با حجاب کامل در راه اعتلای ایران

مصرف همه چیز در ایران هفت برابر متوسط دنیا هست و اسراف و حرام هست

با حجاب کامل در راه اعتلای ایران

مصرف همه چیز در ایران هفت برابر متوسط دنیا هست و اسراف و حرام هست

۹۶۸ مطلب با موضوع «سینما» ثبت شده است

The main factor was found to be expensive!

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۹، ۰۲:۱۲ ب.ظ | ۰ نظر

عامل اصلی گرانی پیدا شد!

همیشه انسان از جایی ضربه می خورد، که انتظارش را ندارد! لذا تحلیل ها همه بی جواب می ماند، و هرچه برنامه ریزی دقیق تر باشد، باز هم ناکام مانده، حتی برعکس عمل می کند. چرا که دشمن در جوف شما است، و از برنامه های شما مطلع، و حتی مورد مشورت است! لذا به سادگی بدل آن را زده و برنامه های شما را بی نتیجه می کند. شاید عمدی هم در کار نباشد! شاید دو برداشت متفاوت باشد، و شایدهم .. یکی از این مکانهایی که به انقلاب ضربه زده، کمیته امداد و سازمان های مشابه است. البته نیت خیر خواهی داشته، و نمی دانسته اند! لذا ما بایک محاسبه سرانگشتی، آن را اثبات می کنیم تا اگر: ندانسته هست، اصلاح شود و اگر دانسته و عامدانه است، قوه قضائیه ورود کند. والا قوه قضائیه بداند که: هر کاری برای مبارزه با گرانفروشی کند، نتیجه معکوس داده(تعزیرات) و آبروی آن قوه را به خاطر این رودربایستی، از بین می برد و مردم را در تنگنای زندگی می گذارد. فرض کنیم 4میلیون خانوار تحت پوشش امداد، یک میلیون تحت پوشش بهزیستی و 25میلیون هم، زیر نظر سازمان های خیریه بخش عمومی( مانند بنیاد برکت و..) و خصوصی اعم از درمانی و مالی (مانند انجمن سرطان و کلیه و ام اس و..) باشند. و اینها در ماه مبارک رمضان، تصمیم بگیرند که به هر خانوار تحت پوشش 30کیلو برنج اهدا کنند.900هزار تن می شود. این مقدار در یک شب یا چند روز، از بازار خریداری می شود. چه تاثیری بر بازار خواهد گذاشت؟ و چه کمبودی ایجاد خواهد کرد؟ در حالیکه آنها ادعا می کنند که: سرانه هر نفر را 35کیلو بطور مرتب می دهند. چون حداقل کمک محسوب می شود. حالا روغن و دیگر وسائل را به آن اضافه کنید. در واقع قحطی اصلی را بوجود می اورد. فقط چون پوشش خیریه دارد، کسی به آن توجه نمی کند. جالب این است که این مقدار مصرف برنج و حبوبات، هیچ تاثیری در کاهش تقاضا بوجود نمی اورد. زیرا این افراد به کمک های خیریه مطمئن هستند: و خودشان خرید نمی کنند، لذا اصلا در بازار نیستند. و آن را مصرف هم نمی کنند، تا نیاز شان برطرف شود! زیرا موقع فطریه دادن، همه ادعا می کنند قوت غالب انها نان است، و برنج ماهی یکبار مصرف می کنند. به این جمعیت یاجوج و ماجوج اضافه کنید 4 میلیون: کارمند لشکری و 4میلیون کارمند کشوری، که همگی زیر خط فقر هستند، و برای خود تعاونی دارند، و برنج را به قیمت تعاونی تهیه می کنند. 4میلیون بازنشسته هم از قلم نیافتد! پس چیزی به نام بازار باقی نمی ماند. زیرا 4میلیون نفر دیگر هم از امرا، وزرا وکلا و سفرا هستند، که اصلا به بازار رجوع نمی کنند! مایحتاج خود را درب منزل تحویل می گیرند. هیچکیک هم از قیمت بازار خبر ندارند، و برایشان هم مهم نیست. لذا باید گفت که گرانی اصلا وجود ندارد! و یا اگر وجودارد، این ها مسبب اصلی هستند. و چون مورد عنایت هستند، به چشم نمی آیند. البته اولی بهتر است: اصلا گرانی وجود ندارد. فقط جوسازی مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی است. زیرا که مردم ایران، بیش از 83 میلیون که نیستند. همه اینها یا کارمند هستند، کارگر و کشاورز و یا مددجو. کسی خارج از اینها نیست. اگر هم صحبت افرادی می شود که: ممکن است گرانی به آنها تحمیل شود. یک دروغ بیش نیست. چون همه آنها سر در آخور دارند. و فرضیات آنها، همیشه مربوط به سوم شخص غائب است. می گویند اگر یکی نتوانست گوشت بخرد! این دروغ است،  فرضی، چراکه اگر راست بود، گوینده وظیفه دارد کمک کند. وقتی خودش خبر دارد و کمک نمی کند، برای چه کسی تعیین تکلیف می کند؟ و اگر وجود ندارد، که دروغ است و تشویش اذهان عمومی. باید با آن بر خورد کرد.

  • سید احمد حسینی ماهینی

بهره بانکی مرکز پولشویی

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۹، ۰۳:۵۹ ب.ظ | ۰ نظر

بهره بانکی برخلاف آنچه آن را انقباض پولی می نامند، وسیله ارتشا و اختلاس و پولشویی است. فقط مهارت بانکی ها، در انتخاب کلماتی است که مردم متوجه نشوند! در حالیکه منظور از انقباض یا انضباط مالی، جمع کردن پول از دست مردم، و فرستادن آن به آن ور آب است. واین به زبان دیگر همان: اختلاس و ارتشا و پولشویی است. دلایل مستند این کار آن است که: هیچ اختلاس و ارتشا و پولشویی، بدون پایه اصلی بانکی نیست! اما چرا پولشویی؟ قوانین ضد پولشویی مقرر می دارد که: منشا واریز به حساب ها باید مشخص باشد. یعنی ناشی از کارهای قاچاق و دزدی و سرقت و امثال آن نباشد. معلوم شود کسی که در بانک پول می گذارد، آن را از عرق جبین و کد یمین بدست آورده. اما تعیین نرخ سود برای آن، یعنی صرف نظر از این. پولهای مردم را که جمع کنید، دیگر کاری به کثیف بودن یا تمیز بودن آن نباید داشته باشید! والا هیچکس پول نمی گذارد: زیرا ترس است از اینکه فردا پولشویی محسوب و مصادره شود. لذا بانکهای سوئیس و آمریکا می گویند: اسرار مشتری محرمانه است. لذا82تریلیون دلار ایران همینجوری در دست آنهاست. البته اینها همانهایی هستند که: به ما می گویند شفافیت! یعنی باید همه بدانند: پول مال کیست و از کجا آمده. ولی وقتی آمریکا شرط می کند: با صدهزار دلار موجودی بانکی، گرین کارت می دهد. طبیعی است که نمی تواند بپرسد: این صدهزار دلار را از کجا آورده ای! مرکز پولشویی در ایران هم، سالها در اتاق فکر خود این موضوع را بررسی کرد! تا اینکه دیروز بالاخره مصوبه داد: که نرخ بهره از 12درصد تا الی بینهایت هست. 12درصد برای سپرده های معمولی، برای یکساله 16درصد و5ساله الخ. معلوم است از کسی که پول برای پس انداز می اورد، استقبال می کنند نه اینکه: سنگی جلوی پای او بیاندازند که: از کجا اورده ای؟ لذا همه کسانی که از را قاچاق و دزدی، سرقت و اختلاس پولی به دست آورده اند، برای افتتاح سپرده به بانک مراجعه می کنند. تا اگر روزی اثبات شد دزدی کرده اند، از سود سپرده اصل مال را برگردانند. در واردات هم به همین شکل است. طرف ارز وارداتی را به بانک می سپارد، و بهره آن را به دلار می گیرد. بعد اگر سمبه پر زور بود و گفتند: چرا کالا وارد نمی کنی؟ می رود در بازار حراجیها و اسقاطی ها، با بهره این پول خرید می کند و می گوید: این هم کالا.  صادر کنندگان از این هم بدتر ند. پول صادراتی را از قبل می گیرند(پیش فروش می کنند)، جایزه صادراتی را هم از دولت می گذارند روش، و در بانکها سپرده گذاری می کنند، سود آن را می گیرند و خرج می کنند. اگر هم گفتند که چرا ارز صادراتی را بر نگردانده اید؟ از بازار داخلی تهیه و در اقساط، آن را واریز می کنند. لذا بیش از 80تریلیون دلار ایران روی هوا است، و مردم دلار را باید 25تومان بخرند. وقتی بهره پولی، از سوی خدا اعلان جنگ محسوب می شود، به همین خاطر است. کل اقتصاد دنیا را به هم می ریزد. و مردم را دچار سردرگمی، عصبانیت و کفران نعمت می کند. بهره وام در بین افراد ساده لوح، که قصد دزدی هم ندارند، باعث جذب نقدینگی آنها شده، و وقتی همه نقدینگی در یکجا جمع شد، فقط می ماند نقشه ای که یکباره، همه آنها را صاحب شوند! این نقشه ها ممکن است سرقت باشد! یا اختلاس. سرقت را معمولا فقیر فقرا که: جایی برای قایم کردن پول ندارند، انجام می دهند و جنبه داخلی دارد، و کاربردی تر است! اما اختلاس را باسوادها که آن ور آب، بانکهای سوئیس و سیتی بانک را دارند. انجام می دهند، که بدبختانه فقط ده درصد به خودشان می رسد. از قدیم هم گفته اند: چو دزدی با چراغ اید، گزیده تر برد کالا.

