From Washington to ghaza

Ahmad Mahini candidate for Presidental election in America

From Washington to ghaza

Ahmad Mahini candidate for Presidental election in America

۶۰ مطلب در تیر ۱۳۹۹ ثبت شده است

The existence of the police in the United States and Europe is an insult to the people's consciousnes

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۱۰:۵۸ ب.ظ | ۰ نظر

شعور مردم آمریکا بسیار بالا است، آنها کودک صغیر نیستند که: نتوانند از خود دفاع کنند. آنها همگی دارای اسلحه هستند، با وظایف شهروندی آشنا. ولی پلیس با آنها برخورد سختی می کند. آنها را جریمه می کند، زیر چرخ های ماشین خود می گیرد، یا خفه کرده و در خیابان ها می کشد. آیا این به معنی توهین به شعور مردم نیست؟ تمدن غرب که این همه تبلیغ می کنند، و قرار است که آینده بشریت را، در آزادی مطلق و رفاه کامل اداره کند، دروغ بوده؟ آیا فرانسه مهد آزادی نیست؟ اگر چنین است، پس وجود پلیس چه چیزی را ثابت می کند؟ البته اگر در کشورهایی مثل ایران، که عقب افتاده شمرده می شود! و جزو کشورهای جهان سومی هست، پلیس اشتباهی کند مهم نیست! چون هنوز دمکراتیزه نشده اند. ولی در امریکا که سعی می کند: همه جهان را دمکراتیزه کند، این چه معنی دارد؟ یعنی هنوز ملت خود را دمکراتیزه نکرده؟ هنوز در میان سیصد میلیون نفر، موفق نشده دموکراسی را پیاده کند. تا مردم در ارائه نظرات و زندگی کردن آزاد باشند؟ پس چطور به کشورهای دیگر می رود، تا آنها را هم با آداب و تمدن غربی آشنا کند؟ بودجه پلیس در امریکا و اروپا، از همه جا بیشتر است. تقریبا برای هر ده نفر یک پلیس وجود دارد. دستورات او حکم قانون را دارد، اگر کسی کوچکترین اعتراضی کند، به زندان می رود. از هر 4نفر امریکایی، یک نفر زندان هست. اگر زندانبان ها، ارتش را و سازمان سیا و اف بی آی و.. را هم به گارد ملی آمریکا اضافه کنیم، تمام بودجه کشور را از بین می برند. این است آن تمدنی که تبلیغ می کنند؟ آیا جلوگیری از پایین آوردن: مجسمه های برده داران، دموکراسی است؟ ایا اگر مردم نخواهند برده باشند جرم است؟ بیش از نیمی از زنان برده جنسی هستند، حتی به آنان لباس حیوانات می پوشانند، تا افراد دیگر به آنها تجاوز نکنند. این فرهنگ تمدن غرب است، که زن را مانند دوران برده داری، عریان کنند؟ و او را در محله های بدنام، به بهره کشی وادار کنند؟ چرا از اینکه جرج واشنگتن 716برده داشته، احساس شرم نمی کنند؟ و هنوز هم مجسمه او را برپا می دارند؟ واقعا شرم آور است که مردم انگلیس، تا سالها غرامت برده داران را می دادند، تا آنها رضایت بدهند که: برده داری ولو به صورت ظاهر، لغو شود. سیاهپوستان چرا باید 5برابر سفید پوستان همشهری خودشان، در کرونا قربانی شوند؟ رنگین پوستان مگر حق زندگی ندارند؟ چرا پلیس آنها را می کشد؟ با اینکه 200سال بیشتر تمدن غرب درست شده، ولی 160میلیون نفر سرخپوست، و 50میلیون نفر سیاهپوست،50میلیون ایرانی، با زجر و شکنجه قتل عام شدند. حالا اگر انها اشتباه کردند، چرا نمی گذارند که مردم انتقام بگیرند؟ مردمی که فقط می خواهند: بودجه پلیس کمتر شود، چه گناهی دارند؟ این است که می بینیم قوای پلیس، یا گاردملی و ارتش در تمدن غرب، باید منهدم شود. زیرا وجود آنها توهین به شعور مردم، و نشان نبود دموکراسی است. چرا نمی گذارند مردم آمریکا و اروپا، مسلمان شوند تا طبق دستور قران، همه دارای یک دین و یک خدا باشند؟ خداوند در قران کریم فرموده: شما همه یک امت هستید، و باید که فقط مرا بپرستید. لذا کسانی که خدا را نمی پرستند، یا جلوی خدا پرستی دیگران را می گیرند،باید نابود شوند. مردم با اعتقاد به خدا، به رشد عقلی کافی می رسند، و با فرماندهی واحد او، سازمان واحدی را تشکیل می دهند، و نیازی به هیچ نیروی قهری ندارند. کلیه انسانها با شرایط برابر، در کنارهم زندگی خواهند کرد اگر: هیچ پلیسی و یا گارد ملی آمریکایی وجود نداشته باشد. بنابر این اگر تمدن غرب، اینهمه دروغ گفته باید آن را رها کرد، و به تمدن خدایی پناه برد که: همیشه یار و یاور همه است.

