با حجاب کامل در راه اعتلای ایران

مصرف همه چیز در ایران هفت برابر متوسط دنیا هست و اسراف و حرام هست

با حجاب کامل در راه اعتلای ایران

مصرف همه چیز در ایران هفت برابر متوسط دنیا هست و اسراف و حرام هست

۳۴ مطلب در آبان ۱۳۹۸ ثبت شده است

رهبران ثروتمند با پرداخت پول، زبان دشمنان خود را می بندند

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۸، ۱۰:۲۶ ب.ظ | ۰ نظر

چرا هرکسی از ننه اش قهر می کند، اپوزیسیون می شود؟ در عراق و لبنان و در خارج از کشور ایران، چرا اینهمه مخالف وجود دارد؟ جواب ساده اش این است که: تبلیغات آنها زیاد است نه تعدادشان. مثلا کل کسانی که در میدان التحریر عراق، شعار های ساختار شکن می دادند، نیم در هزار جمعیت عراق هم نمی شوند! ولی رسانه ها چنان تبلیغ می کنند که یعنی: 25میلیون جمعیت عراق، در میدان جمع شده اند. همین رسانه جمعیت زایرین سی میلیونی واقعی، در کربلا را اصلا نمی بینند! گرچه همه آنهایی هم، که در میدان التحریر جمع شدند، فقط یک نفرشان می داند چه می گوید! آنهم برهم صالح است. زیرا هیچکدام شعار ها، برضد برهم صالح نبود. و این نشان می دهد هرشعاری از زبان : معترضان بیرون می اید حرفی است که: برهم صالح به آنها حقنه کرده. قصد او هم تسخیر دو قوه دیگر است، تا کل عراق را تبدیل به زندیق استان کند. در مورد جنگ هم به همین شکل است. الان جنگ در دنیا، فقط در شمال سوریه واقعا اتفاق می افتد. آنهم هر چند روز یکبار! ولی رسانه ها چنان تبلیغ می کنند که: یعنی در همه جای دنیا جنگ است، و 7میلیارد بشر، روی هم تفنگ کشیده اند. طبیعی است اگر جنگ به وسعتی که رسانه ها منعکس می کنند، وجود  داشت یک تضاد دیالکتیکی یا یک دور باطل بود. چرا که اگر 7میلیارد باهم جنگ کنند، کسی باقی نمی ماند که رسانه ای داشته باشد! حتی اگر یکمیلیونیم این جمعیت هم، جنگ کنند، کسی ارامش ندارد که به رسانه ها گوش کند! یا برای رسانه ها تحلیل و خبر بنویسد. پس این همه تبلیغات جنگ، در آرامش کامل صورت می گیرد. مخالفان هم به همین صورت ارزیابی می شود. اگر همه دنیا مخالف جمهوری اسلامی بود، که چهل سال دوام نمی اورد. حتی اگر فقط 35 میلیون در ایران مخالف بود، نمی گذاشت نصف دیگر کاری بکند! این است که مخالف واقعی جمهوری اسلامی ایران هم، فقط یک نفر است. آنهم کسی جز پیر زن ریش دار، بنام قجر عضداتنلو کس دیگری نیست. فقط او می داند که چه می خواهد. بقیه دشمنان فریب خورده هستند. یعنی فکر میکنند مریم رجوی، بهتر از حسن روحانی عمل خواهد کرد! و طبیعی است که دیکته نانوشته، غلط ندارد. کسی که خود را نمی تواند کنترل کند، و هر روز در دامن کسی است! و دست گدایی اش زیرچانه آنها است، چه کاری می تواند بکند. این مخالف خوانی انها، یک موضوع پیچیده تر را هم ثابت می کند که: در عین سادگی قابل تحلیل نیست. و آن اینکه: رهبران مظلوم و ساده زیست، دچار مخالفان زیاد می شوند. زیرا رهبران ثروتمند با پرداخت پول، زبان دشمنان خود را می بندند، یا بارشوه آنها را می خرند. و یا گلوله آنها را ساکت می کنند. ولی رهبران متقی، چنین کاری نمی کنند. این کار هم، برای دشمنان توهم ایجاد می کند و: دست به خلیفه کشی می زنند. بطور مثال اگر عمربن خطاب هم مانند: سلاطین برای خود گارد جاویدان درست می کرد. ابولولو ایرانی، نمی توانست او را ترور کند. یا حضرت علی ع همینطور. در عراق هم، برهم صالح گارد جاویدان دارد (پیشمرگه) لذا، کسی جرات نمی کند او را: مسبب مشکلات عراق بداند. اما ایت الله سیستانی یا امام جمعه کربلا و نجف، در میان مردم هستند. توهین و حمله به آنها هم جرمی ندارد! واگر کسی هم اطاعت نکرد، دستگیر نمی شود. بعبارت بهتر، ساده زیستی رهبران باعث: تبلیغات منفی از سوی صاحبان زر و زور می شود، تا جاییکه امام حسین ع در اثر همین نوع تبلیغات، در روز عاشورا تنها مانده و شهید شد. ولی یزید و عبیدالله فاسد و شرابخوار، نماز جماعت می خوانند  و همه مردم، برای اقتدا به آنها دست و پا می شکنند، و خود را عاقل تر از امام حسین می دانند.

Why is there so much opposition?

Why is everyone oppressing their mothers, the opposition? Why is there so much opposition in Iraq, Lebanon and outside Iran? His simple answer is: Their advertising is high, not their number. For example, all those who chanted slogans in the Tahrir Square in Iraq do not become half of the Iraqi population! But the media is so propagandized that: 25 million Iraqis are gathered in the square. The same media of 30 million true pilgrims in Karbala never see it! Even though all those gathered in Tahrir Square, only one of them knows what to say! He is also competent. Because none of the slogans were competent against each other. And this shows every slogan of the language: The protesters are coming out with something that: the righteous disagree with them. He also seeks to conquer the other two powers, to turn the whole of Iraq into a province. The same is true of war. Now the war in the world is really just happening in northern Syria. Every few days! But the media is propagating this: that there is war all over the world, and 7 billion people have pulled out a gun. It would be natural if there was a dialectical contradiction or a vicious circle as much as the media reflected. Because if 7 billion fight each other, no one will have a media left! Even if a million of these people are at war, no one is comfortable listening to the media! Or write news and analysis for the media. So all the propaganda of war is in complete peace. The opposition is similarly valued. If the whole world opposed the Islamic Republic, it would not last forty years. Even if only 35 million were opposed in Iran, he would not be able to do half as much! This is the only true opposition to the Islamic Republic of Iran. And there is no one else but the bearded old woman named Azadatanlu. Only he knows what he wants. The rest of the enemies are cheated. That means they think Maryam Rajavi will do better than Hassan Rouhani! And it is natural that unwritten dictation is not wrong. Someone who can't control himself, and he's in someone's lap every day! And his begging is what they can do. This opposition to their reading proves a more complex issue: it is not easy to analyze. And that: the oppressed and simple leaders of the opposition are facing a lot of opposition. For rich leaders, by paying money, they shut down their enemies' language, or buy them rains. Or the bullets silence them. But regular leaders do not. This, too, creates an illusion for the enemies: they carry out the caliphate. For example, if Umaran addressed, like: The kings would make an eternal guard for themselves. Iranian Abulolo could not assassinate him. Or Prophet Ali as well. In Iraq, too, he has an eternal guardian (Peshmerga) so no one dares to call him: the cause of Iraq's problems. But Ayatollah Sistani or the Friday Imam of Karbala and Najaf are among the people. No offense to attacking them! If no one obeys, they won't be arrested. In other words, the simple, biased of the leaders causes: negative propaganda by the owners of force, so long as Imam Hussein as a result of such propaganda, was left alone and martyred on the day of Ashura. But Yazid and Abidullah corrupt and wine-eaters pray for the congregation, and all the people break their hands to follow them, and find themselves wiser than Imam Hussein.

  • سید احمد حسینی ماهینی

150میلیارد دلار ملت لبنان را بدهکار کنند

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۱۰ آبان ۱۳۹۸، ۰۴:۳۶ ب.ظ | ۰ نظر

