اختلاس 9هزار میلیارد دلاری آمریکا از تحریم ها

در ایران اختلاس های ریالی را با تبلیغات زیاد مطرح می کنند. در حالیکه اختلاس های دلاری، سربه فلک می کشد. یکی از آن ها رویای رفع تحریم است. بسیاری در رویای شیرین بدون تحریم زندگی می کنند! درحالیکه این رویا قابل تعبیر نیست. زیرا تحریم و رویای: دنیای با تحریم بسیار شیرین تر است ! و تعجبی ندارد با یک محاسبه ساده میتوان گفت: اختلاس سه هزار میلیاردی آمریکا و: شرکای ایرانی رویای: تحقق یافته آن ها است.

     در دوره 8ساله احمدی نژاد، با تمام افت و خیزها 700میلیارد دلار درآمد نفتی ایران بوده است. و اگر از ابتدای تحریم آمریکا، یعنی از زمانی که قطعات اف 16را نداد،جمعا 36سال را حساب کنیم، بیش از سه هزار میلیارد دلار، در آمد ایران بوده است این سه هزار میلیارد دلار، اگر باقیمت کف بازار وارد ایران شده بود، اکنون همه زیر ساخت های ایران نو بود. و جنگی هم در کار نبود! ولی با تحریم آمریکا همه این سه هزار میلیارد دلار، در آن سوی مرز گرفتار آمد و: در سه ردیف بودجه ای آمریکا هزینه شد!

الف : برای استفاده داخلی آمریکا بلوکه شد . مانند دارایی های بلوکه شده ایرانی و: چندین حکم صادره برای توقیف اموال و: در آمد های ایران ب: کمک به ضد انقلابیون ایران، چه به صورت علنی و با تصویب کنگره، و چه به صورت عملیات جاسوسی و خرابکاری و: استخدام کارشناسان فرهنگی و سیاسی و غیره.

ج: فروش سلاح به مخالفان ایران در سراسر جهان، و ایجاد بازار مصرف برای سلاح های سبک و سنگین، تا فروش بمب اتمی به عربستان و پاکستان.

همه این ها سرجمع اختلاس آمریکا از: در آمد های مستقیم ایران که از فروش نفت به دست می آید. را شامل می شود دوبرابر این مبلغ هم، از کانال های زیر توسط آمریکا به سرقت برده یا اختلاس شده اند.

ردیف اول: جریمه کردن شرکت هایی که: بدون اجازه آمریکا، تحریم را شکسته اند. که مبلغ آن نیز به سه هزار میلیارد دلار می رسد، که نمونه آن جریمه یک شرکت: فرانسوی در روزهای اخیر است، که حتی از هم پیمانان آن ها به حساب می آید.

ردیف دوم بودجه کلانی است که: از دور زدن تحریم توسط خود آمریکایی به دست می آید . درست است که کنگره، ایران را تحریم می کند ولی ،شرکت آمریکایی به گدایی به ایران می ایند و: همان کالاهای تحریم شده را به سه برابر قیمت به ایران می فروشند! و بهانه این است که اگر دولت بفهمد، ان ها را جریمه می کند! لذا سه هزار میلیارد دلار هم، در اینجا نصیب آمریکا شده است.

حالا کدام عقل سلیم اجازه میدهد: از 9هزار میلیارد دلار صرف نظر کنند، و آن را به ایران ببخشند؟ لذا اگر برای رفع تحریم ها، مذاکره می شود باید این محاسبات را در نظر گرفت. اگر برای رفع تکلیف است اشکالی ندارد! البته این رفع تکلیف از قوه قضائیه نمی کند که: آن را پیگیری قضایی نکنند و: این 9هزار میلیارد را از گلوی: این زور گویان بیرون بکشد

甜蜜的梦没有制裁 

挪用美元的制裁9万亿 

在伊朗真正的贪污与许多广告了。而美元挪用，占用巨大的。其中一个梦想是解除制裁。很多人的梦想生活无制裁！然而，这个梦想不能被解释。制裁与梦想：世界禁运是非常甜蜜！毫不奇怪，一个简单的计算可以挪用周二公布的美国兆说：伊朗合作伙伴的梦想：它实现。在8岁的总裁，随着石油收入的所有成功和失败是$700十亿。如果最初的制裁，美国，这意味着部分的F-16一样，总共36年，我们可以计算出三千多十亿美元，排在伊朗是3万亿美元，如果价格地板市场的伊朗是目前，所有新的基础设施。并有一战！然而，所有这三万亿美元的美国制裁，被捉住了在边界和三行将花费美国预算！ 

答：对于内部使用美国被封堵。如封锁伊朗资产和几个判决抓住伊朗属性是B帮助反革命分子，无论是公开或国会的批准，以及是否操作和间谍活动和破坏活动。招聘文化专家和其他政治。 

（三）出售武器给世界各地的伊朗的批评，并创造市场的轻型和重型武器，核销售沙特阿拉伯和巴基斯坦。 

所有这一切挪用公款共计美：伊朗石油销售直接收入可以得到。其中包含的时间量的两倍，我们通过以下途径由美国偷或挪作他用。 

第一行：处罚公司是：永远不要让美国已经打破了禁运。如此看来，三千十亿美元，这是一家在法国在最近几天的典范量，它是认为，即使盟国。 

第二行有大约美国禁运本身获得的巨额预算。这是事实，国会，但对伊朗的制裁，美国公司乞丐来做出对伊朗的制裁三次出售价格相同的项目！其原因是，如果政府发现了，它会好起来的！所以三千十亿美元，这里是美国部分。 

现在，让心智健全：无论9万亿美元，他们把它给伊朗？因此，对于解除制裁，要谈判应在计算中考虑。如果任务是要解决的是精品！然而，这并不能消除它不会起诉司法机关的义务，并在90000亿从喉咙：力取圭亚那

چرا عربستان از ورود تکفیری ها وحشت دارد؟

چرا عربستان از ورود تکفیری ها وحشت دارد؟

دروغ پردازی تکفیری ها ،وهابیون و سردمداران داعش، به سادگی قابل فهم است. زیرا آنان قصد اسلامی یا انسانی ندارند که: برای آن فعالیت کنند. چون افرادی که اسلامی و یا حتی انسانی فکر می کنند، ابتدا باید خود را فدای دیگران بکنند، نه دیگران را فدای خود. این یعنی که خدمت به دیگران، اصل اساسی در این تفکرات است . پس بنابر این کسی که خود را، برتر از دیگران می دانند. درواقع خود را برای ریاست و: مدیریت بر دیگران در نظر گرفته اند! آن ها می خواهند آقای دیگران باشند و: دیگران نوکری آن ها را بکنند.

    البته این دو نوع تفکر از ابتدای خلقت بوده، و مخصوص زمان ما نیست. حتی کودکان هم این را می دانند.در تمام داستان های کودکان هست که:مثلا آقای شیر یا اقای روباه، قصد شان از تمام دوز و کلک هایی که می زنند، برای این است که رئیس جنگل بشوند! در سریال های طولانی و فیلم های معروف هم، می بینیم که آخر حرف همه تبهکاران این است که: آن ها می خواهند رئیس شوند! و کل جهان را به دست خود بگیرند و: قدرت مطلق جهان شوند.

البته یک فرق اساسی و کوچک اینجا موجود است: و آن بحث دموکراسی یا مردم سالاری است. اگر کسی فقط خودش، خودش را قبول دارد و: رهبر جهان می داند. اما باید دیگران او را به این منصب انتخاب کنند.

 این حقیقت باریک تر از مو این جا است: آیا خود رای باید بودن یا دیگران ؟ آیا خودپسند باید بود یا دیگر پسند؟ مطمئنا اگر خود پسندی ملاک باشد، همه می خواهند مدیر جهان باشند.

اما شرط اساسی مدیریت این است که: توسط دیگران به این سمت برگزیده شوند. در واقع  حکم بگیرند و بعد حکومت کنند. این دیگران ممکن است یک نفر تا صد ها نفر باشد. یا ممکن است یک ملت یا مردم جهان باشند. یا از همه مهمتر، خداوند جهان او را انتخاب کرده باشد.

حالا اگر داعش خود خوانده است، یعنی: خودش ، خودش را برای مدیریت جهان، صاحب صلاحیت میداند؟ یا دیگران به او ماموریت داده اند؟ اگر دیگران به او ماموریت داده اند آن ها کیستند؟

به نظر می رسد : اگر ابوبکر البغدادی، خودش،خودش را برای: حکومت جهانی انتخاب کرده که، این خود رای بودن و استبداد است. اگر فقط چند نفر از اطرافیان، او را انتخاب کرده اند. این دیکتاتوری و حکومت اقلیت بر اکثریت است. اگر دولت عربستان او را انتخاب کرده، پس چرا از ورود آنان به مکه و: مسجد الحرام و مدینه ، حتی ریاض و جده جلوگیری می کند؟ و از اندیشه ورود آنان به عربستان وحشت دارد؟

آیا اگر آنان آدم با صلاحیتی هستند بهتر نیست اول از مکه و مدینه شروع کنند؟

为什么沙特阿拉伯是怕逐出教会的到来？ 

谎言逐出教会，瓦哈比和短跑的领导人，很容易理解。伊斯兰或人类，因为他们不打算为它工作。因为伊斯兰教，甚至谁的人认为其他人必须使自己的牺牲，也没有牺牲别人对自己说。这意味着，为他人服务是这些想法是必不可少的。那么，谁是她后，他们知道的比别人更好。事实上，该部门及其管理的目的是给别人！他们要作他的子民，其他勤杂工做到这一点。 

    然而，这两种类型的从一开始就在想，而不是我们这个时代的。即使孩子们知道这一切都还有孩子们的故事：比如，狮子先生或狐狸先生，他们打算做这一切阴谋的，是成为树林董事长！长和流行的系列电影中，我们可以看到，人物都是罪犯是：他们想成为总统！和整个世界变成自己的双手和力量是绝对的世界。 