  • سید احمد حسینی ماهینی

Deklarata e qendrës së Mojahedin tonë

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۹، ۰۸:۱۴ ب.ظ | ۰ نظر

اعلامیه مرکزیت ساز مان مجاهدین

سازمان مجاهدین خلق ایران، مستقر در تیرانا (اشرف 3)، به دلیل مرگ مریم رجوی و مسعود رجوی، دچار تغییرات مهمی شده است، که به اطلاع می رساند: در این اعلامیه مرکزیت سازمان مجاهدین خلق، به تمام سرپل ها اعلام می دارد: هیچگونه فعالیت سازمانی انجام نمیشود. زیرا مرکزیت سازمان، تصمیم به انحلال گرفته است. لذا ازاین تاریخ همه آزادند که: در تیرانا بمانند، یا به ایران برگردند. سیاست جدید سازمان تسلیم در برابر ولایت است: با هر مجازاتی که داشته باشد. لذا افراد ما در بهبهان و شیراز، نباید مجالس عزاداری برگزار کنند. بلکه خود را تسلیم نمایند. یا با گمنامی به شهر و کشور خود خدمت کنند،  افرادی هم که در تیرانا باقی می مانند،  باید تعهد سازمانی بدهند که: رژیم آلبانی را به جمهوری اسلامی تغییر بدهند. تا اجازه داده شود از امکانات موجود استفاده کنند. همه این افرادی که باقی می مانند، اجازه دارند از موبایل و دیگر امکانات استفاده کنند، و مانند یک شهروند عادی در شهر تردد کنند، و درصورت نیاز واحد مسکونی، یا شغل مورد نظر را انتخاب، یا حتی ازدواج نمایند. برای تغییر این وضعیت و پذیرش روانی و جامعه پذیری، مشاوران ما در ارتباط مجازی، انها را یاری خواهند داد. افرادی که در دیگر کشورهای معاند هستند، ماموریت دارند تا آن کشور را هم به رژیم جمهوری اسلامی تغییر دهند. اکنون در امریکا 50کشور استقلال طلب و جدید، در حال تاسیس است که نیاز به تجربه آنان دارد. در اروپا هم به همین شکل. مجاهد واقعی آن است که به تنهایی بتواند کشوری را، به جمهوری اسلامی فرابخواند. در مورد اشخاص بریده که هنوز، به توهمات رجویسم پایبند می مانند، برای آخرین بار اخطار می شود که: حق استفاده از نام مجاهدین را ندارند. اخیرا عده ای از آنان با میکس برنامه های قبلی، سعی کردند: اعلامیه را نادیده بگیرند و با کمک: شومن های تلویزیونی سعودی، طوری وانمود کنند که همایش برگزار شده، و از صدها شبکه هم پخش شده! گرچه هیچکس فریب این تبلیغات دروغین را نخواهد خورد. ولی یاد آوری می شود که: سازمان همچنان منحل بوده، و سوء استفاده کنندگان، اعدام انقلابی خواهند شد. در حال حاضر عامل پخش این ویدئو شناسایی شده است. و باید منتظر اقدامات بعدی باشد. در ادامه، عضو مرکزیت سازمان، در تماس با ماهین نیوز گفت: بنده برای سومین بار است که: انحلال سازمان را اعلام می کنم. بار اول که بعد از خیانت رجوی، و دستگیری 13نفر از کادر مرکزی، تعدای خواستند بنام مهدیون کار را ادامه بدهند، در مسجد دانشگاه تهران و لابی دانشکده فنی، مانع شدم و گفتم: باید بصورت گمنام و به دستور خمینی، کار کنیم. البته قبول کردند ولی بعد از آزادی رجوی، دوباره سازمان اعلام موجودیت کرد. این بار بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در همایش فروردین ماه در حضور بنی صدر و دیگران، در دانشگاه تهران که بمناسبت تشکیل: ساز مان مجاهدین انقلاب اسلامی بود، اعلام نمودم که ما هیچ سازمانی را، جدا از مردم نمی پذیریم و براساس خواست مردم، به درون آنها رفته و بصورت گمنام، خدمت رسانی می کنیم(نقل قول از طالبی). ولی کسی گوش نداد ناچار درگیری های مهر سال شصت  اتفاق افتاد. و انها ناچار شدند به عراق رفته، و به صدام پناهنده شوند. اکنون نیز اعلام می کنم: هیچ سازمانی چه بلحاظ اصالت، یا وکالت یا انشعاب وجود خارجی ندارد. کسانی که بنام سازمان مجاهدین خلق فعالیت می کنند، باید دستگیر و زندانی شوند. اگر چنانچه این افراد را لو داده، مقر فرماندهی انها را تسخیر کرده، و تحویل مقامات دادیم گله نکنند. ساز مان مجاهدین خلق سند بنام کسی نخورده است، لذا آنهاییکه خود را مالک می دانند، باید بعنوان کلاهبردار سیاسی اعدام شوند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

The role of dissident media in the collapse of domination and: stabilization of the Islamic system

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ۱۰:۴۵ ب.ظ | ۰ نظر

نقش رسانه های معاند، در فروپاشی سلطه و: تثبیت نظام اسلامی

از انجا که فرموده اند: عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد! و نیز امام سجاد فرمود: الحمد لله الذی جعل اعداونا من الحمقا! تنها سنگر باقی مانده استکبار جهانی نیز، به وسیله ای برای: فروپاشی خود آنها تبدیل شده است. زیرا برخلاف بدبینی برخی انقلابیون! یکی از وظائف اصلی رسانه های معاند، نشان دادن نقطه ضعف های سیستم است. و چون سیستم بالنده است، لذا فوری بر نقطه ضعف خود آگاهی پیدا کرده، آن را رفع می کند(عیب یاب خودکار و مجانی). یا اینکه با اعلام این مشکلات، نشان میدهد که دشمن بر روی موضوع جدیدی، در حال برنامه ریزی است(حاسوسی برای ایران). مثلا وقتی در یک روستایی برق کشیده نشده، یا مدرسه ندارد، طبیعتا در بین صد هزار روستا، امری عادی است که: شاید از قلم افتاده باشد. ولی انها شناسایی و اعلام می کنند. بلافاصله، گروه جهاد دانشجویی یا بسیج سازندگی، برای انها مدرسه می سازد. تا جایی که بخاطر تبلیغات انها، و حس فقیر نوازی دانشجویی، بیش از 30درصد مدارس ساخته شده، خالی است. مثل همین موضوع خانه های خالی! مسئولین فکر می کردند که: مسکن مهر که تمام شد، مسکن هم تمام می شود! ولی حالا معلوم شده که: سه میلیون خانه خالی وجود دارد. زمانی هم از توپ بازی بچه ها در: خرابه های خاکی انتقاد می کردند، الان بیش از 50درصد ورزشگاهها، با تمام امکانات خود فاقد کاربر است. حتی باشگاههای خصوصی هم، ورشکست شده اند. چون آنقدر طرح ورزشی ساخته شد، که مازاد تولید دارد، که نمی توان آن را هم صادر کرد! وقتی که آنها رفتند از مصرف بی رویه آب، عکس گرفتند و گفتند آب جیره بندی شود! خدا کرونا را با باران فرستاد، تا هرچه آب مصرف کنند، کسی نتواند ایراد بگیرد! این فزونی تولید بر عرضه، نتیجه انفعال در مورد رسانه های معاند است. در همه چیز فزونی تولید است: از فولاد تا خودرو. البته احتکار مانع این شفاف شدن می شود، مصرف هم زیاد است! مصرف سرانه ایرانی در همه زمینه ها، سه برابر متوسط جهانی است. انفعال و فریب خوردن مدیران از این رسانه ها کار را به اینجا کشانده! رسانه های معاند دائما می گویند: مردم فقیر هستند، تولید نیست، کارخانه ها تعطیل است  لذا اینها هم فکر می کنند راست است! و هی می گویند تولید! در حالیکه کارخانجات تعطیل شده، مثل آدم های مرده هستند! باید دفن شان کرد. نباید دوباره آن ها را به زندگی برگرداند. فرض کنید یک زمانی مردم، به گرمابه می رفتند. حالا همه در خانه دوش دارند، کسی به گرمابه نمی رود، خود بخود گرمابه ها تعطیل می شوند. آیا صحیح است که به مردم بگوییم: خدمات و تولید داخلی! نکنید، به گرمابه بروید. وام های کلان بدهیم که آنها نو نوار شوند؟ همه صنایع قدیمی باید دفن شوند، بجای انها صنایع دانش بنیان رشد کند. برخی مجتهدان قدیمی میگفتند: غسل ترتیبی نداریم! تا مردم مجبور شوند به خزینه بروند. حالا اینها هم می گویند: یک میلیون و هفتصد کارگاه غیر فعال شناسایی شده! شما، همان هایی که فعال هستند، کمک کنید خود بخود اینها با تغییر کاربری، زیان خود را جبران می کنند. بنابر این ایجاد نوستالژی به صنایع قدیمی، دور ریختن پول و جلوگیری از فروپاشی: نظام امپریالیستی است. رسانه های بیگانه تبلیغ می کنند که مردم بیکار هستند، آنقدر شغل هست که برخی، تا هزار شغل دارند. رئیس جمهور، لا اقل در هزار موسسه و شرکت و اداره و شورا عضو است، و حقوق می گیرد! همه مقام ها به این شکل هستند. البته ایرادی هم نیست، چون قانونی است. اما نقش بی بدیل رسانه ها را، در فروپاشی نظام سلطه نشان می دهد. وبیان می دارد که نظام الهی، هیچ نقطه ضعفی ندارد و اگر هم داشته باشد سریع آن را برطرف می کند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

