در حسرت رفع تحریم ها
وزیر اقتصاد می گوید: اگر تحریم ها برداشته شود، رشد اقتصادی ایران به 8درصد می رسد. اما به دودلیل این حرف صحیح نیست: یکی آنکه آمریکا تحریم ها را برنمی دارد، و بیشتر هم می کند! دوم اینکه به فرض برداشتن تحریم، دیگر اقتصاد آمریکا آن اقتصاد دهه 60نیست، که رشدی داشته باشد! و لذا نمی تواند باعث رشد اقتصادی ایران هم بشود.
چرا که اقتصاد، قانون خود را دارد و اگر، در اردوگاه سرمایه داری رکود باشد، این رکود بر همه سرایت می کند. حتی روش دامپینگ چینی هم نمی تواند: اردوگاه امپریالستی چند ملیتی را نجات دهد . زیرا ریسک این حرکت بسیار بالا بوده، و به سرعت خود را نشان می دهد. یعنی چین که قبول کرد: اجناس ارزانتری بدهد، تا بازار را قبضه کند اکنون با: اشباع بازار مواجه شده و: به عنوان کیفیت ضعیف مطرح گردیده، لذا رشد اقتصادی منفی بدست آورده است. بزرگترین مانع رشد اقتصادی چین هم، ورشکستگی اقتصادغرب است که: بصورت بدهی های کلان غرب به چین، خود را نشان می دهد. بدهی هایی که امکان بازپس گیری آن وجود ندارد.
اکنون زمان آن است که باور کنیم: امپریالیسم شکست خورده و: سرمایه داری غربی، دوران رکود را می گذراند. تفاوت دوران رکود فعلی با: دوران رکود دهه 1930آن است که: در آن دوران هنوز شعار های فریبنده: مصرف گرایی آزمایش خود را پس نداده بود، و مک کارتیسم توانست با فروش اقساطی، مصرف را بالا ببرد. اما قسط ها وصول نشد! ولذا اکنون رکود مضاعف، بر سرمایه داری حاکم است. یکی عدم بازگشت سرمایه در گردش، و دیگری اشباع بازار . یعنی وقتی برای رهایی از رکود شدید 1932 کینز و دیگران، تبلیغ مصرف گرایی و یا درواقع مشتری تراشی، برای تولیدات داخلی را داشتند، سرمایه انباشته ای وجود داشت، و کارخانجات قادر بودند تولیدات انبوه خود را، به دست مردم بدهند و قیمت آن را، کمی دیرتر بگیرند. اما اکنون این امکان وجود ندارد. زیرا کارخانجات همگی به بانکها بدهکار هستند، این بدهکاری ، بانک ها را هم به ورشکستگی کشانده است.
از همه مهتر، بانک های مسکن هستند که: با طرح فروش اقساطی مسکن، حاضر شدند فقط با دریافت 10درصد بهای مسکن، آن را به مشتریان خود واگذار کنند. البته این طرح در زمان خود، اقتصاد آمریکا را شکوفا کرد و: همه صاحب مسکن و اتومبیل شدند! و انبار کارخانجات هم خالی تر شد. اما به مرور، وقتی خریداران نتوانستند حتی با: اشتغال 24 ساعته، اقساط خود را پرداخت نمایند، دوران رکود جدید آغاز شد. در این دوران چه در ایران که اقتصاد وابسته دارد، و چه در آمریکا، بانکها از کارخانجات طلب داشتند! و کارخانجات از مردم، و مردم هم توانایی باز پرداخت: آن همه قسط از ماشین گرفته تا خانه و یخچال ، شهریه دانشگاه و غیره را نداشتند !
در ایران وضع بدتر هم بود! زیرا مردم نه تنها قادر به باز پرداخت اقساط نبودند، بلکه اگر هم توانایی داشتند، آن را سهم نفت خود می دانستند! و عاقبت هم دریافت یارانه را بر دولت تحمیل کردند. البته در ایران هنوز نفت وجود دارد، و مشکلی نیست. اما در اروپا و آمریکا سقوط: امپراطوری سرمایه حتمی است. زیرا مردم نه تنها اقساط را پرداخت نمی کنند، و آن را سهم مالیات خود می دانند! بلکه به صف بیکاران و: بی خانمان ها می پیوندند.
