دائرةالمعارف ماهین نیوز

مصرف همه چیز در ایران هفت برابر متوسط دنیا هست و اسراف و حرام هست

دائرةالمعارف ماهین نیوز

مصرف همه چیز در ایران هفت برابر متوسط دنیا هست و اسراف و حرام هست

مدیریت هوشمند

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۹، ۰۵:۱۴ ب.ظ | ۰ نظر

علم مدیریت اشتباه بزرگی کرده است، طبق نظریات علم سکولار، همه شرایط بیرون را ثابت فرض کرده، فقط به مدیریت و تغییرات توابع آن توجه نموده. مدیریت شامل هدفگذاری،سازماندهی! استخدام و امثال اینها، در شرایطی باید صورت گیرد که: زمان صفر باشد و هیچ متغییر دیگری در ان اثر نگذارد. و این خلا، فقط در تصورات شخصی یا: در آزمایشگاههای استرلیزه است. واقعیت این است که همه چیز در حال حرکت و تغییر است. ما در دنیای نسیم ملایم، باد یا طوفان زندگی نمی کنیم، بلکه در دنیای گردبادها و گرداب ها زندگی می کنیم! فرق طوفان با گردباد، در این است که طوفان جهت و سرعت و توان مشخصی دارد! و در طول مسیر خود ثابت است. اما گردباد یا گرداب این طور نیست، بلکه تلاقی دو یا چند طوفان در یک نقطه است. به همین جهت گاهی جلو رفته و: گاهی به عقب برمی گردد! زیرا دو باد یا طوفان، در نقطه مقابل یکدیگر، با هم برخورد می کنند. هرکدام نیروی بیشتری داشت، دیگری را با خود می برد. گرداب هم حاصل دو رودخانه در جهت مخالف هم، که در یک نقطه به هم برخورد کنند. گردابی مانند سرگیجه بوجود می آید. در مورد انسان ها این وضع پیچیده تر است، یعنی مدیریت کاملا هوشمند است. به معنی اینکه مدیران چون هوشمند هستند، میتوانند هر لحظه تغییر تصمیم بدهند. لذا مانند بازی شطرنج، مدیر الف هر حرکتی کند، طرف مقابل حرکت او را مطالعه کرده، سعی می کند خنثی نماید، یا او را شکست دهد. مدیریت لحظه ای هوشمند، با مدیریت علمی قرون وسطی تفاوت دارد. لذا می بینیم که کرونا شناخته نمی شود. هربار که دانشمندان او را می شناسند، و برایش نسخه می نویسند به شکل جدیدی، آن نسخه را باطل کرده و قوی تر ظاهر می شود. در مواردی دستورالعمل معکوس هم تجویز می کنند. مثلا ما در مورد ماسک تاکید می کنیم! آنها ماسک های آلوده به بازار می دهند. که خود ماسک، عامل انتقال بیماری می شود. آمار نشان می دهد که هرجا ماسک بیشتر مصرف شده، کرونا بیشتر بوده است. از روز اول هم بهداشت جهانی، ماسک را پیشنهاد داد! اما فقط ماسک هایی که از چین وارد شود، یا از فرانسه! زیرا ماسک های دیگر آلوده نبودند. با همین ماسک ها، ویروس پخش می شد. بعد که برخی کشورها خودشان، ماسک تولید کردند، دستگاه تست کرونای آلوده، به آنها دادند. یعنی به عنوان تست، ویروس را دربین مردم پخش می کردند. بطوریکه مسئولان ستاد کرونا، رفتار متناقض ویروس را می دیدند، ولی توجیهی برای آن نداشتند: هرجا ماسک نرفته بود کرونا هم نرفته بود! در موضوع اعتیاد هم این طور است: یعنی فکر می کنند تمام شرایط ثابت است، و فقط ایران باید جوانان خود را، از خطر اعتیاد حفظ کند . درحالیکه همین دغدغه، در دستور کار دشمنان است: منتهی بر عکس آن. یعنی آنها رصد می کنند که: ما چه کاری می خواهیم بکنیم، بلافاصله بدل آن را می زنند. اگر ما بگوییم که سیگار دروازه اعتیاد است. آنها تبلیغ می کنند که: سیگار اصلا اعتیاد نیست! بلکه اعتبار افزایی برای جوانان است. اگر ما بخواهیم جوانان را، از دوستان بد جدا کنیم! آنها می گویند پدر و مادر ها با دوستان: فرزندانش مشکل دارد. لذا باید دانست که شیطان، همیشه در کمین است، تا برای توجیهات ما را کمک کند. او هوشمند است. یعنی مانند زمان های قبل عمل نمی کند، بلکه برعکس هر حیله را یکبار بیشتر، به انسان نمی زند. اگر بار اول کسی با یک بفرما، معتاد شد، برای بار دوم به او می گوید: دوای درد کرونا! اعتیاد است. دفعه بعد به او می گوید: درمان تنهایی اعتیاد است. لذا مدیریت اسلامی باید برمبنای هوشمندی و توکل بر خدا اداره شود، تا نقشه های دشمن (شیطان) را متوجه شده خنثی کند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