Banking sovereignty or the sovereignty of God?

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ۱۱:۳۱ ق.ظ | ۰ نظر

حاکمیت بانکی یا حاکمیت الله؟

یک اصل انقلابی می گوید: انقلاب فرزندان خود را می خورد! لذا همه دنبال مقصر می گردند، تا ببینند چه چیزی مانند موریانه، انقلاب را می خورد؟  تا راه را برای حاکمیت ضد انقلاب باز کند. سران انقلاب یکی یکی جدا شده، رهبری ان تنها بماند؟ چه چیزی باعث شد: حضرت علی ع که با رای قاطع مردم به حکومت: بزرگترین و سیع ترین امپراطوری جهان برسد، ناگهان بعد از 5سال تنها مانده و با فرقی شکسته، بفرماید: (فزت ورب الکعبه؟) بخدای کعبه رستگار شدم.؟ این عامل از زبان مروان حکم و بعدا، از زبان جرج جرداق مسیحی گفته شد: (قتل علی لشدت عدالته!) علی ع شهید راه عدالت شد. چه چیزی باعث شد که: امام رضا ع که بزرگترین حاکمیت سیاسی را، در زمان خود داشت حتی قادر به فرزند آوری نباشد! وتنها فرزندش را مخفیانه و به مدد غیبی ببیند، و در دامن او شهید گردد؟ این بار زمانه فرق کرد؟ ریا کاری و قسم های دروغ مامونی بود. هر زمان برای خود شیفتگی خاص می طلبد. و هربار یک پرچم جدید برپا می شود. امام خمینی نیز به تاسی از این دو امام بزرگوار، بزرگترین امپراطوری دنیا یعنی امریکا را تحقیر کرد، و با رای میلیونی به وطن برگشت. اما دیری نپایید که فرمود: ما از دست شاه و آمریکا نجات پیدا می کنیم، ولی از دست تربیت یافته های انان نجات پیدا نمی کنیم. در زمان ما، تمدن اسلامی دوباره زنده شده، جهان سرتعظیم فرود آورده، و فقط چند رسانه هستند که سعی دارند: آن را معکوس جلوه دهند. ولی انها هم به یک منبع اصلی وصل هستند. و آن بانکها می باشند. اشتباه انقلاب اسلامی رهاسازی بانکها بود: بانکها در ابتدای انقلاب اسلامی، همگی به آتش کشیده می شدند: زیرا اساس رباخواری و ثروت اندوزی بودند، و امپیالیزم ذاتی هرکسی را بیدار می کردند. اما در بی توجهی انقلابیون به فرمان علما، همچنان سرپا ماندند و مخالفان خود مانند: قرض الحسنه ها و بانکهای خصوصی را هم نابود کردند. اکنون با اعلام خودمختاری، همه دستاوردهای انقلاب را به باد می دهند. قانون مجلس و دولت و رهبری و قوه قضائیه را به هیچ می انگارند! طبق مصوبه همه قوا قرار بود: بهره های بانکی کم شده، از بین بروند. اما به راحتی آب خوردن، شاهد هستیم در میان سکوت همه فتوا دهندگان و قانون نویسان، بهره بانکی را دوباره، به همان مبلیغ قبلی رساندند. و دهان کجی به قوه قضائیه نمودند که: اگر قوه قضائیه بهره ها را غیر معمول می داند، حالا دیگر غیر معمول نیست! و مصوبه بانک مرکزی است. اگر علما به بهره ایراد می گیرند، حرفشان ارزشی ندارد! چون مصوبه بانک مرکزی است. خیلی هم فشار بیاورند، بانک مرکزی اعلام استقلال رسمی می کند! یعنی همه چیز غیر بانک، بی معنی می شود. فریبکاری تا آنجا پیش رفته، که خبرهای خوش ارزی می دهند! ولی قیمت دلار همچنان بالا می رود، یعنی خبر خوش آنها، برای خودشان و کارکنان بانک است، نه مردم. آنها هستند که دائم خبر خوش می دهند: یعنی  بهره و ارز بالا می رود! پول ملی کاهش می یابد، و سفره مردم کوچکتر می شود. یارانه ارزی که زمان 50دلار بود، امروز به دو دلار رسیده. و همچنان خبر خوش در راه است! دولت را مجبور می کنند که کسری بودجه را، از سیستم بانکی قرض نکند! بعد با سود و جریمه و دیرکرد، به او وام می دهند و بنام اوراق قرضه، بازار ثانویه و دروغ های مشابه، چنان دولت آینده را در گل فرومی برند، که هرگز نتواند از نفس بکشد. آری حاکمیت شرکتی که در بانکها تدریس می شود، و در مرکز پژوهشهای بانکی تحقیق می شود، به زبان ساده یعنی به بند کشیدن همه نظامات انقلابی، و تبدیل آنها به ابزار های بانکی. فقط و فقط امام زمان می تواند گردن آنها را بزند

