از غزنین تا غزه

احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب ماهین

از غزنین تا غزه

احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب ماهین

۲۴ مطلب با موضوع «candidate :: تاریخ» ثبت شده است

جای قاتل و شهید

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۲۴ اسفند ۱۴۰۲، ۰۳:۳۰ ق.ظ | ۰ نظر

در قضیه فلسطین ثابت شد که: دنیا جای قاتل و شهید را عوضی نمی گیرد. بلکه این هواداران قاتل هستند، که سعی دارند او را جای شهید معرفی کنند. یعنی رسانه های صهیونیستی، هواداران و جیره خواران این رسانه ها، سعی دارند اسرائیل را محق جلوه دهند! و فلسطینی ها را تروریست و وحشی معرفی کنند. گویا این فلسطینی ها هستند که: حمله کرده و اسرائیلی ها را بیرون می کنند. و گرنه اسرائیلی ها! مثل شاخ شمشماد با ادب کامل زندگی می کنند. این امر ریشه تاریخی دارد: وقتی که قابیل، هابیل را کشت. طبیعتا حقوق اساسی و همه فیلسوفان، باید او را قاتل معرفی، و محکوم به قصاص کنند. ولی چه اتفاقی می افتد؟ چون دیگر هابیلی در کار نیست: که از خود دفاع کند، حرف او شنیده نمی شود. بلکه حرف قابیل قاتل است که شنیده می شود. این است که گفته می شود: جای قاتل و شهید عوض میشود. و بشریت با فلسفه دروغگو، خود را قانع می کند. زیر اگر حرف قابیل را نپذیرد، هابیل بعدی خواهد بود. پس برای ادامه زندگی باید: به حقیقت پشت کند. و این فلسفه باعث می شود: خدا را هم شریک جرم قابیل معرفی کنند! با طرح این سوال: پس خدا کجاست؟ که انتقام هابیل را بگیرد، و یا نگذارد که قابیل، با بیل، هابیل را بکشد؟ این روند در تاریخ معاصر ما به نام غرب و دیگری مطرح است: غرب که اساسا فرزند قابیل است، برای فرار از عذاب وجدان، از آدم دوری می گزیند. یعنی می داند اگر حضرت آدم، از جنایت او مطلع شود، او را باز خواست می کند. لذا از مکه، و بیت الحرام به غرب و شامات می گریزد. اصولا کلمه باختر به معنی: سر زمین اجنه و یا دشمنان مخفی: حضرت آدم معروف می شود. لذا حضرت آدم وقتی متوجه می شود: که دیگر دسترسی به قابیل ندارد. بنا براین فرزند سوم یا شیث را می خواند، شیث نبی ده کتاب از حضرت آدم دریافت می کند: که در ان اصل موضوع بیان شده، و ماموریت می یابد تا قابیل را پیدا کند: لذا تا شامات سفر می کند. اما قابیلیان دورتر و به اروپا می گریزند، لذا در همانجا در لبنان نیز دفن هست. در حالیکه حضرت آدم ع که مکه را بنا نهاد، و مدینه را بوجود آورد، بر اثر پیمایش سرزمینی، به لبنان هم نمی رسد و: بدن ایشان در نجف اشرف دفن است. زیرا که اجنه یا همان قابیلیان، از نجف و شام هم، دورتر رفته و به اروپا فرار کرده بودند. در زمان اسکند، آتن و روم که از داشتن کتاب و راهنما، محروم بودند، و هیچ پیغمبری را نمی پذیرفتند، فلسفه و علم را بر: اساس اندیشه خود محوری، پایه گذاری کردند. فیلسوفان آتن و روم، برای تکمیل استراتژی جایگزینی شهید و قاتل، به  نفی خدا و اثبات عقل: و انسان خدایی پرداختند. و برای اثبات نظریه خود، به شرق حمله کردند تا آنها را هم، از بربریت! خارج کنند. با اینکه ایران امپراتوری بود، و آنها شهردار(سیتی زن). خود را امپراتوری روم خواندند، و ایرانشهری را به اینجا نسبت دادند. اما شکست خوردند: و به افسردگی قرون وسطی تن دادند. بار دیگر که مغول حمله کرد،  مردم شرق دو گروه شدند: عده ای مانند امروز، خط مقاومت واضمحلال مغول را پی گرفتند، و باقی ماندند. ولی عده ای سر خود گرفتند: و راهی غرب و شامات شدند. وجود آنها غربی ها را از افسردگی بیرون آورد، و رنسانس ایجاد شد. اما این بار نیز به رسم یونانیان، جای شهید و قاتل را عوض کردند: مانند یونان قدیم، خدا را انکار کردند: در اشویتس یا هولو کاست، گفتند خدا کجاست؟ پس اسرائیل را درست کردند: تا به نمایندگی از باختر! و اجنه؟ در بین مردم شک برانگیزند! آنها گفتند: شک مقدمه یقین است. البته یقین به حقانیت قاتل! لذا خدا را زیر سوال بردند، تا خود را متمدن، صاحب دنیا و ابر قدرت جهان معرفی کنند. ایرانیان هم مانند قاجار، شیفته آنها شدند و باور کردند که: غرب دیگر مرکز شیزوفرنی ها نیست. و آنها، واقعا می خواهند انسان را به خوشبختی برسانند. و این بود که همه چیز را به انها بخشیدند: نفت رایگان به آنها دادند، گمرکات و تنباکو و عتیقه جات و طلا.. همه راهی اروپا و آمریکا شد. و شد آنچه نباید می شد.

  • سید احمد حسینی ماهینی

علت ستاره پرستی

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۱ اسفند ۱۴۰۲، ۰۹:۲۵ ب.ظ | ۰ نظر

