütün nəzəriyyələri yox oldu. Misal üçün, Ramazan bayramı günü hər bir İran, orta hesabla on min taman verməlidir, yəni 800 milyard ABŞ dolları deməkdir! Dini qanun yaradan bir gündə dövriyyə. Ancaq əmr: Bu məbləğ şəxsin özü tərəfindən bilən insanlara ödənilir. Beləliklə, bu, Xəzinə və ya Dövlət büdcəsi statistikasına və s. Bütün xeyriyyə ödənişləri olmalıdır: qrant alıcısının nüfuzunu qorumaq. Əgər cəmiyyətin gəlirinin normal olduğunu düşünürsek, əhalinin 50% -i orta və 50% yuxarıdır. Və bunun səbəbləri: BVF-nin statistikası, Mərkəzi Bank və İran Statistika Mərkəzinin səhv olması. Məhz buna görə əmək nazirinin məsuliyyətsiz olmasına baxmayaraq, 40 milyon insan yoxsulluq həddinin altındadır. Statistikada ziddiyyətlər çox yüksəkdir. İranlılar, inqilab hesablamaq əvvəl dollar baxımından 70 dollar, çox yüksək olduqda (belə ki, vaxt demək vəziyyət daha yaxşı idi) və məzənnə hökumət (42,000 rial) orta hesablamaq əgər olardı azad dərəcəsi ( 60000 Rials) çox azdır. Bu da İranın iqtisadi statistikasında ziddiyyətin səbəbidir. Əsas əmtəənin gəldiyi zaman, dollar 70 Rials! Ancaq insanlar mal idxal etmək istəyirlər, dollarlar 60 min rialdır. Hökumətin valyuta məzənnəsində əzilən və dondurulmuş idxal dövlət ətini təmin edərkən! Yeni olan azad insanların bədəni ilə, bu fərqli deyil. Bu itirilmiş astronomik rəqəmlər uzun illər xarici əcnəbilərə yatırılıb. Buna görə hər kəs qaçdı! Yoxsa böyük qaçışları planlaşdırırsınız. Məğlub olmaq üçün onlar xəyanətsiz stats edirlər: insanların zehinlərini sıx və qaçmaq. Bütün bu oğurluqları İsveçrə bankları həyata keçirir! Çünki bütün bunlar təşviq edildi! Qaçan həyəcan siqnalları həmin banklarda saxlanılır. Və bu, meşə qanunu və ya oğurluq edən soyğundur.
经济正试图帮助你的科学，数学和统计学交配！到目前为止，已经编写了很多公式，但是没有一个公式用在该领域，也就是说，他们没有回应。粉丝们说我们的工作是不可预见的，但我们想要调节思想！做出正确的决定。伊斯兰革命之后，政治家，这种耦合的理论。他们都在营销，以赢得伊朗市场，全部抵制。他们谈论现金流量，但迅速到伊朗银行。所以他们所有的统计数字都在水中。所有的理论都消失了。例如，开斋节当天的每个伊朗人平均应该给予一万个tomans，这意味着8000亿美元！一天的营业额，这创造了一个宗教法律。但顺序是：这个数额是由这个人自己支付给知道的人。所以不会记录在财政部或公共预算统计等中所有慈善支付应该是：维持赠款接受者的声誉。如果我们假设社会收入正常，50％的人口低于平均水平，高于50％。这导致：IMF统计数据，中央银行和伊朗统计中心被误解。这就是为什么劳工部长尽管不负责任，但表示有4,000万人低于贫困线。但是，工业和贸易部或能源部的，在伊朗人均消费能源，食品，服装，三次世界平均水平！统计中的矛盾非常高。当伊朗人，以美元计算和70美元的革命计算之前，非常高的（所以说，当时的情况是更好），如果汇价政府（42000个里亚尔）计算平均是，如果释放率（ 60000 Rials）非常小。这也是伊朗经济统计矛盾的一个原因。当基本商品到达时，美元是70里亚尔！但人们想要进口货物，美元是6万里亚尔。在供应进口国肉时，这种肉被政府汇率压制，并冻结！随着自由人民的肉体，这是新的，它没有太大的不同。这些失去的天文数字已存入国外进口商多年。这就是为什么每个人都跑开了！或者正在计划大逃亡。为了失败，他们制造虚构的数据：保持人们的头脑忙碌，并逃脱。所有这些盗窃都是由瑞士银行完成的！因为他们都受到鼓励！逃脱的警报存储在这些银行中。这是森林的法则，或者是偷窃的抢劫。
