From Washington to Rafah

Ahmad Mahini candidate for Presidental election in America

From Washington to Rafah

Ahmad Mahini candidate for Presidental election in America

۴۸ مطلب در بهمن ۱۴۰۲ ثبت شده است

اخراج اسرائیل بجای خروج

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۵ بهمن ۱۴۰۲، ۰۶:۲۳ ق.ظ | ۰ نظر

دیپلمات ها، هنگام سخنرانی نماینده اسرائیل، از جلسه خارج شدند. اما در واقع آنها نباید خارج شوند، بلکه نماینده اسرائیل را اخراج کنند. همه این بلاها که بر سرجهان آمده، فقط برای اختلاف این این دوکلمه است. نمایندگان و مجمع عمومی سازمان ملل، بجای اینکه خودشان خارج شوند، باید اسرائیل را اخراج کنند. همانطور که تصویب کردند(۱۹۴۸) باید ان را ملغی کنند. تا چیزی بنام کشور بنام اسرائیل در سازمان وجود نداشته باشد. یعنی چه! که همه می دانند: این رژیم جعلی است، ولی باز هم او را راه می دهند؟ یا  مثلا در مورد آمریکا. همه دنیا می دانند او حنایتکار است، چه معنی دارد که آن را در: کشور خود راه داده اند. لذا باید همه دنیا مانند ایران و عراق، تا اخراج کامل آمریکا از: منطقه و از جهان مبارزه کنند. یمن نقطه ضعف های ایران را پوشانید. و در مبارزه با امریکا، به دستور رهبر ایران مانع ارسال کمک به اسرائیل شد. البته آمریکا و انگلیس و چند کشور دیگر، به یمن حمله کردند.  لذا باید نام آن کشورها هم از لیست: سازمان ملل حذف شود. شورای امنیت باید تصفیه شود. اعضایی که به یمن حمله کردند، باید محاکمه و اعدام شوند. از نظر ما همه کشورها جعلی هستند! تنها یک کشور از ابتدای تاریخ بوده، هست و خواهد بود. و آنهم امپراتوی ماهین(مردم ایران همه یکتا نهادند). مثلا آلمان چطوری بوجود آمد؟ با جنگ و خونریزی و کشتار! آمریکا به همین شکل. تاریخ  و همه دنیا هم می دانند، ولی چرا عمل نمی کنند. مگر آمریکا متعلق به سرخپوستان نبود؟ مگر با قتل عام و نسل کشی از انان، دولت آمریکا مستقر نشد. انگلستان مگر با قتل عام سیاهپوستان بوجود نیامد؟ فرانسه با قتل عام الجزایریها، ایتالیا و موسولینی با قتل عام لیبیایی ها. اما ایران چه کسانی را تا کنون کشته است؟ یا چه جنگی را شروع کرده است؟ از ابتدا امپراتوری بوده، هست و خواهد بود. آنها همه مهاجر و بدون ریشه هستند. اغلب انها را سازمان ملل، از ایران تجزیه کرده است. بزرگترین تجزیه طلب واقعی، سازمان ملل است: شش کشور (قمه الخلیج)قبلا: شیخ نشینهای ایران بودند. سازمان ملل به آنها استقلال اعطا کرد. هنوز هم به دنبال تجزیه ایران هستند. و با پرورش گروههای ضد انقلاب، می خواهند هفت کشور جدید را هم، از ایران جدا کنند. و به قول خودشان استقلال بدهند! در حالیکه برای خودشان، ایالات متحده یا اتحادیه اروپا درست می کنند: و سازمان ملل را در قبضه خود نگهداشته اند. اسرائیل را بوجود آوردند تا: این تجزیه طلبی ها و قتل عام ها، در آسیا هم سریعتر صورت گیرد. لذا هم مشروعیت سازمان ملل زیر سوال هست،و هم جلسات آن. واگر سریعتر آمریکا و اسرائیل و فرانسه و انگلیس را اخراج نکنند، بزودی فرمان می دهم: تا سازمان ملل را منحل کنند. ما نیازی به سازمان ملل نداریم. زیرا تا کنون بجز: حمایت ظالمان و کشتار و قتل عام مظلومان، کاری نکرده است. حتی سازمان بهداشت جهانی اش، مامور قتل عام مسلمانها، با آمپول و به دستور نتانیاهو عمل می کند. سازمان یونسکو تا کنون: هیچ اقدامی در مقابل تخریب میراث مشترک انجام نداده، در حالیکه کنوانسیونهای فراوانی: در این زمینه دارد. در مکه و مدینه بیش از ده هزار، آثار تاریخی را به عنوان: عمران شهری خراب کرده اند. در حالیکه در ایتالیا، اجازه نمی دهند کسی دستگیره خانه اش را عوض کند. یک بمب به بامیان خورده بود، همه جا ادعا کردند ایران مخالف: اثار باستانی است. ولی  هزاران مسجد را داعش، وهابیت وغرب خراب کردند، چیزی نگفت: براساس  وهمیات گفتند:اعراب کتابسوزی راه انداخته اند. ولی اکنون در کتابخانه های ازربیجان، ترکیه و همه مناطق دنیا، کتب فارسی را می سوزانند. بزرگترین فاجعه کتابسوزی، بی سرو صدا اتفاق می افتد. ولی از یونسکو خبری نیست. لذا اگر سازمان ملل می خواهد باقی بماند، باید به منشور: ایرانیان موسس سازمان ملل، برگردد. منشوری که از روی منشور: کورش و کتب سعدی و ..توسط ایرانیان تهیه و: در ژنو تصویب شد. انحراف در سازمان ملل، از موقعی بوجود آمد که: ان را به نیویورک منتقل کردند، تا تبدیل به پادویی: برای امریکا شود.

