تصحیح روند اجرایی
یکی از مشکلات مردم دنیا این است که: با کارشناسان ضد تغییر روبرو هستند! آنها همه چیز را در گذشته می خواهند، به آینده مشکوک هستند! یا توجه ندارند. بطور مثال برای رفع آلودگی هوا، تنها یک راه حل می شناسند: بازگشت به دوران بدون اتومبیل! برای بحران آب هم همین را می گویند: بازگشت به دوران بدون صنعت! تا پساب تولید نشود. همه اینها به این معنی است که مردم، هیچ چیز نخورند! تولید مثلی هم نداشته باشند! هیچ اختراعی نکنند، تا هوا پاک باشد، آب فراوان شود و .. اما فکر نمی کنند این فراوانی آب، یا پاک بودن هوا، برای چند نفر؟ باید کل 7میلیارد انسان را نابود کنیم، تا طبیعت بکر و دست نخورده بماند. چرا که اگر بعضی ها بمانند، و بعضی ها نمانند! منطقی نیست. چون هرکسی می خواهد بماند، و دیگری را مایه آلودگی بداند. مثلا مردم آمریکا، همه مهاجر هستند( بجز اندکی از سرخپوستان) لذا دلیلی ندارد آقای ترامپ که: خود وپدر ومادرش مهاجر هستند، جلوی مهاجرت دیگران را بگیرند! این همان پارادیم: من خوبم، و بقیه بد، هست! در حالیکه در اسلام و شیعه،نقطه مقابل داریم و آن فرهنگ ایثار و از خودگذشتگی است: باید همه را از خود بهتر بدانیم! هیچکس را سزاوار مرگ ندانیم ( بجز کسانی که جانی هستند یا جرمشان سنگین است). لذا تمدن نوین اسلامی، توانسته همه این تفکرات غلط را اصلاح کند. یک نمونه سینما را درنظر بگیریم، یک جمله حضرت امام، در بدو ورود خود به ایران: (ما با سینما مخالف نیستیم، با فحشا مخالفیم) تاریخ سینما را دگرگون کرد. یعنی بجای طرد دستاوردها، آن را درجهت درست قرارداد. سینمایی از سال 1968 افتخارش این بود که: سطل های زباله در سینما می گذاشت، تا مردان اگر با دیدن صحنه های سکسی، تحریک شدند بتوانند خود ارضایی کنند! یا سینمایی که برمبنای خشونت بود، آن را تغییر داده و درجهت درست، و ریل صحیح راه اندازی کرد. امروز سینمای ایران در چهل سالگی انقلاب اسلامی، در داخل و خارج، مکتب و روش جدیدی را آورده. نه تنها باعث رشد کمی و کیفی آن شده، بلکه ابزار و آلات آن را هم، کاملا دراختیار گرفته. و ثابت کرده: برخلاف تئوری های گذشته که: انسان را مولود ابزار می دانستند! انسان والد ابزار است. کارل مارکس و دیگران می گفتند: با کشف هر ابزار، انسانها هم تغییر می کردند! نوسنگی وعصر مفرغ و امثال آن، برای همین تفکر است. اما انقلاب اسلامی ثابت کرد که: فرهنگ مسلط، ابزار را مطیع خود می کند. غرب همه ابزار ها را برای: مبارزه با دین به وجود آورد! از کوچکترین اختراع خود، نتیجه می گرفت که: خدایی وجود ندارد و نبوت و معاد دروغ است! اما امروزه همه این ابزارها، در راه اثبات حقانیت دین است :(إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ) یعنی هرچه علم پیشرفته تر می شود، دانشمندان بیشتر به قدرت خدا پی می برند. و نتیجه آن تسلیم در برابر قدرت برتر خداوند است، که قبلا به آن قانون طبیعت، یا تصادف می گفتند! لذا در امر تغییرات هم باید دانست: اول تغییر دهنده، خدا است! لذا امری پسندیده است و نباید با آن ستیز کرد. بلکه باید پیشرفت را قبول کرد. ضایعات این پیشرفت را هم، با پیشرفت باید حل کرد. مثلا جلوگیری از ساخت وسازهای: جدید در تهران برای حفظ باغ ها، و یا بافت های سنتی، نباید مانع استفاده مالک آنها، از پیشرفت های بشری شود! یا برای اینکه تولید گوشت بیشتر! نباید به مردم بگوییم: به روستاها برگردند و چوپانی کنند! یا نگذاریم ایلات به شهر ها بروند. بلکه با روش های نوین و: تکنولوژی ها لازم تعداد گاوداری ها را زیادتر کنیم. یا قارچ را جایگزین گوشت کنیم. که دارای 50درصد پروئین لازم بوده، ولی فاقد عوارض جانبی می باشد.
Correct the process
One of the problems of the world's people is: they face anti-change experts! They want everything in the past; they are suspicious in the future! Or not paying attention. For example, to solve air pollution, they know only one solution: the return to the era without cars! For the water crisis, they say the same thing: Returning to a time without industry! Do not get waste water. All this means that people do not eat anything! Do not have any breeding! Do not invent any invention, so that the air is clean, there is plenty of water ... But do not you think that this abundance of water, or cleanliness of the air, for several people? We have to destroy the entire 7 billion people, so that the nature remains untouched. Because if some stay, and some will not stay! It’s not logical. Because everyone wants to stay, and knows the other to be polluted. For example, the American people are all immigrants (except for a few Indians), so there is no reason why Mr. Tramp, who is his own immigrant and father and mother, will prevent others from immigrating! This is the paradigm: I'm fine, and the rest is bad! While we have the opposite in Islam and Shiism, and that is the culture of sacrifice and sacrifice: we must better understand all of ourselves! No one deserves to die (except for those who are jinn or heavy offenders). Therefore, modern Islamic civilization has been able to correct all these misconceptions. Let's take a cinematic example, a quote from Imam Khomeini, at the time of his arrival in Iran: (We are not opposed to cinema, opposed prostitution) has changed the history of cinema. That is, instead of rejecting the achievements, it's upright. Cinematic since 1968, he was proud to be giving away trash bins in the cinema, so that men can be irritated with sexy scenes! Or cinematic violence based on it, it changed and routed right and right. Today Iranian cinema at the forties for the Islamic Revolution brought in a new school and a new way inside and outside the country. Not only has its quantitative and qualitative growth, but also its tools. And he proved: contrary to previous theories that mankind was the source of the tool! Man is the parent of the tool. Karl Marx and others said: "By discovering every tool, humans also changed!" The Neolithic and the Bronze Age, and so forth, is for this reason. But the Islamic Revolution proved that: the dominant culture would obey the instrument. The West has created all the tools for: fighting religion! From his smallest invention, he concluded: There is no god, and prophecy and resurrection are false! But today, all these tools are in the way of proving the legitimacy of religion: As science becomes more advanced, scientists are more likely to learn God's power. And the result is submission to God's supreme power, which was previously called the law of nature, or an accident! Therefore, in the course of change, one must also know: God is the first to change! So it is a good thing and you should not be stumbled about it. Rather, it has to make progress. The waste of this progress must also be solved with progress. For example, the prevention of new construction in Tehran for the preservation of gardens, or traditional textiles should not prevent their owner from using human development! Or to make more meat! We should not say to the people: Go back to the countryside and make a shepherd! Or do not let Eliot go to the cities. But with modern methods and technologies: we need to increase the number of dairy farms. Or replace the fungus with meat. It contains 50% of the praline required but does not have side effects.
صحح العملیة
إحدى مشکلات شعب العالم هی: أنهم یواجهون خبراء مناهضین للتغییر! إنهم یریدون کل شیء فی الماضی ، فهم مشبوکون فی المستقبل! أو عدم الاهتمام. على سبیل المثال ، لحل تلوث الهواء ، فإنهم یعرفون فقط حلاً واحداً: العودة إلى العصر بدون سیارات! بالنسبة لأزمة المیاه ، یقولون نفس الشیء: العودة إلى وقت بدون الصناعة! لا تحصل على میاه الصرف. کل هذا یعنی أن الناس لا یأکلون أی شیء! لیس لدیک أی تربیة! لا تخترع أی اختراع ، حتى یکون الهواء نظیفًا ، فهناک الکثیر من الماء ... ولکن ألا تعتقد أن هذه الکمیة من الماء ، أو نظافة الهواء ، لعدة أشخاص؟ علینا أن ندمر السبعة ملیارات نسمة ، بحیث تبقى الطبیعة دون مساس. لأنه إذا کان بعض البقاء ، وبعض لن یبقى! هذا غیر منطقی. لأن الجمیع یرید البقاء ، ویعرف الآخر أن یکون ملوثًا. على سبیل المثال ، الشعب الأمریکی جمیع المهاجرین (باستثناء عدد قلیل من الهنود) ، لذلک لیس هناک أی سبب یجعل السید ترامب ، وهو مهاجره وأباه وأمه ، سیمنع الآخرین من الهجرة! هذا هو النموذج: أنا بخیر ، والباقی سیء! بینما لدینا العکس فی الإسلام والشیعة ، وهذه هی ثقافة التضحیة والتضحیة: یجب علینا أن نفهم أنفسنا بشکل أفضل! لا أحد یستحق أن یموت (باستثناء أولئک الذین هم الجن أو الجناة الثقیلة). لذلک ، تمکنت الحضارة الإسلامیة الحدیثة من تصحیح کل هذه المفاهیم الخاطئة. لنأخذ مثالاً سینمائیاً ، وهو اقتباس من الإمام الخمینی ، فی وقت وصوله إلى إیران: (نحن لا نعارض السینما ، نعارض الدعارة) قد غیر تاریخ السینما. هذا ، بدلاً من رفض الإنجازات ، إنه قائم. سینمائیة منذ عام 1968 ، کان فخورًا بتوزیع صنادیق القمامة فی السینما ، بحیث یمکن أن یتعرض الرجال للإزعاج من خلال مشاهد مثیرة! أو العنف السینمائی المبنی على ذلک ، تغیرت وتوجهت الیمین والیسار. الیوم ، جلبت السینما الإیرانیة فی الأربعینات من القرن العشرین للثورة الإسلامیة مدرسة جدیدة وطریقة جدیدة داخل وخارج البلاد. لیس فقط نموها الکمی والنوعی ، ولکن أیضا أدواتها. وقد أثبت أنه: خلافا للنظریات السابقة أن الجنس البشری کان مصدر الأداة! الإنسان هو أصل الأداة. وقال کارل مارکس وآخرون: "من خلال اکتشاف کل أداة ، تغیر البشر أیضًا!" العصر الحجری الحدیث والعصر البرونزی ، وما إلى ذلک ، لهذا السبب. لکن الثورة الإسلامیة أثبتت أن: الثقافة السائدة ستطیع الصک. لقد خلق الغرب کل الأدوات من أجل: محاربة الدین! من أصغر اختراعه ، استنتج: لا إله ، والنبوة والقیامة خاطئة! لکن کل هذه الأدوات الیوم هی فی طریق إثبات شرعیة الدین: کلما أصبح العلم أکثر ، سیتعلم المزید من العلماء قوة الله. والنتیجة هی الخضوع لسلطة الله العلیا ، والتی کانت تسمى سابقا قانون الطبیعة ، أو حادث! لذلک ، فی أثناء التغییر ، یجب أن یعرف المرء أیضًا: الله هو أول من یتغیر! لذلک هو شیء جید ویجب ألا تعثر عن ذلک. بدلا من ذلک ، علیها أن تحرز تقدما. یجب أیضا أن تضیع تبذیر هذا التقدم مع التقدم. على سبیل المثال ، منع البناء الجدید فی طهران للحفاظ على الحدائق ، أو المنسوجات التقلیدیة لا ینبغی أن یمنع صاحبها من استخدام التنمیة البشریة! أو لجعل المزید من اللحوم! لا ینبغی لنا أن نقول للناس: العودة إلى الریف وجعل الراعی! أو لا تدع إیلات تذهب إلى المدن. ولکن مع الأسالیب والتقنیات الحدیثة: نحن بحاجة إلى زیادة عدد مزارع الألبان. أو استبدال الفطر باللحوم. یحتوی على 50٪ من البرولین المطلوب ولکن لیس له آثار جانبیة.