امپراطوری رسانه ای غرب
عده ای شیر پاک نخورده! برای مردم جهان نقشه های می کشند! و آنها را برای خود می خواهند. از جمله این افراد فیلسوفان هستند. فلاسفه غربی، با رد فلسقه خدایی ، همه چیز را به فکر خود و عقل خودشان نسبت می دهند. و از دنیا می خواهند: لاطائلات آنها را بجای ایه های قران بدانند. و قران را کنار بگذارند. و این سیر همچنان ادامه دارد. تا امروز که حتی در داخل ایران، و بین استادان و دانشجویان غرب زده(جن زده) هنوز، غرب وحشی، اروپا یا سوئیس مدینه فاضله، و آرمان شهر انها است. چرا اینها در این انجماد فکری باقی مانده اند؟ ساید بتوان امپریالیزم خبری و رسانه ها را مقصر دانست. ولی اینطور نیست، بلکه رسانه ها هم، بر بستر خواست و انتخاب مردمی پیش می روند. و مردم در این زمینه دونوع خواسته دارند: یکی خواسته شیطانی! و دیگری خواسته رحمانی. خواسته های شیطانی همیشه پر رنگ تر است، زیرا شیطان به انسان نزدیکتر :و انتظاری هم ندارد که: به حرف او گوش بدهیم. بلکه فقط انسان را وسوسه می کند. اما خداوند رحمان، فلسفه را افرید تا بگوید: خلقت انسان دارای هدف است، و بازیچه نیست. و براساس آن هدف، باید خود را تنظیم کند. ومسئولیت هایی را بردوش بگیرد و: وظایفی را انجام دهد. و در انجام وظائف هم هیچ غفلتی نداشته باشد. لذا اینهمه سختگیری خداوند! برانسان تنبل(لم نجد له عزما) تمایل او را به شانه خالی کردن: از مسئولیت ها و انجام ندادن وظائف، افزایش می دهد. شاید اصولا دلیل بیرون راندن آدم از بهشت، برای رهایی از تنبلی او بود! زیرا در بهشت بجز خوردن و خوابیدن و کردن! چیزی نبود. لذا خداوند به بهانه نافرمانی! انسان را از بهشت بیرون انداخت. حتی لباس های او را کند، وعریان بر روی زمین افتاد! تا در مقابل سرما و گرما و حوادث، گرسنگی و تشنگی کمی به فعالیت وادار شود. ستاره پرستی فرزندان آدم، از همین جا شروع می شود. وقتی تعداد آنها به صد نفر رسید جشن سده برگزار کردند.زیرا کار سخت بر روی زمین،(کشاورزی) و یا بر محصولات(تولید) آنها را آزار می داد. و همیشه می خواستند: به ستاره ای که از ان فرود آمده برگردند، تا در خوشی زندگی کند. زیر سایه درختان لم بدهد: و با اراده خودش همه چیز تولید و حاضر باشد. ایرانیان بیش از همه به نجوم و: ستاره ها علاقمند بودند: آنها حتی تا اواخر دوره ساسانیان، ستاره پرست بودند. و استدلال های حضرت ابراهیم، آنها را قانع نکرده بود. آنها یک چشمشان به آسمان و: ستاره مخصوص خودشان بود، و چشم دیگرشان به زیر پایشان، که همه سنگ و خاک! لذا برای رهایی از سنگ وستاره ژرست خاک، فرش! را اختراع کردند: اکنون زیر پای همه ایرانیان، فرشهایی پهن است که: سنگ و خاک و سرامیک را می پوشاند. و بهشت را در برابر دیدگان آنها، و زیرپایشان قرار می دهد. اما اروپاییان به دزدی روی اورده بودند. آنها که نمی خواستند: خودشان کار کنند، لذا حاصل زحمت کار دیگران را، برای خود برمی داشتند! لذا اکثرا وایکینگ، دزد دریایی و آدمخوار از آب در آمدند. کمی که نفخه ایرانیان به آنان خورد، و رنسانس کردند، باز هم به استثمار کارگران ودهقانان مشغول شدند. و برای این کار، حتی جنگهای بزرگ اول و دوم جهانی را بوجود آوردند. ولی به ضرر خودشان شد. زیرا ایران اعلام بی طرفی کرد. لذا اروپا و ژاپن، بعد از جنگ دوم جهانی به تلی از: خاک و آهن و سنگ تبدیل شد. آتش و دود از همه جا برمی خواست. اما رسانه ها به کمک آمدند! فیلسوفان مردم را از آسمانها، به زیر کشیدند، و ماتریالیسم به اوج خود رسید. تا همه چیز را فراموش کنند! و دنیای نوین و عصر جدید آغاز شد. و برق ان چشمان ایرانی ها را زد. وعده زیادی مانند جن زده ها، غرب زده شدند. و همه چیز را فراموش کرده، و محو تماشای این دنیای ماتریالیستی گردیدند. برای تاثیر بیشتر، صهیونیست ها هالیوود را ایجاد کردند، تا ذهن همه به اینده معطوف، و گذشته را فراموش کنند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

پیامبر فرا جهانی

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۱۸ بهمن ۱۴۰۲، ۰۸:۱۹ ب.ظ | ۰ نظر