  • سید احمد حسینی ماهینی

حکم مصادره اموال آمریکا

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۴ بهمن ۱۴۰۲، ۰۹:۱۶ ب.ظ | ۰ نظر

یکی از مصادیق دستورات خدا، مقابله به مثل است: (الانف بالانف) یعنی دقیقا با دشمن، کاری بکنید که با شما کرده است. مثلا آمریکا اموال ایران را بلوکه کرده: و مردم را به سختی انداخته، باید اموالش مصادره شود. لذا دستور قضایی صادر شده که: یمن کلیه  سلاح ها و کشتی ها و ناو های امریکا و اسرائیل را، توقیف و مصادره نماید. یا  معادل آن از امریکا مطالبه وجه کند، تا آنها را آزاد کند. عدم اجرای حکم، باعث می شود تا دلار هرچه بیشتر: در ایران بالا رود و تاثیر بگذارد: بر قیمت های دیگر و: نارضایتی ایجاد کند. و این بار رئیسی را در مقابل: رهبری قرار دهد. کافی است در شرایط فعلی، یک میلیارد دلار به بازار فردوسی تزریق شود. اولا دولت کسری بودجه را جبران می کند، زیرا معادل آن ریال از بازار جذب می کند. ثانیا حجم نقدینگی کنترل می شود. چون آنهاییکه پول ایرانی دارند، همه را به دلار تبدیل می کنند. وچون عرضه بیشتر از نیاز بازار است، قیمت ها کاهش می یابد. و کاهش ارزش دلار، به معنای تقویت پول ملی است. لذا همه چیز هم هماهنگ: با آن ارزان تر می شود. البته همه اینها به شرطی است که: تزریق دلار ادامه یابد. یعنی مصادره اموال آمریکا و اخذ جریمه از انها، دائمی باشد. زیرا اگر فقط یکبار باشد، فردوسی خود را هم می کشد: و همه را یکجا می خرد. و دوباره همان حالت برمی گردد. و بالاخره، باعث می شود که اعتماد مردم بیشتر شود: و موضوع آبان ماه پیش نیاید. آنهاییکه این امر ساده را تکذیب می کنند، به هر دلیل باشد، برانداز هستند. وقصد دارند مردم را در مقابل دولت. و دولت را در مقابل رهبری، قرار دهند. چون دشمن دائما تبلیغ می کند: وضع از این هم، بدتر خواهد شد. و در آینده قحطی می شود! و به پول ایران هیچ چیزی نمی دهند. درواقع ذهن ها را از: سوی دشمنان آماده می کنند. و منتظر یک جرقه: از سوی دولت می مانند. و اگر دولت مثلا بگوید: حقوق بازنشستگان را کم می کند، آنها اعتراض را شروع می کنند. و قابل جمع کردن هم نیست. از آنطرف وقتی از امریکا پول می گیریم، معنی اش این است که دیگر پولی برایش باقی نمی ماند! تا به اسرائیل و گروههای ضد انقلاب، کمک کند. لذا دشمنی ها هم  از بین می رود. شاید هم نتواند تعهدات اجتماعی را هم انجام دهد. و شورش در امریکا پا بگیرد. آتشی که برای ما روشن کردند،  دامن خودشان را میگیرد. لذا می بینیم که وکلا و اقتصاد دانان آمریکازده، با عدم شکایت از امریکا! و توجیه بلوکه شدن دارایی ها، کاملا قصد براندازی دارند. و آتش درون آمریکا را، به درون ایران منتقل می کنند. زیرا آمریکا با پولهای بلوکه شده، مردم خود را ساکت می کند. وباعث می شود مردم ایران معترض شوند. ولی مصادره آنها، قضیه را برعکس می کند. هنوز هم وکلای آمریکازده! حاضر نشدند یک شکایت: برعلیه آمریکا و یا حکم مصادره اموال او بکنند. واقعا وطن فروشی تا کی! ما فقط سلبریتی ها را می بینیم که می نویسند: کودکان غزه، هرچه بیشتر کشته شوند ما خوشحال تریم. حتی کریمی از کشته شدند :زائران سلیمانی هم احساس خوشحالی می کند. اما درواقع این وکلا و اقتصاد دانان فارغ التصیل آمریکا، هستند که آتش بیار معرکه هستند. آنها حتی نظام آموزشی ما را هم وارونه کرده اند: تا جاییکه همه، فقط نصف خالی لیوان را می بینند . و اصلا به فکرشان نمی رسد: شاید نصفه پری هم وجود داشته باشد. همه تقصیرها و فخش ها :به دولت است. بدنه  دولت هم، همه توانش برعلیه رهبری! یعنی مردم می گویند: دولت خور و برد، دولتی ها هم می گویند رهبری برد و خورد! مثلا در همین واقعه غزه، اسرائیل را مقصر نمی دانند. و می گویند: حماس شروع کرد. با اینکه همه اختلاس گران برای امریکا کار می کنند، ولی ذهن همه را پر می کنند که :نظام اسلامی فساد سیستماتیک دارد. مسئله خیلی ساده است: هر دزدی باید یک پذیرنده(مالخر) داشته باشد. لذا همه اختلاس ها مستقیما: به جیب آمریکا می رود. ولی بدنامی اش: برای دولت و رهبری است. کسی که اختلاس می کند، پولها را در جیبش نمی گذارد! بلکه سویچ می کند :از حساب ایران به حساب آمریکا برود.