  • سید احمد حسینی ماهینی

Wanted trump!dead or live

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۲۸ ب.ظ | ۰ نظر

Wanted trump!dead or live

  • سید احمد حسینی ماهینی

Necessity of launching: Media for Free America

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۹، ۱۰:۳۲ ب.ظ | ۰ نظر

لزوم راه اندازی: رسانه برای امریکای آزاد

کاپیتولاسیون بطور مرموزی در ایران ریشه دوانیده، بطوریکه هنوز کسی جرات شکایت:علیه جنایات آمریکا را ندارد. کشتار جمعی اروپا برعلیه ایران، بی پاسخ مانده و هواپیمای ساقط شده، بدون شاکی است و حجاج شهید شده، هم بی نتیجه از دریافت دیه هستند. وقتی در سال 1342 امام خمینی برعلیه کاپیتولاسیون قیام کرد، خیلی ها تصور کردند که موضوع حل شده است. اما اینطور نبود، طبق قانون کاپیتولاسیون، آمریکایی ها هر جنایتی در خارج از آمریکا، یا برعلیه ایرانی مرتکب شوند، کسی حق شکایت از انها ندارد، دادگاهها هم صلاحیت رسیدگی ندارند. اگر خیلی مهم باشد، باید پرونده به آمریکا ارسال شود تا: در انجا به قانون شهووندی آمریکایی رسیدگی کنند. بسیاری از جنایت های انان در قانون آمریکا اصلا جرم نیست: داشتن سلاح، تجاوز به عنف، کشتن سیاهپوستان و شرقی ها، اصلا جرم حساب نمی شود. لذا می بینیم آمریکا، هواپیمای مسافربری ایران را می زند، 229 نفر مسافر آن را شهید می کند. ولی به عامل این جنایت جایزه می دهند. پس کاپیتولاسیون یعنی بجای مجازات، تشویق در کار است. در این سو هم، کسی جز گریه و زاری کاری نمی کند. در همه طول این 60سال، و شاید 90سال فقط یک نفر از امریکایی ها انتقام گرفت! آنهم وحید افراخته بود. چنان بلایی به سرش اوردند که دوست و دشمن، او را تف و لعنت کرد. در بقیه جاها جز التماس کار دیگری نشده است. بطور مثال ترامپ دستور شهید کردن سردار سلیمانی را داد، خودش هم به آن اعتراف کرد، ولی کوچکترین پرونده ای برعلیه او تشکیل نشد. اصلا قوه قضائیه خود در اندازه! اعتراض به ترامپ نمی بیند. این نشان می دهد که قوه قضائیه، زیر سایه آمریکا( بدون اینکه بداند) هنوز: پیرو ساکت قانون کاپیتولاسیون است. والا باید حکم قصاص برای ترامپ صادر می کرد، جوخه اعدام را به سراغ او می فرستاد. قران در این خصوص می فرماید: که مقابله به مثل کنید(فاعتدوا به مثل مااعتدا علیکم) اما کاپیتولاسیون، قوی تر از آیات قرانی عمل می کند، و هیچ مجتهدی هم این را رد نکرده است. هواپیمای اکراینی، با نصب ادوات جاسوسی مامور بمباران 52نقطه فرهنگی بود، ولی بجای شکایت از امریکا، چند سرباز و یک فرمانده را دستگیر کردند که: چرا این تیراندازی شده است. فقط اینها نیست، سند 2030و دیگر اسناد محرمانه، در حال اجرا است. با تمام تاکیدات رهبری برای جمعیت پیران، هنوز برنامه تنظیم خانواده فعال است! در ساخت مسکن 25متری! یا پرداخت هزینه معیشتی( دو فرزند کافی است) اجرا می شود. در مسائل فرهنگی هم به همین شکل است: سالها است که رادیوهای بیگانه، و رسانه های معاند، شایعه پراکنی می کنند. اگر همین کار را یک ایرانی بکند، او را اعدام می کنند! ولی یکبار نشده برای مدیران این رسانه ها، یا مجریان و یا بنگاههای سخن پراکنی: انگلیس و آمریکا شکایتی تنظیم شود. یا مقابله به مثل شود. چرا صدای آمریکای آزاد، یا اروپای ضد برده داری ایجاد نمی شود؟ در حالیکه مردم اروپا و آمریکا هم، احتیاج به کمک دارند. آنها بیش از هرچیزی، ظلم پلیس را احساس می کنند. اصلا وجود پلیس در امریکا به چه معنی است؟ یعنی مردم آمریکا و اروپا وحشی هستند؟ فرهنگ و تمدنی که می گویند، کجای این برنامه است؟ مردم اروپا و آمریکا با تحصیلات بالا و سواد رسانه ای، آیا نمی توانند امنیت خودشان را تامین کنند؟ حتما باید پلیس بالای سرشان باشد؟ دوربین های میلیونی حتی توالت آنها را هم چک کنند؟ لذا باید رسانه ای با مرکزیت قم یا تهران باشد، که به مردم کمک کند تا: آنها از زیر یوغ پلیس آزاد شوند و شرایط لعنتی را عوض کنند. آنها باید بتوانند بر علیه نژاد پرستی و بیعدالتی برخیزند

  • سید احمد حسینی ماهینی

İstehsalın məhvi, korrupsiyanın əskik bağlantısı

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۹، ۱۱:۰۷ ب.ظ | ۰ نظر

در حالیکه جهش تولید اتفاق افتاده، و در همه مواد ذخیره کافی است، ولی اجناس همپای افزایش تولید، گرانتر شده اند! علت چیست؟ چرا برخلاف قانون عرضه و تقاضا، هرچه تولید بیشتر و از حد اشباع هم می گذرد، باز هم قیمت ها راه خود را می روند؟ این زنجیره پاره شده، یا حلقه مفقوده کدام است؟ مجوز های صادره وزارت صمت، کارخانه های در حال تولید، همگی از بالا بودن ظرفیت ها، و تولید بیش از نیاز کشور می گویند. در مجوز های جدید نگرش صادرات هم لازم است، یعنی تولیدات جدید نباید امید به بازار داخلی داشته باشند! بلکه باید راه خود را در انسوی مرزها پیدا کنند. پس چطور می شود که کالاها گرانتر می شود، بهره بانکها هم بیشتر؟ باید گفت موریانه های فسادی وجود دارند، که به چشم نمی آیند. یا خود را از چشم ها پنهان کرده اند. که باید آنها را نابود گر تولید نام برد. هدف آنها یک ضرب المثل ساده است: سرم را بشکن! ولی نرخم را نشکن. آنها حاضرند همه کار بکنند، تا نرخ پایین نیاید. نابودگران تولید طی سه مرحله، عملیات خرابکارانه خود را اعمال می کنند. اولین آن نابودی مستقیم تولید است، که بخشی از ان در کشتن: جوجه های یک روزه رسانه ای شد. آنها حاضر نشدند این جوجه ها را به مردم فقیر بدهند، که آنها خودشان در خانه مرغ تولید کنند. بلکه همه را به دور از چشم مردم در کانال های آب ریختند، تا خفه شوند و کسی متوجه نشود! با همین شگرد، در ستاد تنظیم بازار توانسته اند گوشت مرغ را، چند برابر به تصویب برسانند. این روال عادی در همه تولیدات است. نابودگران تولید با این روش، تولیدات اضافی را از بین می برند، تا تنظیم بازار به هم نخورد! و قیمت ها کاهش نیابد. یعنی سرشان را می شکنند، تا نرخشان نشکند! پس خیال خام است که با وجود اینها، دم از رونق تولید، یا جهش تولید زدن. چون مانند باغبانی ایستاده اند، تا برگهای اضافی را حرس کنند. مرحله دوم آنها دپو کردن است، که به سه طریق صورت می گیرد: تا وارد بازار نشود. اول انبار در شرکت تولید کننده(مانند خودروسازان)به: بهانه های مختلف. دوم احتکار در انبار های خصوصی، برای گرانتر شدن! سوم رسوب در انبار های دولتی، مانند گمرکات به بهانه ترخیص و غیره. مرحله سوم مبارزه با تولید در مراحل مختلف، تحت عنوان رقابت و غیره. که اینهم از سه طریق انجام می شود. ابتدا رشوه دادن به مراکز دولتی، تا مجوز جدید صادر نشود. دوم منصرف کردن تولید کننده، به بهانه زیاد بودن دست! سوم مصادره کردن یا خواباندن سوله ها، از طریق بانکها و مقامات قضایی. لذا این حلقه مفقوده که گاهی به مافیای آن صنعت! مانند مافیای گوشت و مرغ، یاد می شود و گاهی بنام سلطان مانند: سلطان سکه و دلار گفته می شود، محصول تفکر حاکمیت شرکتی است. که در واقع سود خود، یا شرکت خود را بر سود جامعه ترجیح می دهند. حاکمیت شرکتی، فرد گرایی است. یعنی شرکت در مقابل اجتماع است: اهداف سازمانی در تضاد با اهداف اجتماعی است. زیرا سود مردم با سود شرکت متباین است. اگر سود شرکت را می خواهند، باید کالا را گران بفروشند، یا دستمزد کارگر را کم بدهند، که هر دو یعنی کاهش قدرت خرید مردم، و کوچکتر شدن سفره آنان. وقتی در دانشکده ها مدیرانی پرورش می دهند، که با تفکر امپریالیستی و حاکمیت شرکتی بزرگ می شوند، انتظار مسئولیت اجتماعی از انها یعنی پشت پا زدن به تمام تئوریها! حتی  سود مدیران هم درمقابل سود شرکت است. مدیرانی دستمزد بالاتر می گیرند، که اعمال حاکمیت شرکتی بیشتری داشته باشند. لذا هرچه کالا را گرانتر بفروشند، یا دستمزد کارگران را کمتر بدهند، سودشخصی آنها بیشتر می شود. پس ریشه فساد در تئوریهای درسی است.