  • سید احمد حسینی ماهینی

Republika Islamike e Shqipërisë

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۹، ۰۹:۵۶ ب.ظ | ۰ نظر

جمهوری اسلامی آلبانی

آلبانی یکی از کشورهای اسلامی است، که شدیدا به اسلام علاقمند است. تیره آلبانی تبارها در همه شبه جزیره بالکان، حتی کل اروپای شرقی وغربی، نفوذ خاصی دارند. آنها اغلب خود را ایرانی می دانند، و تیرانا را تلفظ خاص تهران می گویند. بسیاری از کلمات آنها از فارسی و ترکی و عربی تشکیل شده است. اخیرا بخاطر علاقه شدید به اسلام، گروهی را که بنام مجاهدین خلق ایران بودند، در خود پناه دادند تا خدمتی کرده باشند. با توجه به نفوذ وهابیت و اندیشه های دیگر، دولت و مردم آنجا، چندان تفاوتی بین وهابیت و شیعه نمی گذارند! و هر دو را دوست دارند. لذا فکر می کردند که منافقین ( مجاهدین حلق ایران) واقعا ایرانی هستند و: برای مردم ایران زحمت می کشند، ولی اخیرا متوجه شدند که مریم رجوی با: ارتباطات خود با سازمان سیا و انتلیجنت سرویس سخن می گوید، و می خواهد به کمک آنها جمهوری اسلامی ایران را تخریب نماید. از این رو اخطار شدیدی به آنها شده، که باید تاییدیه از رهبر ایران یا وزیر خارجه داشته باشند، والا باید تیرانا را ترک کنند. اما مریم رجوی خیلی صریح و شفاف، از امریکا دفاع کرد. لذا به همه اعضا گفته شد یا مریم رجوی را انتخاب کنند، و با او سرگردان بمانند! و یا به مقررات پایبند باشند، و تاییدیه را اخذ نمایند. متاسفانه با خبر شدند که مریم رجوی را شبانه خفه کردند! یعنی بر اثر اختلافات داخلی در سازمان منافقین، مریم رجوی را شبانه خفه کردند، تا بگویند کرونا گرفته. بقیه نیز قرار است همگی جزو توابین شده، تسلیم و وارد ایران شوند. وزارت امور خارجه ایران و قوه قضائیه، باید کاپیتولاسیون را کنار بگذارند، و خواستار عودت جسد این یاغی، برای کالبد شکافی بشوند. کاری که باید برای مسعود رجوی هم می کردند! ولی حقوقدانان ضد انقلاب و مزدور آمریکا، نگذاشتند! با توجیه اینکه ما قرارداد استرداد مجرمین نداریم، چهل سال است که آنها را بعنوان: استخوان لای زخم نگهداشته اند. لذا ما باید به قوانین خود عمل کنیم. در قانون اسلام، اگر کسی قاتل باشد، یا ترور کند باید اعدام شود. ولی تا حالا هیچ حکمی برای: این آقایان و خانم ها صادر نشده! فقط به التماس بسنده کرده اند. خودشان می گویند 17هزار نفر را ترو کرده اند، ولی یکی از اینها پرونده شکایت ندارد. چون طبق قانون کاپیتولاسیون، اگر امریکا و وابستگان آن! هر جنایتی کردند، ما فقط باید تماشا کنیم، یا التماس کنیم تا آنها را مجازات کنند. اما قانون اسلام می گوید: یاغی را هرجا پیدا کردید اعدامش کنید!(واقتلو هم حیث وجدتموه) حالا به دلیل در گذشت ناگهانی: پیرزن ریش دار، عروس هزار داماد، جهنم مکان، مریم قجر عضدانلو ملقب به مریم رجوی، همایش 27تیر هم برگزار نمی شود. این خبر به منزله دستورالعمل برای سرپل ها است، هرکس تخطی کند، از سوی مرکزیت مجازات خواهد شد. فعلا دستور کار، تغییر کادر رهبری هست . همه سرپل ها باید منتظر دریافت: پیامهای جدید باشند. هیچکس  حق ندارد اخبار را از کانال های دیگر دریافت نماید،  در غیر اینصورت باید خود را تسلیم دولت نماید، تا از تصفیه درون گروهی در امان باشد. مردم عزیز تیرانا و همه شهرهای آلبانی هم، از اینکه کمک حال بودند قابل تشکر هستند. اکنون ماموریت شما این است، که به هرشکل ممکن آنها را فراری داده، یا تسلیم ایران نمایید. چون آنها هیچ وسیله ارتباطی ندارند،  و مجاز به استفاده نیستند، باید شفاهی به تک تک آنها بگویید. با این کار تیرانا را به جمهوری اسلامی نزدیک کرده اید. و سازمان ملل اسلامی شما را بعنوان کشور مستقل: دارای جمهوری اسلامی آلبانی تایید، و دروازه اروپا معرفی شود.

  • سید احمد حسینی ماهینی

werden sie es selbst herausfinden

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۹، ۱۰:۰۴ ب.ظ | ۰ نظر

با وجود اینکه به زمان انتهای واریزی های ارزی، نزدیک می شویم ولی بازار همچنان دلار بالای قیمت را تجربه می کند؟ با اینکه مسئله خیلی ساده است، ولی ان را پیچیده می کنند، که کسی متوجه نشود. بالا رفتن قیمت دلار یعنی کمبود آن در بازار، چه کسی میتواند همه این دلار ها بخرد؟ کسی جز بانکها نمی تواند این کار را بکنند. چون پول مردم در دست آنها است. حتی می توانند بدون رد و بدل کردن پول دلارها را بالا بکشند. حالا چرا اینهمه دلارها را بالا می کشند؟ در شرایط حاضر سه دلیل اساسی دارد: برخی ها می گویند دولت برای تامین بودجه، و عدم استقراض از سیستم بانکی، ارز را گران می کند تا بودجه متعادل شود. این دلیل روشن است و هیچکس نمی تواند انکار کند، که 90درصد ارز در دست دولت است و: به هر قیمتی بخواهد می فروشد، و از ردیف تسعیر نرخ ارز، بودجه را کامل می کند. این امر به دو دلیل اشتباه است: اولا صرف حقوق های نجومی، پاداش ها و وام های کلان می شود، لذا طرح های عمرانی و حقوق معلمان، همچنان بر روی زمین می ماند. ثانیا به گفته امام جعفر صادق ع، باد آورده را باد می برد. اما دلیل دوم این است که: وارد کنندگان و صادر کنندگانی که 40میلیارددلار بدهی خود را، واریز نکرده اند همه صوری هست! خود بانکها ارزها را مصرف کرده اند. حالا که مجبور به برگرداندن آن هستند، باید از فردوسی تهیه کنند و به بازار داخلی رجوع کنند. لذا معادل همان که واریز می کنند، برداشت هم می کنند. چون به دلایل تحریم، دلار نمی تواند وارد ایران شود، هیچ تاثیری بر حجم عرضه دلار ندارد. بلکه برعکس چون فاصله زمانی زیاد است در این مدت سود هم می کنند. سومین دلیل بدبینانه این است که: دولتمردان به بهانه خرید کالای اساسی، از الان دلارها را از بازار جمع می کنند. ولی برای خرید کالاهای اساسی، از بای بک استفاده کرده، این دلارها را در خارج پس انداز می کنند، تا پس از پایان دولت از این سرمایه ها استفاده، و بخش خصوصی حجیم تر از: بخش دولتی را سازمان بدهند. دلیل چهارمی هم هست که امید واریم این طور نباشد. و آن اینکه دلار ها را جمع می کنند، تا بدهی اختلاس گران را بدهند! آنها را از زندان بیرون بیاورند. از جمله کسانی که دولت شدیدا: به دنبال رفع اتهام از انها است، برادر رئیس جمهور، برادر معاون اول، دختر وزیر صمت اسبق، پسر وزیر تعاون و.. لذا میتوان گفت همه این کار ها، برای رهایی از دست قوه قضائیه است. لذا قوه قضائیه باید کاپیتولاسیون را کنار بگذارد، و از تمامی بانکهای خارجی، که اموال سرقتی ایران را نگهداری می کنند، شکایت کند تا راه نیز، برای این دزدان بسته شود. زیرا دزد و اختلاس گر، اگر عقبه در این بانکهای خارجی نداشته باشد، دست به دزدی نمی زند. چون از قدیم گفته اند: اول چاه بکن بعد منار بدزد. طایفه برون گرا! که می خواهند با دنیا تعامل داشته باشند، منظورشان جز این نیست که: پول های بی زبان را برای  افراد با زبان بفرستند. و بعد خودشان هم، دنبال پولها بروند. از زمان قاجار که خاک فروشی و امتیاز دهی، برای سفر فرنگ باب شد تا امروز 80تریلیون دلار دارایی ایران در قالب: عتیقه جات، اسکناس و طلاجات، در این بانکهای خارجی هست. که اگر قوه قضائیه تعهد به کاپیتولاسیون را کنار بگذارد و برعلیه این بانکها شکایت کند، سهم هر ایران یک میلیون دلار خواهد بود. متاسفانه، تاکنون حقوقدانان های وابسته، که همگی طرفدار این بانکها بودند، قوه قضائیه را، حتی از فکر کردن به این موضوع! منع کرده اند. آنها می گویند هر جنایتی اروپا و آمریکا می کنند،  جنایت نیست و ما نباید آنها را، انسان های بد تصور کنیم! اگر هم اشتباهی است، خودشان متوجه می شوند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

谁是最好的内阁大臣?

