دائرةالمعارف ماهین نیوز

مصرف همه چیز در ایران هفت برابر متوسط دنیا هست و اسراف و حرام هست

دائرةالمعارف ماهین نیوز

مصرف همه چیز در ایران هفت برابر متوسط دنیا هست و اسراف و حرام هست

جنگهای داخلی سه گانه

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۹:۵۸ ب.ظ | ۰ نظر

در زمان پیامبر اسلام، جنگ های زیادی اتفاق افتاد و: در تمام جنگ ها پیامبر سمت فرماندهی داشت. گرچه در برخی از آنان مستقیما حضور نداشت ولی، به زبان امروزی فرماندهی کل قوا با ایشان بود و: با نظر ایشان فرمانده مستقیم جبهه انتخاب می شد. اما همه میدانستند این جنگ ها، جنگ اسلام و کفر است.

اما بعد از پیامبر علاوه برجنگ های خارجی، سه جنگ داخلی نیز اتفاق افتاد.یکی از آن ها جنگ مکتب شام بود. یعنی در واقع موتور اصلی جنگ از آن جا هدایت می شد . علت این امر آن بود که رومیان یا مسیحیان، در فلسطین و اروپا ، اطراف دریای مدیترانه بیشتراز مسلمان ها بودند .

مشاوره رومیان برای شام بسیار مهم بود. و به همین دلیل در بار معاویه و فرزندش یزید، همگی پر بود از مشاوران خارجی مخصوصا مشاوران مسیحی و رومی .:

خصوصیت مکتب شام این بود که خود را، مسلمان اصلی !میدانستند ولی اهل کتاب را بیشتر از: مرکزیت مسلمانی دوست داشتند. و این بخاطر آن بود که خیلی از اعمال زشت خود را توجیه می کردند. مثلا شرابخواری یا بازی با حیوانات، از آن جمله بود زیرا خوردن مشروبات در اسلام حرام شده بود. و بازی با سگ یا میمون ناشایست بود.

حوادث زمان بعد از شهادت امام حسین ع  نشان می دهد: اهالی شام مسلمان بودند ولی یزید و معاویه را هم مسلمان میدانستند. و به علت دوری از مکه و مدینه، هر روایتی از اسلام را از زبان انها می شنیدند. مثلا وقتی اسرا کربلا را خارجی و: غیر مسلمان خواندند، همه مردم باور کرده بودند و: فقط تعدادی از پیرمردها یا افرادی که: در مدینه یا کوفه بودند با شنیدن سخنان حضرت زینب سلام الله، تصور کردند که امام علی است که خطبه می خواند!

تقریبا می توان مکتب شام را درمقابل مکتب ایران دانست، زیرا در طول این مدت ایرانی ها، با اینکه در مقابل اعراب شکست خورده بودند ولی به: علت هوش و ذکاوت تاریخی خود، خانه اهل بیت را انتخاب کردند و :از هرگونه کمک به امام علی و فرزندانش دریغ ننمودند. همین موضوع باعث ناراحتی مکتب شام می شد . و هرجا می خواستند تعصب جاهلیت را زنده کنند، اشاره به حضور عجمان در جمع: دوست داران اهل بیت می کردند.

   حتی پیامبر اسلام علنا اعلام فرموده بود که:( سلمان منا اهل البیت) یعنی سلمان محمدی از اهل بیت من حساب می شود. و لذا تفاسیر مربوط به اهل بیت، بر او مصداق می یافت . سلمان نام اصلی اش: روزبه و: از اهالی اصفهان بود. ولی به قدری به پیامبر علاقه پیدا کرده بود که: نامش را از روزبه ایرانی به سلمان محمدی تغییر داده بود.

و این موضوع وقتی بیشتر خود را نشان داد که: قاتل خلیفه دوم نیز یک ایرانی اهل نهاوند، به نام پیروز اعلام شد.که عرب ها او را ابو لولو می شناختند.  نه تنها این ها در ذهن مردم ارزیابی خوبی داشت، بلکه حتی می بینیم قتل خسرو پرویز هم، در دماوند به دست یک آسیابان صورت می گیرد. یعنی اعراب در انقراض سلسله ساسانیان، نقشی نداشتند بلکه این خود ایرانیان بودند که: راه جدید خود را یافته بودند.

    البته ایرانیان ضد انقلاب، در همان موقع هم بودند یعنی برخلاف نظر اکثریت وسیع ایرانیان از چین تا مصر ، اسلام نیاوردند و برای مبارزه با اسلام، یا به قول آن ها، حمله اعراب قیام کردند. برخی از آنان با تکیه بر دین زرتشتی این کار را کردند . اما برخی دیگر فقط ناسیونالیست و ملی گرا بودند.

ملی گرایی در ایران پایه و اساس نداشته است. زیرا ایران سرزمین قومیت ها بوده و: برای خود جهانی را تشکیل می داد. در زمان ماهم می بینیم ملی گراها ایدئولوژی ندارند، و فقط قصد آنان مبارزه با اسلام است.

اولین گروه جبهه ملی در زمان مهندس بازرگان تشکیل شد، و به حمایت ایده های مصدق، در برابر آیه الله کاشانی پرداخت.آن ها ناچار بودند از ملی گرایی فقط :مبارزه با اسلام را به دوش بکشند. طرفداران مهندس بازرگان هنوز هم در: دانشکده فنی دانشگاه تهران حضور دارند. با اینکه امام خمینی ره، صراحتا فرموده که ملی گرایی خلاف اسلام است! ولی این دغل بازان بین مهندس بازرگان و: مهندس موسوی و ملی گرایی و اسلام و: امام خمینی رابطه مثبت برقرار کرده اند!

     در آن موقع نیز اگر کسی از: آذربایجان برمی خواست مانندسرخ جامگان، نمی توانست سنگ سیاه جامگان خراسانی را به سینه بزند. زیرا آن ها از قبیله و قومی دیگر بودند و: اینها از قوم دیگر و هیچ نقطه اشتراکی بجز: ضدیت با اسلام نداشتند.

    بجز مکتب شام و مکتب ملی ایرانیان، گروه سوم نیز وجود داشتند و آن اعراب جاهلی بودند. اینها خطر ناک تر از دو گروه دیگر بودند. یعنی اگر سیاه جامگان در خراسان و: خرم دینان در آذرآبادگان با اسلام مبارزه می کردند، باکی نبود ولی اینها از درون مکه و مدینه بودند. خطر آن ها به این دلیل زیاد بود که: در نهایت به نفی بلد اولاد پیامبر برای همیشه اقدام کردند. هرچه تاریخ بیشتر می گذشت، کینه این ها بیشتر می شد و: آثار پیامبر را بیشتر از بین می بردند. امام حسین ع که فرزند: زاده خانه کعبه، بود با شمشیر های زیر لباس احرام، بیرون کردند. و بعد نوبت به امام موسی کاظم و امام رضا رسید. و این اواخر بنام وهابیون، حتی از سنگ قبر آن ها هم نگذشتند! و هنوز هم بر این تخریب آن ادامه می دهند. امید است اگر مذاکره ای صورت می گیرد، یک نگاهی هم به باز سازی بقیع باشد

南北战争三部曲

在先知时代,许多战斗发生在先知的所有战役中指挥。虽然有些人并不直接参与,他是总司令在今天的语言:术语,他当选为前直司令。但每个人都知道这场战争是伊斯兰教与不信之间的战争。

但先知Brjng外部后,三个内部战争发生了。 ,其中之一是学校吃饭。事实上,它是从主发动机驱动。其原因是,罗马人还是基督徒在巴勒斯坦和欧洲,围绕地中海超过穆斯林。

您的建议是罗马人非常重要。这就是为什么在次穆阿维叶和他的儿子耶济德充满了所有的外部顾问,咨询,尤其是基督徒和罗马人。 :

当晚的特点是学校本身,主要的穆斯林早知道,但大多数的书: !的穆斯林朋友的中心地位。正是因为这样,很多是合理的行为。例如,饮酒或与动物玩耍,其中包括因饮用被禁止在伊斯兰。并且与狗或猴子玩耍不当。

伊玛目侯赛因殉难后时间的事件表明:晚餐人口是穆斯林,而且穆斯林相信耶齐德和穆阿维叶。并避免麦加和麦地那的语言,他们听到了伊斯兰教的故事。例如,当外国囚犯的卡尔巴拉:穆斯林不唱歌,所有的人谁相信,只有几个老男人或个人在麦地那和库法,哈兹拉特扎伊纳布听说过上帝你好的话,相信伊玛目阿里是讲道读!

在校门口学校晚餐是知道的,因为伊朗人在此期间,虽然阿拉伯人被打败了,但他们的历史,房子聪明的原因选择位:从伊玛目任何帮助阿里和他的儿子们没有犹豫。学校晚餐是主体不舒服。无知和偏见住的地方,他们想指阿治曼的聚会:位是一对恋人。

   即使是先知曾公开表示: ( Ahlul的Bayt米娜萨尔曼)萨尔曼·汗·穆罕默迪位,我可以指望。因此,犯人的解释,他发现真正的。萨尔曼是他的真名: Roozbeh和人民的意志。虽然有些兴趣,这是改变哈尼夫·穆罕默德·萨勒曼波斯的名字先知。

这充分显示了第二任哈里发,从光头党伊朗刺客,命名为获奖者公布。阿拉伯人,他知道阿布露露就越多。不仅在人们心目中有很好的评价,但即使他们看到Khosrow帕尔维兹,一位磨坊主的是常规意义上的杀戮。在萨珊王朝,阿拉伯人,伊朗人的灭绝,却不得不在新发现的方式没有任何作用。

    反革命伊朗,都在同一时间,不像大多数伊朗人从中国到埃及,伊斯兰教,伊斯兰教是不是准备战斗,或引用他们,上升到阿拉伯人的攻击。他们中有些人这样做了琐罗亚斯德教的基础上。但其他人只是民族主义的倾向。

民族主义的基础是没有的。全国和世界本身族群构成。 MAHM没有看到民族主义的意识形态,他们唯一的目的是要争取伊斯兰教。

巴扎尔甘过程中形成第一集团,国民阵线,并支持摩萨德,阿亚图拉卡桑尼付款交单的想法。他们被迫民族主义只有战斗伊斯兰教熊。还是巴扎尔甘球迷:工程学院,德黑兰大学参与。虽然霍梅尼,明确指出民族主义是反对伊斯兰教!但巴扎尔甘和骗子之间:穆萨维和民族主义,伊斯兰教和霍梅尼建立了一个积极的关系!

     那么,如果一个阿塞拜疆Manndsrkh的回答Jamgan不会使胸部的黑色岩石Jamgan Khorasani 。因为他们是从其他种族部落:它们共享没有其他人,除非:不反对伊斯兰教。

    除了上课晚餐和伊朗全国学校,有三组即是无知的阿拉伯人。它们比其它两组比较危险,分别。换句话说,黑Jamgan呼罗珊:买Dinani在Azarabadegan伊斯兰战斗,不怕,但他们从麦加和麦地那。这是由于高风险,先知的子孙的,总是试图将他们驱逐出境。大多数的什么地方对,这是更多的仇恨和先知的销毁工作。伊玛目侯赛因的AS的儿子出生的房子克尔白,对Ihram礼服剑,驱逐。伊玛目穆萨·卡齐姆,伊玛目礼萨当时之交。而近日被称为瓦哈比派,甚至连墓碑Ngzshtnd吧!并且还破坏仍在继续。希望谈判在,我们必须看Jannat人 - 八旗重建

  • سید احمد حسینی ماهینی

ناکثین ،قاسطین و مارقین، چه کسانی هستند؟

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۲:۱۹ ق.ظ | ۰ نظر


اگر چنانچه کلمه امام را در لقب امام علی، بر رسی کنیم امام بودن ایشان به معنی الگو است. یعنی اینکه ما در شرایط مشابه باید مانند ایشان: تصور کنیم و عمل نماییم .گرچه زندگانی آن بزرگوار پر است از: نکات مهم و بیانات حکیمانه،اما هنوز مورد بررسی قرار نگرفته، ولی هرکس به اندازه فهم خود از آن استفاده کند.

    امام علی دوران کودکی و نوجوانی خود را، مانند بقیه سر نکردند بلکه همیشه منتظر دستورات پیامبر بودند. یعنی توانایی های خود را نه برای استفاده شخصی، که برای اسلام و پیامبر در نظر می گرفت. ایشان حتی پس انداز برای ازدواج نداشتند! و زندگی زناشویی خود را با فروش زره جنگی آغاز کردند.

    در جوانی نیز بزرگترین فرمانبر پیامبر بود و: اینهمه اطاعت از پیامبر برای هیچکس از: افراد قریش خوشایند نبود. چه رسد به قبایل دیگر. این بود که کینه ایشان در دل آنانی که: نمی خواستند مسلمان واقعی باشند رشد کرد. منتظر بودند تا پیامبر از دنیا برود و: انتقام خود را بگیرند.

     با رحلت پیامبر، دوران سکوت امام علی آغاز می شود و 25سال، استخوان در گلو و خار در چشم، به تعبیر خودشان صبر کردند. اما اینهمه رنج کافی نبود! مجازات مطیع پیامبر بودن، از این هم بیشتر بود! هر که در در مقرب تر است، جام بلا بیشترش می دهند

ان ها که خود را عددی در مقابل پیامبر می دانستند و: حرف های من در آوردی خودشان را، در حد وحی به پیامبر می دانستند، وقتی فرصت به دست آوردند، با همان حرف ها و خویش فرموده هایشان، حضرت امیر ع را خانه نشین کردند. بعد هم که مردم متوجه شدند و: به ایشان روی آوردند، دوران ستیزه رنگ جدیدی گرفت و: در سه شکل و یا سه جنگ داخلی، خود را نشان داد که امام علی خود، آن ها را قاسطین و مارقین و ناکثین خواند.

   حال در زمان ما که مردم رای به حکومت اسلامی داده اند، سه گروه فوق در مقابل انقلاب اسلامی، در ابعاد جهانی ایستاده اند.آین ها همان هایی هستند که خویش فرموده ها یشان را، بیشتر از وحی الهی دوست دارند و: اصلا وحی الهی را قبول ندارند. کاخ سفید ، کاخ کرملین یا کاخ ریاض را، از مسجد الاقصی و مسجد الحرام و مدینه النبی، بالاتر میدانند.شاید هم اصلا مسجد الاقصی، قبله ادیان الهی را یک افسانه بیشتر نمی دانند.

    کاخ سفید مظهر قاسطین در زمان ما است . قسط و عدل به معنی آزادی و حقوق بشر است.  و قاسطین یعنی کسانی که: عمدا و آگاهانه قسط را زیر پا می گذارند. در حالیکه شعار آن را می دهند. امروزه سیاست به معنی زرنگی در: گفتاری که هرگز به آن عمل نشود،معنی می شود. معاویه و عمروعاص خود را :زرنگ و سیاست باز می دانستند و: امام علی بارها فرموده بود که: اگر من هم می خواستم بهتر از آن ها سیاست بازی می کردم! ولی دین خدا دست مرا بسته و: اجازه فریب مردم را نمی دهد.

   فریب مردم بسیار ساده است.یا به وسیله سخن است یا: به وسیله پول یا زور! تزویر به زبان، یعنی گفتن آنچه مردم، دوست دارند بشنوند! در هر سخنرانی باید از مردم، کف زدن را گرفت! و در هر بحثی باید آن ها را به: آنچه دوست دارند وعده داد. ولی در موقع عمل نیازی به پاسخ نباشد.یعنی سیاست معنی اش این است! اگر شما وعده ای بدهید بعد بلافاصله آن را عمل کنید، می گویند شما از مردم ترسیدید و: نمی توانید کاری بکنید! ومجبورید به حرف مردم گوش بدهید، و از خود اختیاری ندارید.

     اما مارقین کسانی هستند که: آنچه را که شما دوست دارید،قبل از وعده دادن عمل می کنند.و کوچکترین اشتباهی را مرتکب نمی شوند! تا اشتباه بزرگ خود را باور پذیر کنند. آن ها نماز به جای می اورند.حتی زنان خود را محجبه می کنند تا: کسی در مومن بودن آن ها شک نکند! و اعتماد مردم جلب شود و از: نکته یا انحراف اصلی، خبر دار نشوند.

آن ها حق های کوچک را ادا می کنند تا: حق بزرگتری را زیر پا لگد کنند. آن ها نمازشب می خوانند تا: ولایت و امامت را نابود کنند. در واقع با تمام حماقت خود، تیشه به ریشه می زنند. نمونه بارز این تفکر افراطی گری تکفیری ها است، که مر کز آن کاخ نشین های ریاض هستند. آن ها در ظاهر با لباس عربی و: دشداشه می آیند ولی در مواقع دیگر، هیچیک از این ها را رعایت نمی کنند.

و اما ناکثین تا آخرین مرحله همراه هستند، ولی در آخرین لحظه ها ضربه خود را می زنند. امید واری مردم به آنان، همراهی زیاد آن ها است . کاری می کنند که حتی برخی ایات قرانی هم، آنان را تایید می کند! طلحه و زبیر از بزرگان صحابه و از سابقین اولین بوده و:  در سوره مبارکه توبه در آیه؛ «والسابقون الأولون من المهاجرین والأنصار....» مورد تمجید قرار گرفته‏اند، و نیز از جمله "عشرة مبشّرة" هستند که در احادیث گهربار، آنحضرت صلی الله علیه واله و سلم، بشارت صریح بهشت به آنان داده شده است. ولی همه این ها در مصاف برتر، عقب نشینی می کند ....

Naksyn , Qastyn和Marqyn ,那些是什么?

如果这个词在伊玛目,阿訇阿里,伊玛目,我们的意思是说,他是模板粘土的称号。意味着我们必须在他们想象的那样相同的条件下,我们必须采取行动,虽然他的生活充满了重要的和明智的讲话,但没有研究,但任何人都可以用它来衡量它的理解。

    童年的伊玛目阿里本人,就像其他人,但他们总是在等待先知。这意味着他们的能力,而不是为个人使用,这被认为是伊斯兰教的先知。他甚至挽救婚姻!与婚姻冲突开始销售装甲。

    年轻人也有先知的最大的奴隶:但是,没有人听从先知古莱氏的人是不愉快。更不用说其他部落。这是他们的仇恨在他们的心中,他们不是真正的穆斯林,他们长大。先知在等待走出去的世界:让你的报复。

     与先知的消亡,伊玛目阿里开始他的沉默25年,在喉咙的骨头和眼睛刺,因为他们等待自己的解释。但它是不够的那么惨!先知的奴隶的惩罚,甚至更多!每个的青睐,贝拉杯将进一步

谁知道那些先知和他的对手:他们发明了自己的语言,启示给先知知道,当我得到了机会,用同样的人物和自己说,作为先知留在家里A.说。然后有人们认识到:他们拒绝了,并采取了积极的新颜色在三种形态或三个内战,它表明,伊玛目阿里本人,它描述Qastyn和Marqyn和Naksyn 。

   当时,我们的人民已经投票给伊斯兰统治,三组对伊斯兰革命,支架的全球规模。这也是那些谁辅导她说,而不是神的启示和爱可言神的启示不同意。白宫和克里姆林宫利雅得,阿克萨清真寺和麦地那圣先知的遗产清真寺,知道更多。也许甚至阿克萨清真寺,麦加的宗教不要服用超过一个神话。

    白宫Qastyn体现在我们的时代。正义感和公平,自由和人权。和Qastyn即那些明知而故意违反意图。虽然它可能的口号。今天,这意味着明智的政策:言语行为从来都不是没有意义的人。 Al和他的Mrvas :明亮,开放政策,并认为,伊玛目阿里曾说过很多次,如果我想比他们更好的发挥政治!但对上帝的信仰和我的手收:别让人骗。

   这是很容易用文字来欺骗人或其中之一:以金钱或武力!机器语言,即说什么人们都喜欢听到!每堂课应该是人,在鼓掌!在任何讨论应该让他们喜欢什么承诺。但是,当操作不需要回应。意味着政策!如果你答应充当紧接着吧,人家说你和恐惧:你不能做一些事情!人有说话和听,不必。

     但也有一些Marqyn谁:你喜欢什么,有前途的行为之前,不要犯丝毫错误!大错是要相信自己。他们祈祷代替。 ,他们的女人被蒙蔽的人在相信它不会怀疑!并吸引了公众的信任和分流或新闻没有显著的地步。

他们说,他们没有什么权利,权利流浪汉在更大。调用晚祷:监护和伊斯兰教长给毁了。事实上,他们所有的愚蠢,反而破坏它。这是典型的思想极端主义逐出教会,利雅得王宫居民的中心。他们似乎来自阿拉伯的礼服,但在其他时候,他们不遵守任何这一点。

但Naksyn直到最后一个单元格,但在最后时刻进行拍摄。希望他们的人,他们有很多的公司。即使一些诗句他们被证实的东西!泰勒哈和祖拜尔是伟大的同伴,并在忏悔诗苏拉第一Sabqyn , “被赞美,以及”十点增益先驱报“的圣训,先知和泽惠普给了他们的天堂卷轴的喜讯。但在所有这些顶级撤回的脸....

  • سید احمد حسینی ماهینی

حقوق ایرانی 50برابر خارجی است.

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۷:۵۴ ب.ظ | ۰ نظر


چرا حقوق یک مربی خارجی، پنجاه برابر یک مربی ایرانی است؟ چرا فوتبالیست های ایران، همیشه از کمبود در آمد سخن می گویند و: چرا ورزشکاران همه ناراضی هستند؟

چرا مردم از گرانی ناراحت هستند؟ چرا هر روز اجناس گرانتر می شود ؟ تورم چه عاملی دارد که: هیچکس نمی تواند آن را ریشه کن کند؟

    برخلاف تمام پیچیدگی هایی که این بحث ها دارد، و با آبروی ملت ایران بازی می کند، جواب آن خیلی ساده است ولی، کسی آن را جدی نمی گیرد.

علت تمام گرانی ها، بالا رفتن نرخ ارز است. عرضه ارزهم، همه در دست دولت است. یعنی اگر روزی آن را بیشتر عرضه کند، قیمت ها ارزان می شودو: همه چیز براساس دلار پایین می آید.

