ایران در هیچ چیزی احتیاج به آمریکا ندارد

ترامپ می گوید ایران ضعیف شده (اگر بخواهد ما حاضریم مذاکره کنیم)!میدانید چرا این طور حرف می زند؟ برای اینکه مسئولین ایرانی، به سیاست التماسی و دیپلماسی گدایی روی آورده اند. وزیر خارجه ایران می گوید: آمریکا حتی از ورود دارو به ایران ممانعت می کند.  این یعنی که ایران هیچ دارویی ندارد، تولید هم نمی کند، و فقط منتظر رسیدن دارو های آمریکایی است. اگر این دارو ها نرسد، ایرانی ها مریض می شوند و می میرند! همانطور که در باره یمنی ها تبلیغ می کنند. در حالیکه یمن دارای کارخانه های متعدد، و توانایی های اقتصادی زیاد است. مردم آن رشد جمعیتی معادل 8درصد داشته اند! یعنی چند برابر رشد متوسط جهانی . پس اینهمه تبلیغ در مورد مرگ کودکان، زنان و بیماری های واگیردار برای چیست؟ فقط برای اینکه آنها را گدا نشان دهند. ایران را هم، خود وزیر خارجه و دستیارانش گدا و: نیازمند آمریکا نشان می دهند، بعد می گویند ایران هراسی شده! ایران هراسی دشمن، یک ریال ارزش ندارد، چون دشمن دشمن است. بلکه این اظهار نظرهای سخیف است که، ایران هراسی ایجاد می کند. مردم دنیا که به ایران دسترسی ندارند، لذا دو راه برای دریافت اخبار وجود دارد: یا از صدا و سیمای ایران بگیرند، یا از رسانه هاس بیگانه. اغلب چون رسانه های بیگانه، غرض ورزی می کنند مورد قبول: افکار عمومی هم نیستند. وقتی افکار عمومی آن را می پذیرد، که صدا و سیمای ایران بگوید، یا وزیر خارجه اش تایید کند! افکار عمومی جهان بداند که: ایران دارای بالاترین قدرت های: سیاسی اقتصادی و اجتماعی است.  به افکار یک مشت آدم های تربیت شده: دامان انگلیس و امریکا گوش ندهند. آنها نمی خواهند باور کنند، که ایران ابر قدرت است، زیرا تمام ذهنیت آنها پرشده از این که: انگلیس قدرت برتر است، یا آمریکا فقط کدخدای جهان است. سالها است که کدخدایی آمریکا تمام شده. ایران در هیچ چیزی احتیاج به آمریکا ندارد. خود آمار امریکایی ها می گوید: مصرف همه چیز در ایران سه برابر متوسط جهانی است. این نشان دارندگی است . یعنی دارد که می خورد! دارد که مصرف می کند. گوشت را گرانتر می کنند، باز هم می خرند. اصلا مردم تا چیزی گران نشود، سراغش نمی روند! مردم ایران بر اثر مصرف زیاد دارو، رکورد زده اند. انوقت آنها ما را محتاج دو قلم داروی آمریکایی نشان می دهند! یا می گویند آمریکا نباید ما را تحریم کند. بابا! مردم دنیا بدون آمریکا هم زندگی می کنند. مردم ایران اصلا نمی دانند: آمریکا چه تولید می کند. ایرانی ها فکر می کنند: مسئولین آمریکا فقط نشسته اند، در باره ایران مصاحبه می کنند و بد می گویند! لذا شعار می دهند مرگ بر امریکا. آمریکایی شغلش بدگویی به ایرانیان است. یعنی فقط مسافرت می کنند: با این و آن راجع به ایران صحبت می کنند، تا بتوانند پولی از عربها بگیرند. آمریکایی ها از نظر شما، خدای روزی دهنده هستند! از نظر مردم ایران، مشتی بیکار و علاف، دوره گرد و باجگیر هستند. لازیجانی و دیگران وقتی راجع: به آمریکا صحبت می کنند همیشه، دهانشان را پر می کنند و می گویند: آمریکایی ها! (جمع الجمع) ولی وقتی به ایران می رسد، می گویند ملت ایران!( جمع نمی بندند) در حالیکه برعکس است. آمریکایی ها چند نفر بیشتر نیستند: فقط ترامپ بولتون هستند. بقیه مردم آمریکا کاری به کار ایران ندارند. بارها رهبر انقلاب فرموده که ما با مردم آمریکا مشکل نداریم. برعکس آمریکایی ها ملت ایران تنها نیست باید گفت همه مردم دنیا ملت ایران هستند. مسئولین به فرمان رهبری گوش کنند، اینقدر آمریکا را بزرگ نکنند. بدانندایران نیازی به امریکا ندارد، بلکه این آمریکاست که: برای مذاکره له له می زند!

Iran does not need America!

Tramp says Iran is weak (if we want to, we are ready to negotiate)! You know why this is so? For: Iranian officials to turn to politics of begging and diplomacy. Iran's foreign minister says the United States will even prevent drug imports to Iran. This means that Iran does not have any drugs; it does not produce, and just waiting for American drugs. If these drugs do not arrive, the Iranians will get sick and die! As they advertise about Yemenis. While: Yemen has many factories and a lot of economic abilities. People have had a population growth of 8%! That is, the multiplier of global average growth. So what's so much about the deaths of children, women and infectious diseases? Just to show them beggars. Iran, the foreign minister himself and his associate’s beggars, and show America need, then they say that Iran is afraid! Iran is an enemy of the enemy, it does not have a rial, because it is an enemy of the enemy. Instead, it is a slanderous commentary that puts Iran at risk. People in the world who do not have access to Iran, so there are two ways to receive news: either from Iran's sound and television, or from foreign media. Often foreign media out there are accepted: public opinion is not. When it accepts public opinion, that Iran's voice and its statement, or its foreign minister approves! The public opinion in the world knows that Iran has the highest powers: political, economic and social. Listen to the thoughts of a handful of people: do not listen to the British and the Americas. They do not want to believe that Iran is a superpower, because all their mentality is filled with the fact that: Britain is superior, or America is just the hell of the world. For many years, American codebook has ended. Iran does not need anything in America at all. Americans themselves say the consumption of everything in Iran is three times the global average. This is a badge. That means he eats! It consumes it. They make meat more expensive, they buy it again. People do not get anything expensive, they will not go! The people of Iran have recorded a record due to the high consumption of medicine. Sometimes they need us to have two American drugs! Or they say the US should not boycott us. Daddy! The people of the world live without the United States. The people of Iran do not know at all: what produces the United States. Iranians think: US officials are just sitting, interviewing Iran and saying bad! So they chant death to America. An American is a job of being an Iranian. That is, they just travel: talk to this and that about Iran, so that they can take money from the Arabs. Americans are yours, God! For the Iranian people, a handful of unemployed people is an outrageous person. Larijani and others, when they say: Talk to the United States, they always fill their mouths and say: Americans! (Aggregate), but when it comes to Iran, they say the nation of Iran! (Unless they are):, while the opposite is true. There are not many Americans: Bolton's Trump. The rest of the American people do not have to do with Iran. For many times, the leader of the revolution has said that we do not have trouble with the American people. Unlike the Americans, the Iranian nation is not alone. It must be said that all people of the world are Iranian people. Officials listen to the leadership order, so do not magnify America. Know that Iran does not need a United States, but it's America that: It crushes talks!

