از غزنین تا غزه

احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب ماهین

از غزنین تا غزه

احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب ماهین

۹۶۸ مطلب با موضوع «سینما» ثبت شده است

تئاتر ملی

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۲۴ دی ۱۴۰۲، ۱۱:۳۳ ب.ظ | ۰ نظر

تئاتر ملی، نیازمند یک تئوری ملی مبتنی، بر امپراتوری عظمی هست. زیرا تئاتر ایران، نه تنها ملی نیست بلکه گذشته نگر و خارج گرا هست. یعنی غالبا به تئاتر های: قرن نوزدهم می پردازد. حتی اگر ظاهر مذهبی هم داشته باشد. وقتی تئاتر ملی شد، خودگردان هم میشود زیرا مردم حاضر نیستند: شعار مرگ بر انگلیس و فرانسه بدهند، بعد پول بدهند تئاتر:  آنچه گذشت اروپا را ببینند. لذا می بینیم برخلاف اینها، اوژن یونسکو، خودش شیعه بوده و نام اصلی اش: حسین یونسی و کتابش راجع به شمر ذی الجوشن است. اما در جو سنگین ضد شیعه اروپا، مجبور شده با تغییراتی، انرا از نظر مخفی کند. این کار را گوته شاعر آلمانی هم انجام داده. او درواقع شارح شعرهای حافظ بود. و بر اثر شعر های حافظ به :مظلومیت شیعه پی می برد(سرها بریده بینی، بی ظلم و بی جنایت) ولذا آخر عمری، حتی دستخط خود را هم به دست خط: امامان شیعه تغییر داد. و نوشته ها و دست نوشته هایی: از او باقی است که یاعلی را تمرین می کرده. لذا می بینیم برخلاف غرب زده های ایرانی! که دست گدایی به غرب دارند. آنها خودشان گدای: در خانه ائمه شیعه هستند. محمدعلی کلی نماد شیعه در امریکا بود. بجای کاسیوس، نام خود را محمد علی گذاشت. و در نماز جمعه تهران هم شرکت کرد. هم اکنون آفریقای جنوبی، در دادگاه لاهه، برعلیه اسرائیل شکایت کرده! در حالیکه در این نیم قرن عمر انقلاب، هیچ حقوقدانی در  ایران، اصلا به ذهن ش هم خطور نمی کند! که برعلیه امریکا و اسرائیل شکایت کنند. لذا برای ملی شدن تئاتر، در درجه اول باید تئوری داشت. مثلا اگر ما بپذیریم که: ایران ابر قدرت بوده، هست و خواهد بود، از درون این، حداقل سه هزار سال تاریخ بیرون می اید: هر سال اگر سه تا داستان مهم داشته باشد، ده هزار نمایشنامه از ان می توان نوشت. موضع گیری های فعلی نیز خود: مثنوی هفتاد من می شود: مانند جنک اکراین: که دو ابر قدرت به جان هم افتادند، ولی یک پهباد ارزان ایرانی، موازنه قدرت را به هم زد. یا در طوفان الاقصی که: شبیخون به همایش هوش مصنوعی، و دستگیری 250دانشمند مست، به همراه کامپیوتر ها، و انتقال آن به ایران. این تئوری همچنان به ما کمک می کند: تا در گذشته نمانیم! بلکه گذشته چراغ راه آینده باشد. و هزاران سناریوی تخیلی و واقعی، از ان بیرون می اید: مثلا پیاده روی به سوی قدس! و اینکه می گوییم: القدس لنا، یک شعار نیست بلکه واقعا قدس و همه :سرزمین ها مال ایران است: در جنگهای صلیبی که آنها قدس را اشغال کرده بودند، یک ایرانی به نام صلاح الدین ایوبی، قدس را آزاد می کند. الان هم فقط ایرانی میتواند قبله اول و دوم  را آزاد کند. تا این اواخر که تابع عثمانی بودند، ولی رسم الخط فارسی داشتند. و آثار باستانی دوره ساسانیان در آنجا فراوان است. سازمان ملل، این بزرگترین سازمان تجزیه طلب، از ایران و عثمانی، 210کشور بیرون کشیدند . و هنوز هم به دنبال آن هستند، با تبلیغ موسیقی نواحی، لباس محلی و..هشت کشور دیگر از ایران بیرون آورند. طبیعتا وقتی اینهمه :سناریو داشته باشیم، نیازی به سناریو های غربی نداریم. لزومی ندارد نمایشنامه های بی تماشاچی را تکرار کنیم. و بودجه دولت را در چاه بریزیم. با این سناریو و نماشنامه های فراوان و زیبا، مااز گذشته به اینده پرتاب می شویم. و امید آفرینی فقط در حد شعار نخواهد بود. دانشجوی تئاتر هم دچار سر درگمی نمی شود: او از جامعه و محیط اسلامی و تربیت های مسجد و بسیج، یکدفعه در دنیایی پرتاب می شود که: برایش ناشناخته است: هملت را نمی فهمد، کرگدن را نمی فهمئد، چخوف و برشت و دیگران را نمی شناسد. اما نام آرش، اریو برزن، سورنا، امیرکبیر سلیمانی و.. برایش حس نوستالژیک دارد. به آنها افتخار می کند. و لذا هزینه هم می پردازد. دولت هم بودجه می گذارد. چرا که تئاتر بدون تئوری، به اپوزیسیون بیشتر شبیه است. در همین نشست خبری دیدیم که: خبرنگار سازندگی با هنجار شکنی، هر انچه دلش خواست گفت: ولی خبرنگار ماهین نیوز به شدت: مورد حمله قرار گرفت و سخنان او تقطیع شد. حتی در نشست خبری وزیر ارشاد هم، سازندگی که نمایندگی کارگزاران داشت، عزیر تر بود!

  • سید احمد حسینی ماهینی

فقدان حقوقدان

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۲۳ دی ۱۴۰۲، ۰۹:۲۵ ب.ظ | ۰ نظر

فقدان حقوقدان
پیروزی آفریقای جنوبی در دادگاه لاهه، نشان داد که در ایران حتی یک حقوقدان ضد اسرائیلی وجود ندارد. چرا که همین کار انها را، باید از 50سال پیش شروع می کردند. و اکنون اسرائیل از نظر حقوقی محکوم به فنا می شد. امام خمینی چقدر فریاد زد که: اسرائیل باید محو شود؟ ولی حقوقدانان گوش خود را گرفتند، و خود را به نشنیدن زدند. یازهم همینقدر خوب بود! آنها به دفاع از مشروعیت اسرائیل هم پرداختند. و به ورزشکاران ما که مقابل: حریف اسرائیلی قرار نمی گرفتند، تاختند. ریشه این مفسده عظیم، از انجا است که همه آنها، از دست سازمان سیا، درجه دکترای خود را گرفته اند. با حمایت های مالی دانشگاههای وابسته به: صهیونیست ها بورسیه شدند. هنوز هم کتب درسی انها، از ایات قرانی خبری نیست. چند نفری هم که زحمت کشیدند، از حقوق اسلامی گفتند و نوشتند، مانند شهید بهشتی، ترور شدند تا: قوه قضاییه به یک قوم ترسیده ای تبدیل شود: که غیر از حقوق اساسی فرانسه، و کتب حقوق امریکا، هیچ چیزی را نشنوند و نخوانند. همین امر باعث شد تا تمام رسانه ها: برعلیه حجاب اسلامی و دیه و قصاص، فیلم سازی و قلمفرسایی کنند. حقوقدانان باید به سوالات ملت خود پاسخ بدهند، و در مقابل آنها پاسخگو باشند، ولی حقوقدانان ما در فکر: ایجاد سوال و زیر سوال بردن احکام نورانی اسلام هستند. کل سیستم فرهنگی همینطور است: مثلا وزارت ارشاد متولی فرهنگ عامه هست. باید امید افرینی کند، آینده پژوهی و روشن بینی را رواج دهد. و این کار تنها با پاسخ درست دادن: به سوالات مردم است: مردم می پرسند: بالاخره چه خواهد شد؟ غزه چه می شود؟ اسرائیل چه می شود، تورم به کجا می رود! اما وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، از زمان تسلط بهزاد نبودی، در زیر سایه خاتمی، برعکس شد: بجای پاسخ به سوالات مردم، آنها را مسئله دارد کرد. بجای قانع کردن مردم، برای انها ایجاد سوال کرد. اصلا فرهنگ و هنر مسئول شد: تا در بین مردم سوال ایجاد کند: همه فیلمها به سویی هدایت شدند: تا مردم به حجاب اجباری منتقد شوند. همه خط قرمزها پایمال شد. جنگ و دفاع مقدس به مسخره گرفته شد. حقوق دانها قوانین و مقررات اسلامی را زیر سوال بردند. آمر به معروف ها را کشتند. و یا از کادر های ادرای و: مسئولیتی خارج کردند. بجای تذکر به بی حجاب! به آمران گفتند که شما اگر: می بینی اثر ندارد نکن! مردم نماز جمعه برو می گویند: حکومت نتوانست جلوی بی حجابی را بگیرد، ما چه کاره ایم. مدیران و دانشمندان و استادان رشته مدیریت، مدیریت اسلامی را زیر سوال بردند. آنها می گفتند: ما نیروی انسانی نخبه داریم، نفت و گاز و سرمایه داریم. ولی مدیریت نداریم. طبیعی است معنی این حرف: چیزی جز التماس به امریکا نیست. التماس به سلطنت طلب ها، که برگردید. ایران ویران شده! شما بیایید اباد کنید، ایران را آزاد کنید. لذا راز اصلی لیبرالیزم در ایران، همان سلطنت طلب های: اسلامی شده هست. زندگی تجملاتی، شاهانه زندگی کردن را، در بین مردم ترویج کردند. کرباسچی شهردار سابق تهران، می گفت: باید تهران را آنقدر گران کنیم، که مردم مهاجرت معکوس کنند. شهر گران شد، ولی کسی مهاجرت نکرد. بلکه به اپوزیسیون ملحق شد. امروزه شهر تهران بی تعارف، در دست بی حجاب ها است. نیروی انتظامی و آقای رادان را اخته کردند. کسی که موقع انتصاب مجدد، ادعا می کرد: دو روزه بی حجابی را جمع می کند. الان منتظر فرصت است تا: متهم به حجاب اجباری نشود. گشت ارشاد با هیمنه سابق، الان در یک گوشه مخفی می شود، خیلی اصرار کند، چند نفر را می بیند و: خواهش می کند که شال خود را! به سرتان بیاندازید. یعنی حتی از نام بردن روسری: یا حجاب، ابا دارد. آن شیر شرزه که :بی حجاب ها را دسته دسته، به وزرا می برد. امروز به موشی تبدیل شده که: خودش را مخفی می کند: به مردم می گوید: ما به زور اینجاییم! در حالیکه بی حجابی به زور است. یعنی انها باید: زور بالای سرشان باشد. با تذکر و نرمش جری تر می شوند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

ابتذال اسلامی در سینما

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۲، ۰۶:۵۸ ق.ظ | ۰ نظر

سینمای مستند و آینده

در سینمای ایران اینده ای وجود ندارد! هرچه هست مربوط به گذشته، آنهم نه گذشته دور، بلکه گذشته قبل از انقلاب اسلامی، درواقع سینمای مستند ایران، مروج فرهنگ جاهلیت با چاشنی نقد است. دیدگاه ارتجاغی و نوستالژیک سینما، به ضد انقلاب بودن آنها برمی گردد. که از بودجه دولت جمهوری اسلامی و: وزارت فرهنگ و ارشاد استفاده می کنند، اما در ستایش قاجار و پهلوی و فرهنگ آن، مرثیه سرایی عطمی دارند. آینده از نظر آنها ترسناک و غیر قابل باور هست. چیزی که نباید اتفاق بیافتد. و همه ساعتها در تاریخ1346/6/6متوقف شده اند. زمانی که همه هنرمندان، در خرابه های تخت جمشید، ماه رمضان را با شامپاین و ودکا، به استقبال می رفتند، با همجنسگرایی و اجرای سکس در مسجد دانشگاه تهران، آن را ادامه می دادند. و این خلاصه ایدئولوژی سینمای ایران است :که مانند ساعت های دنیا که بر: ده و ده دقیقه(پایان جنگ جهان) تنظیم شده اند. هر حرکتی در سینمای ایران، مانند کش شلوار، با حالت ارتجاعی، دوباره به جای خودش برمی گردد. مدیر سینمای حقیقت: آینده را تاریک و وحشتناک می بیند. چون هیچ کدام از مستند های ایران، در بازار های جهانی مشتری ندارد. درواقع ستون هنری سینما، هنوز از زلزله انقلاب اسلامی، حتی شکاف هم برنداشته. فیلمقارسی ه! با روکش روسری های نیم بند، به نام جهان با من برقس وارد می شوند. و خروجی انهم، مجبوبیت روز افزون: روسپی های درباری  و: تکرار طوطی وار ترانه های کوچه بازاری آن است. حتی در تلویزیون و رادیوی ایران، پس زمینه های مستند و اخبار، همیشه آهنگ های کاباره ای :مانند مرا ببوس است. وزیران نا اهل ارشاد، بجای اینکه محتوای سینما را آینده نگر کنند، به همان سیاق قبلی، جایزه ها را بین کسانی تقسیم می کنند، که بیشترین نوستالژی و هماهنگی را :با هنرمندان درباری داشته باشند. اسمش را هم می گذراند: قدردانی از هنر مندان پیشکسوت! نمی دانند این قدردانی ها انتها ندارد. و اگر انتهایی هم داشته باشد: پاره کرده بیشتر خطوط قرمز، و افشای درونمایه فساد سینمایی است. در حالیکه خط امام می گوید: ما با سینما مخاف نیستیم، با فحشا مخالفیم! اما همه فیلمهای مجوز گرفته اخیر از وزارت فرهنگ و ارشاد و جایزه برده! فقط در قدرت تخریب انها: از خط قرمز ها است.(حتی جنگ را هم با روابط جنسی تصویر میکنند) بنده، بارها در جشنواره های مختلف، این را اعلام کردم، ولی نتیجه آن تحریم خبرگزاری ماهین است. مسئول روابط عمومی جشنواره فجر، صراحتا گفت: ماهین نیوز ، سیاسی برخورد می کند، لذا ما دعوت نمی کنیم. در حالیکه همه فیلمهای برنده، سیاسی هستند، سیاسی از ان جهت که: تمایلات دشمنان را به صورت زیبایی، در جامعه طرح می کنند. مهمترین تمایلات دشمنان بی اینده بودن است، تا انقلاب مردم ایران را یک اشتباه بی سرانجام نشان دهد. در حالیکه خودشان، در تمام فیلم ها و مستند های غربی، پرواز به اینده و پرتاب شدن به: دنیای پر از زیبایی و شهوت و پول و قدرت را دارند. این شوق به اینده برای ایران، زیبا تر و مفید تر است. زیرا ایران در گذشته تمدن ساز بوده، ابر قدرت و تنها امپراتور جهان بوده، الان هم هست، در آینده هم خواهد بود: (قد صدق الله رسوله الرویا بالحق: لتدخلن المسجد الحرام ان شاء الله) و این وعده خداست که رویای پیامبرش را تایید می کند. ولی این رویاها، در سینمای ایران خرافات معنی شده، اما رویاهای جنگ ستارگان! و نابودگر1و2و3.. همچنان پرفروش ترین ها است. لذا ما در یک پیچ تاریخی هستیم: اگر سینما خود را با اسلام و انقلاب اشتی ندهد، باید از دور خارج شود. چون در تب و تاب نفوذ ضد انقلاب، به تعطیلی کشیده می شود. همچنان که به بهانه، فتنه سال قبل، حضور در جشنواره را تحریم کردند. و هنوز هم به دنبال تحریم آن هستند. علت بقا آن هم همنوایی با فتنه ها هست. چون فتنه ای ها، با فشار از پایین و چانه زنی از بالا، آن را همسو با خود کرده است. مدیران سینمای ایران می دانند: اگر هوای ضد انقلاب را نداشته باشند! رونق نخواهند داشت. سینمای ایران، متعلق به فرهادی های روسپی باز، و مدیری های همجنس گرا هست.

  • سید احمد حسینی ماهینی

رسالت جشنواره عمار

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۲۸ آبان ۱۴۰۲، ۱۰:۲۰ ب.ظ | ۰ نظر

جشنواره عمار تا کنون توانسته :خود را در میان جشنواره ها بخوبی نشان دهد. اما این کافی نیست. براساس نظامنامه جدید سازمان ملل متحد، سینما باید پاسخگوی سوالات مردمی باشد. اکنون بزرگترین سوال مردم این است: جنگ غزه چه خواهد شد؟ و جشنواره عمار باید به این سوال جهانی پاسخ دهد. براساس نظر دبیرکل سازممان ملل متحد، تلویزیون ایران به مثابه انقلاب دیداری و شنیداری، فقط به چگونه بوده ایم می پردازد. البته با کمی نگاه متفاوت. مثلا اخیرا سریال (شهرزاد یا تشکیلات مخفی زنان) دوره انتقال از قاجار به پهلوی را برای ما بازگو می کند. چون اغلب هنرمندان و بازیگران و تهیه کنندگان، باور دارند که قاجار و پهلوی از جمهوری اسلامی بهتر بوده. یک نوع آزادی خواهی،قبح زدایی از گذشته قبل از انقلاب است. مخالفان قجری و پهلوی انقلاب اسلامی، از فضای واقعی به فضای مجازی پناه برده اند. لذا سبک تاریخ نگاری در سینمای ایران، یا به نفع قاجاریه هست، یا  پهلوی ها. اما در هر صورت بعنوان تجدد و تمدن، در تمام سریال ها و فیلم ها ستایش می شوند. مخالفین جمهوری اسلامی سخنان خود را از زبان قهرمانان فیلم ها می زنند. عجیب نیست که چرا این نوع فیلم و سریال ها ،  نیازی به کمک مالی دولت ندارند. زیرا که قاجار و پهلوی در هر صورت، بعنوان دولبه قیچی در این نوع فیلمها سرمایه گذاری کلان می کنند. منافقین بعنوان مدافع بازگشت به قاجار(به رهبری مریم قجر عضدانلو) و سلطنت طلبها به عنوان مدافع بازگشت به تاج شاهی پهلوی(به رهبری فرزند شاه مخلوع) بزرگترین طراح و تئوریسین این فیلمها هستند. و عجیب نیست که بازیگران و سلبریتی هایی که در این سریال ها هستند، همگی ضد انقلاب و ضد حجاب هستند. و با نهضت حجاب اجبای! بیانات خود را هماهنگ می کنند. زیرا هر کدام عوامل این سریال ها، تنها با عضویت در یکی از این شبکه های بازگشت، استخدام می شوند.، البته بخش دیگرسینمای ایران : فیلم سازانی که از بودجه دولت بهره برداری می کنند، فقط به چگونه بودن اکتفا می کنند، با فلاشک بک به سریال های قبلی، البته آنهم با گرایش اعتراض مدنی. یعنی فیلمهاییکه می سازند که: جمهوری اسلامی را بدون قوانین اسلامی می خواهد. اغلب انها اعتراض به قانون حجاب، دیه وقصاص، و مدافع فراریان از مالیات و مهریه هستند. لذا میتوان تلویزیون را حامی فیلمهای گذشته نگر دانست، که آن را سینمای فاخر هم گفته اند. جشنواره فیلم فجر و خانه سینما( مجموعه اصناف سی گانه سینما) منتقد جمهوری اسلامی و مبلغ ایران بدون اسلام هستند. جشنواره عمار، البته کمی بهتر، سعی دارد :دید مهربانتری نسبت به اسلام داشته باشد،  اما باز هم در گذشته و یا در حال سیر می کند. مهمترین معیار سنجش تفاوت این دوجشنواره فلسطین و حجاب است. در سینمای غیر عماری،مهمترین فروش فیلمها به بخشی تعلق دارد که: خط قرمز ها را رد کرده باشند. مانند فیلمهایی که رضا عطاران می سازد یا مهران مدیری کارگردانی می کند. که غالبا هر روز بیشتر از روز پیش، سیگار و  شراب و زن را وارد بازی می کنند. البته بعید هم نیست! زیرا حامی اصلی انها شرکت دخانیات و بانکهای ربوی هست. لذا همیشه سوال مردم بی پاسخ است: غزه به ما چه؟ یا با شعار زن زندگی، آزادی کومله ،همراه می شوند(مانند فرخ نژاد و باران کوثری) در حالیکه عمار باید به این سوال (حالا چی میشه) جواب روشنی بدهد. بخش رویاهای ایرانی در جشنواره، میتواند ارتقا یابد. فیلم های علمی تخیلی از اینده فلسطین بسازد. یا به تبع رهبری معظم و رئیس جمهور محترم، اینده روشنی را ترسیم کند. عین همین سوال در نشست خبری مطرح شد: آیا عمار می داند به کجا می رود؟ معلوم شد که نمی داند. فقط درگیر تغییری ولو ناچیز در سینمای گذشته و حال است. در حالیکه میتواند: بخشی اعظمی از فراخوان را به فیلمهای علمی وتخیلی: فتح قبله اول و دوم اختصاص دهد، که چگونه و براساس روایات آینده پژوه، مردم دنیا دست به دست هم می دهند: قدس را آزاد می کنند و در بیت المقدس نماز می خوانند. و یا چگون مکه را از دشمنان امام زمان عج پس می گیرند. و بهشت بقیع را نوسازی می کنند

  • سید احمد حسینی ماهینی

دشمن و دوستی

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۶ مهر ۱۴۰۲، ۰۷:۰۹ ق.ظ | ۰ نظر

دوست اصلی ما خدا است. زیرا ما را آفریده و همه امکانات را هم فراهم کرده است. تا ما در ان زندگی کنیم. انسان وقتی که جوان است هنوز به زندگی عادت نکرده و می گوید: من سی سال بیشتر عمر نمی خواهم. اما وقتی سی ساله شده می گوید: تا شصت سال هم عیب ندارد ولی دوست ندارم ضعیف و پیر شوم، زودتر بروم بهتر است. وهنگامیکه شصت ساله می شود تازه معنی زندگی را می فهمد و علاقه او به زندگی بصورت پایان ناپذیری زیاد می شود. بطوریکه کوچکترین ضعف خود را به سرعت جبران می کند. و همیشه در داروخانه و دکتر هست که مبادا ضعف و یا بیماری به او رخنه کند و او را از پای در اورد.

  • سید احمد حسینی ماهینی

چرا ایران را کوچک می کنند؟

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۵ مهر ۱۴۰۲، ۰۶:۳۱ ق.ظ | ۰ نظر

چرا ایران را کوچک می کنند؟

ساخت علی کوچولو و دیگر داستانها برای ضعیف نشان دادن علی ع و یا تعبیر علی بابا در عراق به معنی دزد. وجواد به معنی اسب! و در ایران کوچه علی چپ را گفتن،همه اینها فرهنگی هست که حضرت علی خودش فرمود: در باره من دو کس به جهنم می روند! یکی انان که مرا تا حد خدایی بالا بردند ( علی اللهی ها) و دیگر انانیکه حق مرا تضعیف کردند. و لذا باید  مواظب بود که جزو این دو گروه نباشیم و حق علی ع را همانطور که هست بشناسیم.

  • سید احمد حسینی ماهینی

فوتبال آخرین سنگر عربستان

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۴ مهر ۱۴۰۲، ۰۶:۰۳ ق.ظ | ۰ نظر

آل سعود به خاطر نماد شمشیر و سرهای بریده از ابتدا طرفدار فوتبال بوده است. تا نماد بازی با سرهای بریده را زنده نگهدارد. اما این آخرین سنگر اوست زیرا کمک های 6میلیارد دلاری او به 1میلیارد دلار کاهش یافته چون دیگر پولی در بساط ندارد. و این یم میلیارد هم صرف خرید بازنشسته های فوتبال جهان می کند. رونالدو کسی است که از مسی و طارمی لاپایی خورده و دریبل شده است. توان او فقط در تبلیغات زیاد است زیرا که هزینه های سنگین تبلیغاتی در جمایت از او انجام میشود و اهداف سیاسی در پشت آن قرار دارد.

  • سید احمد حسینی ماهینی

دوستان خوب را از کجا بشناسیم؟

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۳ مهر ۱۴۰۲، ۱۰:۱۰ ق.ظ | ۰ نظر

دوستیابی کار ساده ای است. با یک جمله: هوا گرم شده یا لباستان خاکی شده، میتوان سر صحبت را باز کرد ولی ادامه آن ممکن است مشکل ساز باشد یعنی طرف مقابل شما آدم اخمو باشد و حتی سرش را هم بلند نکند. یا برعکس آدم خوش خلقی باشد و شما را به یک چای یا قهوه دعوت کند. لذا باید برای هر  دو آمادگی داشته باشیم. آیا برای آن اخمئ تکرار کنیم؟ یا دعوت چای را رد کنیم؟ اینجاست که باید کعیار دستمان باشد: آئین دوستیابی های نوشته شده همه چرت و پرت است. و دوست واقعی خدا است. با انسان همیشه حرف می زند با او بازی می کند و در اتاق های فرار نجاتش می دهد.

  • سید احمد حسینی ماهینی

دشمنان را چگونه بشناسیم!

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۲ مهر ۱۴۰۲، ۱۰:۵۷ ب.ظ | ۰ نظر

فرمول دشمن شناسی در قران با تمام فرمول ها فرق دارد. در قران دشمن شماره یک انسان، شیطان است. پس بجای تهیه تسلیحات ظاهری برای دشمن های فرعی باید به دنبال دشمن اصلی و نابودی ان باشیم. زیرا تمامی دشمنی ها از همین جا آغاز می کند(اِنَّما یُریدُ الشَّیطانُ اَن یُوقِعَ بَینَکُمُ العَداوَةَ وَ البَغضاء) یعنی دشمنی یهود و نصارا با اسلام و مسلمین دست خودشان نیست. حتی دشمنی بین افراد هم از طریق شیطان ایجاد می شود. لذا اینکه بیاییم و صهیونیزم یا امپریالیزم یا لیبرالیزم را دشمن اسلام بدانیم راه خطا رفته ایم. چرا که آنها از بین می روند ولی دشمنی باقی می ماند. بزرگترین دشمن خدا و اسلام و قران و مساجد در قرن گذشته کمونیزم بود. اما کو؟ هیچکس چیزی به یاد نمی اورد.

  • سید احمد حسینی ماهینی

سازمان ملل را پس بگیریم

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۱ مهر ۱۴۰۲، ۰۹:۲۱ ب.ظ | ۱ نظر

مانور نظامی ارتش جمهوری اسلامی و نیروهای مسلح به مناسبت هفته دفاع مقدس و رونمایی از چند اسلحه جدید هنوز نتوانسته در مسئولین اصلی نظام اعتماد به نفس ایجاد کند. و هنوز انها فکر می کنند ایران قادر نیست حقوق از دست رفته خود، چه به لحاظ سرزمینی و چه بلحاظ عتیقه جات و طلا و نقدینگی پس بگیرند. و این خودکم بینی سه دلیل عمده دارد که: دائما به دنبال مسابقه تسلیحانی و قدرتمند تر شدن هستند: دلیل اول اینکه باور ندارند جنگ تمام شده! دلیل دوم نمی دانند دشمن بودجه نظامی ندارد و نیازی به مسابقه با انها نیست. دلیل سوم هم بمب اتمی است.

  • سید احمد حسینی ماهینی