بد گمانی به خدا اعتماد به بانک ها
بد گمانی به خدا، اعتماد به بانکها
شعار بانکها اعتماد هست و این یعنی بدگمانی به خدا. زیرا خداوند فرموده تنها من هستم که روزی شما را می دهم و باید به من توکل کنید و اعتماد نمایید. ولی تبلیغات بانکها این است که آینده شما نامعلوم و سیاه هست و باید که در بانکها پس انداز کنید تا در آبنده دارای پشتوانه باشید. احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا می گوید: همه تئوری های مدیریت و اقتصاد به معنی علمی ان مربوط به دوران انقلاب اسلامی است. و قبل از ۱۹۷۹همه بصورت مونو لوگ یا دیالوگ و برحسب آکادمی یونان قدیم بوده. مثلا قزازداد احتماعی ژان ژاک روسو داستان واره هست. یا مونتسکیو، روح القوانین را از روی دو نامه ایرانی نوشته است. ولی تحولات اجتماعی در ایران بر دانشگاههای آمریکا اثر گذاشت و آنها را عمیقا با علم و دانش ایران زمین اشنا نمود. طوری که مثلا در غلوم انسانی، نگاه ابزاری به نگاه انسانی تغییر جهت داد. و مدیریت رفتار سازمانی یا روابط انسانی تئوریزه شد. در حالیکه قبل از ان اساسا مدیریت داستان واره های موفقیت بوده است. رئانشناسی داستانهای دوست یابی و مدیریت بر دوستان و امثال آن. لذا اقتصاد هم سود آوری شخصی بوده، یعنی هر عملی که انسان را به سود بیشتر نزدیک می کرد اقتصادی محسوب می شده ، سود آوری یا (یوتی لیتی) کار بجایی رسانده بود که تجارت در کلان جهانی، بالاترین سود خود را از مواد مخدر بدست می اورد و یا از قاچاق سلاح و فروش انسان و اعضا بدن سومین تجارت سود آور در جهان است. در هرم مالی جهانی بانکها وجود داشت که اساس آن خالی کردن جیب مردم به بهانه پس انداز و سرمایه گذاری و جایزه و قمار و امثال آن بود. بعد هم که مردم اعتراض به بی پئلی می کردند به خود آنها وام با بهره های بالا می داد. و درواقع با دی ویر سیفیکیشن، پول را از توده های مردم می گرفت، و بین خواص و مشتریان خاص خود تقسیم می کرد. برای این خیانت بزرگ لازم بود که اعتماد به خدا از بین برود. لذا شعار اعتماد به بانکها مطرح شد.
