چرا اقتصاد دانها برعکس عمل می کنند؟
دکتر همتی می گوید دکترای اقتصاد دارم و مهرعلیزاده هم می گوید: مهندسی اقتصاد خوانده ام ولی تا حالا هرچه گفتند برعکس شده است و ارزش پول ملی به پایین ترین سطح خود رسیده است. در همه زمینه ها اینطور است. علت ان است که آقااین به تخصص معتقدند در حالیکه مدیر یا سرپرست اداره فقط نیاز به تخصص دارد والا مدیران میانی و مدیران عالی تخصص برایشان سم مهلک است. فرض کنید یک متخصص کودکان مدیر بیمارستان یا وزیر بهداشت شود. طبیعی است که بر جراحان و چشم پزشکان سخت می گیرد. نه فقط آنها را درک نمی کند بلکه از درک پرستاران و کار کنان هم عاجز است. هر نوع لایحه ای هم به مجلس بدهد با اولویت تخصص خودش می باشد. لذا در علم مدیریت گفته شده که مدیران عالی باید تخصص عام و تخصص انسانی داشته باشند. لذا در بیمارستانها و دانشگاههای علوم پزشکی هم رشته مدیریت بیمارستانی جدای از رشته دندانپزشکی یا چشم پزشکی است. مهمترین دلیل سوخت استعداد های مدیریتی همین تخصص ها است. وقتی یک نفر جوانی و هوش و استعداد خود را در یک رشته ای می گذارد و در ان متخصص می شود باید در همان رشته هم مشغول شود. و اگر وارد وادی سیاست یا مدیریت شود یعنی به همه تخصص خود پشت پا زده و آنها را بی ارزش دانشته است. آقای مهرعلیزاده می گوید: اگر کسی رانندگی بلد نباشد، ولی ادم خوبی باشد، مسافرت خانواده را به او نمی سپاریم. ولی نمی گوید: اگر کسی رانندگی بلد باشد(متخصص) ولی مومن نباشد، هم، برای مسافرت خانواده خطرناکتر است. پس ما اگر کشور را به متخصص اقتصاد بدهیم، جیب خود را پر می کند! و اگر به متخصص مهندس بدهیم برای خودش ویلا با ژیلا می سازد و اگر به پزشک بدهیم دستمزد خودشان را بالا می برند. در واقع باید به کسی بسپاریم که انسان باشد و برای خود چیزی نخواهد. به امیر کبیر گفتند چطور مملکت را از فساد و دزدی قاجاری نجات دادی؟ گفت خودم دزدی نکردم به معونها هم گفتم دزدی نکنند آنها هم به زیر دستانشان! و سعدی می گوید: اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی، بر آورند غلامان او درخت از بیخ. پس دلیل اینهمه اختلاس و دزدی و ارتشا این ست که کشور را به اقتصاد دانها سپردیم. سنایی شاعر هم می گوید: چو علم آموختی از حرص( تخصص بدون تعهد)، آن گه بترس، که اندر شب! چو دزدی با چراغ آید، گزیده‌تر برد کالا. و رئیسی درد را خوب تشخیص داده،و درمان آن را هم انجام داده. و باید بر این عهد باقی بماند. همه دشمنان و کاندیداهای رقیب هدفشان منصرف کردن اوست تا بتوانند به دزدی های کلاسیک خود ادامه دهند. چون متخصص دزدی های کلان هستند و به حقوق کم قانع نیستند. آنها میدانند که اگر رئیسی رای بیاورد و بر همین قاعده باشد همه آنها باید حتی لباس تنشان را هم به بیت المال برگردانند. زیرا ساعت مچی 15هزاردلاری همتی نمی تواند بابت حقوق ایشان باشد. حتما همه دارایی های انها شبهه ناک است. خودشان هم این را می دانند و تا حالا زیر نقاب تخصص آن را توجیه می کردند. رئیسی لازم نیست متخصص ساختمان سازی باشد تا بتواند برای جوانان خانه سازی کند! کافی است دست دزدهای انبوه ساز که بساز بنداز هستند قطع شود. محتکران مسکن به چوبه دار سپرده شوند. فقط یک نفر 18هزار واحد مسکونی دارد. پس اگر این افراد مجازات شوند حتی نیازی به ساخت مسکن هم نیست! سه میلیون خانه خالی وجود دارد در حالیکه کمتر از دو مییلیون مستاجر داریم. اکثر انهایی هم که از گرانی مسکن می نالند، برای اختلاس اشک می ریزند چون خودشان نمی توانند بفروشند. وزیر نفت دست پاک 120میلیارد دلار سالانه به همه می دهد.