The people of Washington D C

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۹، ۰۵:۱۰ ب.ظ | ۰ نظر

No:110/121/8The people of Washington D C

 

 

UN Secretary-General

 

Greetings and Regards

 

The people of Washington County and other cities have left the union to protest the racist actions of the United States government and demand independence.

 

We also call on the Security Council to stop the rape of the Federal Police or its security forces and to stop the killing of our people.

 

Given that the US police force has recently been formed by returnee ISIS, there is a lot of panic among our people, so we demand that a number of Quds Force forces be stationed on the border of our country as peacekeepers.

 

Thanks

The people of Washington D C

 

  • سید احمد حسینی ماهینی

People sitting in  New York

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۳۳ ب.ظ | ۰ نظر

No:110/121/7People sitting in  New York  

 

 

UN Secretary-General

 

Greetings and Regards

 

The people of NY and other cities have left the union to protest the racist actions of the United States government and demand independence.

 

We also call on the Security Council to stop the rape of the Federal Police or its security forces and to stop the killing of our people.

 

Given that the US police force has recently been formed by returnee ISIS, there is a lot of panic among our people, so we demand that a number of Quds Force forces be stationed on the border of our country as peacekeepers.

 

Thanks

People sittin

  • سید احمد حسینی ماهینی

The existence of the police in the United States and Europe is an insult to the people's consciousnes

