با حجاب کامل در راه اعتلای ایران

مصرف همه چیز در ایران هفت برابر متوسط دنیا هست و اسراف و حرام هست

با حجاب کامل در راه اعتلای ایران

مصرف همه چیز در ایران هفت برابر متوسط دنیا هست و اسراف و حرام هست

۳۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

شرکتهای تعاونی و چند ملیتی هزارن ساله

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۲۰ ب.ظ | ۰ نظر

تصور اینکه هر چیزی، یک شبه بوجود آمده باشد! امری محال است (مگر در ساحت قدس الهی). همه چیز به تدریج، و طی مدت زمانی ایجاد می شود. کلمه مدت یا مد به همین معنی است: یعنی در طول زمان یا مکان کشیده می شود. تنها فرق آنها این است که: زمان و مکان نسبی است: لذا فکر انسان به اشتباه می کند. مثل فیلم رشد گیاهان، که میتوان با تغییر سرعت، و بصورت دور تند، رشد یکساله را در یک دقیقه نشان داد. اما بهرحال باید دوره تکامل، بصورت کامل انجام شود. مثلا استارتاپ ها همان شرکتهای تعاونی، یا چند ملیتی هستند که میخواهند: زمان سود آوری خود را از یکسال به یک دقیقه کاهش دهند. پس در گذشته هم شرکتهای تعاونی، یا چند ملیتی وجود داشته و تا ابتدای تاریخ و: بوجود آمدن انسان هم می رسد. مثلا چوپانی یک شرکت تعاونی است! و چوپان مدیرعامل این شرکت است. زیرا چوپان صاحب گوسفند ها نیست. بلکه هرکس به هر اندازه که: گوسفند دارد  به او می سپارد تا به چرا ببرد. در پایان هم به اندازه سهام هرکس، به مدیرعامل سود می دهند! کشت و کار روستایی: دامداری و کلیه مشاغل تولیدی و خدماتی، از ابتدای تاریخ همین طور بوده است. یعنی تا هنگامی که کسی به تنهایی کار می کرده، خرده پا یا صنایع کوچک بوده است. کمی که بزرگتر می شد، از دیگران سرمایه تامین می کرده، و به آنها سود می پرداخته. قانون مضاربه یا مساقات یا دیگر عقودی که، اخیرا بانکها نام می برند مربوط به: همان زمان ها است. زیرا اصول انسانی و رفتار سازمانی و روابط کاری تغییر نداشته است. فقط مشکل اصلی این بوده که: هرکس قدرت به دست می اورده، خود را اول تاریخ می دانسته! و ریشه هایش را فراموش می کرده. تمدن غرب دنیا را بعد از انقلاب صنعتی، تعریف می کند لذا می گوید: قبل از انقلاب صنعتی هیچ چیز نبوده! اخیرا انقلاب چهارم فناوری اطلاعات می گوید: از همه چیز های قبلی باید برید. همانطور که وسایل قدیمی و کار کرده،  دور انداخته می شود. عقاید و روابط کهنه هم باید نابود شود. لذا می بینیم یونانیان خود را مبدا تاریخ و دانش می دانند! بعد ایرانیان و سپس اروپائیان و امروزه آمریکائیان. در حالیکه هیچکدام مبدا نبودند. آنها تاریخ را بریده و کتابها را تغییر می دهند. شرکتهای چند ملیتی از جمله این تئوریها است. آنها فکر می کنند فقط امریکا می تواند: شرکت چند ملیتی داشته باشد. در حالیکه جاده ابریشم در گذشته، حاکی از وجود شرکتهای چند ملیتی بوده است. نقش مخرب این طرز تفکر را، در تاریخ معاصر ایران بخوبی می توان دنبال کرد. قبل از انقلاب سفید! تولیدات ایران، به کشورهای همسایه صادر می شد. ولی آمریکا با اجرای طرحی که: در شکل انقلاب سفید ظاهر شد، ارباب و رعیتی را الغا کرد. به تبع آن همه سیستم ها و الگوها ی گذشته هم نابود شدند. لذا ایران تبدیل به یک کشور وارد کننده شد.  بعد از انقلاب اسلامی هم، گرچه نفوذ امریکا برچیده شده بود، ولی مزدوران آمریکا و تربیت یافتگان آن، پست های کلیدی در دست داشتند: و همان روند را ادامه می دادند. حتی امروز بعد از چهل سالگی انقلاب اسلامی، می بینیم که تولیدات ایران با واردات تهدید می شود. میوه سیب ایران که به دنیا صادر می شود، جلوی صادرات آن را می گیرند، تا تولید کننده ضرر، و سال بعد نتواند تولید کند. به روستاها می روند و نظم زندگی آنها را به هم می زنند!  تعاونی چوپانی آنها را به هم می ریزند، و تعاونی کاغذی درست میکنند. نان سنتی و خانگی را غیر بهداشتی می گویند، تا آرد از خارج وارد کنند، و نان در دستگاههای وارد اتی پخته شود. بعد از اینکه همه چیز را نابود کردند برمی گردند، و با مصالح آمریکایی، روستاهای سنتی و گردشگری می سازند!

Millennial Co-operatives& Multinationals.

Imagine that everything happened overnight! It is impossible. Everything is happening gradually, over a period of time. The word term or fashion means: it is drawn over time or place. Their only difference is: Time and place are relative: so one's thinking is wrong. Like the movie Growth of Plants, which can show a year's growth in one minute by changing speed, and at a fast pace. But the course of evolution must be fully completed. Startups, for example, are co-operatives, or multinationals who want to: reduce their profitable time from one year to one minute. So, in the past, there have been co-operatives, or multinationals, and as far back as history and human creation. For example, shepherding is a co-operative company! And Shepherd is the CEO of the company. Because: the shepherd does not own the sheep. Rather, everyone has as much sheep as he can give to the pastor. In the end, they benefit the CEO as much as everyone's shares! Rural cultivation: Farming and all manufacturing and service jobs have been around since the beginning of history. That is, until someone worked alone, they were small or small industries. As he grew older, he would raise money from others, and profit from them. The law of Mudarabah or al-Qudsarah or other contracts recently called by banks is related to: the same times. Because: human principles and organizational behavior and working relationships have not changed. The only problem was that: Everyone who gained power saw himself first in history! And: forgetting its roots. Western civilization defines the world after the industrial revolution, so it says nothing before the industrial revolution! Recently, the fourth revolution of information technology says: You have to break everything from the previous. As old and old equipment is used, it is discarded. Old beliefs and relationships must also be destroyed. So we see the Greeks as the origin of history and knowledge! Then Iranians:, then Europeans and today Americans. While: none were origin. They cut history and change books. Multinationals are among these theories. They think only America can: have a multinational corporation. While the Silk Road has in the past indicated multinationals. The destructive role of this mindset can be well traced in contemporary Iranian history. Before the White Revolution! Iranian products were exported to neighboring countries. But America, by implementing a plan that appeared in the form of a white revolution, abolished slavery. Consequently, all previous systems and models were destroyed. So Iran became an importing country. After the Islamic Revolution, even though American influence had been abolished, American mercenaries and their educators held key positions: and they continued the same process. Even today, after the forty years of the Islamic Revolution, we find that Iranian products are threatened with imports. Exported to the world, the apple fruit of Iran is prevented from exporting it, so that the producer will not be harmed and cannot produce it next year. They go to the villages and disrupt their order! Shepherd co-operatives shatter them, making paper co-operatives. Traditional and home-made bread is called unhealthy; to bring flour out of the oven, and bread is baked in imported machinery. After everything is destroyed, they return, and with American materials, build traditional villages and tourism!

