Abrasham'a giden yolun ordusu
ارتش جاده ابرایشم
ترکیه با لشکر کشی به چند کشور، ادعای تشکیل لشکر توران را دارد. که این موضوع از دوجهت قابل بحث است: اول اینکه تورانیان در مقابل ایرانیان بودند! براساس افسانه های موجود، جمشید شاه دو دختر داشت بنام ایران و توران و پسر نداشت! لذا امپراطوری خود را به دو قسمت کرد و بنام توران و ایران نامگذاری نمود. تورانیان تقریبا در محل افغانستان و پاکستان تا مقداری از چین مسقر بودند، و در مرز سیستان و بلوچستان با ایران نبرد می کردند. فرمانده تورانیان افراسیاب بود که: توانسته بود فرزند رستم یعنی سهراب را فریفته، به خود جذب کند. رستم در جنگ با افراسیاب با پسرش روبرو شد! اگر پسر پیروز می شد: فرمانده تورانیان و صاحب ملک ایران می گشت. لذا رستم مردد ماند که چه کند؟ ابتدا به پسرش مهلت داد یکی دوبار، پدر را بر زمین بزند و پدر از او خواست: به ایران برگردد ولی وی نپذیرفت، لذا با پسرش به عنوان یک نفوذی در ارتش دشمن برخورد کرد، و از فرزندی او چشم پوشید. داستان سهراب کشی در شاهنامه، تلخ ترین حماسه ها است. ایا منظور ترکیه این است که اردوغان جای افراسیاب بنشیند، همه ترکان را متحد کرده، برعلیه ایران لشکر کشی کند؟ یا به سوریه و لیبی لشکر کشیده، و در میان اعراب برای خود کشور گشایی کند؟ یا در اروپا(قبرس و یونان) و شاخ آفریقا حضور نظامی داشته باشد؟ زیرا آنجا محدوده عربها هم هست. جهت دوم این است که ترکیه می خواهد جای پای عثمانی را محکم کند. حکومت عثمانی در غرب ایران بود: عراق و عربستان و مصر و امثال آن را شامل می شد، در حالیکه تورانیان در شرق ایران بودند. اما همه این داستانها موقعی خنده دار می شود که بدانیم: خود اردوغان دست نشانده قاسم سلیمانی است. نه تنها اردوغان بلکه مسعود بارزانی و اروپا و آمریکا هم هست، زیرا اگر سردار سلیمانی به جنگ داعش نمی رفت، اثری از کردستان و عراق و سوریه و اردن نبود. چنانچه اگر در کودتای عبدالله گولن در ترکیه، ضد کودتای سردار نبود، اثری از اردوغان نبود! و بجای اینهمه کودتاچی، هواردان اردوغان اعدام می شدند. اروپا و آمریکا با اینکه خودشان داعش را بوجود آورده، و آن را تجهیز کردند: ولی از ترس بازگشت اعضا اروپا و امریکایی داعش به وطن خودشان، روز و شب آرامش ندارند. ایتالیا در بر خورد با مافیای درون خودش مشکل دارد. لذا باید زاویه دید را عوض کرد! چون ایران سیاست عدم مداخله را انتخاب کرده، دو ضرر برای آن داشته. اول اینکه چون آب زلالی که در یکجا بماند، دچار فساد شده دوم اینکه هواداران ایران هم رها شده و: به دست این گرگ های سیاسی دریده می شوند. لذا بهتر است ایران هم، طرح ارتش راه ابریشم را به دست بگیرد: و از چین تا رم را یکپارچه و متحد سازد. این امر باعث می شود تا نیروهای پر انرژی داخلی، به کمک کشورهای دیگر بروند. و تراکم این انرژی ها باعث درگیری و فساد داخلی نشود. زیرا از قدیم گفته اند: چند درویش در گلیمی بخسبند، و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند. نیروهای آماده و با هوش ایران، بجای رفع مشکلات مردم دنیا، در حال برنامه ریزی برای حذف یکدیگر هستند! عده ای خود را اصلاح طلب معرفی می کنند، در حالیکه حتی خودشان را اصلاح نکرده اند! بقیه را اصولگرا می دانند: در حالیکه اصول را نمی دانند. دوم هم اینکه گرگ های سیاسی، از خلا قدرت ایران استفاده نکنند تا: مظلومان جهان را زیر ستم بگیرند. امروزه حتی اگر به امام موسی کاظم ع، که ما را از کرونا نجات داد اعتقاد داشته باشند، ایشان طرح فدک را مطرح نمودند و گفتند: فدک امروز(آن روز) از عدن تا ارمنستان و از افریقا تا سمرقند! یعنی تمام دنیای آن روز، امروز هم جانشینان امام بفرمایند.
The army of the road to Abrasham
Turkey claims to have formed the Turan Division by invading several countries. This issue can be discussed in two ways: First, the Turanians were against the Iranians! According to the existing legends, Jamshid Shah had two daughters named Iran and Turan and did not have a son! Therefore, he divided his empire into two parts and named it after Turan and Iran. The Turanians were based almost in parts of Afghanistan and Pakistan to some extent in China, and fought with Iran on the Sistan and Baluchestan border. The commander of the Turanians was Afrasiab, who: was able to seduce and seduce Rostam's son, Sohrab. Rostam faced his son in the war with Afrasiab! If the boy won: he would become the commander of the Turanians and the owner of the kingdom of Iran. So Rustam was hesitant what to do? First, he gave his son time to hit his father once or twice, and the father asked him to return to Iran, but he refused, so he treated his son as an infiltrator in the enemy army, and ignored his son. The story of Sohrab Kashi in Shahnameh is the most bitter epics. Does Turkey mean that Erdogan should replace Afrasiab, unite all the Turks, and launch a campaign against Iran? Or to invade Syria and Libya, and open a country for itself among the Arabs? Or have a military presence in Europe (Cyprus and Greece) and the Horn of Africa? Because there is also the territory of the Arabs. The second direction is that Turkey wants to strengthen the Ottoman footprint. The Ottoman rule was in western Iran: it included Iraq, Saudi Arabia, Egypt, and the like, while the Turanians were in eastern Iran. But all these stories become funny when we know: Erdogan himself is a puppet of Qasim Soleimani. Not only Erdogan, but also Massoud Barzani and Europe and the United States, because if Sardar Soleimani had not gone to war with ISIS, there would have been no trace of Kurdistan, Iraq, Syria and Jordan. If there was no anti-Sardar coup in the Abdullah عبدال Gulen coup in Turkey, there would be no trace of Erdoغانan! And instead of all these coup plotters, Erdogan's supporters were executed. Europe and the United States, although they created and equipped ISIL themselves: But they do not rest day and night for fear that the European and American members of ISIL will return to their homeland. Italy has a problem dealing with the mafia within itself. Therefore, the angle of view must be changed! Because Iran has chosen the policy of non-intervention, it has had two disadvantages. The first is that because the clear water that stays together has become corrupt, the second is that the supporters of Iran have also been abandoned and: they are being torn apart by these political wolves. Therefore, it is better for Iran to take the plan of the Silk Road army: and to unite from China to Rome. This allows the energetic domestic forces to help other countries. And the concentration of these energies does not cause internal conflict and corruption. For it has long been said: A few dervishes should rest in a kilim, and two kings should not fit in a kilim. Instead of solving the problems of the people of the world, the ready and intelligent forces of Iran are planning to eliminate each other! Some introduce themselves as reformists, while they have not even reformed themselves! The rest are considered fundamentalists: while they do not know the principles. Secondly, the political wolves should not use the vacuum of Iran's power to: oppress the oppressed of the world. Today, even if they believe in Imam Musa Kazem (AS), who saved us from Corona, he proposed the Fadak plan and said: Fadak today (that day) from Aden to Armenia and from Africa to Samarkand! That is, let the whole world of that day, today, be the successors of the Imam.
جیش الطریق الى ابراشام
تزعم ترکیا أنها شکلت فرقة توران من خلال غزو العدید من البلدان. یمکن مناقشة هذا الموضوع بطریقتین: أولاً ، الطورانیون کانوا ضد الإیرانیین! وفقًا للأساطیر الموجودة ، کان لجمشید شاه ابنتان تدعى إیران وتوران ولیس لهما ولد! لذلک ، قسم إمبراطوریته إلى قسمین وأطلق علیها اسم توران وإیران. کان التورانیون متمرکزین تقریبًا فی أجزاء من أفغانستان وباکستان إلى حد ما فی الصین ، وقاتلوا مع إیران على حدود سیستان وبلوشستان. کان قائد الطورانیین أفراسیاب ، الذی: استطاع إغواء سهراب ابن رستم وإغواءه. رستم یواجه ابنه فی الحرب مع أفراسیاب! إذا انتصر الولد: سیصبح قائد الطورانیین وصاحب مملکة إیران. لذا کان رستم مترددًا ماذا یفعل؟ أولاً ، منح ابنه فرصة لضرب والده مرة أو مرتین ، وطلب منه الأب العودة إلى إیران ، لکنه رفض ، فعامل ابنه على أنه متسلل فی جیش العدو ، وتجاهل ابنه. قصة سهراب کاشی فی الشاهنامه هی من أکثر الملاحم مرارة. هل تعنی ترکیا أن یحل أردوغان محل أفراسیاب ویوحد کل الأتراک ویشن حملة ضد إیران؟ أم تغزو سوریا ولیبیا وتفتح لنفسها دولة بین العرب؟ أم لها وجود عسکری فی أوروبا (قبرص والیونان) والقرن الأفریقی؟ لأن هناک أیضا أراضی العرب. الاتجاه الثانی هو أن ترکیا ترید تقویة البصمة العثمانیة. کان الحکم العثمانی فی غرب إیران ، وشمل العراق والسعودیة ومصر ونحوها ، بینما کان الطورانیون فی شرق إیران. لکن کل هذه القصص تصبح مضحکة عندما نعرف: أردوغان نفسه دمیة فی ید قاسم سلیمانی. لیس فقط أردوغان ، ولکن أیضًا مسعود بارزانی وأوروبا والولایات المتحدة ، لأنه لو لم یخوض سردار سلیمانی الحرب مع داعش ، لما کان هناک أثر لکردستان والعراق وسوریا والأردن. لو لم یکن هناک انقلاب ضد سردار فی انقلاب عبد الله عبدالغولن فی ترکیا ، لما کان هناک أثر لإردو غان! وبدلاً من کل هؤلاء الانقلابیین ، تم إعدام أنصار أردوغان. أوروبا والولایات المتحدة ، على الرغم من قیامهما بإنشاء وتجهیز داعش بأنفسهما: لکنهما لا یرتاحان لیلًا ونهارًا خوفًا من عودة أعضاء داعش الأوروبیین والأمریکیین إلى وطنهم. إیطالیا لدیها مشکلة فی التعامل مع المافیا داخل نفسها. لذلک ، یجب تغییر زاویة الرؤیة! لأن إیران اختارت سیاسة عدم التدخل ، فقد کان لها عیبان. الأول هو أن المیاه الصافیة التی بقیت متماسکة أصبحت فاسدة ، والثانی أن المؤیدین الإیرانیین تم التخلی عنهم ، وتمزقهم هذه الذئاب السیاسیة. لذلک من الأفضل لإیران أن تأخذ خطة جیش طریق الحریر: وتتحد من الصین إلى روما. وهذا یسمح للقوات المحلیة النشطة بمساعدة البلدان الأخرى. وترکز هذه الطاقات لا یتسبب فی صراع داخلی وفساد. فقد قیل منذ زمن طویل: قلیل من الدراویش یستریح فی الکلیم ، ولا یصلح ملکان فی الکلیم. بدلاً من حل مشاکل شعوب العالم ، تخطط القوى الإیرانیة الذکیة والجاهزة للقضاء على بعضها البعض! البعض یقدم نفسه على أنه إصلاحی ، بینما لم یصلح نفسه حتى! البقیة یعتبرون أصولیین: وهم لا یعرفون الأصول. ثانیاً ، یجب على الذئاب السیاسیة ألا تستخدم فراغ القوة الإیرانیة من أجل: قمع المظلومین فی العالم. والیوم حتى لو کانوا یؤمنون بالإمام موسى کاظم (ع) الذی أنقذنا من کورونا ، فقد اقترح خطة فدک وقال: فدک الیوم (ذلک الیوم) من عدن إلى أرمینیا ومن إفریقیا إلى سمرقند! أی ، لیکن العالم کله فی ذلک الیوم ، الیوم ، خلفاء الإمام.