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۹، ۰۹:۴۳ ب.ظ | ۰ نظر

چه کسی بهترین وزیر کابینه است؟

حکومت واحد جهانی محقق شده، مرکز ان در ایران است. البته ممکن است برخی فکر کنند: حتما باید رسمی باشد، یعنی یا مانند حکومت واحد جهانی به رهبری امام زمان، محقق شود و یا مانند اتوپیای دموکراسی و سوسیال لیبرال. اما اینطور نیست، یک حکومت واحد جهانی واقعی است، که در ان میتوان دهکده جهانی را بخوبی ملاحظه کرد. مخصوصا بعد از کرونا که ارتباطات مجازی بیشتر شده، و فاصله ها از بین رفت. البته از قدیم ایران قلب دنیا بوده، شرق و غرب و جنوب شمال، با آن سنجیده می شده است. هند و چین کشور بوده، که مرکز نبوده! بلکه در شرق ایران بوده! آن هم شرق دور! آمریکا و اروپا مرکز جهان نبودند، بلکه قسمت غرب ایران محسوب می شوند. مدتی انگلیس سعی کرد: به بهانه گرینویچ! مرکز جهان را به لندن برده، شرق و غرب را از انجا حساب کند، ولی موفق نشد. غیر از تلاش ظاهر علمی لندن: برای انتقال مرکزیت دنیا، از نظر سیاسی هم کشمکش هایی بوجود آمد! عده ای سعی کردند لیبرالیزم را، نظام نوین جهان نشان دهند. یا مانند انگلستان بگویند خورشید: در امپراطوری بریتانیای کبیر غروب نمی کند. بعد دیوار اهنین روسیه بود، که با تشکیل کمینترن(کمونیزم بین الملل) آن را به مسکو کشاند. حتی الان هم عده ای می خواهند: آن را به واشنگتن یا پکن ببرند. ولی واقعیت این است که ایران، هم قلب جغرافیای جهان است و هم، مرکز قدرت سیاسی و اقتصادی. بگذار کوتاه بینان هرچه می خواهند بگویند. یا معاندان از غیض، دندانهای خود را خرد کنند. ولی الان بهترین وزرای کابینه روحانی، ترامپ و پوتین و شی جین پینگ است! آنها نه تنها مسلمان و معتقد شدند، بلکه شیعه دوازده امامی هم هستند. واز ترس برخی معاندان، بر زبان نمی اورند. مثلا وزیر نفت ایران سعی دارد: خام فروشی کند حتی در خام فروشی هم، پولی گیرش نیامد! در حالیکه رهبر ایران می گوید: خام فروشی نکنید! لذا ترامپ فروش نفت را تحریم کرد، تا خام فروشی نشود! یا واردات بی رویه نباشد. حتی با اینکه مخالف ماسک زدن بود، همزمان با دستور رهبر ایران، ماسک زد. شی جین بین مسلمانان چین رفت و گفت: شما خوشبخت ترین مردم دنیا هستید، و منهم با شما هم عقیده ام. حتی از انان طلب دعای خیر برای: رفع بلای کرونا نمود. پوتین، بهترین هدیه جهان را که یک جلد کلام الله مجید بود، برای ایران آورد و تقدیم نمود. حالا کاری نداریم که می گویند: پوتین همان ابوتین است، پدر بزرگ او عرب و لبنانی بود و در کار فروش انجیر. نام  خود او هم به فارسی می شود: اولاد امیر ع (ولادیمیر). فیدل کاسترو هم گفته بود: من شیعه شده ام ولی برای تبلیغات مسموم، آن را اعلام نمی کنم. ملکه انگلیس هم با انتشار شجره نامه خود را سیده می داند: مردم آمریکا و اروپا مسلمان تر از ایرانی ها هستند! گرچه معاندین، فقط جنبه های کفر آمیز انها را تبلیغ می کنند. از جملات معروف سید جمال الدین اسدآبادی است: من در اروپا اسلام دیدم، ولی مسلمان ندیدم و در شرق، مسلمان دیدم ولی اسلام ندیدم. قیام اخیر مردم آمریکا و اروپا، ریشه دویست ساله دارد. براساس برخی روایات در زمان ظهور، خورشید از غرب طلوع می کند. یعنی آنها بقدری به اسلام  پایبند خواهند بود، که از ایرانی ها هم بهتر شده، باعث رشد اسلام می گردند. همانطور که ایرانی ها از اعراب جاهلی بهتر بودند. الان آل سعود دشمن اصلی خاندان(اهل البیت) پیامبر است. زیرا نیروهای آماده دارند که: به محض ظهور حضرت را شهید کنند. منطقی نیست امام زمان دربین کسانی ظهور کند که: به خونش تشنه اند، و اگر او را بشناسند نمی گذارند زنده بماند، چه رسد به اینکه پشت به کعبه خطبه بخواند. پس کیست که آنها را اعدام کند؟

  • سید احمد حسینی ماهینی

Yeraltı özel sektörü

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۹، ۰۹:۲۴ ب.ظ | ۰ نظر

بخش خصوصی زیر زمینی

بخش خصوصی در ایران را میتوان: به چهار دسته تقسیم کرد: اول بخش خصولتی! یعنی بخش دولتی که می خواهد: از امتیازات بخش خصوصی هم بهره مند شود! دوم بخش آویزان! یعنی بخش خصوصی که آویزان کمک های دولتی است. در واقع فقط به شرط کمک های دولتی، ادامه حیات می دهد. مانند تسهیلات بانکی با بهره کم، زمین دولتی ! مصالح دولتی ! معافیت های مالیاتی و غیره. سوم بخش اتحادیه ای یا سندیکایی که فقط بخش: خصوصی های عضو اتحادیه حق فعالیت دارند، و ما بقی غیر مجاز هستند. چهارم بخش خصوصی غیر مجاز، یا زیر زمینی که نه از امکانات دولتی استفاده می کنند، و نه از امکانات اتحادیه ها. نه بیمه هستند و نه مالیات می پردازند. حتی از پرداخت اجاره بها و دستمزد هم طفره می روند. با تحلیل هزینه یابی مشخص می شود: بخش چهارم بسیار کم هزینه بوده، و هرکس میتواند در این بخش فعال باشد. این بخش ابتدا فردی، بعد خانوادگی بعد فامیلی و محلی، تا سطح بین الملل و خارج از کشور را هم می پوشاند. مثلا شخص، بجای اینکه تا سرخیابان پول تاکسی بدهد، پیاده می رود و هزینه آن را صرفه جویی می کند. یا بجای رفتن به ارایشگاه، با تیغ خود را اصلاح می کند. گاهی این امر باعث تعطیل شدن: یک صنف هم می شود! مثلا دوش گرفتن فردی، باعث شده تا همه حمام ها و گرمابه ها قدیمی شده، و تعطیل شوند. اطو کشی در منزل باعث از بین رفتن: شغل خشکشویی و امثال آن شده است. در بعد خانوادگی، از این مقدار درآمد زایی بیشتری دارد و هزینه کمتر! مثلا پدری سر فرزندان خود را اصلاح می کند، یا آنها را به حمام خانه می برد. مادری در خانه آشپزی می کند، و هزینه های پخت و پز را تا یکدهم کاهش می دهد. در اندازه فامیلی با تشکیل صندوق محلی یا فامیلی، از مراجعه افراد به بانکها جلو گیری می کنند، یا با تشکیل تعاونی محلی(بدون اساسنامه و مجوز!) اجناس ارزان تری خرید می کنند. این کار در ابعاد کشور و یا بین المللی، نام قاچاق می گیرد. قاچاق کالا و خدمات بیش از قیمت: کالاها و خدمات رسمی است. یعنی تقریبا 40درصد اقتصاد بین المللی، یا کشوری در گرو بخش خصوصی زیر زمینی است، که تولید آن کارگاهی! و فروش آن دستفروشی است. دستفروشی در ظاهر بسیار جزئی است، که حتی قابل محاسبه هم نیست! اما اشباع بازار توسط آن انجام می گیرد. لذا بیکاری یا تعطیلی کارگاهها را، میتوان از اثرات این سیستم دانست. مثلا وقتی دستفروش ها در همه جا، به شما ماسک ارزان قیمت می دهند! لذا کسی تمایل به خرید ماسک ان90 هر یک: دانه 20دلار را نخواهد داشت. به همین سیاق می توان گفت: فقط30درصد جی ان پی در اختیار بخش خصوصی سندیکایی، 20درصد در اختیار بخش آویزان، 10درصد بخش خصولتی است. اما از نظر امکانات و درآمد، این نسبت معکوس می شود یعنی: 40درصد امکانات در دست بخش خصولتی، 30درصد در اختیار بخش آویزان،20 سندیکایی و 10درصد به زیر زمینی می رسد. به اصطلاح خودمان: آفتابه لگن هفت دست، شام و نهار هیچی! بخش خصولتی همه مناقصه ها را برنده می شود! ولی 50درصد زیر قیمت، آن را به بخش آویزان می دهد. بخش آویزان هم با 50درصد سود، به بخش اتحادیه، و بالاخره با یک صدم قیمت، بخش زیر زمینی آن را اجرا می کند. لذا تا هنگامی که به بخش زیر زمینی توجه نشود، اقتصاد کشور فشل و نا امن جلوه می کند. در دنیا هم به همین شکل است. اکنون آمریکا دارای 45میلیون بیکار رسمی است، ولی آنها بیکار نیستند، بلکه با قیام برعلیه سرمایه داران، در حال پس گرفتن حقوق از دست رفته خود هستند. و بزودی عدالت را اجرا خواهند کرد.

