From Washington to Rafah

Ahmad Mahini candidate for Presidental election in America

From Washington to Rafah

Ahmad Mahini candidate for Presidental election in America

امام حسین بر علیه اجبار

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۱۰ ب.ظ | ۰ نظر

یکی از ابعاد قیام امام حسین ع مبارزه: با جمود فکری و اجبار است. که در مقابل آن، آزاد اندیشی است، یعنی انسان ها می توانند، هرطور که خواستند فکر کنند. بارز ترین حالت این موضوع، در شب عاشورا اتفاق می افتد که: امام حسین ع دستور می دهد: چراغ ها را خاموش کنند، و به یاران خود می گوید: من بیعتم را از شما برداشتم، دشمن فقط بامن کار دارد، لذا شما هم بمانید کشته خواهید شد، هرکس می خواهد برود آزاد است. که یاران او اظهار وفاداری می کنند، و در آن شرایط سخت برای دفاع از: امام حسین ع باقی می مانند.

    این درس آزادگی است برخلاف قرون وسطی است، که همه را مجبور می کردند عضو صلیبی ها بشوند، و به میدان جنگ بروند. این عمل گرچه فقط جنبه نظامی داشت، ولی در همه سیستم فکری و: ابعاد زندگی بشری هم اثر می گذاشت. تا جایی که دین برای آن ها و این ها فرق می کرد!. از نظر مردم قرون وسطا که: همان ادامه دهنده راه بنی امیه هستند، همه باید کور شوند و کر شوند، تا دین دار باقی بمانند! معاویه و یزید اینطور تبلیغ می کردند که: هرظلمی می کنند خواسته خداوند است. وکسی نباید اعتراض کند.

این تفکر، که یک تفکر جمودی یا ارتجاعی است، مختص به زمان امام حسین نیست، لذا کسانی که به جبر اعتقاد داشتند، بقیه را مسخره می کردند و: معتزله یا اشعری و رافضی می گفتند. چنانچه این تفکر در زمان امام صادق هم بود: شخصی به امام صادق سیب تعارف کرد، و پرسید آیا این سیب قسمت و سهم: شما است که بخورید یا نخورید؟ و مقصود او این بود که اگر امام گفت: قسمت من است، آن را بدزد و خودش بخورد! و اگر گفت نه، به زور به ایشان بخوراند! چنانچه امام رضا را هم، با همین استدلال مسموم کردند. ولی امام صادق فرمود که اگر، با اراده خودم بخورم و: از گلو پایین برود سهم من است! این جمله معروف هم از ایشان است که : نه جبری وجود دارد و: نه احتیار کامل بلکه امری بین این دو هست.( لاجبر و لا تفویض بل امر بین الامرین) . به قول مولوی : اینکه گویی این کنم یا آن کنم، خود دلیل اختیار است ای صنم.

اما با تمام این آموزش ها آن ها نمی گذاشتند: حقایق به گوش مردم برسد تا جاییکه، عقیده جبر در قرون وسطی، شدیدا اجرا می شد بطوریکه: اگر کسی عقیده مخالفی می گفت، او را دستگیر می کردند و مانند: گالیله وادار می کردند تا بگوید اشتباه کردم.

 اما نکته مهم در اینجا این است که: همه عقاید مترقی که مورد انتقاد کلیسای آن زمان بود، همگی عقاید اسلامی بود. زیرا گالیله یا امثال آن همگی، مطالعاتی داشتند که از منابع اسلامی بود. ولی تبلیغات درست برعکس است! یعنی فکر می کنند که مسلمانان نیز، مانند قرون وسطا به مسطح بودن زمین اعتقاد داشتند، در صورتیکه در آن زمان، ایران و علوم اسلامی در اوج تمدن و شکوفایی بوده است.

دلیل این همه تبلیغات سوء، ریشه در همان جبهه داخلی داشت، یعنی دینی که بنی امیه تبلیغ می کرد، درست در نقطه مقابل دین اسلام بود. وی مخالفان این عقاید را هم به شدت مجازات می کرد. و آن را بحساب اسلام می گذاشت. امام حسین تنها کسی است که توانست، این دروغ پردازی ها را علنی کند. زیرا زندگی و شهادت امام حسین، افسانه نیست و واقعیت است. در حالیکه همه داستانهای حماسی، افسانه است نه واقعیت. یعنی امام حسین ع با پذیرش بالاترین: درجه ازار و اذیت و جانفشانی، خود وخانواده شان توانست: بگوید آن ها دروغ می گویند.