  • سید احمد حسینی ماهینی

Esta situación de basura debe ser cambiada

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۹، ۰۸:۰۶ ب.ظ | ۰ نظر

این وضعیت آشغال، عوض باید گردد

جمهوریخواه و دموکرات، منحل باید گردد

انتخابات آمریکا، تحریم باید گردد

جمهوری اسلامی آمریکا، ایجاد باید گردد

This situation of garbage must be changed

Republicans and Democrats must be dissolved

US elections must be boycotted

The Islamic Republic of America must be created

یجب تغییر هذا الوضع من القمامة

یجب حل الجمهوریین والدیمقراطیین

یجب مقاطعة الانتخابات الأمریکیة

یجب إنشاء جمهوریة أمریکا الإسلامیة

Esta situación de basura debe ser cambiada

Republicanos y demócratas deben ser disueltos

Las elecciones estadounidenses deben ser boicoteadas

La República Islámica de América debe ser creada

  • سید احمد حسینی ماهینی

Corporate governance or social responsibility?

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۶ تیر ۱۳۹۹، ۰۵:۰۵ ب.ظ | ۰ نظر

سالها است که برخی مدیران بی تجربه، سعی دارند بعنوان نو آوری، نظریات پس مانده و ارتجاعی مدیریت را، در ایران پیاده کنند. یکی از انها حاکمیت شرکتی است، به همین جهت قیمت ها قابل کنترل نیست، و کسی مسئولیت اجتماعی را نمی پذیرد. وقتی هر شرکت به دنبال سود، یا اهداف خود باشد و کاری به دیگران نداشته باشد، همین است. می گویی که اجناس گران است! می گوید ما هم گران می خریم! یا چون ارز دولتی به ما ندادند، قیمت را بالا بردیم! اما دم خروس آنها موقعی بیرون می زند که دلار پایین می اید، یا تورم کاهش پیدا می کند، به هیچ وجه حاضر نیستند قیمت را پایین بیاورند! خود محوری در شرکتها کار را بجایی رسانده، که بانک مرکزی می گوید ما دلار پاشی، در بازار نداریم! ولی در بین بانکها این کار را می کند. اخیرا اعلام کرده که 2درصد، به بهره سپرده های بانکها نزد بانک مرکزی، اضافه می کند تا نرخ آن 12درصد شود. دروغ آنها اینجا آشکار می شود که: هیچ کشوری اینهمه سود به سپرده ها نمی دهد. ولی اینها ادعا می کنند که براساس: کشورهای پیشرفته این کار را می کنند، و هدف انها تنظیم نقدینگی بازار است! پرداخت 2درصد به این سپرده ها یعنی صد هزار میلیارد تومان پول بی زبان، که بعدا دوباره به حجم نقدینگی (با اختلاف فاز شش ماهه) اضافه می کند، واین پول از جیب مردم گرفته می شود! زیرا معتقدند که بانکها هم مجبورند: سپرده های دیداری را اضافه کنند. در تمام شرکتها این موضوع جاری است، و از عناوین پر طمطراقی مانند: بهره وری استفاده می کنند. بهره وری از نظر آقایان یعنی: سود بیشتر با تولید کمتر. در حالیکه فرموده رهبر انقلاب برعکس آن است: جهش تولید و قیمت پایین تر. یعنی رهبر انقلاب فرمودند: جهش تولید اتفاق بیافتد به این معنی که: مردم آثار آن را در زندگی خود ببینند. سادگی در این موضوع، اعتنا به اصل عرضه و تقاضا است! یعنی فکر می کنند با تولید بیشتر، قیمت ها پایین می آید در حالیکه، حاکمیت شرکتی حتی قانون عرضه وتقاضا را هم دور زده، می بینیم هرچه تولید بیشتر می شود، کالاها گرانتر می شوند. آنها با دستکاری در این قانون! ره خود را پیدا می کنند. جوجه کشی (کشتن جوجه های یک روزه) نمونه آن است، یعنی تولید مازاد را به بازار عرضه نمی کنند، تا قیمت بشکند! بلکه آن را نابود می کنند. گندم را به دریا می ریزند، یا بعنوان کلزای پوسیده به گاوها می دهند. درواقع با دو شگرد: نابود کردن تولید و وابستگی یک طرفه به نرخ دلار، هیچگاه نمی گذارند مردم از تولید بیشتر لذت ببرند. البته راه سومی هم دارند که: دولت فکر می کند همان است! و آن بهانه کمبود نقدینگی است. لذا دولت به پاشش پول روی می اورد، و حجم نقدینگی بالا می رود. در حالیکه مانع اصلی، همان جهش تولید است یعنی اشباع بازار، باعث می شود نتوانند فروش داشته باشند.اگر تولید مورد نیاز باشد، مردم با پیش خرید آن، نقدینگی را تامین می کنند، مانند شرکتهای خودرو ساز! بحث دیگری که برای گرانی ها عنوان می کنند: گره بستن زلف آن به سخنان پامپیو، و دیگر اراذل و اوباش است. در حالیکه از همین ترامپ یا پمپیو بخواهید: ایران را در نقشه پیدا کنند نمی توانند. اغلب آنها بدون اینکه خودشان بدانند، براساس حرف اینها! تصمیم می گیرند. یعنی رئیس دولت یا وزیر یا فلان کس، حرفی می زند که گرا می دهد. و به آنها می گوید که چطور حرف بزنند. تا اینها بتوانند دلار را گران کنند. هربار طرحی در ایران اجرا می شود، فکر می کنند ترامپ چیزی سرش می شود، می گوید ما تحریم را شکستیم! در حالیکه تنها چیزی که آنها نمی بینند و نمی خواهند ببینند پیشرفت های ما است. آنها التماس می خواهند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

Les États-Unis ont été remis à l'Iran, maintenant c'est au tour de l'Europe.

