گرانی نقطه به نقطه
اقتصاد دانان ماهر که توانسته اند: ریاضیات را به خدمت اقتصاد بگیرند، با تمام هوش و ذکاوت خود، فقط توانسته اند تورم نقطه به نقطه را کشف کنند، ولی ما چیز های دیگری هم، کشف کردیم که به عرض می رسانیم : یکی از آن ها گرانی نقطه به نقطه است. اگر تا پریروز یکسال باید صبر می کردید، تا بدانید نرخ تورم چقدر است! یا تا دیروز یکماه باید صبر می کردید تا: تورم نقطه به نقطه را بدست بیاورید ، و شما هر ماه می توانستید از تورم خبر دار شوید!
اما الان دو سال است که به همت دولت تدبیر و امید، بحث گرانی نقطه به نقطه ایجاد شده، و لازم نیست مانند اقتصاد دانان کلاسیک، یک سال صبر کنید تا از گرانی باخبر شوید، یا مانند اقتصاد دانان دوران تحریم، یک ماه منتظر باشید تا :نرخ تورم به دست بیاید! امروز همه چیز آن لاین است. یعنی شما به مغازه بروید و: بخواهید نان و پنیری تهیه کنید، باید جیب پر پول و سر پر حوصله داشته باشید!تا اگر هر قیمتی گفتند بپردازید و: دست حالی بیرون نیایید،و یا اگر قیمت دیروز را گفتند سکته نکنید!
زیرا بعید است که هر کالایی، به قیمت فبل به شما فروخته شود. چون قیمت ها هم آدم هستند! و درجا زدن برای آن ها خوب نیست، مثلا فرض کنید صد سال شما هر وقت بروید: مغازه بگویند پنیر سیری دو تومن! حوصله شما سر می رود، باید تغییراتی باشد تا شما سر حال بیاید. بنابر این دولت تدبیر و امید مخصوصا : وزیر اقتصاد فیلسوفش به فکر تفریحات شما هم هستند، تا از یکنواختی خسته نشوید.
با هیچکس هم نباید در گیر شوید! چون پنیر فروش می گوید: من شیر را گران می خرم! شیر فروش می گوید: من علوفه را گران می خرم، و علوفه فروش می گوید: من سم و کود و بذر نباتی را گران می خرم. می بینید که اگر زیاد دنبال کنید به تسلسل دچار می شوید، و تسلسل هم از نظر منطقی قابل قبول نیست.
بد شانسی دولت و تیم اقتصادی آن، تمام شدنی نیست! زیرا به هرچه دست می زنند طلا بشود، نمی شود و به هر دارویی روی می اورند، سم می شود و بقول مولوی :
از قضا سرکنگبین صفرا فزود روغن بادام خشکی مینمود آب آتش را مدد شد، همچو نفت!
می بینید که ما اصلا سیاسی حرف نمی زنیم، ولی گویا مولانا هم از قضیه نفت خبر داشت! و هفتصد سال پیش را جع به کمبود آب و تغییر ماهیت آن هم شعر گفته است
حالا چرا دچار چنین مخمصه ای شدند؟ خیلی ساده است آن ها پاکدستی را دزدی اعلام کردند، و دزدی را پاکدستی ! به همین سادگی . یعنی آمدند تمام تحریم شکنان را زندان کردند، و گفتند که این ها اختلاس کرده اند! و تمام قراردادهای کرسنت وار را زنده کردند، تا برای ابد ایران به قطر بدهکار شود و هی گاز بدهد!
روزنامه ای نوشت: چمدان جمدان پول می بردند! پس می خواستی چه ببرند؟ آن ها تحریم را دور می زدند، و لذا باید دستشان پول بود. ولی فرق اساسی با دیگران داشتند: که این پول را برای خود نمی خواستند، بلکه برای همه می خواستند.
برای همین در آمد نفتی ایران، در دولت پاکدستان، از تمام دوران تاریخ نفت ایران بالاتر است. ولی وقتی به دست این آقایان می افتد، همانطور که مولوی هم گفت، از آب هم ارزانتر می شود. و گاز ان مادام العمر سهم قطر می شود، و فقط حمالی آن برای ایران باقی می ماند.
در قضیه برجام هم که می بینید: همه امیدها به پساتحریم بود، ولی حالا می بینند که همه، سراب بوده نه آب. نه چیزی ارزان شد، و نه چیزی فراوان و نه مشکلی حل شد. تازه الان دولت با یک هجوم وحشتناک وایکینگها روبرو است. که باید خرج میهمانی های صدها نفره آن ها را بدهد، تازه ان ها بیایند کالاهای خودشان را بفروشند. خرج های مهمانی وین و هتل های کذایی مذاکره، کم بود حالا باید سبیل شرکت های: آمریکایی چینی و کره ای روسی و اروپایی را هم چرب کنند! تا رای منفی ندهند. و این همان تئوری: گدایی نقطه به نقطه است.
- ۹۴/۰۶/۲۶