چرا می گویند رونالدو 50برابر علی پروین حقوق می گیرد؟ زیرا آن ها دلار را سه هزار تومان حساب می کنند . حالا اگر دلار همانطور که داشت سقوط می کرد، می گذاشتند سقوط کند و: به هر دلار 70 ریال سابق بر می گشت، باز هم چنین حرفی صادق بود؟یا اینکه برعکس می شد! تیتر انتخابی ما هم بر اساس همین محاسبه است. مثلا اگر علی پروین صد میلیون تومان بگیرد، براساس دلاری سه هزار تومان، فقط 33هزار دلار می شود، اما اگر دلار 70ریالی باشد 15میلیون دلار می شود . حالا کدام مربی بیشتر می گیرد؟

سوال این است : چرا این بلا به سرما می آید؟ جواب آن هم بسیار روشن است. ممکن است همه بگویند: سیاست انگلیس یا آمریکا است!ولی آمریکاییها آرزو داشتند:هر هزار تومان، یک دلار شود. الان هر سه هزار تومان یک دلار است. پس همه چیز را تقصیر دیگران نیاندازید.

یکبار هم شده بیاییم و: با خود رو راست باشیم . همه این گرانی ها، فقط تقصیر یک تئوری مسخره بنام: عیار گری است!سمک عیار و دیگر عیاران، در تاریخ ایران زیاد بودند. حتی در میان اعراب بدوی، یا زمان پیامبر هم بودند. که خود را جوانمرد هم میدانستند. آن ها بر سر راه کاروان ها کمین می کردند و: اموال را به غارت می بردند و: افراد را می کشتند بعد، برای اینکه توجیه کنند می گفتند: ما این را برای فقرا می بریم!

   عیار یا جوانمرد بودن شرایطی دارد، حداقل شرط آن این است که: از اموال مسروقه،برای خودشان استفاده نکنند. شرط دیگر اینکه خونی ریخته نشود و: به کسی هم که مستحق است، ضرری وارد نشود..

اگر  هیچ جایی چنین قانونی هم نباشد، باز وجدان بشری این ها را لازم میداند. گرچه از نظر شرعی کل کار حرام است. مصادره اموال مردم فقط باید: از طریق دادگاه و مجاری قانونی باشد . و الا هرکس خود را عامل به عدالت بداند و:اسلحه بردارد که، سنگ روی سنگ بنا نمی شود.

    دولتمردان ما هم از موقع روی کار آمدن: موسوی و بهزاد نبوی همین راه را درپیش گرفتند. زیرا در زمان شهید رجایی، هنوز دلار دورقمی بود. ولی این ها گفتند از کسانی که خارج میروند، بگیریم و به داخلی ها بدهیم! به همین دلیل ارز را انحصارا در اختیار بانک مرکزی گذاشتند. تا نرخ را تعیین کند و بعد هم، کم عرضه کردند تا قیمت بازار آزاد بالارود.

    بنیاد مستضعفان آن روز دلار ها را در: بازار دبی خرج می کرد و به خیال خودش، به قیمت بالاتری به اعراب ثروتمند می فروخت!البته سود آن عاید مردم هم نمی شد، بلکه به پژو پرشیا مشکی تبدیل می شد و: زیر پای اقایان قرار می گرفت!بنده آن سال ها بازرسی کل کشور بودم، و مامور بازرسی از هتل اوین و..هرچه گزارش میدادیم، یک پدر شهیدی بود جلوی ما را می گرفت، می گفت این ها درست کار می کنند! چون همه این کار ها از: سوی بنیاد شهید و کمیته امداد و بنیاد مستضعفان می شد و: آقای ف رئیس بازرسی  آن قسمت بود.

    اگر باز هم اعتراض می کردی، کارت استخر و سونا و جکوزی رایگان میدادند! ولی اگر جدی ادامه میدادی مثل ما، باید بیرون می رفتی !ما هم که دوست داشتیم زبانمان دراز باشد، دستمان را کوتاه می کردیم. چون قانون دست و زبان برعکس هم است: اگر دستت دراز باشد، زبانت باید کوتاه باشد و: اگر زبانت دراز باشد باید، دستت را کوتاه کنند.

   بهر حال این قلندر بازی و: ادای باباشمل ها را در آوردن، هنوز هم اقتصاد ما را تهدید می کند. اگر مردم ما نخواهند که: پول ثروتمندان را بگیرند، چه کسی را باید ببینند؟ مگر ثروتمندان مغز خر خورده اند؟ وقتی می بینند به زور یا کلک، پول آن ها را می گیریم و: به مردم میدهیم ساکت بنشینند. آن ها ده برابر آن چه داده اند، از مردم پس می گیرند لذا می بنیم: تورم با سرعت زیادی بالا می رود.

  مرض عیار گری که: به جان اقتصاد ایران افتاده هیچ در مانی ندارد. وبرای همین است که سال ها، تورم مردم را به ستوه آورده ولی با روش: شکستن سر و یک گردو به دامن انداختن، تا حالا صبر کرده اند. باید دولتمردان بنشینند و: فکر اساسی بکنند و این مرض را ریشه کن کنند.

   دولت به طمع پر کردن شکاف کسر بودجه، دلارها را گرانتر می فروشد ولی، می بیند که ده برابر ضرر کرده و: هیچ شکافی هم پر نشده ولی به این روش اعتیاد پیدا کرده است.!به دولت قبل اعتراض می کردند که: نقدینگی به مرز 400هزار میلیارد تومان رسیده ولی، حالا از 600هزار میلیارد تومان هم گذشته، کسی اعتراض نمی کند؟؟

伊朗的权利50倍了。

为什么一个外籍教练的权利,伊朗50次教练?为什么伊朗足球运动员,总是缺乏说话,为什么运动员都满意吗?

人是因为重力的苦恼?为什么每一天都是比较昂贵的商品?什么是任何人都无法根除通胀因素?

    尽管所有参与这个辩论,而伊朗民族的尊严起着非常简单的答案,但我们不应该认真对待它的复杂性。

因为所有的价格高企,汇率正在上升。阿尔苏·HM供应全州各地。如果最多的一天,它被释放,价格会越来越便宜:对美元的一切下降。

为什么说罗纳尔多是50倍阿里·帕尔的权利?三千美元,因为美元可以指望。截至目前,美元下跌,并奠定了他们下到70英镑的每一美元先前还在说这是真的吗?或者是相反的!我们选择了标题在此基础上计算。例如,阿里帕尔亿美元应,美元三千元的基础上,只有33美元,但如果$ 70至R $ 1,500万。既然是大多数教练?

现在的问题是:为什么是这场灾难冷吗?答案是很清楚的。可能所有人都说,英国或美国的政治!但美国人希望每千美元,即一美元。现在,三千元至一百万美元。当别人不乱扔所有的责任。

曾经是:诚实面对自己。所有这些价格高,只是一些所谓的荒谬理论:法是SMK品位和档次,分别为高伊朗的历史。即使在贝都因人或先知在一起。谁知道她的青春。他们在他们的途中伏击商队以及财产被洗劫一空,人民早就丧命了,他们解释之后,因为他们叫我们去给穷人!

   级或侠义条件,最低要求是偷来的钱,不为自己所用。另一种情况是不流血的人谁是值得,不伤害。

如果没有,如果没有这样的法律,人类良知的任务。虽然工作的主体是由宗教禁止的。人们只需要没收船只和管道受到法律的。不久,大家知道你的代理人与正义:消除枪未在石头上用石块修建。

    甚至我们的政府采取了及时的办公室:穆萨维和贝赫扎德纳巴维以这种方式获得通过。因为在沙希德拉贾伊,还是两位数的美元。但他们说那些出国,我们能够进入!由于这种交换在央行手中剩下独家。为了确定速度和低廉的价格提供给自由市场的源头。

    压迫基金会块钱在那一天:市场迪拜度过了自己的想象,以较高的价格出售,以丰富的阿拉伯人场人不是赚的利润,但标致波斯成了黑色:下面先生放置!总督察那些年我被检查出了酒店,我们会卡斯尔和...更多的报告,我们是在一个烈士的父亲面前,说,正常工作!因为所有这些事情:烈士基金会和基金会的救济和被剥夺和F先生是检查的头。

    如果你还没有抗议,卡,游泳池,桑拿浴室和按摩浴池是免费的!但是,正如我们将要消失了,我们也有一个朋友,谁是一个长期的舌头,双手短。因为法律是背道而驰的语言:如果你的手很长,你的舌头应该是短暂的,如果舌头很长,尽量缩短你的手。

   然而, Qalandar游戏:模仿莱姆自备仍然威胁着我们的经济。如果我们的人没有钱,使富人,谁应该看到?但富人吃驴脑?武力或诡计,当他们看到他们采取并给人以无声的钱。他们有10次是什么人如此Vtryf通胀率太高。

  加里级疾病,采取了经济的生命毫不在意。而对于同一年,通货膨胀一直困扰着人们,而是通过打破核桃头和脱落的裙子,所以现在必须等待。政府应该冷静地想一想,做基本消灭这种疾病。

   国家预算赤字贪婪填补了国内空白,但它的售价以美元计值,它认为十倍的损失和无间隙填充的,但是这种方法也有瘾!已经抗议政府的流动性边界达到400000万美元,但是,现在60万亿元最后一次,谁也不会抗议?

  • سید احمد حسینی ماهینی

عقیم کردن ایرانیان

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۷:۲۹ ب.ظ | ۰ نظر


نازایی فرهنگی در ایران به این معنی بود که: ایرانیان نباید فکر کنند و: هرچه هم قبلا فکر کردند نادرست بدانند. بنابر این تولید علم و دانش، فقط در غرب خواهد بود و آنطور که: آن ها دلشان می خواهد و کسی هم حق اعتراض ندارد و الا، ترور می شود.

    مثلا در تاریخ ارتباطات ، ابتدا ارتباطات را امری ذهنی دانستند و: ربط را وجودی ایدئال و متافیزیک، لذا هر گونه ارتباط مخصوصا با گذشته، در ایران را قطع کردند و آن را افسانه و تخیل دانستند . سال ها بود که ربط در میان فلاسفه ایرانی، یک موجود محسوب می شد، ولی غربی ها که در مرحله اول، از درک آن عاجز بودند آن را انکار کردند.

    مثلا برادر و خواهر چه ربطی به هم دارند؟ آیا چیزی جز تفکر و ذهنیت ما نیست؟ پدر و مادر همینطور و: به همین ترتیب ارتباط فامیلی کاملا مورد انکار قرار گرفت. وحتی پیمان برادری یا اخوت از آن بدتر به باد مسخره. و لذا دلسوزی همسایه برای همسایه، برادر برای برادر و خواهر برای برادر، یا پدر و مادر برای فرزند کاملا غیر علمی و: غیر منطقی شد.

    استقلال به این مفهوم تمام تاریخ علم را فرا گرفت. و هیچ چیزی به هم ربط پیدا نمی کرد! و اگر بود ذهنی و تخیلی بود و: چون غیر علمی بود باید با آن مبارزه می شد.شهر نشینی جدید یا تمدن غربی بر همین اساس پایه گذاری شد. مثلا اگر شما از کنار جاده ای رد می شدید و: می دیدید که یک نفر می خواهد خود را به: رودخانه بیاندازد و خودکشی کند، به شما ربطی نداشت!

اگر خیلی فناتیک بودید و دلتان می سوخت، باید باید پلیس را خبر می کردید. البته با پیدایش نهضت روابط انسانی، کم کم این رفتار ها تعدیل شد و علوم ارتباطات به وجود آمد ولی، در چارچوب تعریف شده آنان.

     اولین با در علم جدید موجود بودن ربط، در زیر دریایی ها کشف شد،وقتی زیر دریایی صدها کیلومتر از مرکز فرماندهی دور می شد، کنترل برآن مشکل بود و ارتباط قطع می شد. برخی می گویند شوروی سابق، در این زمینه پیشتاز بود. لذا برای حفظ ارتباط، مادر خرگوشی را در مرکز فرماندهی نگه میداشتند و: کودک او را در زیر دریایی! اگر زیر دریایی احساس خطر می کرد، بچه خرگوش را می کشتند، در همان لحظه مادر خرگوش دچار تشنج می شد.