هرکسی بتواند کرانه باختری را کمک کند

زمانی که امام سجاد ع، در منزل خود شدیدا تحت نظر بود، و رفت و آمدها کنترل می شد، به مختارثقفی اجازه داد به اختیار خود عمل کند، و او نیز بجای ارتباط با امام سجاد، به دیدار عموی ایشان شتافت و: همان نظر را مستقیما دریافت کرد. مخصوصا اینکه از قول حضرت علی ع شنیده بود که انتقام خون شهدای کربلا را می گیرد. لذا در بسیاری از کارها، به اختیار خود عمل می کرد. بعدها عده ای گفتند که مختار امام سجاد را قبول نداشت، و به عموی ایشان اقتدا کرده! و کیسانیه را تشکیل داد. گاهی او را لعن می کردند، امام فرمودند او را لعن نکنید، او دل ما را شاد کرد، و از قاتلان امام حسین ع انتقام گرفت. در مورد زید شهید هم همینطور گفته اند. برخی گفته اند زید شهید، ادعای امامت کرد، چون امام باقر ع از او کوچکتر بود، از وی تبعیت نکرد. حتی برخی گفته اند، او امام را به شمشیر می شناخت! ولذا زیدیه را ایجاد کرد. اما اینطور نبود، زید شهید به انتقام خون امام حسین ع قیام کرد، و در راه مبارزه خط سیر طولانی،  از طارم زنجان و گیلان و مازندران و خراسان و افغانستان رفت.( ماهین الکوفه و ماهین البصره).  در هر جا هم یکی از فرزندان خود را باقی گذاشت( مانند یحیی بن زید در طبرستان). بسیاری هم گفته اند در یمن و حجاز هم، فرزندانی داشته. ولی عاقبت در لرستان اسیر شد، دشمنان پوست او را کنده، و در درون آن کاه ریختند! مدت سه روز، بر دروازه لرستان آویزان بود، تا اینکه علویان آن را گرفتند، و دفن کردند. اولاد زید از همه بیشتر بوده، 5میلیون زیدیه در یمن هستند که اغلب، خود را ازنوادگان: یحیی بن زید طبرستانی میدانند. کلمه الحوثی هم تغییر یافته الحسین است. همه اینها چه در افعانستان و پاکستان، چه در ایران و یمن شیعه هستند، و پیروان حضرت علی و اولاد ایشان می باشند. رمز بقای آنها نیز تمسک به خاندان ولایت است. لذا نباید آنها را فرقه گرا، یا خارج از دین بدانیم. شاید همه اینها محصول تقیه بوده است، زیرا خیلی از کسانی که تا، قبل از انقلاب اسلامی، شیعه شمرده نمی شدند، جرات یافته و خود را شیعه اعلام نموده اند. ولی میتوان همه را در بحث آتش به اختیار دانست! یعنی برخی ها از سوی ائمه، ماموریت داشتند ولی علنی نبوده، تا دشمنان آنها را شناسایی نکنند. ولی تاییدات ائمه پشت سر انها بوده است. آنها هم اگر فرصت می شده، به محضر امام می رفتند. تقریبا در زمان هر امام یا پیامبری، چنین موضوعی اتفاق می افتاد. مثلا وقتی امام موسی کاظم ع زندان بودند، از او در مورد: وظیفه شیعیان سوال شد فرمودند:ج! برخی ان را جهاد و برخی ( مانند بهلول) جنون و برخی جلای وطن، تعبیر کردند و به تعبیر خود عمل نمودند. در زمان ما نیز چنین است، ممکن است، برخی از سوی امام زمان عج، ماموریت داشته باشند. تا دغدغه های امام زمان را اجرا کنند. یا درنسبت پایین تر: عده ای ممکن است، به نواب امام زمان دسترسی داشته باشند: مانند ایرانی ها، ولی فلسطینی ها، امکان دسترسی نداشته باشند. زیرا در محاصره شدید هستند. ولی اگر یک فلسطینی دغدغه ولی فقیه (نایب امام زمان را ) بشنود، و امکان اجرای آن را هم داشته باشد، میتواند به آن اقدام کند. ممکن ولی فقیه خودهم، چنین مجوزی را داده باشد. مثلا رهبر معظم انقلاب اسلامی، مجوز آتش به اختیار را صراحتا گفته اند. البته مصادیق ان را هم تعیین کرده اند. در مورد مردم فلسطین فرمودند: من معتقدم کرانه باختری هم، باید مثل نوار غزه مسلح شود. بنابر این هرکسی بتواند کرانه باختری را کمک کند تا دارای: سلاحهای موشکی و پهبادی شوند، گرچه نتواند مستقیما از رهبری مجوز بگیرد، میتواند آتش به اختیار باشد. فلسطین هم نیست در امریکا و اروپا هم، دانشجویان، جزو مصادیق ان می شوند.

Fire at hand

When Imam Sajjad was closely guarded at home and the traffic was controlled, he allowed Mukhtarshi Safi to act, and instead of communicating with Imam Sajjad, he met with his uncle and: the same opinion Get it straight. In particular, he had heard from Ali's letter that he would take revenge on the blood of the martyrs of Karbala. So, in many cases, he acted on his own accord. Later, some said that Mokhtar did not accept Imam Sajjad, and he was following his uncle! And Kissaniah. Sometimes they cursed her, Imam said, do not curse him, he rejoiced our hearts, and took revenge on the murderers of Imam Hussein. The same goes for Zayed Shahid. Some have said that Zayed Shahid, claimed imamate because Imam Baqir was less than him, did not follow him. Even some have said that he knew Imam as a sword! So Zaidi created. But this was not the case, Zayed Shahid rebelled against the blood of Imam Hussein, and went from Tarom to Zanjan, Gilan, Mazandaran, Khorasan, and Afghanistan (Mahin al-Kofeh and Mahin al-Asfra) to fight the long trajectory. Everywhere left one of his children (such as Yahya bin Zayd in Tabaristan). Many have said that they have children in Yemen and Hejaz. But eventually he was captured in Lorestan, the enemies of his skin dug and straightened inside it! For three days, it hung on the gate of Lorestan, until the Alawites took it and buried it. Zayed's children are the most numerous, 5 million Zaidiai in Yemen, who often find themselves among the survivors of Yahya Bin Zayed Tabarastani. The word al-Houthi has been changed al-Hussein. All of these are in Afghanistan and Pakistan, both in Iran and Yemen, and followers of Ali and their descendants. The secret of their survival is also the tribal clan of the province. Therefore, we should not regard them as sectarian or outside of religion. Perhaps all this was a product of taqiyah, because many of those who were not considered Shia before, before the Islamic Revolution, dared and expressed themselves as Shia. But everyone can be discreet in the discussion of fire! Some were mandated by the Imams, but not public, so that their enemies could not be identified. But the Imams have been confirmed behind them. They would go to the Imam if they had the opportunity. Almost at the time of each Imam or the Prophet, such a thing happened. For example, when Imam Musa Kazem was imprisoned, he was asked about him: the duty of the Shi'ites, "C!" Some of them were Jihad, and some (like Bohlol) interpreted madness and some of the glances of the homeland, and they interpreted themselves. In our time, it is possible that some of the Imams will have time to carry out missions. To fulfill the concerns of the Imam of Time. Or in the lower case: Some may have access to the Imam of the time: like the Iranians, but the Palestinians, do not have access. Because: they are in severe siege. But if a Palestinian hear the wisdom of the Faqih (the deputy of the Imam of Time), and can do it, he can take action. I may have given the permission of the supreme leader. For example, the Supreme Leader of the Islamic Revolution has explicitly stated the permission of the open fire. Of course, the examples have been set. In the case of the Palestinian people, he said: I believe that the West Bank should be armed as a Gaza Strip. Therefore, anyone can help the West Bank to possess: missile and propeller weapons, although it cannot get directly from the leadership of the license, can be fire. Palestine is not in the United States and Europe, students are among the examples.

به بهانه هایی جزیی یا صنفی، سعی می کنند امنیت را به چالش بکشن

الان چهل سال است که دنیا، شعار می دهد فلسطین را ازاد می کنیم! ولی شعار دیگر بس است، زیرا زمان عمل فرا رسیده، فلسطینی ها بجای التماس به صهیونیست ها( مثلا برای عبادت در مسجدالاقصی) آنان را باید زیرپا لگدمال کنند. زیرا دشمن از هر روز دیگر، ضعیف تر شده: نتانیاهو هنوز نتوانسته کابینه خود را تشکیل دهد. آل سعود نفت خود را، در برابر یمن از دست داده است. آمریکا به دشمن خود ژاپن التماس می کند! ژاپنی ها بجایی رسیده اند که: بجای اینکه آمریکا را مجبور به عذرخواهی، برای کشتار هیروشیما بکنند، میانجی می شوند تا آمریکا، تحریم ها را بیشتر و تعرقه ها را گرانتر کند. با موافقت ژاپن هست، که از امروز تعرفه های جنوب، را 50درصد بالاتر برد! برای چین و هنگ کنگ هم خط و نشان کشید. در ایران هم مسئولین منتظر اقدام آل سعود و امارات، برای رهایی قدس هستند! در حالیکه آل سعود یهودی است، و دوستدار قومی یهود می باشد. همه نفت خود را خرج اسرائیل کرده است. وقتی تئوریسین آنها لاریجانی باشد، همین است. فکر می کند با دوتا فحش مودبانه(سخیف) عربستان دست از: حمایت اسرائیل برمی دارد، و جنگ یمن را تمام می کند. وی در خطبه های قبل از نمازجمعه، معامله قرن را هم تئوریزه کرد. و راهبرد ها را برای امریکا تشریح کرد! زیرا در ابتدای سحنش گفت که: هنوز راهبرد این معامله قرن معلوم نیست، و موضوعی است که بیان نشده! اما کمبود را رفع کرده و: خودش راه نشان داد(منفعت طلبانه، محو کننده نماد های دینی)! لذا باید برای همیشه به این مناقشه هایان داد، و وارد مرحله عملگرایی شد. کافی است یکی از موشکهای حماس، به نیروگاه هسته ای اسرائیل اصابت کند! اسرائیل تسلیم شده و همه روسای آن، فرار کرده و به زادگاهی که از انجا آمده اند می روند. فلسطینی ها راحت می توانند: به سرزمین های اشغالی حمله، و آن را پس بگیرند فقط باید قول بدهند: هیچیک از کسانی که نام محمد دارند، کشته نشوند. آنها و پدرو مادرشان که: این نام را برایشان انتخاب کرده اند، گرچه در اسرائیل هستند، ولی مسلمان شده و از حماس حمایت می کنند. براساس گزارش یدیعوت آخارنوت، محبوبترین اسم در سرزمین های اشغالی، نام محمد است و این را ساده نباید گرفت. حتی به نظر می رسد: استراتژی فلسطینی ها، براساس جذب حداکثری از داخل فلسطین اشغالی باشند! و امیدی به کشورهای اسلامی نداشته باشند. بسیاری از اهالی اسرائیل، به ماهین نیوز گفته اند که روز شماری می کنند: تا فلسطینی ها بیایند، و به آنها کمک کنند. برخی گفته با اینکه خانه هایمان را، درشهرک های صهیونیست نشین خریده ایم، ولی حاضریم به فلسطینی ها تقدیم کنیم! یا اگر انها بپذیرند به شراکت بگذاریم. علت اینکه نتانیاهو به آمریکا وابسته تر شده، همین است زیرا نمی تواند: بر روی مردم اسرائیل حساب باز کند. آمریکا و مخصوصا ترامپ، به دلیل همسر یهودی و دامادش، بیشتر قابل اعتماد است، تا مردم داخل اسرائیل! بنابر این اگر پیوند با مردم بیشتر شود، نتیجه بهتری خواهند گرفت. برخی ها نیز اماده عملیات استشهادی، برعلیه نیروهای نظامی و حتی دولت اسرائیل هستند! فقط نیاز به ارتباط دارند، تا آموزش ببینند و حمایت شوند. براساس تحقیقاتی که ماهین نیوز، در شهرک های یهودی نشین کرده، علامت خاصی بین مردم باب شده، که آن را سکوت اضطراری می گویند. چون ماموران اسرائیلی، گاهی شخصی را می اورند، که صورتش پوشیده است و می گویند: او را بزنید! و گاهی نیز حمله به اتوبوس: فلسطینی ها را طرح می کنند. اما با سکوت و بی تفاوتی مواجه می شوند. یا به بهانه هایی جزیی یا صنفی، سعی می کنند امنیت را به چالش بکشند.

Enough mottos!

Forty years now, the world is slogan to release Palestine! But the slogan is enough, because it is time for action, the Palestinians must be subjected to subversion instead of begging the Zionists (for example, to worship in the Al Qaeda Mosque). Because the enemy has become weaker every other day: Netanyahu has not yet succeeded in forming his own cabinet. Al Saud has lost its oil against Yemen. America begs for its enemy to Japan! The Japanese have come to the conclusion that: Instead of forcing America to apologize for the killing of Hiroshima, they will mediate so that the United States will increase the sanctions and increase the sanctions. With Japan's agreement, today's tariffs are up by 50%! For China and Hong Kong, she also showed off. In Iran, officials await the action of Al Saud and the United Arab Emirates for the release of Quds! Al Saud is Jewish, and Jewish is a Jewish friend. All the oil has been spent by Israel. When their theoretician is Larijani, this is the same. He thinks with Saudi Arabia's two polite swears: Israel's support, and the end of the Yemeni war. In the sermons before the prayer, he also traded the century. Explaining strategies for the United States! Because at the beginning of the tragedy he said: "The strategy of this century is still unknown, and it is a matter that is not stated! So he fixed the shortfall and showed his way (the lucid, fading religious symbols)! Therefore, these conflicts should be permanently addressed to the stage of pragmatism. It's enough to hit one of the Hamas missiles to the Israeli nuclear power plant! Israel surrendered, and all its chiefs fled and went to their place of birth. The Palestinians can easily: invade and retrieve the occupied lands, only have to promise: none of those who have the name of Muhammad will be killed. They and their mother Pedro: They have chosen this name, although they are in Israel, but they are Muslims and support Hamas. According to Ayat-e Ahartun, the most popular name in the Occupied Territories is Mohammed's name, and this should not be taken lightly. It even looks like: the Palestinian strategy is based on the maximum absorption of occupied Palestine! And do not have hope for Islamic countries. Many Israelis told Mahin News that they are counting on a day: to help the Palestinians come to them. Some have said that while we have bought our houses in Zionist cities, we are ready to offer the Palestinians! Or if they accept it, let's partner. Netanyahu's attachment to America is because he cannot: count on the people of Israel. America and especially Tramp, because of his Jewish wife and his son-in-law, are more reliable than people in Israel! So, if you connect with people, they will get better results. Some are also ready for an arsenal operation against the military and even the Israeli government! They just need to be connected, so that they can be trained and supported. According to a study by Mahin News, in Jewish settlements, there is a special sign among the people who call it "emergency silence." Because the Israeli agents sometimes wear a person wearing his face and saying, "Call him!" And sometimes the attack on the bus: the Palestinians are projected. But they encounter silence and indifference. Or, for partial excuses or guilds, they try to challenge security.

پول می گیرد آدم می کشد، کاری ندارد که مقتول بیگناه است یا خیر

سالهاست که آمریکا فشار حداکثری را برایران وارد می کند، تا او را به پای میز مذاکره بکشاند، ولی باید پرسید کدام فشار حداکثری، اصلا فشاری وجود دارد؟ آخرین زور های آمریکا هم تمام شد! خودشان توبه کردند و دنبال دوستی با ایران هستند. ولی عربستان حامی اصلی این فشارها، دچار توهم شده و خودش بدون حضور آمریکا، می خواهد قشار بر ایران وارد کند! ولی نمیداند که فشار بر ایران، کمانه کرده خودش را نابود می نماید. زیرا ایران سپر رستم، و کمان آرش ، تقوای محمد ص و اخلاص علی ع را دارد. پیامبر فرمود روزه، سپر از اتش جهنم است. و دراین ماه رمضان، قدرت ایمانی مردم بیشتر شده و: در روز قدس تیرهای آتش را، به سوی آل سعود پرتاب خواهد کرد! آمریکا کشور جنگجویان مزدور، یا شرکت های امنیتی است. یعنی پول می گیرد آدم می کشد، کاری ندارد که مقتول بیگناه است یا خیر!  یا قاتل چه منظوری از این کار دارد. لذا تا پول عربستان بود، آمریکا جنگ های نیابتی در: افعانستان وعراق و سوریه راه می انداخت، حتی در یمن به مزدوران آل سعود کمک نظامی می کرد. ولی وقتی پول عربستان تمام شد، آل سعود ناچار به وعده دادن، روی آورد آمریکا نیز دست از جنگ کشید. و به فشار آوردن مشغول شد! ولی وقتی وعده ها هم عملی نشد، و این گاو شیرده، دچار خشکی مزاج گردید، و شیرش تمام شد، امریکا هم دست از فشار حداکثری برداشت، و دست دوستی و مذاکره دراز کرد! ترامپ می گوید: من دوست دارم با تمام کشورها از جمله ایران، رابطه دوستانه داشته باشیم. جان بولتون گفته: ما به دنبال تغییر رژیم در ایران نیستیم. وزیر خارجه آمریکا هم، بارها اعلام کرده ما به دنبال: جنگ با ایران نیستیم. حتی اجازه دادند تا: چین و ژاپن و کشورهای دیگر از ایران نفت بخرند. یعنی همه گفته های چند ساله، کاملا فراموش یا کنار گذاشته شد. فقط به این دلیل که: آل سعود گاوی هست که: شیرش خشک شده و خشکسالی، او را از پا در اوده. پایانه های نفتی آن، مورد هجوم پهباد های یمنی است، کشتی های حامل نفتش، یکی پس از دیگری منفجر می شود، کشتی های خرید اسلحه هم خالی برمی گردند! درواقع از ابتدا، آمریکا و اروپا می بایست میدانستند: این مترسک بنام آل سعود، مانند گوساله سامری، فقط طلا می خورد! ولی ظاهر طلایش مردم را فریب می دهد. مردم فکر می کنند از طلای بدنش نصیبی دارند، در حالیکه باید طلاهای خانه خود را هم، به سامری بدهند تا ذوب کند، و از ان گوساله سامری بسازد! درواقع هیچ فشار، یا ثروتی پشت این مترسک نیست. هرچه می گوید دروغ است و فریب. با فریب آمریکا و وعده های توخالی، کلیه سلاحهای پیشرفته را به داخل کشورش برد، ولی حالا قادر نیست آنها را، از حمله پهباد های یمنی حفظ کند! آمریکا و اروپا و همه اعراب مرتجع منطقه، به آل سعود کمک کردند، تا یمن را یک روزه سرکوب کند! ولی فشار حداکثری آنها، مانند جباب بادکنک ترکید، و الان از دست پهباد های یمن، آل سعود به زیر زمین های مخوف و: ترسناک ریاض پناه برده اند! امریکا هم به دنبال سازش با: کره و چین و ژاپن است! اروپا هم دنبال اینکه مبادا، ایران از برجام خارج شود! کجایند آنهاییکه می گفتند: فشار حداکثری؟ فشار حداکثری آمریکا به ایران، نشان داد که فقط یک بادکنک بیشتر نبود. آمریکا مانند پیرمردی که هنوز: باور نمی کند پیر شده، زور زیادی زد تا بالاخره فتقش ترکید. حالا نوبت اصل جنس است. یعنی آل سعود. وقتی متوجه باد فتق آمریکا شد، خودش مجبور شد آستین ها را بالا بزند، و از همه کشورها بخواهد در: بحرین جمع شوند و معامله قرن را جوش بدهند. دید خودش هم از امریکا بدتر است، زیرا دشداشه اش همه خیس و زرد شده بود!

Which maximum pressure?

For many years, the United States has put a lot of pressure on the people to negotiate it at the negotiating table, but the question is: what is the maximum pressure, there is no pressure at all? The last US strike is over! They repent themselves and seek friendship with Iran. But Saudi Arabia, the main sponsor of these pressures, is illusory and wants to insist on Iran without the presence of the United States! But he does not know that the pressure on Iran, ricoclub, destroys itself. Because Iran is the Shield of Rostam, and the arc of Arash, it is the grace of Muhammad Sufi and Akhlās Ali Ali. The Prophet said fasting, the shield is from the fire of hell. And in this month of Ramadan, the power of the people's faith will be increased, and on the day of Jerusalem they will shoot the beams of fire to Al Saud! The United States is a mercenary warrior or security company. It means that it takes money, it's dead, it does not matter whether the victim is innocent or not! Or the killer does this. So it was Saudi money, the United States waged war campaigns in Afghanistan, Iraq and Syria, even helping military mercenaries in Yemen even in Yemen. But when Saudi money was over, Al Saud had to promise, he turned the United States out of the war. And busy! But when the promises did not work out, and this lactating cow became tempered, and its milk was over, the United States took up the maximum pressure, and the hand of friendship and negotiation lasted! "I like to have a friendly relationship with all countries, including Iran," Tramp said. John Bolton said: We are not looking for a regime change in Iran. The US Secretary of State has repeatedly stated that we are not seeking a war with Iran. They even allowed China and Japan and other countries to buy oil from Iran. That is, all the statements made over the years have been completely forgotten or abandoned. Just because: Al Saud has a cow: his milk is dry and the drought has left him. Its oil terminals are flooded by Yemeni drone ships, its oil carriers exploded one after the other, gunboats return empty! In fact, from the beginning, the United States and Europe should have known: this scarecrow called Al Saud, like the Calvary Samaritan, only eats gold! But the appearance of gold will deceive the people. People think they have the golden side of their body, while they should give their own goldsmiths to melt, and make Samaritan calves! In fact, there is no pressure, or the wealth behind this scarecrow. Whatever tells lies lies and deceives. Fooling the United States and hollow promises, he took all the advanced weapons into his country, but now he is not able to protect them from the Yemeni drone strike! America and Europe, and all the reactionary Arabs of the region, helped Al Saud to suppress Yemen one day! But their maximum pressure, like the jest of balloons, broke out, and now they have taken refuge in Yemen, Al Saud, to the scary and scary subsoil of Riyadh! The United States is also seeking a compromise with: Korea, China and Japan! Europe also seeks to let Iran go out! Where are those who said: Maximum pressure? The maximum American pressure on Iran showed that there was not just one more balloon. America, like an old man who still does not believe that he's aged, he's got a lot of force, so that his hustle finally broke. Now it's the principle of gender. Namely al Saud When he saw the American hustle, he himself was forced to raise his sleeves, asking all countries to gather in Bahrain and boil the deal of the century. His own eyesight is even worse than the United States, because his dashasche was all wet and yellow!

هریک از منابع خدا دادی ایران، می تواند کشوری را اداره کند!

نیروی گریز از مرکز در سیاست نیز، مثل فیزیک عمل می کند! گاهی قدرت جاذبه کمتر از: نیروی گریز از مرکز می شود، لذا قدرت از مرکز جهان، به اطراف پراکنده می شود! اما دیری نمی گذرد که جهان به تعادل می رسد، و قدرت جاذبه بیشتر از دافعه شده، قدرت به جای اصلی خود بر می گردد. در طول هزاران سال تمدن بشری، مرکز اصلی قدرت ایران بوده است. زیرا از لحاظ ژئوپولیتیکی و: امکانات چهار راهی بودن در جهان، موقعیتی دارد که میتواند: مرکز ثقل همه قئرتهای جهانی باشد. اما گاهی مصر و گاهی چین، آن را از مرکز دور می کردند! گاهی نیز یونان و روم و زمانی هم عرب و سامی. اما هربار مانند حرکت آونگ، یا دیاپازون، حرکات ارتعاشی که پایان می یافت، مرکزیت به ایران اعاده می گشت، و قدرت ارام می گرفت. جاده ابریشم نمونه این بزرگراه است. این جاده از چین آغاز شده، و در ایران مسیرهای پیچیده ای را طی کرده، به رم ختم می شد. چین انتهای شرقی زمین بود! و رم انتهای غربی، زیرا در ان موقع جهان، با این دو کشور به بن بست می رسید! اما ایران چهار راهی بود که: همه دنیا را به هم مرتبط می کرد. مدتی هم با اختراع هواپیما، خواستند که مرکزیت را از ایران بگیرند! استوا برده یا به گرینویچ منتقل کنند، ولی امروزه بالاترین تردد هوایی، در کریدورهای بالای سر ایران انجام می شود.  که ایران می تواند بالاترین درآمد ها را، از این کریدور ها داشته باشد. ولی چون کشوری غنی است، این موارد برایش صرفه ندارد، اغلب به آن توجه نمی کند! هریک از منابع خدا دادی ایران، می تواند کشوری را اداره کند! نفت ایران جدا و گاز ایران، معادن سنگ وطلا و نقره!میوه های چهار فصل، جنگلهای انبوه رودخانه های پر آب، سواحل حشکی و دریایی! یعنی تقریبا همه چیز ایران، درجه یک است. حتی مردگان و دفینه های آن. اگر در امریکا یا اروپا و افریقا، اسکلت یک انسان مثلا مربوط به: دوهزار سال پیش کشف شود، یک جواهر است! و لی فقط در شهر سوخته (سیستان)، هزاران اسکلت دهها هزار ساله! زیر دست و پا است و کسی نمیرسد، آن را جمع کند! فضاهای گردشگری همه کشورها، غالبا مصنوعی است و با سلیقه گردشگران ساخته شده، تا بالاترین درآمد را داشته باشند. ولی ایران آنقدر میراث فرهنگی، و فضاهای طبیعی گردشگری، دارد که در نگهداری آن عاجز شده است! یک نمونه آن تخت جمشید، یا پاسارگاد در شیراز است. که هر از چند گاهی آب رودخانه ها، آن را خراب می کنند یا اینکه، سنگهای دیواره آن شکسته، و قاچاق می شود! کل موزه های جهان، از اموال دزدی از ایران پر شده است. لذا زمان آن رسیده که دوباره، مردم ایران بیدار شوند و قدرت را، به مرکز جهان بر گردانند! زیرا قطب نمای جهان ایران است: شرق جهان یعنی انچه در شرق ایران است! غرب جهان یعنی آنچه در غرب ایران است، همینطور شمال و جنوب! چه کسی می تواند مرکز بودن ایران را تکذیب، یا انکار کند؟ فقط ناتوانی های دولت مرکزی، گاهی تیغ به دست دشمنان می داد، تا این کیمیای قدرت جهانی را، از ایران بربایند، و برای خود ببرند. اما این کیمیا اگر هرچقدر هم دور باشد، باز گشت به اصل خویش می کند. مدتها بود که آمریکا، با ارسال ناو و غیره، برای ایران خط و نشان می کشید! ولی حالا مثل بره، سرخود را پایین انداخته و می گوید: ما قصد جنگ با ایران را نداریم! اگر ایران حمله کند، ما دفاع می کنیم! این جملات آغاز مبارکی است، برای اینکه نشان می دهد: گردن کلفت ترین قدرت های فراری هم، در حال تسلیم شدن هستند. روز قدس مبدئی است برای چنین بازگشتی، تا ایران دوباره دارای مرکزیتی قوی شود، و همه قدرتها را تسلیم خود گرداند.

The power of the world goes back instead.

The centrifugal force in politics also works like physics! Sometimes the power of attraction is less than: the centrifugal force, so power is scattered around the center of the universe! But not long before the world reaches balance, and the power of gravity is more than repulsed, power returns to its original place. During the thousands of years of human civilization, Iran has been the centerpiece of Iranian power. Because geopolitically and quadruple facilities in the world have a position that can be: the center of gravity of all global currents. But sometimes Egypt, and sometimes China, took it away from the center! Sometimes both Greece and Rome, and time both Arab and Sami. But each time, like the pendulum, or the chains, the vibrational movements that ended, centrality would be restored to Iran, and the power would be relaxed. Silk Road is the example of this highway. The road started from China, and in Iran it traversed complex routes and ended in Rome. China was the eastern end of the earth! And Rome to the west end, because at that time the world would end up with these two countries! But Iran had four ways: to connect the whole world together. Some time ago, with the invention of the aircraft, they wanted to take center stage from Iran! Evad or Greenwich, but today the highest air travel is done in the corridors above Iran. That Iran could have the highest incomes from these corridors. But because it is a rich country, it does not matter to them, it often does not pay attention to it! Give each of God's resources to Iran, it can handle a country! Iran's oil is isolated and Iran's gas, vinegar and silver mines! Four seasons fruits, massive forests of rivers, shores and seashells! That is, almost everything is Iran's first degree. Even the dead and its diamonds. If in America or Europe and Africa, the skeleton of a human being, for example, was discovered: two thousand years ago, is a jewel! And Lee just in the burned city (Sistan), thousands of skeletons of tens of thousands of years! It is under the hand and foot, and nobody goes to collect it! The tourist areas of all countries are often artificial and made with the taste of tourists to have the highest income. But Iran has so much cultural heritage, and the natural areas of tourism, which has failed to keep it! An example is Persepolis or Pasargadae in Shiraz. Every so often, the waters of the rivers, ruin it, or its walls are broken and smuggled! The whole of the world's museums are filled with theft of property from Iran. So it's time that again, the people of Iran wake up and turn power back to the center of the world! Because the compass of the world is Iran: the East of the world is what is in the east of Iran! The west of the world is what's in western Iran, as well as north and south! Who can deny or deny the center of Iran? Only the central government's disadvantages sometimes gave the blade to the enemies, so that they could take away this world of power from Iran and take it for themselves. But the kimia returns to its very principle, no matter how far away. It was a long time for the United States to send a ship, etc., to Iran and show it! But now, like a lamb, he throws his head down and says: "We do not intend to fight Iran!" If Iran attacks, we will defend! These sentences are beginning to be blessed, because it shows that the neck of the most powerful runaway powers is surrendering. Qods Day is a source for such a return, so that Iran will once again have a strong centrality, and give up all the powers.