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۱۰:۵۸ ب.ظ | ۰ نظر

شعور مردم آمریکا بسیار بالا است، آنها کودک صغیر نیستند که: نتوانند از خود دفاع کنند. آنها همگی دارای اسلحه هستند، با وظایف شهروندی آشنا. ولی پلیس با آنها برخورد سختی می کند. آنها را جریمه می کند، زیر چرخ های ماشین خود می گیرد، یا خفه کرده و در خیابان ها می کشد. آیا این به معنی توهین به شعور مردم نیست؟ تمدن غرب که این همه تبلیغ می کنند، و قرار است که آینده بشریت را، در آزادی مطلق و رفاه کامل اداره کند، دروغ بوده؟ آیا فرانسه مهد آزادی نیست؟ اگر چنین است، پس وجود پلیس چه چیزی را ثابت می کند؟ البته اگر در کشورهایی مثل ایران، که عقب افتاده شمرده می شود! و جزو کشورهای جهان سومی هست، پلیس اشتباهی کند مهم نیست! چون هنوز دمکراتیزه نشده اند. ولی در امریکا که سعی می کند: همه جهان را دمکراتیزه کند، این چه معنی دارد؟ یعنی هنوز ملت خود را دمکراتیزه نکرده؟ هنوز در میان سیصد میلیون نفر، موفق نشده دموکراسی را پیاده کند. تا مردم در ارائه نظرات و زندگی کردن آزاد باشند؟ پس چطور به کشورهای دیگر می رود، تا آنها را هم با آداب و تمدن غربی آشنا کند؟ بودجه پلیس در امریکا و اروپا، از همه جا بیشتر است. تقریبا برای هر ده نفر یک پلیس وجود دارد. دستورات او حکم قانون را دارد، اگر کسی کوچکترین اعتراضی کند، به زندان می رود. از هر 4نفر امریکایی، یک نفر زندان هست. اگر زندانبان ها، ارتش را و سازمان سیا و اف بی آی و.. را هم به گارد ملی آمریکا اضافه کنیم، تمام بودجه کشور را از بین می برند. این است آن تمدنی که تبلیغ می کنند؟ آیا جلوگیری از پایین آوردن: مجسمه های برده داران، دموکراسی است؟ ایا اگر مردم نخواهند برده باشند جرم است؟ بیش از نیمی از زنان برده جنسی هستند، حتی به آنان لباس حیوانات می پوشانند، تا افراد دیگر به آنها تجاوز نکنند. این فرهنگ تمدن غرب است، که زن را مانند دوران برده داری، عریان کنند؟ و او را در محله های بدنام، به بهره کشی وادار کنند؟ چرا از اینکه جرج واشنگتن 716برده داشته، احساس شرم نمی کنند؟ و هنوز هم مجسمه او را برپا می دارند؟ واقعا شرم آور است که مردم انگلیس، تا سالها غرامت برده داران را می دادند، تا آنها رضایت بدهند که: برده داری ولو به صورت ظاهر، لغو شود. سیاهپوستان چرا باید 5برابر سفید پوستان همشهری خودشان، در کرونا قربانی شوند؟ رنگین پوستان مگر حق زندگی ندارند؟ چرا پلیس آنها را می کشد؟ با اینکه 200سال بیشتر تمدن غرب درست شده، ولی 160میلیون نفر سرخپوست، و 50میلیون نفر سیاهپوست،50میلیون ایرانی، با زجر و شکنجه قتل عام شدند. حالا اگر انها اشتباه کردند، چرا نمی گذارند که مردم انتقام بگیرند؟ مردمی که فقط می خواهند: بودجه پلیس کمتر شود، چه گناهی دارند؟ این است که می بینیم قوای پلیس، یا گاردملی و ارتش در تمدن غرب، باید منهدم شود. زیرا وجود آنها توهین به شعور مردم، و نشان نبود دموکراسی است. چرا نمی گذارند مردم آمریکا و اروپا، مسلمان شوند تا طبق دستور قران، همه دارای یک دین و یک خدا باشند؟ خداوند در قران کریم فرموده: شما همه یک امت هستید، و باید که فقط مرا بپرستید. لذا کسانی که خدا را نمی پرستند، یا جلوی خدا پرستی دیگران را می گیرند،باید نابود شوند. مردم با اعتقاد به خدا، به رشد عقلی کافی می رسند، و با فرماندهی واحد او، سازمان واحدی را تشکیل می دهند، و نیازی به هیچ نیروی قهری ندارند. کلیه انسانها با شرایط برابر، در کنارهم زندگی خواهند کرد اگر: هیچ پلیسی و یا گارد ملی آمریکایی وجود نداشته باشد. بنابر این اگر تمدن غرب، اینهمه دروغ گفته باید آن را رها کرد، و به تمدن خدایی پناه برد که: همیشه یار و یاور همه است.