    این روش ثابت کرد که ارتباط، امری ذهنی نیست بلکه وجود دارد. بعد ها این ارتباط، سایبرنتیک نام گرفت و رادار و ماهواره و: اینترنت از آن استخراج شد.بنابر این رابطه بین پدر و مادر، برادر و خواهر امری ذهنی نبوده بلکه وجودی و قابل اثبات است. در اسلام دستوری است به نام:صله رحم، یا ارتباط فامیلی، کلمه رحم به معنی رحم مادر است. یعنی فرزندانی که از یک رحم به دنیا آمده اند، حق بیشتری برگردن هم دارند.

 

    بر عکس صله رحم، قطع رحم است یعنی: اگر برادر و خواهر ها از هم دور بشوند، و ارتباط با یکدیگر را قطع کنند بسیار گناهکار خواهند بود. و نباید چنین کاری شود. حتی اگر یکطرف تمایل نداشت، طرف دیگر باید پیگیر باشد. زیرا همانطور که دیدیم، شهر نشینی یا تمدن غرب بر اساس: نفی ارتباط ایجاد شد. برای تمدن اسلامی، لازم است که ارتباطات برقرار گردد. و با احترام از آن یاد شود و: همه مردم با هم مهربان باشند و: نسبت به سرنوشت یکدیگر مسئولیت پذیر باشند.

     قطع ارتباط نه تنها افقی آن غلط است، عمودی آن نیز نادرست است. یعنی ارتباط خواهر و برادر باید محکم شود، ارتباط با پدر و مادر نیز مهم است. در دستورات اسلامی، اگر کسی ارتباط خود را با پدر و مادر قطع کند، به عاق والدین دچار می شود. واین امری ذهنی یا تصوری نیست، بلکه ایجابی و: وجوبی است.

در مورد پدر و مادر، حتی خدا از حق خود می گذرد و: می بینیم می فرماید: از پدر و مادر اطاعت کنید. ولو اینکه پدر و مادر مسلمان نباشند . یا طبق عقاید اسلامی عمل نکنند. در شرایط مساوی هم خداوند حق را به پدر و مادر می دهد، و فقط در شرایطی که دستور انجام گناه باشد، نباید از آن ها اطاعت کند. و اطاعت نکردن هم به معنی بی احترامی کردن نیست. و باید در عین عدم اطاعت، احترام آن ها را حفظ کند و حتی به آن ها، نظر غیر محبت نکند.

     این ارتباط، با جد و اجداد یا: پدر و مادر پدر و مادران هم، ادامه دارد. یعنی ازتباط با تاریخچه خانوادگی و: داشتن اصالت و هویت و احترام به این اصالت ها. در اسلام دورترین تاریخ ها، به صورتی خیلی نزدیک تصور شده است. یعنی وقتی از حضرت آدم ع سخن به میان می آید، انگار داستان امروز ما است.

     و یا وقتی سخن از قیامت و روز آخرت می شود، گویا سخن دنیای ما است. زیرا در اسلام ارتباط و ربط وجود ذهنی نیستند و عینی هستند. حضرت امام سجاد ع، اولین حق پدر بر فرزند را این می داند و: می فرماید فرزند باید بداند که اگر پدر نبود، او نیز هرگز نبود. یعنی علت وجودی هریک از ما، وجود پدر و مادر است. در غرب که این ارتباط تکذیب شد، می بینیم که هر روز بر تعداد فرزندان نامشروع، اضافه می شود فرزندانی که نمی دانند: پدرشان کیست؟ زیرا مادر ممکن است مشخص تر باشد، زیرا از شکم خود فرزند را بیرون می آورد، ولی پدر لازمه حفظ حرمت های شرعی است.و فرزندی که نمی داند مادرش در کدام آمیزش جنسی، با کدام مرد، او را بدنیا آورده است، ربط را گم می کند و لذا آماده: جنایت برعلیه بشریت می شود.تا انتقام این بی ربطی را از: همه بی توجه ها بگیرد. 

绝育伊朗人

伊朗文化不孕意味着伊朗人应该不会想到:不管他们就想错了已经知道了。因此,知识的生产,就像在西方将是他们希望,没有人有抗议的权利或以其他方式,被刺杀。

    例如,通信历史,并且知道脑力任务通信:存在主义和形而上学的理想的相关性,所以无任何关系,尤其是与过去,它被中断了神话和想象认识。多年来,伊朗哲学家,最之一,但西方的相关性首先,他们否认这一点,他们没有去了解它。

    一个弟弟和妹妹谁什么都没有做呢?只是想,而不是我们的脑海中?作为父母,同样的家庭关系被彻底拒绝。公约兄弟或兄弟甚至不如它讽刺的。所以关怀邻居的邻居,哥哥弟弟的哥哥和妹妹或父母对孩子以及完全非科学:它是不合理的。

    独立性,历史感的教训。并没有发现任何相关的!如果头脑和想象力,因为我们必须争取它非科学,城市化,现代化或西方文明是建立在这个基础上。如果你有一个路边的严重拒绝:这人想看到河落自杀,你什么也没做!

如果你是非常狂热的,想烧,你应该叫警察。然而,随着人类关系运动,慢慢地调整这种行为和通信科学兴起的出现,但是,在其中定义。

     第一个问题涉及到现代科学的可用性,被发现的潜艇,潜艇几百公里以外的指挥中心,旨在控制问题,并已断开连接。有人说前苏联,是这一领域的先驱。因此,为了维护关系,兔妈妈将保持总部:把她的孩子在海底!如果潜艇威胁,他会被杀死婴儿兔子,兔妈妈扣押在那一刻。

    实践证明,这种通信方法,但没有一个主观的问题。在此之后通信,雷达和卫星控制论被称为和互联网进行提取。于父母,兄弟姐妹之间的关系,也没有一个主观的问题,是可验证的。伊斯兰教是语法名称: SLH子宫或家庭关系,这个词子宫的意思是子宫。谁是从子宫里诞生的孩子,回来能有更多的。

    不像SLH子宫,子宫被切,即:如果兄弟姐妹分开,他们互相沟通,以停止这将是有罪的。和不应该做的。即使Yktrf不愿意,对方必须是一致的。因为正如我们所看到,城市化或西方通过拒绝建立连接。伊斯兰文明,它是必不可少的通信被建立。并学会尊重它,所有的人在一起,是温柔:另一个人的命运,是负责任的。

     断开这是错误的,不仅水平,而且还垂直,这是错误的。兄弟姐妹关系,应该是坚定的,与家长的沟通也很重要。在伊斯兰教中,如果有人切断与你的父母沟通,父母必须六亲不认。而这是不是主观的或感觉,而是积极的, :是一种必然。

他们有权父母传递,甚至神:看它说:听从父母。即使父母不是穆斯林。或者没有按照伊斯兰信仰的功能。父母也有权平等神的旨意的权利,只有当命令是一种罪过不服从他们。没有时间违抗和耻辱。并必须遵守同样的不尊重他们保持甚至,似乎不无深情。

     与父亲及祖父母或父母父亲和母亲在一起的关系,继续。 Aztbat与家族史和有尊重原创性和真实性和身份。在伊斯兰教的日期最远的,这是非常接近的想象力。当谈到亚当的话说,如果今天的故事。

     或者当他谈到了复活日及以后显然是我们的世界正在说话。伊斯兰教连接和关联,因为有客观的而不是主观的。伊玛目萨贾德AS ,父亲对子女的权利都知道:孩子们应该知道,如果爸爸说没有,他从来没有。因为我们每个人,父母的存在。这种关系在西方拒绝,我们可以看到,每天非婚生子女的数量,被添加到谁也不知道孩子:谁是他们的父亲?母亲可能是因为他们的腹部更带出了孩子,但父亲是保持宗教的神圣性是必不可少的。 ,而孩子知道他的母亲在性交与任何人,他是天生的,相关性将丢失,所以准备:它是对人类的犯罪,报复所有的无关性应忽略。

  • سید احمد حسینی ماهینی

نازایی فرهنگی

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۵۴ ب.ظ | ۰ نظر

نازایی فرهنگی

غربی ها برای تسلط فرهنگی بر شرق، آن را سترون کردند یعنی نازایی فرهنگی ایجاد نمودند. نازایی فرهنگی همانند نازایی زنانه، از ظاهر قیافه کسی پیدا نیست، بلکه اندام او را با اشعه ایکس یا: پرتو های خطرناک و: یا داروهای شیمیایی تحت تاثیر قرار داده و: رحم یا تخمدان را مورد حمله قرار می دهند. بطوریکه تخمک ها قادر به لقاح نمی شوند، و یا رحم نمی تواند جنین را برای: مدت لازم در خود نگه دارد.

   در مردان این وضع راحت تر است: زیرا میتوان به راحتی محل تولید اسپرم را، بمباران پرتوی یا شیمیایی کرد و :یا از طریق وازکتومی کلا او را عقیم ساخت. عقیم ساختن مردان یا زنان، از قدیم روش یهودی هایی بود که جادوگری را از: مخالفان حضرت موسی فرا گرفته بودند .و به سادگی کاری می کردند که: زن و شوهر ها از هم طلاق بگیرند.

 فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَآرِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ

این علم زمانی در حد اعلا رشد کرد که: فرعون خواب دید کودکی او را نابود می کند. و لذا دستور داد همه کودکان را بکشند و: مردان و زنان را نازا کنند. سینوحه پزشک فرعون، با کمک جادوگران دربارطرح بزرگ عقیم سازی را پیاده کردند.

البته با نابودی فرعون، سامری و طرفداران بنی اسرائیل آن را فرا گرفتند و: برعلیه یهودیان افراطی به کار می بردند. یعنی کلیه یهودی ستیز ها، معمولا یا اختلاف خانوادگی پیدا می کردند یا: عقیم و نازا می شدند.

    در زمان ما هم می بینیم در حالیکه در آمریکا و اروپا، برای تولد کودک جایزه می دهند! در ایران اسلامی، سال ها وازکتومی اجرا می شد و مردان و زنان، خواسته و نا خواسته نازا و سترون می شدند.

      با اینکه هشدار های مقام معظم رهبری، هرچند گاهی رسانه ای می شود ولی، هنوز بودجه های کلان برای نازایی مردان و زنان، هزینه می شود و اگر برخی راه ها را می بندند،ولی راههای علمی کار خود را می کند. به همین دلیل در ایران اسلامی، ازدواج کم صورت می گیرد،ازدواج های صورت گرفته هم، معمولا به دلیل نازایی یا ضعف قوای جنسی، به طلاق می انجامد.   

     نزدیک به 12میلیون از جمعیت 75میلیونی ایران، در سن ازدواج هستند ولی هر گز ازدواج ننمودند، اگر این تعداد از دواج کنند در عرض یکسال، به همین تعداد جمعیت ایران اضافه می شود.ولی واقعا چه کسی قادر است: این تعداد جوان را به خانه بخت بفرستد؟

     می بینیم مسئله نازایی به همین سادگی نیست. زیرا هر راهی شما برای ازدواج و تولید نسل در نظر بگیرید، دشمن ده قدم از شما جلوتر است. به قول امام علی ع: دشمن همیشه در حال حمله به شما است ولی شما، بی خیال به آن، روزگار می گذرانید.

