از غزنه تا غزه

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

از غزنه تا غزه

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

به خانواده شهید ا کارندهید !!

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۴ اسفند ۱۳۹۶، ۰۹:۲۱ ب.ظ | ۰ نظر

حاضرنیست از انگشتش خون بیاید 

 اما وقتی بیکار میماند 

اما اگر میبیند جایش را کسی دیگر گرفته 

حتما فکر میکند پای یک خانواده شهید در میان است 

پای یک جانباز درمیان است 

فکر میکند که یک خانواده شهید جایش را گرفته !

یک جانباز جایش راگرفته ! 

شهید  چرا رفتی شهید شدی تا  امروز هم نامت را بکشند !!

تو مگر چند بار میتوانی بمیری !!

کسی که احترام شهیدش رانمیداند که همه نیستند 

کسی که خون شهیدش را به ارتباطات و یکسری مجوزها و نان با خون اغشته خورد نها فروووووووخت که همه نیستد


 پای شهدا می ایستم 

حاضرم هر روز به مزارشان بروم

اما با شما مثلا زنده ها حرف نزنم!

آقای جانبازنما با تو هستم !

میدانی گاهی بعضی  از شما روی مقوا مینویسد  دارو  ندارد 

سر چهار راه ها می ایستد برای پول دارویش یعنی چه 

توبعد میخواهی با ارتباطاط  آلوده ای که در ادارات داری اسم همه جانبازان را خراب کنی



یا آن خانواده شهیدی که با ارتباطاتش بعداز انقلاب بر روی برجهایی که با خون شهید بالارفته نشست و میلیاردها پول خونی به جیب زدو خون هزاران شهید و خانواده شهید را به جوش آورد

تا آن مادر شهید را که با ناراحتی قلبی مرگ باعزت را قبول کرد ولی حاضر نشد از هیچ ارگانی کمک بگیردو گفت من با مردم فرقی ندارم 

حتی در این اندازه که او

را دوباره به ناراحتی قلبی  دچار کند !!


ولی با وجدان ! جای چند میلیون بی کار را که خانواده شهدا نگرفته اند!!


راستی که  پرندگان همیشه در آسمانند

آنان که به خاک رفتند وخاک ندادند

وطن با ایمان عجیب به هم میایند !

 


آن نوجوان  شهیدی که نگذاشت جنازه برادرش  از جبهه بیاید و رفت تا جای برادرش را پرکند و دیگر حتی  بر هم نگشت !! 


ای  مادر شهید ! میبینی چقدر فراموشی زیاد شده !

راستی آیا کسی به تو گفت من هم پسر توهستم !

وقتی بعد از شهادت تنها  پسرت خودت آمدی برای جبهه اسمت را بنویسی ! 

آن لحظه این گوشه از زمین گرمترین درجه را نشان میداد !


اینجا بوی آخر زمان میدهد !!

کسی طعم نمک را نمیفهد ! 


کودکش به دنیا آمد  اما  خودش  شهید شده بود 

آن یکی که قرار بودبعداز سربازی  ازدواج کند 

و نامزدش در روز تشیع جنازه اش  میرقصید میگفت امروز روز عروسی مان است !



 حالا چقدر سخت است که

 

من در بین راه تو و ارتباطاتت نشسته ام سد کرده ام مینویسم 

میخوانم  





هنوز یادم نرفته ازمادرش خداحافظی نکرد آن نوجوان که برای همیشه  رفت تا خوابید!  آن یکی که  پایش را در جبهه گذاشته بود تا تو پا داشته باشی !


حالا چند تا مثل آن شهید خور!!

 اسم  همه شهدا را  مگر میتوانند خراب کنند! 



مگر اینجا قیامت شده که  شهید را دوباره  میکشند !



دکتروحید حیدری

  • سید احمد حسینی ماهینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی