برای مسلمانان ماشینی اختراع کنند
شعارجهان چند قطبی، فقط یک شعار است! و الا در دنیا دو قطب بیشتر وجود ندارد. راه سوم یا خط سوم هم مفهومی ندارد. چرا که همه چیز در دنیا برمحور قدرت می چرخد! و قدرت هم رقیب ندارد. بنابر این یا باید با قدرت بود، و یا تابع قدرت. قدرت تعریف گوناگونی دارد: ساده ترین آنها قدرت خداوند است. این قدرتی بلا منازع است: خداوند بالاتر از همه قراردارد. کسانی که تابع قدرت خداوند هستند، یک طیف از جمعیت را تشکیل می دهند. و کسانی که تمایل دارند: قدرت خود را به رخ خدا بکشند، در طرف مقابل. گروه اول را حق، و گروه دوم را باطل می گویند. لذا در طول تاریخ، یا حق حاکمیت داشته و: قدرت انسان در امتداد قدرت خدا بوده، و انسان به عنوان جانشین خدا، اعمال قدرت می کرده یا اینکه، آن را نمی پذیرفته و به قدرت خود، و افراد مثل خود روی می اورده، که این باطل محسوب می شد. قدرت خداوند از طرف خودش، به انبیا و اولیا واسپاری می شده است. کسانی که زیر مجموعه این سلسله نبودند، منحرف محسوب و شیطانی و غیر حق بودند. در قدرت خداوند، کثرت عین وحدت است و در قدرت عیر خدایی، وحدت عین کثرت! یعنی در نقطه مقابل آن قراردارد. به عبارت ساده تر: گرچه 124هزار پیامبر و 12امام و چندین ولی فقیه داریم، ولی با تمام تکثر و زیاد بودنشان، همه یک هدف داشتند! و سخن واحدی می زدند. امام خمینی می فرماید: اگر تمام انبیا در یک جا جمع شوند، هیچ اختلافی باهم نخواهند داشت. و این به معنی متکثر بودن شی واحد است. خداوند روح خود را در تمامی این افراد دمیده است، و آنها را جانشین خود در روی زمین می داند. متقابلا اینها هم، در تمام شرایط، تابع محض خداوند بوده اند(اسلام به معنی تسلیم در برابر خدا). اما برعکس، وقتی پا را از جاده مستقیم الهی بیرون بگذارند، هرکدام مدعی خداوندی می شوند! سرکشی کرده و همه را به اطاعت از خود می خوانند. مانند احزاب که در سراسر دنیا تشکیل می شود، همه با هم درتضاد هستند! ولی حزب الله با این که یک حزب است، از تمامی احزاب دیگر قدرت بیشتری دارد. در احزاب، صحبت از وحدت و تفاهم و همکاری می شود! ولی عملا چیزی جز شعار دادن، و دروغ گفتن نیست. ولی در حزب الله اصلا نیازی به شعار دادن نیست، چرا که همه چیز تکلیف الهی است، و بخوبی انجام می شود. در احزاب یا گروهها و جناح های غیر الهی، از قانون و حقوق بشر و هزاران الفاظ زیبا و جدید، استفاده می شود ولی، در عمل آن را زیرپا می گذارند! اما در حزب الله همه اینها، راهنمای عمل است، لذا همه به یک مسیر می رسند و آن، مسیر حرکت به سوی تکامل و رشد است، تا به حق برسند و انسان کامل شوند. عبودیت خدا همه را متحد و کامل می کند، اما عبودیت انسان(امانیسم)، باعث درگیری و جنگ و تضاد شده، به کشتار یکدیگر می رسد. پس در زمان ما، فقط یک راه درست وجود دارد! و آن راه انقلاب اسلامی است. بجز این راه، اگر هزاران تفکر، اعتقاد و مکتب هم وجود داشته باشد، همه دروغ و باطل است. عنوان راه سوم و خط سوم، یا چند قطبی و چند راهی، فقط برای فرار از حقیقت است. همه آنهایی که در دنیا، برای خدا کار می کنند، جزو لشکر حق هستند! و عضو حزب الله. و کسانی که با خدا مبارزه می کنند، در حزب شیطان هستند. و راه سومی ندارد. ممکن است در ژاپن افرادی بودایی باشند، ولی برای مسلمانان ماشینی اختراع کنند: که در هرکجا لازم شد، تبدیل به مسجد شود و: همه در ان نماز بخوانند. و یا برعکس در ایران، افرادی باشند که یک شبه، دستمزدهای کارگران را، برداشته و فرار کنند. لذا مرز جغرافیایی یا سیاسی معنی ندارد، دسته بندی فقط در اطاعت از حق است، و بقیه باطل.
There is no third way!
Multipolar motto is just a slogan! And there are not two more poles in the world. The third or third line does not make sense. Because everything in the world revolves around power! And the power is not competing. Therefore, it should either be with power, or function of power. Power has a different definition: the simplest of them is the power of God. This power is disputed: God is above all. Those who are in God's power form a spectrum of the population. And those who are willing: to kill their power in the face of God, on the other side. The first group is right, and the second one is called invalid. Therefore, throughout history, or sovereignty: human power has been along the power of God, and man has exercised power as a successor to God or that he does not accept it and goes on to his power and people like himself. That was considered void. The power of God on his part has been forgiven by the prophets and the elders. Those who were not subservient to this dynasty were deviant, devious, and unjust. In the power of God, the plurality is the same unity, and in the power of the divine god, the unity of the same plurality! That is, it stands in the opposite direction. Simply put: Although we have 124 thousand prophets and 12 imams and several wali jurisprudents, but with all their plurality and abundance, they all had one goal! And they spoke a single word. Imam Khomeini says: If all the prophets are gathered in one place, they will not have any differences. And this means the multiplicity of a single object. God has blown his soul into all these people, and he considers them his successor on earth. On the contrary, they were, in all circumstances, the pure function of God (Islam means submission to God). But on the contrary, when they step out of the direct road of God, they each claim to be goddess! Rebuking and calling everyone to obey. Like parties formed around the world, everyone is at odds! But Hezbollah, although it is a party, has more power than all other parties. In parties, talk about unity, understanding and cooperation! But :practically nothing but a slogan, and not lying. But in Hezbollah, there is no need to chant, because everything is divine, and well done. In non-divine parties or groups and parties, the law and human rights and thousands of beautiful and new words are used, but in practice they undermine it! But in Hezbollah, all of this is a guide to action, so that everyone is on a path, and that is the path to evolution and growth, to come to the fore and complete the human being. God's salvation unites and perfects all, but human worship (humanism), causing conflict, conflict and conflict, kills each other. So in our time, there's just one right way! And that is the path to the Islamic revolution. Except: this way, if there are thousands of thoughts, beliefs and schools, all lies and falsehood. The title of the third and third lines, or multipolar and multi-way, is just to escape the truth. All those in the world who work for God are part of the ward! And: Hezbollah member. And those who fight God are in the party of the devil. And there is no third way. In Japan, they may be Buddhist, but invented for machine Muslims: to become mosque wherever it is needed: all pray in it. Or, in the opposite, in Iran, there are people who take over and run away overnight, workers' wages. Therefore, the geographical or political boundary does not matter, the category is only
- ۰ نظر
- ۲۱ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۳۳