    نازایی فرهنگی هم همینطور است، دشمن آشکارا به فرهنگ یا اقتصاد حمله نمی کند، بلکه ریشه های آن را می خشکاند. اینهمه ماهواره و فیلم ، رادیو و تلویزیون با برنامه های وسیع، آیا بی خود به وجود آمده اند؟

آن ها به دنبال نازایی فرهنگی در میان مردم ایران هستند. حتی در این میان ممکن است از: کعبه و خادم الحرمین هم استفاده کنند. یا اصلا خود خادم الحرمین عامل آن باشد. بیشترین فیلم ها و مضامین کثیف جنسی و صور قبیحه، از ماهواره های عربی و مخصوصا ماهواره های سعودی پخش می شود. همه گروهم های نسل کش و تروریست، از سعودی ها کمک مالی در یافت می کنند.

   صحنه های فجیع  روسپیگری که در آمریکا و اروپا می بینیم، یک طرف آن سعودی ها هستند. زیرا آن ها بالاترین قیمت را به روسپی ها می پردازند! اصلا خود ملک فیصل پایه گذار آل سعود یک روسپی باز بوده. به قول جوانتر ها، سعودی از خوشگذران ترین آدم ها هستند! که تمام سواحل دریاهای فاسد از سواحل ایتالیا در اروپا و: آنتالیا در اسیا و شیکاگو  در آمریکا و: ویلاهای فساد را مالک هستند.

    خریداران اصلی دختران زیر 18سال، از فلیپین و کره و حتی آذربایجان و گرجستان ،اکراین و روسیه همین عرب ها می باشند. نمی توان گفت همه این دختران را برای همسری شرعی می خواهند و: یا واقعا با آن ها ازدواج می کنند. بلکه برعکس ،برای از بین بردن کیان خانواده و ازدواج های شرعی، این کار ها را می کنند. یک دختر فراری که در دست عربها دستمالی شده، آیا می تواند به زندگی و یا خانواده باز گردد؟  

طبیعی است که تبلیغات دروغین :زندگی آرام و مرفه در دامان این عربها، انگیزه هرنوع ازدواج و تشکیل خانواده را ازبین می برد.

       فرهنگ برهنگی و پورنوگرافی، بیماری است که نسل را قطع می کند و: مرضی است که در مان ندارد. و به همین دلیل در اسلام، زناکار باید سنگسار شود. زیرا لذت گناه در تعارض با زندگی پاک انسانی است

文化不孕不育

西方對東方文化的主導地位,它已消毒的文化造成不育。不孕不育,女性不孕,以及文化,不是找人的外表,但她的器官與X射線或:危險的輻射:化學藥劑的影響:子宮或卵巢受到攻擊。因此,卵母細胞能夠被受精,或胚胎到子宮不能:進行必要的保留。

   在男性中,這種情況很容易:它可以很容易地發生,精子的產生和化學束或炸彈:對輸精管結紮術或消毒,使他完全。不育男性或女性,在嚮導的舊猶太方式,摩西的對手據了解,他們只是做:一對夫婦離婚。


法老夢見自己孩子成長的最大持續時間將被根除。因此下令殺死的男人和女人所有的孩子都是不育的。 Synvhh醫生法老的宮廷魔法師與一個偉大的計劃的幫助下實施了絕育。

老王,夏季和球迷的破壞了解到以色列支派的:對女性使用的猶太極端分子。所有這一切是反猶太主義,通常是家庭糾紛,或會發現無論是:不育和貧瘠。

    雖然我們在美國和歐洲看,生出獎!在伊朗伊斯蘭,因為進行了輸精管結紮術,男性和女性,想要和不想要的,是貧瘠和不育。

      與預警,最高領袖,雖然有時媒體,但對於不孕不育的男性和女性仍然巨大預算,成本將是,如果他們發明了一些方法,但它的工作是科學的方法。因此,伊斯蘭伊朗,婚姻可以降低,結婚了,通常是因為不育或性無能,軟弱的地方,從而導致離婚。

     。近7500萬,結婚年齡,人口1200萬,但從未結婚,從來沒有,如果在一年之內,伊朗的人口數相同加伴侶的數目,但誰真正有能力的:年輕人回家的次數不幸的是送?

     我們看到,不孕不育的問題並不那麼簡單。因為你認為婚姻和繁殖,敵人在你前面十個步驟的任何方式。據伊瑪目阿里為:敵人正在不斷攻擊你,但你給它,所花費的時間。

    這同樣適用於文化育,敵人會攻擊公然的文化和經濟,但它會擺脫根。然而,衛星和電影,廣播和電視節目,廣泛的,無論是它的安全來嗎?

他們正在尋求伊朗人民的不孕不育的文化。即使在這方面可能是天房的家庭和聖使用的僕人。它不是一個僱員或代理人,是聖潔的。最骯髒的色情影片和主題和形式的淫穢,阿拉伯衛星和衛星阿拉伯特別是發揮。種族滅絕和恐怖主義的所有頻段,沙特增加了財政援助。

   賣淫殘暴的場面,我們在美國和歐洲看,一邊是沙特人。他們支付的最高價格為妓女!費薩爾·沙特,他們曾經的創始人又是一個妓女。引用是年輕的,大多數人都快活地阿拉伯!安塔利亞在亞洲和美國芝加哥:在歐洲和腐敗關閉意大利海岸所有的沿海別墅是腐敗的所有者。

    女生18歲以下,來自菲律賓,韓國,甚至阿塞拜疆,格魯吉亞,烏克蘭和俄羅斯的主要買家是阿拉伯人。這並不是說所有的女孩子都希望和合法妻子,他們真的是結婚了。反之,破壞婚姻和家庭的宗教意義,使這項工作。一個失控的女孩,手帕在手中被阿拉伯人,你可以返回到生活或家人嗎?

這是很自然的虛假廣告:和平與繁榮的生活在阿拉伯人的腿上,激勵會殺死任何婚姻和家庭的形成。

       文化裸體和色情,是一種疾病,跨越世代和:是一種疾病,不治療。這就是為什麼在伊斯蘭教,淫亂應該用石頭打死。有罪的樂趣,因為它與乾淨的生活的人發生衝突。

  • سید احمد حسینی ماهینی

انکار تاریخ و علم

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۷:۱۱ ب.ظ | ۰ نظر


دیدیم که چگونه غرب، برای رهایی از مشکلات آموزش علم، همه تاریخ علم را انکار کرد.و این امر نه تنها در عرصه علم اتفاق افتاد، حتی در عرصه فرهنگ و تاریخ هم اینطور . یعنی طوری عمل کرد که: تاریخ از قرن هجدهم شروع بشود و: همه چیز قبل از آن  دروغ ، رویا و افسانه به نظر برسد.یکی از این راه ها تعویض خط و زبان بود. وقتی زبان علمی زبان انگلیسی شد،تمام کتب علمی به زبان های دیگر، نا خوانا و غیر قابل فهم می شود.

    اگر کسی هم بخواهد از آن ها استفاده کند، حداکثر باید شرق شناس باشد یا :کسی که به تمدن غربی پشت کرده است! و مرتجع  یا باستان شناس، یا طرفدار علوم غریبه. لذا پیدایش مکاتب ماتریالیستی یا سکولار و: یا به تعبیر امروزی لیبرالیستی، به همین دلیل است. کافی بود یک نفر بخواهد دلیلی غیر لیبرالیستی بیاورد، فوری متهم میشد به فناتیک یا آنتیک بودن ،ایدئالیست یا متافیزیکی و :یا خیلی احترام امیز بود غیر علمی میشد.

  نمونه چنین حرکتی را بطور کامل : در ترکیه می بینیم. ترکیه با سابقه درخشان در :علوم و معارف اسلامی و داشتن دانشمندان بزرگی چون ملای رومی، ناگهان خط الرسم خود را عوض می کند. لذا خواندن قران و کتاب های درسی،کتب شعر و علمی گذشته، کلا از بین میرود. دولت لائیک ترکیه فرصتی طلایی به دست میاورد تا: فقط هر آنچه را که علم امروز است، به دانش آموزان یاد بدهد.

    یکی دیگر از راههای نابود کردن علوم شرقی، نهضت خرید یا قاچاق کتب قدیمی بود. آن ها نه برای فهمیدن این علوم، کتاب ها را می خریدند بلکه برای: مطالعه آن در سازمان های جاسوسی خود لازم داشتند تا: راز پیشرفت را بفهمند و از آن جلوگیری کنند. لذا بر خلاف روش علمی که :هر گونه بازگشت به گذشته را نفی می کرد، در این مورد بخصوص هرچه کتاب قدیمی تر بود، قیمت بالاتری داشت. به همین دلیل بهترین کتب قدیمی و علمی: دانشمندان اسلامی و ایرانی در کتابخانه های اروپایی و آمریکایی است.

  اجازه مطالعه این کتب به ایرانی ها، یا مسلمانان داده نمی شود . فقط ایرانیان یا مسلمانی اجازه دسترسی به این کتب را دارند که: بخواهند آن را نقد کنند و یا: برعلیه آن مطالبی بنویسند. و عضویت چنین کسانی در سازمان های جاسوسی، باید رسمیت داشته باشد.

   با نهضت امام خمینی و قدرت نرم فوق العاده ایشان، ایرانیان به خود آمدند و به دنبال میراث خود رفتند. و نهضت بازگشت به خویشتن مطرح شد. البته این واقعه از زمان سید جمال الدین اسدابادی، آغاز شده بود و لذا ریشه هایی در فرانسه و انگلیس ، مصر و الجزایر و تمام نقاطی که ایشان، سفر کرده بود به جود می آمد . شاید نقش فرانتز فانون در: بازگشت به خویش دکتر شریعتی، خیلی برجسته بود.

    اما این بازگشت به خویش، مانند دیگر ایده های بشری، دچار افات هم شد. یعنی تعدا د به آن اعتقاد نداشتند فقط به این دلیل که طرفدار داشت، از آن حمایت می کردند یا: در باره آن سخن می گفتند. زیرا عامل اصلی این بیداری، روحانیت بود ولی آنان نمی خواستند این موضوع فهمیده شود.

لذا در کنار گرایش به خویشتن، با روحانیت و اسلام نیز مبارزه می کردند. نمونه این عقاید در روشنفکرانی متجلی میشد که: هم با دین هم با غرب مخالف بودند . شاید باستان گرایی افراطی را بتوان در این مقوله جای داد. در همین ایران، جشن های 2500ساله برای انحراف این جریان فکری بود. زنده کردن یاد همه عناصر فرهنگی قبل از اسلام، به همین منظور بود استاد پور داوود یا: باستانی پاریزی یا فروغی و دیگران، با اصرار می خواستند ثابت کنند: دین در ایران باعث ویرانی تمدن شده است.

   حمله اعراب به ایران را چنان وحشتناک بیان می کردند که: حمله مغول و تاتار ها فراموش می شد. در حالیکه از سوی اعراب حمله ای به ایران نشد ، زیرا ارتش ایران در زمان ساسانیان، مانند زمان انقلاب اسلامی آماده پذیرش اسلام بود .همانطور که درمقابل امام خمینی، ارتش کوتاه آمد، در آن زمان هم مردم به واسطه آگاهی از اصول اسلامی، آماده پذیرش اسلام بودند و: فقط یک حرکت کوچک از سوی سپاه اسلام، این ارزو را تحقق بخشید.