  • سید احمد حسینی ماهینی

پلیس خوب یک پلیس مرده است

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۲۰ تیر ۱۳۹۹، ۱۰:۵۲ ب.ظ | ۰ نظر

از نظر مردم امریکا، امروزه پلیس خوب وجود ندارد! همه انها ظالم و زورگو و رشوه بگیر هستند. یکی از دلایل ان کسر بودجه شدید:عربستان و اسرائیل و امریکا است، که نمی توانند به موقع حقوق پرسنل را بپردازند. علاوه بر ان اضافه کاری ها همه لغو شده، حقوق ها نیز اضافه نشده، لذا ماموران پلیس اجازه دارند: از سیاهپوستها و دیگر اقشار جامعه، رشوه بگیرند. به همین جهت سرخپوستها، سیاهپوست ها و مهاجران و شهروندان دست دوم، همگی نزد پلیس پرونده دارند. پلیس با مراجعه به انها و تهدید: به دستگیری و معرفی آنها، مستمری برای خود دریافت داشته، سعی می کنند به درآمد پایداری برسند. برای این منظور حداکثر وحشیگری خود را نشان می دهد. زیرا مردم آگاه شدند،به اهداف آنها بو برده اند، به همین سادگی حاضر به پرداخت رشوه نیستند. لذا از روش زانو بر گردن استفاده می کنند. اخیرا نیز به آنها اجازه تیراندازی هم داده شد. قبلا عربستان مانند گاو شیرده پول می داد، تا حقوق پلیس ها را بدهند. ولی الان نفت پایین آمده، شرکت آرامکو نیر نابود شده! یا در معرض حملات یمنی ها است. فقط از حج امسال 12میلیارد دلار از دست داد. اسرائیل نیز قرار بود: در قبال الحاق بلندیهای جولان و نوار غزه، پولی بدهد که مورد هجوم حماس قرار گرفت، و از این موضوع صرف نظر کرد. مردم افغانستان نیز اجازه حمل مواد مخدر را، به نیروهای نظامی آمریکا نمی دهند، و در امد آنها به شدت کاهش یافته. لذا پلیس  پا درهوا است. اگر او فهم درستی داشت، خود را به مردم تسلیم می کرد. اما به دلیل شستشوی ذهنی وسیعی که به آنها داده شده، وحشی گری را افتخار می دانند. و بدون حقوق و اضافه کار هم، حاضرند مردم را کتک بزنند. به همین جهت پلیس خوب، فقط یک پلیس مرده است! درست در مقابل همان شعاری که روزولت می گفت: سرخپوست خوب، یک سرخپوست مرده است. مردم امریکا، اروپا و اعراب  و اسرائیل، بدانند: راه رهایی از دست این پلیس وحشی، به دست خودشان است. انها که از طرف دولت حمایت نمی شوند، چون حقوق ندارند، بلکه از سوی خود مردم، به آنها رشوه داده می شود! مردم بدانند که علت دستگیری افراد هم، انجام وظیفه دولتی نیست! بلکه برای اخاذی بیشتر از خانواده های زندانیان است. الان بیش از 25درصد مردم آمریکا و اروپا، در زندان هستند.همه انها محکوم هستند تا در زندان کار کنند، و در امد خود را بین پلیس ها تقسیم نمایند. چون اگر این کار را نکنند، خانواده های انها هم دستگیر می شوند. و مجبورند از انها کار بکشند، یا رشوه بگیرند. بنابر این یک دور باطل بین پلیس و مردم وجود دارد. اگر پلیس ها، مردم را کتک نزند و دستگیر نکند، نه دولت به آنها پول می دهد، نه خانواده زندانی! ولی اگر دستگیری بیشتری داشته باشد، خانواده ها هزینه می کنند، تا او را آزاد کنند. دولت نیز سعی می کند: قول پاداش بدهد هرچند که بودجه ندارد! به همین جهت مردم از دو جهت می توانند پلیس را به زانو در اورند: اول اینکه مالیات ندهند، تا حقوق دولتی آنها قطع شود. دوم اینکه مراکز پلیس را به تصرف در اورند، و اسلحه آنها را مصادره کنند. زیرا اگر انها مقر خود را از دست بدهند، یا سلاح خود را گم کنند، دیگر توان زور گویی ندارند، نمی توانند رشوه بگیرند. به پلیس های هم توصیه می شود: هرچه زودتر پست خود را ترک کنند، به روستاها رفته، به کشاورزی مشغول شوند. زیرا تنها راه نجات از امپریالیسم، خودکفا شدن کشاورزی و بومی کردن تجارت است. همه بیکاران باید به زمین برگردند. زیرا هم غذای خود و خانواده را تامین می کنند، و هم میتوانند مازاد آن را بفروشند. این بهتر از بی خانمانی، بی پولی یا زباله گردی: برای 45میلیون بیکار امریکایی است.

  • سید احمد حسینی ماهینی