  • سید احمد حسینی ماهینی

تورم صوری

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۵۱ ب.ظ | ۰ نظر

در اقتصاد ایران تورم و گرانی وجود ندارد، همه آن براساس عملکر بد بانک مرکزی ایجاد شده است. یک نمونه: برخلاف گفته سخنگوی دولت، حذف چهار صفر، 10هزار بار تورم را کاهش می دهد! یعنی یک دلار می شود 12 تومن! کاری که باید سالها پیش انجام می شد، و بانک مرکزی مانع می شد. الان هم باید 5صفر حذف بشود، تا دلار برابر 1تومن شود. زیرا تورم و گرانی، همه به واسطه افزایش برابری دلار تنظیم می شده. اما بانک مرکزی، آن را به امورد دیگر ربط می داده! هیچ وقت کمبود تولید و یا کمبود کالا نداشته ایم، لذا عرضه بالاتر از تقاضا بوده، الان هم ظرفیت بسیاری از کارخانجات، خالی است چون مشتری: برای کالای خود ندارند. این اشباع بازار است که واحد های تولیدی را، دچار کمبود سرمایه در گردش کرده است. در حالیکه بانک مرکزی، همه اینها را به دلار ربط می دهد! از صندوق ذخیره ارزی می خواهد که: سرمایه در گردش را تهیه کند! یعنی دلار را با نرخ 4200از دسترس خارج کرده، وام با بهره های زیاد، به مشتریان بدهد. یا اینکه می گوید: با ارز دولتی کالاهای اساسی وارد کنید! تا تولید کنندگان داخلی ورشکسته شوند، و بازار از اشباع هم بگذرد. که شاهد قاچاق کالاهای اساسی به خارج از کشور باشیم! در حالیکه الان وقتی دلار ارزان شده، هیچ کالایی را ارزان نکردند. یعنی ربطی به دلار نداشته است. بلکه بهانه بوده. تا تورم مصنوعی در بین مردم تزریق شود. بهانه ها به این دلیل مهم بودند که: بتوانند مردم را از نظر روانی، آماده خرید کالاها تا چند برابر نیاز خود کنند. ترساندن مردم از کمبود کالا، یک شگرد بود تا واردات بیشترشده، و خزانه از دلار خالی گردد. والا مردم در هر صورت یعنی کمبود مصنوعی یا واقعی، میتوانستند قناعت داشته باشند. یعنی اگر جنگ روانی دلار و: بانک مرکزی نبود، خیلی راحت به مردم می گفتند: که فلان کالا نیست و مردم نمی خریدند، و مصرف نمی کردند. یا به دنبال تولید آن کالا می رفتند. اما جو روانی، را طوری طراحی می کردند که: مردم از ترس شان، چند برابر خرید کنند و: کمبود مصنوعی ایجاد شود، و بانک مرکزی به عنوان ناجی: گرسنگان و قحطی زده ها! به واردات آن کالا دست بزند. ( مجوز داده و ال سی باز کند) داستان ستار خان را همه شنیدند: زنی که بچه اش از گرسنگی خاک می خورد، به ستار خان می گوید ما خاک می خوریم، ولی خاک نمی دهیم. مردم ما اینطور هستند. در حالی که تصویری که بانک مرکزی، به مدد بهزاد نبوی ها و میرحسین ها! ایجاد کردند مردمی: قحطی زده، همیشه گرسنه و منتظر کمک خارجی و محتاج واردات بود. تصویری که هنوز هم، از مردم ایران ترسیم می شود! مردم ایران اگر گرسنه و فقیر هستند، پس چرا متوسط مصرفی آنها، سه برابر متوسط مصرفی جهان است؟ چرا همگی دچار چاقی، فشاز خون و قند بالا هستند؟ لابد چاقی آنها از گرسنگی است؟ چند جاسوس سمج را، به عنوان کودک کار، عمدا در سر چهار راه ها می کارند، بعد از انها عکس می گیرند و: بنام ملت بزرگ ایران معرفی می کنند. اگر کودکان کار واقعی هستند، چرا هیچ قدرتی در ایران، قادر نیستند آنها را متلاشی کند؟ آیا شهرداریها، سازمان بهزیستی و کمیته امداد یعنی دروغ می گویند؟ یا اینکه سازمان آنها بقدری قوی است که: وزارت اطلاعات هم حریف آنها نمی شود؟ براحتی از پاکستان و افغانستان وارد ایران شده، در بهترین نقاط تهران مستقر می شوند. اگر باند های مافیایی پشت آنها نیست، چطور یک کودک اینمه مسیر را طی می کند! صدها برابر درآمدش هزینه می کند، تا در آنجا بماند؟سرقفلی آنها به هیچ قیمتی! به افراد دیگر واگذار نمی شود. لذا یکبار برای همیشه، بانک مرکزی را تعطیل کنید!

Formal inflation

There is no inflation in the Iranian economy, all based on bad central bank behavior. An example: contrary to the government spokesman, eliminating four zeros reduces inflation 10,000 times! That means one dollar gets 12 tomans! What had to be done years ago, and the central bank was prevented. Now you have to delete 5 zeros to make the dollar equal to 1 toman. Because inflation and high prices are all regulated by rising dollar equity. But the central bank, it has something to do with it! We've never had a shortage of production or a shortage of goods, so supply is higher than demand, and now many factories are empty because the customer: they don't have their own. It is the saturation of the market that has made productive units short of working capital. Whereas the central bank links it all to the dollar! Requires Currency Reserve Funds to: Provide Working Capital! That is, making the dollar available at a rate of 4,200, lending to high-interest customers. Or it says: Import basic commodities with the government currency! Until the domestic producers go bankrupt, and the market goes beyond saturation. To witness the smuggling of commodities abroad! But now, when the dollar went down, they didn't buy any commodities. That is, it has nothing to do with the dollar. It was an excuse. So that artificial inflation can be injected into people. The excuses were important because they could make people psychologically ready to buy as many as they needed. Fearing people for a shortage of goods was a ploy to increase imports, and the treasury to be devoid of dollars. Well, people could be content in any way, artificial or real deficiency. That is, if the psychological warfare of the dollar and the central bank were not, it would be easy to tell people: that this is not a commodity and that people would not buy, and would not consume. Or they were looking for that product. But the mental atmosphere was designed to: make people multiply their fears, and: create artificial shortages, and the Central Bank as the Savior: the hungry and the starving! To: import that product. (Permits and locks open.) Everyone heard Sattar Khan's story: A woman whose child is starving tells Sattar Khan we eat but we don't. Our people are like that. While the image of the central bank, thanks to Behzad Nabavi and Mir Hossein! They created the people: famine-stricken, always hungry, waiting for foreign help and needing imports. Still an image of the Iranian people! If the Iranian people are hungry and poor, then why is their average consumption three times the world average? Why do they all have obesity, high blood pressure and high blood sugar? Maybe their obesity is because of hunger? As a working child, some spies are deliberately planted in the crossroads, then photographed and introduced: In the name of the great Iranian people. If children are the real work, why can't any power in Iran disintegrate them? Are the municipalities, the Welfare Organization and the Relief Committee lying? Or is their organization so strong that the Ministry of Intelligence is not their opponent? They easily enter Pakistan and Afghanistan from Iran and settle in the best parts of Tehran. If the mafia gangs are not behind them, how does a child go that route! It costs hundreds of times its income to stay there? It is not passed on to other people. So close the central bank once and for all!

  • سید احمد حسینی ماهینی

دریا ها و کوهها جزو انفال عمومی است،

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۰۸ ب.ظ | ۰ نظر

دریا ها و کوهها جزو انفال عمومی است، و در همه جهان باید در اختیار ولی فقیه باشد. واین حکم تعطیل بردار نیست، یعنی نمی توان گفت که مثلا به دلیل قراردادهای اجتماعی، این حق را ولی فقیه سلب گریده است، زیرا ولی فقیه در زمان غیبت امام زمان عج، نماینده ایشان است. و این قراردادها نه به امضای ولی فقیه رسیده ونه امام زمان عج آن را تایید می کند. پس بطور نظری ولی فقیه سرپرست تمام: اموال بلاصاحب و انفال می باشد. برخی فقها در این تشکیک نموده اند: و مبسوط الید بودن را شرط آن دانسته اند. یعنی کوههای آمریکا و رودخانه های اروپا با اینکه جزو انفال است، چون ولی فقیه تسلطی بر آنجا ندارد، لذا متعلق به کسانی است که: ادعای مالکیت آن را دارند. این نظریه را در مورد پیامبر و امام معصوم صادق نمی دانند. زیرا آنان از سوی خدا مبسوط الید هستند: و برتمام دریاها و کوهها و جنگل ها مالکیت دارند. گرچه در این مورد هم گفته اند که: در زمان پیامبر این مالکیت محدود به مبسوط الید بودن پیامبر بوده! یعنی تا موقعی که روم و ایران هنوز، به تصرف اسلام در نیامده بودند، لذا دریای آنها هم متعلق به پیامبر نبوده است. اما علی فرض همه اینها، چه به لجاظ نظری و چه بلحاظ عملی، ولی فقیه باید همه انها را در اختیار بگیرد. و اگر خدای نکرده، براثر ترس یا عدم توجه، این کار را نکند، قصور کرده است. مگر اینکه دست بسته باشد: یعنی قوانین بین المللی، یا سازمان ملل، مانع جدی آن باشند. و جز به جنگ، نتواند آن را دفع کند. پس اگر در مقامی باشد که بتواند آن را تصرف کند، ولی از ترس جنگ یا مغلوب شدن، باید این کار را بکند. لذا افق دید اسلام در حکومت جهانی واخد، مبتنی است بر تسلط امام زمان عج، یا نایب ایشان بر تمامی انفال در همه جهان.  حرکت های سیاسی، اقتصادی یا نظامی هم باید با این استراتژی، هماهنگ طراحی شود. طوری نباشد که مانع هم ایجاد نماید. مثلا بجای اینکه راههای تسلط بر کوهها، و دریاهای آمریکا و اروپا و آفریقا را تسهیل کند، تعهدات یا امضاهایی بدهد که: مانع از این کار شود. این حرکت خلاف شرع است. زیرا که تسلط اشرار و کفار را، تایید می کند، بر فرض ظهور امام زمان عج، حکم کلی تسلط ایشان بر آفاق و انفس است. زیرا که ولی و پیامبر به معنی: اولی بودن بر انفس است. حال اگر کسی خود را مسلمان هم بداند، ولی مانع تسلط ایشان بر انفال شود، عملا یک یاغی است. در سطح کوچکتر در مورد ولی فقیه هم، به همین شکل است. خداوند فقط تسلط کسانی را بر جهان تایید که: وقتی به حکومت برسند، نماز را برپا دارند و احکام خدا رااجرا کنند. کسانی که در هنگام تسلط بر انفال، به فساد روی می اورند( اذا تولی سعی فی الارض) مورد غضب خداوند هستند. حال اگر ما به توسعه حکومت نمازگزاران، کمک نمی کنیم مانع هم ایجاد ننماییم. فرضا، سیادت دریایی ایران باید بر همه دنیا مستولی باشد، و اگر بخواهد این سیادت را، با روسیه یا چین و امثال آن تقسیم کند، یا به آنها واگذار کند، یا با انها شریک شود، یعنی کاجازه داده: تا افرادی که نماز نمی خوانند: بر انفال تسلط پیدا کنند. مع الاسف که: بسیاری از انها مسلمانان را می کشند. نقاط بحرانی جهان امروز، این موضوع را تست می کند. مثلا در موضوع کشمیر، عملکرد ضد خدایی دولت هند آشکار است.  در موضوع یمن، نفاق و کفر آل سعود مشخص می شود. در موضوع فلسطین، کفر و ضدیت با دین: صهیونیست ها اثبات می شود. در قضیه افغانستان آمریکایی ها رسوا می شوند، لبنان و سوریه، کینه اروپایی ها نسبت به اسلام را نشان می دهد. کشتار مردم چچن و داغستان، دولت روسیه مشکوک می شود، در کشتار مردم ایغور و ترکستان، دولت چین متهم است.