اگر ملت فلسطین شیعه بود، هرگز اعلامیه بالفور را قبول نمی کرد، و زمین های خود را در اختیار یهودیان نمی گذاشت. موقع تظاهرات بازگشت، بی محابا به سرزمین های اشغالی میرفت، و آنجا راقبضه می کرد! چنانچه اسرائیل از ترس حزب الله شیعه، هفت کیلومتر تا عمق اسرائیل فرار کرده، و عقب رانده شده. اگر ملت آمریکا شیعه بود، الان میرفتند بالای کوه های لس آنجلس، و مانند امام رضا نماز باران می خواندند، و خداوند بباران می فرستاد و: آتش را خاموش می کرد. اگر مردم عراق همه شیعه بودند، نمی گذاشتند یک زندیق، رئیس جمهور انها شود. که این همه توطئه کند تا: هرسه قوا را در اختیار بگیرد! زیرا استعفای نخست وزیر، خلا قانونی ایجاد می کند و او خود را، برای این کار کاندیدا کرده! انتخابات زودرس هم به منزله تعطیلی قوه مقننه است، و او بجای مجلس هم، قانون گذاری خواهد کرد. ملت عراق به هوش باشند! اگر این بار هم امتیاز بگیرد، آن را رها نمی کند. و با همین روش ارعاب و ارهاب، قوای سه گانه را از بین خواهد برد، و دیکتاتوری اقلیم را، در سراسر عراق گسترش خواهد داد. اگر مردم لبنان هم شیعه بودند، کابینه هم شیعه می شد. اما الان با اینکه اکثریت با حزب الله است، با ندانم کاریها باعث شده: تا سعد حریری ها سرکار بیایند، و با وام گرفتن از خارجیها، 150میلیارد دلار ملت لبنان را بدهکار کنند. که فقط سود آن معادل بودجه هرسال لبنان است. حق الناس این است، لذا سید حسن بیخودی فروتنی نکند! کابینه را تشکیل دهد، و مانع تضییع بیت المال شود. اگر مردم اروپا شیعه بودند، می دیدند  معنویت  نیاز های مادی انسان را برطرف می کند. شیعه عقیده دارد معاد جسمانی است. یعنی هرچه شما نیت می کنید، در روز قیامت به ماده تبدیل می شود! برای همین خداوند به بشر این اجازه را داده. در دنیا هم چنین است. یک فکر بکر از هزارن روز کار کردن در امد بیشتری دارد.(یکساعت تفکر، از هزار سال عبادت بهتر است) همانطور که پیامبر اسلام معاد جسمانی داشت. روایت است هرکس صلوات بفرستد،بخشی از یک خانه در بهشت برای او ساخته می شود. یعنی صلوات به مصالح تبدیل می شود. آنها با عبادت همه مشکلات روخی روانی، و نهایتا شغلی و اقتصادی را حل خواهند کرد. تمام گرفتاریهای غرب، در این است که درآمد و اشتعال شان از قاچاق اسلحه و مواد مخدر، مشروبات و مشاغل حرام است. اگر آل سعود شیعه می شدند، بجای پیاده روی در کربلا،  که مردم آنجا را ناراحت می کند! پیاده روی به سوی بقیع می گذاشتند. بین مکه و مدینه! تا همه بیابانها آباد شود. و همه مسیر های مردمی، از بین صحراها به گلستان تبدیل شود. اگر چین شیعه می شد؟ مردم مجبور نبودند ساعت ها کار کنند،عاقبت سوسک و موش بخورند. اگر سلطنت طلب ها شیعه بودند، میدانستند که کورش، همان قرش یا قریش است و: نیت کورش ایران بزرگ بود. لذا بجای اینکه برای جدایی عراق از ایران، نقشه بکشند، بحرین را هم به ایران برمی گرداندند! اما آنقدر بد نیت بودند و هستند که: خاک ایران هم هیچکدام از انها را نمی پذیرد! و باید گورشان را گم کنند! مصری ها اگر شیعه بودند، زینبیه را بیشتر گرامی می داشتند، و میدانستند که الازهر همان الزهرا است.اینهمه برای السیسی دم نمی جنباندند. گرچه، همه دنیا شیعه هستند، بدون اینکه خود بدانند، حضرت علی ع را قبول دارند، گرچه نمی تواند اسم ببرد! فاطمه زهرا را می شناسد. از امام رضا طلب حاجت می کند و در انتظار امام زمان است. به همین جهت امام زمان هم آنها را کمک می کند.حداقل آنکه نمی گذارد جنگ شود. چون تبلیغات حنگ طلبان زیاد است، فقط چند نفر هستند، که جنگ دارند، و 7میلیارد بشر در صلح می باشند.

If the Palestinian people were Shiites!

If the Palestinian people were Shia, they would never have accepted the Balfour Declaration, and would not have given their land to the Jews. At the time of the return demonstrations, he would invariably travel to the occupied territories, and there he would be dragged! If Israel escaped from Shiite Hezbollah fears seven kilometers deep into Israel, it would be pushed back. If the American people were Shiites, they would now go over the Los Angeles Mountains and pray like Imam Reza, and God would send rain and extinguish the fire. If the Iraqis were all Shiites, they would not let a Zandiq become their president. To conspirate so much: to possess all three powers! Because the resignation of the Prime Minister creates a legal vacuum and he has nominated himself to do so! Early elections also mean the closure of the legislature, and he will legislate instead of parliament. Let the Iraqi people be smart! If he gets points this time, he won't give up. And by this method of intimidation, it will eliminate the triple powers, and spread the dictatorship of climate throughout Iraq. If the Lebanese were Shiite, the cabinet would be Shiite. But now, though the majority is with Hezbollah, I do not know what to do: bring Saad Hariri to work, and borrow $ 150 billion from the Lebanese nation by borrowing from foreigners. That's just the benefit of Lebanon's annual budget. That's right, so Sayyed Hassan does not humble himself! To form a cabinet, and prevent the degradation of bailiffs. If the people of Europe were Shiites, they would see that spirituality would satisfy one's material needs. The Shiites believe it is a physical resurrection. That is, whatever you intend becomes a matter on the Day of Judgment! That is why God has allowed man to do so. So is the world. A virgin thought is worth more than working for thousands of days (one hour of thinking is better than a thousand years of worship), as the Prophet of Islam had physical resurrection. It is narrated that if anyone sends salat, a part of a house in paradise will be built for him. That is, the salad becomes a material. They will solve all the psychic, and ultimately occupational and economic problems. All the plight of the West is that their incomes and flames are forbidden from the smuggling of weapons and drugs, liquors and jobs. If Al Saud were Shiites, instead of walking in Karbala, which would upset the people there! Walking towards the rest. Between Mecca and Medina! So that all the deserts can flourish. And all the popular paths, from the desert to the Golestan. If China was Shiite? People did not have to work for hours, eventually eating beetles and mice. If the monarchists were Shia, they would have known that Cyrus was Qureshi or Qureshi and that Cyrus' intentions were great Iran. So instead of plotting to separate Iraq from Iran, they would return Bahrain to Iran! But they were and are so bad: Iran's soil does not accept any of them! And they must lose their graves! If the Egyptians were Shiites, they would have honored Zaynabiyyah more, and they knew that Al-Azhar is Al-Zahra. However, all the world is Shiite, without knowing it, they accept Prophet Ali, though he cannot name it! She knows Fatima Zahra. He demands Imam Reza and is waiting for Imam of time. That is why Imam Zaman helps them too. At least he does not allow war. Because the propaganda is rampant, there are only a few who are at war, and 7 billion people are at peace.

  • سید احمد حسینی ماهینی

همه امکانات را به مناطق سیل زده فرستادند

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۱۰ آبان ۱۳۹۸، ۱۲:۲۴ ق.ظ | ۰ نظر

آتش کالیفرنیا همچنان زبانه می کشد و: خود را به لس آنجلس می رساند، حالا باید مردم بی گناه لس آنجلس هم، در اتش غضب الهی بسوزند، چرا که روسپی ها وقواد ها را برخود راهبر دانستند. و از انان حمایت کردند.  چهل سال است که انجا مرکزی برای توطئه: برعلیه ام القرای اسلام یعنی تهران و قم شده است، و کسی نیست که از انها جلوگیری کند. تهرانی ها که در 10هزار کیلومتری ان هسند، دستشان نمی رسد تا همچون گذشته، مانند رعد بر سر آنها بریزند، و مانند سیل بنیان شان را بر باد دهند. مردم آنجا نیز اگر خوشحال نبودند، لا اقل ساکت بودند. و این جرم کمی نیست. و خداوند 40سال صبر کرد تا: آنها به خود آیند و دست از دشمنی با اسلام و قران بردارند. حالا دیگر آخر خط است. باید به آتش جهنمی که خود درست کرده اند، بسوزند و خانمان شان برباد برود. خواننده ها و نوازندگان وطنی که: در انجا خوش می گذراندند و برریش اسلام و مسلمین، می خندیدند حالا باید شاهد: سوخته شدن کاباره ها و قمارخانه هاو روسپی خانه های خود باشند، هیچ راه فراری هم ندارند، نه می تواند پیش بروند و نه را پس دارند. چهل سال به آنها وقت داده شد، تا توبه کنند. ولی انها فکر کردند: خودشان برحق هستند. و دیگران را دیو و دد معرفی کردند. حالا فقط چند روز فرصت دارند! تا قبل از انکه جزغاله شوند توبه کنند. گریه کنند و بربالای کوه بروند، و از خداوند بخواهند که باران رحمت را بفرستد، و این آتش را خاموش کند. گرچه هنوز غرور و نابخردی آنها، اجازه نمی دهد زیرا هنوز آمریکا را، خدای خود می دانند و و فکر می کنند: تکنولوژی به کمک شان خواهد آمد. ولی دیگر تکنولوژی در کار نیست! در این چند روزه که آتش، مثل شیر می غرد و پیش می رود، همه امکانات بکار گرفته شد، ولی فقط 15درصد آتش را مهار کردند! آنهم بعد از سوزاندن و از بین بردن. همه قدرت آمریکا با تمام دستگاههای پیش برنده هم، دست بیکی کنند در مقابل این آتش توفنده کاری از پیش نمی برند. قدرت طلبان آمریکا هم، اصلا به فکر انها نیستند. به استیضاح همدیگر مشغولند، و فرافکنی های خود برعلیه ایران را ادامه می دهند. انتظار می رفت که مانند ایران عمل کنند، ولی چنین نشد. در ایران وقتی سیل آمد، همه جا را تعطیل کردند و: همه امکانات را به مناطق سیل زده فرستادند. حتی بیم حمله پهباد های آمریکایی، باعث نشد تا سپاه و ارتش لجستیک خود را، به مناطق سیل زده نفرستد. اگر دولتمردان آمریکا ختی یک کمک فکری، از ایران می خواستند هرگز این آتش، این همه خشن نمی شد. ریزگردها در خوزستان غوغا می کرد، دولتمردان آمریکایی منتظر بودند تا: از آن ضربه ای بسازند و: اسلام را نابود کنند! ولی کاشتن درختان زیاد در: مناطق بیابانی و در کنار ان، دعا برای باران باعث شد تا: همه چیز فراموش شود! ولی دشمنان از پا ننشستند و گفتند: حکومت ایران ابر ها را بیش از حد، باران زا کرده تا مردم خوزستان را سیل ببرد! اگر راست می گفتند، چرا الان از ایران نمی خواهند تا: ابرهای کالیفرنیا را هم باران زا کنند؟ مانند سال قبل؟ آیا مردم آمریکا فراموش کردند که: آتش سوزی سال قبل هم وحشتناک بود، ولی با یک باران خاموش شد؟  مردم کالیفرنیا به خدا برگردید!عناصر فاسد را از خود دور کنید، اولین جمهوری اسلامی قاره آمریکا را برپا کنید. به فرزندان تان رحم کنید  نباید آنها بخاطر گنهکاری و سوء رفتار های شما، آواره جاهای دیگر شوند و آتش سوزی برای انها یک کابوس شود. از اتش نشان های ایران کمک بخواهند، از ارتش و سپاه مدد بگیرند. دردل خود با خداوند عهد ببندید تا: دیگر دور فساد نروید. قمار بازان و شرابخوران و مفسدان اخلاقی را از خود دور کنید.