一个主要的区别，无论多小，可以在这里：它是民主或民主的话题。如果有人只接受自己和世界的领导者知道。但人民选他做。 

 这里是一个头发比实际上更薄是否投票或其他的自我？这将是自私或其他友好？当然，如果自我等于，每个人都希望成为经理。 

但它是必不可少的管理由他人任命。事实上，判断，它支配着。这可能是一个人或一个百人。或者，它可能是一个国家或世界。而最重要的是，神拣选了她的世界。 

现在，如果你的短跑被读取，即自己来管理这个世界，他是否合格？别人给了他一个使命？如果别人给了他一个使命，他们是谁？ 

看来，如果阿布·贝克尔AL-Baghdadis自己：全球治理被选中，自我票和暴政。如果只有几个人身边，他会选择。专政和少数统治多数。如果沙特政府已经选择了他，那么为什么他们进入麦加：和麦地那，利雅得和吉达的神圣清真寺防止什？本以为自己进入了沙特的恐怖？ 

如果他们是能干的人，而不是更好：首先麦加和麦地那的开始？

خیانت های سازمان ملل

سازمان ملل متحد در ظاهر، برای همکاری همه مردم با همٍ به وجود آمده و منشور برابری و برادری دارد. حقوق بشر را به طور مساوی بین مردم تقسیم می کند! ولی در عمل جز خیانت به مردم دنیا ،جلوگیری از همکاری و متحد شدن آن ها، و گسترش جنگ و نا امنی،کار دیگری نکرده است. شورای امنیت سازمان ملل، در واقع یک شورای ضد امنیت جهانی است. بطوریکه در هرجای دنیا آشوب است، یک طرف آن سازمان ملل است.

هدف سازمان ملل، همان هدف انگلیسی ها است که می گفتند: تفرقه بیانداز و حکومت کن ! سازمان ملل از یک کشور بزرگ، مثل ایران می ترسد و آن را تجزیه می کند! و57 کشور کوچک از ان درست می کند. اتحادیه اروپا را با چالش روبرو می کند/ تا: مبادا چند کشور در آن جا به وحدت برسند. و سردسته همه اختلاف انگیزی ها، باز هم انگلیس این استعمار پیر است.

آمریکا یک قاره جدید است، در قاره جدید نباید از چیزی به نام اختلاف صحبت شود. جون هنوز کسی مالک اصلی آن شناخته نشده است . ولی سازمان ملل برای افزایش اعضای خود، آن را به آمریکای شمالی، جنوبی و لاتین و: هر کدام را به چند کشور تقسیم می کند! حتی فالکلند را به اشاره انگلیس، به اشوب می کشد.

 تقریبا همان نقشه شوم: از هم پاشیدگی اتحادیه اروپا، به همان شکل  و با همان ضریب، در آمریکا اجرا می شود و: مثلا انگلیسی زبان ها خود را برتر می دانند! و اسپانیایی ها یا پرتغالی ها را از خود دور می کنند. و رنگین پوستان را، شهروندان درجه دو و: سه می دانند که: برای بردگی انگلیسی ها، خلق شده اند.

دقیقا همین نقشه بین کانادا و استرالیا ، حتی اقیانوسیه، آسیا و افریقا هم اجرا می شود. ولی در حوزه تمدنی ایران، وضع بدتر است. زیرا انتقام جویی انگلیس ها، تمام نشدنی است. هر روز به یکی از سرکردگان، امکانات می دهند تا برعلیه دولت های مرکزی، شورش کنند و فطعاتی را از مام میهن را،جدا کنند. این سیاست آن ها با ایجاد اسرائیل در خاورمیانه، شکل اجرایی به خود گرفت.

سیاست اسرائیلی آن است که: ترکیب جمعیتی را به هم می زنند.مثلا در قره باغ آذری، مهاجران ارمنی را جا می دهند و: بعد آنجا را جدا می کنند. درست مثل یهودیانی که از سراسر جهان، به فلسطین فرستادند و حالا به نام: ملت اسرائیل آن را تبلیغ می کنند.  در طرح هلال خضیب رفتند تا: برای کردها در 4کشور ایران و عراق ، سوریه و ترکیه کشوری درست کنند و: پرچمی به دست آن ها بدهند.

البته  این کار در حرف، ساده است. زیرا این وظیفه سازمان ملل است که: به هرکس که بخواهد استقلال بدهد. ولی به چه قیمتی ؟ کشتاری که همه روزه در کشور های اسلامی می شود، فقط به همین دلیل ساده است. داعش می خواهد یک کشور داشته باشد، به همین سادگی ! ولی در عمل کشتار وسیع اتفاق می افتد. که این کشتار ها از زمان تاسیس سازمان ملل، به صورت سازمان یافته از سوی آن ها، هدایت می شده است. در واقع همه جرایم در سازمان ملل سازماندهی می شوند. و نباید در جای دیگری دنبال آن ها گشت.

联合国背叛 

联合国似乎适用于所有的人走到一起，有一个宪章，平等，博爱。人权被等分在人民群众中！但是，世界人民的背叛行为，团结协作，以防止它，战争和不安全的蔓延，有另一份工作。联合国安理会，反全球安全的理事会。在世界任何地方是如此的混乱，它是联合国的一个。 

联合国的宗旨，他说，英国的宗旨：分而治之！联合国是一个很大的国家，如伊朗担心它打破了！ 57个国家的少，并且是真实的。欧洲正面临着欧盟/迎接挑战：只恐少数几个国家，他们团结起来。和领导所有有争议的，英国仍然有旧的殖民主义。 

美国有一个新的大陆，新大洲应该谈论一些所谓的差异。六月仍然不知道谁是真正的主人是。但联合国以增加其成员，使其向北美，南美和拉丁美洲的每一个被划分成几个国家！甚至提到了马岛，英国，乱花费。 

 我得到几乎相同的地图：欧洲的解体，以同样的方式和同样的系数，美国运行：例如，他们的英超知道！和西班牙语或葡萄牙语离开。和黑人，作为二等公民和三个知道：英国奴役，被创建。 

加拿大和澳大利亚或太平洋，亚洲和非洲之间的精确映射将被执行。但在文明的境界，情况更糟。因为英国的报复，是经久不衰的。每一天，一个指挥官，让中央政府对抗叛乱和Ftaty从祖国分离。他们创造了这个政策，与以色列在中东地区，成为执行。 

以色列的政策是，人口构成以时日。例在卡拉巴赫，阿塞拜疆人，亚美尼亚人移民这里后，他们相距甚远。就像在世界各地的犹太人，发送到巴勒斯坦和现在称为以色列，他们促进了国家。 Khzyb去了月牙项目：库尔德人在伊朗和伊拉克4，叙利亚和土耳其，和国家的国旗给它。 

这当然，说简单。它是联合国的责任，给任何人谁想要独立。但代价是什么？被屠杀每天都在穆斯林国家中，只有道理很简单。短跑想成为一个国家，它是那么容易！然而在实践中广泛的破坏发生。建立联合国的破坏，主办，它是针对。事实上，所有的犯罪组织在联合国。他们会不会在其他地方寻找。 

رمضانی ها، و دیگران

رمضانی ها، و دیگران

دنیا امروز بر دو قسمت شد: رمضانی ها، و بقیه ! رمضانی بودن به معنی مومن بودن  است. و غیر رمضانی ها همگی غیر مومن هستند! واین دسته بندی شامل مسلمان و غیر مسلمان نمی شود، چه بسا مسلمانانی که روزه نمی گیرند و: چه افرادی غیر مسلمانی که احترام رمضان را نگه می دارند. کسانی هستند که به نام قران و اسلام، در اول ماه رمضان به روستا ها و شهر ها حمله می کنند. و مردم را می کشند و دختران و زنان آن ها را، به نقطه نامعلومی برده و به: ازدواج خود در می اورند. تکفیری ها، این کار را در سال گذشته و: سال های قبل هم انجام دادند.

   ولی کسانی هم هستند تا: نام ماه مبارک رمضان می آید، از هرنوع خشونت دوری جسته، ودر کنار همنوعان خود با صلح و آرامش، زندگی می کنند . آمار کلانتری ها، نشان می دهد که با آغاز ماه رمضان، مراجعه مردم کم می شود. آیا چه چیزی است که باعث می شود: مردم کمتر شکایت کنند و بیشتر، گذشت داشته باشند؟

علاوه بر صلح و آرامش، در تغذیه هم به هم کمک می کنند . سفره های رایگان افطاری همه جا هست. همه می توانند از آن بخورند و: هیچکس از آنان نمی پرسد: روزه گرفته است یا نه. دستور پیامبران در رسیدگی به وضع همسایه ها اجرا می شود. و همه افراد کم در آمد، مورد توجه قرار می گیرند. آیا چه چیزی باعث شده: مردم اینهمه مهربان شوند؟ فقط ماه رمضان است که مهمانان خدا با هم مهربان می شوند.

در اجتماعات هم همین است: مردم از گوشه های تنهایی بیرون می آیند و به اجتماعات می پیوندند . قبل از شروع نماز جماعت،همه به مسجد می روند و قران می خوانند. هر روز یک جزء از قران خوانده می شود. تا در آخر ماه همه قران ختم شود. موقع نماز همه به جماعت می ایستند. و در هنگام افطار، همه مهمان مسجد یا حسینیه ها هستند. خیلی ها بعد از نماز هم می مانند و: به سخنرانی سخنرانان گوش می دهند.

آیا زندگی این قدر ساده است؟ که انسان ها به راحتی می توانند: در کنار هم خوشبخت باشند؟

      اما ،برخی ها برعکس هستند. در این ماه بیشتر می خورند! و بیشتر مردم را آزار می دهند. این ها غیر رمضانی هستند، زیرا رمضان می گوید: کم بخورید تا دیگران هم بتوانند بخورند. ولی ایده ضد رمضانی می گوید: خودت بخور و به دیگران هم نده. آن ها تنبل هستند و می خواهند: به این بهانه تو را از گرسنگی بکشند!

斋月，以及其他 

今天，世界被分为两部分：斋月，与他人！拉马扎尼是忠实的意义。所有这些都是非信徒和非禁食！而这一类别包括穆斯林和非穆斯林甚至不穆斯林谁做的并不快，什么非穆斯林谁持有荣誉斋月。那些在古兰经和伊斯兰教，在第一个月，他们袭击了村庄和城镇。他们杀了人，女孩和妇女，带到不明地点和婚姻反过来。的禁教，做了过去：他们做了几年前。但也有一些到：斋月是救济，以避免任何暴力的名称，与和平，与他的同伴，生活。打到警察局，表示斋月的开始，当月低。究竟是什么导致人们抱怨少多了，已经过去了？ 

除了在饮食上和平也有帮助。免费早餐桌上更是比比皆是。每个人都可以吃它：他们不这样做没有人问：是空腹与否。先知命令在邻居的照顾执行。和低收入的人，将予以考虑。你们是什么人这么好心？斋月是太温柔是上帝的客人。 

这是社会的人来独自走出角落，并加入社区。祈祷前，所有去清真寺和阅读古兰经。每天古兰经的一部分被读取。直到上个月末，所有的蜡烛。全体会众站立祈祷时间。而当你快，所有的客人都是清真寺或Husayniyyahs。经过多次的祷告，也喜欢听音箱交谈。 

难道生命就这么简单吗？人类可以很容易地：快乐起来？然而，有些是相反的。多吃这个月！而更多的人受到伤害。这些都是非Ramezani，因为斋月是这么说的人可以吃，少吃。但反斋月的想法说你不吃其他。他们是懒惰，想从饥饿原谅你！

سازمان ملل در اختیار: داعش است

علیرغم کوچک نشان دادن داعش، باید دانست که این گروه تکفیری، بسیار با نفوذ و دارای جایگاه بلندی است . در یک مورد آن ها به عربستان فشار آوردند که: 45میلیارد دلار به ترکیه باج دهد! به همین سیاق اگر ادامه دهیم، میلیارد ها دلار نفتی عربستان، به اردن و آمریکا ، اروپا و اسرائیل پرداخت شده است و: این علاوه بر پرداخت ها به پاکستان یا افغانستان و چچن و .. است که: نیروهای داعش را تامین می کنند.

مهمترین عنصر داعش سازمان ملل است! برخلاف ساده اندیشانی که فکر می کنند: سازمان ملل سکوت اختیار کرده و برعلیه: داعش کاری نمی کند، سازمان ملل نه تنها سکوت نکرده، بلکه دقیقا همه چیز را هدایت می کند تا: به نقطه ای برسد که برای آن ها، توجیه ایجاد کشور و پرچم داشته باشد.

اکنون بیش از نیمی از کشور عراق، در دست آن ها است. عراق  قربانی این پدیده نیست، بلکه در بسیاری از موارد علاقمند به این پدیده است. زیرا که در آمد بیشماری نصیب افراد و: سرکرده های قبایل و حتی نیروهای ارتشی کرده است.

مردم غرب عراق، کمی از سختگیری های مذهبی آن ها را، دوست دارند و لذا، حمایت مردمی از نیروهای داعش، امری عادی است. سران و افراد مهم، با پول و در آمد جذب شده اند ولی: مردم عادی برای مذهبی و سخت گیر بودن، به آنان علاقمند شده اند.

یکی از دلایل عمده گرایش مردمی به این گروه، کم کاری مسئولان متعهد و دشمنی مسئولان غیر متعهد است. و هردو از این حرکت ضربه می خورند. آیه الله سیستانی که فردی بسیار محتاط است و: هرگز به حرکت های انقلابی روی خوش نشان نداده، الان مجبور است حکم جهاد بدهد! در حالیکه اگر از ابتدا با گروه های جهادی، در ایران یا عراق خوب همکاری می کرد و، آن ها تند رو نمی خواند، الان مجبور نبود بدون لشکر باشد. یا لشکر او در دامان داعش باشد.

آل سعود هم در انتهای این راه قرار دارد. یعنی با تمام تبلیغات برای حادم الحرمین بودن آنان ، اکنون برای همه مشخص شده که: این تبلیغات دروغی بیش نیست . داعش از این موضوع استفاده کرده و:به خاک سعودی هم حمله کرده است . از آن جا که در عربستان، برای گروه داعش تبلیغات زیادی شده، لذا مقابله با آن ها هم سخت است.

   به نفع داعش است که به حمله خود ادامه دهد، و علاوه بر بیابان ها و مرز عرعر، به شهر های دیگر هم برود تا: ریاض را هم فتح کند! اگر این کار را ادامه دهند، از دو طرف برای آن ها مفید است! زیرا از یکسو به مال و منال و قدرت و ثروت می رسند و: از سوی دیگر مقاومتی در مقابل خود نمی بینند.چون برای سربازان سعودی،آنها یک قهرمان هستند نه دشمن

联合国可选：短跑是 

尽管几乎没有短跑，我们必须知道，这个被逐出教会，和鲈鱼是非常有影响力的。在一个案例带到沙特媒体说，45美元十亿赎金土耳其！同样，如果我们继续，在沙特阿拉伯，约旦和美国，欧洲和以色列数十亿美元的石油已经支付，这除了支付给巴基斯坦或阿富汗和车臣等，迫使短跑可以提供。 

最重要的元素是联合国短跑！谁认为他们不像联合国保持沉默，对白痴：短跑不工作，联合国不仅沉默，而是一切都导致了达到他们证明一个点国家和标志被创建。 

现在，超过伊拉克的一半，有它的手。伊拉克就是这种现象的受害者，但在许多情况下，专门讨论这一现象。这是因为人一大截：部落的首领，甚至是军队。 

西伊拉克人民，他们中的一些宗教严一样，所以，为部队短跑公众的支持，是家常便饭。元首和贵宾，这笔钱将被吸收它：老百姓为是宗教和严格，对那些有兴趣。 

其中一个为人民为这个群组下犯的敌人和非致力于员工的工作的官员的倾向的主要原因。这两个举动被击中。阿亚图拉西斯塔尼，谁是个很细心的人，永远不会失败的革命运动令人高兴的是，它是被迫的圣战！但是，如果在伊朗或伊拉克的第一个圣战组织，和工作得很好，这是不是很难看，我没有是没有分裂。他是一个单圈短跑或部门。 

·沙特位于这条路的尽头。与所有的宣传他们的圣仆，目前已知的所有的：这不是一个宣传的谎言。这个仪表板和用来袭击沙特的土壤。由于沙特阿拉伯，本集团收到太多的宣传冲刺，所以对付它太硬了。 

   短跑是赞成继续进攻，和沙漠接壤和瞻博网络，去其他城市：利雅得也征服了！如果再这样下去，这是对双方都有益的！因为，一方面，和马纳尔财富和权力和财富，到达彼岸看不到任何阻力。因为沙特士兵，他们不是敌人冠军。

صبر همان خرید زمان است.

سیاست حسنی، یا روش زمامداری امام حسن مجتبی ع، نمونه بارز صبر و تفسیر آیه (ان الله مع الصابرین) است. زیرا امام حسن توانست با صبر جمیل خود، نقاب از چهره دشمنان بردارد. در حالیکه معاویه ادعای اسلامیت می کرد، پسرش یزید را، شرابخواره تربیت کرده بود. امام حسن ع در شرط صلح با او، فرمود که نباید وی را جانشین خود کند. اما معاویه صلح نامه را پاره کرد و: یزید را جانشین خود اعلام نمود.

    البته، صبر در همه موارد لازم است. مثلا باغبان یا کشاورزی که دانه می کارد، اگر صبر نداشته باشد، بجز چند دانه گندیده و کثیف چیزی به دست نمی آورد. ولی او دانه را در زمین می کارد و: تا زمان رسیدن کامل محصول صبر می کند. در مسائل کامپیوتری هم همینطور است: اگر شما یک عکس را آپلود کنید یا یک کتاب را دانلود می کنید، باید تا رسیدن زمان مناسب آن صبر کنید .

   بدیهی است اگر عجله کنید و حتی، یک ثانیه قبل از اتمام، از برنامه خارج شوید، هیچ چیزی به دست نخواهید آورد. یا در موقع ایمیل باید صبر و حوصله داشته باشید. اگر طول کشید یا از شما اکی خواست، یا هر کار دیگری لازم بود، باید انجام دهید که: اگر یکی از این کار ها انجام نشود، ایمیل شما ارسال نمی شود و همه زحمات شما برباد می رود.

   در زمان ما هم می بینیم با: گرایش جهانی به اسلام، همه فرصت طلبان نیز به سمت رهبری :این علاقمندان می شتابند. آن ها ادعا های عجیب و غریب می کنند و: خود را بهتر از رهبران فعلی، یا حتی بهتر از ائمه و پیامبران می دانند! و مردم به آن ها جذب می شوند. تنها راه افشا دروغ آن ها، صبر است.