   بنابر این بازگشت به خویشتن، به معنی بازگشت به تمدن اسلامی بود. ولی منحرفین آن را بطور افراطی، به عقب و عقب تر می بردند تا زمان کوروش و:داریوش و حتی جمشید جم و: پیشدادیان و غیره.

   البته اگر تعصب کور کورانه و: ضد اسلامی خود را کنار می گذاشتند، می دیدند که ایرانیان از ابتدا، توحیدی بودند و هرگز بت پرست و مشرک نبودند. حتی داریوش بزرگ در آن منشور خود، از خدا می خواهد که این مرز و بوم را از: خشکسالی و دروغ محفوظ بدارد.و یا برخی روایات، کوروش را همان ذوالقرنین می دانند. و سیاوش را همان حضرت یوسف و: جمشید جم را حافظ دستور الهی در گرامیداشت سالروز تولد زمین یا: همان نوروز می دانند.      

否认侵略历史和科学

我们已经看到了如何在西方,以减轻教育,科学,科学史拒绝。 ,而在科学发生这种情况不是唯一的,即使是在文化和等领域的问题。操作使日将是十八世纪初:它位于之前的一切,梦想和传说似乎是方式来改变语言之一。说英语的时候,在其他语言中,可见不良的全部科学著作,是不可理解的。

    如果有人想使用它,是由东方学者或某人,西方文明又回来了!和反动或考古学家,或神秘科学。因此,世俗和唯物主义的学校的出现:现代解释或自由,这就是为什么。这已经足够的理由要求人们带来不自由,立刻被指责为一个狂热的或古典,或唯心主义形而上学:非科学或很是恭敬。

  在土耳其这整个运动的例子中看到。土耳其的辉煌历史,在科学和神学,并有像罗马人毛拉,您的图形突然变换车道伟大的学者。因此,阅读古兰经和书籍,诗歌和过去的书籍将完全消失。土耳其的世俗国家产生了一个千载难逢的机遇,科学正是要教给学生。

    摧毁东运动订购或贩运的老书的另一种方法。他们不理解的科学,但买的书籍来学习它的间谍机构被要求:了解进步的秘密,并加以预防。因此,不同于将否定任何回报过去,在这种情况下,尤其是这本书是旧的科学方法,具有较高的性价比。这样的老,最好的书:伊斯兰和伊朗科学家在美国和欧洲的图书馆。

  伊朗人来读这本书,或者是不是穆斯林。伊朗人或穆斯林只能访问他们想要现金或书籍:针对该写什么。该会籍特务机关应正式化。

   霍梅尼和软实力的他的美妙乐章,伊朗人来到她去寻找他的遗产。运动被带回自己。赛义德·贾马尔·阿萨德,但由于本次活动已经开始,并由此在法国和英国,埃及和阿尔及利亚,并在他们的旅程的各个领域根部已经到了那里。也许是弗朗茨·法农在他的背上的作用,沙里阿提是非常突出的。

    但这种回归自我,像其他人的想法,也受到影响埃法特。这个数字不相信,只是因为它是流行的,还是它支持:他们谈到了它。由于这种觉醒的主要原因,神职人员,但他们不希望这可以理解。

因此,除了倾向自我,灵性和伊斯兰教战斗。这些观点反映在样品的知识分子,宗教也与西方反对。也许极为古老可以放在这一类。在伊朗, 2500年的庆祝活动是思想的流动的转移。永葆前伊斯兰文化的所有元素的内存,目的是M.大卫教授,或:古溢或光等人坚持他们想证明文明的宗教已经被摧毁。

   阿拉伯人入侵伊朗表示很可怕的蒙古人和鞑靼人被遗忘。接受伊斯兰教和伊斯兰教的军队只有一小运动,实现这个梦想。

   做回自我,这意味着回归到伊斯兰文明。然而,它阔气偏转回去,然后把它带回赛勒斯和的Dariush的时间,甚至卡纸: Pishdadian等。

   但是,如果盲目的偏见:抛开他的反伊斯兰,看到的第一个波斯人,是一神论,决不是异教徒和异教徒。大流士甚至在其章程,神从土地的意愿:干旱和Lie保护,而有些传统,同样居鲁士祖尔知道。和约瑟夫·S和J.宝石守护者纪念神的命令地球的生日:考虑同一年。

  • سید احمد حسینی ماهینی

علم خوشگذرانی، یا لذت مغالطه؟

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۱۰ ب.ظ | ۰ نظر


یکی از دلایل انحراف علمی غرب، نفهمیدن علم بود. آن ها در واقع  مسیری را انتحاب کردند که: بتوانند بفهمد و ساده تر از علوم شرقی باشد. لذا قسمت های غامض آن را به عنوان فلسفه  یا: متافیزیک و ایدئالیسم دور ریختند. در علم نیز هم آنچه را حس می کردند یا تجربه پذیر بود ، قبول کردند...

   البته با رشد عقلی و فکری و: مراوداتی که با دانشمندان ایرانی داشتند، قسمتی از متافیزیک را بنام: علوم انسانی پذیرفتند. ودر ادامه این پذیرش ،آنقدر تندروی کردند که حتی: جادوگری را نیز امروزه به عنوان علم! قبول کرده اند. مثلا روانشناسی را ابتدا به روش تجربی پاولوف پذیرفتند، بعد به ذهن و خود آگاه بشری اعتقاد پیدا کردند و: فرویدیسم را بنا نهادند.

یکی  از دلایل پذیرفتن علوم انسانی، اصالت لذت بود. یعنی فقط مواردی که لذات وجود داشت، علم هم وجود داشت.و دانشمندان اجازه یافتند بر آن وارد شوند. زیرا بقیه علوم را به بهانه: اذیت کردن و غصه دار شدن، تکذیب کرد. بحث علم برای علم یا هنر برای هنر ،به همین منظور است. زیرا انسان مسئولیتی در قبال دیگران و: جامعه احساس نمی کند. لذا همیشه خیالش راحت است.

    البته اینها اشتباهات غرب بود ولی، جالب تر از آن ها شرقی ها و یا ایرانی هایی بودند که: لوح و قلم خودی را کنار زدند و: دفتر دستک غربی را گرفتند. و شدند الینه غرب و خود باخته آن. که ما آن ها را منورالفکر یا: روشنفکر و یا غرب زده می شناسیم.

   دلیل آن ها هم همین کم سوادی بود. یعنی دوست نداشتند مثل طلبه های ایرانی در مکتب ها، کتاب های مشکل را بخوانند و مجتهد شوند. بلکه به دنبال محتهدی آسان بودند که: نامش را غربی ها دوره دکترا گذاشته بودند.

   زمانی در ایران، کتاب عربی اسان چاپ و در سطح وسیعی تدریس می شد، روش آن مانند روش صمد بهرنگی برای آموزش زبان ترکی بود. وی پیشنهاد داده بود که: ازکلمات مشترک بیشتر استفاده شود. مثلا آش در ترکی و فارسی یکی است. یا حتی بعضی کلمات فارسی که در ترکی هست: ولی خود فارس زبان ها نمی دانند مانند: دست نماز که فارس ها به آن وضو می گویند!

  مادر خدا بیامرزم، هر بار که صدای اذان بلند می شد، بی اختیار می گفت : حق است لا اله الا الله!  ما فکر می کردیم ذکر می گوید ولی بعد دیدیم: این هم از کلمات فارسی است.

    بهرحال وقتی ان کتاب بسیار توسعه پیدا کرد، استاد مطهری به حالت مزاح گفت: عربی اسان، مجتهد اسان بار می آورد!

داستان غربی ها و غرب زده ها به مثل: داستان دیکته نوشتن کلاس سومی است که: به دست کلاس اولی تصحیح شود! صفر می گیرد! چون کلاس اولی یاد گرفته :برای هر کلمه زیر و زبر بگذارد ولی، کلاس سومی ها آن را ترک کرده اند! لذا کلاس اولی زیر همه کلمات را از دم قرمز می کند و: غلط شمرده می شود.

      البته علاوه بر کم سوادی و مجتهد اسان بودن غرب زده ها، برخی از آن ها بعد از سال ها مبارزه با سکولاریسم، امروز علم سکولار و لائیک را بلند کرده اند. علت این کار آن است که آن ها از ابتدا، ضد سکولار نبودند بلکه ادای ضدیت با آن را در می آوردند.

مدتها بنده شاگرد و همکار استاد سروش بودم، و از این همه مطالعات ضد ماتریالیستی آن به شوق می آمدم.حرف هایی می زد که صد تا الهی و ایدئالیست هم نمی توانست، آن طور محکم برعلیه ماتریالسم یا سکولاریسم استدلال کند . اما بعد کاشف به عمل آمد که: او شاگرد کارل پوپر فیلسوف یهودی بوده! و حرف هایی که کارل پوپر برعلیه همکیش خود: کارل مارکس می زده را تکرار می کند. طبیعی است که باید حرف هایی مهم باشد زیرا می دانسته که هم کیش او کجا ها را اشتباه کرده است.

به همین جهت وقتی دید که همه حرفهای او را پذیرفته اند،فکر کرد خودش کاره ای است! و حرف های معکوس آن را زد، ولی دیگر کسی به او گوش نداد!زیرا او اعتقاد به حرف های خود نداشت، بلکه در سر کلاس یاد گرفته بود و: می دید طرفدار دارد می گفت، بعد که خواست حرفهای خود را بزند، دیگر کسی از او قبول نکرد. فقط دشمنان دیروزش او را حمایت کردند تا: بگویند که حرف ها اصالت ندارد!

اکثر ضد امپریالست ها و لیبرال ها همینطور، تا مادامیکه حرف اسلامی می زدند هوادار داشتند، و به جاهایی هم رسیدند. ولی همینکه خواستند حرف خودشان را بزنند، همه چیز خراب شد. زیرا با گفتن حرف های تازه، آرایش جدیدی در صف موافقان و مخالفان صورت می گیرد.

مثلا کسی که با شعار حمایت از ولایت فقیه به جایی می رسد، مردم در دل او نیستند که بدانند دروغ می گوید، ولذا بعد که مخالفت خود را آشکار می کند، فتنه درست می شود. فتنه از نظر تعریف کارکردی یعنی به هم ریختن آرایش سیاسی . هدف فتنه گر هم برش این آرایش هست. 

科学的乐趣,或享受谬论?

其中一个原因,西方的偏差,是科学的认识。他们在他们能够理解和东欧科学是比较容易的方式选出。因此,它是有问题的领域哲学或形而上学和唯心主义丢弃。的知识或在什么他们认为经验是可能的,他们接受了...

   当然,精神和智力成长:与科学家谁是他的形而上学的一部分相互作用,即:人文接受。继续在前台,如此极端,甚至精灵以及当今科学!已接受。例如,第一个实验心理学巴甫洛夫接受,那么他们的思想,他们认为人的意识: Frvydysm成立。

其中一个原因,接受人文,公国是乐趣。那里有个快乐的唯一的情况下,有科学。 ,科学家们被允许进入。因为借口休息:伤害和悲伤被拒绝。讨论科学对科学或艺术,为艺术,为同一目的。负责对他人和社会的人不觉得。它并不总是容易停止。

    然而,这些错误是在西方,但比东和伊朗中提出的更有趣:数位板和自动拒绝:西方纠察上任。是和疏远西方,失去了它。我们有他们:知识分子和知道失措西。

   他们这样做是因为文盲等等。伊朗学生在学校不喜欢一本书难以阅读和牧师。这很容易办到,他的名字放在西部博士牧师。

   当伊朗的阿拉伯语书籍出版和广泛教授直截了当,用这样的方法来教土耳其语被Behrangi萨马德。他提出,最常用的词。一个例子是他的土耳其和波斯。一些土耳其和波斯文字在那里:但他自己波斯人不喜欢波斯人祈祷沐浴的说!