  • سید احمد حسینی ماهینی

Wanted trump!dead or live

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۲۸ ب.ظ | ۰ نظر

Wanted trump!dead or live

  • سید احمد حسینی ماهینی

Necessity of launching: Media for Free America

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۹، ۱۰:۳۲ ب.ظ | ۰ نظر

لزوم راه اندازی: رسانه برای امریکای آزاد

کاپیتولاسیون بطور مرموزی در ایران ریشه دوانیده، بطوریکه هنوز کسی جرات شکایت:علیه جنایات آمریکا را ندارد. کشتار جمعی اروپا برعلیه ایران، بی پاسخ مانده و هواپیمای ساقط شده، بدون شاکی است و حجاج شهید شده، هم بی نتیجه از دریافت دیه هستند. وقتی در سال 1342 امام خمینی برعلیه کاپیتولاسیون قیام کرد، خیلی ها تصور کردند که موضوع حل شده است. اما اینطور نبود، طبق قانون کاپیتولاسیون، آمریکایی ها هر جنایتی در خارج از آمریکا، یا برعلیه ایرانی مرتکب شوند، کسی حق شکایت از انها ندارد، دادگاهها هم صلاحیت رسیدگی ندارند. اگر خیلی مهم باشد، باید پرونده به آمریکا ارسال شود تا: در انجا به قانون شهووندی آمریکایی رسیدگی کنند. بسیاری از جنایت های انان در قانون آمریکا اصلا جرم نیست: داشتن سلاح، تجاوز به عنف، کشتن سیاهپوستان و شرقی ها، اصلا جرم حساب نمی شود. لذا می بینیم آمریکا، هواپیمای مسافربری ایران را می زند، 229 نفر مسافر آن را شهید می کند. ولی به عامل این جنایت جایزه می دهند. پس کاپیتولاسیون یعنی بجای مجازات، تشویق در کار است. در این سو هم، کسی جز گریه و زاری کاری نمی کند. در همه طول این 60سال، و شاید 90سال فقط یک نفر از امریکایی ها انتقام گرفت! آنهم وحید افراخته بود. چنان بلایی به سرش اوردند که دوست و دشمن، او را تف و لعنت کرد. در بقیه جاها جز التماس کار دیگری نشده است. بطور مثال ترامپ دستور شهید کردن سردار سلیمانی را داد، خودش هم به آن اعتراف کرد، ولی کوچکترین پرونده ای برعلیه او تشکیل نشد. اصلا قوه قضائیه خود در اندازه! اعتراض به ترامپ نمی بیند. این نشان می دهد که قوه قضائیه، زیر سایه آمریکا( بدون اینکه بداند) هنوز: پیرو ساکت قانون کاپیتولاسیون است. والا باید حکم قصاص برای ترامپ صادر می کرد، جوخه اعدام را به سراغ او می فرستاد. قران در این خصوص می فرماید: که مقابله به مثل کنید(فاعتدوا به مثل مااعتدا علیکم) اما کاپیتولاسیون، قوی تر از آیات قرانی عمل می کند، و هیچ مجتهدی هم این را رد نکرده است. هواپیمای اکراینی، با نصب ادوات جاسوسی مامور بمباران 52نقطه فرهنگی بود، ولی بجای شکایت از امریکا، چند سرباز و یک فرمانده را دستگیر کردند که: چرا این تیراندازی شده است. فقط اینها نیست، سند 2030و دیگر اسناد محرمانه، در حال اجرا است. با تمام تاکیدات رهبری برای جمعیت پیران، هنوز برنامه تنظیم خانواده فعال است! در ساخت مسکن 25متری! یا پرداخت هزینه معیشتی( دو فرزند کافی است) اجرا می شود. در مسائل فرهنگی هم به همین شکل است: سالها است که رادیوهای بیگانه، و رسانه های معاند، شایعه پراکنی می کنند. اگر همین کار را یک ایرانی بکند، او را اعدام می کنند! ولی یکبار نشده برای مدیران این رسانه ها، یا مجریان و یا بنگاههای سخن پراکنی: انگلیس و آمریکا شکایتی تنظیم شود. یا مقابله به مثل شود. چرا صدای آمریکای آزاد، یا اروپای ضد برده داری ایجاد نمی شود؟ در حالیکه مردم اروپا و آمریکا هم، احتیاج به کمک دارند. آنها بیش از هرچیزی، ظلم پلیس را احساس می کنند. اصلا وجود پلیس در امریکا به چه معنی است؟ یعنی مردم آمریکا و اروپا وحشی هستند؟ فرهنگ و تمدنی که می گویند، کجای این برنامه است؟ مردم اروپا و آمریکا با تحصیلات بالا و سواد رسانه ای، آیا نمی توانند امنیت خودشان را تامین کنند؟ حتما باید پلیس بالای سرشان باشد؟ دوربین های میلیونی حتی توالت آنها را هم چک کنند؟ لذا باید رسانه ای با مرکزیت قم یا تهران باشد، که به مردم کمک کند تا: آنها از زیر یوغ پلیس آزاد شوند و شرایط لعنتی را عوض کنند. آنها باید بتوانند بر علیه نژاد پرستی و بیعدالتی برخیزند

