با حجاب کامل در راه اعتلای ایران

مصرف همه چیز در ایران هفت برابر متوسط دنیا هست و اسراف و حرام هست

با حجاب کامل در راه اعتلای ایران

مصرف همه چیز در ایران هفت برابر متوسط دنیا هست و اسراف و حرام هست

۳۴ مطلب در دی ۱۳۹۷ ثبت شده است

فرمول های جدید اقتصادی

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۰۱ ب.ظ | ۰ نظر

انقلاب اسلامی دارای اقتصاد مخصوص خود است، که زیربنای فکری آن در قران کریم، و احادیث ائمه می باشد که علمای امروز، ان را تفسیر و اجتهاد می کنند. مانند کتاب حکومت اسلامی امام خمینی و اقتصادنا محمد باقر صدر.  این امر بطور دائم ادامه دارد، و توانسته بزرگترین اقتصاد جهان را در خط مقاومت به وجود آورد. البته دشمنان ساکت ننشسته اند، ابتدا زیربنای آن را سست کرده، و در نهایت آن را ناکارآمد جلوه می دهند. و برای این کار حتی تمام قوانین تجارت آزاد! یا سوسیالیستی را هم زیر پا می گذارند، که تحریم ایران نمونه آن است. برای اینکه بدانید اگر ایران تحریم نباشد، چه اتفاقی می افتد کافی به سوریه امروز، نگاهی داشته باشیم. فقط چند روز از خروج بخش کمی از: نیروهای آمریکایی گذشته می بینیم بسرعت، همه کشورهای عربی برای بازسازی، و بستن قراردادهای تجاری، به سوریه هجوم آورده اند! سوریه شاید در ظاهر پولی نداشته باشد، ولی مقاومت در مقابل آمریکا، اغتبار اقتصاد مقاومتی را به آنان بخشیده، و با وجود کمی بودجه، پیشتاز همکاری های اقتصادی شده است. این درست مثل این است که: دو نفر به خواستگاری دختری می روند، یکی مسن است و پولذار و دیگری: جوان است و فقیر. طبیعی است دختر، جوان فقیر را انتخاب می کند. زیرا می گوید او جوان است و آینده دارد. دنیا هم بجای سرمایه گذاری در: بورس آمریکا یا بورسهای اروپا، ترجیح می دهد با انقلاب اسلامی ایران، و خط مقاومت همکاری تجاری داشته باشد. به همین جهت است که تصمیم ایران، تصمیم جهانی است. البته در این سو، اقتصاد دانان که مغز آنها از طرف آمریکا، شستشو داده شده این را نمی فهمند. بجای اینکه برای اقتصاد ایران، شخصیت مستقل و بالنده منظور نمایند، با الفبای اقتصاد آمریکایی، همه آن را رد می کند! مثلا ایران در عرض 40سال، همیشه گرانی و افزایش قیمت داشته. بجای اینکه آن را به عنوان یک حقیقت قبول کنند، دائما از ثبات قیمت ها صحبت می کنند! اولا ثبات قیمت ها در اقتصاد وجود ندارد! و الا قانون عرضه و تقاضا نقض می شود. معلوم نیست اینها به چه مذهبی هستند.  زیرا جمعیت در حال رشد است، ومنابع (مانند زمین)، ثابت و محدود است. طبیعی است در اثر تقاضای بیشتر، قیمت ها رشد می کند. در ثانی با رشد قیمت ها، کالاهای سرمایه ای جایگزین کالاهای مصرفی می شود. یعنی در اثر بالا رفتن قیمت طلا یا نفت، قیمت همه کالاها هم، افزایش پیدا می کنند. قدرت خرید اشخاص کاهش می یابد، و در نتیجه قدرت پس انداز یا سرمایه گذاری انان، بیشتر می شود. کسی که خانه یا ماشین دارد، ممکن است نتواند گوشت مصرفی را تهیه کند، ولی خانه او چند برابر قیمت پیدا کرده. لذا مصرف گوشت یا مواد غذایی دیگر کم می شود، بجای ان قیمت خانه بالا می رود. سودهای حاصل از افزایش قیمت، به کالاهای سرمایه ای منتقل می شود. در حالی که در اثر ثبات قیمت ها، بازار دچار رکود می شود: زیرا که تولید کننده، کالایی تولید نمی کند  که نتواند بیشتر بفروشد! و اگر هم بفروشد، همه معاملات باید با سود صفر، یا منفی انجام شود. اما به محض بالارفتن قیمت ها، چرخ تولید به کار می افتد، و اشتغال بالا می رود، و بازار رونق می یابد! از این رو بین اشتغال و تورم، رابطه مستقیم تعریف شده است. علاوه بر این در اقتصاد ایران (انقلاب اسلامی) نهاد های جدیدی فعال هستند، که دیده نمی شوند: صندوق ها خانوادگی به دلیل نداشتن بهره نقش بزرگی در: ،تامین مالی و تهیه سرمایه دارند، در حالیکه بانکها، نقش منفی در تولید بازی می کنند. یعنی بهره بالای آنها، باعث گران شدن هزینه تولید می شود. کارگاههای زیر زمینی و خانوادگی هم، عنصر فراموش شده هستند.

New economic formulas

The Islamic Revolution has its own special economy, which is the basis of its thought in the Quran and the traditions of the Imams, which the scholars of today interpret and interpret. Like the book of Imam Khomeini's Islamic government and economist Mohammad Baqer Sadr. This is going on continuously, and it has created the world's largest economy in the line of resistance. Of course, the enemies have not been silent, at first they weaken the underlying surface, and ultimately make it ineffective. And to do this even all the rules of free trade! Or socialist, which Iran's sanctions are exemplary. To know if what is going to happen to Syria today if Iran is not sanctioned. Just a few days away from leaving a little bit of: US troops are past, quickly, all Arab countries have invaded Syria to rebuild and close commercial contracts! Syria may not seem to have the money, but resistance to America has given them the power of a resilient economy, and, despite some funding, has been the lead in economic cooperation. It's just like this: two people go to a girl's suit, one old and one young, and another: young and poor. Naturally, the girl chooses the young poor. Because he says he is young and has a future. The world, instead of investing in: US stock exchanges or European exchanges, prefers to cooperate with the Islamic Revolution of Iran, and the line of resistance. That is why Iran's decision is a global decision. Of course, economists who have been brainwashed by the United States are not aware of this. Instead of treating the Iranian economy as an independent and uplifting person, it is rejected by the American economy alphabet! For example, in 40 years, Iran has always been in high prices. Instead of accepting it as a fact, they constantly speak of price stability! First, there is no price stability in the economy! And the law of supply and demand is violated. It's not clear which religion they are. Because the population is growing, and resources (such as land) are constant and limited. Naturally, prices are rising due to higher demand. Secondly, with the growth of prices, capital goods are a substitute for consumer goods. That is, due to rising prices for gold or oil, the price of all commodities will also increase. The purchasing power of individuals decreases, and as a result, their savings or investment becomes greater. Anyone who has a home or car may not be able to make meat, but his home has multiplied by price. Therefore, the consumption of meat or other food is reduced, instead of the house price rises. The gains from price increases are passed on to capital goods. While the price stability keeps the market stagnating, because the producer does not produce goods that can not be sold further! And if it sells, all transactions must be made with a zero or negative profit. But as the prices rise, the production wheel is used, and employment rises, and the market thrives! Hence, direct relation between employment and inflation is defined. In addition, in the Iranian economy (the Islamic Revolution), there are new institutions that are not visible: Family funds have a big role in: financing and capital financing, while banks play a negative role in game production. They do. That is, their high interest rates will increase the cost of production. 