جالب تر اینکه اگر کسی هم نیاز ندارد، بازهم در این صف ها حاضر شده و: نامنویسی می کند! زیرا از آینده امپرالیسم سرمایه، خبر دارد و نمی خواهد نامش در لیست نباشد! تا روز مبادا نگویند: نوبت به تو نمی رسد.
البته ایران راه حل دیگری هم دارد، که اقتصاد آمریکا و اروپا ان را ندارد. و آن اقتصاد مقاومتی است . البته در اروپا هم به عنوان اقتصاد ریاضتی، مطرح است، ولی فرق مردم ایران با اروپا، در همین جا است. اقتصاد ریاضتی که پیش نویس: همان اقتصاد مقاومتی است، برای مردم اروپا، جنبه تحمیلی دارد و: به همین دلیل نمی پذیرند. ولی در ایران جنبه پیشنهادی و مردمی دارد.
مردم ما در سیاست پیرو محرم هستند، و در اقتصاد پیرو رمضان ، یعنی هزینه شعار هیهات مناالذله را به راحتی قبول می کنند. 向往解除制裁
财政部长说,如果制裁被取消,8%的经济增长。但事实却并非如此,原因有二:一是,美国不制裁,大部分的时间!第二个假设是,取消禁运,60美国经济的经济,这是越来越多!从而可能导致经济增长。
随着经济,法律,如果在资本主义阵营的经济衰退,经济衰退蔓延到所有。中国的反倾销甚至不能处理方法:保存跨国帝国主义阵营。因为这一举动是非常高的风险,并展示自己的速度。中国接受,提供更便宜的商品,市场现在占主导地位:面对市场的饱和,并为提出的质量差,它已经获得了经济负增长。中国是经济增长,西方经济破产的最大障碍:一个庞大的债务,以西方到中国,他的表演。负债可能重考。
现在是时候认为:帝国主义失败:西方资本主义,消费在经济衰退。在当前的经济衰退不同,20世纪30年代的经济衰退,当时还在骗人的口号:消费,然后有他的审判,而麦卡锡主义能够分期付款销售,拉动消费。但没有付款收据!这样的双重衰退,资本主义统治。非资本回报,而市场已经饱和。在1932年,当凯恩斯等人,促进消费或砖石客户其实对于本地产品,资本的积累在那里,工厂能够大规模生产摆脱严重的经济衰退,那里的人民和价格一点点在当天晚些时候。但是,现在这是不可能的。因为工厂都欠银行的债务,银行被迫破产。
上古,抵押贷款银行:房屋买卖合同,是目前只有10%的住房成本,这将使你的客户。然而,它的时间设计,美国的经济蓬勃发展,所有的汽车都拥有的住房!更多的工厂和仓库都是空的。但渐渐地,当买家无法甚至24小时的工作,支付他们的分期付款,在最近的经济衰退开始。是什么时期的经济,在美国,银行,工厂正在寻求!和人民的工厂,人们有能力支付其汽车的所有分期付款的房子,冰箱等没有学费!
在伊朗,情况更加糟糕!因为人们没有能力支付,但如果他们有能力,也知道它的份额油!其后果是实行政府补贴。当然,还是有油,而不是一个问题。但在欧美掉落:某些资产的演义。因为人们只是不支付抵押贷款,而他们的税的份额!但失业大军,无家可归者可以加入。
更有趣的是,如果有人没必要,现在又在队列:注册!因为未来的资本Ampralysm,新闻,而不会被列在名单!告诉未雨绸缪:没有轮到你了。
当然,还有另一种解决方案,经济,美国和欧洲将不会拥有它。它是经济的实力。然而,在欧洲以及经济紧缩,然而,不同的人与欧洲,在同一个地方。该草案的经济紧缩:经济实力,为欧洲人民,以及实施我们为什么会失败的。但在所提出的区域和人。
我们是谁遵循政治的人看守,和经济依据斋月,成本口号很容易被接受。.
- ۹۳/۱۱/۱۰