Hell Of Los Angeles

The California fire still rages on: It reaches Los Angeles, now innocent Los Angeles people have to burn in the fire of divine wrath, because the prostitutes saw the events as guides. And supported them. It has been a center of conspiracy for forty years: it has been against Umm al-Qura'i Islam ie Tehran and Qom, and there is no one to stop them. The Tehranians, which are 10,000 kilometers away, cannot reach their throats like they used to, and flood their foundations like a flood. The people there, if they were not happy, were at least silent. And this is not a small crime. And God waited 40 years for them to come and stop their hostility to Islam and the Koran. Now it's the end of the line. They have to burn the hell fire they have made, and their house is gone. Home-grown singers and musicians who: They used to live there and laugh at Islam and Muslims now have to see: Burning nightclubs and casinos and prostitutes have their own homes, they have no escape, neither can they go They have it back. They were given forty years to repent. But they thought: they are right. And others were introduced by Dave and Ded. They only have a few days left! They will repent before they are broken. Cry and go up the mountain, and ask God to send the rain of mercy, and extinguish this fire. However, their pride still does not allow, because they still know America and their God and think: Technology will help them. But no more technology! In this few days when the fire was roaring like a lion, all the possibilities were used, but they only controlled 15% of the fire! Even after being burned and destroyed. All American power, with all its propulsion, will do nothing in the face of this crash. American powerists, too, don't care. They are imposing on each other, and they continue their smuggling against Iran. They were expected to act like Iran, but it didn't. In Iran, when the floods hit, they shut down everywhere: they sent all facilities to the flooded areas. Even fears of an American drone attack would not send its troops and their logistical armies into the flooded areas. If the American statesmen had any intellectual help, Iran would never have wanted this fire, it would have been so violent. The thunderstorms were raging in Khuzestan, the American statesmen were waiting to: blow it up and destroy Islam! But planting a lot of trees in the wilderness and beside it, praying for rain made it: forget everything! But the enemies did not stop and said: "The Iranian government has been overcast, raining to flood the people of Khuzestan!" If they were right, why don't they just ask Iran to: Rain the California Clouds? Like last year? Did the American people forget that: The fire was terrible last year, but was extinguished by a rain? Return to God, people of California! Get rid of the corrupt elements, establish the first Islamic Republic of America. Have mercy on your children, they should not be displaced elsewhere because of your guilt and misconduct, and the fires become a nightmare for them. Seek help from Iranian firefighters, help from army and army. Covenant with the Lord in your dealings so that: no more corruption. Avoid gamblers, wine-makers, and morals.

  • سید احمد حسینی ماهینی

راه برای فروش نفت به اسرائیل، باز شود

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۸، ۰۷:۵۹ ب.ظ | ۰ نظر

وقتی که آمریکا گفت: نیروهایش را از سوریه و همه کشورهای جهان، بیرون می برد موجی از خوشحالی، در جهان ایجاد شد که این مزاحم همیشگی، در حال دفع شدن است. اما مزدوران و ضدانقلاب او را از این کار منصرف کردند، به او پیشنهاد دادند آنها را به عراق ببرد، تا بتوانند به عنوان لباس شخصی، لباس عربی بپوشند و: به کربلا اعزام شوند تا: تظاهرات ضد ایرانی برپا کنند. به همین جهت اغلب آنها، صورت خود را می پوشانند. ولی قدرت بدنی انها در تخریب اماکن، و ترساندن مردم ثابت می کند که: همگی کماندو و از رمبوهای امریکایی می باشند. اما آنها با این روش هم به جایی نمیرسند: زیرا موقعی که همه چیز داشتند، کاری نتوانستند بکنند، حالا با چند شعار  می خواهند رژیم عوض کنند. متاسفانه به علت قدرت بدنی ورزمندگی انها، پلیس عراق قادر به دستگیری انها نیست. ولی میتواند آنها را با دوربین های مخفی و پهبادی، دنبال کند تا ببیند که برای تغذیه به کجا مراجعه می کنند، و یا بعد از تظاهرات در کجا ساکن می شوند. یا اینکه در شبها و روزهای تظاهرات، آمار سربازان آمریکایی را چک کنند. در آنصورت خواهند دید که: آنها اغلب در خانه کردهای وابسته ساماندهی می شوند. اسناد ارائه شده به رئیس جمهور عراق، همگی این را ثابت می کند. و وی دستورات لازم را برای: دقت هرچه بیشتر سربازان، برای ناشناس ماندن می دهد. بسیاری از این اسناد هم، سوزانده می شود تا به دست: نخست وزیر یا رئیس مجلس نیافتد. متاسفانه مقتدا صدر هم، گول این حرکتها را خورده و استعفای نخست وزیر را می خواهد، در حالیکه وی به دلیل عدم اجرای دستورات رئیس جمهور، مورد غضب واقع شده. به گزارش ماهین نیوز از بغداد، تاکنون بارها برهم صالح، وی را تهدید کرده است. اما دلایل خود را مقتدا پسند می گوید! ولی منظور او تضعیف مقتدا و العبادی، به وسیله یکدیگر است. خط سیری که اقلیم کردستان، سالها است که دنبال می کند: تا با تضعیف موقعیت مجلس ودولت، اختیارات خود را گسترش دهد و: برای این کار از دامن زدن به اختلافات شیعه و سنی، تا همکاری با داعش و آمریکا بهره می برد. دایره عملکردی او هم مشخص است: اغلب جاهایی که قبلا ارهابیون بودند، و سردار سلیمانی آنها را پاکسازی کرد، اکنون مرکز تظاهرات ضد دولتی شده اند. مردم عراق این را می دانند، و به همین دلیل انها را زندیق می خوانند. زیرا در راهپیمایی اربعین، نه تنها شرکت نمی کنند، بلکه مانع شرکت اهل سنت نیز می شوند. در اقلیم کردستان، پست ترین کارها را به عربها، یعنی عراقی های جنوب می دهند و با آنها، رفتار اهانت آمیزی دارند. در حالیکه مردم عراق شعار می دهند: کل عراق واحد، ولی آنها شعار می دهند کردستان بزرگ.  لذا اقلیم را مرکزی برای سازماندهی: چریکها و جنگجویانی کرده اند که: به ترکیه و سوریه و ایران حمله ببرند. تا راه برای فروش نفت به اسرائیل، باز شود و کم کم اسرائیل از طرف: سوریه و ایران و عراق هم، به رسمیت شناخته شود. البته ایران موضوع را میداند، با حمله  دقیق مرکز آنها را نابود کرد. ولی عراقی ها دستشان بسته است. زیرا که قانون چنین اجازه ای را نمی دهد. رئیس جمهور عراق خود، حامی این تروریسم پنهان هلال کردی است.  تنها راه حل نجات عراق هم، این است که رئیس جمهور از سوی مردم انتخاب شود. یعنی نظام طایفه ای و قبیله ای کنار گذاشته شود. نظام فعلی باعث شده تا اقلیت، بتواند بالاترین حوزه قدرت را در اختیار داشته باشد، و با اهرم های ان، دولت را مجبور به استعفا کند. مقتدا صدر اگر راست می گوید رفراندوم قانون اساسی جدید را پیگیری کند، که در ان همه چیز به رای اکثریت مردم باشد نه اقلیت.

American soldiers, in Karbala! In Arabic dress.