  • سید احمد حسینی ماهینی

بلکه دستمزدهای کلان هم می دادند

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۷، ۱۰:۳۰ ب.ظ | ۰ نظر

فرهنگ انقلابی برای مردم مختلف فرق می کند. البته مشترکاتی هم دارد. لذا برخی مسائل که ممکن است عمل انقلابی باشد، برای جامعه دیگری ناپسند به نظر برسد. مثلا تروریسم از دیدگاه های دیگران تفاوت دارد. زمانی انقلابی بود و مقدس به شمار می رفت. در کتاب اصول علمی مبارزه(علی میهندوست) آمده است: اگر ملتی نتواند با رژیم سرکوبگری، رو در رو مبارزه کند، میتواند به ترور فیزیکی عناصر موثر آن اقدام کند. حتی این عمل از ان نظر مهم بود که: برای انقلابیون کمترین هزینه را داشت، ولی هزینه های امنیتی زیادی به: رژیم سرکوبگر تحمیل می کرد. صهیونیست ها در ابتدای کار با همین روش مبارزه ومسلمانان را ترور می نمودند. حتی هرتصل و موشه دایان شخصا اینکار را انجام می دادند. بعد که روی کار آمدند، برای انقلابیون بعدی تروریسم را حرام اعلام کردند! این عمل دو جریان تبلیغاتی به نفع آنها داشت: اول اینکه به مردم القا می کرد که: خودشان هرگز تروریست نبوده اند! دوم اینکه میتوانست زمینه ترور های: تمیز تر و جدید تر را فراهم کند! در امریکا هم، تا موقعی که امریکا فدرت  جهانی نشده بود، ترور مالکولم ایکس ها را در پیش گرفته بود، ولی وقتی صاحب قدرت شد! ترور کندی را محکوم کرد. یکی از راههای درآمد برای اسرائیل و آمریکا و آل سعود، همین ترور بود! نه تنها آن را بد نمی دانستند، بلکه دستمزدهای کلان هم می دادند! بطوریکه طبقه جدیدی در جهان بوجود آمد که: شرکت های امنیتی نام گرفتند. برای مقابله با این شرکت ها( یا افرادی که آدم کش حرفه ای شده بودند) مردم آمریکا نیز راهی جز: مقابله به مثل ندارند. لذا هفت تیرکشی های غیر حرفه ای به راه افتاد، که قصد آنها نابود کردن آدم کش های حرفه ای بود. بیش از 90درصد هفت تیرکشی های فعلی آمریکا، به قصد انتقام از پلیس یا خبرچین های پلیس آمریکا است. البته تبلیغات آمریکا بیشر روی ده درصد است، و سعی دارند آن را یک جریان: انحراف روانی یا مصرف مواد مخدر نشان دهند. مانند قمه زنی در ایران و یا: زنجیر زنی در هند و امثال آن. کسانی که عزاداری برای امام حسین ع می کنند، همیشه مورد هجوم سازمان یافته: گروههای شیعه ستیز هستند. بطوریکه آنها می گویند: اگر 7نفر شیعه را بکشند به بهشت می روند. لذا قمه زنی یا زنجیرزنی خون آلود، اغلب در بین شیعیانی رواج دارد که: مورد هجوم هستند. آنها در واقع با قمه زنی (شمشیر کوتاه)، یا عزاداری های خشن، خود را برای رویارویی با دشمنان آماده می کنند. طبیعی است این روشها در ایران، که حکومت شیعی  دارد و: حمله سازمان یافته ای بر علیه شیعه وجود ندارد، تعدیل و یا گاهی حرام شمرده می شود. لذا باید این تفاوت های فرهنگی را پذیرفت، و مردم انقلابی را حمایت کرد. هرکس با هر وسیله و هر نوع رفتاری، با ظلم مبارزه کند انقلابی است، و نباید تکفیر و تقبیح شود. علمای اسلام نباید منتظر باشند که: مردم انقلابی امریکا و اروپا هم، مثل ملت ایران با سینه زنی آرام (مانند زینبه زنجان)، رفتار خود را بروز دهند. باید شیشه شکستن های فرانسویان، آتش زدن های مصری ها و اسرائیلی ها، سنگ اندازی یا تیرو کمان زدن های فلسطینی را، همان سینه زنی و عزاداری: برای امام حسین ع تلقی کنند. حتی هفت تیر کشی افرادی که: در امریکا و استرالیا و اروپا، که از ظلم پلیس به جان آمده اند، یک نوع عبادت است. چون استکبار چه از نوع اسرائیلی یا آمریکایی و آل سعود، فقط زبان اسلحه را می فهمند. همانطور که طرح سازش و زمین گذاشتن اسلحه، برای فلسطینی ها و حزب الله لبنان حرام است، برای حوثی های یمن و: مردم بحرین و همه انقلابیون جهان هم حرام است. بی دفاع کردن انقلابیون، خواست استکبار جهانی است.

The seventh gushing is the same gun!

The culture of revolution is different for different people. Of course, there are similarities. So, some issues that might be revolutionary seem to be unfavorable to another society. For example, terrorism differs from the views of others. It was once revolutionary and sacred. In the book, Scientific Principles of the Fighting (Ali Mahendost), "If a nation cannot face the oppressive regime, it can face the physical assassination of its effective elements." Even this action was important in that: it was the least cost to the revolutionaries, but imposed a lot of security costs on the repressive regime. Initially, the Zionists assassinated the Muslims with the same method of struggle. Even Herzel and Moshe Dayan did this personally. Then, when they came to work, they declared haram to terrorism for the next revolutionaries! It had two propagandistic tendencies in their favor: First, it provoked people: they themselves have never been terrorists! Secondly, it could provide the ground for assassinations: cleaner and newer! In the United States, as long as the United States did not have a global fate, it assassinated Malcolm X, but when it came to power! Condemned: the assassination of Kennedy. One of the ways of earning money for Israel and the United States and Al Saud was the same assassination! Not only did they not know it badly, they also made huge wages! As a new class emerged in the world, called security companies. To deal with these companies (or people who have been kidnappers), the American people have no way of resisting it. So there were seven unprofessional :gunfire that aimed to destroy professional killers. More than 90% of the current seven American tricks are intended to retaliate against police or US police informants. Of course, American advertising is more than 10 percent, and they try to show it a flow: psychological deviation or drug use. Like a gourmet in Iran or: Chain in India and the like. Those who give mourning to Imam Hussein are always invaded: Shiite groups are against. As they say, if they kill 7 Shiites, they will go to Paradise. Therefore, bloody chainsaws are often prevalent among Shiites: they are attacked. They are actually preparing themselves to fight enemies with a snake (short sword), or rough mourning. Naturally, these methods exist in Iran, which has a Shiite regime: there is no organized attack against Shi'a, moderated, or sometimes forbidden. Therefore, they must accept these cultural differences, and support the revolutionary people. Everyone with any means and every kind of behavior is fighting revolution, it is revolutionary, and should not be tactfully denounced. The scholars of Islam should not wait for the revolutionary people of America and Europe, like the Iranian nation, to stomp a gentle woman (like Zainabe Zanjan). They should consider the glass of breakdown by the French, the burning of the Egyptians and Israelis, the rocking up of the Palestinian arrogance, the same chest and mourning for Imam Hussein. Even seven shots of people who have died in the United States, Australia and Europe, who have died from police brutality. Because: the arrogance of either the Israelis or the Americans, and Al Saud, only understands the language of the gun. As the plan for the compromise and landing of arms is forbidden for the Palestinians and Hizbullah of Lebanon, it is forbidden for the Houthis of Yemen and the Bahraini people and all the revolutionaries of the world. Defending the 

  • سید احمد حسینی ماهینی

سهم امام برای انها کنار بگذارند

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۹ دی ۱۳۹۷، ۰۷:۵۵ ب.ظ | ۰ نظر

براساس بیانات حضرت آیت الله نوری همدانی، جلیقه زرد های فرانسه گفته اند که: از انقلاب اسلامی الهام گرفته اند. این بیان بسیار ساده، مسئولیت سنگینی بر دوش علما می گذارد. مخصوصا علمای اعلام در ایران اسلامی. چرا که نشان می دهد: مردم دنیا به زبان و بیان روشنی، خواستار پیوستن به انقلاب اسلامی هستند، ولی کسی نیست آنها را راهنمایی کند! هرچند که راههای انتخاب شده هم، خوب و مورد تایید است ولی میتوانست: تحت زعامت علما بهتر و تاثیر گذار تر باشد. بی توجهی به خیزش جهانی، امری ناپسند و به اصطلاح فقهی، موجب ضمان است. زیرا مردم به صحنه آمده، باجان و دل سراغ تغییرات در:  رژیم های سفاک هستند، تنها راه نجات آنها هم تمسک به اسلام و تشیع است. ولی وقتی کسی نیست دست آنها را بگیرد، و به کمک آنها بشتابد، چه بسا دیر شده باشد! مانند نهضت 99درصدی آمریکا و یا بهار عربی، باعث خاموشی و گوشه نشینی و افسردگی آنها شود. علما بهتر از ما می دانند که: در دنیا دو جبهه بیشتر نیست: جبهه حق و جبهه باطل. طبیعی است کسانی که با جبهه باطل مبارزه می کنند، عطش دریافت حق و حقیقت را دارند، و اگر آنها را از سرچشمه حق و حقیقت، سیراب نکنند ممکن است به شوره زار و لجنزار پناه ببرند. نباید درک های متفاوت را طرد کنند. اگر مردم فرانسه جلیقه زرد می پوشند، یا در نوار غزه مردم سنگ پرتاب می کنند، و یا در آمریکا هفت تیر کشی می کنند! همه آنها نشانه به ستوه آمدن مردم، از نظام های فاسد جهانی است. ولی همه نمی توانند به یک راه یا روش، اعتراض خود را نشان دهند. زیرا این مسیر ها شناخته شده است، و دشمنان آن را مسدود کرده اند. اگر مردم فرانسه شبهای شنبه را انتخاب کرده اند، برای این است که نمی توانند مثل فلسطینی ها، نماز جمعه بپا دارند! بطور سمبلیک هفته ای بودن تجمع خود را، به ما بیان می کنند. مردم غزه اگر با سنگ و تیرکمان به: تظاهرات بازگشت می روند، برای این است که مانند مردم فرانسه، خانه و کاشانه آنها آرام و بی دغدغه نیست، و هرلحظه ممکن است دیوار خانه شان، با تانک اسرائیلی خراب شود و: جوانان را به اسارت ببرند. آیا این تفاوت ها برای علما قابل درک نیست؟ چه تفاوتی مبارزین قبل از انقلاب اسلامی، با مردم معترض آمریکایی و اروپایی دارند؟ اگر مسئولیت اجتماعی است، باید همان طور به این افراد هم کمک شود. کمک مالی به خانواده های: شهدای و زندانیان و مجروحین این حوادث، از اوجب واجبات است. تامین آب آشامیدنی تظاهرکنندگان: در مسیر راهپیمایی مانند: سقایی روز کربلا است. آیا مردم آمریکا هم، باید سینه بزنند، تا باور شود که انقلابی هستند؟ وسهم امام برای انها کنار بگذارند؟ بازار تهران بخوبی بیاد دارد که: در دوران حکومت ساواک، همه زندانیان سیاسی حمایت مالی می شدند. الان که بسیار راحت تر است. آیا علما فکر کرده اند: مردمی که از اسلام و انقلاب اسلامی، الگو گرفته و زندگی خود را برای ان فدا می کنند، از کجا باید زندگی مادی خود را اداره کنند؟ دخترانی که بخاطر حجاب، از مدارس رانده می شوند، درکجا باید تحصیل کنند؟ امروز دیگر دایره مجاهدان و مبارزان، به مدافعین حرم محدود نیست. بلکه مدافعین حق و خقیقت، در سراسر جهان دست خود را دراز کرده اند. آنها می خواهند بیعت کنند! ولی کسی نیست به آنها دست بدهد، و بیعت آنها را بپذیرد. آیا علما هم فریب دیپلمات های نیویورک نشین را خورده اند؟ فکر می کنند کمک به تازه بیدار شدگان جهان، کاری است غیر دیپلماتیک؟ و در عرف دیپلماسی التماسی نمی گنجد؟ آیا در دریای نظریات هضم شده اند؟ چرا نباید به داد مردم رسید؟ فقط کمک مالی نیست، آنها را کافر ندانید! بس است.