  上帝保佑妈妈,每次的声音响亮的祷告,大小便失禁,说:香格里拉ilaha权利!然而,我们认为我们上面看到的,说,这是波斯字。

    然而,当这本书被开发,穆塔哈里说开玩笑的方式:阿拉伯语简单,直接的神父创建!

西与西的故事击中这种第三类是口述的故事,一年级学生予以纠正!是零!因为一年级学生学到的每一个单词能缫丝,但在小学三年级离开它!所以,一流的所有红色尾巴的单词和错误被认为是。

      然而,除了是方便文盲和牧师缠身的西方,有些人经过多年的战斗世俗,世俗科学和世俗的今天多久了。它的工作原理的原因是,第一反世俗反对它不会支付。

虽然我是一个学生和同事教授索罗什和反唯物主义的研究,这是喜悦。谁也几百理想主义者无法神圣的,它是安全的极力反对唯物主义或世俗人物。但是,后来发现是他的弟子们的犹太哲学家卡尔·波普尔!并说,卡尔对他的同胞波普尔:卡尔·马克思再次来袭。话是重要的,因为它是很自然的认为,他的信心在那里是不正确的。

所以,当你看到所有的专业人士都接受了他,他想了目的!话倒和它跑了,但另一个不听他的,因为他不相信他的话,它学会在课堂:亲看见的人都说,询问谁打他的职业生涯后,其他谁没有接受他。唯一的敌人LA昨天支持他:说的话没有新鲜感!

大多数反帝国主义和自由派一样,所以只要他们讲他们的球迷,并有地方。但是,一旦他们得到他们自己的话来说,一切都被摧毁。与新的人物这么说了,新的化妆是一致的支持者和反对者进行。

例如,有人用文书支援那里的座右铭是,人们不知道的是躺在他的胃,那么反对派将揭示因此,它是煽动叛乱。杂波政治安排的操作性定义的阴谋。这种安排的目的是煽动也削减。

  • سید احمد حسینی ماهینی

مغالطه احمقانه

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۴۵ ب.ظ | ۰ نظر

ایا سکولاریسم و لائیک، رنگ عوض می کند؟

سال ها است که سکولاریسم را، از دربیرون کردیم  ولی، گویا می خواهد از پنجره به درون سر بکشد و: جا خوش کند!اما کور خوانده، این تفکرات دیگر مرده است. حتی در خود انگلستان و فرانسه ، آمریکا و شدید تر از آن در المان، نظریه پردازی های علمی از، خیالپردازی های سکولاریستی جدا شده است.

   از هنگامی که غرب خواست در مورد: مسائل عقلی اظهار نظر کند همه چیز را به هم ریخت.زیرا در ایران  و دوران تمدن بزرگ اسلامی، علوم به قدری پیشرفته بود که :خواندن آن مشکل بود چه رسد به فهمیدن آن ! لذا برای اینکه خود را راحت کند، صورت مسئله را پاک کرد.

   از یک طرف همه نوشته ها و کتب شرقی را، فلسفه نامید و علم را از آن جدا کرد! و از طرف دیگر منکر هر نوع علم غیر تجربی، آن هم قابل یاد گیری برای خودشان شد! و اسم این را گذاشت عقل گرایی !و یا کمتر از آن، تجربه گرایی و پوزیتیویسم.

    البته غرب گرا های ما که: عاشق حتی این نفهمی های غربی هستند، آن را یک کار اصولی و حتی انقلاب در علم! پنداشتند و بسیار از آن دفاع کردند. اما واقعیت این بود که نه اینکه غرب نمی خواست، اینهمه علوم را یاد بگیرد بلکه، ذهنش اینهمه فرمول ها را نمی کشید.

   واقعا وقتی نوشته های عمر خیام، مانند جبر و مقابله را می خوانی، اصلا سر در نمی آوری! تا یک استاد ماهر آن را تفسیر نکند، نمی توانی بفهمی !یا کتاب سیاست خواجه نظام و: یا الهی نامه و کیمیای سعادت.

  یک مثال ساده نشان می دهد که: عمر خیام با استفاده از سایه دیوار 12رابطه مثلثاتی نوشت! که امروز آن را سینوس وتانژانت و غیره می شناسیم، که وی آن را ظل! یعنی سایه نامگذاری کرده بود. جالب است بدانید مخ ریاضی دانان غربی، فقط 4 یا شش تای آن را درک می کند!که 4تای اول در دوران کارشناسی و 2تای دیگر بنام سکانت و کسکانت در دوره کارشناسی ارشد ریاضیات نظری تدریس می شود.

    همین 6رابطه مثلثاتی در تعیین مسیر: موشک ها و سفینه ها ، ماهواره ها و هواپیما به کار گرفته می شود. که مثلا با چه زاویه ای هواپیما برخاست کند، یا بنشیند و یا موشک و سفیه پرتاب شوند. ما خودمان هم وقتی می دیدیم درس سخت است، بجای یاد گیری میرفتیم آن واحد را حذف می کردیم!

   بدبختی غرب در این بود که از اساس چیزی نمی فهمید. لذا منکر همه چیز شد. حتی حروف را هم عوض کرد: بجای ابجد الخوارزمی یا فارابی، حروف الفابت خودشان را در مواردی که می فهمیدند به کار بردند. تا اگر کسی اشتباه فهمید یا اشتباه استدلال کرد، بگویند این نظریه پاسکال است و: با نظریه خیام فرق می کند.

  غرب زدگان مخصوصا کسانی که: در دهه1960و70در اوج قدرت ظاهری غرب درس خوانده اند، بجای حل کردن مسئله، آن را بصورت تئوریک در آوردند. که به آن سکولاریسم می گوییم. یعنی نفهمیدن غرب را، یک انشقاق یا یک تاریخ علم جدید تعریف کردند.

   البته تعدادی از این دانشمندان، سعی خود را کردند تا متدولوژی واقعی را به غربی ها یاد بدهند. اما این کار به اعتراف خود غربی ها، برای غرب زده های کاسه از آش داغتر، خوش نیامد و هنوز دست از عقاید خود برنداشته اند.

   یکی از این دانشمندان پرفسور حسابی است. که کتاب های ریاضی دانان ایرانی را، برای استادان خود از جمله انیشتین بازخوانی می کرد و: به آنان متدولوژی ایرانی را، به زبان خودشان یاد می داد. البته تاثیر هم داشت تا جاییکه، انیشتین شیعه شد و با مراجع تشییع مکاتبه کرد.

استاد جعفری هم با فلاسفه این کار را انجام داد. و انان را به زبان خودشان با علوم اسلامی آشنا کرد.

ولی باعث تاسف است که: یک مقام بلند پایه ایرانی که: هیچ درسی در زمینه متدلوژی نخوانده، می آید و می گوید علوم اسلامی و مسیحی  نداریم! این مغلطه از آن جهت احمقانه است که: هیچگاه علوم اسلامی در مقابل علوم مسیحی، مطرح نشده بلکه به عنوان علومی گفته میشود که: دانشمندان اسلامی بر پایه قران استخراج کرده اند. نه مانند علوم مادی که بر اساس حس و تجربه بنا شده است. و بقیه معارف بشری را حذف کرده است. مثلا در موضوع بانکداری که ایشان اشاره کرده ، غرب نزول خواری را بنام علوم بانکی تدریس می کند. و این افتخار نیست که ما ایات قران را، که صراحتا رباخوار را محارب با خدا، معرفی می کند نادیده بگیریم. حالا اگر قدرت حذف منکری را نداریم، باید آن را به عنوان علم قبول کنیم؟

无论是世俗主义和世俗改变颜色?

年政教分离,外面,但是我们,很显然,将头部和拉窗:欢迎来适应,但盲法读其他死者的想法。即使是在英国和法国,美国和高于德国,科学理论,和世俗的幻想隔离更加激烈。

   当问西:问题理性评论搅拌因为伊斯兰时代的伟大文明的一切,科学是如此的先进,这是难以阅读,更不用说了解它!因此,为了使自己舒服,他说得很清楚。

   对科学一方面与东方哲学的所有书面书叫,并从中分离!在另一方面拒绝任何非门实验科学,可以学习一下为自己!这是理性的名称,或小于该值,经验主义和实证主义。

    我们的西导向的课程,他们是被爱的,甚至西方的乡下人,这是一个合适的工作,甚至在科学的一场革命!许多人认为它是防御性的。但现实情况是,无论是西方并不想太多东西要学科学,但并不介意这么多公式。

   欧玛尔·海亚姆的真正的著作,如代数和阅读它,我不要把头!它不被解释为一个老师傅无法理解,或者书和太监政治:一个神学和炼金术的繁荣。

  一个简单的例子说明:欧玛尔·海亚姆使用影子壁12写了一个三角函数公式!今天的正弦和正切,所以我们知道它,他的影子吧!那黑影被命名。有趣的是数学家向西,只有四个或六个能理解它! 4 RST正割和余割在读研究生,和另外两个人在理论上的数学大师命名的教授。

    在这半年的三角函数公式的过程:导弹和军舰,卫星和飞机的使用。例如,在什么角度的飞机起飞,或坐,达菲导弹发射。我们看到了我们自己的沉痛的教训,而是学习我们去删除该单位!

   西不幸的是,根本不明白的东西。这是一个虚无主义者。连字符发生了变化:不是Abjad Alkhvarzmy或法拉比, Alfabt人物发现自己的情况,他们了解的任务。要找出是否有人是混淆或错误的主张,说理论是帕斯卡:亚姆理论是不同的。

  西方,尤其是那些谁是受害者在1960年和70在西方已经研究了峰值功率的外观,而不是解决问题,从理论上提出。我们说,这是世俗主义。西方的理解,一个分裂的历史,或一个新的科学的定义。

   当然,一些科学家试图教的方法,以真正的西方人。但这种自认西方,西方提出碗汤热,你好,仍然有采取他们的意见。

   其中一个科学家,教授帐户。图书伊朗数学家,包括爱因斯坦重读他们的教师和他们的伊朗方法,自学的语言。效果远,爱因斯坦的什叶派和库尔德当局葬礼的对应关系。

教授香菜一起哲学家做。他们自己的语言,并熟悉伊斯兰科学。

但不幸的是,伊朗一位高级:在方法没有课程也没有看过,伊斯兰教和基督教科学来了,说不准!它的谬误是愚蠢的:在基督教科学面前决不伊斯兰科学,但不被视为一门科学是说,根据古兰经伊斯兰学者已经提取。不喜欢材料科学,它是基于感官经验。教育要去除人类的其余部分。例如,他指出,银行的问题,教学西岸被称为破启示。这个荣誉是不是古兰经,上帝明确的高利贷者,介绍忽视。现在,不否认罢免权,我们必须接受它作为科学。

  • سید احمد حسینی ماهینی

دانه درشت ها یا دانه ریز ها

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۲:۲۷ ق.ظ | ۰ نظر

دانه درشت ها یا دانه ریز ها

احمد ناطق نوری آمد به نمایشگاه بین المللی کتاب در: مصلی تهران و به جای اینکه به پاویون دولت و: اتاق تشریفات برود یک راست آمد اتاق خبرنگاران و: با چند نفر از پهلوانان هم دیدار کرد . از خاطرات خودش در خیابان ائمه اطهار تهران گقت: زمانی که جوان بود و تیم فوتبالی به نام هخامنش داشت . یادم آمد منهم در همان محل، کمی بالاتر در میدان 13 ابان خیابان پیروزی ، تیم فوتبالی داشتم به نام سورنا و: این اسم ها را از کتاب تاریخ برداشته بودیم .