یسیاری از مردم سوریه و عراق، به دولت اسلامی شام و عراق پیوستند! زیرا تصور می کردند آن ها بهتر از بشار اسد، یا نوری مالکی هستند. شاید خیلی از این مردم به شوق شهادت در راه اسلام، همه چیز خود را فدای این گروه کردند. ولی با گذشت زمان معلوم شد که: همه سخنان آنان یک دروغ بود و: اعتقادی به اسلام  ندارند! بلکه آن ها فقط قدرت طلب بودند و: با پول و ثروت خانواده منحوس آل سعود، اداره می شدند و قصد آن ها: نابودی کامل اسلام و: تخریب تمامی شهرها بود:

الّذِینَ أُخْرِجُواْ مِن دِیَارِهِم بِغَیْرِ حَقّ إِلاّ أَن یَقُولُواْ رَبّنَا اللّهُ وَلَوْلاَ دَفْعُ اللّهِ النّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لّهُدّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسمُ اللّهِ کَثِیراً وَلَیَنصُرَنّ اللّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنّ اللّهَ لَقَوِیّ عَزِیز

 لذا فاصله بین حق و باطل، برای مردم متفاوت است. برخی ها فوری آن را درک می کنند، ولی برخی ها نیاز به زمان دارند.البته یکی از نقاط برجسته دروغ گویان، فراموشی آن ها است. زیرا برحسب آنکه بسیار حرف می زنند، و برای فرار از واقعیات، پرچانگی می کنند، فراموش می کنند قبلا چه چیز هایی را گفته اند! و یا چه وعده هایی به مردم داده اند.

گروه القاعده و داعش و امثال آن هم، فراموش می کنند که در ابتدا برای دین خدا و: پیروزی اسلام شعار می دادند! و لذا پس از به قدرت رسیدن، در این حد فاصل، کارکرد آن ها برعکس می شود. با همان شور و شوقی که: برای فداکاری در راه اسلام، افراد انتحاری را جذب کردند، آن ها برای مبارزه با مسلمانان اعزام می کنند!

تاریخ شاهد است: با تمام شور وشوق این گروهک ها،در ادعای یاری اسلام، یک حرکت کوچک انتحاری برعلیه: صهیونیست ها یا اشغالگران قدس نداشته اند! بلکه برعکس، همیشه نوک شمشیر آن ها به سوی مساجد و: مومنان داخل آن بوده است. و این برای آن ها تضاد نیست! زیرا از ابتدا قصد نابودی مسلمان را داشتند، ولی شعار هایی که می دادند مردم فریب بود.

  رهبران بزرگ اسلام مانند: آیه الله العظمی امام خامنه ای و یا: آیه الله علی سیستانی، با استناد به شیوه امام حسن ع در برابر: تمام این حرکت های دروغین آنان صبر کردند. یعنی زمان خریدند تا :مردم به حقیقت نیت آنان پی ببرند. زیرا اگر در همان زمان می گفتند: این ها دروغ می گویند یا: حکم جهاد برعلیه آن ها می دادند، مردم باور نمی کردند. اما سیاست صبر و انتظار به کمک: الگو گرفتن از زندگی امام حسن مجتبی نتیجه داد.

    غارتگران تاریخ و بیت المال، همیشه عجله دارند! مانند سارقان که به یک بانک یا طلا فروشی دستبرد می زنند، باید سریع کارهای خود را انجام دهند. ولی رهبران الهی صبور هستند زیرا: وعده خداوند را قبول دارند و میدانند: پیروزی نهایی با اسلام و مومنان است.  مثلا در همین انتشار عکس های: کشتار وحشیانه گروه های تکفیری،آنها  به اعتبار ذهن و توهم خودشان، فکر می کردند این کار باعث: ترس و وحشت مردم می شود! ولی مردم برعکس آن ها نتیجه می گیرند و: خود را از یک قوم وحشی جدا می کنند.

در فتنه 88 یا دیگر جریان های: منحرف سیاسی داخلی ایران هم، همینطور بود. امام خمینی ره با دید الهی، بازرگان را می شناختند. ولی می فرمودند: رای مردم مهم است. یعنی باید صبر کرد تا: مردم هم به همین شناخت برسند.

  علاوه بر این، صبر باعث بروز برخی استعداد ها، توسط دشمنان به نفع اسلام هم هست. یعنی بازرگان یا بنی صدر با تمام عقاید لیبرالیستی خودشان، باز خدمت هایی به اسلام کردند و:این مورد نیاز تاریخ بود.

در همان موقع امام ماهیت موسوی را می دانست، و می دید که ایشان با استعفا خود در شرایط جنگی، کشور را به سوی پرتگاه می برد. ولی برای مهلت دادن به مردم،جهت شناخت رذالت آنان، استعفای او را نمی پذیرفت!

等待只是购买时间。

胡斯尼政策，或管理伊玛目哈桑AS，耐心和理解典型的诗句（高）。伊玛目哈桑·贾米勒可以等待，因为他的面罩停止的敌人。虽然阿尔声称他伊斯兰教，他的儿子耶济德，训练是狂欢。伊玛目哈桑作为和平与他的条件，他说，他的继任者将是他的。但铝的和平，撕毁信：耶齐德宣布他的继任者。

    然而，耐心是必需的所有情况。例如，园丁或农民谁植物的种子，你不必等待，但它不会弄脏腐烂的种子。但他撒地上的种子：等待直到产品完成。这同样适用，您可以上传照片或下载一本书的电脑问题，你应该等到合适的时机。

   显然，如果你的程序结束之前赶时间，甚至一秒钟，你不会错过任何东西。或者当时的电子邮件应该有耐心。如果你把或问亚希，或者是需要什么其他事情可做的是：如果不这样做，您的电子邮件将不会被发送，并会摧毁你所有的努力。

   当我们看到一个趋势，在穆斯林世界，所有的机会主义者在领导：球迷都潇洒。他们声称他们是奇怪的：更好的现任领导人，阿訇和先知，甚至比他们做的！人们被吸引到它。揭露谎言的唯一途径，它是耐心。

叙利亚和伊拉克，伊拉克伊斯兰国，叙利亚和加入了Ysyary的人！因为他们认为它比巴沙尔·阿萨德更好，或者是光马利基。也许很多这些人的喜悦殉难伊斯兰教，一切都牺牲在这组。但随着时间的推移它变得清晰，这是一个谎言，他们的言论：不信伊斯兰教！但它只是一个追求权力：险恶·沙特家族的钱，并试图运行它：伊斯兰教和破坏：所有城市的毁灭：

 因此，对与错之间的距离，人与人是不同的。立刻明白了一些，但需要一些时间。课程，其显着点之一在于圭亚那，它被遗忘了。很多在他们做什么条款，逃避现实，下颌，他们忘记了一些东西已经说过！或者是什么赋予人民的承诺。

基地组织和短跑之类的，忘了，在真主的宗教和伊斯兰教的胜利进行了呗！因此，上台之间后，它们的功能是相反的。用同样的热情，在伊斯兰教的牺牲，吸引了自杀是谁派他们来打穆斯林的人！

控制日期与所有的泡腾组，协助伊斯兰教，反对自杀的小运动的主张：犹太复国主义和耶路撒冷的占领者都没有！相反，它始终是剑的尖端插入清真寺：信徒都在里面了。这是违背了！它是第一个穆斯林摧毁，但他们已经被骗的人的口号。

  穆斯林领袖像霍梅尼或哈梅内伊：阿亚图拉·阿里·西斯塔尼，根据伊玛目哈桑为方法对他们有耐心，全是假的举动。顾客购买时间，直到人们意识到他们的真实意图。与此同时，因为如果他们撒谎或者这样：没有圣战反对他们的人不相信。但等待和援助政策：伊玛目哈桑的建模工作。

    日期和国库抢劫者，他们总是在赶时间！像贼谁抢银行或者饰品店应该开展自己的工作很快。但要有耐心，因为神的领袖：那些谁接受上帝的应许，并知道：伊斯兰和穆斯林的最后胜利。在相同的例如发布照片：takfir群体的残忍杀害，他们的信誉和自己的头脑错觉，他们认为这会造成恐惧，而恐惧是人！但不像人，是结果：他们从野生部落分离了自己。

在其它炎症过程88：离经叛道的内部政治，它是如此。神的伊玛目霍梅尼的眼光，知道商家。但他说，民众投票是很重要的。那是要等到人们获得了一致认可。

  此外，患者造成了一些人才，由伊斯兰的敌人就是赢。巴尼萨德尔，他们自由的思想，伊斯兰教的开放份量，这是需要的日期的商人。

与此同时，伊玛目自然知道穆萨维，他看到了他的辞职战斗条件下，采取该国陷入了深渊。虽然截止日期为公众了解他们的无赖行为，他的辞职是不是！

تجدید نظر های لازم

عصر ما وهمه زمان ها، وقت تجدید نظر است. انسان بدون تجدید نظر نمی تواند زندگی کند. تجدید نظر نتیجه عقلانی وجود: سیستم گزارش گیری و توجه به :نتایج گزارش دهی است. هرسیستم برای خود یک فید بک یا بازخورد دارد. که این بازخورد در تصحیح: نتایج و بازده خود را نشان می دهد. یعنی اهرمی است برای باز گردان هر قطار به ریل اصلی.و جلوگیری از خروج آن، از خط تعیین شده.

   این سیستم بازخورد و یا تصحیح کننده، در تکامل تاریخی یا تکامل سازمانی، نقش موثری دارد.و اگر سازمانی فاقد این سیستم باشد، دچار انجماد شده و در مقابل رشد: تاریخی و اجتماعی جا می ماند، و از دور خارج می شود. فرض کنید که کفش دوز یا کفش فروشی، بخواهد همیشه یک مدل کفش تولید کند، بدیهی است پس از چند سال یا: چند نسل دیگر خریداری نخواهد داشت.

    یکی از مواردی که باید مورد تجدید نظر قرار گیرد، بازی فوتبال است در این بازی، گردش مالی فراوانی برای جوامع وجود دارد، که چون در تولید موثر نیست لذا، در یک فرایند بالا رونده بر اقتصاد کشورها، ضربه می زند. اغلب کشورها پس از برگزاری این بازی، دچار فرو افتادگی اقتصادی می شوند.

     در جام اروپا دیدیم که: آلمان چگونه ضرر کرد و اقتصاد مادر اروپا به: اقتصاد چندم دنیا تنزل مقام داد. برای برزیل هم همینطور است و: مسلما بعد از برگزاری مسابقات، چالش های فراوانی پیش رو خواهد داشت. و این امر بخاطر هزینه های سرسام آور دولت ها، و سود کلان غیر دولتی ها است. یعنی همه ظرفیت دولت ها تخلیه می شود و: در دامان غیر دولتی ها مخصوصا: منابع ضد ملی واریز می شود.

دولت ها برای چشم و هم چشمی، و نشان دادن ابهت و شکوه کشور خود، هزینه ها را تا نهایت امکان بالا می برند! تا مثلا ابرومند برگزار شود. ولی سود آن را دلالان می برند. چه دلالان بازیکن ها که نمی گذارند حتی: به اندازه یک زندگی معمولی برای: خود بازیکن ها درامد ایجاد شود و: چه کسانی که به عنوان اسپانسر، از دیگر کشورها می آیند و ده برابر: سرمایه گذاری خود را می برند. و چه کسانی که به عنوان شرط بندی، یک قمار بزرگ جهانی را ساماندهی می کنند.

در علوم انسانی  و حتی بهره برداری از علوم فنی نیز، باید تجدید نظر صورت گیرد. انسان امروزی برخلاف انسان دیروزی است. و این تفاوت ذاتی است. شاید دیروزی ها تحت فشار: جنگ جهانی یا جنگ های صلیبی، مجبور به تصمیماتی شده اند ولی، امروز از آن ها فقط یک خاطرات باقی است.

     سکولاریسم و انکیزیسیون دو: کابوس مردمان گذشته بوده است. ولی برای امروز جز یک لکه تاریخی، یا خاطرات فلسفی چیز دیگری نیست.بحث امروز ما بحث شهادت طلبی است.فداکاری و ایثار یا شهادت طلبی، از غرب خسته  شروع شد و: برخلاف تصورات ما، شرق در آن نقشی نداشت. بلکه آن را تایید کرد، و در ایران تئوریزه شد.

   ابتدای این کار به هیپی گری ، پوچ گرایی و نیهلیسم بود. یعنی غرب بعد از آن همه هیاهوی صنعتی، به استقبال عصر جدید از نوع چارلی چاپلین می رود، و بعد در اگزیستانسیالیزم سارتر و دیگران نمود می یابد و: در صادق هدایت ایرانی تجلی پیدا می کند. تا اینجا نیهلیسم یا پوچ گرایی، فقط درونی است، ولی با ظهور مالکوم ایکس و ترور ولتر و جان اف کندی، جنبه بیرونی آن بارز می شود و: به شکل  خودکشی یا خود سوزی ظاهر می شود. کسی که خودکشی میکرد، ایده بزرگی داشت: خودش را می کشت تا دیگران آگاه شوند و: از این مشکلات نجات پیدا کند.

کارمندی که برای حقوق کم، خود را از ساختمان پرت می کرد، در واقع فدایی طبقه خود می شد و: با کشته شدن او وجدان جامعه، به سوی کم درآمدی کارمند توجه پیدا می کرد . یا جوانی که شکست عشقی خود را با آتش زدن خود نشان می داد، به دنیا اعلام می کرد که طبقه جوان، امکان دسترسی به عشق خود را ندارد! زیرا ثروت اندوزان مانع او شده ،و عشق او را در روز روشن دزدیده اند.

    این مفاهیم در غرب متعالی نبود ودرک نمی شود، زیرا که امپراطوری رسانه آنرا :بیماری روانی تعریف می کند. ولی در ایران درک می شود و گرو ههای فدایی تشکیل می گردد. ابتدا فداییان خلق به وجود می آید، ولی این مفهوم ناقص می ماند. زیرا فداییان خلق خود ضد خلق می شوند! لذا فداییان اسلام تشکیل می شود.

مفاهیم متعالی در این جا شکل می گیرد. مخصوصا در انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، ناب تر و خالص تر می شود. و جهان می بیند با دیوار گوشتی، میتوان به جنگ بمب اتم وناپالم ، موشک و هواپیما رفت. و سلاح های فوق سنگین و کشتار جمعی، کار آمدی خود را از دست می دهند و: هزاران کلاهک اتمی در زیر زمین ها می پوسند.

اما انعکاس این در جهان، شیاطین را بی کار نمی گذارد . آن ها نیز باید به این اسلحه مجهز شوند . ابتدا دیویدیه در آمریکا و بعد: القاعده درعربستان تا به داعش در عراق می رسد.

اکنون عصر آن است که: برداشت ها در این مورد تجدید نظر قرار گرفته ، به یکدستی برسد. برای این کار باید همه بدانند: شهادت طلبی برای آگاهی و رفاه دیگران است نه، آزار و کشتار و قتل عام آن ها. بنابر این انتحاری های ضد مردمی، از دایره شهادت طلبی بیرون هستند. زیرا پیامبر اسلام می فرماید: بهترین شما کسی است که: برای دیگران سودمند تر باشد.   

 必要的修订

我们的时间和所有时间，现在是时候重新考虑。人不能生活在没有修订。修订版是一个合理的制度的结果，根据报告和结果报告。任何系统都有其自身的反馈或反馈。反馈纠正结果表明其效率。以使列车到主轨道杆。和防止从集其去除。

   反馈系统或更正历史发展和组织发展，是有效的，如果组织缺乏系统，用冻结和增长：社会和历史遗迹，并会被删除。假设一个鞋匠或鞋的商店，他总是产生一个鞋型，很明显，经过数年或数代会购买。

    其中应审查的项目，一场足球比赛，周转频率为社会存在，这是不是有效的生产因此，对经济的登山过程中，破坏了影响。在大多数国家，这场比赛的举行，他们遭受的经济内湾。

     看到欧洲杯：德国如何做欧洲经济的母亲的损失：怎么样，还对世界经济降职。这同样适用于巴西是：当然，比赛之后，将是未来巨大的挑战。因为各国政府，非营利组织和政府的成本暴涨和这一点。政府的放电容量是政府的所有其他武器，尤其是反民族的来源，则计入。

各国政府和以眼还眼，以及令人印象深刻的表演和他的国家的荣耀，成本最终可能会提高！因此，举例来说，要负责任。然而，它的利润是投机者。什么经纪人的玩家谁不连：正常的生活为自己的规模和创收玩家：谁是赞助商，和其他国家的十倍：把你的投资。又是谁的投注，正在组织一个很大的赌博世界。

技术科学，人文，甚至利用，应当审查。今天的现代人，与人类不同。这种差异是必要的。今天，也许下压力：世界大战或十字军东征，被迫作出的决定，但今天它仍然只是一个记忆。

     世俗主义和Ankyzysyvn二：过去人们做恶梦。但今天，而是一个历史悠久的地方，否则有一个哲学的回忆录发行，我们讨论的是寻求殉难牺牲或殉难求实，累西的开始：。流行的看法相反，我们在东方那样。相反，它被证实，并且被推测在伊朗。

   这是嬉皮灰色，虚无主义和虚无主义的开始。西方毕竟大惊小怪行业正在拥抱卓别林的新时代，后来将Agzystansyalyzm萨特和其他与伊朗Hedayat发现表达。在这里，虚无主义和虚无主义，只有内部，但随着马尔科姆X和伏尔泰，约翰·F·肯尼迪遇刺的来临，外部方面是显而易见的：在自杀或自燃的形式发生。谁自杀，他有一个伟大的想法：杀死自己，让别人都意识到这些问题已保存。

对于员工薪水低，全身心地从建筑，它的地板竟是Fadaei：他的良心的死亡，员工就会有收入低。还是年轻的爱用自己的火故障透露，向全世界宣布，青少年，有机会获得你的爱！因为他被聚敛财富预防的，她的爱是偷来的，在光天化日之下。

    这种缺乏了解是不是在西方的先验概念，因为它的媒体帝国，：定义了精神病。但伊朗被认为取决于形成Fadaei状态。首先，人民敢死队，但这个概念仍然是不完整的。对人的奉献，因为他们的作品都是！伊斯兰教的信徒是这样形成的。

这里是先验的概念。尤其是伊斯兰革命和战争，素净比纯意志。和世界看到墙上的肉质，如战争和凝固汽油弹，飞机出行。和大规模杀伤性超重型武器，他们也失去了他们的收入和成千上万的核弹头在地下室进行了炮击。

但鬼子的世界的反映将无法正常工作。他们也应配备这些武器。先在美国，然后Dyvydyh：沙特基地组织在伊拉克似乎短跑。

现在是时候该提款进行了修改，以保持一致。所有它需要知道：知识和他人的福利而不是寻求殉教，迫害，谋杀和屠杀他们。因此，对自杀的圈子外面的人都在寻求殉教。正如先知说：你最好的是一个更加有用的人。

سبط النبی، امام حسن مجتبی علیه السلام

   و علل پیروزی های داعش

امام حسن ع فرزند بزرگ حضرت فاطمه سلام الله علیها، و اولین نواده پیامبر اسلام است . ایشان امام دوم شیعیان بعد از حضرت علی ع است، و امام معصوم و واجب الاطاعه است. از نظر شیعه دوازده امامی، پیامبر اسلام و دخترش: حضرت فاطمه سلام الله علیه و: امام علی علیه السلام و :حضرت امام حسن وامام حسین، اهل بیت پیامبر هستند که در حدیث کسا، آمده است و داستان اهل بیت خوانده شدن: بعنوان پنج تن آل عبا برای  آنان بیان شده است.

     البته مهمترین دلیل اهل بیت بودن آن ها، مراسم مباهله است که دشمنان با دیدن: این پنج نفر سنگر را خالی کردند و: گفتند اگر اینها نفرین کنند، خداوند از آن ها می پذیرد. البته افتخار برای ایرانیان است که: پیامبر بارها فرموده : سلمان منا اهل البیت، یعنی بعد از پنج تن آل عبا ، تنها کسی که میتواند جزو اهل بیت باشد، سلمان فارسی است.

امام حسن مجتبی ع بعد از شهادت پدر بزگوارش: امام علی در محراب مسجد کوفه به امامت رسید. اما گرو ه های داعش در آن موقع، امامت ایشان را نپذیرفتند و به دنبال بنی امیه رفتند. البته بنی امیه یک طرح تاریخی است. یعنی از زمان ابوسفیان، این حرکت شروع می شود و: تا پایان تاریخ ادامه دارد. زیرا در انتهای تاریخ هم، سفیانی است که قیام برعلیه امام زمان می کند. البته برخی ها آن را سویته!یا سویفته میدانند که: شوروی سابق نام داشت و: برخی نیز آن را درسوریه می دانند، که از کاخ ابوسفیانی بیرون می آید.

جالب است که هم گروه شیعیان امام علی و: هم دشمنان او یعنی سفیانی ها همه چیز را می دانند، و بر اساس همان طرح هم حرکت می کنند. و به آن هم افتخار می کنند. داعش در امروز ابایی ندارد که اعلام کند: همان سفیانی است . و سیاست های ابوسفیان و معاویه را اجرا می کند. شیعیان هم افتخار دارند که: پیرو امام علی هستند و تابع سبط النبی امام حسن مجتبی .

     و این مسئله را هم ساده می کند، و هم مشکل! یعنی از یک طرف همه میدانند چه می کنند، و از طرف دیگر نمی دانند چرا نمی توانند این کار را نکنند؟ آیا این طرح کلی اجباری است یا اختیاری ؟ آیا علاقه به ائمه، همان قدر ذاتی است که: علاقه به ابوسفیان. البته میتوان گفت تعدادی از این ها، برگزیده خدا هستند ولی، بقیه برگزیده نیستند.

یعنی تعدادی از این رهبران خوب، در عالم ذر و قبل از به دنیا آمدن راه خود را روشن کرده اند، ولی برخی انتخاب خود را در این دنیا انجام می دهند. طبق برخی نظرات که از آیات قرانی برگرفته شده: خداوند از تمام انسان ها تعهد گرفت که: فقط او را بپرستند و همه آن را پذیرفتند: (وإِذ أَخذ ربّک من بنی‌ءَادم من ظهورهم ذریّتهم و أَشهدهم علی أَنفسهم أَلست بربّکم قالوا بلی شهدنا أَن تقولوا یوم القیمَه إنّا کنّا عن هَذا غَفلین‌، أو تقولوا إِنّما أَشرک ءَاباؤُنا من قبل و کنّا ذریه من بعدهم أفتهلکنا بما فعل المبطلون‌"(اعراف‌، 172 و 173)

اما وقتی به این دنیا می آیند، برخی بر این تعهد پابرجا می مانند و: برخی برعلیه آن برمی خیزند .و این انگیزه در درون آن ها می ماند. در برخی ها این انگیزه حداکثری هستند. یعنی صد در صد خوب، یا صد درصد بد. صد درصد خوب را ما، معصوم می نامیم . و در مقابل ، آن هایی که صد در صد بد است، شیاطین نامیده می شوند. آنها وقتی می خواهند کاری را انجام دهند، نا خود آگاه به سمت حیله و فریب رفته، و درست نقطه مقابل گروه قبلی،فقط دروغ و فریب به ذهن شان می رسد.      دراین مورد که کار آن ها ذاتی است. قران می فرماید :( ولقد ذرأنا لجهنم کثیرا من الجن والإنس لهم قلوب لا یفقهون بها ولهم أعین لا یبصرون بها ولهم آذان لا یسمعون بها أولئک کالأنعام بل هم أضل أولئک هم الغافلون179) بسیاری از مردم برای جهنم آفریده شدند . آن ها ظاهرشان انسانی است ولی احساس ندارند، گوش دارند ولی حقایق را نمی شنوند. و چشمهایی دارند که نمی بینند.آن ها از حیوانات هم پست تر هستند.

معنی این حرف میتواند این باشد که:امثال یزید و معاویه و ابوسفیان ظاهرشان انسانی است، ولی درک و فهم مسائل اسلامی را ندارند. درست برعکس ائمه که ذاتشان نور است و : اشتباه و دروغ در آن راهی ندارد. یعنی امام حسن مجتبی ع مظهر نور تام است، و معاویه مظهر کالانعام بل هم اضل. و این انتخاب خود آن ها از عالم ذر است. ولی در مراحل بعد، یعنی مراتب وجودی دیگران، در این دنیا نوسان دارد. برخی ها جذب نورانیت امام حسن عج می شوند.و برخی نیز جذب دروغ ها و سیاست بازی های معاویه. و برحسب علاقه و پیگیری شان درروز قیامت زیر پرچم آن ها جمع می شوند.

الان در زمان ما هم خیلی ها مانند: گروه داعش یا القاعده، جذب دوباره ابوسفیان می شوند  و: براثر آن پیروزی هایی هم به دست می آورند. همانطور که در زمان امام حسن ع،فرمانداران و فرماندهان، با گرفتن کیسه های طلا، از اردوی امام حسن جدا می شدند.اکنون نیز فرمانداران و فرماندهان، بسیاری در عراق و سوریه، به طمع پول و مقام به آن ها می پیوندند. و لی تنها راه آنان مبارزه با آنان روش مبارزه حسینی است. تا آن ها مفتضح کند.

و خداوند می خواهد در این مبارزه ها شیعه را بهتر به جهان بشناساند.

چرا که تا کنون با وجود 12 کشور با اکثریت شیعه (ایران آذربایجان عراق لبنان و..) بیش از 70کشور با اقلیت شیعه و: زندگی شیعیان در 198کشور دنیا، هنوز در انزوای قرار دارند.     

先知的传统部落，伊玛目哈桑永存 

    及原因短跑的成功 

伊玛目哈桑AS永存法蒂玛的长子，和伊斯兰教的先知的外孙。他的第二个伊玛目什叶派伊玛目阿里后，伊玛目是强制性Atah。赫兹对真主和伊玛目阿里（愿他平安无恙）和：什叶派Imami，伊斯兰教的先知和他的女儿的十二伊玛目哈兹拉特哈桑和伊玛目侯赛因，先知的圣训的KSA，来读取从这个故事中位：五人一直穿着斗篷他们。 

     当然，最主要的原因是其位，仪式，看到敌人Mbahlh：五沟是空的，并表示，如果他们弃掉神接纳他们。这是一种荣誉的伊朗人：先知又说：Ahlul的Bayt米娜萨勒曼，在未来五年铝斗篷，谁可能是中位的唯一的人，萨尔曼波斯。 

伊玛目哈桑殉难为P高贵的父亲伊玛目阿里清真寺在库法后，来到了伊玛目。但时间短跑组，伊玛目穆罕默德和他的追随者去了倭马亚。倭马亚王朝的历史素描。阿布·苏夫扬的时候，运动开始直到历史的终结仍在继续。在当日结束时，对伊玛目苏富扬的反抗是。 ！有些Svyth，或Svvytt知道苏联有一个名字：有些人认为它在叙利亚，其中散发出来阿布苏夫扬的房子。 

有趣的是，这两个群体的什叶派伊玛目阿里的：在苏夫扬的敌人，他什么都知道，并按照相同的计划移动。并对此感到自豪。纵横驰骋在带来今天宣布：苏夫扬是一样的。和政策阿布苏夫扬和Al运行。什叶派也伊玛目阿里和先知的遗产伊玛目哈桑部落的追随者而感到骄傲。 

     这个问题太简单，太难了！每个人都知道这意味着什么，一方面和，另一方面不知道为什么他们不这样做？请问这个纲要是强制的还是可选？在祈祷的兴趣，但同样重要的是，阿布苏富扬的兴趣。它可以说，这些人，被神选择的，但其余的被选择。 

在颗粒的世界和他们的方式诞生之前好领袖的数量都已开启，但他们的一些选择，在这个世界上做的。从古兰经采取了一些意见：全人类的神承诺：而且只是崇拜他都接受了它：（） 

但是，当你来到这个世界上，有些承诺留在原地，有些上升反对，而动机留在他们里面。有些激励是最大的。这绝对是好还是坏百分之百。我们是一个百分之百的好，无辜的电话。与此相反，那些谁是纯粹的邪恶，恶魔被称为。当他们想要做的，下意识用来欺骗和欺骗，以及对面的老年组，只是谎言和欺骗想到的。在这种情况下，很重要的是他们的工作。古兰经说：（）许多人的地狱创建。但不觉得它是一个人的外表，有耳朵却听不到真话。和眼睛无法看到的。他们比动物更低。 

可能是意味着阿布苏富扬耶齐德和穆阿维叶和人类的外表，但喜欢不理解的问题。与此相反的是真实的祈祷轻，走错了路的性质和它不会说谎。汤浅是伊玛目哈桑AS的表现，和Al Mzhrkaml坏。和宇宙就是你选择的粒子。然而，在后面的阶段，即使他人在这个世界是波动的。伊玛目马赫迪将吸引一些启示。，而有些铝吸收的谎言和政治。根据自己的兴趣和对复活他们的旗帜下聚集了天随访。 

我们花了太多这样的团体或短跑基地组织，阿布·苏夫扬的重吸收是：因为他们获得了胜利。在伊玛目哈桑AS，省长和指挥官，服用黄金袋的时候，伊玛目哈桑离开了营地。目前，省长和指挥官，许多伊拉克和叙利亚的金钱的贪婪加入他们的行列。而李自己的方式来争取自己的方式对侯赛因。它是如此可耻的。 

神要引进世界这场战斗的什叶派更好。 

因为到目前为止，有12个国家的多数什叶派（伊朗，阿塞拜疆，伊拉克，黎巴嫩等）在全球70多个国家和少数的什叶派：什叶派居住在198个国家，仍处于隔离。

شکر نعمت لازم است

既要欣赏的祝福

3.4亿公里沙漠到1648000平方公里，这是一个神圣的债券，而不是一个被祝福的迹象。因此，我们应该全部是在安全方面。沙漠在伊朗，它是一个警告或：马克危险或祝福的。

你不能说一切都很好，因为我们喜欢！不喜欢什么坏事。新旅游学，沙漠徒步生态旅游的一个领域涉及：因为晚上它是一个美丽的空间，月亮和星星在里面，其中还有更加美丽。非常安静，是接近地平线，沙漠所有的美女们。

沙漠本身就是一种幸福。而且必须按照他们自己的工具来处理。这意味着，当我们去树林里，不污染它，否则它将不火，或把它拿出来的木材。应包括在沙漠沙子和碎石，就看自己不作为的痛苦等。

    这需要一个人的角度纠正。例如，在残疾人的情况下，普通的角度来看，觉得可惜，或者帮助他们，而且在许多情况下，它是仇恨和疏远自己。这是一个残疾儿童的父母生气！他们中许多人都在他们的残疾儿童的方式，有的是在寄宿学校，培养他们被分配到护士。

  但残疾人人口增长及其影响力的文化和社会的器官，引起他们对变革的态度。所以，现在我们知道：人的世界协会残疾人，奥运会和残奥会，而且在很多方面，他们有出色表现。或：古代波斯电影开始提倡离婚，但是现在离婚的孩子到处都是，没有人能不能很好的离婚，离婚的孩子，或创建谈话。

    沙漠在伊朗，有不同的EGP。美国人在不太遥远的过去，在内华达州的沙漠，他们感到困惑和秘密的核废料埋在里面！许多人可能已经知道许多出没的沙漠地区：核废料及其对农业的影响：畜牧业地区有。

      许多科学家即将到来的暴风雨或地震在日本和美国知道有这样的工作成果。现在，世界正站在炸弹。这里有核弹头和炸弹本身可能部署导弹，部署在原地，如沙漠，垃圾，埋葬了。导弹和​​原子弹，其中的一些网站，超过八十岁。这么多旧，墙壁：墙壁原子就足够了。

        另一个方面是一种位异常。许多这些疑问，以前没有沙漠！所谓的盐漠在伊朗，以前是湖泊如湖Orumieh或分心。慢慢干燥，遗体的盐。或甩沙漠说：以前的森林却充满砍树，在那里的人已经把它带到了这一天的无节制使用。

西微细粉尘，往往有同样的命运。环境破坏在伊拉克和沙特阿拉伯的影响，所有的沙漠已经成为了森林环境。因此，要摆脱的细尘，逆向工程和重新种植树木。格罗夫斯和恢复。

   第三个方面出现在这里，和规则树。树木的重要性，导致轻视没有树木或停水。理论上增加绿化空间，这是提出的直辖市。正好相反理论，绿地遭到破坏，几十年前。在建筑与摩天大楼的时代，环境恶化被认为是一种荣誉！和所有设施和发明基于环境恶化进一步假设。

    现在则相反，是指树木和尊重人想到树崇拜世界，复兴古老的时代，这么多的绿色空间。树崇拜的一个缺点，这是不可取的沙漠。树木的崇拜有两种选择：一棵树，善良与邪恶没有树。和沙漠的树木并没有那么糟糕。

    而神的祝福，一切都是一种幸福。树有其自身的意义：沙漠本身是很重要的。树正在准备向沙漠，由于森林是准备抛弃。这取决于意志和人的努力。人的意志，迁移或迁移。也就是说，如果美丽的森林之一，是不开心是沙漠，平原和沙漠和山区迁移。或者相反，那些谁沙漠或平原和沙漠被用尽了，可以到山区和森林。

后者的意志，改变居住地，即：不是迁移到扭转，扭转到同一个区域。这是神对人的意志：是或适应您的环境或环境，采取协调。

شکر نعمت لازم است

340میلیون کیلومتربیابان برای یک کشور  1648000کیلومتر مربعی، ممکن است یک ودیعه الهی باشد، نه یک وسیله کفران نعمت.  لذا باید در همه موارد جانب احتیاط را رعایت کنیم. بیابان در ایران، شاید یک هشدار باشد و یا یک: علامت خطر و یا اصلا یک نعمت.

نمی توان گفت که همه چیز را، چون ما دوست داریم خوب است! و هرچه را دوست نداریم بد است. در علوم گردشگری جدید، کویر نوردی همچون رشته ای از طبیعت گردی، مورد توجه است:زیرا شبها چه فضای زیبایی دارد، و ماه و ستاره ها در آن جا، زیبا تر دیده می شوند. سکوت بی نهایت و نزدیک بودن افق، همه از زیبایی های کویر هستند.

کویر به خودی خود یک عمت است. و باید با آن مطابق ابزار خودش برخورد کرد. یعنی همانطور که وقتی به جنگل میرویم، نباید آن را آلوده کنیم ، یا در آن آتش درست کنیم و یا چوب های آن را از بین ببریم. در کویر هم باید به شن ها و ماسه ها، با دیده احترام نگاه کنیم نه به صورت: یک عذاب و امثال آن .  

    البته طول می کشد تا دیدگاه بشر اصلاح شود. مثلا در مورد معلولیت آدم ها، دیدگاه معمولی، احساس ترحم و یا کمک کردن به آنان و: در بسیاری از موارد انزجار و دوری گزیدن از آن ها است . پدر مادر هایی هستند که: از داشتن فرزند معلول ناراحتند! بسیاری از آنان فرزند معلول خود را بر سر راه می گذارند، و برخی از آنان در مدارس شبانه روزی، پرورش آن ها را به پرستاران واگذار می کنند.

  اما رشد جمعیت معلولان و نفوذ آن ها، در ارگان های فرهنگی واجتماعی، باعث شده دیدگاهها نسبت به آنان عوض شود. بطوری که الان ما می دانیم: معلولان اتحادیه جهانی، بازی المپیک و پارا المپیک دارند و: در بسیاری از عرصه ها درخشیده اند. یا: درگذشته تمام فیلمفارسی به تبلیغ طلاق می پرداختند، ولی الان که بچه های طلاق در همه جا هستند، دیگر کسی نمی تواند از خوب بودن طلاق، و یا ایجاد بچه های طلاق حرف بزند.

    کویر در ایران نیز، جنیه های مختلف دارند. در گذشته نه چندان دور آمریکایی ها، در ایران آنجا را با صحرای نوادا اشتباه گرفته بودند، و زباله های اتمی را مخفیانه در آن دفن می کردند! اکنون شاید خیلی ها ندانند که بسیاری از: نقاط کویر آلوده است و :زباله های اتمی اثر خود را درکشاورزی و: دامداری منطقه گذاشته است.

      بسیاری از دانشمندان آمدن، طوفان و زلزله در ایران یا: ژاپن و یا آمریکا را نتیجه همین کار ها میدانند. زیرا دنیا اکنون روی بمب اتم ایستاده است. در جاهایی که امکان استقرار موشک، با کلاهک هسته ای بوده خود آن بمب ها را، مستقر کردند و درجاهایی مثل کویر هم، زباله های آن را دفن کرده اند. موشک ها و بمب اتمی برخی از این سایت ها، بیش از هشتاد سال عمر دارند. که همین مقدار برای فرسوده شدن دیواره ها و: جداره های اتم ها کافی است.

        جنبه دیگر کویر ها غیر طبیعی بودن آن است. یعنی بسیاری از این کویر ها قبلا کویر نبودند! میگویند کویر نمک در ایران، قبلا دریاچه بوده مانند: دریاچه ارومیه یا پریشان و.. کم کم خشک شده و: نمک های آن باقی مانده است . یا کویر لوت را می گویند: قبلا جنگل بوده ولی استفاده بی رویه و قطع کامل درختان آنجا، توسط بشر آن را به این روز در آورده است.

ریز گرد های غربی ایران، اغلب همین سرنوشت را دارند. یعنی در اثر تخریب محیط زیست در عراق و عربستان، همه محیط جنگلی به بیایانی تبدیل شده است. لذا باید برای رهایی از ریز گرد ها، مهندسی معکوس کرد و درختان را دوباره کاشت. و نخلستان ها را احیا کرد.

   در این جا جنبه سوم ظهور می کند، و آن حاکمیت درخت است. یعنی اهمیت دادن به درخت ها، باعث بی اهمیت شدن بی درختی، یا بی آبی است. تئوری افزایش سرانه فضای سبز،که توسط شهرداری ها مطرح می شود. درست درنقطه مقابل تئوری نابودی فضای سبز، در چند دهه پیش است. زیرا در عصر ساختمان ها و آسمان خراش ها، تخریب محیط زیست یک افتخار محسوب می شد! و تمام امکانات و اختراعات بر اساس: تخریب هرچه بیشتر محیط زیست استوار بود.

    اکنون برعکس شده یعنی: آنقدر به درخت و فضای سبز احترام می گذارند که: انسان تصور می کند دنیای درخت پرستی، عصر باستان دوباره زنده شده است. یکی از ضرر های درخت پرستی، همین نامطلوب بودن کویر است. یعنی درخت پرستی دو گزینه دارد: داشتن درخت، خوب است و نداشتن درخت بد. و چون کویر درخت ندارد، پس بد است.

    در حالیکه در نعمت خداوند، همه چیز نعمت است. درخت اهمیت خود را دارد و: کویر برای خود مهم است. کویر آمادگی درخت دار شدن هم دارد.همانطور که جنگل آمادگی کویر شدن . و این به اراده و همت بشر بستگی دارد. اولین اراده بشری، کوچ یا هجرت است. یعنی اگر انسانی از جنگل زیبا، ناراضی بود میتواند به صحرا ، دشت و کویر یا کوهستان هجرت کند. یا برعکس کسانی که از کویر یا: دشت و بیابان خسته شدند، میتوانند به مناطق کوهستانی و جنگلی بروند.

حالت دوم اراده، سکونت و تغییر است یعنی: به جای هجرت به مناطق معکوس، همان منطقه را معکوس می کنند. یعنی خداوند به بشر اراده داده: تا بتواند یا خود را با محیطی وفق دهد یا، محیط را باخود هماهنگ کند.   

اقتصاد خیالی

راه حل های خیالی برای اقتصاد کشور، از حد و مرز تئوریک و یا نظریه پردازی علمی عادی، عبور کرده و به یک توهم تبدیل شده است! استاد دکتر کمیجانی معاون رئیس کل بانک مرکزی ،در بیست و چهارمین همایش سالانه سیاست‌های پولی و ارزی، اعتراف کرد که تمام اعداد و ارقام را به هم ریخته، تا بتواند یک: کور سوی امیدی برای خروج از بحران: رکود تورمی پیدا کند! ولی نتوانسته و همه راه ها، به رشد منفی ختم شده است!

   براساس آمار ارائه شده بانک مرکزی، به معاونت ایشان، رشد اقتصادی ایران هرساله بطور متوسط، هفت درصد منفی بوده و:چون  سرجمع این رشد منفی هر ده سال، صد درصد منفی می شود،یعنی اینکه تا کنون سه بار ایرانی ها به همراه اقتصادشان مرده اند و ما خبر نداریم! چون در سی وشش سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، سه بار و نیم رشد اقتصادی، منفی صد درصدی! شده و بودجه ها به زیر خط قرمز رسیده، و خزانه ها خالی گشته !

     حالا چرا ایرانی ها هنوز زنده اند و:فعالیت اقتصادی می کنند معلوم نیست؟ و از آن بدتر!پس این همه اختلاس و دزدی از کجا می آید؟ اگر پول نیست و: پایه پولی سال ها است که صفر شده،و بانک مرکزی باید به حراج گذاشته شود و: به بخش خصوصی با :کمترین بها و به اقساط طولانی واگذار شود؟!  و اگر رشد اقتصادی نیست، پس اختلاسی هم نباید در کار باشد ؟و شاید هم، همه این ها، یک توهم توده ای و انباشته باشد!

     وزیر صنعت هم در این همایش برای خوش آمد آقایان گفت که: براساس سیاست پولی صحیح این آقایان بوده که: تولیدات خود رو افزایش یافت. ولی از آن طرف هم گفت که: سیاست های باز وزارت خارجه باعث شده تا تحریم ها رفع شود و: قطعات از مبادی برسد و همین موجب شده تا خط تولید کامل شود.

     این نشان می دهد برخلاف روزهای انتخابات،که آقایان عملگرا بودند و از این حساب کتاب ها  و آمار های بانک مرکزی انتقاد می کردند، از عملگرایی آنقدر عقب نشینی کردند که:نه تنها نیاز به تئوری سازی ندارند بلکه با خیالپردازی و تصورات، برنامه ریزی می کنند.!

     قبلا رئیس جمهور محترم می گفت: مردم تورم را با جیب خود احساس می کنند. این یعنی واقع گرایی کامل و عملگرایی صرف . ولی حالا وزیر اقتصاد آمده، اصول اقتصادی را که هنوز در بوته نقد نرفته، با تئوری هایی که همگی بدون اثبات فرضیه، بیان می شود و جرات به خود نمی دهند تا نقد آن ها را بشنوند. مشکلات اقتصاد کشور را کاملا حل کرده! و دیگر جای نگرانی باقی نمانده است.     جالب است که در همه این تصورات(راهبرد های پیش رو) اقتصادی می گوید: فلان طرح را تهیه کردیم! و فلان کار را به مجلس پیشنهاد داده ایم . گویا مشکلات فلاکت اقتصادی و رکود تورمی! با چند پیشنهاد به مجلس و در انتظار تصویب بودن آن حل می شو د

       گرچه حتی خود تئوری فلاکت اقتصادی و یا: رکود تورمی هم نادرست و: یک امر موهوم و برخاسته از تصورات ذهنی است. چرا که رکود و تورم دو امر متضاد هستند. و براساس اصول اولیه منطق ، دو امر متضاد در یک موضوع واقع نمی شوند. مانند نور و تاریکی، اصلا نبود نور به معنی تاریکی است. پس چطور این دو با هم جمع می شوند؟  رکود اقتصادی برعکس تورم است. و در دوران های اقتصادی یا ادوار اقتصادی (ترند یا روند) پشت سرهم، با اختلاف فاز حرکت می کنند. حالا آقایان در صورتی که لازم بدانند ، قدرت آن را دارند که سر خر را به هرطرف کج کنند. مخالفین هم که تریبونی ندارند .

      در بررسی های اقتصادی ثابت شده: تورم و رکود، هر دو  لازمه اقتصاد است. با خیالات نمی شود، این دو را باهم مخلوط کرد. یا منکر آن شد یا آن را ازبین برد. ازبین بردن تورم یعنی نابود کردن اقتصاد!. مثلا شما خیلی دوست دارید که تیم ملی فوتبال ایران، قهرمان جام جهانی شود و جام را به تهران بیاورد. ولی آیا عملا زیر بنا ها را آماده کرده اند؟ یا در انتها همه تقصیرها به گردن بی پولی می افتد؟

     در تمام دنیا ی به اصطلاح آنان پیشرفته، نرخ بهره 4یا 5 درصد است!ولی  آقای دکتر نیلی با پررویی تمام مطرح می کند که: بهره باید باز هم بالاتر برود! او می گوید از پرداخت وام های بلند مدت، باید کاست وبه وام های زیر یکسال (سرمایه در گردش ) توجه کرد. این هم یعنی مرگ تولید. و احیای قاچاق.

     زیرا تنها جایی که به راحتی می تواند انتظار بانک ها را، در بالابودن سود و برگشت سریع پول، برآورده کند همین قاچاق مواد مخدر و: دارو و رواج روسپیگری است. حتی ایشان شکست بانکداری بدون ربا راهم اعلام کرد! و گفت تجربه خوبی نبوده است؟

آیا اینها در کجا زندگی می کنند که: این همه از واقعیت ها دور هستند؟ گاهی احساس می شود حتی، برای سخنرانی، دوپینگ می کنند تا چانه گرم شود و: برای سخنرانی وقت کم بیاید!

ضدیت با بهره بالا را ، آقای دکتریحیی  ال اسحاق هم نگاه مجرمانه میداند! و می گوید که این نگاه باید اصلاح شود.نمی گوید ربا خواری و نزول اصلاح شود می گوید زبان منتقدان بسته شود

假想经济

为国家的经济富有想象力的解决方案，正常的或科学的理论的理论极限，过去了，已经成为一种幻想！ Kmyjany教授博士央行副委员长，在对货币政策和货币第二十四届年度会议，承认所有的号码来投，所以一：盲目危机的希望：滞涨可以找到！但并不是所有的道路都通向负增长！

   根据央行，他的副手统计，百分之七的年均经济增长率为负，自十年负增长，负百分之百的总数，也就是因为伊朗人三次经济都死了，我们不知道！因为36年伊斯兰革命三次和经济增长的半之后，负百分之百！而根据红线收到的资金，而国库是空的！

     为什么伊朗人仍然住：经济活动是不知道？并且它变得更糟，所以这一切都来自贪污盗窃？如果没有钱：基础货币年是零，央行应拍卖给私人部门以最低的价格和支付将被转移到长！如果经济增长是没有，那么它应该是监守自盗也许这一切，一个妄想和堆叠！

     工业部长说，会议的欢迎，先生们，这位先生是正确的货币政策：铅产量增加。它也表示，被删除，开放制裁的部门的政策的端口部分将完成，这导致了生产线。

     这表明，尽管选举日，该男子被实践的行动主义退却批评央行统计的簿册及帐目，使他们不仅不需要，但想象力和规划的理论幻想那个！

     尊敬的前总统说，随着人们觉得自己的口袋肿胀。这是唯一的充满现实主义和实用主义。但现在的经济部长，植物，它仍然不是关键，没有成熟的理论，所有的假设，经济表现完全解决了他的国家的经济问题！而且，还有另一个担心。有意思的是，在所有这些图像（战略超前）经济学说，我们已经准备这样的计划！而这样的作品已建议国会。经济苦难和滞胀似乎！搭配建议国会，正在等待批准后，方可成为解决

       尽管他们的理论或经济困境：滞胀虚假和一个可望而不可及的，它出现了从图像。由于通货膨胀和经济衰退是两个对立面。根据逻辑的基本原理，两个对立面是不是一个问题。像光明与黑暗，无光意味着没有黑暗。因此，如何在这两者结合起来？相反低迷通胀。而在经济或金融（或趋势）串联期间与移动相。现在，先生们，如果他们这样做，他们必须倾斜到膝盖两侧的力量。的缺点是该平台。

      经济研究已经证明：通货膨胀和经济衰退，这两个必不可少的经济。事实是不是混合两种。或拒绝它，或者它会死。除去通胀破坏经济。你说你爱伊朗国家足球队世界杯，并把杯子回到德黑兰。但你确实有基础设施准备好了吗？最后，所有的怪或者承担责任的贫困？

     他们呼吁发达国家，利率4％或5％！但是羽毛上清尼莉博士与所有建议的好处应该还要高！他支付长期贷款，并在次年（营运资金）支付的贷款给予。它也产生了死亡。和贩运的康复。

     可以很容易地想到银行，高利润，高回报的钱满足这种药物的唯一场所，毒品和卖淫活动猖獗。甚至他们的方式宣布无息银行失败！他不是一个很好的经验？

哪里是这些人是如此远离现实？有时甚至语音，掺杂可以加热到下巴和更短的时间讲课来了！

顶级的反对，约翰·L·艾萨克博士知道刑事看看！他认为，这种观点应予以纠正。不说是高利贷和改革水槽批评人士说，语言是关闭的。