  • سید احمد حسینی ماهینی

دلایل کوتاه آمدن

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۴ بهمن ۱۴۰۲، ۰۶:۳۵ ق.ظ | ۰ نظر

در مورد اخذ مطالبات از آمریکا، نباید کوتاه بیاییم. زیرا با پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا اموال ایران را بلوکه کرد، و به ایران پس نداد. خرید های کلان تسلیحاتی را قطع کرد. سهام ایران را در کارخانجات آمریکایی و بورس ها مصادره نمود. و هر گاه کم آورد، به اموال ایران در دیگر کشورها هم سر زد. مانند قمه کش های سر چهار راه، با زور گیری، بیش از 22تریلیون دلار از اموال ایران را به یغما برد. و ایران کوتاه آمد. زیرا قدرت پس گیری ان را نداشت. لذا رهبری انقلاب تاکید کرد: باید قوی شویم. (تا بتوانیم این زورگیر جهانی را سرجایش بنشانیم. و اموال خود را پس بگیریم). کار بجایی رسیده که منشور کورش کبیر را که: امانت گرفته بودند برای تحقیقات دانشگاهی، حالا به کشورهای دیگر اجاره می دهند. و نهایتا قرار است که به اسرائیل فروخته شود! و یا جای کمک های مالی را بگیرد. این اثر تاریخی ،و هزاران قطعات دیگر، اصلا قابل قیمت گذاری نیست. بلکه پشتوانه پولی جهانی است. اما چرا ایران آن را پس نمی گیرد؟ برای اینکه تمام حقوقدانهای ایرانی ، که فارغ التحصیل آمریکا هستند، برای اخذ دکترای خود، به آمریکا تعهد داده اند که هیچ اقدامی: علیه آمریکا صورت نگیرد. به همین خاطر است که دادگاههای امریکایی، بدون حضور وکیل یا نماینده ایران و بدون دفاع ، کاملا یک طرفه ایران را محکوم، و اموال آن را مصادره می کنند. ولی وکلای ایرانی حتی یک خط شکایت هم نمی نویسند. آقای وزیر میراث هم اصلا غیبت دارد. و سخنی نمی گوید. ما در تاریخ نیم قرن حاکمیت جمهوری اسلامی، کوچکترین ادعانامه یا شکایتی، از طرف ایران نداریم.  تنها حقوقدانی که از حق ایران دفاع کرد: دکتر مصدق بود. آنهم نفت را از انگلیس گرفت، و به آمریکا تحویل داد. لذا دریچه  شکایت قضایی و یا دفاع، در دادگاههای امریکایی به روی ایران بسته است. ضمن اینکه هنوز کاپیتولاسیون عملا اجرا می شود. نه تنها کاپیتولاسیون، بلکه سند 2030، اف ای تی اف، وهمه اسناد بالا دستی آمریکا، در حال اجرا هستند. قدرت اجرایی این وکلا بقدری بالا است که: حتی تذکرات مقام معظم رهبری، یا الغا شورای انقلاب، یا دستور رئیس جمهوری، تاثیری ندارد. تمام مشکلات مردم ایران هم از همین جا است. تورم، بیکاری، فقر، تعطیلی کارگاهها، عقب ماندگی پروژه ها و مگا پروژه ها. حتی شرکتهای خصوصی و خصولتی. زیرا همه آنها با کمبود منابع مالی مواجه هستند. سرمایه در گردش ندارند. زیرا وکلا و اقتصاد دانهای آمریکایی، به بهانه افزایش حجم پولی! با هر گونه پرداخت مخالفت می کنند. تا از طریق بحران های اقتصادی به براندازی برسند. البته دست خدا بالاتر است. و همه توطئه های انها را باطل می کند. اگر امریکا و چین و روسیه و .. نفت ایران را می برند، و پول آن را نمی دهند، خداوند معادن جدید به ایران هدیه می دهد(وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ). معادن لیتیوم، اورانیوم..زیرا که خداوند اراده کرده که: مستضعفان را بر: زورگیران پیروز بگرداند.  لذا ضعف مدیریت ایران را هم، جبران می کند. با اینکه دویست سال است ایران از سوی آمریکا: انگلیس و چین و روسیه غارت می شود. ولی خداوند، کاری کرده که مردم دنیا، از ان بهره مند شوند. یعنی مطالبات ایران خرج مردم دنیا شود.  آمریکا با 22تریلیون دلار بدهی، چطور اداره می شود؟ هرجا نیاز داشته باشند، از داراییهای ایران مصادره می کنند. چین 800میلیارد دلار پول نفت 50ساله، را به ایران بدهکار است، ولی خدا کاری کرده که صرف مردم شود! یعنی این کشورها چون: عذاب وجدان دارند که از پول ایران استفاده می کنند، ناچارند آن را در برنامه های رفاهی، مانند بیمه و بهداشت و اشتغال مردمی به کار بگیرند. در بخشی هم که برای اسلحه ویا اداری خودشان، هزینه می کنند، فوری انها را به دست یمن گرفتار می کند. تا این بار یمن، اموال آنها را مصادره کند. یمن دست انتقام الهی است. برای جبران ضعف و ترس مدیریت ایرانی .امام خامنه ای هم یکبار فرمود: ما از فروش سلاح به عربستان، ناراضی نیستیم! زیرا بزودی همه آنها به دست رزمندگان اسلام خواهد افتاد.