When the United States said it was pulling its troops out of Syria and all the countries of the world, a wave of happiness was created in the world that this constant nuisance is being repelled. But the mercenaries and the counter-revolutionary deterred him, offering him to bring them to Iraq so they could dress as Arabs, dress as Arabs, and: be sent to Karbala to stage anti-Iranian demonstrations. That's why most of them cover their faces. But their physical strength in destroying places, and scaring people, proves that they are all commandos and American Rambo. But they don't get it this way either: because when they had everything they couldn't do, they now want to change the regime with a few slogans. Unfortunately, because of their physical strength, the Iraqi police are unable to arrest them. But it can track them with hidden cameras and drones to see where they go for food, or where they reside after demonstrations. Or check the numbers of American soldiers on the night and day of the protests. They will then find: They are often organized in the home of dependent Kurds. The documents presented to the Iraqi President all prove this. And he gives the instructions to: The more precise the soldiers, the more anonymous they are. Many of these documents are also burnt to the ground: not to be prime minister or speaker of parliament. Sadly, Muqtada al-Sadr has swallowed up these moves and demands the resignation of the prime minister, but he is outraged by his failure to comply with the president's orders. According to Mahin News from Baghdad, Saleh has repeatedly threatened him. But Muqtada says his reasons are good! But he meant the weakening of Muqtada and al-Abadi by one another. The trajectory that the Kurdish climate has been pursuing for many years has been: to expand its powers by weakening the position of the Majlis and the government: to do so by fomenting Shia and Sunni divisions, working with ISIS and the United States. His line of work is also clear: most of the places that were formerly Arabs, and Commander Suleiman cleared them, have now become the center of anti-government demonstrations. The Iraqi people know this, and that's why they call it Zindagi. Not only do they not participate in the march, but they also prevent the Sunnis from participating. In the Kurdish climate, the Arabs, the southern Iraqis, are being given the most inferior jobs, and they are treated with insult. While Iraqis chant: the whole of Iraq, but they chant Greater Kurdistan. So the climate has become a center of organization: guerrillas and warriors who: attack Turkey, Syria, and Iran. To open the way to sell oil to Israel, and gradually Israel to be recognized by: Syria, Iran and Iraq. Iran, of course, knows the issue, and with its careful attack destroyed the center. But the Iraqis have their hands closed. Because the law does not allow that. The Iraqi president himself is a supporter of the hidden Kurdish terrorism. The only way to save Iraq is to elect a president from the people. That is, the tribal and tribal system should be abolished. The current system has enabled the minority to have the highest level of power, forcing the government to step down with its levers. Muqtada al-Sadr, if he says the truth, will pursue a referendum on the new constitution, in which everything is for the majority, not the minority.

  • سید احمد حسینی ماهینی

همه را به کالیفرنیا ببرد، تا این آتش را خاموش کنند

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۸، ۰۹:۴۷ ب.ظ | ۰ نظر

ترامپ به آتش سوزی کالیفرنیا برسد! نمی خواهد برای جهان آقایی کند. اگر فقط یک چیز را از ایرانی ها یاد میگرفت، کافی بود:  آنکه هنگام بلایای طبیعی، مانند سیل و زلزله در ایران، فوری ارتش و سپاه فراخوان می دهند. و قبل از هلال احمر و غیره می رسند، و کار را جمع می کنند. مانند همین سیل اخیر در خوزستان، یا زلزله در کرمانشاه. کافی است ترامپ بجای اینکه پهباد را برای: خرابکاری در ایران بفرستد، ماموریت بدهد که در هواشناسی آنجا، کمک نماید. ارتش و پنتاگون را بجای اینکه در سراسر دنیا پخش، وبی خاصیت کند، همه را به کالیفرنیا ببرد، تا این آتش را خاموش کنند. ما که در چند هزار کیلومتری این اتش سوزی هستیم، گرمای آن را حس می کنیم، وای به حال مردم آنجا. آیا ارزش یک قدرتنمایی در دونگوز اباد را ندارند؟ بیایند و قدرت خود را به کمک مردم خود، بکار گیرند. هرچیزی اندازه خودش را می خواهد. آمریکا نمی تواند آقای دنیا باشد، این فقط کورش و کورش زادگان هستند، که میتوانند دنیا را اداره کنند. خوشبختانه شماهم که او را می شناسید! و روز تولد او را تبریک گفتید. حتی پمپیو گفت در کنار ملت ایران است. بسم الله: کورش همه دنیا را تسخیر کرد. هیچ جایی نبود که تحت حکومت او نباشد. حالا اگر شما می خواهید بخاطر کورش، کنار ملت ایران باشید، آمریکا را تحویل ایران دهید. نه اینکه مانند قجر ها یا پهلوی ها، از ایران بگیرید! چرا در عراق و لبنان آشوب می کنید که: از ایران جدا شوند؟ مگر یمن یا سوریه ضرری دیدند؟ البته آنها ضرر دیدند ولی، از دست دخالت های شما. حالا آمریکا نیروی نظامی خود را، وارد عراق کرده تا با لباس شخصی، بروند و تظاهرات کنند که: از ایران جدا شوید؟ عراقی ها خودشان شعار می دادند: (ایران والعراق لایمکن الفراق.) امکان جدایی: بین ملت ایران و عراق نیست. هرچه دشمنان مشت بر سندان بکوبند، فایده ندارد. از زمان داریوش و کورش و کمبوجیه تا امروز، با هم بودند. فقط چند روزی صدام خبیث را، جلو انداختند تا جنگی بین آنها براه بیاندازد، آنهم سی سال است که تمام شده! و هر دو آن را فراموش کرده اند. نه تنها عراق بلکه لبنان و سوریه و افغانستان و پاکستان، از مصر تا چین قلمرو کورش و داریوش بود. ما اگر امروز یاد کورش را گرامی داریم، برای ایده های اوست. آنها تمام ارزویشان حکومت جهانی، زیر نظر ایرانیان بود. برای این کار کورش به مصر و فلسطین هم رفت. برخی ها می گویند(رئیس دانشگاه الازهر) فرعونیان، دست نشانده او بودند(خراسانی) ولی به انحراف رفتند. البته عده ای می خواهند: کورش را هم منحرف کنند! و از او یک چهره تجزیه طلب، ضد خدا و دین درست کنند.  در این اشوب های عراق، که مصادف با روز تولد کورش بود، این خباثت آنها آشکار شد. سلطنت طلبها مخصوصا پهلوی سوم، در راس این خبیث های بی وطن هستند. خاک ایران هم، هیچکدام از انها را نپذیرفت! رضاخان در ژوهانسبورگ مرد(آخوندها که دست نداشتند)پسرش، در مصر مرد. حالا معلوم نیست زنش یا نوه اش کجا بمیرند! آنها با جشنهای 2500ساله، خواستند کورش را مثل خودشان: بی وطن و دیکتاتور، تجزیه طلب و ضد خدا معرفی کنند. اما کورش همان قریش است، که معرب شده. فرزندان او را کورشی یا قرشی (قوم من کورش) می گویند، که ما امروز به سلسله جلیله سادات می شناسیم. بنابر این فرزندان واقعی کورش، مانند خود کورش، تسلط کامل بر جهان دارند. بدون اینکه کسی را مجبور کنند: دینش را عوض کند یا حکومت و مرز را تغییر دهد. ولی دشمنان نقابدار کورش، می خواهخند مثل پهلوی، بحرین و آرارات و هیرمند و اروند.. را بدهند. الان هم قصد دارند: عراق و لبنان را جدا  کنند.

Let's conquer the conquest of Cyrus the Great.

Trump reaches California fires! He doesn't want to be gentleman for the world. If they only learned one thing from the Iranians, it was enough: they would immediately call for the army and the army during natural disasters, such as floods and earthquakes in Iran. And before they reach the crescent and so on, they gather. Like the recent flood in Khuzestan, or the earthquake in Kermanshah. Instead of sending the drone to: sabotage in Iran, Trump is just going to help with the meteorology there. Instead of spreading the web around the world, the military and the Pentagon bring everyone to California to extinguish this fire. We, who are within a few thousand kilometers of this fire, feel the heat, woe to the people there. Don't they deserve a power show in Dongguan Abad? To come and use their power with the help of their people. Everything wants its own size. America cannot be the master of the world, it is only Cyrus and Cyrus who are born, who can rule the world. Luckily I know you know him! And you congratulated him on his birthday. Even Pompey said he was with the Iranian people. Bismillah: Cyrus conquered the whole world. There was no place that was not under his rule. Now if you want to be with the Iranian people for Cyrus' sake, hand over America to Iran. Not like the Khajars or the Pahlavi's, get it from Iran! Why are you in chaos in Iraq and Lebanon: to break away from Iran? Did Yemen or Syria find harm? Of course, they lost, but because of your interference. Now the United States has deployed its military force to Iraq in plainclothes to demonstrate: Get out of Iran? The Iraqis were chanting: The possibility of separation: Not between the Iranian nation and Iraq. No matter what the enemies punch on the anvil. They have been together since Darius and Cyrus and Cambodia until today. Only a few days they thwarted Saddam Hussein to wage a war between them, which is over thirty years! And they both have forgotten it. Not only Iraq but Lebanon, Syria and Afghanistan and Pakistan, from Egypt to China, were the territories of Cyrus and Darius. If we commemorate Cyrus today, it is for his ideas. They had all the ambitions of a world government under Iranian control. Cyrus went to Egypt and Palestine to do so. Some say (the head of Al-Azhar University) the Pharaohs were his puppets (Khorasani) but they went astray. Of course, some want to: distract Cyrus too! And make him a divisive figure, anti-God and religion. In the Iraqi riots, which coincided with the day of Cyrus' birthday, their revulsion was revealed. Monarchists, especially the Third Pahlavi, are at the forefront of these stateless villains. Iranian soil, too, did not accept any of them! Reza Khan dies in Johannesburg (mullahs have no hand) His son dies in Egypt. Now it is unclear where his wife or grandchild will die! With a celebration of 2,500 years, they wanted to introduce Cyrus as their own: stateless and dictator, separatist and anti-God. But Cyrus is the Quraysh, who is trained. His children are called Cyrus or Qureshi (my people Cyrus), whom we now know as the Galilean Sadat dynasty. Thus, the true children of Cyrus, like Cyrus himself, have complete control of the world. Without forcing anyone to change religion or change government and borders. But the masked enemies of Cyrus want to give like Pahlavi, Bahrain and Ararat and Hirmand and Arvand. Now they plan to separate Iraq and Lebanon.

  • سید احمد حسینی ماهینی

ارارات را دادیم و چند روستا را عوض کردیم،

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۸، ۱۲:۱۹ ق.ظ | ۰ نظر

از سال 1348 که بحرین از ایران جدا شد، مردم اعتراضهای مختلف کردند، اما سلطنت طلبها گفتند بجای ان، تنب کوچک و بزرگ را گرفتند! البته آنها در همه جای ایران این خیانت را کردند. گفتند که انسوی اروند را دادیم، بجای ان کشتیرانی در اروند را گرفتیم!(قرارداد الجزابر 1975) ارارات را دادیم و چند روستا را عوض کردیم، هیرمند را دادیم و مانع از جنگ و برادر کشی شدیم! حالا دم در آورده می گویند بحرین از اول مال ایران نبود! یا می گویند زمان قاجار واگذار شد. زمان قاجار که حسابش جدا است، نقشه ایران کوچک و کوچکتر شد، چون مردان کوچکی بودند، و قدرت اداره مملکت بزرگ را نداشتند، و ممالک محروسه، فقط لفظ قلم آنها بود. این بدبختی پادشاهان را می خواهند، با یاد کوروش تسلی بدهند! آدم جعلی که نامی از ان در هیچ کتاب تاریخی نیست. و همزمان با ایجاد اسرائیل، در ایران جعل شد. یک بنایی را هم دزدیدند و بنام او کردند. وروز 7ابان را هم بنامش زدند. آنها فقط به این سوال جواب دهند: اگر کورش وجود خارجی دارد، چرا انگلیس و آمریکا از ان حمایت می کنند؟ آنها که همیشه ایران را استعمار و تجزیه نمودند، چطور به کورش علاقه پیدا کردند؟ زیرا کورش به گفته خودشان، همه دنیا را برای ایران تسخیر کرد. برای هرکدام یک شاه تعیین نمود، و خودش هم شد شاه شاهان، یعنی شاهنشاه. اگر کورش را قبول کنند، باید انگلیس را هم به ایران پس بدهند! مصر و شامات و چین و ماچین که، جای خود دارد. همزمان با یاد آوری کورش، در عراق و لبنان تظاهرات بر علیه ایران راه انداخته اند، که آنجا را از ایران جدا کنند. در زمان جدایی بحرین هم این کار را کردند: اول گفتند آنها عرب هستند! و ما با عربها دشمن هستیم، پس بگذار بروند! بعد هم در بحرین تظاهرات ساختگی درست کردند، که آنها می خواهند از ایران جدا شوند. الان هم خام کردن مردم، به یاد کورش برای این است که: عراق و یمن و شامات و لبنان را، از ایران ناراحت کنند، تا آنها هم جدا بشوند. درحالیکه به نظر می رسد: قضیه برعکس است. کورش از کلمه قریش گرفته شده است، قرشی یا کورشی به عده ای گفته می شد که: از ایران به عربستان رفته بودند. و از نوادگان اسماعیل پسر ابراهیم ع محسوب می شدند. زیرا اسماعیل ایرانی بود، و در ایلام بدنیا آمده، ولی به دلیل مذهبی پدرش او را به عربستان برد، همچنان که پسر دیگرش را به فلسطین برد. یعینی یهودیان (بنی اسرائیل) با قریش پسرعمو بودند، و همه هم، ایرانی. از سوی دیگر: جم یعنی جمشید و اران یعنی ایران، و جماران به معنی آن فر ایرانی است، و اشاره به امام خمینی دارد، که از نوادگان اسماعیل(سلسله سادات) می باشد. لذا تاریخ واقعی، درست برعکس گفته های انها است. حکومت سادات که الان در: یمن و لبنان و عراق و سوریه است، نشان از ان فر ایزدی است، که از زمان جم(یعنی ابراهیم بزرگ) در ایران پدید آمده، و تا امروز سلسله وار خود را حفظ کرده، و چون خورشیدی جهانتاب، برعالم می تابد. علائم و مدارک زیادی وجود دارد که: همه مردم دنیا ایرانی هستند، و تنها کسی می تواند جهان را متحد کند، که از سلاله پاک این(حضرت ابراهیم ع) خاندان باشد. پیامبر اسلام پیش بینی های زیادی در مورد ایرانیان، و کمک آنها به امام زمان دارد. علوم پیشرفته را نزد ایرانیان می داند، و در تفسیر (و آخرین لما یلحقوا بهم) به سلمان فارسی اشاره می کند و می فرماید: از قوم ایشان هستند که بعدا به ما ملحق می شوند. تنها در این فرضیه است که جهان، یک دست و متحد به نظر می رسد، و تفرقه و جدایی و دشمنی در ان جایی ندارد. همه دنیا با ایدئولوژی الهی، و با پرچم واحد، حکومت واحد جهانی را خواهند داشت.

Bahrain Recovery Campaign

Since Bahrain broke away from Iran in 1348, people have been protesting, but monarchists say they have taken the big and small tomb! Of course, they betrayed it everywhere in Iran. They said that we had given up Arvand, instead of shipping Arvand! Now it is said Bahrain was not Iran's first! Or say the time of the Qajar was entrusted. By the time of the Qajar, whose account was separate, the map of Iran became smaller and smaller, because they were small men, lacking the power to govern a large country, and the deprived kingdoms were just their pen. They want this misery of kings, to console Cyrus! A fake man who is not mentioned in any history book. And with the creation of Israel, it was forged in Iran. They robbed a building and called it. Today they also called him Aban 7. They only answer the question: If Cyrus is foreign, why do Britain and America support it? How did those who always colonized and disintegrated Iran became interested in Cyrus? Because Cyrus, according to them, conquered the whole world for Iran. He appointed one king for each, and he became the king himself, that is, the king. If they accept Cyrus, they have to give England back to Iran too! Egypt, Damascus, and China and Machin. At the same time as Cyrus remembers, demonstrations against Iran were held in Iraq and Lebanon to separate Iran there. At the time of Bahrain's separation, they did: First they said they were Arabs! And we are enemies with the Arabs, so let them go! Then they made a fake demonstration in Bahrain that they want to leave Iran. Now the crushing of the people is reminiscent of Cyrus: to upset Iran, Iraq, Yemen, Damascus and Lebanon, so that they will be separated. While it seems: The opposite is the case. Cyrus is derived from the word Quraysh. Quraysh or Cyrus was said to have been said to have gone from Iran to Saudi Arabia. And they were descendants of Ismail the son of Abraham. Ismail was Iranian, and was born in Ilam, but because of religious reasons his father took him to Saudi Arabia, as he carried his other son to Palestine. It means the Jews (the children of Israel) were cousins ​​to Quraysh, and all of them were Iranians. On the other hand: Jam means Jamshid and Eran means Iran, and Jamaran means Persian oven, referring to Imam Khomeini, who is a descendant of Ismail (Sadat dynasty). So real history is just the opposite of what they say. The Sadat government, now in Yemen, Lebanon, Iraq and Syria, is an example of the goddess, who emerged in Iran from the time of Jam (ie Abraham the Great), and has maintained her dynasty to this day, as the sunshine of the world. , It glows. There are many signs that: All the people of the world are Iranians, and only one person can unite the world, from the pure descendants of this (Prophet Abraham) family. The Prophet of Islam has many predictions about the Iranians, and their help to the Imam of Time. He considers the advanced sciences among the Iranians, and in the commentary () refers to Salman Farsi and says: They belong to his people who later join us. It is only in the assumption that the world seems to be one and united, and that there is no separation and enmity. The whole world will be governed by a universal ideology, with a divine ideology and a single flag.

  • سید احمد حسینی ماهینی

با تجهیزات پهبادی و موشکی خود

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۷ آبان ۱۳۹۸، ۰۸:۰۱ ب.ظ | ۰ نظر