Abrasham'a giden yolun ordusu
Türkiye, birçok ülkeyi işgal ederek Turan Tümeni'ni kurduğunu iddia ediyor. Bu konu iki şekilde tartışılabilir: Birincisi, Turanlılar İranlılara karşıydı! Mevcut efsanelere göre Cemşid Şah'ın İran ve Turan adında iki kızı vardı ve bir oğlu yoktu! Bu nedenle imparatorluğunu ikiye böldü ve ona Turan ve İran'ın adını verdi. Turanlar, neredeyse Afganistan ve Pakistan'ın bazı bölgelerinde bir dereceye kadar Çin'de bulunuyorlardı ve Sistan ve Belucestan sınırında İran ile savaştılar. Turanlıların komutanı, Rostam'ın oğlu Sohrab'ı baştan çıkaran ve baştan çıkaran Afrasiab'dı. Rostam oğluyla Afrasiab ile savaşta yüzleşti! Çocuk kazanırsa: Turanlıların komutanı ve İran krallığının sahibi olacaktı. Yani Rustam ne yapacağından çekiniyordu? Birincisi, oğluna babasına bir veya iki kez vurma şansı verdi ve babası ondan İran'a dönmesini istedi, ancak reddetti, bu yüzden oğluna düşman ordusunda bir casus olarak davrandı ve oğlunu görmezden geldi. Shahnameh'deki Sohrab Kashi'nin hikayesi en acı destanlardır. Türkiye, Erdoğan'ın Afrasiab'ın yerini alması, tüm Türkleri birleştirmesi ve İran'a karşı bir kampanya başlatması gerektiği anlamına mı geliyor? Ya da Suriye ve Libya'yı işgal edip Araplar arasında kendine bir ülke açmak mı? Veya Avrupa'da (Kıbrıs ve Yunanistan) ve Afrika Boynuzu'nda askeri varlığınız mı var? Çünkü Arapların toprakları da var. İkinci yön, Türkiye'nin Osmanlı ayak izini güçlendirmek istemesidir. Osmanlı yönetimi İran'ın batısındaydı: Irak, Suudi Arabistan, Mısır ve benzerlerini kapsarken, Turanlar doğu İran'daydı. Ama bütün bu hikayeler bildiğimizde komikleşiyor: Erdoğan'ın kendisi Kasım Süleymani'nin kuklası. Sadece Erdoğan değil, Mesut Barzani, Avrupa ve Amerika Birleşik Devletleri de, çünkü Sardar Süleymani IŞİD ile savaşmasaydı Kürdistan, Irak, Suriye ve Ürdün'den hiçbir iz kalmazdı. Türkiye'deki Abdullah عبدال Gülen darbesinde Sardar karşıtı darbe olmasaydı, Erdoğan'ın izi kalmazdı! Ve tüm bu darbecilerin yerine Erdoğan taraftarları idam edildi. Avrupa ve ABD, IŞİD'i kendileri yaratmış ve donatmış olsalar da: Ama Avrupalı ve Amerikalı IŞİD üyelerinin anavatanlarına döneceğinden korktukları için gece gündüz dinlenmiyorlar. İtalya kendi içindeki mafya ile uğraşmakta sorun yaşıyor. Bu nedenle görüş açısı değiştirilmelidir! İran müdahale etmeme politikasını seçtiği için iki dezavantajı oldu. Birincisi, bir arada kalan berrak su yozlaştığı için, ikincisi ise İran taraftarlarının da terk edilmiş olması ve bu siyasi kurtlar tarafından parçalanıyor olmaları. Bu nedenle İran'ın İpek Yolu ordusunun planını alması ve Çin'den Roma'ya birleşmesi daha iyidir. Bu, enerjik iç güçlerin diğer ülkelere yardım etmesine izin verir. Ve bu enerjilerin yoğunlaşması iç çatışmalara ve bozulmaya neden olmaz. Çünkü uzun zamandır söylendi: Birkaç derviş bir kilimde dinlenmeli ve iki kral bir kilime sığmamalı. İran'ın hazır ve akıllı güçleri dünya insanlarının sorunlarını çözmek yerine birbirlerini ortadan kaldırmayı planlıyor! Bazıları kendilerini reformist olarak tanıtırken, kendilerini reform bile yapmamışlardır! Geri kalanlar köktendinci olarak kabul edilir: ilkeleri bilmiyorlar. İkinci olarak, siyasi kurtlar İran'ın gücünün boşluğunu dünyanın ezilenlerini ezmek için kullanmamalıdır. Bugün bizi Corona'dan kurtaran İmam Musa Kazem'e (AS) inansalar bile Fadak'ın planını önerdi ve şöyle dedi: Fadak bugün (o gün) Aden'den Ermenistan'a, Afrika'dan Semerkant'a! Yani o günün bütün dünyası bugün İmam'ın halefleri olsun.