  • سید احمد حسینی ماهینی

تورم فقط یک راه دارد و بس

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۳ بهمن ۱۴۰۲، ۰۹:۳۷ ب.ظ | ۰ نظر

تورم فقط یک راه دارد و بس بقیه راهها شر ور است، و برای براندازی. مثلا می گویند باید یارانه ها را قطع کنیم! همین ها زیر پر روحانی، را گرفتند و بنزین را گران کرد و بعد گفت: من خودم هم شنبه خبردار شدم. مگر نوبخت نبود که می گفت: مالایطاع است. روحانی هم به او گوش داد. و سرنگون شد. حالا همان ها می خواهند: بازنشستگی را اصلاح کنند! دهک های جامعه را اصلاح کنند، یارانه بنزین را بردارند. یعنی این بار دیگر کل نظام ا می خواهند نابود کنند. مردم می گویند: دوزار یارانه می دهند، و هزار جور منت می گذارند. و تند تند هم می گویند: باید قطع شود. طرفداران رئیسی (نوبخت های جدید) می گویند: این پولپاشی ها باید تمام شود. ارز پاشی باید قطع شود. سوال ما این است: مگر حکومت اسلامی غیر از این است؟ مگر پیامبر و علی ع، بیت المال را جمع می کردند برای خودشان؟ کار حکومت اسلامی، پر کردن شکاف ها است. و باید که همه ارزها را بین مردم تقسیم مساوی کند. این ربا خواران هستند که: دنبال چمع کردن مال هستند. نزولخوار بزرگ هم الان، بانک مرکزی است. بانک مرکزی باید منحل شود! نه اینکه مستقل شود. زیرا مشمول ایه (والذین یکنزون الذهب) است. لذا اول برانداز، بانک مرکزی و به تبع آن بانکهای دیگر هستند. زیرا با افزایش نرخ بهره، شمشیر را از رو بسته و به :جنگ خدا رفته اند. از همین جا دومین گروه برانداز معلوم می شود: آنهاییکه می گویند: نرخ بهره باید بالاتر از تورم باشد. با این کار تولید را از بین برده، و رشد اقتصادی را منفی میکنند، زیرا مردم و سازمانها (مثل سازمان بازنشستگی) ترجیح می دهد: پول خود را در بانکها ذخیره کند. و بالاترین سود را بدون کار بگیرد. تولید کننده ها می گویند: چرا اینهمه به خود زجمت دهیم و تولید کنیم! پولمان را می گذاریم بانک، سودش را می گیریم. حتی سرمایه گذاری هم تعطیل می شود: آنها هم می گویند چرا سهام بخریم؟ پول را به بانک می سپاریم، و ریسک فری! سود می بریم. و اما آن راه حل: اخذ مطالبات و  برگرداندن: ثروتهای سرقت شده. سالی یک میلیارد هم زنده شود. تورم یک و دو دهم کمتر می شود. اگر عرضه دلار را 5همت بگیریم! تقاضا هم به همانقدر است. و لذا قیمت روی 50هزار است. اگر عرضه 6همت شود، قیمت به کانال 38برمی گردد. و اگرسالانه 5میلیارد بیشتر، عرضه شود. قیمت دلار به همان یک تومن برمی گردد. مطالبات ما از کشورهای مختلف، به میزان های مختلف و جمعا 80تریلیون دلار است. مثلا 20میلیارد از پاکستان، برای لوله گاز طلبکاریم. بجای اینکه کاسه گدایی دست بگیریم، و دنبال چین و ماچین باشیم، اینها را زنده کنیم. عراق از قطعنامه 598تا کنون، صد میلیارد دلار بدهی دارد. ولی اصلا گفته نمی شود! زیرا نمی خواهند دولت پولدار شود، و به مردم هم بدهد. بلکه می خواهند مردم همیشه در حال اعتراض باشند، تا شاید براندازی اتفاق بیافتد.60سال نفت را دادیم به انگلیس، شد بریتانیای کبیر! وقتی نفت ملی شد، دادند آمریکا 40سال برد، و شد ابرقدرت اقتصادی. اما بعد از انقلاب اسلامی سالانه، نیم تریلیون دلار بدهی بالا آورد. زیرا به خرج کردن عادت کرده بود. لذا دلارهای بی پشتوانه چاپ کرد، و در بازار ایران فروخت. یعنی بدهی ۲۴تریلیون دلار ی آمریکا، محصول چاپ دلارهای بی پشتوانه است. بعد ما که می خواهیم پول چاپ کنیم، و یارانه مردم را بدهیم، می گویند تورم زا است. حالا چرا این حرفها را می زنند؟ و موضوع را پیچیده نشان می دهند؟ چون دکترای انها را، سازمان سیا امضا کرده . و از انها تعهد گرفته: تمام ایران بفروشند. لذا وقتی حرفهایشان پذیرفته نمی شود، بلافاصله اختلاس می کنند. و مستقیا به امریکا می فرستند. در مدیریت خوانده ایم :بزرگترین برانداز هر مدیری، معاون اول اوست. بایدن هم این را ثابت کرده. حالاهم 45سال است که: چین می برد.و 800میلیارد دلار بدهکار است. بجای پرداخت، آن را ذخیره ارزی خودش کرده است. آن وقت بر سرما منت می گذارد که :حاضر است 5میلیارد دلار، در معادن خراسان جنوبی سرمایه گذاری کند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