دنیا امروزه نیاز به قدرت مانع شونده دارد. قدرتی که بتواند مانع تجاوز آمریکا به عراق شود، و مانع از تجاوز ترکیه به سوریه و اسرائیل به غزه.  این امر نیازی به تعریف جدید از مرزها ندارد، و شاید مرزبندی نیاز نباشد. باید اجازه داشته باشد هرجا، آمریکا می رود به دنبالش رفته، آنها را بیرون اندازد. اگر هند به کشمیر تجاوز می کند، یا روسیه به اکراین هیچ فرقی برای او نداشته باشد. واین امر بسیار ساده است. زیرا که آمریکا با کمترین نیرو، وارد عراق شده یا ترکیه به سوریه حمله کرده است. اگر یک موشک یا راکت به سوی آنها پرتاب شود، راه خود را برمی گردند. اما وقتی کسی جلودار انها نیست، افسار گسیخته جلو می روند و نتیجه آن، کشتار مردم بی گناه یا: آواره شدن آنها در این زمستان سرد است. سازمان ملل تا کنون نتوانسته، این امر را تحقق بخشد زیرا خودش، یکی از ابزار های تسلط آمریکا است. لذا باید نیروی جدیدی در جهان، برای حفاظت از صلح و آرامش و: دفاع از مظلومین تشکیل شود. مرکز آن را می توان در یمن، یا در جنوب لبنان باشد. یگان موشکی باشد کافی است، و تولید موشک به فراوانی است، و میتواند جوابگوی نیاز های انها باشد. براساس ایه ای از قران نیز، چنین نیروی بازدارنده ای برای جهان نیاز است: وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ المنکر، و باز براساس آیه قران: (الصلح خیر)، امر به خیر یعنی امر به صلح است، و نهی از منکر نهی از جنگ و ستیز است. اما چه کسانی میتوانند، یا صلاحیت آن را دارند؟ قرار بود سازمان ملل چنین نقشی داشته باشد، ولی به جای دعوت به صلح، شورای امنیت دستور جنگ صادر می کرد. همچنانکه آمریکا مدتی نیروی: واکنش سریع یا بازدارنده تشکیل داد. ولی بجای صلح، جنگ و خونریزی را به ارمغان آورد. همه مظلومان جهان مورد ستم واقع شده، و کشته یا آواره شدند و قدرتمندان و زور گویان، بر قدرتشان اضافه شد. به نظر می رسد که تنها راه، تشکیل گروه ضربت در یمن باشد. الحوثی ها برگزیده شدند، تا همه مستکبران جهان را بر سر جایش بنشانند. آنها نباید در تله تجزیه طلبان باشند، که مامورند نیروی هر دو طرف یمنی را، از بین ببرند. موقعی که یمن با آل سعود می جنگد، خداوند قدرت بزرگتری به او عطا می کند، ولی وقتی به پیشنهاد لیبرالهای ایرانی، به سوی گفتگوی یمنی – یمنی می رود، همیشه بازنده است. زیرا که طرح دشمنان، ایجاد دشمنی بین ملتها است. در واقع کینه های قدیمی استعمار را، به یاد آنها می اورد و آنها را، در دام حود اسیر می کند. حتی در سوریه، تا موقعی که داعش بود، سوریه موفق عمل می کرد، ولی در دام گفتگوهای سوری-سوری افتاد زمینگیر شد. زیرا به معنی تجزیه یک ملت، و رسمیت یافتن رو در رو قرار دادن آن هاست. که همان سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن است. روزولت می گفت: اگر در جنگ جهانی دوم، روسیه اسلحه بخواهد به او می دهیم! واگر روسیه قوی شد، به آلمان کمک می کنیم! اجازه می دهیم آنها آنقدر از یکدیگر بکشند، تا دشمنی برای امریکا باقی نماند! هیچگاه این گفتگوهای درون ملتی، به نتیجه نرسیده بلکه به تحریک دشمنان بیشتر هم شده است. لذا یمن ماموریت دارد که: آل سعود را از بینببرد و مرکز فرماندهی اسلام باشد، وهمان امت وسط باشد. او با تجهیزات پهبادی و موشکی خود، میتواند در جامو و کشمیر یا در سوریه آرامش ایجاد کند. زیرا که ترکیه متجاوز است، و کسی مقابل خود نمی بیند. آمریکا هم عراق را حیات خلوت خود کرده. عراق هم الان درگیر گفتگوی عراقی-عراقی است. و می بینیم مثل لبنان  و یمن شده، نه فقط نتیجه ای ندارد، بلکه اعتراضات قبیله ای را بیشتر و شعله ورتر می کند.

Islamic deterrent force

The world today needs impeding power. A power that can prevent the US invasion of Iraq, and prevent Turkey from invading Syria and Israel into Gaza. This does not require a new definition of boundaries, and perhaps no demarcation. It has to be allowed wherever America goes to pursue it, throw it out. If India invades Kashmir, or Russia does not make any difference to Ukraine. And this is very simple. This is because the US has either invaded Iraq or attacked Syria with the least force. If a rocket or rocket is launched at them, they will return. But when no one is bothering them, the raging tide goes ahead, and the result is the killing of innocent people or: their displacement in this cold winter. The UN has so far failed to do so because it is one of the tools of American dominance. Therefore, there must be a new force in the world, for the protection of peace and protection of the oppressed. Its headquarters can be in Yemen, or in southern Lebanon. A missile unit is sufficient, and the missile production is abundant, and can meet their needs. According to one Koran, such a blocking force is needed to give the world the following: According to the Qur'an, such a blocking force is needed: The cirrhosis of the sacred almighty Yadayon, the goddess of the alchemy, and the king of the alumni; , And denying denial is forbidding war and strife. But who can, or is it qualified for? The UN was supposed to play such a role, but instead of calling for peace, the Security Council ordered war. As America did for a while: a rapid or deterrent reaction. But instead of peace, it brought war and bloodshed. All the oppressed of the world were oppressed, killed or displaced, and the powerful and the violent were added to their power. The only way seems to be to form a task force in Yemen. The Houthis were chosen to make all the world's arrogant. They should not be in the trap of separatists, who want to destroy the power of both sides of Yemen. When Yemen fights with Al-Saud, God grants him greater power, but he always loses when he goes to the Yemeni-Yemeni dialogue at the suggestion of Iranian liberals. Because the enemy's plan is to create enmity between nations. In fact, he remembers the old hatreds of colonialism and enslaves them. Even in Syria, Syria was successful while it was ISIS, but fell into the trap of Syrian-Syrian dialogue. Because it means dividing a nation, and recognizing it face to face. That is the policy of divide and rule. Roosevelt would say, "If in World War II, Russia will give us a gun!" If Russia gets stronger, we will help Germany! Let them kill each other so much so that there will be no hostility to America! These in-nation talks have never been successful, but they have provoked more enemies. Therefore, Yemen has a mission: to destroy Al Saud and be the headquarters of Islam, and to be the center of the Ummah. He can relax in Jammu and Kashmir or in Syria with his drone and rocket equipment. Because Turkey is an aggressor, and nobody sees it. The United States has also made Iraq its own backyard. Iraq is already involved in Iraqi-Iraqi dialogue. And as we see in Lebanon and Yemen, not only does it have results, it also intensifies the tribal protests.

  • سید احمد حسینی ماهینی

فقط رفراندوم گذاشته شود.

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۷ آبان ۱۳۹۸، ۰۷:۵۵ ب.ظ | ۰ نظر

گفتگو برخلاف ظاهر زیبای آن، امری شیطانی است! مگر اینکه در چارچوب رحمانی باشد.( لَا خَیْرَ فِی کَثِیرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ..)یکی از اشکال آن مناظره است، که همیشه ابزاری برای تحقیر اسلام بوده. دشمنان با طرح مناظره در ملا عام، حتی در صورت شکست، با افزونه بار تبلیغی، آن را وسیله ای برای تحقیر حقیقت می کردند. بارها و بارها در جلسات مناظره، همه طرفها، از امام رضا ع شکست می خوردند، ولی مگر دست بردار بودند؟ زیرا هدف برگزار کننده، جوسازی علیه دین بود. در مذاکره که نوع دیگر گفتگو است، معمولا دو طرف وزن مساوی ندارند، لذا اغلب به ضرر کم وزن ها است، آنها هم که از قبل محکوم بودند، از این ببعد بیشتر مورد حمله قرار می گیرند. نمونه آن مذاکره اشعری یا صلح امام حسن ع است. با اینکه پیمان نامه هم نوشتند، ولی پیمان نامه را زیر پا گذاشتند، و درست برعکس ان عمل کردند. گفتگوی جمعی یا همان گفتگوی تمدن ها، شکل دیگری از این است که باعث تولید: داعش و القاعده و طالبان شد. زیرا استکبار جهانی نمی دانست: حرف تازه انقلاب اسلامی چیست؟ لذا کور کورانه با آن مبارزه می کرد، و همیشه عقب نشینی به او تحمیل می شد. اما از جلسات گفتگو، متوجه اصل منظور انقلاب اسلامی شدند، لذا پادزهر ان را آماده کردند! اگر ایران ادعا می کرد: ولی فقیه دارد و روحانیون تحصیلکرده، در راس امور هستند، آنها رفتند و سه هزار مدرسه طلبگی! فقط در پاکستان درست کردند و گروه طالبان را، به جهان عرضه کردند. اگر ادعا شهادت طلبی و نترسیدن از کشته شدن بود! آنها گروه القاعده را سامان دادند. اگر ادعای این بود که شعار الله اکبر می دهیم، و به قران و عربی تسلط داریم! آنها گروه داعش را درست کردند. یعنی دقیقا نکته را گرفتند، و به روش خودشان برعلیه ما استفاده کردند. به عبارت بهتر گفتگو، وسیله ای شد تا رازهای نهانی افشا و: در اختیار دشمنان قرار گیرد، چیزی که امام صادق ع، یکی از اصول مومن بودن فرد را، حفظ اسرار می داند. اما لیبرال ها یا اصلاحطلبان ایرانی، درس نگرفتند و گفتگوی تمدن ها را، درسطح کوچکتر ادامه دادند! چه در مسئله برجام و چه در گفتگوهای: دوطرفه سوری_سوری(آستانه و سوچی) یا: اصرار بر مذاکرع یمنی –یمنی و: اخیرا هم عراقی-عراقی! که نتیجه ای جز زمین گیر شدن نیروهای وفادار انقلاب اسلامی، و یا بهار عربی ندارد. زیرا در جلسات گفتگو، اسرار فاش می شود و دشمن، به طرح های عملیاتی پی می برد و: پاتک می زند. به همین دلیل هیچ پیشنهاد گفتگو، مخصوصا بین دشمنان، نباید مطرح شود بلکه فقط رفراندوم گذاشته شود. تا اصول دمکراسی یعنی حاکمیت اکثریت، برقرار شود. در این صورت جمهوری اسلامی در عراق و یمن ولبنان، برقرار خواهد و رهبران آنها هم، از سلسله سادات خواهند بود. اما هر روش دیگری از جمله گفتگو، باعث خواهد شد همان اصول قومیت پرستی، حاکم شود و برای همیشه شاهد: درگیری های طائفه ای باشیم. در یمن الحوثی ها، با اینکه اکثریت هستند، ولی در گفتگوها فقط یک قبیله محسوب شده! طرف مقابل دهها قبیله، خواهند بود و یک رای در مقابل چندرای انها، بی اثر می شود. مانند اول انقلاب که هر روز، یک گروه کمونیستی درست می شد، با اینکه حزب جمهوری بسیار بزرگ بود، ولی با سازمان تازه تاسیس پیکار، رای مساوی داشت! در لبنان هم بزرگترین حزب جهان، یعنی حزب الله یک رای دارد! یهودی های نیم درصدی هم یک رای! یا در عراق کردهای اقلیت، شیعه اکثریت یک رای.  در عراق هزاران قبیله وجود دارند، و میتوانند درمقابل گروه بزرگ مقتدی صدر، بالاتر باشند! در سوریه، رهبران اقلیت، خود را بهتر ازبشار اسد می بینند!

Dialogue among Civilizations or ISIL Production?

Conversation, despite its beautiful appearance, is evil! Unless it is within the framework of rahmani Enemies by public debate, even in the event of a defeat, with the added burden of propaganda, made it a means to humiliate the truth. Time and again, during the debates, all parties were defeated by Imam Reza, but were they abandoned? Because the organizer's purpose was to stamp out religion. Negotiations, which are another type of dialogue, usually do not have equal weight, so they are often at a disadvantage, and those who are already convicted are more likely to be attacked later. An example is the Ash'arite negotiation or Imam Hassan peace. Although they wrote the treaty, they violated the treaty, and did the exact opposite. Mass dialogue, or civilization dialogue, is another form of production: ISIS, al-Qaeda and the Taliban. Because global arrogance did not know: what is the new word of the Islamic Revolution? So the blind fought against it, and he was always forced to retreat. But from the discussions they realized the essence of the Islamic Revolution, so they prepared the antidote! If Iran claimed: But the supreme leader and the educated clerics are in charge, they went and demanded three thousand schools! They just made it in Pakistan and introduced the Taliban to the world. If he claimed to be a martyr and not afraid of being killed! They organized al-Qaeda. If we were to claim that we are chanting Allah Akbar, and that we are mastering the Qur'an and Arabic! They created the ISIS group. That is, they took exactly the point, and used it in their own way against us. In a better way, the conversation became a means of revealing the secrets and disclosing them to the enemies, something that Imam Sadegh, one of the tenets of being a believer, preserves secrets. But the Iranian liberals or reformists did not learn and continued the dialogue of civilizations on a smaller scale! Whether in the Brajam issue or in talks: Syria-Syria (Astana and Sochi) or: Insist on Yemeni-Yemeni negotiations and: Lately Iraqi-Iraqi! That has nothing to do with the fall of the loyalists of the Islamic Revolution, or the Arab Spring. Because during the dialogue, secrets are revealed and the enemy realizes the action plans and: For this reason, no proposal for dialogue, especially between enemies, should be raised, only a referendum. Until the principles of democracy, the rule of the majority, are established. Then the Islamic Republic will be established in Iraq and Yemen and Lebanon, and their leaders will be from the Sadat dynasty. But any other way, including dialogue, will lead to the same principles of ethnicity, and we will see forever: tribal strife. In Yemen, the Houthis, although they are the majority, are just a tribe in the talks! There will be dozens of tribes on the opposite side, and one vote against many will be ineffective. Like the first revolution, a communist group was being formed every day, even though the Republican Party was very large, but with a newly established militant organization, it had equal votes! In Lebanon, the world's largest party, Hezbollah, has one vote! Half a percent of the Jews have one vote! Or in Iraq, a Kurdish minority, a Shiite majority. There are thousands of tribes in Iraq, and they can be higher than Muqtada al-Sadr's large group! In Syria, minority leaders see themselves better than Bashar al-Assad!

  • سید احمد حسینی ماهینی

ترامپ در برج خود بنشیند، و تجارت کند

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۸، ۰۷:۰۳ ب.ظ | ۰ نظر

از کسی که امید به او دارد. لذا قهر کردن مردم با خدا، به معنی دشمنی با خدا یا انکار او نیست. بلکه امید توجه بیشتر را دارند. یعنی با قهر کردن می خواهند: امتیازات بیشتری از خدا بگیرند. همانطور که بچه ها هم به این شکل عمل می کنند. لذا دستور اسلامی این است که: اگر کسی قهر کرد شما آنها را آشتی دهید، و از قهرشده بخواهید توجه بیشتری به: قهر کننده داشته باشد. یا اینکه گفته شده: نگذارید مدت قهر طولانی شود. پس یک اصل مسلم است که: قهر با دوستان است نه با دشمنان. متاسفانه در ابعاد سیاسی، این موضوع خلط می شود! یکی از مسئولین شاید از سرنادانی گفته است که: چهل سال است نمی دانیم با دنیا تعامل کنیم، یا خیر! او نمی داند طرف قهر همیشه دوستان هستند، والا بین دشمنان که قهر معنی ندارد. چون دشمنان از همدیگر جز دشمنی انتظار نمیرود. بحث امیداواری و یا انتظار خیر از انها، امری بیهوده است. وقتی که ایران با عربستان دشمن است، نه بخاطر مسائل شخصی یا پیش پا افتاده است. بلکه اساسا رژیم آل سعود، برپایه خون ریزی بنا شده، و با کشتن شیعیان ادامه پیدا کرده. از همان ابتدا که در فیلم سلطان شن ها می بینیم، از مردم مکه و مدینه آنقدر کشتار می کنند، که مسجد پیامبر پر از خون می شود. بعد هم با خونهای تازه: مسلمانان کشته شده، وضو می گیرند و نماز می خوانند. آنها همه آثار تاریخی را در مکه و مدینه تخریب کردند، وهنوز هم اجازه باز سازی بقیع را نمی دهند. یا اسرائیل همینطور: تاریخ فلسطین گواه است که: آنها جز ترور و کشتار کاری نداشتند. آنهم از کسانی که هیچ گناهی نداشته، در سرزمین خود کشته می شدند، و زمین های انها غصب می شد. وهنوز هم بعد از 70سال اجازه باز گشت به آنان نمی دهند. سفید پوستان نژاد پرست آمریکا از این بدتر! آنها سرخپوستان را با کشتار وسیع، از سرزمین های خود بیرون کرده اند، هنوز هم راضی نیستند که: حق سرخپوستان را بدهند یا: به اشتباهات خود اعتراف کنند. بنایر این زر وزور و تزویر، یا همان امپریالیسم و صهیونیزم و ارتجاع عرب، دشمنان اصلی بشر هستند. و انقلاب اسلامی اساسا با انها در تضاد است. و تا موقعی که اشتباهات خود را جبران نکنند، و صاحبان حق را راضی نکنند، دشمنی انقلاب اسلامی با آنها ادامه دارد. پس معنی ندارد ما بگوییم هنوز مشخص نیست! خط امام خمینی و بعدا خط امام خامنه ای، همین است. و تا حالا تغییر نکرده که: کسی بخواهد صحبت از نمی دانیم! بکند. مشکل آنها هم همین جا است. آنها تمام دنیایشان: صهیونیزم وامپریالیزم و ارتجاع عرب است. وبقیه را دنیا نمی دانند! یعنی اگر سازمان ملل 197 کشور عضو داشته باشد، و فیفا 202عضو! فقط سه تای انها مهم هستند، بقیه داخل آدمیزاد نیستند. بنابر این تعامل با دنیا در نظر انها، یعنی به رسمیت شناختن اسرائیل، آل سعود و آمریکایی های نژاد پرست است. لذا تعامل با 194 کشور دیگر ارزشی ندارد، و اصلا نباید به حساب بیاید. به همین دلیل گاهی توهم به انها دست می دهد و: فکر می کنند مقام معظم رهبری گفته که: با امریکا مذاکره کنید، و گاهی می گوید مذاکره نکنید! یا گاهی می گوید اسرائیل را به رسمیت بشناسید، و گاهی می گوید نشناسید. و یا آل سعود همینطور. ولی انها بدانند ما با همه دنیا تعامل داریم، جز این سه کشور، که نماد استکبار جهانی هستند. تعامل با آنها مشروط به آن که: دست از ظلم و ستم بردارند. و حقوق پایمال کرده دیگران را پس بدهند. اگر نتانیاهو به آمریکا برود، و برای خودش کشاورزی کند، کسی با او کاری ندارد! یا اگر ترامپ در برج خود بنشیند، و تجارت کند و یا آل سعود، به درعا برگردند و دامداری کنند، کسی با انها کاری ندارد! دنیا گلستان می شود. ایا درک این مسئله خیلی سخت است؟

Who does man love?