Friday prayers by the French and Palestinians

According to Ayatollah Noori Hamedani, the French vest of: yellows have said that they are inspired by the Islamic Revolution. This simple expression makes the ulama responsible for the burden. Especially: the scholars of the declaration in Islamic Iran. Because it shows: the people of the world want to join the Islamic Revolution in a language and a clear statement, but no one guides them! Although the selected paths are good and approved, they could: be better and more influential under the influence of the scholars. The neglect of the global uprising, an unpleasant and so-called jurisprudence, is warranted. Because people come to the scene, with her and the heart of the changes are: the regime is sober, the only way to save them is to seek Islam and Shiism. But if one does not take their hands and strikes them, it may be too late! Like the American 99 percent movement or the Arab Spring, cause them to be silenced and depressed. The ulama know better than that: There are no more two fronts in the world: the right front and the false front. It is natural that those who struggle with the false front are thirsting for the truth and truth, and if they do not water them from the source of truth and truth, they may seek refuge in dandruff. They should not reject different perceptions. If the French people wear a yellow vest, or throw stones in the Gaza Strip, or in the United States, they will shoot seven! They are all signs of the plight of the people, of the corrupt world systems. But everyone cannot protest themselves in a way or method. Because: these paths are known, and their enemies have blocked it. If the French people have chosen Saturday nights, it's because they cannot hold Friday prayers like Palestinians! Symbolically, they are giving us a weekly rally. The people of Gaza, if they go back to the protests, are struggling with their stones and slings, because they are not calm and unattractive, like the people of France, and at any moment their walls may be destroyed by the Israeli tanks: Captivity. Are these differences not understandable for scholars? What difference do the fighters before the Islamic Revolution have with American and European protesters? If it is socially responsible, it should be equally helpful to these people. Donations to families: the martyrs, prisoners and the wounded of these incidents are obligatory. Providing Drinking Water to Demonstrators: It is: on the path of a march, such as the Karbala Day of Karbala. Should the American people also have to breasts, to believe that they are revolutionaries? And: the Imam's side for them? Tehran's market is well-known: During the SAVAK administration, all political prisoners were sponsored. It's much easier now. Did the Ulema think: Where do you want to manage your material life? People who are sacrificed for Islam and the Islamic Revolution and who sacrifice their lives for them? Where do girls who are driven from school by hijab, where should they study? Today, the circle of militants and fighters is not limited to the shah's defenders. But defenders of truth and truth have spread their hands around the world. They want to give allegiance! But nobody will give them up, and accept their allegiance. Do ulema lure New York diplomats? Do you think helping the newly awakened world is something non-diplomatic? And in the tradition of diplomacy, do not you fall in love? Have you digested in the sea of ​​ideas? Why should

  • سید احمد حسینی ماهینی

اشتغال کامل فقط در گرو: قبول مدیریت جهانی ایران است.

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۹ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۳۹ ق.ظ | ۰ نظر

بسیاری از مشکلات موجود کشور ناشی از: عدم قبول مزیت های نسبی خوب ایران است. وجود نیروهای متخصص و مخترع، بقدری زیاد است که کشور اشباع شده! و قادر به جذب آنها نیست، درست مثل نفت که هر روز منابع و معادن جدیدی کشف می شود، و ایران به تنهایی قادر نیست همه آنها را، استخراج یا مصرف نماید. لذا باید کلمه فرار مغزها به عنوان صدور: مدیران و مهندسان و نیروی کار متخصص استفاده شود. وقتی مازاد نفت خود را می فروشد، باید مازاد نیروی انسانی خود را هم، به بازار های جهانی عرضه کند. در عرضه نیروهای کارآمد، باید این را بپذیریم که مردم ایران، با سابقه مدیریتی جهان در طول تاریخ، دارای تخصص های ویژه مدیریتی هستند. یعنی ممکن است کارگر خوبی نباشند! در تولید و در کارگاه نقش فعالی نداشته باشند، ولی در جاه طلبی و اداره جمعیت های بزرگ، کاملا متبحر هستند. اگر به زبان خودمان بگوییم: اکثرا ریاست طلب و پشت میز نشین هستند! و این در علم مدیریت از اصول ذاتی مدیران است. منتها در ایران به دلیل واگیری و همه گیر بودن آن، قابل تشخیص نیست. لذا اگر مزیت نسبی منابع انسانی را، در جهان تقسیم بندی کنیم: نوک قله آن یعنی دهک های بالای هرم، به ایرانی ها می رسد. متاسفانه این تقسیم بندی وقتی در یک کتاب خارجی باشد، برای ما قابل قبول تر است. مثلا اگر در کتاب اصول مدیریت بخوانیم که: در شرایط مساوی متقاضیان شغل مدیریت، آنکه جاه طلبی و بلند پروازی بیشتری داشته باشد، در اولویت است! اصلا تعجب نمی کنیم ولی اگر: یک ایرانی آن را بنویسد می گویند: ریاست طلب و خودخواه و خودپسند است. البته آموزه های دینی در این خصوص، نقش موثری  دارند ولی برداشتها، باید اصلاح شود. مثلا حضرت علی ع می فرماید: کسی که ریاست طلبی کند، هلاک می شود. یا اینکه برخی ها معتقدند: منظور ایشان عمر ابن ابی الخطاب بوده است، که همه حرفها را قبول می کرد، باهمه کنار می آمد، اما به شرط آنکه خودش در ریاست باقی بماند. یعنی فقط حس ریاست طلبی بوده، که او را برعلیه خط امامت و ولایت قرار داده بود. تقریبا همه دشمنان ائمه از این خصلت برخوردار بودند. زیرا همه آنها به برتری علمی و شخصیتی و: جایگاه پیامبران و ائمه اعتراف می کردند، ولی حاضر نبودند جایگاه خود را به آنان بدهند. معروف است که عمر می گفت:( لولا علی لهلک العمر)! یعنی اگر علی ع نبود(و در راهنمایی از علم مدیریتی خود استفاده نمی کرد) عمر هلاک شده بود. حتی رهبر بزرگترین گروه های مذهبی غیر شیعه، همگی شاگردان امام جعفر صادق بودند. بطوریکه ابوحنیفه رهبر حنفی ها می گوید:( لولا سنتان لهلک) اگر دوسال آموزش امام جعفر صادق نبود، من هلاک می شدم. شاید بتوان گفت غریزه مدیریت، یا جاه طلبی و ریاست طلبی در همه وجود دارد، ولی با درجات متفاوت بروز می کند. از نظر اسلام هم مردود نیست، زیرا مانند غریزه جنسی یا حب نفس، برای ادامه حیات لازم است. حتی امام علی ع می فرماید: اگر دو نفر هم باشید، سعی کنید یکی تان رهبر و پیشوا شود. بنا براین میتوان گفت: اگر از این غریزه درست استفاده شود، کاملا مورد تایید اسلام است. قبول ولایت الهی نبوت و امامت، جنبه درست این غریزه است. و ولایت شیطانی و مدیریت ظالمانه، از انواع منفی آن می باشد. به نظر می رسد اگر مسئولین هم نخواهند: این موضوع را قبول کنند، جریان مدیریت مثبت ایرانیان، در حال فراگیری جهان است. اگر همان فرار مغز ها را منظور کنیم: ایران بالاترین مغزهای فراری را دارد، ولی کیفیت آن کاملا متفاوت است: بطوریکه هرکدام از ایرانی ها، مرکز ثقل مدیریتی کشورهای میزبان خود هستند.

Full employment only depends on: Accepting Iran's global management.