در همین زمان ما می بینیم که: آل سعود بعنوان خادم حرمین خود را معرفی کرده، و مردم دنیا فکر می کنند او: نماد کامل اسلام است، و بقیه کفر مطلق هستند. در حالیکه می بینیم که شیخ نمر آل نمر را، به اعدام محکوم می کنند ولی، برای شاهزاد قاچاقچی که 2تن مواد مخدر به لبنان برده بود، تقاضای آزادی و عذرخواهی کرده اند. و این نشان می دهد که شعار های آنان، درست برعکس عملکرد ان ها است. ونبایدمردم فریب آن را بخورند. برای افشا چهره پلید آل سعود، ما نیاز به یک امام حسین دیگر داریم، که ما حدس می زنیم او وجود دارد. برخی ها خود شیخ نمر را نفس زکیه می دانند، ولی از همه واضحتر شهادت: دکتر رکن آبادی سفیر سابق ایران در لبنان، به همراه 72تن دیگر در عربستان است. لو رفتن این قاچاق در لبنان هم، نشان میدهد که ارتباط مستقیمی: بین این دو حادثه است.

الإمام الحسین ضد الإعادة القسریة

对伊玛目侯赛因驱

伊玛目侯赛因的起义AS智力的严密性和强制性的斗争的一个方面。与此相反,自由思考人类可以,不知何故,他们的想法。这方面最明显的例子是发生在阿舒拉节的伊玛目侯赛因的晚上命令:关灯,并说他的同伴:我宣誓效忠你从敌人只花了我的工作,所以你留得会被杀死,每个人都希望获得自由。他说,忠诚的朋友,在困难的情况下保卫伊玛目侯赛因神社依然存在。

    本课程是不同于中世纪,谁被迫成为十字军的一员,并且去战场的自由。这种做法,然而,只有军事方面,但在所有的系统和人类生活的智力维度受影响。至于宗教,此事是不同的!中世纪的人:倭马亚王朝的延续,都必须是瞎子和聋子不留向内!穆阿维叶和耶齐德它被标榜自己问Hrzlmy神。无锡要抗议。

这种想法,这是一个停滞或反动的思想是不是独家的伊玛目侯赛因的时候,那些谁在代数相信,别人嘲笑和:Mu'tazila或阿什阿里和拉菲达说。如果伊玛目在想的时候:有人给伊玛目萨迪克苹果,问你吃或苹果和贡献不吃呢?他的意图是,如果伊玛目说我的一部分,它的抢断和吃!如果你说没有,给力养活他们!如果两个伊玛目礼萨的,同样的论点是被毒死的。但是,伊玛目萨迪克说,我会吃:从喉咙里了我的份额!这从他们的名言是,没有代数:所有,但两者之间有什么不保存的()。在鲁米的话:我喜欢还是不喜欢,原因是提供一个迷信。

但是,这一切的训练不会让事实来达到人,在中世纪代数的意见,强烈跑了,好像有人说相反意见的范围内,将他逮捕,并像伽利略被迫说我错了。

 但是,这里最重要的是,一切进步的想法,批评当时的教会,所有伊斯兰信仰。由于伽利略或者这一切的喜欢,该研究是伊斯兰来源。但广告却正好相反!即认为穆斯林,就像中世纪认为地球是平的,而在当时,伊朗和伊斯兰研究的文明与繁荣的高度。

因为这一切的宣传扎根在国内前列的,在倭马亚宗教宣传,正好相反是伊斯兰教的宗教。他反对这些观点予以严惩。它被认为是伊斯兰教。伊玛目侯赛因是唯一一个可以帮助公众谎​​言。对于伊玛目侯赛因,传说和现实的生活和殉难。虽然所有的史诗故事,神话,不是现实。在伊玛目侯赛因圣地,接受度最高的迫害和牺牲的,有自己的家庭:说他们在撒谎。

同时我们看到,沙特托管人的家介绍一下自己,人们认为他:伊斯兰教的完美象征,剩下的都是绝对不相信。谢赫NIMR AL-NIMR,而我们看到他们判处死刑,但是,王子2吨毒品走私,黎巴嫩不得不要求自由和道歉。这说明他们的口号,他们的表现正好相反。并且要迷惑人吃。为了揭露沙特的丑恶嘴脸,我们需要有伊玛目侯赛因,谁我们猜测他的一个又一个。谢赫NIMR是一些自我扎基娅知道,但最明显的证据:医生Ruknabadi前伊朗驻黎巴嫩大使,以及72人在沙特阿拉伯。该贩卖黎巴嫩泄漏,显示了这两个事件之间有直接的关系。

  • سید احمد حسینی ماهینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی