با حجاب کامل در راه اعتلای ایران

مصرف همه چیز در ایران هفت برابر متوسط دنیا هست و اسراف و حرام هست

با حجاب کامل در راه اعتلای ایران

مصرف همه چیز در ایران هفت برابر متوسط دنیا هست و اسراف و حرام هست

۹۶۸ مطلب با موضوع «سینما» ثبت شده است

موج سواری خوب و بد.

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۷، ۰۷:۴۷ ب.ظ | ۰ نظر

عده ای موج سواری را خوب بلد هستند: مثلا وقتی دلار افزایش پیدا می کند، آنها هم سکه یا مسکن و کرایه و اجاره و دستمزد را گران می کنند. لذا از تورم و گرانی، هیچکس ضرر نمی بیند و به اصطلاح، همه مردم آن را از خود عبور می دهند. اگر کسی هم اعتراض دارد، مانند بازاری ها یا کارمند ها، فقط بخاطر عقب افتادگی در موج سواری است. چون می بینند دیگران آمدند و: از انها جلو زدند. اعتراض کارمندان با افزایش حقوق و: یا ارائه زمین و مسکن رایگان و: رانت های دیگر برطرف می شود. ولی اعتراض بازاری ها، کمی رنج آور است. زیرا آنها دیگر توان موج سواری ندارند، گرانی های جدید و موج های ایجاد شده را نمی شناسند. لذا دیگران از راه میرسند، حتی از شعار یا اعتصاب آنها سوء استفاده می کنند. آنها چوب دوسر طلا می شوند: مردم گرامی را از انها میدانند، چون ارزاق دست آنها است. آنها دولت را مقصر معرفی کنند. آن هم نه برای برگشت به قیمت های قبلی! بلکه دریافت مجوز گرانی های بیشتر، زیرا ماهیت تورم روبه پیش است. اگر مدتی جلوی پیشرفت آن را بگیرند، مانند فنر، بعد از پیدا کردن راه تنفس، ناگهان بصورت جهشی عمل می کند. تورم با اشتغال هم رایطه مستقیم دارد: شما اگر جنسی را بخرید یا تولید کنید، هیچوقت آن را به قیمت خرید نمی فروشید. بلکه سود هم برای خودتان منظور می کنید. این همان تورم و یا گرانی است. البته ممکن است شما نتوانید: با قیمت بالاتربفروشید لذا یک نفر را پیدا می کنید و او را شریک سود کرده و قیمت جدید را برای فروش تعیین می کنید: تا او بفروشد، این هم می شود دلالی. اگر تولید کننده یا خریدار، 10درصد سود می خواست، دلال هم ده درصد می خواهد، لذا قیمت کالا 20درصد باید گرانتر بفروش رود. این است که مردم از تورم 10یا 20درصد، ناراضی نیستند، چون چاره ای نیست والا کسی خرید و فروش نمی کند، که به این می گویند دوران رکود. اما از آن نارحت هستند که: بی خبر و با نرخ زیاد متورم شود. چون موج سواری برایشان ممکن نیست، لذا عقب می افتند. اما این تورم ناگهانی که حاصل: رکود چند ماهه یا چند ساله بود، بفوریت از حالت حباب درآمده، روتین می شود: آن وقت همه میتوانند از این موج سواری لذت ببرند.(خانه یا ماشین ش را بهتر و بیشتر می خرند). بیشترین لذت را دولت می برد. زیرا مردم اگر سکه را گران بفروشند، جایگزین ندارند، بلکه باید گرانتر هم بخرند. مگر از فرصت استفاده کنند، وجوه حاصله را به بازاری منتقل کنند که: هنوز موج به آنجا نرسیده! مثلا در روستاها زمین بخرند. اما دولت میتواند آن را، با سوء مدیریت یا حسن مدیریت کنترل کند. لذا موج سواری خوب یا بد داشته باشد. افزایش نرخ دلار، بیشترین سود را  به دولت وارد می کند: زیرا 95درصد دلار ها در اختیار دولت است. دولت میتواند مابه التفاوت نرخ را، برای کسری بودجه استفاده کند. تا فشار مالیاتی از دوش مردم برداشته شود، و تورم بی ضرر شود.این موج سواری خوب است. یا اینکه همین مبلغ را به یارانه ها اضافه کند، و به حساب مردم بریزد، که نور علی نور است. اما متاسفانه دیده شده که: این تفاوت نرخ یک نوع غنیمت جنگی! تصور می شود که فقط: بین مسئولین باید تقسیم شود. و بجای اینکه حقوق 50هزار تومانی: مددجویان کمیته امداد، خانواده شهدا و جانباز و سرباز، به صد هزار تومان افزایش یابد، حقوق و پاداش 50میلیونی مدیران! به صد میلیون تومان می رسد. حتی در اینصورت نیز، موج سواری خوب و بد داریم: اگر مدیران با این افزایش حقوق کلان، کالای ایرانی بخرند، این وجوه دوباره به مردم منتقل شده، تعادل ایجاد می شود. ولی اگر سفر خارجی بروند! یا اجناس خارجی بخرند یا: در بانکهای خارجی پس انداز کنند (مانند لیست 220ملیاردی سفره انقلاب!) طبیعتا: وضع مردم خارج  خوب می شود!

Good and bad surfing.

Some people are well aware of the ride: for example, when the dollar rises, they will increase the cost of coins or housing, rent and rent and wages. So, from swelling and grief, nobody is harmed, and so-called, all people pass it through. If anyone is protesting, such as the market or the staff, it's just because of the backdrop of surf. Because they see others come and go ahead of them. Employees protest with the increase in salaries and / or the provision of free land and housing: other rents are resolved. But the protest of the market is a bit painful. Because they are no longer capable of surfing, they do not know the new prices and waves created. So others get out of the way, even exploiting their slogans or strikes. They stick to the gold medallion: they cherish people, because they care for them. They blame the government. Not to return to previous prices! But also get more expensive licenses, because the nature of inflation is ahead. If for some time to get ahead of it, like a spring, it suddenly jumps out after finding a way to breathe. Inflation is directly linked to employment: if you buy or produce sex, you never sell it at a purchase price. But you also get a profit for yourself. It's the same inflation or expensive. Of course you might not be able to: at a high price, so you find someone and make him a partner and get a new price for sale: so he can sell, that can be a dealership. If the manufacturer or the buyer wants 10% of the profit, the dealer will want 10%, so the price of the 20% should be sold more expensive. That is, people are not dissatisfied with the inflation of 10 or 20 percent, because there is no way. Someone does not buy or sell, which is called the period of stagnation. But they are unhappy with: Unknowing and swollen at high rates. Because they are not allowed to ride a ride, they will fall behind. But the sudden swelling that followed: a recession of several months or a few years, the bourgeoisie turned out to be routine: then everybody can enjoy this wave of riding. (They buy more and better home or car). It takes the government the most pleasure. Because people do not have to replace the coin if they sell it expensive, they should buy more expensive too. Unless you use the opportunity, transfer the resulting funds to the market: the wave has not yet arrived! For example, buy villages in the countryside. But the government can control it, with malice or good management. So have good or bad surf. Increasing dollar rates brings the most benefits to the government: because 95 percent of the dollars are at the disposal of the government. The government can use the difference in rates for a deficit. To push the tax burden out of the people's hands, and inflation will be harmless. It's a good ride. Or add that amount to subsidies, and put people into the account, which is very good. But unfortunately, it has been seen that: This difference is a kind of booty war! It is thought that only: between the authorities should be divided. Instead of paying 50,000 Tomans: helpers of the Relief Committee, families of martyrs, veterans and soldiers, to increase to 100,000 tomans, salaries and bonuses of 50 million directors! It reaches 100 million USD. Even so, we have a good and bad surf: if the managers buy this commodity with this huge salary increase, the funds will be rebalanced to the people. But if you travel abroad! Or buy foreign goods or: Save on foreign banks . Naturally: The situation of the people is good!