Many of the country's problems are due to the lack of acceptance of the relative good advantages of Iran. The presence of specialist and inventor forces is so high that the country is saturated! And they can not absorb them, just like oil, which is discovered every day, new resources and mines, and Iran alone can not extract or use them all. Therefore, the word "brain drain" should be used as an issuer: managers and engineers, and a specialized workforce. When it sells its surplus oil, it must supply its surplus manpower to global markets. In the supply of efficient forces, we must accept that the Iranian people, with a history of world-class management in history, have special management specialties. Maybe they are not good workers! They do not have an active role in production and in the workshop, but are ambitious in the ambitions and management of large populations. If we say in our own language: Mostly presidential candidates are behind the table! And this is in management science from the intrinsic principles of managers. However, it is not recognizable in Iran because of its contagion and its pandemic. So, if we divide the relative advantage of human resources into the world: the tip of the peak, that is, the upper deciles of the pyramid, reaches the Iranians. Unfortunately, this division is more acceptable to us when it comes to a foreign book. For example, if we read in the Principles of Management that, under the same conditions, applicants for management jobs, who have more ambition and ambition, are the top priority! We are not surprised at all, but if: An Iranian writes it, they say: It is presidential, selfish and selfish. Of course, religious teachings have an effective role in this regard, but perceptions have to be corrected. For example, Imam Ali says: "The one who becomes presidential will be destroyed." Or some of them believe that his term was 'Omar Ibn Abi' al-Khatab, who accepted all the words, would have come to the fore, but on condition that he remained in the presidency. It was just a sense of presidentialism that put him against the Imamate and Provincial Line. Almost all the enemies of the Imams were of this nature. Because they all acknowledged scientific and personal superiority and: the status of prophets and imams, they refused to give their place to them. It is well-known that Omar would say that if he was not Ali (and did not use guidance in his management science), life would have been destroyed. Even the leader of the largest non-Shi'a religious groups, all were students of Imam Ja'far Sadeq. As the Hanafi leader Abu Hanifa says :(() If I did not teach Imam Ja'far for two years, I would perish. It may be said that the instinct of management, or ambition and presidency, exists in all but different degrees. In Islam, it is also not rejected, because it is necessary for the survival of life as a sexual instinct or breath. Even Imam Ali says: If you are two people, try to be one of your leaders and leaders. Therefore, one can say that if this instinct is used correctly, it is fully approved by Islam. Accepting Divine Providence of Prophecy and Imamate is the true aspect of this instinct. The evil province and the outlaw management are among the negative ones. It seems that if the authorities do not: To accept this, the positive flow of Iranians is in the process of learning the world. If we take the same brain drain: Iran has the highest runaway brains, but its quality is completely different: 

  • سید احمد حسینی ماهینی

حقوق حداقل هشتصد هزار کارمند را نمی پردازد،

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۸ دی ۱۳۹۷، ۱۰:۵۱ ب.ظ | ۰ نظر

در حالیکه مسدولین لیبرال دمکرات ما، برای دیپلماسی التماسی و دکترین گدایی نقشه می کشند! قدرت مردم ما، مرزها را پشت سر گذاشته و: به جهانی سازی رسیده است. وزیر خارجه ایران چقدر به الجبیر احترام می گداشت،(و درواقع از او می ترسید و به او التماس می کرد) اما دریک شب، او را مانند دستمال توالت دور انداختند! هنوز وزیر خارجه ایران باور نمی کند، و از این حرکت در بهت و حیرت است. آمریکا اولین گروه سربازان خود را از سوریه خارج کرد، ولی وزیر خارجه ایران هنوز: ناباورانه منتظر بازگشت آنها است؟ ترامپ دولت آمریکا را تعطیل کرده، حقوق حداقل هشتصد هزار کارمند را نمی پردازد، ولی لیبرال های ایرانی می گویند: ترامپ می خواهد مظلوم نمایی کند! حرف ترامپ حتی در رئیس جمهور مکزیک اثر نداشت! ولی اینها فکر می کنند: که یک تاکتیک است. جلیقه زرد ها در فرانسه و اروپا قیام کرده اند، همگرایی آنها حتی به سرزمین های اشغالی فلسطین هم رسیده، ولی آقایان حاضر نیستند یک بیانیه، در حمایت آنها بدهند. فکر می کنند هرچه مکرون بیشتر قتل و کشتار راه اندازد، باز هم نشانه دموکراسی است. رهبر جلیقه زردها می گوید که: ما از انقلاب اسلامی ایران الهام گرفته ایم، ولی اینها نمی شنوند، یا خود را به نشنیدن می زنند. این ها نشان می دهد یقه سفید ها هنوز هم، نوکر بی جیره غرب زدگی هستند. اما مردم آنها را جا می گذارند. روز نهم دی ماه 1388 نمونه این حرکت ها است. در حالی که مسئولین در رودربایستی، و فامیل بازی سعی داشتند فتنه گران را نجات دهند، مردم با حضور خود به آنها گفتند: اگر شماهم با آنها باشید، باید بروید! فتنه گران دولت را حیات خلوت خود کرده بودند، هنوز هم کسانی هستند که: زیر شعار آزادی از حصر، می خواهند که بستگانشان آزاد شوند. سران فتنه باید اعدام می شدند، اما به دلیل فامیل بازی و به اصطلاح تساهل و تسامح، فقط از مصاحبه منع شدند. زیرا اگر این کار که کف خواسته های مردم بود، منظور نمی شد، شاید مردم آنها را با دستان خودشان، اعدام انقلابی می کردند! الان جلیقه زرد ها هر بار، یکی از حیاط خلوت های مکرون را اشاره می کنند! حتی به استراختگاه او رفتند. ملت ایران هم نمی گذارد که: شعار نه غزه نه لبنان! به شکل دیگری از زبان: دولتی ها خارج شود! وقتی ظریف حرف امام خمینی را تحریف می کند، و می گوید او هرگز نخواسته اسرائیل نابود شود! یا اینکه اصلا گوشش بدهکار نبوده، و این حرفها را نشنیده، یا واقعا به ریشه انقلاب می زند. ولی آنها فقط در دایره دوستانشان قهرمان هستند. واگر انگیزه باطنی آنها رو شود، خواهند دید که جرات حضور در بین: طرفداران خود راهم نخواهند یافت. زیرا معلوم می شود با فریب مردم، روی کار آمده اند. روزی که گفتند اگر برجام امضا شود، همه مشکلات حل می شود! و فردای آن روز همه تحریم هابرداشته خواهد شد. حالا تمام قد می گویند اصلا برجام، برای مسائل اقتصادی نبوده! اگر خودشان حافظه شان کم شده، ولی ملت حافظه قوی دارد. اکنون هم تا دیر نشده باید این مدیریت جهانی را به دست بگیرند، همه انقلابیون دنیا را حمایت کنند. لازم نیست پول بدهند، فقط کافی است سکوت نکنند. سکوت آنها کمک به ظالم است. وقتی عربستان در یمن کشتار می کند، حمایت از آل سعود و همسایه دانستن آن ،یعنی حمایت از کشتار مردم یمن. وقتی در فرانسه یا آمریکا انقلابیون، کشته شده یا شکنجه می بینند، دموکراتیک خواند حکومت های اروپایی و آمریکایی، یا سکوت در مقابل جنایات آنها، یا بهت زدگی در مقابل عقب نشینی آنها، یک خیانت محسوب می شود. مطمئن باشند القاب پرطمطراق خود نوشته، کمکی به آنها نخواهد کرد. و مردم آنها را رد خواهند کرد.

Manage the world so simply!

As our Liberal Democrats plan for begging diplomacy and begging doctrine! The power of our people has crossed the boundaries: it has reached globalization. How much of the Iranian foreign minister did he respect Al-Jabir (and actually feared him and begged him), but dismissed him like a toilet paper one night! Iran's foreign minister still does not believe it, and it's amazing. America withdraws their first group of troops from Syria, but the Iranian foreign minister still: awkwardly waiting for their return? Tramp closed the US government, not paying at least eight hundred thousand employees, but Iranian liberals say: Tramp wants to expel! The words of Trump did not even affect the President of Mexico! But they think: that's a tactic. Yellow vests have risen in France and Europe, their convergence has reached even the occupied territories of Palestine, but gentlemen are not willing to give a statement in support of them. They think that the more Macron launches the killings, it is still a sign of democracy. The leader of the Zohanna jacket says: "We are inspired by the Islamic Revolution of Iran, but they do not hear or hear about it. These show that the white collar is still a worthless rabbit. But people put them in. On the 9th of January, 2009, these moves are examples. While the authorities were trying to save the seditious people at Rood bear, and the family of the game, the people said to them, "If you are with them, you have to go!" The seditious people of the state had their own privacy, there are still those who: Under the slogan of freedom from the secret, they want their relatives free. The leaders of intrigue should be executed, but because of their family and the so-called tolerance, they were only barred from interviewing. Because if this was not meant to be the cause of the people's wishes, perhaps they would have carried out revolutionary executions with their own hands! Now the yellow vests point to one of the backyards of Macron! He even went to his stomach. The Iranian nation does not put that: the slogan is neither Gaza nor Lebanon! In another form of language: get out of government! When Zarif distorts Imam Khomeini's words, he says he never wanted Israel to be destroyed! Or he did not owe him at all, and he did not hear that, or he really is at the root of the revolution. But they are only heroes in the circle of their friends. If their inner motive is over, they will see that they are dare to be present: my followers will not find my way. Because it turns out that they have come to terms with the deception of the people. The day they said that if the deal is signed, all the problems will be solved! And tomorrow that day all sanctions will be eradicated. Now they're all saying they're not doing anything for economic reasons! If their own memory is diminished, the nation has a strong memory. It's not too late now to take over this global management, protect all the revolutionaries of the world. You do not need to pay money, just do not silence. Their silence is helping the tyrant. When Saudi Arabia kills Yemen, support for the Saudis and its neighbors is to support the killing of the Yemeni people. When revolutionaries are murdered or tortured in France or the United States, they are democratic, European and American governments, or silence from their crimes or fear of retreat, are a betrayal. Be 

  • سید احمد حسینی ماهینی

ایجاد حمل و نقل کابلی، درآمد زا هم خواهد شد

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۷ دی ۱۳۹۷، ۰۸:۴۰ ب.ظ | ۰ نظر

بنده نیم ساعت زودتر، سوار همان اتوبوسی بودم که چپ کرد! دانشگاه علوم و تحقیقات، در بالای تپه های فرحزاد و مشرف بر پونک و حصارک، در شمال غربی تهران می باشد. مساخت زمین آن بسیار زیاد است، ولی همه آن تپه ماهور می باشد که: در هر دره آن دانشکده ای بنا شده! و در ارتفاعات آن هم فضای سبز، و خیابان کشی شده است. با اینکه سالها از کنار آن رد می شدم، ولی آن روز خواستم از درون، آن را تماشا کنم بخصوص که یکی از دوستان، گفته بود همایش محیط زیستی هم در آنجا هست. بی آرتی از میدان آزادی، سربالایی های زیادی را طی می کند، تا به این دانشگاه برسد! روی تابلوی آن هم نوشته: میدان ازادی - دانشگاه غلوم و تحقیقات. به نوبه خود، به تمام کسانی که اینهمه راه های ناهموار را طی می کنند، تا به دانشکده خود برسند، و آنهمه هزینه های ریالی شهریه، کتاب و سفر را بر خود هموار می کنند، غبطه می خورم. واقعا اینهمه شوق برای دستیابی به علم، و شرکت در کلاس ها در هیچ کجای دنیا نیست. جوانان پر شور وشر که میتوانند: دنیا را به هم بریزند، ساعت ها در یک اتاق می نشینند، و به درس استاد گوش می دهند! جزوه های سخت را از رو می خوانند، یا آن را رونویسی می کنند و: به حافظه می سپارند. اگر دانشگاه تهران بود، و آنهمه کمک هزینه تحصیلی! و وام های دانشجویی شاید می توان گفت: انگیزه چیزی غیر از درس خواند و دانستن است، ولی این راه دور و این همه هزینه، واقعا فقط شوق و ذوق درس خواندن را می طلبد. هرچند آنها خودشان هم نمی دانند که: با این کوشش ها بر بال فرشته ها سوارند و: در دنیای ماورا  سفر میکند. چرا که هر جوینده علم از نظر اسلام، بالاتر از فرشتگان است! امام صادق می فرماید: نباید بین شما کسی غیر از دانشجو و استاد باشد! یا باید چیزی یاد بگیرید، و یا یاد بدهید.(معلم او متعلم) لذا به نظرم دانشجویانی که: در این راه از دست می روند، باید شهید محسوب شوند. شهید راه دانش، زیرا از نظر اسلام دانش تنها چیزی است که: میراث ماندگار است و هرگز: به پایان نمی رسد و تمام نمی شود. مخصوصا در این دانشگاه! که بنده از نزدیک مشاهده کردم: از درب دانشگاه که وارد شوید، محوطه بسیار بزرگی روبروی شما است، اگر وسیله نقلیه داشته باشید، و راه برای ما مجاز باشد، راحت هستید ولی استاد و دانشجو که، همه ماشین ندارند. لذا دانشگاه تصمیم گرفته، چند اتوبوس بگذارد که هر پانزده دقیقه، کل دانشگاه را دور بزنند! دانشجو را به دانشکده اش برسانند، یا برگردانند. جاده اتوبوس هم مانند جاده های شمال، و هزارچم هست که اگر از روش: کابلی استفاده شود، شاید فاصله ها تا یک چهارم هم کاهش یابد! اما معلوم نیست چرا این روش کنار گذاشته شد، و روش اتوبوسی! آن هم اتوبوس های فاقد معاینه فنی استفاده شده. پیشنهاد می شود درب این دانشگاه را، به روی گردشگران باز کنند. آن وقت ایجاد حمل و نقل کابلی، درآمد زا هم خواهد شد. دیگر مجبور نخواهند شد: اینگونه ریسک کنند و بخاطر: هزینه جان دانشجویان به خطر بیافتد. از آن سو،  مردم عادی هم توفیق حضور در دانشگاه پیدا کرده، و از نزدیک با دانشجویان آشنا خواهند شد! در کشور دانش دوستی مانند ایران، حیف است که دانشگاه ها در بسته باشند.  فقط کسانی حق ورود داشته باشند، که کارت آنجا را دارند. باید قبل از اینکه تبدیل به موزه شود، برای بازدید عموم آزاد شود! موزه ها گرچه محترم هستند، ولی راجع به عناصر مرده حرف می زنند! در حالیکه آنها در زمان زنده بودن، غیر از این حالت را داشته اند. مانند جراحی مجسمه های انسانی! آنها اگر هم اشتباه جراحی شوند، چیزی نمی شود! ولی آدم زنده برای: یک سوزن اضافی هم شکایت می کند.

Martyrs of the Way of Science

Served half an hour earlier, I was riding the same bus that left! The University of Science and Research is located above the hills of Farahzad and overlooks Punak and Hesarak, northwest of Tehran. The ground is very large, but it is all that moorland: in every valley, that faculty is built! And at its heights it has green space, and it has been streaked. Although I'd been going away for years, but that day I wanted to watch it from within, especially when a friend told me that there was an environmental conference there too. Free of charge from Azadi Square, he has to go to high school to get to this university! Also on the cover is: Azadi Square - University of Geology and Research. In turn, I envy all those who go through all the rugged ways to reach their college, and they will cover all the rhythm of tuition, books, and travel. It's not really all about the pursuit of science, and attending classes anywhere in the world. Sparkling young people who can: Break the world, sit in the same room for hours, and listen to the lessons of the professor! They read, or transcribe, hard-copy pamphlets, and: they will take memory. If it was a university in Tehran, and that's all the scholarship! Student loans Maybe we can say that motivation is something other than learning and knowing, but this distance and all this cost really requires just the urge to study. However, they themselves do not know that: With these efforts, they will hover over the wings of the angels: they travel to the world of the world. Because every scholar of science in Islam is above angels! Imam Sadeq says: "You should not be someone other than a student and a master!" Or you have to learn something, or teach. (His teacher is a student) So I think that students who: are lost in this way should be regarded as martyrs. Martyr on sciences way, because from the point of view of Islam, knowledge is all that: Legacy is lasting and never: it does not end or end. Especially at this university! I saw very closely: from the entrance to the university entrance, there is a huge area in front of you, if you have a vehicle, and it is a way for us to be allowed, you are comfortable, but a teacher and a student who do not have all the cars. So the university decided to take a few buses to go around the entire university every fifteen minutes! Bring the student to his college, or return it. The bus is the same as the north roads, and there is one thousandth, and if the cable method is used, the distance may be reduced to a quarter! But it is unclear why this method was abandoned, and the busy way! There are also buses without technical examination. It is suggested that the door of this university be opened to tourists. It will also generate revenue for cable carriage. They will no longer be compelled to: take this risk, and because of: the cost of the lives of students is compromised. On the other hand, ordinary people have also succeeded in attending the university, and will be introduced to the students closely! In a country of friendship like Iran, it is a pity that universities should be closed. Only: those who have the right to enter, who have the card. You must be freed to public before becoming a museum! Museums are respected, but they are talking about dead elements! While they were alive, they did not. Like Human Surgery! They will not get anything if they get the 

  • سید احمد حسینی ماهینی

چطور دولت ارزان می شود؟

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۶ دی ۱۳۹۷، ۰۶:۵۱ ب.ظ | ۰ نظر

