پیامبری برای تمام فصول
حضرت محمد ص، عصاره خلقت و اسوه مومنان است. لذا در همه ابعاد غلمی فرهنگی و سیاسی و اقتصادی سرآمد است. از نظر زمان و مکان مستقل، و در همه زمان ها و مکان ها حضور دارد. در تعریف این حضور، یک مثال مادی می زنیم: جسم وقتی جامد است، اگر گوشه ای از ان کنده شود، جای ان خالی می ماند. بنابر این جامد، محصور در مکان است. اما وقتی که بصورت مایع شد، شکل سخت خود را از دست می دهد، و به شکل مظروف خود، در می اید. یعنی شکل وابسته دارد. اگر قسمتی از ان برداشته شود، جای ان پر می شود! ولی سطح آن پایین تر می اید. اما وقتی تبدیل به گاز شد، یعنی آتش و حرارت در ان اثر گذاشت. مانند ذات نور یا آتش همه گیر می شود. از بعد مکانی رها می گردد و: در همه جای مظروف خود حضور پیدا می کند. مانند بخار آب که اگر در یک کتری باشد، همه فضای ان را پر می کند، واگر در دیگ هم باشد همینطور. گاز طبیعی اگر مایع باشد، در یک کپسول جا می گیرد! ولی همان کپسول اگر در یک کار خانه رها شود، همه فضای کارخانه را البته رقیق تر پر می کند، که همه اینها مبنای فلسفی دارد. با این تمثیل خداوند خود را به نور تشبیه می کند(الله نور السماوات والارض) و خاصیت نور در این است که: در همه جا حضور دارد. حتی اگر ظاهرا پشت ابر باشد، ولی اثر خود را می گذارد. و امام زمان عج، با همین مثل غیبت خود را تفسیر فرموده است. لذا انبیا و اولیا هم نور هستند. بارها فرموده شده که( کلهم نور واحد): همه آنها از یک سرچشمه و: یک منبع خدایی هستند. لذا در همه زمان ها و مکانها، حضور دارند. البته تشکیک در نور هم هست، یعنی انوار الهی مانند رنگین کمان، هرکدام شخصیت مخصوص خود را دارند. و برخی نیز مانند اشعه ایکس! دیده نمی شود ولی، نادیده ها را عیان می کند! بنابر این برای درک و فهم پیامبران و اولیا خدا، باید فهم مادی و جسم سخت را، از ذهن بیرون کنیم و به: روح فکر کنیم که به جسم لطیف یا رقیق هم بیان شده است. یعنی نور خدا اصلی است، و از این نور، دیگر چراغ ها استینار می کند. مانند ماه که از نور خورشید استفاده می کند. و خودش هم نور محسوب می شود، ولی رقیق تر و لطیف تر. برای ما که جسم سخت هستیم، و هنوز به درجه سیالیت یا دخانیت نرسیده، این جای تعجب دارد که: هم در ایران باشیم و هم در اروپا! اما این موجودات نورانی، در همه مکان ها و زمان ها حضوردارند. از رفتار همه باخبر هستند و: همه پرونده ها را مطالعه می کنند. و مواظب دنیا می باشند. بطوریکه روایت است: اگر حجت خدا نباشد، زمین اهلش را فرو می برد. برای بیان این هم میتوان: ازفرمول های ریاضی بهره جست: برای هر حرکتی دو نوع نیرو لازم است: دراگ و لیفت! که منظور این روایت آن است: اگر امام زمان یا حجت خدا(بلاتشبیه بعنوان دراگ) نباشد، لیفت به تنهایی عمل می کند. می بینیم هرچه علم انسان پیشرفت می کند، به عوامل بیشتری که در وجود موثر هستند، پی می برد. مانند یک فرد که در کودکی، پدر یا مادر خود را همه کاره می داند. ولی بعد کم کم می فهمد: مدرسه و دانشگاه هم هستند. با سازمان های اداری اشنا می شود، و روابط بین المللی را، بدون اینکه دیده باشد می پذیرد. جسم پیامبران را هم تعداد کمی دیده اند، حتی در زمان زنده بودن آنان، فقط اصحاب و دوستان بودند. مردم سرزمین های دیگر بدون دیدن، به او ایمان می اوردند. اکنون نیز جهان گرچه پیامبران را ندیده، ولی به آنان ایمان دارد. بسیاری از انسان ها که به درجه سیالیت رسیده، و سیر و سلوک داشته اند، ملاقاتهای هم داشته اند. پیاده روی اربعین نمونه واقعی این حضور است. همه فقط با خدا نجوا می کردند، یا با امام حسین کار داشتند!
Prophet for all seasons
Prophet Muhammad is the Exaltation of the Creation and the Asses of Believers. So, in all aspects, it is cultural, political and economic. In terms of time and place, and at all times and places. In the definition of this presence, we take a physical example: the body is solid, if it is taken out of the corner, it remains empty. So solid is enclosed in the place. But when it becomes liquid, it loses its hard form, and it comes in its own form. That is, it has a dependent form. If part of it is removed it will be filled! But its level is lower. But when it turned to gas, it meant fire and heat. Like the nature of light or fire. It is released from the spatial dimension: it appears everywhere. Like water vapor, if it is in a kettle, it will fill all its space, if it is in the same pot. Natural gas will be in a capsule if it is liquid! But the same capsule, if abandoned in a work house, fills the entire space of the factory, more or less, all of which has a philosophical basis. With this allegory, God likens himself to light () and the power of light is that it is everywhere. Even if it appears to be behind the cloud, it does its work. And the Imam of the Ajj time has interpreted the same as his absenteeism. Therefore, the prophets and the elders are light. It has been said many times that (): They all originate from one source and are a source of God. So they are present at all times and places. There are, of course, light bulbs, that is, divine vestiges like rainbows, each with their own personality. And some like X-rays! It cannot be seen but reveals the ignorance! Therefore, in order to understand and understand the prophets and the Almighty God, we must remove the material and the hard material from the mind, and to: Think of the spirit that is expressed in a subtle body. That is, the light of God is original, and from this light, the other lights stagnate. Like a moon that uses sunlight. And it is light itself, but it is thinner and more subtle. For us, which is a hard object, and yet it has not reached the level of fluidity or smoke, it is surprising that: both in Iran and in Europe! But these creatures are luminous in all places and times. They are aware of the behavior of everyone and they read all the cases. And they care about the world. As: it is narrated: If it is not God's will, it will pour its land. To express this, one can: use mathematical formulas: for each movement, two types of force are needed: drag and lift! The meaning of this narrative is that if the Imam is not God's time (the blessings of the Dragh), the lift is acting alone. We see that as human science progresses, it realizes more factors that are effective in existence. Like a person who, in childhood, considers his or her father to be versatile. But then he understands little: there are also schools and colleges. It gets acquainted with the administrative agencies, and accepts international relations without being seen. Few had seen the body of the prophets, even when they were alive, only companions and friends. People of other lands would believe in them without seeing them. Now the world has not seen the prophets, but believes in them. Many people who had reached the level of fluidity and traditions had meetings. The arbane hike is the real example of this
- ۰ نظر
- ۳۰ آبان ۹۷ ، ۲۱:۱۴