  • سید احمد حسینی ماهینی

مدیریت استراتژیک بومی

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۶ تیر ۱۳۹۷، ۱۱:۱۲ ب.ظ | ۰ نظر

استادان استراتژی، هیچ چیز مشخصی ندارند جز: خود سنیزی یا ایران ستیزی. همه تئوری های جهانی را ولو عجیب و غریب، فبول می کنند و درس می دهند، جز تئوری های اسلامی. در گذشته دور، استراتژی در مقابل تاکتیک بود! بعد استراتژی زیر مجموعه ایدئولوژی شد، بعد بالای پالیسی قرار گرفت. امروز چشم ما به وسط نشینی آن هم روشن شد. استاد بی بدلیل استراتژی گفتند که: چشم انداز و استراتژی و اهداف. چشم انداز ده ساله، استراتژی 5ساله و اهداف یکساله است. برخی هم گفتند اهداف بلند مدت، میان مدیت و کوتاه مدت. عده ای هم گفتند: هدف اصلی، هدفهای فرعی، برنامه! خلاصه خودشان نمی دانند: چه می گویند ولی یک چیز را خوب بلدند: تحقیر ایرانی و در واقع، تحقیر خودشان که از خود کم بینی یا: خود اصلا نبینی نشات می گیرد. مثلا با اینکه می گویند چشم انداز ده ساله است، اگر ژاپن چشم انداز 80ساله نوشت، که تا آن موقع دیگر روغن نهنگ نخورند! عیب ندارد. اگر چین چشم انداز 30ساله یا دیگری 20ساله، یا کمتر و بیشتر نوشتند، اشکال ندارد ولی ایران! فقط یک چشم انداز دارد: انهم 1404. اگر همه چشم اندازها ثابت بود، عیبی ندارد ولی برای ایران عیب دارد! باید با هر قدم چشم انداز جدید را ترسیم کرد. اگرآلمان مزرعه بزرگ گل، درست کرد که همه مکانیزه بود، و فقط 5نفر در آن نیروی انسانی ماهر لازم بود، کار خوبی است، خاک بر سر ایران که نمی تواند! اگر چین همان مزرعه را بدون اتوماسیون، درست کرد تا 500نفر را مشغول بکار کند، باز هم خاک بر سر ایران. به نظر می رسد اصلا نمی دانند چه می گویند. در یک حمام عمومی، مردی غسل می کرد و با صدای بلند می گفت: غسل حیض می کنم قربتا الی الله. پرسیدند مگر مرد هم حیض می شود؟ گفت نمی دانم از بچگی، مادرم اینطور نیت می کرد! حالا استراتژیست ما هم، فقط می گویند خاک بر سر ایران، دیگر دلیل ندارد توضیح بیشتری بدهند! از بچگی در دانشگاههای اروپا و امریکا، تو کله آنها همین را فرو کرده اند. و همه اینها بخاطر ضدیت با اسلام، و مسخره کردن دین مبین، و احکام نورانی آن است. والا بموقع شعر های حماسی می خوانند! ایران قهرمان را داد می زنند. اینهم دلیل روشنی دارد: اگر اسلام سخن بگوید، همه آنها باید بروند خاک بازی کنند. در تئوری های اسلامی، استراتژی یا چشم انداز یا هرچیز دیگر، بسیار روشن است. چشم انداز اسلام معاد است. یعنی می گوید خود را برای: زندگی ابدی مهیا کنید نه 50سال، یا صد سال فعلی. استراتژی اسلام حکومت جهانی امام زمان است. یعنی آرمانشهر غیر اسلامی، به جهان بینی اسلامی تبدیل می شود. اشخاص بجای تفکر قومی یا ملی، برای یک تفکر جهانی و زندگی همگانی: مسالمت آمیز هدایت می شود. تاکتیک یا برنامه های اسلام هم، اصول پنجگانه (توحید نیوت معاد عدل امامت)و فروع ده گانه(نماز روزه حج خمس زکات جهاد امر بمعروف نهی ار منکر تولی و تبری) است. برنامه های اسلام برای همه نوشته یا بیان شده، و موجود است که: قران اصول آن رابیان کرده، نهج البلاغه و سجادیه فرع و: دانشمندان و کتب دیگر تفسیر های لازم را اتجام داده اند. اجتهاد هم برای حوادث روز، غیر روتین یا جدید تعبیه شده، که براساس کتاب و سنت و اجماع و عقل، اداره و تنظیم می شود. چشم انداز هم یکی دو تا نیست، ما برای نابودی صهیونیسم چشم انداز 25ساله داریم، برای تشکیل حکومت واحد جهانی و: آماده سازی زمینه ظهور حضرت ولیعصر عج، تا کنون بیش از هزار سال برنامه داشته ایم، بعد از اینهم داریم. همه چیز تعریف شده و مشخص است( ولارطب ولایابس الا فی کتاب مبین) حالا آقایان خوششان بیاید یا نیاید! گرچه بهتر است بیت المال را، خرج تبلیغ کفریات نکنند.

Native strategic management

Strategy professors have nothing in common except for self-stylistic or anti-Iran. All the world's theories, albeit weird, teach and teach, other than Islamic theories. In the distant past, strategy was against tactics! Then the strategy became a sub-ideology, followed by a high policy. Today our eyes turned to the middle of it. The professors said: "Prospects, Strategies, and Goals." The ten-year perspective is a five-year strategy and one-year goals. Some also said long-term goals, between meditation and short-term. Some also said: the main goal, the sub-goals, the program! In short, they do not know for themselves: what they say, but they have one thing: Iranian humiliation and, in fact, their own humiliation, which comes from itself or itself: it is not at all nabni. For example, although they say the landscape is ten years old, if Japan wrote the 80-year-old vision, which until then would not eat whale oil! no problem. If China has a 30-year or 20-year perspective, or less and more, it's okay, but Iran! There is only one prospect: incl. 1404. If all perspectives were fixed, it would not be futile, but it is bad for Iran! Every new step is to draw a new perspective. If it was a big flower farm in Germany that it was all mechanized, and only 5 people needed skilled human resources, it would be a good thing, the soil for Iran, which cannot! If China made the same farm without automation, employing up to 500 people, it would still be a land for Iran. It does not seem to know at all what they say. In a public bathroom, a man swallowed and said loudly: "I swear, I'm sorry, Allah. They asked if the man would be alright. "I do not know, my mother was so kind! Now, our strategist, just say that the soil over Iran, no longer has reason to explain more! Since childhood at universities in Europe and America, they've dipped it. And all this is due to the opposition to Islam, and the mockery of the religion, and its luminous verdicts. Wonderfully read epic poems! Iran is chasing the hero. This is a clear reason: if Islam speaks, they all have to go to play soil. In Islamic theories, strategy or vision, or anything else, is very clear. Perspective of Islam is resurrection. That is, telling yourself: Eternal life, not 50 years, or 100 years old. The Islamic strategy is the world ruler of the Imam of Time. The un-Islamic utopia is transformed into an Islamic worldview. People, instead of ethnic or national, are guided to a global thinking and universal life: peaceful. Tactics or Islamic programs, the five principles (Tawhid Nyvat resurrection of the justice of Imamate) and the tenth farewell (Hajj prayer, Khums, Zakat, Jihad, and the famous Prohibition of Prophecy and Prophecy). Islam's plans for all are written or expressed, and available: the Qur'an has taught its principles, Nahj al-Balaghah and Sajjadiyeh, and other scholars and other books have made the necessary interpretations. Ijtihad is also embedded in the events of the day, non-routine or new, which is governed by the book and tradition and consensus and reason. There is not one or two prospects, we have a vision of the Zionism of the 25-year perspective, to form a single unitary government and: to prepare for the emergence of the Prophet Vali-e-Asr , we have had more than a thousand years of program, then we have. Everything is defined and it is obvious now that the guys like it or not! Although it is better to not pay the bits of 

  • سید احمد حسینی ماهینی

مالیات بر دلالی

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۲ تیر ۱۳۹۷، ۱۰:۲۵ ب.ظ | ۰ نظر

گرچه بسیار دیر، ولی بالاخره دولت فهمید از کجا ضربه می خورد! و درصدد دفاع از خود برآمد. دلال ها با همه برنامه ها مخالفت می کردند، تا راه خودشان باز باشد و: چون امکانات مالی و نفوذی فراوانی هم داشتند، همیشه موفق بودند و:دولت نمی دانست با آنها چه کند. آنها هیچ هزینه ای نمی کردند، ولی بالاترین درآمد ها را کسب می کردند. زیرا برای دلالی، یک خط تلفن ایرانسل هم  کفایت می کند! تا میلیاردها دلار جابجا شود و بعد هم، آن خط را دور انداخته و هیچ مدرکی، از خود بجا نگذارند. و در همه ارکان کشور هم ریشه دوانده است. در کشاورزی میوه و سبزیجات، در پای درختان و بوته ها، از بین می روند و کشاورز قادر به حمل و فروش آنها نیست. در حالیکه اگر با قیمت بسیار پایین، به دلال تحویل دهد، او می تواند به بالاترین قیمت ها، در مغازه ها بفروشد. سنگ معدن و نقت، طلا و مسکن و خلاصه هیچ عنصری، از دست دلال خارج نیست. مسکن بدون دلال، انبار می شود! ولی مسکن با دلال، دهها برابر هزینه خود بفروش می رسد. همه این کار ها، نه دفتر کار لازم دارد و نه: اجاره و نه مالیات وبیمه! حتی پولشویی هم به راحتی آب خوردن انجام می شود، بدون کوچکترین مدرک جرم. ابزار شناسایی آنها مغازه یا تلفن، یا ادرس منزل نیست، بلکه فقط خود شخص است. یعنی باید اشخاصی که چند هزار سکه می خرند، یا در بازار دلار فروشان حاضر می شوند، دستگیر و برای آنها پرونده تشکیل شود. اگر تا دیروز به عنوان بازار آزاد، یا تجارت آزاد با آنها برخورد نمی شد، امروز می بینیم که کشور را به ورشکستگی کشانده اند، با سفته بازی و بازار سیاه ارز، بهای دلار را به اوج خود رسانده اند. لذا به عنوان اخلالگر اقتصادی، باید همه تلفن ها و ادرس ها و: حساب های بانکی آنها و همسر و فرزندان و بستگان شان کنترل شود. سالها است که دولت شعار می دهد که: آمریکا بعد از شکست در جنگ تحمیلی، به فاز اقتصادی و جنگ تجاری روی آورده، ولی هرگز مانند جبهه جنگ، با آن برخورد نکرده در حالیکه دشمنان پولی و بانکی، به راحتی بازار را به هم می ریزند، و مردم را در یاس و نا امیدی غرق می کنند. تا از آینده خود همیشه هراسان باشند. کارخانه ها را عمدا تعطیل می کنند، تا به دلالی خود برسند! همه کارخانه های تعطیل شده، تبدیل به واحد های مسکونی و تجاری شده، و به چند برابر قیمت فروخته شده اند. کارگران را مجبور می کنند تا اعتصاب کنند، ظاهرا حقوق آنها را پرداخت نمی کنند! ولی به آنها دو برابر حقوق رشوه می دهند، تا جاده را ببندند، و جلوی مجلس جمع شوند و شعار بدهند! ونظام را با چالش مواجه کنند. از پیگیری های دقیق رسانه های بیگانه، در این موارد بخوبی میتوان دریافت که: نقشه مشترک دشمنان داخلی و خارجی است، تا کشور را آشوب زده و: غیر قابل کنترل نشان دهند. بر اثر این جنگ روانی و عدم امنیت، میتوانند کالاهای خود را به چندین برابر بفروشند، و اقتصاد را فلج کنند. شناسایی این عوامل و تشکیل پرونده برای آنها، اولا میزان دریافت مالیات را افزایش می دهد، ثانیا جلوی فرار مالیاتی را می گیرد، ثالثا اطلاعات مقیدی برای جلوگیری از: پولشویی و جنگ روانی به دست می دهد. دلار فروش ها هرکدام، چند بسته دلار در دست دارند! اگر به همدیگر هم قرض دهند، فقط شفاهی می گویند: دو بسته طلب دارم! از ترس مالیات جایی نمی نویسند. اگر دولت بتواند جلوی اینها را بگیرد، تا از طریق صرافی ها عمل کنند. خریدار و فروشنده معلوم باشد، خودبخود این بازار سیاه از بین می رود. زیرا همه آنها پرونده جاسوسی هم دارند، و اگر کمی به آنها فشار بیاید، رابطین خود در امارات و ترکیه، آلمان و آمریکا را لو می دهند.

Brokerage Tax

Though very late, but the government finally figured out where it struck! And he was trying to defend himself. Brokers were opposed to all the plans, so that they were open and because they had a lot of financial and intrusive assets, they always succeeded: the government did not know what to do with them. They did not make any money, but they earned the highest income. Because for a dealership, a Irancell line is also enough! To move billions of dollars, then drop that line and leave no evidence. And it is rooted in all parts of the country. In agriculture, the fruits and vegetables, at the bottom of the trees and shrubs, are destroyed and the farmer is not able to carry and sell them. If at a very low price, he can deliver to the dealer, he can sell at the highest prices in the shops. Ore and gold, gold and housing, and no elementary summary, is not out of the dealership. Housing without a dealership will be stocked! But housing with a broker sells tens of times its price. All these things do not need office and not: rent and not taxes! Even money laundering can easily be done, without the slightest evidence of crime. Their identification tool is not a shop or phone, or an office address, but only a person himself. That is, the people who buy several thousand coins or the dollar marketers should be arrested and filed a case for them. If they were not treated as free markets or free trade yesterday, today we see that they have brought the country into bankruptcy, with speculation and the black currency market, they have reached the peak of the dollar. Therefore, as a disturbing economy, all their phones and addresses and their bank accounts must be controlled by their spouses, children and relatives. For many years, the government has chanted that: After the defeat in the imposed war, America has embarked on the economic and commercial warfare, but has never treated it like the war front, while monetary and banking enemies can easily collapse the market. Rising, and people drown in joy and frustration. Always be afraid of your future. The factories are deliberately shut down to get their deal! All closed factories have become residential and commercial units, and have been sold in multiples of prices. They force the workers to strike, apparently not paying their salaries! But they give twice as many bribes as they can to close the road, and gather in front of the parliament and give a slogan! Challenging the system. From the careful follow-up of foreign media, one can easily see: the map is shared by internal and external enemies, so that the country is chaotic and uncontrollable. Because of this psychological and insecure war, they can sell their goods several times, and cripple the economy. Identifying these factors and filing for them will, firstly, increase the amount of tax receipts, secondly, tax evasion, and thirdly, provide insider information to prevent money laundering and psychological warfare. Each dollar has a few dollars in stock! If they lend to each other, they only say verbally: I want two packages! They do not write about tax scams. If the government can stop it, it will act through exchange offices. Buyer and seller, this black market will automatically disappear. Because they all have a spy case, and if they squeeze them a bit, they will lend their lieutenants to the UAE, Turkey, Germany and the United 

  • سید احمد حسینی ماهینی

دکترین التماس

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۱ تیر ۱۳۹۷، ۰۵:۱۸ ب.ظ | ۰ نظر

با داشتن نسل جنگنده نباید روزه سکوت گرفت! یا دکترین التماس داشت.  متاسفانه این موضوع اتفاق افتاده. توطئه سکوت در مقابل تخریب بقیع، و جلوگیری از بازسازی آن، نمونه دکترین التماس است که: در رابطه با عربستان و آل سعود در پیش گرفته شده . در واقع مسئولین دولتی چون از بدنه ملت جدا هستند، هیچ برداشتی از جنگندگی ملت ندارند. و برای داشتن یک سفر حج آرام، حاضرند التماس کنند. به همین دلیل ولیعهد عربستان گفته بود که: کاری می کند تا ایرانی ها به التماس بیافتند! امروز سالروز تخریب بقیع است، همه مسئولین هم این را میدانند! ماهین نیوز هم در سطح وسیعی، اطلاع رسانی کرده بود تا نگویند فراموش کردیم. ولی توطئه سکوت همچنان ادامه دارد، گویا اصلا اتفاقی نیافتاده! بقدری این توطئه سکوت عمیق است، که بسیاری از مردم تصور می کنند: قبرستان بقیع از ابتدا مخروبه بوده! یا کسی نیست که آن را بازسازی کند. در حالیکه نسل جنگنده ما، برای جلوگیری از تخریب بقعه عمه سادات، چه فداکاری ها نکردند! برای بازسازی عتبات چه هزینه ها نپرداخت. پس برای باز سازی بقیع، نه پول کم داریم،  نه مهندس و معمار. فقط کمی غیرت  و جرات مسئولین را می خواهیم، تا دست از دکترین التماس و دیلماسی خواهش بردارند. نه فقط در برابر عربستان و آل سعود، این سیاست ضد مردمی اعمال می شود، بلکه در مقابل آمریکا و انگلیس وفرانسه و: حتی اسرائیل هم همینطور است. به در خواست اسرائیل، کاری کردند تا در ایران اسلامی هم، کسی جرات نکند هولوکاست را انکار، یا در باره آن سوال مطرح کند. به دستور آمریکا! همه توان هسته ای را نابود کردند، دانشمندان را یا به دم گلوله دادند! یا بیکار و بایکوت نمودند. معلوم نیست تاکجا می خواهد ادامه پیدا کند. البته عراقچی گفته هفته دیگر تمام است. به دستور چین، کشتار مسلمانان در ترکستان شرقی و: دیگر ایالت های مسلمان نشین، بایکوت خبری شد و رسانه ها که کوچکترین خبر بورکینا فاسو! را منتشر می کنند، یک کلام راجع یه این قتل عام ها نمی گویند. در روسیه هم همینطور است. ایالت های مسلمان نشین مانند: چچن واینگوش و تاتارستان و داغستان، به عنوان تروریست سرکوب می شوند. کشتار وسیع آنها بدتر از زمان استالین و: خروشچف ادامه دارد، ولی هیچ انعکاسی درایران نمی بینیم. دولت های اروپایی دستور داده اند: تا توان موشکی ایران کنترل شود، و هیچ نوع تولید صنعتی، در ایران پانگیرد تا آنها بتوانند: قرارداد های هنگفت خود را با: پیش دریافتهای نجومی منعقد کنند و: در همه مناقصه ها برنده شوند. دولت در مقابل نتیجه اینهمه پرداختها، هیچ گزارشی نمی دهد. اگر نصف بودجه ای که صرف: ایجاد و ادامه برجام شد، صرف تولید داخلی می شد، الان ترسی از تحریم نداشتیم. سیاست التماسی می گوید: باید لابی کنیم و رشوه های کلان پرداخت کنیم، تا تحریم را کمی عقب بیاندازند. یا به آنها التماس کنیم که: به ایران کالا بفروشند یا قرارداد منعقد نمایند. اگر سیاست التماسی نبود، لازم نبود که مغز های خود را تعطیل کنیم، و منتظر دکترین آنها بمانیم. اگر چراغ سبز سیایت التماسی نبود، نامه مذکره مستقیم نوشته نمی شد. اگر گاهی مماشات می کنند از ترس مردم است، ممکن است مردم به دکترین سکوت و التماس آنها پی ببرند، و دولت را برکنار کنند. رجز خوانی های ترامپ وامثال آن وقتی بدون جواب بماند، این یعنی دکترین سکوت و التماس! وقتی هرلحظه ترس از حمله آنها وجود دارد! این همان سیاست بنی صدری است، که میگفت بگذارید آنها بیایند در داخل، تا ما تصمیم بگیریم! ولی نمی دانستند که برنده هرجنگ کسی است که: اولین مشت را بزند، زیرا ممکن است به گیج گاه بزند، و کار را تمام کند.

Begging doctrine

Having a fighter generation should not be silent! Or the doctrine begged. Unfortunately, this has happened. The plot of silence versus the destruction of the rest, and preventing its reconstruction, is an example of the doctrine of doctrine that has been pursued in relation to Saudi Arabia and Al Saud. Indeed, government officials are separate from the body of the nation, they have no idea of ​​the fate of the nation. And they are ready to beg for a quiet pilgrimage. For this reason, the Crown Prince of Saudi Arabia said: "It makes the Iranians beg!" Today is the anniversary of the destruction of the rest, all officials know this too! Mahin News has been informing on a large scale that we did not forget. But the conspiracy of silence continues, as if nothing happened at all. More of this conspiracy is a deep silence, which many people imagine: the cemetery of Baqi was ruined from the beginning! Or no one to rebuild it. What sacrifices did our fighter generations fail to prevent the destruction of Aunt Sadat's tomb! What are the costs of rebuilding Atabat? So, for the restoration of Bagh, we have no money, no engineer and architect. We just ask the authorities a little bit of zeal and dare to ask for a doctrine of begging and diligence. This anti-people policy applies not only to Saudi Arabia and Al Saud, but also to the United States, Britain and France, and even to Israel. At the request of Israel, they did something to make it difficult to deny the Holocaust or to question it in Islamic Iran. On the American command! They destroyed all nuclear power, bullied scientists or shot them! Or unemployed and boycotted. It is not clear where it will go. Of course, Iraqi people say the next week is over. On the orders of China, the massacre of Muslims in the eastern Turkestan and other Muslim states, the boycott was announced and the media, the latest news from Burkina Faso! They do not say a word about these massacres. It's the same in Russia. Muslim states like Chechnya and San José, Tatarstan and Dagestan are suppressed as terrorists. Their mass killing is worse than Stalin and: Khrushchev continues, but we do not see any reflection in Iran. European governments have ordered: to control Iran's missile power, and no industrial production in Iran, so that they can: sign their tremendous contracts with: a priori auctions and win in all the bids. The government will not give any report on the outcome of all payments. If the half of the budget spent: creating and continuing, domestic production, we were not afraid of sanctions. Politicians say: We have to lobby and pay large bribes, so that the boycott will be a bit delayed. Or beg us to sell them to Iran or contract. If it was not politic, it was not necessary to shut our brains and wait for their doctrine. If the green light was not seamless, the letter was not written directly. If they sometimes appease, they are afraid of the people, people may understand the doctrine of silence and begging them, and dismiss the government. This is the doctrine of silence and begging! When there is a fear of attacking them at any moment! This is Bani Sadri's policy, which says let them come in, so that we will decide! But they did not know that the winner of any gang was one: to kill the first one, because he 

  • سید احمد حسینی ماهینی

گربه دزده کیه؟

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۴۶ ق.ظ | ۰ نظر

ضرب المثل فارسی است که می گوید: چوب را که برداری، گربه دزده فرار می کند! یعنی مقصر با کوچکترین اشاره ای، خود را لو می دهد. حالا قضیه آمریکا است که: هر جا چوبی را برمی دارند، صدای آمریکا در می آید. و این نشان می دهد که آن توطئه، با طرح و نقشه آمریکا بوده. محمد ثلاث که با اتوبوس به داخل مردم و: مامورین رفت و چند نفر  را کشت، صدای آمریکا و رادیو بی بی سی و سایت دویچه وله، از او حمایت کردند و دائما از این مرد قاتل مطلب می نویسند! یک روز نیست که ذکری از ان نکنند. حالا هم که اعدام شد، ولی دست بردار نیستند. اگر این جنایت در آمریکا بود، یا یک ایرانی آن را انجام می داد، همه دنیا را از شعار های حقوق بشری پر می کردند! که چرا یک نفر با اتوبوس، مردم را زیر گرفت و کشت. او را قاتلی که عمدا جنایت کرده، و بیش از یک نفر را کشته میدانستند، و چند بار اعدام برایش در خواست می کردند. ولی حالا آمریکا اصلا به جرم او اشاره نمی کند! و فقط می گفت او را آزاد کنید. اگر فقط ایشان بود، می شد گفت که خبر ندارد چه اتفاقی افتاده! با اشتباها از قاتل حمایت می کند. اما در خیلی از موارد اینطور است. یک خط کلی است. بنابر این، اعترافات و مدافعات آمریکا میتواند: به عنوان اقرار مشارکت در قتل، یا حتی آمریت در ان را اثبات کند، که قابل طرح در دادگاهها است. میتوان خونبهای مقتولین را از: خزانه داری آمریکا مطالبه نمود. یا آمریکا را محکوم به پرداخت خسارات نمود. مطابق قانون اسلام و همچنین قانون اساسی جمهوری اسلامی، آمریکا را محاکمه نمود، و خسارات وارده را محاسبه و دریافت کرد. حتی اگر قابل دریافت نباشد، یا آمریکا نخواهد پرداخت کند، یا نداشته باشد! لا اقل سند بدهی آن تثبت شده باشد. به پیش بینی گربه ها! بزودی رژیم نژاد پرست آمریکا، متلاشی خواهد شد و اگر چنین احکامی نباشد، نمیتوان حقوق مردم ایران را استیفا  کرد. این دادخواست ها باید مطرح شود. اگر آمریکا و نماینده او،  در دادگاه ایرانی حاضر نشد، احکام غیابی صادر و: خسارت های وارده محاسبه شود. لا اقل میتوان بخشی از دارایی های خود ایران را، که در امریکا هست توقیف نمود. معلوم نیست چرا تا کنون قوه قضائیه، این کار را نکرده و اگر انجام داده، اطلاع رسانی ننموده است. به نظر می رسد خود کم بینی، در مقابل آمریکا باعث این کار شده است. یعنی خود را در حد مبارزه یا مقابله با آمریکا نمی بینند! همانطور که خاتمی و دیگران می گفتند: مرگ بر آمریکا نگویید، اینها هم همینطورند، ولی جرات ابراز آن را ندارند. چنانچه روحانی امروز فرمایش فرمودند: ملت ایران در مقابل توطئه های آمریکا، تسلیم نمی شود! در این جمله به ظاهر انقلابی رئیس جمهور! حد اقل دو ترس بزرگ وجود دارد! یکی اینکه آن را از زبان ملت می گوید! یعنی خودش را به حساب نمی آورد. دوم صحبت از تسلیم  بحای مبارزه. است. یعنی باید بگوید من، همراه مردم ایران، با توطئه های آمریکا مبارزه می کنیم. زیرا طبق نظر روانشناسان اجتماعی، مفاهیم منفی اثرات روانی منفی هم دارند. در حالیکه مردم ایران حالت جنگندگی دارند، نه تسلیم پذیری و فرار از مبارزه. شاعر در نماز عید فطر هم گفت : ترساندن از جنگ خطا بود. خداوند هم در قران، مومنان را به تسلیم نخوانده، بلکه خودش آنها را به جنگندگی دعوت کرده، و به پیامبر هم دستور داده تا: روحیه جنگندگی را تقویت کند( حرض المومنین علی القتال) نمونه آن تیم فوتبال ایران است. که با روحیه جنگندگی به مصاف: قدرت های بزرگ فوتبالی رفت. و اگر می خواست با روحیه تسلیم و صلح وارد زمین شود، همان ابتدا مانند سالهای قبل، باید میدان را ترک کند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

انجماد نقدینگی یا نقدینگی حجیم

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۲۳ ق.ظ | ۰ نظر

 بالاخره بعد از چهل سال، صاحب نظران دریافتند که: بانکها نیاز جامعه امروز نیستند! و به: دایناسور های در حال انقراض می مانند. در ایران برای جلوگیری از انقراض بانکها، سعی کردند آن را اسلامیزه کنند! ولی پژو هشکده پولی و مالی تاسیس کردند، تا راهکار های انطباق معکوس را دنبال کند. یعنی راهکار های تبدیل بانک اسلامی، به بانک ربوی سابق را پیگیری کند، و به اصطلاح ثابت کند همان قبلی است! فقط کلمات عوض شده است. یعنی بجای اینکه بانکها را اسلامی کنند، اسلام را ربوی کردند. و همان کلاه شرعی را که: در اقتصاد خرد بر روی نزول می گذاشتند، بطور علمی در اقتصاد کلان پیاده کردند. اما سکته های شدید بانکها، موجب انقراض آنها شد: اولین سگته آن که چند سالی است بحث می شود، انجماد دارایی ها است. یعنی دارایی هایی که براثر ورود بانکها، به بنگاهداری برای کسب سود بیشتر، در خرید املاک وارد شده بودند، بدون مشتری مانده! و اقلام وسیعی از نقدینگی را به باد داده است. ولی جراح ماهر آن را تعدیل کرده! و با قیمتهای نجومی فرضی، به داراییهای بانکی اضافه می کند. سکته دیگر آن، رسوب نقدینگی در شریانهای بانک است. که به عنوان انجماد نقدینگی می توان نام برد. براساس آمار های موجود، چاپ اسکناس بیش از نیاز بانکها هست. بطوریکه حجم نقدینگی در ایران، بالاترین نسبت را درجهان دارد. اما جالب است بدانید که این وجوه نیز، مانند دارایی های دیگر بانک، دچار انجماد شده است! یعنی انباشته شده تا استفاده نشود، و بعدا بعنوان عتیقه، با صدها برابر قیمت در کنار خیابان فردوسی، بفروش برود. برای روشن شدن موضوع، قبلا مردم پول های خود را، در زیر تشک ها، یا درون بالش نگهداری می کردند. و این عدم اعتماد به بانکها بوده است. سیستم بانکداری الکترونیکی، توانست با سرعت انتقال خود، اعتماد را بازسازی کند، و: مردم پول های خود را به بانکها تحویل دادند، و بجای آن کارت بانکی گرفتند. در ایران تنها ایستگاهی که هنوز: به پول نقد نیاز دارد تاکسیرانی است. اما این بی اعتمادی از بین نرفت بلکه: از مردم به درون بانکها منتقل شد، نمونه آن بدهی بانکها، به بانک مرکزی است. یعنی بانکها این وجوه را دارند، ولی انتقال نمی دهند و در بالشهای خود! گاو صندوق ها نگهداری می کنند. دلیل ساده آنها تامین موجودی: برای عابر بانکها عنوان می شود. اما واقعیت این است که بانکها، خودشان در راس بی اعتمادی هستند. چه آن زمان که بانک مرکزی، در صد سپرده اجباری برای بانکها تعیین می کند، و از انها اخذ می کند. و چه زمانی که بانکها این مبلغ: ذخیره نزد بانک مرکزی را پرداخت نمی کنند، و جزو موجودی خود حفظ می کنند. البته بانک مرکزی ادعا می کند: این ذخیره باتکها نزد بانک مرکزی، برای کنترل نقدینگی و محدود سازی تورم است. ولی همه میدانند که اگر بانک مرکزی، تورم و گرانی را اضافه نکند، ابزار کاهش آن را ندارد. تورم براثر احتکار تولید ایجاد می شود. یعنی تولید کننده به اندازه کافی، حتی بیشتر هم تولید کرده! بازار هم کشش خرید آن را دارد، ولی دلال آن را خریداری و احتکار می کند، تا گرانتر بفروشد و سود بیشتری ببرد. ایزار دلال هم وجوه نقد است. پس بانک مرکزی میتواند با پرداخت وجوه، دلال را یاری کند، ولی نمی تواند مانع احتکار او شود. بلکه به احتکار او برای: تامین سود خود نیازمند هم هست. تئوری ذخیره از همین اصل پیروی می کند: بانک مرکزی می خواهد پول و اسکناس را احتکار کند، به بانکهای دیگر فشار وارد می کند: تا درصد ذخیره خود را بالا ببرند. بانکها هم از مشتریان می خواهند! به این ترتیب انجماد نقدینگی، اتفاق می افتد و پول و اسکناس، خودش و سیله احتکار و گرانی می شود.

  • سید احمد حسینی ماهینی

نگذارید به زیر کشیده شوید

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۰۰ ب.ظ | ۰ نظر


لا تدعها

المنتخب الإیرانی مع خصومه الجیدین: أمام المغرب ، أصبحت اللعبة هی الفائزة و: أنها تقف فی أعلى الجدول الذی تحته إسبانیا وفنزویلا. یجب الحفاظ على هذا ، وعدم السماح للاعبین والمدربین والمدربین: سحب نصف إیران. أولا ، تفوق أسبانیا أو البرتقالی هو حرب نفسیة. هذا هو السبب فی أن لاعبینا ، لأنهم رأوا اللعبة فقط عبر الأقمار الصناعیة أو التلفزیون ، یعتقدون أن: هم أقویاء ، لکنهم لیسوا کذلک. إذا انهار هذا الجو العقلیة ، فسوف یرون أنهم قادرون على لعب الرقیق أمامهم. فی الواقع ، یجب علیهم تعظیم جهودهم. وفی الوقت نفسه ، فهم لیسوا جاهلین بالروحانیة. الروحانیة لیست أن الناس یصلون فقط. الروحانیة هی أن المبادئ الدینیة یتبعها اللاعبون. نحن نرى أن صیام اللاعبین لا یضعفهم فقط ، بل یخبر الله لاعب مغربی أیضاً: أن یجعل الزهرة نفسها. کانت هذه الزهرة فی الواقع وصفة لله ، و: تم النظر فی مکافآت تمسک اللاعب بالدین المقدس للإسلام. هناک نوعان من أکثر من وسائط: أول هدف فی مرماه المتعمد، بمعنى أن اللاعب المغربی، ولانتصار الثورة الإیرانیة، وضرب عمدا الهدف! بعض الأدلة تؤکد ذلک أیضاً: أحد الأدلة هو الالتواء: إصابة فی الرأس تعنی: حتى حارس المرمى غیر قادر على السیطرة علیه. یجب أن ترى ما یفعلونه عندما یعودون إلى البلد ، ثم سنکتشف: متعمد أو غیر مقصود. من الطبیعی طرده وفرض عقوبة قاسیة علیه أو إعدامه. وهذا یدل على الطبیعة المتعمدة لهذه الخطوة ، لکن إذا لم تستجب الحکومة المغربیة ، فإن العلامة هی أن سلوکه کان قائماً على: خطأ حسابی أو إلهاء. أی أنه أراد تحویل الکرة إلى زاویة ، لکن لا یمکن تقدیر المسافة بدقة. أو عقله مشغول: ولادة طفل وتسلیم زوجته ، وفکر بباب إیران! هذا هو بالضبط الکرة دخلت: حارس المرمى. فی هذه الحالة ، لیس لإیران أی واجب أیضًا. لکن إذا طبقت المشقة ، یجب على إیران أن تستأجر محامی لها ، وأن تجلب صوتها إلى قلوب العالم. فی أی حال ، هذا درس جید للاعبین الإیرانیین: تعظیم جهودهم ، ویقولون ، کما یقول الأطباء: "إنه علاج لنا ، لکن الشفاء هو ید الله". إذا فشلت هذه اللعبة مع السعودیة مقابل روسیا ، تبدو المساعدة الإلهیة مشهورة ، فهی تظهر أن هناک حماسة دینیة لللاعبین السعودیین ، لأن آل سعود کان یقصد ، مثل کل عام ، خلال کأس العالم ، جریمة ضد ارفع انسانیتک. لذلک یراقب الناس اللعبة ، فی الیمن وباکستان وباکستان ، والعراق سیمنح الدم إلى الحمام. واللاعبون لا یریدون: تغطیة هذا القتل. کما نعلم ، کانت هناک هجمات انتحاریة فی القاعدة فی العراق وباکستان وفی طالبان: سوریا وفلسطین ، داعش وإسرائیل. وبالنسبة لإیران ، تم إرسال مجموعات کثیرة جدًا. لکن فی الیمن ، کتحالف مع المملکة العربیة السعودیة ، خططت إسرائیل وفرنسا والولایات المتحدة للقتل الجماعی. لکن الناس مستیقظون ، وهم یعرفون هذا الموضوع. لذا یقول القائد الحوثی: آلة الدعایة السعودیة: صنعت دولاراته النفطیة: وسائل إعلام مرتزقة أوروبیة وأمریکیة ، أوهام خبیثة! أعلن عن آل سعود. فی حین أن مدینة الحدیدة هادئة ولا یوجد صراع هناک: لا یوجد جیش سعودی على الإطلاق. لذا ، یمکن لمقاومة اللاعبین الإیرانیین أن تأخذ إیران إلى المرحلة التالیة بدلاً من المملکة العربیة السعودیة: جمیع تکالیفها ستکون غیر ناجحة.