دکتر رودکتر روحانی گفت که دولت هم گرانفروش است.  ولی راه حل آن را نگفت. به نظر می رسد راه حل بسیار ساده است، ولی نیاز به عزم راسخ و تصمیمی محکم دارد. ما در روایات اسلامی داریم که: هیچکس حق ندارد سربار دیگری باشد. پیامبر اسلام هرگاه به سفر می رفت، یا با دوستان بود همیشه کارهای خود را انجام می داد، و از کسی نمی خواست کارش را انجام دهد. بلکه حتی به آنان کمک هم می کرد. سربار(و هوکل علی مولاه) در اینجا به معنی هزینه های خود را، به دیگران تحمیل کردن است. یکی از دلایل گران بودن دولت این است که: افرادی با نفوذ در آن برای خود، دستمزدهای کلان می گیرند. اگر این دستمزدها تعدیل شود، دولت ارزان می شود. به دو دلیل مهم این امر اتفاق می افتد: اول اینکه هزینه دستمزدهای نجومی، که معادل بودجه کل کشور در هرسال است، از سربار هزینه ها کم می شود، لذا هزینه خدمات دولت به نصف کاهش می یابد. از طرف دیگر باعث منفک شدن بسیاری از: مدیران از بدنه دولت می شود. واقعیت این است اغلب افرادی که: وارد بدنه دولت می شوند، به قصد درآمد های نجومی است، تا خود و خانواده خود را، برای همیشه بیمه  نمایند! هرچه رده سازمانی این مدیران بالاتر است، انتظار دریافت های نجومی برایشان بیشتر است. ولی وقتی ببیند که حقوق نجومی در کار نیست، به سراغ کار دیگری می روند، و بیش از 50درصد بدنه دولت سبک می شود! لذا بازهم هزینه ها کاهش یافته و: هزینه خدمات دولتی تا 25درصد فعلی، نزول می کند. البته توهین به همه مدیران و دولتمردان نباشد، منظور ما 50درصد طماع است، نه 50درصدی  که می مانند، تا خدمت کنند و انتظار: حقوق های نجومی ندارند. در زمان شهید رجایی دولت انقلابی، بیشتر حقوق خود را از محل خدمت قبلی می گرفتند. برای صرف نهار هم فقط از نان و ماست استفاده می کردند. حتی بهزاد نبوی ریاکار! چایی را هم خودش از خانه می آورد، و با دست خودش دم می کرد و می گفت: به کارگر نباید دستور بدهیم و یا ظلم کنیم! طبیعی بود که در این دوران، پول فراوان بود و ارزاق هم ارزان بودند. همه برای رضای خدا کار می کردند، و کسی حقوق نجومی نداشت. ولی موقعی که مهندس موسوی نخست وزیر شد، همه را به مسخره گرفت و گفت: بهترین غذاها را برای هیات دولت بیاورند، بطوری که هزینه غذای یک نفر دولت او، معادل هزینه عذای کل هیات دولت شهید رجایی می شد. طبیعتا پولها صرف وزرا و وکلا و استانداران شد، و بودجه ای باقی نماند! به همین دلیل وقتی امام خمینی فرمود که: دولت به جنگ کمک کند، ایشان استعفا داد. عاقبت محسن رضایی راهم معتقد کرد که: بودجه قرمز شده وزیر صفر است، و باید صلح را بپذیرند! در دوران هاشمی دست دولتی ها، نه تنها برای حقوق ومزایا باز شد، بلکه بیت المال هم در اختیار انان گذاشته شد! و مانند رضا شاه، هرجا ملک مرغوبی بود به تملک ریاست جمهوری در آمد. کاخ ها که قرار بود موزه شود، در اختیار هاشمی قرار گرفت. کاخ مرمر کارهای اداری و کاخ نیاوران امور تفریحاتی انجام می شد. کیش و سفرهای خارجی و هرگونه هزینه دیگر قابل قبول شد! بودجه دولت به بهانه سازندگی، به پاداش و دستمزد اختصاص یافت. همین امر باعث هجوم جویندگان طلا به دولت گردید. معترضان هم ضد هاشمی معرفی می شدند! لذا این جریان اگر قطع نشود، دولت همچنان گران خواهد بود.

How will the government become cheap?

Dr. Rouhani said that the government is also expensive. But the solution did not say it. The solution seems to be very simple, but it needs a firm resolve and determination. We have in Islamic narratives that: No one has the right to be another. The Prophet, when he was traveling, or with friends, always did his work, and nobody wanted to do his job. But: even helped them. Overhead: () here means imposing your costs on others. One of the reasons why the government is expensive is that: influential people get big wages for themselves. If these wages are adjusted, the government becomes cheap. This is due to two main reasons: firstly, the cost of astronomical wages, which is equivalent to the total budget of the country each year, reduces the overhead, so the cost of government services is halved. On the other hand, many people are disfigured: managers become the body of the government. The reality is that most people who enter the government body are for astronomical purposes, they will insure themselves and their families forever! The higher the organizational class of these directors is, the more they expect astronomical downloads. But when he sees that astronomical rights are not working, they will go to another job, and more than 50% of the government body will be light! Therefore, costs have fallen and: the cost of government services is down to 25%. Of course, there is no insult to all directors and statesmen, we mean 50% of the Finns, not 50% of them who they are, to serve and expect no astronomical salaries. At the time of the Revolutionary Government's martyr Rajai, they took more of their salary from the previous service. For lunch, they only used bread and yogurt. Even Behzad Nabavi hypocrite! He brought the tea from the house himself, and he spoke with his own hand, saying: We should not order or oppress the worker! It was natural that during this period, there was a lot of money, and they were cheap too. Everyone worked for God's sake, and no one had astronomical rights. But when Mousavi became prime minister, he mocked everyone and said: "Bring the best food to the government, so that the cost of one man's food would be equal to the cost of the total mourning of the martyr Raja'i government." Naturally, the money was spent on ministers, lawyers and governors, and there was no budget! For this reason, when Imam Khomeini said that the government would help the war, he resigned. The sequel to Mohsen Rezaei Raham believed that: The red budget is a zero minister, and must accept peace! During the Hashimi era, the hands of the state were opened not only for salaries, but also for the bite-llm! And like Reza Shah, wherever he was a wealthy property, he became president. Hashmi was given to the palaces that were supposed to be the museum. The marble palace and the Niavaran Palace of Recreation were carried out. Kish and foreign travels and any other expenses are acceptable! The state budget was allocated to rewards and wages on the pretext of construction. This led to the influx of gold seekers into the government. Anti-Hashemi protesters were introduced! Therefore, if the current course is not discontinued, the government will continue to be 

  • سید احمد حسینی ماهینی

چه کسی جز پدر ایشان، گرانی و بی عدالتی را به این مملکت آورد

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۶ دی ۱۳۹۷، ۰۳:۳۲ ب.ظ | ۰ نظر

فائزه هاشمی در یک تحلیل نادرست، پدرش را محتوای نظام دانسته! که با رفتن او، فروپاشی محتوای نظام اسلامی را اعلام کرده! در حالیکه پدر ایشان هرچند زحمت زیادی: برای مذاکره با امریکا کشید، ولی بهر حال موفق به این کار نشد. لذا نمی توان گفت فروپاشی محتوایی اتفاق افتاده. البته اگر مذاکره انجام می شد، رفتار و شعار های مردم عوض می شد، و مانند تعطیلی نیروگاهها، شعار مرگ بر امریکا هم تعطیل می شد، حرف ایشان درست بود. اما مردم همچنان خواستار حاکمیت جمهوری اسلامی، در سراسر جهان بخصوص امریکا هستند، و به کمتر از آن رضایت نمی دهند. خواست مردم ایران تغییر حکومت در امریکا، به نحوی است که بتوان: در سازمان ملل، سینه زنی کرد و: ماههای رمضان افطاری داد، و در تمام شهرها، پیاده روی اربعین را داشت. این موضوع برای فائزه قابل درک نیست، ولی مردم دنیا بخوبی آن را می دانند. اگر زور بالای سر آنها نباشد، همین امسال پیاده روی اربعین را در شهرهای خود، به راه می اندازند. به عبادت گاهها می روند، و رقعه های حاجت خود را دخیل می بندند! همانطور که ترامپ هم وقتی به اورشلیم رفت، کنار دیوار ندبه، کاغذ حاجت خود را در شکاف آن انداخت! امروز تمام دنیا نتحول شده، و یا در حال تحول است. اما برخی ها برعکس دنیا، می خواهند به گذشته بر گردند، تحول آنها ارتجاع هرچه بیشتر است! در حالیکه مردم دنیا به مذهب روی می آورند، از کمونیزم و سوسیالیزم، لیبرالیزم و لائیک دور می شوند، ولی  این عجوزه ها، تازه به فکر تبلیغ برای لیبرالیزم! سوسیالیزم و حتی لائیسم هستند. فکر می کنند حرف انها را هیچ کس نمی داند، یا نمی شنود! بارها و بارها تکرار می کنند، ولی نمی دانند که مردم خودشان، در بطن قضایا بودند و با عقل و تدبیر، و هوشیاری کامل، به مذهب روی آورده اند. بطور نمونه، جلیقه زرد ها برعلیه سرمایه داری قیام کرده اند، ولی فائزه فکر می کند: برای دوچرخه سواری مبارزه کرده، و به خیابان ها می آیند. کارگران شرکت هفت تپه خوزستان، برای مبارزه با خصوصی سازی، اعتصاب کرده اند و خواهان: دولتی شدن شرکتشان می باشند، ولی فائژه فکر می کند: آنها مخالف دولت هستند، قیام بر علیه دولت کرده! یا: برای خصوصی سازی مبارزه می کنند. البته فائزه تقصیر ندارد! مانند منافقین و سلطنت طلبها، روح خود را به شیطان فروخته! لذا سخنان منطقی در روح آنها تاثیری ندارد. چهل سال است که مشت بر سندان می کویند، ولی برای یک لحظه هم، به خود توقف نداده اند، تا ببینند چه شده؟ این است که می گوییم: اعتراض داریم تا اعتراض. فائزه می گوید همه مردم معترض هستند: در حالیکه اعتراض آنها برعلیه تفکر فادزه است، نه به چیز دیگری، و این فرافکنی چیزی را عوض نمی کند. مردم ما برعلیه گرانی و بی عدالتی اعتراض می کنند، چه کسی جز پدر ایشان، گرانی و بی عدالتی را به این مملکت آورد؟ اگر ایشان یادشان نیست، کرباسچی شهردار آن موقع گفت: ما تهران را گران می کنیم، تا مردم مهاجرت کنند و بروند! اگر روحانی در هنگام لایحه بودجه می گوید: دولت هم گرانفروش است، چه کسی غیر از هاشمی رفسنجانی، گرانفروشی را باب کرد؟ او سردار خود خوانده سازندگی بود. و به بهانه لارج بازی و گشاد بازی، پروژه های گران را اجرا می کرد. می گفت تمام بودجه ای که دولت می دهد، پول آب خوردن پروژه های ما نمی شود. وقتی به فرزندان خود، آنقدر کمک های غیر قانونی کرد، که کانادا و کردستان عراق، از پول تهران پیشرفت کرد؟ این به چه معنی است؟ آیا مردم حق اعتراض ندارند؟ یا می خواهند اعتراض مردم را، به نفع خودشان مصادره کنند؟ خوشبختانه این را هم نمی فهمند!

