From Washington to ghaza

Ahmad Mahini candidate for Presidental election in America

From Washington to ghaza

Ahmad Mahini candidate for Presidental election in America

سک ها یا سکاها یا سیک ها.

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۳۷ ب.ظ | ۰ نظر

سک ها یا سکاها یا سیک ها.

قوم سکاها همراه بسیاری دیگر از اقوام، از کنار دریای خزر به سمت فلات ایران سرازیر شدند. و مسیر جنوب شرقی فعلی ایران را در پیش گرفتند، برخی از آنان در استان سیستان فعلی ساکن شدند. گفته می شود سیستان قبلا سکستان بوده، در اثر مرور زمان سیستان تلفظ شده است. کلمه سکستان یعنی محل سکونت قوم سک سا سکاها. البته عده ای از آنها دور تر رفته و در پاکستان فعلی ساکن شدند، اما رابطه قومی خود را با نواحی ایرانی حفظ کردند. و حتی رده سومی از آنها به هند رفتند و اکنون، قوم سیک ها را تشکیل می دهند. سیک ها به دلیل نزدیکی به بودائیان و برهمنان، آئینی مرکب از عرفان شیعه در اسلام و بودا و برهما در هند دارند. البته برخی ها هم سک را سگ هم تلفظ می کنند، سگستان یا سجستان هم ثبت شده، و به همین دلیل می گویند زبان آنها پارس بوده است. و سگ یا پارس کردن، به معنی امروزی بد نبوده است. زیرا که کلمات در طول سالیان و: به مدد برخی حوادث معانی مختلفی پیدا می کنند. مانند کلمه سک یا سگ یاسگک،  که به معنی نگهبان و افسر امروزی بوده است. و به معنی مرزبانی هم تعبیر می شده است . چنانچه کلمه خر در زبان فعلی فارسی، یعنی حیوان زبان نفهم و نادان! ولی در گذشته برای خودش معنی دیگری داشته، که تقریبا برعکس بوده است یعنی: بسیار دانا و زیرک. چنانچه می گویند تعریف خط مستقیم را از :حرکت همین حیوان برگرفته اند. زیرا او کوتاهترین فاصله ببن دونقطه را پیدا می کرد. شاید به این دلیل بود که: همیشه بار سنگینی را بر او می گذاشتند، تا بین دو نقطه انتقال دهد. و این حیوان با زیرکی تمام کوتاهترین مسیر را پیدا می کرد، تا زودتر از زیر بار سنگین خلاص شود. هنوز در گویش افغانی و پاشتون، افراد مهم را خر آقا می گویند. و یا در فارسی تهرانی هم، خرمگس یعنی مگس بزرگ، یا خرخوان یعنی محصلی که درس زیاد می خواند.

برخی ها این تغییر در عبارات را، به حمله اعراب به ایران نسبت می دهند، آنها چون زبان فارسی نمی دانستند، حرف های ایرانیان را متوجه نمی شدند، و فکر می کردند ایرانی ها گنگ هستند! لذا به زبان خودشان به ایرانی ها عجم می گفتند، یعنی کسی که حرف زدن بلد نیست، یا معلوم نیست چه می گوید. البته بعدها که فتوحات اسلامی زیاد شد، همه اقوام غیر عرب را عجم نامیدند. ایران را هم به دو بخش بزرگ تقسیم کردند: عراق عجم و عراق عرب . البته عراق هم به معنی ایران کوچک یا ایرانک است، که اکنون عراق عحم را اراک هم می گویند، و اراک معرب شده و عراق تلفظ می شود، یعنی ایران کوچکی که: مردم آن زیان عربی را یاد گرفته اند. مدتی هم عراق عجم را، ماهین الکوفه و عراق عرب را ماهین البصره می گفتند. و در گرفتن باج و خراج و دیوان زمان عباسیان، چنین عباراتی هست. واین جدایی به معنی آن بود که عراق فعلی، مردمانی بودند با اینکه پایتخت ساسانیان بودند، ولی زبان فارسی و دری را فراموش کرده، به زبان عربی تکلم می کنند. ولی عراق عجم هنوز زبان عربی را، زبان اصلی نمی دانستند و فقط به خاطر: یاد گیری قرآن، آن رادنبال می کردند. در همان زمان ها معروف است که اعراب نادان، برای یاد دادن عربی به ایرانیان، اقدام به تغییر برخی معانی نمودند. مثلا به ایرانی ها می گفتند: شما غذا بخورید ولی خودشان طعام می خوردند. غذا در اصل به پهن یا مدفوع شتر گفته می شد، و آنها از بی اطلاعی ایرانیان استفاده کرده، و این کلمه را جا انداختند. آنها همینطور برخی کلمات فارسی را هم، از درجه اعتبار انداختند مثلا همین کلمه: خر به حمار ترجمه شد که یعنی نفهم.(کمثل الحمار یحمل اسفارا) یا هرجا حمار می دیدند، می گفتند این الاغ است! الاغ در اصل به معنی فرمانده، یا دستور دهنده بود. یکی از کلماتی که زیاد حوادث بر سر ان گذشته کورش است. براساس برخی روایات، کورش مرد مومنی از اهالی فارس بوده که: انبیا بنی اسرائیل به مردم خود توصیه می کردند: برای نجات خود به او پناه ببرند. این کلمه به سیروس یا سایپروس یا قبرس یا کرشی و قرشی هم تلفظ شده است. در اروپا بیشتر به سایپروس و مشتقات آن می پردازند، ولی در عربستان به قرشی یا قریشی و کورشی پرداخته شده است. بنابر مشهور حضرت ابراهیم ع که از منطقه ایلام ایران فعلی بوده، بر اساس دستور الهی فرزند خودش اسماعیل را، به عربستان می برد و در مکه فعلی مستقر می کند. خانه خدا را تعمیر کرده به او می سپارد. چون اعراب اسب ندیده بودند، ابراهیم و فرزندان او را فارس می خوانند یعنی: اسب سوار. که اسب های اصیل عربی، از همین اسب بوجود آمده است.  فرزندان و نواده های اسماعیل هم، در طول زمان که ازدیاد جمعیت پیدا می کردند، اعراب بدوی و بومی انجا،  قبیله یا خاندان او را نمی پذیرفتند، و می گفتند اینها قوم من کورش (قریشی)هستند.

همایش بین‌المللی ایران و هند

锡克教徒或斯基泰人或锡克教徒。

与许多其他国家,从里海到伊朗高原沿SAKAS被洪水淹没。伊朗东南部的电流方向了,他们有的在锡斯坦当前解决。锡斯坦已经说过Skstan,锡斯坦明显随着时间的推移。 Skstan位置斯基泰其他锡克人的话。当然,有些人走了,在目前的巴基斯坦定居,但他们的民族关系保持与伊朗的部分地区。而其中甚至三分之一去印度,现在,人们的锡克教徒弥​​补。锡克教徒接近佛教和婆罗门仪式伊斯兰教,佛,梵天印度神秘主义什叶派组成。一些锡克教徒也宣告他们的狗,或者Sijistan Sgstan注册,并说为什么他们的语言为波斯语。和狗叫声,不看坏的今天。因为字多年来:帮助寻找不同的含义某些事件。喜欢这个词狗或狗或扣,这意味着今天的后卫和官员。并已被解释为边界。如果单词驴当前语言波斯语,愚蠢无知的动物的语言!但过去他有另一层含义,这几乎是相反的:非常明智和聪明。如果你说这些动物的直线运动的定义而得。他会发现的最短距离BBN两点。也许是因为我总是把一个沉重的负担了他两点之间传输。而动物巧妙地找到最短的路线摆脱的沉重负担更早。普什图语没有阿富汗方言,先生驴重要的人说。或在波斯语德黑兰,霍斯弗莱大苍蝇,或高中的学生谁读这本书蠕虫。

其中的一些变化而言的,伊朗的阿拉伯人入侵,他们不知道波斯语,你不明白伊朗的话,他们认为伊朗是哑巴!因此,在他们自己的语言,将非阿拉伯人,伊朗人说,谁不知道如何说话,或者不知道它说什么的人。这是很久以后,伊斯兰征服,所有的非阿拉伯部落叫AJAM。伊朗分为两个大的部分:AJAM伊拉克和阿拉伯伊拉克。伊拉克,当然,是指很少或Ayrank伊朗,伊拉克哼简称阿拉克阿拉克和发音MRB和伊拉克,伊朗小:它的人都学会了阿拉伯语的损失。虽然伊拉克AJAM,马欣马欣AL-巴士拉告诉人,库法和阿拉伯​​伊拉克。而在阿巴斯上贡朝廷的时候,这样的短语还有。这种分离意味着当前伊拉克,人谁与萨珊王朝首都,却忘了波斯语和达里语,他们说阿拉伯语的语言。伊拉克AJAM但仍是阿拉伯语,不知道原来的语言只为:学习古兰经,并在之后。同时据了解,阿拉伯人都不懂,教阿拉伯语,伊朗改变其含义。例如,伊朗人都在说:你吃他们吃的食物。它最初是更广泛的食品或骆驼的粪便,以及他们对伊朗的无知,而这个词抛向四周。他们也有一些波斯语的话,信用评级下降例如,在驴驴一词被翻译,这意味着愚蠢。()或任何地方驴看见,他们说这是个屁!屁股原意是指挥官,或奉命。其中一个是居鲁士有很多过去的事件的话。据一些传统,居鲁士波斯是人民的虔诚的男子:以色列先知劝告的人去寻求他们得救他。在卷云或塞浦路斯或塞浦路斯或Krshy和库雷希的话也明显。塞浦路斯及其衍生物大多是在欧洲,但在沙特阿拉伯或库雷希库雷希库雷希和讨论。根据伊布拉欣著名,目前伊朗的伊拉姆区,他的儿子以实玛利神,到沙特阿拉伯的指导下,并根据当前的麦加。上帝给他的房子修好了。因为马不是阿拉伯人,波斯人亚伯拉罕和他的后裔阅读骑马。马阿拉伯语,从马出现了。儿童和以实玛利的后裔,发现随着时间的推移,人口,与当地贝都因人,部落或家庭拒绝了他,他们说我的人赛勒斯(库雷希)是。

  • سید احمد حسینی ماهینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی