یک چشم بر هم زدن: هزار ساله!
کوچکترین واحد زمانی که در قران آمده، و هنوز هم قابل استفاده است یک چشم بر هم زدن است . اما در همین قران، هزار سال هم یک چشم بهم زدن است! پیامبر اسلام معراج رفت و تمام آسمان ها را گشت و: با تمام افراد مصاحبه نمود و: سوالات خود را از جبرائیل پرسید، و در خدمت خالق جهان در جایی وارد شد که: جبرائیل هم حق ورود نداشت، ولی همه این ها یک چشم بهم زدن بود، زیرا وقتی پیامبر به معراج می رفت، پایش به کوزه آبی خورد ، رفت و برگشت هنوز کوزه به زمین نیافتاده بود.
در جای دیگری آصف برخیا، یکی از افراد حضرت سلیمان می گوید: من در یک چشم برهم زدنی، تاج و تخت بلقیس را برای شما میاورم، و هنوز صحبت تمام نشده بود که: بلقیس نشسته بر تخت خودش، در جلوی حضرت سلیمان ع حاضر بود. شاید این ها معجزه یا عجیب یا غیر قابل باور باشد، ولی قران برای باور پذیر شدن آن ها مثال می زند: میفرماید روز قیامت نزدیک است! ساعتی دیگر اتفاق خواهد افتاد، این ساعت برای شما دور است و: برای ما نزدیک است.حال چرا اینهمه عجیب است؟ اگر کمی دقت کنیم برای ما هم عجیب نیست: کافی شما کمی به عقب برگردید: مثلا دروان کودکی یا نوجوانی و جوانی، جمله ای که بیان می کنید: انگار همین دیروز بود!
برای شما 60سال یا 20 سال ظول کشیده، ولی حالا که می خواهید برای دیگری بیان کنید: انگار همین دقیقه پیش بود! حتی حال و هوای آن را هم احساس می کنید و: می خواهید بگویید که همین ثانیه پیش بود. و این یک تفسیر یا یک برداشت شخصی نیست، بلکه عمومی و همگانی است. زمان وقتی نیامده بسیار دیر می آید، ولی وقتی آمد مانند برق می گذرد. مثل خط جاده روبروی ماشین شما است، از خود می پرسید پس کی می رسیم؟ ولی وقتی رسیدی می گویی کاش نمی رسیدیم! جوانی و پیری هم همین است تا: جوان نشدی هزاران بار از خود سوال می کنی: پس کی من جوان می شوم، کی میتوانم ازدواج کنم، و بچه دار و نوه دار شوم؟ ولی وقتی بچه دار ونوه دار شدی، هزاران بار آرزو می کنی یک لحظه بر گردی : به همان روزها بروی !
حتی توجیه علمی و ریاضی و منطقی هم دارد، وقتی انیشتین بعد زمان را مطرح کرد، و آن را بعد چهارم دانست، بلافاصله نسبی بودن آن را هم مطرح کرد. کسی از او پرسید زمان مستقل از ما است، چرا پس شما می گویی نسبی است؟ می گویند وی در جواب گفت: دونفر را در نظر بگیر که یکی، روی بخاری داغ نشسته و: دیگری با با نامزد خود صحبت می کند. برای کسی که می سوزد، یک ثاینه هزاران سال بنظر می رسد، ولی برای کسی که معاشقه می کند، ساعتها هم بگذرد فکر می کند: هنوز یک ثانیه نشده است!
قبل از انقلاب اسلامی با دیدن ظلم ها و فساد ها، از خود می پرسیدیم پس کی این ظلم ها پایان می پذیرد ؟ اما حالا که ظالم به تاریخ پیوسته فراموش می کنیم که: چه ظلم و جنایتی وجود داشته است! در مورد امام زمان عج هم همینطور است، همیشه از خود می پرسیم کی ظهور خواهد کرد، و جهان را از عدل و داد پر خواهد کرد؟ در حالیکه روایت داریم که در همان زمان هم، برخی ها از عدالت لذت نمی برند، و با ایشان هم مبارزه می کنند. و عاقبت ایشان هم مانند اجداد مطهر شان شهید می شوند.
و یا سوال می کنیم که هزار سال ایشان عمر کرده، آیا هنوز کودک است یا جوان است یا پیر شده است؟ آیا ازدواج کرده فرزندی دارد، یا هنوز ازدواج نکرده است؟ همه اینها دغدغه های ذهنی و درگیری های شخصی خودمان است. در حالیکه میدانیم هیچ چیزی از قدرت خدا بالاتر نیست، و همه اینها امکان پذیر است، ولی گویا شیطان وجودمان ما را قلقلک می دهد که: برای فرار از انجام وظایف خود، آن ها مطرح کنیم و: در واقع سنگ جلوی پای امام زمان بیاندازیم، و به او بگوییم که ما هنوز آماده نیستیم وقتی امام زمان در سال 360هجری، یک روز بعد از وفات پدر مسئولیت سنگین ادامه: راه رسالت و امامت را پذیرفت، کودکی بیش نبود. اما دل بزرگی داشت و در: گوشه های دل مبارک ایشان، شیطان ممنوع الورود بود. ما نیز اگر می خواهیم به چنان درجه ای برسیم، باید شیطان را ممنوع الورود کنیم. و بدانیم امام زمان عج با تمام معجزات، منتظر ما است: منتظر اینکه ما آدم شویم!
转眼间:一千岁!
时间在古兰经中的最小单位,并仍在用在一眨眼的功夫。但在可兰经,一千年是一眨眼的功夫!先知穆罕默德和所有空中的阿森松岛,并与所有的人的采访和:加布里埃尔问他的问题,并且进入了宇宙的地方,加布里埃尔是不允许的服务,但这些都是易如反掌这是感人的,因为当先知来到阿森松岛,监测水壶那里,又回到了投手并没有倒下呢。
在其他地方Brkhya阿西夫,索罗门的人说:我眨眼,你带拜莱盖丝宝座,仍然不是说所有的:女王坐在他的床上,在所罗门作为礼物前分别。也许这是一个奇迹,或奇怪或令人难以置信,但它是可信的古兰经,例如说:说审判日临近!小时会发生,这一次是为你,为我们关闭Ast.hal为什么要怪?如果我们看一下有点陌生,我们没有足够的回去了一下:例如,儿童期或青春期和青年,句子的规定:看起来就像是昨天!
对于你60年或20年ZVL绘制,但现在你想使用另一种表现:如果这是一分钟前!即使是在说我也觉得:你想说的话,这是一秒钟前。这是不是一种解释,也不是个人的印象,但很常见。当它是不是为时已晚,但它是像通电时。就像你的车前方的道路,问自己谁进来后?但是,当你说我希望我们没有!年轻人和老年人是太年轻了你千百次地问:什么时候年轻的我,我怎么能结婚,生孩子和我的孙子?但是你有一个孩子Vnvh的时候,成千上万的时候,你希望你有一刻的到来:在同一天!
甚至有科学依据和数学和逻辑,当爱因斯坦引入时间维度,它是第四维,它会立即引发相关。有人问他独立于我们这个时代,因为那样的话你可以说是相对的?说,他说,两个人考虑这一块,坐在热炉:另一个说,与她的未婚夫。有人谁烧伤一秒钟千百年来,它似乎,但对于某人来说谁是调情时间的推移认为还有第二个!伊斯兰革命的残酷和腐败之前,问自己什么时候这种压迫会被取消?但现在,我们忘记了无情的历史:压迫和犯罪的存在!在伊玛目马赫迪的情况是一样的,总是问自己,谁将会显现,将填补世界正义与公平?而在同一时间,有些人不喜欢正义,并与他们战斗,无论是叙事。及其后果,以及他们神圣的烈士祖先。
或者说,他已经活了一千年的问题,你还有一个儿童或年轻或年老?是孩子结婚,或者不结婚呢?所有这些问题对我们自己的个人冲突。虽然我们什么都不知道上帝之上的力量,而这一切是可能的,但是如果发痒我们的存在魔鬼逃避自己的职责,要求他们居然扔了一块石头在时间的伊玛目前,并告诉他,我们都还没有准备好,当他在公元360年的时候,他的父亲去世后,每天持续沉重的责任:责任和领导接受了,是个男孩。但有一个大心脏,并在他的圣心脏角落,魔鬼被取缔。如果我们要达到这个水平,我们已经禁止了魔鬼。而且要知道伊玛目马赫迪所有的奇迹,正等待着我们:我们等待我们的人!
- ۹۴/۱۰/۰۱