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۲۹ ب.ظ | ۰ نظر

امریکا تحویل ایران شد، حالا نوبت اروپاست.

 البته آمریکا از اول مال ایران بود، ولی چند صباحی اروپا، آن را بنام خود کرد ولی الان با شکستن بت های اسپانیایی و انگلیسی، مردم بسوی جمهوری اسلامی ایران برگشتند. ترامپ بارها در انتخابات و تبلیغات خود گفته که: اگر من رای نیاورم، ایران، آمریکا را تحویل می گیرد. حتی یکبار گفته که جان کری، به ایرانی ها قول داده که: این کار را بکند. اما او نمی داند سرخپوستان، به زبان فارسی دری صحبت می کنند! پرفسور جهانگیری در کتاب خود آن را اثبات کرده. در قرون اخیر اروپا با کشتن 16میلیون از این سرخپوستها، و 5میلیون از زنگبار( نژاد سیاه ایرانی) توانستند: مدتی کوتاه بر امریکا تسلط یابند. برای همین کار مجسمه کریستف کلمب را برپا کردند، تا بگویند امریکا نبوده! و کریستف کلمب آن را ساخته. بعد روسای جمهور و افراد قاتل را هم، به این مجسمه ها اضافه کردند. در ظاهر با این کار، خود را از قید اروپا آزاد کرده و به عنوان: ابر قدرت جدید ظاهر شدند ولی در همه برنامه های خود، شکست خوردند از حمله به ویتنام گرفته، تا اریتره و فلیپین! با ظهور انقلاب اسلامی، ایران بار دیگر قدرت گرفت. اولین ضرب شست خود را با: تسخیر لانه جاسوسی آمریکا وارد کرد. آنها هر کاری کردند نتوانستند باز پس بگیرند، به همین جهت امام خمینی فرمود: آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. از این تاریخ به بعد ایران، نقش مسلط در آمریکا را داشت: در انتخاب رئیس جمهور انها نظر می داد. مثلا امام خمینی گفت کارتر باید برود، و او نتوانست رای دوباره داشته باشد. گرچه در آغاز این تحول عظیم، ایرانی های فراری، توانستند خود را جا بزنند، لابی تشکیل داده و با کمک مالی فراوان، توانستند از الحاق مستقیم آمریکا به ایران جلوگیری کنند، تا خودشان بتوانند آنجا حکومت کرده، سرزمین امنی برای خود داشته باشند. اموال زیادی که ایرانی ها بردند، آمریکا را قدرتمند ساخت. اموال خانواده سلطنتی، وزرا و فرماندهان شاهنشاهی، سرمایه داران و شرکای یهودی و بهایی آنان، بیش از 80تریلیون دلار به آمریکا تزریق کرد. و دوران قدرت نمایی آنها شروع شد، البته همه این قدرت نمایی ها برای تحریم ایران بود، تا ضد انقلاب فراری ایرانیان، بتوانند پولهای بیشتری اختلاس، و به آنجا ببرند. بعد که ایران شروع به دستگیری اختلاس گران نمود، و با تکیه بر توان داخلی، تحریم آمریکایی را دور زد، کمک های ضد انقلاب ایران، به آمریکا قطع شد. بطوریکه اکنون دولت آمریکا 22تریلیون بدهی دارد، هرچه بیشتر ایران را تحریم می کند، این بدهی بیشتر می شود. ضدانقلاب هم که بی پول شده! بطوریکه رضاپهلوی جزیره خود را بفروش گذاشته! از این رو مردم آمریکا بیدار شده، و آنها را دور زدند. لذا دیگر امریکا نمی تواند: در شورای امنیت یا سازمان ملل، برعلیه ایران کاری کند. ولی شاید هنوز قدرتمندان اروپا، فکر کنند که اختلاس از ایران، و واریز به حسابهای بانکی سوئیس، ادامه خواهد یافت لذا گاهی لگد پرانی می کنند. اما تصویب قطعنامه ضد ایرانی در آژانس اتمی، به آنها نشان داد که دیگر پولی در کار نیست! حتی قتل یاور طبری در رومانی هم، آنها را نجات نداد. زیرا با صحنه سازی می خواستند او را بکشند، تا تمام پولهای طبری و دیگران، بطور کامل در اروپا بماند. چون رمز همه این حسابهای بانکی، در دست قاضی منصوری بود. و آنها این رمز را ربودند، و او را هم کشتند. البته برخی خبر ها حاکی است که: رمز اشتباه بوده و شخص مورد اصابت، کس دیگری بوده. ولی اروپا بداند ایران با چانه زنی از بالا، و فشار از پایین، بزودی همه آنها را به خاک سیاه خواهد نشاند! رئیس جدید قوه قضائیه، فریب آنها را نخواهد خورد! زیرا به فکر فرار یا افتتاح حساب در بانکها نیست.

