دائرةالمعارف ماهین نیوز

مصرف همه چیز در ایران هفت برابر متوسط دنیا هست و اسراف و حرام هست

دائرةالمعارف ماهین نیوز

مصرف همه چیز در ایران هفت برابر متوسط دنیا هست و اسراف و حرام هست

فرمول افزایش ثروت

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۱۴ آذر ۱۴۰۲، ۰۶:۳۳ ق.ظ | ۰ نظر

افراد زیادی برای افزایش ثروت و پولدار شدن، نظریه داده اند: مخصوصا علمای مدیریت و بیزنس غربی! و شاید برترین آنها کتب مربوط به آل ترامپ باشد:  که کسب و کارهای عجیبی را شامل میشود: از جمله قاچاق مواد مخدر و تسلیحات، که بالاترین سود در جهان را به خود اختصاص داده است. زیرا وقتی هدف سود آوری باشد، راه میانبر، قاچاق می شود: که نه مالیات بدهند و نه گمرک از انها مانع شود. بدون واسطه هم به دست مصرف کننده برسد. البته علمای اخلاقی تر! می گویند سود اوری در چارچوب اخلاق! ولی اولویت با سود است. بنگاهها هم اعلام می کنند: ما بنگاههای خیریه نیستیم که: به فکر نجات مردم باشیم. ما باید کلاه خود را نگهداریم. و برای بنگاه خود سود آوری حداکثری داشته باشیم. به همین خاطر دولت را هم سرزنش می کنند، و می گویند دولت تاجر خوبی نیست! زیرا مانع قاچاق و دزدی آنها می شود. در باشرف ترین حالت در نظریات غربی، دزدی و رباخواری بعنوان کسب و کار  معرفی میشود: کسب و کار برحسب تئوری های صهیونیستی و مسیحی لیبرالی، کمی با هم فرق دارد:در واقع یهودیت و صهیونیزم، براساس ربا خواری اداره می شود: یعنی بدست اوردن پول بدون زحمت، بعنوان اسکنت! اما لیبرال مسیحیت مدرن، بر مبنای دزدی شرافتمندانه و شیک پوشانه است. یعنی آنها آموزش می بینند: تا حق دیگران را چطور برای خود بردارند. بانکها نمونه موسسات موفق صهیونیستی، بورس نمونه موفق مسیحیت لیبرال صهیونیستی است: در مورد رباخواری همه چیز مشخص است، زیرا در اسلام جنگ با خدا معرفی شده. اما در مورد بیزنس، باید دانست تمام شگردهای کسب و کار غربی، برای دزدیدن ارزش افزوده دیگران است. هرچند آن را در لفاف و با الفاظ پر طمطراق (بازاریابی)می گویند، ولی واقع اصل قضیه این است. مثلا راههای فرار از مالیات را آموزش می دهند: که کل علم حسابداری برای این کار است. یعنی هیچکس حسابداری را دوست ندارد، حتی می گویند باعث نازایی و ضعف قوه بینایی و قوه باه، می شود. اما بخاطر فرار از مالیات، مجبورند! یا هزینه و قیمت تمام شده را کاهش می دهند: یعنی دستمزدها را در حداقل قانون کار می پردازند. یا مواد اولیه را از زمین های مردم سرقت (معدن و سینه کار اختصاصی)می کنند. ارزش افزوده حاصل از دستمزد و مواد اولیه را، در سربار قرار می دهند! یعنی پاداش هیات مدیره می شود. ما اکنون در بورس و تقسیم سود سهام عدالت، این مشکل را داریم. سود ابرازی به وزارت دارایی، که به منظور فرار از مالیات و زیان ده نشان دادن، طراحی شده، مبنای تقسیم سود است. در حالیکه در صورتجلسه اعطای پاداش هیات مدیره! سودها چند برابر ابراز می شود. همه شرکتهای مشمول سهام عدالت، دولتی ، نیمه دولتی و نهاد مردمی، در ترازنامه منتشره، بیشترین زیان را ابراز می کنند. ولی اگر ترازنامه افشا شود، معلوم می شود همه این زیان ها، بخاطر پرداخت حقوق های نجومی به مدیران. و پاداش های کهکشانی برای اعضای هیات مدیره است. همه اینها هم به دلیل سود آوری بالا گزارش می شود. لذا در مکاسب اسلامی، همه اینها حرام است: چه رباخواری(کسب در امد از بازی با پول) و چه قاچاق و دزدی و کم فروشی ..و در مقابل آن فرمول اسلام :برای کسب در امد بیشتر و افزایش ثروت و پولدار تر شدن، فقط شکر گزاری است. یعنی ارزش افزوده در اسلام، برای خدا است، و ما ان را از خدا می خواهیم: زیرا خدا قول داده اگر در هر نعمتی شکر گزاری کنید، ان را افزایش می دهد(لئن شکرتم لازیدنکم). خدا ثروت مطلق، و خالق ثروت است. یعنی نعمت ها و ارزش افزوده را خلق می کند، و به ما می دهد.(کن فیکون) لذا فرمول اصلی می شود: شکر گزاری. با شکر گزاری اولا ما متوجه داشته های خود می شویم: در حالیکه غیرشاکران مانند کبک، سرخود را زیر برف کرده، می گویند برف نمی اید. یا مثل ماهی در آب هستند، ولی دائما آب می خواهند! و ثانیا مسیر ازدیاد ثروت را هم مشخص می کنیم(دعا کردن).

  • سید احمد حسینی ماهینی

ایران ابرقدرت یکتا

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ۰۹:۴۷ ب.ظ | ۰ نظر

فرضیه اصلی بنیاد اندیشه های زیربنایی، این است: فرضیه: ایران همیشه ابر قدرت بوده، هست و خواهد بود. اثبات فرضیه: مرحله اول: در زمان جمشید جم، کورش کبیر و داریوش بزرگ، ایران، امپراتوری جهانی یکتا، و یکتا پرست بوده که هیچ شکی نیست، مرحله دوم: ایران در حال حاضر با یک پهباد ارزان، موشک های بالستیک و دریانوردی دور زمین، ابرقدرت دنیا هست، باز هم شکی نیست! فقط کاهی در فاصله بین کورش تا امروز تشکیک می شود. که اینهم اشتباه هست. و نیاز به اثبات دارد. مراحله سوم: بعد از کورش تا امروز را، میتوان به سه بخش عمده: قبل از اسلام، دوران اسلامی و دو قرن معاصر تقسیم کرد. اتفاقا در این دوران، ایران بالاترین قدرت ها را داشته! ولی از درون دچار تفسیر های اشتباه شده است: مثلا می گویند شاه عباس به کلیسای جلفای اصفهان رفت، در ماه رمضان، از ارمنی ها نجسی طلب کرد و نوشید: و گفت: ما برای مسیحی ها احترام قائلیم! این روش او، زیر پا گذاشتن اسلام، برای حس غریبه پرستی است. یعنی شاه عباس که نماد یک امپراتور بود، اینطور فکر های احمقانه به سرش می زد. درحالیکه میتوانست به روش دیگری ان را اثبات کند: مثلا همه را به قصر خود دعوت و: برای انها شام مفصل و هدایایی در نظر می گرفت. این کج اندیشی ها باعث شد: تا امپراتوری ایران در این سه دوران دیده نشود. بعد از اینکه کورش کبیر، مصر را فتح کرد و یک نفر از اهای خراسان را، بعنوان فرعون! در آنجا منسوب نمود، براساس روایت معروف در راه بازگشت در گذشت. با فوت کورش، عده ای متوسل به رومی ها شدند: شهر روم را امپراتوری روم! و امپراتوری ایران را: ایرانشهر نامیدند. و مثل امروز، جای قاتل و شهید را عوض کردند. در اروپا فقط دو شهر وجود داشت، که خارج از خودشان را هم قبول نداشتند، و به آنها بربر می گفتند. اما از نظر کج اندیشان، امپراتوری روم و امپراتوری یونان بودند. در حالیکه طبق نقشه های موجود در بیستون کرمانشاه، هر دو از استانهای کوچک ایران(اسپارتا و یونا) بودند. در دوران اسلامی هم به همین شکل است: استان اربیا(عربی) و ماکا(مکه) از استانهای کوچک و جزو 23 استان امپراتوری ایران بودند، اما شدند امپراتوری عرب! (مثل الان که شعار می دهند: خودمختاری بو کردستان، آزادی بو ایران)در حالیکه، حضرت علی ع با تزویج: دو دختر یزدگرد سوم به دو پسر خود، امپراتوری ساسانی را، به امپراتوری علوی انتقال داد. و این امپراتوری علوی از آل بویه، دیلمیان، طبریان  و آل زیار، به هم پیوست تا به تشکیل حکومت صفویه انجامید. البته ظاهر قضیه، حکومت در دست شاه عباس یا قاجار و پهلوی، اما در اصل قدرت در خاندان سلسله علوی بود. در اوج قدرت ناصرالدین شاه، یک حکم دو خطی میرزای شیرازی، باعث شد حتی خانواده ناصرالدین شاه هم، برای او قلیان نیاورند. ایت الله مجتهد انگلیس و روسیه را تهدید به حکم جهاد کرد. و انگلیس با تمام قدرت ظاهری اش گفت: تا موقعی که قران و روحانیت هست، ما هیچ کاری نمی توانیم بکنیم. حکومت آل علی را در قداست و قدرت: امامزادگان هم میتوان دید. آنها نه تنها در زمان خود حاکم بودند، بلکه در زمان ما هم، منشا تولید قدرت، ثروت و آرامش برای مردم هستند. هر کسی گرفتاری مالی و سیاسی دارد، با توسل به این امامزادگان، وبه طریق اولی ائمه، می داند مشکلش حل می شود. به اعتبار قدرت اجرایی همین امامزادگان هست، که همه به امام زمان معتقدند: با اینکه او را نمی بینند، و یا با منطق ظاهری حکمرانی تفاوت دارد. اما همه برای حل مشکلات خود، فقط به او متوسل می شوند. چون می دانند مردان قدرت و ثروت، ابتدا به فکر خودشان هستند. لذا، همانطور که در سال 1356 در: ایام شبهای قدر برای کل دانشجویان انقلابی، در مسجد الهادی تدریس کردم، قدرت امپراتوری ایران: مدرس ها و سید جمال ها، کاشانی ها و امام خمینی ها بودند. کتاب از کلینی تا خمینی این سلسله را، بخوبی توضیح می دهد. امپراتوری ایران حتی در جنگهای جهانی حرف اول را می زد. و نشان آن حضور سه قدرت فاتح در تهران و نامگذاری تهران بعنوان پل پیروزی بود.

  • سید احمد حسینی ماهینی

خطر فزونی اطلاعات(بیگ دیتا)

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ۰۶:۵۴ ق.ظ | ۰ نظر

باید دانست که وجود انسان، فقط اطلاعات است! فرق انسان با ملائکه و دیگر موجودات، در همین است، زیرا خداوند با اموزش اسما، انسان را به برتری بر موجودات، نشان گذاری کرد(علم آدم الاسماء کلها) و با این کار، در جلسه آزاد اندیشی موجودات، فلسفه افرینش انسان را تدریس فرمود. لذا علم و فلسفه ذات خداوند است! اولین جلسه آزاد اندیشی را هم خداوند تشکیل داد. پس این امر اثبات می کند:همه بنیاد های اندیشه ورزی انسان، باید دچار تحول شود. از من و ما، به خدا برگردد. از اینجا خطر فزونی اطلاعات هم روشن می شود. یعنی همانطور که نبود اطلاعات، انسان را با حیوانات برابر می کند، افزونی اطلاعات هم، ممکن است انسان را از حیوانات پست تر کند.(بل هم اضل) زیرا با دانش به جنگ دانش رفته اند، برایند آن اگر: به سوی خدا نباشد، کفر محض می شود. امروزه جهان دچار فزونی اطلاعات است،انفجار اطلاعات، او را به کفر کشانده(حقایق را می پوشانند). یعنی سوء مدیریت دانش! اتفاق افتاده، و پرچم داران مدیریت دانش، به بیراهه می روند.( اول العلم معرفت الجبار و آخر العلم، تفویض الامر الیه) مدیریت دانش باید: در ابتدای آن، ما را به شناخت خدا هدایت، و درانتها هم همه چیز را به اراده او بپذیرد. مدیرانی که دارای دانش افزوده هستند، ولی ان را منسوب به خود یا دیگری (غیرخدا) می دانند، در کفر و ضلالت هستند. زیرا خودشان می دانند: که حقایق را نمی گویند. فلسفه خلقت انسان از  زبان خالق ان، فقط عبادت است. آنهاییکه فلسفه را قبول ندارند، ناچار به منطق روی می اورند. که اول من قاس الشیطان! و همین هم باعث خروج او: از عبادت خداوندی بود. زیرا شیطان عابد بود، ولی عبد نبود.60هزار سال خدا را عبادت کرد، ولی با تکذیب فلسفه، و انجام قیاس مع الفارق، به لعنت خدا دچار! و از درگاه خدا رانده شد، واولین کثرت را از وحدت وجود، رقم زد. این فزونی اطلاعات او بود که :مغرورش ساخت، مقدمه ای را برمتاخره تطبیق نمود! که لایتچسبک بود. گفت من از آدم بهترم، چون من از اتشم و او از خاک خلق شده است. اما فرشتگان دیگر همه سجده کردند. زیرا فلسفه الهی را، با اینکه خلاف میلشان بود قبول کردند. آنان در جلسه آزاد اندیشی، برخدا تهمت زدند، او را اشتباه کار! ومصر بر اشتباه، گفتند: منطق انها این بود: آیا باز هم می خواهی کسی بیافرینی، که در زمین فساد کند؟ با این منطق، و قیاس! شیطانی، هم گذشته خدا را زیر سوال برده، اشتباهات او را پیش چشمش آوردند، و هم کار جدیدش را. آنها هم عابد بودند، و گفتند: چرا آدم را می افرینی؟ ما خودمان ترا تسبیح می گوییم!(نحن نسبح بحمدک) یعنی خدا را خودخواه هم معرفی کردند! ولی با فسفه خدایی، قانع شده و سجده نمودند. و به وحدت با خدا راضی شدند. خداوند هم آنها را پذیرفت، ولی قانع نشد. او می خواست کسی باشد: که در کثرت، و جدا از خودش،  باعقل و منطق و فلسفه، از کثرت دوری، به وحدت وجود برسد(انا لله و انا الیه راجعون) لذا بشر را افرید، او را از بهشت بیرون کرد، تا او به میل خودش، خدا را عبادت کند و برگردد. اما اولاد آدم هم دو تیره شدند! عده ای به خدا برگشتند(توبه)، و در آرزوی بهشت و رضوان الهی قدم برداشتند، ولی عده ای با شیطان دوست شدند، و بجای تشکر از خلقت خداوند، به تنفر از ان، و دوستی با ضد خدا، پرداختند. آیا اکنون 8میلیارد بشر روی زمین، از خلقت خودشان راضی هستند؟ و می خواهند بسوی خدا برگردند؟ یا به قدرت شیطان ایمان آورده، خودشان را همه کاره می دانند؟ بله! امروزه هوش مصنوعی، همه اینها را تفسیر می کند! عده ای از خدا بی خبر، با توسل به نخبگان شیطانی، در عفریم اسرائیل گرد آمدند، با کامپیوتر های فوق پیشرفته، همه اطلاعات را جمع اوری کردند، تا بگویند هوش مصنوعی، ما را برجهان حاکم می کند، و نیازی به خدا ندارند. زیرا آنها به تبع فزونی اطلاعات (بیگ دیتا) برجهان حاکم شده، تا مومنین را قلع و قمع کنند. اما هوش مومنین بر هوش مصنوعی فائق آمد!. و همه کامپیوتر ها از عفریم به غزه منتقل شد.

  • سید احمد حسینی ماهینی

پرداخت مضاعف ازجیب ملت

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۱۱ آذر ۱۴۰۲، ۰۷:۳۹ ب.ظ | ۰ نظر

 نفوذ لیبرالها در مراکز مالی ایران، باعث شده تا: مدیرت مالی برمبنای بهره، اساس همه کارها شود. شهرداری هم به طمع اقتاده: تا بهره ها را باز هم بالاتر ببرد. مدیران مالی اعتقادی به مدیریت مالی اسلامی ندارند. و همه چیز را از دیدگاه یهودیت، یا صهیونیسم اقتصادی می بینند. حتی ارزش کارمند را هم با فرمول: ارزش فعلی براورد می کنند: فرضا اگر شما 200میلیارد،در بانک بگذارید و ماهی 6میلیون تومان سود بگیرید! برابر با حقوق یک کارگر می شود. یعنی ارزش کار کارگر! همین است. لذا برای بالا بردن ارزش خودشان، همیشه بالاترین حقوق ها را منظور می کنند، و برای اینکه صدای مدیران دیگر در نیاید، آنها را هم بالامی کشند. و دائما در یک تضایف یا تصاعد، بیت المال را به غارت می برند. استدلال شان این است که هرچه: پاداش و حقوق هیات مدیره و مدیران بیشتر شود، سود کمتری نشان می دهد! لذا مالیات کمتری می پردازند. به همین جهت همه شرکتهای دولتی و نیمه دولتی، در ترازنامه خود زیان نشان می دهند. تا مالیات ندهند. جالب است که این شرکتهای بشدت زیان کار، اقلام نجومی به هیات مدیره می دهند: تحت عنوان افزایش سود! و بهره وری. تا جاییکه مدیران بتوانند شرکت را بخرند. به دو دلیل میتوانند: ترک تشریفات مناقصه کنند! یکی انکه این شرکت زیان ده هست، کسی ان را نمی خرد. دوم اینکه حق تقدم با سهامداران فعلی است. با این روش ها، همه بیت المال را بطور قانونی! برای خود برمی دارند. و اصلا می گویند (سردار بیا اینارو بردار)ما خودمان بیت المال هستیم! امروزه در بانک، بورس و بیمه، که سه نماد اقتصاد ربوی صهیونیزم هستند، کاری کرده اند که ایات: مربوط به جنگ باخدا، اصلا مطرح نشود. مثلا جزو افتخارات دولت بسیجی! این است که بهره را، مخالف قانون و شریعت، بالا برده و حاضر است بازهم بالاتر ببرد. شهرداری اعلام کرد: اگر سود بانکها 23درصد است، ما بیشتر از ان می دهیم، تا مردم پول خود را در پروژه های شهری، سرمایه گذاری کنند. یعنی زورشان به قانون بانکها نرسید، سراغ شهر داری ها رفتند. شهرداری همچنان در نظر دارد: روش بهره (نزولخواری)را در یک همایش بزرگ به شهرداران یاد بدهد. و علت پایبندی شهرداران به اسلام و: عدم مبارزه آنها با خدا را، نا آگاهی و بلد نبودن شهرداران اعلام می کند. این جرثومه های فساد صهیونیستی، به هیچ قانونی پایبند نیستند. و مانند اسرائیل حد و مرزی نمی شناسند. زیرا اگر به قانون اسلام پایبند باشند، باید بهره را قطع کنند. بهره یعنی پولبازی، و کسب در امد بدون کار! یا اگر حتی به کشورهای پیشرفته تاسی کنند، باید بهره را به یک درصد برسانند. لذا می بینیم نه به اسلام و نه به جهان، سرخود بهره ها را بالا می برند. به هر حال با این بهانه ها، چند باره از مردم پول می گیرند. یکبار مستقیم بعنوان عوارض، یکبار غیرمستقیم از دولت می گیرند، یکبار هم می خواهند: بعنوان سود سرمایه گذاران، خدمات خود را گرانتر کنند. و همین امر باعث می شود: شهر گرانتر و پرهزینه تر اداره شود. در حالیکه خدمات آن تغییری نکرده است. پس بجای بالا بردن منابع، باید به فکر کاهش مصارف باشند. خیلی از مصارف شهرداری، اصراف است و در وظیقه قانونی ان نیست. قانون جدید شهرداری ان را از ریاست جمهوری بالاتر می داند. و درواقع جای همه ارگانهای دولتی کار می کند: بجای سازمان تبلیغات! بجای وزارت صمت! وقتی واگن ها را از چین می خرد، یا اتوبوس ها را به شرکت های داخلی سفارش نمی دهد. طبیعتا باعث بیکاری کارگران این بخش ها می شود. در حالیکه اصلا خرید وسائل حمل و نقل، به عهده شهرداری نیست. فقط تنظیمات آن بعهده شهر داری است. هزینه کردن در مثلا راهپیمایی اربعین، به عهده وزارت کشور است. اما شهرداریها داخل می شوند. لذا باید دانست که برای تحمیل نظام رباخواری، از هرکاری استفاده می کنند. بیمه ها و بانکها و بورس ها، همه ناکار امدی خود را از این راه پوشش می دهند. والا، الان ما نیازی به بیمه و بانک و بورس فیزیکی نداریم. یک پلتفرم میتواند بدون هزینه این کارها را بکند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

سندرم جنگ علاجش مرگ است

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۱۰ آذر ۱۴۰۲، ۰۸:۲۵ ب.ظ | ۰ نظر

ایا ۷۵سال با ۱۵هزار سال برابری میکند؟ قومی جمع اوری شده! در فلسطین اشغالی که ۷۵سال بیشتر، سابقه تاریخی ندارد ایا میتواند با قوم اصیلی: که ۱۵هزار سال سابقه تمدنی دارد برابری کند؟ جواب مثبت را فقط کسی می دهد که به: سندرم حمله دچار شده باشد و این تیم نتانیاهو هستند که:به بیماری سندرم حمله بی نتیجه، دچار شده اند. زیرا در اخرین دیدارش، دستور حمله به منازل فلسطینی در غزه را صادر کرد، و در عین حال ایجاد فتنه در ایران را قویا دنبال نمود. و رسما آغاز حملات جدید را اعلام کرد. و این نشان می دهد تنها درمان این سندرم، از بین بردن همه تیم هست. لذا وظیفه همه نیروهای مقاومت: در سراسر جهان این است: که بر قتل و نابودی تیم نتانیاهو متمرکر شوند. و این وظیفه هسته های مقاومت کوچک، در سراسر دنیا هست. زیرا این هسته های مقاومت، به دستور امام خمینی در تمام کشورها تشکیل شد. هرکدام تا چهل سال تجربه تحلیل و جمع آوری اطلاعات را دارند. بسیاری از انان در میدان عمل نیز شرکت داشته و: در سازماندهی تظاهرات حتی در شهر تل اویو، تجربیاتی را عرضه کرده اند. لذا به راحتی میتوان گفت: هرکس وجدان انسانی داشته باشد، باید هدف خود را از بین بردن نتانیاهو قرار دهد. زیرا برهمه دنیا ثابت شد: که از این بیماری سندرم حمله رنج می برد . و تنها راه علاج آن نابوی اوست. احیانا اگر کسانی هستند که تازه قدم در این راه گذاشته اند بدانند که: همه انسانها در طول تاریخ، از یک پدر و مادر بوده اند. لذا فرقی بین آنها نیست. اما نتانیاهو و اسلافش، خود را برترین نژاد ها!و بقیه را سزاوار کشتن می دانند. تا بحال هم تمشیت، نصیحت و یا راهنمایی و کار فرهنگی، جواب نداده یعنی گوششان به: هدایت انبیا بدهکار نیست. برای این کار بهتر است: در تظاهرات طرفداران غزه شرکت کنند، ابتدا باید دوستان خود را سازماندهی نمایند. و سپس با لیدر تظاهرات یا افراد مهم آن تماس بگیرند. تا راهنمایی های لازم را دریافت نمایند. اما کسانی که در مناطقی هستند که: امکان عبور نتانیاهو وجود دارد، مسئولیت سنگین تری دارند. باید تمام دنیا برای او نا امن باشد. این را هم بدانید که هسته مقاومت، در بین بادیگارد های نتانیاهو وجود دارد. ولی انان بدلایل امنیتی نباید راسا کاری بکنند، امام میتوانند برای دیگران، راه را باز کنند. مثلا به ما اطلاع داده شده که قرار است: کشتی های تجاری ااز باب المندب، تغییر داده از طرف مرزهای شما ادامه مسیر بدهند. و این فرصت خوبی است: زیرا هرچه در کشتی هست و حتی خود کشتی را، میتوانند بعنوان غنیمت بردارند. این امر به ان دلیل است که: مردم دنیا منتظر اقدامات جمهوری اسلامی نباشند. یک گروه بنام حماس به سادگی در یک ساعت، 250شهرک صهیونیست نشین را تصاحب کرده، تا عمق 50کیلومتری داخل اسرائیل وارد شدند. چراکه نتانیاهو نمی تواند:همه چیز را هماهنگ کند. او اکنون فقط به فکر کار رسانه ای و تبلیغاتی است. مثلا همین که اعلام کرده جنگ را دوباره آغاز می کند، خودش می داند کاری از دستش نمی اید. ولی میتواند رسانه های مزدور خود را، حتی در داخل ایران فعال کند. مثلا روزنامه دنیای اقتصاد با خوشحالی، از حمله مجدد اخبار مربوطه را ان لاین پخش می کند. با اینکه مجوز او روزنامه هست، ولی روز جمعه هم سایت خود را بکار می گیرد. اینها سعی می کنند، ایران را به عملی تشویق کنند، تا دنیا هم بگوید : ایران کاری نمی کند، پس ما چه کاره ایم! در حالیکه ایران در سطح کلان، گامهای کاملا حیاتی را برداشته، و گلوی نتانیاهو را فشرده است: همینکه رهبر ایران اعلام می کند: هیچکس کالایی به اسرائیل نفروشد، یا از ان نخرد. این امر صفوف منافقین را مشخص تر می کند تا مردم به اشتباه نیافتند. ترکیه و چین راس منافقین هستند: یعنی هم برای غزه گریه می کنند! وهم مایحتاج اسرائیل را تامین می نمایند. یکی از کارهای مهم که وزیر خارجه ایران انجام داد: دور زدن حق وتو بود. در حالیکه  شورای امنیت سازمان ملل با سه عضو، اتش بس را وتو کرده بود، با تحرک دیپلماسی، سازمان ملل و سه کشور را کنارگذاشت.

  • سید احمد حسینی ماهینی

بازی مارجینال ها

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۹ آذر ۱۴۰۲، ۰۹:۱۶ ب.ظ | ۰ نظر

شما هرچقدر تولید را اضافه کنید، دشمن بیشتر از ان را، از بین می برد. این بازی نامش:مارجینال ها یا نهایی بازی است. برای توضیح این مطلب ، ایا از خود پرسیده اید که چرا: وزنه برداری فوق سنگین را پر وزن می گویند؟ زیرا اگر یک پر! مرغ یا پر تاووس، به آن اضافه کنید دیگر کسی نمی تواند آن را بلند کند. این همان مارجینال یا تولید نهایی یا مانع نهایی است. فرض کنید نا ترازی عرضه بنزین را، با ایجاد پالایشگاهها و سرمایه گذاری از بین بردید. مثلا ظرفیت را یک میلیون لیتر افزایش دادید، تا با مصرف برابری کند. دشمن در اینجا بیش از یکمیلون تقاضا یا:مصرف جدید ایجاد می کند، تا بحران ناترازی ادامه یابد. و به اصطلاح سایه به سایه با شما می اید. این مصرف جدید، اصلا مصرف مردمی نیست. بلکه قاچاق سوخت یا حتی از بین بردن آن و ریختن در بیابان ها است! زیرا با این کار دشمن، هزینه ای می پردازد تا ظرفیت تولید از بین برود، و بحران باقی بماند. در همه زمینه ها دشمن در سایه سار شما است: فرض کنید یک ایستگاه تلویزیونی راه می اندازید، تا نقاط  کور را پوشش دهید. اما با تعجب می بینید، ماهواره ها بهتر از سیگنال شما، دریافت می شود. و آن نقطه کور همچنان باقی می ماند. درمصرف آب و برق و همه موارد اقتصادی، دشمن ارزیابی درستی از ناترازی ها دارد. توان شما را هم می داند. لذا شما می بینید با توجه به اینکه: ساختمان سازی چند برابر متوسط دنیا، در ایران توسعه می یابد، ولی همچنان بی مسکن ها بیشتر می شوند. یا مثلا کمیته امداد هرسال تعداد زیادی را توانمند می کند! دستمایه به انان می پردازد. ولی تعداد فقرا نه تنها کم نمی شود، بلکه بیشتر هم می شود. واین نشان می دهد تولید بیشتر راه حل نیست. محدود کردن مصرف راه حل است. که در مکاسب به آن میانه روی یا قناعت می گویند. یعنی جلوی مصرف های بی رویه گرفته شود. آنهم نه به اشتباه بلکه به درستی! مثلا برای جلوگیری از مصرف بی رویه آب، فقط جلوی مساجد تابلو می زنند که: در وضو گرفتن اصراف نکنید. در حالیکه اگر اصراف هم بشود، به اندازه اصراف یک سلبریتی: در استخر خودش نمی شود. درواقع آن سلیبریتی یا ضد انقلاب، با پر کردن استخر خود از آب شرب و تصفیه شده، یک واحد آب و فاضلاب را تخریب یا بی اثر می کند. یعنی شما سعی می کنید با چاه زدن، یک منبع جدید وارد مدار کنید. و او دقیقا همه این آبها را، به تنهایی مصرف می کند. در مورد نفت و بنزین هم به همین شکل است. هرچه تعداد پالایشگاهها اضافه می شود، قاچاق سوخت و دور ریز آن جلوتر است. روزانه 4میلیارد دلار زیان قاچاق سوخت است.  این تازه رقمی است که رسمی و تایید شده است. در پوشاک مثلا، گمرک اعلام می کند: تنها دو میلیارد دلار پوشاک از ترکیه وارد ایران شده! اما ترکیه در امارهایش می گوید: 28میلیارد دلار پوشاک به ایران صادر کرده است. پس اهمیت مارجینال بازی (نهایی بازی) باید درک شود، و با آن درست مقابله شود. نباید تصور کرد که قاچاق سوخت، برای یک لقمه نان است! که بعد با شفقت با ان برخورد کرد! با مقداری جریمه موضوع را تمام کرد. بلکه باید دانست که هدف از قاچاق سوخت، ناکارآمد کردن نظام است. به همین دلیل از مبادی قانونی هم قاچاق می شود! مثلا در مورد پوشاک ترکیه، هر مسافری میتواند یک چمدان پوشاک، از معافیت گمرکی استفاده کند. و اگر هم بیشتر شد نرخ ان حداقلی است. ولی شما می بینید 14برابر واردات پوشاک، از همین مکان است. یا مثلا کولبران، که نفت قاچاق می کنند،  مورد ترحم هستند و اصلا دستگیر و یا اعدام هم نمی شوند. در حالیکه همین ها بودند با سوء استفاده، از این ترحم بی جا، وسایل ترور شهید فخری زاده و دیگران را، وارد تهران کردند. لذا دولت با این نهایی بازها! بعنوان ضد انقلاب باید برخورد کند. قوه قضاییه آنها را اعدام کند. حتی در مسئله اب و برق، سلیبریتی ها برایشان مهم نیست، که پول آب چقدر باشد، ضد انقلاب به او دوبرابر پرداخت می کند. و درمان آنها فقط احکام انقلابی اعدام است.

  • سید احمد حسینی ماهینی

فرضیه ها و داستان ها

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۹ آذر ۱۴۰۲، ۰۶:۵۹ ق.ظ | ۰ نظر

امپراتور فرضیه ها و داستان ها، از هنگامی قابل طرح است که بدانیم: ایران امپراتوری یکتای جهانی بوده، هست و خواهد بود. تکه کردن این فرضیه، ما را به سناریو ها و داستانهای گمراه کننده می برد. زیرا اساس هر داستان، جانمایه آن است که گفته نمی شود! و خواننده باید آن را کشف کند. و هنرمند کسی است که این جانمایه را، در طویلترین نوشتار و گفتار و سریال ها بیان کند. تنها در اخر کار، خواننده یا بیننده راضی شود که: توانسته پایان را بفهمد. فرضیه های درست مبنای داستان های درست می شود. و هنرمند این فرضیه ها را،از عالم تخیل به واقعیت می رساند. لذا اینکه ایران هم اکنون هم، امپراتوری یکتای جهان است قابل اثبات است. داستان آینده هم که: ایران امپراتوری یکتا خواهد بود، میتواند بخوبی ارزیابی شود، و نمره یک بگیرد. باید دانست: ایران بواسطه موقعیت ژئوپلیتیکی اصالت دارد، یعنی اصیل است. این درمقابل دیگر کشورها، که همگی مهاجر بوده اند مطرح می شود. و این دو باهم تکمیل می شود. یعنی همه کشورها و همه مردم دنیا، از یک پدر و مادر هستند، و لذا از یک جا تقسیم و در سطح جهان پراکنده شده اند. حتی در تئوری های داروین هم، این موضوع اثبات می شود. زیرا همه میمون ها در همه جنگل ها، تبدیل به انسان نشدند! بلکه در یک حادثه و در یک موقعیت مکانی واحد، این موضوع اتفاق افتاده و بعد در سراسر جهان توزیع شده است. در منابع قرانی، همه اینها برعکس است. جنگل مادر انسانها نبوده! بلکه بهشت مبدا تولد اوست. فرق جنگل با بهشت در این است که: در جنگل شیرها و پلنگ ها حکومت می کنند، و جایی برای انسان نیست. اما در بهشت خداوند وملائک وفرشتگان حکومت می کنند، و جایی برای حیوانات درنده نیست. لذا تئوری داروین از این جهت باطل است که: انسان هیچگونه برتری جسمی، نسبت به حیوانات نداشته که بتواند خود را حفظ کند. وبقای او تضمین شود. چون قانون جنگل قانون اقویا هست. انسان نه میتواند مثل پرنده ها پرواز کند، و نه مثل پلنگ فرار کند، و نه مثل شیر طعمه خود را با دندان پاره کند. حتی اگر به عقلش رسیده باشد که: از جنگل فرار کند، نه مانند گربه دارای پشم است، که در برابر تغییرات آب و هوا مقاومت کند، و نه غذایی آماده دارد که بخورد. همه اینها را خدا به او یاد داده است. و خداوند است که حفظه(مسئول حفاظت) گمارده. لذاهمه ابنا بشر از ابتدا، یک قبیله یا خانواده بودند، مرکز ان هم ایران بوده است. از کنار دریای قزوین است که :مادها به همدان می روند، پارتها به شیراز، سکاها به سیستان و بلوچستان و هند و اروپایی هم، دورتر! آنهاییکه رفتند، می خواستند حکومتی جداگانه داشته باشند. ولی نتوانسته، پشیمان شده برگشته، دوباره به ایران ملحق شدند. جاهایی هم که هنوز سرکشی می کردند، توسط کورش و داریوش به مام میهن ملحق شدند. لذا گذشته ایران نشان می دهد که امپراتوری یکتا بوده. حتی در زمان های مختلف با وجود ملوک الطوایفی و خرده شاهان! همگی به شاهنشاهی ایران مرتبط بودند. در جنگ اول و دوم جهانی، نیز ایران بی طرف است. آنها با خودشان می جنگیدند. برای همین است که متفقین برای تایید پیروزی خود، به تهران می آیند. و تهران را پل پیروزی می نامند. با همین پشتوانه است که تئوری دروازه تمدن، یا پیش بسوی تمدن بزرگ مطرح می شود. گرچه غرب زدگان آن را نوکری آمریکا می دانستند، ولی هیمنه ایران،هنوز در دلهای غربی ها بود. و جرات استعمار نداشتند. بلکه در همه امور یک چشمشان به ایران بود. از نیکسون و کندی تا کارتر و بایدن و اوباما، همگی خود را با لابی ایران هماهنگ می کردند. البته لابی صهیونیست ها، با کشف بمب اتم، توانست مدتی امریکا را از ایران جدا کند. اما در جنگ اکراین و طوفان الاقصی، شاهد بودیم که صهیونیزم نیز مقهور قدرت ایران شدند. چند تا پهباد ایرانی، چنان در اکراین فلسطین برتری خود را اثبات کرد، که همه بمب های اتمی و غیر اتمی به محاق رفتند. اکنون افتخار ابرقدرت پوشالی آمریکا، در این است که توانسته یک پهباد ایرانی را، که از یمن پرتاب شده سرنگون کند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

سلاح خمیر بازی

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۸ آذر ۱۴۰۲، ۰۷:۱۱ ب.ظ | ۰ نظر

سلاح  خمیر بازی هست که خدا به انسان داد. و اکنون موقع جمع کردن خمیر بازی است! لذا حشد الشعبی باید: بجای انفجارات، آنها را تک بزند! و یمن بجای بمباران کشتی ها، انها را سالم مصادره کند. همه کشتی ها و ناو ها و تانکها، سالم بمانند! زیرا خداوند با نابودگری مخالف است. باید همه آنها به کشتی های گردشگری، هواپیمای توریستی و ابزار موزه ای تبدیل شوند. همه سلاح ها فقط باید در دست ایرانی ها باشد، تا زیر نظر صاحب الزمان عج،و نایب برحقش، مانع تولید ان بوسیله دیگران شود. و قدرت مخصوص خدا باشد(ولله الامر) این امر هم از نظر مادی به نفع جهان است و هم از نظر اسلامی و دینی. در قران می خوانیم که خداوند زره سازی را به حضرت داوود یاد داد! و آهن را در دستهای او (مانند خمیر)نرم کرد( والنا له الحدید). و به سلیمان ذوب آهن را آموزش داد(عین القطر) حتی غواصی به زیر دریا، و پرواز به اسمانها را هم انجام داد. اما همین حضرت سلیمان در حالیکه ناظر: همه فعالیت های عمرانی و صنایع نظامی بود، بر بالای بلندی تا سه روز، جسد بی جانش خشک شد. همه کارکنان با سرعت تمام کار می کردند! و تصور می کردند نظاره او جدی است. تا خداوند موریانه ای را مامور کرد: پای عصای او را بخورد و جسد خشک شده اش، بر زمین بیافتد! با رفتن او، همه این امکانات به دست شیاطین افتاد. و تا امروز، شیاطین جن و انس از آنها استفاده می کنند. و در قرن بیست و یکم! و عضر فضا و اتم و هوش مصنوعی! که صهیونیزم وارث آن بود، فقط یک علت داشت: به دنبال جسد حضرت سلیمان بودند، تا در کنار او شاید به رموز بیشتری دست پیدا کنند. لذا صهیونیزم بالاترین قدرت نظامی را، چه بصورت مستقیم در داخل سرزمین های اشغالی، و چه بصورت غیر مستقیم و نیابتی در پنتاگون، ام آی سیکس و حتی ساواک ایران، ایجاد کرد. براساس اسناد تاریخی، بمب اتم را هم صهیونیست ها ساختند. لذا باید این سلاح و علم ان، از دست صهیونیزم خارج شود(ایران ، پنتاگون را از محل مطالبات خود بخرد، تا جنگ، رایگان پایان یابد) حضرت مولانا چه خوب گفته: تیغ دادن در کف زنگی مست ** به که آید علم ناکس را به دست. یعنی این سلاح های کشتار جمعی، اگر در دست ایرانیان باشد بهتر است: که علم آن نزد صهیون باشد. زیرا زنگی به معنی ایرانی است(یا زنگی، زنگی باش یا رومی رومی)، زن و زندگی هم از همین کلمه  مشتق شده است. سعدی هم می گوید: تیغ بران گربه دستت داد چرخ روزگار، هرچه خواهی ببر، اما نبر نان کسی. یعنی ایرانیان در طول تاریخ ثابت کرده اند که: اگر تیغ بران هم در دست داشته باشند، مست هم باشند، باز نان کسی را نمی برند، چه رسد به جانش. اکنون نیز جهان شاهد دوقطب بزرگ اسلحه سازی،بکار گیری، اسلحه هست: کل کارخانجات صهیونیستی در امریکا، اسرائیل، فرانسه و انگلیس! یک طرف، پهباد و موشک ایرانی در طرف دیگر. و در طوفان الاقصی ثابت شد که: پهباد و موشک ایرانی، از تمامی سلاح های صهیونیستی کار امد تر است(یکی مرد جنگی ، به از صد هزار.)نتیجه آنهم این است که کلیه کارخانجات جنگی بی پول شده! به حال تعطیل در امدند. آمریکا که با بدهی نجومی، سعی می کرد به اسرائیل وام بدهد، ناچار پنتاگون را به فروش گذاشت. اسرائیل هم با روزی 7میلیارد دلار بدهی، تا مدتی از چین و ترکیه برای زنده ماندن،قرض میکند. لذا زمینه برای انتقال تکنولوژی جنگ، به ایران فراهم است. این سلاح ها در دست ایرانی باشد به کسی اسیب نمی رسد. و اگر هم کسی اسیب ببیند، برای خلع سلاح است. ایران میتواند بجای اموال بلوکه شده خود، کارخانجات و تمام سلاح ها را بخرد. کشورهای اسرائیل و فرانسه و امریکا را، به مناطق موزه ای و گردشگری تبدیل و: کلیه سلاح های جنگی ناکار امد را هم، به وسایل صنعت گردشگری اختصاص دهد. مهمترین هدف گردشگری جهان هم: حج خانه خدا و زیارت قدس و کربلا قرار دارد.(سیرو فی الارض و ابتغوا من فضل الله)

  • سید احمد حسینی ماهینی

امپراتوری چاپ

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۸ آذر ۱۴۰۲، ۰۷:۱۰ ب.ظ | ۰ نظر

صنعت چاپ در ایران، بیش از هزاران سال سابقه دارد. ولی غرب روی آن را پرده ای کشیده تا :تاریخچه صد ساله خود را به رخ ما بکشد. وجود سی هزار کتیبه یک اندازه، با نوشته هایی همسان، همان معنی چاپ را می دهد. در صورتیکه همین کار را بطور ناقص، گوتنبرگ انجام داد نامش را اختراع چاپ گذاشتند. حتی اگر چاپ روی سنگ را قبول نداشته باشیم، چاپ کاغذی هم از مصر و چین اغاز شد. ایا بنظر شما اسکناس ها را در چین باستان، یک یک می نوشتند؟ و یا در ایران که سکه ضرب می شد، و همگی یک شکل بودند: همان چاپ امنیتی یا اروراق بهادار محسوب نمی شود؟ آیا به نظر شما برای امپراتوری بزگ داریوش و کورش، ضرب سکه با دست و تک تک انجام می گرفت؟ کاری که گوتنبرگ انجام داد، حتی سلیمان نبی هم قبلا انجام داده بود. انگشتر یا خاتم و نگین آن، خود نمونه ای از چاپ ملخی هست. ایا چاپار خانه های ایران، باتف دهان نامه ها را می نوشتند؟ اولین پول ایران در 503قبل از میلاد که: دریک نام داشت، با دندان خراش برمی داشت؟ و شکل یک کماندار را در ان حک می کرد؟ باید دانست که حتی برای جلوگیری از تقلب،  علاوه بر نقش یکپارچه در تیراژ میلیونها عدد! از اعدا جفر و اسطرلاب و محاسبات :فوق کامپیوتری استفاده می کردند. مثلا می گویند شیخ بهایی می خواست: فرمولی بنویسد و بر درب بارگاه امام رضا، حک کند که گناهکاران نتوانند وارد شوند! همان چیزی که امروز پسورد گفته می شود، و افراد نامحرم نمی توانند وارد شوند. از ان گذشته در چاپ پارچه نیز کمتر از چاپ کاغذی و سنگی تاریخ نداریم. نقش گلبوته و ترمه بر روی پارچه ها، همگی تکرار شونده هستند. حتی در فرش و کاشی کاری هم همینطور است. دلیلش آن است که طراح اصلی، فقط یک نقش را می کشید. بقیه بصورت قالب سنگی و یا چوبی، طراحی و پس از آغشته شدن به رنگ، بر روی پارچه یا دیوار نقش می بست. آیا چاپ ترمه در اصفهان که به عهد صفویه برمی گردد. قبل از گوتنبرگ نبود؟ ممکن است بگوییم: چاپ سنگی از گوتنبرگ اغاز شد، که اولین کتاب مقدس را چاپ کرد. بعد به هند رفت! واولین قران هم در هند بصورت سنگی چاپ شد. اما همه اینها فقط یک رشته از چاپ است. شاید اهمیت ان خارج کردن موضوع امنیتی، از چاپ بود. یعنی علاوه بر طراحان اوراق، نقشهای پارچه و مساجد و کتیبه ها، مردم هم قادر شدند که چاپ کنند. یعنی نهضت چاپ در اروپا، خروج موضوع چاپ از خواص است. و همین امر باعث اقبال مردمی به چاپ شد. و امپراتوری چاپ را بوجود آورد. این امپراتوری تا قبل از انقلاب اسلامی ادامه داشت. انقلاب اسلامی نوار یا سی دی را جایگزین چاپ اعلامیه نمود. در غرب نیز به اهمیت غیر مکتوب پی برده ، در نقش شبکه های رادیویی و تلویزیونی تاکید کردند. لذا هالیوود جای انتشارات فرانکلین را گرفت. تا جاییکه امروزه هیچ کشوری، در زمینه چاپ سرمایه گذاری نمی کند. و ایران توانسته در این خلا مالی، بزرگترین امپراتوری چاپ و انتشارات را پایش کند. کافی است بدانیم که بیشترین کتاب ها، کارهای چاپی ایران، در خارج از کشور انجام می شود. یعنی همه چاپخانه های دنیا، برای ایران کار می کنند. نمایشگاههای چاپ فقط با قصد: جلب توجه ایران بپا می شود. و باصطلاح چاپخانه داران داخلی، نفس آنها را بریده اند. آخرین دستاورد های چاپی انان، در مرحله اول برای ایران است. دلیل انهم این است که تابحال، نمایشگاه چاپ ایران با چند سال سابقه، اصلا واحد بین المللی ندارد. زیرا می ترسند راه باز شود! باز هم بیشتر نفسشان به شماره بیافتد. در حالیکه در ایران، از گرانی کاغذ و چاپ و کتاب صحبت می کنند! عین همان کتابها با هزینه حمل از خارج، ارزانتر به دست مشتری می رسد. و این نشان می دهد که چاپخانه های خارج، راکد تر شده اند و: چشمشان به تولیدات ایرانی هست. مقداری که پول یا اوراق بهادار ایران، بصورت تقلبی چاپ می شود حتی دلار امریکا هم به گردش نمی رسد.

  • سید احمد حسینی ماهینی

کتیبه ها اولین چاپخانه بودند

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۸ آذر ۱۴۰۲، ۰۷:۰۸ ب.ظ | ۰ نظر

إمبراطوریة الطباعة
یعود تاریخ صناعة الطباعة فی إیران إلى أکثر من آلاف السنین. لکن الغرب أسدل علیها الستار لیکشف لنا عن تاریخها الذی یمتد لمائة عام. ووجود ثلاثین ألف نقش بنفس الحجم، وبکتابات متطابقة، یعطی نفس معنى الطباعة. وإذا فعل جوتنبرج نفس الشیء بشکل غیر کامل، فقد سمی ذلک اختراع الطباعة. وحتى لو لم نقبل الطباعة على الحجر، فقد بدأت الطباعة الورقیة أیضًا فی مصر والصین. هل تعتقد أن الأوراق النقدیة کانت مکتوبة واحدة تلو الأخرى فی الصین القدیمة؟ أو فی إیران عندما ضربت العملات المعدنیة وکانت جمیعها بنفس الشکل: نفس الشیء لا یعتبر طبعة أوراق مالیة أو أوراق مالیة؟ هل تعتقد أنه بالنسبة لإمبراطوریة داریوس الکبیر وکورش، کان سک العملات المعدنیة یتم یدویًا وبشکل فردی؟ ما فعله جوتنبرج، حتى سلیمان النبی قد فعله بالفعل. والخاتم أو الختم وجوهرته مثال لطباعة الجراد. هل کانت بیوت تشابار فی إیران تکتب الرسائل شفهیاً؟ أول عملة إیرانیة عام 503 قبل المیلاد والتی کانت تسمى دریک هل تم قطفها بعود الأسنان؟ ونحت فیها شکل الرامی؟ ویجب أن نعلم أنه حتى لمنع الاحتیال، بالإضافة إلى الدور المتکامل فی تداول ملایین الأرقام! واستخدموا حسابات جعفر والإسطرلاب وحسابات الکمبیوتر العملاق. مثلاً یقولون إن الشیخ البهائی أراد أن یکتب صیغة وینقشها على باب بلاط الإمام الرضا حتى لا یدخل المذنبون! نفس الشیء یسمى کلمة المرور الیوم، ولا یمکن للأشخاص غیر المصرح لهم الدخول. بعد کل شیء، لیس لدینا تاریخ فی طباعة الأقمشة أقل من طباعة الورق والحجر. تتکرر أنماط الزهرة والکشمیر على الأقمشة. إنه نفس الشیء حتى فی السجاد والبلاط. والسبب هو أن المصمم الرئیسی رسم دورًا واحدًا فقط. أما الباقی فیصنع على شکل حجر أو قالب خشبی، وبعد صبغه بالطلاء یتم نقشه على القماش أو الحائط. هل توجد طباعة الکشمیر فی أصفهان تعود إلى العصر الصفوی؟ ألم یکن قبل جوتنبرج؟ ویمکننا أن نقول: إن الطباعة الحجریة بدأت مع جوتنبرج الذی طبع أول کتاب مقدس. ثم ذهب إلى الهند! وأول قرآن طبع بالحجر فی الهند. لکن کل هذا مجرد سلسلة من المطبوعات. ربما کان من المهم إزالة المشکلة الأمنیة من الطباعة. أی أنه بالإضافة إلى مصممی الأوراق وأنماط القماش والمساجد والنقوش، کان الناس أیضًا قادرین على الطباعة. أی أن حرکة الطباعة فی أوروبا هی خروج موضوع الطباعة عن الخصائص. وهذا ما أثار اهتمام الناس بالطباعة. وأنشأت إمبراطوریة الطباعة. واستمرت هذه الإمبراطوریة حتى الثورة الإسلامیة. استبدلت الثورة الإسلامیة الشریط أو القرص المضغوط بطباعة المنشورات. وفی الغرب، أدرکوا أیضًا أهمیة ما هو غیر مکتوب، وشددوا على دور شبکات الإذاعة والتلفزیون. لذلک، أخذت هولیوود مکان منشورات فرانکلین. حتى الیوم، لا یوجد بلد یستثمر فی الطباعة. وتمکنت إیران من مراقبة أکبر إمبراطوریة للطباعة والنشر فی ظل هذا الفراغ المالی. ویکفی أن نعرف أن معظم الکتب والمطبوعات الإیرانیة تتم فی الخارج. وهذا یعنی أن جمیع دور الطباعة فی العالم تعمل لصالح إیران. تقام المعارض المطبوعة فقط بهدف جذب انتباه إیران. وقد قطعت ما یسمى بالطابعات المحلیة أنفاسها. أحدث إنجازاتهم المطبوعة هی فی المرحلة الأولى لإیران. والسبب الآخر هو أنه حتى الآن، لا یوجد لدى معرض الطباعة الإیرانی وحدة دولیة على الإطلاق. لأنهم خائفون من أن یُفتح الطریق! مرة أخرى، سوف یقع المزید من أنفاسهم على الرقم. بینما فی إیران یتحدثون عن ارتفاع أسعار الورق والطباعة والکتب! وتصل نفس الکتب إلى العمیل بسعر أرخص مع تکلفة الشحن من الخارج. وهذا یدل على أن المطابع الأجنبیة أصبحت أکثر رکوداً وأعینها تتجه نحو المنتجات الإیرانیة. حجم الأموال أو الأوراق المالیة الإیرانیة التی یتم طباعتها بطریقة مزورة، حتى الدولار الأمریکی لا یتم تداوله.

  • سید احمد حسینی ماهینی