We protest to protest!

Faezeh Hashemi, in an incorrect analysis, considered his father to be the content of the system! Which, with his departure, declares the collapse of the content of the Islamic system! While his father, though he was a great deal of trouble: to negotiate with the United States, he did not, however, succeed. Therefore, it can not be said that the collapse of content has occurred. Of course, if negotiations were conducted, the behavior of the people would change, and as the shutting down of the power plants, the slogan "Death to America" ​​would be shut down, it was right for them. But people are still demanding the rule of the Islamic Republic, all over the world, especially the United States, and they are less satisfied with it. The desire of the Iranian people to change the government in the United States is such that it can be: at the UN, breasts: Ramadan months of Iftar, and in all cities, Arbaeen's hike. This issue is not understandable for Faezeh, but the people of the world know it well. If the force is not over them, this year they will launch the Arbaeen hike in their cities. Going to worship, and engage in your favorite jokes! As Tramp, when he went to Jerusalem, threw his paper in the slot near the wall of wailing! Today, the whole world is in or out. But some, in the opposite of the world, want to go back to the past, their evolution is more reactionary! While the people of the world are turning to religion, they are far from communism and socialism, liberalism and secularism, but these whispers are new to advertising for liberalism! Socialism and even laziness. Think they do not know anyone, or do not hear! Repeatedly and repeatedly repeatedly, but they do not know that their own people were at the heart of the matter and turned to religion with wisdom and vigilance. Typically, the yellow vest has risen against capitalism, but Faeze thinks: he fights for bicycling and comes to the streets. The workers of the Haft Tapeh company of Khuzestan have strike to fight privatization, and they are calling for the state-building of their company, but Faizga thinks: they are against the government, they are uprising against the government! Or: they fight for privatization. Of course Faezeh is not the fault! Like the hypocrites and monarchists, they sold their souls to Satan! So logical words do not matter in their souls. Forty years have they fought on the dent, but they have not stopped for a moment, to see what? This is what we say: we protest to protest. Faezeh says that all people are protesting: while their protest is against Fadze's thinking, not something else, and this shift does not change anything. Our people protest against the pain and injustice, who, besides their father, brought this country injustice and injustice? If he does not remember them, the Mayor of Karbaschi said: "We are racing Tehran to emigrate and go!" If Rouhani says at the time of the budget bill: The government is also expensive, who besides Hashemi Rafsanjani, who bought the big deal? He was the chief of his own designer. Under the pretext of playing games, he performed expensive projects. He said that the entire budget provided by the government would not be a waste of money for our projects. When did your children get so much illegal aid that the Canadians and Iraqi Kurdistan got better from the money in Tehran? what does it mean? Do people have no right to object? Or do they want to confiscate the protest of the people in their favor? Fortunately, you also do not 

  • سید احمد حسینی ماهینی

گرسنه می شود، باید غذا بخورد

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۵ دی ۱۳۹۷، ۰۷:۳۶ ب.ظ | ۰ نظر

عالم هستی سلسلسه مراتب دارد که: برخی آن را به چهار دسته تقسیم کرده اند: عالم لاهوت(فقط مختص خدا است) عالم جبروت، عالم ملکوت و عالم ناسوت. سه عالم مخلوق خداوند هستند، به ترتیب دورتر یا پاین تر از عالم لاهوت قرار دارند. دور بودن آخرین عالم یعنی عالم ناسوت، باعث شده که به صورت جرم سخت در آیند، که ما آن را ماده یا جسم می نامیم. ولی عالم بالا تر رقیق تر هستند، و به نسبت رقیق بودن آنها به عالم لاهوت نزدیکترند. این عوالم مرزهایی هم دارند که آنها را از دیگر عوالم متمایز می کند، و میزان تصرف در یکدیگر را تعریف می کند. خداوند برای اجرای برخی اوامر خود، عده ای را مامور کرده، که بقیه از ان مستثنی هستند. مثلا کاری که ملائکه انجام می دهند، حفظ انسجام جهان است. در حالیکه کاری که عالم ماده انجام می دهد، بیشتر برای حفظ خودش است. عالم انسان ترکیبی از دو عالم ناسوت و ملکوت است. این یعنی که در برخی موارد، اجازه دخالت داده شده است. خداوند انسان را از خاک آفرید، ولی بعد روح خود را در او دمید. و این ترکیب دوگانه، عملکرد دوگانه هم در انسان دارد. در حالیکه در سایر حیوانات ویا موجودات، عملکرد واحد و مشابه هست. یعنی تاثیر روح در جسم حیوانات که اراده نام دارد، به شکل غریزی انجام می شود. حیوانات مانند ماشین های هوشمند، در برابر ادراکات بیرونی، رفتار مشخصی را از خود بروز می دهند که: کاملا برنامه ریزی شده و قابل پیش بینی است. اما وجود عقل که خود از عالم دیگر است، در جسم انسان باعث می شود: در بسیاری از موارد انسان مخالف غریزه هم عمل کند. مثلا گرسنه می شود، باید غذا بخورد ولی به دستور عقل، (شرع و دین) با اینکه در دسترس هم هست، آن را نمی خورد و تا ساعاتی بعد، به تعویق می اندازد. در واقع برنامه ریزی طبیعی و غریزی را به برنامه ریزی عاقلانه و حکمت آمیز تبدیل می کند. دامنه تغییرات نفوذ عقل تا آنجا است که: میتواند از عالم ملکوت عبور کرده، به عالم جبروت برسد. بسیاری از انبیا الهی به این عالم رسیدند، که بر آنها وحی می شد، و جبرائیل سفیر این عالم، با آنها ارتباط برقرار می کرد. اما عقل پیامبر خاتم(ص)، توانست جسم او را به عالم لاهوت هم ببرد(قاب قوسین او ادنی). از طرف دیگر رابطه ماده و معنویت، یا جسم و روح مانند رابطه انرژی و جرم است. یعنی حجم عظیمی از عالم ملکوت، در ذره ای از جسم جا میگیرد! مانند رم کامپیوتر که، هزاران مگابایت اطلاعات را در خود جا می دهد. گفته شده است که پیامبر تمام علوم را، در یک نفس، به حضرت علی یا فاطمه س منتقل میکرد، که اصطلاح ذقا ذقا گفته شده. حضرت علی ع هم به امام حسن و امام حسین و حضرت عباس، آنهم در کودکی شان منتقل نمودند. حال آنکه اگر نوشته شود، میلیون ها جلد کتاب می شود. انسان های معمولی هم، این حالت را تجربه می کنند. آنگاه که می گویند: موضوعی در ذهن ما جرقه زد. یعنی  که نوری بر ذهن آنها می تابد(العلم نور یقذفه الله فی قلب مایشاء) که: گویا پسورد یک کامپیوتر به آنها داده شده! یا : دری بر روی آنها باز شده، که میتوانند هزاران موضوع را درک کنند! و راه حل مشکلات خود را پیدا کنند، یا به تحلیل درستی برسند.البته همه این امور به وسیله اسباب خود انجام می شود(ابی الله ان یجری الامور بالاسباب) یکی از این اسباب اراده انسانها است. اراده مادی نیست، ولی بر ماده حکمرانی دارد. لذا واسطه ماده و معنی است. هرچیزی را که انسان فکر می کند، مادی نیست. ولی وقتی اراده کند(بخواهد) آن را اجرا می کند: به دست و پای خود فرمان می دهد، و آنها انجام می دهند. محتوی فکر و تخیل هم، بسیار وسیع و زیاد است ولی: در سلولهای خاکستری: بسیار ریز جا می گیرد.

The will of the intermediate is between matter and meaning.