  • سید احمد حسینی ماهینی

Onafhanklikheid van die Verenigde State

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۹، ۱۱:۴۳ ب.ظ | ۰ نظر

استقلال ایالت های امریکا

باید خود مختاری کپیتال هیل را به رسمیت شناخت، از مدافعان حرم می خواهیم تا: مدافعان عدالت هم باشند، زیرا مردم کپیتال هیل سیاتل واشنگتن، با ارسال نامه ای به سازمان ملل، خواستار به رسمیت شناخته شدن شدند. ضمنا از ایرانیان خواستند تا: به کمک آنها بشتابند، زیرا پلیس و نیروهای امنیتی از داعش نیرو اوردند. اغلب آنها برای جنگ های عراق و شام تربیت شده بودند، ولی اکنون فراخوان شده اند تا: به مردم خودشان خیانت کنند. ترامپ به خبرنگار من نیوز گفت: چون روش انقلابی مردم آمریکا، شبیه ایرانی ها است، باید از نیروهای داعش، برای سرکوب آنان استفاده کرد! وی بی رحمی پلیس محلی را کافی ندانست! و گفت که داعشی ها میتوانند: سر آنها را از تن جدا کنند. به همین دلیل هم مردم دنبال جدایی: از این رئیس جمهور بی تدبیر و ظالم هستند. در واقع استقلال ایالت های امریکا، خواسته برحق مردم آن منطقه است. آنها با آتش زدن پرچم آمریکا، در مقابل کاخ سفید این پیام را به روشنی دادند که: دیگر حاضر نیستند زیر قیمومت: پلیس فدرال باشند. هر ایالتی خودش می تواند امنیت را بر قرار کند، نیازی به دستگاه امنیتی یا گارد ملی نیست. آنها باید منحل شوند، بودجه سیصد میلیارد دلاری برای بی خانمان ها خرج شود. برای مقابله با نیروهای پلیس، فقط باید بودجه آنها قطع شود. زیرا که آنها برای یک مشت دلار آدم می کشند! درست مثل پدران شان، که پول می گرفتند و آدم می کشتند. 160میلیون سرخپوست، فقط با پول قتل عام و 50میلیون سیاهپوست فقط برای پول مردند. زیرا که کشتن آنها جایزه دلار داشت. لذا اگر این دلار ها قطع شود پلیس هم، به مردم پیوسته و فرم نظامی را، از تن خارج می کند. البته این کار هم بسیار ساده است: مردم مالیات ندهند! زیرا دولت بدهی 28تریلیون دلاری دارد. از عربستان هم نمی تواند پولی بگیرد! درآمد نفت عربستان، خرج کشتار مردم یمن شد. الان هم که کرونا است و نفت به پایین ترین قیمت رسیده. علاوه بر ان پهباد های یمنی، همه پالایشگاهها را از بین بردند. حتی پالایشگاههایی که در مرز ایران بود، و آل سعود فکر نمی کرد به آن حمله شود. امسال هم که حج تعطیل شد، و 12میلیارد دلار درآمد ان از بین رفت. لذا اسرائیل هم از بین رفته، چون به دلارهای عربستان متکی بود. حتی مصر و لیبی هم تشکیلات خودگران فلسطین هم از دست آنها خارج شد. تنها راهی که ترامپ میتواند: پلیس را به سوی مردم کیش بدهد، بودجه هایی از جیب خودش است. زیرا کنگره هم چنین بودجه ای را تصویب نمی کند، اگر هم تصویب کند تامین نمی شود. به همین دلیل ترامپ خوشحال است. زیرا فقط به شرکت خودش امیدوار است. اما پسرش در یک تماس تلفنی به ماهین نیوز گفت: ما نمی گذاریم پدر تمام ثروت ها را خرج انتخابات کند. زیرا برای انتخاب جدید، باید به پلیس و هواداران پول نقد بدهد. ما نمی گذاریم اون عفریته(زن جدید ترامپ) همه پول های ما را بالا بکشد! زیرا او ترامپ را تشویق می کند تا: در انتخابات شرکت کند. گفته که لابی صهیونیزم هم،(با امضای قرارداد قرن) خرج آن را می دهند. ولی با این دروغ ها، از پول پدر خرج می کند. بنابر این اگر تظاهرات مردم کمی بیشتر دوام بیاورد، پول ترامپ هم ته می کشد. پلیس ها خواهند دید که وعده اضافه کار، یا تشویقی و حق گلوله! همه دروغ است. همین امروز هم شش ماه حقوق، خیلی از این نیروهای امنیتی عقب افتاده. بنابراین مواظب باشند خسر الدینا و الاخره نشوند. به مردم شلیک نکنند چون: پولی برای بردن به خانه ندارند. باید ساختمان ساز مان ملل را مصادره کرد، تا مجبور شوند استقلال ایالت ها را بپذیرند. البته کشورهای افریقایی، اتحادیه آسیا و اروپا میتوانند، گروه نم، میتوانند استقلال را تایید نمایند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