ثروت عظیم مردم غزه

تشکیلات خود گردان فلسطین نشان داد که: معامله قرن یک معامله نکبت است، زیرا مردم فلسطین دارای ثروت های کلانی هستند، که با هیچیک از پیشنهاد های انها، قابل مقایسه نیست. حضور بیش از 4 میلیون نفر در دو قطعه زمین: ساحل غربی و نوار غزه، خود سرمایه بزرگی است: مردمی سخت کوش و مقاوم که: تمام عمر خود راوقف آرمان فلسطین کرده، و دارای انگیزه های بالا، برای کار و کوشش هستند. اگر نیمی از ان را اسرائیل داشت، دنیا را می گرفت. زیرا همه جمعیت اسرائیل، دچار بی انگیزگی شده و عصبیت قومی را، از دست داده و فقط گذران رندگی می کنند. بنابر گزارش خبرنگار ماهین نیوز، بسیاری از مردم اسرائیل خواهان: خروج و فرار از خاک آن کشور هستند، برخی ها هم روزشماری می کنند: تا کی فلسطینی ها بیایند. لذا مردم فلسطین نباید آنها را زیاد در انتظار بگذارند! خداوند این قدرت را به آنان داده، که بتوانند به اسرائیل رفته، و مردم آنجا را مطیع خود گردانند. این بزگترین نعمت الهی است، که به عنوان نیروی انسانی با انگیزه، در اختیار یک حکومت است. زمین های فلسطین و آثار باستانی آن، با هیچ قیمتی قابل معامله نیست. اسرائیل آماده است برای هرمتر ان، هزاران دلار بپردازد! یک قلم آل سعود پیشنهاد داده بود که: صد میلیارد دلار به ابومازن بدهد، تا فقط قرارداد معامله قرن را امضا کند. این نشان اهمیت این ثروت به عنوان دومین عامل قدرت، برای مردم فلسطین است.بر اساس آمار منتشره هر فلسطینی، بطور متوسط یک باب واحد مسکونی، مغازه و زمین را، در تملک خود دارد. زمین های کشاورزی وسیعی که بابرداشت چندگانه، درآمد زیادی به دست می دهد، حتی از پشت بامها برای کشاورزی استفاده می شود. در مصرف کالاهای اساسی یا کالاهای لوکس، هیچ کمبودی نسبت به برخی کشورهای همجوار خود ندارند. ممکن است در ظاهر برای کشاورزی و صنعت، کمبود وجود باشد! ولی این تبلیغات و نا آگاهی دشمن است، زیرا آنها از کارخانجات بزرگ زیر زمینی، مناطق کشاورزی مخفی اطلاع ندارند. فقط از نظر صنایع نظامی، قدرت تولید 4هزار فروند موشک دوربرد را، دریک ماه دارند. قیمت هریک از این موشک ها، باهزینه تمام شده هرکدام ده میلیون دلار است. که در مجموع بالاتر از صد ها تریلیون دلار، دارایی برای نوار غزه را رقم زده، اشتغال وسیعی را فراهم می کند. برخلاف تبلیغات دشمنان که: مردم فلسطین را مردمی فقیر نشان می دهند، ثروت آنها بی انتها است که: اسرائیل را در ان محل نقطه یابی کرده اند! یک قطعه از دیوار مسجد الاقصی، هیکل سلیمان و یا حرز های دیوار ندبه، به میلیاردها دلار می ارزد! اسرائیل و همپیمانانش حاضرند همه: این پولها را یکجا بدهند! حتی در ان زمان که هنوز اهداف مغرضانه انها، در اشغال فلسطین اشکار نشده بود، زمین ها را به چند برابر می خریدن، قیمتها چنان بالا بود که برخی اعراب را به طمع انداخته بود. از تکنولوژی، فضای مجازی و کار کردهای درآمد زایی ان، در فلسطین کمتر گفته شده ولی، نبوغ فلسطینی ها باعث شده بتوانند: بالاترین سیتسم های حفاظتی دنیا را هک کنند! اگر مردم فلسطین، از سنگ برای دفاع یا مبارزه استفاده می کنند، نه به بخاطر فقر و نداری آنها است، بلکه بخاطر انسانیت و صلح جویی آنها است. زیرا نمی خواهند مثل اسرائیلی ها، قاتل کودکان و زنان شوند. انها با دست خالی هم به تظاهرات می روند، تا بگویند ما مثل اسرائیلی ها، دنبال نسل کشی نیستیم. فقط حق خود را می خواهیم. اگر فلسطینی ها بخواهند، میتوانند یک روزه اسرائیل را، با خاک یکسان کنند ولی، اسلام دست آنها را بسته، تا باعث نابودی نسل نشوند. چون در بین آنها هم حزب اللهی کم نیست.

The enormous wealth of the people of Gaza

The Palestinian Authority showed that: The century deal is a nasty deal, because the Palestinian people have huge wealth, which is not comparable to any of their proposals. The presence of more than 4 million people in two parts of the earth: the West Bank and the Gaza Strip itself is a huge capital: hard-working and hard-working people who: have all their lives put an end to the Palestinian cause and have high motives for work and effort. If half of it was Israel, it would take the world. Because all the people of Israel are impoverished and have lost their ethnic nervousness, they only live in poverty. According to a Mahin News correspondent, many Israelis demand that they leave and escape from the territory of the country, and some will count: when the Palestinians come. Therefore, the Palestinian people should not wait too much for them! God gave them the power that they could go to Israel, and the people would be subjected to it. This is the greatest Divine blessing, which is given to a government as a motivated manpower. Palestine lands and its ancient works cannot be traded at any price. Israel is ready to pay for thousands of dollars for it! A Saudi pen suggested that he would give Abu mazen $ 100 billion to sign a contract of the century. This signifies the importance of this wealth as the second factor in power for the Palestinian people. According to the statistics released by each Palestine, they have on average one residential unit, shop and land. Large agricultural lands, which are plentiful, yield a lot of income, even from the roofs for farming. In the consumption of basic goods or luxury goods, there are no shortages in relation to some of their neighboring countries. There may be shortages in appearance for agriculture and industry! But this is the propaganda and the enemy's ignorance, because they do not know of large underground factories, secret agricultural areas. Only in terms of military industry, they have the power to produce 4,000 long-range missiles in a month. The cost of each of these missiles is at a cost of $ 10 million each. Which: generates over $ 100 trillion in assets for the Gaza Strip, provides plenty of employment. Contrary to the propaganda of the enemies that show the people of Palestine as a poor people, their wealth is timeless: they have spotted Israel in that place! A piece of Al-Aqsa mosque wall, Solomon's temple, or walled wall amber, pays billions of dollars! Israel and its allies are all ready to donate these money! Even at a time when their misleading intentions were not yet revealed in the occupation of Palestine, the land was multiplied, the prices were so high that some Arabs grew proud. The technology, cyberspace and income generation have been less widely spoken in Palestine, but the genius of the Palestinians has the potential to hack the world's largest security systems! If the people of Palestine are using rock for defense or struggle, it is not because of poverty and lack of them, but because of their humanity and peace. Because they do not want to kill children and women like the Israelis. They also go to the rally with empty hands to say that we are not seeking genocide, like the Israelis. We just want our right. If the Palestinians want to, they can make Israel one day dirty, but Islam closes them so that they do not destroy the generation. Because Hizbullah is not among them too