  • سید احمد حسینی ماهینی

İstehsalın məhvi, korrupsiyanın əskik bağlantısı

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۹، ۱۱:۰۷ ب.ظ | ۰ نظر

در حالیکه جهش تولید اتفاق افتاده، و در همه مواد ذخیره کافی است، ولی اجناس همپای افزایش تولید، گرانتر شده اند! علت چیست؟ چرا برخلاف قانون عرضه و تقاضا، هرچه تولید بیشتر و از حد اشباع هم می گذرد، باز هم قیمت ها راه خود را می روند؟ این زنجیره پاره شده، یا حلقه مفقوده کدام است؟ مجوز های صادره وزارت صمت، کارخانه های در حال تولید، همگی از بالا بودن ظرفیت ها، و تولید بیش از نیاز کشور می گویند. در مجوز های جدید نگرش صادرات هم لازم است، یعنی تولیدات جدید نباید امید به بازار داخلی داشته باشند! بلکه باید راه خود را در انسوی مرزها پیدا کنند. پس چطور می شود که کالاها گرانتر می شود، بهره بانکها هم بیشتر؟ باید گفت موریانه های فسادی وجود دارند، که به چشم نمی آیند. یا خود را از چشم ها پنهان کرده اند. که باید آنها را نابود گر تولید نام برد. هدف آنها یک ضرب المثل ساده است: سرم را بشکن! ولی نرخم را نشکن. آنها حاضرند همه کار بکنند، تا نرخ پایین نیاید. نابودگران تولید طی سه مرحله، عملیات خرابکارانه خود را اعمال می کنند. اولین آن نابودی مستقیم تولید است، که بخشی از ان در کشتن: جوجه های یک روزه رسانه ای شد. آنها حاضر نشدند این جوجه ها را به مردم فقیر بدهند، که آنها خودشان در خانه مرغ تولید کنند. بلکه همه را به دور از چشم مردم در کانال های آب ریختند، تا خفه شوند و کسی متوجه نشود! با همین شگرد، در ستاد تنظیم بازار توانسته اند گوشت مرغ را، چند برابر به تصویب برسانند. این روال عادی در همه تولیدات است. نابودگران تولید با این روش، تولیدات اضافی را از بین می برند، تا تنظیم بازار به هم نخورد! و قیمت ها کاهش نیابد. یعنی سرشان را می شکنند، تا نرخشان نشکند! پس خیال خام است که با وجود اینها، دم از رونق تولید، یا جهش تولید زدن. چون مانند باغبانی ایستاده اند، تا برگهای اضافی را حرس کنند. مرحله دوم آنها دپو کردن است، که به سه طریق صورت می گیرد: تا وارد بازار نشود. اول انبار در شرکت تولید کننده(مانند خودروسازان)به: بهانه های مختلف. دوم احتکار در انبار های خصوصی، برای گرانتر شدن! سوم رسوب در انبار های دولتی، مانند گمرکات به بهانه ترخیص و غیره. مرحله سوم مبارزه با تولید در مراحل مختلف، تحت عنوان رقابت و غیره. که اینهم از سه طریق انجام می شود. ابتدا رشوه دادن به مراکز دولتی، تا مجوز جدید صادر نشود. دوم منصرف کردن تولید کننده، به بهانه زیاد بودن دست! سوم مصادره کردن یا خواباندن سوله ها، از طریق بانکها و مقامات قضایی. لذا این حلقه مفقوده که گاهی به مافیای آن صنعت! مانند مافیای گوشت و مرغ، یاد می شود و گاهی بنام سلطان مانند: سلطان سکه و دلار گفته می شود، محصول تفکر حاکمیت شرکتی است. که در واقع سود خود، یا شرکت خود را بر سود جامعه ترجیح می دهند. حاکمیت شرکتی، فرد گرایی است. یعنی شرکت در مقابل اجتماع است: اهداف سازمانی در تضاد با اهداف اجتماعی است. زیرا سود مردم با سود شرکت متباین است. اگر سود شرکت را می خواهند، باید کالا را گران بفروشند، یا دستمزد کارگر را کم بدهند، که هر دو یعنی کاهش قدرت خرید مردم، و کوچکتر شدن سفره آنان. وقتی در دانشکده ها مدیرانی پرورش می دهند، که با تفکر امپریالیستی و حاکمیت شرکتی بزرگ می شوند، انتظار مسئولیت اجتماعی از انها یعنی پشت پا زدن به تمام تئوریها! حتی  سود مدیران هم درمقابل سود شرکت است. مدیرانی دستمزد بالاتر می گیرند، که اعمال حاکمیت شرکتی بیشتری داشته باشند. لذا هرچه کالا را گرانتر بفروشند، یا دستمزد کارگران را کمتر بدهند، سودشخصی آنها بیشتر می شود. پس ریشه فساد در تئوریهای درسی است.