Hell guards the restless city

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۹، ۱۱:۳۶ ب.ظ | ۰ نظر

آتش جهنمی تفنگها در دست پلیس امریکا، آنها را تبدیل به نگهبانان دوزخ نموده. کسانی که اخیرا تغییر شغل داده، از بت های سنگی و فلزی! محافظت می کنند ولی انسانها را می کشند. ای انسانهای آزاده جهان بدانید که: مردم آمریکا هم برای شرافت و عدالت قیام کرده اند، نسل جدید آمریکا از سیصد میلیون نفر، فقط سه هزار نفر به ترامپ رای خواهند داد! ولی شما نگذارید حتی این سه هزار نفر رای بدهند. زیرا انها هم مجبور شده اند، اجبار به آمدن، در چهره همه آنها دیده می شود. پسر ترامپ خواست از انها زهر چشم بگیرد، که با ادبیات نژاد پرستانه صحبت کرد! اما برعکس شد، لذا همه کسانی که رزو کرده بودند منصرف شدند. این کارزار های انتخاباتی باید تعطیل شود. زیرا هر کارزار نشان می دهد: امیدی به بقای رژیم آپارتاید و: ساختار سنتی در امریکا هست. مردم آمریکا با سخت کوشی تمام، نباید بگذارند چنین رویا پردازی هایی، به نتیجه برسد و آنها فکر کنند: بازهم بر خر مردا سوار می شوند. راه حل آن بسیار ساده است. نیازی به تفنگ و یا درگیری با پلیس هم ندارد. همه با هم عهد ببندند که: در موقع تجمع انتخاباتی در خانه بمانند! گوشی هایشان را از هرنوع صحنه انتخاباتی، خالی کنند و تلویزوین های خود را بر روی: کانالهای دیگر تنظیم کنند. ترامپ گفته که کری! به ایرانیان قول داده: صاحب آمریکا شوند. ولی این حرفها برای جذب بیشتر: مشتری برای خودش است. شما نباید به هیچ بهانه ای، حرفهای او را گوش داده یا در: تجمعات شرکت نمایید.  در مرحله دوم باید کسانی که لجبازی می کنند، و به تجمعات انتخاباتی می روند، هزینه سنگینی پرداخت کنند. فیلم آنها را جمع آوری، تجزیه و تحلیل نمایید. افراد را در شبکه های اجتماعی به هم معرفی کنید، تا همه آنها شناخته شوند. بعد به سراغ آنها بروید. فقط یک جمله به آنها بگویید: پولی که ترامپ می دهد، فقط برای یک هفته دوام دارد. هیچ شرافتمندی برای یکهفته خرجی، خیانت به سیصد میلیون نفر را نمی پذیرد. اگر باز هم لجبازی کردند، باید به انتقام خون کشته شدگان این 40روز اخیر، همه آنها را اعدام کرد. هیچ کس برای کارزار بعدی نباید زنده بماند. نسل جدید آمریکا می داند که: جرج واشنگتن خودش برده دار بوده. با کشتن 160میلیون سرخپوست و 50میلیون سیاهپوست، آمریکا را ایجاد کرد. حالا باید جلوی وحشیگری انها گرفته شود، تا این تعداد بیشتر نشوند. سامانه برده داری انها، تغییر شکل داده ولی، تغییر ماهیت نداده است. الان برده داران و برده فروشان، دیگر شلاق به دست نمی گیرند، بلکه کارت الکترال در دست دارند. با مبلغ جزئی رای مردم را می خرند، تا همیشه بر انان حکومت کنند. لازم نیست برده ها را لخت کنند! برده های امروزی خودشان لخت می شوند، و به آن افتخار هم می کنند! زنان و دختران از نظر فکری، طوری تربیت شده اند که نیازی به شلاق نیست. با افتخار در تمام روسپی خانه ها، حاضر و تن فروشی می کنند. یا در شرکتها وسیله جذب مشتری می شوند. یا در رسانه ها به فریب مردم مشغول می گردند. و مانند عروسک کوکی دائم فریاد می زنند: آه من خوشبختم. اگر انتخابات منحل شود، زمینه برای استقلال ایالت ها فراهم می شود. هرایالتی که زودتر پلیس فدرال، یا نیروهای امنیتی را بیرون کند، زودتر کنترل شهر خود را در دست می گیرد. سپس با ثبت در سازمان ملل، رئیس جمهور خود را، با رای مستقیم انتخاب خواهند کرد، نه با کارت برده داری بنام الکترال. آن وقت است که هواپیماها و کشتی های ایرانی مواد غذایی را، بجای بردن به ونزوئلا، به بندر های انها برده، فروشگاههای ایرانی ایجاد می شود. فروشگاههای ایران به دنبال حاکمیت شرکتی نیستند، بلکه پیرو مسئولیت اجتماعی کمک همنوع هستند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

