انقلاب ششم صنعتی از ایران آغاز شده است

خیزش برای دور زدن: حق وتو
ایران بعد از دور زدن تحریم ها، و بی اثر کردن سیاست های اقتصادی دشمن، اکنون به دنبال دور زدن حق وتو هست. توقف جنگ در غزه نشان داد که: ایران قدرت دور زدن حق وتو را هم دارد . و میتواند حق وتو را هم مانند: سنگ استنجا، دور اندازد. و کسانی که پشت حق وتو سنگر گرفته اند را، اخته کند. و آنها نتوانند ایران را سترون کنند. اتحادیه عرب، کنفرانس اسلامی ، بریکس و دیگر سازمان های بین المللی، کاملا آمادگی خود را برای این طرح بزرگ اعلام کردند. بله، جنگ و تسلیحات، مانند خمیر بازی است که خدا به انسان داده، و الان موقع جمع کردن آن خمیر بازی است! هوش مصنوعی بعنوان انقلاب چهارم ابتدا در تخریب انسانها و کشتار انها، یعنی از مراکز نظامی شروع شد. فیلمهای علمی تخیلی که ماشین را بر انسان مقدم دانسته، آینده را به دست ماشین ها می داد. حتی در تولید مثل انسان نیز دست کاری می کرد. ظهور ان در سازمان ملل، بنام حق وتو بود. که چند کشور با تکنولوژی انقلاب چهارمی، بتوانند همه مردم را از بین برده، خود حاکم مطلق شوند. اما برچه چیزی حکم برانند؟ بر در و دیوار؟ بر بیابان ها و خرابه ها؟ و جایکه بجای انسان، موشها و خرگوش ها می دوند؟ اما آنها احمق تر از اینها بودند: حکومت برخرابه ها و آهن پاره ها را، یک افتخار می دانستند. زیرا از انسانیت و انسان تهی شده بودند. این بود که انقلاب پنجم را ایران به دست گرفت: تا دوباره ناجی بشر شود. انقلاب پنجم در ایران، انقلاب هدایت شونده، دقیق و (نقطه زن) بود. موشک ها و بمب اتم ها کانالیزه شدند. کالیبره کردن تفنگ ها آغاز شد و حتی جراحیها نقطه زن شدند! تا انسان باقی بماند. ولو بیش از 8میلیارد شود. لیزر به بدن انسان می تابید! ولی فقط برای اینکه سنگ کلیه را بشکند. موشک به عراق زده می شد ولی: فقط برای اینکه پایگاه الاسد تخریب شود. در جنگ غزه کاملا مشخص شد که: فرق بین انقلاب چهارم صنعتی و پنجم چیست: تانک مرکاوا محصول انقلاب صنعتی چهارم، یعنی هوش مصنوعی بود. ولی همگی در دام هوش نقطه زن! معدوم و به عنوان اسباب بازی کودکان غزه، در کوچه و خیابان رها شدند. اما انقلاب ششم که امروز آغاز شده، جمع کردن همه این اسباب بازی ها ست! این یعنی ابطال حق وتو. حق وتو یعنی جنگ افروزی، یعنی کشتار و قتل عام، یعنی نابودگر اصلی. اما دور زدن حق وتو یعنی :( پاشید جمع کنید این بساط را!) جمع کردن بساط نابود گران. و این امکان نداشت الا با هماهنگی سیاست و میدان. اول باید میدان به میدان می آمد! این بود که غزه حمله کرد. طوفان الاقصی بپا کرد.هوشمندی و نقطه زنی را در نوردید. و تانکهای مرکاوا، سایت دیمونا را چون برگ خزان به زمین ریخت، و برجنازه هوش مصنوعی خندید. مانند همیشه دشمن انگشت به دهان گفت این یک خیال است. همان گونه که گفت: امام خمینی شانسی پیروز شد! طبس اتفاقی بود! پهباد های ایران کاغذی و فتوشاپ است. اما این تف سربالا، وقتی خورده شد که گفتند: چرا ایران به روسیه! معدن اسلحه های خوفناک، پهباد صادر می کند. و چرا این پهباد ها در جنگ اکراین، دست برتر را دارند. پهباد کاغذی و فتوشاپ یعنی اینهمه وحشت؟ و حالا هم می گویندغزه 99درصد از بین رفته، آن یک درصد را هم جارو کنیم: کوچ اجباری به جای دیگر، تا بدانیم زیر غزه چه بوده است! آنها مثل کودکان از زیر زمین می ترسند. آنها فضا را تسخیر کرده بودند، ولی غزه از زیر زمین برخاست. مدتها دیپلماسی ساکت بود و انکار می کرد: مسئولین ایران بطور مرتب می گفتند: که تقصیر خود غزه هست! با ما هماهنگ نبودند. ده میلیون نفر در ایران برای رفتن به غزه ثبت نام کردند، دریغ از اعزام یک نفر. که مبادا تریج قبای آمریکا و اسرائیل برخورد. و بگویند کار ایران بوده است. اما با گذشت چهل روز بالاخره سیسات به میدان نزدیک شد! اما با ترس و لرز و التماس! دیپلماسی التماسی آغاز شد: و خواستار توقف حملات اسرائیل شدند. امید که عزت ایران یادشان نرود. که رئیس جمهور فرمود: القدس لنا! آنهم در مکه!