  • سید احمد حسینی ماهینی

Esta situación de basura debe ser cambiada

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۹، ۰۸:۰۶ ب.ظ | ۰ نظر

این وضعیت آشغال، عوض باید گردد

جمهوریخواه و دموکرات، منحل باید گردد

انتخابات آمریکا، تحریم باید گردد

جمهوری اسلامی آمریکا، ایجاد باید گردد

This situation of garbage must be changed

Republicans and Democrats must be dissolved

US elections must be boycotted

The Islamic Republic of America must be created

یجب تغییر هذا الوضع من القمامة

یجب حل الجمهوریین والدیمقراطیین

یجب مقاطعة الانتخابات الأمریکیة

یجب إنشاء جمهوریة أمریکا الإسلامیة

Esta situación de basura debe ser cambiada

Republicanos y demócratas deben ser disueltos

Las elecciones estadounidenses deben ser boicoteadas

La República Islámica de América debe ser creada

  • سید احمد حسینی ماهینی

Corporate governance or social responsibility?

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۶ تیر ۱۳۹۹، ۰۵:۰۵ ب.ظ | ۰ نظر

سالها است که برخی مدیران بی تجربه، سعی دارند بعنوان نو آوری، نظریات پس مانده و ارتجاعی مدیریت را، در ایران پیاده کنند. یکی از انها حاکمیت شرکتی است، به همین جهت قیمت ها قابل کنترل نیست، و کسی مسئولیت اجتماعی را نمی پذیرد. وقتی هر شرکت به دنبال سود، یا اهداف خود باشد و کاری به دیگران نداشته باشد، همین است. می گویی که اجناس گران است! می گوید ما هم گران می خریم! یا چون ارز دولتی به ما ندادند، قیمت را بالا بردیم! اما دم خروس آنها موقعی بیرون می زند که دلار پایین می اید، یا تورم کاهش پیدا می کند، به هیچ وجه حاضر نیستند قیمت را پایین بیاورند! خود محوری در شرکتها کار را بجایی رسانده، که بانک مرکزی می گوید ما دلار پاشی، در بازار نداریم! ولی در بین بانکها این کار را می کند. اخیرا اعلام کرده که 2درصد، به بهره سپرده های بانکها نزد بانک مرکزی، اضافه می کند تا نرخ آن 12درصد شود. دروغ آنها اینجا آشکار می شود که: هیچ کشوری اینهمه سود به سپرده ها نمی دهد. ولی اینها ادعا می کنند که براساس: کشورهای پیشرفته این کار را می کنند، و هدف انها تنظیم نقدینگی بازار است! پرداخت 2درصد به این سپرده ها یعنی صد هزار میلیارد تومان پول بی زبان، که بعدا دوباره به حجم نقدینگی (با اختلاف فاز شش ماهه) اضافه می کند، واین پول از جیب مردم گرفته می شود! زیرا معتقدند که بانکها هم مجبورند: سپرده های دیداری را اضافه کنند. در تمام شرکتها این موضوع جاری است، و از عناوین پر طمطراقی مانند: بهره وری استفاده می کنند. بهره وری از نظر آقایان یعنی: سود بیشتر با تولید کمتر. در حالیکه فرموده رهبر انقلاب برعکس آن است: جهش تولید و قیمت پایین تر. یعنی رهبر انقلاب فرمودند: جهش تولید اتفاق بیافتد به این معنی که: مردم آثار آن را در زندگی خود ببینند. سادگی در این موضوع، اعتنا به اصل عرضه و تقاضا است! یعنی فکر می کنند با تولید بیشتر، قیمت ها پایین می آید در حالیکه، حاکمیت شرکتی حتی قانون عرضه وتقاضا را هم دور زده، می بینیم هرچه تولید بیشتر می شود، کالاها گرانتر می شوند. آنها با دستکاری در این قانون! ره خود را پیدا می کنند. جوجه کشی (کشتن جوجه های یک روزه) نمونه آن است، یعنی تولید مازاد را به بازار عرضه نمی کنند، تا قیمت بشکند! بلکه آن را نابود می کنند. گندم را به دریا می ریزند، یا بعنوان کلزای پوسیده به گاوها می دهند. درواقع با دو شگرد: نابود کردن تولید و وابستگی یک طرفه به نرخ دلار، هیچگاه نمی گذارند مردم از تولید بیشتر لذت ببرند. البته راه سومی هم دارند که: دولت فکر می کند همان است! و آن بهانه کمبود نقدینگی است. لذا دولت به پاشش پول روی می اورد، و حجم نقدینگی بالا می رود. در حالیکه مانع اصلی، همان جهش تولید است یعنی اشباع بازار، باعث می شود نتوانند فروش داشته باشند.اگر تولید مورد نیاز باشد، مردم با پیش خرید آن، نقدینگی را تامین می کنند، مانند شرکتهای خودرو ساز! بحث دیگری که برای گرانی ها عنوان می کنند: گره بستن زلف آن به سخنان پامپیو، و دیگر اراذل و اوباش است. در حالیکه از همین ترامپ یا پمپیو بخواهید: ایران را در نقشه پیدا کنند نمی توانند. اغلب آنها بدون اینکه خودشان بدانند، براساس حرف اینها! تصمیم می گیرند. یعنی رئیس دولت یا وزیر یا فلان کس، حرفی می زند که گرا می دهد. و به آنها می گوید که چطور حرف بزنند. تا اینها بتوانند دلار را گران کنند. هربار طرحی در ایران اجرا می شود، فکر می کنند ترامپ چیزی سرش می شود، می گوید ما تحریم را شکستیم! در حالیکه تنها چیزی که آنها نمی بینند و نمی خواهند ببینند پیشرفت های ما است. آنها التماس می خواهند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

Les États-Unis ont été remis à l'Iran, maintenant c'est au tour de l'Europe.

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۲۹ ب.ظ | ۰ نظر

امریکا تحویل ایران شد، حالا نوبت اروپاست.