کپی رایت و تقلید

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۳ بهمن ۱۴۰۲، ۰۶:۴۳ ق.ظ | ۰ نظر

اینکه غرب عمد دارد: همه چیز را برعکس کند، برهیچکس پوشیده نیست: حقوق بشر را تبدیل به قتل عام بشر می کند. که فلسطین نمونه آن است: آنها به خاطر مردن یک نفر، مهساگیت درست می کنند: و ایران را متهم به نقض حقوق بشر می کنند، در حالیکه خودشان با تمام قوا، به غزه پرجمعیت ترین نقطه جهان، حمله می کنند تا همه را بکشند، و از تاریخ محو کنند. البته حداوند تحقیر و زمین گیرشان می کند، ولی باز دست بردار نیستند. ماهیت غرب به معنی دولتهای ان، دین ستیزی است. زیرا تمام انسان ها، از یک پدر و مادر بدنیا آمدند، و همگی شیعه هستند. فطرت آنان با حب علی ع در هم آمیخته است. تاریخ ایران این را ثابت می کند: زیرا حضرت نوح وقتی کشتی اش دچار نقص فنی شد، خداوند به او گفت : باید شیعه شوی! و اسامی 5تن آل عبا را به او داد تا  بخواند. وقتی خواند نجات پیدا کرد. و از او، تاریخ امروزین ما آغاز می شود. اما آنهاییکه: پی قدرت و ثروت بودند، به مبارزه با خدا پرداختند. حضور او را در تمامی زندگی خود، بر نتافتند. و چون با نوحیان در افتادند، به دور تر رفتند. رومیان اولین کسانی بودند که : سفره خود را جدا کردند. قیصر روم تئوری را بنا نهاد که می گفت: اگر خدا وجود دارد، همان آسمانها حکومت کند! زمین را ما اداره می کنیم. حتی مسیحیت را مسخ کردند و گفتند: پدر و پسر و روح القدس، همه در آسمانها بمانند.و یهودیت که گفت: خداوند بازنشسته شده است: دنیا را خلق کرده و دیگر کاری نمی تواند بکند(یدالله مغلوله). به این ترتیب، گروههای ضد ایرانی درست شدند: مردم ایران همه یکتانهادند(ماهین) ولی آنها که: خدا را نمی خواستند، از ایران رفتند. و لذا تمام تئوری های انان، فقط برای حذف خداست: مثلا در مسئولیت اجتماعی (شرکت خدایی) را مطرح می کنند: می گویند : این شرکتها و بنگاههای تجاری، روزی رسان مردم هستند: اولا به کارگران خود مزد پرداخت می کنند! بعد هم باید اطرافیان را هم روزی رسانی کنند. در حالیکه روزی دست خداست. به هرکس هرچقدر بخواهد می دهد. و: این خواستن مشترک است: یعنی هم شخص بخواهد، و هم خدا. شخص دعا می کند، خدا اجابت می کند. غرب زدگان، پا را جلوتر از قیصر گذاشته اند: و می گویند: خدا را هم، ما باید اداره کنیم! خدا نوکر ماست. مثلا در فلسفه اینها: ابتدا شک تعیین شده: یعنی وظیفه دانشمند، ایجاد مسئله است، نه حل مسئله. فیلمها و داستانها، باید در انتها یک سوال را در ذهن: مخاطب بوجود آورند، نه اینکه به سوالهای انها پاسخ دهند. در حالیکه علوم اسلامی، برای پاسخ دادن هست. ولی علوم غیر اسلامی شبهه فکنی است. نمونه دیگر ان، موضوع کپی رایت است: در حالیکه در تمام رساله های عملیه، همه موظف به تقلید از: افراد برجسته می شوند، ولی آنها افراد برجسته را، در ویترین می گذارند تا بفروشند و: از این راه آمازون ها و میکروسافت هایی، تولید میشوند که ابر پولدار جهانند. لذا قانون گذاران ما هم بی توجه، همه آنها را تصویب می کنند. والبته مصوبات آنها اجرا نمی شود! چون در ایران، مردم با اسلام آشنا ترند. موضوع تحریم، هم گل سرسبد تمام تئوریهای بازرگانی است. سالها دانشگاههای برجسته دنیا، مدیر بازرگانی و بازاریابی تربیت می کنند، تا در رقابت کامل، مدیریت خود را پیش ببرند. ولی با یک امضای رئیس جمهور امریکا، همه تئوری های انان باطل می شود. همه بازارهایی که ساخته بودند، فرو می ریزد. من یادم هست برای تبلیغات: کوکا کولا یا پپسی کولا چقدر هزینه کردند. حتی سیگار، می گفتند 95 درصد قیمت هر تولید آمریکایی، تبلیغات است. مواد و دستمزد فقط 5درصد آن را تشکیل می دهد. شلوار جین ، فقط 5درصد پنبه و دستمزد می برد. و95درصد آن :هزینه توزیع و تبلیغ و بازاریابی هست. حالا با یک فرمان، باید بازار: ایران و چین و روسیه و.. را از دست بدهند. البته جای خوشحالی است که 99درصد مردم غرب، با این یک درصد: شرکت خدا! و فلسفه حکمرانی شرکتها، مخالف هستند. و زمینه برای بسیج8میلیاردی آماده است: که در شکل اعتراض به اسرائیل و: حمایت از غزه ظهور می کند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

