ای شهید راه خدا در منا.
تو به ما جرات طوفان دادی: ای شهید راه خدا در منا.
از نظر انسان های مادی و لیبرال، انسان وقتی از دنیا رفت، جسد بد بویی است که: مزاحم زنده ها است و باید، به هر طریقی از آن خلاص شد. عده ای آن را می سوزانند، و خاکسترش را بر باد می دهند! و عدهای آن را مانند لاشه حیوانات، اگر قابل استفاده باشد برخی را استفاده می کنند! و الباقی را از بین می برند . عده ای هم آن را بفروش می رسانند
اما در اسلام هر سه عمل حرام است، چه اینکه جسدی را بسوزانند، یا آن را مثله و تکه پاره کنند، یا آن را مانند کالایی خرید و فروش کنند.. از نظر اسلامی، زنده و مرده مسلمان احترام دارد . زنده مومن از خانه خدا بالاتر است، زیرا خانه خدا همه سنگ و بناهای سنگی است ولی قلب مومن ، خانه اصلی خدا و جایگاه توجه ویژه است. مرده مسلمان نیز حرمت دارد . هر مسلمانی از دنیا رفت، بر همه واجب است که او را از زمین بردارند، و کفن ودفن کنند. البته اگر چند نفری این کار را بکنند، از گردن بقیه ساقط است.
به همین دلیل است که ایرانیان، طی مراسم نظامی و باحضور مقامات خود، از اجساد قربانیان مکه و منا استقبال می کنند. این اجساد در بهترین مکان ها، مانند مصلی دانشگاه تهران، بر آن ها نماز می خوانند و در: بهترین مکان ها یعنی گلستان شهدای بهشت زهرا، دفن می شوند و مقبره ای برای یاد بود آنان احداث می شود. چرا که این اجساد مطهر شهدای راه خدا هستند، و برای زیارت خانه خدا رفته بودند.
به گفته جلال آل احمد، نه بیایان های منا و عرفات، جاذبه گردشگری دارد نه سنگ های زمخت خانه کعبه! و این نشان می دهد که کعبه فقط یک علامت است، یک فلش است برای رسیدن به خدا. و دراین راه هیچ زیبایی یا مناظر گردشگری، وجود ندارد تا مبادا کسی بخاطر آن زیبایی ها، به خانه خدا برود و خدا را فراموش کند! وقتی سفری طولانی را در پیش دارید، مناظر کنار جاده ها هرچه زیبا هم باشد، باز یک مزاحم محسوب می شود، و شما می خواهید که هرچه زودتر، این مناظر زیبا تمام شود!
وقتی وارد منا می شوی، جز گرما و تشنگی و کم لباسی چیزی نداری، و تنها چیزی که ترا به آن صحرا برده است، یاد خدا و دستورات خدا که بصورت قران، بر پیامبرش نازل می شده است. و این دستور مستقیم الهی بود ، که حضرت ابراهیم را از: میان کاخها و زندگی اشرافی ایرانی (ایلام و بابل)، به آن صحرای لم یزرع برد، کودک و همسر خود را به شن های بیایان سپرد. آن ها عرب نیودند ولی مامور میان اعراب شدند.
اما بی دینان یا ظاهر فریبان اسلامی، این را نمی فهمند! همیشه تعجب می کنند چرا مردم، با پای پیاده دور خانه خدا می چرخند! و اگر سوار بر خودرو باشند، کمتر اذیت می شوند. و چرا مراسم عرفات و ایام حج را در: قطیف یا منامه و یمن برگزار نمی کنند، تا از باغ ها و میوه های آن بهره مند شوند؟ به این جهت است که آن ها، در دنیای خودشان محصور به چند میوه، و چند منظره می شوند. اما حاجی از ماورا این ها عبور می کند، و به دنیایی می رسد که تمام نشدنی است.
اگر حاجی را ده بار هم به مکه بخوانند، و به صحرای عرفات و منا دعوت کنند، با جان ودل لبیک می گوید! ولی آل سعود این را نمی فهمد، و سعی دارد با ایجاد موانع آن ها را، از آمدن به مکه و مدینه منصرف کند. حال ما مانده ایم این اجساد مطهر ، اجساد که با تاریخ حرف ها دارند ، اجسادی که بظاهر سکوت کرده اند، ولی فریاد شان دنیا را پر کرده است. امروز آن ها سراسر جهان را، تسخیر کرده اند .
دنیای این اجساد چنان قوی تر از: دنیای ابدان ما است که: حتی رسانه های معاند و مرتد و کافر هم، تسخیر آن ها شده اند. این اجساد به ما جرات طوفان داده اند. شاید در طول تاریخ انقلاب اسلامی، یک بار هم چنین سخنان تندی، از سوی رهبران ایران بیان نشده بود، و همه چیز را به مماشات و: نادیده گرفتن می گذراندند، ولی این اجساد به همه جرات دادند! از رهبر ایران تا سران و مسئولان کشورهای دیگر، همگی خواستار عزل آل سعود به دلیل سوء مدیریت شدند.
- ۹۴/۰۷/۱۱