فقرا به خیریه ها کمک می کنند

تعداد خیریه ها در ایران، خیلی بیشتر از فقرا است! گاهی فقرا به خیریه ها کمک می کنند! و دنیای برعکس شده ای به نمایش می گذارند. شاید تعجب آور باشد، ولی باید دانست در ایران، همه مصارف زندگی شامل: کالاهای اساسی و حامل های انرژی، تقریبا رایگان است(سوبسید های ارزی) و قیمتی که برای انها پرداخت می شود، نسبت یه قیمت های جهانی، نزدیک به صفر است. از سوی دیگر هر فرد ایرانی ماهانه یارانه نقدی دارد. سود سهام عدالت و: کارخانه های ملی شده، نیز سالانه پرداخت می شود. علاوه بر آن تعداد زیادی مستمری یا حقوق بگیر دولت هستند. نزدیک 16میلیون کارمند و بازنشسته: کشوری و لشکری داریم، که همه اقرار دارند که: متوسط کار مفید آنان روزی دو ساعت است. یعنی بقیه ساعات را برای خود کار می کنند، و درآمد جداگانه دارند. اگر جمعیت ایران را 80میلیون، و متوسط هر خانوار را 4نفر بدانیم، تقریبا همه کارمند و حقوق بگیر دولت هستند! آنهایی که نیستند تابع دست دوم یا مددجوی زیر پوشش سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی هستند، برای جبران کمی حقوق آنها نسبت به: حقوق بگیران دست اول، دولت مجبور است سبد کالا به آنها بدهد. معمولا هرماه این کمک صورت می گیرد. حالا موسسات خیریه به چه کسانی کمک می کنند؟ یا اصلا چنین جامعه هدفی را دارند، یا خیر جای سوال است. تقریبا هر مسجد یا حسینیه و تکیه، یک موسسه خیریه دارد، باشگاه ورزشی یا هیات ورزشی هم، تعدادی تحت پوشش دارند. تعداد زیادی هم به عنوان جمعیت خیریه درمانی، مانند انجمن حمایت از بیماران کلیوی و سرطانی و غیره هستند. و غیر از اینها انجمن ها، یا ان جی او ها هستند که: تعداد زیادی از انها به ثبت رسیده، برخی هم در حال ثبت هستند، یا نیازی به ثبت کردن نمی بینند! هر پاساژ یا مجموعه: کسب و کار و یا انجمن صنفی هم، یک موسسه خیریه دارد. به همین جهت تعداد آنها به بیش از فقرا می رسد!و اگر فقیری باشد! زیرا دیدیم که همه حقوق بگیر دولت هستند و کسی از قلم نیافتاده. موسسات خیریه هم نمی گویند که: همه حقوق بگیر دولت نیستند، بلکه می گویند زیر خط فقر هستند! یعنی حقوق یا مستمری انها کم است. بنابر این اگر راست گفته باشند، هر ایرانی از سه یا چهار جا، حقوق یا کمک حقوق دریافت می کند. اولین جا حقوق رسمی اوست: معلم و کارمند و سپاهی و ارتشی و.. دومین جا شغل دوم یا سوم آنها، در وقت اداری یا خارج از وقت اداری مانند: مسافرکشی، بنگاه داری و عضوهیات مدیره و غیره! سومین درآمد از خیریه محلی، یا فامیلی تحت عنوان: وام قرض الحسنه یا دستمایه(بجای سرمایه)! بالاخره سبد کالا و سهام عدالت و یارانه نقدی! از ان بالاتر، افطاری ها و غذاهای نذری و رایگان. با یک مقایسه ساده با زمان حکومت حضرت علی، حضرت علی ع همه را دو دینار یارانه از خزانه می داد! و هیچ پرداخت اضافه را قبول نمی کرد(رفتارش با برادرش عقیل). فقط یک احتمال باقی می ماند و آن اینکه: تعدادی باشند که ازقلم افتاده باشند. و بهر دلیلی دستشان به بیت المال نمی رسید. در اینجا بود که راسا، کیسه خرما و نان بر دوش می گرفت، و به سرکشی می پرداخت، تا آنها را شناسایی و کمک کند. از موسسات خیریه و حقوق های چند گانه و نجومی هم خبری نبود!(قتل علی لشدت عدالته). نتیجه این همه پراکندگی موسسات خیریه، فقط یک چیز آنهم سیاهنمایی است. هر موسسه خیریه برای اینکه از هویت خود دفاع کند، یا توجیه فنی و اقتصادی برای موسسه اش داشته باشد، مجبور است همه چیز را منکر شود: جامعه را فقیر و از دست رفته معرفی کند، تا خودش تنها ناجی ملتی فقیر و گرسنه باشد. و این مصداق کفران نعمت است.

The number of charities is greater than the poor!

The number of charities in Iran is much higher than the poor! Sometimes the poor help charity! And: the reverse world. Perhaps surprisingly, it should be noted that in Iran, all living expenses including: basic goods and energy carriers are almost free (foreign exchange subsidies) and the price paid to them is close to zero for global prices. On the other hand, every Iranian person has a monthly subsidy. Equity Dividends: National Millions are also paid annually. In addition, there are a large number of state pensioners or salaries. Nearly 16 million employees and retirees: We have a country and an army, all of which admit that: Their average useful labor is two hours a day. That means the rest of the hours they work for, and they have separate income. If the population of Iran is 80 million and the average of every household is 4 people, they are almost all employees and salaries of the state! Those who are not a subordinate or a subordinate to the Welfare Organization and the Imam Khomeini Relief Committee, in order to reimburse their salaries to the first-hand payers, the government has to supply them with a basket of goods. Usually this assistance is available every month. Who helps charities? Or at all, such a community has a goal, or not, it is a matter of question. Almost every mosque or husseinii has a charity, a sports club or a sports club. Many are also charities, such as the Association for the Support of Kidney and Cancer Patients, and so on. And other than these, there are associations, or NGOs: many of them are registered, some are being registered, or do not need to register! Each passage or collection: Business or Guild also has a charity. So their number reaches more than the poor! And if it's poor! Because we saw that all the salaried people are government and no one has been found. Charity organizations do not say that: not everyone is government, but they say they are below the poverty line! That is, their salaries or pensions are low. Therefore, if they are right, every Iranian will receive salary or salary from three or four places. The first place is his official salary: a teacher and an employee, an army and an army, and a second or third place of their second or third occupation, in office hours or outside office hours, such as: travel, business, and board of directors, etc.! The third income is from local charity, or family, under the title: Borrowing of loans or supplies (instead of capital)! Finally the basket of goods and shares of justice and cash subsidies! And above all, Iftars and dishes for free. With a simple comparison with the time of Imam Ali's rule, Ali Ali gave everyone two dinar subsidies from the treasury! And he did not accept any additional payments (his behavior with his brother Aqil). Only one possibility remains, and it is: there are some who have fallen out of hand. And for any reason they did not reach Bait olmal. It was here that Rasa took a bag of dates and bread, and went on to rebellion to identify and help them. There were also no charitable and multi-disciplinary astronomical institutions (murder of Ali for Justice). The result of this dispersion of charities is just one thing that is blackened. Each charity has to deny everything in order to defend its identity, or its technical and economic justification, to denounce the poor and lost society, so that it is itself the only savior of a poor and hungry nation. And this is a blessing.

اگر کسی بدون اطلاع، ملکی بخرد، درصورت رضایت مالک بلا اشکال است

اگر محمود عباس بجای گرایش به: خط سازش و طرفداری از آل سعود، به سوی مقاومت توجه کند، سازمان ملل را بنام او می کنیم! اخیر ابومازن گفته  که: معامله قرن یا همان معامله ننگ، و نشست اقتصادی که ماه آینده برگزار می‌شود، به جهنم خواهند رفت. این مایه امیدواری همه کسانی است که: سالها منتظر حمایت از مردم فلسطین و: آرمان جهانی آن است. اگر عباس بخواهد میتواند: تمام مرزهای غزه و کرانه باختری را، به روی مردم باز کند. حتی آن مقداری که به اسرائیل مربوط می شود، زیرا که بسیاری از مردم تل آویو، و شهرهای دیگر تمایل دارند به: مردم فلسطین پیوسته و به آنان کمک کنند. انان تصمیم گرفته اند از کیبا یا کلاه یهودی استفاده نکنند، برخی نیز قرار است صلیب یا پرچم فلسطین، بر درب منزل خود نصب کنند. این علاقه به فلسطینی ها، در میان سربازان اسرائیلی بیشتر است! اغلب آنها که یک دوره به ماموریت اعزام شده اند، دچار بیماری روانی شده، برخی نیز خودکشی کرده اند. زیرا تمایل شدیدی داشتند که با اسلحه یا بدون اسلحه، به میان مردم فلسطین فرار کنند، ولی نمی دانستند که آیا مردم فلسطین می پذیرند! اما اگر مرزهای دولت خودگران باز شود، با پیام های گوناگون، سربازان را دعوت به فرار از ارتش اسرائیل کنند، نتیجه بهتری خواهد داشت. مردم فلسطین بدانند که سربازان اسرائیلی، همه جلاد نیستند. حتی بسیاری از فرماندهان و درجه داران، مخفیانه با حزب الله همکاری می کنند. اگر تشکیلات خودگران بخواهد، میتواند از انها استفاده کند. اغلب آنها یهودی هم نیستند، زیرا فقط برای پول و رفاه بیشتر، آنها را فریب داده و عضو ارتش اسرائیل کرده اند. قدرتی که تشکیلات خودگردان دارد، بالاتر از اسرائیل است! چون طرفدار حق و حقوق مردم مظلوم فلسطین است، ولی اسرائیلی ها، همه میدانند که به زور آمده، و آنجا را اشغال کرده اند. اگر اجازه فرار به سرزمین فلسطین را داشته باشند، بسیاری از انها بجای خودکشی، برای رهایی از شرایط جهنمی ارتش اسرائیل، به میان مردم فلسطین فرار می کنند. البته دولت خودگران و یا جنبش حماس و جهاد اسلامی، نیازی به همکاری انها ندارند. لذا فقط بعنوان پناهنده، از انها پذیرایی خواهند کرد. زیرا اطلاعات حماس یا حزب الله، از ارتش اسرائیل کاملا  به روز است. ولی اگر سربازان فرار کنند، شاید روزی برسد که ارتش اسرائیل هم، یکجا اعلام همبستگی کند! ابومازن خوب می داند که: آن روز دیر نیست. اگر ابومازن شدت عمل کمتری نشان می دهد، به امید روزی است که: تمام پل های پشت سرش خراب نشده باشد، و سربازان و ارتش اسرائیل، بهانه ای برای پیوستن به آرمان فلسطین را داشته باشند. حتی شهرک نشین های صهیونیست، میدانند که زمین آنها غصبی است! ولی از روی ناچاری در آنجا هستند، که اگر فرصت پیدا کنند، حتما خانه ها را تحویل: تشکیلات خودگردان خواهند داد. بله ، اگر محمود عباس با خط مقاومت باشد، بجای اینکه به اسرائیلی ها التماس کند! آنها به او التماس خواهند کرد. شاید اگر از امروز، تبلیغات جنگی را شروع کرده، پیغام پذیرش به سربازان و شهرک نشینان را، ارسال کند روز قدس امسال، شاهد همبستگی و پیوستن: ارتش و مردم اسرائیل به: فلسطینی ها خواهیم شد. آرزویی که سالهاست، همه به دنبال آن هستند! فقط نتانیاهو چند صهیونیست، از ان جلوگیری می کنند. شهرک نشین های سهیونیستی بدانند: فلسطینی ها مانند ارتش اسرائیل، آدم کش نیستند و آنها را پذیرایی خواهند کرد. شاید دوباره در همان منازل، اسکان یایند زیرا اگر کسی بدون اطلاع، ملکی بخرد،  درصورت رضایت مالک بلا اشکال است. سازمان ملل هم، پست ریاست خود را به: چنین ملت فرهیخته ای خواهد داد.