چالش های مسئولیت اجتماعی

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۲ بهمن ۱۴۰۲، ۰۷:۵۵ ب.ظ | ۰ نظر

تاثیر انقلاب اسلامی بر تئوری های: جامعه شناختی و علوم انسانی، کاملا ملموس بوده است بطوریکه :همه سخنان ائمه را بعنوان تئوری خودشان ثبت می کنند. غرب را اساسا باید: جریان فرار اجتماعی تاریخ دانست. چون تهران بعنوان مرکز دنیا معرفی شده است. همه دنیا برحسب تهران جهت یابی می شود: جنوب، جاییست که در جنوب تهران، شرق و غرب و شمال هم به همین شکل.(قرنهای پیش: ملک ری) . همیشه عده ای از تهران ناراضی می شوند. و به خیال خود، برای زندگی بهتر راهی غرب و شرق و جنوب و شمال می شوند. مثل الان که: فرار مغزها به سوی امارات در جنوب، اروپا و آمریکا در غرب هند و چین در شرق و روسیه و ترکستان در شمال میروند. ولی وقتی که وارد می شوند: می بینند: در غرب خبری نیست. چون روی بازگشت ندارند، لذا سعی می کنند خودشان کاری بکنند. برای فرمانداری و شهرداری آنجا، کاندیدا می شوند. و حقوق های کلان درخواست می کنند. مردم آنجا هم به خیال رسیدن به تمدن ایرانی، آنها را جذب و بالاترین دستمزدها را می پردازند. نزدیک است رئیس جمهور تمام کشورهای دنیا، از ایرانی تبارها شوند. اما در دراز مدت می بینند: منابع ندارند. نفت و گاز و طلا و اورانیوم ولیتیوم همه، فقط در ایران است. حتی اگر ترکمنستان هم گاز داشته باشد، گاز ترش است. عربستان هم آب داشته باشد، آب شور است. غرب اگر نفت داشته باشد، ترجیح می دهد درب انها را ببندد. چون هزینه استخراج و استحصال آن، بسیار بالا است. شرق هم اگر معادن طلا و غیره داشته باشد، ترجیح می دهد برای ایران کار کند. زیرا منابع ایران هر روز غنی تر می شود. ولی آنها اگر استفاده کنند، جایگزین ندارند. این است قصه پرغصه اقطار عالم. و این فقط به علوم سخت و نعمت های: کانی و غیرکانی مربوط نمی شود. در علوم انسانی هم، ابتدا راه جداگانه ای می روند. و نامش را مدرنیته می گذارند. ولی می بینند: فایده ای ندارد. پس به علوم انسانی و اسلامی ایران چنگ می زنند، ولی بنام خودشان تئوری سازی می کنند. نمونه آن مسئولیت اجتماعی است. بنده خوب یادم هست قبل از انقلاب اسلامی، اگر از مسئولیت اجتماعی بنگاهها صحبت می کردیم،  بعنوان یک حرکت فاشیستی واپس گرا! از ان یاد می شد. اساتید ما در دانشگاه تهران، به محض اینکه با این موضوع برخورد می کردند، فوری می گفتند: هدف یک بنگاه اقتصادی سود آوری است. لذا نباید کار خیریه بکند. کار خیریه برای موسسات خیریه است: یا می گفتند: بنگاه اقتصادی که بنگاه خیریه نیست. حتی می گفتند. چرخ امپریالیسم بی رحم است و: برای پیشرفت در اقتصاد، اگر طبقه مستضعف زیر چرخ  له شوند، عیبی ندارد. پیشرفت هزینه دارد: و این افراد تنبل باید هزینه تنبلی خود را بپردازند. سرمایه داران را نابغه دانسته، افراد فقیر را تنبل محسوب می کردند. که در قانون تنازع بقا داروینی، باید از بین می رفتند. یعنی نظریه سرمایه داری به این شدت: خشک و بیروح بود. با وقوع انقلاب اکتبر (که ابتدا شعارش: برابری برادری عدل علی بود) آمریکا نیز لرزید. بجای نظریات خشک مدیریت بنگاهی: تیلور و ، نظریه روابط انسانی التون میو ارائه شد. و سندیکالیزم، جلوی انقلاب کارگری در غرب را گرفت. انحراف انقلاب اکتبر که: قرار بود جمهوری اسلامی ترکمنستان را ایجاد کند، باعث شد تا مردم راه دیگری انتخاب کنند، آنها به ایران امیدوار شدند. با وقوع انقلاب اسلامی، باز هم تئوری های غربی رادیکالتر شد: این بار رفتار سازمانی تئوریزه شد. یعنی سود آوری و غیره از دور خارج شد. و توجه به انسانها و مخصوصا ذینفعان داخلی بیشتر شد، تا آنها گرایشی به انقلاب اسلامی پیدا نکنند. اخیرا چنان دوآتشه شده اند که: تئوری رفتار سازمانی را به ایرانیان تدریس می کنند! دکتر رضایان پیشرو این حرکت در ایران است. یعنی ایران و انقلاب ایران را یک: واپسگرایی معرفی کرده، و نظریه های اسلامی را در قالب دانشمندان غربی مطرح می کند. مسئولیت اجتماعی در ایران هفتهزار سال سابقه دارد. و کتاب صحیفه سجادیه متن آن است. ولی اقایان می ایند تا به ما مسئولیت اجتماعی یاد بدهند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