From someone who hopes for him. Therefore, being angry with God does not mean to disobey God or deny Him. Rather, they hope for more attention. That is, they want to be angry: to receive more concessions from God. As kids do. So the Islamic command is: If anyone gets angry you should reconcile them, and ask the angry one to pay more attention to: the angry one. Or as it is said: don't let the rage last long. So one thing is for sure: Anger is with friends, not with enemies. Unfortunately, in political terms, this is confused! One of the officials may have said in a citation: "For forty years we do not know how to interact with the world, or not!" He does not know the side of the hero are always friends, above all the enemies that the hero does not mean. Because the enemies are not expected to be apart from the enemy. It is futile to hope for or expect good news from them. When Iran is hostile to Saudi Arabia, it is not for personal or trivial matters. Rather, the Al-Saud regime was founded on bloodshed and continued to kill the Shiites. From the very beginning we see in the movie Sultan of the Sands, they kill so many people in Mecca and Medina that the mosque of the Prophet is filled with blood. And then with fresh blood: Muslims killed, wooed and prayed. They destroyed all the monuments in Mecca and Medina, and still do not allow the rest to be restored. Or Israel as well: Palestinian history bears witness: they had nothing but assassination and killing. Those who had no sin were killed on their land, and their land was usurped. And still they are not allowed to return after 70 years. More racist white Americans than this! They have expelled the Indians from their lands by mass slaughter, still not content to: give the Indians the right or: confess their mistakes. The founders of this shining arm, or imperialism, Zionism and Arab reaction, are the main enemies of mankind. And the Islamic Revolution is basically at odds with them. And as long as they do not make up for their mistakes, and the right-holders are not satisfied, the enmity of the Islamic Revolution continues with them. So it doesn't make sense to say it's not clear yet! This is the line of Imam Khomeini and later the line of Imam Khamenei. And so far it has not changed: Someone wants to talk about we do not know! Do it. That's where their problem is. They are their whole world: Zionism, imperialism and Arab reaction. The rest of the world is not known! That is, if the UN has 197 member states, and FIFA 202! Only three of them are important, the rest are not inside humans. So engaging with the world is, in their view, the recognition of Israel, al-Saud, and racist Americans. So interacting with 194 other countries is of no value, and should not be taken into account. That's why they sometimes give them the illusion that: They think the supreme leader has said, "Negotiate with America, and sometimes say don't negotiate!" Or sometimes he says to recognize Israel, and sometimes he says you don't. Or: al-Saudi as well. But they know that we are interacting with the rest of the world, except for the three countries that symbolize global arrogance. Interact with them on the condition that they stop oppression. And trample on others' rights. If Netanyahu goes to America, and does farming for himself, nobody has anything to do with him! Or if Trump sits in his tower, and trades or Al Saud, go back to Deraa and farm, nobody has anything to do with them! The world is becoming a flower. Is this difficult to understand?

  • سید احمد حسینی ماهینی

تهیه و توزیع دهها هزار غذای نذری

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۸، ۰۹:۴۳ ب.ظ | ۰ نظر

ماهیت هر انقلابی جهانی است، زیرا جهان بینی دارد، و می خواهد جهان را تغییر دهد. اما وقتی جلوی ان را می گیرند، چه می شود؟ انقلاب اسلامی ایران، در همان روزهای اول به جهان صادر شد! وقتی که امام خمینی در پاریس، سخنرانی می کرد همه دنیا می شنیدند، و می دانستند چه می گوید، و چه می خواهد. اما باور ان برایشان مشکل بود. می گفتند یعنی یک نفر می تواند: اینهمه قدرت ها را از بین ببرد؟ وقتی امام خمینی پای به ایران نهاد، یک درجه از این اطمینان حاصل شد: جهان دید که تمام توپخانه ها و بمب افکن ها، موشک ها و راکت ها از کار افتادند، و امام خمینی در کمال سلامت از پاریس تا تهران آمد. بعد هم با قدرت تمام در بهشت زهرا گفت: من دولت تعیین می کنم و تعیین کرد. باز هم کسی نتوانست کاری کند. ناچار همه مخالفان درصف واحد قرار گرفتند، و ضد انقلاب شکل گرفت. که قصد داشت فرار به جلو کند، و از خمینی هم انقلابی تر شود! مجبور بود با احتیاط عمل کند. ابتدا شعار های مسالمت آمیز دادند: مثلا زنان بدحجاب را به خیابانها فرستادند، تا چادر را مسخره کنند! و حقوقدانان خود را گسیل داشتند، تا قوانین اسلام را بدوی و وحشی معرفی کند! اجرای حدود الهی را یکی پس از دیگری، زیر سوال بردند. مدتها روی قطع انگشتان دزد کار کردند. زیرا خودشان دزد بودند، از اینکه یک روزی دستشان قطع شود، می هراسیدند. بعد رفتند سراغ اعدام! و گفتند که اسلام دین شمشیر و کشتار است، و خشن و غیره. اما باز وسعت انقلاب اسلامی بیشتر شد: مردم دیدند همه این احکام برای: امنیت و سلامت جامعه است. زیرا وقتی دزدان و غارتگران، نا امن باشند و هزینه دزدی آنها سنگین باشد، جامعه در امنیت به سر خواهد برد. لذا همه دنیا به ایران پیوستند.ابتدا  در عراق خواستار جمهوری اسلامی شدند. زیرا کتاب ولایت فقیه در انجا نوشته شده بود! لذا دشمن به لرزه افتاد و با تحمیل جنگ بر ایران، خواست مانع صدور انقلاب شود. امام خمینی هم فرمود: راه قدس از کربلا می گذرد. یعنی راه صدور انقلاب از قم به قدس، یا از تهران به تل آویو است. با سقوط تل آویو و ازاد شدن قدس، انقلاب جهانی خواهد شد. دشمن نیز، بیشترین نیروی خود را در این جبهه مستقر کرد، تا مانع صدور انقلاب شود. ولی جنگ صدامیان شکست خورد، و عراق یکپارچه به دست اسلامیان افتاد، و به تبع آن سوریه ولبنان و یمن هم، به خط مقاومت پیوستند. همدستی آل سعود و اسرائیل و امریکا، برای جلوگیری از صدور انقلاب باعث شد تا: این بار ضد انقلاب صادر شود، و آلترناتیو انقلاب شود. اکنون که شاهد اعتراضات ساختگی: این سه شیطان در لبنان و عراق هستیم. مایه امید است. چون آنها که قبلا ارتش داشته، و قدرت اول جهان بودند نتوانستند کاری کنند. طبیعی است با دستان خالی،  ومردوران قهوه خور! هم هیچ غلطی نمی توانند بکنند. فقط این شلوغی ها باعث می شود: تا فتنه جویان از سوراخ هایشان بیرون بیایند، و مردم آنها را بهتر بشناسند. وقتی سفارت عربستان در بیروت، به همه آشوبگران قهوه و شیرینی می دهد، توهم آنها این است که: انقلاب اسلامی به مدد کیک و ساندیس( نوشابه) دولت ایران در راهپیماییهای بزرگ، یا غذاهای نذری (برکات) دولت عراق (در پیاده روی اربعین) است. لذا، آنها هم همایش اربعین از نوع خودشان را، راه اندازی کرده اند. نمی دانند که این کار بودجه آنها را ضعیف تر کرده، وعقبه آنها را ازبین خواهد برد. مردم لبنان و عراق برکات آنها را می خورند، ولی به کشور خودشان خیانت نمی کنند.  لذا زمینه برای اتحاد جماهیر اسلامی بزرگ فراهم می شود. چنانچه عراقی ها در قم، در حرم حضرت معصومه در حال: تهیه و توزیع دهها هزار غذای نذری هستند.

Issuing counter-revolution

The essence of any revolution is universal because it has a vision, and it wants to change the world. But what happens when they are stopped? The Islamic Revolution of Iran was released to the world in the first days! When Imam Khomeini was speaking in Paris, everyone around the world was listening, knowing what he was saying and what he wanted. But it was hard for them to believe. They said one person can: destroy so many powers? When Imam Khomeini came to Iran, a degree of certainty was achieved: the world saw that all artillery and bombers, rockets and rockets were down, and Imam Khomeini came safely from Paris to Tehran. Then he said in full force in Paradise Zahra: "I appoint and appoint a government. Again no one could do anything. Inevitably, all the opposition was divided into one, and a counter-revolution was formed. Who intended to flee, and become even more revolutionary than Khomeini! He had to act cautiously. At first they made peaceful slogans: For example, they sent the bad women into the streets to ridicule the tent! And their lawyers were dispatched to introduce the laws of Islam primitive and savage! The execution of the Divine Limit was questioned one after another. They worked on cutting off the thief's fingers for a long time. Because they were thieves themselves, they were afraid of being cut off one day. Then they went to death! And they said that Islam is a religion of swords and slaughter, and violent and so on. But the breadth of the Islamic Revolution has increased again: people have seen all these sentences for: security and community health. Because when thieves and robbers are insecure and the cost of robbery is heavy, society will be safe. So the whole world joined Iran. In Iraq, they first called for the Islamic Republic. Because the book of Velayat-e Faqih was written there! Thus, the enemy shook and, by imposing war on Iran, sought to prevent a revolution. Imam Khomeini also said: The road to Quds is passing through Karbala. That is, the way to export the revolution is from Qom to Quds, or from Tehran to Tel Aviv. With the collapse of Tel Aviv and the liberation of Quds, a world revolution will take place. The enemy also deployed most of its force on this front to prevent a revolution. But Saddam's war failed, and Iraq was united in the hands of the Islamists, and consequently Syria and Lebanon and Yemen joined the resistance line. Al-Saud's and Israeli-American complicity in preventing the revolution led to: This time a counter-revolution was issued, and an alternative revolution. Now that we see fake protests: These three devils are in Lebanon and Iraq. There is hope. Because they had no army before, and were the world's first power, they couldn't do anything. It's normal with empty hands, and coffee-makers! Nor can they do anything wrong. It just makes the hustle: for the intruders to get out of their holes, and get to know them better. When the Saudi Embassy in Beirut gives coffee and sweets to all the rioters, their illusion is that: The Islamic Revolution thanks to the Iranian government's cake and sandwiches in large marches, or the Iraqi government's souvenir (blessings) of Arbain ) Is. So they have also organized an Arbaeen conference of their own kind. They do not know that this will make their budgets weaker, and they will destroy their backs. The people of Lebanon and Iraq eat their blessings, but they do not betray their own country. So the ground is being laid for the great Islamic Union. As Iraqis in Qom, in the shrine of Prophet Masoumeh: Tens of thousands of foodstuffs are produced and distributed.

  • سید احمد حسینی ماهینی