Marine stupor!

The seas and mountains are among the most popular, and must be at the disposal of the supreme leader. This is not a reversal order, i.e. it cannot be said that, for example, because of social contracts, the right of the supreme leader has been denied, because the supreme leader in the absence of Imam Khomeini represents him. And these contracts have not been signed by the supreme leader, nor has the imam endorsed it. So, theoretically, the jurisprudent is the guardian of the whole: the property is the property of the owner. Some jurists have argued this: and have considered the extension to be a condition. That is, the mountains of America and the rivers of Europe, even though they are part of Anfal, because the jurisprudent has no control over them, so it belongs to those who: claim to own it. This do not hold true for the Prophet and the infallible Imam. For they are elite from God: and they have all the seas, and the mountains, and the forests. However, in this case it is also said that: At the time of the Prophet, this property was limited to the Prophet's greatness! That is, as long as Rome and Iran had not yet been conquered by Islam, so the sea did not belong to the Prophet. But assuming all of this, both theoretically and practically, the jurisprudent must take them all. And if God forbid, for fear or inattention, he fails to do so. Unless it is closed: that is, international law:, or the UN, are a serious obstacle. And it cannot repel it except for war. So if he is in a position to occupy it, but out of fear of war or defeat, he must do so. Therefore, the horizon of Islam in the ruling world is based on the dominance of Imam Zaman, or his deputy, over all anfal in all the world. Political, economic or military movements must also be designed in accordance with this strategy. Not to create an obstacle. For example, instead of facilitating ways to dominate the mountains, and the seas of America, Europe, and Africa, make commitments or signatures that: Avoid doing so. This move is against the law. Because it confirms the dominance of the infidels and the infidels, assuming the emergence of Imam Zaman, the general rule is that they are dominated by people and lands. Because Vali and the Prophet mean: Being first is in the breath. Now if one considers himself a Muslim, but is prevented from dominating the anfal, it is actually a revolt. On a smaller level, this is the case with the supreme leader. God has just endorsed those in the world who: When they come to rule, they will pray and execute God's commandments. Those who turn to corruption when they overthrow Anfal are angry with God. Now, if we do not help develop the rule of worshipers, we will not prevent it. Supposedly, Iran's maritime stewardship should prevail over the whole world, and if it wants to divide, delegate, or share it with Russia or China and the like, it will be pious: to those who do not pray Read: To master Anfal. but: Many of them kill Muslims. The critical points of today's world test this. In Kashmir, for example, the anti-deity function of the Indian government is obvious. In the case of Yemen, the hypocrisy and disbelief of Al Saud are highlighted. On Palestine, disbelief and opposition to religion: Zionists prove. In the case of Afghanistan, Americans are exposed, Lebanon and Syria show European hatred for Islam. Russian government suspects killing of Chechens and Dagestan, Chinese government accused of killing Uighurs and Turkistan.

  • سید احمد حسینی ماهینی

در چهل سال چه پولی می شود؟

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۳۸ ق.ظ | ۰ نظر

مهاجرت یکی از ارکان تمدن جهان است. مقابله با آن یعنی مقابله با رشد و شکوفایی و تعالی فرهنگی. ممکن است مخالفت با آن دلایل گوناگونی داشته باشد، یا به اشکال مختلفی مطرح شود. ولی همیشه محکوم به شکست است. در جنگهای صلیبی، اروپا به دور خود دیوار بزرگی از: توهمات کشیده بود. انکیزاسیون اجازه هیچگونه تبادل فکر با مسلمان ها را نمی داد. ولی عاقبت چه شد؟ جریانی بنام سکولاریسم این دیوار را از بین برد. الان بزرگترین جمعیت فعال اروپا، جمعیت مهاجر است. زیرا جمعیت اصیل اروپایی به دلیل کنترل جمعیت، روبه انقراض  و نابودی است. همه تحریم ها و زور گویی ها، ته مانده همان دوران صلیبی است. اما بطور آشکاری همه این تحریمها، فروپاشی اروپا و آمریکا را تایید می کند. در آمریکا چند سال است که با دیوار کشی، مانع مهاجرت می شوند، ولی مجبور شده اند: تمام ونزوئلایی ها را پذیرایی رایگان کند! زیرا هرچه مهاجر ونزوئلایی بیشتر شود، رژیم مادورور محدودتر می شود! همین توهم باعث شده تا در مورد مهاجران دیگر هم، تجدیدنظر کنند و به قول خودشان: آزادیخواهان کشورهای خط مقاومت را، به آمریکا دعوت کنند. لذا بسیاری از مهاجران دیگر در سیل این مهاجرت، به امریکا می روند و ترکیب جمعیتی انجا را به هم می ریزند. در شرق اسیا هم شاهد این گون تماس ها هستیم. بودائیسم یا کمونیزم، دیوارهای آهنین بزرگی به دور خود کشیده بودند. ولی این دو هم  فروپاشیدند: شوروی سابق ارتش بزرگی بنام ارتش سرخ داشت، مرزهای خود را گسترش می داد و: سربازان ارتش را در انسوی مرزدیگران پیاده می کرد! کاری که الان چین در حال انجام آن است: هنگ کنگ و مالزی و سنگاپور تایوان واندونزی را، به خاک خود ملحق می کند! اما دیوار آهنی در یک شب فرو ریخت! شوروی ابرقدرت شرق، از هم فروپاشید. ممکن است روسیه جدید هم بخواهد این کار را ادامه دهد: مانند کاری که در اوکراین یا چچن و داغستان می کند. ولی طبیعی است که در مقابل سیل: مهاجرت سدی خاکی هم نیست. مهاجرت ایرانیان به خارج هم، برای مدیریت جهان از این قاعده مستثنی نیست! خیلی ها آن را فرار مغزها نامیدند، بسیاری آن افراد را وطن فروش و خائن گفتند، ولی چه کاری خواهند کرد با: مهاجرت معکوس آنها؟ اگر همه ایرانیان خارج از کشور برگردند، و سرمایه های خود را برگردانند، ایا تمدنی خواهد بود؟ یا اینکه اروپا و آمریکا، به همان دوران قرون وسطی برمی گردند؟ چین مرکز یاجوج و ماجوج های گرسنه می شود؟ ممکن است کسی باور نکند، ولی چین روزانه تا یک میلیون بشکه نفت، به صورت رایگان از ایران می برد! البته در ظاهر خریداری می کند. وزارت نفت ایران هم خوشحال است که: در تحریم های آمریکایی، چین و هند از ایران نفت می خرند. ولی با کدام پول؟ روزانه 70میلیون دلار نفت، به سوی چین و هند می رود. در چهل سال چه پولی می شود؟ اگر این پول به ایران داده شد، کجا رفته؟ واگر هم داده نشده یعنی در خزانه چین و هند مانده، و صرف سیر کردن شکم 3میلیارد بشر شده است. سهم یک دلار در روز ایرانیان، از نفت صادره به چین وهند، در این چهل سال صرف پیشرفت: آنها شده است: دیوار چین را شکسته، و آنها رابا مردم دنیا به تبادل رسانده. لذا می بینیم مهاجرت ایرانیان به سراسر جهان، برای انها صلح و آرامش و ثروت به ارمغان آورده. گروههای کوچکی سعی دارند با برخی ترقه بازیها، القا جنگ کنند، و مردم را از ایران بترسانند! ولی فقط خودشان مخاطب هستند. توهم وزیر خارجه امریکا بخوبی این را می رساند: وی که چندین سال مشغول فحش دادن به آیرانی ها ست، فکر می کند کسی نشنیده!