خانه دوست کجاست؟

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۲ بهمن ۱۴۰۲، ۰۶:۴۵ ق.ظ | ۰ نظر

انسان ترکیبی از عقل و شیطان است. و این ترکیب دقیقا نصف است. که به ان نفس لوامه و نفس اماره هم گفته شده است. روح انسان که از خدا به او دمیده شده، نفس مطمئنه است. او است که میتواند این برابری را به هم بزند، و یا کلا نفس اماره را نابود کند. در این صورت آماده: الحاق دوباره به خدا می شود(یا ایتهاالنفس المطئنه، ارجعی الی ربک راضیه مرصیه) و از حالت کثرت به وحدت می رسد.  هر سه نفس آفریده خداست، تا انسان در میان افت و خیزهایش، با استعداد خود آشنا شود. و به کمال خود برسد و آن: خود آگاهی است. انسان خود را می شناسد. زیرا وقتی خود را شناخت، خدا را می شناسد. می فهمد خدا چه عظمتی به او داده، بنابر این خدا خودش، اعظم است. نفس اماره برای تحقیر انسان است: می گوید: انسان فقط برای یک لقمه نان، جهت سیر شدن آفریده شده است. و باید از هر راهی، این لقمه نان را بدست آورد، تا بتواند حیات ادامه داشته باشد. اما نفس لوامه می گوید: گرسنه شدی، روزه بگیر! و نفس خود را تربیت کن، سرکش نباشد، تا همه وجود تو را، برای یک لقمه نان تسخیر کند.(مانند کودکی که به اسباب بازی مشغول و از پدر و مادر غافل می شود) و همه انرژی تو، صرف ان بشود. آن را خدا بتو می دهد. فقط باید بخواهی و صبر کنی. در این مدتی که صبر می کنی، رازهای زیادی بر تو آشکار می شود، یعنی فقط به یک لقمه نان تکراری، فکر نمی کنی بلکه خلاقانه به  غذا های دیگر هم می اندیشی! زیرا وقتی گرسنه هستی و روزه می گیری، به خواندن قران روی می اوری: و می بینی که خداوند  آفریده ها و نعمت های دیگری هم دارد! که برایت ذکر کرده است: عسل مصفا، جویهای شیر، مرغ بریان. پس به لذت بالاتری دست پیدا می کنی. به تو می گوید: اگر این لقمه نان را صرف نظر کنی، یا به دیگری بدهی، دهها برابر ان را به تو خواهد داد. وقتی در راه خدا  جهاد کنی و کشته شوی ، نزد خودش می روی، و همه لذات را می چشی.(1عند ربهم2یرزقون) مرحله اول که نزد خدا می روی! همین نزد خدا رفتن: جذبه ای دارد که همه چیز را فراموش می کنی. انسان محو جمال خدا می شود. خدا هم محو جمال تو می شود. و از خود تشکر می کند، که چنین موجودی را خلق کرده است(فتبارک الله) و برای تشکر از تو هم، هرچه دوست داری بهت می دهد. زیرا تو با صرف نظر از لذات دنیایی، به آرزوها و خواسته های بلندی رسیده ای. کل دنیا و روی زمین هم به همین شکل است: وقتی همه مردم دنیا، دنبال اقتصاد هستند. و اقتصاد را زیر بنا می دانند، در ایران، امام خمینی می فرماید: اقتصاد مال خر است. زیرا خر، فقط به فکر: خوردن و خوابیدن و کردن است. دوست دارد که در چمن غلت بزند، و آواز نکره خود را ولوم بالا دهد. اما انسان با صبر کردن میتواند: مهمانی خدا برود، از نعمت های بسیار چشم گیری استفاده کند. بطور مثال: ملت ایران شیعه هست. ولی دیگران او را مسخره می کنند، و می خواهند که از شیعه گری دست بردارد. از امام حسین ع دست بردارد. از حضرت امیرع و حتی پیامبر اسلام و خدا کناره بگیرد. لذا خداوند هم پاداش این صبر و پایداری را می دهد: در ایران منابع و معادنی خلق می کند که: یک گام آن، اسرائیل را مدهوش می کند. در زمان پهلوی، بارها اعلام کردند: نفت ایران سی سال دیگر تمام می شود. و انقلاب شکست می خورد. اما 50سال گذشته، نه تنها نفت ایران کم نشده، بلکه منابع جدیدی هر روز، بر ان اضافه می شود. طوری که منابع نفتی دیگران را هم غنی می کند. ایران به همه دنیا نفت و گاز می دهد. ولی باز هم زیادتر می شود. زیرا خداوند فرموده: (لئن شکرتم لازیدنکم) اگر شکر گزاری کنید، زیادتر می کنم. سرمایه گذاری در ایران شکر گزاری است.ایرانیان بجای دستکاری ابرها، نماز باران می خوانند. لذا می بینید که ایران، اغلب مرزهایش آبی است. دریای قزوین در شمال بزرگترین دریاچه دنیا هست. خلیج فارس و دریای عمان که به اقیانوسها وصل هستند. رودخانه های پر آبی مثل کارون و اترک و ارس و هیرمند: در مرزهای ان است. تا همسایه ها نیز بهره ببرند. ولی برخی از انها با دشمنی اهل بیت، باعث قحطی می شوند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

