فناوری حلال!
بسیاری از غرب زدگان و شیفتگان غرب، تصور می کنند ما از قافله علم عقب هستیم! و برای ما دلسوزی می کنند. و می گویند راه آن ها را برویم! راهی که الان آن ها را، به این بحران و گرفتاری ، بیکاری و بدهی های کلان رسانده، ولی ما این را نمی خواهیم!
برای ما تئوری پردازی و: حرکت در مرز دانش، اهمیت دارد به همین دلیل در ایران، تئوری ارزش بیشتری دارد و: گرایش کلی به نظریه پردازی ها و: علوم محض بیشتر است. و آمار شرکت کنند گان در علوم انسانی، درصد بالایی را در: سطح کل جامعه تشکیل می دهند.این امر را نباید غیر طبیعی، ارزیابی کرد یا آن را، آسیب علمی دانست
در بررسی این دیدگاه، گاهی مثل دیدگاه ما نسبت به محیط زیست، ممکن است عمل کنیم که می گوید: نباید پیشرفت کنیم تا محیط زیست، دست نخورده باقی بماند. درست مثل اینکه بگوییم به توالت نروید تا گرسنه و تشنه نشوید! این برخورد جنایی با علم است . اما راه دیگر این است که پیشرفت کنیم، و اگر در محیط زیست هم، الودگی هم بوجود امد آن را پاکسازی کنیم.
یک راه این است که به شهروندان بگوییم: زباله تولید نکنند تا شهر نظافت داشته باشد! ولی راه اصلی آن است که: مردم زندگی شان را بکنند و: زباله هم تولید کنند ولی، به موقع زباله ها جمع آوری و باز یافت شود.
لذا ما نباید تئوری گرایی و: نظری پردازی را مسخره، یا کم اهمیت بدانیم. زیرا ایرانی دارای هوش بالایی است، که از حد متوسط جهانی بالاتر است. در حالیکه کار های حرفه ای و فنی، هوش کمتری لازم دارد. مثلا هیچگاه نباید از افراد با هوش بالا، برای رانندگی استفاده کرد! زیرا آنان تحمل شنیدن برخی: حرف های مسافران را ندارند، و زود درگیر می شوند. در حالیکه راننده باید کمی ناشنوا باشد! و خیلی حرف ها را نشنود.
یا یکی از اصول فناوری، تکرار پذیری آن است. اصولا تولید تکرار است! در حالیکه ذهن خلاق، تکرار را دوست ندارد و: بدنبال راه های فرار از تکرار است. بنا بر این فرق بین یک ایرانی، با یک کره ای یا چینی، این است که آن ها اگر: کار مادی نکنند باید بمیرند! ولی در ایران اگر کسی که کار معنوی هم بکند، مورد احترام است.
زمانی لنین گفت دیکتاتوری پرولتاریا باید باشد. پرسید ند پرولتاریا یعنی چه؟ و پرولتر کیست؟ گفت پرولتر کسی است که: زندگی او به دو بازویش بستگی دارد! و اگر یک روز کار نکند از گرسنگی می میرد! البته ایشان خودش پرولتر نبود. اما بجای ضد پرولتر، خود را پیشتاز پرولتر ها می نامید . یعنی چون کار یدی نمی کرد، پس زندگی اش به بازویش بستگی نداشت، و اینطور آدم ها در تئوری دیالکتیکی آنان، یعنی ضد پرولتر! چون تضاد مبارزه دو چیز است. و راه سوم ندارد. ولی او ضمن احترام به تضاد دیالکتیکی ! خود را از آن مستثنی می دانست.
با دیدگاه غربی به علم نگاه کردن، این ایراد ها را دارد. حتی در مورد فن آوری هم همینطور است. ما خیلی از فن آوری ها را نمی خواهیم! و خیلی ها را هم حرام می دانیم. بنابر این عقب ماندن ما ریشه ارزشی دارد، نه ریشه علمی! مثلا ما نیاز به فن آوری تولید: سلاح هسته ای نداریم، این عقب ماندگی نیست، بلکه ارزش آفرینی است.
همینطور ما فناوری پیچیده : قاچاق اعضا بدن را، حرام می دانیم. یا علوم آزمایشگاهی تولید: مواد مخدر و روانگردان را، نه تنها نیازی نداریم، بلکه آموزش آن را هم حرام می دانیم، چه رسد که نیرو تربیت کنیم! لذا می بینیم در علم و فناوری: صلح آمیز هسته ای، یک شبه ره صد ساله رفتیم، ولی برای تولید سلاح های شیمیایی، میکربی یا ضد بشری، مانع جدی مذهبی داریم.
پس علم و تکنولوژی بر دو قسم است: حلال و حرام
汽车技术！
西与西奉献的许多受害者，我们假设我们的身后背的科学！我们照顾。他们说要走的路！现在的方法是，和参与危机，失业和巨额债务已经离开，但我们不希望出现这种情况！
我们推论和移动知识的前沿，因此，理论的重要性有更大的价值：理论和科学一旦更多的一般倾向。参加者在社会科学和统计，形式表面的很大比例。这种异常可能进行评估或损坏科学
在评估这些意见，即使我们的环境来看，可能会采取行动，说我们不应该发展到环境保持不变。只想说，厕所不走又饥又渴！刑法的冲突与科学。另一种方法是取得进步的，如果环境的污染有没有清洗它。
一种方法是告诉市民：废物不具有清理小镇！但主要的方式，人们做他们的生活，但他们也产生废弃物，垃圾收集一次又一次地被发现。
因此，我们不应该和理论方向：理论取笑，或缺乏了解。它具有较高的智商，这比全球平均水平。虽然工作专业性，技术性，需要更少的情报。例如，患有智力高绝，可用来驱动！因为他们承担的声音：文字旅行者，或很快将参与其中。而司机应该有点聋！并听取了很多。
或技术的原则之一，它是可重复的。输出基本上是重复的！而创意思维，不喜欢重复：重复是寻找各种方法来逃避。因此，一个伊朗，韩国和中国之间的区别，在于它们如果没有实质性的劳工必须死！但是，如果有人在调正与精神备受推崇。
列宁说无产阶级专政应该的。他们问什么是无产阶级？和无产阶级囊肿？无产者谁曾经说过，他的生活依赖于手臂！如果它不工作一天，死于饥饿！虽然他本人不是无产阶级。但是，而不是反无产阶级，无产阶级可以拨打他们的领导。因为碘，没有工作，那么他的生命就取决于他的胳膊，所以人们在他们的辩证理论，反无产阶级！由于冲突的两件事情的斗争。并没有第三条路。但他也尊重辩证矛盾！被排除在外的。
看待这个问题的时间，西方的视角。所以，它甚至不是关于技术的。很多的技术，我们不希望出现这种情况！它是被禁止的事情。所以回到我们住扎根值，而不是科学的根基！举例来说，我们需要的生产技术：核武器没有这个延迟，但它是创造价值。
我们还先进的技术：人体器官走私，非法知道。生产或实验室科学，精神药品，不仅不需要，但它也禁止教育自己，更遑论电力新郎！因此，我们在科学和技术见：安宁，百年老领导去过夜，但生产化学武器，生物或危害人类罪，严重阻碍了宗教。
当科学技术是双重的：合法的和不合法的！