If Abu Mazen is paying attention to the resistance line

If Mahmoud Abbas, instead of focusing on the line of reconciliation and support for Al Saud, calls on the United Nations in his name! Abomezan recently said that the deal of the century, or the same deal of disgrace, and the economic summit that will take place next month, will go to hell. This is the hope of all those who have been waiting for support for the Palestinian people for many years and its global ideal. If Abbas wants to: open all the borders of Gaza and the West Bank to the people. Even the amount related to Israel, because many people in Tel Aviv and other cities tend to: Contribute to the Palestinian people and help them. They have decided not to use kiba or a Jewish hat; some will also install the Palestinian cross or flag on their door. This interest in the Palestinians is higher among Israeli soldiers! Often, those who have been deployed for a mission period, have a mental illness, and some have committed suicide. Because they had a strong desire to flee the Palestinian people with weapons or without weapons, but they did not know if the Palestinians were accepting! But if the borders of the self-government open, with different messages, inviting the troops to escape the Israeli army, it will have a better outcome. The Palestinian people know that Israeli soldiers are not all hijackers. Even many commanders and classmates secretly collaborate with Hezbollah. If they want their organization, they can use it. Often they are not Jewish because they have been deceived by the Israeli army for more money and welfare. The power of the PA is higher than Israel! Because he is a supporter of the rights of the oppressed Palestinian people, but the Israelis, everyone knows that they have come to power and occupy it. If they are allowed to escape to the Palestinian territories, many instead of suicide escape Palestinian people to escape from the hellish conditions of the Israeli army. Of course, the self-government or the Hamas movement and Islamic jihad do not need to cooperate. Therefore, they will only serve as refugees. Because the intelligence of Hamas or Hezbollah is quite up to date with the Israeli army. But if the soldiers escape, maybe one day the Israeli army will once again announce solidarity! Abu Mazen knows well: that day is not late. If Abu Mazen shows less intensity, it is hoped that the day will come: all the bridges behind it will not be broken, and the soldiers and the Israeli army will have an excuse to join the Palestinian cause. Even the Zionist settlers know that their land is useless! But they are in vain, that if they find the opportunity, they will surely deliver the houses: they will give the PA. Yes, if Mahmoud Abbas is on the line of resistance, instead of begging for the Israelis! They will beg him. Maybe if today, launch a war campaign, send a message of acceptance to soldiers and settlers. This year's Qods Day will see solidarity and joining: the army and the people of Israel will be: Palestinians. Dreams that have been for many years, everyone is looking for it! Just Netanyahu, a few Zionists, will prevent it. The Zionist settlements know that Palestinians, like the Israeli army, are not kidnappers and will receive them. Maybe they will be resettled in the same home, because if anyone without knowledge is buying a property, then he will be in perfect condition with the consent of the owner. The United Nations will also give its presidency: An educated nation.

مردم خودشان با توهین کردن به: ساده زیستی رهبران،

وقتی پیامبر خدا رحلت فرمود، عده ای در سقیفه بنی ساعده جمع شدند، که جانشین برای او تعیین کنند! اما چون قبلا پیامبر حضرت علی را تعیین کرده بود، لذا لازم دیدند او را هم دعوت کنند، تا از حق خود به نفع شورا کناره گیری کند. اما حضرت علی ع نپذیرفت و فرمود: بدن مطهر پیامبر هنوز روی زمین است، اول باید ایشان دفن شوند. اما بالاخره با زور شمشیر، حضرت علی را دست بسته، از خانه بیرون برده و به: اعضای شورا ملحق نمودند! این یک روایت ساده از یک تاریخ بلند است. یعنی شورا به راحتی جایگزین ولایت شد. این غمنامه تمام انبیا الهی است، و شاید غمنامه خداوند بزرگ! چرا که دیوار خدا از همه کوتاه تر است. هر بدبحتی که برای هرکسی پیش می اید، اول مظنون خداست! خداوند بارها آن را تذکر داده و فرموده: هر خوشبختی که شما دارید، از خداست وهر بدبختی که احساس می کنید، از خودتان است! پیامبران ساده زیست بودند: کار چوپانی و کشاورزی و نجاری می کردند، ولی جانشینان شورایی آنان، کاخ ها ساختند و دربارها تولید کردند. پیامبر ها به خود سختی روا می داشتند، تا دیگران راحت باشند ولی، جانشینان ادعایی به مردم سختی روا می دارند، تا خودشان در راحتی باشند. از کجا چنین استحاله ای صورت گرفته؟ لازم نیست به دور دستها برویم، یا تاریخ را زیر ورو کنیم! انقلابیون در همه انقلاب های معاصر، انسان های مردم دوست قداکار و ساده زیست بودند، ولی چه زود تجمل پرستی، اشرافیگری و ضدیت بامردم جانشینی آنها شد؟ مائو تسه تونگ لباس کار تن می کرد! دستور داده بود 800میلیون مردم چین آن موقع هم، لباس کار تن کنند تا یکدست باشند. ولی حالا چین دارای قصرهایی بزرگتر از زمان مائو است. و اصلا ساده زیستی را نمی فهمد. مهاتماگاندی با اینکه استاد حقوق دانشگاههای اروپا بود، ولی به هند بازگشته و لباس کرباس دست دوخت می پوشید. از شیر بز خانگی اش ارتزاق می کرد. امام خمینی در تهران، در یک حسینیه نیمه ساخته با دیوار های کاهگلی زندگی می کرد، و یک لیوان آب را دوبار می نوشید. حضرت علی ع در دوران بزرگترین حکومت جهانی، کفشهای خود را پینه زده بود، یا للعجب چه شد؟ چه اکسیری توانست اینگونه به سرعت، همه چیز را برگرداند؟ دو عامل خیلی مهم در این مورد مقصرند: مردمی جاهل یا طماع، افرادی حیله گر و فریبکار.  هرکدام از این ها نباشد، اکسیر یاد شده بی تاثیر است. مردم خودشان با توهین کردن به: ساده زیستی رهبران، آنها را وادار به زندگی اشرافی می کنند! آنها با احترام به اموال دزدی، به دزدها رای می دهند، تا سرپرستی شان را به عهده بگیرند. زیرا تصور می کنند فردی که دزدی می کند، به دزدی آنها هم بی توجه خواهد شد. اشعث کندی که فرماندار آذربایجان، در زمان حضرت علی بود، همین نقطه ضعف را داشت،  و معیره فریبکار، از همین جا او را مطیع معاویه کرد. حضرت علی که به خاطر شدت عدالت، به شهادت رسید و در این ایام، شهادت او را پاس می داریم. فرمود  عدالت را فدای قوم و خویشی، یا ثروت نمی کند. یکی از یاران علی در دام معاویه بود، معاویه برای مسخره از او پرسید: فرق من با علی چیست؟ گفت مانند فرق پدرت با پیامبر! گفت فرق آنها چه بود؟ گفت: ابوسفیان برای تشویق مردم به جنگ، از زنان روسپی و رقاصه ها استفاده می کرد، ولی پیامبر برای روحیه دادن به سربازان خود، آنها را به نماز و اطاعت خدا سفارش می کرد. مردم جاهل باعث شدند تا: شیعه هم مانند دیگر مکتبها، به مخالف خود تبدیل شود. همه مخالفان علی را، زنده کردند تا باز هم علی، در غربت بماند. وجدان مردم جاهل، با یاعلی گفتن ها آرام می شود، ولی مردم عاقل دنبال عدالت علی ع هستند.

How did the council take over the province?