Immigration must be meaningful

Immigration is one of the pillars of civilization in the world. To confront it is to confront cultural growth and prosperity. Opposition to it may be for various reasons, or in various forms. But always condemned to failure. In the Crusades, Europe was surrounded by a large wall of illusions. Inquisition did not allow any exchange of thought with Muslims. But what happened? A current called secularism destroyed this wall. Now Europe's largest active population is the immigrant population. Because the genuine European population is threatened with extinction due to population control. All sanctions and coercion are the remains of the same crusade. But obviously all these sanctions confirm the collapse of Europe and the United States. In the United States, immigration has prevented immigration for many years, but they have been forced to free admission of all Venezuelans! Because the more Venezuelan immigrants become, the tighter the diet! The same illusion has caused other immigrants to reconsider and, as they say, invite freedom-loving countries of the resistance to America. So many other immigrants are coming to America in the floods of this migration and disrupting their population composition. In East Asia, we also see these types of contacts. Buddhism or communism had dragged a large iron wall. But the two also collapsed: the former Soviet Union had a large army called the Red Army, expanding its borders, and: sending its troops along the border! What China is doing now: Hong Kong, Malaysia, Singapore, Taiwan, Indonesia, Indonesia! But the iron wall collapsed in one night! The Soviet Union, the superpower of the East, collapsed. The new Russia may also want to continue: as it does in Ukraine or Chechnya and Dagestan. But it is natural that in the face of floods: migration is not a dam of earth. Expatriation of Iranians abroad is no exception to the management of the world! Many called it brain drain, many called it hometowns and traitors, but what would they do with: their reverse migration? If all Iranians returned abroad and returned their funds, would it be a civilization? Or is Europe and America going back to the medieval era? China becomes the center of hunger and hungry maggots? One may not believe it, but China gets up to one million barrels of oil per day for free from Iran! Of course, it comes in appearance. The Iranian Ministry of Oil is also pleased that: In the US sanctions, China and India are buying oil from Iran. But with what money? Every day, 70 million dollars of oil goes to China and India. What is the money in forty years? Where has this money been given to Iran? If left unchecked, it will remain in the treasury of China and India, spending 3 billion on the stomach. The contribution of one dollar a day to Iranians, from oil exported to China and India, has been spent in this forty years of progress: they have been: they have broken the Chinese wall, and exchanged it with the people of the world. So we see that the migration of Iranians around the world has brought them peace and prosperity. Small groups are trying to induce war with some crackers, and to scare people off Iran! But they are just the audience themselves. The illusion of the US Secretary of State makes it very clear: He, who has been insulting the Iranians for many years, thinks no one has heard!

  • سید احمد حسینی ماهینی

گسترش تحریم برعلیه مخالفان پدر

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۱۳ ب.ظ | ۰ نظر

ایرانی تبارها، جهان را مدیریت می کنند! و هر روز نقش آنان پر رنگ تر می شود. اخیرا بازی هنرمندان ایرانی تبار، در سریال های بزرگ جهانی و موفقیت آنها، در اکران برخی فیلمها حاکی از اقبال: عمومی جهان به سینمای ایرانی است. بازیگران ایرانی تبار توانسته اند: درجات ترقی را یکی پس از دیگری طی کنند. البته ممکن است این بازیگران را، به خوب و بد یا انقلابی و غیر انقلابی تقسیم کنیم. ولی چیزی را عوض نمی کند. زیرا پیروزی هر ایرانی، در هر کجای دنیا، پیروزی ایران است. والیبالیست های جوان که امروز در: اوج قله دنیای والیبال ایستادند، یا والیبالیست های بزرگسال که دیروز این راه را رفتند، همه جا پرچم ایران بالا رفت. حتی اگر دو نفر یا تعدادی از انها به ایران برنگردند مهم نیست! زیرا تاب آوری ایران بسیار بالا است، و مانند آنها را سریع کپی برداری می کند. که در همین بازی والیبال شاهد آن بودیم. اما کپی برداری هم نباشد، حضور همان بازیکن در هرکجا، نام ایران را یدک خواهد برد. همانطور که سردار آزمون به ثمر رساندن: سریعترین گل بازی فوتبال روسیه را از آن خود کرد. تاریخ شیرین ایرانی تبارها، بسیار طولانی است! همیشه و همه جا بوده اند. فقط کافی است بدانیم دو تاجر ایرانی، که به اندونزی رفتند، توانستند چهار صد میلیون اندونزیایی را مسلمان کنند! شیخ زکزاکی فقط با چند جلسه حضور: در محضر امام خمینی، 25میلیون نفر را شیعه کرد! یکی از نوابغ ایران در رادیو گفت: من خیلی پول خرج کردم، تا زبان انگلیسی یاد بگیرم! آماده شده به مرکز ناسا رفتم، تا اختراعات خود را عرضه کنم. از طبقات باقی مانده که بالا می رفتم، با کمال تعجب از اتاق رئیس و هیات مدیره آن قسمت، صدای خنده وشوخی به زبان فارسی بلند بود! همه هزینه های من برای یاد گیری زبان انگلیسی بیهوده بود! زبان اسپانیایی در جهان بیشترین گویش را، در قاره امریکا دارد، ولی در این کشور، زبان فارسی دومین زبان آموزشی آنها است. سالها بود که ایرانی ها محبور بودند: بدون اعلام هویت خود، به اروپا و آمریکا خدمت کنند، ولی بعداز انقلاب اسلامی، دیگر نیازی به مخفی نگهداشتن آن دیده نشد. علت این امر شرایط زمانی بود. وقتی مغولها به ایران حمله کردند، دانشمندان ایرانی برای حفظ دانش، همه کتابها را با خود به اروپا بردند، و  در انجا بصورت ناشناس به پژوهش و: نوشتن کتاب ها ادامه دادند: سعدی که اصالتا شیرازی بود، ولی به دمشق و حلب رفت، و گلستان و بوستان را در انجا نوشت. مولای رومی که اصالتا بخارایی بود، برای حفظ آثار خود به روم صغیر، یعنی قونیه فعلی پناه برده بود. نفوذ ناشناس این دانشمندان باعث شد که: جنگ های صلیبی خاتمه یابد، و دانش و علم به اروپایی ها هدیه شود. آنها با کمال سخاوت، آثار خود را بنام  اروپایی ها منتشر می کردند. همه میدانند تئوری مثلثی خیام، به عنوان پاسکال معروف شد. یا نظریات فارابی و ملاصدرا، به اسم انیشتین  ثبت گردید. زیرا دو تن از شاگردان انیشتین، بنامهای پروفسور حسابی و پروفسور غفاری، این کتابها را ازایران خارج کرده، برای او ترجمه می کردند. و از او می خواستند: بنام ایرانی ها نباشد تا، آنها شناسایی و ترور نشوند. ( از سوی صلیبی ها)لذا رهبران خوب و بد جهان، همگی زیر نظر ایرانی ها قرار گرفتند! فرزندان هاشمی در انگلیس، نفوذ زیادی دارند و از این نفوذ برای: گسترش تحریم برعلیه مخالفان پدر استفاده می کنند. در امریکا، لابی ایرانی بیشتر از لابی های دیگر(مانند صهیونیستها) نفوذ دارد. آنکه مخالفت می کند، به دستور ایرانی های فراری کار انجام می دهد! پس:از این به بعد شعار: همه جای ایران سرای من است، تبدیل میشود به همه جای جهان، ایران من است.

World cinema in conquering Iranian

Iranians manage the world! And each day their role becomes more colorful. Recently Iranian-Iranian artists, in the major world serials and their successes, have shown some films in Iran's cinema. Iranian actors have been able to: Gradually progress through one another. Of course, we may divide these actors into good and bad or revolutionary and non-revolutionary. But it does not change anything. Because the victory of every Iranian, anywhere in the world, is the victory of Iran. Young volleyball players who stood today at the peak of the volleyball world, or adult volleyball who walked this way yesterday, flared up everywhere in Iran. No matter if two or some of them go to Iran, it does not matter! Because the resilience of Iran is very high, and it's like copying them fast. We saw that in the same game of volleyball. But it does not copy, the presence of the same player anywhere will carry the name of Iran. As the head of the test scored: the fastest goal of the Russian football game. Sweet Iranian history is very long! Always and everywhere. It's just enough to know that two Iranian businessmen who went to Indonesia were able to make 400 million Indonesians Muslim! Sheikh Zekzaki, with just a few meetings: Imam Khomeini, made 25 million Shiites! "I spent a lot of money to learn English," said one radio genius on the radio. I went to the center of NASA to present my inventions. From the remaining classes that I went up to, surprisingly, the chairman's room and the board of that part were loud and funny in Persian! All my expenses for learning English were in vain! The Spanish language in the world has the largest dialect in the Americas, but in this country, the Persian language is their second language. For many years, the Iranians had to serve Europe and America without declaring their identity, but after the Islamic Revolution no longer needed to be kept secret. This was due to time conditions. When the Mongols invaded Iran, Iranian scholars took all the books to Europe to save their knowledge, and there they continued to research and write books altogether: Sa'di, who was originally Shirazi, but went to Damascus and Aleppo, And Golestan and Boostan wrote there. The Roman emperor, originally Bukhara, had taken refuge in the Minor Rom, to preserve his works. The anonymous influence of these scientists led to the end: the Crusades ended, and knowledge and science were given to Europeans. They were generously publishing their works in the name of Europeans. Everyone knows that the triangular theory of Khayyam became known as Pascal. Or al-Farabi's and Mulla Sadra's ideas were recorded in the name of Einstein. Because two of Einstein's students, Professor Hassabi and Professor Ghaffari, removed these books from Iran, they translated it for him. And they asked him: they should not be called Iranians, they should not be identified or assassinated. (By the crusaders), so the good and bad leaders of the world were all under the supervision of the Iranians! Hashemi's sons in Britain have a lot of influence and use this influence to: spread sanctions against their father's opponents. In America, the Iranian lobby is more influential than other lobbyists (such as the Zionists). Whoever disagrees, he does the work of the fugitive Iranians! So: From now on, the slogan: Everywhere in Iran is my site, it turns into everywhere in the world, Iran is me.

  • سید احمد حسینی ماهینی

موانع رونق تولید

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۳۰ ق.ظ | ۰ نظر

واردات بی رویه و عدم صادرات، موانع اصلی رونق تولید هستند. تحلیل گران اقتصادی  برای اینکه اصل موضوع دیده نشود، آن را به عوامل دیگر نسبت می دهند. ایران دارای همه امکانات برای تولید هست، دربرخی موارد بهترین شرایط را دارد. رونق هم انجام شده. ولی در همان نظفه خفه شده است. زیرا سوداگران بین المللی، برای دریافت پورسانت های دلاری، و به جیب زدن میلیاردها پول بی زبان، فوری دست به کار یک اشوب، یا کمبود شده، با احتکار یا گرانفروشی، دولت را وادار به واردات می کنند. مخصوصا این کار را در بازه زمانی: قبل از عرضه انجام می دهند. مثلا گندم یا برنج فصل برداشت بخصوصی دارند. طبیعی است که ذخائر قبلی، با نزدیک شدن به زمان برداشت، کاهش می یابد و خود را آماده: دریافت تولیدات جدید می کند. در این موقع هست که وارد کنندگان، کمبود طبیعی را بزرگ نشان داده، و دولت را وادار به واردات می کنند! تا تنش بوجود نیاید و کمبود در بازار نباشد. با افتخار هم اعلام می کنند: تمام بنادر ایران پر است از: کالاهای وارداتی! بعد کالای وارد شده قبل از عرضه تولید داخلی، بازار را اشباع کرده، خریداری برای تولید داخلی نمی ماند. این است رمز نابودی تولید داخلی، و رونق تولید خارجی! در سال رونق تولید. البته آنها مدعی هستند: بین دهقان ایرانی یا برزیلی تفاوتی نیست، بنابر این رونق تولید آنها هم، اشکالی ندارد. زیرا در پیام رهبری هم، حد و مرزی اعلام نشده! که مانع رونق تولید کشورهای دیگر بشود. کلک زدن به همین سادگی، در  همه زمینه ها هست تا بیشتر: پول به جیب بزنند و دستگیر هم نشوند. مثلا بازار متشکل پولی و ارزی، یکی از همین کلک مرغابی ها است. درست در زمانی که دلار پایین می اید، تصویب و برای اجرا ابلاغ می شود! در حالی که هدف آن ثبات بازار اعلام می شود، ولی این ثبات بازار، نیاز زمانی بود که دلار بالا می رفت. یعنی آن موقع که ریال تضعیف می شد، کاهش ارزش پول ملی غرور ملی را جریحه دار می کرد، به میدان نیامد. ولی حالا که پهباد ها غرور ملی را ترمیم کردند، و دلار را سرافکنده نمودند، آمده تا نگذارد دلار سقوط کند. البته منظور آنها این است که: پول ملی تقویت شود، ولی کدام پول ملی؟ پول ملی آمریکا و انگلیس. لذا در هدفگذاری اشتباهی نشده است، فقط در تعیین مکان آن اشتباهی کوچک رخ داده است. اینها می گویند پول ملی امریکا هم، حیف است ضرر کند. زیرا اقتصاد ایران تاب اوری زیادی دارد، و میتواند تا صدهزارم تضعیف پول خود را تجمل کرده، مردم هم اعتراضی نکنند! ولی اگر پول آمریکا یا انگلیس تضعیف شود، مرم آنجا بیکار می شوند! شرکتها ورشکسته و بدبختی گریبانگیر شان می شود. ما که نباید باعث بدبختی دیگران بشویم؟ ایران همه چیز دارد، اگر دلار کم شد میتواند از لیر ترکیه، روبل روسی و یا دینار عراقی استفاده کند. ولی آنها که نمی توانند: بجز دلار و یورو ارز دیگری را قبول کنند. چون چیزی نیست که با آن بخرند! فقط یک فرق اساسی اینجا هست. و آن اینکه اگر به کسی خوبی کردی، طبیعتا باید تشکر کند! اما انگلیس و امریکا هیچوقت: از ایران تشکر نمی کنند! چه آن زمان که نفت را به غارت می بردند، و چه الان که دارایی های ایران را توقیف، یا مصادره می کنند. وزیر حارجه آمریکا بعد از اینهمه لجن پراکنی، در خواست دارد که به ایران بیاید! و با ایرانی ها گفتگو کند. اما یک معذرت خواهی کوچک هم نمیکند. شاید هم ایران آنقدر بزرگوار است، که انها فکر نمی کنند کینه ای به دل بگیرد. یا حرفهای بد انها را شنیده باشد. پس کل مسئله این است: در دل دوست به هرحیله رهی باید کرد. طاعت ار دست نیاید، گنهی باید کرد:با عقب مانده خواندن ایران عذر خواهی می کنند!

Production boom barriers

Imperfect imports and non-exports are major barriers to production. Economic analysts attribute it to other factors because the subject matter is not seen. Iran has all the facilities for production; in some cases it has the best conditions. The boom is also done. But he is strangled in the same stomach. Because international traders force the government to import dollars to receive dollar bills, and billions of loose money, instantaneous disposals, or deficiencies, with speculation, or expensive. In particular, they do this in a timeline: before the offer is made. Wheat or rice, for example, have a special harvesting season. It is natural that the previous inventory will be reduced as time approached, and will be ready to receive new products. At this time, importers are showing big natural deficiencies and forcing the government to import! To avoid tensions and lack of market power. Proudly announce: All ports in Iran are full of: Imported goods! Then the goods imported before the domestic supply of the product saturated the market, and the purchase did not remain for domestic production. This is the secret of the destruction of domestic production, and the boom of foreign production! In the year of production boom. Of course, they claim: there is no difference between the Iranian peasant or the Brazilian, so their production boom is no different. Because in the message of leadership, too, no limit has been announced! Which inhibits the prosperity of other countries. It's so easy to blow up in all areas to get more: pocket money and not arrest. For example, the currency and currency market is one of those ducks. Just as the dollar goes down, it will be approved and implemented! While its goal is to market stability, this market stability was a time when the dollar rallied. That is, when the Rial was weakened, it would not have come to the fore when the national currency was devaluated. But now that the brigades have repaired national pride, and have made the dollar embarrassing, it has come to prevent the dollar from falling. Of course, they mean: National currency will be strengthened, but which national currency? US and British national currency. Therefore, it's not misleading in targeting, it's just a small mistake in determining its location. They say the national currency of the United States is also awe. Because the economy of Iran has a great deal of fluctuations, and it can lighten its money by up to 100,000, and people will not protest! But if the US or UK currency is weakened, they'll be unemployed there! Businesses face bankruptcy and misery. We should not be miserable? Iran has everything, if the dollar goes down, it can use Turkish lira, Russian ruble or Iraqi dinar. But those who can not: except the dollar and the euro accept another currency. Because there is nothing to buy! There is only one fundamental difference here. And if you have done something good to someone, then naturally you should thank. But Britain and America never: do not thank Iran! Whenever they plundered oil, and now they seize or confiscate Iranian assets. Secretary of State of the United Arab Emirates, after all this slime, has asked to come to Iran! Talk: to the Iranians. But she does not have a small apology. Maybe Iran is so magnanimized that they do not think they will take a hate. Or they have heard bad things. So the whole issue is: in your friend's heart, you have to go to each other. Revenge does not come, you have to do a ghastly: apologize to the backward Iran!

  • سید احمد حسینی ماهینی

کار افرینان پرتوقع!

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۳۶ ب.ظ | ۰ نظر

رئیس هیات مدیره استارت آپها، از اینکه دوستانش همه به خارج رفته! ولی خودش نتوانسته ناراحت بود. ولی نمیداند وقتی که خارج، جزو داخل نبود گذشته! الان خارج هم داخل حساب می شود. رئیس جمهور اشاره کردند که: ایران در سالهای گذشته تجزیه شده، خطیب نمازجمعه هم، همه آنها را از چشم استعمار پیر دید. اما الان انگلستان دچار تجزیه شده! هر چهار قسمت آن اعلام استقلال کرده اند. دیگر انگلیسی وجود ندارد! اگر هم فکر می کنند هست، این برخی ایرانی ها هستند، که جای ان را گرفته اند. دولت آمریکا نمونه خوبی است. سردمداران آن مایلند به ایران بیایند، و دستبوس شوند ولی میرحسین ها نمی گذارند! به آنها می گویند که باید تحریم را بیشتر کنند. لذا آمریکای اصلی، مال ایران است و شما هرجا بروید، یعنی در ایران هستید. در کانادا هم نمی توانید ادعا کنید که: آنها ایرانی نیستند. بلکه از ماست که برماست. هر سیاست ضد ایرانی را، خود ایرانی های آنجا تزریق می کنند! لذا کل جهان متعلق به ایران شده، و اگر برخی ها گستاخی می کنند، برای این است که سرشان در آخور: هاشمی ها و کروبی ها و موسوی ها است! لذا اگر دانشمندان ایرانی، به هرجا بروند قدر ببینند و بر صدر نشینند. بنابر این اگر کار آفرینی، در ایران رقیب زیاد دارد، و نمی تواند سربلند کند، برود در خارج! چون همه جای جهان ایران من است. از اول هم همینطور بوده، و ما برعکس فکر می کردیم. آمریکایی ها که به ایران آمده بودند، خودشان می گفتند شما دست به سینه راه بروید، و به ما دستور دهید! ما همه کار ها را انجام می دهیم. اخطار انها به روسیه در جنگ دوم جهانی، باعث شد تا دوباره ایران، از سوی روسیه اشغال نشود! اگر آنها را بد ببینیم، بخاطر عینکی بود که اهالی فتنه، به ما می دادند! آلمان قدرتمند آن موقع، خود را اریایی می دانست، و به آن افتخار می کرد! آتاتورک به احترام ایرانی ها، دستور داده بود ویزا نباشد! پست های مهم همه کشورهای دنیا، به ایرانی ها سپرده شده، و تا اکنون هم ادامه دارد. همه آنهاییکه به خارج رفتند(البته بجز ضد انقلاب)، منشا خدمات برای ایران هم بودند. مهاجرت معکوس هم داشتند. پس موضوع فرار مغزها نیست، بلکه دست یافتن به علوم است حتی: اگر در ثریا باشد! تنگ نظری مدیران و کار آفرینان، به اینجا ختم نمی شود! آنها نمی دانند که در ایران، تولیدد اشباع شده: همه چیز هست و اگر هم نباشد، به اشاره چشمی فراهم می شود. مانند کارخانه لنت سازی قزوین، یا آب سنگین اراک. علت عدم تولید و یا راکد بودن کارگاهها هم، به همین دلیل است. یعنی دولت را فریب می دهند تا: پول تزریق کند بعد می بینند که: مشتری ندارد! یا دولت، آنها را گول می زند و برای: ورشکسته کردن آنها، واردات می کند! مثل کارخانه عظیم اتوس سازی در نجف آباد، که دولت از خارج اتوبوس وارد می کند! ذرت را از برزیل وارد می کند، آنهم با ارز یارانه ای! طبیعی است که کشاورز ورشکست می شود. یا برنج وخودروهای لوکس و غیره! یعنی تولید نه تنها اشباع شده، بلکه در مرحله دامپینگ خارجی ها است. آنها هم صف ایستادند تا: ارزانتر به ایران بفروشند! مثل قضیه تبعیض مثبت! به نفع زنان، که خانم کار افرین مطرح کرد! دولت تصویب می کند 50درصد پست ها، در اختیار زنان باشد ولی زن متخصص، برای این کار ها نیست. لذا بجای شایسته سالاری، زن سالاری را اجرا می کنند. نتیجه ای که از این نوع جلسات گرفته می شود بجای بستر سازی برای تولید، بستر زدایی می شود. همه راههای ورشکست کردن آنها را، به هم یاد می دهند. مثل انداختن آنها در دامن بانکها است. زیرا به بهانه باز پرداخت جند برابری وام، بانک مدیران را زندانی و: کارخانه ها را مصادره می کند.

Extremely fast job!

The chairman of the board of directors of startups that his friends went out! But he himself was not upset. But he does not know when he was out, not inside the past! Now it's outside inside the account. The president noted that: Iran has broken down in recent years, the prayer leader of the prayer meeting, all of them have seen the old colonial age. But now Britain is decomposed! Each of its four parts has declared independence. There is no other English! If they think, they are some Iranians who have taken it. The American government is a good example. Its leaders want to come to Iran, and they will be bragged, but the opposition will not allow them! They say they should boycott. So the main Americans are the property of Iran and you go wherever you go, that is, in Iran. In Canada, you can not claim that: They are not Iranians. But it is from us who is fighting. Every anti-Iranian policy is infused by Iranians themselves! Therefore, the whole world belongs to Iran, and if some are rude, it is because their heads are in the manger: Hashemi, Karroubi and Mousavi! So if Iranian scholars go to any place, they will appreciate and stand up. So if entrepreneurship has a lot of rivals in Iran and can not be proud, go abroad! Because everywhere in the world is my Iran. It was the same from the beginning, and we thought it was the opposite. The Americans who came to Iran themselves would say that you should walk around, and order us! We do all the work. Their warning to Russia during the Second World War did not allow Russia to re-occupy Russia! If we were to see them bad, it was because of the glasses that the people of intrigue gave us! Powerful Germany at that time, considered himself an Arian, and was proud of it! Ataturk has been ordered by the Iranian people to refuse to pay a visa! Important posts from all countries of the world have been deposited to Iranians, and so far. All those who went abroad (of course, but not counter-revolution) were the source of services for Iran. Immigration was also reversed. So it's not a matter of brain drain, it's just science, even if it's in Thyroya! The shortcomings of managers and entrepreneurs do not end here! They do not know that in Iran production is saturated: everything is there, and if not, an eye pointing is provided. Like the Qazvin lining factory, or Arak heavy water. The reason for the lack of production or stagnation of the workshops is also why. They deceive the government to: Inject money, then they will see that: No customer! Or government, they are fooling them and for: to bankrupt them, import! Like a huge Otzushi factory in Najaf Abad, which the government imports from the outside! It imports corn from Brazil, with a subsidized currency! It is natural that the farmer goes bankrupt. Or rice and luxury cars, and so on! That is, production is not only saturated, but also at the stage of the dumping of foreigners. They have stood up to sell cheaper to Iran! Like a positive discrimination case! In favor of women, which Mrs. Efrein raised! The government approves 50% of the posts available to women, but the expert woman is not for this. So instead of meritocracy, they run womanhood. The result of these types of sessions will be de-desegregation rather than placement for production. Everyone knows how to bankrupt them. It's like putting them in the skirts of the banks. Because:, on the pretext of reimbursing a loan equalization debt, the bank is imprisoned by directors and confiscates factories.

  • سید احمد حسینی ماهینی

هرچه می خواست غذا می خورد، و لذت آن را می برد!

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۴ مرداد ۱۳۹۸، ۰۹:۳۰ ب.ظ | ۰ نظر

دستکاری در خلقت خدا، برای اثبات بی خدایی! کار را بجایی رسانده که: اطبا با دانایی تمام از عوارض داروها شیمیایی، باز هم ترجیح می دهند آن را تجویز کنند! مثلا انسولین تزریق کردن، یکی از خطرناکترین داروها است! زیرا اصلا نمی توان: منحنی تابع آن را با افزایش قند خون تنظیم کرد، و لذا بیشتر مواقع، بیمار دچار افت شدید قند خون می شود. که گاهی منجر به مرگ یا ناقصی می شود. این دارو در بسیاری مواقع، سبب چاقی می شود و دیابت را تشدید می کند! پزشکان توپ را به زمین بیمار می اندازند و می گویند: باید وزن کم کنی! واو که نمی داند عامل اصلی چاقی، همان انسولین است، لذا نمی تواند وزن کم کند! دچار افسردگی می شود که خود این امر، دارای عوارض بیشماری می شود. به نظر می رسد: دستور خداوند برای تنظیم قند خون، از شدت سادگی آن، غیر قابل باور است، ولی داروهای شیمیایی به دلیل پیچیدگی زیاد، باور پذیر است. یکی از دستورات حداوند کم خوردن غذا، لقمه های کوچک برداشتن و طول دادن مدت غذا خوردن است! دلیل این امر از نظر دیابت، یک مبارزه نرم برای: بهداشت و سلامت انسان است. زیرا پرخوری و تند خوری، باعث می شود قند خون انسان بالا رفته، مهلت ترشح انسولین از دست برود. انسولین بطور طبیعی در بدن انسان ساخته می شود. بوی غذا باعث ترشح انسولین می شود. غذا خوردن هم، باعث ترشح آن می شود، ولی سرعت آن به سرعت غذاخوردن سریع نمی رسد! پس اگر سرعت و حجم غذا را کم کنیم، بدن انسولین را به اندازه کافی تولید می کند. در گذشته پادشاهان از جمله کسانی بودند که: پرخوری می کردند! لذا اطبا برای تنظیم قند آنها مطالعه می کردند. در آکادمی دیابت تهران تصویری نشان داده شد: که انسولین اولیه در غرب از سگ گرفته شده، و پمپ آن مانند کوله پشتی بزرگ بود! ولی در ایران، توصیه پزشکان به پادشان قی کردن بود! یعنی پادشاه یا تاجر و ورزشکار ثروتمند، هرچه می خواست غذا می خورد، و لذت آن را می برد! بعد که شکمش پر می شد و: او را عذاب می داد، پرطاوس یا پر مرغی به او می دادند، تا با تحریک گلو، غذاهای خورده را بیرون بریزد، و شکم را سبک کند. تا بدن بتواند خود را با آن تنظیم کند. داروهای شیمیایی هم، حکم پر مرغ را دارند. انسولین می رود تا جلوی تبدیل شدن: گلوکز به قند را بگیرد! تا همه بدون تجزیه از پایین دفع شوند! اما در طب اسلامی بجای درمان، به بهداشت توجه می شد. دستور روزه گرفتن و کم غذا خوردن و قناعت کردن، بر همه دستورات غلبه داشت. طبابت آن پزشک مسیحی در زمان پیامبر این را ثابت می کند! در برخی موارد هم، که اشخاص دوست نداشتند رعایت کنند! غذای ترکیبی داده می شد: مثلا می گفتند فلان چیز را با عسل بخورید! یا اگر خربزه خوردید (تب ولرز) را، با غذای دیگری جبران نمایید. همراه کباب کوبیده، حتما سماق یا ریحان خورده شود. زیرا سماق با دفع خاصیت چربی کباب، زحمت معده را کم می کند. البته این موضوع هم مانند دیگر موضوعات، در قرون معاصر دچار تحریف شد! و جای قاتل و مقتول عوض شد. یعنی پزشکان غرب رفته و هوادار داروهای شیمیایی، عوارض داروهای شیمیایی را، فراموش کرده برای داروهای گیاهی، دنبال یافتن عوارض می رفتند. مثلا بخور دادن پهن گرم گاو را، برای رفع سرما خوردگی، بهانه می کردند و همه طب سنتی را، زیر سوال می بردند. البته از خاصیت آن مطلع بودند، ولی برای آن حواشی درست می کردند که مثلا در جهان متمدن! از این کار ها نمی شود. به نظر می رسد زمان تعادل در افکار پزشکی، فراهم شده و پزشکان باید بدون تعصب، به تجربیات هزاران ساله احترام بگذارند.

Full-length defense: Side effects of chemical drugs!

Manipulation in the creation of God, to prove godlessness! It has come to the fore that, knowingly, all of the side effects of chemical drugs will still prevail. For example, insulin is one of the most dangerous drugs! Because it can not be done at all: it adjusts its function by increasing blood glucose, and so most of the time, the patient gets a severe drop in blood glucose. Which: sometimes leads to death or flawed. It often causes obesity and exacerbates diabetes! Doctors throw the ball on the ground and say: You have to lose weight! Wow does not know that the main cause of obesity is the same insulin, so it cannot lose weight! He suffers from depression, which itself has numerous complications. It seems that God's command to regulate blood glucose is unbelievable by its simplicity, but chemical drugs are believable because of their complexity. One of the orders is eating less food, taking small dishes and eating longer! The reason for this is diabetes, a soft fight for: human health. Because overeating and runny nose, it causes human blood sugar to go up, the lag of insulin secretion will be lost. Insulin is naturally made in the human body. The smell of food causes insulin secretion. Eating also helps to discharge it, but it does not quickly get fast food! So if you reduce the speed and volume of the food, the body produces enough insulin. In the past, the kings were among those who: were overeating! So they were studying for their sugar regulation. An image was shown at the Academy of Diabetes in Tehran: the early insulin was taken from the dog in the west, and its pump was like a big backpack! But in Iran, the advice of doctors was to rebel! That is, a king or businessman and a wealthy athlete, he eats whatever he wants and delights! Then, when his stomach was filled, and he would have suffered him, he would give him a rush or bird, so that he would throw off his eaten foods and stimulate his stomach. So: that the body can adjust itself to it. Chemical drugs also have a chicken warrant. Insulin goes to prevent glucose becoming sugar! Dispose of everything without decomposition! But in Islamic medicine instead of healing, attention was paid to health. The order of fasting and eating and conceiving prevailed on all orders. The practice of this Christian Doctor proves this at the time of the Prophet! In some cases, people who did not like to follow! A combination of food was given: for example, they would say eat something with honey! Or, if you eat melon (Fever Veler), make another meal. Together with barbecue grill, be sure to smash or basil. Because: the peanuts reduce bothering stomach by eliminating the fatty properties of the stomach. Of course, this issue has become distorted, as in other topics, in contemporary ages! And the place of the murderer and the victim was changed. That is, Western doctors who favored chemical drugs, complications of chemical drugs, forgot about herbal medicines, sought to find complications. For example, incinerating a broad cow's head, to cure the cold, excused and questioned all traditional medicine. Of course, they were aware of its properties, but they made the margins for it, for example in the civilized world! It does not work. The balance of time seems to be in the minds of the medical community, and physicians must respect the thousands of years of experience without prejudice.

  • سید احمد حسینی ماهینی

مخفی و اشکار می خورند!

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۳۵ ب.ظ | ۰ نظر

آرامش اصل و قاعده است، ولی تنش اتفاقی و عارضه ای است.  یعنی جهان طبیعت از روی نظم و قاعده حرکت می کند، و هیچ حادثه غیر روتینی در ان بوجود نمی اید. از این رو جهان در آرامش کامل و دائمی است. علت آن هم عدم وجود اختیار در میان اشیا، مواد و اجزا جهان می باشد. اما وقتی خداوند انسان را آفرید، در واقع می خواست این آرامش را به هم بریزد! شور و غوغا و عشق در ان پدید اید. لذا این آرامش از نظر انسان هم، چندان قابل قبول نیست. یکنواختی و حرکت در مسیر ثابت، سرنوشت روزمره و تکراری، از طبع انسان به دور است. مثلا در جنگل هر حیوانی میتواند: حیوان دیگری را بخورد، یا گیاهی را از زندگی ساقط کند. این قانون همیشگی و دائمی و ثابت است، و کسی هم به آن اعتراض نمی کند! حتی برخی فلاسفه گفته اند: که انسان نیز باید از قانون جنگل پیروی کند: زور مداران، فقیران را ببلعند و آنها هم هیچ اعتراضی نکنند! مانند ماکیاولی و دیگران. برخی فلاسفه دیگر هم،عکس قضیه را گفته اند: چرخه غذایی یاد شده را، یک تکامل می دانند. لذا شوق تکامل لذتی بوجود می اورد، در نتیجه هیچکس اعتراضی نمی کند! بلکه از ان راضی هم هست. مثلا دانه گندم وقتی توسط انسان خورده می شود، خدا را شکر می کند! زیرا سلولز او تبدیل به سلول، شده و فیبر آن به فیبرینوژن! بنابراین ارتقا یافته، در مسیر تکامل قرار می گیرد. و از این کار لذت می برد: مولانا می گوید: از جمادی مردم و نامی شدم! و از نما مردم زحیوان سرزدم! ینابر این هرچه باشد، چون انعکاس فکر بشری است، تابع جبر و اختیار هم هست. یعنی برای چوب لذتی تصور می شود: که اگر آتش زده شود خوشحال شود، یا اینکه دردی برای او تصور می شود که: اگر بصورت تخته یا نی بریده شد، ناله سردهد! اگر گردش زمین و اسمان در ارامش است، جامعه نیز به تبع قانون طبیعت، دارای یک آرامش بنام تعادل می باشد. اما انسان به اراده خود، این نظم را برهم می زند، تا نظم نوینی ایجاد کند. و این را تنش می نامد. مثلا در بدن انسان، تولید آنزیم های گوناگون نظم خودش را دارد. ولی انسان که وقت و بی وقت غذا می خورد، این آنزیم ها بیشتر ترشح می شود. لذا ناگهان فشار خون یا میزان قتد بالا می رود! زیرا غذا با خود گلوکز دارد، که تجزیه شده به قند مبدل می شود. در اینجا بدن باید انسولین ایجاد کند! ولی ایجاد انسولین تابع ریاضی دارد! لذا نمی تواند با منحنی یا تابع قند، یکنواختی کند و انسان دچار بی حالی، یا افت قند می شود! در همایش آکادمی دیابت در هتل اوین، نکات بسیار ظریفی توسط اساتید مطرح شد: که مثلا در کل جهان حدود 436میلیون نفر! درگیر این تنش هستند. یعنی نمی توانند میزان انسولین را، با میزان قند خود هماهنگ کنند! و همه اینها به اختیار انسان بستگی دارد: زیرا فشار خون یا قند خون و..  یا همه بیماری ها، براثر خوردن غذا تنش افرین می شوند. به همین دلیل خداوند دستوراتی داده مانند: روزه گرفتن و یا آرام غذا خوردن، تا این تنش را به روتین یا ارامش تبدیل کند. اما آدم ها به دلیل لذت: استفاده از اراده خود، خدا را هم نادیده می گیرند. یعنی به میل خود هرچه می خواهند: مخفی و اشکار می خورند! در جریان های سیاسی هم، ایجاد تنش فقط به دلیل دوری از خدا است. مثلا وقتی نخست وزیر جدید انگلیس، در اولین سخنرانی خود، گرایش به ملاها ی ایرانی را، دلیل تعویض وزرا بیان می کند، یعنی به دنبال تنش است.  لذت اینکه بگوید: من این کار را می کنم! باعث می شود: دستورات خدا را برای زندگی بدون تنش، در نظر نگیرند. اما دنیا مانند اقیانوسی از انسان ها است، که رقص قطره ها را، حتی اگر درجهت مخالف باشد، همسو و همجهت طوفانها، یا بادهای موسمی می کند.

Converting tension to calm

Relax is the principle, but tension is a coincidence. That is, the world of nature moves from the order, and there is no incalculable incident there. Hence, the world is in complete and constant tranquility. The reason is the lack of authority among the objects, materials and components of the world. But when God created man, he really wanted to put this tranquility together! There was a passion and love in it. Therefore, this calm is not acceptable in humans. Uniformity and movement in a constant path, the everyday and repetitive destiny, is far from human's. For example, in a forest, any animal can: eat another animal, or plant a plant from life. This law is permanent and permanent, and nobody protests! Even some philosophers have said that human beings must follow the forest law: forcibly devour the poor and they will not protest! Like Machiavelli and others. Some other philosophers have also said the picture of the case: they consider the food cycle to be an evolution. Therefore, the craze of evolution creates pleasure, so nobody will protest! But also: satisfied. For example wheat wheat gets to God when it is eaten by humans! Because its cellulose has become a cell, its fiber is fibrinogen! So upgraded, it's on the path to evolution. And she enjoys it: Mowlana says: I've been named and called Jamadi! And from the sight of the people of Zohivan! Whatever it is, because it is a reflection of human thought, it is also subject to arbitrariness. It is thought to be pleasing to the stick: that it would be happy if it was burned, or that it would be painful for her to feel that: if she was cut as a board or reed, hurry up! If the rotation of the earth is in calm, the society also has a balance in the sense of the law of nature. But man by his will disturbs this order, to create a new order. And this calls stress. For example, in the human body, the production of various enzymes has its own order. But the man who eats more and more time, these enzymes is more secreted. So suddenly your blood pressure or quit rate goes up! Because: the food has glucose itself, which is decomposed into sugar. Here the body should make insulin! But insulin has a math function! Therefore, it cannot be flattened by the sugar curve or function, and the person is lethargic, or the sugar is dying! At the Diabetes Academy conference at the Evin Hotel, a very delicate point was made by the professors: for example, around 436 million people in the whole world! They are involved with this tension. They cannot match the amount of insulin, with their sugar levels! And all of this depends on the person's choice: because blood pressure or blood sugar, or all diseases, are euthanized by eating food. For this reason, God has given instructions such as fasting or eating quietly, to make the tension routine or calm. But people are for the sake of pleasure: using their own will, they also ignore God. They want whatever they want: they hide and reveal! In political currents, the creation of tension is only due to the absence of God. For example:, when the new British PM, in his first speech, states the tendency toward Iranian mullahs to change the ministers, that is, to seek tension. The pleasure of saying: I do it! It makes it impossible to consider God's commands to live without stress. But the world is like an ocean of humans, which dance the drops, even if they are opposed, in line with storms, or monsoon winds.

  • سید احمد حسینی ماهینی

کشتی را پس نمی دهند

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۴۳ ب.ظ | ۰ نظر

پیگیری ترامپ و انگلیس برای: امنیت خودشان در خلیج فارس و تنگه هرمز، نشان می دهد آنها قصد باز پس دادن کشتی ایرانی را ندارند! ودلیل عمده آن هم لو رفتن نقش روسیه، در این فاجعه است .البته برخی کشورها سعی دارند: این موضوع را نادیده بگیرند، ولی طبیعی است که آمریکا و انگلیس، در این کار تنها بمانند. برای تحلیل آینده این باید گفت: انقلاب اسلامی از ابتدا تا کنون، یک روش روشن داشته است و آن اینکه: دشمن را با دست جبر تاریخ از بین می برده است. وقتی رهبر انقلاب می فرماید: براساس وعده الهی، فلسطینی ها پیروز می شوند، و این را امری قطعی و تخلف ناپذیر می داند. یعنی پایان کار برای انقلاب اسلامی روشن است. و پیروزی حق بر باطل امری محتوم می باشد. این اعتقاد مانند پتک بر سر مستکبران کوبیده می شود، و آنها را  دست و پاچه می کند! بطوریکه دچار اشتباهات فاحش شده، و بر اشتباهات خود اصرار می ورزند! و به دست خودشان گور خود را می کنند. انقلاب اسلامی هم این تجربه را نه فقط، از سال های 1979دارد بلکه از ابتدای تاریخ، انقلاب اسلامی بوده و تا کنون هست، و تا انتهای تاریخ هم خواهد بود. هابیل اولین مقتول تاریخ است! ولی هیچکس نمی داند چرا او کشته شد؟(بای ذنب قتلت؟)البته میدانند ولی سوال آنها از باب تعجب است(استفهامی). یعنی از خود می پرسند چه گناهی مرتکب شده بود، که سزاوار مرگ بود؟ یا چرا قابیل، اینقدر از خود دیوانگی نشان داد، که برادرش را از بین برد؟ الان هم مردم می پرسند: چرا کشتی ایران را توقیف کردند؟ و هنوز رها نمی کنند. مگر چه تخلفی کرده که باید نابود شود؟ انها وقتی کشتی خودشان توقیف شد، تازه فهمیدند دزدی دریایی یعنی چه. و حالا به دنبال مخفی کردن: این جرم بزرگ خود هستند. کلاغی خواهد آمد و: راه را برای آنها روشن خواهد کرد! یعنی کسی که حرف خدا را نمی پذیرد، عاقبت مجبور است به حرف حیوانات: پست تر از خود گوش بدهد. و آن کلاغ کسی جز ترامپ نیست. در جریان های بعدی هم، این موضوع حماقت و کشتار قابیلیان، تکرار می شود. شهادت حضرت مسیح (به اسمان رفتن ایشان) را نگاه کنید: همه مردم سر زمین با اعتقاد راسخ به دین، پیامبر الهی را آنقدر شکنجه می دهند، که به صلیب کشیده می شود. درست مانند حضرت ابراهیم ع، که همه مردم با اکثریت ارا! او را در آتش انداختند. یا نهضت امام حسین ع که: صدها هزار در مقابل یک اقلیت 72نفری، صف کشیدند. در انقلاب مشروعه هم دیدیم که: هزاران نفر مشروطه خواه، یک شیخ مشروعه خواه را به دار آویختند! و نوه او مجبور شد: دین را انکار کند! تا زنده بماند(طبری). ریشه انقلاب اسلامی نه در 15خرداد 42 است، و نه در 22بهمن 1357بلکه: خط سرخی است که از ابتدا، تا انتهای تاریخ کشیده شده است. و شیاطین اگر کاری می کنند، فقط آبروی خود را می برند. در سال 1357 همه دنیا یک طرف بودند، و از رژیم شاه حمایت می کردند، ولی مردم با دست خالی، همه را کنار زدند. ائتلاف عربی غربی و عبری: بر ضد مردم یمن  یا بحرین و لبنان و سوریه هم، با همین متر اندازه گیری می شود. مردمی با دست خالی که: ابر قدرتهای ثروت و قدرت و سیاست را، به چالش کشیدند. خون هر شهید از یمن یا بحرین، پرچمی برافراشته شد تا همه دنیا بدانند که: ابزار، قدرت نمی آفریند بلکه ایمان هست: که قدرت می آفریند. حالا غولهای جهان (ناو ها و هواپیمابرها) ایران را به دزدی دریایی متهم می کنند! اما حقیقت مثل خورشید خود را نشان می دهد. آنها هرکاری توانستند انجام دادند! در تحریم مردم انقلابی، از میرحسین ها تا ترامپ ها دست به یکی شدند ولی حالا، خودشان باید: تاوان آنچه را، که انجام داده اند، پس بدهند

Do not give the ship

The pursuit of Tramp and Britain for: Their security in the Persian Gulf and Strait of Hormuz shows that they do not intend to return the Iranian ship! The main reason for this is that the role of Russia is losing its role in this catastrophe. Of course, some countries try to ignore it, but it is natural for the United States and Britain to stay alone. For the future analysis, the Islamic Revolution has had a clear and straightforward approach from the beginning to the point that it eliminated the enemy with the hand of history algebra. When the Leader of the Revolution says: According to the divine promise, the Palestinians will win, and it considers this to be definitive and unbreakable. That is, the end is clear for the Islamic Revolution. And the victory of the right to falsehood is a must. This belief is like a sledgehammer for the merciless people, and they are hands down! As it is, they are blamed for mistakes and insist on their mistakes! And they give their grave to themselves. The Islamic Revolution has had this experience not only since 1979, but since the beginning of history, the Islamic Revolution has been and ever since, and it will be until the end of history. Abel is the first dead man of history! But nobody knows why he was killed? () Of course, they know, but their question is surprisingly surprising (Stephanie). They ask themselves what a crime they committed, which deserved death? Or why did Cain show so much madness that destroyed his brother? Now people are asking, why did they seize the Iranian ship? And still do not abandon. Unless: it has broken and should be destroyed? When they were seized by their own ships, they just realized what piracy meant. And now they want to hide: this is their big crime. A crow will come and will make way for them! That is, one who does not accept the word of God, in the end it is necessary for the animal to listen: to listen less than himself. And that crow is nothing but a tramp. In the following streams, this is the story of the stupidity and killing of the Kabilians. Look at the testimony of Christ (as you go): All people on earth, tormented by the faithful belief in religion, torture the Holy Prophet so that they are crucified. Just like the Prophet Ibrahim, who is all the people with the majority! They threw him in the fire. Or the movement of Imam Hussein, who: Hundreds of thousands were lining up against a 72-member minority. We also saw in Mesopotamian Revolution that: Thousands of constitutionalists hijacked a Mashrokh Sheikh! And his grandson was forced to deny the religion! To: stay alive (Tabari). The root of the Islamic Revolution is not June 15, 42, nor on February 22, 1979, but the red line that has been drawn from the beginning to the end of history. And demons, if they do, just take their dignity. In 1357, the whole world was on the same side, supporting the Shah's regime, but people with an empty hand set aside everyone. The Western Arabic and Hebrew alliance is measured against the Yemeni people either in Bahrain, or in Lebanon and Syria. Empty people: who challenged the superpowers of wealth and power and politics. The blood of every martyr from Yemen or Bahrain has been raised so that the whole world knows that: the tool does not create power, but it is faith that creates power. Now, the world's giants (warships and airplanes) accuse Iran of piracy! But the truth is like the sun itself. They could do anything! In the boycott of the revolutionary people, from the Mirhosenes to the Tramps, they became one, but now they themselves have to: pay back what they have done.

  • سید احمد حسینی ماهینی