 دشمنان پیامبر، سعی دارند پیامبر اسلام را، در عربستان دفن کنند! در حالیکه پیامبر اسلام نه تنها جهانی، بلکه فرا جهانی هست. زیرا پیامبر اسلام، حتی  قبل از تولد حضرت آدم بوده است. و برای تمام اسمانی ها اشنا هست. وقتی ایشان به دنیا آمد، آسمان نورباران بود. و در زمین هم بینی ابرقدرت زمان، به خاک مالیده شد.  کنگره کاخ امپراتوری ساسانی (تیسفون) ترک برداشت. دریای ساوه خشک شد، و آتشکده زرتشتی ها خاموش گشت. پیامبر اسلام در یک شب از مکه به بیت المقدس رفت! از انجا با سرعت نور، به اسمانها سری زد و برگشت. در حالیکه زمان برایش صفر شده بود. بنا بر این رحمت للعالمین است. اگر فقط برای دنیا بود، می فرمود عالم! ولی فرمود عالمین. یعنی همه جهان ها. در بسیاری از روایات آمده که: معصومین در اسمان ها، معروفتر از زمین هستند. یک روز شیطان مجسم شد و گفت: من حضرت علی ع را دوست دارم! گفتد چرا؟ گفت: وقتی خدا را عبادت می کردم، یک روز نور بسیار زیادی، بسرعت از بالای سر ما گذشت. پرسیدم این نور چیست گفتند: نور حضرت علی ع است. لذا فراجهانی به این معنی است. در مکان و زمان جاری است. یعنی همه زمان ها و همه مکان ها پیامبر اسلام را می شناسند. (هوش مصنوعی هم به دنبال راز این کار است)بهت بحیرا از مهر نبوت، در کودکی پیامبر اتفاق افتاد. ولی شق القمر در زمانی اتفاق افتاد که: مردم معجزه خواستند. لذا با این دید همه کسانی که به پیامبر اهانت می کنند، یا او را محدود می دانند، کاملا در اشتباه هستند. محدود کنندگان پیامبر بر چند دسته هستند: دسته اول که می گویند: او دیوانه، شاعر یا ساحر است. که قران جوب آنها را داده: (ماهو بشاعر و مجنون!) دسته دوم گفتند: او سواد ندارد بنابر این: از سلمان فارسی اقتباس می کند. یعنی الکی از خانه بیرون می رود: و برمی گردد و می گوید: به من وحی شده!  یزید شعر معروف خود را می خواند که: نه وحی درکار بوده و نه پیامبری! اما خداوند جواب آنها را هم داده: او یک عجمی است، ولی قران عربی فصیح. دسته سوم کسانی هستند که امروزه ادعا می کنند: او مربوط به 14قرن پیش است. و: مسائل روز تغییر کرده است. یا می گویند: فقط مربوط به عربها هست. که هر دو اینها اشتباه است. زیرا پیامبر قبل از رحلت، حضرت علی ع را جانشین: خود معرفی کرد. و بعد هم فرزندان او به امامت رسیدند: تا 250سال. چون مردم به فهم و بلوغ رسیده بودند، امام غایب شد تا در انتهای تاریخ ظهور کند. و در این فاصله، نواب و نمایندگان حکومت را به دست گرفته اند. اکنون وظیفه تمام مردم دنیا هست: از ابتدا تا انتها! که پیامبر را بشناسند. و به حرفهای او عمل کنند. و اگر کسی بگوید من نمی دانستم، از او پذیرفته نیست. امروز، این مطالب را به 22زبان تالیف می کنم تا به گوش همه برسد. و اگر جاهایی هست که نمی رسد. وظیفه شما است. گرچه وظیفه خود مردم هم هست. اما ابتدا خداوند از علما تعهد گرفته. است. اما مردم هم تک تک مسئولند: که مانند سلمان فارسی جستجو کنند. وی سیصد سال عمر داشت! و همه آن را در سفر و تحقیق بود. وی زمان پارتیان  و افراد قبل از ساسانیان را، تجربه کرده بود. وی شاهد بود که ساسانیان همه کتب ماقبل خود را سوزاندند. او شاهد بود که پادشاهان ساسانی، برای مقابله با اسلام، زرتشتیان را به دربار دعوت کردند. و از انها خواستند مانع نفوذ اسلام شوند. وی می دید که حتی انها در مقابل اذان مسلمانها! برای خود موی گوش شدند. یعنی موهای خود را تا بناگوش تاب می دادند. وعربها به ان مجوس می گفتند. اما همه را رها کرد و به مدینه رفت. و نزد پیامبر اسلام عرضه کرد. و آنقدر مقرب شد که پیامبر فرمود: (سلمان منا اهل البیت). و همشهری های او را مسلمان نامید! بنا براین بعثت پیامبر نه بوسیله سلمان، بلکه در غار حرا اتفاق افتاد. جبرائیل او را مجبور به خواندن کرد(چیپ کامپیوتری زیر پوستش کار گذاشت!)(اقرا و ربک الاکرم): بخوان پیامبر. و او خواند. برهمه خواند. و تولد قران را اعلام کرد. و جشن تولد قران هم همان روز مبعث است.

  • سید احمد حسینی ماهینی

جشن سده و دروغ های شاخدار

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۹ بهمن ۱۴۰۲، ۰۸:۱۵ ب.ظ | ۰ نظر

جشن سده که در دهم بهمن برگزار می‌شود، در حال ثبت جهانی است. ولی در آن، واقعیتها همه معکوس جلوه داده شده است: اولا جشن سده قبل از زرتشت هم بوده،  ثانیا ایرانیان زرتشتی نبودند، بلکه افتاب پرست بودند: فقط در اواخر ساسانیان، انهم برای مقابله با اسلام، زرتشت به دربار وارد شد. و الا مردم  همچنان ستاره پرست بودند، که بقایای ان در اهواز  و عراق،به قوم مینایی(صابئین) معروف هستند. انها حتی برای مقابله با نماد اسلامی، دستور دادند که موهای خود را، تا بیخ گوش  ادامه دهند. لذا موی گوش معروف شدند: که عربی ان مجوس است. زرتشتی امروز ما، همان مقاومت در برابر اسلام را، با خود دارد.از بررسی های دقیق چنین برمی اید که :وقتی تعداد فرزندان آدم ع به صد نفر رسید، آن روز را جشن گرفتند.  اما تحریف گران تاریخ، آن را نمیرانی! کیومرث و یا پیشدادیان گفته اند. ولی بهر حال یک چیز مسلم است: و آن اینکه جشن سده قبل از زرتشت هم بوده است. لذا اینکه عده ای آن را زرتشتی می دانند، یا از روی نا آگاهی است، یا همان اندیشه براندازانه هست: که می خواهند جبهه ای علیه اسلام هم، در انجا بگشاید. زرتشت خودش هم معلوم نیست: کجایی بوده و در چه سالی به دنیا آمده است. زادگاه او ازربیجان، سیستان، تاجیکستان و افغانستان هم گفته اند. زمان بوجود آمدن او هم حد اکثر به 5هزار سال پیش می رسد. لذا چگونه است که :این جشن سده را زرتشتی بدانیم. برخی مورخان معتقدند: حتی پیش از عید نوروز بوجود آمد. و عید نوروز هم زرتشتی نیست. و قبل از زرتشت هم مرسوم بوده است. .حقیقت مسئله این است که همه این جشنها را، خداوند دستور داده است. ولی برخی ها خواسته اند: به تصادف! یا شانس ارجاع دهند. می گویند تضادفا پیشدادیان: آتش را کشف کردند. و تصادفا آن را ادامه دادند و: آتش پرستاری، یا همان آتش پرستی بوجود آمد. در حالیکه اصلا این طور نیست. خداوند در قران می فرماید: الله نور السماوات و الارض. خداوند نور و روشنایی بخش: همه آسمانها و زمین است. نور را هم اینطور تعریف می کنند: وسیله ای که با ان اشیا دیده میشوند. یعنی خود نور تعریفی ندارد، بلکه اثر ان را تعریف می کنند. پس نور ذات خداوند است و: همه اشیا هم به وسیله آن وجود پیدا می کنند. اگر در مورد اشیا هم دقت کنیم، وابسته به نور هستند. یعنی یک لحظه نور قطع شود، هیچ چیزی وجود ندارد. مانند کلید برق که: آف شود. مخلوقات خداوند همه ماشین وار و مطیع بودند. و جهان را سکوت فراگرفته بود. لذا بقول حافظ: اتش در این ملکوت شعله کشید، و آن آدم بود. سکوت کائنات را شکست، و حتی خواست که جای خدا هم باشد. از این رو سعی کرد نور خدا را خاموش کند. ولی خداوند فتیله اش را کمی پایین کشید: و تبدیل به آتش شد. هر آتش یا هر نوری، دوقسمت دارد: یکی کانون آن، که سوزاننده هست و دیگری شعله آن، که روشنایی بخش است. نار و نور در کلام خدا، از یک ریشه هستند. پس آتش جهنم، در واقع می سوزد تا نور برای: بهشتی ها تامین کند(وقودها الناس) تا آنها هستی پیدا کنند، و دیده شوند. مبارزه نور و تاریکی در واقع، وحدت وجود دارد. یعنی تاریکی جایی هست، که نور ندارد. و شیطان در واقع کسی است که :می خواهد نور خدا را خاموش کند، و تاریکی حاکم شود. که در قران(لیطفوا نورالله) اشاره شده است. حالا کافران، این را تعبیر به جنگ: نور وتاریکی نمودند، یعنی هر دو را جدا، هموزن و مقابل هم تصور کردند. در حالیکه قران تاکید دارد که: شیطان آفریده خداست. و شصت هزار سال هم خدا را عبادت کرده است. خدا او را نیست نکرد. بلکه از خود  دور کرد(لعنت). یعنی طغیان شیطان، خارج از علم خدا نبود. اگر بخواهیم تضاد هم معنی کنیم، شیطان با خدا دشمن نیست، با انسان مقابل است. یعنی بر آدم سجده نکرد. اما زرتشتیان با طرح تضاد: نور و تاریکی، هر دو را خدا می دانند(دوگانه پرستی در مقابل یکتاپرستی). لذا افسانه ها بر واقعیت ها، و دروغ ها بر راست ها، چیره می شوند. راست قضیه این است که: خداوند دستور داد تولد زمین را جشن بگیرند(نوروز) و خداوند دستور داد: آدم ع صد فرزندی خود( سده) را جشن بگیرد.

  • سید احمد حسینی ماهینی

آقای حداد عادل

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۲۸ دی ۱۴۰۲، ۰۱:۲۹ ق.ظ | ۰ نظر

چون کسی انقلاب را پیروز نمی‌داند، لذا تاریخ هم وجود ندارد! زیرا تاریخ را فاتحان می نویسند، و کسی خود را فاتح نمی داند:همه تصور می کنند: رژیم جمهوری اسلامی گذرا است!لذا پنجاه سال تاریخ ایران، در هیچ و پوچ  گذشته. برای شروع تاریخ باید: این تئوری را قبول کنیم و جزو مسلمات بدانیم: ایران امپراتوری بوده! هست و خواهد بود. البته اگر اثباتی هم باشد، قابل اثبات است: با پذیرش این تئوری، ما ۱۵هزار سال تاریخ گذشته داریم، و ۱۰هزار سال پیش رو! اگر هر سال یک حادثه اتفاق افتاده باشد: یک صفحه از تاریخ را تشکیل دهد، یک مثنوی هفتاد من، با حداقل ۲۵هزار واقعه تاریخی را تشکیل می دهد. ما حتی اثبات می کنیم که: ایران از ابتدا شیعه هم بوده! یعنی جمهوری اسلامی، با محتوای شیعه، فقط مختص امرور نیست. روزی، علی ع با سلمان شوخی می کرد، وی گفت من سیصد سالم هست، تو یک بچه ۱۵ساله، چرا بامن شوخی می کنی؟ علی ع فرمود: دشت ارژن یادت هست؟ سلمان از جا پرید وگفت بله! علی ع فرمود من بودم که: تو را از دهان شیر درنده نجات دادم. این یعنی سیصد سال قبل از اسلام، علی ع در شیراز و فارس قدم می زده! و شیعیان خود را نجات می داده. ما احادیث و روایاتی داریم: می گوید: قوم سلمان(مسلمان)به علوم در ثریا هم، دست پیدا می کند. یعنی آن موقع هم شیعه خواهد بود. حضرت ابراهیم ع یا نوح، همه در ایران بودند. و حضرت علی به آنها کمک می کرد. ممکن است بگویند که چطور؟ الان هوش مصنوعی همه: این سوالات را جواب داده! براساس گفته رئیس دانشگاه جهانی، ناسا، امروز به فناوری دست پیدا کرده: میتواند همانطور که تصویر را بصورت دیجیتالی (رقومی) منتقل کند: که در یک لحظه در تمام موبایلهای جهان باشد، جسم انسان را هم میتوان: بصورت الگریتمی حرکت داد. در فضای کوانتمی، کاری کرد که یک نفر، در همه جا باشد. همان نظریه ای که در مورد خدا می دانیم: خداوند همه جا حاضر و ناظر است. یا آن راطی الارض می نامیم. این کار قبلا انجام می شده، زیرا نیازی به تکنولوژی نوین ندارد. جام جم یا جامم جهان نما، افسانه نیست. آفرینش حضرت علی ع قبل از آدم، داستان نیست. واقعیت است که هوش مصنوعی، خود را به آن نزدیک می کند. تمام الگوریتم های ان را، خوارزمی بیان داشته. و قبل از ان هم امام صادق فرموده. علوم جفر و ریاضی از ابتدا بوده. اصلا کلمه ریاضی، از ریاضت می آید. یعنی انسان میتواند به الگوریتم های دست یابد مه: او را جاودانه، درهمه جا حاضر و ازلی نماید. زیرا برحسب تعریف، همه اعداد تکرار یک و صفر هستند. یعنی همه موجودات جهان را، خدا درست کرده. و خدا ازلی و ابدی است. از بحث فلسفی و متافیزیک و هوش مصنوعی! که بگذریم: ایرانیان از ابتدا نوروز را گرامی می داشتند. نوروز تایید خلقت اسمانها و زمین از سوی خدا است. یعنی خداوند دز جنین روزی طبیعت را افرید. و به تایید امام صادق ع، ایرانیان این روز را گرامی داشته اند، ولی اعراب ان را ضایع کردند. نوروز یعنی جشن تولد زمین و طبیعت. نجات کشتی نوح در نوروز بوده، تاجگذاری امام علی ع هم در نوروز بوده. یعنی از بدو تولد زمین، ایرانیان، شیعه بودند. و تمام جهان را یکدست کرده، امپراتوری تشکیل داده اند. اولین امپراتوری که می گویند: جمشید جم است، که دارای جام جم بود. یعنی برتر از موبایل های امروزی! یا دوربین های مدار بسته. هنوز ما به تکنولوژی که بتواند: دوربین مداربسته جهانی باشد، دست پیدا نکردیم. زیرا الگوریتم ها را دست کافران دادیم! و آنها از راه ماده پرستی وارد شدند. ماده به معنی محدودیت است. اما پیامبر اسلام این محدودیت را چند بار شکست! یکبار که شق القمر کرد. یعنی از زمین دستور داد: و ماه دو نیمه شد. یکبار که به معراج رفت: همه دنیا را گشت ولی زمان برایش صفر شده بود. الان هم ما داریم: کسی که در مسجد بنشیند، از عمر او حساب نمی شود. یعنی موقع رفتن به مسجد، ما به معراج می رویم و:زمان برای ما صفر می شود.

  • سید احمد حسینی ماهینی

فرزندان ایوان مدائن و ایوان نجف

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۲۱ دی ۱۴۰۲، ۰۵:۲۹ ق.ظ | ۰ نظر

تجزیه ونحلیل قدرت حاکم بر جهان فعلی، نشان می دهد که: آنها فرزندان مشترک ایوان مداین و ایوان نجف هستند. در واقع حکومت مسلط برجهان، سادات هستند که در ایران و لبنان، یمن و عراق حاکم هستند. مقدرات جهان به دست آنها است. آنها نیز فرزندان امام حسین ع و شهربانو می باشند! که درواقع نوادگان یزدگرد سوم ساسانی، از طرف مادر و نوادگان حضرت علی، از طرف پدری می باشند. اینکه می گویند سرزمین مادری و گاهی هم، سرزمین پدری به همین معنی است: زیرا ایوان نجف سرزمین پدری، ایوان مدائن نماد سرزمین مادری است! مادر بزرگ همه سادات حسینی دنیا، بی بی شهر بانو دختر یزگرد سوم است، و پدر بزرگشان حضرت امام حسین. زیرا امام حسین ع فرزند علی ع است، و بی بی شهربانو فرزند یزدگرد سوم. پادشاهی که در مقابل اسلام مقاومت نکرد، و به آسیابان پناه برد. اما آسیابان، با تحریک کمونیست و منافقین آن روز (مزدکیان و مانویان) او را کشتند. آنها وعده پول داده بودند، ولی طبق روال شمشیر نثارش کرده! قاتل را هم به درک واصل کردند. تا ننگ ترور و آدم کشی را، هم به ایران نسبت دهند. اما با تمام حیله های منافقین و کمونیست های آن موقع! ازدواج صورت گرفت: امام حسین ع و بی بی شهربانو، صاحب فرزندی شدند که نامش امام سجاد ( علی ابن الحسین) هست. علی ابن الحسین، که تنها فرزند بالغ و ذکور بود با بیماری، توانست از مهلکه کربلا  نجات پیدا کند. وی صاحب فرزندان زیادی شد: و آنها را به سمت تهران کوچ داد. آنها بدون جنگ و خونریزی همه اطراف تهران، تا مازندران و افغانستان و اردبیل و باکو  را، شیعه کردند. و حکومت هایی چون علویان در طبرستان، دیلیمیان در گیلان. و آل بویه در تهران ایجاد کردند. این (هلال)جزایر شیعی، به هم پیوستند تا به امروز که در لبنان، یمن و عراق و بخشی از افغانستان و دیگر کشورهای جهان، باقدرت مرکزی تهران، جریان قدرت جهانی را در دست گرفتند. و دنیا را از شر امریکا و اسرائیل و ارتجاع عرب(عربستان وقطر) نجات دادند. نماد بارز آن غزه هست: که دائم از سوی سلاح های کشتار جمعی انان، مورد هجوم است: سلا ح هایی که آمریکا می سازد، ارتجاع عرب هزینه هایش را می دهد، و اسرائیل به کار می برد. غزه اکنون بر سر دوراهی است!عده ای چون محمود عباس، به دامن دشمن پناه می برند تا شاید: دلش به رحم اید، و منطق بفهمد و دست از تجاوز: و جنایات بردارد. واصطلاحا طرفدار سازش هستند. اما نمی دانند که در ذهن آنها، فقط نابودی غزه نقش بسته. لذا است که می بیینیم: حتی سفیر فلسطین در ایران هم، اعتراف می کند: غزه از بین رفته و هدف اسرائیل محقق شده! ابو شریف می گوید: همه دنیا با اسرائیل است، و غزه دست خالی است.(فقط ایمان دارد) وی تاکید می کند: همه غزه تخریب شده و: کسانیکه زنده مانده اند، نه غذا دارند و نه دارو. (یعنی بزودی همه چیز تمام می شود). این اظهارات او نشان می دهد: علیرغم قدرت موشکی و دست برتر غزه: در بیرون راندن قوات گولانی و گیوی، وی همچنان مانند محمود عباس می اندیشد. اما مردم غزه، بدور از تشکیلات خود گردان، قدرت جهانی به هم زده اند. تعداد شهدا و مجروحین را به سرعت متولد کرده!  جایگزینی بیشتری کرده اند. اکنون غزه سه میلیون نفر نیست، بلکه 7میلیارد می باشد. و اگر کسانی هم هستند، که با غزه نیستند، به واسطه تفکرات محمود عباسی، خواهان نابودی شده اند. و فکر می کنند، با حذف غزه، جنگ تمام می شود. در حالیکه غزه در سال 1967یکبار سقوط کرده، و اشغال شده بود. اما با توسل به ائمه طاهرین و حضرت فاطمه، امرور قدرت جهانی است. زیرا متصل به قدرت لایزال الهی است. سفیر فلسطین در بیان خود، بدنبال قطع این رشته است. او می گوید: ما قیمومیت هیچکس را قبول نمی کنیم! یکبار قیمومیت انگلیس را تجربه کردیم: اسرائیل را بر ما حاکم کرد. او مانند لیبرال ها و سکولار های ایرانی، انتقام انگیزیسون را از اسلام می گیرند. و مانند صهیونیست ها، انتقام آلمان و انگلیس را از ایران.

  • سید احمد حسینی ماهینی

سیستم نخبه پرور

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۱۸ دی ۱۴۰۲، ۰۶:۰۹ ق.ظ | ۰ نظر

علیرغم انتقادات فراوانی که: از آموزش و پرورش ایرانی می شود، ولی شاهد هستیم که سیستم نخبه پروری هست، که تمام جهان به آن احتیاج دارند : با فریب و نیرنگ و هزینه های کلان، آنها را فراری و جذب می کنند. این سیستم به دلیل عمق تاریخی خود، امپراتوری عظمی ایران را اداره می کند. هم اکنون هم ما متذکر می شویم: که فرار مغزها درست نیست، بلکه اعزام روسای جمهور! و مدیران ایرانی تبار برای همه: اعضای این امپراتوری عظمی است. یعنی دنیا به این نتیجه رسیده که: کار های خود را به ایرانی تبار ها بسپارد. لذا باید چشم ها را شست و جور دیگری :به این موضوع نگاه کرد: اولا: سیستم ایرادی ندارد و آنهاییکه انتقاد می کنند، انتقاد آنها ناظر به کاهش این فرایند: نخبه پروری هست. ثانیا کسانیکه فرار مغزها را عنوان می کنند، در صدد تحقیر این سیستم می باشند، نه خواهان رشد آن. زیرا این سیستم براساس آموزه های آیت الله العظمی، ها اداره می شود. و اگر نقصی هم داشته باشد، با صئا و سیما و سخنرانی و مداحی برطرف می شود. انسانهای حاکم بر ایران همیشه بزرگان دینی بودند، چه از ابتدا که جمشید جم را حضرت آدم می دانند،  زال را نوح نبی، و کورش کبیر که ذوالقرنین خوانده، و چه داریوش که آن را سلیمان نبی دانسته اند. چه: زمانی که ساسانیان را، به علویان منتقل کردند: از دواج دوتن از پسران حضرت علی ع، با دو تن از دختران یزدگرد سوم، این انتقال را مستحکم ساخت: که تا به امروز این سلسله،  بنام امامزادگان و سادات، فراگیر شده است. آنهاییکه رفته بودند باز می گردند. و همه بر استان خدا، جبین می سایند. و از اینکه آنها را رها نکرده! نشانه هایی را فرستاده تشکر می کنند. فره ایزدی، همیشه یار ایرانیان بوده. و ایران مرکز دنیای: یکتاپرستان بوده است. اکنون نزدیک 12قرن است که: تحت الحمایه حضرت ولی عصر است. ایشان( روات احادیث)علمای مجتهد را کمک می کند: تا از پیچ و خم های تاریخی عبور کنند. لذا ایران امپراتوری یکتا، یکتاپرست و عظمی جهانی بوده، هست و خواهد بود. تا مادام که امام زمان ظهور کند. و این یک اظهار نظر ملی گرایانه نیست. زیرا پیامبر فرموده که: اگر علم در ثریا هم باشد، ایرانی (از قوم سلمان) به آن دست پیدا می کنند. اصلا کلمه مسلمان، به تعبیر ابن عربی، از سلمان گرفته شده! سلمان نامی بوده که: پیامبر بر رزوبه ایرانی نهاده است. و بارها بر پشت او زده و فرموده که: قوم آخرالزمان از قوم این مرد خواهند بود. و حتی فرموده (السلمان منا اهل البیت)! لذا در کشورهای عرب، که با ایرانی ها مخالف هستند، بجای سلمان فارسی، به او سلمان پاک می گویند: زیرا اهل بیت پیامبر در قران، به پاک بودن تایید شده اند. حال چرا اینهمه عظمت برای ایرانیان است؟ برای اینکه نوروز را ایرانیان جشن می گیرند! یعنی از ابتدای تولد زمین خداژرست هستند. ولی به گفته امام صادق ع، اعراب آن را ضایع کرده اند. چون نوروز یاد آور شروع خلقت خداوند است. و همه در ان روز، از خدا تشکر می کنند که دنیا را آفرید، مردم را افرید، و آنها هم در جرگه و غوغای هستی، مکانی دارند.  شروع بهار و زایش گیاهان و حیوانات، بیدار شدن خرس های قطبی و سبز شدن درختان خشکیده را، همه از نشان های خدایی می دانند. و به قول سعدی : برگ درختان سبز در نظر هوشیار، هر ورقش دفتری است: معرفت کردگار. درخت برای ایرانیان دانشگاه علوم است. لذا آموزش و پرورش در ایران، به دبستان محدود نمی شود. بلکه آنجا ادب می اموزند: ادبستان است! و دبیرستان، محل دبیری ومیرزایی و یاد گرفتن مشق زندگی است. گرچه غرب زدگان آن را برای مبارزه با خدا درست کردند(سکولاریزم). و می خواهند جایگزین الهیات کنند. ولی تا کنون موفق نشده، موفق هم نخواهند شد. غرب زدگانی که کاسه از آش داغ تر هستند. زیرا که غرب، خود به ایران سر تعظیم فرود آورده، ولی غربزدگان باور نمی کنند. هنوز مثل تقی زاده ها می گویند: باید از فرق سر تا نوک انگشت پا، فرنگی شویم. ولی الان این حرف معکوس شده! زیرا که خورشید، از غرب طلوع خواهد کرد. و این غرب زدگان دوباره مسلمان خواهند شد به تبع غرب!

  • سید احمد حسینی ماهینی

آینده پژوهی در نقشه برداری

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۲ دی ۱۴۰۲، ۰۷:۲۶ ب.ظ | ۰ نظر

نقشه برداری قدیمی ترین روش علمی است، که بشر به آن دست پیدا کرد: تهیه نقشه برای ساخت تخت جمشید ها، باعث شد تا دایره و خط و سایه(تانژانت) محاسبه، و ترسیم شود.اما این علم قدیمی هیچ آینده ای برای خود ترسیم نکرده است: بخصوص نقشه های سیاسی و جغرافیایی، که برای آینده بشریت تصمیم می گیرد. مثلا در ترکیه یا آذربایجان، نقشه ای برای آینده طراحی کرده اند که: افلیم ترک ها را نشان می دهد: و بخش اعظم ایران را با خود می برد. یا کردستان عراق، در دفتر اربیل خود، نقشه ای در آینده جغرافیا دارد که: کرد های منطقه سوریه و ترکیه و ایران را در بر می گیرد! و تا شهر کرد را شامل می شود. در حالیکه این نقشه ها باید: برای ایران تهیه شود. علت این کار هم آن است که آینده از ان ایران است. گرچه: آینده پژوهی غربی، سعی دارد آینده ایران را تاریک! و آینده خودشان را روشن ترسیم کند. برای توجیه شدن موسسات جغرافیایی، باید گفت که: کل دنیا یکدست بود: و در دست جمشید جم بود، و او با جام جم، آن را کنترل می کرد. که احتمالا یک نوع پلتفرم 6جی بوده و متاورس داشته است. متاسفانه نامبرده پسری نداشت تا جانشین خود کند، دو دختران هم با هم اختلاف داشتند. لذا کل ممالک محروسه را، بین دو دختر خود تقسیم کرد: بخشی را به ایران، و بقیه را به توران بخشید. از اینجا بود که تجزیه ایران آغاز شد. کم کم کار بجایی رسید که: امروز به ۲۲۰بخش تقسیم شده. و سازمان ملل هم سیری ناپذیر، باز به دنبال تجزیه ایران فعلی، به ۹کشور و عراق به سه و سوریه و افغانستان یمن .. همگی در معرض تجزیه سازمان ملل هستند. سازمان تحت عنوان استقلال! آنها را از ایران جدا می کند. نمونه بارز آن: ادعای جزایر سه گانه هست که: حتی روسیه و چین و آمریکا هم، از ان حمایت کردند: یعنی اگر در شورای امنیت رای گیری شود، ایران محکوم شده و روسیه و چین هم، آن را وتو نخواهند کرد. این است که اگر ما کاری نکنیم، آنها کاری خواهند کرد.لذا باید نقشه های جدید از ایران تهیه شود: تا تملک اراضی از دست رفته آغاز شود. ادعای سرزمین با نقشه و ضمائم آن ممکن است. لذا الان باید نقشه فعلی ان، طوری تهیه شود: که مرزهای ایران در ورای عراق، سوریه، لبنان، یمن ترسیم شود. و در دهسال بعد، همه کشورهای دنیا را در بر بگیرد. زیرا مانند بچه ای که به آغوش مادر برمی گردد: باید تمام سرزمین های ازدست رفته، به ایران برگردد. گرچه ما اکنون آن را تحقق یافته می دانیم. یعنی همه دنیا شیعه و ایرانی است. چون همگی از یک مادر و پدر، متولد شده اند. تنها دشمنان وحدت جهانی سه نفرند: بایدن، ماکرون و نتانیاهو. که بزودی شرآنها هم کم خواهد شد. و الارض لله تحقق پیدا خواهد کرد. البته فاصله ده سال زیاد است، میتوان آن را به فواصل کمتری تقسیم کرد: ابتدا مرزهای ایران به قبل از قرارداد گلستان، و ترکمانچای برگردد. لذا اکراین و صربستان و جزایر کریمه در داخل مرز خواهند بود. سپس قرارداد سعد اباد لغو شود که: آرارات و هیرمند و اروند و همه بلوچستان باید به ایران ملحق شوند. سپس قرارداد های واگذاری سرزمین دیگر، تا اینکه همه را شامل شود. ممکن است بگویند: همسایه ها ناراحت می شوند. اما این دلیلی برای عدم پژوهش نیست. همانطور که آنها شروع کردند، و ما چیزی نگفتیم. ما هم به استناد تاریخی این کار را انجام می دهیم. که به دلیل ضعف یا خیانت دولت مرکزی تا کنون مورد توجه نبوده است. مثلا قرارداد گلستان یا ترکمان چای، موقع انقلاب اکتیر از سوی لنین باطل شد: ولی آقاخان نوری ها نگذاشتند کسی بفهمد. زیرا مانند هاشمی رفسنجانی می گفتند: ما نانخور اضافی نمی خواهیم. ایران فروشی این خائنان نوبر است. بنا بر برخی اسناد، حتی این قرارداد صد ساله بوده یعنی زمانش هم سپری شده. بعد از فروپاشی شوروی هم، همگی آماده الحاق به ایران بودند. و اصلا به شوق ایران، انقلاب  و فروپاشی شوروی اتفاق افتاد، زیرا امام خمینی نامه نوشته بود. اما دیگران نگذاشتند، به گوش امام خمینی برسد.

  • سید احمد حسینی ماهینی

وحدت فاطمی

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۴۰۲، ۰۶:۴۴ ق.ظ | ۰ نظر

وحدت باید دوباره باز تعریف شود. امروز جهان 8میلیاردی مطرح است. و دیگر گردنکشان همگی، در پوزه خود فرو رفته اند. استکباری وجود ندارد، هرچه هست یاغی و باغی هستند که: بر حکومت واحد جهانی چنگ می اندازند. اسرائیل منحل شده: و فقط یک نتانیاهو مرتد از ان باقی مانده، آمریکا همه تسلیم شیعه شده، و فقط یک مشت لابی صهیونیستی باقی مانده اند. فرانسه نابود شده و فقط یک مشت: ضد حجاب از ان سرک می کشد. انگلیس همه عضو بسیج لندن شده اند، و با حجاب اسلامی و چادر در ایام فاطمیه، حضور پیدا می کنند. اکراین، مقهور پهباد خیالی ایران است! و دیگر هیچ. اگر قطر و امارات هم ترور می کنند، فوری همه چیز معلوم می شود. ترکیه نیز برای همیشه نمی تواند: محاصره اسرائیل را بشکند. پس دنیا، دنیای شیعه هست. و لذا وحدت در باز تعریف خود :برمبنای وحدت فاطمی است. نه وحدت عمری! آندو، پس از ضرب و شتم فاطمه س، برای دیدن نتایج جنایت خود، با پر رویی تمام، به محل جنایت برگشتند، در زدند و از علی ع خواستند: تا آنها را بپذیرد. غلی به فاطمه رو کرد و گفت: چه نظر داری؟ فاطمه فرمود:(البیت بیتک و انا امتک): هرچه خودت فرمایی، و لذا اجازه یافتند داخل شوند. اما فاطمه س برخاست، پشت به آنها و رو به دیوار ایستاد. و سوال کرد: آیا این سخن رسول خدا را شنیدید که می فرمود: غضب فاطمه، غضب خداست، و شوق فاطمه، شوق خداست؟ هر دو گفتند بلی یا دختر رسول خدا. بعد فاطمه دست به اسمان برد و فرمود: خدایا خودت شاهد باش که من از این دو، راضی نیستم! حالا چطور عبدالحمید ها از او راضی هستند!آنها این روایات را چنان برعکس تفسیر کرده اند، که بقای امت و اسلام در دوستی عمر! و وحدت با او، و قبول عملکرد او می دانند. هیهات! منالذله. اگر ضرب و شتم فاطمه نبود، و محسن بدنیا می آمد، دیگر حادثه عاشورا اتفاق نمی افتاد. ای اربعینی ها بدانید، علی و حسین و حسن، همان روزی شهید شدند که:  فاطمه شهید شد.  باعث شهادت فاطمه هم، ضرب و شتم ابوبکر و عمر بود. و علت ضرب و شتم فاطمه هم، حب علی! زیرا همه آنها خواستگار فاطمه بودند، و فاطمه هیچکدام را دوست نداشت. و فقط عشق به علی را انتخاب کرده بود. و این انتقام جانسوز، از عقبه همان خواستگاری ها بود: باید که همه آثار علی:یعنی فاطمه، حسن و حسین و محسن را از میان بردارند. حالا چه شده؟ اگر مردم خبر ندارند، که حالا خبر دارد شده اند. لذا هیچکس در محضر خدا، عذری نخواهد داشت: تا عمر را دوست بدارد. و اگر کسانی عمری باشند و: حقایق را نادیده بگیرند، نباید با انها وحدت داشت. محور وحدت علی ع است. هرچند که علی خود سکوت کرده باشد: که اینهم یک دروغ است: مانند دروغ های دیگر، علی عمر را کتک زد، و به زمین انداخت! علی ع و فاطمه همراه هم، به در خانه مهاجر و انصار رفتند، احادیث پیامبر را بر انها یاد آوری کردند، ولی این ، مهاجر و انصار بودند که :سکوت کردند و حقایق را نپذیرفتند. البته الان مردم مانند آن زمان نیستند. آن کینه ها، ترس ها و عقده های جاهلیت وجود ندارد. لذا حتی اگر سنی هم باشند: یا کافر، یا مسیحی و زرتشتی و بودایی، همه این موضوع را می دانند: که باید به وحدت فاطمی بیاندیشند. گرچه امروز علی ع و فاطمه هم نیستند. ولی خونخواهان و اولاد او هستند. اکنون، سید علی خامنه، سید ابراهیم رئیسی، سید حسن نصرالله، سید عمار حکیم، سیدعلی سیستانی، بدرالدین الحوثی(حسین) هستند. آنها چراغ هدایتند: زیرا که وصل به منبع لایزال هستند. نایب و یاران امام زمان عج هستند، که شعار مهم او: انتقام از قاتل فاطمه هست: ما منتظر منتقم فاطمه هستیم! همه یک حرف، یک سخن بیشتر نیست. وحدت فاطمی حول محور علی ع! هرکس با علیست، با ماست، و هرکس نیست، سرخود گیرد و راه خود برود. که : هرکه با آل علی در افتاد، ور افتاد. مائیم و 8میلیارد مردم جهان، هیچکس بر هیچکس برتری ندارد. همه از یک پدر و مادر هستند. و مخلوق یک خدا! بنابراین همه متحد هستند. وحدت برمبنای ندای فطرت، نه برمبنای غریزه شهوت. محور وحدت: فرهنگ علی در قران و نهج البلاغه.که علی مفسر قران است.

  • سید احمد حسینی ماهینی

یک دروغ و اینهمه کشتار

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۲۵ آذر ۱۴۰۲، ۰۶:۰۸ ب.ظ | ۰ نظر

آنهایی که شهادت فاطمه س را، دروغ پنداشتند، باعث شهادت میلیاردها فاطمه شدند!اکنون زنان غزه مانند بانوی دوجهان، به شهادت می‌رسند و رسانه ها ان را دروغ میپندارند. کودکان غزه پیش چشم ما ذبح می شوند: دشمنان تکذیب میکنند، و دوستان هم کاری از دستشان نمیاید! این است جزای کسانیکه در روز روشن :کتک خوردن و پهلو شکستن، آتش زدن درب خانه بانو و سقط محسن را دیدند، و آنرا افسانه پنداشتند! یا گفتند او بخاط غم از دست دادن پدر در: سن ۱۸سالگی جهان را وداع گفت. فاطمه گفت و گفت، اما کسی گوش نداد! خطبه فدکیه خواند آن را نشنیدند! آنها هیچ گوش شنوایی نداشتند. به در خانه شان رفت، احادیث پیامبر را تکرار کرد، ولی انان گفتند: چه دختر خود شیفته و خود ستایی! بناچار درد خود را دیگر به کسی نگفت، تا اینکه شویش! او را در هنگان غسل دادن، پهلو شکسته دید! و دانست فرزند کوچکشان، قبل از اینکه به دنیا بیاید، توسط دژخیمان کشته شد. آن را به پیامبر گفت: فرمود: ای پیامبر، فاطمه که چیزی به من نمی گوید، خودت احوال او را بپرس، و ببین در سه ماه پس از رحلت شما، چه بر سر دخترت آوردند. فقط برای اینکه تخت ریاست را به دست بگیرند. با کشتن محسن، یک سوم سادات جهان را کشتند. در ایام شهادت ایشان، مقام معظم رهبری دهه فاطمیه اعلام کرده، پنج شب در حسینیه امام خمینی مراسم می گیرد. ومی فرماید من همه حاجات خود را، انبار می کنم و در ایام شهادت از این بانوی دوجهان ، مسئلت می کنم. اما جهان چه می کند؟ در کنار گوش ما زیر اقتدار جمهوری اسلامی، از دشمن اهل بیت : هفتادهزاز نفر را، از ۱۸۸کشور دعوت می کند! تا درشبهای شهادت به رقص و پایکوبی بپردازند. آنها نه تنها قدرت شیعه را به مسخره می گیرند، حتی حاضر نیستند، نامی از اسلام برده شود. مسخ شدگانی هستند که لباس پیامبر می پوشند، ولی رقص بوزینگان درمنبر می کنند. از انها بپرسید: شما که پیامبر را قبول دارید، آیا می دانید ایشان از همان بدو ورود به مدینه، نماز جمعه را بپا داشتند؟ (در حالیکه یهود، روز شنبه اجتماع داشتند. و الان نیز در تل آویو آن را احیا کرده اند.) اگر ده سال اقامت پیامبر در مدینه را ۵۲۰جمعه بدانیم، ایشان حداقل ۵۰۰خطبه و خطابه داشته اند! کو؟ تنها خطبه ای که از پیامبر باقی مانده، مربوط به شروع ماه رمضان است: دعیکم فیه الی ضیافت الله، آیا کسی نبود آنها را بنویسد؟ یا اینکه همه آنها نابود شده است؟ چه کسی انها را نابود کرده؟ مگر بجز عمر؟ وی از همه خواست: هرچه از پیامبر نوشته دارند، به میدان شهر بیاورند. بعد همه آنها را آتش زد و گفت: حسبنا کتاب الله. لذا دوره خبر و اخباریون، به سر آمد. هیچکس حق نداشت چیزی بنویسد. جرمی بود که اعدام درپی داشت. هنوز هم کسی نمی تواند آن را بگوید. اما ای مردم جهان بدانید! من آن را می گویم تا شما بدانید: یهود پیامبر اسلام را مسموم کرد، برای او جانشینی غیر از علی ع برگزید، فاطمه او را کشتند! نوه او را در کربلا تشنه لب شهید کردند. و تا امروز کسی به شما نگفته است. اما امروز من به شما گفتم. الان شما همه آگاه شدید. مسئولیت دارید: تا به همه بگویید. و دشمنان را از میان بردارید. اگر باور نمی کنید، به غزه نگاه کنید. ببینید که دشمنان چگونه قتل عام می کنند، بعد دستهای خونین خود را می شویند، و ادعای حقوق بشری، دموکراسی و عدالت دارند. به همین سادگی!!!. لذا شما هم به همین سادگی ، آنها را از میان بردارید. قران می فرماید :فقاتلو ائمه الکفر. بکشید آنها را ، ترور کنید یا حمله کنید فرقی نمی کند: قران می گوید قومولله مثنی و فرادا. می فرماید: انفروا خفافا و ثقالا. فرار کنید و به سوی مرزهای اسرائیل بروید. و مرزها را درهم شکنید. و مرزبانان را بکشید. قدس را آزاد کنید . و در ان نماز بخوانید. آیا در حالیکه آنان به مرزهای ایران حمله می برند، و به راحتی 12مرزبان یک پاسگاه را به شهادت می رسانند، و فقط یک نفر انان دستگیر می شود، چگونه است که مرزهای اسرائیل همچنان آهنین مانده؟

  • سید احمد حسینی ماهینی