수입 향신료로 나라를 채굴
مین گذاری کشور با چاشنی واردات
از هنگامیکه انقلاب اسلامی پیروز شد، دشمنان فهمیدند که قادر به شکست نظامی آن نیستند! لذا در وادی اقتصادی به طرح دعوا پرداختند. اولین نشان آن قطع رابطه آمریکا، با ایران و آغاز تحریم ها در همان سال دوم انقلاب بود، که به بهانه گروگانگیری دانشجویان پیرو خط امام انجام شد. آنها تصمیم گرفتند همه چیز را از ایران دریغ کنند. حتی کارخانه تولید: اف 5 و اف 14که نقدا خریداری شده بود، به ایران ندادند. داروها و امکانات دیگر هم. لذا ایران رو به خودکفایی رفت: امام خمینی به مردم دستور داد: با ایجاد جهاد سازندگی گندم بکارند، سربازان هم به پادگانها برگردند، وسائل جنگی را همراه مهندس چمران آغاز کنند. طولی نکشید که همه چیز روبه سامان رفت، همه برای خودکفایی مشغول شدند. دشمن طرح جدیدی برای مبارزه با: خودکفایی ایران به اجرا گذاشتند. اولین طرح آنها نابودی نخبگان ایرانی بود. همینکه معلوم می شد کسی در حال اختراع یا اکتشاف است، برای سر او جایزه تعیین می کردند، و مانند شهید شهریاری ( دانشمند هسته ای) او را ترو می کردند. تعدادی از این نخبگان که کم ظرفیت بودند، ترجیح دادند که خود را به دشمنان بسپارند! تا از ترور در امان باشند. لذا دوران فرار مغزها شروع شد. همه اختراعات ایرانی ها، در اروپا و آمریکا و سراسر جهان، بنام دیگران رقم می خورد، تا از ترور در امان باشند! اینترنت هم نام ایران را حذف کرده بود، تا هیچ کاربری نتواند از ان استفاده کند. لذا کاربران ایرانی، بنام امریکایی یا عراقی و هندی! در اینترنت وارد شده، آمار نفوذ اینترنت انها دو برابر کردند! ولی این هم کافی نبود: وارد خزانه ایران شده، جاسوسان اقتصادی را به عنوان دکترای اقتصاد! در نقاط حساس بانکها مستقر کرده، به سرقت داراییهای ایران اقدام نمودند. در مواقع مقتضی به دست همین عناصر مزدور، اختلاس کرده، به آمریکا یا سوئیس تحویل می دادند، بقول خاوری فقط 4درصد مبلغ آن، کارمزد می گرفتند. اما هنوز ایران ثروتمند وسرپا بود! با اینهمه دزدی و اختلاس و بلاهای دیگر، هر روز بیشتر و بیشتر ثروتمند می شد! خدا کمک می کرد: چاههای نفت و گاز، معادن طلا و نقره بیشتری بدست می اورد. نقشه بعدی انها برای دزدی نقدینگی ایران، موضوع واردات شد. ولی ایران نیازی به واردات نداشت. چون تولید انبوه در همه جای ایران، بازار را اشباع کرده بود. همه چیز بود آنقدر زیاد بود، که مردم برای جبهه ها می فرستادند. سیل زدگان و بلادیدگان، در عرض یک هفته همه امکاناتشان فراهم می شد، و تاب اوری بالای اقتصاد ایران، تولید قدرتمند آن را به رخ می کشید. ناچار طرحی بنام کالاهای اساسی ارزان قیمت! مطرح شد تا دل مسئولین بخاطر مردم نرم شده، با آن موافقت کنند. برنج آمریکایی وارد شد با قیمت یک سوم! آمریکا پولهایی که بالا کشیده بود، به این صورت دمپینگ، به ایران پس می داد! اما چون باعث شکست تولیدات برنج ایرانی می شد، در کنگره رای می اورد. با اینکه ایران در تحریم بود، ولی با حمایت مالی آمریکا، هند و چین کالاهای خود را بسیار ارزان، به ایران می فروختند. تا کل صنایع نابود شود. مثل تولید چادر مشکی، که حجاب زنان ایرانی است، اصلا اجازه نمی دادند در ایران تولید شود! همه را از ژاپن وارد می کردند به نصف قیمت. این تصمیم که مسئولین را خام کرده بود، موثرترین وسیله دشمن به حساب می آمد. به این ترتیب خزانه خالی می شد، نرخ دلار بالا می رفت، وتولید را از بین می برد. متاسفانه برخی دولتمردان هم، با مزدوران بانکی همکاری کرده، با تصویب این واردات، پورسانت کلان می گرفتند. در دوران کرونا این لابی گری به اوج رسید. بهانه خوبی بود تا همه چیز وارد شود. تا بازار را از کنترل دولت خارج کند.
- ۰ نظر
- ۲۶ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۲:۳۶