او همچنان از کتاب های شاهنامه قدیم و: داستان های حسین کرد شبستری می گفت و:چگونه کتاب خواندن آن موقع ها ..

اما نکته ای که ایشان گفت این بود: ذوق و شوق جوانان، دختران و پسران، برای آمدن به نمایشگاه و: ورق زدن کتاب ها، در گوشه و کنار از خستگی نشستن هایشان، پیران را هم به شوق می اورد.

   او راست می گفت: این بار که من از ابتدا در نمایشگاه بودم، دیدم همه کسانی که میایند دانه درشت ها نیستند! اکثرا همین جوان ها هستند.  اگر پدر و مادری هم می اید، به شوق کودک و نوجوان خود است . کتاب های آموزشی و کمک درسی، از همه بیشتر توجه ها را جلب می کرد. و این معنی اش آن بود که کتاب های درسی، دانش آموزان و دانشجویان را قانع نمی کند. و آن ها به دنبال مطالب بیشتری هستند.

البته دانه درشتها هم می آمدند ولی وقت نداشتند! شاید هم می آمدند برای مصاحبه و: خط و نشان ولی کسی دیگر، به خط و نشان ها توجه نمی کند. زیرا آن را لازمه قدرت میدانند نه لازمه زندگی .  مردم زندگی خود را می کنند و: سیاستمدارن همچنان خط و نشان می کشند. اما دنیای کتاب دنیای علم و صبوری است

粗或细晶

艾哈迈德曝光健谈国际图书博览会在德黑兰Mosalla和亭,而不是预订手续是正确的去媒体室,并与许多运动员的满足。在他的回忆录中,德黑兰伊玛目街道说他年轻的时候,和足球队被称为阿契美尼德。我记得我的。一起在同一个地方,比11月13日的协议胜利大街,战术和我均须订定叫这个名字已被从史书中删除略高。

他继续史诗般的书籍和旧的故事告诉侯赛因,他Shabestari以及如何读书呢。

但有一点,他说的是,有激情的年轻人,男孩和女孩,给前来参展:通过这本书翻转,坐在身边的疲劳,皮兰也带来了欢乐。

   没错,他说:这是我第一次在表演,我看到谁进来不粗的人!这些大多是年轻人。如果家长走到一起,取悦你的孩子。课本和学费,更注重它会吸引。这意味着,在教科书中,学生不会相信。他们正在寻找更多的内容。

它来的太粗,但没有时间!是时候为访谈实录:表演,但别人,不注重表演。必要的,因为它是没有必要知道电源的寿命。在他们的生活的人,他们是:政客划清界线表示。但书的世界,科学和病人的世界。


  • سید احمد حسینی ماهینی

. شاید کسانی که از دوران خوش گذشته می گویند، از این دسته بودند.

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۵۸ ب.ظ | ۰ نظر

همایش مردمی

برخی ها در تشخیص حرکت مردم اشتباه می کنند و:لذا هزینه سنگینی پرداخت می کنند. چه کسانی که سال ها ادعای فدایی خلق بودن کردند، ولی بعد معلوم شد: خلق درست برعکس آن ها حرکت می کند!  و این ها حتی صداقت اعتراف به این موضوع را نداشتند. چه رسد به اینکه طرفدار خلق بشوند، حالا فدایی که پیشکش.

   یا کسانی بودند که ضد امپر یالیست بودند و: حتی رفتند لانه جاسوسی را فتح کردند، ولی حالا در دامن آمریکا رفته و: از اندیشه های ناب امپریالیستی  دفاع می کنند. اینها نه تنها حاضر نیستند به اشتباه خود اعتراف کنند، که مردم را متهم به دو رویی و نفاق میدانند.

این موضوع هم در عرصه سیاسی اتفاق افتاد، وهم در عرصه فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی .

   در عرصه فرهنگی ما می بینیم که گرایش مردم به فیلم اخراجی ها، حمل بر نادانی آن ها می شود و: سینماگران فکر می کنند که اشتباهی شده و مثلا: قرار بوده فیلم کیارستمی یا تهمینه میلانی یا فرهادی، صندلی ها را پرکند قرعه و شانس بنام ده نمکی افتاده است. یک جوان لاغر چطور در برابر اینهمه: سینماگر چاق و فربه توانسته قد علم کند؟

    در نمایشگاه بین المللی کتاب هم می بینیم :مردم بی ادعا به نمایشگاه می روند خسته می شوند، پول خرج می کنند جای پارک یا بلیط مترو گیر نمی اورند، بعد یک عده ای نشسته اند و می گویند:چرا کتاب های دفاع مقدس بیشتر از همه فروش می رود؟ لابد دستور بسیج یا دولت است که این ها را بخرند.

   سال ها است که تبلیغ می کنند :اسلام دین شمشیر است و ترور  و یا اینکه می گویند: اسلام که وارد ایران شد، کتاب ها را سوزاندند و علم را ازبین بردند. و تمدن ایرانی را نابود کردند. دروغ پر دازی آن ها فقط:تاریخ و یا سرزمین های دور افتاده را شامل نمی شود، همین دیروز را هم تکذیب می کنند.

    قحطی و جنگ در فاصله بین سال های  1296تا 1350 را که: ایران با کمک شیر خشک ، روغن و برنج اهدایی طرح مارشال آمریکایی زندگی می کرد، دوران ارزانی و پرنعمتی و دوران خوشی تعریف می کنند!.آن ها نمیدانند یا نمی خواهند بدانند: دراین سالها نان گیر نمی آمد در ارد نان، خاک اره یا شن و خاک قاطی می کردند. آب خوردن مردم آب نهر ها و جوی ها بود! که در اب انبار ها رسوب می دادند.

    بیماری های وبا و حصبه ، فقط در یک زمان کوتاه 14میلیون ایرانی را نابود کرد. و حالا این دوران برای چه کسی خوش بود نمیدانیم!

     فقط در دهه پنجاه است که: وضع مالی ایران خوب می شود. آن هم به خاطر قیام های مردمی و: مبارزات مسلحانه و سیاسی که در جریان بود. زیرا از سال 1348که بحرین از ایران جدا شد و: ایه الله حکیم فوت کردند، زعامت امام خمینی ره قطعی شد و: دشمن برای مات کردن امام خمینی ره ،تا می توانست هزینه کرد.

    از ترس قیام مردمی، آمریکا و دشمنان خارجی هم، به نفت ایران هجوم اوردند و ناگهان، نفت به بالاترین قیمت خود صعود کرد و: در آمد های زیادی نصیب دولت ایران شد. ولی این در آمد ها بین مردم توزیع نشد، یا از آمریکا سلاح و ابزار های دست دوم خریداری شد! و یا خرج ساواک و نیروهای وفادار گردید. شاید کسانی که از دوران خوش گذشته می گویند، از این دسته بودند.

    بنده خودم در زندان ساواک که بودم، نگهبان ها زیر زیرکی به ما می رسیدند. و از ما راضی بودند! از یکی از آن ها پرسیدم :چرا شما از ما ناراحت نیستید؟ گفت از موقعی که شما قیام کرده اید، حقوق ما چند برابر شده، لذا ما از شما متشکریم!

     خیابان های یک متری که هنوز پایتخت را ازار می دهد، برای این بوده که ماشین در کار نبوده! و همه شهر مالرو بوده.خر و الاغ تنها وسیله رفت آمد مردم و: بار کشی آنان بوده.  تا سالها 1350بزرگترین خیابان یا اتوبان تهران، خیابان مولوی بود! سال ها طرح چهل متری کردن نواب در حاشیه بود.

   البته اقایان از رو نمی روند، می گویند رفاه نبوده ولی دل خوش بوده! درآمد ها: سنار سی شاهی بود ولی، دل ها شاد بود؟ البته ما می دانیم که منظورشان چیست، ولی ممکن است جوان ها یا نوجوان ها ندانند. منظور آن ها از دل خوشی، روسپی گری و وجود مراکز فساد و: فروشگاه های مشروبات الکلی است.

   لذا باید یکبار برای همیشه، چشم ها را باید شست! و جور دیگر دید. و به این آه و ناله عده ای الکی خوش، گوش نداد و تاریخ را بطور واقعی نوشت و خواند.

结识朋友

有些人在做出诊断和流动性的错误:我们已经付出了沉重的代价。谁是年Fadaei索赔,但后来变成了:完全相反的运动!它甚至有诚实承认这一点。什么似乎是民众的情绪,现在报价Fadaei 。

   或谁是反安培或列表:即使他们征服间谍窝,但现在的裙子美帝国主义提倡纯洁的思想。他们只是不愿意承认自己的错误,他们知道,人的虚伪和伪善的指责。

这也发生在政治舞台上,无论是在经济,社会和文化方面。

   十大呼吁盐。多少钱一个年轻的瘦:摄影师小胖和丰满吃得消?

    国际书展也看到:人们厌倦了不事张扬的展览,把钱花在停车场或地铁票持有人不会,经过几次坐下,说:为什么是圣书所有销售都是?动员或状态的任务,他们必须购买。

   多年来,他们推动伊斯兰教的剑,恐怖活动,或者他们说,伊斯兰教进入伊朗,焚烧书籍,打死科学。伊朗文明的毁灭。它位于正好填补Dazy日,不包括偏远的土地,昨日否认了。

    这些年来1296年至1350年,伊朗的协助奶粉,食用油和大米的马歇尔计划捐赠,美国在廉价葡萄酒的时代和生活的喜悦与饥荒和战争的定义,他们不知道或不想知道。 :今年也不面包机面包粉,锯末或沙子和泥土掺和。人饮水,河流和运河!沉积在蓄水。

    霍乱和伤寒,只有很短的时间会杀了1400万伊朗人。现在是知道谁啰的时候了!

     只有在五十年代:伊朗的财政状况是良好的。其时为人民的起义:武装斗争和政治斗争的事情。巴林自1348年从伊朗分离:阿亚图拉哈基姆去世后,霍梅尼的领导是霍梅尼的队友一个明确的敌人,就必须是昂贵的。

    由于害怕人民起义,美国和外国的敌人,突然冲进伊朗石油,石油攀升至最高价和部分很大伊朗政府。但它不是分布在人民群众中,或美国的武器和工具,购买二手!资金是忠诚的部队和萨瓦克。也许那些谁记得他们说的时代,都是这种类型。

    我自己有萨瓦克监狱,看守把我们下灵活。我们很高兴!其中一个人问我们为什么不打扰?他说,当你已经上涨,我们的权利成倍增加,因此,我们感谢你!

     一只脚还在疼的资本,为此,机器不能正常工作的街道!和所有的城市是马尔罗驴子和只意味着践踏人的驴:通过一次你拉他们。 1350年最大的街道或公路德黑兰,鲁米!年度计划是四十米的纳瓦布的边缘。

   当然,男人不要走开,但他们并不幸福和繁荣!收入:低,然而,幸福的心?我们知道他们的意思,但可能不知道这个年轻人或青少年。欢乐的心脏,卖淫和腐败中心店是酒精。

   所以,一劳永逸,眼睛应清洗!以及各种其他的观点。的叹息和呻吟声和一些好的水果,日期不听,竟创作并演唱。

 

  • سید احمد حسینی ماهینی