 البته آمریکا از اول مال ایران بود، ولی چند صباحی اروپا، آن را بنام خود کرد ولی الان با شکستن بت های اسپانیایی و انگلیسی، مردم بسوی جمهوری اسلامی ایران برگشتند. ترامپ بارها در انتخابات و تبلیغات خود گفته که: اگر من رای نیاورم، ایران، آمریکا را تحویل می گیرد. حتی یکبار گفته که جان کری، به ایرانی ها قول داده که: این کار را بکند. اما او نمی داند سرخپوستان، به زبان فارسی دری صحبت می کنند! پرفسور جهانگیری در کتاب خود آن را اثبات کرده. در قرون اخیر اروپا با کشتن 16میلیون از این سرخپوستها، و 5میلیون از زنگبار( نژاد سیاه ایرانی) توانستند: مدتی کوتاه بر امریکا تسلط یابند. برای همین کار مجسمه کریستف کلمب را برپا کردند، تا بگویند امریکا نبوده! و کریستف کلمب آن را ساخته. بعد روسای جمهور و افراد قاتل را هم، به این مجسمه ها اضافه کردند. در ظاهر با این کار، خود را از قید اروپا آزاد کرده و به عنوان: ابر قدرت جدید ظاهر شدند ولی در همه برنامه های خود، شکست خوردند از حمله به ویتنام گرفته، تا اریتره و فلیپین! با ظهور انقلاب اسلامی، ایران بار دیگر قدرت گرفت. اولین ضرب شست خود را با: تسخیر لانه جاسوسی آمریکا وارد کرد. آنها هر کاری کردند نتوانستند باز پس بگیرند، به همین جهت امام خمینی فرمود: آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. از این تاریخ به بعد ایران، نقش مسلط در آمریکا را داشت: در انتخاب رئیس جمهور انها نظر می داد. مثلا امام خمینی گفت کارتر باید برود، و او نتوانست رای دوباره داشته باشد. گرچه در آغاز این تحول عظیم، ایرانی های فراری، توانستند خود را جا بزنند، لابی تشکیل داده و با کمک مالی فراوان، توانستند از الحاق مستقیم آمریکا به ایران جلوگیری کنند، تا خودشان بتوانند آنجا حکومت کرده، سرزمین امنی برای خود داشته باشند. اموال زیادی که ایرانی ها بردند، آمریکا را قدرتمند ساخت. اموال خانواده سلطنتی، وزرا و فرماندهان شاهنشاهی، سرمایه داران و شرکای یهودی و بهایی آنان، بیش از 80تریلیون دلار به آمریکا تزریق کرد. و دوران قدرت نمایی آنها شروع شد، البته همه این قدرت نمایی ها برای تحریم ایران بود، تا ضد انقلاب فراری ایرانیان، بتوانند پولهای بیشتری اختلاس، و به آنجا ببرند. بعد که ایران شروع به دستگیری اختلاس گران نمود، و با تکیه بر توان داخلی، تحریم آمریکایی را دور زد، کمک های ضد انقلاب ایران، به آمریکا قطع شد. بطوریکه اکنون دولت آمریکا 22تریلیون بدهی دارد، هرچه بیشتر ایران را تحریم می کند، این بدهی بیشتر می شود. ضدانقلاب هم که بی پول شده! بطوریکه رضاپهلوی جزیره خود را بفروش گذاشته! از این رو مردم آمریکا بیدار شده، و آنها را دور زدند. لذا دیگر امریکا نمی تواند: در شورای امنیت یا سازمان ملل، برعلیه ایران کاری کند. ولی شاید هنوز قدرتمندان اروپا، فکر کنند که اختلاس از ایران، و واریز به حسابهای بانکی سوئیس، ادامه خواهد یافت لذا گاهی لگد پرانی می کنند. اما تصویب قطعنامه ضد ایرانی در آژانس اتمی، به آنها نشان داد که دیگر پولی در کار نیست! حتی قتل یاور طبری در رومانی هم، آنها را نجات نداد. زیرا با صحنه سازی می خواستند او را بکشند، تا تمام پولهای طبری و دیگران، بطور کامل در اروپا بماند. چون رمز همه این حسابهای بانکی، در دست قاضی منصوری بود. و آنها این رمز را ربودند، و او را هم کشتند. البته برخی خبر ها حاکی است که: رمز اشتباه بوده و شخص مورد اصابت، کس دیگری بوده. ولی اروپا بداند ایران با چانه زنی از بالا، و فشار از پایین، بزودی همه آنها را به خاک سیاه خواهد نشاند! رئیس جدید قوه قضائیه، فریب آنها را نخواهد خورد! زیرا به فکر فرار یا افتتاح حساب در بانکها نیست.

  • سید احمد حسینی ماهینی