  • سید احمد حسینی ماهینی

دزدان دریای کارائیب کجا رفتند؟

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۵۴ ب.ظ | ۰ نظر


أین ذهب قراصنة الکاریبی؟

فی القرن الماضی ، کانت القرصنة واحدة من أهم أنواع السرقات. لأن کل سفینة بین: المحیط أو البحار العظیمة ، تکاد تکون مثل ممتلکات غیر منتجة: من أراد ، یمکنه الاستحواذ علیها. وبالطبع ، کان لسرقة مرکبات التضاریس نفس الأثر: فعادة ما کانت تحاصر القوافل فی مکان ما لا یمکن مساعدته. کانت تسمى هذه الأنواع من الأماکن: وجها لوجه. وهو أمر غیر ممکن بسبب کونه شدیدًا. وتعثر اللصوص فی هذه الأماکن ، وهاجموا القافلة فی الوقت المناسب. أولاً ، قُتل حاملو الحراسة المؤقتة لأن الحراس منعوا السرقة ، لکن عددهم کان منخفضاً فی العادة. الآن ، فی عصرنا الحالی ، الصومال فی القرن الإفریقی ، بسبب المساعدة الجویة ، حیث کانت بعیدة المنال ، وما زالت القرصنة تحدث. الحکومة هی إما شریک معهم أو أنها لا تصل إلیهم. لکن أولئک الذین سرقوا ، عادة بعد فترة من الوقت أغلقوا أنفسهم! وکانوا یکسبون دخلاً کافیاً. مع هذا الدخل ، ذهبوا إلى أماکن غیر مألوفة ، وجعلوا حیاة أکثر حیویة لأنفسهم. لأنهم اعتادوا على مکاسب ، أرباح قلیلة أو طویلة: العمل العادی لم یقنعهم. لذلک کانوا یسرقون بطریقة جدیدة. عصرنا ملیء بالذین: اللصوص کانوا فی المقدمة: والآن یعتبرون طبقة مزدهرة من المجتمع. من الطبیعی أن جمیع الکنوز التی تم الحصول علیها ، على سبیل المثال ، القراصنة الکاریبی ، لا یمکن إنفاقها على نفس السفینة. لذلک ، غالبًا ما جاءت الکنوز إلى المدن وتم بیعها. أولئک الذین اشتروا هذه الکنوز یعرفون عادة أنهم کانوا سرقة! کانوا على یقین من الأصالة ، ثم یشترونها. ولهذا السبب ، تم دفع الأسعار ، وهی عادة أقل بکثیر من: السعر الحقیقی. کان المشتری النهائی على علم أیضًا بأن: هذا هو سرقة الأصول ، ولکن فی ثقافتهم ، لم تکن السرقة من أماکن بعیدة مشکلة. الآن هذه ثقافة الأمریکیین والأوروبیین! هؤلاء الذین هم من الفایکنج والقراصنة فی منطقة البحر الکاریبی یقولون أن المال هو وسیلة لأخذ أو سرقة: لا بأس من الشرق الأقصى. هذا هو السبب فی أن المتشرد یذهب إلى المناطق الشرقیة ، لإیجاد وسیلة لسرقة أو القوة. الذهاب الى المملکة العربیة السعودیة اولا! آل سعود ترحب بهم مع ملیارات العقود! طعمه إلى أفواههم ویذهب إلى دول شرق أخرى. لکنهم یواجهون طریق مسدود أمام إیران. لأن العلاقة غیر متصلة. والقیادة الإیرانیة لا تسمح بهذه السرقات. من هنا تبدأ المهمة الأوروبیة! وهم ، کأمریکی أصلی ، مسموح لهم فقط بالسرقة من إیران! یجب ترک أماکن أخرى لأمریکا. إذن الأوروبیون یأتون إلى إیران ویختمون العقود الکبیرة على الورق. وعد بإحضار التکنولوجیا إلى إیران ، واستثمارها ونقلها إلى إیران. بعض المسئولین یخادعون هذه الوعود ، ویضغطون على القیادة: "لا یجب أن نقطع العالم!" وهم یقومون أخیراً بأعمالهم ویوقعون العقود سراً. وتحتل کل من ایرباص وتوتال وشل وبیجو قمة هذه الصفقة. حتى ایرباص تعد بتسلیم الطائرات أولا لکسب المزید من الثقة! ثم خذ المال. ولکن لا شیء یسیر ، فکل العمل هو عکس ذلک: فهم یحصلون على المال الأول: ومن ثم لن یقوموا بتسلیم الطائرات. ما فعلته أمریکا منذ 40 عامًا! وما زالوا لم یسلموا البضائع التی اشتراها قبل الثورة إلى إیران واستولوا علیها تحت أی ذریعة.