بسیج 8میلیاردی کی پایه گذاری شد؟

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۲ بهمن ۱۴۰۲، ۱۲:۴۴ ق.ظ | ۰ نظر

امپراتوری ماهین به معنی : (مردم ایران همه یکتا نهادند):یعنی از آغاز آفرینش هم شیعه بودند و هم امپراتوری و هم بسیجی :دلیل انهم برگزاری عید نوروز است: امروزه با راهپیمایی های جهانی برعلیه غزه، معلوم می شود سالها است که: بسیج 8میلیاردی تشکیل شده و: احتیاج یه ظهور و بروز داشته است. اکنون بسیج پاریس توانسته: همه را پای کار بیاورد. و یا بسج لندن غوغا کرده است. در امریکا بسیج واشنگتن و نیویرک، و در اسپانیا بسیج مادرید. لذا در همه جای دنیا بسیج فعال است. در شهر های کوچک هم شعبه دارد! تقریبا همه مردم دنیا عضو آن هستند. البته برخی ها رودربایستی می کنند. و به اصطلاح مخالف خوانی می کنند.هدف آنها از مخالفت مثلا با جمهوری اسلامی این است : اگر دست خودشان باشد بهتر عمل می کنند! لذا ته دلشان چیزی نیست. براساس گفته های امام خمینی: دفتر بسیج را همه انبیا و اولیا امضا کرده اند. یعنی بسیج از روز اول بوده است. حضرت نوح یک بسیجی بود. 900سال مقاومت کرد. ولی وقتی کم نتیجه گرفت، از خدا خواست تا همه کفار را، که به بسیج ملحق نشده بودن از بین ببرد! در قران آمده است که نوح دعا کرد: خدایا هیچ کافری را، روی زمین باقی نگذار زیرا مانند بز گر،(ربنا لاتذر علی الارض من الکافرین دیارا) و فرزندان خود را هم کافر می کنند. لذا خداوند هم طوفانی فرستاد و همه زمین را غرق کرد. شهرهای با عظمت با تمام تکنولوژی های ان، زیر آب رفتند. نوح دید حتی پسرش هم غرق می شود. دلش لرزید و گفت: او فرزند من است، او را غرق نکن! و خدا خشمگین شد! چرا که: نوح، آنهمه مردم مردند، ناراحت نشد، ولی برای پسرش با اینکه کافر بود، دلش سوخت . خدا آنقدر ناراحت شد که به نوح فحش ناموسی داد!(انه عمل غیر صالح) که برخی مفسران می گویند: یعنی زنا زاده بود. چون زن نوح هم، مطیع شوهرش نبود! وقتی همه از بین رفتند، نزدیک بود حتی کشتی نوح هم از بین برود. نوح توبه کرد. گفت خدایا اشتباه کردم! خدا به او گفت: باید شیعه شوی تا نجات پیدا کنی! گفت چطور؟ به جبرائیل فرمان داد: تا لوح نوشته ای را به دست او برساند: در ان لوح اسم 5نفر را نوشته بود! خط حضرت علی ع بود. و نوح توانست آن را بخواند. و خدا را به این پنج تن قسم داد. تا نجات پیدا کرد: ایلیا و شبر و شبیر را که خواند، دلش لرزید از خدا پرسید: این آخری نام چه کسی بود؟ که من دلم ارزید! گفت او امام حسین است، و در راه من همه چیزش را فدا می کند! و تشنه شهید می شود. سر او را می برند و خانواده او: را به اسارت می برند. بله اول مداح حسین،خداوند بود و اول گریه کننده برحسین ع، حضرت نوح. این بود که همگی نجات پیدا کردند و برکوه جودی پایین آمدند. آبها فروکش کرد. و (حدود 9هزار سال پیش)زندگی آغاز شد: با نام خدا و یاد حسین ع( زنگی ها که بودند؟) نوح ع چهار پسر داشت. وقتی در کشتی نشسته بود، بادی وزید و دامن او را بالابرد. پسران صحنه را دیدند، یکی از انها پدر را مسخره کرد، دیگری روی خود را برگرداند. سومی نیشحندزد. چهارمی هم پوزخند. نوح ناراحت شد، رو به ان زنگی کرد و گفت: چرا خندیدی و مسخره کردی! روی تو سیاه باد. ولی به سام گفت: تو پسر با ادبی بودی، خدا رو سفید ت کند. این بود که فرزندان این برزنگی، ناچار شدن از نوج جدا شده، به دشت ایران بیایند(حدود 7هزار سال پیش). و مرکز انها زنگان یا زنجان فعلی شد. اما مرور زمان و زیادی جمعیت، باعث شد گروه دوم بنام کاسپین ها بیایند. آنها زنگی ها را باز هم عقب تر فرستادند. لذا سیاه پوستان، به جنوب خلیج فارس و آفریقا رانده شدند. و کاسپین ها مرکز خود را قزوین نام نهادند(حدود 5هزار سال پیش). آنها همه ایران را دشت قزوین، و دریا را دریای قزوین  می گفتند. تا اینکه گروه سوم جدا شدند! آنها روس بودند و سفید، و از نسل سام و خود را آریایی اعلام کردند. و سه هزار پیش وارد دشت قزوین شده، نام دریا را به خزر تغییر داند. و کاسپین ها(سرخپوستان) را هم به اروپای فعلی عقب راندند. زرد پوستان هم از بالای دریای قزوین به صحرای گبی و بعد چین و ماچین رفتند.

  • سید احمد حسینی ماهینی