Prosesi düzəlt
Dünya xalqının problemlərindən biri: anti-dəyişmə mütəxəssisləri ilə qarşılaşırlar! Keçmişdə hər şeyi istəyirlər, gələcəkdə şübhəli olurlar! Yoxsa diqqət etməyin. Məsələn, havanın çirklənməsini həll etmək üçün yalnız bir həll yolunu bilirlər: avtomobilsiz dövrə dönmək! Su böhranı üçün onlar eyni şeyi söyləyirlər: sənayesiz bir dövrə dönənlər! Tullantı suyu almayın. Bütün bunlar insanın bir şey yemədiyi deməkdir! Hər hansı bir yetişdirmə yoxdur! Hava təmiz, bol su var ki, istənilən bir ixtira icad etməyin. Ancaq bir neçə adam üçün bu suyun və havanın təmizliyini düşünmürsənmi? Bütün 7 milyard insanı məhv etmək məcburiyyətindəyik, buna görə də təbiətə toxunulmaz. Çünki bəzi qalacaqlar, bəziləri isə qalmayacaq! Mantıksız deyil. Çünki hər kəs qalmaq istəyir və digərini çirkləndirməyə bilir. Məsələn, Amerika xalqı bütün qaçqınlardır (bir neçə indianı istisna olmaqla), belə ki, öz immiqrantı, atası və anası olan cənab Tramp başqa birinin köçməsini maneə törədir! Bu paradiqma: mən yaxşıam, qalanları isə pisdir! İslam və şiəliyin əksinədir və qurbanlıq və fədakarlıq mədəniyyəti: biz hamımızın daha yaxşı başa düşməliyik! Heç bir kəs ölməyəcəkdir (cinlərdən və ağır cinayətkarlardan başqa). Buna görə müasir İslam mədəniyyəti bütün bu yanlış fikirləri düzəldirdi. İrana gəldiyi zaman imam Xomeyni'nin bir sinematik nümunəsi olan bir təklif edək: (Kino, əksinə fahişəliyə qarşı deyilik) kino tarixini dəyişdirdi. Yəni, nailiyyətləri rədd etmək əvəzinə, düzdür. 1968-ci ildən bəri kinematika, kinoteatrda çöp qutuları çıxarmaqdan qürur duyurdu, buna görə də kişilərin seksual səhnələri ilə qıcıqlandırması mümkündür! Və ya ona əsaslanan kino şiddəti, dəyişdi və doğru və doğru yönləndirildi. İslam inqilabı üçün qırx gündə İran kinosu yeni bir məktəbə və ölkənin daxilində və xaricində yeni bir yol gətirdi. Niteliksel ve niteliksel büyümesi, eyni zamanda araçları da var. Və sübut etdi: əvvəlki nəzəriyyələrə zidd olaraq, insanlığın alət mənbəyidir! Adam alətin ana ünsürüdür. Karl Marx və başqaları dedilər: "Hər aləti aşkar edərək insan da dəyişdi!" Neolit və Tunc dövrü və s. Bu səbəbdəndir. İslam inqilabı isə sübut etdi ki, hakim mədəniyyət alətə tabe olacaqdır. Qərb bütün din vasitələrini yaratdı: dinə qarşı mübarizə! Kiçik ixtirasından sözlərinə görə, heç bir tanrı yoxdur, peyğəmbərlik və dirilmə yalandır! Amma bu gün bütün vasitələr dinin qanuniliyini sübut etmək yolundadır: daha çox elm olur, daha çox alim Allahın gücünü öyrənir. Nəticədə daha əvvəl təbiət qanunu və ya qəza adlanan Allahın ali hakimiyyətinə tabe olmaqdır! Buna görə də, dəyişikliyin gedişində də bilmək lazımdır: Allah dəyişir ilk! Yəni yaxşı bir şeydir və bu mövzuda stumbled olmamalısınız. Əksinə, bu, irəliləyiş olmalıdır. Bu tərəqqinin itkisi də irəliləyişlə həll olunmalıdır. Məsələn, baharların və ya ənənəvi toxuculuqların qorunması üçün Tehranda yeni tikililərin qarşısının alınması sahiblərinin insan inkişafından istifadə etməsinə mane olmur! Və ya daha çox ət etmək! Xalqa deyilməməlidir: Kəndə dön və çoban et! Eilatın şəhərlərə getməsinə icazə verməyin. Ancaq müasir üsullar və texnologiyalar ilə: südçülərin sayını artırmalıyıq. Və ya göbələyi ət ilə əvəz edin. Bu, lazım olan prolin% 50 ehtiva edir, lakin yan təsirləri yoxdur.
- ۹۷/۱۱/۰۷