The Universe of Hellsex has some: it is divided into four categories: the Universe of Lahu (only God's), the universe of God, the world of the kingdom, and the universe. The three universes are God's creatures, in the order of the farther or farther than the universe of Lahut. The remoteness of the last universe, the universe, has led to a massive crime, which we call matter or body. But the higher the higher are the smaller, the closer they are to the Lahtuan. These realms also have boundaries that differentiate them from other realms, and define the extent of capture in each other. God has appointed some people to fulfill some of his commandments, the rest of them excepted. For example, what the angels do is to maintain the integrity of the world. While what the universe does, it is more to maintain itself. The human world is a combination of two universe and royalty. This means that in some cases, it is allowed to interfere. God created man from the earth, but then he breathed his soul into him. And this dual combination has dual function in humans. While in other animals or creatures, the function is the same and the same. The effect of the soul in the animal body, which is called will, is instinctively done. Animals, like smart cars, exhibit distinct behaviors against external perceptions: they are well-planned and predictable. But the existence of reason, which itself is from another world, causes the human body: in many cases, a person opposes instinct. For example, he is hungry, he has to eat, but he can not eat it at the order of reason, (religious and religious), and postpones it for hours. In fact, it turns natural and instinctive planning into wise and wise planning. The range of changes in the influence of reason is such that: it can pass through the realm of the kingdom, reach the world of Jebrouth. Many divine prophets came to this world, which was revealed to them, and Gabriel, the ambassador of this world, communicated with them. But the wisdom of the Prophet Muhammad (PBUH), he was able to bring his body to the world of Lahtu (). On the other hand, the relationship of matter and spirituality, or body and soul, is the relationship between energy and crime. That is, a huge amount of the kingdom of the earth, in a piece of the body! Like a computer RAM that holds thousands of MB of information. It has been said that the Prophet transmitted all the sciences, in one breath, to Ali or Fatimah, which is called the subjectivist. Imam Hassan and Imam Hussein and Hazrat Abbas were also transferred to their childhood. However, if written, millions of books will be available. Ordinary people also experience this. When they say: something has sparked in our minds. That is, there is a light on their mind (s) that: It's as if a computer password has been given to them! Or: door opened on them, who can understand thousands of issues! And find solutions to their problems, or to arrive at the correct analysis. Of course, all these things are done by their own devices (one of these is the will of human beings, not material will, but it governs matter, hence the mediator of matter and meaning It does not materially anything that man thinks, but when he wants it, he executes it: he orders his own hands and feet, and they do. The content of thought and imagination is also very broad and It is high but in 

  • سید احمد حسینی ماهینی

آمریکا سوبسید می دهد یا نه؟

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۴ دی ۱۳۹۷، ۰۷:۳۸ ب.ظ | ۰ نظر

ترامپ گفته که آمریکا به جهان سوبسید می دهد! اما این درست برعکس است! آمریکا سوبسید بگیر گردن کلفت است. درواقع لایمن است، و مانند دزد های سرگردنه یا سرکوچه، از هر رهگذری پول می گیرد، وقتی می پرسند برای چی؟ می گوید پول زور است، می توانی نده! دنیا می داند که آمریکا عربستان را می دوشد! شاید بیش از 4تریلیون دلار از عربستان، به صورت های مختلف گرفته است! بخشی از آن به عنوان قراردادهای خرید تسلیحات است، بخش مهم دیگر تحت عنوان سهام دار کردن در: شرکت های ورشکسته است. سومین حالت آن دریافت برای تامین امنیت آل سعود می باشد. و بالاخره بخش دیگری اشانتیون! یا ولخرجی های آل سعود، در سفرهای خود به آمریکا، که هرکدام بالغ بر یک بیلیارد دلار می شود. البته عربستان هم ضرر نمی کند، همه این پولها را از ایران می دزدد! بخشی از این پولها هزینه سفر حج است، که به بهای گزاف هر نفر ده هزاردلار می شود. هرسال یکمیلیارد دلار از این راه، عربستان ایران را می دوشد! بخش دیگر این پولها، تخریب بقاع متبرکه و سرقت اموال عتیقه، و گنجینه های هزاران ساله آن است. آنها حتی از سرقت سنگ های دیواری تخت جمشید نیز، نمی گذرند! بخش بعدی درآمد عربستان، از نفت های ایران است که از: سفره های زیر زمینی فلات بلند ایران، به سوی مناطق پست و بیابانی عربستان، از میان خلل و فرج های، زمین مهاجرت می کنند. اگر ایران سد های زیر زمین بسته، مانع سفر گاز و نفت ایران به سوی عربستان شود، آنها نفتی نخواهند داشت. البته عربستان در دیگر کشورها هم، این سیستم ها را پیاده کرده: هزینه سفر حج و قاچاق عتیقه، استفاده از معادن مشترک و: پایین دستی را ادامه می دهند. از کمک های عربستان به آمریکا که بگذریم، ایران نیز فربانی این زورگویی ها شده است. نزدیک 6بیلیون دلار طلا و عتیقه جات، پول نقد و آثار باستانی ایرانیان، را به آمریکا انتقال داده اند. سرمایه گذاری ایرانیان در امریکا، بیش از عربستان و اسرائیل است. سومین کشوری که به آمریکا سوبسید می دهد، اسرائیل است. یهودی های وابسته به اسرائیل (آیپک) باعث: نجات آمریکا شدند، زیرا بعد از رکود اقتصادی سالهای: 1932کمر امریکا شکسته بود. ولی یهودیان با خرید و تاسیس شرکتها، و انتقال سرمایه های خود از سراسر دنیا، آمریکا را نجات دادند و هنوز هم، لابی صهیونیستی در آمریکا پرنفوذ ترین: مهاجران آمریکایی هستند. اروپا و آسیا گرچه ممکن است، ثروتی نداشته اند که به آمریکا بدهند، ولی نیروی انسانی ماهر انها را تامین کرده اند. دانشمندان هسته ای و موشکی آلمان و انگلیس، پس از جنگ دوم جهانی شناسایی و به آمریکا منتقل شدند! دزدی نیروهای علمی و دانشمندان در ابتدا، با زور اسلحه بود ولی کم کم، به صورت خرید خدمت! یا تشویق های مالی در آمد. اخیرا هم بعنوان فرار مغزها مطرح است. اگر این نخبه های آسیایی و اروپایی، آمریکا را ترک کنند باید آمریکا را، تحویل سرخپوستان بدهند! در حال حاضر آمریکائیان اشغالگر هستند! زیرا پدران آنها مالک آمریکا نبودند، بلکه با نسل کشی سرخپوستان، آنجا راتصاحب کردند. فراخوان نیروهی نظامی از سراسر دنیا هم، به همین معنی است. زیرا از دو جهت در مسیر فروپاشی، و تحویل دادن به سرخپوستها هستند! اول آنکه کشورهای مخالف سرخپوستها،(نژاد پرستان) از قبیل اسرائیل و عربستان و دولت های اروپا، دچار ورشکستگی مالی شده، با تهدیدات داخلی روبرو هستند. لذا دیگر قادر به کمک به: دولت نژاد پرست امریکا نیستند. تنها ایران است که شکوفایی اقتصادی دارد، و میتواند کمک کند، که آنهم حامی سرخپوستان و: مخالف اشغالگری سفید پوستان است.

Does America subsidize or not?

Tramp said that America would give the world a subsidy! But that's just the opposite! The United States is grateful. In fact, it is laymen, and, like the stealing thieves, is paying every passer-by, when they ask for what? Says money is a force, you can not! The world knows that America is killing Saudi Arabia! Perhaps more than $ 4 trillion from Saudi Arabia has taken in different ways! Part of it is the arms purchase contract, another important part under the name of the stockholder: the bankrupt companies. The third is to receive Al Saud. And finally, another part! Or :al-Saud's exorcism, on his trips to the United States, each of which exceeds a billion dollars. Of course Saudi Arabia does not hurt, it steals all these money from Iran! Part of this money is the cost of Hajj pilgrimage, which at a great price each person receives ten thousand dollars. One billion dollars a year this way, Saudi Arabia fights Iran! The other part of this money is the destruction of the deceased and the theft of antiques, and its thousands of treasures. They will not even go to the wall of Persepolis to steal! The next portion of Saudi income is from Iran's oil, which emanates from the underground shelves of Iran's high plateau, to the Saudi lowlands and desert areas. If Iran closes its underground dams, it will prevent Iranian gas and oil from going to Saudi Arabia, they will not have oil. Of course, Saudi Arabia has also implemented these systems: the cost of pilgrimage and anti-trafficking, the use of common mines and downstream. From Saudi aid to the United States, Iran has also been the victim of these bullying. Nearly $ 6 billion of gold and antiques, cash, and ancient Iranian art have been transferred to the United States. Iranian investments in the United States are more than Saudi Arabia and Israel. The third country that subsidizes the United States is Israel. The Jewish-affiliated Israel (AIPAC) caused the rescue of America, because after the recession of 1932, America's back was broken. But the Jews saved the United States by buying and establishing corporations, and transferring their funds from all over the world, and still the most influential lobby in the United States is American immigrants. Europe and Asia, though possible, did not have the wealth to give to the United States, but have provided their skilled manpower. Nuclear and missile scientists from Germany and England were identified and transferred to the United States after the Second World War! Theft of scientific forces and scientists was initially gunshot but, at least, as a service purchase! Or financial incentives. More recently, it's a brain drain. If these Asian and European elites leave the United States, they should give the American delivery to the Indians! Americans are occupying now! Because their fathers did not own the United States, they were involved with the Indian massacre. That is the meaning of calling for a military force from around the world. Because they are in two directions on the path to collapse and deliver to the Indians! First, there are internal threats facing indigenous (racist), such as Israel and Saudi Arabia and European governments, financially bankrupt. So they are no longer able to help: America's racist state. It is only Iran that has economic prosperity, and it can help, which also protects the Indians and: opposes the occupation of 

  • سید احمد حسینی ماهینی