Para que no quede cubierto Este país no debería ser una patria

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۹، ۰۸:۰۹ ب.ظ | ۰ نظر

تاعموسام کفن نشود

 این وطن وطن نشود، همه چشم ها به غرب دوخته شده، از لیبرال فاشیستهای ایرانی، تا قاضی های قوه قضائیه. رئیسی از این همه فساد دلش گرفته. بر هر که دست می زند، فاسد است. حتی وقتی به پرونده محسنی اژه ای، از دیدگاه اعترافات طبری! نگاه می کند. همه آنها فقط برای خرید ملک در امریکا، داشتن پس انداز و اخذ ویزا و گرین کارت، این کارها را می کنند. پس اگر آمریکا انقلاب شود، اینها هم جایی نخواهند داشت. این انقلاب هم نزدیک است، چرا که ترامپ گفته اگر من رای نیاورم، امریکا کلا تحویل ایران می شود. درست مثل زمان شاه، که پهلوی گفته بود: اگر من بروم، ایران می شود ایرانستان! آنهاییکه در دوران انقلاب اسلامی جا ماندند، و از ان همه شور وعشق بهره ای نبردند، می دانند که بعد از انقلاب حسرت آن را خوردند. برخی ها مثل رجوی، سر از آخور امریکا در آوردند. اما آنهاییکه سالم ماندند، بیایند و در امریکا تجربه کنند: مجسمه ها به پایین کشیده می شود، و مردم پلیس را احاطه کرده، اعلام خودمختاری می کنند. بیایند و مثل قبل از انقلاب، کتابهای شریعتی و امام خمینی را به زبان اسپانیایی و انگلیسی، چاپ و توزیع کنند. خلاصه هایی از ان را بصورت اعلامیه، در راهپیمایی ها پخش کنند. مثل آن زمان، شیشه مشروب فروشی ها، سینماها و کاباره ها پایین بیاورند. اگر آمریکا اصلاح شود، ضد انقلاب هم جایی ندارند، لذا همه دستگاههای انها تعطیل شده! افراد مجبور به تسلیم می شوند. علت فساد سازمان یافته در ایران، همین آمریکای فعلی است: همه دزدان و اختلاس گران در امریکا، با آغوش باز پذیرفته می شوند. حالا اگر این بهشت اختلاس گران، به بهشت موعود تبدیل شود و: مردم آمریکا در کنار شکستن مجسمه ها، رادیو تلویزیونهای اینها را هم بشکنند. دیگر کسی فاسد نخواهد شد! چون جایی نمی تواند فرار کند. هزینه فساد بالا می رود. در حالیکه انقلاب آمریکا به دنبال: رفع نژاد پرستی و بی عدالتی است، هزاران شهید و جانباز تا کنون تقدیم این راه کرده. متاسفانه در این مسیر دو برداشت اشتباه است که: باید به کمک رسانه ها اصلاح شود. اول اینکه بنیاد شهید یا کمیته امداد ایران، فقط به فکر چند تا شهید ایرانی هستند، و از سیاهپوستان آمریکا حمایت نمی کنند! از آن طرف هم مردم آمریکا، ایرانی های ضد انقلاب را هم محترم می شمارند! در حالیکه باید بدانند که آنها افرادی سست عنصر هستند، اطلاعات سیاهپوستان را به راحتی، به ترامپ و کنگره و سازمان سیا می فروشند. علت همه بدبختی آمریکا، اعتماد به همین ها است، زیرا نقشه آنها شریک جرم کردن آمریکا است. تحریم علیه ایران را، همین ضد انقلاب ها پیشنهاد دادند، و ترامپ اجرا کرد! والا، الان کشتی های غذا و نفت ایران، بجای ونزوئلا باید به مردم سیاتل، آتلانتیا و دیگر کشوررهای مستقل بار گیری می شد. متاسفانه باید گفت این دوری، نتیجه سالها اندیشه همان ضد انقلاب ها است، که مردم آمریکا را از ایران ترسانده، و مسئولین ایران را، به تحولات آمریکا بی اعتقاد ساخته است. در حالیکه رهبر و بنیانگذار انقلاب اسلامی، هر دو گفته اند ما با مردم آمریکا دوست هستیم! مرگ بر امریکا یعنی مرگ بر: پلیس و نیروهای امنیتی و نژاد پرست آمریکا. الان هم دعایمان مستجاب شده، و در حال فروپاشی است. مردم آمریکا هم باید بدانند که: ایرانیان مقیم در امریکا بر دو دسته اند. گروه مهم آنها کسانی هستند که: هرچه در ایران بود، دزدیده و با خود به آمریکا آورده، به هیچوجه مایل نیستند آمریکاییها با ایران متحد شوند. گروه دوم کسانی مثل شهید چمران که در بهترین دانشگاههای آمریکا درس خوانده، یا مثل شهید بابایی دوران خلبانی را گذرانده اند. اینها دوستدار واقعی مردم آمریکا هستند.

  • سید احمد حسینی ماهینی