از غزنه تا غزه

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

از غزنه تا غزه

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

麦加重生返回麦加

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۲:۳۴ ق.ظ | ۰ نظر

伊玛目阿里出生在麦加,麦加是亚马尼的支柱混合,今天另需也门,阿里,以及他们的后代要回到麦加。和麦加在这种情况下,人,应该发挥他们的作用,知道伊玛目阿里的距离和独立性,走到了尽头和麦地那的人应该被重建的圣地,以免霸气开始,烧在神的愤怒之火。

    暴力和在世界上的战争,但最糟糕的是在阿拉伯半岛!由于零点边境人类和动物,因为人类是如此的坏脾气,不良的生活习惯和犯,有不同的动物。他们埋葬他们的女儿还活着,他们偷窃,抢劫到极致,他们没有这样做。这伊玛目阿里Nahj说。

他想炸掉密集的能源,并用于造福人类的能量。因为在半岛和希贾兹,他最大的,时间也不短了所有的罪孽,但很多的贝都因人的,人类的名义被扔进历史的垃圾堆。因此,神开始的盒子前几年。首先,当无知的阿拉伯人感到失望,亚伯拉罕奉命去。

  Hshrt文明,培养亚伯拉罕的日子,自己选择一个孩子,并把他带到麦加。留在麦加与他的母亲,伊斯梅尔还是一个孩子,并承担不解渴。敲打在地面上你的脚。而他的母亲是怕水他的声音后,一滴水她的孩子的母亲沮丧回来,却突然感到高兴!

    根据小男孩,春天格瓦拉是开放的!是的,孩子没有:土力学阅读,或知道地下水位地下,甚至不知道这可能是为什么死海的水泄漏到泻湖,扎姆扎姆的水发现!但在那一刻是专利和发现的,他称之为一个记录。

但母亲很高兴,她的孩子不打扰其他渴。然后人来到水,食物和衣服,他们更快乐:你家的建筑,坐在那里!亚伯拉罕,然而,该系列跑去,进行得非常迅速。有一次来了,他想孩子被斩首,天上的神将公羊牺牲它。

   再次,亚伯拉罕,和平是他,说要盖房子!但高大的房子!不久,但是,向上帝祈祷的人来了,这是一个大房子满了偶像,他们抛弃了上帝和亚伯拉罕。这也许是第一次在麦加,被出卖给他负责,与异教崇拜,而不是神。

再次,麦加,在家里,在那里他看到一个孩子!他与他的母亲和没有食物和水,但主耶稣基督作为她的食物和水为伊斯梅尔和他的母亲给了他和他的母亲,对孩子的照顾,以保持健康和生活一。

    但麦加的人打了他,他在外面!和麦加,其中阿布苏夫扬和他的孩子,和麦加沉默。梅迪纳也悲痛,阿里和他的孩子们,他们原来的家是亚马尼的支柱应该去库法和卡尔巴拉和马什哈德,以及新的犹太复国主义的穆斯林犹太人的·沙特和他在麦加逗留。甚至作为他们的圣地的仆人,烧古兰经和古兰经打印状态。摧毁为自己建造陵墓和宫殿。这一次,在也门清真寺的破坏,他们杀害妇女和儿童,然后说:“我们从来没有杀过人!和也门应该知道,他们是重新征服麦加。

مولود مکه  دوباره به مکه برمی گردد.

مولود مکه حضرت علی ع است، که با رکن یمانی مکه در آمیخته، و امروز بار دیگر یمن نام علی می برد، و مکه خواهان برگشت مولود خود است. و مردم مکه در این مورد، باید نقش خود را ایفا کنند و بدانند که: دوران دوری و هجران امام علی، به پایان رسیده و مردم مدینه هم باید: بازسازی عتبات عالیات، جنت البقیع را آغاز کنند که مبادا، در آتش قهر الهی بسوزند.

    در تمام دنیا وحشی گری و جنگ وجود داشت، ولی از همه بدتر در شبه جزیره عربستان بود! آنجا نقطه صفر مرزی انسان و حیوانیت بود، زیرا انسان ها بقدری زشت خو ، بد عادت و گناهکار شده بودند که: تفاوتی با حیوانات نداشتند. آن ها دختران خود را زنده زنده در گور می کردند، آن ها دزدی و غارت را به حد اعلی، رسانده بودند  و چه کار ها که نمی کردند. و همه اینها را امام علی، در نهج البلاغه فرموده است.

خداوند خواست که این انرژی متراکم را منفجر کند، و از انرژی آن به نفع بشریت استفاده شود. زیرا دراین شبه جزیره و در حجاز، همه گناهان در حد اعلی خود  بود، آن هم نه یک مدت کوتاه، بلکه مدت زیادی این اعراب بدوی، نام بشریت را به زباله دان تاریخ انداخته بودند. لذا خداوند از چند سال قبل شروع به کادر سازی کرد . ابتدا وقتی از همه اعراب جاهلی نا امید شد، به حضرت ابراهیم دستور داد به آنجا برود.

  حشرت ابراهیم از ایران متمدن و با فرهنگ آن روز، فرزندی از خود را انتخاب کرد، و او را به مکه برد. تا در مکه با مادرش بماند، اسماعیل هنوز طفل بود، وطاقت تشنگی نداشت. پای خود بر زمین می زد. و مادر خود را که هراسان بدنبال آب بود صدا می زد، مادر نا امید از یک قطره اب، برای کودکش برگشت، اما ناگهان شادمان شد!

    زیر پای پسر کوچکش، چشمه ای گوارا باز شده بود! بله آن طفل بدون آن که: مکانیک خاک خوانده باشد، یا از سفره های زیر زمینی آب خبر داشته باشد، و یا حتی بداند که ممکن است: بحرالمیت به خاطر همین نشتی آب، به صورت مرداب در امده، آب زمزم را کشف کرد! ولی در ان موقع سازمان ثبت اختراعات و اکتشافات نبود، که این را بنام ایشان ثبت کند.

اما مادر خوشحال بود که: کودکش دیگر از تشنگی ناراحت نمی شود. و بعد هم دید که مردم آمدند و بخاطر این آب، به او غذا و لباس می دادند، بسیار خوشحال تر شد و: همانجا را خانه خود ساخت و نشست! حضرت ابراهیم هر چند سری می زد، و  بسیار زود می رفت. یکبار هم که آمد، می خواست سر کودکش را از تن جدا کند، که خداوند به او قوچی از بهشت داد، تا آن را قربانی کند.

   یکبار دیگر که ابراهیم ع آمد، گفت باید خانه بسازیم! اما خانه ای بلند مرنبه و بسیار بزرگ! برای عبادت خدا ولی چیزی نگذشت که : مردم آمدند و آن خانه بزرگ را، پر از بت کردند و خدا و حضرت ابراهیم را کنار گذاشتند. این شاید اولین باری بود که مکه، به متولی خود خیانت می کرد، و بجای خدا پرستی بت پرستی می کرد.

یکبار دیگر هم مکه، کودکی را در همانجا در داخل خانه خود دید! او هم با مادر بود و: بدون غذا و آب، ولی خداوند همانطور که به عیسی مسیح و مادرش غذا داد، و همانطور که به اسماعیل و مادرش آب داد، به حضرت علی و مادرش هم، رسیدگی کرد تا این کودک سالم بماند و زندگی کند.

    اما باز مردم مکه با او جنگ کردند، و او را بیرون کردند! و مکه شد جای ابوسفیان و فرزندان او، و مکه ساکت بود. مدینه هم غمی نداشت، علی و فرزندان او که: زادگاه اصلی شان رکن یمانی بود، باید به کوفه و مشهد و کربلا بروند، و یهودی ها تازه مسلمان شده صهیونیست، یعنی آل سعود و اطرافیانش در مکه بمانند. و حتی لقب خادم الحرمین بگیرند، قران ها را بسوزانند و قرانی دولتی چاپ کنند . مقبره ها را خراب کنند، و برای خودشان قصر بسازند. و اکنون هم که مساجد را در یمن تخریب می کنند، کودکان و زنان را می کشند، و بعد هم می گویند: ما اصلا کسی را نکشتیه ایم! و این است که یمن باید بداند: که به دست آن ها است که: مکه دوباره فتح شود.

 

  • سید احمد حسینی ماهینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی