Εθελοντική μετατόπιση του πλούτου (ισορροπία ή ισότητα;)
شیفت ارادی ثروت(تعادل یا تساوی؟)
روز عید فطر نماد شیفت ارادی ثروت، از طبقات برخوردار به طبقات کم برخوردار است. این مانور در شب عید فطر بر انسان ها واجب می شود، تا طریقه مساوات و کمک های نقدی به همه بشریت را تجربه کنند. زیرا اگر جامعه را نرمال فرض کنیم. 65درصد مردم زندگی متوسط : حول محور میانگین دارد مثلا اگر میانگین جهانی سبد هزینه های روزانه یک نفر 10دلار باشد، 65درصد مردم بین 7تا 13دلار درآمد خواهند داشت. اما 95درصد مردم، بین 4تا 16دلار خواهند بود یعنی شکاف طبقاتی بین این افراد روزانه 12دلار است. 99درصد مردم بین 1تا 19دلار (3زد)خواهند بود. و اختلاف درآمدی انها 18دلار می شود. 1درصد باقی مانده به دو قسمت می شود! نیم درصد بالای نمودار، بسیار بسیار ثروتمند و نیم درصد در پایین نمودار، بسیار بسیار فقیر که به صفر میل می کند. بطوریکه در نمودار پاراتو که از معادله( ایکس به علاوه ایگرگ مساوی صد) استفاده می شود، نیم درصد مردم برابر 99.5درصد ثروت خواهند داشت. یا همان شعار معروف یک درصدی ها، که 99درصد ثروت دنیا را در دست دارند و یا گفته خود پاراتو: 20درصد جامعه، 80درصد ثروت را مالک هستند. بنابر این طرف راست یا بالای منحنی باید: به میزان بهرمندی از منحنی نسبت به بخشش مال خود، به همتراز در طرف چپ یا پایین منحنی، کمک کنند تا هردو به مقدار متوسط نزدیک تر شوند. حضرت علی ع که ثروتمند ترین فرد جهان بود، تمام دارایی خود را وقف می کرد، یا شبانه به درب منزل فقرا می برد، تا به افراد انتهای چپ جدول کمک کند. و زندگی شخصی خود را، با پایین ترین افراد یکی می کرد: نان خشک و نمک غذای ایشان بود. در حالیکه فرزندش امام حسن ع، در همان زمان مهمانسرای بزرگی داشت که: درب آن به روی همه باز بود. براساس آیات قران این کمک، حق افراد مستمند است که در اموال ثروتمندان قرار داده شده، لذا به بهانه توانمند سازی و غیره، نباید باشد. زیرا شخص به دلیل میزان استعداد فکری و قدرت بدنی، در این منحنی جای گرفته اند. در اشتغال هم می شود از این مدل استفاده کرد: کسانی دهها یا صد ها شغل دارند! و به اصطلاح وقت سرخاراندن ندارند، در واقع شغل دیگران را تصاحب کرده اند، و باید به آنها برگردانند. و انتظار نداشته باشند که مانند آنها، کار را پیش ببرند! بلکه به شکرانه نعمت عقل اقتصادی بیشتر، کار را انجام دهند، ولی نام دیگران را در لیست حقوق قراردهند. با این کار تعادل اشتغال، به تساوی اشتغال می رسد: زیرا تعادل همان منحنی نرمال است، و لی تساوی منحنی تخت(مستطیلی) است. فرق علوم انسانی و اسلامی همین است. براساس علوم انسانی داروینیستی و ماکیاولیستی، فقرا باید بمیرند! زیرا ضعیف هستند، پیرمردان و نوزادان هم باید بمیرند، چون نمی توانند تولید ثروت کنند. معلولین و فقرا هم که مصرف کننده هستند. اما از نظر علوم اسلامی، حق نوزادان بر والدین است که: غذا و مسکن و آموزش فرزندان را تامین کنند. (صحیفه مبارکه امام سجادع) بر اولاد بزرگ هم فرض است که از والدین خود، به بهترین وجهی، بدون دریافت وجه! نگهداری کنند.(حق معلوم) در کرونا هم مشخص شد که: اقتصاد بازار آزاد تمام خانه های سالمندان را کنار گذاشت. حتی تقسیم غذای رایگان را، در اتوبانها قرار داد که فقط آنهاییکه وسیله دارند، بتوانند بگیرند که بعدا با ثبت شماره خودرو، بر مالیات آنها اضافه شود. اما در ایران همه بسیج شدند، تا کل ماه رمضان را کمک مومنانه کنند. مانند تمام مومنان جهان، روز عید فطر هم، با کمک نقدی این فاصله طبقاتی را پر خواهند کرد. اگر شیطان نبود(سلطه سرمایه داری) همه مردم دنیا، در تساوی کامل زندگی می کردند.
- ۰ نظر
- ۰۳ خرداد ۹۹ ، ۲۱:۳۴