  • سید احمد حسینی ماهینی

اقتصاد بدون آمار

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۱۱ ب.ظ | ۰ نظر


اقتصاد بدون إحصائیات

یحاول الاقتصاد مساعدة زملائک فی العلوم والریاضیات والإحصاءات! حتى الآن ، تمت کتابة العدید من الصیغ ، ولکن لم یتم استخدام أی منها فی هذا المجال ، أی أنهم لا یستجیبون. یقول المعجبون إن عملنا غیر متوقع ، لکننا نرید تنظیم العقول! لاتخاذ القرارات الصحیحة. بعد الثورة الإسلامیة ، والسیاسیین ، هذه النظریات المقترنة. کلهم کانوا یسوقون للفوز بالسوق الإیرانی بکل مقاطعتهم. تحدثوا عن التدفق النقدی ، ولکن بسرعة إلى البنوک الإیرانیة. لذا فإن کل إحصاءاتهم تکمن فی الماء. واختفت کل نظریاتهم. الباحثون الأمریکیون والأوروبیون الذین ، بسبب قلة الموهبة ، ذهبوا إلى الإدارات الأمریکیة والأوروبیة الکبرى ، التی تعتبر مفیدة للمعلمین والمستشارین فقط للطلاب الذین لیس لدیهم نقود. فی إیران الإسلامیة ، أضیف عنصر آخر: وأنه وفقا للأوامر الإسلامیة ، لا ینبغی إعطاء العدید من الأنشطة إحصاءات ، لأنها تعتبر فروض. على سبیل المثال ، کل إیرانی فی یوم عید الفطر ، یجب أن یعطی ما معدله عشرة آلاف تومان ، یعنی 800 ملیار دولار! دوران فی یوم واحد ، مما یخلق قانون دینی. لکن الأمر هو: یدفع هذا المبلغ من قبل الشخص نفسه إلى الناس الذین یعرفون. لذلک لن یتم تسجیلها فی إحصاءات الخزانة العامة أو المیزانیة العامة ، إلخ. یجب أن تکون جمیع المدفوعات الخیریة: للحفاظ على سمعة متلقی المنحة. إذا افترضنا أن دخل المجتمع طبیعی ، فإن 50٪ من السکان هم أقل من المتوسط ​​و 50٪ فوقها. لذلک ، یتم دفع 50٪ من 50٪ من الأعمال الخیریة والصدقات والزکاة والخمیس والزکاة ، دون ذکرها فی الإحصاءات. وهذه الأسباب: إحصاءات صندوق النقد الدولی والبنک المرکزی ومرکز الإحصاء فی إیران ، یساء فهمها. هذا هو السبب فی أن وزیر العمل ، على الرغم من کونه غیر مسؤول ، یقول إن 40 ملیون شخص یعیشون تحت خط الفقر. لکن وزارة الصناعة والتجارة أو وزارة الطاقة تعلن أن نصیب الفرد من استهلاک الطاقة والمواد الغذائیة والملابس فی إیران یبلغ ثلاثة أضعاف المتوسط ​​العالمی! التناقضات فی الإحصائیات عالیة جدا. عندما الإیرانیین، من حیث دولار و 70 دولار قبل حساب الثورة، عالیة جدا (لذلک اقول ذلک الوقت کان الوضع أفضل) واذا کانت الحکومة سعر الصرف (42،000 ریال) حساب المعدل سیکون إذا کان معدل اطلاق سراح ( 60000 ریال) صغیر جدا. وهذا أیضا سبب للتناقض فی الإحصاءات الاقتصادیة فی إیران. عندما تصل السلعة الأساسیة ، الدولارات هی 70 ریال! لکن الناس یریدون استیراد السلع ، فالدولارات هی 60 ألف ریال. عند تورید لحوم الدولة المستوردة ، والتی یتم سحقها بسعر الصرف الحکومی ، والمجمدة! مع جسد الناس الحر ، وهو أمر جدید ، لا یختلف کثیراً. وقد تم إیداع هذه الأرقام الفلکیة المفقودة للمستوردین الأجانب لسنوات عدیدة. لهذا رکض الجمیع! أو تخطط لهروب کبیر. من أجل الهزیمة ، یصنعون إحصائیات وهمیة من أجل: الحفاظ على عقول الناس مشغولین ، والهروب. کل هذه السرقات تتم من قبل البنوک السویسریة! لأنهم جمیعا شجعوا! ویتم تخزین الإنذارات الهاربة فی تلک البنوک. وهذا هو قانون الغابة ، أو سرقة السرقة.

  • سید احمد حسینی ماهینی

گردشگری میلیونی ایرانیان

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۷، ۰۵:۳۱ ب.ظ | ۰ نظر

ملایین الإیرانیین

یسجل الإیرانیون جمیع أعمالهم ، على الرغم من أن الکثیر منها لا یأتی فی شکل إحصائیات أو یسخر منه الأعداء. تظهر الإحصاءات الحقیقیة أن: أعلى المناصب الرئیسیة فی العالم هی فی أیدی الإیرانیین فی جمیع البلدان. السکان الذین یسکنهم الإیرانیون لدیهم أعلى المعدلات فی جمیع بلدان العالم ، مقارنة بالسکان المحلیین. أی أنه فی منطقة لوس أنجلوس بالولایات المتحدة ، ربما یکون الحی الإیرانی فی غایة الأهمیة: فی بعض الأحیان یطلق علیه اسم "غرب طهران". أو فی نیویورک ، حیی! الأدوات التی لا یهم ، یتم استخدام الأدوات من قبل البشر. مدى المهاجرین الإیرانیین فی العالم، ومدى الرحلات الخارجیة الایرانیة: فان وترکیا والهراوات وازفستیا جورجیا، ناخیتشیفان، أذربیجان، المنزل الایرانی الثانی. کربلاء والنجف ، کویتا وهرات ، وهلم جرا. بوجود 15 دولة مجاورة ، تتمتع إیران بنسب نسبیة ونسبیة فی جمیع البلدان القریبة والبعیدة. کلهم یتوقعون مساعدة الإیرانیین! لأنهم یقولون إن إیران لدیها النفط والغاز والبتروکیماویات. ولکن فی الداخل أیضًا ، إنها أقل من الخارج: عندما یکون هناک عطلین أو ثلاثة ، لدینا 80 ملیون رحلة! هذا یعنی أن إیران تقریباً خالیة ومشردة. لکن فی یوم الخمیس الأخیر من رمضان ، سرعان ما تمتلئ الطرق بالسیارات! نتیجة لذلک ، تم الإعلان عن بعض الطرق من جانب واحد. ومن المثیر للاهتمام ، یتم عکس هذه الخطوة فی نهایة یومین أو ثلاثة أیام من الإجازات. أی ، فی لیلة الأحد الطرق ، فی اتجاه واحد تجاه طهران والمدن الکبرى. یذهب الناس عادة إلى مراکز دینیة مثل مشهد وقم ، ثم یذهبوا إلى المراکز الترفیهیة مثل الشمال والبحر ، إن أمکن ، إلى السیاحة الخاصة ، التی ستقوم بزیارة الأعمال القدیمة. إن دور هذه السیاحة فی الاقتصاد الإیرانی هو إعادة بنائها. لهذا السبب ، على الرغم من التکالیف المتتالیة ، لا یمکن لأحد أن یوقفها! لأنه یظهر أنه إذا تم إغلاق اقتصاد الدولة ، فعندئذ یکون الاقتصاد الشعبی نشطًا ومخلصًا. أولئک الذین یذهبون إلى السیاحة من طهران والمدن الکبرى ینتجون الثروة والدخل للبلدات الصغیرة. کما تأمل المدن الصغیرة فی منتجاتها (من إنتاج الزبادی المنتج محلیًا إلى اللحم والخبز والفخار والحرف الیدویة) حتى المسافرین الخارجیین لدیهم نفس التأثیر. فی الوقت نفسه ، یحملوا: السجاد والفستق والتمر والتمور ، ویساهمون فی الإنتاج المحلی ، وهم فخورون به. لأنهم الهدایا التذکاریة وأفضل الهدایا. یتم استیراد معظم حقائب المسافرین هذه من قبل الإیرانیین فی الخارج. خلافا لواردات الحکومة ، التی تزود کل الدولارات بسعر رخیص جدا: للمنتجین الأجانب ، وتستورد السلع غیر عالیة الجودة. ولذلک ، فإن الاقتصاد الشعبی فی إیران متحمس ، لکن اقتصاد الدولة رطب. الحکومة غاضبة: لماذا لا تدور التدفقات النقدیة الضخمة فی سلة الحکومة!

  • سید احمد حسینی ماهینی