When the Prophet Muhammad passed away, some people gathered in Saqiafi Bani-i-Sa'tah, to set him as the successor! But since he had previously appointed the Prophet Ali, then he was required to invite him to withdraw his right in favor of the council. But Imam Ali refused and said: The body of the Prophet is still on earth; first, they must be buried. But finally, with the help of the sword, Imam Ali was taken out of hand and joined: members of the council! It's a simple narrative of a long history. That is, the council could easily replace the province. This is a slander of all divine prophets, and perhaps the grievance of the great Lord! Because the wall of God is shorter than all. Every misfortune that goes on for anyone is first suspect of God! God has repeatedly reminded him: Every happiness you have is from Allah and any misfortune that you feel is from yourself! Prophets were alive: shepherds, agriculture and carpenters, but their council successors built palaces and built courts. The Prophets would have been tough on themselves, so that others would be comfortable, but the alleged successors would make it hard for the people to be comfortable. Where has such a change occurred? We do not have to go round our hands, or go ahead with history! Revolutionaries In all the contemporary revolutions, human beings were friendly, simple, and alike, but how soon were luxury, aristocracy, and anti-people with their people replaced? Mao Zedong Tung clothes! The order of 800 million Chinese people had to wear uniforms at the same time. But now China has more palaces than Mao's time. And he does not understand a simple bio. Mahat Mohandadi, although he was a professor of law in the universities of Europe, returned to India and wore clothes. He fluttered from his domestic goat milk. Imam Khomeini lived in Tehran, in a semi-built honey house with cool walls, and drank a glass of water twice. Hazrat Ali Ali, in the era of the world's largest government, wore his shoes, or was it a hangover? What elixir could quickly return everything? Two very important factors in this case are: ignorant or greedy people, tricky and deceitful people. None of these, the eyeliner mentioned is ineffective. The people themselves by insulting: the simple biological leaders, make them into aristocratic life! They respect the robberies, vote for thieves, take their custody. Because they assume that the person who steals will be neglected as well. Ash'at-Kandy, the governor of Azerbaijan, at the time of Imam Ali, had this weak point, and the cunning cheater, from this point, subjugated him. Imam Ali, who was martyred because of the severity of justice, and during these days, we pass his testimony. He said that he would not sacrifice justice for a people or fortune. One of Ali's companions was Muawiyah's trap, Mu'awiyah asked for a mockery: What is my difference with Ali? Said like your father with the Prophet! What was their difference? Abu Sufyan used women prostitutes and dancers to encourage the people to fight, but the Prophet ordered them to pray and obey God in order to calm their soldiers. The ignorant people made: Shiism, as in other schools, turned to the opposite. All Ali's opponents have been alive to stay Ali alive again. The conscience of the ignorant people calms down with the sayings, but sane people seek justice for Ali.

سند آن توسط ترامپ به بنیامین تحویل می شد

مجلس دوازدهم نباید دارای تفکر: نئولیبرال یا لیبرالی و فاشیستی و کمونیستی باشد! زیرا نتیجه آن را در مجالس قبلی می بینیم. هرقانونی می خواهد تصویب می شود: ناطق جلوی تریبون می رود، و با افتخار تمام می گوید: در کشورهای پیشرفته چنین است، و ما از ان عقب افتاده ایم! آخرین آن قانون احزاب است. هیچکدام از نمایندگان نگفتند، که در قران یا در اسلام، راجع به احزاب چه حکمی است. همه گفتند که در کشورهای پیشرفته! در حالیکه اسلام 14قرن است، دنیا را اداره می کند و هیچگاه از روند صعودی آن، کاسته نشده است. چرا نمی خواهند بپذیرند که اسلام هم، برای خود قوانینی دارد و: لازم نیست ما به تجربه دیگران استناد کنیم. البته نگاه به دیگران برای: عبرت گرفتن اشکالی ندارد. مثلا ما می بینیم که اروپا، بعد از چهل سال که بخاطر ضدیت با انقلاب اسلامی، به تحزب روی آورده، اکنون در حال از دست دادن همه حیثیت خود است. پیروزی حزب سبزها در ایرلند، موج سبز در آلمان و مخالفان مکرون در فرانسه، طیف وسیعی را نشان می دهد که خلاصه آن، نه گفتن به اتحادیه اروپا و: حکومت نئولیبرال احزاب است. آیا ایران هم می خواهد به این بن بست برسد؟ کشورهای پیشرفته آنها! امروز بالاترین کشتار مردم خود را تجربه می کنند. زندانهای آنها پر از مبارزان راه آزادی، زخمی شده های پلیس فدرال و پلیس فرانسه و آلمان، هر روز بیشتر می شود. آیا به اینجا می خواهیم برسیم؟ در حالیکه اسلام تنها یک حزب دارد، و آن حزب الله است. کشوری که آن را پذیرفت (مانند لبنان) به نتایج خوبی رسیده. بطوریکه سید مقاومت، و دبیرکل حزب الله لبنان می گوید: اگر ما جنوب لبنان را از اسرائیل پس نمی گرفتیم، امروز مانند جولان و قدس شریف، سند آن توسط ترامپ به بنیامین تحویل می شد! اسلام سازمان سیاسی مقتدری بنام روحانیت دارد. در طول 14قرن گذشته، انواع و اقسام حکومت ها آمدند و رفتند، ولی این نهاد اسلامی مقاومت کرد، و به اینجا رسید. در اسلام تشکیلات وسیع هواداری بنام: هیات های مذهبی وجود دارد، که گستره اندیشه و عمل آنها در تمام: ایام سال و در تمام ده کوره ها خود رانشان می دهد. دهداریها و شهرداریها می آیند و اغلب، با فساد و ارتشا می روند! ولی مسئولین هیات ها یا نمایندگان سازمان روحانیت، در غم و شادی مردم حضور دارند! و تصور جدایی از زندگی مردمی، امری ناپسند است. اسلام یک مانیفیست مهمی دارد بنام قران، که در تمام شئون زندگی بشر حتی در خلوت های انفرادی، نفوذ دارد و نور و روشنایی و فهم و شوق زندگی را ایجاد می کند. مسیحیان فقط هفته ای یکبار، آنهم بصورت تشریفاتی و با جمعیت کم، انجیل خود را می بینند. طوری تربیت شده اند که: انجیل را در همان کلیسا رها می کنند. یهودیها و بودائیها، همگی تشکیلات خود را فقط با: مسامحه قادرند محافظت کنند. اما قران در متن زندگی  است، برای تولد، عروسی و مرگ از ان استفاده می شود. شفای بیماری و ممانعت از خودکشی و افسردگی به کارمی اید. بنابر این بجای استفاده از الگوی غربی یا شرقی، باید به الگوی اسلامی پناه برد، آن را تئوریزه و قانونمند کرد. با اینکه نام آن مجلس شورای اسلامی است، ولی قوانین لیبرالی و فاشیستی! آنارشیستی و سکولار، احترام بالاتری دارد. در حالیکه در مجلس اینده باید: دنبال افرادی بود که فقیه و اشنا به اسلام باشند، چون می خواهند قانون اسلامی بنویسند، و الگو و ام القرای اسلام باشند. جالب است که غربی ها در تحقیقات دانشگاهی خود، از اسلام بیشتر استفاده می کنند! و جای تعجب است که چرا برخی ها، هنوز به دهه 1960اروپا و آمریکا می اندیشند، و همه دانشمندان مذهبی چون انیشتین و داروین را، ضد اسلامی معرفی می کنند.  

Neo-liberal thinking in the future parliament

The twelfth parliament should not have the thinking: neoliberal or liberal, fascist and communist! Because we see the result in previous meetings. Every lawyer wants to be approved: Nategh goes to the tribune, and proudly says, "In advanced countries, it's so, and we're lagging behind!" The last is the law of the parties. None of the delegates said that in the Quran or in Islam, what is the ruling about the parties. Everyone said that in advanced countries! While Islam is 14 centuries, it governs the world and has never diminished its upward trend. Why do not they accept that Islam also has laws for itself: We do not need to cite the experience of others. Of course, looking at others for: It's hard to get to know. For example, we see that Europe has been losing all its prestige after forty years of oppression over the Islamic Revolution. The victory of the Green Party in Ireland, the Green Wave in Germany and the McCrane franchise in France, show a broad spectrum that, in short, is not speaking to the European Union: the neoliberal government of the parties. Does Iran want to end this stalemate? Their advanced countries! Today they experience the highest killing of their people. Their prisons filled with Freedom fighters, injured by the federal police and the French and German police, are increasing every day. Do we want to get here? While Islam has only one party, and that is Hezbollah. The country that accepted it (like Lebanon) achieved good results. As Seyyed Resistance and Secretary-General of Hezbollah Lebanon say: "If we did not take South Lebanon out of Israel, today, like Golan and Jerusalem, the document will be delivered to Benjamin by Tramp!" Islam has a clerical political organization. During the past 14 centuries, various types of government came and went, but this Islamic institution resisted, and came here. In Islam, there is a large body of advocates called: religious groups, whose scope of thought and action is all about: the years of the year and in all ten furnaces. Democrats and municipalities come and often go to corruption! But the officials of the clerics' delegations or representatives are in the sadness and happiness of the people! And the idea of ​​separation from popular life is unnecessary. Islam has an important manifestation in the name of the Qur'an, which influences all aspects of human life, even in solitary confinement, and creates light and light and understanding of life. Christians see their gospel only once a week, as ceremonially and with a small population. They are trained to: abandon the gospel in the same church. Jews and Buddhists can only protect their organization with: neglect. But the Qur'an is in the text of life, used for birth, wedding and death. Healing the disease and preventing suicide and depression. Therefore, instead of using the Western or Oriental pattern, it should take refuge in the Islamic model, theoretically regulate it and regulate it. Although the name of this is the Islamic Consultative Assembly, but the liberal and fascist laws! Anarchist and secular, has a higher respect. While in the future parliament, it is necessary to: seek folks who are the jurisprudents and scholars of Islam, because they want to write Islamic law, and they are the model and the Um Qur'an of Islam. Interestingly, the Westerners use more Islam in their academic research! And it is surprising that some of them are still thinking of Europe and the US in the 1960s, and they are all anti-Muslim scholars such as Einstein and Darwin.